1 00:00:00,301 --> 00:00:02,361 چیزی که این جا می بینید 2 00:00:02,361 --> 00:00:05,263 یک سیگار الکترونیکی است. 3 00:00:05,263 --> 00:00:09,258 این وسیله از یک یا دو سال پیش که اختراع شده است، 4 00:00:09,258 --> 00:00:11,210 به من شادمانی وصف ناشدنی داده است. 5 00:00:11,210 --> 00:00:12,485 (خنده ی حاضرین) 6 00:00:12,485 --> 00:00:14,943 کمی از مواد تشکیل دهنده ی این وسیله، فکر کنم، نیکوتین است. 7 00:00:14,943 --> 00:00:16,831 اما چیزی بسیار فوق العاده تری در پس آن است. 8 00:00:16,831 --> 00:00:21,644 آن چیز فوق العاده این است که از وقتی که در انگلستان، استعمال دخانیات در اماکن عمومی ممنوع شده است، 9 00:00:21,644 --> 00:00:25,823 دیگر هیچ وقت در میهمانی هایی که در آن مشروب سرو می شود لذت نبرده ام. 10 00:00:25,823 --> 00:00:27,046 (خنده ی حاضرین) 11 00:00:27,046 --> 00:00:30,515 و دلیل آن، که چند روز پیش داشتم به آن فکر می کردم، 12 00:00:30,515 --> 00:00:32,243 این است که وقتی به یک میهمانی که در آن مشروب سرو می شود می روید، 13 00:00:32,243 --> 00:00:34,365 مجبورید بایستید و یک لیوان شراب قرمز دستتان بگیرید 14 00:00:34,365 --> 00:00:36,050 و به طور بدون وقفه با میهمانان صحبت کنید، 15 00:00:36,050 --> 00:00:38,610 در حالی که نمی خواهید تمام وقتتان را با صحبت کردن هدر دهید. 16 00:00:38,610 --> 00:00:40,252 این واقعاً خسته کننده است. 17 00:00:40,252 --> 00:00:44,127 گاهی اوقات شما تنها می خواهید ساکت بایستید، و با افکارتان تنها باشید. 18 00:00:44,127 --> 00:00:48,983 گاهی اوقات شما تنها می خواهید گوشه ای بایستید و از پنجره به بیرون خیره شوید. 19 00:00:48,983 --> 00:00:51,991 اما مشکل اینجاست، وقتی نمی توانید سیگار بکشید، 20 00:00:51,991 --> 00:00:55,609 اگر بایستید وبه تنهایی از پنجره به بیرون خیره شوید، 21 00:00:55,609 --> 00:00:58,705 شما یک احمق تنها و غیر اجتماعی هستید. 22 00:00:58,705 --> 00:01:00,097 (خنده ی حاضرین) 23 00:01:00,097 --> 00:01:04,011 اگر شما به تنهایی بایستید و با یک سیگار از پنجره به بیرون خیره شوید، 24 00:01:04,011 --> 00:01:06,630 یک فیلسوف باحال هستید. 25 00:01:06,630 --> 00:01:08,333 (خنده ی حاضرین) 26 00:01:08,333 --> 00:01:13,661 (تشویق حاضرین) 27 00:01:13,661 --> 00:01:18,254 بنابراین قدرت تغییر نحوهی دید به مسائل مختلف قابل چشم پوشی نیست. 28 00:01:18,254 --> 00:01:21,606 بنابراین قدرت تغییر نحوه ی دید به مسائل مختلف قابل چشم پوشی نیست. 29 00:01:21,606 --> 00:01:25,156 اتفاقی که می افتد این است که ما دو عمل کاملاً مشابه داریم، 30 00:01:25,156 --> 00:01:27,488 اما یکی از آن ها باعث می شود شما احساس خیلی خوبی پیدا کنید 31 00:01:27,488 --> 00:01:30,661 و دیگری، با تنها کمی تغییر جزئیات، 32 00:01:30,661 --> 00:01:33,365 باعث می شود شما احساس بدی پیدا کنید. 33 00:01:33,365 --> 00:01:35,923 و من فکر می کنم یکی از مشکلاتی که در اقتصاد کلاسیک وجود دارد، 34 00:01:35,923 --> 00:01:38,855 این است که کاملاً در حقیقت غرق شده است. 35 00:01:38,855 --> 00:01:43,167 و حقیقت یک راهنمای خوب برای شادی انسان نیست. 36 00:01:43,167 --> 00:01:45,302 زیرا، به طور مثال، 37 00:01:45,302 --> 00:01:48,444 آیا مستمریبگیران خیلی خوشحال تر از جوانان بی کار هستند؟ 38 00:01:48,444 --> 00:01:50,796 آیا مستمریبگیران خیلی خوشحال تر از جوانان بی کار هستند؟ 39 00:01:50,796 --> 00:01:54,259 هر دوی آن ها، روی هم رفته، دقیقاً در یک شرایط از زندگی قرار دارند. 40 00:01:54,259 --> 00:01:57,556 هر دوی آن ها وقت آزاد خیلی زیادی دارند و پول زیادی ندارند. 41 00:01:57,556 --> 00:02:00,600 اما مستمریبگیران خیلی، خیلی شاد تر گزارش شده اند، 42 00:02:00,600 --> 00:02:04,479 در حالی که جوانان بی کار فوق العاده غمگین و افسرده هستند. 43 00:02:04,479 --> 00:02:08,652 دلیل آن این است که، به نظر من، زندانی ها معتقدند آن ها خودشان انتخاب کرده اند که زندانی باشند، 44 00:02:08,652 --> 00:02:10,971 در حالی که جوانان بی کار 45 00:02:10,971 --> 00:02:14,077 احساس می کنند مجبور به رفتن به این مسیر شده اند. 46 00:02:14,077 --> 00:02:17,737 در انگلستان طبقات متوسط به بالای جامعه این مشکل را کاملاً حل کرده اند، 47 00:02:17,737 --> 00:02:20,458 چون آن ها بی کاری را باز تعریف کرده اند. 48 00:02:20,458 --> 00:02:23,054 اگر شما بخشی از طبقه ی متوسط به بالای انگلستان باشید، 49 00:02:23,054 --> 00:02:25,748 به یک فرد بی کار می گویید "یک سال مرخص." ( فردی که به مدت یک سال کار را کنار می گذارد.) 50 00:02:25,748 --> 00:02:27,498 (خنده ی حاضرین) 51 00:02:27,498 --> 00:02:31,300 و این به خاطر این است که داشتن یک پسر بی کار در منچستر 52 00:02:31,300 --> 00:02:33,239 واقعاً شرم آور است، 53 00:02:33,239 --> 00:02:36,202 اما داشتن یک پسر بی کار در تایلند 54 00:02:36,202 --> 00:02:38,745 خیلی افتخار آمیز به نظر می رسد. 55 00:02:38,745 --> 00:02:40,208 (خنده ی حاضرین) 56 00:02:40,208 --> 00:02:42,894 اما در حقیقت قدرت باز تعریف کردن مفاهیم -- 57 00:02:42,894 --> 00:02:47,830 برای فهم این که تجربه های ما، قیمت ها، و غیره 58 00:02:47,830 --> 00:02:50,786 خیلی به این که واقعاً چه چیزی هستند ربطی ندارند، 59 00:02:50,786 --> 00:02:52,517 بلکه به این که ما به آن ها چطور نگاه می کنیم مربوط می شود -- 60 00:02:52,517 --> 00:02:55,000 من جداً فکر می کنم این موضوع مهمی است. 61 00:02:55,000 --> 00:02:57,612 یک آزمایش وجود دارد که فکر کنم دانیل پینک آن را انجام داده بود 62 00:02:57,612 --> 00:03:00,452 که دو سگ را درون یک جعبه گذاشت 63 00:03:00,452 --> 00:03:04,731 که کف جعبه الکتریکی بود . 64 00:03:04,731 --> 00:03:09,183 هر چند دقیقه یک بار الکتریسیته به کف جعبه وصل می شد، 65 00:03:09,183 --> 00:03:11,764 و باعث می شد سگ ها دچار شوک شوند. 66 00:03:11,764 --> 00:03:16,614 تنها تفاوت این بود که دکمه ی کوچکی در نیمهی جعبه بود یکی از سگها بود. 67 00:03:16,614 --> 00:03:20,223 و وقتی آن سگ دکمه را فشار می داد، شوک الکتریکی متوقف می شد. 68 00:03:20,223 --> 00:03:23,346 سگ دیگر چنین دکمه ای را نداشت. 69 00:03:23,346 --> 00:03:27,902 مشاهده شد که دقیقاً سطح برابری از درد به سگ های درون دو جعبه وارد می شود، 70 00:03:27,902 --> 00:03:30,488 اما سگ دومی هیچ کنترلی بر روی محیط اطرافش نداشت. 71 00:03:30,488 --> 00:03:34,677 اصولاً سگ اولی به نسبت شاد تر از سگ دوم بود. 72 00:03:34,677 --> 00:03:38,170 سگ دوم به مرور زمان به افسردگی عمیقی دچار شد. 73 00:03:38,170 --> 00:03:43,321 احتمالا تاثیر محیط پیرامون ما بر روی خوشبختی ما 74 00:03:43,321 --> 00:03:47,917 کمتر از تاثیر حس کنترلیست که ما بر روی زندگیمان داریم. 75 00:03:47,917 --> 00:03:50,469 یک سؤال جالب، 76 00:03:50,469 --> 00:03:53,973 سؤال را می پرسم -- تمامی جر و بحث ها در دنیای غرب 77 00:03:53,973 --> 00:03:55,739 مربوط به میزان مالیات هاست. 78 00:03:55,739 --> 00:03:57,958 اما به نظر من بحث دیگری نیز باید مطرح شود، 79 00:03:57,958 --> 00:04:01,350 و آن میزان کنترلی است که ما بر روی مالیات هایی که می پردازیم داریم. 80 00:04:01,350 --> 00:04:05,639 ۱۰ پوند برای مالیات در یک مورد ممکن است وحشتناک باشد. 81 00:04:05,639 --> 00:04:11,504 در حالی که ۱۰ پوند مالیات در موردی دیگر بسیار خوشآیند است. 82 00:04:11,504 --> 00:04:15,708 می دانید، پرداخت ۲۰٫۰۰۰ پوند برای مالیات بهداشت و سلامت 83 00:04:15,708 --> 00:04:18,085 شما را آن قدرها ناراحت نمی کند. 84 00:04:18,085 --> 00:04:21,787 ولی ۲۰٫۰۰۰ پوند وقف یک بخش بیمارستان کنید 85 00:04:21,787 --> 00:04:23,950 تا به شما بگویند یک آدم خیر و سخاوتمند. 86 00:04:23,950 --> 00:04:27,986 احتمالاً من برای صحبت کردن در مورد علاقه برای پرداخت مالیات کشور اشتباهی را انتخاب کرده ام. 87 00:04:27,986 --> 00:04:29,896 (خنده ی حاضرین) 88 00:04:29,896 --> 00:04:35,077 بنابراین من این علاقه را به شما القاء خواهم کرد. چارچوب فکری شما در موارد مختلف خیلی مهم است. 89 00:04:35,077 --> 00:04:37,165 آیا شما به وامی که در بحران اقتصادی به یونان داده شده، "وام یونان" می گویید، 90 00:04:37,165 --> 00:04:40,946 یا "وامی که یه مشت بانک احمق به یونان داده اند"؟ 91 00:04:40,946 --> 00:04:43,667 زیرا در حقیقت هر دوی آن ها یکی هستند. 92 00:04:43,667 --> 00:04:46,065 نامی که شما به این وام می دهید بر این که چگونه در برابر آن 93 00:04:46,065 --> 00:04:49,579 واکنش نشان می دهید، از لحاظ احساسی و اخلاقی تأثیرگذار است. 94 00:04:49,579 --> 00:04:52,956 به نظر من خیلی بهتر است که ارزش روانی داده شده به موضوعات مختلف کاملاً صادقانه باشد. 95 00:04:52,956 --> 00:04:56,086 یکی از بهترین دوستانم، پرفسوری به نام نیک چیتر، 96 00:04:56,086 --> 00:04:58,713 که پرفسورعلوم مربوط به تصمیم گیری در لندن است، 97 00:04:58,713 --> 00:05:01,235 معتقد است که ما باید زمان خیلی کمتری را برای کاویدن اعماق پنهان بشریت صرف کنیم 98 00:05:01,235 --> 00:05:03,200 معتقد است که ما باید زمان خیلی کمتری را برای کاویدن اعماق پنهان بشریت صرف کنیم 99 00:05:03,200 --> 00:05:06,333 و زمان خیلی بیشتری را به کاویدن ظواهر پنهان آن ها اختصاص دهیم. 100 00:05:06,333 --> 00:05:08,083 به نظر من این فکر درست است. 101 00:05:08,083 --> 00:05:10,895 به نظر من احساسات ما اثر دیوانه واری 102 00:05:10,895 --> 00:05:13,050 بر روی افکار و اعمال ما دارند. 103 00:05:13,050 --> 00:05:17,395 اما چیزی که ما از آن بی بهره هستیم یک مدل خوب از روانشناسی انسان است. 104 00:05:17,395 --> 00:05:19,233 حداقل تا قبل از کاهنمن (روانشناسی که نظریه ی اوج و پایان را مبنی بر کاهش احساس درد در تجربه ی تدریجی آن مطرح کرد)، 105 00:05:19,233 --> 00:05:22,307 ما مدل خیلی خوبی از روانشناسی انسان 106 00:05:22,307 --> 00:05:27,046 برای مقایسه ی مدل های مهندسی اقتصاد کلاسیک جدید نداشتیم. 107 00:05:27,046 --> 00:05:31,070 بنابراین کسانی که به راه حل های روانشناسی اعتقاد داشتند مدلی برای این کار نداشتند. 108 00:05:31,070 --> 00:05:32,840 ما چارچوبی برای انجام این کار نداشتیم. 109 00:05:32,840 --> 00:05:35,684 این چیزی است که چارلی مانگر، همکار وارن بافت می گوید 110 00:05:35,684 --> 00:05:37,792 "نظامی که افکارتان را بر اساس آن قرار دهید." 111 00:05:37,792 --> 00:05:41,691 مهندس ها، اقصاد دانان، اقتصاد دانان کلاسیک 112 00:05:41,691 --> 00:05:44,856 همگی نظام فوق العاده محکمی برای کنار هم قرار دادن افکار دارند. 113 00:05:44,856 --> 00:05:47,830 همگی نظام فوق العاده محکمی برای کنار هم قرار دادن افکار دارند. 114 00:05:47,830 --> 00:05:51,091 ما به زحمت مجموعه ای از دیدگاه های پراکنده داریم، 115 00:05:51,091 --> 00:05:53,583 بدون داشتن یک مدل کلی. 116 00:05:53,583 --> 00:05:57,577 و این به آن معناست که در بررسی راه حل ها، 117 00:05:57,577 --> 00:06:00,208 شاید ما به چیز هایی که به آن ها راه حل های فنی مهندسی، یا راه حل های نیوتونی می گویم 118 00:06:00,208 --> 00:06:04,644 بیش از حد نیاز اولویت می دهیم، 119 00:06:04,644 --> 00:06:07,292 ولی به راه حل های روانشناسی حد به اندازه ی کافی این اولویت داده نمی شود. 120 00:06:07,292 --> 00:06:09,336 من برای این مورد معمولاً "یورو استار" را مثال می زنم. 121 00:06:09,336 --> 00:06:11,917 شش میلیون پوند هزینه شد تا مسیر سفر بین پاریس و لندن را حدود ۴۰ دقیقه کوتاه تر کند. 122 00:06:11,917 --> 00:06:16,040 شش میلیون پوند هزینه شد تا مسیر سفر بین پاریس و لندن را حدود ۴۰ دقیقه کوتاه تر کند. 123 00:06:16,040 --> 00:06:20,196 به ازای ۱./. درصد این پول می توانستند اینترنت بیسیم در این قطار ها نصب کنند، 124 00:06:20,196 --> 00:06:22,867 که زمان این سفر را کوتاه تر نمی کرد، 125 00:06:22,867 --> 00:06:26,830 اما لذت و کاربری آن را به میزان قابل توجهی ارتقاء می داد. 126 00:06:26,830 --> 00:06:28,917 با پرداخت حدود ۱۰٪ از این پول، 127 00:06:28,917 --> 00:06:32,236 می توانستند به تمامی سوپر مدل های برتر مرد و زن جهان پول بدهند 128 00:06:32,236 --> 00:06:37,598 تا در طول قطار راه بروند و به مسافران چتو پتروس (شرابی گران قیمت) مجانی بدهند. 129 00:06:37,598 --> 00:06:40,791 شما هنوز پنج میلیون پوند دیگر از این پول را نگه می داشتید، 130 00:06:40,791 --> 00:06:43,569 و مردم درخواست می کردند که قطار ها آرام تر حرکت کنند. 131 00:06:43,569 --> 00:06:46,321 (خنده ی حاضرین) 132 00:06:46,321 --> 00:06:49,132 چرا به راه حل های روانشناسی شانسی برای حل این مشکل ندادیم؟ 133 00:06:49,132 --> 00:06:51,333 چرا به راه حل های روانشناسی شانسی برای حل این مشکل ندادیم؟ 134 00:06:51,333 --> 00:06:54,119 به نظر من این به خاطر این است که نوعی عدم تعادل، و نوعی عدم وجود تقارن، 135 00:06:54,119 --> 00:06:59,065 در برخورد با ایده های روانشناسی خلاقانه، و از روی احساسات، 136 00:06:59,065 --> 00:07:04,216 در مقایسه با برخورد با ایده های منطقی، محاسباتی، و حساب گرانه وجود دارد. 137 00:07:04,216 --> 00:07:06,738 اگر شما یک فرد خلاق باشید، من شدیداً معتقدم، 138 00:07:06,738 --> 00:07:08,858 شما باید تمامی ایده هایتان را بر حسب مقبول بودن آن برای مردمی که خیلی از شما منطقی تر هستند ارائه دهید. 139 00:07:08,858 --> 00:07:10,958 شما باید تمامی ایده هایتان را بر حسب مقبول بودن آن برای مردمی که خیلی از شما منطقی تر هستند ارائه دهید. 140 00:07:10,958 --> 00:07:14,708 شما باید کاملاً جزئیات را تحت نظر بگیرید و تجزیه و تحلیل دخل و خرج، 141 00:07:14,708 --> 00:07:17,587 بررسی امکان پذیر بودن آن، و بررسی بازگشت سرمایه و غیره را انجام دهید. 142 00:07:17,587 --> 00:07:19,843 و به نظر من این کار احتمالاً درست است. 143 00:07:19,843 --> 00:07:22,423 اما این کار تمامی نیاز ها را برآورده نخواهد کرد. 144 00:07:22,423 --> 00:07:25,010 کسانی که یک چارچوب مشخص دارند، 145 00:07:25,010 --> 00:07:27,545 یک چارچوب اقتصادی، یا یک چارچوب مهندسی، 146 00:07:27,545 --> 00:07:30,831 احساس می کنند که منطق جوابی برای خودش است. 147 00:07:30,831 --> 00:07:33,838 چیزی که نمی گویند این است که، "به نظر می آید از لحاظ اقتصادی همه چیز روبه راه است، 148 00:07:33,854 --> 00:07:36,956 اما قبل از این که این ایده را ارائه دهم، می روم و آن را به چند تا آدم واقعاً دیوانه نشان می دهم 149 00:07:36,956 --> 00:07:39,809 تا ببینم می توانند کمکم کنند تا به چیز بهتری برسم؟" 150 00:07:39,809 --> 00:07:42,577 و ما، باز هم چیزی که به آن ایده های مکانیکی می گویم را نسبت به به ایده های روانشناسی اولویت می دهیم. 151 00:07:42,577 --> 00:07:46,873 و ما، باز هم چیزی که به آن ایده های مکانیکی می گویم را نسبت به به ایده های روانشناسی اولویت می دهیم. 152 00:07:46,873 --> 00:07:49,402 یک مثال از یک ایده ی روانشناسی بزرگ می زنم: 153 00:07:49,402 --> 00:07:54,375 بهترین پیشرفت در جلب رضایت مشتریان از متروی لندن به نسبت هزینه ی انجام شده 154 00:07:54,375 --> 00:07:59,404 نه اضافه کردن قطار های جدید بود و نه تغییر فاصله ی زمانی بین قطار ها، 155 00:07:59,404 --> 00:08:03,008 بلکه نصب نمایشگر ساده ای در ایستگاه ها برای نمایش زمان باقی مانده تا رسیدن قطار بعدی بود. 156 00:08:03,008 --> 00:08:05,458 زیرا طبیعت صبر کردن 157 00:08:05,458 --> 00:08:08,531 تنها به جنبه ی کمی آن، یا زمان آن وابسته نیست، 158 00:08:08,531 --> 00:08:11,454 بلکه به سطح عدم اطمینانی که شما در حین این انتظار تجربه کرده اید هم بستگی دارد. 159 00:08:11,454 --> 00:08:14,738 هفت دقیقه صبر کردن برای یک مترو با یک شمارنده ی معکوس 160 00:08:14,738 --> 00:08:16,952 کمتر از چهار دقیقه انتظار پر استرس 161 00:08:16,952 --> 00:08:18,979 در حالی که می گویید "پس این متروی لعنتی کی می رسه ؟" 162 00:08:18,979 --> 00:08:22,167 نا امید کننده و غیر قابل تحمل است. 163 00:08:22,167 --> 00:08:26,069 در این جا یک مثال زیبا از یک راه حل روانشناسی اجرا شده در کره داریم. 164 00:08:26,069 --> 00:08:28,632 در آن جا چراغ های راهنمایی قرمز یک شمارنده ی معکوس دارند. 165 00:08:28,632 --> 00:08:31,871 آمار ثابت کرده است که در اثر این کار میزان تصادفات کاهش پیدا کرده است. 166 00:08:31,871 --> 00:08:34,873 چرا؟ چون خشونت در خیابان، عدم بردباری و عصبیت 167 00:08:34,873 --> 00:08:40,032 وقتی که می توانید ببینید چقدر باید صبر کنید به طرز چشمگیری کاهش پیدا می کنند. 168 00:08:40,032 --> 00:08:43,042 در چین، دقیقاً نمی دانستند چه حکمتی پشت این ایده است، 169 00:08:43,042 --> 00:08:45,776 ولی همین کار را با چراغ های سبزشان انجام دادند. 170 00:08:45,776 --> 00:08:48,650 (خنده ی حاضرین) 171 00:08:48,650 --> 00:08:51,542 که ایده ی جالبی نبود. 172 00:08:51,542 --> 00:08:55,870 شما ۲۰۰ یارد (۱۸۰ متر) دور تر هستید، و ناگهان می فهمید پنج ثانیه برای رد کردن آن دارید، پس گاز را تا ته فشار می دهید. 173 00:08:55,870 --> 00:08:57,889 (خنده ی حاضرین) 174 00:08:57,889 --> 00:09:01,292 کره ای ها، خیلی دقیق، هر دو را امتحان کردند. 175 00:09:01,292 --> 00:09:04,413 وقتی که آن را روی چراغ های راهنمایی قرمز نصب کردند میزان تصادفات کمتر شد؛ 176 00:09:04,413 --> 00:09:07,481 و وقتی آن را روی چراغ راهنمایی سبز نصب کردند این تصادفات بیش از پیش شدند. 177 00:09:07,481 --> 00:09:10,442 این تمام چیزی است که از تصمیم گرفتن توسط یک انسان انتظار دارم، 178 00:09:10,442 --> 00:09:12,398 تنها در نظر گرفتن این سه چیز. 179 00:09:12,398 --> 00:09:15,454 من از شما نمی خواهم اولویت موضوعات مختلف را در رقابت با یکدیگر بگذارید. 180 00:09:15,454 --> 00:09:17,505 من تنها دارم می گویم که وقتی شما مشکلاتی را حل می کنید، 181 00:09:17,505 --> 00:09:19,807 باید به هر سه ی این موارد به طور برابر نگاه کنید 182 00:09:19,807 --> 00:09:22,333 و تا می توانید تلاش کنید 183 00:09:22,333 --> 00:09:25,167 تا راه حل هایی را پیدا کنید که در هر سه معادله صدق کنند. 184 00:09:25,167 --> 00:09:27,375 اگر شما به یک تجارت بزرگ نگاه کنید، 185 00:09:27,375 --> 00:09:30,987 تقریباً همیشه می بینید هر سه ی این عوامل در این تجارت نقش بازی می کنند. 186 00:09:30,987 --> 00:09:33,281 تجارت های خیلی، خیلی موفق -- 187 00:09:33,281 --> 00:09:35,787 به طور مثال گوگل، موفقیت های فوق العاده ای در زمینه ی تکنولوژی دارد، 188 00:09:35,787 --> 00:09:38,521 اما این نتیجه ی یک دیدگاه روانشناسی خیلی خوب نیز هست: 189 00:09:38,521 --> 00:09:42,721 مردم معتقدند چیزی که فقط یک کار انجام می دهد 190 00:09:42,721 --> 00:09:46,923 در آن کار بهتر از چیزی است که آن کار و چند کار دیگر را نیز با آن انجام می دهد. 191 00:09:46,923 --> 00:09:49,875 این یک پدیده ی اصولی به نام رقیق کردن هدف است. 192 00:09:49,875 --> 00:09:51,873 آیلت فیشبک یک مقاله در این باره نوشته است. 193 00:09:51,873 --> 00:09:54,192 وقتی گوگل معرفی شد، کمابیش، 194 00:09:54,192 --> 00:09:55,548 سایت های زیادی تلاش می کردند تا یک موتور جست و جو باشند. 195 00:09:55,548 --> 00:09:56,864 بله، این یک موتور جست و جوگر است، 196 00:09:56,864 --> 00:10:00,690 اما شما همچنین درباره ی آب و هوا، امتیازات ورزشی، و سرتیتر خبر ها اطلاع پیدا می کنید. 197 00:10:00,690 --> 00:10:03,208 گوگل می داند که اگر تنها یک موتور جست و جوگر باشد، 198 00:10:03,208 --> 00:10:06,871 مردم فکر می کنند آن موتور جست و جوگر خیلی، خیلی خوب است. 199 00:10:06,871 --> 00:10:08,452 همهی شما وقتی می خواهید یک تلویزیون بخرید نیز چنین چیزی را می بینید. 200 00:10:08,452 --> 00:10:10,137 همهی شما وقتی می خواهید یک تلویزیون بخرید نیز چنین چیزی را می بینید. 201 00:10:10,137 --> 00:10:13,700 در پایان کهنه ترین ردیف تلویزیون های با صفحهی تخت 202 00:10:13,700 --> 00:10:19,002 شما می توانید دستگاه های نه چندان پرطرفداری را ببینید که ترکیبی از تلویزیون و DVD player هستند. 203 00:10:19,002 --> 00:10:22,094 و ما هیچ اطلاعاتی در مورد کیفیت این گونه دستگاه ها نداریم، 204 00:10:22,094 --> 00:10:26,042 اما ما به دستگاه های ترکیبی تلویزیون با DVD player نگاه می کنیم و با خودمان می گوییم، " خوشم نیومد. 205 00:10:26,042 --> 00:10:30,448 این احتمالاً یک تلویزیون آشغال است که با یک DVD player بی مصرف ترکیب شده." 206 00:10:30,448 --> 00:10:32,738 بنابراین ما هر کدام از این دستگاه ها را به طور جداگانه از یک مغازه می خریم. 207 00:10:32,738 --> 00:10:38,042 گوگل در زمینه ی روانشناسی به موفقیتی به اندازه ی زمینه ی تکنولوژیکش رسیده است. 208 00:10:38,042 --> 00:10:40,944 پیشنهاد من این است که ما می توانیم از روانشناسی برای حل مشکلاتی استفاده کنیم 209 00:10:40,944 --> 00:10:43,727 که حتی فکرش را هم نمی کردیم این ها مشکل باشند. 210 00:10:43,727 --> 00:10:46,827 این پیشنهاد من برای مجبور کردن مردم به اتمام دوره ی مصرف آنتی بیوتیکشان است. 211 00:10:46,827 --> 00:10:49,210 به آن ها ۲۴ قرص سفید ندهید. 212 00:10:49,210 --> 00:10:52,081 به آن ها ۱۸ قرص سفید و ۶ قرص آبی بدهید 213 00:10:52,081 --> 00:10:55,883 و به آن ها بگویید اول قرص های سفید را بخورند و بعداً قرص های آبی را. 214 00:10:55,883 --> 00:10:57,750 به این روش می گویند "خرد کردن". (نوعی پدیده ی روانشناسی که در آن افراد موارد مختلف بیشتری را در مقایسه با موارد مشابه به خاطر می سپارند.) 215 00:10:57,750 --> 00:11:00,854 احتمال این که مردم یک دوره را به پایان برسانند، 216 00:11:00,854 --> 00:11:03,458 وقتی یک اتفاق خیلی مهم در اواسط آن اتفاق می افتد، خیلی بیشتر است. 217 00:11:03,458 --> 00:11:06,417 شیکی از بزرگ ترین اشتباهات در اقتصاد، به نظر من، 218 00:11:06,417 --> 00:11:08,844 این است که درکی درباره ی چیز های مختلف ندارد، 219 00:11:08,844 --> 00:11:12,871 چه آن چیز بازنشستگی باشد، چه بی کاری، چه هزینه ها، 220 00:11:12,871 --> 00:11:17,171 و به آن ها به صورت یک تابع نگاه می کند، نه تنها به کمیت آن ها، بلکه به مفهوم آن ها. 221 00:11:17,171 --> 00:11:20,333 این یک ایستگاه گرفتن عوارضی در انگلستان است. 222 00:11:20,333 --> 00:11:23,858 غالباً صف های طولانی در این ایستگاه به وجود می آید. 223 00:11:23,858 --> 00:11:25,960 گاهی اوقات شما در صف های فوق العاده طاقت فرسایی می مانید. 224 00:11:25,960 --> 00:11:27,958 شما می توانید همین اصل را، در صورت تمایل، 225 00:11:27,958 --> 00:11:29,583 برای مسیر های امنیتی در فرودگاه ها پیاده کنید. 226 00:11:29,583 --> 00:11:33,408 چه اتفاقی می افتد اگر شما می توانستید هزینه ی دو برابر برای عبور از روی پل بپردازید، 227 00:11:33,408 --> 00:11:35,792 اما از یک مسیر خلوت تر بروید؟ 228 00:11:35,792 --> 00:11:39,527 این یک عمل غیر منطقی نیست، این کار از لحاظ اقتصادی به صرفه است. 229 00:11:39,527 --> 00:11:41,992 زمان برای بعضی از افراد ارزش بیشتری دارد. 230 00:11:41,992 --> 00:11:44,292 اگر شما بخواهید به یک مصاحبه ی کاری بروید، 231 00:11:44,292 --> 00:11:48,259 بی شک شما چند پوند بیشتر هزینه می کنید تا از مسیر سریع تر بروید. 232 00:11:48,259 --> 00:11:51,230 اما اگر بخواهید به دیدن مادر همسرتان بروید، 233 00:11:51,230 --> 00:11:55,287 احتمالاً ترجیح می دهید در مسیر سمت چپ بمانید. 234 00:11:55,287 --> 00:11:59,715 تنها مشکلی که وجود دارد این است که اگر شما این راه حل با صرفه ی اقتصادی را ارائه کنید، 235 00:11:59,715 --> 00:12:01,400 مردم از آن متنفر می شوند. 236 00:12:01,400 --> 00:12:04,250 چون فکر می کنند شما به طرز استادانه ای بر روی پل وقفه ایجاد می کنید 237 00:12:04,250 --> 00:12:05,787 تا درآمد خودتان را بیشتر کنید، 238 00:12:05,787 --> 00:12:09,760 و "من چرا باید پول بدهم تا به بی کفایتی شما کمک کرده باشم؟" 239 00:12:09,760 --> 00:12:12,092 از طرف دیگر، اگر کمی چارچوب را تغییر دهید، 240 00:12:12,092 --> 00:12:14,500 و مدیریت را در راستای کمک به سازمان های خیریه هماهنگ کنید، 241 00:12:14,500 --> 00:12:19,571 تا درآمد اضافی را به جای شرکت پل سازی به مؤسسات خیریه اهدا کنید، 242 00:12:19,571 --> 00:12:22,787 تمایل مردم برای پرداخت این هزینه کاملاً تغییر خواهد کرد. 243 00:12:22,787 --> 00:12:26,115 شما یک راه حل اقتصادی مؤثر نسبی دارید، 244 00:12:26,115 --> 00:12:28,834 اما اگر این راه حل در راستای مقبولیت مردم باشد 245 00:12:28,834 --> 00:12:31,023 و کمی چاشنی محبت و عاطفه داشته باشد، 246 00:12:31,023 --> 00:12:33,744 دیگر به آن خباثت به نظر نمی رسد. 247 00:12:33,744 --> 00:12:36,977 بنابراین جایی که اقتصاد دانان فکر می کنند پول مسئله ی اصلی است، 248 00:12:36,977 --> 00:12:39,345 دچار اشتباهات بنیادی می شوند. 249 00:12:39,345 --> 00:12:44,475 در حقیقت ناراحتی تجربه شده در اثر پرداخت ۵ پوند 250 00:12:44,475 --> 00:12:46,575 تنها به دلیل مقدار آن نیست، 251 00:12:46,575 --> 00:12:48,737 بلکه به خاطر راهی است که پول در آن خرج شده است. 252 00:12:48,737 --> 00:12:51,756 و به نظر من فهم این موضوع می تواند سیاست مالیات را دگرگون کند. 253 00:12:51,756 --> 00:12:54,152 این درک می تواند خدمات اجتماعی را دگرگون کند. 254 00:12:54,152 --> 00:12:56,779 این درک می تواند چیز ها را به صورت قابل توجهی تغییر دهد. 255 00:12:56,779 --> 00:12:59,175 مردی را به شما معرفی می کنم که همه ی ما نیاز داریم تا از او یاد بگیریم. 256 00:12:59,175 --> 00:13:01,079 او یک اقتصاد دان مکتب اطریشی است 257 00:13:01,079 --> 00:13:06,290 که در نیمه ی اول قرن بیستم در وینا شروع به فعالیت کرد. 258 00:13:06,290 --> 00:13:08,135 نکته ی جالب در مورد این مکتب اطریشی 259 00:13:08,135 --> 00:13:11,204 این است که در جوار فروید رشد پیدا کرد. 260 00:13:11,204 --> 00:13:13,880 بنابراین پیروان آن غالباً به روانشناسی علاقه مند بودند. 261 00:13:13,880 --> 00:13:19,000 آن ها معتفد بودند اصلی وجود دارد به نام رفتارشناختی، 262 00:13:19,000 --> 00:13:21,083 که اصلی مقدم است بر مطالعه ی اقتصاد. 263 00:13:21,083 --> 00:13:25,860 رفتارشناختی مطالعه ی انتخاب، کنش و تصمیم گیری انسان است. 264 00:13:25,860 --> 00:13:27,412 به نظرم حق با آن هاست. 265 00:13:27,412 --> 00:13:29,496 به نظرم خطری که ما در جهان کنونی با آن مواجه هستیم 266 00:13:29,496 --> 00:13:31,365 این است که مطالعه ی اقتصاد 267 00:13:31,365 --> 00:13:35,823 به عنوان اصلی مقدم بر مطالعه ی روانشناسی انسان شناخته می شود. 268 00:13:35,823 --> 00:13:38,588 اما همان طور که چارلی مانگر می گوید، "اگر اقتصاد جنبه ی رفتاری نداشته باشد، 269 00:13:38,588 --> 00:13:40,833 نمی دانم چه کوفتی است." 270 00:13:40,833 --> 00:13:47,371 وون میزیز؛ به طرز جالبی؛ معتقد است اقتصاد تنها بخشی از روانشناسی است. 271 00:13:47,371 --> 00:13:49,195 به نظر من او به اقتصاد به دید 272 00:13:49,195 --> 00:13:52,602 "مطالعهی رفتارشناختی انسان تحت شرایط کمبود" نگاه می کند. 273 00:13:52,602 --> 00:13:55,665 ولی وون میزیز، به نظر من، به علاوه ی خیلی چیز های دیگر، 274 00:13:55,665 --> 00:14:01,633 از یک مقایسه ی خیلی خوب برای توضیح و بیان ارزش بازاریابی، ارزش دریافتی، 275 00:14:01,633 --> 00:14:04,813 از یک مقایسه ی خیلی خوب برای توضیح و بیان ارزش بازاریابی، ارزش دریافتی، 276 00:14:04,813 --> 00:14:08,902 و این حقیقت که ما باید با این موضوع مثل هر نوع ارزش دیگری رفتار کنیم، 277 00:14:08,902 --> 00:14:10,525 استفاده کرده است. 278 00:14:10,525 --> 00:14:13,059 ما می خواهیم، همه ی ما -- حتی آن هایی که در کار بازاریابی هستیم -- 279 00:14:13,059 --> 00:14:14,575 که به ارزش ها از دو دیدگاه نگاه کنیم. 280 00:14:14,575 --> 00:14:15,727 یک ارزش واقعی وجود دارد، 281 00:14:15,727 --> 00:14:17,587 که مربوط به زمانی می شود که شما وسیله ای را در یک کارخانه می سازید یا خدمتی ارائه می دهید، 282 00:14:17,587 --> 00:14:19,750 و دیگری نوعی ارزش دروغین، 283 00:14:19,750 --> 00:14:22,271 که شما با تغییر نحوه ی دیدگاه مردم به آن وسایل به وجود می آورید. 284 00:14:22,271 --> 00:14:25,217 وون میزیز به طور کامل این تفاوت را رد کرده است. 285 00:14:25,217 --> 00:14:26,933 و او این مثال را استفاده کرد. 286 00:14:26,933 --> 00:14:32,148 او به اقتصاد دانان عجیب و غریبی که به آن ها طبیعت گراهای فرانسوی گفته می شد اشاره می کرد، 287 00:14:32,148 --> 00:14:36,475 که اعتقاد داشتند تنها ارزش واقعی آنی است که از زمین حاصل می شود. 288 00:14:36,475 --> 00:14:39,071 بنابراین اگر شما یک چوپان یا دامدار یا کشاورز باشید، 289 00:14:39,071 --> 00:14:40,836 شما ارزشی واقعی ایجاد کرده اید. 290 00:14:40,836 --> 00:14:43,304 اگر به هر دلیلی، شما مقداری پشم از چوپان بخرید 291 00:14:43,319 --> 00:14:46,458 و هزینه ای را بابت تبدیل آن به یک کلاه به آن اضافه کنید، 292 00:14:46,458 --> 00:14:48,792 شما ارزشی ایجاد نکرده اید، 293 00:14:48,792 --> 00:14:50,759 بلکه از چوپان کلاهبرداری کرده اید. 294 00:14:50,759 --> 00:14:54,625 اما وون میزیز می گوید که اقتصاد دانان مدرن در مورد تبلیغات و بازاریابی 295 00:14:54,625 --> 00:14:56,777 اشتباه مشابهی را انجام می دهند. 296 00:14:56,777 --> 00:14:59,167 او می گوید، اگر شما یک رستوران را در دست داشته باشید، 297 00:14:59,167 --> 00:15:01,375 از لحاظ بهداشتی هیچ تفاوتی بین ارزشی که با پختن غذا به وجود می آورید 298 00:15:01,375 --> 00:15:03,833 و ارزشی که با جارو کردن زمین به وجود می آورید وجود ندارد. 299 00:15:03,833 --> 00:15:06,000 و ارزشی که با جارو کردن زمین به وجود می آورید وجود ندارد. 300 00:15:06,000 --> 00:15:09,212 یکی از آن ها، می توان گفت محصول اولیه را نتیجه می دهد -- 301 00:15:09,212 --> 00:15:10,681 چیزی که ما فکر می کنیم به خاطر آن پول می دهیم -- 302 00:15:10,681 --> 00:15:12,335 و دیگری زمینه ای را فراهم می کند 303 00:15:12,335 --> 00:15:15,652 که ما می توانیم در کنار آن از محصول استفاده کنیم و لذت ببریم. 304 00:15:15,652 --> 00:15:18,667 و این تفکر که یکی از آن ها باید بر دیگری تقدم داشته باشد 305 00:15:18,667 --> 00:15:20,833 اساساً اشتباه است. 306 00:15:20,833 --> 00:15:22,093 این آزمایش ذهنی را برای خودتان انجام دهید. 307 00:15:22,093 --> 00:15:24,700 رستورانی را تصور کنید که غذا های فوق العاده ای سرو می کند، 308 00:15:24,700 --> 00:15:27,358 اما خود رستوران بوی فاضلاب می دهد و مدفوع انسان روی زمین پخش شده است. 309 00:15:27,358 --> 00:15:31,434 اما خود رستوران بوی فاضلاب می دهد و مدفوع انسان روی زمین پخش شده است. 310 00:15:31,434 --> 00:15:33,734 بهترین کاری که شما می توانید در آن جا انجام دهید تا ارزش جدیدی ایجاد کنید 311 00:15:33,734 --> 00:15:36,925 این نیست که کیفیت غذا را بهتر از آن کنید، 312 00:15:36,925 --> 00:15:40,919 بلکه این است که از شر بو خلاص شوید و زمین را تمیز کنید. 313 00:15:40,919 --> 00:15:44,098 ما حتماً باید این نکته را درک کنیم. 314 00:15:44,098 --> 00:15:46,321 اگر کمی عجیب و پیچیده به نظر می رسد، 315 00:15:46,321 --> 00:15:50,787 در انگلستان، اداره ی پست به یک موفقیت ۹۸ درصدی در رساندن نامه های پست درجه یک در عرض یک روز رسید. 316 00:15:50,787 --> 00:15:53,125 در انگلستان، اداره ی پست به یک موفقیت ۹۸ درصدی در رساندن نامه های پست درجه یک در عرض یک روز رسید. 317 00:15:53,125 --> 00:15:55,492 آن ها به این نتیجه رسیدند که این نسبت به اندازه ی کافی خوب نیست 318 00:15:55,492 --> 00:15:57,454 و خواستند که آن را تا ۹۹ درصد بالا ببرند. 319 00:15:57,454 --> 00:16:01,768 تلاشی که برای این کار انجام شد تقریباً سازمان را ورشکست کرد. 320 00:16:01,768 --> 00:16:04,833 اگر شما همان زمان از مردم می پرسیدید، 321 00:16:04,833 --> 00:16:08,125 "چه درصدی از نامه های پست درجه یک تا روز بعدی به مقصد می رسند؟" 322 00:16:08,125 --> 00:16:12,630 میانگین جواب ها، یا متوسط آن ها چیزی در میان ۵۰ تا ۶۰ درصد بود. 323 00:16:12,630 --> 00:16:15,233 اما اگر درک بقیه از شما خیلی بدتر از حقیقت شما باشد، 324 00:16:15,233 --> 00:16:18,733 چه دلیلی وجود دارد که شما بخواهید حقیقت را عوض کنید؟ 325 00:16:18,733 --> 00:16:22,935 این مثل این است که سعی کنید کیفیت غذا را در رستورانی عوض کنید که بو می دهد. 326 00:16:22,935 --> 00:16:25,000 کاری که باید انجام دهید 327 00:16:25,000 --> 00:16:26,660 این است که اول از همه به مردم بگویید که 328 00:16:26,660 --> 00:16:30,835 ۹۸ درصد نامه ها در عرض یک روز به مقصد می رسند، نامه های پست درجه یک. 329 00:16:30,835 --> 00:16:32,542 این خیلی خوب است. 330 00:16:32,542 --> 00:16:35,167 چیزی که می خواهم بگویم این است که، در انگلستان چارچوب فکری وجود دارد، 331 00:16:35,167 --> 00:16:36,765 که بهتر است به مردم گفته شود 332 00:16:36,765 --> 00:16:38,790 درصد نامه های پست درجه یکی که در انگلستان در عرض یک روز به مقصد می رسند، 333 00:16:38,790 --> 00:16:40,848 بیشتر از آلمان است. 334 00:16:40,848 --> 00:16:43,375 چون اگر در انگلستان بخواهید مردم را در مورد چیزی خوشحال کنید، 335 00:16:43,375 --> 00:16:45,771 تنها کافیست به مردم بگویید انگلستان آن کار را بهتر از آلمان انجام می دهد. 336 00:16:45,771 --> 00:16:47,346 (خنده ی حاضرین) 337 00:16:47,346 --> 00:16:49,621 (تشویق حاضرین) 338 00:16:49,621 --> 00:16:54,250 چارچوب فکری و ارزش دریافتی خودتان را انتخاب کنید 339 00:16:54,250 --> 00:16:57,123 و در نتیجه ارزش واقعی کاملاً دگرگون می شود. 340 00:16:57,123 --> 00:16:59,229 لازم به ذکر است که آلمان و فرانسه دارند کار فوق العاده ای برای تشکیل یک اروپای متحد انجام می دهند. 341 00:16:59,229 --> 00:17:01,196 لازم به ذکر است که آلمان و فرانسه دارند کار فوق العاده ای برای تشکیل یک اروپای متحد انجام می دهند. 342 00:17:01,196 --> 00:17:03,327 لازم به ذکر است که آلمان و فرانسه دارند کار فوق العاده ای برای تشکیل یک اروپای متحد انجام می دهند. 343 00:17:03,327 --> 00:17:05,765 تنها چیزی که آن ها انتظارش را ندارند این است که آن ها اروپا را در حالی متحد می کنند 344 00:17:05,765 --> 00:17:08,445 که هنوز کمی نفرت از فرانسوی ها و آلمانی ها وجود دارد. 345 00:17:08,460 --> 00:17:11,150 اما من انگلیسی هستم، و بنابراین از این قضیه راضی هستم. 346 00:17:11,150 --> 00:17:16,833 نکته ی دیگری که ممکن است اشاره کنید این است که به هر حال درک ما ایده آل نیست. 347 00:17:16,833 --> 00:17:19,166 ما نمی توانیم تفاوت میان کیفیت غذا 348 00:17:19,166 --> 00:17:21,652 و محیطی که غذا را در آن صرف می کنیم را درک کنیم. 349 00:17:21,652 --> 00:17:23,481 همه ی شما وقتی ماشین خود را بشویید یا برای تعمیر ببرید مشاهده می کنید، 350 00:17:23,481 --> 00:17:25,908 همه ی شما وقتی ماشین خود را بشویید یا برای تعمیر ببرید مشاهده می کنید، 351 00:17:25,908 --> 00:17:29,333 وقتی رانندگی می کنید، احساس می کنید خودروی شما بهتر کار می کند. 352 00:17:29,333 --> 00:17:31,511 و دلیل آن این است که، 353 00:17:31,511 --> 00:17:34,292 علیرغم این که تعمیر کار روغن ماشین را عوض کرده است 354 00:17:34,292 --> 00:17:37,542 در حالی که من بابت این کار به او پول نداده ام و از این قضیه آگاه نیستم، 355 00:17:37,542 --> 00:17:39,958 درک ما به هر حال کامل نیست. 356 00:17:39,958 --> 00:17:44,083 مسکن های مارک دار و معروف نسبت به مسکن ها معمولی در تسکین بخشی درد مؤثر تر هستند. 357 00:17:44,083 --> 00:17:46,250 مسکن های مارک دار و معروف نسبت به مسکن ها معمولی در تسکین بخشی درد مؤثر تر هستند. 358 00:17:46,250 --> 00:17:48,558 منظور من میزان تنها درد گزارش شده از طرف فرد نیست، 359 00:17:48,558 --> 00:17:50,556 میزان واقعی درد اندازه گیری شده کاهش پیدا می کند. 360 00:17:50,556 --> 00:17:55,067 بنابراین درک ما در همه ی زمینه ها ناقص است. 361 00:17:55,082 --> 00:17:58,621 بنابراین اگر شما کاری انجام دهید که از دید بقیه از یک لحاظ بد باشید، 362 00:17:58,621 --> 00:18:00,398 شما می توانید به سایر جنبه های آن نیز آسیب بزنید. 363 00:18:00,398 --> 00:18:02,005 خیلی متشکرم. 364 00:18:02,005 --> 00:18:03,859 (تشویق حاضرین)