< Return to Video

افول شگفت‌انگیز خشونت

  • 0:00 - 0:04
    تصاویری مانند این از اردوگاه آشوییتز،
  • 0:04 - 0:09
    در طول قرن بیستم، در ضمیر ما حک شده
  • 0:09 - 0:14
    و درک نوینی از اینکه ما که هستیم، از کجا آمدهایم و
  • 0:14 - 0:17
    در چه زمانهای زندگی میکنیم، به ما داده است.
  • 0:17 - 0:21
    در طول قرن بیستم شاهد قساوتهای
  • 0:21 - 0:26
    استالین، هیتلر، مائو، پولپات، رواندا و نسلکشیهای دیگر بودهایم،
  • 0:26 - 0:30
    و با این که تنها هفت سال از آغاز قرن بیست و یکم میگذرد،
  • 0:30 - 0:34
    شاهد نسلکُشی در دارفُر
  • 0:34 - 0:36
    و جنایاتِ هر روزه در عراق هستیم.
  • 0:37 - 0:40
    تمام اینها منجر به درکی همگانی از شرایطمان شده است:
  • 0:40 - 0:44
    این که مدرنیته با خود خشونتی وحشتناک به همراه آورده و شاید
  • 0:44 - 0:47
    مردمان اولیه در شرایطی صلحآمیز زندگی میکردند
    که ما با دور شدن از آن به خطر جدی افتادهایم.
  • 0:47 - 0:52
    اینجا نمونهای داریم
  • 0:52 - 0:55
    از یک مقاله در "بوستون گلوب" از عید شکرگزاری
  • 0:55 - 0:58
    چند سال قبل. نویسنده این چنین نوشته بود: «زندگی سرخپوستان
  • 0:59 - 1:02
    سخت بود، اما مشکل بیکاری وجود نداشت،
  • 1:02 - 1:04
    هارمونی اجتماعی قوی بود، سومصرف مواد مخدر
    مفهومی ناشناخته بود،
  • 1:05 - 1:08
    جرم و جنایت تقریبا وجود نداشت و اگر هم جنگی بود،
    مابین قبایل اتفاق میافتاد
  • 1:09 - 1:12
    که بیشتر حالتی آیینی داشت و به ندرت منجر به
    رفتار غیر منطقی و
  • 1:12 - 1:16
    سلاخیهای تمام عیار میشد». همهی شما با این شیرینزبانیها آشنا هستید.
  • 1:17 - 1:20
    اینها را ما به بچههایمان درس میدهیم.
    در تلویزیون میشنویم
  • 1:20 - 1:25
    و در کتابهای داستان میخوانیم. خوب! عنوانی که در ابتدا برای
    این جلسه انتخاب کرده بودم
  • 1:25 - 1:28
    این بود: «هر چه که میدانید، اشتباه است.» و من قصد دارم شواهدی ارائه دهم
  • 1:28 - 1:31
    که بگویم این بخش از درک عمومی ما اشتباه است،
  • 1:31 - 1:35
    و در حقیقت نیاکانِ ما بسیار خشنتر از ما بودهاند
  • 1:35 - 1:38
    و خشونت برای مدت زمانی طولانی
    در حال کاهش بوده است
  • 1:39 - 1:42
    و امروز احتمالاً ما در صلحآمیزترین دورانی زندگی میکنیم
    که گونهی ما تا به حال تجربه کرده است.
  • 1:42 - 1:46
    حالا، در دههای که ماجرای عراق و دارفور در جریان است،
  • 1:47 - 1:50
    همچون عبارتی ممکن است چیزی بین توهم
  • 1:50 - 1:53
    و وقاحت به نظر برسد. اما قصد دارم تلاش کنم شما را متقاعد کنم
  • 1:53 - 1:59
    که تصویر درست همین است. افولِ خشونت
  • 1:59 - 2:02
    پدیدهای برخالی (فرکتالی) است. میتوانید آن را در طول هزارهها،
  • 2:02 - 2:05
    در طول قرنها، دههها و سالها مشاهده کنید،
  • 2:06 - 2:08
    اگرچه به نظر میرسد که نقاط تیزی هم در آغاز
  • 2:08 - 2:12
    عصر خرد در قرن شانزدهم وجود داشته است. میتوان آن را
  • 2:12 - 2:15
    در سراسر دنیا دید، اما نه به صورت یکدست.
  • 2:16 - 2:18
    این مسئله به خصوص در غرب آشکار است، با شروع از انگلستان
  • 2:19 - 2:21
    و هلند در حول و حوش عصر روشنگری.
  • 2:22 - 2:25
    بگذارید شما را به گشتوگذاری از چند تا از توانهای ۱۰ ببرم --
  • 2:26 - 2:28
    از مقیاس هزاره به مقیاس سال --
  • 2:28 - 2:32
    تا بتوانم در این باره متقاعدتان کنم. تا ده هزار سال قبل تمام انسانها
  • 2:32 - 2:35
    به صورت شکارچی-گردآور زندگی میکردند و محل زندگی ثابت
  • 2:35 - 2:38
    یا حکومت نداشتند. این همان وضعیتی است که همگان فکر میکنند
  • 2:38 - 2:43
    هارمونیِ کهن برقرار بوده. اما باستانشناس
  • 2:44 - 2:48
    "لاورنس کیلی"، با مشاهدهی نرخ مرگومیر
  • 2:48 - 2:51
    میان شکارچی-گردآورهای عصر حاضر که بهترن منبع ما
  • 2:52 - 2:58
    از شواهدی درخصوص این نوع شیوهی زندگانی است، به نتیجهی
    کاملاً متفاوتی رسیده است.
  • 2:58 - 3:00
    در این نمودار او
  • 3:00 - 3:03
    درصد مرگومیر مردان به دلیل درگیری
  • 3:03 - 3:07
    در تعدادی از جوامع کوچنشین یا شکارچی و گردآور را کنار هم قرار داده است.
  • 3:08 - 3:14
    میلههای قرمز نمایانگر احتمال کشته شدن یک مرد
  • 3:14 - 3:17
    به دست مردی دیگر است، در مقابل احتمال مرگ
  • 3:17 - 3:21
    به دلایل طبیعی؛ متعلق به شماری از جوامع کوچنشین
  • 3:21 - 3:24
    در زمینهای کوهستانی گینهی نو و جنگلهای بارانی آمازون.
  • 3:25 - 3:28
    درصدها کشته شدن مردان به دست یکدیگر در بازهای
  • 3:28 - 3:31
    از حول و حوش ۶۰ درصد تا فقط ۱۵ درصد (در مورد "گبوسی"ها) متغیر است.
  • 3:32 - 3:36
    . میلهی کوچک آبی رنگ در
  • 3:36 - 3:39
    گوشهی سمت چپ، آمار مرگومیر در ایالات متحده
  • 3:40 - 3:44
    و اروپا را در قرن بیستم نشان میدهد
    و در برگیرندهی تمام مرگومیرهای
  • 3:44 - 3:49
    دو جنگ جهانی هم میشود.
    اگر نرخ مرگومیر درگیریهای قبیلهای تا قرن بیستم،
  • 3:49 - 3:55
    ادامه مییافت، به جای صدمیلیون مرگ،
    دو میلیارد مرگ میداشتیم.
  • 3:55 - 3:58
    در ابعاد هزاره میتوانیم به
  • 3:58 - 4:03
    شیوهی زندگی تمدنهای اولیه نگاه کنیم، مانند آنهایی که
  • 4:03 - 4:08
    در کتاب مقدس شرح داده شدهاند.
    و در این منبعِ به اصطلاح ارزشهای اخلاقی،
  • 4:08 - 4:12
    میتوانیم توصیفی از آنچه که در این جنگها انتظار میرفته بخوانیم،
  • 4:12 - 4:15
    برای مثال در قطعهی۳۱ میگوید: «و آنها جنگیدند
  • 4:15 - 4:18
    بر علیه مَدیَنها، همانطور که پروردگار به موسی امر کرده بود
  • 4:18 - 4:21
    و تمام مردها را از دم تیغ گذراندند. و موسی به آنها گفت:
  • 4:21 - 4:25
    «آیا تمام زنان را زنده گذاشتید؟ پس حالا تمام مردان را بکشید،
  • 4:25 - 4:28
    از جمله پسر بچهها را. و تمام زنهایی را که با مردی
  • 4:28 - 4:32
    همبستر بوده اند، اما دختران کوچکی را که هنوز همبستر مرد نشدهاند،
  • 4:32 - 4:35
    برای خود زنده نگاه دارید.» به عبارت دیگر،
  • 4:35 - 4:40
    مردها را بکشید، بچهها را بکشید و اگر باکرهای دیدید،
  • 4:40 - 4:42
    میتوانید او را زنده نگه دارید تا به او تجاوز کنید.
  • 4:43 - 4:47
    حداقل چهار پنج قطعه مانند این را میتوانید در کتاب مقدس بیابید.
  • 4:47 - 4:50
    همچنین بر اساس کتاب مقدس میتوان دید که اعدام
  • 4:50 - 4:55
    مجازاتی پذیرفتهشده برای جرائمی مانند همجنسگرایی،
  • 4:55 - 4:59
    زنا، توهین به مقدسات، بتپرستی، درشتی با والدین --
  • 4:59 - 5:03
    (صدای خنده) -- و جمعآوری چوب در یکشنبه، بوده است.
  • 5:03 - 5:06
    بگذارید لنز را یک درجه زوم کنیم
  • 5:06 - 5:09
    و در ابعاد قرن به ماجرا نگاه کنیم.
  • 5:09 - 5:13
    اگرچه آمار جنگها
  • 5:13 - 5:15
    از قرون وسطی تا زمان جدید را نداریم،
  • 5:15 - 5:18
    ولی از تاریخ متداول به قدر کافی میدانیم --
  • 5:18 - 5:22
    شواهدی از کاهش اشکال مختلف خشونت
    پذیرفتهشده در جوامع
  • 5:22 - 5:25
    همیشه درست جلوی چشم ما بودهاند.
  • 5:25 - 5:29
    برای مثال تاریخ جوامع نشان میدهد که مثله کردن و شکنجه،
  • 5:29 - 5:32
    شکل عادی مجازات جنایتکاران بوده است. تخلفاتی که امروزه
  • 5:32 - 5:36
    مجازاتش یک جریمهی نقدی است در آن روزگاران باعث میشد که
  • 5:36 - 5:40
    زبان یا گوشهایتان را بِبُرند، کورتان کنند،
  • 5:40 - 5:42
    دستتان را قطع کنند و چیزهایی از این دست.
  • 5:42 - 5:46
    روشهای سادیستی (دیگرآزارانه) متنوعی
    برای مجازاتهای مرگ وجود داشت:
  • 5:47 - 5:49
    سوزاندن روی تیر چوبی، خالی کردن دل و روده،
    شکستن بدن روی چرخ،
  • 5:50 - 5:52
    کشاندن بدن از دو سو توسط اسب و چیزهایی از این دست.
  • 5:53 - 5:57
    مجازاتِ بسیاری از تخلفات غیرخشونتآمیز اعدام بود:
  • 5:57 - 6:01
    مانند انتقاد از شاه و دزدیدن یک قرص نان.
    بردهداری هم که قطعاً
  • 6:02 - 6:05
    روش بهینهی ذخیرهی نیروی کار بود و بیرحمی
  • 6:06 - 6:09
    شکل مردمپسندی از سرگرمی. شاید بهترین مثال،
  • 6:09 - 6:12
    سوزاندن گربهها باشد، روش این بود که یک گربه را که
  • 6:12 - 6:15
    از قلابی آویخته بود، روی صحنه پایین میآوردند
    و داخل آتش میکردند
  • 6:15 - 6:20
    و تماشاچیها هنگامی که گربه از درد فریاد میکشید،
    از لذت میخندیدند،
  • 6:21 - 6:23
    تا گربه بسوزد و بمیرد.
  • 6:23 - 6:26
    وضعیت قتلهای نفس چطور است؟
    در این زمینه آمار خوبی وجود دارد،
  • 6:26 - 6:32
    چون بسیاری از شهربانیها آمار دلیل مرگ را نگهداری کردهاند.
  • 6:32 - 6:36
    مانوئل آیزنر، جرم شناس،
  • 6:37 - 6:39
    تمام مدارک تاریخی موجود از نرخ قتل در اروپا را
  • 6:39 - 6:44
    از هر دهکده و شهر و روستا و کشوری که
  • 6:44 - 6:46
    توانسته گردآوری کرده و دادههای ملی را از زمانی که کشورها
  • 6:46 - 6:49
    شروع به نگهداری آمار کردند، به آن الحاق کرده است.
  • 6:50 - 6:57
    او آمار را به صورت لگاریتمی به نمودار کشیده است
    بهطوری که از صد مرگ
  • 6:57 - 7:03
    در هر صدهزار نفر در سال شروع میشود:
  • 7:03 - 7:08
    میزان حدودی قتل در قرون وسطی. سپس نمودار
  • 7:08 - 7:12
    به میزان کمتر از یک قتل در هر صد هزار نفر در سال
  • 7:13 - 7:17
    برای هشت یا هفت کشور اروپایی کاهش یافته است.
    سپس یک نقطهی افزایش کوچک
  • 7:17 - 7:21
    در سالهای دههی ۱۹۶۰.
    کسانی که میگفتند "راک.اند.رول" منجر به
  • 7:21 - 7:24
    از بین رفتن ارزشهای اخلاقی میشود، در واقع کمی حق داشتهاند.
  • 7:25 - 7:28
    به هر حال کاهشی حداقل به اندازهی بزرگی
    دو درجه در مقیاس لگاریتمی
  • 7:29 - 7:31
    از زمان قرون وسطی تا به حال وجود داشته و
  • 7:32 - 7:35
    زانویی منحنی در اوائل قرن شانزدهم است.
  • 7:37 - 7:39
    حال بگذارید به سطح دهه برویم.
  • 7:39 - 7:41
    بنا به آمار سازمانهای غیردولتی
  • 7:42 - 7:46
    که چنین آمارهایی را از سال ۱۹۴۵ نگه میدارند،
    در اروپا و آمریکا
  • 7:46 - 7:49
    کاهش شدیدی در آمار جنگ بین کشورها،
  • 7:50 - 7:54
    درگیریهای مرگبار قومی یا قتلعام،
    کشتارهای نظامی و حتا کودتاهای نظامی
  • 7:54 - 7:58
    در جنوب آمریکا، دیده میشود.
    در سطح جهانی هم کاهش شدیدی در
  • 7:58 - 8:03
    مرگومیر در جنگ بین کشورها دیده میشود.
    میلههای زرد اینجا نشاندهندهی تعداد
  • 8:04 - 8:08
    مرگها در هر جنگ در هر سال از سال ۱۹۵۰ تا کنون هستند.
  • 8:09 - 8:13
    و همانطور که میبینید، نرخ مرگ از ۶۵ هزار مرگ
  • 8:13 - 8:17
    در هر درگیری در سال در طول دههی ۱۹۵۰
    به کمتر از دو هزار مرگ
  • 8:17 - 8:21
    در هر درگیری در سال در این دهه رسیده است.
  • 8:21 - 8:24
    حتا اگر ابعاد بررسی را به سال بیاوریم،
    میتوان کاهش خشونت را دید.
  • 8:25 - 8:28
    از انتهای جنگ سرد، جنگهای داخلی کمتر و
    نسلکُشیهای کمتری رخ داده است
  • 8:28 - 8:34
    -- قطعا یک کاهش ۹۰ درصدی
    در خشونت بعد از جنگ جهانی دوم داشتهایم --
  • 8:34 - 8:40
    و حتا آن افزایش در دههی ۱۹۶۰ پس از آن معکوس شده است.
  • 8:40 - 8:44
    اینها بر اساس آمارهای "اف.بی.ای" است.
    میتوانید ببینید که
  • 8:44 - 8:47
    نرخ خشونت در سالهای دهههای ۵۰ و ۶۰ نسبتا پایین بوده است،
  • 8:48 - 8:52
    در طول چند دههی بعدی افزایش داشته است و بعد
  • 8:52 - 8:56
    در آغاز دههی ۹۰ دوباره با یک کاهش شدید
  • 8:56 - 9:00
    به همان سطح دههی ۶۰ رسیده است.
  • 9:00 - 9:02
    پرزیدنت کلینتون اگر اینجا هستید از شما تشکر میکنم.
  • 9:02 - 9:04
    (خندهی حضار)
  • 9:04 - 9:07
    سوال اینجاست که پس چرا این همه آدم در اشتباه هستند
    آن هم دربارهی
  • 9:07 - 9:11
    چیزی به این اهمیت؟ فکر کنم چند دلیل برایش وجود دارد.
  • 9:11 - 9:14
    یکی این که گزارشگری بهتر شده است. آسوشیتدپرس
  • 9:14 - 9:18
    در مقایسه با راهبهای قرن شانزدهم
  • 9:18 - 9:22
    وقایعنویسِ جنگیِ خیلی بهتری در سطح جهانی است.
  • 9:22 - 9:27
    توهم شناختی هم وجود دارد.
    ما روانشناسان شناختی میدانیم که هرچقدر
  • 9:27 - 9:30
    یادآوری موارد چیزی آسانتر باشد،
  • 9:30 - 9:33
    ما احتمال بیشتری به وقوع آن نسبت میدهیم.
  • 9:33 - 9:36
    اخبار خونآلودی که در روزنامهها میخوانیم
  • 9:37 - 9:41
    خیلی بیشتر از آمار مربوط به درگذشت افراد سالخورده در تخت بیماری،
  • 9:41 - 9:48
    در حافظهی ما حک میشوند. پویایی خاصی در بازار نظریه
    و دست و پا کردن طرفدار وجود دارد:
  • 9:48 - 9:52
    هیچکس با گفتن اینکه ظاهرا همه چیز در حال بهتر شدن است،
  • 9:52 - 9:54
    تا به حال موفق به جذب شاهدان، مدافعان
  • 9:54 - 9:56
    و صدقهدهندهگان نشده است.
  • 9:56 - 9:57
    (خندهی حضار)
  • 9:57 - 9:59
    در زندگی روشنفکرانهی مدرن ما
  • 10:00 - 10:03
    احساس گناهی در بارهی رفتار ما با مردم بومی وجود دارد،
    همراه با بیمیلی به پذیرفتن
  • 10:03 - 10:06
    اینکه در فرهنگ غربی چیزهای خوبی هم میتواند وجود داشته باشد.
  • 10:06 - 10:11
    و البته یک دلیل دیگر این است که تغییر در استانداردها میتواند از تغییر در رفتارها
  • 10:11 - 10:14
    پیشی بگیرد. یکی از دلایل کاهش خشونت این است که
  • 10:14 - 10:17
    مردم از بیرحمی و قتلعام در زمانهی خود به ستوه آمدند.
  • 10:17 - 10:20
    این فرآیندی است که به نظر میآید همچنان ادامه داشته باشد،
  • 10:20 - 10:24
    اما اگر با معیارهای رفتاری حال حاضر بخواهیم قضاوت کنیم،
  • 10:24 - 10:27
    آنوقت همه چیز خشونتبارتر از آن به نظر میرسد که
  • 10:27 - 10:31
    مطابق معیارهای تاریخی بوده است.
    از این رو، امروز بهحق به جنبوجوش میافتیم،
  • 10:31 - 10:37
    اگر شماری قاتل را با تزریق ماده سمی
  • 10:37 - 10:42
    بعد از طی شدن دورهی استیناف ۱۵ ساله در تگزاس بکشند.
    اصلاً این را
  • 10:42 - 10:45
    در نظر نمیآوریم که چندصد سال پیش، آدمها
    را ممکن بود بسوزانند
  • 10:45 - 10:48
    آن هم فقط برای انتقاد از پادشاه، بعد از محاکمهای که
  • 10:48 - 10:51
    فقط ده دقیقه طول میکشید، و اینکه چنین
    چیزیهایی بارها و بارها
  • 10:51 - 10:56
    تکرار میشده است. امروزه به مجازات مرگ
  • 10:56 - 10:59
    به مثابه شاهدی از قابلیت سقوط اخلاقیمان مینگریم
  • 10:59 - 11:01
    نه به عنوان شاهدی بر ارتقای معیارهایمان.
  • 11:03 - 11:06
    خب چرا خشونت کاهش یافته است؟ هیچکس واقعا نمیداند،
  • 11:06 - 11:11
    اما من چهار توضیح در این زمینه خواندهام که هر کدامشان
  • 11:11 - 11:14
    تا حدی قابل قبول است. اولی این است که شاید
  • 11:14 - 11:17
    حق با "توماس هابز" بوده باشد. او کسی بود که گفت
  • 11:17 - 11:22
    زندگیِ در وضع طبیعی «منزوی، فقیر، کثیف، خشن
  • 11:22 - 11:26
    و کوتاه» بوده است. او میگوید دلیلش این نبوده که
  • 11:26 - 11:29
    انسانها عطشی کهن برای خون و
  • 11:29 - 11:33
    غرایز تهاجمی یا کشورگشایی داشتهاند،
  • 11:33 - 11:36
    بلکه به دلیل منطق آنارشی. وقتی آنارشی حاکم باشد،
  • 11:36 - 11:40
    یک وسوسهی دائمی وجود دارد
    که پیشدستانه به همسایهها حمله کنی،
  • 11:40 - 11:43
    پیش از آنکه آنها به تو حمله کنند.
    همین اواخر، "توماس شلینگ"
  • 11:43 - 11:46
    مثال یک صاحبخانه را مطرح کرد که صدای خشخش
  • 11:46 - 11:48
    از زیرزمین خانه میشنود. به عنوان
    یک آمریکای خوب حتما در خانهاش تفنگ دارد،
  • 11:48 - 11:52
    اسلحه را برمیدارد و از پلهها پایین میرود،
  • 11:52 - 11:54
    آنچه میبیند یک دزد تفنگ-به-دست است.
  • 11:54 - 11:56
    حالا، هر کدام با خودشان فکر میکنند
  • 11:56 - 12:00
    «من که واقعا نمیخوام این یارو را بکشم،
    اما او میخواهد من را بکشد.
  • 12:00 - 12:04
    شاید بهتر باشد قبل از این که او به من شلیک کند،
    من به او شلیک کنم،
  • 12:04 - 12:06
    بهخصوص که حتی اگر او واقعا نخواهد من را بکشد،
  • 12:06 - 12:09
    احتمالاً در این فکر است که ممکن است من او را بکشم،
  • 12:09 - 12:12
    پیش از این که او من را بکشد.»
    و به همین ترتیب.
  • 12:12 - 12:17
    مردمان جوامع شکارچی-گردآور به طور واضح
    درگیر همین زنجیرهی افکار بودند
  • 12:17 - 12:21
    و معمولا از ترس این که همسایههایشان به آنها حمله نکنند،
    به آنها حمله میکردند.
  • 12:22 - 12:25
    حالا یک راه مواجهه با این مشکل
    متوسل شدن به تهدید و ارعاب است.
  • 12:25 - 12:30
    اول حمله نمیکنید،
    اما یک سیاست عمومیِ اعلامشده دارید که
  • 12:30 - 12:33
    اگر کسی شما را مورد تهاجم قرار دهد،
    به شکل وحشتناکی تلافی میکنید.
  • 12:33 - 12:35
    مسئله این است که
  • 12:35 - 12:39
    شاید این یک بلوف به نظر بیاید،
    بنابراین این برای این که موثر باشد،
  • 12:40 - 12:44
    اول باید تهدیدگر معتبری باشد. در نتیجه
    باید برای تمام اهانتها انتقام جویی کنید
  • 12:45 - 12:49
    و تمام امتیازها را به نام خود بزنید که باز منجر
    به حلقهی خونین انتقامگیری میشود.
  • 12:49 - 12:54
    زندگی تبدیل به یک قسمت از «سوپرانوز» میشود.
    راه حل هابز
  • 12:54 - 12:58
    به نام «لویاثان» این بود که اگر اختیار استفادهی قانونی از خشونت
  • 12:58 - 13:03
    به دست یک نهاد دموکراتیک یگانه باشد (همان لویاتان)
  • 13:04 - 13:07
    آنوقت میتوان وسوسهی حمله کردن را کاهش داد،
  • 13:07 - 13:10
    زیرا هر نوع رفتار تهاجمی مجازات میشود و
  • 13:10 - 13:15
    سودآوری آن را به صفر میرساند.
    وسوسهی حمله پیشدستانه،
  • 13:15 - 13:19
    تنها از ترس اینکه آنها اول حمله کنند هم از بین میرود.
  • 13:19 - 13:23
    به این صورت ضرورت مقابله به مثل
    برای هر تهاجم کوچک
  • 13:23 - 13:26
    برای اعتبار بخشیدن به تهدید و ارعاب، برطرف میشود.
    و بنابریان منجر به
  • 13:26 - 13:32
    وضعیت صلح میشود.
    آیزنر (مردی که آمار قتل در اسلاید
  • 13:32 - 13:34
    که شما نتوانستید ببینید را تهیه کرده)
  • 13:35 - 13:38
    ادعا میکند که زمان کاهش کشت و کشتار در اروپا
  • 13:39 - 13:43
    مقارن با شکلگیری دولتهای مرکزی است.
  • 13:43 - 13:46
    آنچه که تا حدی تئوری لویاتان را تایید میکند.
  • 13:46 - 13:50
    تأییدیهی دیگر باز این حقیقت است که
    امروز شاهد فوران خشونت
  • 13:50 - 13:54
    در نواحیای بدون حکومت (آنارشی)، با دولتهای ناموفق،
    امپراتوریهای فروپاشیده
  • 13:54 - 13:58
    نواحی مرزی، مافیاها، دار و دستههای خیابانی و غیره هستیم.
  • 14:00 - 14:03
    توضیح دوم این است که در زمانها و مکانهای بسیاری،
  • 14:03 - 14:06
    این حس رایج وجود دارد که زندگی بیارزش است.
  • 14:07 - 14:11
    در دورانهای اولیه که رنجکشیدن و مرگ زودهنگام
    چیزی متداول بود،
  • 14:11 - 14:15
    مردم از آسیب رساندن و کشتن دیگران
    احساس پشیمانی کمتری داشتند.
  • 14:15 - 14:19
    و همچنانکه فنآوری و کارآمدی اقتصادی زندگی را
  • 14:19 - 14:23
    طولانیتر و خوشایندتر میکند، ارزش زندگی
    به طور کلی در نظر آدمها بالاتر میرود.
  • 14:23 - 14:26
    این دیدگاه دانشمند سیاست، "جیمز پاین" بود.
  • 14:27 - 14:31
    توضیح سوم به مفهوم بازی با جمعِ غیرصفر متوسل میشود
  • 14:31 - 14:35
    و در کتاب غیرصفر (Nonzero)
    نوشتهی رزنامهنگار "روبرت رایت"
  • 14:35 - 14:38
    روی آن بحث شدهاست.
    رایت میگوید که در شرایط خاصی،
  • 14:39 - 14:42
    همکاری و پرهیز از خشونت میتواند به نفع هر دو گروهی باشد که
  • 14:42 - 14:48
    با هم تعامل دارند،
    مثل منفعت دادوستد هنگامی که
  • 14:48 - 14:52
    طرفین مازاد کالای خود را مبادله میکنند و هر دو جلو میافتند،
    یا هنگامی که طرفین
  • 14:52 - 14:55
    سلاحهایشان را زمین میگذارند و بهاصطلاح غنیمت
    صلح را بین خود تقسیم میکنند
  • 14:55 - 14:58
    که در نتیجه هر دو مجبور نیستند همیشه در حال جنگ باشند.
  • 14:59 - 15:01
    رایت میگوید فنآوری تعداد بازیها
  • 15:01 - 15:05
    با جمع مثبت را که آدمها دوست دارند درگیرشان باشند،
  • 15:06 - 15:09
    از راه تجارت کالا، خدمات و ایدهها
  • 15:09 - 15:12
    در فواصل طولانیتر و در میان گروههای
    بزرگتری از انسانها، افزایش داده است.
  • 15:13 - 15:16
    نتیجه این میشود که ارزش زندهی آدمهای دیگر بیشتر
    از مُردهی آنها میشود
  • 15:16 - 15:21
    و خشونت از روی دلایل خودخواهانه کاهش مییابد.
    رایت این طور میگوید که:
  • 15:22 - 15:24
    «در میان دلایل زیادی که برای بمباران نکردن ژاپنیها وجود دارد،
  • 15:24 - 15:27
    یکی این است مینیوَن من را آنها میسازند.»
  • 15:27 - 15:29
    (خندهی حضار)
  • 15:29 - 15:33
    توضیح چهارم در عنوان کتابی به نام
  • 15:33 - 15:36
    «حلقهی روبهگسترش» به قلم "پیتیر سینگرِ" فیلسوف تجلی مییابد،
  • 15:37 - 15:40
    که میگوید تکامل به انسانها حس همدردی بخشیده است،
  • 15:40 - 15:45
    تواناییِ در نظر گرفتن منفعت دیگران
  • 15:45 - 15:49
    در مقایسه با منافع شخصی خود.
    متاسفانه، ما به صورت پیشفرض
  • 15:49 - 15:53
    این قابلیت را فقط در خصوص حلقهی کوچک
    دوستان و خانوادهی خود به کار میبندیم.
  • 15:53 - 15:56
    با کسانی که بیرون از آن حلقه هستند،
    رفتاری دونِ انسانی داریم
  • 15:56 - 16:00
    چنانکه بیهیچ مجازاتی میتوان استثمارشان کرد.
    اما در طول تاریخ،
  • 16:00 - 16:04
    این حلقه گسترش یافته است.
    میتوان در شواهد تاریخی دید
  • 16:04 - 16:07
    که از یک دهکده به یک طایفه گسترش پیدا کرده،
    بعد به قبیله،
  • 16:08 - 16:11
    به ملیت، سپس به نژادهای دیگر، به هر دو جنس
  • 16:11 - 16:13
    و از دیدگاه سینگر در نهایت باید به تمام
  • 16:13 - 16:18
    گونههای دارای حواس گسترش پیدا کند.
    سوال این است که
  • 16:18 - 16:21
    اگر این اتفاق افتاده است، چه چیزی
    موتور محرک این گسترش بوده است؟
  • 16:21 - 16:24
    چند احتمال وجود دارد، برای مثال ازدیادِ حلقههای
  • 16:24 - 16:28
    ارائهی خدمات متقابل،
    آنگونه که رابرت رایت بحث میکند.
  • 16:29 - 16:33
    منطق قانون طلایی— اینکه، هر چه بیشتر دربارهی
    دیگران فکر کنی و با آنها
  • 16:33 - 16:37
    تعامل داشته باشی، بیشتر متوجه میشوی ترجیح دادن
    منفعت و علایق خود
  • 16:37 - 16:41
    بر دیگران عملی کاملا غیر قابل دفاع است.
  • 16:41 - 16:44
    حداقل وقتی میخواهی که به حرفت گوش کنند.
  • 16:44 - 16:47
    نمیتوانی بگویی منافع من در مقایسه با شما خاص هستند،
  • 16:47 - 16:49
    این ادعا همانقدر عبث است که بگویید نقطهای که
  • 16:50 - 16:52
    روی آن ایستادهام مرکز کائنات است
  • 16:53 - 16:55
    فقط به این دلیل که در این لحظه من روی آن ایستادهام.
  • 16:56 - 17:00
    شاید همچنین کاهش خشونت با «جهانوطنی» شدن،
  • 17:00 - 17:04
    تاریخ، روزنامهنگاری، وقایعنگاری، داستانهای واقعگرا، مسافرتها،
  • 17:04 - 17:08
    و سواد تقویت شده باشد. چیزهای که به شما این امکان را
    میدهند تا خود را جای افرادی بگذارید
  • 17:08 - 17:12
    که پیش ازاین ممکن است با آنها رفتاری دونِ انسان داشتهاید،
  • 17:12 - 17:16
    و همچنین بفهمید که موقعیت شما در زندگی یک احتمال تصادفی است،
  • 17:16 - 17:19
    این حس که «با شانس و اقبال است که به پیش میروم.»
  • 17:21 - 17:24
    دلیلش هر چه که باشد، کاهش خشونت، به نظر من،
  • 17:24 - 17:28
    تبعات عمیقی دارد.
    باید وادارمان کند که نه فقط از خود بپرسیم
  • 17:28 - 17:32
    کر چرا هنوز جنگ وجود دارد؟
    بلکه بپرسیم چرا صلح برقرار است؟
  • 17:33 - 17:36
    فقط نپرسیم که اشتباه رفتارمان کجاست؟
    بلکه بپرسیم چه کار درستی انجام دادهایم؟
  • 17:37 - 17:38
    زیرا قطعا کاری را درست انجام میدادهایم
  • 17:39 - 17:41
    و مطمئنا خوب است که بفهمیم چه بوده است.
  • 17:41 - 17:42
    بسیار از شما متشکرم.
  • 17:42 - 17:53
    (صدای تشویق حضار)
  • 17:53 - 17:57
    کریس آندرسون: من این سخنرانی را بسیار دوست داشتم. فکرکنم بسیاری از کسانی که در این اتاق هستند، خواهند گفت که
  • 17:57 - 18:00
    آن گسترشی که در موردش صحبت کردید،
  • 18:00 - 18:03
    همان که "پیتر سنیگر" دربارهاش صحبت کرده، یک دلیلش هم فناوری است،
  • 18:03 - 18:07
    امکان بیشتر دیدهشدنِ دیگران، و این حس که دنیا دارد
  • 18:07 - 18:10
    کوچکتر میشود. منظورم این است که،
    آیا ممکن است این هم تا حدی درست باشد؟
  • 18:11 - 18:14
    استیون پینکر: خیلی زیاد. با نظریهی رایت هم جور در میآید،
  • 18:15 - 18:18
    که به ما امکان میدهد تا از مزایای همکاری
  • 18:19 - 18:22
    در سطح حلقههای بزرگ و بزرگتر، بیشتر بهره ببریم.
    اما در عین حال، فکر میکنم به ما کمک میکند
  • 18:24 - 18:27
    تصور کنیم جای کسِ دیگری بودن چطور است.
    فکر میکنم، وقتی دربارهی
  • 18:27 - 18:30
    آن شکنجههای وحشتناک که در قرون وسطی رایج بودند میخوانیم، با خودمان فکر میکنیم،
  • 18:30 - 18:32
    چطور ممکن است چنین کاری کرده باشند؟
  • 18:32 - 18:34
    چطور ممکن است با کسی که داشتند دل و رودهاش را خالی میکردند،
  • 18:35 - 18:37
    حس همذاتپنداری نداشته باشند؟ ما آشکارا،
  • 18:38 - 18:41
    تا جایی که به آنها مربوط میشد،
    او فقط یک موجود بیگانه بود که
  • 18:41 - 18:44
    احساساتی شبیه به خودشان نداشت.
    به هرحال، فکر میکنم فنآوری
  • 18:44 - 18:46
    باعث شده است راحتتر بتوانیم دادوستدی با حضور دیگری را تصور کنیم
  • 18:47 - 18:50
    و این باعث میشود ملاحظات اخلاقی ما نسبت به آن شخص دیگر
  • 18:50 - 18:51
    بیشتر شود.
  • 18:51 - 18:55
    CA: خب، استیو دوست دارم صاحبان خبرگزاریها یک زمانی در سال آینده این سخنرانی را بشنوند.
  • 18:55 - 18:57
    فکر کنم خیلی مهم است. از تو متشکریم.
  • 18:57 - 18:58
    خواهش میکنم.
Title:
افول شگفت‌انگیز خشونت
Speaker:
استیون پینکر
Description:

در این سخنرانی، استیون پینکر سقوط خشونت را از تاریخ انسان به روایت کتاب مقدس تا زمان حاضر تشریح می‌کند. وی می‌گوید که گرچه شاید در زمانه‌ی جنگ عراق و دارفور سخن از افول خشونت غیرمنطقی و حتی وقیحانه به نظر برسد، ولی حقیقت این است که ما در صلح‌آمیزترین دوران از زمان وجود گونه‌ی انسان زندگی می‌کنیم.

more » « less
Video Language:
English
Team:
closed TED
Project:
TEDTalks
Duration:
18:58

Persian subtitles

Revisions