روری سوترلند: دیدگاه شما تعیین کننده است
-
0:00 - 0:02چیزی که این جا می بینید
-
0:02 - 0:05یک سیگار الکترونیکی است.
-
0:05 - 0:09این وسیله از یک یا دو سال پیش که اختراع شده است،
-
0:09 - 0:11به من شادمانی وصف ناشدنی داده است.
-
0:11 - 0:12(خنده ی حاضرین)
-
0:12 - 0:15کمی از مواد تشکیل دهنده ی این وسیله، فکر کنم، نیکوتین است.
-
0:15 - 0:17اما چیزی بسیار فوق العاده تری در پس آن است.
-
0:17 - 0:22آن چیز فوق العاده این است که از وقتی که در انگلستان، استعمال دخانیات در اماکن عمومی ممنوع شده است،
-
0:22 - 0:26دیگر هیچ وقت در میهمانی هایی که در آن مشروب سرو می شود لذت نبرده ام.
-
0:26 - 0:27(خنده ی حاضرین)
-
0:27 - 0:31و دلیل آن، که چند روز پیش داشتم به آن فکر می کردم،
-
0:31 - 0:32این است که وقتی به یک میهمانی که در آن مشروب سرو می شود می روید،
-
0:32 - 0:34مجبورید بایستید و یک لیوان شراب قرمز دستتان بگیرید
-
0:34 - 0:36و به طور بدون وقفه با میهمانان صحبت کنید،
-
0:36 - 0:39در حالی که نمی خواهید تمام وقتتان را با صحبت کردن هدر دهید.
-
0:39 - 0:40این واقعاً خسته کننده است.
-
0:40 - 0:44گاهی اوقات شما تنها می خواهید ساکت بایستید، و با افکارتان تنها باشید.
-
0:44 - 0:49گاهی اوقات شما تنها می خواهید گوشه ای بایستید و از پنجره به بیرون خیره شوید.
-
0:49 - 0:52اما مشکل اینجاست، وقتی نمی توانید سیگار بکشید،
-
0:52 - 0:56اگر بایستید وبه تنهایی از پنجره به بیرون خیره شوید،
-
0:56 - 0:59شما یک احمق تنها و غیر اجتماعی هستید.
-
0:59 - 1:00(خنده ی حاضرین)
-
1:00 - 1:04اگر شما به تنهایی بایستید و با یک سیگار از پنجره به بیرون خیره شوید،
-
1:04 - 1:07یک فیلسوف باحال هستید.
-
1:07 - 1:08(خنده ی حاضرین)
-
1:08 - 1:14(تشویق حاضرین)
-
1:14 - 1:18بنابراین قدرت تغییر نحوهی دید به مسائل مختلف قابل چشم پوشی نیست.
-
1:18 - 1:22بنابراین قدرت تغییر نحوه ی دید به مسائل مختلف قابل چشم پوشی نیست.
-
1:22 - 1:25اتفاقی که می افتد این است که ما دو عمل کاملاً مشابه داریم،
-
1:25 - 1:27اما یکی از آن ها باعث می شود شما احساس خیلی خوبی پیدا کنید
-
1:27 - 1:31و دیگری، با تنها کمی تغییر جزئیات،
-
1:31 - 1:33باعث می شود شما احساس بدی پیدا کنید.
-
1:33 - 1:36و من فکر می کنم یکی از مشکلاتی که در اقتصاد کلاسیک وجود دارد،
-
1:36 - 1:39این است که کاملاً در حقیقت غرق شده است.
-
1:39 - 1:43و حقیقت یک راهنمای خوب برای شادی انسان نیست.
-
1:43 - 1:45زیرا، به طور مثال،
-
1:45 - 1:48آیا مستمریبگیران خیلی خوشحال تر از جوانان بی کار هستند؟
-
1:48 - 1:51آیا مستمریبگیران خیلی خوشحال تر از جوانان بی کار هستند؟
-
1:51 - 1:54هر دوی آن ها، روی هم رفته، دقیقاً در یک شرایط از زندگی قرار دارند.
-
1:54 - 1:58هر دوی آن ها وقت آزاد خیلی زیادی دارند و پول زیادی ندارند.
-
1:58 - 2:01اما مستمریبگیران خیلی، خیلی شاد تر گزارش شده اند،
-
2:01 - 2:04در حالی که جوانان بی کار فوق العاده غمگین و افسرده هستند.
-
2:04 - 2:09دلیل آن این است که، به نظر من، زندانی ها معتقدند آن ها خودشان انتخاب کرده اند که زندانی باشند،
-
2:09 - 2:11در حالی که جوانان بی کار
-
2:11 - 2:14احساس می کنند مجبور به رفتن به این مسیر شده اند.
-
2:14 - 2:18در انگلستان طبقات متوسط به بالای جامعه این مشکل را کاملاً حل کرده اند،
-
2:18 - 2:20چون آن ها بی کاری را باز تعریف کرده اند.
-
2:20 - 2:23اگر شما بخشی از طبقه ی متوسط به بالای انگلستان باشید،
-
2:23 - 2:26به یک فرد بی کار می گویید "یک سال مرخص." ( فردی که به مدت یک سال کار را کنار می گذارد.)
-
2:26 - 2:27(خنده ی حاضرین)
-
2:27 - 2:31و این به خاطر این است که داشتن یک پسر بی کار در منچستر
-
2:31 - 2:33واقعاً شرم آور است،
-
2:33 - 2:36اما داشتن یک پسر بی کار در تایلند
-
2:36 - 2:39خیلی افتخار آمیز به نظر می رسد.
-
2:39 - 2:40(خنده ی حاضرین)
-
2:40 - 2:43اما در حقیقت قدرت باز تعریف کردن مفاهیم --
-
2:43 - 2:48برای فهم این که تجربه های ما، قیمت ها، و غیره
-
2:48 - 2:51خیلی به این که واقعاً چه چیزی هستند ربطی ندارند،
-
2:51 - 2:53بلکه به این که ما به آن ها چطور نگاه می کنیم مربوط می شود --
-
2:53 - 2:55من جداً فکر می کنم این موضوع مهمی است.
-
2:55 - 2:58یک آزمایش وجود دارد که فکر کنم دانیل پینک آن را انجام داده بود
-
2:58 - 3:00که دو سگ را درون یک جعبه گذاشت
-
3:00 - 3:05که کف جعبه الکتریکی بود .
-
3:05 - 3:09هر چند دقیقه یک بار الکتریسیته به کف جعبه وصل می شد،
-
3:09 - 3:12و باعث می شد سگ ها دچار شوک شوند.
-
3:12 - 3:17تنها تفاوت این بود که دکمه ی کوچکی در نیمهی جعبه بود یکی از سگها بود.
-
3:17 - 3:20و وقتی آن سگ دکمه را فشار می داد، شوک الکتریکی متوقف می شد.
-
3:20 - 3:23سگ دیگر چنین دکمه ای را نداشت.
-
3:23 - 3:28مشاهده شد که دقیقاً سطح برابری از درد به سگ های درون دو جعبه وارد می شود،
-
3:28 - 3:30اما سگ دومی هیچ کنترلی بر روی محیط اطرافش نداشت.
-
3:30 - 3:35اصولاً سگ اولی به نسبت شاد تر از سگ دوم بود.
-
3:35 - 3:38سگ دوم به مرور زمان به افسردگی عمیقی دچار شد.
-
3:38 - 3:43احتمالا تاثیر محیط پیرامون ما بر روی خوشبختی ما
-
3:43 - 3:48کمتر از تاثیر حس کنترلیست که ما بر روی زندگیمان داریم.
-
3:48 - 3:50یک سؤال جالب،
-
3:50 - 3:54سؤال را می پرسم -- تمامی جر و بحث ها در دنیای غرب
-
3:54 - 3:56مربوط به میزان مالیات هاست.
-
3:56 - 3:58اما به نظر من بحث دیگری نیز باید مطرح شود،
-
3:58 - 4:01و آن میزان کنترلی است که ما بر روی مالیات هایی که می پردازیم داریم.
-
4:01 - 4:06۱۰ پوند برای مالیات در یک مورد ممکن است وحشتناک باشد.
-
4:06 - 4:12در حالی که ۱۰ پوند مالیات در موردی دیگر بسیار خوشآیند است.
-
4:12 - 4:16می دانید، پرداخت ۲۰٫۰۰۰ پوند برای مالیات بهداشت و سلامت
-
4:16 - 4:18شما را آن قدرها ناراحت نمی کند.
-
4:18 - 4:22ولی ۲۰٫۰۰۰ پوند وقف یک بخش بیمارستان کنید
-
4:22 - 4:24تا به شما بگویند یک آدم خیر و سخاوتمند.
-
4:24 - 4:28احتمالاً من برای صحبت کردن در مورد علاقه برای پرداخت مالیات کشور اشتباهی را انتخاب کرده ام.
-
4:28 - 4:30(خنده ی حاضرین)
-
4:30 - 4:35بنابراین من این علاقه را به شما القاء خواهم کرد. چارچوب فکری شما در موارد مختلف خیلی مهم است.
-
4:35 - 4:37آیا شما به وامی که در بحران اقتصادی به یونان داده شده، "وام یونان" می گویید،
-
4:37 - 4:41یا "وامی که یه مشت بانک احمق به یونان داده اند"؟
-
4:41 - 4:44زیرا در حقیقت هر دوی آن ها یکی هستند.
-
4:44 - 4:46نامی که شما به این وام می دهید بر این که چگونه در برابر آن
-
4:46 - 4:50واکنش نشان می دهید، از لحاظ احساسی و اخلاقی تأثیرگذار است.
-
4:50 - 4:53به نظر من خیلی بهتر است که ارزش روانی داده شده به موضوعات مختلف کاملاً صادقانه باشد.
-
4:53 - 4:56یکی از بهترین دوستانم، پرفسوری به نام نیک چیتر،
-
4:56 - 4:59که پرفسورعلوم مربوط به تصمیم گیری در لندن است،
-
4:59 - 5:01معتقد است که ما باید زمان خیلی کمتری را برای کاویدن اعماق پنهان بشریت صرف کنیم
-
5:01 - 5:03معتقد است که ما باید زمان خیلی کمتری را برای کاویدن اعماق پنهان بشریت صرف کنیم
-
5:03 - 5:06و زمان خیلی بیشتری را به کاویدن ظواهر پنهان آن ها اختصاص دهیم.
-
5:06 - 5:08به نظر من این فکر درست است.
-
5:08 - 5:11به نظر من احساسات ما اثر دیوانه واری
-
5:11 - 5:13بر روی افکار و اعمال ما دارند.
-
5:13 - 5:17اما چیزی که ما از آن بی بهره هستیم یک مدل خوب از روانشناسی انسان است.
-
5:17 - 5:19حداقل تا قبل از کاهنمن (روانشناسی که نظریه ی اوج و پایان را مبنی بر کاهش احساس درد در تجربه ی تدریجی آن مطرح کرد)،
-
5:19 - 5:22ما مدل خیلی خوبی از روانشناسی انسان
-
5:22 - 5:27برای مقایسه ی مدل های مهندسی اقتصاد کلاسیک جدید نداشتیم.
-
5:27 - 5:31بنابراین کسانی که به راه حل های روانشناسی اعتقاد داشتند مدلی برای این کار نداشتند.
-
5:31 - 5:33ما چارچوبی برای انجام این کار نداشتیم.
-
5:33 - 5:36این چیزی است که چارلی مانگر، همکار وارن بافت می گوید
-
5:36 - 5:38"نظامی که افکارتان را بر اساس آن قرار دهید."
-
5:38 - 5:42مهندس ها، اقصاد دانان، اقتصاد دانان کلاسیک
-
5:42 - 5:45همگی نظام فوق العاده محکمی برای کنار هم قرار دادن افکار دارند.
-
5:45 - 5:48همگی نظام فوق العاده محکمی برای کنار هم قرار دادن افکار دارند.
-
5:48 - 5:51ما به زحمت مجموعه ای از دیدگاه های پراکنده داریم،
-
5:51 - 5:54بدون داشتن یک مدل کلی.
-
5:54 - 5:58و این به آن معناست که در بررسی راه حل ها،
-
5:58 - 6:00شاید ما به چیز هایی که به آن ها راه حل های فنی مهندسی، یا راه حل های نیوتونی می گویم
-
6:00 - 6:05بیش از حد نیاز اولویت می دهیم،
-
6:05 - 6:07ولی به راه حل های روانشناسی حد به اندازه ی کافی این اولویت داده نمی شود.
-
6:07 - 6:09من برای این مورد معمولاً "یورو استار" را مثال می زنم.
-
6:09 - 6:12شش میلیون پوند هزینه شد تا مسیر سفر بین پاریس و لندن را حدود ۴۰ دقیقه کوتاه تر کند.
-
6:12 - 6:16شش میلیون پوند هزینه شد تا مسیر سفر بین پاریس و لندن را حدود ۴۰ دقیقه کوتاه تر کند.
-
6:16 - 6:20به ازای ۱./. درصد این پول می توانستند اینترنت بیسیم در این قطار ها نصب کنند،
-
6:20 - 6:23که زمان این سفر را کوتاه تر نمی کرد،
-
6:23 - 6:27اما لذت و کاربری آن را به میزان قابل توجهی ارتقاء می داد.
-
6:27 - 6:29با پرداخت حدود ۱۰٪ از این پول،
-
6:29 - 6:32می توانستند به تمامی سوپر مدل های برتر مرد و زن جهان پول بدهند
-
6:32 - 6:38تا در طول قطار راه بروند و به مسافران چتو پتروس (شرابی گران قیمت) مجانی بدهند.
-
6:38 - 6:41شما هنوز پنج میلیون پوند دیگر از این پول را نگه می داشتید،
-
6:41 - 6:44و مردم درخواست می کردند که قطار ها آرام تر حرکت کنند.
-
6:44 - 6:46(خنده ی حاضرین)
-
6:46 - 6:49چرا به راه حل های روانشناسی شانسی برای حل این مشکل ندادیم؟
-
6:49 - 6:51چرا به راه حل های روانشناسی شانسی برای حل این مشکل ندادیم؟
-
6:51 - 6:54به نظر من این به خاطر این است که نوعی عدم تعادل، و نوعی عدم وجود تقارن،
-
6:54 - 6:59در برخورد با ایده های روانشناسی خلاقانه، و از روی احساسات،
-
6:59 - 7:04در مقایسه با برخورد با ایده های منطقی، محاسباتی، و حساب گرانه وجود دارد.
-
7:04 - 7:07اگر شما یک فرد خلاق باشید، من شدیداً معتقدم،
-
7:07 - 7:09شما باید تمامی ایده هایتان را بر حسب مقبول بودن آن برای مردمی که خیلی از شما منطقی تر هستند ارائه دهید.
-
7:09 - 7:11شما باید تمامی ایده هایتان را بر حسب مقبول بودن آن برای مردمی که خیلی از شما منطقی تر هستند ارائه دهید.
-
7:11 - 7:15شما باید کاملاً جزئیات را تحت نظر بگیرید و تجزیه و تحلیل دخل و خرج،
-
7:15 - 7:18بررسی امکان پذیر بودن آن، و بررسی بازگشت سرمایه و غیره را انجام دهید.
-
7:18 - 7:20و به نظر من این کار احتمالاً درست است.
-
7:20 - 7:22اما این کار تمامی نیاز ها را برآورده نخواهد کرد.
-
7:22 - 7:25کسانی که یک چارچوب مشخص دارند،
-
7:25 - 7:28یک چارچوب اقتصادی، یا یک چارچوب مهندسی،
-
7:28 - 7:31احساس می کنند که منطق جوابی برای خودش است.
-
7:31 - 7:34چیزی که نمی گویند این است که، "به نظر می آید از لحاظ اقتصادی همه چیز روبه راه است،
-
7:34 - 7:37اما قبل از این که این ایده را ارائه دهم، می روم و آن را به چند تا آدم واقعاً دیوانه نشان می دهم
-
7:37 - 7:40تا ببینم می توانند کمکم کنند تا به چیز بهتری برسم؟"
-
7:40 - 7:43و ما، باز هم چیزی که به آن ایده های مکانیکی می گویم را نسبت به به ایده های روانشناسی اولویت می دهیم.
-
7:43 - 7:47و ما، باز هم چیزی که به آن ایده های مکانیکی می گویم را نسبت به به ایده های روانشناسی اولویت می دهیم.
-
7:47 - 7:49یک مثال از یک ایده ی روانشناسی بزرگ می زنم:
-
7:49 - 7:54بهترین پیشرفت در جلب رضایت مشتریان از متروی لندن به نسبت هزینه ی انجام شده
-
7:54 - 7:59نه اضافه کردن قطار های جدید بود و نه تغییر فاصله ی زمانی بین قطار ها،
-
7:59 - 8:03بلکه نصب نمایشگر ساده ای در ایستگاه ها برای نمایش زمان باقی مانده تا رسیدن قطار بعدی بود.
-
8:03 - 8:05زیرا طبیعت صبر کردن
-
8:05 - 8:09تنها به جنبه ی کمی آن، یا زمان آن وابسته نیست،
-
8:09 - 8:11بلکه به سطح عدم اطمینانی که شما در حین این انتظار تجربه کرده اید هم بستگی دارد.
-
8:11 - 8:15هفت دقیقه صبر کردن برای یک مترو با یک شمارنده ی معکوس
-
8:15 - 8:17کمتر از چهار دقیقه انتظار پر استرس
-
8:17 - 8:19در حالی که می گویید "پس این متروی لعنتی کی می رسه ؟"
-
8:19 - 8:22نا امید کننده و غیر قابل تحمل است.
-
8:22 - 8:26در این جا یک مثال زیبا از یک راه حل روانشناسی اجرا شده در کره داریم.
-
8:26 - 8:29در آن جا چراغ های راهنمایی قرمز یک شمارنده ی معکوس دارند.
-
8:29 - 8:32آمار ثابت کرده است که در اثر این کار میزان تصادفات کاهش پیدا کرده است.
-
8:32 - 8:35چرا؟ چون خشونت در خیابان، عدم بردباری و عصبیت
-
8:35 - 8:40وقتی که می توانید ببینید چقدر باید صبر کنید به طرز چشمگیری کاهش پیدا می کنند.
-
8:40 - 8:43در چین، دقیقاً نمی دانستند چه حکمتی پشت این ایده است،
-
8:43 - 8:46ولی همین کار را با چراغ های سبزشان انجام دادند.
-
8:46 - 8:49(خنده ی حاضرین)
-
8:49 - 8:52که ایده ی جالبی نبود.
-
8:52 - 8:56شما ۲۰۰ یارد (۱۸۰ متر) دور تر هستید، و ناگهان می فهمید پنج ثانیه برای رد کردن آن دارید، پس گاز را تا ته فشار می دهید.
-
8:56 - 8:58(خنده ی حاضرین)
-
8:58 - 9:01کره ای ها، خیلی دقیق، هر دو را امتحان کردند.
-
9:01 - 9:04وقتی که آن را روی چراغ های راهنمایی قرمز نصب کردند میزان تصادفات کمتر شد؛
-
9:04 - 9:07و وقتی آن را روی چراغ راهنمایی سبز نصب کردند این تصادفات بیش از پیش شدند.
-
9:07 - 9:10این تمام چیزی است که از تصمیم گرفتن توسط یک انسان انتظار دارم،
-
9:10 - 9:12تنها در نظر گرفتن این سه چیز.
-
9:12 - 9:15من از شما نمی خواهم اولویت موضوعات مختلف را در رقابت با یکدیگر بگذارید.
-
9:15 - 9:18من تنها دارم می گویم که وقتی شما مشکلاتی را حل می کنید،
-
9:18 - 9:20باید به هر سه ی این موارد به طور برابر نگاه کنید
-
9:20 - 9:22و تا می توانید تلاش کنید
-
9:22 - 9:25تا راه حل هایی را پیدا کنید که در هر سه معادله صدق کنند.
-
9:25 - 9:27اگر شما به یک تجارت بزرگ نگاه کنید،
-
9:27 - 9:31تقریباً همیشه می بینید هر سه ی این عوامل در این تجارت نقش بازی می کنند.
-
9:31 - 9:33تجارت های خیلی، خیلی موفق --
-
9:33 - 9:36به طور مثال گوگل، موفقیت های فوق العاده ای در زمینه ی تکنولوژی دارد،
-
9:36 - 9:39اما این نتیجه ی یک دیدگاه روانشناسی خیلی خوب نیز هست:
-
9:39 - 9:43مردم معتقدند چیزی که فقط یک کار انجام می دهد
-
9:43 - 9:47در آن کار بهتر از چیزی است که آن کار و چند کار دیگر را نیز با آن انجام می دهد.
-
9:47 - 9:50این یک پدیده ی اصولی به نام رقیق کردن هدف است.
-
9:50 - 9:52آیلت فیشبک یک مقاله در این باره نوشته است.
-
9:52 - 9:54وقتی گوگل معرفی شد، کمابیش،
-
9:54 - 9:56سایت های زیادی تلاش می کردند تا یک موتور جست و جو باشند.
-
9:56 - 9:57بله، این یک موتور جست و جوگر است،
-
9:57 - 10:01اما شما همچنین درباره ی آب و هوا، امتیازات ورزشی، و سرتیتر خبر ها اطلاع پیدا می کنید.
-
10:01 - 10:03گوگل می داند که اگر تنها یک موتور جست و جوگر باشد،
-
10:03 - 10:07مردم فکر می کنند آن موتور جست و جوگر خیلی، خیلی خوب است.
-
10:07 - 10:08همهی شما وقتی می خواهید یک تلویزیون بخرید نیز چنین چیزی را می بینید.
-
10:08 - 10:10همهی شما وقتی می خواهید یک تلویزیون بخرید نیز چنین چیزی را می بینید.
-
10:10 - 10:14در پایان کهنه ترین ردیف تلویزیون های با صفحهی تخت
-
10:14 - 10:19شما می توانید دستگاه های نه چندان پرطرفداری را ببینید که ترکیبی از تلویزیون و DVD player هستند.
-
10:19 - 10:22و ما هیچ اطلاعاتی در مورد کیفیت این گونه دستگاه ها نداریم،
-
10:22 - 10:26اما ما به دستگاه های ترکیبی تلویزیون با DVD player نگاه می کنیم و با خودمان می گوییم، " خوشم نیومد.
-
10:26 - 10:30این احتمالاً یک تلویزیون آشغال است که با یک DVD player بی مصرف ترکیب شده."
-
10:30 - 10:33بنابراین ما هر کدام از این دستگاه ها را به طور جداگانه از یک مغازه می خریم.
-
10:33 - 10:38گوگل در زمینه ی روانشناسی به موفقیتی به اندازه ی زمینه ی تکنولوژیکش رسیده است.
-
10:38 - 10:41پیشنهاد من این است که ما می توانیم از روانشناسی برای حل مشکلاتی استفاده کنیم
-
10:41 - 10:44که حتی فکرش را هم نمی کردیم این ها مشکل باشند.
-
10:44 - 10:47این پیشنهاد من برای مجبور کردن مردم به اتمام دوره ی مصرف آنتی بیوتیکشان است.
-
10:47 - 10:49به آن ها ۲۴ قرص سفید ندهید.
-
10:49 - 10:52به آن ها ۱۸ قرص سفید و ۶ قرص آبی بدهید
-
10:52 - 10:56و به آن ها بگویید اول قرص های سفید را بخورند و بعداً قرص های آبی را.
-
10:56 - 10:58به این روش می گویند "خرد کردن". (نوعی پدیده ی روانشناسی که در آن افراد موارد مختلف بیشتری را در مقایسه با موارد مشابه به خاطر می سپارند.)
-
10:58 - 11:01احتمال این که مردم یک دوره را به پایان برسانند،
-
11:01 - 11:03وقتی یک اتفاق خیلی مهم در اواسط آن اتفاق می افتد، خیلی بیشتر است.
-
11:03 - 11:06شیکی از بزرگ ترین اشتباهات در اقتصاد، به نظر من،
-
11:06 - 11:09این است که درکی درباره ی چیز های مختلف ندارد،
-
11:09 - 11:13چه آن چیز بازنشستگی باشد، چه بی کاری، چه هزینه ها،
-
11:13 - 11:17و به آن ها به صورت یک تابع نگاه می کند، نه تنها به کمیت آن ها، بلکه به مفهوم آن ها.
-
11:17 - 11:20این یک ایستگاه گرفتن عوارضی در انگلستان است.
-
11:20 - 11:24غالباً صف های طولانی در این ایستگاه به وجود می آید.
-
11:24 - 11:26گاهی اوقات شما در صف های فوق العاده طاقت فرسایی می مانید.
-
11:26 - 11:28شما می توانید همین اصل را، در صورت تمایل،
-
11:28 - 11:30برای مسیر های امنیتی در فرودگاه ها پیاده کنید.
-
11:30 - 11:33چه اتفاقی می افتد اگر شما می توانستید هزینه ی دو برابر برای عبور از روی پل بپردازید،
-
11:33 - 11:36اما از یک مسیر خلوت تر بروید؟
-
11:36 - 11:40این یک عمل غیر منطقی نیست، این کار از لحاظ اقتصادی به صرفه است.
-
11:40 - 11:42زمان برای بعضی از افراد ارزش بیشتری دارد.
-
11:42 - 11:44اگر شما بخواهید به یک مصاحبه ی کاری بروید،
-
11:44 - 11:48بی شک شما چند پوند بیشتر هزینه می کنید تا از مسیر سریع تر بروید.
-
11:48 - 11:51اما اگر بخواهید به دیدن مادر همسرتان بروید،
-
11:51 - 11:55احتمالاً ترجیح می دهید در مسیر سمت چپ بمانید.
-
11:55 - 12:00تنها مشکلی که وجود دارد این است که اگر شما این راه حل با صرفه ی اقتصادی را ارائه کنید،
-
12:00 - 12:01مردم از آن متنفر می شوند.
-
12:01 - 12:04چون فکر می کنند شما به طرز استادانه ای بر روی پل وقفه ایجاد می کنید
-
12:04 - 12:06تا درآمد خودتان را بیشتر کنید،
-
12:06 - 12:10و "من چرا باید پول بدهم تا به بی کفایتی شما کمک کرده باشم؟"
-
12:10 - 12:12از طرف دیگر، اگر کمی چارچوب را تغییر دهید،
-
12:12 - 12:14و مدیریت را در راستای کمک به سازمان های خیریه هماهنگ کنید،
-
12:14 - 12:20تا درآمد اضافی را به جای شرکت پل سازی به مؤسسات خیریه اهدا کنید،
-
12:20 - 12:23تمایل مردم برای پرداخت این هزینه کاملاً تغییر خواهد کرد.
-
12:23 - 12:26شما یک راه حل اقتصادی مؤثر نسبی دارید،
-
12:26 - 12:29اما اگر این راه حل در راستای مقبولیت مردم باشد
-
12:29 - 12:31و کمی چاشنی محبت و عاطفه داشته باشد،
-
12:31 - 12:34دیگر به آن خباثت به نظر نمی رسد.
-
12:34 - 12:37بنابراین جایی که اقتصاد دانان فکر می کنند پول مسئله ی اصلی است،
-
12:37 - 12:39دچار اشتباهات بنیادی می شوند.
-
12:39 - 12:44در حقیقت ناراحتی تجربه شده در اثر پرداخت ۵ پوند
-
12:44 - 12:47تنها به دلیل مقدار آن نیست،
-
12:47 - 12:49بلکه به خاطر راهی است که پول در آن خرج شده است.
-
12:49 - 12:52و به نظر من فهم این موضوع می تواند سیاست مالیات را دگرگون کند.
-
12:52 - 12:54این درک می تواند خدمات اجتماعی را دگرگون کند.
-
12:54 - 12:57این درک می تواند چیز ها را به صورت قابل توجهی تغییر دهد.
-
12:57 - 12:59مردی را به شما معرفی می کنم که همه ی ما نیاز داریم تا از او یاد بگیریم.
-
12:59 - 13:01او یک اقتصاد دان مکتب اطریشی است
-
13:01 - 13:06که در نیمه ی اول قرن بیستم در وینا شروع به فعالیت کرد.
-
13:06 - 13:08نکته ی جالب در مورد این مکتب اطریشی
-
13:08 - 13:11این است که در جوار فروید رشد پیدا کرد.
-
13:11 - 13:14بنابراین پیروان آن غالباً به روانشناسی علاقه مند بودند.
-
13:14 - 13:19آن ها معتفد بودند اصلی وجود دارد به نام رفتارشناختی،
-
13:19 - 13:21که اصلی مقدم است بر مطالعه ی اقتصاد.
-
13:21 - 13:26رفتارشناختی مطالعه ی انتخاب، کنش و تصمیم گیری انسان است.
-
13:26 - 13:27به نظرم حق با آن هاست.
-
13:27 - 13:29به نظرم خطری که ما در جهان کنونی با آن مواجه هستیم
-
13:29 - 13:31این است که مطالعه ی اقتصاد
-
13:31 - 13:36به عنوان اصلی مقدم بر مطالعه ی روانشناسی انسان شناخته می شود.
-
13:36 - 13:39اما همان طور که چارلی مانگر می گوید، "اگر اقتصاد جنبه ی رفتاری نداشته باشد،
-
13:39 - 13:41نمی دانم چه کوفتی است."
-
13:41 - 13:47وون میزیز؛ به طرز جالبی؛ معتقد است اقتصاد تنها بخشی از روانشناسی است.
-
13:47 - 13:49به نظر من او به اقتصاد به دید
-
13:49 - 13:53"مطالعهی رفتارشناختی انسان تحت شرایط کمبود" نگاه می کند.
-
13:53 - 13:56ولی وون میزیز، به نظر من، به علاوه ی خیلی چیز های دیگر،
-
13:56 - 14:02از یک مقایسه ی خیلی خوب برای توضیح و بیان ارزش بازاریابی، ارزش دریافتی،
-
14:02 - 14:05از یک مقایسه ی خیلی خوب برای توضیح و بیان ارزش بازاریابی، ارزش دریافتی،
-
14:05 - 14:09و این حقیقت که ما باید با این موضوع مثل هر نوع ارزش دیگری رفتار کنیم،
-
14:09 - 14:11استفاده کرده است.
-
14:11 - 14:13ما می خواهیم، همه ی ما -- حتی آن هایی که در کار بازاریابی هستیم --
-
14:13 - 14:15که به ارزش ها از دو دیدگاه نگاه کنیم.
-
14:15 - 14:16یک ارزش واقعی وجود دارد،
-
14:16 - 14:18که مربوط به زمانی می شود که شما وسیله ای را در یک کارخانه می سازید یا خدمتی ارائه می دهید،
-
14:18 - 14:20و دیگری نوعی ارزش دروغین،
-
14:20 - 14:22که شما با تغییر نحوه ی دیدگاه مردم به آن وسایل به وجود می آورید.
-
14:22 - 14:25وون میزیز به طور کامل این تفاوت را رد کرده است.
-
14:25 - 14:27و او این مثال را استفاده کرد.
-
14:27 - 14:32او به اقتصاد دانان عجیب و غریبی که به آن ها طبیعت گراهای فرانسوی گفته می شد اشاره می کرد،
-
14:32 - 14:36که اعتقاد داشتند تنها ارزش واقعی آنی است که از زمین حاصل می شود.
-
14:36 - 14:39بنابراین اگر شما یک چوپان یا دامدار یا کشاورز باشید،
-
14:39 - 14:41شما ارزشی واقعی ایجاد کرده اید.
-
14:41 - 14:43اگر به هر دلیلی، شما مقداری پشم از چوپان بخرید
-
14:43 - 14:46و هزینه ای را بابت تبدیل آن به یک کلاه به آن اضافه کنید،
-
14:46 - 14:49شما ارزشی ایجاد نکرده اید،
-
14:49 - 14:51بلکه از چوپان کلاهبرداری کرده اید.
-
14:51 - 14:55اما وون میزیز می گوید که اقتصاد دانان مدرن در مورد تبلیغات و بازاریابی
-
14:55 - 14:57اشتباه مشابهی را انجام می دهند.
-
14:57 - 14:59او می گوید، اگر شما یک رستوران را در دست داشته باشید،
-
14:59 - 15:01از لحاظ بهداشتی هیچ تفاوتی بین ارزشی که با پختن غذا به وجود می آورید
-
15:01 - 15:04و ارزشی که با جارو کردن زمین به وجود می آورید وجود ندارد.
-
15:04 - 15:06و ارزشی که با جارو کردن زمین به وجود می آورید وجود ندارد.
-
15:06 - 15:09یکی از آن ها، می توان گفت محصول اولیه را نتیجه می دهد --
-
15:09 - 15:11چیزی که ما فکر می کنیم به خاطر آن پول می دهیم --
-
15:11 - 15:12و دیگری زمینه ای را فراهم می کند
-
15:12 - 15:16که ما می توانیم در کنار آن از محصول استفاده کنیم و لذت ببریم.
-
15:16 - 15:19و این تفکر که یکی از آن ها باید بر دیگری تقدم داشته باشد
-
15:19 - 15:21اساساً اشتباه است.
-
15:21 - 15:22این آزمایش ذهنی را برای خودتان انجام دهید.
-
15:22 - 15:25رستورانی را تصور کنید که غذا های فوق العاده ای سرو می کند،
-
15:25 - 15:27اما خود رستوران بوی فاضلاب می دهد و مدفوع انسان روی زمین پخش شده است.
-
15:27 - 15:31اما خود رستوران بوی فاضلاب می دهد و مدفوع انسان روی زمین پخش شده است.
-
15:31 - 15:34بهترین کاری که شما می توانید در آن جا انجام دهید تا ارزش جدیدی ایجاد کنید
-
15:34 - 15:37این نیست که کیفیت غذا را بهتر از آن کنید،
-
15:37 - 15:41بلکه این است که از شر بو خلاص شوید و زمین را تمیز کنید.
-
15:41 - 15:44ما حتماً باید این نکته را درک کنیم.
-
15:44 - 15:46اگر کمی عجیب و پیچیده به نظر می رسد،
-
15:46 - 15:51در انگلستان، اداره ی پست به یک موفقیت ۹۸ درصدی در رساندن نامه های پست درجه یک در عرض یک روز رسید.
-
15:51 - 15:53در انگلستان، اداره ی پست به یک موفقیت ۹۸ درصدی در رساندن نامه های پست درجه یک در عرض یک روز رسید.
-
15:53 - 15:55آن ها به این نتیجه رسیدند که این نسبت به اندازه ی کافی خوب نیست
-
15:55 - 15:57و خواستند که آن را تا ۹۹ درصد بالا ببرند.
-
15:57 - 16:02تلاشی که برای این کار انجام شد تقریباً سازمان را ورشکست کرد.
-
16:02 - 16:05اگر شما همان زمان از مردم می پرسیدید،
-
16:05 - 16:08"چه درصدی از نامه های پست درجه یک تا روز بعدی به مقصد می رسند؟"
-
16:08 - 16:13میانگین جواب ها، یا متوسط آن ها چیزی در میان ۵۰ تا ۶۰ درصد بود.
-
16:13 - 16:15اما اگر درک بقیه از شما خیلی بدتر از حقیقت شما باشد،
-
16:15 - 16:19چه دلیلی وجود دارد که شما بخواهید حقیقت را عوض کنید؟
-
16:19 - 16:23این مثل این است که سعی کنید کیفیت غذا را در رستورانی عوض کنید که بو می دهد.
-
16:23 - 16:25کاری که باید انجام دهید
-
16:25 - 16:27این است که اول از همه به مردم بگویید که
-
16:27 - 16:31۹۸ درصد نامه ها در عرض یک روز به مقصد می رسند، نامه های پست درجه یک.
-
16:31 - 16:33این خیلی خوب است.
-
16:33 - 16:35چیزی که می خواهم بگویم این است که، در انگلستان چارچوب فکری وجود دارد،
-
16:35 - 16:37که بهتر است به مردم گفته شود
-
16:37 - 16:39درصد نامه های پست درجه یکی که در انگلستان در عرض یک روز به مقصد می رسند،
-
16:39 - 16:41بیشتر از آلمان است.
-
16:41 - 16:43چون اگر در انگلستان بخواهید مردم را در مورد چیزی خوشحال کنید،
-
16:43 - 16:46تنها کافیست به مردم بگویید انگلستان آن کار را بهتر از آلمان انجام می دهد.
-
16:46 - 16:47(خنده ی حاضرین)
-
16:47 - 16:50(تشویق حاضرین)
-
16:50 - 16:54چارچوب فکری و ارزش دریافتی خودتان را انتخاب کنید
-
16:54 - 16:57و در نتیجه ارزش واقعی کاملاً دگرگون می شود.
-
16:57 - 16:59لازم به ذکر است که آلمان و فرانسه دارند کار فوق العاده ای برای تشکیل یک اروپای متحد انجام می دهند.
-
16:59 - 17:01لازم به ذکر است که آلمان و فرانسه دارند کار فوق العاده ای برای تشکیل یک اروپای متحد انجام می دهند.
-
17:01 - 17:03لازم به ذکر است که آلمان و فرانسه دارند کار فوق العاده ای برای تشکیل یک اروپای متحد انجام می دهند.
-
17:03 - 17:06تنها چیزی که آن ها انتظارش را ندارند این است که آن ها اروپا را در حالی متحد می کنند
-
17:06 - 17:08که هنوز کمی نفرت از فرانسوی ها و آلمانی ها وجود دارد.
-
17:08 - 17:11اما من انگلیسی هستم، و بنابراین از این قضیه راضی هستم.
-
17:11 - 17:17نکته ی دیگری که ممکن است اشاره کنید این است که به هر حال درک ما ایده آل نیست.
-
17:17 - 17:19ما نمی توانیم تفاوت میان کیفیت غذا
-
17:19 - 17:22و محیطی که غذا را در آن صرف می کنیم را درک کنیم.
-
17:22 - 17:23همه ی شما وقتی ماشین خود را بشویید یا برای تعمیر ببرید مشاهده می کنید،
-
17:23 - 17:26همه ی شما وقتی ماشین خود را بشویید یا برای تعمیر ببرید مشاهده می کنید،
-
17:26 - 17:29وقتی رانندگی می کنید، احساس می کنید خودروی شما بهتر کار می کند.
-
17:29 - 17:32و دلیل آن این است که،
-
17:32 - 17:34علیرغم این که تعمیر کار روغن ماشین را عوض کرده است
-
17:34 - 17:38در حالی که من بابت این کار به او پول نداده ام و از این قضیه آگاه نیستم،
-
17:38 - 17:40درک ما به هر حال کامل نیست.
-
17:40 - 17:44مسکن های مارک دار و معروف نسبت به مسکن ها معمولی در تسکین بخشی درد مؤثر تر هستند.
-
17:44 - 17:46مسکن های مارک دار و معروف نسبت به مسکن ها معمولی در تسکین بخشی درد مؤثر تر هستند.
-
17:46 - 17:49منظور من میزان تنها درد گزارش شده از طرف فرد نیست،
-
17:49 - 17:51میزان واقعی درد اندازه گیری شده کاهش پیدا می کند.
-
17:51 - 17:55بنابراین درک ما در همه ی زمینه ها ناقص است.
-
17:55 - 17:59بنابراین اگر شما کاری انجام دهید که از دید بقیه از یک لحاظ بد باشید،
-
17:59 - 18:00شما می توانید به سایر جنبه های آن نیز آسیب بزنید.
-
18:00 - 18:02خیلی متشکرم.
-
18:02 - 18:04(تشویق حاضرین)
- Title:
- روری سوترلند: دیدگاه شما تعیین کننده است
- Speaker:
- Rory Sutherland
- Description:
-
روری سوترلند می گوید: "محیط اطراف ما ممکن است کمتر از نحوهی نگرش ما به آن اهمیت داشته باشد." در TEDxAthens، او یک مورد پیچیده را بررسی می کند که چگونه تغییر چارچوب فکری ما کلیدی برای رسیدن به شادی است.
- Video Language:
- English
- Team:
- closed TED
- Project:
- TEDTalks
- Duration:
- 18:24
b a approved Persian subtitles for Perspective is everything | ||
b a edited Persian subtitles for Perspective is everything | ||
soheila Jafari accepted Persian subtitles for Perspective is everything | ||
soheila Jafari edited Persian subtitles for Perspective is everything | ||
soheila Jafari edited Persian subtitles for Perspective is everything | ||
soheila Jafari edited Persian subtitles for Perspective is everything | ||
Amirpouya Ghaemian edited Persian subtitles for Perspective is everything | ||
Amirpouya Ghaemian edited Persian subtitles for Perspective is everything |