< Return to Video

یک مکنده‌ی دود و آلودگی و دیگر طرح های شهر جادویی

  • 0:01 - 0:03
    این ستارههای شبرنگ کوچک که روی سقف
    اتاقتان بودند را
  • 0:03 - 0:06
    از زمانی که یک دختر یا پسر کوچک
    بودید را به خاطر دارید؟
  • 0:06 - 0:07
    بله؟
  • 0:07 - 0:09
    نور است.
  • 0:09 - 0:10
    نور خالص.
  • 0:10 - 0:12
    فکر کنم از وقتی ۵ ساله بودم
  • 0:12 - 0:13
    زیادی به آنهاخیره میشدم؟
  • 0:13 - 0:15
    خیلی زیباست:
  • 0:15 - 0:17
    بدون پرداخت هیچ هزینهای،
    بدون نیاز به نگهداری.
  • 0:18 - 0:19
    همیشه اونجاست.
  • 0:19 - 0:21
    خُب دوسال پیش، ما به آزمایشگاه
    برگشتیم،
  • 0:21 - 0:23
    و زمان تابش و نور آن را به کمک متخصصان
  • 0:23 - 0:25
    این حرفه افزایش دادیم.
  • 0:25 - 0:28
    و همزمان یک درخواست از این فرد--
  • 0:28 - 0:31
    ونگوک، همان انجمن ونگوک معروف
    دریافت کردیم --
  • 0:31 - 0:35
    که میخواستند سالگرد ۱۲۰ سالگیشان را
    درهلند جشن بگیرند.
  • 0:35 - 0:37
    آنها سراغ من آمدند و پرسیدند،
  • 0:37 - 0:41
    «میتوانی فضایی درست کنی که
    حس زنده بودن او( ونگوگ)
  • 0:41 - 0:42
    دوباره در هلند ایجاد شود؟»
  • 0:42 - 0:44
    و من این سوال را خیلی دوست
    داشتم،
  • 0:44 - 0:45
    پس،
  • 0:45 - 0:48
    یجورایی ما شروع کردیم به وصل کردن
    این دو جهان متفاوت.
  • 0:49 - 0:50
    مغز من اینطوری کار میکند،
  • 0:50 - 0:51
    ضمناً.
  • 0:52 - 0:53
    (صدای خنده)
  • 0:53 - 0:55
    دوست دارم یک ساعت مداوم
    این کار را انجام دهم
  • 0:55 - 0:56
    اما بالاخره --
  • 0:56 - 0:57
    (صدای خنده)
  • 0:57 - 0:59
    و این نتیجهای است که بدست آوردیم:
  • 0:59 - 1:02
    مسیری دوچرخه سواری که در طور روز با
    نور خورشید شارژ میشود
  • 1:02 - 1:04
    و در شب تا حداکثر هشت ساعت میدرخشد.
  • 1:04 - 1:05
    (صدای تشویق)
  • 1:05 - 1:06
    ممنون.
  • 1:06 - 1:11
    با اشاره به آیندهای که میبایست بیشتر
    انرژی دوست باشد
  • 1:11 - 1:12
    و وصل کردنش به زمینهای محلی
  • 1:12 - 1:16
    که ونگوگ در واقع در سال ۱۸۸۳ روی آنها
    راه رفته و زندگی کرده.
  • 1:16 - 1:19
    و شما بدون نیاز به بلیط و رایگان هرشب
    میتوانید به آنجا بروید.
  • 1:19 - 1:22
    مردم زیبایی دوچرخه سواری در یک شب پرستاره
    را تجربه میکنند،
  • 1:22 - 1:24
    و به انرژی سبز و ایمن آن فکر میکنند.
  • 1:25 - 1:28
    من میخواهم فضاهایی را بسازم که مردم
    بتوانند دوباره احساس ارتباط کنند.
  • 1:29 - 1:32
    و این یک جوراهایی عالی بود
    که این پروژهها را
  • 1:32 - 1:35
    با صنعت و کمپانی های زیر-ساخت، به انجام
    برسانیم.
  • 1:35 - 1:37
    پس وقتی این شیخ های قطری شروع کردند
    به زنگ زدن:
  • 1:37 - 1:39
    «۱۰ کیلومتر آن چقدر میشود؟»
  • 1:39 - 1:40
    (صدای خنده)
  • 1:40 - 1:42
    آره، واقعاً، عجیبترین تماسی است که
    میتوانید دریافت کنید.
  • 1:42 - 1:44
    اما شگفت انگیز است
  • 1:44 - 1:47
    که این از آن چیزهای خاص برای داشتن نیست.
  • 1:47 - 1:50
    من فکر میکنم این نوع از تفکرات خلاقانه
    این شکل از ارتباطات --
  • 1:50 - 1:52
    این اقتصاد جدید است.
  • 1:52 - 1:54
    انجمن اقتصاد جهانی، یک خانهی فکر در ژنو،
  • 1:54 - 1:57
    مصاحبهای با تعداد زیادی از افراد باهوش
  • 1:57 - 1:58
    از سرتاسر دنیا داشتند،
  • 1:58 - 2:03
    و پرسیدند،«۱۰ مهارت برتری که من و شما برای
    موفقیت نیاز داریم، چه چیزهایی هستند؟»
  • 2:03 - 2:05
    و جالب این که، چیزی که شما اینجا
    میبینید:
  • 2:05 - 2:08
    فقط دربارهی پول نیست
  • 2:08 - 2:11
    یا حرفهای بودن در ++C،
  • 2:11 - 2:14
    اگرچه باید قبول کنم که داشتن این مهارتها
    خیلی خوب است.
  • 2:14 - 2:16
    اما به شماره سه دقت کنید، خلاقیت؛
  • 2:16 - 2:18
    شماره دو، تفکرات حیاتی؛
  • 2:18 - 2:21
    شماره یک، حل مسائل پیچیده --
  • 2:21 - 2:26
    همهی جیزهایی که یک ربات یا یک کامپیوتر
    در انجام دادن آن واقعاً بد است.
  • 2:27 - 2:30
    و این خیلی من را امیدوار و خوشبین برای
    یک دنیای جدید،
  • 2:30 - 2:33
    که ما در این دنیای فرا پیشرفته زندگی
    خواهیم کرد،
  • 2:33 - 2:35
    مهارتهای انسانی ما --
  • 2:35 - 2:36
    میل ما برای یکدلی،
  • 2:36 - 2:38
    حس کنجکاویمان،
  • 2:38 - 2:40
    میل ما به زیبایی --
  • 2:40 - 2:42
    بیشتر به آنها ارج داده خواهد شد،
  • 2:42 - 2:46
    و در دنیایی زندگی خواهیم کرد که خلاقیت
    سرمایه واقعی ما باشد.
  • 2:47 - 2:49
    و یک پروسهی خلاقانه مانند آن --
  • 2:49 - 2:51
    نمیدانم برای شما چگونه است،
  • 2:51 - 2:54
    اما در مغز من، همیشه با یک سوال
    شروع میشود:
  • 2:54 - 2:55
    چرا؟
  • 2:56 - 2:58
    چرا عروس دریایی از خود نور ساطع میکند؟
  • 2:58 - 3:00
    یا یک کرم شبتاب؟
  • 3:00 - 3:02
    چرا آلودگی را پذیرفتیم؟
  • 3:02 - 3:04
    این هم از اتاق من در سه سال پیش در پکن.
  • 3:04 - 3:06
    عکس سمت چپ یک روز خوب را نشان میدهد --
    شنبه.
  • 3:07 - 3:09
    میتوانم ماشینها، مردم، پرندگان را ببینم؛
  • 3:09 - 3:11
    زندگی در این شهر متراکم خوب به نظر میآید.
  • 3:11 - 3:13
    و در عکس سمت راست --
  • 3:13 - 3:15
    یا خود خدا.
  • 3:15 - 3:17
    آلودگی -- لایههایی کامل.
  • 3:17 - 3:20
    حتی نمیتوانم سمت دیگری از شهر را ببینم.
  • 3:20 - 3:22
    و این عکس من را بسیار ناراحت کرد.
  • 3:22 - 3:25
    این آیندهی درخشانی نیست که ما اینجا
    در تد داریم متصور میشویم --
  • 3:25 - 3:26
    این ترسناک است.
  • 3:26 - 3:28
    ما پنج یا شش سال کمتر زندگی میکنیم؛
  • 3:28 - 3:30
    کودکان در شش سالگی سرطان ریه میگیرند.
  • 3:31 - 3:33
    و بطور عجیب و زیبایی،
  • 3:33 - 3:37
    من، در این لحظه، توسط این دود پکن
    مسحور شدم.
  • 3:38 - 3:41
    و دولتهای سرتاسر جهان در حال جنگ با این
    دود غلیظ هستند،
  • 3:41 - 3:44
    اما من میخواستم چیزی در آنِ واحد بسازم.
  • 3:44 - 3:48
    پس تصمیم گرفتیم که بزرگترین مکندهی دود و
    آلودگی
  • 3:48 - 3:49
    در جهان را بسازیم.
  • 3:49 - 3:51
    این، آلودگی هوا را میمکد، تمیزش میکند
  • 3:51 - 3:53
    و بعد آنرا میدمد.
  • 3:53 - 3:54
    ما اولین نمونه را ساختیم.
  • 3:55 - 3:58
    و آن سیهزار متر مکعب هوا رادر هر ساعت
    میمکید،
  • 3:58 - 4:01
    و در سطح نانو آنرا تمیز میکرد --
    ذرات جامد و معلق PM۲.۵ و PM۱۰ --
  • 4:01 - 4:03
    با استفاده از الکتریسیته خیلی کم،
  • 4:03 - 4:06
    و سپس با دمیدن هوای تمیز،
  • 4:06 - 4:11
    ما پارکها و زمینهای بازی داشتیم که
    ٪۵۵ تا ۷۵٪ نسبت به
  • 4:11 - 4:13
    بقیه شهر، تمیزتر بودند.
  • 4:13 - 4:15
    (صدای تشویق)
  • 4:15 - 4:16
    بله!
  • 4:16 - 4:18
    (صدای تشویق)
  • 4:18 - 4:20
    و هر ماهی یکبار یا بیشتر،
  • 4:21 - 4:24
    مانند یک سفینه فضایی باز میشود --
  • 4:24 - 4:27
    مانند مرلین مونرو با یک --
    بیخیال، خودتان میدانید.
  • 4:27 - 4:28
    بهرحال.
  • 4:28 - 4:29
    (صدای خنده)
  • 4:29 - 4:31
    بنابراین...
  • 4:31 - 4:33
    این همان چیزهایی بودند که صید کردیم.
  • 4:33 - 4:35
    این دود غلیظ پکن است.
  • 4:36 - 4:37
    این الان در ریههای ماست.
  • 4:37 - 4:41
    اگر کنار بزرگراه زندگی کردن به دود کردن
    روزی ۱۷ نخ سیگار میماند.
  • 4:41 - 4:42
    به نظرتان ما دیوانهایم؟
  • 4:42 - 4:44
    کی ما جواب بله به آن دادیم؟
  • 4:44 - 4:47
    و ما سبد، سبداز این مواد حال بهم زن در
    استودیوی
  • 4:47 - 4:49
    خودمان داشتیم،
  • 4:49 - 4:52
    و در یک دوشنبه صبح، باهم گفتگو میکردیم،
    و میگفتیم،
  • 4:52 - 4:55
    «لعنتی، چکار باید باهاش کنیم؟
    میتوانیم پرتابش کنیم؟»
  • 4:55 - 4:56
    مثل ، «کمک!»
  • 4:56 - 4:58
    و در نهایت فهمیدیم: نه، نه، نه، نه، نه،
    نه --
  • 4:58 - 4:59
    پسماندی نباید باشد.
  • 4:59 - 5:02
    پسماند یکنفر باید غذای دیگری باشد.
  • 5:02 - 5:05
    پس، اینجا، اگر ممکن است به همه نشان بدهید.
  • 5:05 - 5:06
    توی قهوهات نریزی.
  • 5:06 - 5:07
    (صدای خنده)
  • 5:07 - 5:11
    و ما فهمیدیم که ۴۲ درصد از این ماده از
    کربن ساخته شده،
  • 5:11 - 5:13
    و کربن، البته، تحت فشار زیاد،
  • 5:13 - 5:14
    فکرکنم گرفتین...
  • 5:15 - 5:16
    الماس.
  • 5:16 - 5:20
    پس با الهام از این قضیه، ما آن را ۳۰ دقیقه
    کمپرس کردیم --
  • 5:20 - 5:22
    (صدای فشرده شدن)
  • 5:22 - 5:24
    و حلقههایی بدون آلودگی ساختیم.
  • 5:24 - 5:25
    (صدای خنده)
  • 5:25 - 5:27
    و با پخش کردن آن -- اره، واقعاً!
  • 5:27 - 5:28
    و با خریدن یک حلقه،
  • 5:28 - 5:31
    شما ۱٫۰۰۰ متر مکعب هوای پاک به شهر،
  • 5:31 - 5:33
    توسط آن سازهها هدیه میدهید.
  • 5:33 - 5:34
    (صدای تشویق)
  • 5:34 - 5:35
    یکی اینجا دارم --
  • 5:35 - 5:36
    (صدای تشویق)
  • 5:36 - 5:39
    یک مکعب کوچولوی معلق.
  • 5:40 - 5:41
    این را به شما میدهم.
  • 5:41 - 5:44
    نگران نباشید، نمیخواهم پیشنهاد
    ازدواج بدهم.
  • 5:44 - 5:45
    (صدای خنده)
  • 5:45 - 5:46
    الان دیگر مشکلی نداریم؟
  • 5:46 - 5:47
    میتوانید به بقیه نشان دهید.
  • 5:47 - 5:51
    و ما این را آنلاین برای فروش گذاشتیم --
    کمپین crowdfunding، kickstarter.
  • 5:51 - 5:53
    و مردم شروع به پیش خرید آنها کردند،
  • 5:53 - 5:55
    اما مهمتر از آن پیش پرداخت هزینهی آنها
    بود.
  • 5:55 - 5:59
    بنابراین، بودجهای که از ساخت جواهر
    بدست آوردیم به ما کمک کرد،
  • 5:59 - 6:00
    تا اولین سازه را بسازیم.
  • 6:01 - 6:02
    و خیلی قدرتمند بود.
  • 6:02 - 6:05
    بنابراین پسماند فعال کننده، ما را توانمند
    ساخت.
  • 6:05 - 6:07
    همچنین بازخوردهایی که از جامعه گرفتیم --
  • 6:07 - 6:09
    این عروسی یک زوج هندی است،
  • 6:09 - 6:11
    که او از آن خانم با حلقهی غیرآلوده
    خواستگاری کرد.
  • 6:11 - 6:12
    به مانند نشانی از زیبایی،
  • 6:12 - 6:14
    نشانی از امید.
  • 6:14 - 6:16
    و خانم جواب مثبت داد.
  • 6:16 - 6:18
    (صدای خنده)
  • 6:18 - 6:21
    بدلایل کثیری، من این عکس را بسیار
    دوست دارم.
  • 6:21 - 6:23
    (صدای خنده)
  • 6:23 - 6:25
    همین الان، این پروژه در سرتاسر چین دارد
    سفر میکند،
  • 6:25 - 6:28
    که در واقع با پشتیبانی دولت مرکزی چین،
    این امر میسر شد.
  • 6:28 - 6:31
    بنابراین اولین هدف ما فراهم کردن پارکهای
    محلی با هوایی پاک،
  • 6:31 - 6:33
    که خیلی خوب دارد کار میکند --
  • 6:33 - 6:36
    ۵۵ الی ۷۵ درصد هوای پاکتر.
  • 6:36 - 6:37
    و همزمان با آن،
  • 6:37 - 6:38
    ما با سمنها،
  • 6:38 - 6:40
    فرماندارها، دانشآموزان،
  • 6:40 - 6:41
    با اهالی فناوری
  • 6:41 - 6:42
    هم گروه شدهایم
  • 6:42 - 6:45
    که به آنها بگوییم "هی، چجوری میتونیم
    کل شهر را از آلودگی پاک کنیم؟"
  • 6:45 - 6:47
    همهاش درباره رویای هوای پاک است.
  • 6:47 - 6:50
    کارگاه برگزار میکنیم. ایدههای جدید سر در
    میاورند.
  • 6:50 - 6:52
    این دوچرخههای بدون آلودگی که -- من
    هلندیم، درسته؟
  • 6:52 - 6:55
    من این "DNA دوچرخه" را جایی در بدنم دارم.
  • 6:55 - 6:56
    و همچنان که هوای آلوده را میمکد،
  • 6:56 - 6:58
    تمیز و آن را آزاد میکند،
  • 6:58 - 7:00
    توی جنگ در برابر ماشین،
  • 7:00 - 7:01
    به امید جشن پیروزی دوچرخه.
  • 7:01 - 7:06
    و الان، به اصطلاح روی نوعی "معامله دوطرفه"
    کار میکنیم،
  • 7:06 - 7:09
    که میگوید، «سازههای تمیز کننده، حلقه های
    بدون آلودگی.»
  • 7:09 - 7:11
    طرف صحبت ما شهرداران و فرمانداران
    جهان است، ما
  • 7:11 - 7:16
    به آنها میگوییم، «ما میتوانیم یک کاهش
    نسبی آلودگی را بین
  • 7:16 - 7:18
    ۲۰ تا ۴۰ درصد تضمین کنیم.
  • 7:18 - 7:20
    لطفاً همین الان اینجا را امضاء کنید.»
  • 7:20 - 7:21
    بله؟
  • 7:21 - 7:22
    (صدای تشویق)
  • 7:23 - 7:24
    ممنونم.
  • 7:24 - 7:26
    (صدای تشویق)
  • 7:26 - 7:30
    پس همهاش دربارهی ارتباط بین تکنولوژی
    جدید و تفکر خلاقانه است.
  • 7:30 - 7:32
    و اگر شما شروع به فکرکردن درباره
    آن کنید،
  • 7:32 - 7:35
    چیزهای خیلی زیادی هست که بتوانید تصور
    کنید،
  • 7:35 - 7:36
    خیلی کارها میتوانید انجام دهید.
  • 7:36 - 7:40
    داریم روی زمینهای رقصی کار میکنیم
    که هنگامی که شما روی آن میرقصید
  • 7:40 - 7:41
    الکتریسیته تولید میکند.
  • 7:41 - 7:43
    ما آن را در سال ۲۰۰۸ طراحی کردیم.
  • 7:43 - 7:45
    این، هشت یا نه میلیمتر جابجا میشود،
  • 7:45 - 7:47
    و ۲۵ وات برق تولید میکند.
  • 7:47 - 7:51
    و این برقی که تولید میکنیم برای نورپردازی
    یا سکوی دی.جی مورد استفاده قرار میگیرد.
  • 7:51 - 7:54
    بعضی از پایداریها به معنای کار بیشتر است،
  • 7:54 - 7:55
    نه به معنای کار کمتر.
  • 7:55 - 7:57
    اما همچنین در مقیاسی بزرگتر،
  • 7:57 - 8:00
    هلند، جایی که ازش میآیم، ما زیر سطح دریا
    زندگی میکنیم.
  • 8:00 - 8:03
    بنابراین بخاطر همین زیباییها --
  • 8:03 - 8:08
    سد دریابند به مسافت ۳۲ کیلومتر که بوسیله
    دست در سال ۱۹۳۲ ساخته شده.
  • 8:08 - 8:10
    ما با آب زندگی میکنیم،
  • 8:10 - 8:12
    با آب میجنگیم،
  • 8:12 - 8:14
    سعی میکنیم هارمونی آنرا پیدا کنیم،
  • 8:14 - 8:16
    اما گاهی اوقات فراموش میکنیم.
  • 8:16 - 8:18
    و درنهایت، ما "waterlicht" را ساختیم،
    ( لامپهایی که با برخورد با اب روشن میشوند)
  • 8:18 - 8:20
    ترکیبی از الایدیها و لنزها،
  • 8:20 - 8:23
    که سطوح بالاتری از آب که باید باشندرا،
    نشان میدهد --
  • 8:23 - 8:24
    تغییر دنیا --
  • 8:25 - 8:26
    اگر ما بایستیم.
  • 8:26 - 8:29
    اگر، امروز، همهی ما به خانههایمان برویم
    و بگوییم،
  • 8:29 - 8:32
    « به من چه، یک نفر دیگر
    این کار خواهد کرد،ن
  • 8:32 - 8:34
    یا منتظر دولت یا هر کسی بمانیم.
  • 8:34 - 8:35
    میدانید، ما آن را انجام نخواهیم داد.
  • 8:36 - 8:37
    اشتباه است.
  • 8:37 - 8:39
    ما اینرا در مکانهای عمومی در سراسر جهان
    قرار دادیم.
  • 8:39 - 8:41
    هزاران نفر از مردم را میبینید.
  • 8:41 - 8:42
    (صدای تشویق)
  • 8:42 - 8:43
    ممنونم.
  • 8:44 - 8:48
    تو خیلی زیبایی، تو خیلی زیبایی.
    این برای یک طراح اصلاً خوب نیست.
  • 8:48 - 8:50
    پس هزاران نفر از مردم را میبینید،
  • 8:50 - 8:51
    و بعضی از آنها، واقعاً، ترسیده بودند.
  • 8:52 - 8:55
    آنها رفتند؛ آنها در سال ۱۹۵۳ سیل را
    تجربه کرده بودند.
  • 8:55 - 8:56
    و بقیه نیز مبهوت شده بودند.
  • 8:56 - 8:58
    آیا میتوانیم شهرهای شناور بسازیم؟
  • 8:58 - 9:02
    آیا میتوانیم از جزر و مد الکتریسیته
    تولید کنیم؟
  • 9:02 - 9:05
    به همین جهت فکر میکنم که باید آزمایشاتی
    را طراحی کنیم --
  • 9:05 - 9:07
    آزمایشاتی مشترک --
  • 9:07 - 9:10
    جائیکه مردم توسط یک رویا، توسط یک آینده
    احساس ارتباط کنند
  • 9:10 - 9:12
    و ممکنها را به ورطهی عمل بیاورند.
  • 9:13 - 9:14
    در عین حال،
  • 9:14 - 9:19
    میدانید، چیزهایی شبیه این -- راحت
    نیستند، درسته؟
  • 9:19 - 9:20
    یک جور کشاکش و تقل است.
  • 9:20 - 9:22
    و چیزی که من در زندگیام تجربه کردم
  • 9:22 - 9:24
    اینه که، خیلی از مردم میگویند که نوآوری
    میخواهند،
  • 9:24 - 9:27
    و جلوتر و جدید بودن و آینده را میخواهند.
  • 9:27 - 9:30
    اما لحظهای که یک ایدهی جدید را به آنها
    ارائه میکنید،
  • 9:30 - 9:34
    یک جور تمایل عجیب وجود دارد که به هر
    ایدهای جوابی را بدهند
  • 9:34 - 9:37
    که با دو کلمه شروع میشود.
  • 9:37 - 9:39
    آنها چیاند؟
  • 9:39 - 9:40
    (حدس و گمان مخاطبان)
  • 9:40 - 9:42
    نه، "چقدر؟" نه، این بیشتر آزاردهنده است.
  • 9:42 - 9:43
    (صدای خنده)
  • 9:43 - 9:44
    کلمات چیاند، بچهها؟
  • 9:44 - 9:47
    یا شما واقعاً مردم خوشبختی هستین؟
    این خیلی خوب است.
  • 9:47 - 9:48
    "آره، اما." خیلی خوب.
  • 9:48 - 9:52
    "آره، اما: این خیلی گران است، خیلی ارزان
    است، خیلی سریع است، خیلی کند است،
  • 9:52 - 9:55
    خیلی زیباست، خیلی زشت است، هیچگاه تمام
    نمیشوند، همچنان هم وجود دارند."
  • 9:55 - 9:58
    همه چیز را درمورد یک پروژه مشابه در
  • 9:58 - 9:59
    چنین هفتهای شنیدم.
  • 9:59 - 10:01
    و واقعاًً خیلی خیلی من را آزار داد.
  • 10:01 - 10:05
    کمی از موهایم جو-گندمی شد، و شروع کردم به
    پوشیدن لباس مشکی مانند یک معمار واقعی.
  • 10:05 - 10:07
    (صدای خنده)
  • 10:07 - 10:11
    و یک روز صبح بلند شدم و گفتم، "دان، بس کن.
  • 10:11 - 10:12
    این داره تورو به زیر میکشه.
  • 10:12 - 10:14
    باید یه کاری باهاش بکنی.
  • 10:14 - 10:17
    مانند یک عنصر یا یک ترکیب
    از آن استفاده کن."
  • 10:17 - 10:19
    و بنابراین تصمیم گرفتیم که بسازیم،
  • 10:19 - 10:23
    که صندلی معروف "آره، اما" را درک کنیم.
  • 10:23 - 10:26
    (صدای خنده)
  • 10:26 - 10:30
    و این یک صندلی است که توسط فریسو کرامر
    طراحی شده، یک طرح هلندی.
  • 10:30 - 10:33
    اما ما کمی آنرا "به روز" کردیم،
  • 10:33 - 10:35
    به اصطلاح، "کمی دستکاریاش" کردیم.
  • 10:35 - 10:38
    ما یک دستگاه تشخیص صدای کوچک درست همینجا
    قرار دادیم.
  • 10:39 - 10:42
    پس وقتیکه شما روی صندلی مینشینید،
  • 10:42 - 10:45
    و آن دو کلمهی وحشتناک را به زبان میاورید،
  • 10:45 - 10:50
    نابودکنندهی خلاقیت، کلمات کوچک آزار
    دهنده --
  • 10:50 - 10:51
    (صدای خنده)
  • 10:51 - 10:52
    شما کمی --
  • 10:52 - 10:54
    (صدای خنده)
  • 10:54 - 10:56
    اما کاملاً قوی،
  • 10:56 - 10:59
    شوک الکتریکی کوچکی به پایین کمر شما
    وارد میکند.
  • 10:59 - 11:00
    (صدای خنده)
  • 11:00 - 11:01
    (صدای تشویق)
  • 11:01 - 11:02
    و --
  • 11:02 - 11:03
    (صدای تشویق)
  • 11:03 - 11:05
    و واقعاً جواب میدهد؛ آره، واقعاً.
  • 11:05 - 11:08
    بعضی از مشتریها مارا تنها گذاشتند،
    آنها واقعاً عصبی شدند.
  • 11:08 - 11:10
    خوشبختانه، خوبهایشان ماندند.
  • 11:10 - 11:12
    و، البته، خودمان هم از آن استفاده میکنیم.
  • 11:12 - 11:16
    اما آقایان و خانمها، بیاید نترسیم.
  • 11:16 - 11:17
    بیاید کنجکاو باشیم، نه؟
  • 11:17 - 11:20
    و، میدانید، این روزها با گشتن در تد
  • 11:20 - 11:22
    و گوش دادن به دیگر سخنرانان
  • 11:22 - 11:24
    و دریافت کردن حس جمعیت،
  • 11:24 - 11:28
    من را به یاد این سخنِ نویسندهی کانادایی،
    مارشال مک لوهان، میاندازد،
  • 11:28 - 11:30
    که میگفت،
  • 11:30 - 11:32
    "در فضاپیمایی به نام زمین،
  • 11:32 - 11:34
    هیچ مسافری وجود ندارد.
  • 11:34 - 11:36
    و همهی ما خدمهی آن هستیم."
  • 11:37 - 11:39
    و من فکر میکنم که این خیلی زیباست.
  • 11:39 - 11:41
    این بسیار زیباست!
  • 11:41 - 11:43
    ما فقط مصرف کننده نیستیم؛ انجام دهنده نیز
    هستیم:
  • 11:43 - 11:44
    تصمیم میگیریم،
  • 11:44 - 11:45
    اختراعات جدید میسازیم،
  • 11:45 - 11:47
    رویاهای جدید میسازیم.
  • 11:47 - 11:48
    و من فکر میکنم
  • 11:48 - 11:52
    اگر سعی کنیم که این نوع از تفکر را بیشتر
    جا بیاندازیم
  • 11:52 - 11:54
    از همین امروز،
  • 11:55 - 11:57
    همچنان جهانهای جدیدی برای کشف
    خواهیم داشت.
  • 11:59 - 12:00
    بسیار خوب، ممنونم.
  • 12:00 - 12:02
    (صدای تشویق)
  • 12:02 - 12:03
    ممنونم.
  • 12:03 - 12:05
    (صدای تشویق)
Title:
یک مکنده‌ی دود و آلودگی و دیگر طرح های شهر جادویی
Speaker:
دن رزگارد
Description:

دن رزگارد از تکنولوژی و تفکر خلاقانه برای تولید طرح‌های انرژی دوست و تخیلی استفاده می‌کند. او آخرین پروژه هایش را ارائه می‌دهد -- از یک مسیر دوچرخه در آیندهوون، جایی که او آن را "شب پرستاره" تفسیر می‌کند و مردم را وادار به تفکر درباره انرژی سبز آن می‌کند، تا پکن، جایی که او یک مکنده‌ی دود ساخت تا هوای پارک‌های محلی را تمیز کند، و زمین رقصی که برق مورد نیاز سکوی دی‌جی را فراهم می‌کند. شما را به دیدن و آشنایی با دیدگاه روزگارد از آینده‌ای که خلاقیت سرمایه‌ی واقعی آن است، دعوت می‌کنیم.

more » « less
Video Language:
English
Team:
closed TED
Project:
TEDTalks
Duration:
12:18

Persian subtitles

Revisions Compare revisions