-
من مي-لي كو هستم و يك طراح و مخترع ام
-
بسياری از كارهايم در اپل هست والان روی
طراحی محصولاتی برای كودكان كار می كنم
-
تا در مدرسه ساعات خوش تری را داشته باشند.
-
بعلاوه دی-جی هستم و می رقصم.
-
كامپيوترها همه جا هستند!
-
در جيب مردم،
در ماشين هايشان، روی مچ دستشان.
-
شايد همين الان توی كوله پشتی تون باشند.
-
اما چه چيز از يك كامپيوتر
يك كامپيوتر می سازد؟
-
پس چه چيزی از يك كامپيوتر
يك كامپيوتر می سازد؟
-
و چطور كار می كند؟
-
سلام من نَت هستم!
من يكی از اولين طراحان ايكس باكسم.
-
از حدود هفت سالگی با كامپيوتر كار می كرده ام
و الان روی واقعيت مجازی كار می كنم.
-
بشر همواره در حال ساخت ابزارهایی
برای حل مشكلاتش بوده.
-
ابزارهايي مثل چرخ ارابه، چكش،
دستگاه چاپ يا تريلر-تراكتور
-
همه اين ابداعات در
كارهای فيزيكی به ما كمك كردند.
-
به مرور زمان مردم به این فکر افتادند که
-
اگر می شد ماشينی طراحی و ساخته شود كه
در كارهای فكری به ما كمك كند،
-
مثل حل معادلات يا رديابی ستارگان در آسمان.
-
بجای حركت دادن يا دستكاری چيزهای فيزيكی مثل خاك و سنگ،
-
اين ماشين ها می بايست طوری طراحی می شدند
كه اطلاعات را دستكاری كنند.
-
درحاليكه پيشگامان علم كامپيوتر
به دنبال طراحی يك ماشين متفكر بودند،
-
فهميدند كه باید چهار كار مختلف را انجام دهد.
-
لازم است ورودی را بگيرد،
-
اطلاعات را ذخيره كند،
-
پردازششان کند و سپس نتايج را ارائه دهد.
-
حالا شايد این به نظر ساده بيايد،
-
اما اين چهار چیز
در همه ی كامپيوتر ها مشترک هستند.
-
اين همان چیزی است
كه يک كامپيوتر را كامپيوتر می کند.
-
اولين كامپيوترها از چوب و فلز ساخته شده بودند
-
با اهرم ها و چرخ دنده های مكانيكی.
-
در قرن بيستم، اما،
از قطعات الكتريكی در كامپيوترها استفاده شد.
-
این کامپیوترهای نخستین
بسيار بزرگ و بسیار کم سرعت بودند.
-
كامپيوتری با ابعاد يک اتاق ساعت ها طول می كشيد
تا فقط یک مساله ساده رياضی را حل كند.
-
این ماشین ها متشکل از چیزهای براق، فلزاتی رنگارنگ،
و تعداد زیادی چراغ های چشمک زن هستند.
-
کامپیوترها به عنوان ماشین حساب هایی ابتدایی شروع شدند
-
که در زمان خود واقعا فوق العاده بود،
و در آن زمان آنها فقط اعداد را دستکاری می کردند.
-
ولی الآن از آنها برای صحبت کردن
با یکدیگر، بازی کردن، کنترل روبات ها،
-
و یا هر چه که تصور کنید می توانیم استفاده کنیم.
-
کامپیوترهای امروزی هیچ شباهتی
به آن ماشین های بزرگ قدیمی ندارند
-
اما همچنان همان چهار کار را انجام میدهند.
-
اول، درباره ی ورودی صحبت خواهیم کرد.
-
این بخش مورد علاقه ی من هست،
چون ورودی ها
-
چیزهایی هستند که محیط یا شما انجام میدهید
که باعث می شوند کامپیوتر کار انجام دهد.
-
شما میتوانید با کیبورد
به کامپیوتر بگویید که چه کاری بکند،
-
میتوانید با موش، میکروفون، یا دوربین
بگویید چه کاری بکند.
-
و اگر کامپیوتری روی مچ دستتان باشد،
ممکن است که به ضربان قلبتان گوش کند.
-
یا در ماشینتان، ممکن است
به کارهایی که ماشین انجام میدهد گوش کند.
-
و یک صفحه ی لمسی میتواند انگشت شما را حس کند،
و آن را به عنوان ورودی کاری که انجام میدهد بگیرد.
-
تمام این ورودی های متفاوت به یک کامپیوتر
اطلاعاتی میدهند، که بعداً در حافظه ضبط می شوند.
-
پردازشگر یک کامپیوتر
اطلاعات را از حافظه میگیرد.
-
آنها را دستکاری می کند یا تغییر می دهد،
با استفاده از الگوریتم ها،
-
که تنها یک سری دستورالعمل هستند.
-
سپس اطلاعات پردازش شده را دوباره به حافظه
برمی گرداند تا نگهداشته شوند.
-
اینکار ادامه پیدا میکند، تا وقتی که
اطلاعات پردازش شده برای ارائه آماده شوند.
-
چگونگی ارائه ی اطلاعات،
به کاربرد کامپیوتر بستگی دارد.
-
یک نمایشگر کامپیوتر می تواند متن، عکس، ویدیو،
یا بازی های تعاملی را نشان دهد. حتی واقعیت مجازی!
-
خروجی یک کامپیوتر ممکن است حتی شامل
سیگنال هایی برای کنترل یک ربات باد.
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-