-
(نیمه زنگ)
-
(زنگ)
-
تای عزیز،
-
به نظر میرسد که ما این هفته روی
جوانبِ محفاظت از خشم کار میکنیم.
-
این یک نوجوان است که میپرسد:
-
تای عزیز، آیا هیچگاه
توانستهای که آرام شوی
-
و به شخصی که کاملاً خود را
در خشم و غضب باخته کمک کنی.
-
تای با موفقیت توانسته است با چندین نفر
-
که از او غضبناک شدهاند کنار بیاید
-
یا از روی حسادت و یا برداشت اشتباه.
-
و گاهی اوقات خیلی طول میکشد
-
که یک شخص آرام بگیرد و تغییر کند.
-
آ...
-
اینطور آدمها در بین
روحانیون نیز پیدا میشوند
-
و در میان... افراد عادیِ جامعه.
-
و روش تای بسیار ساده است:
-
اینکه به حمله یا توهین پاسخی ندهی.
-
هیچوقت به توهین یا حمله پاسخ نده،
-
حتی سعی نکن که توجیه کنی.
-
سکوت کامل.
-
او سعی بر توجیه کردن خود نکرد
-
یا اینکه کاری انجان دهد
-
چون ممکن است این کار
-
دیگری را بیشتر عصبانی کند و غیره.
-
پس دم و بازدم بگیر و قبول کن
-
و پاسخی نده... عکسالعمل نشان نده.
-
و آنگاه تای میتواند حتی بهتر عمل کند
-
چرا که چند روز یا چند ماه بعد
-
میتواند نامهای برای عشق به او بنویسد.
-
او چندین بار این کار را کرده است.
-
کسی به تو خیانت میکند،
-
باعث میشود که خیلی رنج بکشی
-
و به جمع همراهانت خیلی آزار میرساند.
-
و با این حال تو قادری
-
به او نامهٔ زیبایی بفرستی،
-
که به او کمک کنی کمتر درد بکشد
-
گاهی اوقات زمان لازم است
-
که فردی کمتر درد بکشد و
-
اینکه... خشمش فروکش کند،
-
اما این همیشه مؤثر است.
-
میدانی ما در ویتنام
-
یک جامعهٔ زیبا داشتیم،
-
یک مرکز تمرین به نام «Prajna».
-
حدود ۴۰۰ راهب جوان آنجا بودند
-
و آنجا زندگی و تمرین میکردند.
-
و آنها انرژی زیادی تولید کردند
-
انرژی همآهنگی و برادری و...
-
و صلح.
-
و افراد معمولی (غیر روحانی)
زیادی به آنجا آمدند
-
و با ما تمرین کردند.
-
این محل در فراز
منطقهٔ کوهستانیای است.
-
ولی با این حال روزهایی بود که
-
پنج هزار فرد جوان آنجا میآمدند
و تمرین میکردند
-
در یک گردهمایی ۵ با ۶ روزه
-
و آنها تحول مییافتند.
-
یک حرکت بزرگی بود.
-
مردم خیلی هیجان داشتند.
-
ولی در کشوری مانند ویتنام
-
این حرکت امنی برای...
-
کسانی که کشور را اداره میکنند نیست.
-
آنها از چیزی که بسیار
نیرومند است میترسند.
-
میترسند که نتوانند
آن را کنترل کنند.
-
بنابراین تلاش کردند تا
-
آن مرکز تمرین را از بین ببرند.
-
و راهبان و راهبههای جوان ما
-
سعی کردند تا با همدردی مقابله کنند،
-
خودداری از خشونت
بیش از یک سال و نیم.
-
و در نهایت ما دیگر
نتوانستیم مقابله کنیم
-
چونکه آنها آدمهای ستیزهجویی را
-
به مرکز ما فرستادند.
-
آنها تخریب کردند، سوزاندند، حمله کردند.
-
برق را قطع کردند.
-
آب را قطع کردند.
-
داد و بیداد کردند.
-
توهین کردند.
-
آنها هزاران نفر را سازماندهی کردند
-
تا به آنجا بیایند و پرخاش کنند
-
و تخریب کنند و از بین ببرند.
-
و بالاخره ما مجبور شدیم...
آن مکان را ترک کنیم
-
و به معبد دیگری
-
در آن ناحیه پناه آوردیم.
-
ولی آنها همچنان فشار آوردند
-
تا اینکه ما مجبور به ترک آن محل شدیم.
-
بسیاری از این راهبان و راهبههای جوان
-
در تایلند پناهنده هستند،
-
در آلمان، فرانسه، آمریکا.
-
و ما توانستیم کسانی که...
-
که...
-
سعی به تخریب آن محل
داشتند را شناسایی کنیم.
-
تای به آنها پیغامی فرستاده
-
که ما از آنها بیزار نیستیم
-
چرا که آنها... احتمال دارد که آنها
-
قربانی نگرش غلط خود بودهاند
-
که میتوانسته به ترسشان دامنه زده باشد
-
و همچنین به خشمشان.
-
و... پیروان تای در ویتنام
-
کتابهای تای را برای آنها
به عنوان هدیه فرستادهاند.
-
پاسخ دادن با عشق به ستیزهجویی
و خشم کاری امکانپذیر است.
-
و این روشی است که
ما همیشه... دنبال میکنیم:
-
پاسخ دادن
-
با همدردی
-
و درک،
-
پاسخ دادن به ستیزهجویی،
سوء تفاهم، و غیره.
-
در طول زمانی که تای...
-
مدرسه جوانان برای خدمت
به جامعه را سازماندهی کرد،
-
ما صدها فرد جوان را استخدام کردیم،
-
کسانی که خود را وقف کردند،
-
روحانی با غیر روحانی،
-
که به حومه شهرها بروند و کمک
به قربانیان را سازماندهی کنند،
-
قربانیان جنگ
-
و فقرا،
-
سازماندهی از نظر...
سلامت... آموزش...
-
و رشد اقتصادی
-
و اینکه به کیفیت
زندگی بهبود ببخشند
-
در حومهها.
-
و بسیاری از ما سرکوب شدیم
-
بسیاری از ما در حین خدمت کشته شدیم.
-
چونکه در هنگام جنگ
-
نمیخواستیم به گروهی
-
از جنگجویان بپیوندیم.
-
ما میخواستیم هر دو طرف را قیول کنیم.
-
ما مصالحه و آرامش میخواستیم
-
به جای اینکه به جنگ ادامه دهیم.
-
برای این است که ما قربانی
-
سرکوبی به دست هر دو طرف شدیم
-
و ما همواره با همدردی پاسخ میدادیم.
-
هنگامی که آنها تعدادی از ما را کشتند
-
مراسم تشییع جنازهای برگذار کردیم.
-
و اعلام کردیم که:
-
ما از کسانی که ما را از
بین بردند متنفر نیستیم
-
چرا که میدانیم آنها قربانی...
-
برداشتهای غلطند که به
-
ترس و شک آنها دامنه زده است.
-
و ما این را آرزو میکنیم که
آنها چشمانشان را باز کنند و
-
ما را بهتر درک کنند.
-
قصد ما این نیست که به
آنها صدمهای وارد کنیم،
-
بلکه تنها این است که
به مردم کشور کمک کنیم،
-
به قربانیان جنگ، یتیمان
-
و مردم فقیر.
-
و... در ابتدا، سرکوبگری
-
ستیزهجویی ادامه یافت
-
اما بعداً،
-
این اعمال سرکوبگرانه کم شد.
-
اثراتی وجود دارد.
-
و این چیزی است که ما تجربه کردیم
-
در دههای که تمرین کردیم
-
و به ویتنام خدمت کردیم.
-
فکر میکنم کتابی که
خواهر Chan Kong نوشته است،
-
«یادگیری عشق حقیقی»
-
چند تا از این داستانها را بازگویی کرد.
-
شما میتوانید این کتاب را بخوانید.
-
و همچنین خواهر Chan Kong
-
مقالهای در کتاب داستان من،
«تازهکار»، چاپ کرده است.
-
و شما میتوانید
-
این کتاب را هم بخوانید...
-
که به تعدادی از این مسائل واقف شوید.
-
پس استفاده از همدردی، درک،
-
برای روبرویی با ستیزهجویی و سوء تفاهم
-
تمرین خوبی است
-
که... میتواند نتیجهآور باشد
-
اگر شما به اندازهٔ کافی صبور باشید
-
در آن تمرین.
-
و برخی از افرادی که با پلیس بودند
-
به گردهماییهای ما در تایلند آمدند و
-
حتی به Plum Village آمدند تا تمرین کنند.
-
این یک پیروزی برای هر دو است:
-
برای ما و برای آنها.
-
(نیمه زنگ)
-
(زنگ)