< Return to Video

Armageddon (1998) Full Movie™

  • 0:07 - 0:25
    تيــــم تــرجـــمــه ســـايــــت
    .:: WwW.RapidBaz.Org ::.
    تقــديـــم مــي کــند
  • 0:25 - 0:38
    (Silent Death)ترجمه و زيرنويس:احـمـد رضـا
    .: ARFarokhiSMS@Yahoo.com:.
  • 0:38 - 0:53
    :تنظيم کننده
    Farid87
  • 0:53 - 0:56
    ...اين تصويري از کُره ي زمين در زمانيه که
  • 0:56 - 1:08
    دايناسورها روش زندگي ميکردن. زماني که کُره ي زمين
    .هنوز کاملا پاک و سالم بود
  • 1:08 - 1:11
    ...ولي يه تکه تخته سنگ با عرض تنها 6 مايل
  • 1:11 - 1:21
    .باعث شُد همه چيز عوض بشه
  • 1:21 - 1:29
    اون تخته سنگ با قُدرتي مُعادل 10000 سلاح هسته اي
    .به زمين برخورد کرد
  • 1:29 - 1:33
    ...يک ميليارد تُن گرد و خاک و سنگ وارد جو شُدن
  • 1:33 - 1:36
    ...و لايه اي از گرد و خاک به وُجود آوُردن
  • 1:36 - 1:39
    ...که تا هزار سال از وُرود نور خورشيد به زمين
  • 1:39 - 1:49
    .جلوگيري مي کرد
  • 1:49 - 1:52
    .همچين اتفاقي قبلاً اُفتاده
  • 1:52 - 1:56
    .و در آينده هم اتفاق خواهد اُفتاد
  • 1:56 - 2:20
    .فقط زمانش مُشخص نيست
  • 2:20 - 2:23
    .هيوستن"، تاييد کُن"
  • 2:23 - 2:29
    .حالا دوباره امتحان کُن
  • 2:29 - 2:33
    .تقريباً تمومه
  • 2:33 - 2:37
    .دنيس"، تقريباً تمومه" -
    .هيوستن"، ظاهرا "پيت" کارش رو خيلي خوب بلده" -
  • 2:37 - 2:41
    .خيلي خُب، "پيت"، الان داريم تصويرش رو ميبينيم
  • 2:41 - 2:44
    .وقتي سر جاش قرار گرفت، ما خبرت ميکُنيم تا ادامه بدي
  • 2:44 - 2:49
    .خوبه. ده ثانيه فُرصت بده
  • 2:49 - 2:52
    ."ضربان قلبش داره تُند ميشه. هي، "پيت
  • 2:52 - 2:54
    .ترومن" هستم" -
    .سلام -
  • 2:54 - 2:56
    اون بالا در چه حالي هستي، "هاس"؟ -
    .عالي -
  • 2:56 - 2:59
    گوش کُن، "پيت"، ما وضعيت جسمي تو رو هم
    ...زير نظر داريم. اگه يه کم آروم تر باشي
  • 2:59 - 3:01
    .يه مدال پيش من داري
  • 3:01 - 3:04
    ميشه آرامشت رو حفظ کُني؟ -
    .هر چي تو بگي -
  • 3:04 - 3:11
    .خيلي خُب، اينم بگم که هنوز خيلي وقت داريم، رفيق
    .نگران وقت نباش
  • 3:11 - 3:13
    .اينجا همه چيز مُرتبه
  • 3:13 - 3:15
    .اتفاقي براش نميُفته
  • 3:15 - 3:18
    ."بگو، "اتلنتيس -
    ."مفهوم شُد، "هيوستن -
  • 3:18 - 3:30
    .بذاريد "پيت" رو همين الان به فضاپيما برگردونيم
  • 3:30 - 3:33
    اون ديگه چه کوفتيه؟
  • 3:33 - 3:39
    .خُداي من
  • 3:39 - 3:44
    !فضاپيما آسيب ديده
  • 3:44 - 3:49
    !"هيوستن"
  • 3:49 - 3:53
    .تمامي ارتباطات قطع شُد
  • 3:53 - 3:59
    !استيوورت"، اون ويدئو رو بزن عقب"
  • 3:59 - 4:03
    !"هيوستن"
  • 4:03 - 4:07
    !چند تا فضاپيماي دُشمن! چند تا فضاپيماي دُشمن
  • 4:07 - 4:10
    .قسمت پنج. الان سه تا روي نمايشگر من هست
    .شُدن پنج تا
  • 4:10 - 4:12
    .روي يه مسير ناشناخته هستن -
    .نمايشگر من پُر از هميناست -
  • 4:12 - 4:14
    !چند تا از مسيرها به سمت اُقيانوس
    اطلس
    ميره
  • 4:14 - 4:21
    .مي تونه يه حمله ي موشکي ناگهاني باشه
  • 4:21 - 4:24
    جناب رييس جُمهور، فضاپيماي "اتلنتيس" همين الان
    .توي فضا مُنفجر شُد
  • 4:24 - 4:29
    !خيلي خُب، سه تا گُروه براي بررسي ميخوام
    .يک: نقص داخلي
  • 4:29 - 4:32
    .نوار ويدئويي رو دوباره ببينيد. کارتون رو شُروع کُنيد
    .شايد يه ايراد کوچيک بوده
  • 4:32 - 4:35
    ،دو: درخواست کُمک از نيروي هوايي آمريکا
    .فرماندهي نيروي فضايي ارتش و تيم 50م ارتش
  • 4:35 - 4:37
    تمام آشغال هايي که توي مدارهاي مُختلف فضايي
    .ديديد رو مُقايسه کُنيد
  • 4:37 - 4:39
    ميخوام که بررسي کُنيد، دوباره بررسي کُنيد
    .و همين طور ادامه بديد
  • 4:39 - 4:42
    سه: سازمان حوادث غير مُترقبه. هر چيزي که
    .به ذهن تون ميرسه
  • 4:42 - 4:46
    خوب؟ "راس"ــ گُنده، برو به 11,000 نفري
    .که توي "ناسا" هستن اطلاع بده
  • 4:46 - 4:48
    .والت"، کُمک شون کُن" -
    !بريم -
  • 4:48 - 4:54
    ."کارل". "کارل"! "کارل"
  • 4:54 - 4:58
    ...کارل"! الان حُدود 10 ساعته که کيکت"
  • 4:58 - 5:00
    .روي ميز گُذاشته
  • 5:00 - 5:03
    .من ميخوام طلاق بگيرم -
    .داتي"، الان دارم به يه چيز گُنده توي فضا نگاه ميکُنم" -
  • 5:03 - 5:06
    .نميدونم چيه، ولي ظاهرا يه چيزيه که آتيش گرفته
  • 5:06 - 5:10
    برو دفترچه ي تلفُنم رو بيار، ميشه؟ دفترچه ي تلفُنم
    .رو بيار. شُماره ي "ناسا" رو ميخوام
  • 5:10 - 5:15
    ببخشيدا! ولي روي لباس من، اتيکت
    نوکر "کارل"" ميبيني؟"
  • 5:15 - 5:17
    !برو اون دفترچه ي لعنتي رو بيار
  • 5:17 - 5:26
    !دفترچه رو بيار! دفترچه رو بيار! دفترچه رو بيار
  • 5:26 - 5:30
    .گُزارش فرماندهي نيروي فضايي منفي بوده
  • 5:30 - 5:32
    شايد فقط يه قسمت از فضاپيما بوده
    .که به محض وُرود مُتلاشي شدُه
  • 5:32 - 5:36
    شايدم بابانوئل اين کارو کرده. تا وقتي که تاييديه ي نهايي
    ،و قطعي رو دريافت کُنيم، جنرال
  • 5:36 - 5:52
    .در حالت آماده باش براي جنگ باقي مي مونيم
  • 5:52 - 5:54
    !هي، کوچولو! "ريچارد" کوچولو
  • 5:54 - 5:57
    !من و تو، رفيق! به زودي بهترين خواهيم بود، عزيزم
  • 5:57 - 6:01
    .بهترين! ديگه لازم نيست سوار اين دوچرخه بشم
  • 6:01 - 6:04
    ميدوني چي ميگم؟ ميخوام به موتور سيکلت
    .بخرم، عزيزم
  • 6:04 - 6:14
    .مُسافرت مُدرن
  • 6:14 - 6:17
    جلوي چشمت رو نگاه کن. شرط ميبندم هيچ کُدوم تون
    .به برادراي سياه پوست احترام نمي ذارين
  • 6:17 - 6:23
    آروم تر، "ريچارد" کوچولو. از صُبح تا حالا
    سوار اين دوچرخه بودي. نميخواي دستشويي بري؟
  • 6:23 - 6:27
    ...برنامه ي روزانه ي ما امروز تغيير کرده -
    چي شده؟ -
  • 6:27 - 6:28
    .تا بتونيم اين گُزارش ويژه رو به اطلاع شُما برسونيم -
    .ششش، ششش، ششش -
  • 6:28 - 6:36
    فضاپيماي "اتلنتيس" ساعت 3:47 صُبح امروز به وقت
    .کشور هاي حوزه ي اُقيانوس
    اطلس
    ، در فضا مُنفجر شُد
  • 6:36 - 6:42
    .هي! ول کُن، ول کُن
  • 6:42 - 6:45
    .اون گودزيلا مال منه. ولش کُن -
    !هي، ابله -
  • 6:45 - 6:47
    ريچارد" کوچولو رو نزن. مُشکلت چيه؟"
  • 6:47 - 6:50
    سگت گودزيلاي منو گرفته تو دهنش. اگه خود
    کوتوله ات بودي، چيکار ميکردي؟
  • 6:50 - 6:53
    ...بگيرش، "ريچارد". گازش بگير. اگه مسيحي نبودم
  • 6:53 - 7:09
    همين الان اون هيکل گنده ات رو پرت ميکردم
    .سمت اون شيشه
  • 7:09 - 7:12
    چرا راه نميُفتي؟ -
    .ميدوني چرا؟ چون اينجا "نيويورک"ــه -
  • 7:12 - 7:16
    .هر اتفاقي مُمکنه بيُفته. شايد يه تروريست بُمب مُنفجر کرده
  • 7:16 - 7:19
    ،شايد يکي مُرده. يا يه نفر تير خورده، چاقو خورده
    .در ضمن امروز جُمعه اس، روز پرداخت حُقوق کارمندا
  • 7:19 - 7:23
    رفيق، شايدم يکي سر حُقوقش دعواش شُده. آره؟ -
    .من ميخوام برم خريد -
  • 7:23 - 7:27
    منم همينجور، ولي فعلا هيچ جا نميتونيم بريم، چون
    .توي ترافيک گير کرديم
  • 7:27 - 7:29
    !ريچارد" کوچولو" -
    !اونجاست -
  • 7:29 - 7:33
    !ريچارد" کوچولو"
  • 7:33 - 7:34
    !طاقت بيار، "ريچارد" کوچولو. دارم ميام
  • 7:34 - 7:39
    !نگران نباش. از اونجا ميارمت بيرون
  • 7:39 - 7:42
    .تو خوبي، رفيق؟ نگران نباش. طاقت بيار
  • 7:42 - 7:45
    !يکي به 911 زنگ بزنه
  • 7:45 - 7:47
    .صفحه نمايش من پُر شده. همه جا هستن
  • 7:47 - 8:01
    .دُشمن داره از طريق "فنلاند" به کُره ي زمين نُفوذ ميکُنه
  • 8:01 - 8:06
    !هوآ
  • 8:06 - 8:15
    !اونجا رو ببينيد
  • 8:15 - 8:18
    !اُه، جنگ شُده
  • 8:18 - 9:16
    !صدام حُسين" داره بُمبارون مون ميکُنه"
  • 9:16 - 9:19
    .بايد تمرکُزمون رو حفظ کُنيم. بايد مسيرشون رو پيدا کُنيم -
    .همچين کاري ميتونه يه هفته طول بکشه -
  • 9:19 - 9:21
    فقط پيداش کُنيد، خوب؟ ميخوام بدونم که اوضاع
    .مُمکنه از اينم بدتر بشه يا نه
  • 9:21 - 9:23
    .جنرال "کيمزي" پُشت خطه
  • 9:23 - 9:26
    از "فنلاند" تا "کرولاينا"ي جُنوبي مورد حمله
    .قرار گرفته
  • 9:26 - 9:28
    کاملا مُشخصه که موشک نيستن. پس چي هستن؟
  • 9:28 - 9:34
    .رگبار شهاب سنگه. فضاپيما هم توسُط همينا نابود شُد
  • 9:34 - 9:37
    رييس جُمهور الان توي بخش يک نيروي هوايي
    .مُنتظره تا بهش جواب پس بديم
  • 9:37 - 9:39
    رگبارها تموم شُده؟
  • 9:39 - 9:42
    جنرال، الان 11,000 نفر توي "ناسا" دارن همين
    .مسئله رو بررسي ميکُنن
  • 9:42 - 9:49
    .وقتي فهميديم، به شُما هم خبر ميديم
  • 9:49 - 9:53
    خيلي خُب، "کارل"، گوش کُن. ازت ميخوام که
    .عجله نکُني. بله، آقا. قطعا شُما اولين نفريد
  • 9:53 - 9:58
    ،خيلي خُب، مُختصات اولي. يک-دو-سه-نُه. 1239
    دُرُسته؟
  • 9:58 - 10:02
    .اف.بي.آي"، پيداش کرده" -
    .يه انفجار رو توي فضا ديده -
  • 10:02 - 10:05
    .خيلي خُب
  • 10:05 - 10:08
    .گوش کُن، "کارل"، اين اطلاعات فوق محرمانه اس -
    .قُربان، من بازنشسته ي نيروي دريايي ام -
  • 10:08 - 10:10
    .ميدونم چي محرمانه اس و چي نيست. ولي يه چيز ديگه
  • 10:10 - 10:13
    کسي که پيداش کُنه، ميتونه براش اسم انتخاب کُنه، نه؟
  • 10:13 - 10:17
    .آره، دُرُسته -
    .ميخوام اسمش رو بذارم "داتي"، اسم زنمه -
  • 10:17 - 10:21
    اون يه هرزه ي فاسده که هيچ جوري نميشه
    .از دستش فرار کرد
  • 10:21 - 10:24
    ."چه خوب، "کارل -
    .اس.دي.آي"، من مُدير اين پرواز هستم"
  • 10:24 - 10:27
    .ميخوام اون ماهواره رو حرکت بدم، همين الان -
    .مفهوم شُد -
  • 10:27 - 10:36
    !بايد ماهواره رو جا به جا کُنيم
  • 10:36 - 10:36
    .خيلي بُزُرگه
  • 10:36 - 10:42
    .ايراد شُماره ي 1643 اينجاست
  • 10:42 - 10:46
    ،اينم ايراد شُماره ي 1658 که توي اين قسمته
  • 10:46 - 10:50
    .و اينم ايراد شُماره ي 1700 توي اين قسمت
  • 10:50 - 10:53
    .اين مُزخرفات رو تموم کُن
  • 10:53 - 10:56
    اوني که توي تصويره چيه؟ -
    .يه سياره، قُربان -
  • 10:56 - 10:59
    اندازه اش چقدره؟
  • 10:59 - 11:02
    ...قُربان، تقريباً 97.6 ميليارد
  • 11:02 - 11:05
    .اندازه ي کُل "تگزاس"، جناب رييس جُمهور -
    .بله، قُربان -
  • 11:05 - 11:06
    دن"، ما چيز به اين گُندگي رو نديده بوديم؟"
  • 11:06 - 11:09
    .خوب، هزينه اش حُدود يک ميليون دُلار ميشُد
  • 11:09 - 11:11
    با اين بودجه ميشه سه درصد از کُل آسمون
    .رو طي کرد
  • 11:11 - 11:14
    .و اين مقدار خيلي زياديه
  • 11:14 - 11:17
    اونايي که امروز صُبح به زمين خوردن چي؟ -
    ...اونا چيزي نيستن. اندازه ي توپ بسکتبال يا -
  • 11:17 - 11:19
    .يه ماشين "فولکسواگن"، يه چيزايي تو همين مايه ها
  • 11:19 - 11:24
    و اوني که توي تصويره قراره به زمين بُخوره؟ -
    .الان داريم اين موضوع رو بررسي ميکُنيم، قُربان -
  • 11:24 - 11:28
    ...چقدر خسارت -
    خسارت؟ -
  • 11:28 - 11:30
    .بي نهايت، قُربان
  • 11:30 - 11:32
    .ما بهش ميگيم جهان-کُش
  • 11:32 - 11:34
    .نابودي نسل انسان ها
  • 11:34 - 11:37
    .مُهم نيست توي کُدوم کشور به زمين برخورد کُنه
  • 11:37 - 11:39
    .هيچي زنده نميمونه. حتي يه باکتري
  • 11:39 - 11:52
    خداي من. بايد چيکار کُنيم؟
  • 11:52 - 12:05
    .هيجده روز تا قبل از برخوردش به زمين وقت داريم
  • 12:05 - 12:11
    .رحم کُن -
    !بگيريد که اومد -
  • 12:11 - 12:14
    !حفاري رو مُتوقف کُنيد! حفاري رو مُتوقف کُنيد
    !حفاري رو مُتوقف کُنيد
  • 12:14 - 12:17
    !توپ داره مياد
  • 12:17 - 12:19
    !حفاري رو مُتوقف کُنيد! حفاري رو مُتوقف کُنيد
  • 12:19 - 12:24
    !هي -
    !هي، نزديک بودا -
  • 12:24 - 12:28
    !من سالي 50,000 دُلار پول مُفت بهتون ميدم
  • 12:28 - 12:30
    به نظرت چرا اينقدر عصباني هستن، "چيک"؟ -
    ...خوب، شايد فکر ميکُنن -
  • 12:30 - 12:33
    .کندن زمين براي نفت کار دُرُستي نيست
  • 12:33 - 12:36
    ميدونيد اون کشتي غُرازه هر ساعت چقدر نفت
    از زمين ميکشه؟
  • 12:36 - 12:41
    همين الان يه چيز جالب فهميدم. دريل شُماره ي دو
    .ديشب 180 فوت حفر کرده
  • 12:41 - 12:44
    الان بايد از کي تشکُر کُنيم؟ -
    .دو نفر توي ذهنم هستن -
  • 12:44 - 12:46
    .ولي فقط بايد يکي رو انتخاب کُني
  • 12:46 - 12:48
    !"خُدا لعنتت کُنه، "اي.جي
  • 12:48 - 12:52
    !"اي.جي"
  • 12:52 - 12:56
    اي.جي"! "اي.جي"، اينجايي؟"
  • 12:56 - 12:58
    !اُه، چه عالي. هنوز توي رختخوابي. بُلند شو
  • 12:58 - 13:02
    آا، هي، ميخواستي منو ببيني؟ -
    .آره، داشتم دُنبالت ميگشتم -
  • 13:02 - 13:04
    .تو عصباني هستي. خوب، اينو ميدونم
  • 13:04 - 13:07
    .نه. ميدوني چيه، "اي.جي"؟ من عصبي نيستم
    .اشتباه فهميدي
  • 13:07 - 13:11
    يه چيزي اون ورتر از عصبي هستم. ميدوني که من
    ديشب دريل شُماره ي 2 رو خاموش کردم، نه؟
  • 13:11 - 13:14
    .آره، رفيق، يه لحظه بهش فکر کردم -
    .بذار يه چيزي رو بهت بگم -
  • 13:14 - 13:17
    ،يه روزي، يعني چند سال ديگه، وقتي کاملا بُزُرگ شُدي
  • 13:17 - 13:21
    براي خودت يه شرکت نفتي راه انداختي و با 8 ميليون
    ،از پول خودت روش سرمايه گُذاري کردي
  • 13:21 - 13:25
    ميتوني هر فکري رو که به کله ي پوکت
    .رسيد، عملي کُني
  • 13:25 - 13:28
    ولي تا وقتي که روي سکوي نفتي نوشته
    .هري استمپر"، قوانين من رو نقض نميکُني"
  • 13:28 - 13:30
    فهميدي؟ -
    .آره، گرفتم -
  • 13:30 - 13:33
    خيلي خُب، الان ميخوام پنج تا کلمه رو از
    .زبونت بشنوم
  • 13:33 - 13:35
    --آا -
    --ديگه -
  • 13:35 - 13:37
    .هيچ وقت تکرار نميشه
  • 13:37 - 13:40
    .من يه ابله ام. خيلي کار احمقانه اي بود
    .منظورم اينه که، احمقانه بود
  • 13:40 - 13:41
    .من يه ابله ام. ميدونم که روي اون سکو چي نوشته
    ...من
  • 13:41 - 13:44
    اينجا چه خبره؟ -
    چه خبره؟ -
  • 13:44 - 13:46
    .خوب، ميدوني، من گند زدم. يه کمي گيج شُدم
  • 13:46 - 13:49
    چند وقته که براي من کار ميکُني؟ -
    .پنج سال رؤيايي -
  • 13:49 - 13:52
    توي اين پنج سال، تا حالا نشُده بود که اينقدر سريع
    .از من به خاطر يه کاري عُذرخواهي کُني
  • 13:52 - 13:55
    اينجا يه خبرايي هست. و من به زودي ته و توهش
    .رو در ميارم
  • 13:55 - 13:58
    خوب، من دارم مُتحول ميشم. دارم سعي ميکُنم
    .از آدماي بُزُرگ ياد بگيرم
  • 13:58 - 14:06
    اگه "هري" بود چيکار ميکرد؟
  • 14:06 - 14:09
    .الان زبونم بند اومده
  • 14:09 - 14:10
    .خيلي خُب، ميتونم توضيح بدم
  • 14:10 - 14:12
    جدي ميتوني؟ -
    .آره -
  • 14:12 - 14:21
    .خيلي دوست دارم بشنوم. همونجا وايسا
  • 14:21 - 14:23
    گريس"؟"
  • 14:23 - 14:28
    ."سلام، "هري -
    .هزار بار ازت خواستم که بهم بگي پدر -
  • 14:28 - 14:30
    ."معذرت ميخوام، "هري
  • 14:30 - 14:34
    .بُلند شو لباسات رو بپوش
  • 14:34 - 14:45
    .تو هم همونجا وايسا. الان برميگردم
  • 14:45 - 14:49
    ميخوام تمام تجرُبياتي که در مورد انواع برخورد
    .اشياء نزديک به زمين داريم رو بررسي کُنيم
  • 14:49 - 14:54
    خوب؟ هر ايده اي، هر برنامه اي، هر چيزي که قبلا
    ...به ذهن تون رسيده و روي جعبه ي پيتزا
  • 14:54 - 14:55
    .يا بسته ي کوکتل نوشتيد
  • 14:55 - 15:01
    .الان 30 ساله که مردُم ميخوان بدونن کار "ناسا" چيه
    .امروز جواب شون رو ميديم
  • 15:01 - 15:04
    تو در اين باره چيزي ميدونستي، "راکهوند"؟
  • 15:04 - 15:08
    .پس ميدونستي -
    .نه، هيچي نميدونستم -
  • 15:08 - 15:11
    هري" کُجاست؟"
  • 15:11 - 15:14
    ،هري"، هوآ، هوآ، هوآ، هوآ. من درکت ميکُنم"
    خوب؟
  • 15:14 - 15:16
    الان عصباني هستي. با ديدن اون صحنه کيه که
    عصباني نشه؟
  • 15:16 - 15:18
    .الان بهت شليک ميکُنه -
    .نه، نه، نميکُنه -
  • 15:18 - 15:23
    .اُه، لعنتي
  • 15:23 - 15:26
    !"هري" -
    تو چت شُده؟ -
  • 15:26 - 15:28
    !"خُدا بيامُرزدت، "اي.جي
  • 15:28 - 15:30
    .اين يارو يه تُفنگ داره، رفيق. ميخواد منو بزنه
  • 15:30 - 15:34
    !هري"، اين کارت اصلا خنده دار نيست" -
    !هري"، گوش کُن! ميتونيم با صُحبت حلش کُنيم" -
  • 15:34 - 15:37
    اُه، الان اينا جديه؟ -
    .آره، کاملا جدي -
  • 15:37 - 15:39
    !"بير" -
    چي شُده؟ -
  • 15:39 - 15:41
    ميخواد منو با تُفنگ بزنه. اگه ديديش که
    .داره مياد اينور، با اون آچار بزن تو سرش
  • 15:41 - 15:45
    يادمه قبل از اينکه باباي "اي.جي" بميره بهش گُفتي
    .که از پسرش مُراقبت ميکُني
  • 15:45 - 15:47
    .فکر نکُنم زدنش با اسلحه مُراقبت حساب بشه
  • 15:47 - 15:50
    چرا اسلحه رو نميذاري کنار؟ -
    .بهتره کاري به اين کارا نداشته باشي. برو کنار -
  • 15:50 - 15:53
    .فقط ميخواستم يه کم مُعطلت کُنم، همين
  • 15:53 - 15:56
    ...تازه فکر نکُنم خودتم بخواي قبل از پيدا کردن منبع نفت
  • 15:56 - 15:58
    .بهترين کارمندت رو بُکُشي -
    .آا، "چيک"، نميخوام بُکُشمش -
  • 15:58 - 16:01
    .فقط ميخوام يکي از پاهاش رو بکنم
    .با يه پا هم ميتونه کار کُنه
  • 16:01 - 16:04
    فرنک مارکس" رو يادت مياد که اون همه سال"
    با يه دست کار کرد؟
  • 16:04 - 16:05
    .آره، ولي نميتونست دُرُست و حسابي کار کُنه
  • 16:05 - 16:08
    هري"، اون اسلحه رو بذار کنار! داري مثل"
    !ديوونه ها رفتار ميکُني
  • 16:08 - 16:11
    .عزيزم، برو لباسات رو بپوش و از سر راه برو کنار
  • 16:11 - 16:15
    !تو نميتوني براي زندگي من تصميم بگيري -
    !باشه. لباس. همين الان -
  • 16:15 - 16:20
    .خيلي خُب، بسه! خيلي خُب! اولش خنده دار بود
    .ولي الان ديگه نيست
  • 16:20 - 16:23
    !لعنتي -
    .هري"، اين کار خلاف قانونه، رفيق" -
  • 16:23 - 16:30
    .من مُوقتي ديوونه شُدم، "راک". چيزي نميشه
  • 16:30 - 16:32
    الان من به چشم تو ديوونه هستم؟ -
    --خوب -
  • 16:32 - 16:34
    .هري"! هي، آروم باش"
  • 16:34 - 16:38
    .چيکار داري ميکُني؟ "هري"، بسه! بس کُن ديگه -
    ."خيلي خُب، "هري -
  • 16:38 - 16:43
    .خيلي خُب، حالا ديگه گوش کُن. دو تا مرد، رو در رو
    .جدي ميگم. من دوستش دارم
  • 16:43 - 16:48
    !جوابت کاملا اشتباه بود
  • 16:48 - 16:50
    .هوآ، هوآ، "هري". مثل اينکه واقعاً زديش -
    !"هري"، بي خيال، "هري" -
  • 16:50 - 16:53
    !بهم تير زدي -
    .زديش -
  • 16:53 - 16:55
    .اون گُلوله از نزديکت هم رد نشُد. کمونه کرد
  • 16:55 - 16:58
    ،ميدوني، تا قبل از اينکه پاي کسي تير بخوره
    !خنده دار بود
  • 16:58 - 17:03
    .هي، جمع و جور کُنيد. مُشتري داريم
  • 17:03 - 17:06
    ،آا، س، سال، سال 1974
  • 17:06 - 17:10
    براي-براي اولين بار فهميديم که--که ممُکنه، يه-يه
    ...شهاب سنگ يا يه سياره
  • 17:10 - 17:12
    يکي رو ميخوام که امروز صُبح کافئين کمتري مصرف
    .کرده باشه و بتونه صُحبت کُنه. دُکتُر، ترجُمه کُن
  • 17:12 - 17:18
    بله، قُربان. اولين تئوري قابل اجرامون اين بود که به
    ...وسيله ي يه مُولد ليزر جامع
  • 17:18 - 17:20
    .شيء مورد نظر رو تا جايي که مُتلاشي بشه، گرم کُنيم
  • 17:20 - 17:22
    اين تئوري مثل اينه که بخوايم با يه تُفنگ هوا به يه
    .قطار شليک کُنيم، دُکتُر
  • 17:22 - 17:23
    .آا، چند تامون اين ايده رو داريم
  • 17:23 - 17:28
    ميخوايم با يه فضاپيما روي سطح اون سياره فُرود بيايم
    ...و سيستم هايي رو کار بذاريم که
  • 17:28 - 17:33
    يه لايه ي حفاظتي بُزُرگ دُرُست ميکُنن. پلاسماي
    .موجود توي نور خورشيد توسُط اينا دفع ميشه
  • 17:33 - 17:36
    --خيلي خُب -
    !بي خيال، رفقا -
  • 17:36 - 17:40
    بايد يه روش واقع گرايانه پيدا کُنيم. فقط 18 روز ديگه
    .وقت داريم
  • 17:40 - 17:44
    .يعني 431 ساعت و 15 دقيقه و 18 ثانيه
  • 17:44 - 17:49
    وقت چيز با ارزشيه که ما الان نداريم. چيه؟
  • 17:49 - 17:51
    .گوش کُن، "هري"، من "اي.جي" رو انتخاب کردم
  • 17:51 - 17:55
    .انتخاب با منه نه تو -
    ."اون تنها کسيه که سنش به تو ميخوره، "گريس -
  • 17:55 - 17:57
    .انتخابي در کار نيست. مجبوري
  • 17:57 - 17:59
    ...نميدونم چرا فکر ميکُني هنوزم ميتوني
  • 17:59 - 18:02
    ."توي تصميمات من دخالت کُني، "هري
  • 18:02 - 18:04
    فکر کُنم اينکه من پدرتم دليل حساب نميشه، نه؟
  • 18:04 - 18:06
    .نه -
    از کي تا حالا؟ -
  • 18:06 - 18:10
    ."از وقتي 10 سالم شُد و سنم از تو بيشتر شُد، "هري
  • 18:10 - 18:12
    از وقتي که از مامان جُدا شُدي. چرا نميفهمي؟
  • 18:12 - 18:17
    ببين، ميدونم که تو از نظر اجتماعي به بُلوغ فکري
    .نرسيدي و به خاطر کارايي که کردي مي بخشمت
  • 18:17 - 18:20
    شايد واقعا يه پدر بي فکر باشم، ولي
    .هنوزم کارفرمات منم
  • 18:20 - 18:24
    و به عُنوان رييست ميخوام که امشب همراه بقيه ي
    .کارمندا بري و تا دوشنبه هم برگردي
  • 18:24 - 18:27
    فهميدي؟ -
    .خيلي خُب. من استعفا ميدم -
  • 18:27 - 18:30
    !گريس"، الان نميتوني استعفا بدي"
  • 18:30 - 18:33
    .بايد به کارت ادامه بدي
  • 18:33 - 18:36
    !"سلام، "هري
  • 18:36 - 18:38
    به چي ميخندي؟
  • 18:38 - 18:45
    من و "اي.جي" بيشتر از پنج ماهه که
    ."رابطه داريم، "هري
  • 18:45 - 18:48
    اي دو رو. تا حالا شُده بود من نذارم کاري رو
    که ميخواي انجام بدي؟
  • 18:48 - 18:50
    چطوره بذاري زندگيم رو بُکُنم، "هري"؟
  • 18:50 - 18:53
    اولين باري که قاعده شُده بودم، "راکهوند" مجبور شُد
    ...بره برام وسايل بخره
  • 18:53 - 18:55
    ."و بعدشم بهم نشون بده که بايد چيکار کُنم، "هري
  • 18:55 - 18:58
    .هو-هو
  • 18:58 - 19:01
    من فقط... نه، من فقط بهش گُفتم که بايد چجوري
    ."ازش استفاده کُنه. عملي نشونش ندادم، "هري
  • 19:01 - 19:07
    به جاي اينکه با عروسک بازي کُنم مجبور بودم
    .با خط کشاي تيتانيومي بازي کُنم
  • 19:07 - 19:11
    از خالکوبي هاي روي بدن "فردي نونن" فهميدم
    .که چيزايي مثل پرنده و زنبور وُجود دارن
  • 19:11 - 19:14
    .ببين، من روي سکوهاي نفتي تو بُزُرگ شُدم
  • 19:14 - 19:17
    .و الانم وقتي عاشق کسي ميشم، تعجُب ميکُني
  • 19:17 - 19:20
    خوب حالا بگو ببينم آدم دو رو کيه، "هري"، ها؟ -
    .اون لوله ها رو ببين -
  • 19:20 - 19:24
    ."گوش کُن، "گريس -
    .نه، تو گوش کُن، "هري". من ديگه بُزُرگ شُدم -
  • 19:24 - 19:28
    با اندازه اي که اون سياره داره و با در نظر گرفتن
    ...اينکه براي انجام آزمايش وقت نداريم
  • 19:28 - 19:30
    .هيچ کُدوم از شيوه هاي قديمي جواب نميده
  • 19:30 - 19:34
    چرا همين الان 150 تا کُلاهک هسته اي نفرستيم
    و اون سياره رو مُنفجر کُنيم؟
  • 19:34 - 19:35
    .ايده ي افتضاحيه
  • 19:35 - 19:38
    مگه از شُما پُرسيدم؟
  • 19:38 - 19:40
    .ايشون دُکتُر "رانلد کويينسي" از بخش تحقيقات هستن
  • 19:40 - 19:43
    .تقريبا باهوش ترين آدمي که روي زمين زندگي ميکُنه
    .شايد بهتر باشه به حرفاش گوش بديد
  • 19:43 - 19:46
    ،جنرال، اگه هدف رو در نظر بگيريد
  • 19:46 - 19:48
    ،سازمانش، ابعادش
  • 19:48 - 19:50
    ،سُرعت خالصش
  • 19:50 - 19:55
    مي تونيد هر چي سلاح هسته اي داريد به سمتش شليک
    .کُنيد، ولي اون به حرکتش ادامه ميده
  • 19:55 - 19:57
    ...بهتره بدوني که مُشاوران علمي رييس جُمهور
  • 19:57 - 20:01
    بر اين باور هستن که يه انفجار هسته اي ميتونه
    .مسير حرکتش رو عوض کُنه
  • 20:01 - 20:06
    من سرپرست مُشاورهاي رييس جُمهور رو ميشناسم. ما
    .توي مرکز تحقيقات "ماساچوست" با هم بوديم
  • 20:06 - 20:08
    ،و، توي همچين وضعيتي
  • 20:08 - 20:13
    مُشاوره گرفتن از کسي که توي درس
    فيزيک نُجومي
    .نُمره ي سي-منفي گرفته، کار دُرُستي نيست
  • 20:13 - 20:18
    .مُشاورهاي علمي رييس جُمهور اشتباه ميکُنن
    .حرف من دُرُسته
  • 20:18 - 20:20
    .حمله به اون سياره از بيرون فايده اي نداره
  • 20:20 - 20:24
    .يه ترقه رو کف دست تون ميذاريد
  • 20:24 - 20:28
    مي ترکونيدش. چي ميشه؟ دست تون ميسوزه، نه؟
  • 20:28 - 20:32
    ،يه ترقه ي ديگه عين قبلي رو کف دست تون ميذاريد
    .دست تون رو مُشت ميکُنيد و ترقه رو مي ترکونيد
  • 20:32 - 20:36
    پوف-- از اون به بعد زن تون بايد بُطري هاتون رو
    .براتون باز کُنه
  • 20:36 - 20:39
    يعني به نظر شُما بايد اون سياره رو از
    داخل مُنفجر کُنيم؟
  • 20:39 - 20:41
    .دقيقا -
    چجوري؟ -
  • 20:41 - 20:43
    .سطحش رو حفر ميکُنيم
  • 20:43 - 20:46
    .بهترين و قوي ترين دريلر دُنيا رو مياريم
  • 20:46 - 20:48
    .هري"، بيا اينجا. يه مُشکلي پيش اومده"
  • 20:48 - 20:50
    .به "اي.جي" بگيد بياد اينجا -
    !زود باشيد -
  • 20:50 - 20:52
    !اُه، لعنتي
  • 20:52 - 20:54
    !يه لوله ي ديگه بفرست پايين! همين الان
  • 20:54 - 20:58
    !يه منبع گازيه
  • 20:58 - 21:00
    بهت که گُفته بودم! حالا نابغه ام که ديشب اونو باز
    گُذاشتم يا شانسي بازش گُذاشته بودم؟
  • 21:00 - 21:06
    --حتماً به يه دليلي خاموشش کرده بودم، اُلاغ! شير ايمني
  • 21:06 - 21:13
    شير شُماره ي دو رو ببند! "گريس"، مُشتري ها
    !رو از اينجا ببر
  • 21:13 - 21:16
    !نه، بابا
  • 21:16 - 21:25
    چيک"، از اينجا ببرشون! همين الان از روي"
    !سکو ببرشون پايين
  • 21:25 - 21:34
    !گُم شيد بيايد پايين -
    .الان مُنفجر ميشه -
  • 21:34 - 21:38
    !چيک"، بيا پايين"
  • 21:38 - 21:42
    !بيايد پايين
  • 21:42 - 21:46
    ،چندين بار تحقيقات انجام شُده، و هميشه
    .يه شخص خاص رو بهمون پيشنهاد دادن
  • 21:46 - 21:48
    .توي همه ي منطقه هاي نفت خيز کُره ي زمين کار کرده
  • 21:48 - 21:51
    ،هر وقت گُفته شُده که فُلان جا قابل حفاري نيست
    .اين يارو حفرش کرده
  • 21:51 - 21:54
    همه حال شون خوبه؟ -
    !نفت پيدا کرديم، عزيزم -
  • 21:54 - 22:00
    مُمکن بود کسي کُشته بشه. ميتونستي عذاب وجدانش
    رو تحمُل کُني؟
  • 22:00 - 22:02
    ."عالي بود. خيلي باحالي، "هري
  • 22:02 - 22:07
    .باشه
  • 22:07 - 22:14
    .تو اخراجي
  • 22:14 - 22:16
    هري استمپر" کُدوم تونه؟"
  • 22:16 - 22:19
    سلام، منم. چيکار داريد؟
  • 22:19 - 22:23
    .آقاي "استمپر"، من جنرال "مونگامري" هستم
    .فرمانده ي نيروي هوايي بخش اُقيانوس آرام
  • 22:23 - 22:26
    ...من از طرف وزارت دفاع و با دستور مُستقيم
  • 22:26 - 22:28
    .رياست جُمهوري ايالات مُتحده اينجا اومدم
  • 22:28 - 22:31
    .يه مورد اضطراري مربوط به امنيت ملي پيش اومده
  • 22:31 - 22:35
    ميخوام که همين الان بدون کوچک ترين
    .سُؤالي سوار هلي کوپتر بشيد
  • 22:35 - 22:37
    ويلي ديوونه" تو رو مسئول اين کار کرده؟"
  • 22:37 - 22:43
    مُتاسفانه "ويلي ديوونه" رو نميشناسم، آقا. ولي چيزي
    .که گُفتم کاملاً جدي بود
  • 22:43 - 22:45
    ."هري" -
    چيه؟ -
  • 22:45 - 22:47
    .به خُدا قسم، دُخترت به من نگُفت که چند سالشه
  • 22:47 - 22:51
    .مُشکلي نيست. راحت باش. تقصير خودمه
  • 22:51 - 22:57
    !اُه. ولش کُن
  • 22:57 - 23:01
    .خيلي خُب، جنرال، به يه شرط باهاتون ميام
  • 23:01 - 23:06
    .دُخترم هم باهامون مياد
  • 23:06 - 23:08
    مگه من چيکار کردم؟ -
    هوآ. هوآ. هوآ. کُجا ميبريدش؟ -
  • 23:08 - 23:11
    .آقا، لُطفا همينجا بمونيد -
    --چ -
  • 23:11 - 23:24
    !چيک"، پولش رو بده و از اينجا پرتش کُن بيرون"
  • 23:24 - 23:27
    آقاي "استمپر"؟ -
    ."بله، "هري استمپر -
  • 23:27 - 23:30
    ."حال تون چطوره؟ سلام خانُم "استمپر
  • 23:30 - 23:32
    .من "دن ترومن" هستم، مُدير اجرايي
  • 23:32 - 23:34
    --گوش کُن، از طرف همه ازتون معذرت -
    .معذرت مي خوايد -
  • 23:34 - 23:36
    نميدونم ديگه ميتونيم معذرت خواهيا رو
    ."قبول کُنيم يا نه، آقاي "ترومن
  • 23:36 - 23:39
    تمام 18 ساعت و نيم گُذشته رو داشتن ازمون
    .معذرت خواهي ميکردن
  • 23:39 - 23:42
    اگه ناراحت نميشيد، ميشه ازتون بخوام که يه راست
    بريم سر اصل مطلب؟
  • 23:42 - 23:44
    .و بگيد که چرا ما رو به مرکز "ناسا" آوُرديد
  • 23:44 - 23:46
    .بايد تنهايي صُحبت کُنيم
  • 23:46 - 23:49
    آقاي "ترومن"، من هيچ مسئله اي رو از
    .دُخترم "گريس" مخفي نميکُنم
  • 23:49 - 23:52
    پس چه الان جلوش صُحبت کُنيد، چه
    .من بعداً بهش بگم، بالاخره ميفهمه
  • 23:52 - 23:54
    چطوره همين الان حرف تون رو بزنيد؟
  • 23:54 - 23:58
    ،وقتي اين ستاره ي دُنباله دار به پُشت اون سياره خورد
    .چندين گُلوله ي آتيشي رو به سمت زمين فرستاد
  • 23:58 - 24:02
    .تا 15 روز ديگه، اين آتيش بارون ها ادامه داره
  • 24:02 - 24:06
    ،حتي اگه اون سياره مُستقيما توي آب فُرود بياد
    .بازم زمين رو زده
  • 24:06 - 24:11
    ميليون ها گالُن آب رو ظرف چند ثانيه
    .به جوش مياره و به کف ميکوبونه
  • 24:11 - 24:14
    حالا اگه به اُقيانوس آرام برخورد کُنه، که
    ...ما مُعتقديم همين طوره
  • 24:14 - 24:17
    ،يه ديوار آبي به ارتفاع سه مايل ايجاد ميکُنه
  • 24:17 - 24:22
    که با سُرعت 1000 مايل در ساعت "کاليفُرنيا" و
    .دنور" رو نابود ميکُنه"
  • 24:22 - 24:25
    .ژاپُن" هم از بين ميره. "اُستُراليا" هم پاکسازي ميشه"
  • 24:25 - 24:29
    .نصف جمعيت دُنيا با حرارتش ذوب ميشن
    ...گرد و خاک به وُجود اومده جلوي وُرود
  • 24:29 - 24:31
    نور خورشيد به زمين رو ميگيره و بقيه
    .هم يخ ميزنن و ميميرن
  • 24:31 - 24:34
    .باور نکردنيه
  • 24:34 - 24:41
    .خوب، واقعي تر از اين نميشه
  • 24:41 - 24:43
    .همين الانشم داره مياد
  • 24:43 - 24:46
    .دقيقاً طرف ما، با سُرعت 22,000 مايل در ساعت
  • 24:46 - 25:05
    .حتي يه روح هم نميتونه ازش قايم بشه
  • 25:05 - 25:08
    من فرض ميکُنم که نميخواي به همه
    .همين طور يه دفعه اي خبر بدي
  • 25:08 - 25:11
    هيچ کس چيزي نميدونه. قرارم نيست
    .به کسي چيزي بگيم
  • 25:11 - 25:14
    ...تا ده روز آينده، فقط نُه تا تلسکوپ توي دُنيا هستن
  • 25:14 - 25:16
    که اون سياره رو نشون ميدن و هشت تاش
    .در اختيار ماست
  • 25:16 - 25:19
    رييس جُمهور درجه ي اين اطلاعات رو
    .فوق سري اعلام کرده
  • 25:19 - 25:21
    ،اگه خبرايي مثل اين درز کُنه
  • 25:21 - 25:25
    نصف شبي تمام سرويس هاي اجتماعي مُهم توي
    .سر تا سر دُنيا مُتوقف ميشن
  • 25:25 - 25:30
    آشوب ميشه، تشنُج هاي ديني بالا ميزنه، هرج و مرج
    .به وُجود مياد، که خودت ميتوني تصوُرش رو بُکُني
  • 25:30 - 25:36
    .اساساً مثل بدترين حوادثيه که توي انجيل نوشته شُده
  • 25:36 - 25:39
    .شش ميليارد آدم روي زمين زندگي ميکُنن
  • 25:39 - 25:42
    چرا اومدين سُراغ من؟
  • 25:42 - 25:45
    .ميخوايم تيمي که قراره بفرستيم بالا رو آماده کُني -
    بالا؟ -
  • 25:45 - 25:49
    مي فرستيمشون به اون سياره، اونجا فُرود ميان، يه چاه
    ،حفر ميکُنن، چند تا بُمب هسته اي ميندازن
  • 25:49 - 25:52
    ،از روي سياره بُلند ميشن و بُمب ها رو مُنفجر ميکُنن
    .البته اگه بتونيم مُشکل اين تجهيزات رو برطرف کُنيم
  • 25:52 - 25:57
    اين دريل يه نمونه ي اوليه از چيزيه که براي استفاده
    .توي پروژه ي "مارس" مشغول ساختنش بوديم
  • 25:57 - 26:01
    .شُما، آا-- مُمکنه طرحش براتون آشنا باشه
  • 26:01 - 26:08
    آره، خوب، فکر کُنم بايدم باشه. چون
    .اين طرح مال منه
  • 26:08 - 26:11
    کليد دفتر من رو دُزديده بوديد؟ -
    .آره، يه جورايي -
  • 26:11 - 26:14
    بذار حرفم رو روراست بزنم. منو از روي
    ،يه سکوي نفتي برداشتيد
  • 26:14 - 26:18
    نصف دُنيا رو طي کردين و آوُردين اينجا
    .چون طرح دريل من رو دُزديده بودين
  • 26:18 - 26:22
    ،نمي تونستين نقشه ي طرح رو دُرُست بخونين
    .و موقع سر هم کردن قطعه ها گند زدين
  • 26:22 - 26:24
    .حُقوق اختراع خارج از کُره ي زمين معني نداره -
    ."تو خفه شو، "کويينسي -
  • 26:24 - 26:28
    .ديگه به درد پروژه ي "مارس" نميخوره
    .بايد کُره ي زمين رو نجات بده
  • 26:28 - 26:30
    .و ما هر چه سريع تر بايد بفهميم ايرادش کُجاست
  • 26:30 - 26:33
    گُفتي توي سر هم کردن قطعاتش اشتباه کرديم؟ -
    ...نه، گُفتم -
  • 26:33 - 26:35
    .افتضاح به بار آوُردين
  • 26:35 - 26:39
    .اول از همه، سيستم سوخت رساني رو برعکس جا زديد
    .بذار ببينم
  • 26:39 - 26:43
    .موتور هاي چرخشي خراب ميشن و شُما دليلش رو نميدونيد -
    .آره، دُرُسته -
  • 26:43 - 26:46
    خوب، دليلش اينه که دنده ها کاملا
    .بد بسته شُدن، جناب جادوگر
  • 26:46 - 26:49
    کي با اين کار ميکُنه؟
  • 26:49 - 26:51
    .اونجا هستن -
    --در واقع ما -
  • 26:51 - 26:55
    .الان هشت ماهه که دارن به صورت دائم تمرين ميکُنن -
    هشت ماه کامل؟ -
  • 26:55 - 26:58
    .خوب، تقريبا، آره -
    .خُداي من -
  • 26:58 - 27:00
    خوب، به هر حال اين همون تيميه که بايد
    .اون بالا کار حفاري رو انجام بده
  • 27:00 - 27:02
    .بايد بهشون آموزش هاي لازم رو بدين
  • 27:02 - 27:04
    خوب، آقاي "استمپر"، نظرتون چيه؟
  • 27:04 - 27:07
    .ميدوني، حفاري يه علمه. يه هُنر
  • 27:07 - 27:09
    ،خانواده ي من سه نسله که کارشون همينه
    .و منم تمام زندگيم کارم همين بوده
  • 27:09 - 27:12
    .ولي هنوزم کامل يادش نگرفتم
  • 27:12 - 27:15
    ،فکر کُنم چون يکي بهتون گُفته که من بهترينم
    .اومديد دُنبالم
  • 27:15 - 27:18
    .خوب، من بهترينم، چون بهترينها رو در اختيار دارم
  • 27:18 - 27:22
    ،اگه به کسايي که باهاشون کار ميکُني اعتماد نداشته باشي
    .بايد خودت رو مُرده بدوني
  • 27:22 - 27:24
    حالا اگه ميخواي اون تيم رو بفرستي
    .فضا، مُشکلي نيست
  • 27:24 - 27:26
    ،مُطمئنم که فضانوردهاي خيلي خوبي ميشن
  • 27:26 - 27:29
    .ولي هيچي از علم دريل کردن نميدونن
  • 27:29 - 27:32
    طرح احتمالي بعديت چيه؟ -
    طرح احتمالي؟ -
  • 27:32 - 27:34
    نقشه ي ثانويه. بايد يه همچين چيزي داشته باشيد، نه؟
  • 27:34 - 27:36
    .نه. نداريم
  • 27:36 - 27:38
    .همه اش همينه -
    --بهترين برنامه ريزي که ميتونستي -
  • 27:38 - 27:42
    دولت ميتونست-- دولت ايالات مُتحده
    ميتونست بُکُنه همينه؟
  • 27:42 - 27:45
    منظورم اينه که، به شُما ميگن "ناسا". شُما ميتونيد
    .يه آدم رو بفرستيد کُره ي ماه
  • 27:45 - 27:49
    شُما همگي نابغه هستيد. همون کسايي هستيد که
    .فهميديد همچين اتفاقي قراره بيُفته
  • 27:49 - 27:51
    ...مُطمئنم که همين الان يه تيم مشغول بررسي همين
  • 27:51 - 27:54
    .موضوع هستن و يه عده هم ازشون حمايت ميکُنن
  • 27:54 - 27:56
    الان داري ميگي که نقشه ي ثانويه نداريد، که
    ،اون تيم هشت نفره اي که اونجا وايسادن
  • 27:56 - 28:01
    اُميد تمام دُنيا به هميناس، منظورت همينه؟ -
    .آره -
  • 28:01 - 28:03
    .اُه، يا مسيح. لعنتي
  • 28:03 - 28:12
    وقت زيادي نداريم. به ما کُمک ميکُنيد يا نه؟
  • 28:12 - 28:15
    تنها کاري که بايد بُکُنن حفاريه؟ -
    .آره -
  • 28:15 - 28:20
    .راه رفتن توي فضا و اين ديوونه بازيا نيست -
    .فقط حفاري -
  • 28:20 - 28:22
    چند نفر رو ميخواي بفرستي اون بالا؟
  • 28:22 - 28:24
    .دو تا فضاپيما، دو تا تيم
  • 28:24 - 28:27
    .اگه هم قبول کُنم، ميخوام افراد خودم رو ببرم
  • 28:27 - 28:29
    .قبوله
  • 28:29 - 28:33
    پس به ما کُمک ميکنيد، نه؟ -
    .بله، آقا -
  • 28:33 - 28:42
    .ممنون
  • 28:42 - 28:48
    فقط نميتونم توي اين يه مورد به کس ديگه اي
    .اعتماد کُنم، همين
  • 28:48 - 28:50
    ."نه، خانُم "کورلين
  • 28:50 - 28:55
    هري استمپر" هستم. اگه "بير" رو ديديد، بهش بگيد"
    .که "هري" دُنبالش ميگرده
  • 28:55 - 28:58
    .اينا هر موقع سکو رو ترک ميکُنن، ولو ميشن
  • 28:58 - 29:00
    ."جي. اُتيس کورلين بير"
  • 29:00 - 29:03
    شايد تنها سياه پوستي باشه که ميتونيد سوار يه موتور گُنده
    .توي "کادوکا"ي "داکوتاي جُنوبي" پيدا کُنيد
  • 29:03 - 29:08
    !بيايد بابا "بير" رو بگيريد
  • 29:08 - 29:13
    ."آا، "مکس -
    فضاپيما محدوديت وزني براي مُسافرها نداره؟ -
  • 29:13 - 29:16
    ."مکس" -
    .سلام، مامان -
  • 29:16 - 29:18
    ."چه قشنگه، "مکسي
  • 29:18 - 29:21
    هي، ميشه يکي از اون ژلاتين هاي زرد
    که خيلي دوست دارم بهم بدي؟
  • 29:21 - 29:24
    دوباره خلاف کردي؟ -
    .نه، مامان -
  • 29:24 - 29:28
    ."مکسي" -
    --قسم ميخورم، مامان. من -
  • 29:28 - 29:34
    .ميدوني، "راکهوند" رو هم ميخوام -
    .بهش ميگيم "هوند" چون، خوب، خيلي شهوتيه -
  • 29:34 - 29:39
    شايد بهتر باشه از مشروب فُروشي هاي
    .نيو اورلآن" شُروع کُنيد"
  • 29:39 - 29:41
    چقدر بُزُرگ و براقه، نه؟
  • 29:41 - 29:44
    چند وقته که ازدواج کردي؟ -
    .دو هفته -
  • 29:44 - 29:47
    اين الماس رو مي بيني؟ -
    .آره -
  • 29:47 - 29:49
    اين اصلاً الماس نيست. يه نوشيدني ديگه ميخواي؟ -
    .آره -
  • 29:49 - 29:52
    .آقا، از "اف.بي.آي" هستم -
    .چه قشنگ. نه، ممنون -
  • 29:52 - 29:55
    .يه موضوع مُهم در مورد امنيت مليه -
    .خوش به حالت -
  • 29:55 - 29:58
    .راه بيُفت. همين الان
  • 29:58 - 30:00
    تو چند سالته؟
  • 30:00 - 30:03
    آسکُر چويس"، خيلي سر به هواست، ولي"
    .زمين شناس فوق العاده ايه
  • 30:03 - 30:09
    .نزديکاي "ال پسو" يه پرورشگاه اسب داره
  • 30:09 - 30:12
    چي
  • 30:12 - 30:16
    .آقاي "چيک چپل"، هميشه پُشت ميز قُمار
  • 30:16 - 30:18
    ."کازينوي "سيزرز پلس"، "لاس وگاس"، "نوادا
  • 30:18 - 30:21
    .خودشه! کاملاً به موقع
  • 30:21 - 30:27
    .چارلز چپل"، بازي بسه"
  • 30:27 - 30:30
    اون يکي سکو چي ميشه؟ "بني" چطوره؟
    .کارش خوبه
  • 30:30 - 30:34
    تنها کسي که به خوبي من بلده اداره اش
    .کنه، "اي.جي"ــه
  • 30:34 - 30:36
    .فکر کُنم گُفتي که نميتوني بهش اعتماد کُني
  • 30:36 - 30:40
    .فکر کُنم تو گُفتي که ميتونم
  • 30:40 - 30:43
    ."آره، بايد بياي، "اي.جي
  • 30:43 - 30:47
    .خوب، اينکه رييس خودت باشي يه خوبي هايي داره
  • 30:47 - 30:51
    .هر کاري بخوام ميکُنم، کسي به پام تير نميزنه
  • 30:51 - 30:54
    الان تُفنگ همراهت نيست، نه؟
  • 30:54 - 30:57
    ...اُه، چه خوب، چون يه جورايي ميخواستم درباره ي
  • 30:57 - 31:00
    .درخواستت براي کُمک صُحبت کُنم
  • 31:00 - 31:01
    ...يعني يه کاري هست که
  • 31:01 - 31:05
    آقاي همه کاره-شکست ناپذير-ديوانه ي بُزُرگ
    ..."هري استمپر"
  • 31:05 - 31:10
    نميتونه تنهايي انجامش بده و به مشورت هاي
    کارشناسانه ي من نياز داره؟
  • 31:10 - 31:12
    .يه چيزي تو همين مايه ها، آره
  • 31:12 - 31:14
    .خوب، نه، نه، نه، نه، نه، نه
  • 31:14 - 31:16
    منظورم اينه که، يه چيزي تو همين مايه هاس، يا
    دقيقا همينيه که گُفتم؟
  • 31:16 - 31:19
    .ميدوني، يه مُشکل گُنده اي بين من و تو هست
  • 31:19 - 31:23
    ...ميدوني، "هري"، در حال حاضر فقط پنج تا
  • 31:23 - 31:26
    .کلمه هست که ميخوام از دهنت بشنوم
  • 31:26 - 31:27
    :و اون کلمه ها اينا هستن
  • 31:27 - 31:31
    .ميدوني، "اي.جي"، تو واقعاً منو به تحسين وا ميداري
  • 31:31 - 31:35
    ،خيلي وقته که به چشم يه قهرمان بهت نگاه ميکُنم
    .و کارت واقعاً عاليه و منو تحت تاثير قرار داده
  • 31:35 - 31:39
    --نميدونم چجوري بايد تو رو توصيف کُنم. يه چيزي
    .يه چيزي حُدود 11 کلمه يا همين حُدودا شُد
  • 31:39 - 31:43
    ،ميدوني چيه؟ چطوره فقط بگي، ""اي.جي"، مُتاسفم
  • 31:43 - 31:45
    ".و دوستت دارم -
    ،"ميدوني، "اي.جي -
  • 31:45 - 31:51
    هيچ کاري روي زمين وُجود نداره که من
    .بخوام توش با تو همکار بشم
  • 31:51 - 31:54
    .اينو جدي گُفتم
  • 31:54 - 32:01
    پس اينجا چيکار داري؟ "هري"، اين کاري که
    ميگُفتي چيه؟
  • 32:01 - 32:09
    ."سلام، "بير -
    چه خبر، عزيزم؟ آره، عزيزم. چه خبر؟ چه خبر؟ -
  • 32:09 - 32:18
    "چي شُده، "هري"؟ "ناسا" روي سياره ي "اورانوس
    نفت پيدا کرده؟
  • 32:18 - 32:23
    هيچ کُدوم تون مجبور نيستيد بيايد. ميتونيم همين طور
    ،اينجا روي کُره ي زمين بشينيم
  • 32:23 - 32:26
    ...مُنتظر بمونيم تا اين صخره ي گُنده بُخوره بهش
  • 32:26 - 32:30
    .و هر چيز و هر کسي که ميشناسيم رو بُکُشه
  • 32:30 - 32:34
    .دولت ايالات مُتحده ازمون خواسته که دُنيا رو نجات بديم
  • 32:34 - 32:37
    کسي ميخواد جواب رد بده؟ -
    .بيست سال -
  • 32:37 - 32:42
    .يه بارم نشُده روي تو رو زمين بزنم. الانم نميزنم
  • 32:42 - 32:45
    .من ميام
  • 32:45 - 32:49
    .فکر نکُنم بتونم بذارم تنهايي بري -
    .منم هستم -
  • 32:49 - 32:52
    .اين-- اين يه کار تاريخيه
  • 32:52 - 32:54
    .رفقا، اين کار مثل قهرمان بازي هاي "ديپ بلوء"ــه
  • 32:54 - 32:56
    .البته که ميام
  • 32:56 - 33:01
    ،با اينکه به اندازه ي اين يارو شوق و ذوق ندارم
    .ولي منو که ميشناسيد
  • 33:01 - 33:04
    ."منو هم به ليست مُرده ها اضافه کن، "اسکاتي
  • 33:04 - 33:09
    تو خوبي، "مکس"؟ -
    --من-من نمي-- من-من نمي -
  • 33:09 - 33:12
    .هر چي تو بگي
  • 33:12 - 33:15
    تو چي؟ -
    .منم هستم -
  • 33:15 - 33:18
    .خيلي خُب
  • 33:18 - 33:20
    .همگي با هم ميريم
  • 33:20 - 33:24
    نميخوام خودم رو به عُنوان پول-پرست ترين
    ،عُضو گروه جلوه بدم
  • 33:24 - 33:27
    فکر ميکُنيد به اندازه ي ريسکي که
    اين کار داره، دستمُزد ميگيريم؟
  • 33:27 - 33:29
    اگه ميخوايد کاري کُنيد که من در مورد اين جريان
    .احساس بهتري پيدا کُنم، بي خيال شيد
  • 33:29 - 33:32
    ..."راستش، من يه جورايي دلم قُرصه. اين يارو "چيک
  • 33:32 - 33:34
    .به مُدت شش سال کُماندوي نيروي هوايي بوده
  • 33:34 - 33:37
    دُزدي، کُتک کاري، بازداشت، مُقاومت
    .در برابر بازداشت
  • 33:37 - 33:41
    کُلي آدم براي اين کار در اختيار داريم. دو تا از
    .اينا چند مُدت توي زندان بودن
  • 33:41 - 33:43
    .ببينيد، اينا توي کارشون بهترين هستن -
    .منم هستم -
  • 33:43 - 33:45
    .و خيلي به اين قضيه خوش بين نيستم
  • 33:45 - 33:48
    ما سالي 250 ميليارد دُلار صرف
    .اُمور دفاعي کشور کرديم
  • 33:48 - 33:51
    حالا کارمون کشيده به اينجا. سرنوشت اين سياره اُفتاده
    ...به دست يه مُشت عقب اُفتاده
  • 33:51 - 33:58
    که من اونقدري بهشون اعتماد ندارم که بخوام
    .يه تُفنگ اسباب بازي بدم دست شون
  • 33:58 - 34:03
    نظرشون چيه؟ -
    .قبول کردن. ولي چند تا درخواست هم دارن -
  • 34:03 - 34:07
    مثلاً؟
  • 34:07 - 34:12
    .چند تاش اينجاس
  • 34:12 - 34:16
    --چيز زيادي نيست. فقط-- خوب، مثلاً
  • 34:16 - 34:21
    .آا، "آسکُر" چند تا بليت پارک پرداخت نشُده داره
    .ميخواد تمام اينا از پرونده اش حذف بشن
  • 34:21 - 34:23
    .پنجاه و شش تا بليت توي هفت تا ايالت
  • 34:23 - 34:25
    .بهش ميگم، "آسکُر"، بذارش به عُهده ي من -
    .باشه -
  • 34:25 - 34:28
    ...آا، "نونن" دو تا دوست زن داره که ميخواد
  • 34:28 - 34:31
    بدون هيچ سوال و جوابي حق شهروندي آمريکا
    .بهشون داده بشه
  • 34:31 - 34:36
    مکس" ازتون ميخواد که نوار کاست هايي که اواخر"
    .دوره ي 60 محبوب بودن رو دوباره رواج بديد
  • 34:36 - 34:39
    .مُطمئن نيستم شُدنيه يا نه، بذار ببينيم ديگه چي هست
  • 34:39 - 34:46
    چيک" يه هفته ي کامل اقامت توي بهترين اُتاق"
    .هُتل-کازينوي "سيزرز پلس" ميخواد
  • 34:46 - 34:53
    "هي، راستي نميتونيد بهمون بگيد که "کندي
    در واقع توسُط کي کُشته شُد، نه؟
  • 34:53 - 34:57
    ...آا، "بير" ميخواد توي
  • 34:57 - 35:00
    ."اسب سفيد"
  • 35:00 - 35:02
    ."کاخ سفيد". "کاخ سفيد"
  • 35:02 - 35:06
    ..."کاخ سفيد". آره، ميخواد تابستون رو توي "کاخ سفيد"
  • 35:06 - 35:07
    .و اُتاق ويژه ي مهمون ها بگذرونه
  • 35:07 - 35:09
    .همچين درخواست هايي
  • 35:09 - 35:14
    البته، فکر کُنم بتونيم ترتيب بعضي از
    .درخواست هاشون رو بديم
  • 35:14 - 35:18
    !"هري"
  • 35:18 - 35:21
    .آره، يه چيز ديگه هم هست
  • 35:21 - 35:26
    .هيچ کُدوم شون از اين به بعد ماليات پرداخت نميکُنن
  • 35:26 - 35:35
    .هيچ وقت
  • 35:35 - 35:37
    اين برا کيه؟ آقاي "اد"؟
  • 35:37 - 35:40
    .اگه اونو تو بدن من فُرو کُني، ميکُنمش توي قلبت
  • 35:40 - 35:46
    تا الان مجله ي "پالپ فيکشن" رو خوندي؟
  • 35:46 - 35:48
    .آا-اُه
  • 35:48 - 35:51
    !داريم از دستش ميديم، داريم از دستش ميديم. بزن
  • 35:51 - 35:54
    فردي"، تو خوبي؟" -
    به نظر تو ميشه به اين وضعيت گُفت خوب؟ -
  • 35:54 - 35:59
    ميشه؟ -
    .خيلي هم بد نيست. يه ذره ميسوزه -
  • 35:59 - 36:01
    !آقاي "چپل"، نوبت شُماست
  • 36:01 - 36:04
    .اُه، خُداي من، خانُم، من فقط اومدم حفاري کُنم
  • 36:04 - 36:09
    .اُه، منم همينطور
  • 36:09 - 36:11
    ،گليسرين بدن تون خيلي بالاست
  • 36:11 - 36:15
    .و وضعيت کُلسترول بدن تون وحشتناکه
  • 36:15 - 36:18
    !"ديگه نبايد پوست خوک بُخوري، "بير
  • 36:18 - 36:25
    !پوست خوک تو سرت بخوره! آره
  • 36:25 - 36:31
    .خوب، حداقل روحيه شون خوبه
  • 36:31 - 36:35
    مثل آب خوردن. ببين، ميخواي ضريب هوشيم
    رو با بقيه مُقايسه کُني؟
  • 36:35 - 36:38
    من وقتي 12 سالم بود، جايزه ي اختراع برتر رو از
    .شرکت "وستينگهوس" گرفتم. کار هر کسي نيست
  • 36:38 - 36:42
    نوزده سالم بود که فارغ التحصيل شُدم. که چي؟ توي 22
    .سالگي دو تا دُکتُرا از مرکز تحقيقات "ماساچوست" گرفتم
  • 36:42 - 36:46
    دُکتُراي شيمي و زمين شناسي. دو سال و نيم توي
    .شهر "پرنستن" تدريس ميکردم
  • 36:46 - 36:50
    ميدوني، فکر کُنم به عُمرم توي هيچ اُتاقي به
    .اندازه ي اينجا احساس ناراحتي نکردم
  • 36:50 - 36:53
    ،چرا اين کارو قبول کردم؟ چون پولش خوبه
    ،براي تنوُع
  • 36:53 - 36:56
    و اينکه ميذارن از مواد مُنفجره استفاده کُنم، خوب؟
  • 36:56 - 36:58
    خيلي خوب، ميخواي اداي روانشناسها رو
    !در بياري، مُشکلي نيست
  • 36:58 - 37:01
    بذار يه چيزي بگم، آدمايي که فکر
    ...ميکُنن "جثرو تال" فقط
  • 37:01 - 37:05
    يه عُضو ساده از اون گُروه موسيقيه، منو
    .ديوونه ميکُنن
  • 37:05 - 37:07
    جثرو تال" کيه؟"
  • 37:07 - 37:11
    غذاي مورد علاقه ي من دسر دل و جگر با
    .پياز و ادويه اس. قلب، شُش و جگر
  • 37:11 - 37:14
    همه رو ميکُني توي شکم يه گوسفند و ميذاري
    .که جوش بياد
  • 37:14 - 37:16
    .پدرت در مياد
  • 37:16 - 37:19
    من ديوونه نيستم. فقط در حال حاضر يه کم
    احساساتي شُدم، خوب؟
  • 37:19 - 37:22
    --همه اش دارين بهم گير ميدين، رفيق. منظورم اينه که
  • 37:22 - 37:27
    ،بعد از اينکه اين جريانات تموم شُد، ميتونم
    مثلا، تو رو توي بغل بگيرم؟
  • 37:27 - 37:29
    خيلي خُب، اين زنيکه ي يه چشم ديگه کم کم
    .داره ميره روي اعصابم
  • 37:29 - 37:32
    ميتوني تحمُلش کُني؟ -
    .ميتونم اون کاري رو که قراره انجام بدم تحمُل کُنم -
  • 37:32 - 37:34
    واقعا ميتونم، ولي نميدونم که ميتونم اين اُتاق
    .رو تحمُل کُنم يا نه
  • 37:34 - 37:38
    .يه زن با سينه هاي بُزُرگ
  • 37:38 - 37:40
    .يه زن با سينه هاي مُتوسط
  • 37:40 - 37:42
    .اينجا "هري" داره منو اذيت ميکُنه
  • 37:42 - 37:45
    .و اينجا داره ميگه که کارم رو خوب انجام ندادم
  • 37:45 - 37:48
    و اينم "هري"ــه که داره بهم ميگه که نميتونم با دُخترش
    .ازدواج کُنم. خيلي ممنون. مُتشکرم
  • 37:48 - 37:51
    .خودتو خالي کُن
  • 37:51 - 37:54
    .وقتي دبيرستان بودم، سرم بدجوري آسيب ديد
  • 37:54 - 37:57
    .اين يکي شبيه توئه... ولي سينه داره
  • 37:57 - 38:01
    .آره، ميتونم تحمُلش کُنم. آره، ميتونم
  • 38:01 - 38:06
    --يه ضربه ي زيبا! تيم "کابز" قهرمان اين مُسابقات ميشه! آا
  • 38:06 - 38:10
    .شکست. شکست. شکست غير قابل باور
  • 38:10 - 38:13
    .توي يکي از آزمايش سم شناسي "کتمن" بود
  • 38:13 - 38:16
    .يه مُسکن خيلي قوي
  • 38:16 - 38:21
    .همه از مُسکن استفاده ميکُنن، دُکتُر -
    .نه از مُسکني که براي اسب ها استفاده ميشه -
  • 38:21 - 38:23
    .بعضي هاشون واقعاً هيکل شون اندازه ي اسبه
  • 38:23 - 38:25
    ،در حالت عادي، کسي که آزمايش هاي اوليه رو گُذرونده
    ...آماده شُدنش از لحاظ روحي
  • 38:25 - 38:28
    .براي يه سفر فضايي، 18 ماه طول ميکشه
  • 38:28 - 38:31
    .چندين مورد عکسُ العمل غير منطقي ازشون ديده شده
  • 38:31 - 38:35
    از نظر فيزيکي آمادگي اين سفر رو دارن؟
    تنها چيزي که ميخوام بدونم همينه، خوب؟
  • 38:35 - 38:43
    به شخصه، نميدونم چطوري از زير آزمايشا
    .زنده بيرون اومدن
  • 38:43 - 38:49
    .درباره ي اينا توضيح بده
  • 38:49 - 38:52
    .صُبح به خير. من سرهنگ "ويلي شارپ" هستم
  • 38:52 - 38:55
    علاوه بر اينکه وظيفه ي هدايت يکي از تيم هاي
    ،اکس-71" به سمت اون صخره به عُهده ي منه"
  • 38:55 - 38:59
    کار من آموزش شُما براي مُقابله با مُشکلات روحي
    ...و فيزيکيه که کار توي فضا مُمکنه به وُجود بياره
  • 38:59 - 39:02
    .تا يه وقت توي اون سياره از خود بيخود نشين
  • 39:02 - 39:06
    .فضانوردهاي آمريکايي معمولا سال ها تعليم ميبينن
  • 39:06 - 39:08
    .شُما فقط 12 روز وقت دارين
  • 39:08 - 39:12
    قبل از شُروع، سوال خاصي نداريد؟
  • 39:12 - 39:14
    اکس-71" چيه؟"
  • 39:14 - 39:18
    شُماها اولين غير نظامي هايي هستين که اون
    .فضاپيما رو مي بينين
  • 39:18 - 39:20
    ."ما بهشون ميگيم "اکس-71
  • 39:20 - 39:23
    يه پروژه ي فوق محرمانه اس که با سرمايه گُذاري
    .مُشترک ما و نيروي هوايي اجرا شُده
  • 39:23 - 39:26
    اين فضاپيما و خواهرش که توي "وندنبرگ"ــه به زودي
    .براي انجام آزمايشهاي اوليه به "فلوريدا" مُنتقل ميشن
  • 39:26 - 39:31
    فکر کردم بهتره يه نگاهي بهش بندازيد. دو تا فضاپيمايي
    .که قراره برن فضا اسم رمزشون "آزادي" و "استقلال"ــه
  • 39:31 - 39:34
    روش با لايه اي از آلياژ تيتانيوم پوشيده شُده که باعث
    ،ميشه غير قابل نُفوذ ترين، مُحکم ترين
  • 39:34 - 39:37
    و پيچيده ترين وسيله ي نقليه ي فضايي
    .در تاريخ بشر لقب بگيره
  • 39:37 - 39:40
    ،"خيلي خوب، ايشون سرهنگ نيروي هوايي آقاي "ديويس
    ..."خلبان "ناسا" آقاي "تاکر
  • 39:40 - 39:42
    .فضاپيماي "استقلال" رو هدايت ميکُنن
  • 39:42 - 39:46
    سرهنگ نيروي هوايي آقاي "شارپ"، خلبان "ناسا"، خانُم
    .واتس" که فضاپيماي "آزادي" رو هدايت ميکُنن"
  • 39:46 - 39:50
    مُتخصص تدارُکات، آقاي "گروبر" و آقاي "هالزي" هم
    .به مسائل مربوط به بُمب ها نظارت ميکُنه
  • 39:50 - 39:53
    --به هر حال، فکر کردم
  • 39:53 - 39:58
    .بهتره شُماها همديگه رو مُلاقات کُنيد
  • 39:58 - 40:10
    .آقايون، به تاسيسات آموزشي ما خوش اومديد
  • 40:10 - 40:12
    ميخوايم روي اون سياره بريم شنا؟ به همين خاطر
    الان اينجاييم؟
  • 40:12 - 40:17
    ."توي مرکز "ناسا" ما به اين غول ميگيم "آرماديلو
  • 40:17 - 40:18
    .قراره با تجهيزات دريلينگ شُما مُجهز بشه
  • 40:18 - 40:21
    وقتي جاذبه ي زمين نزديک به صفر باشه، با
    .سُرعت 800 اسب توربو کار ميکُنه
  • 40:21 - 40:22
    ناراحت نمشيد اگه همين الان يه نگاه بهش بندازيم؟
  • 40:22 - 40:26
    ."هيچ کُدوم از اين شلنگ ها لازم نيستن، "مکس
    .بشمارشون
  • 40:26 - 40:29
    .مُطمئن شو که شلنگ سوخت کوتاهه
  • 40:29 - 40:32
    .کويينسي"! يکي بگه بينم اين چيه"
  • 40:32 - 40:36
    جا بستني پلاستيکي؟ قيمتش چقدره؟
    .حدود 400 دُلار
  • 40:36 - 40:41
    تقريبا مسخره ترين گُروهيه که در طول دوران
    .خدمتم توي ارتش ديدم
  • 40:41 - 40:44
    .اين پرواز قطعا اثراتي روي سلامتي شُما داره
  • 40:44 - 40:49
    من اينجام تا شُما رو با اين اثرات آشنا کُنم. "ناسا" چند تا
    .از بهترين خلبان هاي دُنيا رو در اختيار داره
  • 40:49 - 40:53
    به زودي کاري ميکُنن که چشماتون برگرده
    .پُشت سرتون
  • 40:53 - 40:56
    زياد سخت نگير، خوب؟ اولين بارمه که
    .سوار اينا ميشم
  • 40:56 - 41:01
    .ميخواستم بگم که از پرواز يه کم ميترسم
  • 41:01 - 41:06
    .شُما رو مي چرخونن
  • 41:06 - 41:10
    .وارو ميکُنن -
    تو چت شُده؟ -
  • 41:10 - 41:12
    اينقدر بهتون فشار ميارن تا دردش به
    .اُستُخون هاتون بزنه
  • 41:12 - 41:15
    .و اگه جيغ بزنين، تُندتر و سخت ترش ميکُنيم
  • 41:15 - 41:20
    !نه، منو ببر پايين
  • 41:20 - 41:23
    بقيه حال شون چطوره؟ -
    --خوب، آا -
  • 41:23 - 41:29
    .به خاطر گندکاري هاي روي داشبوردت مُتاسفم
  • 41:29 - 41:31
    --يادتون نره، بايد همه شون رو با اشعه ي اکس
  • 41:31 - 41:33
    اگه مجبور بودي، کي رو انتخاب ميکردي؟ -
    ."نميدونم، "آسکُر -
  • 41:33 - 41:36
    تو چي؟ -
    ."هان سولو" -
  • 41:36 - 41:38
    نه، اگه قرار باشه کسي شبيه شخصيت هاي ديگه
    .باشه، "هان" منم
  • 41:38 - 41:40
    .تو هم-- تو "چيوباکا"يي
  • 41:40 - 41:42
    چيويي"؟ تا حالا "جنگ ستارگان" رو ديدي؟"
  • 41:42 - 41:50
    .خيلي خُب، ادامه بديد
  • 41:50 - 41:54
    نيل آرمسترانگ"، سال 1969، داره روي"
    .ماه بالا پايين ميره
  • 41:54 - 41:58
    بالا پايين ميره چون اونجا جاذبه ي زمين از
    .اينجا کمتره
  • 41:58 - 42:01
    ،اونجايي هم که شُما قراره بريد شبيه همينه
    .پس خوب نگاه کُنيد
  • 42:01 - 42:04
    ،اگه چيزي با قُدرت کافي از روي سياره بُلند بشه
  • 42:04 - 42:06
    .توي فضا مُعلق ميشه
  • 42:06 - 42:10
    جريان چيه؟ "واتس" واقعاً خوشگله يا فقط
    تو نظر من خوشگل مياد؟
  • 42:10 - 42:12
    .آره
  • 42:12 - 42:16
    بنابراين ما لباس هاي نسل جديدمون رو به
    .جهت دهنده هاي دستي مُجهز کرديم
  • 42:16 - 42:18
    .و شُما مثل "نيل آرمسترانگ" توي فضا بالا پايين نميريد -
    آره، تو هم همين نظر رو داري؟ -
  • 42:18 - 42:20
    !"بير" -
    بله؟ -
  • 42:20 - 42:23
    مُشکلي پيش اومده؟ -
    .نه -
  • 42:23 - 42:27
    چون الان ميخوام توضيح بدم که اين لباسا چجوري
    .شُما رو روي زمين نگه ميدارن
  • 42:27 - 42:30
    ،اگه مجبور شُدم بزنم تو تُخمت -
    .اُه -
  • 42:30 - 42:32
    و تو بلد نباشي با اين لباسا کار کُني، چي ميشه؟
  • 42:32 - 42:34
    .توي هوا مُعلق ميشم -
    .آره -
  • 42:34 - 42:38
    اين تمريني که گُفتي رو کي انجام ميديم؟
  • 42:38 - 42:40
    آقايون، 30 ثانيه بهتون فُرصت ميدم تا
    .کُلاه ايمني تون رو بپوشيد
  • 42:40 - 42:42
    بعدش اُکسيژن موجود توي اين اُتاق کاملا
    ،تخليه ميشه
  • 42:42 - 42:45
    !و شُما مي فهميد که توي فضا وضع چجوريه. بريد
  • 42:45 - 42:49
    .کاهش فشار در عرض 30 ثانيه
  • 42:49 - 43:10
    .شير فلکه هاي اصلي فعال شُدند
  • 43:10 - 43:13
    .خيلي خُب، آقايون، برنامه ي پرواز اينه
  • 43:13 - 43:16
    .خنده و شوخي رو کنار بذاريد
    .ميدونم که زياد جالب نيست
  • 43:16 - 43:21
    هر دو فضاپيما روز سه شنبه، ساعت 6:30
    .بعد از ظُهر حرکت ميکُنن
  • 43:21 - 43:23
    ،و 67 دقيقه بعد
  • 43:23 - 43:27
    توي يه ايستگاه فضايي روسيه، توقُف ميکُنيد و
    ...اونجا "کازمنات اندراپاو" رو مُلاقات ميکُنيد
  • 43:27 - 43:30
    .که فضاپيماها رو با اُکسيژن مايع سوخت گيري ميکُنه
  • 43:30 - 43:33
    ...سوخت فضاپيما همينه. بعدش دوباره راه ميُفتيد
  • 43:33 - 43:36
    .و يه سفر 60 ساعته رو به سمت ماه شُروع ميکُنيد
  • 43:36 - 43:40
    ،فقط توي يه زمان خاص ميتونيم روي صخره فُرود بيايم
  • 43:40 - 43:44
    .دقيقا زماني که داره از کنار ماه رد ميشه
  • 43:44 - 43:47
    ،بعدش با استفاده از جاذبه ي ماه، با تمام قُدرت
  • 43:47 - 43:50
    ،ماه رو دور ميزنيد
  • 43:50 - 43:53
    .و پُشت اون صخره يا سياره ميريد
  • 43:53 - 43:56
    .يازده واحد فشار بهتون وارد ميشه -
    .آره، اينو خوب يادم مياد -
  • 43:56 - 44:00
    ،مثل همونجايي که
    کايوت
    خودش رو
  • 44:00 - 44:03
    به يه راکت "اکمي" بست و به سمت
    .ميگ ميگ
    پرت کرد
  • 44:03 - 44:05
    ما هم همين کار رو ميکُنيم؟ -
    ."راکهوند" -
  • 44:05 - 44:08
    نه، نه، جدي ميگم، چون اين روش براي اون
    ."کايوت
    جواب نداد، "هري
  • 44:08 - 44:13
    ،در واقع، راکت هاي ما از اونايي که
    کايوت
    داشت
    .خيلي خيلي بهتره
  • 44:13 - 44:15
    ،وقتي حرکت
    ميگ ميگ
    ي تون
  • 44:15 - 44:18
    ،کاملاً انجام شُد
  • 44:18 - 44:22
    .سُرعت تون به 22,500 مايل در ساعت ميرسه
  • 44:22 - 44:24
    ،پُشت سياره ميايد
  • 44:24 - 44:27
    به اُميد اينکه گرد و خاک حاصله از حرکت شُما
    ،توسُط جاذبه ي ماه دفع بشه
  • 44:27 - 44:30
    .و اينجا فُرود ميايد. تمام
  • 44:30 - 44:32
    براي هر کُدوم از تيم ها جاي فُرود
    .جُداگونه داريم
  • 44:32 - 44:34
    .تا جايي که مُمکنه نرم ترين قسمت هاي صخره
  • 44:34 - 44:38
    ما توي "ناسا" ريسک نميکُنيم. براي هر کاري
    .دو تا گُزينه ي جداگونه انتخاب ميکُنيم
  • 44:38 - 44:40
    .اولين تيمي که بتونه 800 فوت حفر کُنه، برنده اس
  • 44:40 - 44:45
    .اين صخره بُزُرگ و کُلُفته. نيروي جاذبه هم داره
    ،ميتونيد روش راه بريد
  • 44:45 - 44:47
    ولي بايد از جهت دهنده هاي لباس تون استفاده کُنيد
    .تا بتونيد راحت تر کار کُنيد
  • 44:47 - 44:52
    خيلي خُب، آقاي "ترومن"، بيايد فرض کُنيم که
    .روي اين سياره فُرود اومديم
  • 44:52 - 44:54
    وضعيت اين سياره از نظر جُغرافيايي چطوره؟
  • 44:54 - 44:57
    دماش وقتي نور خورشيد بتابه، 200 درجه
    .و در غير اين صورت، 200 درجه زير صفر
  • 44:57 - 45:02
    .دره هايي که با سنگ هاي نوک تيز پُر شُدن
    .وضعيت هاي گرانشي غير قابل پيش بيني
  • 45:02 - 45:05
    .انفجارهاي ناگهاني. همچين چيزايي
  • 45:05 - 45:09
    خيلي خُب، در يه کلام ترسناک ترين مُحيطي که بشه
    .تصوُرش رو کرد. ممنون
  • 45:09 - 45:11
    فقط همينو ميشه گُفت: ترسناک ترين مُحيطي
    .که ميشه تصوُر کرد
  • 45:11 - 45:15
    خيلي خُب، پس شُما اونجا رو حفر ميکُنيد، بُمب رو
    .ميندازيد و از اونجا ميريد
  • 45:15 - 45:19
    ...حالا مسئله اينجاست. بايد بُمب رو از راه دور و قبل از
  • 45:19 - 45:23
    .وُرود اون سياره به جو مُنفجر کُنيد
  • 45:23 - 45:28
    ...در اين صورت، باقيمونده هاش به اندازه ي کافي
  • 45:28 - 45:31
    .مُنحرف ميشن تا از کُنار کُره ي زمين رد بشن
  • 45:31 - 45:38
    ،حالا اگه بُمب بعد از وُرود به جو مُنفجر بشه
  • 45:38 - 45:39
    .بازي تموم ميشه
  • 45:39 - 45:41
    پُل"، "هيوستن" صُحبت ميکُنه، راکت ها"
    .رو شليک کُنيد
  • 45:41 - 45:44
    .خيلي خُب، راکت ها با آخرين سُرعت در حرکتن
  • 45:44 - 45:48
    !"آسکُر" -
    هي، "هري". سلام، خوبي؟ -
  • 45:48 - 45:51
    گريس" رو نديدي؟" -
    .چرا، با "اي.جي" رفتن توي کارگاه -
  • 45:51 - 46:32
    هري"، يه لحظه وايسا. گُفتي "گريس"؟"
    ."فکر کردم گُفتي "بير
  • 46:32 - 46:48
    با من ازدواج ميکُني؟
  • 46:48 - 46:50
    گريس" سنش اونقدري هست که بتونه براي"
    ."خودش تصميم بگيره، "هري
  • 46:50 - 46:53
    ،اونقدري که مشروب بخوره يا اگه بخواد
    .بتونه ازدواج کُنه، طلاق بگيره
  • 46:53 - 46:56
    ،بذاريد يه چيزي رو بهتون بگم، رُفقا. وقتي برگردم
    ،وقتي کارمون رو اون بالا انجام داديم
  • 46:56 - 46:58
    .من به روش خودم اين مسئله رو حل ميکُنم
  • 46:58 - 47:00
    "بي خيال، "هري". من الان از "اي.جي
    .طرفداري نميکُنم که
  • 47:00 - 47:02
    .فقط ميخوام بگم، "گريس" ديگه يه دُختر بچه نيست -
    ."هي، "راک -
  • 47:02 - 47:04
    يه لحظه صبر کُن. بذار برم يه
    .قلم و کاغذ بيارم
  • 47:04 - 47:06
    ميخوام اين نصيحت هاي گرانبهاي
    .تو رو يادداشت کُنم
  • 47:06 - 47:10
    جدي باش، "هري". بي خيال. وقتي ما گرفتار
    ،پيدا کردن نفت و اينا بوديم
  • 47:10 - 47:13
    گريسي" داشت بُزُرگ ميشُد و حالا شُده"
    يه دُختر خوشگل، ميدوني؟
  • 47:13 - 47:16
    --هري"، دُخترت خيلي خوشگله. خيلي" -
    .يه دُختر جوون و خوشگل -
  • 47:16 - 47:19
    مکس"، بسه، داري درباره ي دُختر من"
    صُحبت ميکُنيا، خوب؟
  • 47:19 - 47:21
    فکر کُنم ميدونم که دُخترم کيه و چجوريه، خوب؟
  • 47:21 - 47:26
    هري"، ما فقط ميخوايم بگيم که اون يه بچه اس"
    .که ديگه کم کم داره بُزُرگ ميشه
  • 47:26 - 47:30
    داره نسبت به بدنش کُنجکاو ميشه، و به
    نيازهاي جنسيش جواب ميده. ميدوني چيه؟
  • 47:30 - 47:33
    ."آسکُر" -
    .کاملاً طبيعيه -
  • 47:33 - 47:36
    تو فقط 5 دقيقه از "گريس" بُزُرگ تري. چرا
    بايد به حرفاي تو گوش بدم؟
  • 47:36 - 47:39
    ...چون ميدونم وقتي هورمون هاي بدن، آدم رو به
  • 47:39 - 47:41
    .هزار طرف ميکشن چه احساسي داره
  • 47:41 - 47:44
    نميخوام بي احترامي کُنم، رفيق، ولي همه ي ما
    .به تو توي بُزُرگ کردن "گريس" کُمک کرديم
  • 47:44 - 47:49
    .همه مون تا حُدودي نسبت بهش احساس پدري داريم -
    .دُرُسته -
  • 47:49 - 47:56
    خاک بر سر من اگه اين همه سال کار کردم تا آخرش
    .دُخترم با يه کارمند سکوي نفتي ازدواج کُنه
  • 47:56 - 47:58
    .حقش از اين بيشتره
  • 47:58 - 48:08
    .بيشتر از همه ي ما
  • 48:08 - 48:12
    هري"، همونجا بشين و راحت باش. ميخوام برات"
    .يه کلاس رانندگي "آرماديلو"، اونم مجاني بذارم
  • 48:12 - 48:20
    !هوآ، هوآ، هوآ، هوآ، هي! هوآ، هوآ، هوآ، هوآ
  • 48:20 - 48:22
    .دو تا تيم
  • 48:22 - 48:27
    اي.جي" تيم دريلينگ فضاپيماي "استقلال" رو به همراه"
    .آسکُر"، "بير" و "نونن" اداره ميکُنن"
  • 48:27 - 48:30
    ،"منم تيم دريلينگ فضاپيماي "آزادي" رو با کُمک "چيک
    .راکهوند" و "مکس" اداره ميکُنم"
  • 48:30 - 48:32
    وقتي اونجا فُرود بيايم، براي انجام کارمون
    .فقط 8 ساعت وقت داريم
  • 48:32 - 48:36
    ،براي شکوندن اين صخره به طور کامل
    .بايد 800 فوت حفاري کُنيم
  • 48:36 - 48:41
    بيايد تمرين رو شُروع کُنيم. الان وقت
    .شبيه سازي عمليات زير آبه
  • 48:41 - 48:46
    زود باشيد. ادامه بديد. بريم. اعضاي تيم ما جوون تر
    .از اون يکي تيم هستن
  • 48:46 - 48:49
    .تيم اصلي ما هستيم. برسونيدش به 11,000
  • 48:49 - 48:52
    .خيلي خوب، آقايون، ميخوايم بهشون کلک بزنيم
    ...کامپيوتر من يه جريان هوا رو توي
  • 48:52 - 48:57
    ارتفاع 625 فوتي و بعد اُکسيد آهن رو توي
    .ارتفاع 635 فوتي شبيه سازي ميکُنه
  • 48:57 - 49:00
    .بايد بيشتر حفر کُنيم. ميبريمش بالا
  • 49:00 - 49:03
    .الان قُدرتش رو بيشتر ميکُنم -
    ."خيلي خُب، خوبه، "بير -
  • 49:03 - 49:05
    ."مُحکم ببندينش. حواس تون به وقت باشه، تيم "استقلال
  • 49:05 - 49:08
    خيلي ممنون، "هري". ولي ميشه خواهش کُنم
    بذاري خودم تيمم رو هدايت کُنم؟
  • 49:08 - 49:11
    .لوله رو ميترکوني "اي.جي". آروم تر، عزيزم -
    ."بي خيال، "بير -
  • 49:11 - 49:14
    .راحت باش. تحمُلش رو داره
  • 49:14 - 49:18
    اي.جي"، الان ارتفاع 600 فوته. لوله اش"
    .خيلي بُلنده. سُرعتش رو تا 8,000 بيار پايين
  • 49:18 - 49:21
    !با اين سُرعت وقت کم مياريم -
    .اي.جي"، سُرعت رو بيار پايين" -
  • 49:21 - 49:23
    .لوله رو ميشکوني. نميخوام رابط سوخت قطع بشه
  • 49:23 - 49:26
    .لعنتي، 11,000 -
    ."سُرعت رو بيار پايين، "اي.جي -
  • 49:26 - 49:28
    .بير"، بي خيال. ناسلامتي تو عُضو تيم مايي"
  • 49:28 - 49:30
    .اُه، گاوچرون فضايي
  • 49:30 - 49:33
    هري"، ميشنوي چي ميگه؟" -
    ."آره، ميشنوم، "بير -
  • 49:33 - 49:36
    هي، تو ديگه براي "هري" کار نميکُني، خوب؟
    .در حال حاضر بايد کاري که من ميگم رو بُکُني
  • 49:36 - 49:39
    .توي فضاپيما هم همين طور
  • 49:39 - 49:41
    ميخوام سُرعت سوخت رسوني رو 1,000
    .تاي ديگه بالا ببرم
  • 49:41 - 49:44
    .اي.جي"، کوتاه بيا. رابط سوخت رو مُنفجر ميکُني"
  • 49:44 - 49:46
    هي، "هري"، ميشه بذاري خودم تيمم رو اداره کُنم؟
  • 49:46 - 49:49
    .سُرعت چرخش خيلي خطري شُده -
    .بير"، لعنتي، خودم ميدونم دارم چيکار ميکُنم" -
  • 49:49 - 49:51
    .زود باش. تحمُلش رو داره. اتفاقي براش نميُفته
    .به من اعتماد کُن
  • 49:51 - 49:55
    .اي.جي"، بيار پايين" -
    .رابط شُماره ي يک شکست -
  • 49:55 - 49:59
    .اُه، حروم-- کامپيوتر اشتباه ميکُنه، خودتم ميدوني
  • 49:59 - 50:02
    .ما کار دُرُست رو انجام داديم -
    .بايد شبيه سازي رو از اول شُروع کُنيم -
  • 50:02 - 50:05
    .اگه ميخواي عُضوي از تيم رو عوض کُني، الان وقتشه
  • 50:05 - 50:12
    بذارش به عُهده ي من. از اونجا
    ."بياريدش بيرون، "چيک
  • 50:12 - 50:16
    ميخواي بري خونه؟ ها؟ ميخواي اخراج بشي؟ -
    .نه، نميخوام -
  • 50:16 - 50:18
    .تيم من داشت کار دُرُست رو انجام ميداد -
    تيم تو؟ -
  • 50:18 - 50:20
    .آره -
    !"تيم تو زد رابط رو ترکوند، "اي.جي -
  • 50:20 - 50:23
    گوش کُن، اون کامپيوتر "ناسا" داره زيادي
    .با احتياط کار ميکُنه
  • 50:23 - 50:25
    اون دستگاهي که تو ساختي-- اون دستگاه
    .حفار-- ميتونه انجامش بده
  • 50:25 - 50:27
    !خفه شو. خفه شو! دهنت رو ببند
  • 50:27 - 50:31
    آدمايي که توي اون اُتاق نشستن اصلا
    ،طاقت خودنمايي، عمليات نمايشي
  • 50:31 - 50:35
    تصميمات احساسي يا قهرمان بازي هاي
    تو رو ندارن، فهميدي؟
  • 50:35 - 50:38
    !"زود باش بگو، "اي.جي -
    !فهميدم -
  • 50:38 - 50:41
    .ميخوام افرادم فردا شب رو مُرخص باشن -
    يعني چي که "مُرخص باشن"؟ -
  • 50:41 - 50:45
    .مُرخص. ميخوام از اينجا برن. حداقل ده ساعت
    ."بعدشم ميريم "کندي
  • 50:45 - 50:47
    ."خوب، اصلاً امکان نداره، "هري
  • 50:47 - 50:49
    خطر امنيتي زياده. اگه به بقيه در مورد صخره
    و نابودي زمين چيزي بگن چي؟
  • 50:49 - 50:52
    اگه بلايي سرشون بياد چي؟ -
    اگه علاقه اي به انجام کار دُرُست نداشته باشن چي؟ -
  • 50:52 - 50:55
    اگه برن اون بالا ولي يادشون بره که با چه
    انگيزه اي دارن اين کارو ميکُنن چي؟
  • 50:55 - 50:58
    همين الان ديدي که پُتاسيل شون براي
    .گند زدن چقدر بالاست
  • 50:58 - 51:00
    اونا با اختيار اينجا نيومدن. از توي خيابون
    .کشيدين آوُردين شون اينجا
  • 51:00 - 51:03
    تا اونجايي که ميدونيم، فردا شب، ميتونه آخرين شبي
    .باشه که روي کُره ي زمين هستن
  • 51:03 - 51:05
    فکر نکُنم اينکه بخوان اين يه شب رو با خانواده شون
    .بگذرونن تقاضاي زيادي باشه
  • 51:05 - 51:08
    .گوش کُن، امکان نداره بتونيم همچين کاري بُکُنيم -
    شُما خانواده داريد، سرهنگ؟ -
  • 51:08 - 51:12
    .دو تا دُختر دارم -
    شُما دوست نداريد فردا رو با دُختراتون بگذرونيد؟ -
  • 51:12 - 51:15
    .من ازت درخواست نکردم. يه جورايي دستور دادم
  • 51:15 - 51:26
    .ترتيبش رو بده
  • 51:26 - 51:29
    خيلي پول زياديه. چرا نميشماريش؟
  • 51:29 - 51:32
    .نه، اين پول براي من چيزي نيست
  • 51:32 - 51:35
    .من دارم اين پول رو با سود 60 درصد بهت قرض ميدم
    ،اُميدوارم بدوني داري چيکار ميکُني
  • 51:35 - 51:38
    .چون اگه پولم رو ندي، با پُتک سرت رو مي ترکونم
  • 51:38 - 51:40
    .پولت رو پس ميگيري -
    .ظاهرت خيلي سر حال نيست -
  • 51:40 - 51:42
    قرار نيست به زودي بميري که، ها؟
  • 51:42 - 52:05
    ."تو هم وضعت خيلي بهتر از من نيست. ممنون، "ويک
  • 52:05 - 52:08
    ميدوني به چي فکر ميکردم؟ -
    به چي؟ -
  • 52:08 - 52:12
    فکر نکُنم اين بيسکويت حيوون-شکل
    .بيسکويت حساب بشه
  • 52:12 - 52:16
    چرا؟ -
    .چون شيرينه، و من رو ياد کُلوچه ميندازه -
  • 52:16 - 52:19
    ...و، ميدوني، ماليدن پنير روي يه بيسکويته که
  • 52:19 - 52:22
    .يه بيسکويت رو تبديل به بيسکويت ميکُنه
  • 52:22 - 52:24
    --نميدونم چرا همچين فکري کردم. فقط
  • 52:24 - 52:27
    .عزيزم، خيلي خوب بلدي جُفتت رو تحريک کُني
  • 52:27 - 52:31
    من يه بيسکويت حيووني دارم. الان اينجا يه جريان مثل
    .چيزايي که تو شبکه ي "ديسکاوري" نشون ميدن راه اُفتاده
  • 52:31 - 52:36
    .اين آهوي کوهي رو ببنيد، که داره اينجا مي چره
  • 52:36 - 52:40
    .حالا ببينيد که اين يوزپلنگ وحشي داره نزديک ميشه
  • 52:40 - 52:44
    .ببينيد، که چطور به شکار نزديک ميشه
  • 52:44 - 52:46
    ،حالا، آهوي کوهي يه ذره ترسيده
  • 52:46 - 52:51
    ...ميتونه بره شُمال به سمت منبع غذايي پهناوري
  • 52:51 - 52:56
    .که در بالاي کوه وُجود داره
  • 52:56 - 53:00
    .يا ميتونه به سمت جُنوب بره
  • 53:00 - 53:06
    حالا آهوي کوهي با خطرناک ترين
    .سُوال انسان ها روبرو شُده
  • 53:06 - 53:08
    ...شُمال
  • 53:08 - 53:11
    يا جُنوب؟
  • 53:11 - 53:18
    .خيلي پايين تر
  • 53:18 - 53:22
    .تا هفته ي بعد خُدانگهدار
  • 53:22 - 53:24
    ،عزيزم
  • 53:24 - 53:27
    ...فکر ميکُني مُمکنه که کس ديگه اي هم توي دُنيا
  • 53:27 - 53:32
    دقيقا همين الان مشغول همين کاري
    باشه که ما دو تا داريم ميکُنيم؟
  • 53:32 - 53:34
    .اُميدوارم
  • 53:34 - 53:58
    اگه غير از اين باشه، ما داريم براي نجات چي
    تلاش ميکُنيم؟
  • 53:58 - 54:03
    .سلام
  • 54:03 - 54:05
    اينجا چيکار ميکُني؟
  • 54:05 - 54:08
    --فقط داشتم رد ميشُدم، آا
  • 54:08 - 54:14
    --اومدم
  • 54:14 - 54:16
    اون کيه؟
  • 54:16 - 54:19
    .يه فُروشنده اس
  • 54:19 - 54:24
    ميشه بري داخل؟
  • 54:24 - 54:29
    .ممنون
  • 54:29 - 54:33
    .چه بُزُرگ شُده
  • 54:33 - 54:38
    .نميتوني همينطوري ورداري بياي اينجا
    .دادگاه گُفته که حق نداري بياي
  • 54:38 - 54:42
    .باعث سردرگُمي بچه ميشه -
    --نه، ميدونم. فقط -
  • 54:42 - 54:44
    ...ميخواستم بگم
  • 54:44 - 54:47
    ...که مُتاسفم
  • 54:47 - 54:50
    .به خاطر همه چيز
  • 54:50 - 54:55
    .ميخوام يه کاري بُکُنم. يه کار بُزُرگ
  • 54:55 - 54:58
    .مُمکنه به خاطرش به من افتخار کُني
  • 54:58 - 55:01
    ميشه يه کاري برام بُکُني؟ ميشه
    اينو بهش بدي؟
  • 55:01 - 55:25
    لازم نيست-- لازم نيست بهش بگي از
    ...طرف کيه. فقط
  • 55:25 - 55:28
    هي، "نونن"، ده هزار دُلار ميخواي؟
  • 55:28 - 55:30
    .بايد اين دُخترا رو بفرستيم دانشگاه
  • 55:30 - 55:32
    .خيلي فضانوردي رو دوست دارم
  • 55:32 - 55:34
    .کارت خوبه، اگه ميتوني بگيرش
  • 55:34 - 55:37
    .آره، من فقط براي آموزش فضانوردي اينجا اومدم
  • 55:37 - 55:40
    .اووو! فضانوردي
  • 55:40 - 55:42
    .آآ، آره. من کارمند "ناسا" هستم
  • 55:42 - 55:49
    آره، يعني چي؟ -
    .نميدونم -
  • 55:49 - 55:52
    هي! شُما فکر کردين خر کي هستين؟
  • 55:52 - 55:54
    .زيادي نزديک شُدين -
    .هي، سنجاقک -
  • 55:54 - 55:57
    چرا نميري واس خودت يه جاي ديگه پيدا کُني؟
  • 55:57 - 55:58
    چرا پولات رو به ما نشون نميدي، رفيق؟
  • 55:58 - 56:00
    بگير. چرا نميري واسه خودت حال کُني؟
  • 56:00 - 56:06
    !هي، آقاي پاک
  • 56:06 - 56:10
    !با "ناسا" تماس بگيريد! اونا تاييد ميکُنن! ما فضانورديم -
    .بيا اينجا. آره، آره -
  • 56:10 - 56:13
    !آره، ما فضانورديم -
    .آره، همه مون فضانورديم -
  • 56:13 - 56:17
    الان داري بدجوري سر به سر سازمان امنيت ملي
    .ميذاري، رفيق. همين فردا صُيح از کار بيکار ميشي
  • 56:17 - 56:19
    همين الان دارم بهتون ميگم. ميرم "سي.آي.اي" و
    .اف.بي.آي" رو ميارم سُراغ تون"
  • 56:19 - 56:22
    .شُما رو براي نگهباني اسباب بازي فُروشيا ميبرن
  • 56:22 - 56:24
    !اُه، اُه، عزيزم، نه، نه. نه، نه -
    .خُداحافظ، فضانورد کوچولو -
  • 56:24 - 56:31
    اُه، نرو، عزيزم. نه، نه، نه. ببين، من دارم ميرم
    .فضا و ديگه هم برنميگردم
  • 56:31 - 56:33
    !داره با سُرعت 30,000 مايل بر ساعت مياد
  • 56:33 - 56:37
    .زمان و مکان برخورد رو بگو -
    .آسياي شرقي، 11 دقيقه ي ديگه -
  • 56:37 - 57:34
    --بايد بهشون خبر -
    به کي خبر بديم؟ همه ي کشوراي جُنوب اُقيانوس آرام؟ -
  • 57:34 - 57:38
    .پس همه ي دُنيا به زودي ميفهمن
  • 57:38 - 57:40
    .بگو که قبلا کسي رو نااُميد نکردي
  • 57:40 - 57:43
    .تا حالا نشُده وسط کار جا بزنم
  • 57:43 - 57:47
    چطوره؟ -
    .فکر کُنم کافيه -
  • 57:47 - 57:49
    يه چيزي رو ميدوني؟
  • 57:49 - 57:53
    ...هنوزم اسم کوچيک، مياني و فاميلي افرادي رو که
  • 57:53 - 57:57
    سال اول حُضور من توي اينجا براي
    .فضانوردي قبول شُدن رو يادمه
  • 57:57 - 58:02
    .ممنون. من توي قسمت فني بودم
    .يه جورايي مجبور بودم اونجا باشم
  • 58:02 - 58:05
    .ولي از ته دل ميخواستم برم اون بالا
  • 58:05 - 58:11
    ميخواستم يکي از اون آدمايي باشم که اتيکت
    .اسم ماموريت روي بازوشونه
  • 58:11 - 58:17
    اگه ميتونستم، همراه تو سوار اون
    ."فضاپيما ميشُدم، "هري
  • 58:17 - 58:22
    .هر چقدرم اشتياق داشته باشي به پاي من نميرسي
  • 58:22 - 58:24
    .برات توي "فلوريدا" آرزوي مُوفقيت ميکُنم
  • 58:24 - 58:29
    --مرگ 50,000 نفر از مردُم "شانگهاي" باعث شُده
  • 58:29 - 58:32
    --يک ماهواره ي فرانسوي شيئي رو توي فضا دُنبال کرده
  • 58:32 - 58:35
    --منابع طول سيلاب حاصله رو پنج
  • 58:35 - 58:37
    ."شبکه ي "سي.ان.ان" به صورت زنده از "فلوريدا
  • 58:37 - 58:40
    به تازگي پي بُرديم که "ناسا" به حالت
    .آماده باش نظامي در اومده
  • 58:40 - 58:43
    .بهش ميگن جهان-کُش
  • 58:43 - 58:45
    --دولت در اين مورد سکوت اختيار کرده بوده
  • 58:45 - 58:47
    ...پنتاگون" هم داره درگير اين قضيه ميشه"
  • 58:47 - 58:51
    با پروژه اي که به "ناسا" و شايد يه
    .ماموريت فضايي مربوط ميشه
  • 58:51 - 58:55
    مقامات "پنتاگون" از ارائه ي توضيحات خودداري کردن
    ...و شايعاتي مبني بر وُجود يه مُشکل
  • 58:55 - 58:58
    .بسيار جدي رو بيش از پيش به حقيقت نزديک کردن
  • 58:58 - 59:02
    ما يه تيم فضانوردي ويژه رو آماده کرديم که
    .امروز عصر به "فلوريدا" اومدن
  • 59:02 - 59:06
    ناسا" با همکاري سازمان هاي فضايي"
    ..."روسيه"، "ژاپُن" و "فرانسه"
  • 59:06 - 59:19
    مشغول آماده سازي بُزُرگترين پروژه ي
    .فضايي مُشترک در تاريخ بشريته
  • 59:19 - 59:28
    گريسي"؟"
  • 59:28 - 59:32
    .پيغامت رو ديدم
  • 59:32 - 59:36
    اينجا چيکار ميکُني، عزيزم؟ -
    .آام، فکر ميکردم -
  • 59:36 - 59:38
    .باشه
  • 59:38 - 59:40
    --من، آام، ميخواستم ازت معذرت خواهي کُنم. براي
  • 59:40 - 59:43
    اُه، نه، "گريس"، نميخواد. اصلاً لازم
    .نيست عُذرخواهي کُني
  • 59:43 - 59:49
    من نبايد-- من نبايد تو رو همراه خودم به اون همه
    .سکوهاي نفتي ميبُردم
  • 59:49 - 59:52
    من
  • 59:52 - 59:54
    .فکر نکُنم کارايي که با تو کردم دُرُست بود
  • 59:54 - 59:58
    .اشتباه ميکُني. من عاشق اين زندگيم
  • 59:58 - 60:00
    .همه چيزش رو
  • 60:00 - 60:05
    .و به خاطر رفتن مامانم تو رو سرزنش نميکُنم
  • 60:05 - 60:09
    .اون هر دومون رو تنها گُذاشت
  • 60:09 - 60:10
    .و من تو رو دوست دارم
  • 60:10 - 60:15
    جوري صُحبت نکُن که انگار
    .ديگه قرار نيست برگردي
  • 60:15 - 60:19
    .قول بده که برميگردي
  • 60:19 - 60:22
    .باشه -
    .".بگو، "قول ميدم -
  • 60:22 - 60:29
    ."قول ميدم، "گريس
  • 60:29 - 60:35
    ."همه چيز دُرُست ميشه، "گريس
  • 60:35 - 60:38
    ،اگه زحمتت نميشه
  • 60:38 - 60:41
    ميشه لُطفا نامزد منو هم همراه خودت برگردوني؟
  • 60:41 - 60:53
    .اُه، يا مسيح
  • 60:53 - 61:24
    تا يه ساعت ديگه رييس جُمهور شخصا براي شُما
    .و کُل کشور سُخنراني ميکُنه
  • 61:24 - 61:34
    .فضانوردا
  • 61:34 - 62:35
    .چند روز ديگه ميبينمت، عزيزم
  • 62:35 - 62:37
    ،"خوب، "ترومن
  • 62:37 - 62:41
    .اين همون کسيه که براي نجات کُره ي زمين پيدا کردي
  • 62:41 - 62:43
    شبنم جون، آماده اي؟ -
    .مم-همم. يه-- يه ثانيه -
  • 62:43 - 62:45
    .اين پسره هيچي رو جدي نميگيره
  • 62:45 - 62:53
    .آره. منو ياد يکي ميندازه که قبلا ميشناختم
  • 62:53 - 62:56
    .من با تو ازدواج ميکُنم
  • 62:56 - 63:18
    .سر اونجات شرط ببند
  • 63:18 - 63:21
    ،من امشب براي شُما سُخنراني ميکُنم
  • 63:21 - 63:25
    ،البته نه به عُنوان رييس جُمهور ايالات مُتحده
  • 63:25 - 63:29
    ،نه به عُنوان رهبر يه کشور
  • 63:29 - 63:34
    .بلکه به عُنوان يه انسان
  • 63:34 - 63:39
    ما در حال حاضر با بُزُرگترين مُشکل قابل
    .تصوُر روبرو هستيم
  • 63:39 - 63:45
    .انجيل از اين روز با عُنوان قيامت ياد کرده
    .پايان همه چيز
  • 63:45 - 63:48
    ...با اين وُجود، براي اولين بار در تاريخ اين سياره
  • 63:48 - 63:51
    ...يک مخلوق، تکنولوژي مورد نياز
  • 63:51 - 63:53
    ...براي جلوگيري از انقراض خودش رو
  • 63:53 - 63:58
    .در اختيار داره
  • 63:58 - 64:01
    تمام شُمايي که همراه ما مشغول دُعا هستيد
    ...بايد بدونيد که
  • 64:01 - 64:06
    کوچک ترين چيزهايي که مي تونن جلوي
    ...اين فاجعه رو بگيرن
  • 64:06 - 64:11
    .براي خدمت فراخونده شُدن
  • 64:11 - 64:15
    ،عطش انسان براي پيشرفت
  • 64:15 - 64:18
    ،دانش
  • 64:18 - 64:22
    ،تمام موفقيت هاي علمي
  • 64:22 - 64:27
    ،تمام تلاش ها براي دستيابي به فضا
  • 64:27 - 64:32
    ،ترکيب تمامي تکنولوژي هاي مُدرن و تصوُرات ما
    ،حتي جنگ هايي که تا الان انجام داديم
  • 64:32 - 64:35
    ...وسائلي رو در اختيار ما قرار دادن تا
  • 64:35 - 64:39
    .از پس اين جنگ وحشتناک بر بيايم
  • 64:39 - 64:41
    ،در ميان تمام هرج و مرج هاي تاريخمون
  • 64:41 - 64:46
    ،تمامي اشتباهات و ناسازگاري ها، تمامي درد و عذاب ها
  • 64:46 - 64:51
    ...هميشه و هميشه، يه چيز وُجود داشته که
  • 64:51 - 64:54
    ...روح ما رو تقويت کرده -
    .مامان، اون فُروشنده توي تلويزيونه -
  • 64:54 - 64:57
    ،و جايگاه ما رو نسبت به نسل هاي قبل بالاتر بُرده
  • 64:57 - 64:59
    .و اون چيزي نيست جُز شُجاعت ما
  • 64:59 - 65:02
    ...روياي کُل جمعيت يه سياره امشب به
  • 65:02 - 65:05
    ...اون 14 انسان شُجاعه
  • 65:05 - 65:08
    .که عازم بهشت هستن
  • 65:08 - 65:10
    .اون مرد يه فُروشنده نيست
  • 65:10 - 65:13
    .اون پدرته -
    ،و اُميدوارم تمامي ما ساکنان زمين -
  • 65:13 - 65:16
    .اين اتفاقات رو با سلامت پُشت سر بذاريم
  • 65:16 - 65:28
    .خُدا به همراه تون و شانس يارتون
  • 65:28 - 65:36
    .خدمه ي فضاپيماي "آزادي" از اينور
    .فضاپيماي "استقلال" از اونور
  • 65:36 - 65:40
    چه احساسي داري؟ -
    .آا، خوبم، ميدوني -
  • 65:40 - 65:43
    با در نظر گرفتن اينکه توي کُل زندگيم هيچ وقت
    --به اين اندازه نترسيده بودم. من-- ميدوني
  • 65:43 - 65:47
    گوش کُن. وقتي برسيم اون بالا، همه چيز
    .به عُهده ي خودته
  • 65:47 - 65:51
    --مي خواستم که اگه يه وقت اتفاقي اُفتاد -
    ."ميدونم، "هري -
  • 65:51 - 65:56
    .من، آا، نااُميدت نميکُنم
  • 65:56 - 66:04
    .مُراقب خودت باش، بچه
  • 66:04 - 66:08
    .خدمه ي "آزادي" روي پُل وُرودي هستن
    .اُتاق کُنتُرُل توجه کُنيد
  • 66:08 - 66:13
    .بارگيري کاتاليزور کامل شُد -
    .خدمه ي "استقلال"روي پُل وُرودي هستن -
  • 66:13 - 66:26
    تمامي پرسُنل توجُه کُنيد. هدف برنامه ريزي شُده
    .براي دو ساعت ديگه اس
  • 66:26 - 66:29
    ."هي، "هري -
    چيه، "راک"؟ -
  • 66:29 - 66:33
    ،ميدوني، ما الان روي چهار ميليون پوند سوخت
    ...يه سلاح هسته اي
  • 66:33 - 66:36
    ...چيزي که 270,000 قطعه ي مُتحرک داره
  • 66:36 - 66:38
    .و با کمترين هزينه ي مُمکن ساخته شُده، نشستيم
  • 66:38 - 66:44
    احساس خوبي به آدم دست ميده، نه؟ -
    .آره -
  • 66:44 - 66:47
    چطوري، "آسکُر"؟ -
    .عالي -
  • 66:47 - 66:50
    --هم هيجان زده ام، هم ترسيدم
  • 66:50 - 66:53
    .مثلا 98 درصد هيجان و 2 درصد ترس
  • 66:53 - 66:57
    ،شايدم بيشتر. شايد 2-- شايد 98 درصد ترس
    .و 2 درصد هيجان
  • 66:57 - 67:03
    جالبيش همينه، اينقدر گيجم کرده که نميتونم
    .بفهمم درصدا چند به چنده
  • 67:03 - 67:06
    ميشه مال من رو مُحکم تر کُني، چون نميخوام از
    فضاپيما پرت بشم بيرون؟
  • 67:06 - 67:08
    .تا جايي که فقط بتونم نفس بکشم
  • 67:08 - 67:11
    .اُو
  • 67:11 - 67:14
    ،دونستن اينکه اگه اين پروژه ي فضايي شکست بُخوره
  • 67:14 - 67:16
    تو ميتوني براي خودت توي خونه ي درد "هلگا" کار
    پيدا کُني، بهت آرامش ميده، نه؟
  • 67:16 - 67:19
    خيلي خُب. مُديراي پروازها براي اعلام آمادگي
    .يا عدم آمادگي پرواز، حاضر باشن
  • 67:19 - 67:21
    ."رترو". "بوستر" -
    .آماده -
    .آماده -
  • 67:21 - 67:23
    ."ايکوز". "ترجکتوري" -
    .آماده -
    .آماده -
  • 67:23 - 67:27
    ."فايدو". "ايوا" -
    .آماده -
    .آماده -
  • 67:27 - 67:29
    ."رابط فضاپيماي "آزادي". رابط "استقلال -
    .آماده -
  • 67:29 - 67:33
    .آماده -
    .خيلي خُب، خانُم ها و آقايون، وقت جمع شُدنه -
  • 67:33 - 67:37
    فضاپيماهاي "استقلال" و "آزادي"، از اُتاق کُنتُرُل
    .کندي" صُحبت ميکُنم. يک دقيقه مونده"
  • 67:37 - 67:42
    تمامي خدمه، شيشه ي جلويي کُلاه تون رو
    .ببنديد و قُفل کُنيد
  • 67:42 - 67:46
    .فضاپيماي "آزادي"، از بُرج پرتاب صُحبت ميکُنم
    .آماده باشيد، شُمارش الان شُروع ميشه
  • 67:46 - 67:49
    .سي و يک ثانيه. براي پرتاب پُشت سر هم آماده ايد
  • 67:49 - 67:51
    .براي حرکت آماده باشيد
  • 67:51 - 67:57
    .خيلي خُب، آقايون، جنگجو هاي ما اون بالا شُماييد
    .خُدا به همراه تون
  • 67:57 - 68:02
    .همين الانشم به عُنوان قهرمان هاي ملي شناخته شُديد
    .از پروازتون لذت ببريد
  • 68:02 - 68:06
    .بيست ثانيه
  • 68:06 - 68:11
    .ده. نُه. هشت. هفت
  • 68:11 - 68:15
    .چهار. سه. دو. يک
  • 68:15 - 68:19
    .موتور اصلي روشن شُد
  • 68:19 - 68:21
    .سيستم احتراق روشن شُد -
    .راه اُفتاديم -
  • 68:21 - 68:34
    .و شُروع پرواز
  • 68:34 - 68:37
    .آزادي"، از کابين کُنتُرُل صُحبت ميکُنم"
  • 68:37 - 68:52
    .دريافت شُد، "آزادي". ظاهرا همه چيز مُرتبه
  • 68:52 - 68:57
    .فضاپيماي "استقلال" هم آماده اس -
    .سه. دو. يک -
  • 68:57 - 69:00
    .استقلال"، سيستم احتراق فعال شُد"
  • 69:00 - 69:25
    .از زمين بُلند شُد -
    ."داريم اوج ميگيريم، "هيوستن -
  • 69:25 - 69:30
    .هيوستن"، از زمين بُلند شُدن"
    .از اينجا به بعد با شُماست
  • 69:30 - 69:33
    همه حواس شون جمع باشه. هدايت شون
    .از اينجا به بعد به عُهده ي ماست
  • 69:33 - 69:44
    .همه ي موتورها راه اُفتادن -
    .شديدا مُراقب هر دو باشين -
  • 69:44 - 69:56
    .مانور چرخشي شُروع شُد
  • 69:56 - 70:00
    .دو تا برنامه ي چرخشي خوب اجرا شُد -
    .يکي هم نشُد -
    .استقلال"، فشار هوا به حداکثر رسيده" -
  • 70:00 - 70:04
    .دريافت شُد، مرکز. فشار به حداکثر رسيده
  • 70:04 - 70:10
    --راکت هاي مُحرک. جُدا
  • 70:10 - 70:14
    .با يه موتور و نصف سُرعت در حال حرکتيم -
    .دريافت شُد -
  • 70:14 - 70:22
    .هيوستن"، اين يه سواري عاليه"
  • 70:22 - 70:35
    آزادي"، "هيوستن" هستم. موتور اصلي"
    .طبق برنامه خاموش شُد
  • 70:35 - 70:42
    .آزادي"، شرايط مُناسبه"
  • 70:42 - 70:45
    .استقلال"، سيستم اندازه گيري مسافت فعال شُد" -
    .اُه، خداي من -
  • 70:45 - 70:49
    .ما تو فضاييم! البته، تازه اولشه
  • 70:49 - 70:51
    .ما-ما حتي هنوز از جو خارج نشُديم
  • 70:51 - 70:57
    دريافت شُد، "هيوستن". الان ايستگاه فضايي روسيه توي
    .ديد ماست. سيستم تغيير مسير فعال شُد
  • 70:57 - 71:01
    آقايون، يادتون باشه که اون ايستگاه فضايي به
    .مُدت 11 سال اونجا بوده
  • 71:01 - 71:03
    .اکثر ما ماشين هامون هم اينقدر قدمت نداره
  • 71:03 - 71:10
    کازمنات" الان 18 ماهه که توي اون قوطي حلبي"
    .زندگي ميکُنه، اونم تنها
  • 71:10 - 71:13
    .پس اگه ديديد زيادي تو خودشه، تعجُب نکُنيد
  • 71:13 - 71:15
    --استقلال"، ميخوايم شُما رو" -
    .خيلي خُب، بچه ها -
  • 71:15 - 71:18
    .مي تونيد اين لباسا رو در بياريد
  • 71:18 - 71:20
    .سلام
  • 71:20 - 71:23
    .از ايستگاه فضايي روسيه صُحبت ميکُنم
    صدامو ميشنويد؟
  • 71:23 - 71:27
    .ميشنويم، ايستگاه فضايي روسيه. "هيوستن" هستم
  • 71:27 - 71:30
    .من هر موقع شُما بگيد آماده ام
  • 71:30 - 71:34
    .آماده باش -
    .باشه، همين جا هستم -
  • 71:34 - 71:44
    .امتحان ميکُنيم. در حال فعال کردن سيستم هاي گرانشي
  • 71:44 - 71:48
    .گرانش روي 40 درصد تنظيم شُد
  • 71:48 - 71:51
    ."خيلي خُب، "هيوستن
  • 71:51 - 71:56
    .دارم جاذبه رو احساس ميکُنم
  • 71:56 - 71:59
    .خيلي خُب، آقايون. تا يه دقيقه ي ديگه کنار ميگيريم
  • 71:59 - 72:01
    ايستگاه فضايي روسي سيستم هاي جاذبه اش رو
    ...فعال کرده تا با
  • 72:01 - 72:03
    !ويييي -
    .شبيه سازي جاذبه ي زمين کار ما رو راحت کُنه -
  • 72:03 - 72:06
    .حالت تهوُع بهتون دست ميده، آماده باشيد
  • 72:06 - 72:13
    خوب، تقريباً وقتشه. چون يه ساعتي ميشه که تحمُل
    .کردم و بالا نياوُردم
  • 72:13 - 72:16
    .اجراي اولين فاز عمليات کناره گيري
  • 72:16 - 72:25
    .کُنتُرُل رو دستي کُن -
    .انجام شُد -
  • 72:25 - 72:32
    با سُرعت يک فوت در ثانيه. بيايد آروم و دُرُست
    .انجامش بديم، رفقا. بيست فوت
  • 72:32 - 72:34
    .ده فوت
  • 72:34 - 72:43
    .روي رادار همه چيز مُرتب به نظر مياد. پنج فوت
  • 72:43 - 72:46
    .قُفل ها فعال شُدن. تيم سوخت گيري. راه بيُفتيد
  • 72:46 - 72:50
    .فضاپيماي "آزادي"، فاصله کافي به نظر مياد
  • 72:50 - 72:52
    .کناره گيري مُوقت انجام شُد
  • 72:52 - 72:59
    .تيم سوخت گيري، آماده ي تخليه بشيد
  • 72:59 - 73:01
    .خيلي خوب، آقايون، مُراقب سرتون باشيد
  • 73:01 - 73:06
    ."بريم، "استقلال
  • 73:06 - 73:17
    .سرهنگ
  • 73:17 - 73:22
    کُجا رفت؟ کسي خونه اس؟
  • 73:22 - 73:27
    !همگي، خوش اومديد
  • 73:27 - 73:31
    .اينجا پُمپ بنزين نيست. يه آزمايشگاه پيچيده اس
    .مُتصديشم منم
  • 73:31 - 73:35
    .به هيچي دست نزنين
  • 73:35 - 73:38
    .يکي بايد باهام بياد-- تو -
    .باهاش بُرو -
  • 73:38 - 73:40
    .تو رو لازم دارم. زود باش. زود باش. بيا. بيا
  • 73:40 - 73:45
    بايد حواست به عقربه ي سوخت باشه، خوب؟
    .اين لباس گرمکُن رو بپوش
  • 73:45 - 73:48
    --ساعت شُمارش معکوس در عرض -
    .مفهومه، "هيوستن". براي انتقال سوخت حاضر ميشيم -
  • 73:48 - 73:50
    --ساعت شُمارش معکوس تا 20 دقيقه و
  • 73:50 - 73:53
    .اُتاق کُنتُرُل سوخت اون پايينه
  • 73:53 - 74:05
    .اون پايينه، ها؟ عاليه
  • 74:05 - 74:10
    .خيلي خوب، بيايد اينا رو به باک وصل کُنيم
  • 74:10 - 74:13
    .فضاپيماي "آزادي" سمت چپ، "استقلال" سمت راست
  • 74:13 - 74:17
    .خيلي خُب. ما بايد از اينور بريم
  • 74:17 - 74:22
    .عقربه ي سوخت سمت راسته. حواست بهش باشه
    .روي 150 مُشکلي نيست
  • 74:22 - 74:27
    تا 160 هم مُشکلي نداره. اگه به 200 برسه يعني
    .فاجعه براي اين ايستگاه فضايي
  • 74:27 - 74:33
    ،پس اگه ديدي به 200 رسيده، به "لو" خبر ميدي
    .و اين دُکمه ي شُماره ي يک رو خاموش ميکُني
  • 74:33 - 74:36
    .به "لو" خبر ميدي. و اين رو تا آخر ميکشي پايين
  • 74:36 - 74:41
    اين "لو" که گُفتي چيه؟ -
    .منم، "لو اندروپُو"، سرهنگ سازمان فضايي روسيه -
  • 74:41 - 74:44
    .اهل روسيه و يه انسان بُزُرگ
  • 74:44 - 74:50
    .ما براي انتقال سوخت آماده ايم -
    .دارم ميام. مُشکلي نيست -
  • 74:50 - 74:52
    !تو. تو. تويي که اونجايي
  • 74:52 - 75:04
    .قُفل شُد -
    !آماده ي انتقال سوخت -
  • 75:04 - 75:10
    .سوخت در حال پُمپ شُدنه
  • 75:10 - 75:15
    .هي، "لو"، آا، فشار داره زياد ميشه
  • 75:15 - 75:17
    .هنوز، مشغول انتقال سوخت هستيم
  • 75:17 - 75:20
    به عکس عموم دست نزن. ميدوني؟
  • 75:20 - 75:22
    .از نوابغ خونواده ي منه
  • 75:22 - 75:27
    !لو"! کسي صدامو ميشنوه؟ رفقا؟ هي، رفقا"
  • 75:27 - 75:29
    .براي يه کارخونه ي بُمب سازي کار ميکرد
  • 75:29 - 75:32
    ...ردياب بُمب رو دُرُست ميکرد، همون قطعه اي که
  • 75:32 - 75:35
    "تشخيص ميده، آا، که بُمب بايد بره سمت "نيويورک
    يا "واشنگتُن"، ميدوني؟
  • 75:35 - 75:39
    .هووو -
    .شلنگ ها رو چک کُنيد. وضعيت دما تغيير کرده -
  • 75:39 - 75:45
    .استمپر"، بيا بريم اتصال ها رو چک کُنيم، توي فضاپيما"
  • 75:45 - 75:53
    --خيلي خُب. بايد خاموشش کُنم. آا
  • 75:53 - 75:55
    !اُه-- رفقا
  • 75:55 - 75:59
    اون صداي چيه؟
  • 75:59 - 76:04
    !اُه، نه! خُدا
  • 76:04 - 76:07
    چي شُده؟
  • 76:07 - 76:11
    !نشتي داره! نشتي
  • 76:11 - 76:15
    !افرادتون رو برگردونيد به فضاپيما! بريد
  • 76:15 - 76:18
    !بريد! زود باشيد! از اونجا بيا بيرون
  • 76:18 - 76:22
    !ميدوني، تو خيلي باهوشي -
    !اهرُم رو بکش -
  • 76:22 - 76:25
    !اهرُم اينجاست
  • 76:25 - 76:30
    !سرهنگ، بايد از اونجا بياريمش بيرون -
    !اي.جي"، بيا بيرون" -
  • 76:30 - 76:37
    !آاا! آاا -
    !زود باش! زود باش -
  • 76:37 - 76:39
    !بايد فضاپيما رو از ايستگاه جُدا کُنيم
  • 76:39 - 76:44
    !اُتاق کُنتُرُل سوخت آتيش گرفته
  • 76:44 - 76:51
    !زود باش -
    !زود باش! بيا اينجا! "اي.جي" تو اُتاق سوخت گير کرده -
  • 76:51 - 77:04
    !کُنتُرُلش داره از دستمون خارج ميشه
  • 77:04 - 77:10
    .اُتاق کُنتُرُل، از فضاپيماي "آزادي" صُحبت ميکُنم
    ...دارم تو اون يکي فضاپيما لرزش ميبينم
  • 77:10 - 77:12
    !ملوي"، حرف بزن" -
    .وضعيت مُناسب نيست. اُتاق کُنتُرُل سوخت آتيش گرفته -
  • 77:12 - 77:15
    فضاپيماي "آزادي"، قُفل ها رو باز کُنيد
    !و سريعاً از اونجا بريد
  • 77:15 - 77:17
    !اون لوله ها رو جُدا کن! داريم راه ميُفتيم
  • 77:17 - 77:21
    !چي شُد؟ بذار جريان سوخت رو قطع کُنم -
    !هري"، ايستگاه آتيش گرفته" -
  • 77:21 - 77:23
    !لعنتي! "مکس"، "راک"، بيايد اينجا
  • 77:23 - 77:26
    !اين لوله ها رو جُدا کُنيد
  • 77:26 - 77:29
    !هري"، نرو، اونجا آتيش گرفته" -
    !بايد بريم اون يکي تيم رو نجات بديم -
  • 77:29 - 77:33
    .مکان ياب انساني رو روشن کُن
  • 77:33 - 77:35
    .اي.جي" داره از پله ها بالا مياد"
  • 77:35 - 77:38
    !نه -
    !برو! برو -
  • 77:38 - 77:42
    ديگه دير شُده! برگرد سمت فضاپيما! الانه
    !که اينجا مُنفجر بشه
  • 77:42 - 77:44
    !نه
  • 77:44 - 77:49
    !سرهنگ، بايد همين الان بريم! سريع! دريچه رو ببند
  • 77:49 - 77:51
    يه دقيقه وايسا! يه دقيقه وايسا! يکي از
    !اعضاي تيم اون توئه
  • 77:51 - 77:57
    !اگه اون در رو باز کُني، همه مون مي ميريم -
    !نشتي سوخت -
  • 77:57 - 78:02
    !همين الان اينجا رو تخليه کُنيد! بريم! بريم
  • 78:02 - 78:07
    !برگرديد! نه، صبر کُنيد! اين در قُفل شُده
  • 78:07 - 78:09
    !نه -
    .آتيش رو توي اُتاق کُنتُرُل سوخت زنداني کردن -
  • 78:09 - 78:11
    .درش رو قُفل کردن -
    .تعقيب افراد به سمت فضاپيما -
  • 78:11 - 78:15
    !هنوز دو نفرشون اون تو گير کردن
  • 78:15 - 78:20
    !بدويد! 75 فوت با فضاپيما فاصله داريم -
    بقيه ي اعضاي تيم کُجان؟ -
  • 78:20 - 78:22
    اي.جي" کُجاس؟"
  • 78:22 - 78:25
    !اي.جي" مُرده" -
    !بدون "اي.جي" جايي نميريم -
  • 78:25 - 78:28
    !اون مُرده! ديگه دير شُده
  • 78:28 - 78:31
    !بيا! تنها شانس مون همين دريچه اس
  • 78:31 - 78:34
    !دماش 100 درجه زير صفره
  • 78:34 - 78:42
    خيلي خيلي سرده. نفست رو نگه دار، وگرنه
    !ريه ات يخ ميزنه
  • 78:42 - 78:50
    !برگرديد به فضاپيما و درش رو قُفل کُنيد
  • 78:50 - 78:55
    !"اونجا آتيش گرفته! آتيش گرفته، "هري -
    !يا اون دو تا بايد بميرن يا همه مون -
  • 78:55 - 79:14
    .آتيش گرفته -
    .با تمام قُدرت -
    .ضربه ميخوريم -
  • 79:14 - 79:20
    !لو"! "لو"، اون در الان مُنفجر ميشه"
  • 79:20 - 79:24
    !نه
  • 79:24 - 79:28
    !اُه -
    !بايد بريم! الان مُنفجر ميشه -
  • 79:28 - 79:34
    !اي.جي" هنوز اون توئه" -
    !قُفل ها رو مُنفجر کُن! نه، گيره ها رو -
    --بايد -
  • 79:34 - 79:38
    !فکر کُنم تقريبا رسيديم
  • 79:38 - 79:41
    .تيم "استقلال" نتونسته "اي.جي" رو نجات بده
    .ميخوان در رو ببندن
  • 79:41 - 79:43
    در حال رديابي هستيم. اونا 75 فوت با
    .فضاپيما فاصله دارن
  • 79:43 - 79:46
    !بهشون بگو در رو ببندن و برن -
    !دريچه رو ببندين، همين الان -
  • 79:46 - 79:52
    !ببندش
  • 79:52 - 79:55
    --هُو
  • 79:55 - 80:03
    هوآ، هوآ، هوآ! سرهنگ! اون چيز داره مُستقيم
    !مياد-- بايد حرکت کُنيم
  • 80:03 - 80:08
    !زود باش! در فضاپيما همينه
  • 80:08 - 80:16
    !آتيش داره به سمت ما مياد! درو ببندين
  • 80:16 - 80:25
    !برو! برو! برو
  • 80:25 - 80:29
    .تيم "آزادي"، اعضاي تيم "استقلال" سوار شُدن
  • 80:29 - 80:33
    .حتي "کازمنات" رو هم سوار کرديم -
    .نود درصد سوخت گيري انجام شُده -
  • 80:33 - 80:36
    خيلي ناجور بود، نه؟
  • 80:36 - 80:39
    ".به همين خاطر گُفته بودم، "به چيزي دست نزنيد
  • 80:39 - 80:45
    .ولي شُما گوش ندادين
  • 80:45 - 80:48
    ،در حالي که هوش و حواس مردُم کُره ي زمين مُتمرکز
  • 80:48 - 80:52
    و به سوي ماموريت "ناسا" که در حال حاضر در
    ،فضاي بيکران کهکشان در جريانه، دوخته شُده
  • 80:52 - 80:55
    ،به ساعات پاياني ماموريت نزديک شُديم
  • 80:55 - 81:07
    در حالي که دو فضاپيماي "آزادي" و "استقلال" براي
    .دور زدن کُره ي ماه آماده ميشن
  • 81:07 - 81:10
    .صبح بخير، رفقا. فکر کُنم بايد کم کم آماده شيم
  • 81:10 - 81:12
    .آا، روز سختي رو در پيش داريم
  • 81:12 - 81:16
    .هيجده ثانيه تا قطع شُدن ارتباط -
    .عمليات شتاب دهي تاييد شُد -
  • 81:16 - 81:19
    .هيوستن" صُحبت ميکُنه، "آزادي". دريافت شُد"
  • 81:19 - 81:21
    .فضاپيماها براي طي کردن دور ماه آماده هستن
  • 81:21 - 81:24
    .ارتباط راديويي قطع شُد. تمام
  • 81:24 - 81:34
    نُه و نيم واحد فشار به مُدت يازده دقيقه. من همين
    .الان دُعا کردن رو شُروع ميکُنم
  • 81:34 - 81:37
    ...پس اين همون قسمتيه که فقط بايد مُحکم بشينيم
  • 81:37 - 81:40
    .و آا، اُميدوار باشيم که نميريم
  • 81:40 - 81:45
    .براي چرخش دور ماه آماده باشيد -
    .انحراف زياديه. مدار چرخش ماه به دور زمين -
  • 81:45 - 82:03
    شُما وصيت نامه هاتون رو کامل نوشتين؟
  • 82:03 - 82:06
    خيلي خوب، رفقا، اين همون چيزيه که براش
    !تمرين کرديم. بايد يه کم سختي رو تحمُل کُنيد
  • 82:06 - 82:10
    .با شُمارش من. پنج. چهار
  • 82:10 - 82:23
    .سه. دو. يک
  • 82:23 - 82:26
    الان اين اوضاع طبيعيه؟ -
    .نگران نباش. عاديه -
  • 82:26 - 82:28
    تو از کُجا ميدوني؟
  • 82:28 - 82:30
    .چهارده هزار مايل بر ساعت -
    .چهار واحد فشار -
  • 82:30 - 82:36
    !آاه -
    چقدر طول ميکشه؟ -
    .شش واحد فشار -
  • 82:36 - 82:40
    .15,000 -
    !خيلي زياده، رفيق -
    .عادي نيست -
  • 82:40 - 82:42
    يعني چي که "عادي نيست"؟ -
    !خيلي بدتر از عاديه -
  • 82:42 - 82:44
    !هشت واحد. مُحکم بشينيد
  • 82:44 - 82:49
    !زنده نمي مونيم -
    !اُه، الان ميميريم -
  • 82:49 - 82:51
    .دوازده دقيقه. اينجا که هنوز خبري نشُده
  • 82:51 - 82:59
    !خيلي سُرعتش زياده
  • 82:59 - 83:14
    !ده واحد
  • 83:14 - 83:27
    !سُرعتمون به نهايتش رسيده، 22,500
  • 83:27 - 83:31
    .داريم از هر دو فضاپيما سيگنال دريافت ميکُنيم
  • 83:31 - 83:34
    .ارتباط وصل شُد، رفقا. خيلي خُب
    .خوشحالم که برگشتيد، اعضاي تيم
  • 83:34 - 83:45
    ."هدف توي ديد ماست، "هيوستن
  • 83:45 - 83:52
    اونو ميبيني؟
  • 83:52 - 83:56
    .وو
  • 83:56 - 84:03
    ."جواب بده، "استقلال -
    .هيوستن"، بايد ببينيد تا باورتون بشه" -
  • 84:03 - 84:06
    .خيلي خوب، بچه ها، بايد فضاپيماها رو فُرود بياريم
    خيلي خُب، "کويينسي"، چقدر خاک پُشت سرشونه؟
  • 84:06 - 84:09
    فضاپيماي "آزادي"، رادار نشون دهنده ي
    .اشياء خارجي رو روشن کُن
  • 84:09 - 84:12
    .روشن کردم
  • 84:12 - 84:24
    .همگي، مُحکم بشينيد. مُمکنه يه کم وضع خراب بشه
    .رادار فرعي رو فعال کردم
  • 84:24 - 84:35
    !مُحکم بشينيد
  • 84:35 - 84:40
    !لعنتي! خُرده سنگ ها مُزاحمن
  • 84:40 - 84:55
    .ميخوايم شتاب دهنده هاي اضطراري رو بندازيم
  • 84:55 - 85:02
    هيوستن" صدامو ميشنويد؟" -
    !خُرده سنگ ها زيادن -
  • 85:02 - 85:07
    !داريم ميريم سمتش! داريم با تمام سُرعت ميريم
  • 85:07 - 85:11
    فضاپيماي "استقلال"، سعي کُنيد مسير فعلي تون رو
    .حفظ کُنيد. بايد يه جاي خاص فُرود بيايد
  • 85:11 - 85:16
    !آت و آشغال زياده! بايد بريم بيرون -
    !نه -
  • 85:16 - 85:22
    !تصادُف کرديم
  • 85:22 - 85:25
    !پيام اضطراري، پيام اضطراري -
    !جهت دهنده ي اصلي رو از دست دادم. برشون گردون -
  • 85:25 - 85:27
    !پيام اضطراري، "هيوستن"، پيام اضطراري
    !جهت دهنده هاي اصلي رو از دست داديم
  • 85:27 - 85:31
    پيام اضطراري، فضاپيماي "آزادي"، پيام اضطراري! ما
    !کُنتُرُل مون رو از دست داديم! داريم سُقوط ميکُنيم
  • 85:31 - 85:47
    !صدامو ميشنويد؟ ما داريم سُقوط ميکُنيم
  • 85:47 - 85:58
    !ميخوريم بهش
  • 85:58 - 86:04
    !همگي، بريد به سيستم حفاظتي مخصوص خودتون
    !و همون جا بمونيد
  • 86:04 - 86:09
    ما داريم سُقوط ميکُنيم! "هيوستن"! "هيوستن"، ما داريم
    !سُقوط ميکُنيم! کُنتُرُل مون رو از دست داديم
  • 86:09 - 86:14
    !نميتونم بپوشمش
  • 86:14 - 87:07
    ."مُوفق باشيد، تيم "آزادي -
    .اُه، خُداي من، کارمون تمومه -
  • 87:07 - 87:16
    شارپ"، اون ديگه چه کوفتيه؟ فضاپيماي "استقلال"ــه؟"
  • 87:16 - 87:32
    .هيوستن"، فضاپيماي "استقلال" کارش تمومه"
  • 87:32 - 87:47
    .هيوستن"، فضاپيماي "استقلال" سُقوط کرد"
  • 87:47 - 87:49
    .وقتي اينو بزنم، مسيرمون با تمام سُرعت عوض ميشه
  • 87:49 - 87:54
    !خيلي خُب، "شارپ"، بزن -
    !الان تغيير مسير ميديم -
  • 87:54 - 87:56
    !مُحکم بشينين! مُحکم بشينين
  • 87:56 - 87:59
    .هيوستن"، نتونستيم توي مکان مورد نظر فُرود بيايم"
    .ازش رد شُديم
  • 87:59 - 88:22
    !اُه، نه
  • 88:22 - 88:39
    !خُدا -
    !آاا -
  • 88:39 - 88:43
    سيستم هاي مُختلف رو چک کن. مُطمئن شو که ميتونيم
    .بعد از تموم کردن کار از روي اين صخره بُلند شيم
  • 88:43 - 88:47
    سيستم الکتريکي مون داغون شُده. بايد از سيستم
    .پُشتيبان استفاده کُنم. سيستم سوخت بررسي شُد
  • 88:47 - 88:54
    .سيستم موتور بررسي شُد. سيستم فشار بررسي شُد -
    !اُه، خُداي من. اُه -
  • 88:54 - 88:58
    کسي صدمه نديده؟ -
    --اون يکي -
  • 88:58 - 89:03
    اون يکي فضاپيما کُجاست؟ چه بلايي سرش اومد؟
  • 89:03 - 89:06
    .فضاپيماي "استقلال" از دست رفت -
    از دست رفت"؟" -
  • 89:06 - 89:09
    تو چي هستي، مگه احساسات نداري؟ يعني چي؟
  • 89:09 - 89:12
    هي، خودتم ديدي که چي شُد، نه؟
  • 89:12 - 89:14
    .اونا کُشته شُدن
  • 89:14 - 89:19
    جواب بديد، فضاپيماي "آزادي". من رابط شُما توي
    .هيوستن" هستم. جواب بديد"
  • 89:19 - 89:22
    .من رابط شُما توي "هيوستن" هستم. جواب بديد
  • 89:22 - 89:28
    !خُدا -
    .بيايد از خُدا بخوايم که مُراقب دوستامون باشه -
  • 89:28 - 89:40
    .روح شون شاد -
    .آمين -
  • 89:40 - 89:44
    .هشت ساعت وقت داريم
  • 89:44 - 89:46
    .بيايد کارمون رو انجام بديم و بريم خونه
  • 89:46 - 89:48
    .هيچي
  • 89:48 - 89:51
    .زود باشيد، "واتس"، "شارپ"، يکي جواب بده
  • 89:51 - 89:54
    .من رابط شُما توي "هيوستن" هستم
  • 89:54 - 89:59
    .جواب بديد، فضاپيماي "آزادي". جواب بديد
    .رابط شُما توي "هيوستن" صُحبت ميکُنه
  • 89:59 - 90:05
    .شايد بهتر باشه اينجا نياي -
    .جاي ديگه اي رو ندارم که برم -
  • 90:05 - 90:09
    .جواب بديد. من رابط شُما توي "هيوستن" هستم
  • 90:09 - 90:12
    خيلي خُب، بيايد وسايل رو آماده کُنيم و
    .آرماديلو" رو روشن کُنيم"
  • 90:12 - 90:15
    .هيچي توي اون نقشه ي لعنتي معلوم نيست -
    .من ميدونم که کُجاييم -
  • 90:15 - 90:18
    .لُطفاً برو کنار. بي سيم سيگنال نداره
  • 90:18 - 90:20
    .الان جنراتور پُشتيبان رو راه ميندازم
  • 90:20 - 90:22
    تا وقتي برق اصلي رو وصل نکُنيم، سيگنال بي سيم
    .نصفه باقي ميمونه
  • 90:22 - 90:28
    ما الان توي بخش 202، کنار دره ي 9، تو موقعيت
    .15اچ-32" يا يه کمي اينور يا اونورترش هستيم"
  • 90:28 - 90:33
    .اين آقا 26 مايل از محل فُرود اصلي مُنحرف شُده -
    تو اينا رو از کُجا ميدوني؟ -
  • 90:33 - 90:37
    .ميدونم چون من يه نابغه ي خُدادادي ام -
    .عقربه ها تکون نميخورن -
  • 90:37 - 90:39
    همين طور صاف وايسادن، جوري که انگار روي يه
    .ميدون مغناطيسي وايساديم
  • 90:39 - 90:42
    خوب، کي دوست داره دليلش رو بدونه؟ -
    .سراپا گوشيم -
  • 90:42 - 90:44
    دليل اينکه ما ميخواستيم کنار دره ي 8 فُرود بيايم
    ...اين بود که
  • 90:44 - 90:49
    نقشه ها نشون ميدادن که دره ي 9 از آهن فشُرده
    .و خالص ساخته شُده
  • 90:49 - 90:55
    .يعني الان تو ما رو روي يه ورقه ي آهني فُرود آوُردي
  • 90:55 - 90:57
    خيلي خُب. شنيديد که چي گُفت. بايد ماهواره رو
    .جابجا کُنيم
  • 90:57 - 91:02
    .بايد بي سيم رو راه بندازيم -
    .اُه، خُدا، بگو که حداقل يه تيم هنوز سالمه -
  • 91:02 - 91:46
    .فضاپيماي "استقلال" از بين رفت
  • 91:46 - 91:50
    .اُه. اُه
  • 91:50 - 91:56
    !"آسکُر"! "آسکُر"
  • 91:56 - 92:00
    !اُه، خُدا
  • 92:00 - 92:02
    سلام! کسي نيست؟
  • 92:02 - 92:09
    !کس ديگه اي زنده مونده؟ يکي بياد کُمک
  • 92:09 - 92:11
    !"اي.جي"
  • 92:11 - 92:18
    کُجايي؟ -
    .اينجام -
  • 92:18 - 92:22
    .لو"، کس ديگه اي نمونده"
  • 92:22 - 92:25
    .کس ديگه اي نيست -
    .ميدونم -
  • 92:25 - 92:28
    .اُه، رفيق
  • 92:28 - 92:32
    بير"، کُجايي؟" -
    اي.جي"؟ "اي.جي"؟" -
  • 92:32 - 92:35
    .هنوز توي فضاپيما هستم، رفيق
  • 92:35 - 92:39
    تو خوبي؟ -
    .از ديدنت خيلي خوشحالم، رفيق -
  • 92:39 - 92:43
    هيچ وقت فکر نميکردم يه زماني از ديدن اون صورت
    .زشتت اينقدر خوشحال بشم
  • 92:43 - 92:47
    .هيوستن"، صدامو ميشنويد؟ از فضاپيماي "آزادي" هستم" -
    .جهت دهنده ها رو چک کُن -
  • 92:47 - 93:02
    هيوستن"، صدامو ميشنويد؟" -
    همه آماده هستن؟ -
  • 93:02 - 93:13
    .وو
  • 93:13 - 93:17
    !اين پايين! توي اين گُودي
  • 93:17 - 93:20
    .اينجا عين بدترين کابوس دُکتر "سوس"ـــه
  • 93:20 - 93:25
    .بيايد از ماهواره ي مُتحرک استفاده کُنيم
    .اون بالا بهتر ميتونيم سيگنال بگيريم
  • 93:25 - 93:28
    .مکس" رو راهنمايي کُنيد تا بياد پايين"
    ."مُراقب اين قسمت باش، "مکس
  • 93:28 - 93:31
    .چند تا شکاف بُزُرگ اينجا هست -
    !سمت چپ -
  • 93:31 - 93:38
    !بيا سمت چپ
  • 93:38 - 93:41
    .راکهوند"، بيا اينجا زمين رو يه بررسي بُکُن"
  • 93:41 - 93:49
    .آهن خالص
  • 93:49 - 93:54
    .من آماده ام -
    .واتس"، من دارم برميگردم. آماده باش" -
  • 93:54 - 93:58
    ."بيشترش آهنه، "راکهوند -
    .خُدايا، از اينکه همه چيز رو بدونم، مُتنفرم -
  • 93:58 - 94:01
    .جايي بدتر از اين نُقطه براي حفاري پيدا نميشه
  • 94:01 - 94:05
    خوب، من تا حُدودي تضمين ميدم که بيشتر
    .از 50 فوت ضخامت نداره
  • 94:05 - 94:10
    از کُجا فهميدي؟ -
    .چون اگه باشه، بدبخت شُديم -
  • 94:10 - 94:13
    مکس"، تو خوبي؟" -
    .آره، دارم کارم رو ميکُنم -
  • 94:13 - 94:18
    .بچرخونش -
    .فضاي لعنتي -
  • 94:18 - 94:27
    .خوبه
  • 94:27 - 94:31
    .خيلي خُب. وارد زمين شُد. خوب داريم پيشروي ميکُنيم
  • 94:31 - 94:34
    .يه چيزايي اينجا هست که به عُمرم نديده بودم
  • 94:34 - 94:38
    !خيلي خُب، ميخوام بزنم داخل
  • 94:38 - 94:41
    هي، "هري"، ديدي چي شُد؟ -
    آره، "مکس"، ديدم. ديدم. چي شُده؟ -
  • 94:41 - 94:44
    .چنگک خورد به يه جايي -
    .خيلي خُب. بيارش بالا. بيارش بالا -
  • 94:44 - 94:46
    !لعنتي
  • 94:46 - 94:54
    ظاهرا چنگک رو شکونديم. از اونجا بيارش
    .بيرون، "مکس". خوبه. خوبه. همينجا نگه دار
  • 94:54 - 94:58
    .وو. مثل يه داستان غم انگيز يوناني ميمونه
  • 94:58 - 95:02
    .همگي قبلا ديديم که چنگک دريل بشکنه -
    .نه تو عُمق 10 متري -
  • 95:02 - 95:05
    .من تا حالا نديده بودم -
    .خوب، حالا ديدي -
  • 95:05 - 95:10
    چي لازم داري؟ -
    .پک "جاج" رو آماده کُنيد -
  • 95:10 - 95:12
    ."بير"، "لو"
  • 95:12 - 95:15
    .حالا ديگه فقط ما سه تا فضانورد مونديم
  • 95:15 - 95:19
    .ما فضانورد نيستيم. ما شُغل مون حفر چاه نفته
    .ما اصلا نبايد اينجا باشيم
  • 95:19 - 95:22
    چي؟ شُما فضانورد نيستين؟
  • 95:22 - 95:25
    .ميخوام از اينجا ببرمتون بيرون. سوار شيد
  • 95:25 - 95:27
    چرا؟ -
    .فقط سوار اين "آرماديلو" بشيد. يه فکري دارم -
  • 95:27 - 95:30
    .هيوستن"، از فضاپيماي "آزادي" صُحبت ميکُنم"
    صدام رو ميشنويد؟
  • 95:30 - 95:33
    --"هيوستن"، صدامو ميشنويد؟ فضاپيماي "آزادي"
  • 95:33 - 95:36
    .داريم تصويرشون رو دست و پا شکسته ميگيريم
  • 95:36 - 95:39
    .هيوستن"، از فضاپيماي "آزادي" صُحبت ميکُنم"
    صدام رو ميشنويد؟
  • 95:39 - 95:42
    .خُدا رو شُکر که هنوز شُما سالم هستين -
    .فضاپيماي "آزادي"، "هيوستن" هستم. بگو -
  • 95:42 - 95:45
    ."گُم شون نکُن، "ملوي -
    .شارپ"، ارتباط تا حُدودي برقرار شُده" -
  • 95:45 - 95:48
    .هيوستن"، "آزادي" هستم. ما سالم فُرود اومديم" -
    کُجا هستن؟ -
  • 95:48 - 95:51
    --"ما توي محل با مُختصات "15اچ-32
  • 95:51 - 95:53
    .ميخوام همه چيز رو در مورد اون محل بدونم -
    .باشه -
  • 95:53 - 95:55
    .قبل از اينکه ارتباط قطع بشه -
    .ما مُشکلاتي با سيستم برق و آنتن داريم -
  • 95:55 - 95:59
    .والتر"، به مُتخصص مکانيک بگو بياد" -
    .ولي عمليات حفاري رو شُروع کرديم -
  • 95:59 - 96:02
    استيونز"، ارتباط داره قطع ميشه. بيارشون روي" -
    .شُماره ي 4 . شُماره ي 4
    .يالا -
  • 96:02 - 96:05
    .هنوز معلوم نيست فضاپيما ميتونه پرواز کُنه يا نه
  • 96:05 - 96:07
    .سيگنال رو تقويت کُن -
    .باشه -
    ."هيوستن". "هيوستن" -
  • 96:07 - 96:12
    قطع شُد. دوباره راش بنداز. "گروبر"، بايد ارتباط
    .رو دوباره برقرار کُنيم
  • 96:12 - 96:23
    الان بهت نشون ميدم تو کشور من
    .چطوري کارا رو انجام ميدن
  • 96:23 - 96:33
    !مُحکم بشينيد
  • 96:33 - 96:35
    .بذاريدش
  • 96:35 - 96:40
    .خيلي خُب، آماده باشيد. "مکس"، بچرخونش
  • 96:40 - 96:43
    ،بچه ها، وقت دُرُست و حسابي نداريم. بريم، بريم
    !بريم، بريم، بريم
  • 96:43 - 96:46
    !خيلي خُب! خوبه! سفتش کُن
  • 96:46 - 96:48
    با قُدرت 25. بيايد يه کم اين سياره رو
    !کنده کاري کُنيم
  • 96:48 - 96:51
    خيلي خُب، "چيک". سُرعت چرخش توربين
    رو بيشتر کُن، ميشه؟
  • 96:51 - 96:54
    !مکس"، بايد قُدرت چنگک رو بيشتر کُني"
  • 96:54 - 96:56
    .خيلي خُب، رييس -
    .با يک چهارُم قُدرت، بعدشم چکُش رو بنداز -
  • 96:56 - 96:59
    .بيايد اين آشغال رو سوراخ کُنيم -
    .زود باشيد، پسرا -
  • 96:59 - 97:09
    .بايد تُندتر کار کُنيم. داريم خيلي کُند کار ميکُنيم
    .بکن. بکن. بکن. اين هرزه ي آهني رو بجو
  • 97:09 - 97:11
    .چيک"، ميله گير کرده" -
    !"هري" -
  • 97:11 - 97:14
    چي شُده؟ -
    !چيک"، زود باش! بيا کُمک" -
  • 97:14 - 97:16
    !چنگک رو آزاد کُن -
    !بکشش بالا -
  • 97:16 - 97:19
    .خيلي خُب. اين دستگيره تکون نميخوره
  • 97:19 - 97:28
    --نه، نه، نه! خاموشش کُن! خاموش
  • 97:28 - 97:31
    ."فايده نداره، "هري
  • 97:31 - 97:36
    اُه، تو خوبي؟ -
    .اُه، ميله داغون شُد. داغون شُد -
  • 97:36 - 97:39
    .زود باش، خُدا
  • 97:39 - 97:42
    .يه ذره کُمک کُن. فقط همينو ازت ميخوام
  • 97:42 - 97:49
    .فکر کُنم به اندازه ي کافي به خُدا نزديکيم
    .احتمالا صدات رو شنيده
  • 97:49 - 97:52
    خبر بد اينه. قبل از اينکه اون صخره
    ،از کنار ماه بگذره
  • 97:52 - 97:55
    .چرخشش ثابت و 32 درجه روي محور اُفُقي بود
  • 97:55 - 97:59
    الان اينو ببينيد. جاذبه ي ماه باعث شُده که
    .چرخش بيشتر بشه
  • 97:59 - 98:03
    .داره مُطابق هر سه محور ميچرخه
    .انتظار چنين چيزي رو نداشتيم، قُربان
  • 98:03 - 98:05
    چه تاثيري روي ارتباطات راديويي داره؟ -
    .اثرات بد -
  • 98:05 - 98:09
    .تا 7 دقيقه ي ديگه با فضاپيما در ارتباط ميمونيم
  • 98:09 - 98:11
    .بعدش ارتباط قطع ميشه -
    اين قطعي چقدر طول ميکشه؟ -
  • 98:11 - 98:14
    و بعد از اين هفت دقيقه، مُمکنه ديگه اصلاً نتونيم
    .باهاشون تماس بگيريم
  • 98:14 - 98:17
    ...اما داريم سعي ميکُنيم با فرستادن سيگنال
  • 98:17 - 98:19
    از طريق يه ماهواره ي نظامي روس، دوباره ارتباط
    .رو برقرار کُنيم
  • 98:19 - 98:24
    اگه ارتباطمون با فضاپيما قطع بشه، چقدر طول ميکشه
    تا توانايي کُنتُرُل بُمب از راه دور رو از دست بديم؟
  • 98:24 - 98:26
    اون بُمب از يه ماهواره ي "ميلستار" سيگنال
    .دريافت ميکُنه
  • 98:26 - 98:28
    .هر چي مدار بالاتر باشه، قُدرت فرستنده بيشتره
  • 98:28 - 98:33
    هفت دقيقه ي ديگه که ارتباط قطع بشه، تا پنج دقيقه
    .بعدش کُنتُرُل بُمب رو در اختيار داريم
  • 98:33 - 98:35
    ،ميخواد بگه که، آا، مُمکنه تا دوازده دقيقه ي ديگه
  • 98:35 - 98:39
    .کُنتُرُل بُمب رو از دست بديد... براي هميشه
  • 98:39 - 98:41
    .بايد به رييس جُمهور خبر بدم
  • 98:41 - 98:45
    فقط ميخواستم مُطمئن بشم که تو ميدوني ما الان
    .روي يه سياره گير اُفتاديم
  • 98:45 - 98:47
    الان دقيقاً ميدوني داري چيکار ميکُني؟ -
    .نه، نه -
  • 98:47 - 98:50
    .ميدوني چيه؟ اصلاً نميدونم دارم چيکار ميکُنم. اصلاً
  • 98:50 - 98:53
    مثلاً اين دُکمه-- نميدونم اين دُکمه چيکار ميکُنه، خوب؟
  • 98:53 - 98:55
    ،فقط ميدونم که ما اونجا سُقوط کرديم
  • 98:55 - 98:58
    دو تا از دوستام رو از دست دادم، و الانم با
    .فضاپيماي "هري" 25 مايل فاصله داريم
  • 98:58 - 99:02
    الان نميدونيم که زنده اس يا نه. نميدونيم که
    ...فضاپيماشون ميتونه پرواز کُنه يا نه. فقط ميدونم که
  • 99:02 - 99:12
    روي اين نمايشگر يه نُقطه مُشخص شُده و من
    .دارم ميرم سمتش
  • 99:12 - 99:15
    .بريم آماده اش کُنيم
  • 99:15 - 99:19
    چي شُده؟ -
    .به يه جور فلز برخورديم که قبلاً هيچ وقت نديدم -
  • 99:19 - 99:22
    دو تا از چنگک هاي دريل مون رو ذوب کرده و الانم
    .يه موتور چرخشي رو داغون کرد
  • 99:22 - 99:25
    چقدر پيشرفت کرديم؟ -
    .ميتونيم براي موتور از کُمکت استفاده کُنيم، سرهنگ -
  • 99:25 - 99:28
    .الان من بايد يه گُزارش ارزيابي به مرکز ارائه بدم
    .تا الان بايد 200 فوت حفر کرده باشيم
  • 99:28 - 99:31
    چند فوت حفر کرديم؟ -
    ...اگه جنابعالي اينقدر ما رو سُوال پيچ نکُني -
  • 99:31 - 99:34
    .و کُمک کُني موتور رو ببريم، وضعيت بهتر ميشه
  • 99:34 - 99:38
    تا الان چقدر حفر کرديم؟ -
    .عُمق حفاري فعلي مُهم نيست، سرهنگ -
  • 99:38 - 99:40
    .من ميگم چي مُهمه و چي مُهم نيست
    .بايد 800 فوت حفر کُنيم
  • 99:40 - 99:45
    الان دو ساعت و نيم کار کردين. چقدر حفر کردين؟
  • 99:45 - 99:47
    .پنجاه و هفت فوت
  • 99:47 - 99:51
    حالا هم اگه دستت بند نيست، شايد بتوني براي
    .حمل اين موتور يه کُمکي بُکُني
  • 99:51 - 99:57
    .سرهنگ "شارپ"! اينو با طنابي چيزي ببند. الان ميام
    !"سرهنگ "شارپ
  • 99:57 - 100:00
    .خيلي خوب. ارتباط برقراره. تمام
  • 100:00 - 100:03
    .از اين صاف تر نميشه
  • 100:03 - 100:05
    .هيوستن"، از فضاپيماي "آزادي" صُحبت ميکُنم"
    صدام رو ميشنويد؟
  • 100:05 - 100:09
    در حال حاضر داريم روي يه ماهواره ي
    .کُنتُرُل از راه دور کار ميکُنيم
  • 100:09 - 100:12
    !سرهنگ -
    الان بيست دقيقه شُده. يعني حفاري -
    .تا ده ساعت ديگه تمومه
  • 100:12 - 100:16
    .لُطفا راهنمايي کُنيد. چهار ساعت وقت کم مياريم
    .لُطفا راهنمايي کُنيد
  • 100:16 - 100:19
    اين ديگه چه کوفتيه؟ "عُمق صفر فوت"؟
  • 100:19 - 100:22
    اين از کُجا اومد؟ با کي داري حرف ميزني؟
    ترومن"ـــه؟"
  • 100:22 - 100:26
    ،گوشي رو بده من. بده به من. "ترومن"! ببين
    .اين اتفاقيه که موقع دريل کردن ميُفته
  • 100:26 - 100:30
    ما نميتونيم از کارت هاي زمان بندي مخصوص
    .نيروي هوايي استفاده کُنيم
  • 100:30 - 100:33
    راستي کي اينو نوشته؟ -
    .ارتباط دوباره داره قطع ميشه -
  • 100:33 - 100:35
    --الان داره صدامو ميشنوه؟ صدامو ميشنوه يا
    اين گوشي چه مُشکلي داره؟
  • 100:35 - 100:38
    .ارتباط قطع شُد -
    يعني چي که "ارتباط قطع شُد"؟ -
  • 100:38 - 100:40
    يعني چي؟ يعني ارتباطمون با مرکز
    .کُنتُرُل ماموريت قطع شُد
  • 100:40 - 100:43
    --خيلي خُب. بيا بريم توي قسمت بار اون موتور رو
  • 100:43 - 100:46
    .هري"، حدس بزن چي شُده. نوبتت تموم شُد"
    نتونستي کارت رو دُرُست انجام بدي. فهميدي؟
  • 100:46 - 100:51
    --تو نميتوني -
    --چرا اينجا نميموني -
  • 100:51 - 100:55
    --تو بشين گُزارشت رو بنويس، خوب؟ اينجوري
  • 100:55 - 100:56
    !من و افرادم ميريم اين گودال رو ميکنيم
  • 100:56 - 101:03
    انتخاب تو و افرادت بُزُرگترين اشتباهيه که توي
    .تاريخ "ناسا" انجام شُده
  • 101:03 - 101:08
    .ارتباط قطع شُد -
    .اُه، خُدا -
  • 101:08 - 101:13
    .ظاهرا اوضاع مُرتب نيست -
    .چه خوب که گُفتي -
  • 101:13 - 101:17
    .بايد بي سيم رو دوباره راه بندازيم
  • 101:17 - 101:21
    .جناب رييس جُمهور، وقت تصميم گيريه
  • 101:21 - 101:26
    کُنتُرُل بُمب فقط تا پنج دقيقه ي ديگه از دست
    .ما خارج ميشه
  • 101:26 - 101:32
    .بله؟ "کيمزي" هستم. بله، جناب رييس جُمهور
  • 101:32 - 101:34
    .آره، ما هم ديديم، قُربان
  • 101:34 - 101:43
    --شايد بهتر باشه صبر کُنيم تا
  • 101:43 - 101:47
    .دن"، بگو از روي سياره بُلند بشن"
  • 101:47 - 101:50
    .همين الان اونجا رو تخليه کُنن -
    چه خبر شُده مگه؟ -
  • 101:50 - 101:57
    .بهم دستور داده شُده که کُنتُرُل بُمب رو به دست بگيرم
  • 101:57 - 102:03
    خوب، جريان اينا چيه؟
  • 102:03 - 102:11
    .برنامه ي يدکي
  • 102:11 - 102:18
    .ولي اونا هنوز اون گودال لعنتي رو نکندن
  • 102:18 - 102:20
    مُشاورهاي رييس جُمهور فکر ميکُنن که
    .کار حفاري به جايي نميرسه
  • 102:20 - 102:22
    .و ارتباط راديويي هم قطع شُده، شايد براي هميشه
  • 102:22 - 102:25
    مُدت زماني که کُنتُرُل بُمب رو به صورت تضمين شُده
    .در اختيار داريم، پنج دقيقه ي ديگه اس
  • 102:25 - 102:28
    ،اگه الان مُنفجرش نکُنيم مُمکنه کُنتُرُلش رو از دست بديم
    .و ديگه هيچ وقت نتونيم دوباره به دستش بياريم
  • 102:28 - 102:31
    خوب، به رييس جُمهور بگو که بهتره اون به اصطلاح
    .مُشاورهاش رو اخراج کُنه
  • 102:31 - 102:35
    ،اگه اون بُمب رو روي سطح اون سياره مُنفجر کُنيد
    ،يه بُمب بسيار خوب و مُفيد رو هدر داديد
  • 102:35 - 102:48
    و در حال حاضر فقط يه بار ميتونيم براي نجات
    !سياره مون تلاش کُنيم
  • 102:48 - 102:57
    !بي سيم رو لازم دارم. "گروبر"، هر چي داري رو کُن -
    .مفهوم شُد -
  • 102:57 - 103:00
    بله، جناب رييس جُمهور، کاملاً مُتوجه ام، ولي
    .منظور من خيلي، خيلي ساده اس
  • 103:00 - 103:03
    و فکر ميکُنم شُما بايد در اين مورد به من اعتماد کُنيد
    .چون يه چيزايي ميدونم
  • 103:03 - 103:10
    تضمين ميدم که اگه اين کارو بُکُنيد، همه مون
    .رو به کُشتن ميديد
  • 103:10 - 103:12
    .بله، قُربان
  • 103:12 - 103:16
    .جنرال، با شُما کار داره
  • 103:16 - 103:20
    .کيمزي" هستم. بله، قُربان"
  • 103:20 - 103:24
    .ميفهمم
  • 103:24 - 103:27
    دستور داده شُد که بُمب رو تا 30 ثانيه ي ديگه
    .مُنفجر کُنيم
  • 103:27 - 103:31
    !هنوز بهشون نگُفتي
  • 103:31 - 103:33
    !اوني که اون بالاست پدر منه
  • 103:33 - 103:37
    ،اين يه دستوريه که نبايد اجراش کُني
    !و خودتم اينو خوب ميدوني
  • 103:37 - 103:41
    !ولش کُن. ولش کُن
  • 103:41 - 103:45
    .کليد، قُربان
  • 103:45 - 103:49
    .خُدا به همراه شون
  • 103:49 - 103:59
    .آرومتر
  • 103:59 - 104:01
    ..."هري"
  • 104:01 - 104:06
    شُمارش معکوس اون سلاح هسته اي
    .نُه فوتي شُروع شُد
  • 104:06 - 104:11
    !اُه، خُداي من! "شارپ"! زود بيا اينجا
  • 104:11 - 104:13
    !چيه؟ فضاپيما رو آماده ي پرواز کُن
  • 104:13 - 104:16
    يه دفعه روشن شُد. چه خبر شُده؟ -
    .برنامه ي يدکي -
  • 104:16 - 104:18
    يعني چي؟ -
    .برنامه ي يدکي -
  • 104:18 - 104:20
    يعني چي؟ -
    برنامه ي يدکي ديگه چه کوفتيه؟ -
  • 104:20 - 104:22
    .دارن از رو کُره ي زمين اينو کُنتُرُل و مُنفجر ميکُنن -
    يعني چي که، "مُنفجر ميکُنن"؟ -
  • 104:22 - 104:24
    !هنوز حتي گودال رو هم نکنديم -
    .ميندازيمش توي گودال -
  • 104:24 - 104:26
    چي داري ميگي؟ -
    !گودال؟ هوآ، هوآ -
    !کُلاه ايمني هاتون رو همين الان بپوشيد -
  • 104:26 - 104:29
    اُه، نه، نه. چه-چجوري بايد خاموشش کُني؟ -
    !هنوز دو نفر از افراد من اون بيرونن -
  • 104:29 - 104:31
    يکي از افراد منم اون بيرونه. ولي بايد
    .همين الان از اينجا بريم
  • 104:31 - 104:34
    مکس"، "راکهوند"، هر چه سريع تر"
    !برگرديد به فضاپيما
  • 104:34 - 104:37
    .شايد الان توي راه هستن -
    .نه. نيستن -
  • 104:37 - 104:39
    .تا الان بايد يه چيزي ميگُفتن. يا ما بايد مي ديديمشون
  • 104:39 - 104:43
    !واتس"، کابين خلبان رو با فشار هوا قُفل کُن" -
    .باشه -
  • 104:43 - 104:46
    !"مکس"، "راکهوند" -
    هي، يه دقيقه وايسا! چجوري بايد اينو خاموش کرد؟ -
  • 104:46 - 104:49
    هري"، صدامو ميشنوي؟" -
    .لابُد يه اتفاقي اُفتاده -
  • 104:49 - 104:52
    .آره، از اولشم همه چيز اشتباه بود، رفيق
    .ما اصلا نبايد اين بالا باشيم
  • 104:52 - 104:54
    !ميدونم. بيا برگرديم سمت فضاپيما
  • 104:54 - 104:57
    ."من بدون افرادم از اينجا نميرم، "شارپ
  • 104:57 - 105:00
    دو دقيقه و نيم وقت داريم اينو بندازيم توي گودال
    .و از روي اين سياره بُلند شيم
  • 105:00 - 105:03
    اگه تا وقتي کارمون تموم بشه برنگردن، بدون
    .اونا از اينجا ميريم
  • 105:03 - 105:05
    .خيلي خُب، بذار کار خودمون رو راحت کُنيم
    .همين الان بُمب رو خاموش ميکُنيم
  • 105:05 - 105:08
    اگه اين بُمب رو توي يه گودال با ارتفاع کمتر از 800
    ،فوت بندازيم، فقط يه آتيش بازي
  • 105:08 - 105:10
    .البته با انفجارهاي واقعي به وُجود مياد
  • 105:10 - 105:13
    .اوضاع اينجا کم کم داره شبيه يه کابوس تخيُلي ميشه
  • 105:13 - 105:16
    .واسلر"، ميشنوي؟ "ترومن" هستم"
  • 105:16 - 105:31
    .خيلي خُب، با دقت گوش کُن. ميخوام ارتباط رو قطع کُني
    .ارتباطمون با بُمب رو
  • 105:31 - 105:35
    !يه کم وقت بهمون بده، "شارپ". بُمب رو خاموش کُن -
    .تصميمش با من نيست -
  • 105:35 - 105:38
    پس با کيه؟ -
    .دستورش رو فقط رييس جُمهور ميتونه صادر کُنه -
  • 105:38 - 105:40
    رييس جُمهور که الان اينجا نيست! بايد -
    !زمان بيشتري بهمون بدي
    .بيا همين الان خاموشش کُنيم -
  • 105:40 - 105:42
    !الان دارم بهت ميگم بُمب رو خاموش کُن
  • 105:42 - 105:43
    !و منم دارم ميگم که تصميمش با من نيست -
    .خوب، حدس بزن که چي شُد -
  • 105:43 - 105:48
    .من همين الان برات تصميم گرفتم -
    !"هري" -
  • 105:48 - 105:52
    .نزن. مُمکنه مُنفجر بشه
  • 105:52 - 105:58
    اُه، رفيق. توي فضا تُفنگ ميخواي چيکار؟
  • 105:58 - 106:03
    زود باش. بجُنب. بايد همين الان اون بُمب رو
    .مُتوقف کُنيم. ارتباط رو قطع کُن
  • 106:03 - 106:09
    .اين الان مُنفجر ميشه. بايد از فضاپيما خارجش کُنيم -
    .آروم باش -
  • 106:09 - 106:14
    .بذارش کنار -
    اينو خاموش کُن و بذار به روش دُرُست -
    .کارمون رو تموم کُنيم
  • 106:14 - 106:16
    به من دستور داده شُده که تا بُمب رو روي سطح
    .اين سياره مُنفجر کُنم
  • 106:16 - 106:22
    سه ثانيه بهت فُرصت ميدم تا خاموشش کُني، وگرنه
    .کاري رو ميکُنم که مجبور شي بهم شليک کُني
  • 106:22 - 106:27
    .زود باش، "واسلر". تو رو به مسيح، عجله کُن
  • 106:27 - 106:31
    چي شُد؟
  • 106:31 - 106:34
    !آاا
  • 106:34 - 106:39
    .قُربان، سيستم-- به زور مُتوقف شُده
  • 106:39 - 106:44
    چند دقيقه وقت براي خودمون جور کردم، بي سيم ها رو
    !راه بندازيد، خوب؟ زود باشيد، زود باشيد
  • 106:44 - 106:49
    اين همه راه منو آوُردي اينجا تا من و دوستام رو
    مُنفجر کُني؟ آره؟
  • 106:49 - 106:51
    --گوش کُن -
    !خفه شو -
  • 106:51 - 106:55
    .خفه شو، سرهنگ. دارم حرف ميزنم
  • 106:55 - 106:59
    مُمکنه دوباره روشن بشه. شايد بار اول فقط
    .يه هُشدار بوده
  • 106:59 - 107:01
    .آا-اُه
  • 107:01 - 107:03
    و به همين خاطر تو الان بايد
    .بُمب رو کاملاً خاموش کُني
  • 107:03 - 107:10
    خيلي خُب. ما چند دقيقه از نمايش
    رو از دست داديم؟
  • 107:10 - 107:15
    .دوباره فعالش کُنيد -
    .بريد -
  • 107:15 - 107:20
    .ادامه بده
  • 107:20 - 107:27
    .قُربان، ازتون ميخوام که ديگه اين کارتون رو تکرار نکُنيد
    .کامپيوتر شُما رو لازم دارم... همين الان
  • 107:27 - 107:31
    .دارن دوباره بُمب رو فعال ميکُنن -
    .دوباره راه اُفتاد، قُربان -
  • 107:31 - 107:34
    .اُه، خُدا. دوباره شُروع شُد
  • 107:34 - 107:37
    اين بالا چيکار ميکُني؟ و اصلاً چرا به خودت
    زحمت دادي و اين همه راه رو اومدي؟
  • 107:37 - 107:47
    تا کار دُرُست رو انجام بدم، تا ببينم کاري که
    .بايد انجام بشه، انجام ميشه
  • 107:47 - 107:50
    .محض رضاي خُدا، به کاري که داري ميکُني فکر کُن
  • 107:50 - 107:53
    چرا به حرف کسي گوش ميدي که 100,000
    مايل از اينجا دوره؟
  • 107:53 - 107:58
    اون ماييم که اينجا هستيم. هيچ کس از اون
    .پايين نميتونه کُمکمون کُنه
  • 107:58 - 108:02
    .اگه نتونيم کارمون رو انجام بديم، همه ميميرن
  • 108:02 - 108:04
    .يه دقيقه مونده
  • 108:04 - 108:07
    .من روي زمين 30 سال کارم حفاري بوده
  • 108:07 - 108:12
    و هيچ وقت، هيچ وقت از عُمقي که
    .مد نظرم بوده کوتاه نيومدم
  • 108:12 - 108:16
    و به اُميد خُدا، توي اين يه مورد هم کوتاه نميام. 800
    .فوت رو حفر ميکُنم
  • 108:16 - 108:21
    .چهل و دو ثانيه -
    .ولي تنهايي نميتونم، سرهنگ. بايد کُمکم کُني -
  • 108:21 - 108:25
    ،به جون دُخترت و به خونواده ي من قسم بُخور
  • 108:25 - 108:27
    .که ميتوني 800 فوت رو حفر کُني
  • 108:27 - 108:32
    .ميرسونمش به 800 فوت. به خُدا قسم، ميرسونم
  • 108:32 - 108:47
    .پس بيا بُمب رو خاموش کُنيم
  • 108:47 - 108:51
    .آروم. بيارشون بيرون. رو به عقب بيارشون بيرون
  • 108:51 - 108:54
    .کُدومش رو؟ زير-- زير يک؟ زير-- خيلي خُب -
    .همه رو. همه رو با هم -
  • 108:54 - 108:58
    خيلي خُب. بدنمون الکتريسيته ي ساکن نداره؟ -
    .اُه، کارتون رو خوب انجام بديد. دُرُست انجامش بديد -
  • 108:58 - 109:00
    .آروم. آروم -
    .خوبه، خيلي خُب. خيلي خُب -
  • 109:00 - 109:03
    --شُروع کُن! برو! برو! سيم قرمز "اي". آماده اي؟ و
  • 109:03 - 109:06
    !حالا. زود باش! زود باش! بجُنب! بجُنب
  • 109:06 - 109:08
    .بي" منفي"
  • 109:08 - 109:13
    .آماده اي، حالا -
    .کارتون رو خوب انجام بديد -
    .پيدا کردم. آماده ام -
  • 109:13 - 109:17
    .بهتره که باشي. ببُر -
    قرمز يا آبي؟ -
  • 109:17 - 109:23
    --قر
  • 109:23 - 109:27
    .آبي
  • 109:27 - 109:34
    !کارتون خوب بود
  • 109:34 - 109:38
    .اُه، خُدا، اينجا خيلي ضدحاله
  • 109:38 - 109:42
    .قُربان، ساعت شُمار روي ثانيه ي 3 وايساده -
    چي؟ -
  • 109:42 - 109:44
    ارتباط کاملاً قطع شُده؟
  • 109:44 - 109:47
    مُعجزه شُده. داريم از ماهواره ي روس و فرانسوي
    .سيگنال مُنتقل شُده دريافت ميکُنيم
  • 109:47 - 109:52
    .شايد سيگنال ضعيف باشه -
    هيوستن"؟ "هيوستن"، صدامو ميشنويد؟" -
  • 109:52 - 109:55
    ."به گوشم، "آزادي
  • 109:55 - 109:58
    .هيوستن"، يه مُشکل-- مُشکل براتون پيش اومده"
  • 109:58 - 110:01
    .ديديد، من به دُختر کوچولوم قول دادم که برگردم
  • 110:01 - 110:07
    نميدونم شُما اون پايين داريد چيکار ميکُنيد، ولي ما
    .ميخوايم اين بالا يه گودال حفر کُنيم
  • 110:07 - 110:10
    .بريد، بريد، بريد، بريد! زود باشيد. هنوز کار داريم
  • 110:10 - 110:14
    .خيلي خُب، رفقا. آماده باشيد، جا نزنيد
    تو اون پايين در چه حالي؟ خوبي؟
  • 110:14 - 110:17
    .خيلي خُب. ميله رو راه انداختيم
    .دوباره شُروع شُد
  • 110:17 - 110:22
    هي، شُما بايد يه دقيقه اونو بي خيال شيد، بيايد
    .اينجا اينو ببينيد
  • 110:22 - 110:25
    .وو. دارم يه نماي زيبا از کُره ي زمين رو ميبينم
  • 110:25 - 110:28
    .خيلي بده که ديگه هيچ وقت نميتونيم روش زندگي کُنيم
  • 110:28 - 110:30
    لو"، چيزي ميبيني؟ -
    .نه -
  • 110:30 - 110:33
    .خوب، ادامه بده. من بي خيال نميشم
  • 110:33 - 110:35
    ."همينجا نگه دار، "بير
  • 110:35 - 110:37
    .اُه، پسر -
    .عاليه -
  • 110:37 - 110:40
    همين جوري اتفاقي سر از بُزُرگ ترين دره ي
    اين سياره در آوُرديم؟
  • 110:40 - 110:44
    .بهت که گُفتم، اشتباه اومدي، جاده رو اشتباه اومدي
  • 110:44 - 110:47
    کُدوم-کُدوم جاده؟ تو الان اين دور و ورا جاده ميبيني؟
  • 110:47 - 110:51
    ميدوني چيه؟ از اينکه ور گوش خُدا باشم
    .احساس خوبي ندارم
  • 110:51 - 110:53
    ولي تو فکر ميکُني اين وضعيت مُناسبه؟
  • 110:53 - 111:03
    لو"، چرا يه لُطفي به نوع بشر نميکُني و خفه شي؟"
  • 111:03 - 111:05
    تا حالا اسم "ايول کنيول" رو شنيدي؟
  • 111:05 - 111:14
    .نه، تا حالا اصلاً "جنگ ستارگان" نگاه نکردم
  • 111:14 - 111:17
    .خيلي خُب. کارتون خوبه
  • 111:17 - 111:19
    ."بگو ببينم چقدر حفر کرديم، "مکس -
    ."تا حالا 150 فوت، "هري -
  • 111:19 - 111:24
    !يي-ها
  • 111:24 - 111:28
    !برونشون، گاوچرون! ييپي-کاي-يو، کاي-ياي
  • 111:28 - 111:32
    .از روي... کُلاهک... هسته اي پياده شو
  • 111:32 - 111:35
    داشتم اداي اون يارو توي اون فيلمه
    ،رو درمياوُردم، ميدوني
  • 111:35 - 111:38
    اسليم پيکنز"، همون جايي که سوار اسب"
    .ميومد-- روي کُلاهک هسته اي
  • 111:38 - 111:41
    .همين الان -
    اُه، اون نمايش رو نديدي، نه؟ -
  • 111:41 - 111:43
    ."بايد 700 فوت ديگه حفر کُنيم، "راکهوند
  • 111:43 - 111:49
    خيلي خُب. فقط-فقط ميخواستم قُدرتي که بين پاهام
    .دارم رو احساس کُنم، برادر
  • 111:49 - 111:51
    ."هي، "شارپ
  • 111:51 - 111:55
    !سلاح هسته اي نه! سلاح هسته اي نه
    !سلاح هسته اي نه
  • 111:55 - 111:56
    ديگه تير توي تُفنگت نيست، "شارپ"؟
  • 111:56 - 112:00
    واتس" بهت چي گُفت، "بير"؟ که اگه بزنه توي"
    .تُخمات، تو هوا مُعلق ميشي
  • 112:00 - 112:03
    .آره
  • 112:03 - 112:05
    ،جهت دهنده ها رو خاموش ميکُنيم
  • 112:05 - 112:07
    .مي پريم بالاي دره و روش مُعلق ميمونيم
  • 112:07 - 112:10
    ."تکرار کُن، "لو
  • 112:10 - 112:14
    .به محض اينکه پريديم، شتاب دهنده ها رو جُدا ميکُنيم -
    .خيلي خُب -
  • 112:14 - 112:17
    .و خيلي قشنگ و آروم ميريم پايين
  • 112:17 - 112:21
    .خودشه. خودشه، عزيزم. دُرُسته -
    جواب ميده؟ -
  • 112:21 - 112:24
    .نميدونم -
    .لو"، ميدوني چيه، دُروغ بگو فقط بگو جواب ميده" -
  • 112:24 - 112:28
    --ميشه گُفت 50-50-- نه. مثلاً، آا
  • 112:28 - 112:31
    .مثلا 70-30 يا 80-20
  • 112:31 - 112:36
    ولي ميدوني چيه؟ اگه جواب بده، شُما دو تا تبديل به
    .قهرمان ميشيد، دُرُست مثل من
  • 112:36 - 112:43
    .به درک. به هر حال از روي اين دره مي پريم
  • 112:43 - 112:49
    .ميگم که بعداً نگي نگُفتي، اين ايده ي خيلي بديه
  • 112:49 - 112:55
    .صبر کُن برسيم به لبه. تا نرسيديم نزن -
    .مُنتظرم -
  • 112:55 - 112:58
    .سه -
  • 112:58 - 113:00
    !دو. يک
  • 113:00 - 113:10
    !خاموش
  • 113:10 - 113:13
    !آره! جواب داد -
    !جواب داد -
  • 113:13 - 113:17
    !اُه، خُداي من
  • 113:17 - 113:21
    .من يه نابغه ام! يه دقيقه وايسا -
    !هوآ. هوآ، هوآ، هوآ، هوآ -
  • 113:21 - 113:24
    !يه صخره جلومونه -
    !برو چپ! برو چپ -
  • 113:24 - 113:36
    !لو"، "لو"، هيچ کاري از دست من بر نمياد"
  • 113:36 - 113:39
    اُه، خيلي خُب، خيلي خُب، داريم
    .خارج از جو مُعلق ميشيم
  • 113:39 - 113:42
    .دُکمه ي مرکزي رو چک کُن -
    .آا، مُمکنه يه کم مُشکل باشه -
  • 113:42 - 113:45
    !جهت دهنده ها رو روشن ميکُنم... الان -
    .خيلي خُب، روشن کُن -
  • 113:45 - 113:49
    چي شُده؟
  • 113:49 - 113:53
    .من-من نميدونم. جهت دهنده ها کار نميکُنن
    !از اين ماشين مُتنفرم
  • 113:53 - 113:56
    فکر کردم حساب اينجا رو هم کردي! بايد چيکار کُنيم؟ -
    !ساکت باش! بايد فکر کُنم -
  • 113:56 - 113:59
    .دارم ميرم بيرون -
    تو-تو داري ميري بيرون؟ -
  • 113:59 - 114:08
    من تنها فضانورد مُجاز بين شُماها هستم و ميخوام
    !شُما آمريکايي ها رو نجات بدم
  • 114:08 - 114:16
    .آره. بايد به حرفاش گوش بدي. دُرُسته
  • 114:16 - 114:20
    زود باش، "لو"، چون حُدود يه مايل با
    !سطح سياره فاصله داريم
  • 114:20 - 114:23
    .يه لحظه وايسا. لوله ي سوخت يخ زده
  • 114:23 - 114:27
    .فکر کُنم الان بايد کار کُنه -
    !نه، "لو"، کار نميکُنه -
  • 114:27 - 114:30
    .مُتاسفم ، "اي.جي". اشتباه شُد
  • 114:30 - 114:33
    .داريم ميريم بالاتر، رفيق -
    !مُراقب باش -
  • 114:33 - 114:42
    !صخره ها! صخره ها دارن ميان سمتمون
  • 114:42 - 114:48
    !مُحکم خودتو نگه دار -
    !آاا -
  • 114:48 - 114:57
    !جهت دهنده ها رو روشن کُن -
    !لو"، مُواظب باش" -
  • 114:57 - 115:00
    .لو" رو از دست داديم" -
    !"اي.جي" -
  • 115:00 - 115:07
    !اي.جي"، جهت دهنده ها" -
    !آااا -
  • 115:07 - 115:08
    !بيا کُمک کُن "لو" رو برگردونيم داخل
  • 115:08 - 115:17
    !آاا
  • 115:17 - 115:36
    !لو"، مُحکم نگه دار! داريم فُرود ميايم"
  • 115:36 - 115:38
    .ممنون، حضرت مسيح. ممنون، خُدا
  • 115:38 - 115:40
    .ممنون. ممنون، ممنون، ممنون، ممنون
  • 115:40 - 115:43
    !"لو"
  • 115:43 - 115:49
    !حالا ديگه واقعاً يه قهرمان روس هستم -
    !بهت گُفته بودم -
  • 115:49 - 115:52
    !ميدونم -
    !ميدونستم که جواب ميده -
  • 115:52 - 115:54
    خوش شانس بوديم، ميدوني؟ -
    ."زود باش، "لو -
  • 115:54 - 116:00
    .بيا سوار شو. بايد بريم -
    !آره -
  • 116:00 - 116:03
    .راکهوند"، حواست به اون ميله باشه"
  • 116:03 - 116:05
    ."ظاهراً مُشکلي نداره، "هري -
    .خيلي خُب. بياريدش بيرون -
  • 116:05 - 116:09
    ."قُفلش کُن، "چيک
  • 116:09 - 116:12
    .چه باحال
  • 116:12 - 116:15
    چطور شُد که کار با اينو بهمون آموزش ندادن؟
  • 116:15 - 116:19
    هوآ. خيلي باحاله. ميتونم به تنهايي اين سياره
    .رو نابود کُنم
  • 116:19 - 116:22
    .خيلي خُب، پسرا، بريد يه استراحتي بُکُنيد
    .از اينجا به بعد با من
  • 116:22 - 116:25
    !هوآ
  • 116:25 - 116:28
    اون ديگه چه کوفتيه؟ -
    .کار "راکهوند"ـــه -
    .هوآ -
  • 116:28 - 116:32
    .چه حالي ميده، عجبيه
  • 116:32 - 116:34
    !"راکهوند"
  • 116:34 - 116:39
    ."هوآ، مُراقب سرت باش. معذرت ميخوام، "هري
  • 116:39 - 116:42
    !از سر راه بريد کُنار، پسرا -
    !"راکهوند" -
  • 116:42 - 116:49
    !با خالقت آشنا شو، سياره
  • 116:49 - 116:52
    !تو چه مرگته، "راکهوند"؟ خُدا لعنتت کُنه -
    .احمقانه اس -
  • 116:52 - 116:56
    ديوونه شُدي؟ -
    .نه -
    .جُنون فضايي گرفته -
  • 116:56 - 117:00
    .هري"، حواست به دوستت باشه"
  • 117:00 - 117:06
    مکس"، خيلي آروم دنده عقب رو. بايد اون"
    .لوله رو خارج کُنيم
  • 117:06 - 117:10
    .آا-اُه
  • 117:10 - 117:22
    چي شُده؟ -
    !زمين داره ترک ميخوره -
    !زلزله -
  • 117:22 - 117:25
    !زود باش، خاموشش کُن
  • 117:25 - 117:29
    !خاموشش کُن! همين الان خاموشش کُن -
    !الان ميترکه -
  • 117:29 - 117:34
    !به يه منبع گاز خورديم -
    !فشار خيلي زياده -
  • 117:34 - 117:37
    مکس"، کُلاهت رو بپوش! "مکس"، الان"
    !مُنفجر ميشه
  • 117:37 - 117:41
    !آاا! اُه، يا مسيح، دارم ميپزم -
    !مکس"، بيا بيرون" -
  • 117:41 - 117:47
    !"تموم شُد! "هري
  • 117:47 - 117:53
    !گير کردم
  • 117:53 - 117:56
    !"مکس"
  • 117:56 - 117:58
    ."خداحافظ، "مکس
  • 117:58 - 118:02
    !"مکس" -
    .مُراقب خودت باش، رفيق -
  • 118:02 - 118:37
    .آرماديلو" از ديد خارج شُد" -
    .فکر کُنم يه انفجار رُخ داده -
    .اثري از "آرماديلو" نيست -
  • 118:37 - 118:40
    .با "ترومن" تماس بگيريد
  • 118:40 - 118:49
    .دُنيا رو براي يه خبر بد آماده کُنيد
  • 118:49 - 118:52
    ...اُطلاعات ناقص دريافت شُده حاکي از اينه که
  • 118:52 - 118:55
    .ماموريت با يه شکست بُزُرگ روبرو شُده
  • 118:55 - 118:56
    ...و در حال حاضر داريم سعي ميکُنيم تاييديه ي اين
  • 118:56 - 118:59
    .خبر رو بگيريم و بفهميم که اين شکست چه پيامدي داره
  • 118:59 - 119:02
    ...تکرار ميکُنم، ما از چند تا از مقامات "ناسا" که براي
  • 119:02 - 119:05
    ،بودن با خانواده شون به خونه رفتن، شنيديم که
  • 119:05 - 119:17
    .عمليات حفاري نامُوفق بوده
  • 119:17 - 119:23
    .اين ميتونه آخرين ساعت زندگي ما باشه
  • 119:23 - 119:25
    .اين شبکه ي راديويي تا لحظاتي ديگر قطع ميشه
  • 119:25 - 119:32
    .مُوفق باشيد و خُداوند حافظتون
  • 119:32 - 119:34
    .يه چيزايي دارن سمت زمين ميان -
    .يه ردهايي روي نقشه هست -
  • 119:34 - 119:36
    نيروي دفاع فضايي رد چهار تا رو گرفته که دارن
    .به سمت اُروپا ميرن
  • 119:36 - 120:01
    .فکر کُنم الاناس که يکيش بخوره نزديک پاريس
  • 120:01 - 120:06
    .گُزارش هايي دريافت شُده
  • 120:06 - 120:09
    .توي 42 کشور حُکومت نظامي اعلام شُده
  • 120:09 - 120:10
    ،وقتي که اون سياره وارد جو بشه
  • 120:10 - 120:19
    حُدود 3 ساعت و 57 دقيقه طول ميکشه تا
    .به زمين برخورد کُنه
  • 120:19 - 120:21
    فکر کُنم بايد همون کاري که رييس جُمهور
    .گُفت رو انجام بديم
  • 120:21 - 120:23
    من دستور تخليه رو ميدم. شُما هم ميتونيد بُمب
    .رو از اينجا مُنفجر کُنيد
  • 120:23 - 120:27
    هنوز فکر نميکُني که جواب بده، نه؟ -
    .اينکه من چي فکر ميکُنم، ربطي به موضوع نداره -
  • 120:27 - 120:30
    .بايد همين الان انجامش بديم -
    .باشه -
  • 120:30 - 120:32
    هنوز ميتونن پرواز کُنن؟ -
    .اُميدواريم -
  • 120:32 - 120:34
    !تو هموني هستي که اونا رو وارد اين کار کردي
  • 120:34 - 120:43
    "اوني که اون بالاست، خانواده ي منه، پس "اُميدواريم
    !به درد من نميخوره
  • 120:43 - 120:46
    حدس بزنيد چي شُده، رفقا؟ وقتشه که وحشت رو
    .در آغوش بگيريم
  • 120:46 - 121:12
    ببينيد. صندلي هاي جلويي رو براي پايان دُنيا
    .برامون رزرو کردن
  • 121:12 - 121:23
    !آره -
    !چه خوب، عزيزم -
    !"هري" -
  • 121:23 - 121:26
    هي، "هري"، چه خبر، عزيزم؟
  • 121:26 - 121:29
    هي، اون بُمب رو ببريد اونور! يه گودال مُنتظره که
    !به دست ما حفر بشه
  • 121:29 - 121:33
    ،هيوستن"، باورتون نميشه"
  • 121:33 - 121:35
    .ولي "آرماديلو"ي دُوُمي رسيد
  • 121:35 - 121:39
    .خيلي خُب، گوش کُنيد. آروم باشيد و تمرکُز کُنيد
  • 121:39 - 121:44
    .تيم مکانيک، بيايد روي خط -
    .پي.پي.اُ"، مُقدمات رو آماده کُن" -
    .دوست پسرت برگشته -
  • 121:44 - 121:46
    !"هي، "هري
  • 121:46 - 121:50
    سلام، "هري"، دلت برام تنگ شُده بود؟
  • 121:50 - 121:53
    .اي.جي"، فقط 5 تا کلمه برات دارم"
  • 121:53 - 121:57
    !از ديدنت خيلي خوشحالم، پسر -
    .شش تا کلمه شُد -
  • 121:57 - 122:00
    .چيک"، بيارشون پايين -
    خوب اين گودالي که بايد کنده شه کُجاست؟ -
  • 122:00 - 122:03
    .هيوستن"، عمليات حفاري از سر گرفته شُد"
  • 122:03 - 122:06
    فکر ميکُني بتونن توي 1 ساعت 250 فوت حفر کُنن؟
  • 122:06 - 122:09
    .بهتره بتونن
  • 122:09 - 122:11
    ."بزن داخل، "بير
  • 122:11 - 122:14
    .شُروع شُد
  • 122:14 - 122:17
    !دارم ميارمش پايين -
    .هنوز 250 فوت مونده -
  • 122:17 - 122:21
    .آخرين ميله و آخرين چنگک مونه
  • 122:21 - 122:25
    .بزنيدش داخل. چرخ دنده ي اول. وصل شُد
  • 122:25 - 122:30
    ."بيا پايين "اي.جي -
    !اينا رو بذار به عُهده ي من، رفيق. بريم -
  • 122:30 - 122:34
    لو"، کاسه ي سمت راست موتور. "هيوستن" هيچ"
    .پيشرفتي توي مراحل قبل از پرواز نداريم
  • 122:34 - 122:37
    .بي خيال. اين اصلاً-- هي-- هي، بيا اينجا
  • 122:37 - 122:42
    .ميشه لُطفاً اينا رو باز کُني، "لو"؟ ممنون
  • 122:42 - 122:45
    !اُو! يا مسيح! هي -
    .وايسا. آا، ششش، ششش -
  • 122:45 - 122:47
    --لو"، موتور سمت راست" -
    .باشه -
  • 122:47 - 122:51
    اينا رو باز کُنين، ميشه؟ فقط ميخوام قبل
    !از مرگ يه کم حال کُنم
  • 122:51 - 122:59
    چقدر کنديم؟ -
    .770 -
  • 122:59 - 123:02
    .هوآ، يه مُشکلي براشون پيش اومده -
    .عقربه هاي اندازه گيري به آخر رسيدن -
  • 123:02 - 123:04
    !گاز "متان"! خاموشش کُن! بيارش پايين
  • 123:04 - 123:08
    !نميتونم. ميله اون داخل گير ميکُنه. وقت نداريم
  • 123:08 - 123:12
    !هوآ، هوآ، هوآ! ميخواد مُنفجر بشه
    !مکس" هم همينجوري کُشته شُد"
  • 123:12 - 123:16
    .ميدونم دارم چي ميگم. ميتونيم ازش رد بشيم
    .ميتونيم تمومش کُنيم
  • 123:16 - 123:18
    ."اين آخرين ميله مونه، "اي.جي
  • 123:18 - 123:20
    لعنتي، اگه يه بار، فقط يه بار ميخواي تو زندگيت
    ،به من اعتماد کُني
  • 123:20 - 123:23
    !اون يه بار بايد الان باشه
  • 123:23 - 123:29
    !هري"، الان مُنفجر ميشه" -
    .هري"، ميدونم دارم چيکار ميکُنم" -
    .فقط بايد بهم اعتماد کُني
  • 123:29 - 123:32
    .هر طور ميلته
  • 123:32 - 123:42
    .خيلي خُب. وايسيد. ميخوام فشارش بدم داخل
  • 123:42 - 123:44
    !دارم فشار ميدم داخل
  • 123:44 - 123:47
    عُمق گودال چقدره؟ -
    .780 .775 -
  • 123:47 - 123:50
    !بجُنب، عزيزم! پايين تر
  • 123:50 - 123:52
    !"ادامه بده، "اي.جي
  • 123:52 - 123:55
    .785
    .يالا. يالا
  • 123:55 - 123:58
    !"زود باش، "اي.جي -
    !بزن -
    .نود و يک. زود باش -
  • 123:58 - 124:02
    !795 .792
  • 124:02 - 124:04
    !"ادامه بده، "اي.جي
  • 124:04 - 124:07
    !799 !797
  • 124:07 - 124:10
    !تموم شُد -
    !"هشتصد! 802، "هري -
  • 124:10 - 124:12
    !آره -
    !مُوفق شُديم -
  • 124:12 - 124:16
    !آره -
    !مُوفق شُديم -
  • 124:16 - 124:20
    !آره! بچه، تبريک ميگم -
    !ميدونستم جواب ميده، عزيزم -
  • 124:20 - 124:44
    .تا وقتي بُمب رو توي اون گودال نندازن، تموم نشُده -
    .واتس"، 38 دقيقه وقت دارن" -
  • 124:44 - 124:46
    .هري"، بايد اون گودال رو در اختيار من بذاري"
  • 124:46 - 124:50
    دو دقيقه ي ديگه وقت ميخوام. يه ميله کج شُده
    .و اون داخل گير کرده
  • 124:50 - 124:53
    !"بايد قبل از فرستادن بُمب، ميله رو ببُريم. "اي.جي
  • 124:53 - 124:55
    آماده اس؟ -
    .آره، من کاملاً آماده ام -
  • 124:55 - 125:02
    .خيلي خُب
  • 125:02 - 125:05
    .خيلي خُب -
    !اي.جي"، زود باش! سريع انجامش بده" -
  • 125:05 - 125:14
    !تُندتر از اين نميتونم! فشار گاز زياده
  • 125:14 - 125:16
    تو هم احساسش کردي؟
  • 125:16 - 125:19
    .هري" بايد اون گودال رو در اختيار من بذاري"
    .بُمب تقريباً حاضره
  • 125:19 - 125:21
    !لوله رو بکش بيرون -
    !هري"، تقريباً تمومه" -
  • 125:21 - 125:28
    !فقط 15 ثانيه ي ديگه بهم وقت بده
  • 125:28 - 125:31
    .خوب، اينم يه صيغه ي جديد
  • 125:31 - 125:34
    .فکر نکُنم اين سياره از ما خوشش بياد
  • 125:34 - 125:42
    .چون ميدونه که اومديم نابودش کُنيم -
    !هوآ -
  • 125:42 - 125:49
    هي، اون بالا چه خبره؟
  • 125:49 - 125:53
    !"اي.جي" -
    اون ديگه چه کوفتي بود؟ -
  • 125:53 - 125:57
    !"اي.جي" -
    !لعنتي، تمومش کردم -
  • 125:57 - 126:00
    اي.جي"، تو حالت خوبه؟" -
    !اُه، فشار گاز اينجا خيلي زياده، رفيق -
  • 126:00 - 126:03
    !منو بکشيد بالا -
    !هوآ، هوآ، هوآ! منبع هيدروژنه -
  • 126:03 - 126:12
    !آاا
  • 126:12 - 126:17
    !هوآ
  • 126:17 - 126:20
    !آاا
  • 126:20 - 126:25
    !اُه! "هري"! منو بيار پايين
  • 126:25 - 126:35
    !آاا! "اي.جي"، مُحکم نگهش دار
  • 126:35 - 126:38
    !حواس تون به بُمب باشه
  • 126:38 - 126:41
    !شارپ"، مُراقب باش"
  • 126:41 - 126:44
    !گروبر"! از اونجا برو"
  • 126:44 - 126:53
    .اُه، نه
  • 126:53 - 127:01
    !اُه، خُدا، نه
  • 127:01 - 127:07
    !مُواظب باش
  • 127:07 - 127:17
    !کُمک! اُه، نه
  • 127:17 - 127:23
    باورت ميشه الان همچين اتفاقي اُفتاد؟
  • 127:23 - 127:26
    شارپ"، تو خوبي؟" -
    .من خوبم -
  • 127:26 - 127:28
    بير" تو هم خوبي؟" -
    ."آره. من اينجام، "هري -
  • 127:28 - 127:30
    اي.جي"؟" -
    .آره، من خوبم -
  • 127:30 - 127:36
    .گروبر" رو از دست داديم"
  • 127:36 - 127:38
    .گروبر" مُرده"
  • 127:38 - 127:48
    .بيايد بُمب رو آماده کُنيم و بريم خونه
  • 127:48 - 127:51
    .اُه، خُداي من
  • 127:51 - 127:55
    مُشکلي پيش اومده، سرهنگ؟ -
    .ساعت شُمار، کُنتُرُل، همه چيزش خراب شُده -
  • 127:55 - 127:57
    چي، بُمب خراب شُده؟
  • 127:57 - 128:03
    نه، فعال کُننده اش. لابُد وقتي طوفان صخره اي
    .اومد، صدمه ديده
  • 128:03 - 128:15
    پس چجوري مُنفجرش کُنيم؟
  • 128:15 - 128:20
    .فقط 18 دقيقه تا وُرودش به زمين وقت داريم
    .خبراي بدي داريم
  • 128:20 - 128:23
    .کُنتُرُل از راه دور بُمب صدمه ديده
  • 128:23 - 128:29
    .يعني يه نفر بايد اونجا بمونه
  • 128:29 - 128:32
    .براي بُلند کردن اين فضاپيما از زمين دو نفر لازمه
  • 128:32 - 128:36
    يا همه ميمونيم و ميميريم، يا يکي از شُما
    .بايد داوطلب بشه
  • 128:36 - 128:41
    .من ميگم همه بمونيم و بميريم. ولي اين فقط نظر منه
  • 128:41 - 128:45
    .من مُوافقم. بيايد قُرعه کشي کُنيم
  • 128:45 - 128:49
    .قُرعه کشي لازم نيست
  • 128:49 - 128:51
    .من ميمونم و ترتيبش رو ميدم -
    .خوب، من نميتونم با عذاب وجدان زندگي کُنم -
  • 128:51 - 128:54
    هيچ کس نپُرسيد که ميتوني يا نه، خوب؟ -
    !مُزخرفه -
  • 128:54 - 128:56
    ...امکان نداره من بذارم داوطلبي اين کارو انجام بدي
  • 128:56 - 129:00
    تا من به عُنوان يه بُزدل که داوطلب اين کار
    .نشُد برم خونه
  • 129:00 - 129:02
    !امکان نداره
  • 129:02 - 129:07
    هي، رفقا، بيايد قُرعه کشي کُنيم، و ببينيم کي اين بالا
    .ميمونه و اين کارو انجام ميده
  • 129:07 - 129:09
    ،رفقا، من-من-من ميدونم شُما الان فکر ميکُنين من ديوونه ام
  • 129:09 - 129:12
    .ولي خيلي دوست دارم اين مسئوليت رو قبول کُنم
  • 129:12 - 129:14
    .خيلي خُب. خيلي خُب
  • 129:14 - 129:19
    .من ميتونم -
    .بيايد سريع قُرعه کشي کُنيم و تمومش کُنيم. بيايد -
  • 129:19 - 129:21
    ."من به ضرر تو رأي نميدم، "هري
  • 129:21 - 129:24
    خوب، من به ضرر تو رأي ميدم، "چيک"، پس بهتره
    .تو هم همين کارو بُکُني
  • 129:24 - 129:33
    .اينو بده به من
  • 129:33 - 129:42
    اين خوبه يا بد؟
  • 129:42 - 129:44
    .اُه، رفيق
  • 129:44 - 129:51
    خوب، همه مون يه روز ميميريم، نه؟
  • 129:51 - 129:54
    .کسي که افتخار نجات دادن دُنيا رو داره، منم
  • 129:54 - 130:00
    خوب، آا، بريم. ما-ما حُدود 10 دقيقه وقت داريم، نه؟
  • 130:00 - 130:02
    .اينو وارد محفظه ي مخصوصش ميکُني
  • 130:02 - 130:07
    اينو ميزني بالا، دُکمه رو فشار ميدي
    .و نگه ميداري. همين
  • 130:07 - 130:11
    ميزنم بالا، فشار ميدم، نگه ميدارم. نبايد خيلي سخت
    .باشه. حتي منم از پسش برميام
  • 130:11 - 130:47
    .من تا پايين همراهيش ميکُنم
  • 130:47 - 130:50
    يه لُطفي بهم بُکُن، ميشه؟
  • 130:50 - 130:53
    --به "گريس" بگو که، آا
  • 130:53 - 130:58
    که من هميشه همراهشم، خوب؟
  • 130:58 - 131:01
    ميتوني اين کارو برام بُکُني؟
  • 131:01 - 131:10
    .آره. ميگم، بچه
  • 131:10 - 131:12
    ."اينو بده به "ترومن
  • 131:12 - 131:21
    .مُطمئن شو که ميرسه به دست "ترومن". برو داخل
  • 131:21 - 131:23
    .نوبت منه
  • 131:23 - 131:27
    !"هري"! "هري"
  • 131:27 - 131:32
    نميتوني اين کارو با من بُکُني! من
    !بايد اين کارو انجام بدم
  • 131:32 - 131:40
    .برو از دُختر کوچولوم مُراقبت کُن. کار تو اينه
  • 131:40 - 131:42
    .هميشه به چشم يه فرزند به تو نگاه ميکردم
  • 131:42 - 131:44
    .هميشه
  • 131:44 - 131:48
    ولي به اينکه با "گريس" ازدواج کُني
    .خيلي افتخار ميکُنم
  • 131:48 - 131:52
    ."هري" -
    .مُراقب خودت باش -
  • 131:52 - 131:53
    !هري"، نه" -
    .دوستت دارم، رفيق -
  • 131:53 - 131:57
    !"هري"، دوستت دارم! نکُن، "هري"
    !يه دقيقه صبر کُن
  • 131:57 - 131:59
    .پسرم -
    !"اين کارو نکُن، "هري -
  • 131:59 - 132:10
    !"اين کارو نکُن! "هري
  • 132:10 - 132:14
    چي شُد؟
  • 132:14 - 132:22
    --اون ديوونه ي، لجباز حرومزا
  • 132:22 - 132:25
    .خوب، فکر خيلي خوبي بود
  • 132:25 - 132:34
    خيلي خُب، بريم، "شارپ". بيا تيم مون رو
    .از اينجا ببريم
  • 132:34 - 132:39
    !زود باشيد! بيايد جهت دهنده ها رو آماده کُنيم! بريم
  • 132:39 - 132:42
    !آماده بشيد، رفقا -
    .ماسک هاي اُکسيژن رو بزنيد -
  • 132:42 - 132:45
    آماده هستن؟ آماده هستن؟
  • 132:45 - 132:49
    باورم نميشه که داره اينجوري تموم ميشه. تو خوبي؟
  • 132:49 - 132:54
    .محفظه هاي اُکسيژن قُفل شُدن، فشار تنظيم شُد -
    .وضعيت موتور سبزه -
  • 132:54 - 132:56
    .سه دقيقه تا شُروع پرواز. شُمارش شُروع شُد
  • 132:56 - 133:00
    .هيوستن"، صدامو ميشنويد؟ "هري استمپر" هستم"
  • 133:00 - 133:05
    .اونجاست
  • 133:05 - 133:08
    .سيستم هاي الکتريکي راه اندازي شُدن -
    .سيستم برق ثانويه روشن شُد. بارگيري کاتاليزورها -
  • 133:08 - 133:13
    .هيوستن"، تا سه دقيقه ي ديگه از اينجا ميريم"
  • 133:13 - 133:16
    !بابا
  • 133:16 - 133:19
    .سلام، "گريسي". سلام، عزيزم
  • 133:19 - 133:24
    .گريس"، ميدونم که بهت قول دادم که برگردم"
  • 133:24 - 133:26
    .من نمي-- نميفهمم
  • 133:26 - 133:33
    .ظاهراً بايد اين قول رو بشکنم
  • 133:33 - 133:37
    ،من، آم-- منم بهت دُروغ گُفتم
  • 133:37 - 133:42
    .وقتي که گُفتم نميخوام مثل تو باشم
  • 133:42 - 133:44
    .چون همين الانش هم مثل تو هستم
  • 133:44 - 133:50
    .و همه ي خوبي هاي ذاتي که دارم رو از تو دارم
  • 133:50 - 133:53
    .خيلي دوستت دارم، بابا
  • 133:53 - 133:54
    .بهت افتخار ميکُنم
  • 133:54 - 133:57
    .خيلي ميترسم
  • 133:57 - 134:00
    .خيلي ميترسم
  • 134:00 - 134:08
    .ميدونم، عزيزم، ولي به زودي تموم ميشه
  • 134:08 - 134:15
    گريسي"، ميخواستم بهت بگم که "اي.جي" ما"
    .رو نجات داد. واقعاً نجات داد
  • 134:15 - 134:17
    ...ميخوام که به "چيک" بگي
  • 134:17 - 134:22
    .که بدون اون نميتونستم مُوفق بشم، هيچ وقت
  • 134:22 - 134:29
    .ميخوام مُراقب "اي.جي" باشي
  • 134:29 - 134:35
    .دوست داشتم اونجا توي مراسم عروسي همراهت باشم
  • 134:35 - 134:39
    --ولي من
  • 134:39 - 134:45
    هر از گاهي بهت سر ميزنم، باشه، عزيزم؟
  • 134:45 - 134:47
    ."دوستت دارم، "گريس
  • 134:47 - 134:49
    .منم دوستت دارم
  • 134:49 - 134:52
    .ديگه بايد برم، عزيزم -
    .بابا، نه -
  • 134:52 - 135:03
    .نه، نه، بابا، نرو
  • 135:03 - 135:08
    ،اقدامات اوليه انجام شُد. محفظه هاي اُکسيژن قُفل شُد
    .فشار تنظيم شُد
  • 135:08 - 135:10
    اون بالا چه خبره؟ چرا هنوز نرفتين؟
  • 135:10 - 135:13
    ."داريم راه ميُفتيم، "هري". "هيوستن
  • 135:13 - 135:18
    .ما آماده ي پرواز هستيم -
    .انجام اقدامات اوليه تاييد شُد -
  • 135:18 - 135:20
    چي شُده؟ -
    .نميدونم -
  • 135:20 - 135:24
    چي شُده؟ -
    !همين الان دُرُستش کُن -
  • 135:24 - 135:26
    !وقت نداريم، وقت نداريم
  • 135:26 - 135:32
    چيه؟ -
    چي شُده؟ -
  • 135:32 - 135:34
    تو کُجا ميري؟ -
    .بي خيال. ميمونيم، ميريم -
  • 135:34 - 135:36
    .ميمونيم. ميريم. تصميم تون رو بگيريد ديگه
  • 135:36 - 135:44
    شارپ"، همين الان از اينجا بريد. کمتر از"
    .سه دقيقه وقت داريد
  • 135:44 - 135:45
    ."زود باش، "واتس
    .بجنب، بجُنب
  • 135:45 - 135:47
    .بُمب رو مُنفجر کُن، "هري". ما هم همينجا ميمونيم
  • 135:47 - 135:51
    آا، گير کرده. آره؟ -
    !برو عقب! تو اين قطعات رو نميشناسي -
  • 135:51 - 135:56
    .قطعات، قطعات آمريکايي، قطعات روسيه اي
    !همه شون توي تايوان ساخته شُدن
  • 135:56 - 136:01
    ."ما براي روشن کردن موتور آماده ايم، "آزادي
  • 136:01 - 136:03
    .هيوستن"، فضاپيما روشن نشُده"
  • 136:03 - 136:05
    يعني چي؟ -
    .يعني سوار يه فضاپيماي پوکيده شُديم -
  • 136:05 - 136:08
    يه فضاپيماي پوکيده؟ و الان من
    اينجا به اين صندلي بسته شُدم؟
  • 136:08 - 136:10
    من براي خودم اون بيرون يه
    .نماي قشنگ پيدا کرده بودم
  • 136:10 - 136:14
    فضاپيماي "آزادي"، موتور رو روشن کُنيد. اگه روشن
    .نميشه، يه راهي پيدا کُنيد که بشه. وقت ندارين
  • 136:14 - 136:16
    !زود باشيد! موتور رو روشن کُنيد
  • 136:16 - 136:21
    کمتر از يه دقيقه وقت دارين. فکر نکُنين
    .من صبر ميکُنم. من مُنفجرش ميکُنم
  • 136:21 - 136:24
    شارپ"، از اينجا بريد. اوضاع اين"
    .پايين داره به هم ميريزه
  • 136:24 - 136:26
    .من ميدونم چُطور دُرُستش کُنم. لُطفا برو کنار
  • 136:26 - 136:29
    .اگه نريد کنار مجبورم به زور اين کارو بُکُنم
  • 136:29 - 136:32
    !واتس"، بايد اون فضاپيما رو روشن کُني! الان"
  • 136:32 - 136:34
    !لعنتي، "شارپ". از اينجا برو
  • 136:34 - 136:38
    دارم خواهش ميکُنم، برو کنار! ما
    ...توي ايستگاه فضايي
  • 136:38 - 136:41
    .روسيه مُشکلات رو اينجوري حل ميکُنيم
  • 136:41 - 136:44
    .چون ديگه نميخوام اينجا بمونم
  • 136:44 - 136:50
    !آره! بالاخره! ميتونيم بريم خونه
  • 136:50 - 136:53
    !داره راه ميُفته! داره راه ميُفته -
    !آماده شُد -
  • 136:53 - 136:55
    !واتس"! بريم، بريم"
  • 136:55 - 136:59
    .هر چقدر ميخواي اذيت کُن، حرومزاده
  • 136:59 - 137:02
    !بريم! وقت نداريم! زود باش، زود باش. وقت نداريم
  • 137:02 - 137:04
    !وقتي گُفتم جهت دهنده ها رو راه بنداز
  • 137:04 - 137:14
    !دو، يک، حالا
  • 137:14 - 137:19
    .زود باشيد. يه کم ارتفاع رو بيشتر کُنيد
    .زود باشيد، زود باشيد
  • 137:19 - 137:28
    !فضاپيماي "آزادي" داره با تمام سُرعت مياد
  • 137:28 - 137:41
    ."ممنون، "هري
  • 137:41 - 137:47
    فضاپيما از اونجا خارج شُد. ولي
    .بُمب هنوز مُنفجر نشُده
  • 137:47 - 137:52
    .يه مُشکلي پيش اومده. بايد تا حالا مُنفجر ميشُد
  • 137:52 - 137:55
    .تا يه دقيقه ي ديگه وارد جو ميشه
  • 137:55 - 137:57
    .هري"، زود باش"
    .اون دُکمه رو بزن
  • 137:57 - 138:06
    .برميگرديم و خودمون مُنفجرش ميکُنيم -
    .نه. يه دقيقه صبر کُن -
  • 138:06 - 138:09
    .دن"، خيلي به جو نزديک شُده" -
    .زود باش. دُکمه رو بزن -
  • 138:09 - 138:20
    !سرهنگ، خواهش ميکُنم. فقط يه دقيقه صبر کُن
  • 138:20 - 138:25
    ."دُکمه رو بزن، "استمپر
  • 138:25 - 138:29
    .زود باش
  • 138:29 - 138:31
    .هري" از پسش بر مياد. ميدونم که بر مياد"
  • 138:31 - 138:42
    .اون اصلاً بلد نيست شکست بُخوره
  • 138:42 - 138:45
    !"ما بُرديم، "گريسي
  • 138:45 - 139:20
    !دُکمه رو فشار بده
  • 139:20 - 139:39
    .منفجر شد. انفجار تاييد شد
  • 139:39 - 139:43
    دو نيمه ي اون سياره با اختلاف 400 مايل
    ...از کنار ما رد خواهند شد
  • 139:43 - 139:57
    .و اکثر تکه هاي کوچيک تبخير شدن
  • 139:57 - 140:00
    .هيوستن"، ما داريم ميايم خونه" -
    ."مفهوم شد، "آزادي -
  • 140:00 - 140:56
    .هي، "هري"، قهرمان تويي
  • 140:56 - 141:00
    کندي"، داريم شما رو ميبينيم. و هيچ وقت"
    .اينقدر زيبا نبوديد
  • 141:00 - 141:04
    ،قبلاً به هيچ کس نگفته بودم ولي از پرواز متنفرم
  • 141:04 - 141:06
    .خيلي ضايع اس که الان بميريم
  • 141:06 - 141:10
    گفتنش براي تو آسونه. من از يه
    ...ربا خوار گردن کلفت 100,000 دلار
  • 141:10 - 141:13
    وام گرفتم و براي يه دختره به اسم
    .مالي موندز" خرجش کردم"
  • 141:13 - 141:14
    .پسر، چه بد
  • 141:14 - 141:32
    .کندي"، ما براي فرود کاملاً آماده ايم"
  • 141:32 - 141:42
    .به خونه خوش اومديد، فضانوردا
  • 141:42 - 141:44
    هي، بچه ها، يادتون باشه، ما الان
    .قهرمان ملي هستيم
  • 141:44 - 141:47
    ،اون کاري که روي سياره با اون اسلحه کردم
  • 141:47 - 142:53
    بيايد فراموشش کنيم، خب؟
  • 142:53 - 142:57
    ."خانم "استمپر
  • 142:57 - 142:59
    .سرهنگ "ويلي شارپ" از نيروي هوايي ايالات متحده
  • 142:59 - 143:03
    ميخواستم با دختر شجاع ترين مردي
    ...که توي زندگيم ديدم
  • 143:03 - 143:12
    .احوالپرسي کنم و دست بدم
  • 143:12 - 143:14
    .سلام
  • 143:14 - 143:17
    !اه، خداي من -
    .سلام، تو قهرمان مني -
  • 143:17 - 143:22
    .اه، عزيزم، من ميخوام با تو بچه دار بشم
  • 143:22 - 143:26
    .خوش اومدي، گاوچرون
  • 143:26 - 143:36
    .آا، "هري" گفت اينو بدم به شما
  • 143:36 - 143:42
    جدي؟ ها؟
  • 143:42 - 143:59
    (Silent Death)ترجمه و زيرنويس:احـمـد رضـا
    با تشکر از کـارســا
    .: ARFarokhiSMS@Yahoo.com:.
  • 143:59 - 144:18
    ..::: wWw.RapidBaz.Org :::..
    "Copyrights © All Right Reserved"
  • 144:18 -
    :تنظيم کننده
    Farid87
Title:
Armageddon (1998) Full Movie™
Description:

☛ Armageddon is a 1998 American science fiction disaster drama film, directed by Michael Bay, produced by Jerry Bruckheimer and released by Disney's Touchstone Pictures. The film follows a group of blue-collar deep-core drillers sent by NASA to stop a gigantic asteroid on a collision course with Earth. It features an ensemble cast including Bruce Willis, Ben Affleck, Billy Bob Thornton, Liv Tyler, Owen Wilson, Will Patton, Peter Stormare, William Fichtner, Michael Clarke Duncan, Keith David and Steve Buscemi.

☛ Armageddon opened in theaters only two-and-a-half months after a similar impact-based movie, Deep Impact, which starred Robert Duvall and Morgan Freeman. Armageddon fared better at the box office; astronomers described Deep Impact as being more scientifically accurate.Both films were equally received by film critics. Armageddon was an international box-office success, despite generally negative reviews from critics. It became the highest-grossing film of 1998 worldwide surpassing the Steven Spielberg war epic, Saving Private Ryan.

ΛℝℳΛǤΞƊƊΘℕ ☭☁✈ Plot:

☛ A massive meteor shower destroys the Space Shuttle Atlantis and bombards New York City, the East Coast, and Finland. NASA discovers that a rogue comet passing the asteroid belt pushed forward a large amount of space debris, including a Texas-sized asteroid that will collide with Earth in 18 days, creating another extinction event. NASA scientists, led by Dan Truman (Thornton) plan to bury a nuclear device deep inside the asteroid that, when detonated, will split the asteroid in two, driving them apart so that they both fly safely past the Earth. NASA contacts Harry Stamper (Willis), considered the best deep-sea oil driller in the world, for assistance and advice. Harry returns to NASA along with his daughter Grace (Tyler) to keep her away from her new boyfriend, one of Harry's young and rambunctious drillers, A.J. Frost (Affleck). Harry and Grace learn about the asteroid and Harry explains he will need his team, including A.J., to carry out the mission. Once they have been rounded up and the situation is explained, they agree to help, but only after their list of unusual rewards and demands are met.

ΛℝℳΛǤΞƊƊΘℕ ☭☁✈ ☼ Cast:

☄ Bruce Willis as Harry Stamper
☄ Ben Affleck as A. J. Frost
☄ Billy Bob Thornton as Dan Truman
☄ Liv Tyler as Grace Stamper
☄ Will Patton as Charles "Chick" Chappel
☄ Steve Buscemi as "Rockhound"
☄ Michael Clarke Duncan as J. Otis "Bear" Kurleenbear
☄ Peter Stormare as Lev Andropov
☄ William Fichtner as Colonel Willie Sharp
☄ Ken Hudson Campbell as Max Lennert
☄ Keith David as General Kimsey
☄ Owen Wilson as Oscar Choice
☄ Jessica Steen as Jennifer Watts
☄ Clark Heathcliffe Brolly as Freddy Noonan
☄ Grayson McCouch as Gruber
☄ Jason Isaacs as Dr. Ronald Quincy
☄ Judith Hoag as Denise Chappel
☄ Dyllan Christopher as Tommy Chappel
☄ Marshall R. Teague as Colonel Davis
☄ Anthony Guidera as Captain Tucker
☄ Greg Collins as Lt. Halsey
☄ Chris Ellis as NASA Flight Director Clark
☄ Stanley Anderson as the president of the United States
☄ Charlton Heston as the narrator
☄ Lawrence Tierney as Harry Stamper's father (uncredited)
☄ Udo Kier as extremely cynical NASA flight surgeon
☄ John Mahon as Karl
☄ Grace Zabriskie as Dottie, Karl's wife

ΛℝℳΛǤΞƊƊΘℕ ☭☁✈ ☾ Soundtracks:

☟ Track Listing:
1. Aerosmith: I Dont Want To Miss A Thing 4:59 (http://www.youtube.com/watch?v=SWd73bK9-zc)
2. Journey: Remember Me 5:29
3. Meat Loaf: What Kind Of Love Are You On 3:15
4. ZZ Top: La Grange 3:34
5. Bob Seger: Roll Me Away 4:38
6. Shawn Colvin: When The Rainbow Comes 4:21
7. Aerosmith: Sweet Emotion 5:10
8. Jon Bon Jovi: Mister Big Time 2:47
9. Aerosmith: Come Together 3:44
10. Patty Smyth: Wish I Were You 3:49
11. Our Lady Peace: Starseed 4:21
12. Chantal Kreviazuk: Leaving On A Jet Plane 4:40
13. Trevor Rabin: Theme From Armageddon 3:08
14. Steven Tyler: Animal Crackers 2:35
✌ Total Album Time: 56:30 ☮

more » « less
Duration:
02:30:49
Amara Bot edited Persian subtitles for Armageddon (1998) Full Movie™
Amara Bot added a translation

Persian subtitles

Revisions