< Return to Video

چگونه گزارش‌دهندگان خلاف تاریخ را شکل داده‌اند

  • 0:02 - 0:04
    چند نفر از ما تا کنون چیزی را دیده‌ایم،
  • 0:04 - 0:07
    که فکر کردیم باید گزارش
    دهیم، اما اینکار را نکردیم؟
  • 0:09 - 0:11
    نه این که بخواهم دستتان را بالا ببرید،
  • 0:11 - 0:14
    مطمئنم که ممکن است قبلا
    برای هر کسی در این سالن رخ داده باشد.
  • 0:14 - 0:17
    در واقع، وقتی این سوال از
    گروهی از کارمندان پرسیده شد،
  • 0:17 - 0:21
    پاسخ ۴۶ درصد از آنها این بود
    که چیزهایی دیده‌اند
  • 0:21 - 0:23
    و تصمیم گرفته‌اند که گزارش ندهند.
  • 0:23 - 0:26
    پس اگر دستتان را بالا بردید
    یا به آرامی اینکار را کردید،
  • 0:26 - 0:28
    احساس بدی نداشته باشید، شما تنها نیستید.
  • 0:28 - 0:31
    این پیام که اگر چیزی دیدید
    باید چیزی بگویید
  • 0:31 - 0:33
    بطور جدی ما را احاطه کرده است.
  • 0:33 - 0:37
    حتی در زمان رانندگی در بزرگراه،
    بیلبوردهایی با این مضمون می‌بینید،
  • 0:37 - 0:40
    ما را تشویق می‌کند که بدون معرفی
    خودمان وقوع جرم را گزارش دهیم
  • 0:40 - 0:43
    اما من همچنان مثل خیلی‌های دیگر
    واقعا نمی‌توانم
  • 0:43 - 0:45
    به اسم حقیقت اینکار را انجام دهم.
  • 0:45 - 0:48
    من استاد حسابداری هستم
    تحقیقی درمورد تقلب انجام می‌دهم.
  • 0:48 - 0:52
    و در کلاس من دانشجویانم را ترغیب می‌کنم
  • 0:52 - 0:53
    اگرموردی دیدند گزارش دهند
  • 0:53 - 0:57
    یا به عبارت دیگر آنها را تشویق می‌کنم
    که گزارش‌دهنده خلاف باشند.
  • 0:57 - 1:00
    اما اگر کاملا بخواهم با خودم صادق باشم،
  • 1:00 - 1:04
    با این پیامی که به دانشجویانم
    می‌دهم واقعا مخالفم
  • 1:04 - 1:05
    دلیلش این است که
  • 1:06 - 1:09
    گزارش‌دهندگان مورد حمله قرار می‌گیرند.
  • 1:10 - 1:13
    تیترهای مختلف این را به ما ثابت می‌کند.
  • 1:14 - 1:16
    اغلب مردم ترجیح می‌دهند
    که گزارش‌دهنده نباشند
  • 1:16 - 1:19
    به دلیل ترس از انتقام.
  • 1:19 - 1:22
    از نزول رتبه گرفته تا تهدید به مرگ،
  • 1:22 - 1:24
    تا از کار بیکار شدن --
  • 1:24 - 1:26
    از دست دادن دائمی شغل.
  • 1:26 - 1:30
    انتخاب بودن یک گزارش‌دهنده
    یک انتخاب سخت است.
  • 1:30 - 1:32
    صداقتشان زیر سوال می‌رود.
  • 1:32 - 1:35
    انگیزه آنها، اعتماد آنها.
  • 1:35 - 1:39
    بنابراین من به عنوان یک استاد که
    دانشجویانم برایم مهم هستند، چطور می‌توانم
  • 1:39 - 1:41
    آنها را ترغیب کنم که گزارش‌دهنده باشند
  • 1:41 - 1:44
    وقتی می‌دانم دنیا
    چه حسی به اینجور افراد دارد؟
  • 1:45 - 1:48
    پس یک روز برای سخنرانی
    سالانه «گزارش‌دهنده» آماده شدم
  • 1:48 - 1:49
    به همراه دانشجویانم.
  • 1:49 - 1:51
    و روی مقاله‌های برای
    مجله فوربس کار می‌کردم
  • 1:51 - 1:54
    باعنوان «فارگو ولزو افشاگر هزاره
  • 1:54 - 1:55
    چه باید به آنها می‌گفتیم؟»
  • 1:55 - 1:58
    و وقتی من روی این موضوعات
    مطالعه و کار می‌کردم
  • 1:58 - 2:00
    بسیار عصبانی شدم.
  • 2:00 - 2:04
    وچیزی که مرا عصبانی می‌کرد این بود که وقتی
    به حقیقتی دست پیدا می‌کردم و می‌فهمیدم
  • 2:04 - 2:06
    که کارمندانی که سعی می‌کردند
    جرمی را گزارش دهند
  • 2:06 - 2:08
    واقعا اخراج می‌شدند.
  • 2:08 - 2:09
    این واقعا من را به فکر برد
  • 2:10 - 2:12
    که چه پیامی با دانشجویانم
    به اشتراک بگذارم.
  • 2:12 - 2:17
    و داشتم فکر می‌کردم که: چه می‌شد
    اگر دانشجویانم کارمند فارگو ولز بودند؟
  • 2:17 - 2:21
    از یک طرف اگر گزارش‌دهنده خلاف باشند،
    اخراج خواهند شد.
  • 2:21 - 2:23
    اما از طرف دیگر،
  • 2:23 - 2:25
    اگر خلاف‌هایی که می‌دانند را گزارش نکنند،
  • 2:25 - 2:28
    به نحوی که قوانین کنونی نوشته شده است،
  • 2:28 - 2:30
    کارکنان مسئول شناخته می‌شوند
  • 2:30 - 2:33
    اگر چیزی را بدانند و گزارش نکنند.
  • 2:33 - 2:36
    پس تحت پیگرد قانونی
    قرار گرفتن قطعی خواهد بود.
  • 2:36 - 2:39
    یک نفر با این احتمالات
    باید چه کاری انجام دهد؟
  • 2:39 - 2:43
    من و همه مردم می‌دانیم که مشارکت ارزشمندی
  • 2:43 - 2:44
    گزارش‌دهندگان دارند.
  • 2:44 - 2:48
    در واقع، اغلب خلافکاران
    را آنها کشف می‌کنند.
  • 2:48 - 2:51
    چهل و دو درصد از خلافکاران
    از طریق گزارش‌دهندگان کشف می‌شوند
  • 2:51 - 2:53
    در مقایسه با دیگر روش‌ها،
  • 2:53 - 2:55
    مثل بازبینی سنجش و حسابرسی خارجی.
  • 2:55 - 2:58
    و زمانی که در مورد برخی پرونده‌های سنتی
  • 2:58 - 2:59
    یا تاریخی خلاف فکر می‌کنید
  • 2:59 - 3:02
    همیشه یک گزارش‌دهنده در پرونده وجود دارد.
  • 3:02 - 3:05
    پرونده واترگیت را یادآوری کنید
    یک گزارش‌دهنده افشایش کرد.
  • 3:05 - 3:08
    پرونده انرون هم توسط
    یک گزارش‌دهنده افشا شد.
  • 3:08 - 3:12
    چه کسی می‌تواند فراموش کند که برنارد مدوف
    را یک گزارش‌دهنده افشا کرد
  • 3:12 - 3:17
    و شجاعت زیادی می‌طلبد تا
    اینکار به نام حقیقت انجام شود.
  • 3:17 - 3:20
    اما وقتی در مورد کلمه
    گزارش‌دهنده فکر می‌کنیم
  • 3:20 - 3:23
    اغلب به یاد چند کلمه توصیفی می‌افتیم، مثل:
  • 3:23 - 3:24
    موش،
  • 3:25 - 3:27
    مار،
  • 3:27 - 3:29
    خائن،
  • 3:29 - 3:31
    دهن‌لق، راسو.
  • 3:31 - 3:35
    و اینها کلمات خوبی هستند که
    من می‌توانم روی صحنه عنوان کنم.
  • 3:35 - 3:36
    وقتی کلاس درس ندارم،
  • 3:36 - 3:39
    جاهای مختلف کشور می‌روم و با
    خلافکاران یقه سفید (جرائم مالی)
  • 3:39 - 3:41
    گزارش‌دهندگان و قربانیان
    خلاف مصاحبه می‌کنم
  • 3:41 - 3:44
    به این دلیل که واقعا سعی
    می‌کنم انگیزه آنها را بفهمم
  • 3:44 - 3:47
    و آن را در کلاس‌هایم عنوان می‌کنم.
  • 3:48 - 3:52
    اما مصاحبه من با
    گزارش‌دهندگان تمام نشدنی است.
  • 3:52 - 3:53
    و ادامه دار خواهد بود،
  • 3:53 - 3:55
    چون آنها باعث می‌شوند تا
    دنبال انگیزه خودم باشم.
  • 3:55 - 3:59
    زمانی که فرصتی پیش می‌آید
    آیا باید صحبت کنم؟
  • 3:59 - 4:02
    و خب چند داستان هست
    که می‌خواهم با شما به اشتراک بگذارم.
  • 4:02 - 4:03
    این مری است.
  • 4:03 - 4:07
    مری ویلینگام یک گزارش‌دهنده
    در دانشگاه کارولینای شمالی است
  • 4:07 - 4:10
    در چپل هیل، یک مورد علمی برای خلاف است.
  • 4:10 - 4:14
    مری در دانشگاه کارشناس آموزش بود،
  • 4:14 - 4:17
    و با دانشجویان کار می‌کرد،
    بیشتر با دانشجویان ورزشکار.
  • 4:17 - 4:19
    و هنگام کار با آنها متوجه شد که،
  • 4:19 - 4:22
    اصطلاحات مقالات آنها
  • 4:22 - 4:25
    فراتر از حد مطالعه آنها شده است.
  • 4:25 - 4:27
    او شروع به پرسیدن چندین سوال کرد
  • 4:27 - 4:29
    و متوجه شد که یک پایگاه داده وجود دارد
  • 4:29 - 4:33
    که دانشجویان ورزشکار می‌توانستند مقالات
    را درآن بازیابی و تحویل دهند.
  • 4:33 - 4:35
    و بعد او متوجه شد که برخی از همکارانش
  • 4:35 - 4:41
    دانشجویان را ترغیب به شرکت در کلاسهای
    ساختگی می‌کردند تا همه چیزعادی جلوه کند.
  • 4:41 - 4:44
    و حال از وقتی این را فهمید
    خشمگین شده بود.
  • 4:44 - 4:47
    و سعی کرد که سراغ مافوق خود
    برود و اطلاع دهد.
  • 4:47 - 4:49
    اما آنها کاری انجام ندادند.
  • 4:49 - 4:53
    بنابراین او تصمیم گرفت که سراغ
    چند تا از مدیران داخلی دانشگاه برود.
  • 4:53 - 4:54
    و آنها هم کاری انجام ندادند.
  • 4:54 - 4:57
    خوب چه اتفاقی می‌افتد
    وقتی کسی توجه نمی‌کند؟
  • 4:57 - 4:58
    درصفحه اینترنتی می‌نویسید.
  • 4:58 - 5:00
    مری هم تصمیم گرفت صفحه
    اینترنتی بسازد.
  • 5:00 - 5:03
    صفحه او را در ۲۴ ساعت
    تعداد زیادی بازدید کردند،
  • 5:03 - 5:05
    یک خبرنگار با او تماس گرفت.
  • 5:05 - 5:07
    زمانی که او با این خبرنگار تماس گرفت،
  • 5:08 - 5:09
    هویتش آشکار شد.
  • 5:09 - 5:11
    خودش آن را آشکار کرده بود.
  • 5:11 - 5:14
    و وقتی هویتش معلوم شد تنزل رتبه پیدا کرد،
  • 5:15 - 5:18
    و در ورزش‌های دانشگاهی تهدید به مرگ شد.
  • 5:18 - 5:22
    مری کار اشتباهی نکرده بود او فقط
    شریک جرم نشده بود.
  • 5:22 - 5:24
    او واقعا فکر می‌کرد صدای دانشجویانی است
  • 5:24 - 5:27
    که صدایشان به گوش کسی نمی‌رسد.
  • 5:27 - 5:29
    اما وفاداریش زیر سوال رفت.
  • 5:29 - 5:32
    قابل اعتماد بودن و انگیزه‌هایش.
  • 5:33 - 5:37
    حالا، گزارش دادن یک خلاف نباید همیشه به
  • 5:37 - 5:39
    تنزل رتبه و تهدید به مرگ ختم شود.
  • 5:39 - 5:43
    عملا، در سال ۲۰۰۲ این تصویر
    روی جلد مجله «تایم» بود
  • 5:43 - 5:46
    زمانی که ما سه نفر از افراد
    شجاع گزارش‌دهنده را
  • 5:46 - 5:49
    برای تصمیمشان به نام حقیقت
    مورد تکریم قرار دادیم.
  • 5:49 - 5:51
    و اگر به پژوهش نگاهی بیاندازید
  • 5:51 - 5:54
    متوجه می شوید که ۲۲ درصد از
    گزارش دهندگان، گزارش انتقام می‌کنند.
  • 5:54 - 6:00
    بنابراین تعداد زیادی از مردم که گزارش
    می‌دهند هم مورد انتقام قرار نمی‌گیرند
  • 6:00 - 6:01
    و این امیدوارکننده است.
  • 6:02 - 6:04
    خوب ایشان کتی هست.
  • 6:04 - 6:08
    کتی سوانسون بازنشسته
    شهرداری شهر دیکسون است.
  • 6:08 - 6:12
    و یک روز که کتی مثل همیشه مشغول کارش بود،
  • 6:12 - 6:16
    با یک مورد جالب مواجه شد.
  • 6:16 - 6:18
    کتی در آخر ماه،
  • 6:18 - 6:20
    گزارش‌های مربوط به
    دارایی‌ها را تهیه می‌کرد،
  • 6:21 - 6:25
    و بطور معمول رئیس او، ریتا کروندول
    یک لیست شماره حساب به او داد و گفت
  • 6:25 - 6:28
    «کتی به بانک زنگ بزن و
    این شماره حساب‌ها را بگیر.»
  • 6:28 - 6:29
    و کتی هم اینکار را انجام داد.
  • 6:29 - 6:31
    اما در این روز خاص،
  • 6:31 - 6:33
    ریتا بیرون از شهر بود و
    کتی هم سرش شلوغ بود.
  • 6:33 - 6:38
    او تلفن را برداشت و به بانک زنگ زد و
    گفت «تمام شماره حساب ها را برایم فکس کن.»
  • 6:38 - 6:42
    و وقتی فکس را دریافت کرد،
    دید که یک شماره حساب وجود دارد که
  • 6:42 - 6:44
    چند برداشت و واریز به حساب، در آن است
  • 6:44 - 6:45
    که او در موردش چیزی نمی‌داند.
  • 6:45 - 6:49
    این شماره حسابی بود که
    فقط توسط ریتا کنترل می‌شد.
  • 6:49 - 6:53
    به همین دلیل او نگاهی به اطلاعاتش انداخت
    و به سرپرست مستقیم خود گزارش داد،
  • 6:53 - 6:55
    که بعد از آن شهردار بروک شد،
  • 6:55 - 6:59
    و این باعث تحقیقات گسترده شش ماه
    دراین زمینه شد.
  • 6:59 - 7:04
    معلوم شد که رئیس کتی، ریتا کراندول،
    پول اختلاس می‌کرده است.
  • 7:04 - 7:09
    ریتا ۵۳ میلیون دلار
    طی ۲۰ سال اختلاس کرده بود،
  • 7:09 - 7:12
    و کتی به خاطر این موضوع به دردسر افتاد.
  • 7:13 - 7:16
    کتی یک قهرمان است.
  • 7:16 - 7:18
    و در واقع من این فرصت را پیدا کردم
  • 7:18 - 7:21
    تا برای مستندم بنام «همه اسب‌های ملکه»
    با کتی مصاحبه کنم.
  • 7:21 - 7:23
    کتی به دنبال شهرت نبود.
  • 7:24 - 7:27
    در واقع او اصلا نمی‌خواست با من صحبت کند
  • 7:27 - 7:30
    اما طی یک حرکت استراتژیک
    راضی به مصاحبه شد.
  • 7:30 - 7:31
    (خنده حضار)
  • 7:31 - 7:33
    اما او دنبال عدالت بود، نه شهرت.
  • 7:34 - 7:35
    و اگر بخاطر کتی نبود،
  • 7:35 - 7:38
    از طریق چه کسی این خلاف آشکار می‌شد؟
  • 7:39 - 7:42
    مقاله مجله «فوربس» یادتان هست که در
    موردش صحبت کردم،
  • 7:42 - 7:44
    قبل از سخنرانی‌ام روی آن کار می‌کردم؟
  • 7:44 - 7:47
    خوب من آن را منتشر کردم
    بعضی مواقع اتفاقات خارق‌العاده‌ای می‌افتد.
  • 7:47 - 7:52
    ایمیل‌های زیادی از گزارش‌دهندگان
    از سراسر دنیا دریافت کردم.
  • 7:52 - 7:56
    و جواب ایمیل‌ها رو به محض دریافت می‌دادم
  • 7:56 - 7:58
    یک پیام مشترک در همه آن ایمیل‌ها بود
  • 7:58 - 7:59
    و آن پیام این بود:
  • 8:00 - 8:04
    همه آنها می‌گفتند: «من گزارش را دادم
    و مردم از من متنفر شدند.
  • 8:04 - 8:06
    اخراج شدم، اما فکرش را می‌کنید؟
  • 8:06 - 8:09
    اگر بتوانم دوباره
    اینکار را انجام می‌دهم.»
  • 8:10 - 8:13
    خوب من همینطور که داشتم به خواندن
    این پیام‌ها ادامه می‌دادم
  • 8:13 - 8:16
    فکر می‌کردم که چه چیزی را با
    دانشجویانم به اشتراک بگذارم؟
  • 8:16 - 8:19
    بنابراین همه اینها را کنار هم گذاشتم
    و این چیزی است که من آموختم
  • 8:19 - 8:22
    برای ما مهم است که امید را ترویج دهیم.
  • 8:22 - 8:24
    گزارش‌دهندگان امیدوار هستند.
  • 8:24 - 8:26
    علی رغم باور عموم،
  • 8:26 - 8:30
    همه آنها کارمندان ناراضی شرکت نیستند که
    می‌خواهند با شرکت بحث و جدل داشته باشند.
  • 8:30 - 8:34
    سرشار از امید بودن آنها باعث می‌شود
    که اینکار را انجام دهند.
  • 8:34 - 8:37
    همچنین ما باید تعهد را ترویج دهیم.
  • 8:37 - 8:39
    گزارش‌دهندگان اشخاص متعهدی هستند.
  • 8:39 - 8:41
    و این اشتیاق آنها به سازمانشان
    را نشان می‌دهد
  • 8:41 - 8:43
    و باعث می‌شود که اینکار را انجام دهند.
  • 8:44 - 8:45
    گزارش‌دهندگان اشخاص فروتنی هستند.
  • 8:45 - 8:49
    و آنها به دنبال شهرت نیستند،
    فقط به دنبال عدالت هستند.
  • 8:49 - 8:52
    و لازم است که ما هم با
    شجاعت این را ترویج دهیم.
  • 8:52 - 8:54
    گزارش‌دهندگان شجاع هستند.
  • 8:54 - 8:57
    اغلب، آنها
  • 8:57 - 9:00
    تاثیر گزارش دادن
    بر خانواده هایشان را دست کم گرفتند،
  • 9:00 - 9:05
    اما چیزی که بر آن پافشاری می‎‌کنند این است
    که سخت است حقیقت را نادیده بگیریم.
  • 9:06 - 9:09
    من می‌خواهم شما را با یک اسم دیگر ترک کنم:
  • 9:09 - 9:10
    پیتر باکستون.
  • 9:11 - 9:17
    پیتر باکستون یک کارمند ۲۷ ساله
    خدمات بهداشت عمومی امریکا بود.
  • 9:17 - 9:21
    و او استخدام شد تا با مردمی مصاحبه کند
  • 9:21 - 9:24
    که بیماری‌های مقاربتی داشتند.
  • 9:24 - 9:26
    و از طریق شاخه کاری‌اش،
  • 9:26 - 9:30
    متوجه یک تحقیق بالینی شد
    که درون سازمان در جریان بود.
  • 9:30 - 9:34
    و این تحقیقی بود که پیشرفت
    سیفلیس درمان نشده را بررسی می‌کرد.
  • 9:34 - 9:37
    و بنابراین ۶۰۰ مرد
    افریقایی امریکایی وجود داشت
  • 9:37 - 9:38
    که در این تحقیق بودند.
  • 9:38 - 9:39
    با این اغوا وارد تحقیق شده بودند
  • 9:40 - 9:43
    که معاینه پزشکی رایگان
    و بیمه کفن و دفن دریافت می‌کنند.
  • 9:43 - 9:47
    و خب، چیزی که در طول تحقیق اتفاق افتاد،
  • 9:47 - 9:52
    کشف پنی‌سیلین برای کمک
    به مداوای سیفلیس بود.
  • 9:52 - 9:54
    و چیزی که پیتر متوجه شد،
  • 9:54 - 9:58
    شرکت کنندگان در این تحقیق پنی‌سیلین را
  • 9:58 - 10:00
    برای درمان سیفلیس نگرفتند.
  • 10:00 - 10:01
    و شرکت کنندگان نمی‌دانستند.
  • 10:01 - 10:07
    بنابراین مانند مری، پیتر سعی کرد این
    موضوع را به سرپرستان داخلی‌اش گزارش دهد،
  • 10:07 - 10:08
    اما کسی گوش نکرد.
  • 10:08 - 10:11
    و بنابراین پیتر فکر کرد
    این کاملا ناعادلانه است
  • 10:11 - 10:12
    و سعی کرد دوباره گزارش دهد،
  • 10:12 - 10:16
    و در نهایت، دقیقا مثل مری،
    با یک خبرنگار صحبت کرد --
  • 10:16 - 10:20
    و در سال ۱۹۷۲، این صفحه اول روزنامه‌ی
    «نیویورک تایمز» بود:
  • 10:20 - 10:24
    «قربانیان سیفلیس در تحقیق امریکا
    ۴۰ سال بدون درمان باقی ماندند.»
  • 10:26 - 10:30
    این موضوع امروزه برای ما با عنوان
    آزمایش سیفلیس در تاسکیگی معروف است.
  • 10:30 - 10:32
    و پیتر گزارش‌دهنده بود.
  • 10:32 - 10:36
    چه اتفاقی برای ۶۰۰ مرد افتاد،
    شاید برایتان سوال باشد ۶۰۰ مرد اصلی؟
  • 10:36 - 10:39
    بیست و هشت مرد از سیفلیس فوت کردند.
  • 10:39 - 10:43
    صد نفر از عوارض سیفلیس فوت کردند،
  • 10:43 - 10:44
    چهل نفر از همسران آنها مبتلا شدند
  • 10:44 - 10:47
    و ۱۰ کودک با سیفلیس مادرزاری
    به دنیا آمدند.
  • 10:47 - 10:50
    چه کسی می‌تواند بگوید
    این اعداد به کجا رسیده بود
  • 10:50 - 10:54
    اگر اقدام شجاعانه و جسورانه‌ی پیتر نبود؟
  • 10:54 - 10:56
    در واقع همه‌ی ما به پیتر متصل هستیم.
  • 10:56 - 10:59
    اگر شما هرکسی را می‌شناسید
    که تحت آزماییش بالینی است،
  • 10:59 - 11:02
    دلیل اینکه امروز رضایت آگاهانه داریم
  • 11:02 - 11:04
    اقدام شجاعانه‌ی پیتر است.
  • 11:05 - 11:07
    پس بگذارید سوالی از شما بپرسم
  • 11:07 - 11:10
    سوال اصلی، گونه‌های مختلفی از سوال اصلی.
  • 11:10 - 11:13
    چند نفر از ما تا حالا
    از این لغات استفاده کرده
  • 11:13 - 11:16
    خبرچین، موش
  • 11:16 - 11:17
    دهن‌لق،
  • 11:17 - 11:19
    مار،
  • 11:19 - 11:21
    راسو،
  • 11:21 - 11:22
    افشاگر؟
  • 11:23 - 11:24
    هیچ کس؟
  • 11:28 - 11:31
    قبل از اینکه بخواهید
    دوباره از آنها استفاده کنید،
  • 11:31 - 11:33
    از شما می‌خواهم کمی فکر کنید.
  • 11:33 - 11:36
    آنها ممکن است مری،
    پیتر یا کتی‌های این دنیا باشند.
  • 11:37 - 11:40
    شما ممکن است کسی باشید
    که تاریخ را شکل می‌دهد،
  • 11:40 - 11:43
    یا آنها می‌توانند کسی باشند
    که آینده‌ی شما را شکل دهد.
  • 11:43 - 11:44
    متشکرم
  • 11:44 - 11:48
    (تشویق حضار)
Title:
چگونه گزارش‌دهندگان خلاف تاریخ را شکل داده‌اند
Speaker:
کیلی ریچموند پاپ
Description:

کیلی ریچموند پاپ محقق کارکشته و مستندساز، بارزترین مشخصات گزارش‌دهندگان افراد خلافکار در محل کار را به اشتراک می‌گذارد، ‏او توضیح می‌دهد که چگونه اطلاعاتی را که آنها ارائه می‌دهند، می‌تواند جامعه را تحت تاثیر قرار دهد - و به همین دلیل است ‏که آنها به اعتماد و حمایت ما نیاز دارند.‏

more » « less
Video Language:
English
Team:
closed TED
Project:
TEDTalks
Duration:
12:01
Masoud Motamedifar approved Persian subtitles for How whistle-blowers shape history
Mansoureh Hadavand accepted Persian subtitles for How whistle-blowers shape history
Mansoureh Hadavand edited Persian subtitles for How whistle-blowers shape history
Masoud Motamedifar edited Persian subtitles for How whistle-blowers shape history
Masoud Motamedifar edited Persian subtitles for How whistle-blowers shape history
Masoud Motamedifar edited Persian subtitles for How whistle-blowers shape history
Masoud Motamedifar edited Persian subtitles for How whistle-blowers shape history
Masoud Motamedifar edited Persian subtitles for How whistle-blowers shape history
Show all

Persian subtitles

Revisions