< Return to Video

چرا میمون‌ها (و انسان‌ها) به انصاف اهمیت می‌دهند

  • 0:01 - 0:05
    سال اول تحصیلات تکمیلی‌ام،
    در زمینه مطالعه‌ی همکاری بین میمون‌ها،
  • 0:05 - 0:07
    زمان زیادی را بیرون از خانه گذراندم،
  • 0:07 - 0:10
    فقط تعامل گروههای میمونهای
    کاپوچین‌مان‌ را تماشا می‌کردم.
  • 0:10 - 0:14
    یک بعد از ظهر، من برای دادن بادام زمینی
    به یکی از گروههایمان بیرون بودم،
  • 0:14 - 0:17
    که نیاز به پرت کردن حواس
    یکی از نرهایمان، اوزی، داشت
  • 0:17 - 0:19
    تا حدی که میمون‌های دیگر
    بتوانند مقداری بدست آورند.
  • 0:19 - 0:21
    اوزی عاشق بادام زمینی بود،
  • 0:21 - 0:25
    و همیشه سعی می‌کرد
    برای گرفتن مقداری از آن هر کاری انجام دهد.
  • 0:25 - 0:27
    اگرچه در آن روز،
  • 0:27 - 0:30
    او تلاش ‌کرد چیزهای دیگر
    از محفظه‌اش برای من بیاورد
  • 0:30 - 0:33
    و آنها را با من معامله کند
    تا بادام زمینی بگیرد.
  • 0:33 - 0:37
    خب، کاپوچین‌ها باهوش هستند،
    بنابراین این لزوماً چیز عجیبی نبود.
  • 0:37 - 0:39
    اما چیز تعجب آور
  • 0:39 - 0:41
    این بود که برخی از چیزهایی
    که او برای من می‌آورد،
  • 0:41 - 0:44
    کاملا مطمئن بودم که او
    بیشتر از بادام زمینی دوستشان داشت.
  • 0:45 - 0:47
    اول، او یک تکه غذای میمون برای من آورد،
  • 0:47 - 0:49
    که شبیه غذای خشک سگهاست --
  • 0:49 - 0:51
    و حتی در شرکت پورینا ساخته شده بود -
  • 0:51 - 0:54
    و برای یک میمون،
    تقریباً بی‌ارزش است.
  • 0:54 - 0:56
    البته من برای آن به او
    بادام زمینی ندادم.
  • 0:56 - 0:58
    اما او همچنان تلاش می‌کرد،
  • 0:58 - 1:02
    و سرانجام، او یک چهارم پرتقال برای من آورد
  • 1:02 - 1:05
    و سعی کرد آن را
    برای یک بادام زمینی با من مبادله کند.
  • 1:05 - 1:08
    اکنون، پرتقال‌ها
    کالای ارزشمند میمون هستند،
  • 1:08 - 1:11
    بنابراین این مبادله
    کمی احمقانه به نظر نمی‌رسد؟
  • 1:12 - 1:15
    شاید از خود بپرسید چگونه می‌دانیم
    میمون‌ها چه چیزی را ترجیح می‌دهند.
  • 1:15 - 1:16
    خوب، ما از آنها می پرسیم،
  • 1:16 - 1:18
    با دادن حق انتخاب بین دو غذا به آنها
  • 1:18 - 1:20
    و دیدن اینکه کدام را
    انتخاب می‌کنند.
  • 1:20 - 1:23
    به طور کلی، ترجیحات آنها بسیار شبیه ماست:
  • 1:23 - 1:26
    هر چه شیرین‌تر باشد،
    بیشتر آنها را دوست دارند.
  • 1:26 - 1:28
    پس، دقیقاً مثل انسانها
    کاپ کیک را به کلم پیچ ترجیح می‌دهند،
  • 1:28 - 1:32
    میمون‌ها میوه‌هایی،
    مانند پرتقال یا انگور را،
  • 1:32 - 1:33
    به سبزیجاتی مانند خیار
    ترجیح می‌دهند
  • 1:33 - 1:35
    و همه اینها را به خوراکی میمون.
  • 1:36 - 1:38
    و بادام زمینی‌ها هم بد نیستند.
  • 1:38 - 1:41
    با این حال میمونها قطعاً آنها را
    به یک تکه پرتقال ترجیح نمی‌دهند.
  • 1:41 - 1:45
    بنابراین وقتی اوزی سعی در مبادله
    یک چهارم پرتقال برای یک بادام زمینی داشت،
  • 1:45 - 1:46
    تعجب آور بود،
  • 1:46 - 1:50
    و برای من سوال پیش آمد که
    شاید ناگهان آن بادام زمینی را خواسته
  • 1:50 - 1:53
    چون بقیه اعضا گروهش یکی دریافت می‌کردند.
  • 1:53 - 1:56
    در صورتی که می‌خواهید بدانید
    من به اوزی بادام زمینی‌اش را دادم.
  • 1:56 - 1:59
    اما بلافاصله نزد مشاور تحصیلی‌ام رفتم،
  • 1:59 - 2:00
    فرانس دو وال،
  • 2:00 - 2:02
    و ما شروع به طراحی یک تحقیق کردیم
  • 2:02 - 2:04
    تا ببینم میمونها چه واکنشی نشان خواهند داد
  • 2:04 - 2:08
    وقتی کسی در گروهشان
    پاداش بهتری نسبت به آنها
  • 2:08 - 2:10
    برای انجام کاری یکسان دریافت می‌کند.
  • 2:11 - 2:12
    این یک تحقیق بسیار ساده بود.
  • 2:12 - 2:14
    ما از یک گروه دو میمون گرفتیم
  • 2:14 - 2:16
    و آنها را کنار هم نشاندیم،
  • 2:16 - 2:18
    و آنها کاری را انجام می‌دادند،
  • 2:18 - 2:20
    که مبادله یک ژتون با من بود،
  • 2:20 - 2:23
    و اگر این کار را با موفقیت انجام می‌دادند،
  • 2:23 - 2:24
    پاداش می‌گرفتند.
  • 2:24 - 2:28
    مساله اینجا بود که یکی از میمون‌ها
    همیشه یک تکه خیار می‌گرفت،
  • 2:28 - 2:31
    و میمون دیگر
    گاهی اوقات یک تکه خیار،
  • 2:31 - 2:33
    اما گاهی نیز انگور می‌گرفت.
  • 2:33 - 2:34
    و اگر یادتان باشد،
  • 2:34 - 2:36
    در سلسله مراتب میمون کاپوچین
  • 2:36 - 2:38
    انگور خیلی به خیار ترجیح داده می‌شود.
  • 2:38 - 2:40
    این دو از میمونهای کاپوچین من هستند.
  • 2:40 - 2:43
    وینتر، در سمت راست،
    برای انگور مبادله می‌کند،
  • 2:43 - 2:46
    و لنس، در سمت چپ،
    در حال مبادله برای خیار است.
  • 2:46 - 2:49
    می‌بینید که این خانم-
    و بله، لنس درواقع مونث است -
  • 2:49 - 2:52
    در ابتدا کاملا از داشتن خیارش خوشحال است،
  • 2:52 - 2:56
    تا زمانی که او وینتر را
    در حال مبادله‌ی انگور می‌بیند.
  • 2:56 - 2:59
    ناگهان، لنس بسیار مشتاق تجارت است.
  • 2:59 - 3:03
    او خیار خود را بدست می‌آورد،
    یک گاز می‌گیرد و سپس -
  • 3:03 - 3:06
    دوباره آن را به عقب پرت می‌کند.
  • 3:07 - 3:10
    در همین حال، وینتر دوباره معامله می‌کند
    و یک انگور دیگر می‌گیرد
  • 3:10 - 3:13
    و در حالی که آن را می‌خورد
    توجه مطلق لنس را با خود دارد.
  • 3:14 - 3:15
    این بار،
  • 3:15 - 3:18
    لنس زیاد مشتاق مبادله نیست.
  • 3:18 - 3:20
    اما سرانجام، این کار را می‌کند.
  • 3:20 - 3:23
    اما وقتی خیار را می‌گیرد
    همانطور که انتظار می‌رود،
  • 3:23 - 3:26
    حتی یک گاز هم نمی‌گیرد
  • 3:26 - 3:28
    و آن را به عقب پرتاب می‌کند.
  • 3:29 - 3:32
    ظاهراً، لنس فقط وقتی خیار می‌خواهد
  • 3:32 - 3:35
    که ندیده است وینتر انگور می‌خورد.
  • 3:35 - 3:37
    و لنس در این کار تنها نبود.
  • 3:37 - 3:41
    همه کاپوچین‌های من کاملا
    از داشتن خیارشان خوشحال بودند
  • 3:41 - 3:43
    تا زمانیکه میمون‌های دیگر
    هم خیار می‌گرفتند.
  • 3:43 - 3:46
    اما آنها معمولا از داشتن خیارشان
    خیلی خوشحال نبودند
  • 3:46 - 3:49
    وقتی میمون‌های دیگر انگور می‌گرفتند.
  • 3:49 - 3:51
    سوال مشخص این است که چرا؟
  • 3:51 - 3:54
    اگر قبلا این خیارها را دوست داشتند،
  • 3:54 - 3:55
    چه چیزی تغییر کرد؟
  • 3:55 - 3:57
    خب، من یک دانشمند هستم،
  • 3:57 - 4:01
    و دانشمندان برای تحقیق در مطالعات ما
    بطور ویژه‌ای خجالتی هستند،
  • 4:01 - 4:03
    مخصوصاً وقتی که نوبت به فکر کردن یا احساس
  • 4:03 - 4:04
    حیوانات دیگر می‌رسد،
  • 4:04 - 4:06
    چون نمی‌توانیم از آنها بپرسیم.
  • 4:06 - 4:09
    اما همچنان، آنچه در میمون‌هایم می‌دیدم
  • 4:09 - 4:12
    بسیار شبیه آنچه ما انسان‌ها
    احساس انصاف می‌نامیم بود.
  • 4:12 - 4:14
    گذشته از همه اینها،
  • 4:14 - 4:18
    تفاوت در آن خیار در مقایسه با قبل این بود
    که بعد از گرفتن انگور،
  • 4:18 - 4:20
    توسط وینتر آمد.
  • 4:20 - 4:23
    ما انسانها وسواس انصاف داریم.
  • 4:23 - 4:25
    من یک خواهر کوچکتر از خودم دارم،
  • 4:25 - 4:26
    و هنگامی که کوچک بودیم،
  • 4:26 - 4:29
    اگر خواهرم قطعه بزرگتری
    از شیرینی نسبت به من می‌گرفت،
  • 4:29 - 4:31
    حتی یک خرده،
  • 4:31 - 4:32
    من عصبانی می‌شدم.
  • 4:32 - 4:34
    منصفانه نبود.
  • 4:34 - 4:37
    و کودکی من تنها نیست.
  • 4:38 - 4:42
    ما انسانها از کمتر گرفتن
    نسبت به دیگران آنقدر متنفریم
  • 4:42 - 4:44
    که یک تحقیق نشان داد
  • 4:44 - 4:47
    که اگر به انسان‌ها
    یک انتخاب فرضی داده می‌شد
  • 4:47 - 4:49
    بین درآمد۵۰.۰۰۰ دلار در سال
  • 4:49 - 4:51
    در حالی که دیگران ۲۵.۰۰۰ دلار
    درآمد داشته باشند،
  • 4:51 - 4:53
    یا سالانه ۱۰۰.۰۰۰ دلار درآمد کسب کنند
  • 4:53 - 4:56
    در حالی که دیگران
    ۲۵۰.۰۰۰ دلار درآمد داشته باشند،
  • 4:56 - 4:58
    تقریبا نیمی از افراد
  • 4:58 - 5:02
    ترجیح می‌دهند ۵۰.۰۰۰ دلار
    در سال کمتر درآمد کسب کنند
  • 5:02 - 5:06
    تا از درآمد نسبتاً کمتر
    از شخص دیگر جلوگیری کنند.
  • 5:06 - 5:08
    این مبلغ بسیار بزرگی برای پرداخت است.
  • 5:09 - 5:10
    چه چیزی باعث می‌شود مردم
  • 5:10 - 5:13
    به این نوع تصمیم‌گیری
    ظاهرا غیرمنطقی روی بیاورند؟
  • 5:13 - 5:14
    گذشته از همه اینها،
  • 5:14 - 5:17
    دور انداختن خیار خود
    به دلیل اینکه شخص دیگری انگور گرفته
  • 5:17 - 5:20
    فقط در صورتی منطقی است
    که شرایط را منصفانه‌تر ‌کند.
  • 5:21 - 5:25
    در غیر این صورت، وینتر یک انگور دارد،
    و شما چیزی ندارید.
  • 5:25 - 5:27
    البته انسان‌ها میمون کاپوچین نیستند.
  • 5:27 - 5:29
    اما در ظاهر امر،
  • 5:29 - 5:31
    فدا کردن ۵۰.۰۰۰ دلار
  • 5:31 - 5:33
    چون شخص دیگری قرار است
    درآمد بیشتری نسبت به شما کسب کند
  • 5:33 - 5:37
    منطقی‌تر از انداختن آن خیار نیست.
  • 5:37 - 5:39
    مگر اینکه شاید ممکن باشد.
  • 5:39 - 5:41
    برخی از اقتصاددانان فکر می‌کنند
  • 5:41 - 5:44
    که احساس انصاف در انسان‌ها
    به همکاری گره خورده است.
  • 5:45 - 5:47
    به عبارت دیگر،
    ما به آن حس انصاف نیاز داریم
  • 5:47 - 5:49
    زمانی که با شخص دیگری کار می‌کنیم
  • 5:49 - 5:52
    تا بدانیم چه موقع
    ناعادلانه با ما برخورد شده.
  • 5:52 - 5:53
    اینگونه درموردش فکر کنید
  • 5:53 - 5:56
    فرض کنید شما یک همکار
    در محل کار خود دارید که شرایط سختی دارد
  • 5:56 - 5:57
    و مقداری کمک اضافه نیاز دارد.
  • 5:57 - 5:59
    شما احتمالاً خیلی خوشحال می‌شوید کمک کنید،
  • 5:59 - 6:03
    به خصوص اگر او در صورت نیاز
    برای شما همین کار را انجام دهد.
  • 6:03 - 6:05
    به عبارت دیگر، اگر همه چیز مساوی شود.
  • 6:05 - 6:06
    اما حالا،
  • 6:06 - 6:09
    تصور کنید آن همکار همیشه سستی دارد
  • 6:09 - 6:10
    و کار اضافی به شما تحمیل می‌کند.
  • 6:10 - 6:13
    این خشمگین‌کننده است.
  • 6:13 - 6:14
    یا بدتر،
  • 6:14 - 6:17
    اگر شما همه کارها را بکنید،
    و او حقوق بیشتری بگیرد.
  • 6:17 - 6:20
    شما عصبانی هستید، درست است؟
  • 6:20 - 6:23
    همانطور که باید باشید.
  • 6:23 - 6:26
    آن عصبانیت صالح
    حس انصاف شماست
  • 6:26 - 6:29
    که به شما می‌گوید خب، این منصفانه نیست.
  • 6:29 - 6:33
    شما باید سهم عادلانه خود را با
    افرادی که با آنها کار می‌کنید بدست آورید،
  • 6:33 - 6:35
    در غیر این صورت
    این بهره‌برداری است، نه همکاری.
  • 6:36 - 6:40
    ممکن است نتوانید هر شغلی که در آن
    با شما ناعادلانه رفتار می‌شود را ترک کنید،
  • 6:40 - 6:41
    اما در جهانی بدون نقص،
  • 6:41 - 6:43
    بدون نژادپرستی و تبعیض جنسی
  • 6:43 - 6:46
    و دشواری‌های مرتبط
    با پیدا کردن یک کار جدید،
  • 6:46 - 6:48
    این حس انصاف شماست
    که به شما اطلاع می‌دهد
  • 6:48 - 6:50
    چه موقع باید جایی را ترک کنیم.
  • 6:50 - 6:52
    و اگر نتوانستید؟
  • 6:52 - 6:57
    خب، آن ناامیدی سوزان ممکن است
    باعث شود شما هم خیار خود را پرتاب کنید.
  • 6:57 - 6:59
    و انسانها در این کار تنها نیستند.
  • 6:59 - 7:03
    در تحقیق قبلی،
    هیچ کاری از عهده لنس بر نمی‌آمد،
  • 7:03 - 7:05
    اما اگر وجود داشته باشد چطور؟
  • 7:05 - 7:06
    معلوم شد
  • 7:06 - 7:10
    که کاپوچین‌ها به راحتی از همکاری
    با سایر کاپوچین‌هایی امتناع می‌کنند
  • 7:10 - 7:13
    که سهم آنها را بعد از اینکه با هم
    کار کردند به آنها نمی‌دهند.
  • 7:13 - 7:15
    و امتناع از همکاری با میمون دیگر
  • 7:15 - 7:19
    یک راه کاملاً ساده از
    برابر کردن زمین بازی است.
  • 7:19 - 7:22
    ظاهراً، اینکه هیچ میمونی هیچ چیزی نگیرد
  • 7:22 - 7:24
    بهتر از این است
    که میمون دیگری بیشتر بگیرد.
  • 7:24 - 7:27
    اما دقیقاً مثل شما و همکارتان،
  • 7:27 - 7:30
    آنها کاملا با کمی نابرابری
    کوتاه مدت خوشحال هستند
  • 7:30 - 7:33
    به شرط اینکه همه چیز
    در طولانی مدت برابر شود.
  • 7:34 - 7:37
    این ارتباط اقتصادی بین انصاف و همکاری
  • 7:37 - 7:39
    برای من به عنوان
    زیست‌شناس تکاملی منطقی است.
  • 7:39 - 7:41
    گذشته از همه اینها،
  • 7:41 - 7:43
    دلیل اینکه اجداد شما نتوانستند
    ژنهایشان را منتقل کنند
  • 7:43 - 7:46
    این نبود که به معنای مطلق
    خوب عمل کرده‌اند،
  • 7:46 - 7:49
    این بود که بهتر از دیگران عمل کردند.
  • 7:49 - 7:51
    ما به آن زنده ماندن قوی‌‌ها نمی‌گوییم،
  • 7:51 - 7:53
    ما آن را زنده ماندن قوی‌ترین‌ها می‌نامیم.
  • 7:53 - 7:55
    در قوی‌تر بودن از بقیه هم همینطور است.
  • 7:55 - 7:57
    اینها همه مرتبط هستند.
  • 7:58 - 7:59
    خوب.
  • 7:59 - 8:02
    بنابراین کاپوچین‌های من دوست ندارند
    کمتر از دیگری چیزی بگیرند.
  • 8:02 - 8:05
    و آنها کاملا راضی هستند
    تا خیارهایشان را
  • 8:05 - 8:06
    برای برابری بازی قربانی کنند
  • 8:06 - 8:07
    عالی است.
  • 8:07 - 8:10
    اما آنچه ما احساس انصاف
    در انسانها می‌نامیم
  • 8:10 - 8:15
    همچنین به این معنی است که اگر
    بیشتر از شخص دیگری بدست آوریم اهمیت بدهیم.
  • 8:15 - 8:17
    میمونهای من چطور؟
  • 8:17 - 8:18
    معلوم شد
  • 8:18 - 8:22
    که نخستی‌ها وقتی بیشتر از دیگران می‌گیرند
    متوجه آن می‌شوند،
  • 8:22 - 8:24
    یا حداقل بعضی از آنها می‌شوند.
  • 8:24 - 8:26
    کاپوچین‌های من متوجه نمی‌شوند.
  • 8:26 - 8:28
    اما در یکی از مطالعات من،
  • 8:28 - 8:31
    شامپانزه‌های من گاهی اوقات
    ازگرفتن انگور خودداری می‌کنند
  • 8:32 - 8:35
    اگر یک شامپانزه دیگر
    در گروه آنها خیار بگیرد،
  • 8:35 - 8:40
    که با توجه به اینکه شامپانزه‌های من
    چقدر انگور دوست دارند بسیار چشمگیر است،
  • 8:40 - 8:45
    اگرچه، وقتی آنها کمتر از یک شامپانزه دیگر
    دریافت می‌کردند بیشتر ناراحت بودند
  • 8:45 - 8:47
    در مقایسه با زمانی که بیشتر می‌گرفتند.
  • 8:47 - 8:50
    وقتی شما بیشتر از همسایه خود دارید
    شاید فکر نکنید که منصفانه است،
  • 8:50 - 8:54
    اما وقتی همسایه شما بیش از شما دارد
    قطعا فکر نمی‌کنید که منصفانه باشد.
  • 8:54 - 8:56
    در اینجا یک سوال مهم وجود دارد.
  • 8:56 - 8:59
    چرا ما در مورد نابرابری
    یا ناعادلانه بودن اهمیت می‌دهیم
  • 8:59 - 9:02
    وقتی که ما کسانی باشیم
    که ناعادلانه سود می‌برند؟
  • 9:02 - 9:04
    اگر تکامل در مورد بقای قوی‌ترین‌ها باشد،
  • 9:04 - 9:08
    آیا گرفتن هر مزیتی که
    می‌توانید بدست آورید منطقی نخواهد بود؟
  • 9:09 - 9:10
    هر چند نکته اینجاست.
  • 9:10 - 9:13
    من اگر بیشتر از شما بگیرم
    قطعا شرایط بهتری خواهم داشت،
  • 9:13 - 9:16
    اما بهتر از همه این است اگر من و شما
    بتوانیم با هم کار کنیم
  • 9:16 - 9:20
    و بیشتر از چیزی که می‌توانستیم
    به تنهایی داشته باشیم بدست آوریم.
  • 9:20 - 9:23
    اما چرا با من کار کنید
    اگر فکر نمی‌کنید من عادلانه بازی کنم؟
  • 9:23 - 9:27
    اما اگر فکر کنید من وقتی
    بیشتر از شما بگیرم متوجه خواهم شد
  • 9:27 - 9:28
    و کاری در مورد آن انجام می‌دهم،
  • 9:28 - 9:30
    پس شما با من کار خواهید کرد.
  • 9:31 - 9:35
    تکامل ما را انتخاب کرده است
    که ضرر کوتاه مدت را قبول کنیم
  • 9:35 - 9:40
    تا تمام روابط طولانی‌مدت
    و مهم را حفظ کنیم.
  • 9:40 - 9:42
    این در شامپانزه‌ها درست است،
  • 9:42 - 9:45
    اما در انسان‌ها
    ازاهمیت بیشتری برخوردار است.
  • 9:45 - 9:48
    انسان ها به طرز باورنکردنی به هم پیوسته
    و به هم وابسته‌اند،
  • 9:48 - 9:51
    و ما توانایی‌های ادراکی پیشرفته‌ای داریم
  • 9:51 - 9:54
    تا بتوانیم برای آینده برنامه‌ریزی کنیم.
  • 9:54 - 9:56
    و اهمیت
  • 9:56 - 9:59
    حفظ این همکاری‌های مشارکتی را
    تشخیص می‌دهیم.
  • 9:59 - 10:01
    در واقع،
  • 10:01 - 10:03
    فکر می‌کنم احتمالاً دست‌کم بگیریم
  • 10:03 - 10:06
    حس انصاف چقدر برای مردم مهم است.
  • 10:07 - 10:11
    یکی از بزرگترین تفاوتها
    بین انسانها و میمونهای کاپوچین
  • 10:11 - 10:15
    بزرگی و فراگیر بودن بسیار زیاد
    همکاری در انسانها است.
  • 10:15 - 10:16
    به عبارت دیگر،
  • 10:16 - 10:19
    ما خیلی بیشتر از
    میمون‌های کاپوچین همکاری می‌کنیم.
  • 10:19 - 10:22
    سیستم‌های حقوقی و اقتصادی
    به معنای واقعی کلمه فقط
  • 10:22 - 10:25
    اگر همه ما توافق کنیم
    که در آنها شرکت کنیم معنی دارند.
  • 10:25 - 10:28
    و اگر مردم احساس كنند كه
    از امتیازها و مزایای آن سیستم‌ها
  • 10:28 - 10:29
    كنار گذاشته شده‌اند،
  • 10:29 - 10:30
    دیگر در آنها شرکت نمی‌کنند،
  • 10:30 - 10:32
    و کل سیستم از هم می‌پاشد.
  • 10:33 - 10:35
    بسیاری از اعتراضات
    و قیام‌هایی که می‌بینیم،
  • 10:35 - 10:37
    چه در ایالات متحده و چه در سراسر جهان،
  • 10:38 - 10:40
    بطور آشکاری در ارتباط با
    انصاف شکل گرفته‌اند،
  • 10:40 - 10:42
    که برای من تعجب‌آور نیست.
  • 10:42 - 10:46
    خواه در مورد
    دسترسی نامتناسب به منابع باشد،
  • 10:46 - 10:49
    یا اینکه برخی گروه‌ها تحت تأثیر نامتناسبی
  • 10:49 - 10:52
    توسط سیستم حقوقی
    یا اثرات ویروس قرار گرفته باشند،
  • 10:52 - 10:55
    این اعتراضات نتیجه منطقی
  • 10:55 - 10:59
    از گرایش طولانی تکاملی ما
    برای رد كردن بی‌انصافی
  • 10:59 - 11:02
    همراه با تاریخ طولانی ما
    در طبقه بندی اجتماعی است.
  • 11:02 - 11:04
    و نابرابری‌های سیستمیک
  • 11:04 - 11:07
    که از آن طبقه بندی منجر شده است.
  • 11:07 - 11:11
    لایه بالای این واقعیت
    که با بسیاری از اقدامات
  • 11:11 - 11:14
    نابرابری اقتصادی سر به فلک می‌کشد.
  • 11:14 - 11:18
    کریس بوهم کتابی نوشت
    به نام «سلسله مراتب در جنگل»
  • 11:18 - 11:22
    که در آن مدعی شد
    بشر دارای سلسله مراتب معکوسی است
  • 11:22 - 11:24
    که در آن گروه‌های پایینی
    با هم متحد می‌شوند
  • 11:24 - 11:27
    تا مانع سواستفاده‌ی کسانی که
    در بالا هستند از آنها شوند.
  • 11:28 - 11:32
    شاید این اعتراضات
    به سادگی آخرین تجلی
  • 11:32 - 11:35
    گرایش انسان برای تعادل سلسله مراتب هستند.
  • 11:35 - 11:38
    شاید بزرگترین تفاوت
    بین ما و میمونهای کاپوچین
  • 11:38 - 11:41
    این است که ما می‌توانیم
    این مشکل را تشخیص دهیم
  • 11:41 - 11:43
    و فعالانه برای انجام کاری
    در مورد آن اقدام کنیم.
  • 11:43 - 11:47
    البته ما تشخیص می‌دهیم
    چه موقع به ضرر ماست.
  • 11:47 - 11:50
    اما ما می‌توانیم
    و باید این را نیز تشخیص دهیم
  • 11:50 - 11:53
    وقتی که ما به هزینه‌ی
    شخص دیگری مزیتی داریم،
  • 11:53 - 11:55
    و انصاف را
  • 11:55 - 11:58
    به عنوان تعادل بین
    این دو نابرابری تشخیص می‌دهیم،
  • 11:58 - 12:02
    زیرا جامعه ما
    به معنای واقعی کلمه به آن بستگی دارد.
  • 12:02 - 12:05
    در واقع، تحقیقات من نشان می‌دهد
  • 12:05 - 12:09
    که همه گونه‌های نخستی‌سانان
    به نابرابری اهمیت نمی‌دهند.
  • 12:09 - 12:12
    فقط کسانی هستند که به همکاری متکی هستند،
  • 12:12 - 12:15
    که به طور قطع شامل انسان است.
  • 12:15 - 12:17
    ما برای توجه به انصاف تکامل یافتیم
  • 12:17 - 12:21
    چون به هم برای جامعه‌ی
    مشارکتی‌مان متکی هستیم.
  • 12:21 - 12:23
    و هرچه جهان ناعادلانه‌تر شود،
  • 12:23 - 12:25
    و هر چه کمتر به هم اهمیت دهیم،
  • 12:25 - 12:27
    با خطر بیشتری روبرو خواهیم شد.
  • 12:27 - 12:30
    مسائل ما پیچیده‌تر از انگور و خیار است،
  • 12:30 - 12:33
    اما همانطور که کاپوچینها به ما آموخته‌اند،
  • 12:33 - 12:36
    همه ما وقتی عادلانه بازی کنیم
    بهتر عمل خواهیم کرد.
  • 12:36 - 12:37
    متشکرم.
Title:
چرا میمون‌ها (و انسان‌ها) به انصاف اهمیت می‌دهند
Speaker:
سارا بروسنان
Description:

انصاف مهم است ... هم برای مردم و هم برای نخستی‌ها. سارا بروسنان، متخصص علوم نخستی‌سانان، تصاویر با‌ارزشی از میمون‌های کاپوچین در واکنش به درک بی‌عدالتی به اشتراک می‌گذارد، به بررسی چرایی تکامل انسان و میمون برای توجه به برابری می‌پردازد و بر ارتباط بین یک جامعه سالم و مشارکتی و هرکسی که سهم عادلانه خود را دارد، تأکید می‌کند.

more » « less
Video Language:
English
Team:
closed TED
Project:
TEDTalks
Duration:
12:51

Persian subtitles

Revisions