< Return to Video

HD + Sub : 3 Idiots - The best movie for life [multisub]

  • 1:38 - 1:38
    سلام
  • 1:40 - 1:41
    بله؟
  • 1:44 - 1:45
    چي؟
  • 1:45 - 1:47
    آقا، تلفن موبايلتون رو خاموش کنيد
  • 1:47 - 1:49
    فقط يه لحظه، لطفا
  • 2:00 - 2:01
    ببخشيد
  • 2:21 - 2:21
    ببخشيد
  • 2:22 - 2:23
    آقا، لطفا بنشينيد
  • 2:33 - 2:35
    کاپيتان، يه مريض اورژانسي داريم
  • 2:35 - 2:37
    يک مسافر افتاده کف راهرو
  • 2:37 - 2:40
    دهلي، هواپيماي هندي شماره 101 به خاطر مريض اورژانسي برمي گرديم
  • 2:48 - 2:49
    ببخشيد آقا،
  • 3:02 - 3:03
    وايسا!
  • 3:13 - 3:17
    الان خوبم، ممنون
    ادامه بديد لطفا
  • 3:18 - 3:20
    صبر کن
  • 3:49 - 3:52
    سوار ماشين شو
    آقاي دهيلون؟
  • 3:53 - 3:55
    ميخواي اسمم رو تتو کنم؟
    سوار ماشين شو
  • 3:58 - 3:59
    هتل ميريد، آقا؟
  • 3:59 - 4:02
    آره، آره، ولي از راه واسانت ويهار برو
  • 4:04 - 4:05
    واسه بنزين مي ايستي، رفيق!
  • 4:18 - 4:19
    بله، فرهان؟
  • 4:19 - 4:22
    آماده باش. من 5 دقيقه اي ديگه پيشت هستم
  • 4:22 - 4:23
    چي شده؟
  • 4:23 - 4:25
    چارت زنگ زد، يادت هست؟
  • 4:26 - 4:27
    صدا خفه کن؟
    The 'Silencer'?
  • 4:27 - 4:28
    آره
  • 4:30 - 4:32
    اون ميگه رانچو داره مياد
  • 4:34 - 4:35
    چي؟
  • 4:35 - 4:39
    گفته که: ساعت 8 بيا به فضاي محل مخزن
  • 4:40 - 4:41
    اوه لعنتي
  • 4:41 - 4:42
    عجله کن
  • 4:43 - 4:44
    باشه
  • 4:49 - 4:52
    عزيزم، من زود برميگردم پيشت
    اوه، کفشهام
  • 4:53 - 4:54
    ما دوستمون رو پيدا کرديم
  • 4:57 - 4:58
    چي؟
  • 4:59 - 5:00
    بعدا بهم بگو، خداحافظ
  • 5:01 - 5:02
    شلوار يادت رفته بپوشي
  • 5:13 - 5:14
    الان بريم هتل، آقا؟
  • 5:14 - 5:17
    آره، ولي از مسير
    دانشگاه امپراطوري مهندسين
  • 5:18 - 5:19
    بله آقا
  • 5:19 - 5:20
    جورابهام رو فراموش کردم
  • 5:20 - 5:22
    بيشتر از يه جفت جوراب رو فراموش کردي
  • 5:22 - 5:23
    شلوارتو
  • 5:24 - 5:25
    اوه نه
  • 5:37 - 5:40
    حالا بريم برادرم رو از فرودگاه برداريم
  • 5:40 - 5:42
    هم اسم منDhillon
  • 5:42 - 5:45
    من دهيلون هستم
    تاکسي من کجاست؟ تو فرودگاه؟
  • 6:06 - 6:07
    هي رانچو
  • 6:07 - 6:08
    هي چاتر، رانچو کجاست؟
  • 6:09 - 6:10
    رانچو
  • 6:11 - 6:12
    رانچو کجاست؟
  • 6:13 - 6:15
    سلام، احمقها
  • 6:19 - 6:21
    يه خورده ماديرا ميخواي؟
  • 6:22 - 6:25
    يه روزي خيلي حرص ميزدي
  • 6:26 - 6:27
    يه نوشيدني بخور
  • 6:28 - 6:29
    رانچو کجاست؟
  • 6:30 - 6:33
    صبر کنيد. اول يه نگاه به اين بندازيد
  • 6:34 - 6:37
    به زنم نگاه نکن. به عمارت پشت سرش نگاه کنيد، احمقها
  • 6:38 - 6:40
    قيمتش 5/3 ميليون دلاره
  • 6:41 - 6:43
    استخر شنا: گرم
  • 6:44 - 6:46
    اتاق نشيمن: از چوب افرا ساخته شده
  • 6:47 - 6:50
    لامبورگيني جديد مدل بالام
  • 6:51 - 6:52
    خيلي سريع
  • 6:52 - 6:54
    چرا اينها رو به ما نشون ميدي؟
  • 6:55 - 6:55
    يادت رفته؟
  • 6:59 - 7:00
    اين چيه؟
  • 7:00 - 7:02
    سپتامبر. امروز 5 سپتامبر هست
  • 7:20 - 7:22
    من به مبارزه دعوتت ميکنم
  • 7:22 - 7:24
    بعد از 10 سال همديگه رو ملاقات مي کنيم
  • 7:24 - 7:26
    همين روز، همين جا
  • 7:27 - 7:30
    اون موقع مي بيني که کي موفق تره
  • 7:30 - 7:35
    جرأتشو داري شرط ببندي؟
  • 7:35 - 7:40
    يادته؟ من اون رو همينجا به مبارزه دعوت کردم
  • 7:41 - 7:44
    من روي قولم بودم. من برگشتم
  • 7:45 - 7:49
    من پروازم رو کنسل کردم
    اين هم شلوارش يادش رفته
  • 7:49 - 7:50
    همه اش به خاطر اينکه رانچو رو ببينيم
  • 7:51 - 7:53
    پنج ساله که داريم دنبالش مي گرديم
    ميدوني زنده است؟
  • 7:53 - 7:56
    و تو فکر مي کني که ما اومديم که شرط احمقانهات رو ببينيم
  • 7:56 - 8:00
    ميدونم که خودش رو هيچوقت نشون نميده
  • 8:01 - 8:03
    بذار بزنم فکش رو بيارم پايين
  • 8:05 - 8:06
    پس چرا گفتي ما بيايم اينجا؟
  • 8:06 - 8:07
    براي ديدن رانچو
  • 8:08 - 8:12
    بيايد و ببنيد که من چه جوري برنده شدم و اون ضايع شد
  • 8:12 - 8:13
    خوب ميدوني رانچو کجاست؟
  • 8:15 - 8:17
    آره
  • 8:18 - 8:19
    کجا؟
  • 8:20 - 8:22
    اون توي شيملا هست
  • 8:28 - 8:33
    اون مثل باد آزاده
  • 8:35 - 8:40
    شبيه بادبادک هست
  • 8:42 - 8:48
    کجا رفته ... بذار پيداش کنيم
  • 9:03 - 9:06
    اون مثل باد آزاده
  • 9:08 - 9:12
    شبيه بادبادک هست
  • 9:14 - 9:17
    کجا رفته ... بذار پيداش کنيم
  • 9:20 - 9:24
    We were led by the path we took
  • 9:24 - 9:27
    While he carved a path of his own
  • 9:27 - 9:33
    Stumbling, rising, carefree walked he
  • 9:34 - 9:37
    We fretted about the morrow
  • 9:38 - 9:41
    He simply reveled in today
  • 9:41 - 9:47
    Living each moment to the fullest
  • 9:48 - 9:51
    Where did he come from...
  • 9:55 - 9:59
    He who touched our hearts
    and vanished...
  • 10:02 - 10:05
    Where did he go... let's find him
  • 10:12 - 10:15
    In scorching Sun,
    he was like a patch of shade...
  • 10:15 - 10:18
    In an endless desert, like an oasis...
  • 10:19 - 10:23
    On a bruised heart,
    like soothing balm was he
  • 10:25 - 10:29
    Afraid, we stayed confined in the well
  • 10:29 - 10:32
    Fearless, he frolicked in the river
  • 10:32 - 10:38
    Never hesitating to swim
    against the tide
  • 10:39 - 10:43
    He wandered lonesome as a cloud
  • 10:45 - 10:48
    ...Yet he was our dearest friend
  • 10:50 - 10:53
    Where did he go... let's find him
  • 10:53 - 10:54
    رانچو
  • 10:55 - 10:57
    Ranchhoddas Shamaldas Chanchad
  • 10:58 - 11:01
    يه چيز منحصر به فردي توي اسمشه
  • 11:01 - 11:04
    از تولد توي درس خوندن مسابقه ميداديم
  • 11:05 - 11:08
    بايد سريع باشي وگرنه زير پا له ميشي
  • 11:09 - 11:12
    وقتي که درست بشي، بايد با 300 ميليون اسپرم ديگه مسابقه بدي
  • 11:15 - 11:18
    من در ساعت 5/15 بعد از ظهر در سال 1378 متولد شدم
  • 11:19 - 11:21
    در ساعت 5/16 پدرم اعلام کرد
  • 11:22 - 11:26
    پسرم قراره که مهندس بشه
    فرهان کواريس. ب. تچ مهندس
  • 11:26 - 11:28
    و سرنوشتم اينطور رقم خورد
  • 11:30 - 11:33
    اينکه من چي ميخواستم بشم ... هيچ کس نپرسيد
  • 11:55 - 11:58
    راجو راستوجي
    رانچهوداس چانچاد
  • 12:00 - 12:01
    چه شماره اتاقي؟
  • 12:04 - 12:05
    D-26
  • 12:06 - 12:07
    راه بيوفت
  • 12:08 - 12:09
    من موهان هستم. ام ام
  • 12:10 - 12:11
    اين مهندسها صدام مي کنند
    ميلي متر
  • 12:12 - 12:14
    براي تخم مرغ، نون، شير، خشکشويي
  • 12:14 - 12:16
    تمام مجلات
    کپي از تکاليف
  • 12:16 - 12:20
    من در خدمتتم. قيمت مقطوع
    چونه زني هم نداريم
  • 12:20 - 12:22
    هي وايسا، اين رو بگير
  • 12:24 - 12:28
    اين کيلوبايته، اين مگابايته
    اين هم مادرشون گيگابايت
  • 12:28 - 12:30
    برو بگير، کليک
    خانوادگي گاز نمي گيرن
  • 12:37 - 12:39
    اينو ببين
    يه روح خدا ترس ديگه
  • 12:44 - 12:46
    سلام فرهان کوارشي
    من راجو راستوجي هستم
  • 12:50 - 12:51
    نگران نباش
  • 12:52 - 12:56
    يه چند روزي اينجا باشي
    ايمانت رو به خدا از دست ميدي
  • 12:57 - 13:00
    بعد لخت شده بود و کنار ديوار و ميگه
  • 13:00 - 13:03
    واي خدا
    يه فرصت ديگه با اون دختره به من بده
  • 13:04 - 13:05
    بزن به چاک
  • 13:06 - 13:08
    چهار تا. دو تا براي هر کيف
  • 13:10 - 13:12
    بيا اين هم پنج تا. بقيه اش مال خودت
  • 13:12 - 13:16
    مرسي رييس. بهتره که تيپت رو عوض کني
  • 13:17 - 13:20
    بهترين شورتت رو براي امشب بپوش
  • 13:23 - 13:24
    چرا؟
  • 13:25 - 13:28
    سرورم، شما بهتريني
  • 13:29 - 13:32
    اين پيشنهاد بي ارزش ما را بپذير
  • 13:32 - 13:34
    ها ... اينجا يه مرد داريم
  • 13:35 - 13:39
    عجب تيکه خوشکلي
    بانمک و جمع و جور
  • 13:40 - 13:41
    يک سنت در فضاي باز: در روز اول
  • 13:42 - 13:44
    سال اولي ها بايد به سال بالاتري ها احترام بذارن
  • 13:45 - 13:46
    توي شورتشون
  • 13:47 - 13:50
    اين اولين باري بود که رانچو رو ديديم
  • 13:59 - 14:00
    مردعنکبوتي
  • 14:01 - 14:02
    مردخفاشي
  • 14:08 - 14:11
    گوشت تازه
  • 14:12 - 14:15
    خيلي خوبه
    شلوارتو در بيار، مهر رو بگير
  • 14:15 - 14:16
    اسم؟
  • 14:16 - 14:18
    رانچو شامالداس
  • 14:19 - 14:22
    چقدر
    نيازه که يه خورده جدي تر باشيم
  • 14:23 - 14:24
    يالا شلوارتو در بيار
  • 14:25 - 14:28
    خيره شدي؟
  • 14:33 - 14:36
    شلوارت خوب نيست بچه جون
    درش بيار
  • 14:37 - 14:39
    همه چيز خوبه
    چي؟
  • 14:39 - 14:41
    همه چيز خوبه
  • 14:41 - 14:42
    اون چي گفت؟
  • 14:42 - 14:45
    يکي بهش بگه
    هي جيمز باند
  • 14:45 - 14:46
    بهش بفهمون
  • 14:48 - 14:50
    شلوارت رو در بيار وگرنه روت مي شاشن
  • 14:51 - 14:53
    هي 007
    شرمت ميشه که هندي صحبت کني؟
  • 14:53 - 14:57
    ببخشيد قربان، من در اوگاندا متولد شدم
    پونديچري بهمون در دادن
  • 14:57 - 14:58
    هندي ام خوب نيست
  • 14:58 - 15:02
    به آرومي براش توضيح بده. عجله نکن
  • 15:04 - 15:05
    سردت شده؟
  • 15:06 - 15:08
    عريان دعا کن
  • 15:08 - 15:13
    يا اينکه شاش روي تو منفجر مي کنند
  • 15:14 - 15:16
    ميگه انفجار شاش
  • 15:17 - 15:20
    يک زبان شناس درست
    در سرزمين مهندس ها
  • 15:25 - 15:27
    هي بيا بيرون
  • 15:35 - 15:36
    بيا بيرون وگرنه ...
  • 15:38 - 15:41
    يا بمب شاش رو روي در منفجر مي کنم
  • 15:49 - 15:52
    اگر تا شماره 10 نياي بيرون
  • 15:53 - 15:58
    تمام نيمسال روي درت بمب شاش مي ريزيم
  • 16:01 - 16:02
    يک
  • 16:06 - 16:07
    دو
  • 16:13 - 16:14
    سه
  • 16:25 - 16:26
    چهار
  • 16:30 - 16:31
    پنج
  • 16:38 - 16:39
    شش
  • 16:45 - 16:47
    هفت
  • 16:53 - 16:54
    هشت
  • 16:59 - 17:00
    نه
  • 17:10 - 17:11
    ده
  • 17:57 - 18:02
    آب نمکي بهترين رسانا براي برق هست
    هشتمين قانون فيزيک
  • 18:02 - 18:05
    همه ما اين رو خوانده بوديم
    اما اون اجراش کرد
  • 18:10 - 18:14
    دکتر ويرو ساهاسترابود
    مدير سردي هست
  • 18:14 - 18:17
    دانشجوها بهش ميگن ويروس
    ويروس کامپيوتر
  • 18:18 - 18:20
    ويروس تو راهه، با تخم مرغ هاش
  • 18:21 - 18:24
    سال اولي ها احضار شدن
    عجله کنيد
  • 18:25 - 18:27
    ويروس کسي که بيشتر از همه ديده شده رقابت مي کنه
  • 18:28 - 18:31
    نميتونه تحمل کنه کسي ازش جلو ميزنه
  • 18:35 - 18:38
    براي صرفه جويي در زمان
    به دکمه هاش چسب زده
  • 18:39 - 18:40
    و به کرواتش قلاب
  • 18:43 - 18:47
    اون با دو دستش همزمان ميتونه بنويسه و آموزش بده
  • 18:50 - 18:54
    هر روز ساعت 2 بعداز ظهر يک دقيقه خواب عميق فرو ميره
  • 18:55 - 18:56
    با يک آهنگ اوپراي لالايي
  • 18:59 - 19:01
    گووايند. پيشخدمتش. کارش اينه که
  • 19:01 - 19:07
    انجام تمام وظايف يک عقيم هست
    مثل اصلاح، کوتاه کردن ناخن و غيره
  • 19:24 - 19:27
    اين چيه؟
    استاد، آشيانه؟
  • 19:27 - 19:29
    مال چه پرنده اي؟
    آشيانه يک پرنده کوئل، آقا
  • 19:29 - 19:30
    اشتباهه
  • 19:31 - 19:33
    يک پرنده کوئل هرگز آشيانه خودش رو نمي سازه
  • 19:34 - 19:37
    اون تخم هاش رو توي آشيانه هاي ديگه ميذاره
  • 19:39 - 19:41
    و وقتي که ميخوان به دنيا بيان
    چيکار مي کنه؟
  • 19:43 - 19:49
    اونها تخم هاي ديگه رو از لانه بيرون ميندازن
  • 19:53 - 19:54
    مسابقه تمومه
  • 19:55 - 19:59
    زندگي شون با قتل شروع ميشه
    اين طبيعتشونه
  • 20:00 - 20:02
    رقابت کن يا بمير
  • 20:04 - 20:06
    شماها هم شبيه پرنده کوئل هستيد
  • 20:11 - 20:15
    و شکستن تخم مرغ ها نمونه اي هست
    که شما ها بايد چطور بايد رقابت کنيد
  • 20:16 - 20:21
    فراموش نکنيد، ICE هر سال 400.000 هزار متقاضي داره
  • 20:21 - 20:25
    و فقط 200 تا از اونها انتخاب شده ان. شما
  • 20:26 - 20:30
    و اينها؟ تموم شد
    تخم ها شکستند
  • 20:33 - 20:35
    پسرم ... برا سه سال تلاش مي کرد
  • 20:37 - 20:39
    هر بار رد ميشد
  • 20:42 - 20:43
    يادتون باشه، زندگي يک مسابقه است
  • 20:44 - 20:48
    اگر سريع ندويد زير دست و پا له ميشيد
  • 20:48 - 20:50
    بذاريد يه داستان جالب رو براي شما تعريف کنم
  • 20:52 - 20:54
    اين يک خودکار فضانوردان هست
  • 20:55 - 20:58
    مخزن خودکارها و خودکارهاي معمولي
    بيرون از فضا کار نمي کنند
  • 20:58 - 21:03
    بنابراين دانشمندان ميليونها ساعت صرف
    ساختن اين خودکار کردن
  • 21:03 - 21:07
    اين خودکار ميتونه در هر زاويهاي
    در هر درجه حراتي بدون جاذبه کار کنه
  • 21:08 - 21:10
    يک روز، وقتي که دانش آموز بودم
  • 21:10 - 21:12
    مدير مؤسسه من رو صدا کرد
  • 21:12 - 21:14
    اون گفت: ويرو ساهاسترابود
    من گفتم بله قربان
  • 21:14 - 21:16
    بيا اينجا
    من يه خورده ترسيده بودم
  • 21:17 - 21:18
    اون بهم اين خودکار رو نشون داد
  • 21:20 - 21:22
    اون گفت که اين يک نماد از برتريه
  • 21:24 - 21:25
    من اين رو به تو ميدم
  • 21:27 - 21:31
    وقتي که دانشجوي فوق العاده اي
    مثل خودت رو در ميان دانشجوهات پيدا کردي
  • 21:31 - 21:33
    اين رو به اون بده
  • 21:34 - 21:38
    براي 32 سال، من منتظر اون دانشجو هستم
  • 21:39 - 21:40
    ولي شانس همراهم نبود
  • 21:43 - 21:45
    کسي اينجا هست که بخواد
    تلاش کنه و اين خودکار رو به دست بياره؟
  • 21:47 - 21:50
    خوبه
    دستاتون رو بياريد پايين
  • 21:54 - 21:57
    اجازه ميدي به تابلوي اعلانات بزنم که دستاتون رو بياريد پايين؟
    دستا پايين
  • 21:57 - 21:58
    يک سوال، قربان
  • 22:00 - 22:03
    قربان، اگر خودکارها خارج از فضا کار نمي کنند
  • 22:04 - 22:07
    چرا فضانوردان از مداد استفاده نمي کنند؟
  • 22:08 - 22:09
    وقتشون هم براي ساخت الکي تلف نميشد
  • 22:22 - 22:24
    بعدا جواب اين سوالت رو ميدم
  • 22:28 - 22:30
    اون يه شبه ارشد شد
  • 22:30 - 22:34
    انگشتهاي مدير توي روز اول
    بهتره ازش دوري کني
  • 22:34 - 22:36
    تو وقتي واسه ات راست کنه نميتوني جاخالي بدي
  • 22:36 - 22:40
    سرورم، شما بهتريني
    اين پيشنهاد بي ارزش ما را بپذير
  • 22:40 - 22:43
    بکش کنار
    تو اصلا مدرسه رفتي؟
  • 22:43 - 22:44
    ميدوني کي قراره پولش رو بده؟
    بابات
  • 22:45 - 22:48
    به باباي من کاري نداشته باش
    آروم باش
  • 22:48 - 22:52
    براي مدرسه رفتن به شهريه نيازي نداري
    فقط يه يونيفرم ميخواي
  • 22:52 - 22:58
    يه مدرسه رو انتخاب کن
    يونيفرم بخر و برو توي کلاس
  • 22:58 - 23:00
    توي اون درياي بچه ها
    هيچ کس متوجه تو نميشه
  • 23:00 - 23:03
    اگر گير بيافتم؟
    يه يونفرم جديد، توي يه مدرسه جديد
  • 23:04 - 23:06
    مي بينيد؟
    چقدر فرق داره
  • 23:06 - 23:09
    در هر مرحله با انجمن در مي افتاد
  • 23:10 - 23:13
    يک پرنده آزاد سرزنده توي آشيانه ويروس پيدا ميشه
  • 23:14 - 23:16
    ما ربات هستيم، با چشم بسته از دستورهاي
    پرفسور اطاعت کنيم
  • 23:17 - 23:20
    اون فقط يه دونه است
    کيه که ماشين نباشه
  • 23:20 - 23:22
    يک ماشين چيه؟
  • 23:28 - 23:29
    چرا داري ميخندي؟
  • 23:31 - 23:33
    استاد، براي مهندس شدن که از بچگي آرزوش رو داشتم
  • 23:34 - 23:37
    من خيلي خوشحالم که بالاخره اينجام
  • 23:37 - 23:41
    لازم نکرده خيلي خوشحال باشي
    بگو ماشين چيه
  • 23:43 - 23:46
    ماشين هر چيزي که زحمت انسان رو کم کنه
  • 23:46 - 23:48
    ميشه لطفا دقيقتر شرح بدي؟
  • 23:51 - 23:57
    هر چيز ساده اي که کار کنه و در زمان صرفه جويي کنه
    ماشين به حساب مياد
  • 23:58 - 24:01
    يک روز گرم، دکمه رو فشار بده
    و هواي خنک تحويل بگير
  • 24:01 - 24:02
    پنکه .. يک ماشينه
  • 24:03 - 24:06
    با دوستانتون که مايلها دور از شما هستند
    تلفني صحبت مي کنيد ... يک ماشينه
  • 24:06 - 24:09
    کامپيوتر ميليونها داده رو در يک ثانيه حساب ميکنه
    يک ماشينه
  • 24:10 - 24:12
    ما بين ماشينها گير افتاديم
  • 24:12 - 24:15
    از يک خودکار زيپ شلوار درست ميکنند
    همه اش کار ماشينه
  • 24:15 - 24:18
    بالا و پايين در يک لحظه
    بالا، پايين، بالا، پايين
  • 24:21 - 24:22
    اين چه جور توضيح دادنيه؟
  • 24:23 - 24:25
    من فقط اون چيزي رو که گفتيد گفتم، استاد
  • 24:26 - 24:30
    اين مثال زدنته؟
    اين يه ماشينه، بالا، پايين
  • 24:31 - 24:33
    احمق، کس ديگهاي نيست؟
  • 24:33 - 24:34
    بله؟
  • 24:34 - 24:37
    استاد، ماشينها با انسانها ترکيب ميشن
  • 24:37 - 24:38
    و مجبور به حرکت کردن ميشن
  • 24:39 - 24:41
    به عبارت ديگه، زور و حرکت شايد از بين برن
  • 24:41 - 24:43
    و بار يک پيچ و مهر يا يک اهرم کننده چيزي
  • 24:44 - 24:46
    نقطه اتکا چيزي و يا محور يک قرقره شدن، و غيره
  • 24:46 - 24:48
    به خصوص، کم و بيش در ساخت چيزهاي پيچيده
  • 24:48 - 24:50
    شامل ترکيبي از اجزاء مختلف يا
  • 24:50 - 24:54
    ماشينهاي ساده ساخته شدند از
    چرخ و اهرمها و دندانه و غيره
  • 24:55 - 24:56
    شگفت انگيزه
  • 24:56 - 24:58
    عاليه. لطفا بشين
  • 24:58 - 24:59
    خيلي ممنون
  • 25:01 - 25:04
    ولي استاد، من هم همينها رو به زبون ساده تري گفتم
  • 25:04 - 25:08
    اگر زبون ساده تري رو ترجيح ميدي
    به هنرمندها و تجاز ملحق شو
  • 25:08 - 25:10
    ولي استاد، هر دو تاش يک معني رو ميداد
  • 25:11 - 25:14
    چه فايده اي داره اگر کورکورانه مطالب کتاب رو تفسير کنيم
  • 25:14 - 25:16
    تو فکر مي کني که از کتاب باهوشتري؟
  • 25:16 - 25:21
    يک دفترچه يادداشت توضيحات بنويس، آقا
    اگر ميخواي قبول شي
  • 25:21 - 25:23
    ولي توي کتابهاي ديگه
    برو بيرون
  • 25:24 - 25:25
    چرا؟
  • 25:25 - 25:27
    به زبون ساده: بيرون
  • 25:37 - 25:38
    احمق
  • 25:40 - 25:43
    خوب، درباره ماشينها بحثمون رو ادامه ميديم
  • 25:44 - 25:45
    چرا برگشتي؟
  • 25:46 - 25:47
    يه چيزي رو فراموش کردم
  • 25:48 - 25:49
    چي رو؟
  • 25:50 - 25:52
    ادواتي که ضبط مي کنند
    آناليز، خلاصه کردن، سازمان دادن
  • 25:52 - 25:55
    توضيح اطلاعات به همراه عکس، بدون عکس
  • 25:55 - 25:57
    چاپ پشت ژاکتها و کتابها
  • 25:57 - 25:59
    ساختن جدولها، شاخصها
  • 25:59 - 26:01
    جهت روشن فکري و فهميدن استفاده ميشن
  • 26:01 - 26:03
    غنيسازي، افزايش آموزش مغز انسانها
  • 26:03 - 26:05
    از طريق قدرت بينايي، بعضي مواقع هم از طريق لامسه
  • 26:11 - 26:13
    منظورت چيه؟
  • 26:13 - 26:14
    کتابها، استاد
  • 26:16 - 26:17
    من کتابم رو فراموش کردم، ميتونم؟
  • 26:18 - 26:19
    آسونتر نميتونستي بپرسي؟
  • 26:20 - 26:23
    من زودتر تلاش کردم، استاد
    ولي ساده ترش جواب نداد
  • 26:28 - 26:32
    استادها اون رو اغلب بيرون نگه ميداشتند
    و به ندرت در داخل
  • 26:32 - 26:35
    وقتي از کلاس بيرون انداخته مي شد
    به کلاس ها ديگه مي رفت
  • 26:36 - 26:40
    اون ميگفت: سال اول يا چهارم فرقي نداره
    اون دانش هست. فقط بگيرش
  • 26:40 - 26:41
    اون مثل هيچ کدوم از ما نبود
  • 26:42 - 26:44
    ما براي يه دوش گرفتن هر روز دعوا مي کرديم
  • 26:45 - 26:47
    اون هر جا که آب گير مياورد همونجا حمام مي کرد
  • 26:47 - 26:48
    صبح بخير، استاد
  • 26:50 - 26:52
    ماشينها در او شوري به وجود مي آورد
  • 26:52 - 26:56
    وقتي مي ديد يه وسيله يه خال زده
    اون رو باز مي کرد
  • 26:57 - 26:58
    بعضي هاشون رو ميتونست درست کنه
  • 26:59 - 27:00
    بعضي ها رو نميتونست
  • 27:01 - 27:03
    اينجا کساني مثل اون بودند
  • 27:06 - 27:07
    جوي لوبو
  • 27:08 - 27:10
    استاد، ببخشيد، استاد
  • 27:11 - 27:12
    آقاي جوي لوبو
  • 27:13 - 27:15
    استاد، من ميتونم به جلسه عمومي دانشجويان بيام
    Sir, if I could know the
    convocation dates...
  • 27:15 - 27:16
    چرا؟
    Why?
  • 27:16 - 27:18
    پدرم ميخواد بليط قطار بگيره
  • 27:19 - 27:22
    من اولين مهندس توي روستامون هستم
    همه ميخوان شرکت کنند
  • 27:23 - 27:25
    در مورد اون موضوع، به پدرت زنگ بزن
  • 27:26 - 27:28
    لطفا عجله کن
    وقتم رو هدر نده
  • 27:34 - 27:35
    سلام
  • 27:35 - 27:38
    بابا، مدير ميخواد با شما صحبت کنه
  • 27:38 - 27:39
    جوي
  • 27:40 - 27:42
    آقاي لوبو، پسر شما موفق نشده که امسال فارغالتحصيل بشه
  • 27:44 - 27:45
    چي شده، آقا؟
  • 27:45 - 27:47
    اون مهلتش تموم شده
  • 27:47 - 27:51
    آقاي لوبو، اين يه پروژه الکي هست
  • 27:51 - 27:53
    اون يه هلي کوپتر مزخرف ساخته
  • 27:53 - 27:58
    من پيشنهاد ميکنم که بليط نگيريد
    من معذرت ميخوام
  • 28:00 - 28:03
    استاد، من ديگه آخرشم
    پروژهات حاضره؟
  • 28:03 - 28:07
    پروژهات حاضره؟
    استاد، يه بار ببين، خواهش ميکنم
  • 28:07 - 28:09
    بفرستش و نتيجه رو مي بينيم
  • 28:09 - 28:11
    استاد، يه ذره ديگه پيشرفت ميخواد
    چرا، من چيکار بايد بکنم؟
  • 28:11 - 28:14
    بعد از ضربهاي که پدرم خورد
    من براي 2 ماه نميتونم تمرکز کنم
  • 28:14 - 28:16
    از خوردن دست برميداري؟
  • 28:16 - 28:17
    نه
  • 28:17 - 28:18
    حمام ديگه نميري؟
  • 28:20 - 28:20
    پس چرا دست از درس خوندن کشيدي؟
  • 28:21 - 28:23
    استاد، من خيلي نزديکم
    فقط يه بار ببينش، خواهش ميکنم
  • 28:23 - 28:25
    آقاي، لوبو
  • 28:25 - 28:28
    بعدازظهر يکشنبه، پسرم از يک قطار پرت شد و مرد
  • 28:28 - 28:33
    صبح دوشنبه من يک کلاس رو برگزار کردم
    پس اين مزخرفات رو تحويل من نده
  • 28:35 - 28:38
    من ميتونم باهات همدردي کنم
    نه تخفيف
  • 28:39 - 28:41
    استاد ... من خيلي نزديکم
  • 29:11 - 29:13
    Lifelong I lived
  • 29:13 - 29:15
    The life of another
  • 29:16 - 29:18
    For just one moment
  • 29:18 - 29:21
    Let me live as I...
  • 29:21 - 29:23
    Lifelong I lived
  • 29:23 - 29:25
    The life of another
  • 29:26 - 29:28
    For just one moment
  • 29:28 - 29:30
    Let me live as I...
  • 29:41 - 29:45
    Give me some sunshine
    Give me some rain
  • 29:45 - 29:50
    Give me another chance
    I wanna grow up once again
  • 29:50 - 29:55
    Give me some sunshine
    Give me some rain
  • 29:55 - 30:01
    Give me another chance
    I wanna grow up once again
  • 30:02 - 30:03
    رفيق با طراحي فوقالعاده ساخته شده
  • 30:04 - 30:05
    يک دوربين بيسيم بالاي هلي کوپتر هست
  • 30:08 - 30:10
    ميتونه براي ترافيک و امنيت استفاده بشه ... واو
  • 30:10 - 30:13
    ولي ويروس ميگه که طراحياش مزخرفه
    نميتونه که پرواز کنه
  • 30:13 - 30:15
    اين پرواز ميکنه، ما درستش ميکنيم که پرواز کنه
  • 30:18 - 30:20
    به جوي نگو، سورپرايزش ميکنيم
  • 30:20 - 30:23
    بالاي پنجرهاش پرواز ميکنيم
    و واکنش اون رو ضبط ميکنيم
  • 30:23 - 30:26
    اگه ما روي اين پروژه کار کنيم
    کي کارهاي ما رو بکنه ؟
  • 30:26 - 30:29
    تست و امتحان. 42 تا امتحان هر نيمسال
  • 30:30 - 30:31
    تو راحت ميترسي
  • 30:33 - 30:37
    دستت رو بردار و بيار بالاي قلبت بزار و بگو همه چيز روبراهه
  • 30:37 - 30:39
    همه چيز روبراهه؟
    همه چيز روبراهه
  • 30:39 - 30:42
    حرف هاي حکيمانه از
    حضرت رنچوداس
  • 30:42 - 30:44
    ما يک پير مرد دانايي توي روستامون داريم
  • 30:45 - 30:50
    يک شب گشت زني، اومد بيرون و داد زد
    همه چيز روبراهه
  • 30:51 - 30:55
    ما خيلي راحت خوابيديم
    و بعد يک دزدي اونجا اتفاق افتاد
  • 30:55 - 30:57
    و ما فهميديم که اون اصلا در شب نميتونه ببينه
  • 30:57 - 31:01
    اون فقط گفت همه چيز روبراهه
    و ما احساس امنيت کرديم
  • 31:02 - 31:07
    اون روز فهميدم که اين دل راحت ميترسه
  • 31:08 - 31:10
    براي اينکه فريبش بدي
  • 31:11 - 31:17
    هر چند مسأله بزرگي باشه
    به قلبت بگو که همه چيز روبراهه
  • 31:18 - 31:20
    و بعدش همه مشکلات حله؟
  • 31:20 - 31:22
    نه. ولي تو قدرت مواجه شدن با مشکلات رو پيدا ميکني
  • 31:24 - 31:28
    ياد بگير
    ما واقعا به اين اينجا نياز داريم
  • 31:45 - 31:50
    When life spins out of control
    Just let your lips roll
  • 31:54 - 31:58
    Let your lips roll
    And whistle away the toll
  • 32:01 - 32:05
    When life spins out of control
    Just let your lips roll
  • 32:06 - 32:09
    Just let your lips roll
    And whistle away the toll
  • 32:10 - 32:14
    Yell: All is Well...
  • 32:14 - 32:17
    The chicken's clueless
    about the egg's fate
  • 32:17 - 32:21
    Will it hatch or
    become an omelette
  • 32:22 - 32:25
    No one knows
    what the future holds
  • 32:26 - 32:27
    So let your lips roll
    And whistle away the toll
  • 32:28 - 32:32
    Whistle away the toll
    Yell: All is Well
  • 32:33 - 32:36
    Hey bro: All is Well
  • 32:37 - 32:40
    Hey mate: All is Well
  • 32:41 - 32:44
    Hey bro: All is Well
  • 32:54 - 32:57
    Confusion and more confusion
    No sign of any solution
  • 32:58 - 33:02
    Ah... finally a solution
    But wait... what was the question?
  • 33:02 - 33:05
    If the timid heart with fear
    is about to die
  • 33:05 - 33:09
    Then con it bro,
    with this simple lie
  • 33:09 - 33:13
    Heart's an idiot,
    it will fall under that spell
  • 33:14 - 33:15
    Let your lips roll
    And whistle away the toll
  • 33:16 - 33:20
    Whistle away the toll
    Yell: All is Well
  • 33:21 - 33:24
    Hey bro: All is Well
  • 33:25 - 33:28
    Hey mate: All is Well
  • 33:29 - 33:32
    Hey bro: All is Well
  • 33:42 - 33:45
    Blew the scholarship on booze
    But that did not dispel my blues
  • 33:46 - 33:49
    Holy incense lit up my plight
    And yet God's nowhere in sight
  • 33:49 - 33:53
    The lamb is clueless for
    what it's destined
  • 33:54 - 33:57
    Will it be served on skewers
    or simply minced
  • 33:57 - 34:01
    No one knows
    what the future holds
  • 34:01 - 34:03
    So let your lips roll
    And whistle away the toll
  • 34:04 - 34:08
    Whistle away the toll
    Yell: All is Well
  • 34:09 - 34:12
    Hey bro: All is Well
  • 34:13 - 34:16
    Hey mate: All is Well
  • 34:17 - 34:20
    Hey bro: All is Well
  • 34:21 - 34:25
    When life spins out of control
    Just let your lips roll
  • 34:28 - 34:32
    Just let your lips roll
    And whistle away the toll
  • 34:32 - 34:35
    All is Well
  • 34:36 - 34:39
    The chicken's clueless
    about the egg's fate
  • 34:40 - 34:43
    Will it hatch or
    become an omelette
  • 34:44 - 34:47
    No one knows
    what the future holds
  • 34:48 - 34:49
    So let your lips roll
    And whistle away the toll
  • 34:50 - 34:51
    Whistle away the toll
  • 34:52 - 34:53
    Eureka! Eureka;
  • 34:55 - 34:58
    Yell: All is Well
  • 34:59 - 35:02
    Hey Mrs. Chicken: All is Well
  • 35:03 - 35:06
    Hey Mr. Lamb: All is Well
  • 35:07 - 35:10
    Hey bro: All is Well
  • 35:10 - 35:12
    هي، ببرش بالا تر جلوي پنجره جويي
  • 35:13 - 35:14
    ببرش بالاتر
  • 35:15 - 35:16
    صداخفه کن رو ببين: رفيق شجاعمون
  • 35:20 - 35:21
    جويي، بيا بيرون
  • 35:23 - 35:25
    به پنجره نگاه کن
  • 35:25 - 35:27
    جويي، بيرون رو نگاه کن
  • 36:21 - 36:22
    خبرهاي خوب، قربان
  • 36:23 - 36:26
    پليس و پدر جويي هيچ سرنخي ندارن
  • 36:28 - 36:29
    همه فکر مي کنند که اين خودکشي بوده
  • 36:31 - 36:32
    گزارش خودکشي
  • 36:33 - 36:35
    علت مرگ: فشار زياد به گلو
  • 36:35 - 36:36
    دليلش در شوک وارده است
  • 36:39 - 36:43
    همه فکر مي کنند که فشار زير گلو
    باعث کشته شدنش شده
  • 36:45 - 36:47
    پس فشار رواني که توي 4 سال گذشته
    بهش وارد شده چي؟
  • 36:48 - 36:49
    اين توي گزارش نيست
  • 36:52 - 36:54
    مهندس ها يک گروه باهوش هستن
  • 36:55 - 36:59
    اونها ماشيني نساختند که ميزان
    فشار رواني رو اندازه بگيره
  • 37:01 - 37:03
    اگر ساخته بودن، همه ميدونستيم
  • 37:04 - 37:05
    اين يک خوکشي نيست ... اين يک قتله
  • 37:10 - 37:13
    چطور جرأت ميکني من رو به خاطر
    خودکشي جويي سرزنش کني؟
  • 37:14 - 37:17
    اگر هر دانشجويي نتونه فشار رواني رو تحمل کنه، مقصر منم؟
  • 37:17 - 37:21
    زندگي پر از فشار هست
    تو هميشه بقيه رو سرزنش ميکني؟
  • 37:22 - 37:25
    قربان من شما رو سرزنش نکردم
    من سيستم رو سرزنش کردم
  • 37:27 - 37:31
    به اين آمار نگاه کن
    هند رتبه اول در خودکشي رو داره
  • 37:32 - 37:35
    در هر 90 دقيقه
    يک دانش آموز تلاش براي خودکشي ميکنه
  • 37:37 - 37:40
    خودکشي از بيماري بيشتر جون مردم رو ميگيره
  • 37:40 - 37:41
    يه چيز اشتباهي اين وسطه، قربان
  • 37:41 - 37:44
    من در زمان استراحتم صحبت نميکنم
  • 37:44 - 37:46
    ولي اينجا يکي از بهترين دانشگاههاي کشور هست
  • 37:47 - 37:49
    من اينجا رو به مدت 32 سال اداره کردم
  • 37:49 - 37:53
    ما رتبه مون 28 بود
    حالا ما اول هستيم
  • 37:53 - 37:54
    فرقش چيه، قربان؟
  • 37:56 - 37:59
    در اينجا اونها هيچ وقت بحثي از ايدههاي جديد و اختراعات نميکنند
  • 38:01 - 38:06
    اونها فقط درباره نمرات، شغل و مسکن در آمريکا بحث ميکنند
  • 38:07 - 38:12
    اونها ياد ميدن که چطور نمره خوب بگيري
    ياد نميدن که چطور مهندس باشي
  • 38:12 - 38:15
    حالا توي ميخواي به من بگي که جطور بايد تدريس کنم؟
  • 38:15 - 38:16
    نه قربان، نه
  • 38:19 - 38:20
    قربان، کاغذم
  • 38:39 - 38:40
    واديناتن، لطفا بشين
  • 38:42 - 38:44
    اينجا يه نفر رو داريم که خودش رو پروفسور اعلام ميکنه
  • 38:45 - 38:49
    کسي هست که فکر کنه اون بهتر از استادهاي شايسته اينجاست
  • 38:50 - 38:54
    پروفسور رانچاهوداس چانچاد
    به ما مهندسي رو آموزش بده
  • 39:12 - 39:15
    ما تمام روز رو وقت نداريم
  • 39:52 - 39:56
    شما 30 ثانيه وقت داريد تا اين مؤلفهها را تعريف کنيد
  • 39:56 - 39:58
    ممکنه که بخواهيد به کتاب مراجعه کنيد
  • 39:59 - 40:01
    اگر جواب صحيح رو پيدا کرديد دستتون رو بلند کنيد
  • 40:02 - 40:06
    بذاريد ببينيم کي اول ميشه
    و کي آخر
  • 40:06 - 40:10
    وقتتون شروع شد، از الان
  • 40:39 - 40:40
    وقت تمومه
  • 40:43 - 40:44
    وقت تمومه، استاد
  • 40:46 - 40:48
    هيچ کس جواب رو پيدا نکرد؟
  • 40:51 - 40:54
    حالا به زندگيتون يک لحظه نگاه کنيد
  • 40:55 - 40:58
    وقتي که داشتم سؤال رو ميپرسيدم هيجانزده و کنجکاو بوديد؟
  • 40:58 - 41:01
    بعدش شما از چيز جديدي که ياد گرفتيد هيجان زده مي شويد؟
  • 41:02 - 41:04
    هيچ کس؟ ... قربان
  • 41:07 - 41:10
    نه. شما همه تون عصبي هستيد
  • 41:12 - 41:14
    از چيزهايي که به عنوان روش جديد قراره که قرار داده بشه
  • 41:16 - 41:20
    دانش شما زياد ميشه؟
    نه. فقط فشار رواني روي شما زياد ميشه
  • 41:21 - 41:22
    اينجا دانشگاه هست
    نه يک زودپز
  • 41:24 - 41:28
    حتي يک شير سيرک ياد ميگيره که
    از ترس شلاق روي صندلي بشينه
  • 41:29 - 41:32
    شما شير رو به خاطر اينکه خوب تعليم شده تشويق ميکنيد
    نه به خاطر اينکه خوب ياد گرفته
  • 41:32 - 41:33
    سلام
  • 41:34 - 41:39
    اينجا که کلاس فلسفه نيست
    فقط اين دو تا کلمه رو توضيح بده
  • 41:39 - 41:41
    قربان، اين کلمات وجود ندارند
  • 41:42 - 41:45
    اينها اسم دوستان من هستند
    فرهان و راجو
  • 41:58 - 41:59
    ساکت
  • 42:00 - 42:03
    مزخرفه! اينجوري ميخواستي مهندسي رو آموزش بدي؟
  • 42:03 - 42:05
    قربان، من به شما مهندس شدن رو آموزش ندادم
  • 42:06 - 42:07
    شما خودتون توي اين کار استاد هستيد
  • 42:08 - 42:11
    من بهتون آموزش دادم ... که چطور آموزش بديد
  • 42:14 - 42:16
    و مطمئنم که يه روز ياد ميگيري
  • 42:17 - 42:20
    چون بر خلاف شما، من هرگز
    دانشجوهاي ضعيف رو به حال خودشون رها نميکنم
  • 42:21 - 42:22
    خداحافظ، قربان
  • 42:24 - 42:25
    ساکت
  • 42:27 - 42:29
    گفتم ساکت
  • 42:32 - 42:35
    به اطلاع شما ميرسانم
    که از پسر شما نااميد شدم
  • 42:35 - 42:37
    ...فرهان
    ...راجو
  • 42:37 - 42:38
    توي دار و دسته بدي افتادن
  • 42:38 - 42:41
    بدون اينکه آگاهي داشته باشند
    آيندهشون در حال خراب شدنه
  • 42:43 - 42:46
    انداختن نامههاي ويروس در خانههاي ما
    شبيه انداختن بمب اتم بود
  • 42:46 - 42:49
    هيروشيما و ناکازاکي
    در تاريکي فرو رفتند
  • 42:49 - 42:52
    والدينمان ما رو خواستند
    براي يک سري توضيحات
  • 42:53 - 42:55
    بيا داخل
  • 42:57 - 42:58
    مي بينيش؟
  • 43:00 - 43:02
    ما فقط ميتونيم مخارج يک کولر رو بپردازيم
  • 43:04 - 43:08
    ما اون رو توي اطاق فرهان گذاشتيم
    که بتونه راحت مطالعه کنه
  • 43:09 - 43:13
    من ماشين نخريدم
    سوار تاکسي ميشم
  • 43:14 - 43:16
    ما همه پولمون رو براي درس خواندن فرهان گذاشتيم
  • 43:17 - 43:22
    ما راحتي خودمون رو قرباني کرديم
    براي آينده فرهان. ميفهمي؟
  • 43:30 - 43:32
    فرهان تو اين عکسها رو گرفتي؟
  • 43:34 - 43:36
    اون اين عکسهاي بي فايده رو براي يه مدت زماني جمع ميکرد
  • 43:36 - 43:38
    ميرفت اطراف و از حيوانات عکس ميگرفت
  • 43:38 - 43:41
    ميخواست که يک عکاس حيات وحش بشه
  • 43:42 - 43:45
    پسر، اون سال چه نمرهاي کسب کردي
  • 43:46 - 43:47
    91%
  • 43:47 - 43:52
    مي شنوي از نمره 94 به 91 سقوط کرده
  • 43:55 - 43:56
    فکر ميکني خندهداره؟
  • 43:57 - 44:01
    نه آقا، ببخشيد
    من فقط از اين عکسها شگفتزده شدم
  • 44:01 - 44:04
    چرا ميخواهيد يک مهندس بسازيد
    چرا يک عکاس حيات وحش نباشه؟
  • 44:04 - 44:05
    کافيه
  • 44:07 - 44:12
    ازت درخواست ميکنم
    آينده پسر من رو خراب نکن
  • 44:13 - 44:16
    غذا حاضره پسرم، بيايد
  • 44:21 - 44:23
    اگر که ديگه اون رو نبيني
    ميتوني با ما غذا بخوري
  • 44:26 - 44:27
    پدر نگذاشت که ما غذا بخوريم
  • 44:28 - 44:30
    ...خوب، براي پر کردن شکمهامون از غذا
  • 44:30 - 44:33
    و براي توبيخ و سرزنش بيشتر به خونه راجو رسيديم
  • 44:35 - 44:39
    خونه راجو دقيقا شبيه فيلم هاي
    سياه و سفيد دهه 50 بود
  • 44:40 - 44:41
    کوچک، اتاق چرک
  • 44:41 - 44:43
    يک پدر فلج
  • 44:43 - 44:45
    يک مادري که سرفه ميکنه
  • 44:45 - 44:47
    و يک خواهر دم بخت
  • 44:48 - 44:49
    يک نيمکتي که روش جوونه زده
  • 44:49 - 44:52
    و 24 ساعته از سقف سوراخشون آب مياد
  • 44:52 - 44:56
    مادرش که از معلمي بازنشسته شده
    و بي وقفه کار ميکنه
  • 44:57 - 44:59
    پدرش يک پستچي بوده
  • 44:59 - 45:02
    که يک قسمت بدنش فلج ميشه
  • 45:02 - 45:05
    با حقوق بازنشستگي کامل
    و خواهرش
  • 45:05 - 45:08
    کامو داره 28 سالش ميشه
    براي جهيزيه ماشين خواستن
  • 45:09 - 45:12
    اگه تو درس نخوني و پول در نياري
    اون چطوري ازدواج کنه؟
  • 45:12 - 45:13
    يه خورده باميه؟
  • 45:14 - 45:18
    هر کيلو باميه 12 روپيه
    هر کيلو کلم 10 روپيه
  • 45:18 - 45:20
    توي روز هم از آدم ميدزدند
  • 45:20 - 45:24
    ما قراره چي بخوريم وقتي که از دانشگاه واسهات اخطار مياد؟
  • 45:24 - 45:25
    مامان
  • 45:27 - 45:28
    يه خورده پنير؟
  • 45:28 - 45:32
    پنير عين طلا توي کيسه مخملي فروخته ميشه
  • 45:32 - 45:34
    پنير؟
    نه، نه، خوبه
  • 45:35 - 45:36
    مامان، لطفا
  • 45:37 - 45:39
    خيلي خوب، من خفه ميشم
  • 45:40 - 45:45
    براي خانواده ياد بگير
    مثل خدمتکارها بردگي کن
  • 45:45 - 45:47
    آخرش هم خفه شو نصيبت بشه
  • 45:48 - 45:53
    اگر من غصههام رو با پسرم در ميان نذارم
    با کي بگم، با رفيق هاش؟
  • 45:57 - 45:58
    هي راجو
  • 46:02 - 46:03
    ما توي وضع خيلي بدي هستيم
  • 46:03 - 46:06
    اگر بخواهيم با دوستمون باشيم
    يا با مادرش؟
  • 46:08 - 46:10
    لعنت بهش، بيا به پنير فکر کنيم
  • 46:22 - 46:25
    هر موقع که کرم اگزما ميزنيم اينطوري ميشه
  • 46:30 - 46:31
    باز هم ميخواهيد؟
  • 46:32 - 46:35
    نه، مرسي، سير شديم
  • 46:42 - 46:45
    باميه 10 روپيه
    کلم 12 روپيه
  • 46:48 - 46:50
    حداقلش که بهت غذا داديم
  • 46:51 - 46:54
    برعکس باباي هيتلري اون
  • 46:54 - 46:56
    و نه نه تو مادر ترزاست هان
    !غذا با کرم اگزما
  • 46:57 - 47:00
    شوخي نهنهاي نداريما
    بسه، بچهها
  • 47:01 - 47:02
    من گرسنمه. بريم يه چيزي بخوريم
  • 47:02 - 47:04
    ؟آخره ماهه. کي پول مادر ترزا رو ميده
  • 47:05 - 47:10
    براي خوردن. به پول نياز نداريم فقط لباس ميخواهيم
    نگاه کن
  • 47:13 - 47:15
    بريم
    بريم
  • 47:16 - 47:18
    شب بخير
    شب بخير
  • 47:18 - 47:19
    اوه، عموجون
  • 47:25 - 47:28
    سه تا ودکاي بزرگ
    يک نصفه ليموناد. يک نصفه هم آب
  • 47:28 - 47:29
    اگر گير بيافتيم. مرديم
  • 47:29 - 47:32
    چي داري؟
    دو تاش کن
  • 47:32 - 47:35
    اين رو بذار اينجا و برو آهنگ رو عوض کن
  • 47:36 - 47:38
    !پيا، اين ديگه چيه
  • 47:38 - 47:41
    چرا تو اين عتيقه رو دستت کردي؟
  • 47:42 - 47:45
    ... مردم چي ميگن: نامزدم
  • 47:46 - 47:48
    يک دکتر با يه ساعت به اين ارزوني؟
  • 47:49 - 47:51
    لطفا درش بيار. مرسي
  • 47:51 - 47:52
    سلام خوشگله
  • 47:53 - 47:55
    هي عمه جون
    چه خوشگل شدي
  • 47:55 - 47:58
    جواهرات جديدم رو ميبيني، عزيزکم
    رابيز؟
  • 47:58 - 48:01
    از ماندالاي
    ماندالاي ... واو
  • 48:01 - 48:04
    هي بريم ديويد رو ببينيم
    البته
  • 48:07 - 48:08
    ببخشيد
  • 48:10 - 48:11
    بله؟
  • 48:12 - 48:13
    گل
  • 48:14 - 48:17
    ميتونم ليوانتون رو بگيرم؟
    چرا؟
  • 48:18 - 48:20
    ممکنه بزني توي سرم بشکونيش
  • 48:21 - 48:22
    چرا من بايد چنين کاري بکنم؟
  • 48:22 - 48:24
    براي مشاوره مهمي که قراره الان به شما بدم
  • 48:26 - 48:27
    چي؟
  • 48:27 - 48:28
    با اون عوضي ازدواج نکن
  • 48:30 - 48:30
    ببخشيد؟
  • 48:31 - 48:32
    اون آدم نيست
    اون همه چيز رو پول مي بينه
  • 48:33 - 48:36
    اون زندگيات رو به کابوسي از پول و مارک اجناس تبديل ميکنه
  • 48:36 - 48:39
    اون آيندهات رو تباه ميکنه
    آيندهات از بين ميره
  • 48:39 - 48:40
    يه نمايش ميخواي؟
  • 48:42 - 48:44
    بايد ارزشش به کفشهاش باشه
  • 48:45 - 48:47
    من سوال نميکنم
    خودش اعلام ميکنه
  • 48:59 - 49:05
    اين چه کوفتيه
    سس نعناع روي کفشاي 300 دلاري من ميريزي
  • 49:06 - 49:09
    زندگيات رو نجات بده
    اين يک مشاوره رايگانه، بگيرش يا فراموش کن
  • 49:09 - 49:12
    چرم اصل ايتاليايي
    دست دوز
  • 49:17 - 49:19
    بابا، شما اون مهمونها رو ميشناسي؟
  • 49:23 - 49:26
    دانشجوهام
    اينجا چيکار ميکنند؟
  • 49:30 - 49:31
    بابا، وايسا
  • 49:33 - 49:35
    اين لوبياها چه بوي خوبي دارن
  • 49:35 - 49:37
    تا جاداري ميتوني بخوري
  • 49:39 - 49:41
    سلام
    هي
  • 49:42 - 49:45
    نصحتت چشم من رو باز کردي
    واقعا ممنونم
  • 49:47 - 49:49
    اين حس مسؤوليت من بوده
  • 49:50 - 49:51
    ميتونم يه خرده ديگه از شما کمک بخواهم؟
  • 49:52 - 49:55
    بابام نميذاره که من اين نامزدي رو لغو کنم
  • 49:56 - 50:00
    شما خوب توضيح ميدي
    ميتوني يه خرده هم براي اون توضيح بدي؟
  • 50:00 - 50:03
    مشکلي نيست
    راجو، سس نعناع رو بده
  • 50:03 - 50:05
    شما خيلي با نمکي
  • 50:06 - 50:09
    باباي شما کجاست؟
    درست پشت سرت
  • 50:14 - 50:16
    همه چيز روبراهه
  • 50:17 - 50:22
    زندگيات رو نجات بده
    اين يک مشاوره رايگانه، بگيرش يا فراموش کن
  • 50:22 - 50:24
    شما اينجا چه غلطي ميکنيد؟
  • 50:24 - 50:28
    ما يه دعوتنامه از طرف عروس و داماد داشتيم
  • 50:29 - 50:31
    من برات بازش ميکنم
    اين عروسي خواهر منه
  • 50:31 - 50:32
    خواهر؟
  • 50:35 - 50:38
    قربان، شما جمعا چند تا دختر داريد؟
  • 50:39 - 50:40
    خاليه
  • 50:41 - 50:43
    Forgot the cheques, Raju
    ...Farhan?
  • 50:43 - 50:47
    ما شما رو دعوت نکرديم
    شما بايد از طرف داماد باشيد
  • 50:47 - 50:51
    نه قربان، از طرف انجمن علوم اينجا هستيم
  • 50:51 - 50:54
    چطوري؟ ميشه توضيح بدي؟
  • 50:54 - 50:58
    اون داره خيلي خوب توضيح ميده
    من مطمئنم که يه نمايش ديگه ازش ميبينيم
  • 50:58 - 50:59
    مگه نه؟
  • 51:00 - 51:03
    در واقع، دهلي در حال قطع
  • 51:03 - 51:06
    جشنهاي عروسي هست که برق رو مختل ميکنند
    disrupt wedding celebrations
  • 51:06 - 51:08
    خوب ما فکر کرديم که ميشه با معکوس کننده
  • 51:08 - 51:11
    برق را با ماشين مهمانها تأمين کرد
  • 51:11 - 51:12
    فهميدم
  • 51:13 - 51:14
    واو
  • 51:14 - 51:16
    خوب معکوس کننده کجاست؟
  • 51:17 - 51:18
    قربان، طرحش آماده شده
  • 51:21 - 51:23
    طرح کجاست فرهان؟
  • 51:23 - 51:26
    من طرح رو دادم به تو
    من دادم به راجو
  • 51:27 - 51:28
    راجو، طرح؟
  • 51:31 - 51:34
    اصلا طرح مهم نيست
    ما معکوس کننده رو ميسازيم و به شما نشون ميديم
  • 51:35 - 51:38
    تو فقط ميتوني از خودت داستان دربياري
    نه يه معکوس کننده
  • 51:39 - 51:42
    من يه دونه ميسازم، قول ميدم
  • 51:42 - 51:46
    و به اسم شما اين کار رو ميکنم
    اين يک اختراع هست
  • 51:46 - 51:49
    در عروسي دخترتون اين يک افتخاره براتون
  • 51:50 - 51:56
    فرهان. راجو. فردا شما رو توي دفترم ميبينم
  • 52:02 - 52:05
    قربان، قيمت هر بشقاب چند ميشه
    ما اون رو به شما بپردازيم؟
  • 52:05 - 52:07
    در اقساط
  • 52:09 - 52:13
    من ديگه خودم رو توي هيچ عروسي ديگهاي
    خراب نميکنم
  • 52:13 - 52:15
    در واقع ما اصلا ازدواج نميکنيم
    اون هم همينطور
  • 52:16 - 52:18
    آه... درسته. ازدواج نميکنم
  • 52:19 - 52:22
    پدر و مادرهاتون هم نبايد ازدواج ميکردند
  • 52:23 - 52:26
    تا دنيا 2 تا احمق کمتر به خودش ببينه
  • 52:28 - 52:29
    بشين
  • 52:40 - 52:41
    دقت کنيد
  • 52:52 - 52:57
    اين درآمد ماهانه پدر رانچهوداد هست
  • 52:59 - 53:05
    اگر 2 تا صفر هم کم بشه
    باز هم درآمد خوبي هست
  • 53:08 - 53:14
    ولي اگر يک صفر ديگه پاک بشه
    من يه ذره نگران ميشم
  • 53:15 - 53:19
    درآمد پدرت ميشه فرهان، درسته؟
  • 53:19 - 53:21
    بله، قربان
  • 53:22 - 53:25
    حالا، يک صفر ديگه پاک ميکنيم
  • 53:28 - 53:31
    و اين درآمد خانوادهات ميشه راجو راستوگي
  • 53:33 - 53:34
    دليل خوبيه براي نگراني
  • 53:39 - 53:46
    نصيحتم رو قبول کن و برو به اطاق
    چاتور راملينگام
  • 53:46 - 53:50
    امتحانها اينجاست. با رانچو بمون
    و مطمئن باش که ميافتي
  • 54:12 - 54:15
    اصلاح ميخواهيد؟
    نه قربان
  • 54:15 - 54:16
    پس گمشيد
  • 54:27 - 54:33
    راجو، نگران نباش. ميخواد بينمون فاصله بندازه
    جدايي بنداز و حکومت کن
  • 54:33 - 54:34
    من نگرانم
  • 54:34 - 54:38
    اون به ما نمره ميده، و من براي يه کار خوب
    به نمرات خوب احتياج دارم
  • 54:39 - 54:42
    برعکس تو، من براي زندگي يه باباي پولدار ندارم
  • 54:42 - 54:44
    راجو، خفه شو
  • 54:44 - 54:47
    بايد دنبال اين مزخرفات باشيم؟
    همه چيز روبراهه
    همه چيز روبراهه
  • 54:47 - 54:48
    مثل تو من نميخوام براي اون پادويي کنم
  • 54:49 - 54:52
    هي داري پاتو ميذاري روي خط قرمز
    نه ولي دارم يکي ميکشم
  • 54:52 - 54:54
    من خانوادهاي دارم که نياز به حمايت دارن
  • 54:56 - 54:58
    داروهاي بابام
    استفراغهاي مادرم
  • 55:00 - 55:05
    خواهرم نميتونه ازدواج کنه
    چون براي جهيزيه ماشين خواستن
  • 55:08 - 55:12
    مادرم 5 ساله که يک ساري نخريده
  • 55:15 - 55:18
    حالا ديگه براي مامانت الکي جارختي درست نميکني
  • 55:19 - 55:21
    به نظرت براي هر سال چقدر ساري داشته باشه خوبه؟
  • 55:22 - 55:23
    هي، با مامانم شوخي نکن
  • 55:24 - 55:28
    ما با دل و جون درس ميخونيم
    ولي نه فقط به خاطر نمره
  • 55:29 - 55:33
    به قول يک فرزانه: درس رو براي فرزانه شدن بخون نه براي پولدار شدن
  • 55:34 - 55:40
    بهترينها رو دنبال کن، بهترينها نصيبت ميشه
    شلوارت رو هم ميکشي پايين
  • 55:41 - 55:44
    کدوم فرزانهاي اين حرف رو زده؟
    حتما حضرت جنابعالي؟
  • 55:46 - 55:47
    خودت رو مسخره کن
  • 55:48 - 55:51
    راجو، استرس نداشته باش. ما توي کلاس بهترينيم
    هيچ چيزي غير ممکن نيست
  • 55:51 - 55:53
    آره؟
  • 55:56 - 55:58
    اين رو دوباره برگردون توي تيوپش
  • 56:01 - 56:03
    راجو از اونجا رفت
  • 56:04 - 56:09
    اون رفت پيش چاتور بيگان
    درسته، منظورم جا به جاييه، نه مسافرت
  • 56:13 - 56:15
    به چاتور ميگفتن صداخفهکن
  • 56:15 - 56:19
    براي تقويت حافظهاش
    اون از آدمهاي متقلب قرص ميخريد
  • 56:20 - 56:22
    و يک دفعه ساکت ميشد
    ناگهان ميگوزيد
  • 56:24 - 56:27
    من اين کار رو نکردم ... راجو
  • 56:28 - 56:30
    هميشه ديگران را به خاطر تنبليشون سرزنش ميکرد
  • 56:31 - 56:34
    صداخفه کن 18 ساعت در روز درس ميخوند
  • 56:34 - 56:37
    شب امتحان
    ديگران رو خرد ميکرد
  • 56:41 - 56:44
    در زندگياش: اون فقط به دو طريق
    از ديگران برتري پيدا ميکرد
  • 56:45 - 56:48
    بالابردن نمرههاش خودش
    يا پايين آوردن نمرههاي ديگران
  • 56:52 - 56:56
    رانچو تصميم گرفت که اون رو آدم کنه
    و راجو رو نجات بده
  • 56:57 - 56:58
    با يک نقشه درست و حسابي
  • 57:00 - 57:08
    مدير ما بيوقفه خدمت ميکند
    خدمت يعني
  • 57:08 - 57:12
    لعنت به معني
    من حفظ ميکنم
  • 57:13 - 57:17
    چاتور قرار بود که در روز معلم سخنراني اوليه را انجام بده
  • 57:17 - 57:21
    براي جلب توجه ويروس، او متن سخنراني
    رو از کتابدار دانشگاه گرفت
  • 57:22 - 57:23
    به زبان هندي
  • 57:24 - 57:30
    سلام، صبر کنيد
    چاتور، با تو کار دارند
  • 57:30 - 57:33
    لطفا پرينتش رو بگيريد
    من برميگردم
  • 57:35 - 57:37
    اوه ... اين کاريه که من بايد انجام بدم
  • 57:41 - 57:44
    آقاي دوبي، مدير گفت که صداتون کنم
  • 57:44 - 57:46
    واقعا؟
    بله. همين الان
  • 57:46 - 57:49
    باشه همين الان ميرم
    اين رو بده به چاتور
  • 57:55 - 57:58
    سلام. سلام
    سلام. آقاي راملينگام؟
  • 57:58 - 57:59
    بفرماييد؟
  • 57:59 - 58:02
    من از ايستگاه پليس تماس ميگيرم
  • 58:02 - 58:05
    شما اهل اوگاندا هستيد؟
    بله قربان
  • 58:06 - 58:09
    زندگي شما در خطره
    چي ... چطوري؟
  • 58:11 - 58:12
    به دقت گوش کن
  • 58:13 - 58:17
    به محض اينه از در دانشگاه خارج بشي کشته ميشي
  • 58:18 - 58:19
    چرا؟ چطوري اتفاق ميافته؟
  • 58:19 - 58:21
    وقتي که چاتور مشغول بود
  • 58:21 - 58:25
    رانچو جاي بعضي کلمات هندي رو عوض کرد
  • 58:26 - 58:28
    به جاي خدمت کلمه سرويس کردن رو گذاشت
  • 58:29 - 58:30
    با من کار داشتيد قربان؟
  • 58:31 - 58:33
    تو کي هستي؟
    دوبي. کتابدار
  • 58:36 - 58:37
    من از کارکنان رسمي هستم، قربان
  • 58:38 - 58:39
    تبريک ميگم
  • 58:39 - 58:43
    يه لحظه صبر کن
    رييس پشت خطه
  • 58:43 - 58:44
    ببخشيد، قربان
  • 58:54 - 58:56
    بله ... خوب من اينجام
  • 58:56 - 58:59
    شما گفتيد که ممکنه من بيرون از دانشگاه کشته بشم
  • 58:59 - 59:05
    درسته، درست بيرون دانشگاه ميتوني چراغ راهنمايي رو ببيني
  • 59:06 - 59:08
    چراغ راهنمايي. درسته
  • 59:08 - 59:13
    وقتي که قرمز ميشه
    تمام ماشينها ميايستند
  • 59:14 - 59:15
    خوب. بعدش؟
  • 59:15 - 59:17
    بعدا با احتياط از خيابان عبور کن
  • 59:18 - 59:23
    چون پسرم، در ساعت شلوغي
    اگر يه ماشين به تو بزنه مي ميري
  • 59:25 - 59:27
    چه مزخرفي! من که اين رو ميدونم
  • 59:27 - 59:31
    تو ميدونستي؟ عاليه
    پسرم ديگه در اماني
  • 59:38 - 59:40
    هي صدا خفه کن
    از طرف کتابدار
  • 59:40 - 59:42
    اينطور من رو صدا نکن
    چانچاد
  • 59:47 - 59:49
    هي. مدير گفت که با من کار نداشته
  • 59:50 - 59:53
    من نگفتم که کارت داره؟
    من فقط گفتم که صدات کرده
  • 59:53 - 59:55
    صدام کرده؟
    عوضي
  • 60:03 - 60:05
    مقدم شما را گرامي ميداريم
  • 60:08 - 60:12
    مهمان رييس و خيلي محترم
    وزير آموزش
  • 60:13 - 60:17
    به معلمان و دوستان احترام بگذاريد
  • 60:18 - 60:23
    دانشگاهمون الان بالاتر از همه دانشگاههاست
  • 60:24 - 60:28
    اعتبارش منحصر به فرده
  • 60:28 - 60:32
    دکتر ويرو ساهاسترابودهه
    تشويقش کنين
  • 60:32 - 60:36
    قربان، اون داره سخنراني ميکنه
    ولي متن از منه
  • 60:37 - 60:39
    اون يه مرد فوقالعادهست، واقعا هستي
  • 60:41 - 60:49
    به مدت 32 سال، اون بي وقفه دهن دانشجوها رو سرويس کرده
  • 60:52 - 60:54
    منظورش اينه که به دانشجوها خدمت کرده
  • 60:54 - 60:57
    اميد دارم که به اين کارش ادامه بده
  • 60:59 - 61:05
    ما همهمون تعجب ميکنيم که چطور يک نفر
    در يک زندگي
  • 61:05 - 61:08
    ميتونه دهن اين همه آدم رو، به اين خوبي سرويس کنه
  • 61:11 - 61:16
    با تلاش سختش
    توانسته که انقدر استقامت کنه
  • 61:20 - 61:26
    هر دقيقه از عمرش صرف سرويس کردن ميشه
  • 61:29 - 61:31
    بيايد راه او را دنبال کنيم
  • 61:34 - 61:40
    فردا روز، دانشجوهاي آيس
    به همه جاي زمين ميروند
  • 61:41 - 61:47
    هر جايي که ما بريم
    قول ميديم که دهن همه رو سرويس کنيم
  • 61:51 - 61:54
    ما پرچم اين سرويس کردن
    رو در همه جاي جهان بلند ميکنيم
  • 62:00 - 62:05
    ما به همه دنيا ظرفيت
    سرويس کردنمون رو نشون ميديم
  • 62:05 - 62:07
    قابل مقايسه با هيچ دانشجوي ديگهاي نبوده
  • 62:07 - 62:11
    هيچ کجا در روي زمين
  • 62:18 - 62:22
    آقاي وزير. شب بخير
  • 62:22 - 62:30
    شما چيزي رو به اين دانشگاه داديد
    که بشدت به اون نياز داشت
  • 62:30 - 62:32
    سينه، سينه
    سينهتون رو
  • 62:36 - 62:38
    اون غنيمته احمق. اين معنيش ميشه سينه
  • 62:39 - 62:41
    چه مزخرفاتي! اين توهينآميزه
  • 62:42 - 62:46
    هر کسي سينه داره
    ولي مال اون توي جيبشه
  • 62:48 - 62:50
    کسي به اين آسونيها گيرش نمياد
  • 62:54 - 62:55
    آدم عوضي
  • 62:55 - 62:57
    شما خيلي سخاوتمندانه
    سينهتون رو پيشنهاد داديد
  • 62:57 - 63:00
    به اين سرويس کننده بي رحم
  • 63:03 - 63:07
    حالا ببينيد که چقدر با سينهتون رشد کرده
  • 63:08 - 63:12
    اين چيزهايي که تو اينجا درس ميدي، مدير؟
  • 63:20 - 63:23
    ماه آگوست وقت شعر سانسکريت هست
  • 63:23 - 63:26
    گوش کن: ممکنه وسط شعر بگه گوز
  • 63:27 - 63:29
    صداي يک گوز خوب محترمه
  • 63:29 - 63:32
    گوز؟ خوبه صدا خفه کن
  • 63:32 - 63:35
    صداي يک گوز متوسط قابل تحمله
  • 63:38 - 63:42
    صداي يک گوز خفيف غير قابل تحمله
  • 63:45 - 63:50
    و يک چس رو نميشه تحمل کرد
  • 64:00 - 64:03
    ببين حفظ کردن با تو چيکار ميکنه
  • 64:03 - 64:06
    اون چيزي که توي 4 سال قراره به تو بگذره رو بهت نشون داديم
  • 64:07 - 64:10
    ولي سرويس شدن تو براي 40 سال آينده است
  • 64:12 - 64:14
    اون هنوز انگار نگرفته
  • 64:20 - 64:25
    صداي يه گوز متوسط قابل تحمله
    باور نکردنيه
  • 64:25 - 64:28
    رانچو، تو يه شاعري
    چطوري فکرت به اينها رسيد؟
  • 64:29 - 64:32
    خيلي باحال بود
    اون فکرش هم نميکنه که کي باهاش اينکار رو کرد
  • 64:35 - 64:38
    توي عوضي
    مگه من چيکارت کرده بودم؟
  • 64:41 - 64:43
    ببخشيد رفيق
    مسأله رو شخصي نکن
  • 64:44 - 64:45
    ميکنم
  • 64:45 - 64:48
    چاتور راملينگام
    هرگز اين توهين رو فراموش نميکنه
  • 64:49 - 64:53
    من در هر لحظه از هر دقيقه زندگيام به اين فکر ميکنم
  • 64:53 - 64:58
    ببخشيد رفيق. يه خردهاش به خاطر راجو بود
    خيلي جوش نزن
  • 64:59 - 65:01
    از عجايب علم پند بگير و لذت ببر
  • 65:01 - 65:04
    من اينجا نيستم که از علم لذت ببرم
  • 65:04 - 65:07
    لابد اينجايي که دهن علم رو سرويس کني
  • 65:08 - 65:11
    ادامه بده
    من کلا ميخندم
  • 65:12 - 65:17
    و يک روز اين خندهها موفقيت
    رو براي من به ارمغان مياره
  • 65:17 - 65:20
    اون روز من ميخندم و تو گريه ميکني
  • 65:21 - 65:26
    تو طرف اشتباه رو گرفتي
    هيچي نصيبت نميشه
  • 65:27 - 65:29
    اگر که ميخواهي
    يه مهندس خوب و موفق بشي
  • 65:29 - 65:34
    اين عقيدهها توي دنياي واقعي به کار نمياد
  • 65:34 - 65:38
    تو کار خودت رو بکن، من هم کار خودم رو
  • 65:39 - 65:43
    بعد از 10 سال همديگه رو همينجا ملاقات ميکنيم
  • 65:43 - 65:48
    همين روز. همينجا
    و مي بينيم که چه کسي موفق تره
  • 65:49 - 65:51
    تو ... يا من
  • 65:52 - 65:56
    اگه جرأتشو داري شرط ببنديم
  • 65:56 - 66:00
    اين يک رقابته
  • 66:01 - 66:02
    نگاش کن
  • 66:09 - 66:10
    چي مي نويسه؟
  • 66:17 - 66:20
    اين روز رو فراموش نکن
  • 66:28 - 66:30
    نميخوام خيلي گرون باشه، ساها
  • 66:31 - 66:32
    بگيرش، پيا
  • 66:32 - 66:34
    تو قراره زن ساها تاندون بشي
  • 66:34 - 66:36
    آقا، لطفا صورتحساب
  • 66:40 - 66:41
    من برميگردم
  • 66:51 - 66:53
    بحث رو عوض ميکني؟
    چي؟
  • 66:53 - 66:54
    دروغ نگو
  • 66:55 - 66:57
    ام ... آره
  • 66:57 - 66:59
    تو مشکلت با باباي من چيه؟
    من مشکلي ندارم
  • 67:00 - 67:02
    من يه معکوسکننده ساختم
    و اسمش بعد از اسم باباته. نگاه کن ... اوه
  • 67:07 - 67:08
    چرا تو مزاحمش ميشي؟
  • 67:09 - 67:11
    چون يک کارخونه ساخته
    نه يک دانشگاه
  • 67:11 - 67:15
    خودخواهه
    اون رو نگاه کن
  • 67:20 - 67:21
    خرابش کرد، پسر
  • 67:24 - 67:25
    چطور جرأت ميکني به اون بگي عوضي؟
  • 67:26 - 67:29
    اون اوله
    اولين مهندس، بعدش ام بي اي
  • 67:29 - 67:31
    بعدش يک بانکدار در آمريکا
  • 67:32 - 67:34
    چون با چنگال پول جمع ميکنه
  • 67:34 - 67:37
    زندگي براش فقط سود و زيان معني ميده
  • 67:37 - 67:39
    الان سود رو با تو بودن مي بينه
    پس با تو هست
  • 67:40 - 67:43
    دختر مدير دانشگاه، دکتر هم که هست
    در تصورش خوب اومدي
  • 67:43 - 67:45
    او به چيزي که تو هستي اهميت نميده
  • 67:47 - 67:48
    تو فکر کردي کي هستي؟
  • 67:49 - 67:50
    منظورت چيه که به من اهميت نميده؟
  • 67:52 - 67:54
    ساعت جديد؟ يه لحظه
  • 67:55 - 67:58
    تو هميشه يه نمايش ميخواي
  • 67:59 - 67:59
    هي ساها
  • 68:02 - 68:03
    تو کجا بودي؟
  • 68:04 - 68:05
    اون داشت دنبال ساعتش ميگشت
  • 68:05 - 68:07
    چي؟ تو ساعتت رو گم کردي؟
  • 68:07 - 68:09
    بيخيالش. يکي ديگه بگير
  • 68:09 - 68:10
    قيمتش400.000 هزار تا بود
  • 68:12 - 68:14
    مال من 250 تاست
    ولي زمان رو هم نگه ميداره
  • 68:14 - 68:17
    چرا انقدر بي دقتي، پيا
  • 68:17 - 68:20
    اين رفتارت منزجر کننده است
    اين بي احتراميه
  • 68:20 - 68:23
    از اون ساعت فقط تعداد محدودي بود
  • 68:23 - 68:27
    حالا اون عتيقه مسخره رو موقع شام دستت کن
  • 68:28 - 68:29
    به چي خيره شدي؟
  • 68:32 - 68:35
    يه خرده گريه کن
    بزرگ شو، پيا
  • 68:36 - 68:37
    اين رو نميتونم تحمل کنم
  • 68:38 - 68:40
    گريه نکن و بگرد دنبالش
  • 68:53 - 68:56
    يه دست ديگه واسه اين پيدا کن... عوضي
  • 69:03 - 69:05
    هي عالي بودي
    توي صورتش بهش گفتي عوضي
  • 69:05 - 69:06
    گمشو
  • 69:07 - 69:08
    اينجا چقدر سر و صدا هست
  • 69:09 - 69:11
    به جا اينکه بگه ممنون ميگه گمشو
  • 69:11 - 69:14
    گفتم گمشو
    نميخواد اون رو بلند کني
  • 69:14 - 69:17
    در واقع، تو اصلا اون رو دوست نداشتي
  • 69:17 - 69:18
    منظورت چيه؟
  • 69:18 - 69:23
    وقتي که اون رو ديدي، صداي نجواي باد رو شنيدي؟
  • 69:25 - 69:26
    روسريات به صورت آهسته حرکت ميکرد؟
  • 69:27 - 69:29
    ماه خيلي بزرگ شده بود؟
  • 69:30 - 69:32
    اون مال فيلمهاست، نه توي زندگي واقعي
  • 69:32 - 69:35
    در زندگي واقعي هم اتفاق ميافته
    اگر واقعا عاشق کسي باشي
  • 69:36 - 69:37
    نه به يک عوضي
  • 69:42 - 69:47
    سلام، چي؟
  • 69:48 - 69:51
    واي خدا، باشه، من تو راهم
  • 69:55 - 69:56
    تو دانشجوي پزشکي هستي، درسته؟
    به کمکت احتياج دارم
  • 69:57 - 69:58
    وضعيت اورژانسيه، لطفا
    چي؟
  • 69:59 - 70:02
    لطفا با من بيا
    پس قسم دکتري چي ميشه؟
  • 70:02 - 70:05
    تو طبق سوگند بقراط هيچ مريض محتاج کمکي رو نبايد رها کني
  • 70:06 - 70:07
    لطفا کمکم کن
    وضعيت اورژانسيه
  • 70:12 - 70:15
    تو عروسي خواهرم رو خراب کردي
    نامزديام رو به هم زدي
  • 70:15 - 70:18
    بابام رو مسخره کردي
  • 70:18 - 70:20
    و الان دارم به تو کمک ميکنم
  • 70:21 - 70:22
    باورنکردنيه
  • 70:23 - 70:27
    اين سوگند بقراط چيزيه که الان توش گير کردم
  • 70:32 - 70:34
    مادر، راجو کجاست؟
    رفته که يک تاکسي بگيره
  • 70:34 - 70:36
    با آمبولانس 2 ساعت پيش تماس گرفت
  • 70:36 - 70:39
    تو اين کشو، پيتزا 30 دقيقهاي ميرسه در خونه
  • 70:39 - 70:40
    ولي يه آمبولانس ...
  • 70:40 - 70:42
    اون بايد بستري بشه
    فوري
  • 70:57 - 70:58
    هي وايسا
  • 71:00 - 71:02
    بريد کنار، يک مورد اورژانسي
  • 71:04 - 71:08
    بريد کنار ... تکون بخوريد
  • 71:12 - 71:14
    دکتر، اورژانسيه
  • 71:16 - 71:17
    اين بيماره
  • 71:23 - 71:25
    اين رو بگير. هي، راجو اينجاست
  • 71:25 - 71:27
    چي شده
    پدرم رو با موتور آوردي؟
  • 71:29 - 71:30
    بايد با پيک ميآورديمش؟
  • 71:31 - 71:33
    با شغل بابام شوخي نکن
    بابام کجاست؟
  • 71:34 - 71:36
    برو از دکتر بپرس
  • 71:37 - 71:40
    نزديک بود، پيا. يه خرده ديرتر
    از دستش ميداديم
  • 71:40 - 71:42
    خوشحالم که منتظر آمبولانس نبوديد
    و با موتور آورديش
  • 71:42 - 71:45
    اگر مشکلي بود باهام تماس بگير
  • 71:54 - 71:57
    رانچو؛ مرسي
  • 71:59 - 72:02
    از خودت تشکر کن
    صدا خفهکن بهت ادب رو ياد نداده؟
  • 72:03 - 72:06
    بهت ياد نداده که
    يه دوست خوب اونه که سينههاي بزرگ داشته باشه؟
  • 72:08 - 72:11
    حالا بريد
    فردا امتحان داريد
  • 72:11 - 72:15
    ما امتحان زياد داريم
    ولي پدر يه دونه است
  • 72:16 - 72:19
    ما اينجا رو بدون پستچيمون ترک نميکنيم
  • 72:19 - 72:20
    نگران نباش
  • 72:27 - 72:31
    رانچو، من رو ببخش
    من ترسيده بودم
  • 72:32 - 72:34
    اشکالي نداره، آروم باش، حالا
  • 72:36 - 72:39
    لطفا من رو ببخش
  • 72:45 - 72:49
    اشکالي نداره، آروم باش و برو پدرت رو ببين
  • 72:50 - 72:51
    با اين صورت پر از گريه هم پيشش نرو
  • 72:57 - 72:58
    مرسي رفيق
  • 73:10 - 73:15
    موتور قشنگيه. يه زندگي رو نجات داد
    چقدر ميارزه؟
  • 73:15 - 73:17
    سس نعناع بريز روش
    حتما بهت ميگه
  • 73:20 - 73:22
    هي، روز استقلال مبارک
  • 73:22 - 73:24
    امروز روز استقلال نيست
  • 73:24 - 73:27
    براي تو هست! تو آزادي که ساعت مادرت رو دستت کني
  • 73:28 - 73:31
    هيچ عوضي نميتونه به اون بگه ساعت کهنه عتيقه
  • 73:33 - 73:34
    هي
  • 73:36 - 73:38
    از کجا ميدوني که ساعت مادرم هست؟
  • 73:40 - 73:42
    تو عروسي خواهرت تماس لباسهات نو بودند
  • 73:43 - 73:44
    فقط ساعت کهنه بود
  • 73:45 - 73:46
    اين چه معني ميده؟
  • 73:48 - 73:51
    تو مادرت توي اون روز از دست دادي، مگه نه؟
  • 73:54 - 73:55
    بله
  • 73:56 - 73:58
    مادرت حتما خيلي خوشکل بوده
  • 74:00 - 74:02
    بله، تو از کجا ميدوني؟
  • 74:03 - 74:04
    بابات رو ديدي؟
  • 74:05 - 74:07
    زندگي مسابقه است. اگر سريع نباشي
  • 74:07 - 74:09
    مثل تخممرغ چوکو ميشکني
  • 74:09 - 74:10
    تو...
  • 74:12 - 74:20
    The winds whisper a melody
  • 74:21 - 74:27
    The sky hums along
  • 74:29 - 74:34
    Time itself is singing...
  • 74:35 - 74:39
    Zoobi do...
  • 74:40 - 74:44
    Param pum
  • 74:46 - 74:51
    'Zoobi doobi zoobi doobi pum paara
    Zoobi doobi param pum'
  • 74:51 - 74:56
    My silly heart goes 'Zoobi doobi
    zoobi doobi' as it jives and jigs along
  • 74:57 - 75:02
    'Zoobi doobi zoobi doobi pum paara
    Zoobi doobi param pum'
  • 75:02 - 75:07
    My silly heart goes 'Zoobi doobi
    zoobi doobi' as it jives and jigs along
  • 75:07 - 75:12
    Leaves sing on their branches
    Bees jam with flowers
  • 75:12 - 75:17
    Crazy sunbeams dance off petals
    As birds yodel in the skies
  • 75:18 - 75:23
    Flowers, bold and brazen
    Snuggle and cootchie-coo
  • 75:23 - 75:28
    I've seen it happen in movies
    What's now happening with us
  • 75:29 - 75:33
    'Zoobi doobi zoobi doobi pum paara
    Zoobi doobi param pum'
  • 75:34 - 75:39
    My silly heart goes 'Zoobi doobi
    zoobi doobi' as it jives and jigs along
  • 75:40 - 75:44
    'Zoobi doobi zoobi doobi pum paara
    Zoobi doobi param pum'
  • 75:45 - 75:50
    My silly heart goes 'Zoobi doobi
    zoobi doobi' as it jives and jigs along
  • 75:53 - 75:56
    اجازه بديد طرح تهيه يک سس خيلي مفيد رو بگم
  • 75:56 - 76:02
    اين سس براي افراد حقهباز خيلي خوب عمل ميکنه
  • 76:03 - 76:05
    شما هفتمين خانه روشن هستيد
  • 76:05 - 76:08
    از عوضي ها دور بمون
    وگرنه به خاطر ديگران سقوط ميکني
  • 76:08 - 76:10
    زمان عاشق شدن رسيده
  • 76:15 - 76:17
    دما در دهلي نو همانند قبل است
  • 76:17 - 76:21
    آسمان صاف هست
    ولي اگر عاشق بشي، احتمال بارندگي هست
  • 76:27 - 76:31
    Pitter-patter go the raindrops
    Whish-whoosh whistles the wind
  • 76:32 - 76:37
    Do-da-dee waltzes the rain
    Boom-boom echoes the sky
  • 76:37 - 76:42
    Drenched in rain and passion
    You sway your hips on cue
  • 76:42 - 76:47
    I've seen it happen in movies
    What's now happening with us
  • 76:48 - 76:53
    'Zoobi doobi zoobi doobi pum paara
    Zoobi doobi param pum'
  • 76:54 - 76:58
    My silly heart goes 'Zoobi doobi
    zoobi doobi' as it jives and jigs along
  • 76:59 - 77:03
    'Zoobi doobi zoobi doobi pum paara
    Zoobi doobi param pum'
  • 77:04 - 77:09
    My silly heart goes 'Zoobi doobi
    zoobi doobi' as it jives and jigs along
  • 77:31 - 77:35
    The gorgeous low moon
    Serenades the earth
  • 77:36 - 77:41
    A shooting star skips along
    Crooning a ballad of love
  • 77:41 - 77:46
    The night is bright but lonesome
    Come touch me, my handsome
  • 77:47 - 77:51
    I've seen it happen in movies
    What's now happening with us
  • 77:52 - 77:57
    'Zoobi doobi zoobi doobi pum paara
    Zoobi doobi param pum'
  • 77:57 - 78:02
    My silly heart goes 'Zoobi doobi
    zoobi doobi' as it jives and jigs along
  • 78:03 - 78:07
    'Zoobi doobi zoobi doobi pum paara
    Zoobi doobi param pum'
  • 78:08 - 78:13
    My silly heart goes 'Zoobi doobi
    zoobi doobi' as it jives and jigs along
  • 78:13 - 78:27
    'Zoobi doobi zoobi doobi'
    ...goes my silly heart
  • 78:33 - 78:35
    آهاي. بيدار شيد
  • 78:36 - 78:38
    هان ... پستچي مُرد؟
    چي؟
  • 78:38 - 78:40
    نه احمق
  • 78:40 - 78:42
    ساعت 8.30 هست. شما ساعت 9 امتحان داريد
  • 78:43 - 78:46
    ولي ما نميتونيم اون رو همينجا رها کنيم
  • 78:46 - 78:49
    من اينجا هستم
    اين براي شما مهمه
  • 78:49 - 78:51
    موتورم رو بگير
    داره دير ميشه
  • 78:52 - 78:53
    هي
  • 78:57 - 78:59
    چي، يه ساعت عتيقه
  • 79:05 - 79:06
    برو
  • 79:24 - 79:27
    ببخشيد، دير شد
    يه مورد اورژانسي بود
  • 79:33 - 79:34
    اونجا بشينيد
  • 79:38 - 79:39
    استاد، اونها هنوز دارن مينويسن
  • 79:41 - 79:42
    آهاي، وقت تمومه
  • 79:43 - 79:46
    خواهش ميکنم. فقط 5 دقيقه
    ما نيم ساعت دير شروع کرديم
  • 79:46 - 79:47
    يه مورد اورژانسي پيش اومده بود
  • 79:47 - 79:52
    انچنان به ما خيره شده بود
    انگار که به کليّههاش نگاه ميکرد
  • 79:53 - 79:54
    ولي ما به نوشتن ادامه داديم
  • 79:55 - 79:58
    اون به مرتب کردن ورقههاي امتحاني ادامه ميداد
  • 80:07 - 80:07
    تموم شد، استاد
  • 80:08 - 80:11
    شما دير کرديد
    من اينها رو قبول نميکنم
  • 80:11 - 80:12
    استاد، خواهش ميکنم، استاد
  • 80:17 - 80:18
    استاد، ميدوني ما کي هستيم؟
  • 80:20 - 80:21
    پسر نخست ويز هم که باشي
  • 80:22 - 80:24
    من ورقههاتون رو قبول نميکنم
  • 80:25 - 80:27
    تو اسم يا شماره دانشجوييمون رو ميدوني؟
  • 80:29 - 80:30
    نه...
  • 80:31 - 80:33
    شما کي هستيد؟
  • 80:33 - 80:35
    اون نميدونه: فرار کنيد
  • 80:36 - 80:39
    هي، شماره دانشجوييتون چنده؟
  • 80:39 - 80:44
    ورقههاي لعنتيشون کجاست؟
  • 80:48 - 80:50
    خدا، مرسي
  • 80:50 - 80:56
    امروز نتايج رو ميدن
    وقت اونه که با خدا معامله کنيم
  • 80:56 - 80:58
    فقط نمره برق رو نجات بده
    بهت يه دونه نارگيل ميدم
  • 80:59 - 81:04
    مار ارباب. نمره فيزيکم رو درست کن
    قول ميدم هر روز نيم کيلو شير بهت بدم
  • 81:04 - 81:07
    گاو مادر
    کمکم کن قبول بشم ... اين علفها مال تو
  • 81:08 - 81:11
    نذر ميکنم: ديگه توي فکر دخترها توي کلاس نباشم
  • 81:11 - 81:13
    نتايجم رو خوب کن
  • 81:13 - 81:17
    خداي ثروت: هر ماه 100 تا ميدم
  • 81:17 - 81:20
    يه يک پليس راهنمايي هم 100 تا رشوه نميدن
  • 81:20 - 81:22
    قدرت رو ول کن
  • 81:23 - 81:26
    پايين رو نگاه کن
  • 81:27 - 81:29
    تو آخر شدي
  • 81:30 - 81:31
    و تو
  • 81:33 - 81:35
    يکي مونده به آخري
  • 81:36 - 81:37
    رانچو؟
  • 81:42 - 81:43
    اينجا نيست
  • 81:44 - 81:45
    قلبم شکست
  • 81:46 - 81:50
    هيچي باعث نشد که از هم دور بشيم
    ولي اين باعث شد يکي از ماها بشکنه
  • 81:53 - 81:57
    اين اشتباهه
    غير ممکنه. بي عدالتيه
  • 82:01 - 82:04
    صداخفه کن واسه چي زوزه ميکشه؟
  • 82:04 - 82:05
    اون شده دوم
  • 82:08 - 82:09
    کي اول شده؟
  • 82:10 - 82:11
    رانچو
  • 82:14 - 82:15
    رانچو؟
  • 82:17 - 82:18
    بريد کنار
  • 82:23 - 82:25
    ما يک درس از رفتار مردم ياد گرفتيم
  • 82:26 - 82:31
    وقتي که رفيقت شکست ميخوره حالت بد ميشه
    و وقتي که پيروز ميشه حالت بدتر ميشه
  • 82:32 - 82:36
    ما ناراحتيم
    اين دو تا ناراحتتر هستند
  • 82:38 - 82:41
    رانچادس چانچاد
    بيا جلو. سمت راست مدير
  • 82:42 - 82:44
    يودي سينها. رديف دوم. صندلي سوم
  • 82:45 - 82:49
    الوک ميتال. رديف دوم. جايگاه پنجم
  • 82:50 - 82:53
    راحيل رائو. رديف سوم
  • 82:53 - 82:56
    قربان، چرا ترتيب نشستنها به ترتيب رتبه است؟
  • 82:57 - 82:58
    نکنه با اين هم مشکلي داري؟
  • 82:58 - 83:02
    اين سيستم طبقهبندي مثل جدا کردن پولدار و بي پول هست
  • 83:03 - 83:06
    رتبه آ: ارباب
    رتبه سي: برده
  • 83:06 - 83:09
    استاد، اين قشنگ نيست
    تو نظر بهتري داري؟
  • 83:10 - 83:14
    بله، نتايج رو همه نبايد ببينند
  • 83:15 - 83:19
    چرا معايب به نمايش عمومي در بياد؟
  • 83:19 - 83:24
    اگر آهن بدن شما کم باشه
    دکتر براي شما قطره آهن تجويز ميکنه
  • 83:24 - 83:26
    يا اينکه به شبکههاي تلويزيوني گزارش ميده
  • 83:27 - 83:28
    ميبيني، قربان؟
  • 83:28 - 83:30
    پس تو اساس ميگي که
  • 83:30 - 83:32
    من بايد در اطاق هر دانشجويي برم
  • 83:33 - 83:34
    و در گوشش بگم که
  • 83:35 - 83:38
    تو بايد اول ميشدي
    ولي دوم شدي
  • 83:38 - 83:40
    اوه، من واقعا متأسفم که تو اول نشدي
  • 83:43 - 83:47
    نه قربان، منظورم اينه که نمرات باعث جدايي ميشن
  • 83:49 - 83:51
    من اول شدم، پس کنار شما نشستم
  • 83:51 - 83:54
    رفيقهام آخر شدن
    و اونها اون گوشه افتادن
  • 83:54 - 83:56
    حداقل اونها اون گوشه هستن
  • 83:56 - 83:58
    بيشتر وقتشون با تو بوده، و اونها گوشه عکس ميافتن
  • 83:59 - 84:01
    اونها قبول نميشن
    و يه کار هم گيرشون نمياد
  • 84:02 - 84:06
    اونها شاغل ميشن. قربان
    برخي از شرکتها هستن که
    They'll get jobs, sir.
    There must be some firm that...
  • 84:06 - 84:08
    انسان رو به ماشين ترجيح بدن
  • 84:10 - 84:12
    اونها شاغل ميشن. من تضمين ميکنم
  • 84:14 - 84:16
    تو تضمين ميکني
  • 84:16 - 84:18
    شرط ميبندي، قربان؟
  • 84:21 - 84:23
    گوايند
    بله، قربان؟
  • 84:27 - 84:30
    هر وقت يکي از اونها توي مصاحبه يه کار قبول شدن
  • 84:31 - 84:33
    سيبيلهاي من رو بزن
  • 84:34 - 84:36
    قربان
  • 84:36 - 84:40
    خوشحال شدي؟
    لبخند، لطفا
  • 84:41 - 84:42
    خوشحالم، قربان
  • 84:46 - 84:50
    کله خر عوضي
    ميشه گوزت رو واسه خودت نگه داري
  • 84:50 - 84:53
    گنديده است؛ دوباره گوز با اثرات قرص؟
  • 84:53 - 84:56
    من اين کار رو نکردم ... راجو؟
  • 84:56 - 84:58
    اين گوزت آشناست
  • 84:58 - 85:01
    اون تنها دليل گرم شدن کره زمين هست
  • 85:26 - 85:29
    کيف پولت رو بده ميخوام شلوار بخرم
  • 85:29 - 85:33
    به جاش کت و شلوار چاتور رو بردار
    به کت و شلوار من دست نزن
  • 85:35 - 85:36
    رانچو بدون شلوار هم تو رو ميشناسه
  • 85:37 - 85:41
    اين آدرس کجاست؟
    من نميتونم بخونم، اگر ميخواي بادام زميني ميفروشم
  • 85:41 - 85:43
    اون نميتونه بخونه
    ولي ميتونه صحبت کنه
  • 85:44 - 85:48
    صبر کن. ميدوني رانچهاد چانچاد کجاست؟
  • 85:48 - 85:50
    آره، اونجا زندگي ميکنه
  • 85:50 - 85:56
    Free as the wind was he
  • 85:58 - 86:03
    Like a soaring kite was he
  • 86:05 - 86:07
    Where did he go...
  • 86:07 - 86:09
    بريم پيداش کنيم
  • 86:10 - 86:12
    چاتور، قرصهات
    ممنون، کجا بودن؟
  • 86:12 - 86:15
    توي جيبم
    هي، شلوارم
  • 86:15 - 86:17
    کارل مارکس گفته که همه چيزتون رو با هم تقسيم کنيد
  • 86:18 - 86:20
    هي، ميدوني مردم چه فکري ميکنند
  • 86:22 - 86:23
    من شلوارم رو ميخوام
  • 86:38 - 86:39
    چه اتفاقي افتاده؟
  • 86:42 - 86:43
    پدر رانچو
  • 86:46 - 86:49
    ببخشيد
    رانچاد کجاست؟
  • 86:50 - 86:52
    اونجاست
    مرسي
  • 87:15 - 87:19
    رانچو
    بله؟
  • 87:19 - 87:23
    ببخشيد، ما دنبال رانچهاد ميگرديم
  • 87:24 - 87:25
    من رانچهاد هستم
  • 87:26 - 87:30
    نه، منظورم رانچهاد شامالداس چانچاد هست
  • 87:31 - 87:34
    رانچاد شامالداس چانچاد منم
  • 87:39 - 87:41
    رانچهاد، مراقب خودت باش پسرم
  • 88:01 - 88:03
    رانچهاد چانچاد
  • 88:10 - 88:11
    راجو
  • 88:36 - 88:40
    من بايد اسمم توي کتاب گينس
    به خاطر رانندگي از دهلي تا شيملا بدون شلوار
  • 88:40 - 88:41
    که براي يک غريبه مسافرت کرده بياد
  • 88:42 - 88:46
    يک اسم، يک رتبه، يک عکس، ولي آدمهاي مختلف
  • 88:46 - 88:48
    اينجا چه خبره؟
  • 88:48 - 88:51
    صداخفه کن چطوري آدرس رانچو رو گير آورد؟
  • 88:52 - 88:53
    نکته خوبيه
  • 88:55 - 88:56
    هي چاتور، بيا اينجا
  • 89:02 - 89:06
    چطور جرأت کردي درش رو باز کني؟
    من اين رو از سن فرانسيسکو گرفتم
  • 89:06 - 89:07
    بيسکوييت ساخت دست
  • 89:09 - 89:11
    مخصوص آقاي فانسوخ ونگدو
  • 89:12 - 89:14
    فانسوخ بنگدو؟
    اون ديگه کيه؟
  • 89:14 - 89:19
    بنگدو نه. ونگدو. و
    فانسوخ ونگدو
  • 89:19 - 89:21
    ميدوني اون کيه؟
    دانشمند خيلي بزرگيه
  • 89:22 - 89:24
    ِ400 اختراع ثبت کرده
    همه دنيا اون رو ميخواد
  • 89:25 - 89:29
    يه ساله که من دنبال حکم انتصابم هستم
  • 89:29 - 89:35
    امضاي قرارداد با اون براي شرکتم
    من رو کلهگنده ميکنه.
  • 89:35 - 89:39
    ونگدو رو ول کن
    تو چطوري آدرس رانچو رو گير آوردي؟
  • 89:39 - 89:41
    شما بايد از فانسوخ ونگدو تشکر کنيد
  • 89:42 - 89:45
    اون من رو به سمت رانچو راهنمايي کرد، اين رو ببين
  • 89:47 - 89:52
    منشيام براي قرار ملاقات با ونگدو اينجا بوده
  • 89:52 - 89:56
    ملاقات انجام نميشه ولي رانچو رو پيدا ميکنم
  • 89:56 - 90:02
    من کتاب راهنماي شهر شيملا رو چک کردم
    و اسم رانچو رو اونجا ديدم
  • 90:02 - 90:04
    چه بلايي سر صورتش اومده؟
  • 90:04 - 90:06
    به خاطر ملاقات با تو جراحي پلاستيک کرده؟
  • 90:11 - 90:13
    فقط يک نفر جوابش رو ميدونه
  • 90:13 - 90:18
    ببخشيد بابا
    من نتونستم آخرين آرزوت رو برآورده کنم
  • 90:19 - 90:23
    تو مرتب از من ميپرسيدي
    که نميخوام همراهت به زيارت بيام
    You kept asking me
    to take you on pilgrimage
  • 90:24 - 90:27
    ولي من منتظر فرصت بهتري بودم
  • 90:28 - 90:33
    حالا که فرصت هست
  • 90:37 - 90:41
    من خيلي متأسفم، بابا
    من نتونستم يه پسر خوب برات باشم
  • 90:41 - 90:43
    اشتباهه
  • 90:43 - 90:46
    طبق نمراتي که به ديوار زدي
    تو الان يه مهندسي
  • 90:46 - 90:47
    تو پسر خيلي خوبي بودي
  • 90:50 - 90:55
    چطور جرأت کردي بياي داخل؟
    الان ميگم دستگيرت کنند
  • 90:55 - 90:58
    نه، تو بايد بازداشت بشي
    ما ازت سوال داريم
  • 90:59 - 91:02
    تو داري از نمرات و افتخارات يکي ديگه استفاده ميکني
  • 91:02 - 91:05
    اين نمرات دوست ماست
    تو چطوري به دستشون آوردي؟
  • 91:21 - 91:22
    تا 150 متر وسعت املاک من هست
  • 91:23 - 91:26
    اگر بهتون شليک و دفنتون کنم
    هيچ کس متوجه نميشه
  • 91:26 - 91:27
    ميفهميد؟
  • 91:29 - 91:29
    حالا گمشيد
  • 91:35 - 91:39
    من ميخوام خاکستر بابام رو به رودخانه مقدس بريزم.
    مال شماها رو هم ميتونم
  • 91:47 - 91:48
    باباش رو بردار
  • 91:51 - 91:52
    اينجا، اينجا
  • 91:56 - 91:58
    بابام رو ول کنيد
  • 92:00 - 92:03
    راستش رو بگو يا بابات رو ميريزم تو دستشويي
  • 92:03 - 92:06
    دستت رو از بابام بکش
    بابات ميخواد بره توي فاضلاب مقدس
  • 92:07 - 92:10
    خيلي آروم بابام رو بيار بيرون
    تو ماشه رو بزن، من هم فلاش رو ميزنم
  • 92:10 - 92:12
    من تا سه ميشمارم
  • 92:12 - 92:16
    به ما ميخواي شليک کني؟
    راجو، خاکسترش رو بريز
  • 92:18 - 92:19
    يک
  • 92:19 - 92:24
    ما رو بزن،
    بعدش بابات توي فاضلابه
  • 92:25 - 92:26
    دو
  • 92:26 - 92:29
    بايد دنبال ذره ذرهاش توي فاضلاب بگردي
  • 92:29 - 92:30
    چي شده، راجو؟
  • 92:31 - 92:34
    ما کوزه رو اشتباهي برداشتي
    اين خاليه
  • 92:35 - 92:36
    خاليه؟
  • 92:37 - 92:40
    خالي: بيا همهاش رو خالي کنيم
  • 92:41 - 92:41
    نه، نه
  • 92:42 - 92:44
    بيا همهاش رو خالي کنيم
  • 92:44 - 92:47
    نه ... دستها بالا
  • 92:49 - 92:52
    تو کي هستي؟
  • 92:52 - 92:54
    من رانچو هستم
  • 92:55 - 92:57
    به پدرم قسم ميخورم، حقيقت رو ميگم
  • 92:58 - 92:59
    من رانچو هستم
    اون چوته هست
  • 93:00 - 93:01
    چوته؟
  • 93:03 - 93:08
    چوته، پسر باغبانمون بود
  • 93:10 - 93:12
    اون بعد از اينکه يتيم شد پيش ما موند
  • 93:15 - 93:22
    کارهاي عجيبي اطراف خونه ميکرد
  • 93:24 - 93:25
    اون براي ياد گرفتن خيلي مشتاق بود
  • 93:28 - 93:31
    اون لباسهاي مدرسه من رو ميپوشيد
    و ميرفت مدرسه
  • 93:33 - 93:36
    و هر کلاسي که خوشش ميومد
    و به درد من ميخورد شرکت ميکرد
  • 93:37 - 93:43
    من تکاليفم رو ميدادم اون انجام بده
    همينطور امتحاناتم رو
  • 93:44 - 93:47
    همه چيز خوب بود،
    تا يه روز
  • 93:47 - 93:52
    معلممون ديد که داره يه معادله کلاس 6 رو حل ميکنه
  • 93:52 - 93:53
    تو کلاس چندمي، پسرم؟
  • 93:54 - 93:56
    اسمت چيه؟
  • 93:57 - 93:58
    گير افتاديم
  • 93:59 - 94:00
    پدرم مرد با نفوذي بود، پس
  • 94:00 - 94:04
    معلممون هم قبل از اينکه به مدير مدرسه بگه
    به اون اخطار داد
  • 94:04 - 94:08
    تو اين بازي رو شروع کردي
    خودت هم تمومش ميکني
  • 94:11 - 94:14
    مردم در ظاهر به من احترام ميگذارن
  • 94:14 - 94:17
    ولي پشت سرم
  • 94:18 - 94:19
    به خاطر بيسواد بودنم من رو مسخره ميکنن
  • 94:20 - 94:22
    نميتونم اين خوشي رو از پسرم بگيرم
  • 94:23 - 94:28
    اين پسر ميخواد درس بخونه
    من فقط مدرکش رو ميخوام
  • 94:28 - 94:30
    بذار همينجوري پيش بره
  • 94:31 - 94:33
    از اين بچه يه مهندس بساز
  • 94:34 - 94:39
    و مدرکش رو ميزنم روي اون ديوار براي پسرم
  • 94:40 - 94:44
    من براي 4 سال رفتم لندن
    و اون به جاي من رفت دانشگاه
  • 94:45 - 94:52
    اون قول داد که بعد از گرفتن مدرک رابطهاش رو با همه قطع کنه
  • 94:54 - 95:02
    ولي هميشه ميگفت 2 تا احمق ميان و دنبال من ميگردن
  • 95:07 - 95:09
    اون واقعا دلش براي شماها تنگ شده بود
  • 95:11 - 95:15
    من بهتون آدرسش رو ميدم که بريد پيشش
  • 95:18 - 95:22
    ولي لطفا راز من پيشتون باشه
  • 95:24 - 95:25
    چه رازي؟
  • 95:38 - 95:42
    کوزه اشتباهي دستتونه، قربان
    باباتون اينجاست
  • 95:44 - 95:46
    اينجا چه خبره؟
    اون مرد تفنگ به دست کي بود؟
  • 95:46 - 95:50
    داستان پيچيدهاي هست
    بدون زيرنويس. به درد تو نميخوره
  • 95:50 - 95:52
    ولش کن
    کجا داريم ميريم؟
  • 95:54 - 95:55
    لاداخ
  • 95:55 - 95:56
    لاداخ، چرا؟
  • 95:57 - 95:58
    براي ديدن رانچو
  • 95:58 - 96:01
    تو لاداخ چيکار ميکنه؟
  • 96:01 - 96:04
    بي نشانه، يه آدرس از يه مدرسه داريم
  • 96:05 - 96:08
    معلم مدرسه
  • 96:09 - 96:12
    من معاون شرکت راکلدج شدم، و اون
  • 96:13 - 96:15
    س مثل سيب، ت مثل توپ
  • 96:15 - 96:16
    خ مثل خر
  • 96:17 - 96:22
    هفته آينده يه قرارداد خيلي بزرگ با فانسوخ وانگدو مي بندم
  • 96:22 - 96:25
    و اون ... س مثل سيب، ت مثل توپ
  • 96:29 - 96:31
    امروز احترامي که براي اون احمق قائل بودم
    بيشتر شد
  • 96:32 - 96:34
    بيشتر ماها به دانشگاه براي مدرک ميريم
  • 96:35 - 96:39
    نه مدرک، نه شغل خوب، نه زن خوشکل
  • 96:40 - 96:42
    نه کارت اعتباري، نه موقعيت اجتماعي
  • 96:43 - 96:45
    هيچکدوم از اينها براش مهم نيست
  • 96:45 - 96:47
    اون در دانشگاه از يادگرفتن لذت ميبرد
  • 96:47 - 96:50
    اون هيچ وقت اگر اول ميشد يا آخر اهميت نميداد
  • 96:51 - 96:53
    اولين کسي بر روي ماه پا گذاشت
    چه کسي بود؟
  • 96:54 - 96:55
    نيل آرمسترانگ، قربان
  • 96:55 - 96:57
    معلومه، اون نيل آرمسترانگ هست
    همه اين رو ميدونيم
    ه
  • 96:57 - 96:58
    چه کسي دومين نفر بود؟
  • 96:59 - 97:01
    وقت رو تلف نکنيد
    مهم نيست
  • 97:01 - 97:03
    هيچ کس يادش نيست که
    چه کسي دومين نفر بود
  • 97:05 - 97:10
    به زودي 26 شرکت با پيشنهاد کار اينجا هستند
  • 97:11 - 97:16
    هر چند که آخرين امتحانتون رو نداديد
    ولي شغل به دست مياريد
  • 97:17 - 97:19
    اين آخرين شانستون هست، دوستان من
  • 97:19 - 97:21
    پدال گاز رو همچنان فشار بدهيد
  • 97:21 - 97:23
    به اونجا بريد و سرنوشت خودتون رو بسازيد
  • 97:27 - 97:28
    سوالي نيست؟
  • 97:31 - 97:32
    بله؟
  • 97:33 - 97:36
    قربان، فرض کنيد که يک دانشجو مشغول به کار شد
  • 97:37 - 97:44
    ولي امتحان آخر رو قبول نشه
    باز هنوز شغل واسه اونه؟
  • 97:45 - 97:46
    سوال خيلي خوبيه
  • 97:49 - 97:52
    کس ديگهاي نيست
    که بخواد اين سوال رو بپرسه؟
  • 97:54 - 97:55
    انتظارش ميرفت
  • 97:57 - 98:00
    بيايد پايين
    لطفا حسابي تشويق کنيد
  • 98:11 - 98:14
    براي 4 سال گذشته
  • 98:14 - 98:17
    اونها دانشجوهايي با بيشترين پشتکار بودند
  • 98:17 - 98:20
    با استقامت آخرين نفر در هر امتحان
  • 98:21 - 98:22
    بياييد نابغهها، بياييد
  • 98:24 - 98:30
    مغز اين دو تابغه رو خوب قيمتي ميخرن
  • 98:30 - 98:33
    چون اصلا ازش استفاده نکردن
  • 98:36 - 98:37
    و در پاسخ به سوالشون
  • 98:37 - 98:41
    امتحانتون روي کارتون هيچ اثري نداره
  • 98:42 - 98:45
    چون هيچ شرکتي اونها رو استخدام نميکنه
  • 98:46 - 98:49
    اونها منحصر به فرد هستند، اسمشون رو بايد با طلا بنويسند
  • 98:49 - 98:52
    فرهانيترت و پرراجوليزيشن
  • 98:52 - 98:54
    حسابي براشون دست بزنيد لطفا،همه
  • 99:03 - 99:08
    اون ريد به ما
  • 99:08 - 99:10
    جلوي همه
  • 99:11 - 99:16
    خدايا، من ديگه گوشت نميخورم
    با روشن کردن 1000 چوب عود
  • 99:16 - 99:18
    فقط يه لطفي به من بکن
  • 99:18 - 99:20
    ويروس رو پاک کن
  • 99:22 - 99:24
    اون رو در آتش جهنم بسوزان
  • 99:25 - 99:29
    اجزاء ويروس رو در روغن جوشان سرخ کن
  • 99:30 - 99:33
    تو فکر ميکني که خدا يه قاتل قراردادي هست؟
  • 99:34 - 99:35
    تو ديگه خفه شو
  • 99:36 - 99:38
    تو هر سال وسط عکس هستي در حاليکه
  • 99:38 - 99:40
    ما پرت شديم گوشه عکس
  • 99:41 - 99:45
    امسال که ممکنه بيرون عکس بيافتيم
  • 99:47 - 99:49
    ميدون چرا من اولم؟
    چرا؟
  • 99:49 - 99:51
    چون من ماشينها رو دوست دارم
  • 99:52 - 99:54
    مهندس شدن عشق منه
  • 99:55 - 99:56
    ميدوني عشق تو چيه؟
  • 99:59 - 100:00
    اون کيف منه
    ساکت شو
  • 100:01 - 100:03
    با بالاي کيفم چيکار داريد؟
  • 100:05 - 100:07
    اين ... اين عشق توئه
  • 100:09 - 100:10
    برو اين نامهها رو پست کن
  • 100:10 - 100:12
    چه نامهاي؟
  • 100:14 - 100:19
    ِ 5 سال پيش اين نامهها رو به عکاس
    حياتوحش مورد علاقهاش نوشته
  • 100:19 - 100:22
    آندره
    ايستوان
  • 100:23 - 100:27
    ميخواست با قطار با اون در مجارستان سفر کنه
  • 100:28 - 100:31
    ولي از ترس پدرش، هيچ وقت پست نکرد
  • 100:33 - 100:36
    از مهندسي انصراف بده، و با عکاسي ازدواج کن
  • 100:37 - 100:39
    دنبال استعدادت برو
  • 100:42 - 100:46
    اگر پدر مايکل جکسون
    اون رو مجبور ميکرد که بوکسور بشه
  • 100:47 - 100:51
    و پدر محمد علي کِلِي بهش فشار مياورد
    که خواننده بشه
  • 100:51 - 100:53
    تصور کن چه فاجعهاي ميشد
  • 100:55 - 100:57
    گرفتي؟
  • 101:01 - 101:04
    احمقجان، عاشق عکاسيه
    اما اومده با ماشينها ازدواج کرده
  • 101:09 - 101:10
    اي حضرت گورو رانچهاد
  • 101:12 - 101:16
    معشوقهام و زنم هر دوتاشون مهندس هستن
  • 101:17 - 101:20
    ولي من قبول نميشم. چرا؟
    توضيح بده
  • 101:21 - 101:23
    چون تو بزدلي
    تو از آينده ميترسي
  • 101:25 - 101:29
    نگاه کن
    همه انگشترهاي مقدس به انگشتاش کرده
  • 101:30 - 101:33
    يک حلقه براي ترس از امتحان، جهزيه خواهر، شغل
  • 101:35 - 101:38
    اگر از فردا بترسي،
    چطور امروز ميخواي زندگي کني؟
  • 101:39 - 101:41
    چطور روي درسهات تمرکز ميکني؟
  • 101:42 - 101:45
    معمولا آدمها توي زندگيشون يا ميترسن
    يا ظاهرسازي ميکنن
  • 101:46 - 101:52
    شما در زندگي هر دوتاش رو داريد
    ترس و ظاهرسازي
  • 101:52 - 101:58
    تو هم ميترسي که به پيا بگي عاشقش هستي
    بنابراين وانمود ميکني که نيستي
  • 102:01 - 102:03
    چه مزخرفي
  • 102:03 - 102:07
    راحته کسي رو نصيحت کني
    ولي سخته که اجراش کني
  • 102:07 - 102:11
    اگر جرأتش رو داري؟ برو به پيا بگو
  • 102:11 - 102:15
    رابطهاي بين ما نيست
    ارتباط خيلي قويه، حضرتاعلي
  • 102:15 - 102:21
    گوش کن، اگر پيش پيا اعتراف کني
  • 102:21 - 102:25
    من به بابام ميگم، مهندس نميشم
    من ميخوام عکاس بشم
  • 102:27 - 102:30
    و من انگشترهام رو قبل از مصاحبه
    براي کار دور مياندازم
  • 102:31 - 102:32
    قبوله؟
  • 102:34 - 102:36
    جرأتش رو داري؟
  • 102:36 - 102:38
    اعلي حضرت خفه خون گرفتن
  • 102:44 - 102:45
    بريم
  • 102:50 - 102:51
    دنبال من
    کجا؟
  • 102:57 - 102:59
    بريم
  • 102:59 - 103:02
    هي ويروس، من ضد ويروس هستم
  • 103:02 - 103:04
    آرزو کنيد سگ نداشته باشن
  • 103:04 - 103:06
    بزدل! بريم
  • 103:06 - 103:10
    اگر هر خطري بود
    من هشدار ويروسي ميدم
  • 103:22 - 103:24
    هشدار: داخل ويروس
  • 103:44 - 103:46
    آهنگ پس زمينه ميخواي؟
  • 103:46 - 103:47
    پيا
    کي هستي؟
  • 103:50 - 103:53
    جيغ نزن! منم، رانچو
  • 103:55 - 103:59
    فقط يه لحظه گوش کن، بعدش من ميرم
  • 103:59 - 104:01
    هيچي نگو
  • 104:02 - 104:03
    پيا
    بله؟
  • 104:05 - 104:08
    اون 22 دقيقهاي که با تو روي موتور بودم
  • 104:09 - 104:14
    بهترين 22 دقيقه از عمرم بود
  • 104:18 - 104:23
    من ميتونم تمام عمرم رو با تو روي موتور باشم
  • 104:24 - 104:24
    واي
  • 104:26 - 104:29
    و زمان متوقف ميشه
  • 104:30 - 104:37
    هر شب تو با موتورت مياي به خوابم،مثل عروسها لباس پوشيدي
  • 104:40 - 104:43
    به جاي حجاب
    تو کلاهت رو برميداري
  • 104:46 - 104:49
    و مياي نزديک که من رو ببوسي
  • 104:52 - 104:54
    ولي همديگر رو نميبوسيم
  • 104:55 - 104:56
    چرا؟
  • 104:56 - 105:00
    چون دماغهامون به هم ميخوره و من بيدار ميشم
  • 105:01 - 105:02
    دماغها هيچ وقت به هم نميخورن، احمق
  • 105:07 - 105:11
    ببخشيد
    فکر کردم شما پيا هستيد
  • 105:11 - 105:12
    کاشکي بودم
  • 105:12 - 105:14
    خواهر، ديدي بهت چي گفتم؟
  • 105:15 - 105:16
    اون 4 سال واسه گفتن اين صبر کرد
  • 105:17 - 105:20
    پيا ببوسش
    نشونش بده که دماغها به هم نميخورن
  • 105:20 - 105:23
    اجازه بده ببوستت، اون خيلي بانمکه
  • 105:24 - 105:25
    اين کيه؟
    خواهرم
  • 105:26 - 105:27
    تو کي هستي؟
  • 105:37 - 105:41
    وقتي که شروع به صحبت کردي
    پسرم لگد زد، اولين بارشه
  • 105:41 - 105:45
    پسر؟ چطور ميدوني
    اون پسره يا دختر؟
  • 105:45 - 105:49
    بابا از ستارهشناس پرسيده که ما بايد
    دکتر داشته باشيم يا مهندس
  • 105:50 - 105:51
    يعني چي؟
  • 105:51 - 105:54
    پسرها واسه مهندسي ساخته شدن
    دخترها واسه دکتري
  • 105:55 - 106:00
    رفيق، بهتره همونجا بموني
    چون بيرون مثل سيرکه
  • 106:01 - 106:05
    پدربزرگت ارباب حلقههاست
    شلاقش داره ترک ميخوره
  • 106:05 - 106:11
    عجله کن! زندگي مسابقه است
    يه مهندس بشو
  • 106:11 - 106:17
    ولي به صداي قلبت گوش کن
    پدربزرگت تو رو ميترسونه
  • 106:17 - 106:21
    دستت رو بذار روي قلبت و بگو
    همه چيز روبراهه
  • 106:22 - 106:22
    لگد زد
  • 106:24 - 106:26
    دوباره بگو
  • 106:27 - 106:28
    همه چيز روبراهه
  • 106:29 - 106:31
    دوباره لگد زد
  • 106:33 - 106:36
    يه بار ديگه
    همه چيز روبراهه
  • 106:40 - 106:44
    هـــــمـــــــه چــــيــــــز روبـــــراهــــــه
  • 106:45 - 106:46
    کيه؟
  • 106:47 - 106:48
    برو
  • 106:48 - 106:53
    يه تنفرنامه واسه بابام فرستادي
    اين هم يه نامه شاشي واسه تو
  • 106:53 - 106:58
    از نامه شاشيات لذت ببر، از خوندنش خوشحال شو
  • 107:04 - 107:07
    کيه؟
    پسرت در آينده
  • 107:07 - 107:09
    همهاش توي پارتيهاي عروسيه
  • 107:10 - 107:11
    راستوگي
  • 107:13 - 107:15
    نگهبان، از اونطرف
  • 107:45 - 107:48
    همه شما قبلا يک آونگ ساده رو ياد گرفتيد
  • 107:49 - 107:53
    حالا اجازه بديد که يک آونگ ترکيبي پيشرفته رو تدريس کنيم
  • 107:54 - 107:58
    خوب زيرنويس نداره ديگه
  • 107:59 - 108:00
    اجازه بديد اين رو نشون بدم
  • 108:00 - 108:02
    اين چيه؟
    مداد
  • 108:03 - 108:04
    داخلش چيه؟
    رسانا
  • 108:04 - 108:06
    خوبه. رسانايي در قطب اين مداد هست
  • 108:07 - 108:10
    هر وقت که توانستيد يک آونگ ترکيبي بشيد،
    اگر به اين طرف و آن طرف بريد
  • 108:17 - 108:20
    راجو رستوگي کجاست؟
    اينجا، قربان
  • 108:28 - 108:29
    سلام، همه اينجا هستن
  • 108:31 - 108:32
    صبح بخير، قربان
  • 108:33 - 108:34
    شب گذشته کجا بودي؟
  • 108:35 - 108:38
    درس ميخونديم، قربان
    درس ميخونديم؟
  • 108:38 - 108:39
    واقعا؟
  • 108:39 - 108:42
    ِ2 شبه که نخوابيديم
    به خاطر همين به نظر ژوليده ميايم
  • 108:42 - 108:43
    نخوابيديم؟
  • 108:43 - 108:44
    چي ميخونديد؟
  • 108:46 - 108:50
    موتور القايي، قربان
    يک فصل کامل
  • 108:50 - 108:51
    فصل کامل؟
  • 108:51 - 108:53
    در اين مورد، آقاي راجو راستوگي
  • 108:53 - 108:54
    بله قربان
  • 108:54 - 108:57
    ميتوني به ما بگي چگونه يک موتور القايي شروع به کار ميکنه؟
  • 109:05 - 109:06
    تمومش کن
  • 109:13 - 109:16
    قربان، عرق
  • 109:18 - 109:19
    آقاي راستوگي
  • 109:19 - 109:22
    بياييد و يک چايي با هم توي دفترم بخوريم
  • 109:28 - 109:29
    قربان؟
  • 109:30 - 109:31
    در رو ببند
  • 109:36 - 109:37
    ميتوني تايپ کني؟
  • 109:38 - 109:39
    بله، قربان
  • 109:39 - 109:41
    يه نامه براي من تايپ ميکني؟
  • 109:43 - 109:44
    حتما، قربان
  • 109:44 - 109:45
    بيا، بشين
  • 109:46 - 109:47
    قربان، من متأسفم قربان
  • 109:49 - 109:50
    لطفا تايپ کن
  • 109:52 - 109:53
    آقاي عزيز
  • 109:54 - 109:57
    اين وظيفه سخت من هست که به شما اطلاع بدهم
  • 109:59 - 110:01
    که پسر شما اخراج شدند
  • 110:02 - 110:05
    نه، ببخشيد، اونجا رو پاک کن
    برگرد
  • 110:05 - 110:09
    پسر شما، آقاي راجو راستوگي
  • 110:10 - 110:15
    از دانشگاه امپراطوري مهندسين اخراج شدند
  • 110:15 - 110:17
    عجله کن، تايپ کن
  • 110:24 - 110:26
    اين پدرم رو ميکشه، قربان
  • 110:26 - 110:28
    لطفا تاپ کن
    قربان، خواهش ميکنم
  • 110:28 - 110:32
    تصميمم نهايي و برگشتناپذيره
  • 110:34 - 110:39
    اون فقط براي اينکه ببينه من مهندس شدم زنده مونده
  • 110:39 - 110:44
    به اين بايد قبل از اينکه به در خونه من بشاشي فکر ميکردي
  • 110:44 - 110:48
    قربان، يه فرصت به من بديد، لطفا
  • 110:54 - 110:57
    باشه، اسمت رو از نامه پاک کن
  • 110:59 - 111:01
    و اسم رانچو رو بنويس
  • 111:02 - 111:04
    ميدونم که شب گذشته با تو بوده
  • 111:05 - 111:09
    شاهد من باش و
    من از تو چشمپوشي ميکنم
  • 111:13 - 111:17
    تو سي ثانيه وقت داري فکر کني
  • 112:04 - 112:09
    We won't let go of you
  • 112:10 - 112:16
    We're not done yet... no way
  • 112:18 - 112:21
    The heavens may beckon you
  • 112:21 - 112:24
    But we'll take up arms against God
  • 112:25 - 112:31
    And it's not a fight we intend to lose
  • 112:31 - 112:34
    You may try your best to escape
  • 112:34 - 112:38
    Try with all your might
  • 112:38 - 112:44
    But there is no way
    we are letting go of you
  • 112:45 - 112:51
    We won't let go of you
  • 112:52 - 112:58
    We're not done yet... no way
  • 113:00 - 113:02
    رانچو، مونيتور رو نگاه کن
  • 113:03 - 113:04
    راجو
    Raju
  • 113:05 - 113:08
    بدنش توسط شوک وارده فلج شده
    ولي مغزش هوشياره
  • 113:09 - 113:13
    اون ما رو ميبينه و صدامون رو ميشنوه
    لطفا جلوش گريه نکنيد
  • 113:15 - 113:20
    باهاش معمولي صحبت کنيد
    انگيزه بهش بديد، اطرافش بخنديد
  • 113:23 - 113:25
    خبر خوب، راجو
    بابات بهتر شده
  • 113:25 - 113:27
    داروهاي جديد خوبش کرده
  • 113:27 - 113:30
    اين سنت خانوادگيتون هست که
  • 113:31 - 113:34
    يکيتون خوب بشه يکي ديگه مريض بشه؟
  • 113:34 - 113:36
    يالا, بلند شو
  • 113:37 - 113:38
    بابات موتور پيا رو ميخواد
  • 113:38 - 113:42
    بايد بهش بدم؟
    اميدوارم خرابش نکنه
  • 113:48 - 113:52
    راجو، فرهان اونطرف توي وبکم هست
  • 113:55 - 113:58
    ببين, ويروس دستور اخراجت رو لغو کرده
  • 113:58 - 114:00
    مشکلش حل شده ... الان بلندشو
  • 114:00 - 114:03
    همه چيز حل شده
    ميشنوي؟
  • 114:04 - 114:06
    بلند شو و خوشحال باش، رفيق
  • 114:08 - 114:11
    In this journey of few strides
  • 114:11 - 114:14
    On the path called life
  • 114:15 - 114:20
    Don't quit...
    Just celebrate the ride
  • 114:21 - 114:24
    Listen please to those
    who love you
  • 114:24 - 114:27
    Every dark night is
    followed by sunrise
  • 114:28 - 114:33
    Don't shut out those
    who love you
  • 114:33 - 114:40
    We won't let go of you
  • 114:40 - 114:46
    We're not done yet... no way
  • 114:46 - 114:53
    We won't let go of you
  • 114:53 - 115:01
    We're not done yet... no way
  • 115:04 - 115:08
    نگاه کن, مادرت يک ساري با مارک جديد خريده
  • 115:08 - 115:10
    اين قيمتش 2000 تاست
  • 115:10 - 115:11
    الان ديگه بلند شو
  • 115:13 - 115:15
    اون يه دونه نخريده
    بلکه ده تا ساري خريده
  • 115:15 - 115:16
    ببين
  • 115:18 - 115:19
    هي راجو
  • 115:19 - 115:22
    يالا بگو ... من چطور ميتونم نگاه کنم؟
  • 115:23 - 115:27
    Remember the letters
    mom would write...
  • 115:27 - 115:30
    Always blessed you
    with eternal life
  • 115:30 - 115:36
    Don't die on her... you can 't die
  • 115:36 - 115:40
    Look at us now, don't turn away
  • 115:40 - 115:43
    Smile once to show you care
  • 115:43 - 115:48
    Wake up,
    don't torment us anymore
  • 115:56 - 116:00
    درباره خواهرت شنيدي؟
  • 116:01 - 116:04
    اون داره ازدواج ميکنه
  • 116:05 - 116:06
    بدون هيچ جهيزيهاي
  • 116:07 - 116:11
    خواستگار اصلا هيچي نخواسته
  • 116:12 - 116:15
    اون فقط خواهرت رو ميخواد
  • 116:16 - 116:20
    ميدوني خواستگار کيه؟
    هان
  • 116:20 - 116:21
    حدس بزن
  • 116:21 - 116:23
    تو اون رو خيلي خوب ميشناسي
    آره
  • 116:23 - 116:25
    اون عاشق حيواناته
    چي؟
    آره
  • 116:25 - 116:27
    اون ميخواد که عکاس حيات وحش بشه
  • 116:28 - 116:29
    ساکت شو ... ششش...
  • 116:29 - 116:32
    نفهميدي؟ اون فرهان خودمونه
  • 116:33 - 116:37
    فرهان اصلا جهيزيه نميخواد
  • 116:38 - 116:42
    فرهان با خواهرت ازدواج ميکنه
  • 116:43 - 116:47
    کاملا مجاني، مجاني، مجاني
  • 116:48 - 116:50
    راجو
  • 116:57 - 117:01
    يک کيلو باميه، 500 گرم پنير مجاني
    براي به هوش آوردنش کافي بود
  • 117:01 - 117:03
    چه نيازي به قرباني کردن من بود؟
  • 117:03 - 117:05
    عالي بود، رفيق
  • 117:06 - 117:10
    همه چيز رو به راه ميشه
    فرهان با خواهرت ازدواج ميکنه
  • 117:11 - 117:12
    رانچو
  • 117:14 - 117:18
    حقهباز ... ديگه خالي نبند
  • 117:20 - 117:21
    خلاص شدي
  • 117:21 - 117:28
    We won't let go of you
  • 117:28 - 117:34
    We're not done yet... no way
  • 117:35 - 117:41
    We won't let go of you
  • 117:41 - 117:47
    We're not done yet... no way
  • 117:47 - 117:54
    We won 't let go of you
  • 117:54 - 118:02
    'Okra Rs.12 / kilo'
  • 118:05 - 118:07
    شما تاکسي خبر کرديد؟
  • 118:07 - 118:08
    من کردم
    منتظره
  • 118:09 - 118:10
    مرسي، چرا؟
  • 118:10 - 118:12
    من ميرم براي مصاحبه کار
  • 118:12 - 118:13
    تو هم با ما مياي؟
  • 118:14 - 118:18
    نه. من ميرم براي مصاحبه کار
    تو ميري خونه
  • 118:18 - 118:20
    چرا بايد برم خونه؟
  • 118:21 - 118:25
    يادته، ما به اين حقهباز قول داديم
  • 118:28 - 118:30
    کرواتت رو بده من
  • 118:32 - 118:33
    چر؟
  • 118:33 - 118:37
    فکر کنم بعد از خوندن براي رفتن به
    مصاحبه کاري شک داشته باشي
  • 118:38 - 118:39
    اون چيه؟
  • 118:39 - 118:42
    يک نامه
    براي تو، از مجارستان
  • 118:42 - 118:45
    يک عکاس به نام آندره ايستوان
  • 118:52 - 118:54
    شما نامههاي من رو پست کرديد
  • 118:54 - 118:56
    اون عاشق عکسهاي تو هست
  • 118:57 - 118:59
    اين مرد ميخواد تو دستيارش بشي
  • 119:00 - 119:04
    در جنگلهاي برزيل براي يک سال
  • 119:04 - 119:06
    هزينهاش رو هم پرداخت ميکنه
  • 119:21 - 119:23
    پدرم هرگز موافقت نميکنه
  • 119:25 - 119:28
    با قلبت برو پيشش
    و باهاش صحبت کن
  • 119:30 - 119:31
    براي اولين بار
    ترست رو دور بريز
  • 119:31 - 119:38
    يا يه روز در بستر مرگ حسرتش رو ميخوري
  • 119:38 - 119:41
    يادت باشه که نامه توي دستته و تاکسي هم دم در هست
  • 119:41 - 119:45
    با يک ذره شهامت ميتوني زندگيات رو تغيير بدي
  • 119:51 - 119:53
    فکر ميکني از اين خوشش بياد؟
  • 119:54 - 119:56
    چرا يک همچين هديهاي گروني گرفتي؟
  • 119:57 - 120:00
    پسرمون داره اولين شغلش رو ميگيره
  • 120:01 - 120:05
    نبايد توي اين لحظه مهم خسيس بازي در بيارم
  • 120:07 - 120:08
    فرهان؟
  • 120:13 - 120:15
    مگر امروز مصاحبه شغلي نداشتي؟
  • 120:17 - 120:18
    من نرفتم
  • 120:20 - 120:22
    بابا، من نميخوام يک مهندس بشم
  • 120:26 - 120:28
    چي شده؟
    تصادف کردي؟
  • 120:32 - 120:37
    اون ساختمان رو ميبينيد؟
    من از طبقه سوم پريدم
  • 120:40 - 120:41
    چرا؟
  • 120:41 - 120:44
    چون از دانشگاه اخراج شده بودم
  • 120:47 - 120:47
    چرا؟
  • 120:48 - 120:53
    در حالت مستي، به درب خونه مدير شاشيدم
  • 120:55 - 120:59
    اون عوضي رانچو
    نظرت رو عوض کرده
  • 120:59 - 121:03
    من از مهندسي لذت نميبرم
    من يه مهندس بي فايده ميشم
  • 121:05 - 121:09
    رانچو يک باور ساده داره
    اينکه در شغلت بايد شور و اشتياق داشته باشي
  • 121:10 - 121:11
    بعدا کار مثل بازي کردن ميشه
  • 121:11 - 121:13
    چه چيزي از اون کسب کردي؟
  • 121:14 - 121:18
    يک حقوق اندک، ولي خيلي چيزها ياد گرفتم
  • 121:18 - 121:19
    از الان به مدت 5 سال
  • 121:20 - 121:24
    وقتي مي بيني که دوستهات ماشين و خونه ميخرن
    به خودت لعنت ميفرستي
  • 121:24 - 121:28
    زندگي مثل يک مهندس فقط براي من نااميدي مياره
    اون وقت به تو لعنت مي فرستم
  • 121:30 - 121:32
    من ميخوام به خودم لعنت بفرستم، بابا
  • 121:32 - 121:34
    دنيا بهت ميخنده
  • 121:35 - 121:37
    برچسب بازندگي بهت ميزنن
    براي ترک دانشگاه در سال آخر
  • 121:38 - 121:43
    آقاي کاپور حس ميکنه تو از اينکه توي آيس هستي خوشحالي
    اون بايد چي فکر کنه؟
  • 121:44 - 121:46
    آقاي کاپور به من کولر نداد
  • 121:49 - 121:51
    آقاي کاپور احساس ناراحتي نميکنه
    در حالي که خوب خوابيدم
  • 121:53 - 121:56
    اون من رو با خودش در حاليکه روي شونههاش باشم
    به باغ وحش نميبرد
  • 121:59 - 122:00
    تو همه اين کارها رو کردي، بابا
  • 122:03 - 122:08
    احساس تو براي من مهمه
    آقاي کاپور برام فرقي نميکنه
  • 122:09 - 122:11
    من حتي اسم کوچيکش رو هم نميدونم
  • 122:11 - 122:14
    تو فکر کردي قهرمان يه فيلم غمناک هستي؟
  • 122:14 - 122:17
    کافيه، لطفا... اون ناراحته
  • 122:18 - 122:21
    خدا نخواسته، که مثل راجو ديوونهبازي در بياره
  • 122:21 - 122:23
    بعدش حرفهات ديگه تمومه
  • 122:23 - 122:27
    درباره اينکه قراره خودش رو از سقف پرت کنه هيچي نگو
  • 122:30 - 122:35
    نه پدر، من هيچ وقت خودکشي نميکنم
    قول ميدم
  • 122:38 - 122:45
    رانچويي که شما ازش متنفري
    اين عکس رو گذاشت توي کيفم
  • 122:46 - 122:50
    بهم گفت اگر فکر خودکشي از ذهنم عبور کرد
    به اين نگاه کن
  • 122:50 - 122:54
    و تصور کن که چه بلايي سر خندههاتون مياد
  • 122:54 - 122:55
    وقتي که شما بدن مرده من رو ببيني
  • 123:01 - 123:05
    من ميخوام تو رو قانع کنم، بابا
  • 123:06 - 123:09
    ولي نه با يک نمايش خودکشي
  • 123:12 - 123:16
    پدر، اگر من يک عکاس بشم چه اتفاقي ميافته؟
  • 123:17 - 123:18
    کمتر پول در ميارم
  • 123:19 - 123:20
    يه خونه کوچيکتر با يه ماشين کوچيکتر دارم
  • 123:22 - 123:24
    ولي خوشحالم
  • 123:26 - 123:27
    واقعا در اون حالت خوشحالم
  • 123:28 - 123:30
    هر چند که اون رو علاقه واقعيام انجام دادم
  • 123:32 - 123:34
    من هميشه به حرفهات گوش دادم
  • 123:34 - 123:37
    براي يه بار
    بذار من به حرف قلبم گوش کنم
  • 123:39 - 123:40
    خواهش ميکنم ... بابا
  • 123:46 - 123:47
    بابا
  • 123:49 - 123:50
    لطفا نرو
  • 123:56 - 123:57
    اين رو برگردون
  • 124:01 - 124:03
    پسرم، قيمت يه دوربين حرفهاي چنده؟
  • 124:05 - 124:06
    ميشه پول لپ تاپ رو داد و اون رو گرفت؟
  • 124:08 - 124:10
    اگر پول بيشتري خواستي، فقط بگو
  • 124:18 - 124:20
    برو زندگي خودت رو بکن، پسرم
  • 124:23 - 124:28
    نمرههاي تو همواره ضعيفه
    دليلش چيه؟
  • 124:28 - 124:29
    ترس
  • 124:30 - 124:32
    من از زمان بچگي دانشآموز خوبي بودم
  • 124:32 - 124:35
    پدر و مادرم اميدوار بودن
    که ديگه فقرشون تموم بشه
  • 124:36 - 124:37
    اون من رو ميترسوند
  • 124:39 - 124:42
    اينجا يک مسابقه ديوانهوار رو ميبينم
    قبول نميشيم اگر که اول نشيم
  • 124:44 - 124:45
    ترسم بيشتر شد
  • 124:47 - 124:48
    ترس براي نمره آوردن خوب نيست، قربان
  • 124:49 - 124:51
    من بيشتر به طلسم و انگشتر روي آوردم
  • 124:52 - 124:57
    دعا ميکردم که خدا من رو مورد رحمت قرار بده
    نه التماس ميکردم
  • 125:00 - 125:03
    ِ 16 استخوان شکسته به من فرصتي داد
    تا به نتيجه اعمالم فکر کنم
  • 125:04 - 125:05
    بالاخره، متوجه شدم
  • 125:06 - 125:12
    امروز من به خدا براي کار التماس نميکنم
    فقط به خاطر اين زندگي ازش تشکر ميکنم
  • 125:14 - 125:18
    اگر شما من رو قبول نکنيد، تأسف نميخورم
  • 125:18 - 125:22
    هنوز ميخوام کارهاي خوبي با زندگيام انجام بدهم
  • 125:23 - 125:28
    اعتقادات رُک شما به درد شرکت ما نميخوره
  • 125:29 - 125:33
    ما به يک نفر با روابط عمومي بالا
    براي رضايت مشتريانمون احتياج داريم
  • 125:33 - 125:36
    شما خيلي رو راست هستيد
  • 125:37 - 125:38
    ولي
  • 125:39 - 125:46
    اگر به اين هيئت قول بدي که خودت رو کنترل ميکني
  • 125:46 - 125:49
    شايد يه فکري برات کرديم
  • 125:52 - 125:55
    ايستادن روي پاهام براي من
    دو تا پاي شکسته خرج داشت
  • 125:57 - 125:59
    به دست آوردن اين طرز فکر آسون نبود
  • 126:00 - 126:01
    عوضش نميکنم، قربان
  • 126:04 - 126:10
    کارتون رو براي خودتون نگه داريد
    من هم عقايدم رو براي خودم
  • 126:10 - 126:11
    ببخشيد، پوزش ميطلبم، قربان
  • 126:16 - 126:16
    صبر کن
  • 126:18 - 126:22
    من براي 25 سال با تعداد بيشماري داوطلب مصاحبه کردم
  • 126:23 - 126:26
    همه براي گرفتن کار ميگفتند بله قربان
  • 126:26 - 126:27
    پسرم، تو از کجا اومدي؟
  • 126:29 - 126:30
    قربان؟
  • 126:30 - 126:33
    بايد سر حقوقت بحث کنيم؟
  • 126:40 - 126:41
    مرسي قربان
  • 127:14 - 127:18
    سرورم، شما بهتريني
  • 127:20 - 127:22
    اين پيشنهاد بي ارزش ما را بپذير
  • 127:58 - 128:02
    گوايند
  • 128:04 - 128:07
    شما خودت گفتي، اگر کار گرفتن
    سيبيلت رو بزنم
  • 128:14 - 128:15
    تو چيکار کردي
  • 128:19 - 128:22
    بدون سيبيلم حس ميکنم لختم
  • 128:25 - 128:27
    وقارم از بين رفته
  • 128:29 - 128:31
    من شکست رو قبول نميکنم، راستوگي
  • 128:33 - 128:37
    تا وقتي که امتحان رو قبول نشدي
    کار هنوز واسه تو نيست
  • 128:38 - 128:42
    الان ديگه
    ميخوام خودم برگه امتحان رو تنظيم کنم
  • 128:45 - 128:48
    بابا، اين عادلانه نيست
  • 128:50 - 128:54
    همه چيز در جنگ و عشق عادلانه است
  • 128:54 - 128:57
    و اين جنگ جهاني سوم هست
  • 128:59 - 129:00
    راستوگي، تو ديگه مردي
  • 129:05 - 129:06
    هي
  • 129:08 - 129:09
    تو اينجا چيکار ميکني؟
  • 129:12 - 129:13
    مراقب باش
  • 129:19 - 129:23
    تو انگار مستي
    درسته، تا حالا 2 تا رو رفتم بالا
  • 129:23 - 129:25
    دو تا خيليه
  • 129:25 - 129:27
    طاقتش رو داري
    براي چي؟
  • 129:29 - 129:31
    براي دزديدن اين
    اين چيه؟
  • 129:32 - 129:36
    کليد يدکي دفتر ويروس
  • 129:38 - 129:41
    کاغذهاي امتحاني داخل پوشه با مهر قرمز هستن
  • 129:41 - 129:45
    بابا اونها رو نوشته، براي شکست راجو
  • 129:46 - 129:47
    برو برشون دار
  • 129:48 - 129:50
    تو عصباني يا چيزي هستي که اين کار رو ميکني
  • 129:55 - 129:58
    همه چيز در جنگ و عشق عادلانه است
  • 129:59 - 130:00
    بهم بگو ببينم
  • 130:02 - 130:04
    تو واقعا فکر ميکني
  • 130:05 - 130:11
    وقتي بخواهيم هم رو ببوسيم دماغهامون به هم ميخوره؟
  • 130:16 - 130:20
    صبر کن. يه خرده شيريني بخور
  • 130:22 - 130:25
    عجب گجراتي خوشکلي
  • 130:26 - 130:29
    ولي چرا غذاتون صداهاي وحشتناک ميدن؟
  • 130:30 - 130:36
    دوکلا، فافدا، هاندوا، تپلا، خاخرا
  • 130:37 - 130:39
    صداش شبيه موشکه
  • 130:39 - 130:40
    يالا
  • 130:40 - 130:42
    امروز بوش 2 تا دوکلا روي عراق رها کرد
  • 130:43 - 130:46
    ِ400 کشته و 200 زخمي
  • 130:46 - 130:47
    يالا
  • 130:51 - 130:52
    اوه
  • 130:53 - 130:58
    من ميتونم با خاخرا و فافدا معامله کنم
  • 130:58 - 131:02
    رانچهاد شاملداس چانچاد
    واخ
  • 131:03 - 131:06
    من نميذارم اسمم بعد از عروسي تغيير کنه
  • 131:07 - 131:10
    پيا، ما نميتونيم ازدواج کنيم
  • 131:14 - 131:15
    چرا؟
  • 131:16 - 131:17
    پاي کس ديگهاي در ميونه؟
  • 131:20 - 131:21
    نه
  • 131:21 - 131:23
    همجنسباز هستي؟
    نه
  • 131:24 - 131:26
    پس چرا به من پيشنهاد نميدي؟
  • 131:31 - 131:32
    ناتواني جنسي داري؟
    نه
  • 131:35 - 131:37
    پس ثابت کن
  • 131:37 - 131:38
    پيا، نه
  • 131:39 - 131:40
    بسه، بس کن
  • 131:40 - 131:43
    چي شده؟
    ما به پيا خبر نداديم
  • 131:43 - 131:45
    اينجا وايسا
    من دارم ميترکم
  • 131:45 - 131:47
    خفه شو
    تو هنوز باهاش در تماسي؟
  • 131:47 - 131:50
    نه، من شماره خونهشون رو دارم
    پس بهش زنگ بزن، من نگه ميدارم
  • 131:57 - 131:58
    سلام
  • 131:58 - 132:00
    هيچ جايي توي اين کشور براي شاشيدن نيست
  • 132:00 - 132:04
    سلام، پيا اونجاست؟
    نه اينجا نيست
  • 132:04 - 132:06
    توي بيمارستانه؟
  • 132:06 - 132:07
    چرا بايد اونجا باشه؟
  • 132:08 - 132:10
    اون داره توي مانالي امروز ازدواج ميکنه
  • 132:18 - 132:19
    دير شده، اون ازدواج کرده
  • 132:20 - 132:23
    نه هنوز، شش ساعت رانندگي هست
  • 132:24 - 132:26
    اگر عجله کنيم، قبل از عروسيش اونجاييم
  • 132:26 - 132:27
    چي ميگي؟
  • 132:29 - 132:32
    يه بي کله اينجاست. بيا برگرديم
  • 132:32 - 132:34
    برگشتي در کار نيست
  • 132:34 - 132:37
    مستقيم ميريم به لاداخ
    من رانچو رو ملاقات ميکنم و برميگرديم
  • 132:37 - 132:39
    من جمعه با فانسوخ ونگدو قرار ملاقات دارم
  • 132:40 - 132:41
    سوار ماشين بشيد
  • 132:41 - 132:45
    اگر به ملاقاتم نرسم
    ژاپنيها کار رو ميگيرند
  • 132:45 - 132:47
    بعدا به اون پيشنهاد ميکنن
    که اسمش اول اسم شرکتشون باشه
  • 132:47 - 132:50
    فانسوخ و فوجياشي
    سود مشترک
  • 133:24 - 133:26
    عروسي پيا با ساهاس
    مرسي بابت کت و شلوار
  • 133:28 - 133:30
    ويروس حتما سکته قلبي ميکنه
  • 133:31 - 133:33
    ما تو جشن عروس دخترهاش
    شرکت ميکنيم
  • 133:35 - 133:38
    گوش کن، من با پيا صحبت ميکنم
    تو هم پوست اون پولدار رو بکن
  • 133:55 - 133:57
    فرهان
    ما رانچو رو پيدا کرديم
  • 134:05 - 134:07
    ميري اتاق 107؟
    بله قربان
  • 134:08 - 134:11
    بده به من، برو
    ببخشيد، قربان
  • 134:11 - 134:12
    1.cinema30nama.com
  • 134:21 - 134:22
    نظافتچي، قربان
    بيا داخل
  • 134:23 - 134:26
    Amore... Amore...
  • 134:26 - 134:27
    عجلهکن، کتم رو اتو کن
  • 134:27 - 134:30
    Amore... Amore...
  • 134:31 - 134:34
    ما رانچو رو پيدا کرديم
    حالا تو نميتوني با اين عوضي ازدواج کني
  • 134:35 - 134:36
    تو ديوانهاي، فرهان
  • 134:37 - 134:39
    خودت رو گول نزن، پيا
    تو هنوز رانچو رو دوست داري
  • 134:40 - 134:42
    تو هنوز غذاهاي مورد علاقه اون رو ميخوري
  • 134:42 - 134:45
    Amore... Amore...
  • 135:00 - 135:04
    اون اصلاح نميشه
    يه برچسب قيمت، هميشه برچسب قيمت
  • 135:04 - 135:07
    ساکت شو، قرهان
    ساها ديگه اون مرد گذشته نيست
  • 135:08 - 135:10
    اون ديگه درباره برچسب و قيمت صحبت نميکنه
  • 135:10 - 135:13
    کت 150.000 تايي من
  • 135:13 - 135:15
    چرا شما مردم سس ميخوريد؟
  • 135:15 - 135:18
    من رديفش ميکنم، قربان
    چطوري؟
  • 135:18 - 135:20
    تخصص لباسشوييمون پاک کردن
    اينجور لکههاي سس هست
  • 135:20 - 135:22
    يه دقيقهاي تميزش ميکنم
  • 135:28 - 135:29
    زود برش گردون
  • 135:30 - 135:32
    ولي الان ديگه ديره، فرهان
    پيا
  • 135:33 - 135:35
    بريم پيا، دير کرديم
  • 135:47 - 135:50
    پيا، منم ... راجو
    جيغ نکش، اونها من رو ميکشند
  • 135:55 - 135:56
    ساها کجاست؟
  • 135:56 - 135:59
    نظافتچي کت من رو برد
  • 135:59 - 136:01
    برو ... ساها رو بفرست اينجا
  • 136:01 - 136:05
    بي ادبيه که مراسم رو ترک کنم
  • 136:16 - 136:18
    بله، فرهان؟
    ماشين آماده است
  • 136:18 - 136:21
    دستش رو بگير و بدو
    تکون نخور
  • 136:22 - 136:24
    قربان
    کت منه؟
  • 136:24 - 136:25
    شما اينجاييد
  • 136:25 - 136:27
    پس کي توي حجله است؟
    حجله؟
  • 136:29 - 136:32
    همه اينهايي که اينجا هستن
    فکر ميکنن ازدواج کرديم
  • 136:32 - 136:34
    من قبلا ازدواج کردم، پيا
    بيا بريم
  • 136:34 - 136:38
    ديگه خيلي ديره
    مردم به من ميخندن
  • 136:38 - 136:40
    پس تو ميخواد خودت رو بکشي؟
  • 136:40 - 136:41
    راستوگي
  • 136:41 - 136:43
    مردم حرف ميزنن
    بعد فراموش ميکنن
  • 136:45 - 136:48
    ولي تو ... تو تا لحظه مرگت تأسف ميخوري
  • 136:48 - 136:51
    ماشين جلوي در قرار داره و ميريم پيش رانچو
  • 136:51 - 136:55
    ولي با ترس از مردم
    تو بايد با اين عوضي ازدواج کني
  • 136:57 - 136:58
    نظافتچي؟
  • 137:37 - 137:40
    پيا، يه مشکل کوچيک داريم
  • 137:41 - 137:42
    چه مشکلي؟
  • 137:42 - 137:44
    ما نميدونيم که رانچو ازدواج کرده
  • 137:44 - 137:45
    چي؟
  • 137:45 - 137:47
    اون ازدواج نکرده
    و اگر کرده بود؟
  • 137:48 - 137:50
    بعدش تو رو برميگردونيم
  • 137:50 - 137:54
    آروم باش. بيسکوييت ساخت دست؟
  • 137:58 - 137:59
    اون اينجا چيکار ميکنه؟
  • 138:00 - 138:03
    ولش کن
    بيسکويتهاش خيلي خوبه
  • 138:04 - 138:06
    تا ديروز من يک شهروند قانونمدار بودم
  • 138:07 - 138:11
    ولي در 24 ساعت گذشته،
    يه هواپيما رو به زمين نشوندم
  • 138:12 - 138:14
    خاکستر بزرگ شاملداس تقريبا ريختم توي فاضلاب، و
  • 138:14 - 138:19
    و يه عروس از مراسم عروسيش دزديدم
    همهاش به خاطر رانچو
  • 138:20 - 138:22
    ولي اون هم همين کارها رو براي دوستاش ميکرد
  • 138:22 - 138:26
    مثل دزديدن برگه سوالات از لانه شير
  • 138:26 - 138:27
    پاکت با مهر و موم قرمز
  • 138:28 - 138:33
    اون ميترسيد اگر راجو قبول نشه
    کسان ديگهاي قبول بشن
  • 138:36 - 138:42
    ما تبديل به دزدهاي حرفهاي شديم
    با دزديدن ورقه امتحاني به خاطر راجو
    We were principled thieves,
    stealing the paper only for Raju
  • 138:42 - 138:43
    قسم خورديم که ديگه اين کار رو نکنيم
  • 138:46 - 138:47
    کجا قايمش کرده
  • 138:47 - 138:51
    همه جا رو گشتيم
    بيا از پيا بپرس
  • 138:57 - 138:58
    پيا تلفنت
  • 139:00 - 139:03
    باباييش ميدونستي
    اگر بگي همه چيز رو براهه لگد ميزنه
  • 139:03 - 139:04
    لگد زد
  • 139:06 - 139:08
    پيا تلفنت
  • 139:13 - 139:15
    پيدا شد، رانچو
  • 139:16 - 139:17
    الو
  • 139:36 - 139:38
    عجله کن، ازش کپي کن
  • 139:59 - 140:00
    کجا بود؟
  • 140:00 - 140:01
    برش گردون سر جاش
  • 140:24 - 140:26
    در امانيم
    کجا بوديد؟
  • 140:31 - 140:33
    اينجاست
    اين چيه؟
  • 140:33 - 140:34
    يه هديه
  • 140:35 - 140:39
    ورقه سوالات
    ويروس خودش براي افتادن تو اينها رو طراحي کرده
  • 140:47 - 140:48
    آدمهاي عجيبي هستيد
  • 140:49 - 140:54
    اول به تو خوب بودن رو درس ميدن
    بعد بهت راه خجالت کشيدن رو پيشنهاد ميکنن
  • 140:56 - 140:57
    نميتونم
  • 140:59 - 141:00
    اگر قبول بشم
    با وجدانم نميتونم کنار بيام
  • 141:04 - 141:05
    ولي اگر قبول نشم، باز همه چيز درسته
  • 141:22 - 141:27
    اون سرفرازمون کرد
    با بغل کردنش حس ميکنم جزء خانوادهام هست
  • 141:28 - 141:30
    ولي بعدش احساساتم رو کنترل کردم
  • 141:49 - 141:52
    دزد کثيف
    قربان، خواهش ميکنم، قربان
  • 141:52 - 141:55
    حقه باز
    ببخشيدش قربان
  • 141:56 - 141:57
    ميخواي سيستم آموزشي رو تغيير بدي
  • 141:59 - 142:03
    تو روي در خونه من شاشيدي
    قربان، چيکار ميکنيد
  • 142:05 - 142:06
    ببخشيد قربان
  • 142:07 - 142:09
    شما اخراجين
  • 142:10 - 142:13
    اگر همتون تا صبح نرين،
    به پليس زنگ ميزنم
  • 142:14 - 142:15
    به پليس زنگ ميزنم
  • 142:17 - 142:18
    حقه بازها
  • 142:19 - 142:20
    حقه باز هستيد، همه تون
  • 142:24 - 142:26
    اون چطوري کليد دفتر من رو داشت؟
  • 142:27 - 142:29
    من کليد رو بهش دادم، بابا
  • 142:30 - 142:34
    آرزو داشتم که اين کليد رو ميدادم به برادرم
    تا اون امروز زنده باشه
  • 142:34 - 142:35
    بس کن، پيا
  • 142:36 - 142:39
    تو فکر ميکني که پسرت از قطار پرت شد
    و مُرد؟
  • 142:39 - 142:40
    ساکت شو، پيا
  • 142:40 - 142:43
    تو تصميم گرفتي که اون يه مهندس بشه
  • 142:43 - 142:45
    تو اصلا از اون پرسيدي
    که اون ميخواد چه کاره بشه؟
  • 142:46 - 142:48
    تو هميشه به اون فشار مياوردي
  • 142:48 - 142:50
    اون تصميم گرفت که بميره بعد از امتحان ورودي
  • 142:55 - 142:55
    من نميفهمم
  • 142:56 - 142:59
    بابا، شما برو توي اطاقت
  • 143:03 - 143:05
    پيا، اين کار رو نکن
  • 143:07 - 143:11
    ميخواست ادبيات بخونه که
    يک نويسنده بشه
  • 143:14 - 143:16
    ولي همه نوشتههاش درباره خودکشيه
  • 143:16 - 143:17
    بذارش کنار، پيا
  • 143:18 - 143:19
    ديگه لاپوشوني بسه
  • 143:23 - 143:26
    فقط يک مرتبه
  • 143:26 - 143:30
    اگر يک مرتبه بهش ميگفتي، اگر نميخواي
    مهندس نشو
  • 143:31 - 143:32
    فقط به صداي قلبت گوش کن
  • 143:33 - 143:35
    بعدش امروز اون الان زنده بود
  • 143:43 - 143:45
    اون خودکشي نکرده
  • 143:46 - 143:47
    حق با توئه پدر
  • 143:48 - 143:50
    اون خودکشي نکرده
  • 143:52 - 143:53
    اون به قتل رسيده
  • 144:09 - 144:12
    بسياري از راههاي
    شهر در آب فرو رفتهاند
  • 144:12 - 144:14
    حرکت ماشينها کاملا متوقف شده
  • 144:28 - 144:32
    پدر
  • 144:33 - 144:34
    مونا؟
  • 144:38 - 144:40
    تو برگرد ميلي متر
    چرا دنبال ما راه افتادي؟
  • 144:41 - 144:43
    چرا؟
    بابات جاده رو هم خريده؟
  • 144:43 - 144:45
    لطفا کمک کنيد
    ما اينجا نااميد شديم
  • 144:46 - 144:48
    نميتونيد يک آمبولانس بفرستيد؟
  • 144:49 - 144:51
    از يک بيمارستان ديگه بفرستيد
  • 144:52 - 144:55
    شهر در آب فرو رفته، قربان
    ما نميتونيم کمکي بکنيم
  • 144:59 - 145:00
    مونا، حالت خوبي؟
  • 145:00 - 145:01
    رانچو، پيا
  • 145:04 - 145:08
    رانچو، به موقع به اينجا نميرسيد
    هر کاري ميگم بکن
  • 145:08 - 145:13
    کيسه آب پاره شده
  • 145:14 - 145:16
    قطع ميکني! مونا
  • 145:22 - 145:23
    مونا
  • 145:27 - 145:28
    چراغها رو روشن کن
    کجاست؟
  • 145:29 - 145:33
    بريم پيش ميز پينگ پنگ
    پيا، ما توي يه اطاق معمولي هستيم
  • 145:37 - 145:39
    راجو، دوربين رو روشن کن
  • 145:45 - 145:46
    مونا کجاست، نشونم بده
  • 145:48 - 145:49
    صبر کن
  • 145:51 - 145:52
    اينجاست، پيا
  • 145:52 - 145:55
    مونا، نگران نباش، من پيشت هستم
  • 145:55 - 145:56
    پيا، دارم مي ميرم
  • 145:56 - 145:59
    رانچو، هر وقت که دکتري يا پرستاري اينجا نباشه
  • 145:59 - 146:00
    بچه ها سالم تحويل داده ميشن
  • 146:01 - 146:03
    شما ها هم بايد اين بچه رو تحويل بديد
  • 146:06 - 146:08
    همه چيز روبراهه
  • 146:08 - 146:11
    چطور جرأت کرديد؟ من مي کشمتون
  • 146:11 - 146:13
    پدر، عقب وايسا
  • 146:14 - 146:16
    فرهان، قيچي و حوله رو آماده کن
  • 146:16 - 146:19
    ميلي متر، کليپس لباس و آب داغ رو آماده کن
  • 146:19 - 146:20
    رانچو، مونا رو بپوشون
  • 146:28 - 146:29
    مونا، سعي کن فشار بدي
  • 146:30 - 146:34
    با همه زورت فشار بده
  • 146:34 - 146:36
    بس کن! من نميتونم
  • 146:37 - 146:39
    رانچو، ببين سرش اومده بيرون
  • 146:39 - 146:40
    سرش؟
  • 146:42 - 146:43
    يه تصوير رو برام بيار
  • 146:45 - 146:48
    ببين سرش اومده بيرون
  • 146:51 - 146:52
    سريع چک کن
  • 146:53 - 146:54
    برو
  • 146:54 - 146:57
    برو، رانچو، برو
  • 147:04 - 147:06
    سري پيدا نيست
  • 147:06 - 147:08
    مونا، لطفا فشار بده
  • 147:11 - 147:12
    مونا
  • 147:15 - 147:16
    اون خسته شده، پيا
  • 147:16 - 147:20
    بيدارش کنيد! اگه فشار نياره
    با يه مشکل جدي روبرو هستيم
  • 147:20 - 147:24
    اونها به وکيوم احتياج دارن
    از کجا آخه يکي اش رو بيارن؟
  • 147:24 - 147:27
    وکيوم چيه؟
    چطوري استفاده ميشه؟
  • 147:27 - 147:28
    بهت نشون ميدم
  • 147:31 - 147:36
    وقتي مادران از فشار دادن درمانده ميشن
    يک فنجان مانند روي سر بچه قرار ميگيره
  • 147:36 - 147:40
    بچه به سمت اون مکيده ميشه
    به اون ميچسبه
  • 147:41 - 147:42
    و بچه مياد بيرون
  • 147:43 - 147:45
    ميتونم اين رو بسازم
    چطوري؟
  • 147:45 - 147:47
    با يه جاروبرقي
    جاروبرقي؟
  • 147:47 - 147:48
    بله
  • 147:48 - 147:51
    اون فشارش زياده
  • 147:51 - 147:53
    ميتونم کنترلش کنم
    شما جاروبرقي داريد؟
  • 147:53 - 147:54
    آره، توي دفترم
  • 147:55 - 147:57
    فرهان، عجله کن و بيارش
    اين هم کليد
  • 148:03 - 148:07
    مونا، فشار بده
  • 148:07 - 148:09
    واي خداي من
  • 148:10 - 148:11
    چي شد؟
  • 148:16 - 148:18
    راجو، چي شد؟
    برق رفت
  • 148:19 - 148:20
    حالا چطوري جاروبرقي رو روشن کنيم؟
  • 148:20 - 148:23
    فرهان، تو برو جاروبرقي رو بيار
    من به برق رسيدگي ميکنم
  • 148:23 - 148:24
    چطوري؟
  • 148:25 - 148:26
    ميلي متر، ويروس رو ببر بيرون
  • 148:28 - 148:30
    اين ديگه چه مزخرفيه که ميگي؟
  • 148:30 - 148:34
    اين ويروس نه
    معکوس کننده ويروس من
  • 148:34 - 148:36
    بيارش، سريع
    باشه
  • 148:36 - 148:39
    راجو، همه رو بيدار کن
  • 148:39 - 148:42
    باطري ماشينها، سيم و هواسنج رو بيار
  • 148:44 - 148:47
    وضيعت اورژانسي توي اطاق عمومي
  • 149:18 - 149:20
    رانچو کجاست؟
    اينجا قربان
  • 149:20 - 149:23
    باطري ها رو و سيم ها رو اينجا بذار
  • 149:25 - 149:28
    راجو، همه رو به معکوس کننده برق متصل کن
  • 149:33 - 149:34
    رانچو، جارو برقي
  • 149:36 - 149:39
    فرهان، لنزپاک کن رو بيار
  • 149:39 - 149:40
    مکنده؟
    آره، بيارش
  • 149:43 - 149:44
    رانچو، مکنده
  • 149:44 - 149:46
    خوبه، اين رو بذار رو سر خلاءسنج
  • 150:12 - 150:14
    Rancho, I'm done
  • 150:16 - 150:17
    همه سوئيچ ها خاموشه؟
    آره
  • 150:19 - 150:20
    سوئيچ رو ميز و کامپيوتر قرار بده
  • 150:20 - 150:21
    بله
  • 150:34 - 150:35
    راجو، کامپيوتر رو روشن کن
  • 150:35 - 150:37
    فرهان، اينجا
  • 150:39 - 150:41
    پيا، سريع بيا اينجا
  • 150:44 - 150:45
    دوست دارم، رانچو
  • 150:46 - 150:48
    فرهان، روشنش کن
    باشه
  • 150:54 - 150:56
    پيا، قدرتش چقدر باشه؟
  • 150:57 - 150:58
    بيشتر از 0.5 نباشه
  • 150:58 - 151:00
    فرهان 0.5 تا
    بپوشونش
  • 151:02 - 151:03
    0.5
  • 151:05 - 151:09
    جارو برقي که بچه رو تحويل مادرش ميده!
  • 151:10 - 151:11
    فرهان، کافيه
  • 151:11 - 151:12
    باشه
  • 151:19 - 151:20
    راجو، برو کنار ميز
  • 151:20 - 151:23
    بچه رو اينطوري فشار بده
  • 151:23 - 151:24
    خيلي خوب
  • 151:25 - 151:26
    فرهان، روشنش کن
  • 151:31 - 151:33
    يالا، تو ميتوني
  • 151:34 - 151:37
    يالا، فشار بده
  • 151:41 - 151:44
    واسه چامپ اين کار رو بکن
  • 151:44 - 151:46
    يالا، مونا
  • 151:48 - 151:50
    داره مياد بيرون
  • 151:51 - 151:53
    تو ميتوني انجامش بدي
  • 151:54 - 151:56
    آره مونا، فشار بده
  • 152:04 - 152:05
    فرهان، خاموشش کن
  • 152:05 - 152:06
    خيلي خوب، خاموشه
  • 152:27 - 152:28
    2 تا گيره
    و بند ناف رو ببر
  • 152:29 - 152:31
    فرهان، دو تا گيره روي بند ناف بذار
  • 152:32 - 152:34
    قيچي رو بگير
    مراقب باش
  • 152:35 - 152:37
    وسطش رو ببر
    يه حوله بده
  • 152:40 - 152:42
    پيا اون گريه نميکنه
  • 152:47 - 152:50
    هي چامپ
  • 152:51 - 152:53
    رانچو، پشتش رو بمال
  • 152:56 - 152:58
    هي چامپ
    يالا، چامپ
  • 152:59 - 153:02
    نه، هيچي
  • 153:02 - 153:03
    تنفس دهان به دهان بده
  • 153:10 - 153:11
    يالا، چامپ
  • 153:17 - 153:17
    جواب نميده
  • 153:42 - 153:45
    آروم باش، بگو
    همه چيز روبراهه
  • 153:51 - 153:52
    لگد زد
  • 153:53 - 153:54
    چي؟
  • 153:55 - 153:56
    لگد زد
  • 153:59 - 154:01
    بگو: همه چيز روبراهه
  • 154:02 - 154:09
    همه چيز روبراهه
  • 154:51 - 154:54
    اگر که ويروس ميگفت
    نوهام بايد مهندس بشه
  • 154:54 - 154:56
    دلم ميخواست فکش رو بشکونم
  • 154:57 - 155:00
    ولي وقتي حرفهاش تموم شد
    نظرم عوض شد
  • 155:00 - 155:03
    عجب لگدي!
    دوست داري فوتباليست بشي؟
  • 155:04 - 155:07
    هر کاري که دوست داري انجام بده
  • 155:24 - 155:28
    وايسا! من کارم با تو تموم نشده
  • 155:30 - 155:32
    روز اول دانشگاه
    تو از من يه سؤال پرسيدي
  • 155:33 - 155:35
    چرا فضانوردان از مداد استفاده نميکنند؟
  • 155:36 - 155:38
    اگر نوک مداد بشکنه
  • 155:38 - 155:44
    در جاذبه صفر معلق ميشه
    توي چشمشون، دماغشون و وسايلشون ميره
  • 155:44 - 155:46
    تو اشتباه ميکردي
  • 155:48 - 155:50
    تو نميتوني هميشه درست بگي
  • 155:52 - 155:53
    فهميدي؟
  • 155:55 - 155:56
    بله، قربان
  • 155:58 - 156:00
    اين يه اختراع مهمه
  • 156:01 - 156:02
    ميفهمي؟
  • 156:03 - 156:04
    بله، قربان
  • 156:07 - 156:15
    مدير ما ميگفت: دانشجوي فوقالعاده خودت رو پيدا کردي
  • 156:34 - 156:39
    برو درست رو بخون
    امتحان رو پاس کن و بعد برو
  • 156:47 - 156:50
    و اکنون، دانشجوي سال
  • 156:50 - 156:52
    رانچهاد شامالداس چانچاد
  • 157:10 - 157:11
    قربان، يه عکس
  • 157:29 - 157:32
    من همه اين عکسها رو گرفتم که ببرم خونه
  • 157:34 - 157:40
    اون روز، همديگر رو بغل کرديم
    خوشحال بوديم، گريه کرديم
  • 157:40 - 157:41
    ما عهد بستيم که آخر
    هر سال همديگر رو ملاقات کنيم
  • 157:42 - 157:46
    کي ميدونست که بعد از اون موقع
    ديگه رانچو رو نميبينيم
  • 158:20 - 158:20
    بازش کن
  • 158:24 - 158:26
    من از شما در دادگاه آمريکا شکايت ميکنم
  • 158:40 - 158:41
    راجو
  • 159:00 - 159:02
    فقط رانچو ميتونه
    يه همچين مدرسهاي رو درست کنه
  • 159:03 - 159:04
    ولي اون کجاست؟
  • 159:08 - 159:09
    اينجا نشاش
  • 159:10 - 159:12
    بريد گمشيد فسقلي ها
  • 159:12 - 159:16
    هي، اينجا نشاش
    کتک مي خواهيد
  • 159:33 - 159:36
    نميتونه خيلي دور باشه
  • 159:47 - 159:49
    ببخشيد
    ميدون رانچهاد کجاست؟
  • 159:49 - 159:51
    اون رانچهاد نيست
    رانچو هست
  • 159:51 - 159:54
    چوته ... لعنتي
    اسمش چيه؟
  • 159:54 - 159:57
    آروم باشيد. با من بيايد
  • 159:59 - 160:00
    کجاست؟
    رانچو
  • 160:07 - 160:10
    فرهان، اون همه کتابهات رو خونده
  • 160:17 - 160:23
    راجو، اون هر روز وبلاگت رو ميخونه
    مطالبش رو با افتخار به بچه ها آموزش ميده
  • 160:26 - 160:30
    کلاهت رو يادته، پيا؟
    دزديده شده بود
  • 160:32 - 160:35
    تو کي هستي؟
    چطوري اينها رو درباره ما ميدوني؟
  • 160:35 - 160:37
    من رو نشناختيد؟
    نه
  • 160:38 - 160:42
    تو کي هستي؟
    ميلي متر الان شده سانتي متر
  • 160:47 - 160:52
    سانتي متر نيستي، کيلومتر شدي
  • 160:53 - 160:54
    چه جوري اينجا رو پيدا کردي؟
  • 160:54 - 160:57
    يه نامه گرفتم با
    يه بليط قطار که داخلش بود
  • 160:57 - 161:01
    گفته بود: دلت براي مدرسه تنگ شده؟
    با اين قطار بيا...منم اومدم
  • 161:02 - 161:04
    رانچو حقهباز
  • 161:08 - 161:09
    اون احمق کجاست؟
  • 161:20 - 161:22
    دورجه، تو پروازش بده
  • 161:37 - 161:42
    هر شب مياي به خوابم در حاليکه روي موتوري
    لباس عروسي پوشيدي
  • 161:43 - 161:45
    با حجاب
    کلاهت رو برميداري
  • 161:46 - 161:49
    و مياي نزديک که من رو ببوسي
  • 161:52 - 161:54
    قبل از اينکه بري نميتونستي بگي؟
    Couldn't you tell me
  • 161:56 - 161:57
    نه
  • 161:59 - 162:00
    ببخشيد
  • 162:00 - 162:01
    ازدواج کردي؟
  • 162:01 - 162:06
    چي؟ نه
  • 162:07 - 162:09
    تو چي؟
    تقريبا ... احمق
  • 162:17 - 162:18
    خوب؟
  • 162:19 - 162:20
    خوب چي؟
  • 162:21 - 162:22
    کسي رو دوست داري؟
  • 162:26 - 162:27
    آره
  • 162:33 - 162:34
    کي؟
  • 162:35 - 162:36
    تو
  • 163:02 - 163:05
    ديدي، دماغهامون به هم نخورد
    احمق
  • 163:06 - 163:07
    درسته
  • 163:07 - 163:09
    رانچو
  • 163:10 - 163:11
    سلام ... فرهان
  • 163:11 - 163:13
    ريدم به اون سلام کردنت
  • 163:14 - 163:18
    هي، گوش کن
    نه، تو گوش کن
  • 163:19 - 163:21
    ميتونم همه چيز رو توضيح بدم
  • 163:22 - 163:23
    سلام ... راجو
  • 163:23 - 163:25
    واست چطوزي بزنيمش؟
  • 163:28 - 163:32
    يه سکه واسه تلفن زدن داري؟
  • 163:34 - 163:36
    يه سري هم از طرف من بزنيدش
  • 163:37 - 163:42
    حقه باز، عوضي
    ولش کن بره
  • 163:42 - 163:43
    باشه، باشه، کافيه
  • 163:44 - 163:46
    روي پاهات وايسا، يالا
  • 164:16 - 164:18
    خوش گذشته، احمقها؟
  • 164:18 - 164:20
    هي ... سلام چاتور
  • 164:20 - 164:25
    رانچهاد چانچاد
    حالت چطور آقاي معلم؟
  • 164:26 - 164:33
    واي، تو معلم يه روستا شدي
    س مثل سيب، ت مثل توپ
  • 164:34 - 164:39
    قطارهامون با هم حرکت کرد
    ولي مال تو عقب مونده
  • 164:40 - 164:43
    از جامعه مهندسين به معلم برتر
  • 164:45 - 164:48
    حقوقت چقدره، چانچهاد، 5000 تا؟
  • 164:48 - 164:50
    براي من 100 دلاره
  • 164:50 - 164:54
    پول توي جيبيه بچه من از تو بيشتره
  • 164:54 - 164:57
    مزخرفات رو تموم کن
    مزخرف اون چيزيه که اين به ما داده
  • 164:57 - 165:02
    ميخواستي براي تغيير دنيا
    سيستم آموزشي رو تغيير بدي
  • 165:02 - 165:05
    آخر چي رو عوض کردي؟
    پوشک بچهها رو
  • 165:05 - 165:07
    تو فکش رو ميشکوني يا من بشکونم؟
  • 165:07 - 165:08
    آروم باش
  • 165:08 - 165:15
    يادت مياد گفتم
    يک روز تو گريه ميکني و من ميخندم؟
  • 165:16 - 165:23
    اين رو امضا کن
    قبول کن که باختي و من برنده شدم
  • 165:23 - 165:26
    اعلام شکست
    باورنکردنيه، مرد
  • 165:27 - 165:29
    چاتور
    آدم احمق
  • 165:30 - 165:35
    اين خودکار ويروسه!
    تو اون رو برداشتي؟
  • 165:35 - 165:37
    ولش کن، رفيق
  • 165:37 - 165:41
    اين براي برندههاست
    نه بازنده ها
  • 165:42 - 165:49
    اگر در مدرسه به کمک مالي احتياج داشتي
    با منشي ام بگير
  • 165:51 - 165:54
    س مثل سيب، ت مثل توپ
  • 165:55 - 165:58
    اون اصلا تغيير نکرده
    ولش کن
  • 165:58 - 166:00
    اون يه آشغال به تمام معناست
  • 166:00 - 166:05
    خبر خوب اينه که اسم تو
    رانچهاد چانچاد نيست
  • 166:05 - 166:09
    تصور کن، بعد از ازدواج ميشدم
    پيا چانچاد، واخ
  • 166:10 - 166:11
    به هر حال
    اسم واقعي ات چيه؟
  • 166:12 - 166:13
    فانسوخ ونگدو
  • 166:14 - 166:15
    ونگدو؟
  • 166:15 - 166:16
    پيا ونگدو!
  • 166:16 - 166:18
    منظورت اينه که يه دانشمند هستي؟
  • 166:18 - 166:20
    تو 400 تا اختراع داري؟
  • 166:20 - 166:22
    من بعد از ازدواج اسمم رو عوض نميکنم
  • 166:22 - 166:23
    تو ونگدويي هستي که چاتور ميگفت؟
  • 166:24 - 166:26
    ژاپني ها تو رو ميخوان؟
  • 166:26 - 166:27
    من از ونگدو خوشم نمياد
  • 166:27 - 166:29
    تو دانشمندي يا معلم؟
  • 166:30 - 166:32
    دانشمند
    ولي به بچهها هم درس ميدم
  • 166:32 - 166:34
    پس تو
    فانسوخ ونگدو هستي؟
  • 166:34 - 166:35
    بله، بله
  • 166:36 - 166:39
    هي صدا خفه کن
    هي چاتور، برگرد
  • 166:41 - 166:42
    کونم رو ببوس
  • 166:43 - 166:46
    صبر کنيد، من متوقفش ميکنم
  • 166:53 - 166:57
    آقاي ونگدو
    باورم نميشه که شما هستيد
  • 166:58 - 166:59
    ببخشيد آقاي چاتور
  • 166:59 - 167:01
    من نميتونم با شرکت شما قرارداد ببندم
  • 167:02 - 167:04
    چي قربان، چرا قربان؟
  • 167:04 - 167:07
    من چطوري امضا کنم؟
    تو خودکارم رو برداشتي
  • 167:09 - 167:11
    چه خودکاري، قربان
    من نميفهمم
  • 167:11 - 167:15
    هموني که توي دستته
    خودکار ويروس
  • 167:19 - 167:20
    آقاي ونگدو؟
  • 167:20 - 167:22
    چطوري، چاتور؟
  • 167:22 - 167:24
    س مثل سيب، ت مثل توپ
  • 167:28 - 167:29
    س مثل سرويس شدن
  • 167:36 - 167:40
    رو دستم بلند شدي، رانچو
    منظورم، آقاي ونگدو
  • 167:41 - 167:42
    بالاخره من رو زدي زمين
    خيلي خوبي
  • 167:43 - 167:47
    اميدوارم مسائل شخصي
    توي امضاي اين قرارداد تأثيري نداشته باشه
  • 167:48 - 167:51
    هي چاتور: کونم رو ببوس
  • 167:51 - 167:53
    من فقط شوخي ميکردم، مرد
  • 167:54 - 167:58
    در اعماق درونت
    من ميدونستم که چيزهاي خوبي هست
  • 167:59 - 168:00
    اِي بلاخورده
  • 168:01 - 168:03
    نه جدا، قسم ميخورم
  • 168:03 - 168:05
    رانچو: 100، چاتور: صفر
  • 168:05 - 168:07
    تو بردي، من باختم
    باور نميکني؟
  • 168:09 - 168:10
    يکدفعه نگوزه
  • 168:10 - 168:14
    سرورم، شما بهتريني
    اين پيشنهاد بي ارزش ما را بپذير
  • 168:15 - 168:17
    نصيحت رايگان، آقاي ونگدو
    به خاطر جونت فرار کن
  • 168:21 - 168:25
    رانچو، من شغلم رو از دست ميدم، مرد
    من بچههاي کوچيک دارم
  • 168:26 - 168:28
    اعلي حضرت گورو رانچهاد
    خيلي معروف شد
  • 168:28 - 168:33
    دنبال برتري برو، موفقيت تو رو شکار ميکنه
    شلوارتم بايد دربياري
  • 168:34 - 168:39
    هماهنگ شده توسط
  • 168:40 - 168:50
    Mehdi M2
Title:
HD + Sub : 3 Idiots - The best movie for life [multisub]
Description:

more » « less
Video Language:
Sinhala
Duration:
02:51:08

Persian subtitles

Revisions