< Return to Video

پایداری | همانند یک برنامه‌نویس فکر کن، اپیزود دوم

  • 0:22 - 0:25
    بعد از فراری دادن «اِتیک»
    به خارج از زندان،
  • 0:25 - 0:28
    «هِج» آن‌ها را به سمت یک
    سکونت‌گاه مرزی پرواز می‌دهد
  • 0:28 - 0:35
    در سایه‌ «بِرَدبَرییِر»، یعنی همان
    دیوار بزرگی که کشور را محاصره کرده.
  • 0:35 - 0:39
    تمامی ساکنان آنجا به‌ زودی
    برای تغذیه‌ی ماهانه گرد هم می‌آیند.
  • 0:39 - 0:43
    اهالی دیوار، روزها را با جمع‌آوری
    کارهای هنری و ادبی سپری می‌کنند،
  • 0:43 - 0:46
    از سراسر سرزمین.
  • 0:46 - 0:50
    در روز تغذیه، فرنیس-روبات‌‌ها،
    بسیار گرسنه از راه می‌رسند.
  • 0:50 - 0:56
    اگر غذا بخورند، نورها باقی می‌مانند،
    و غذا تحویل داده می‌شود.
  • 0:56 - 0:59
    اگر آن‌ها از گرسنگی بمیرند،
    مردم هم می‌میرند.
  • 1:01 - 1:06
    ذخیره‌ی سوخت «هِج»، همین‌که او و «اِتیک»
    به حومه‌ی شهر می‌رسند به پایان می‌رسد،
  • 1:06 - 1:09
    و منجر به یک فرود سقوط‌ آمیز می‌شود.
  • 1:11 - 1:15
    خوشبختانه، همه آن‌قدری مشغولِ
    آماده کردن تغذیه هستند که متوجه نشوند.
  • 1:15 - 1:18
    تغذیه‌ی امروز جایی است که
    «اِتیک» می‌تواند فرمانده
  • 1:18 - 1:21
    یک گروه مقاومت زیرزمینی را پیدا کند.
  • 1:21 - 1:25
    این شخص، مکان سه تا از
    قدرتمندترین ابزارها را می‌داند.
  • 1:25 - 1:27
    مسئله این است که، «هِج» و «اِتیک»
  • 1:27 - 1:31
    از نام و ظاهر فرمانده اطلاعی ندارند.
  • 1:31 - 1:35
    اما «هِج» این اطلاعات را
    جمع‌آوری کرده است:
  • 1:35 - 1:37
    فرمانده چشم‌های سبز دارد.
  • 1:37 - 1:43
    اگر فرمانده موهای قرمز داشته باشد، اسم او
    باید حداقل یک حرف دوتایی متوالی داشته باشد
  • 1:43 - 1:48
    اگر فرمانده، عینکی باشد، اسم او باید
    دقیقاً دو حرف صدادار داشته باشد.
  • 1:48 - 1:52
    در غیر این صورت، اسمش باید
    دقیقاً سه حرف صدادار داشته باشد.
  • 1:52 - 1:57
    فقط یک نفر هست که
    همه‌ این‌ها برایش صدق می‌کند.
  • 1:57 - 1:58
    به‌عنوان یک فراری،
  • 1:58 - 2:03
    «اِتیک» نمی‌تواند بدون اینکه توجهی
    به خودش جلب کند، دزدکی وارد جمعیت بشود.
  • 2:03 - 2:05
    اما می‌تواند راهنمایی‌هایی به «هِج» بدهد.
  • 2:05 - 2:10
    و ابزاری که او دارد چیزی است که
    برنامه‌نویس‌ها به آن عبارت شرطی می‌گویند.
  • 2:10 - 2:13
    آن یک عبارت است با فرمِ:
    «اگر آ، آنگاه ب.»
  • 2:13 - 2:16
    فلوچارت‌ها نمایش عالی‌ از
    چگونگی کار کردن آن‌ها هستند.
  • 2:16 - 2:22
    این عبارت شرطی به این صورت ترجمه می‌شود:
    «اگر آ درست باشد، آنگاه ب را بدست می‌دهد.»
  • 2:22 - 2:26
    عبارات شرطی‌ای نیز وجود دارند که
    احتمال‌های متفاوت را تشکیل می‌دهند.
  • 2:26 - 2:30
    این می‌گوید، «اگر آ درست باشد،
    دستور ب را اجرا کن.
  • 2:30 - 2:34
    در غیر این صورت، دستور سی را انجام بده.»
  • 2:34 - 2:39
    پس، او چه دستوراتی به «هِج» می‌دهد که
    بتواند فرمانده پایداری را پیدا کند؟
  • 2:39 - 2:43
    اکنون درنگی کنید تا خودتان دریابید.
  • 2:43 - 2:47
    با چنین مسئله‌ای،
    ساده‌سازی اولیه می‌تواند کمک‌کننده باشد.
  • 2:47 - 2:51
    اگر لازم باشد «هِج» فقط
    این یک نفر را بررسی کند چه؟
  • 2:51 - 2:54
    چه اطلاعاتی درباره‌ی او
    نیاز دارد که جمع‌آوری کند؟
  • 2:54 - 2:57
    او ممکن است بپرسد،
    «آیا او چشمان سبز دارد؟»
  • 2:57 - 3:02
    «هِج»، چه سؤالات دیگری باید بپرسد تا
    فرمانده مقاومت را پیدا کند؟
  • 3:02 - 3:06
    و او چگونه باید این سؤالات را پی بگیرد؟
  • 3:06 - 3:11
    اکنون درنگی کنید تا خودتان دریابید.
  • 3:11 - 3:15
    اینکه به‌عنوان یک انسان چگونه با این مسئله
    روبه‌رو شدید، ممکن است شهودی به نظر برسد.
  • 3:15 - 3:16
    اما «هِج» یک انسان نیست،
  • 3:16 - 3:21
    و بنابراین، چالش، از نیاز به دادنِ
    دستورالعمل‌های باقاعده به او نشئت می‌گیرد
  • 3:21 - 3:24
    که در هر نمایش‌نامه‌ای کار کنند.
  • 3:24 - 3:27
    «هِج» نیاز دارد که ساکنان را
    یکی یکی بررسی کند،
  • 3:27 - 3:29
    تا زمانی که شخص درست را پیدا کند.
  • 3:29 - 3:33
    به بیانی دیگر، مانند قفل روی سلول زندان
  • 3:33 - 3:37
    این حلقه‌ای است که دستورات
    مشابه را تکرار می‌کند.
  • 3:37 - 3:40
    تنها در این زمان
    حلقه شامل یک سری سؤال خواهد بود
  • 3:40 - 3:42
    به شکل عبارات شرطی،
  • 3:42 - 3:45
    و به‌محض اینکه «هِج» هدفش را پیدا کند،
    به پایان می‌رسد.
  • 3:45 - 3:49
    اما نخست، شما می‌خواهید
    اطلاعاتتان را مرتب کنید.
  • 3:49 - 3:55
    هر شخصی مجموعه‌ای از شخصیت‌ها دارد:
    رنگ چشم، رنگ مو، عینک، و اسم.
  • 3:55 - 3:57
    آیا این شخص چشمان سبز دارد؟
  • 3:57 - 4:02
    اگر بله، یک تیک کنار «رنگ چشم» بزن.
    اگر نه، یک ضربدر آنجا بزن.
  • 4:02 - 4:06
    اگر موی قرمز دارد، آیا نامش
    یک حرف دوتایی را در بر می‌گیرد؟
  • 4:06 - 4:10
    اگر چنین است، یک تیک کنار «رنگ مو» بزن.
  • 4:10 - 4:14
    اگر یک حرف دوتایی ندارد،
    یک ضربدر کنار «رنگ مو» بزن.
  • 4:14 - 4:19
    هر شخصی با موی قرمز و بدون حرف دوتایی
    نمی‌تواند فرمانده مقاومت باشد.
  • 4:19 - 4:21
    اما در نظر بگیرید که
    اگر موی آبی داشته باشد،
  • 4:21 - 4:25
    «هِج» از این سؤال عبور کرده
    و به سؤال بعدی می‌رود.
  • 4:25 - 4:28
    برای آخرین سؤال، می‌توانیم بگوییم،
  • 4:28 - 4:33
    «اگر آن‌ها عینک بپوشند، آیا نامشان
    دقیقاً دو حرف صدادار خواهد داشت
  • 4:33 - 4:38
    اگر عینک نداشته باشند، آیا نامشان
    دقیقاً سه حرف صدادار دارد؟
  • 4:38 - 4:42
    افرادی در جمعیت، با عینک و یک حرف
    صدادار وجود خواهند داشت.
  • 4:42 - 4:45
    یا بدون عینک و دو تا حرف صدادار.
  • 4:45 - 4:49
    اما آن‌ها شخصی نیستند که به دنبالش هستیم،
    پس یک ضربدر می‌گیرند.
  • 4:49 - 4:52
    فرمانده مقاومت باید
    شخصی باشد با تیک‌
  • 4:52 - 4:55
    یا جاهای خالی نزدیک هر سؤال.
  • 4:55 - 4:58
    جاهای خالی بی‌اشکال هستند،
    چون اگر کسی موی آبی داشته باشد
  • 4:58 - 5:02
    قانون درباره‌ی موی قرمز
    در مورد آن‌ها صدق نمی‌کند.
  • 5:02 - 5:06
    شما می‌توانید از «هِج» برای پرسیدنِ
    هر سؤال از هر شخص استفاده کنید،
  • 5:06 - 5:09
    و سپس فرد را فقط با چک‌ها
    و جاهای خالی انتخاب کنید.
  • 5:09 - 5:14
    راهی هست که بتوان زمان زیادی را صرفه‌جویی
    کنید: به‌محض اینکه «هِج» یک ضربدر زد،
  • 5:14 - 5:17
    او را به حرکت به سمت شخص بعدی بگمارید.
  • 5:17 - 5:19
    شما نیازی ندارید که
    پاسخ همه‌ سؤالات را داشته باشید‌،
  • 5:19 - 5:24
    تنها یک ضربدر به این معناست که
    آن‌ شخص، هدف جستجوی شما نیست.
  • 5:26 - 5:28
    «هِج» از میان جمعیت وزوز می‌کند،
  • 5:28 - 5:32
    و در چند دقیقه «آدیلا»،
    فرمانده مقاومت را می‌بیند،
  • 5:32 - 5:34
    و او را به «اِتیک» بازمی‌گرداند.
  • 5:34 - 5:39
    «آدیلا» موافقت می‌کند تا به آن‌‌ها برای
    دزدیدن نخستین ابزار -گره‌ی قدرت- کمک کند
  • 5:39 - 5:41
    اما تحت یک شرط:
  • 5:41 - 5:44
    که «اِتیک » و «هِج»،
    تحول را با شتاب آغاز کنند
  • 5:44 - 5:48
    توسط باز برنامه‌نویسی فرنس-روبات‌ها که
    شهر را در محاصره قرار داده‌اند.
  • 5:48 - 5:51
    و روبات‌ها درست به ردیف پایین می‌آیند.
Title:
پایداری | همانند یک برنامه‌نویس فکر کن، اپیزود دوم
Speaker:
الکس رُزنتال
Description:

این اپیزود دوم از سری انیمیشن‌های ما «مانند یک برنامه‌نویس فکر کن» است. این داستان ده اپیزودی دختری به نام «اِتیک» و روبات همراهش، «هِج» را همان‌طور که آن‌ها در تلاش برای نجات جهان هستند، دنبال می‌کند. این دو، جستجویی را برای جمع‌کردن سه وسیله آغاز می‌کنند و باید راهشان را از طریق مجموعه‌ای از پازل‌های برنامه‌نویسی هموار کنند.

more » « less
Video Language:
English
Team:
closed TED
Project:
TED-Ed
Duration:
05:54

Persian subtitles

Revisions