< Return to Video

Sincerely Yours, Hadi Falapishi | Art21 "New York Close Up"

  • 0:55 - 0:56
    می‌تونم این‌جا بشینم؟
  • 1:06 - 1:08
    هوای خوبیه، نه؟
  • 1:17 - 1:18
    سیگار می‌خواهی؟
  • 1:24 - 1:27
    فکر کنم اگه به پدرو مادرت بگی
    «من می‌خوام یک دلقک باشم»
  • 1:27 - 1:29
    «!جواب هست «وای نه
  • 1:31 - 1:35
    آیا ممکنه یکهنرمند هم بگه
  • 1:35 - 1:37
    «!وای نه، به اون سمت نرو» ‌‌
  • 1:42 - 1:45
    احتمال این هست
    که اگر کارت خنده دار یا طنز باشه
  • 1:46 - 1:48
    مردم کارت رو جدی نگیرند
  • 1:50 - 1:53
    ،هنرمندهای جدی به کنار
    اون‌ها اصلاً فکر نمی‌ کنند تو هنرمند هستی
  • 1:53 - 1:55
    فکر می‌کنند یک دلقک هستی
  • 2:02 - 2:05
    فکر می‌کنم این همون ترسی هست که
    من در یک مقطعی متوجه شدم
  • 2:06 - 2:09
    شاید داره من رو ازچیزی که
    می‌خواهم انجام بدهم باز می‌داره
  • 2:10 - 2:13
    با خودم گفتم
    «اگه من هم دلقک بشم چه اتفاقی می‌افته»
  • 2:17 - 2:20
    به عنوان یک هنرمند
    از هدف گرفتن خودت با دوربین یا به اشاره
  • 2:20 - 2:23
    .نمی‌تونی فرار کنی
  • 2:23 - 2:25
    می‌کنم این اشاره به خود رو اغراق کنم
  • 2:25 - 2:26
    و این اغراق باعث میشه بتونم
    که همه چیز دیگه رو
  • 2:26 - 2:29
    .در مورد جامعه اغراق کنم
  • 2:33 - 2:35
    با انجام این کار
    امیدوارم که این امکان رو فراهم کنم
  • 2:35 - 2:39
    که اثرِ من نه به عنوان خود من، بلکه به عنوان
    ،آنچه در اطراف من هست دیده بشه
  • 2:39 - 2:43
    .به عنوان تماشاگران این سیرک
  • 2:43 - 2:44
    [موسیقی]
  • 3:05 - 3:08
    این تنش رو دوست دارم
    که چه کسی می‌تونه حقیقت بیشتری بگه؟
  • 3:08 - 3:12
    آیا دلقکی که در سیرک هست
    می‌تونه جامعه رو نقد کنه؟
  • 3:12 - 3:16
    یا یک هنرمند جدی؟
    یا یک سیاستمدار جدی؟
  • 3:37 - 3:40
    وقتی به استودیوی من بیایید
    می‌بینید که کارهای متمایز
  • 3:40 - 3:43
    و بسیار مختلفی در کنار همدیگه
    .وجود دارند
  • 3:47 - 3:50
    موضوعی که
    در مورد نقاشی واقع گرایانه صدق می‌کنه
  • 3:50 - 3:52
    اینه که زمان زیادی می‌بره
    ،و کار فیزیکی سنگینی داره
  • 3:53 - 4:00
    .بر خلاف مراحل سریع در دنیای کارتونی
  • 4:00 - 4:02
    :این‌ها در دو مرحله‌ی مختلف زندگی می‌کنند
  • 4:02 - 4:03
    ،بسیار آهسته
    .بسیار سریع
  • 4:03 - 4:05
    ،با جزییات بسیار مفصل
  • 4:05 - 4:07
    .با جزییات بسیار مختصر
  • 4:07 - 4:09
    ،فوق العاده ماهرانه
  • 4:09 - 4:11
    و به طرزی ناشیانه
  • 4:11 - 4:13
    .در فرم کارتون
  • 4:15 - 4:19
    این نوع قیاس در تمام کارهای من پیداست
  • 4:19 - 4:20
    همیشه این حس وجود داره
  • 4:20 - 4:22
    که دو چیز با هم در تضاد اند
    دو انرژی وجود داره
  • 4:22 - 4:23
    برخورد دو چیز کاملاً متفاوت
  • 4:23 - 4:28
    .که در برابر هم مقاومت می‌کنند
  • 4:28 - 4:31
    و به این شکل، تأثیر چیزی که من
    .تولید می‌کنم ایجاد می‌شه
  • 4:34 - 4:39
    کار من سعی می‌کنه مقاومت کنه در برابر
    میلی در جامعه که شما رو یکی می‌بینه
  • 4:41 - 4:43
    .و شما رو یک شکل فرض می‌کنه
  • 4:44 - 4:47
    .و من نمی‌خوام اینطور باشه
  • 5:09 - 5:11
    سال ۱۳۸۷ در ایران زندگی می‌کردم
  • 5:11 - 5:14
    مسیر من در مسیر دیگه‌ای بود
  • 5:18 - 5:23
    وقتی در تهران بزرگ می‌شدم
    در سیستم آموزشی‌ای که گذرونده بودم
  • 5:23 - 5:24
    محدودیت هایی وجود داشت
  • 5:24 - 5:26
    چه کسی می‌تونی باشی
    چه کاری می‌تونی انجام بدی؟
  • 5:26 - 5:29
    تقریباً باید با اونچه که به شما داده می‌شد
    خوشحال بودید
  • 5:32 - 5:35
    منقرار بود مهندس هوافضا بشم
  • 5:37 - 5:40
    و یادم هست که عاشق
    سینما و فیلم‌سازی شدم
  • 5:44 - 5:47
    به فیلم‌سازهای ایرانی که
    فکر می‌کردم
  • 5:47 - 5:50
    تصور می‌کردم که
    چه‌طور می‌نویسند
  • 5:50 - 5:52
    و داستان ‌پردازی می‌کنند
  • 5:52 - 5:55
    و داستان های ما رو
    به خود ما بازگو می‌کنند
  • 6:01 - 6:02
    ،بعد متوجه شدم
    خدای من
  • 6:02 - 6:06
    دنیایی وجود داره حتی آزادتر از فیلم‌سازی
    .و اون دنیای هنرهای تجسمیه
  • 6:07 - 6:10
    اون لحظه بود که فهمیدم
    .می‌خواهم یک هنرمند تجسمی باشم
  • 6:14 - 6:15
    سیگار می‌خواهی؟
  • 6:16 - 6:17
    !بفرما
  • 6:22 - 6:26
    برات روشنش می‌کنم
  • 6:31 - 6:31
    چیزی که دوست دارم تصور کنم
  • 6:31 - 6:34
    اینه که هر چیزی که در استودیو می‌سازم
  • 6:34 - 6:36
    زنده می‌شه
  • 6:36 - 6:39
    و وقتی برای عموم به نمایش درمی‌آد
    بهش روح بخشیده می‌شه.
  • 6:41 - 6:42
    .وای، بد چیزیه
  • 6:44 - 6:45
    .وای، بد چیزیه
  • 6:50 - 6:52
    .برای سلامتیت مضره
  • 6:52 - 6:54
    [موسیقی]
  • 6:58 - 7:01
    برِیکِرز یکی از باشکوه ترین قصرهای نیوپورته
  • 7:04 - 7:08
    این قصر به موزه تبدیل شده
    و این اولین بار ه که داخلش
  • 7:08 - 7:12
    یک نمایشگاه معاصر برپا می‌شه
  • 7:12 - 7:14
    [موسیقی]
  • 7:22 - 7:25
    من فکر کنم سر رو
    می‌خوام شما نگهش دارید
  • 7:25 - 7:27
    هر کدوم از شما که اون‌جا هستید
  • 7:27 - 7:30
    شما نگهش دارید
    من چکشم رو برمی‌دارم
  • 7:30 - 7:33
    پس بعد از این که او تکه ها رو گذاشت زمین
    ما می‌ریم بیرون و غذا برمی‌داریم؟
  • 7:33 - 7:36
    دقیقاً!
    کسانی که براشون غذا می‌آرید
  • 7:36 - 7:39
    بین اون‌ها بیایید
    و از چراغ قوه ‌ی خودتون استفاده کنید
  • 7:39 - 7:41
    هیچ اشکالی نداره که یکهو بنشینید
  • 7:41 - 7:44
    و زیر میز رونگاه کنید
    یا به فیل نگاه کنید
  • 7:44 - 7:45
    .باشه. پس یعنی دنبال چیزی می‌گردیم
  • 7:45 - 7:47
    ،بله، دقیقاً. دنبالچیزی هستید
    .دنبال چیزی می‌گردید
  • 7:47 - 7:51
    بسیاری از اجراهای من
    حسیاز یک سناریوی رؤیا دارند
  • 7:53 - 7:56
    چیزهایی که کمی خنده دار هستند
    و چیزهایی که کمی غم انگیز
  • 7:56 - 7:58
    .یا چیزهایی که سر جاشون نیستند.
  • 8:00 - 8:01
    می‌خواهید بهش بخندید
    ولی ممکنه حس بدی داشته باشید که
  • 8:01 - 8:03
    .دارید به هنرمند می‌خندید
  • 8:06 - 8:10
    من از این سردرگمی در مورد
    .اون‌چه که در حال وقوع هستخوشم می‌آد
  • 8:16 - 8:18
    مجبور کردن همه‌ی افراد حاضر در اتاق
  • 8:18 - 8:21
    که بخشی از شب
    .یک نقش اجرایی به عهده بگیرند
  • 8:24 - 8:28
    شام چیزیه که همیشه بعد از افتتاحهر نمایشگاهی
    برگزار می‌شه
  • 8:28 - 8:30
    و من می‌خواستم که اون شام
    در واقع بخش اصلی
  • 8:30 - 8:32
    .نمایشگاه باشه
  • 8:34 - 8:40
    من از سر هر کدوم از مهمون‌ها
    یک سر سرامیک با صورتشون ساختم
  • 8:40 - 8:43
    که سرها رو برای شام
    .به بشقاب و کاسه تبدیل کنم
  • 8:47 - 8:49
    قصدم اینه که سر مهمون‌ها رو بشکنم
  • 8:52 - 8:55
    [موسیقی]
  • 9:18 - 9:20
    این کار همه رو مجبور می‌کنه
    کاری انجام بدن
  • 9:20 - 9:22
    .که شاید انتظار انجامش رو نداشتند
  • 9:28 - 9:31
    [مکالمه پس زمینه]
  • 9:34 - 9:36
    به همون اندازه که منتقد جامعه است
  • 9:37 - 9:39
    منتقد دنیای هنر
  • 9:42 - 9:44
    ،و منتقد هنرمند هم هست
  • 9:45 - 9:46
    .یعنی هم‌چنین شخص خودم
  • 9:50 - 9:52
    خود منهمیشه بخشی از شوخی هستم
  • 10:03 - 10:06
    وقتی در انظار عمومی هستید
  • 10:06 - 10:08
    این احتمال هست که مردم
  • 10:08 - 10:10
    طوری رفتار کنند یا پاسخ بدهند
    .که تصورش روهم نمی‌کردید
  • 10:13 - 10:14
    می‌تونم توی این فیلم بازی کنم؟
  • 10:14 - 10:15
    .البته که می‌تونی
  • 10:17 - 10:19
    شبیهشه، نه؟
  • 10:23 - 10:23
    می‌خواهی اینو بدم بهت؟
  • 10:23 - 10:24
    !بله
  • 10:25 - 10:28
    [موسیقی]
  • 10:31 - 10:32
    !خداحافظ
  • 10:35 - 10:37
    به نوعی رهایی‌بخشه
  • 10:37 - 10:39
    و به شانس هم اجازه می‌ده نقش داشته باشه
  • 10:40 - 10:42
    اجازه می‌ده اون ناشی‌گری
  • 10:42 - 10:45
    .و اون عدم کمال‌گرایی دوباره پیدا بشه
  • 10:45 - 10:46
    [موسیقی]
Title:
Sincerely Yours, Hadi Falapishi | Art21 "New York Close Up"
Description:

more » « less
Video Language:
English
Team:
Art21
Project:
"New York Close Up" series
Duration:
11:02

Persian subtitles

Revisions