-
-
-
من خود را وقف خدا کردم و فکر ميکنم
-
در بهشت
-
جايي در ميان بهترين انسانها و شهدا
براي من حفظ کرده است
-
من قلبم را با نور ايمان پرورش دادم
-
،و شکيباييام، هنگامي که گم شوم
دوباره مرا در راه راست قرار ميدهد
-
!وايسين
-
!سر جاتون بايستين
-
.دوباره بخونين
-
من خود را وقف خدا کردم و فکر ميکنم که او
-
در بهشت
-
جايي در ميان بهترين انسانها و شهدا
براي من حفظ کرده است
-
...من قلبم را با نور ايمان پرورش دادم
-
!وجده
-
.بيا اينجا
-
.دو آيهي اول رو تکرار کن
-
مگه نميخواي صدات رو بشنويم؟
!حرکت کن! حرکت کن
-
.دوباره بخونين
-
من خود را وقف خدا کردم و فکر ميکنم
-
در بهشت
-
جايي در ميان بهترين انسانها و شهدا
براي من حفظ کرده است
-
من قلبم را با نور ايمان پرورش دادم
-
،و شکيباييام، هنگامي که گم شوم
دوباره مرا در راه راست قرار ميدهد
-
مرا براي خواباندن نبوس
-
...مرا
-
به خانهي بهترين دوستت نبر
-
اين راه پر پيچ و خم را دور بزن
-
آره
-
مرا به خانهي بهترين دوستت ببر
-
من آن زمان تو را دوست داشتم
و حالا هم تو را دوست دارم
-
مرا زبانبسته نگذار
-
دستت را براي خداحافظي تکان نده
-
مرا زبانبسته نگذار
-
...مرا
-
مرا زبانبسته نگذار
-
براي خداحافظي دست تکان نده
-
مرا زبانبسته نگذار
-
...مرا
-
شما در حال گوشدادن به زيرزمين هستيد
-
.و آهنگي از گروه گروپلاو به نام زبانبسته
-
.منتظر آهنگهاي بيشتري باشيد
-
.کليدات يادت نره
.قفل بالايي رو قفل نکن
-
پدرت ممکنه دير از شيفت کاريش برگرده. باشه؟
-
.انشاالله
-
.راه درازي در پيش داريم
.شما هر روز دير ميکنين
-
.بايد بقيهي معلمين رو برسونم
.دفعهي بعدي که دير کنين، منتظرتون نميمونم
-
.- مادرم دير نکرده، تو تازه رسيدي
!- محلش نذار
-
.با تو حرف نزدم، بچه
.من با مادرت حرف ميزدم، اون هر روز دير ميکنه
-
هان؟
-
!نگاه کن
-
!بهزودي تو حرفهاي ميشي
-
کل هفته رو کجا بودي؟
-
.يه چيزي برات آوردم
-
.يه سنگ آتشفشاني از صحراي امپتي کوارتر
-
.خاصيت مغناطيسي داره
-
!بابا
-
.مامان کل هفته رو منتظرت بوده
-
.قفل بالايي بازه
-
!عجب سبيلي
.باهاش ميشه صابون اصلاح تبليغ کرد
-
.اين سبيل واقعيه
.يه باز ميتونه روش بشينه
-
!من که ميگم يه هواپيما هم ميتونه روش بشينه
-
!ممنون بابت صبحونه
-
!آآآآگه
-
!بالاخره ساندويچم رو پس گرفتم
-
جداً فکر کردي که ميتوني بهم برسي؟
-
.اگه دوچرخه داشتم، ميديدي که چطور ميتونم
-
.دخترا، وايسين
واسه چي دارين قهقه ميزنين؟
-
نکنه يادتون رفته که صداي زنها رو نبايد مردها بيرون بشنون؟
-
آخه چند دفعه بهتون بگم؟
.صداي يک زن برهنگيشه
-
.- سلام
.- معذرت ميخوايم، ديگه تکرار نميشه
-
!وجده
-
مقنعهات کو؟
-
سرلخت اومدي بيرون؟
-
.بس کنين، دخترا. نخندين
-
!هي! بيا بالا و با ما بازي کن
.بذار به اون سيبهاي کوچولو دست بزنم
-
!هي! هي
-
!هي، وجده
-
!- با من حرف نزن
.- يه لحظه
-
.يه چيزي برات آوردم
-
.هنوز با هم بيحساب نشديم
-
،وقتي دوچرخه بخرم و تو مسابقه برنده بشم
.اونوقته که بيحساب ميشيم
-
مگه نميدوني که دخترا نميتونن دوچرخهسواري کنن؟
-
.باختن به يه دختر بدتره
-
.برو، پسر
.يه جاي ديگه بازي کن
-
.800 ريال
-
.خيلي برات گرونه
-
.- سلام
.- سلام
-
.الان برات ناهار درست ميکنم
-
.ما 3 ساعت تو يه ماشين بدون کولر بوديم
-
.اون سفر به آخر دنيا داره منو ميکشه
-
.از اين قيافه خوشم نمياد
چي تو کلهاته؟
-
ميخوام يه دوچرخه بخرم تا بتونم
.با عبدالله مسابقه بدم
-
اصلاً تا حالا ديدي يه دختر دوچرخهسواري کنه؟
-
ترجيح ميدم تو بيمارستان ميوه بفروشم
.تا اينکه بخوام رفت و آمد روزانهام رو انجام بدم
-
:بعدش ميام خونه و بهم ميگي
.يه دوچرخه ميخوام
-
دستبندات کو؟
-
.فقط 10تا ساختم
.خيلي سخت کار کردم
-
.هرکدومشون دو ريال بيشتر آب ميخورن
-
.بهت که گفتم، سخت کار کردم
-
.بفرما
-
.نوبت توئه
-
.بريم، مردا دارن ما رو ميبينن
-
واسه چي؟
مگه اونا سوپرمناند؟
(اشاره به اينکه سوپرمن ميتونه انسانها رو لخت ببينه)
-
،اگه تو ميتوني ببينيشون
.اونا هم ميتونن ببيننت
-
.دختراي محترم برن داخل
-
.بقيه همينجا بمونن تا مردا بتونن ببيننشون
-
...هي
-
اينجا چيکار ميکني؟
-
.برو سر کلاست
مگه نميبيني مردا بالاي پشتبوماند؟
-
دخترا، شنيدين چي شده؟
.دزد خونهي خانم حوصه رو زد
-
!معشوقهاش بود، نه يه دزد
-
!پدرش فکر ميکرد دزده و به پليس زنگ زد
-
،هيس! اگه خودش گفت دزده
.پس حتماً دزد بوده
-
.تو دوست داري اينجوري بگي، سلما
-
،تنها مردي که حاضر باشه باهات حرف بزنه
.يه دزده
-
.وجده، وجده
-
ميشه اينو بدي به برادرم؟
-
.ترخيصم براي کارت خروجمه
-
.- 10ريال بهت ميدم
.- 20تا
-
...خدا، از دست تو
-
.پشت مدرسه تو يه وانت سفيد منتظره
-
.وجده
-
،فردا با موهاي پوشونده بيا
-
.وگرنه يه جا تو جهنم برات رزرو ميکنم
-
.انشالله ميپوشونم
-
.صورتت رو بپوشون
-
- تو برادر عبيري؟
.- البته که برادرشم
-
کارت رو آوردي؟
-
.ايناهاش
.عبير گفت که بهم 20 ريال ميدي
-
- جداً؟
.- آره
-
.باشه، بگير
-
!عجب
.حتي پولت هم بوي ادکلن ميده
-
هيچ ميدونستي که يه وسيله به اسم دستگاه پخش صوت
اختراع شده؟
-
- امروز ميخواي خريد کني؟
.- من از کجا بدونم
-
مردم بايد بگردن بعد خريد کنن، مگه نه؟
-
.اونجا هيچ دستگاه پخش صوتي پيدا نميکني
.ما فقط سيدي داريم
-
.ممنونم! فردا ميبينمت
-
به من باور داري، يا
بايد قسم بخورم؟
-
!کلمات از وصفکردن تو عاجزند
-
به من باور داري، يا
بايد قسم بخورم؟
-
!کلمات از وصفکردن تو عاجزند
-
بهشت عشق در طبيعت توست
-
دلت نميخواست خواننده ميشدي؟
-
!من و خوانندگي؟
!استغفرالله
-
.تا الان 87 ريال جمع کردم
-
.فقط 713 ريال لازم دارم
نميتوني بقيهاش رو بهم قرض بدي؟
-
اوه، نه! نکنه دوباره فکر اون دوچرخهاي؟
!بس کن
-
خانم حوصه گفت بايد براي مدرسه
.کل عبا رو بپوشم
-
عجب! کل عبا رو؟
!شايد وقتشه که راهي خونهي بختت کنيم
-
!بيمزه
-
.همراهم بيا
-
.اينو بپوش
-
.اوه، مامان، درازه
-
.اينجوري بگيرش
-
!اوه، نه، دزد، دزد
-
.يه دزد از حفاظ خونهي خانم حوصه پريد تا ببينتش
-
.مطمئن که نيستيم
.شايد واقعاً يه دزد بود
-
خجالت نميکشي اين حرفها رو ميزني؟
-
.دزد
-
!دزد! دزد
-
،من بايد واسه عروسي عموت يه هديهي خوب بخرم
-
تا همهي زنها قبل از اينکه به پدرت نگاه کنن
-
.چند بار فکر کنن
-
.معذرت ميخوام، ليلا
.جداً معذرت ميخوام
-
.رانندهمون، اقبال، خيلي گستاخه
-
.امروز سر عايشهي بيچاره داد زد
-
.خيلي دلم براش سوخت
.3 ساعت داشت گريه ميکرد
-
عبير، دختر مريم؟
-
اونو با يه مرد ديدن؟
-
ميشناسيش؟
-
!اوه، الان ديگه ميدونم کيه
-
.خداي من. اونم مثل پدرش آدم خانمبازيه
-
مثل پدرش هم خوشقيافهست؟
-
بايد اعتراف کرد که
.پدرش خوشقيافهست
-
همون پليس مذهبيه؟
-
.مريم حتماً خيلي ناراحته
-
.بايد سالها پيش اونو راهي خونهي بخت ميکردن
-
.همچين دخترايي جز دردسر چيزي ندارن
-
،بايد برم
.پدر تازه اومد
-
.از اين رسوايي عبير بيخبرم نذار
-
.ممم. مواظب خودت باش. خداحافظ
-
چي شده؟ همم؟
-
.نگران نباش، ما نميفرستيمت خونهي بخت
.برو به پدرت سلام کن
-
!هي، مراقب باش
-
.دارم ميبازم
-
.نبايد مبارزم رو عوض ميکردم
-
اين کارنامهي واقعيه يا مثل اوني که پارسال
درست کردي قلابيه؟
-
.واقعيه. من رياضيم خوبه
ثابت کنم؟
-
.قضيهي فيثاغورث يه معجزهي خداداديه
-
!مثلث هيچوقت عوض نميشه
-
.مثل اينکه ميدوني راجب چي داري حرف ميزني
-
.دارم پول جمع ميکنم تا يه دوچرخه بخرم
-
.باختم
-
مارگوگ کجاست؟
-
!چه خوشگل شدي
-
!يه فوق ستاره اينجاست
-
!بس کن
فوق ستاره، هان؟
-
پس واسه چي مادرت داره کل شهر رو ميگرده
تا برات يه زن پيدا کنه؟
-
.فکر نکنم در اين حد داره ميگرده
-
!بيا و باهام بازي کن
-
.نميتونم
-
!بذار من بازي کنم
-
!من دسترسي امنيتي رو بهدست آوردم
-
...نوارهاي حاوي آهنگهاي عاشقانه
-
...دستبندهايي براي باشگاههاي فوتبال
-
ميخواي باشگاه طرفداران فوتبال راه بندازي؟
-
مگه نميدوني که اين چيزا ممنوعاند؟
-
.عبير هميشه دختر خوبي بود
-
.اون هيچوقت دردسر درست نکرد
-
مگه نشنيدي که با يه مرد غريبه ديدنش؟
-
تو بين عبير و اون مرد قرار گذاشتي؟
-
!- نه، من نبودم
.- دروغ نگو
-
.مطمئنم که تو توي اين کار دست داشتي
-
.فقط نميدونم چجوري
-
الان بايد چيکارت کنيم؟
اخراجت کنيم؟
-
.يه لحظه، لطفاً
.هنوز کارم باهاش تموم نشده
-
.ميتوني برگردي سر کلاست
-
.بعداً اين بحث رو ادامه ميديم
-
.و وجده، ديگه اين کفشهاي پاره پوره رو نپوش
-
،مثل بقيهي دخترا
.کفشهاي معمولي سياه بپوش
-
اين چيه؟
-
.طرح مسابقهي قرآن در باشگاه مذهبي
-
!نميدونم چي بگم، مدير
-
همهي اين کارا بهخاطر يه دوچرخهست؟
-
.تا زماني که زندهام، نميذارم بخري
-
بايد تا زماني که اخراج بشي صبر کنم؟
-
...من معتاد سرعتم
-
!و اون راديوي کوفتي و اون آهنگهاي شيطاني رو قطع کن
-
.اون آهنگها چيزي جز نحصي رو واسه ما نياوردن
-
.تو بهتر از عبير نيستي
-
.اون تو خونه ميمونه و پدر و مادرش راهي خونهي بختش ميکنن
-
من بايد پول بدم؟
!واسه يه بار هم که شده خودت حساب کن
-
!من پول رانندهات رو ميدم
-
.تمام پولت توي صندوق پسانداز زنانهست
-
آره، پس پول عروس چي ميشه، داماد قشنگ؟
-
فکر ميکني من ميخوام دوتا خانواده داشته باشم؟
-
.يه پسربچه برام بزا و همهچي روبراه ميشه
-
.ولي هردومون ميدونيم که همچين چيزي اتفاق نميافته
-
!بيخيال. و رو اومدن هفتهي آيندهي من حساب باز نکن
-
!برنگرد
-
.برو خونهي مادرت و راجب عروسها با هم حرف بزنين
-
.خانم، من فقط يه ساعت صبر ميکنم
-
.من وقت ندارم منتظرتون بمونم
-
.- اگه دير کنين، ميرم. و با تاکسي مياين
.- کافيه، اقبال، گرفتم
-
اون دختر کيه، اقبال؟
-
.دخترمه
.3 ساله که نديدمش
-
.الان به مدرسه ميره
-
.من به مدرسه نرفتم
-
.معلومه، چون بدرفتاري
-
.خجالت بکش
-
.تو هم بدرفتاري
-
.من دستبندهاي بهتر از اين ميسازم
-
- واسه هر دستبند 10 ريال بهم ميدين؟
!- نه
-
،اينا رو از چين ميخرم
.با 10 ريال ميتونم 10هزار تا بخرم
-
.- چين از رنگهاي ملي استفاده نميکنه
- منظورت همچين رنگهاييه؟
-
!وجده! وجده
-
- ميشه اين لباس رو بپوشم؟
.- البته
-
.يه توالت زنانه انتهاي راهرو هست
-
،اگه خيلي بزرگ باشه
.ميتونيم برات عوضش کنيم
-
.ممنون
-
نظرت چيه؟
-
بابات ازش خوشش مياد؟
-
.بريم لباس رو بديم به فروشنده تا تاش کنه
-
،بعدش قبل از اينکه اقبال عصباني بشه و بذاره بره
.بريم
-
.نگران نباش، نميره
-
.لباسم رو بده
-
ديروز با کي داشتي راجب دوچرخه حرف ميزدي؟
-
راجب چي حرف ميزني؟
-
.نميخوام دوچرخهام رو به کس ديگهاي بفروشي
-
.بگير
-
،حالا که با هم دوستيم
.يه نوار گلچين برات درست کردم
-
.ولي دوچرخهام رو نفروش
-
.انشاالله
-
.خانم حوصه قوانين مسابقهي قرآن رو بازگو ميکنه
-
.فقط 5 هفته مونده
-
.من برگهي ثبتنام پخش ميکنم
-
...- خانم حوصه
.- ممنون
-
.اولاً، ما جايزهي نقدي رو افزايش داديم
-
.الان بهجاي 800 ريال، 1000 رياله
-
.بايد 5 سورهي اول رو حفظ کنين
-
.مسابقه از دو قسمت تشکيل شده
-
.قسمت اول شامل لغات و وحي الهي آياته
-
.قسمت دوم هم از بر خوندنه
-
.از بر خوندن بايد بيعيب باشه
-
.تکرار ميکنم، تصحيح تلفظ ضروريه
-
.موفق باشيد
-
.- ممنون
.- ممنون
-
بله؟
-
چي ميخواي؟
-
.راجب حرفي که زدين فکر کردم
.من اشتباه ميکردم و حاضرم عوض بشم
-
!خدا رو شکر
ولي يهويي؟
-
.من ميخوام به باشگاه مذهبي بپيوندم
-
چنده؟
-
.فقط 80 ريال
.ارزونتر از يه دوچرخه
-
62 ريال چطوره؟
-
!جواب درست را انتخاب کنيد
صابئيها که هستند؟
-
.اشتباه! لطفاً دوباره تلاش کنيد
صابئيها که هستند؟
-
چي؟
-
.اشتباه! لطفاً دوباره تلاش کنيد
صابئيها که هستند؟
-
- من از کجا بدونم؟
!- اقبال
-
،تو چه با ماشين منو ببري و چه نبري
.حقوق ماهانهات رو ميگيري
-
چرا اينجوري باهام حرف ميزني؟
خجالت نميکشي؟
-
چطور مگه؟
-
فکر ميکني فقط تو رانندهاي؟
-
.فردا يه رانندهي بهتر واسه خودم پيدا ميکنم
-
،بچهها، مدرسهام دير شده
!بايد برم
-
عبدالله، از کجا بايد به دره برم؟
-
.بريم
-
.صورتت رو بپوشون
.ميگم که تو خواهرمي
-
خواهرت؟
.هيچکي باور نميکنه
-
من خوشقيافهتر از اوني هستم
.که بخوام باهات نسبتي داشته باشم
-
.نميتونم مبادله رو انجام بدم
نميشه به عنوان مرخصي اضطراري حسابش کرد؟
-
.من رانندهام رو از دست دادم
-
اگه مجبور باشم
.مدرسه رو تو طول ماه باز نگهميدارم
-
.لطف داري
-
.خداحافظ
-
ميدوني اون راننده، اقبال، کجا زندگي ميکنه؟
-
ميدوني چندتا راننده اينجا زندگي ميکنن
که اسمشون اقباله؟
-
.اميدوارم راه رو درست داريم ميريم
-
.اين ممکنه ماشينش باشه
-
.خودشه
-
- چي ميخواي؟
- اقبال؟
-
.به من ربطي نداره، کار خودته
-
.باشه
-
تو؟ چي ميخواي؟
-
اقبال، واسه چي اينکارو کردي؟
-
!برو پي کارت
-
- ويزات کجاست؟
- چيکارش داري؟
-
شغل خوبيه. به با ماشينبردن مادر وجده ادامه بده
.و مشکلي برات پيش نمياد
-
تو عموم رو ميشناسي، همون که سبيل داره؟
-
.مطمئنم که دوست داره وضعيت قانونيت رو چک کنه
-
""تو عموم رو ميشناسي، همون که سبيل داره؟
-
ميشناستش، درسته؟ اون سبيل مثل يه
!علامت تجاري ثبتشدهست
-
!مممم
-
،پسرشون دور کمرش مواد منفجره گذاشت و بووم
.مرد
-
!ديوونهست! حتماً درد داره
-
،اگه در راه خدا بميري
.دردش مثل درد نوک سنجاقه
-
و بعدش ميري تو آسمونها و 70تا عروس
!در اختيارت ميذارن
-
جدي؟
-
!بوووم! 70تا دوچرخه
-
.اشتباه ميکني
.اينجوريام نيست
-
بيا ديگه، دلت برامون تنگ نشده؟
-
.نزديک 2 هفته شده
-
به ما فکر ميکني؟
يا به يه کس ديگهاي فکر ميکني؟
-
،اگه من برند اصلي باشم
پس واسه چي داري به يه جعليش نگاه ميکني؟
-
.خيليخب. خداحافظ
-
.به درسخوندن ادامه بده
-
الو؟
-
!سلام، ليلا
-
مياي اينجا؟
-
ميشه پولي که قرض کردي رو بياري؟
-
جداً؟
-
تو داري توي بيمارستان اونور خيابون کار ميکني؟
-
شوهرت مشکلي نداره که با مردها کار ميکني؟
-
چي ميخواي؟
-
عموم بهم گفت که چندتا چراغ رو از روي پشتبومتون
.تو خيابون آويزون کنم
-
.به همسايهها بگو
.ما به عموت اهميتي نميديم
-
.اونا ميلهاي ندارن که بخوايم آويزونشون کنيم
.فقط از پشتبومتون ميشه آويزونشون کرد
-
.يه لحظه صبر کن
-
مامان؟
-
،ممنون، عزيزم. هروقت دلت ميخواد
.مهربون ميشي
-
عبدالله ميخواد واسه انتخابات چراغ آويزون کنه
-
.تا عموي سبيلوش برنده بشه
-
بهش بگو نميشه. عموش از قبيلهي ما نيست
.و بهش راي نميديم
-
.به يه شرط بهت اجازه ميدم بري بالا پشت بوم
-
.بايد دوچرخهات رو بياري
-
.سلام، وجده
-
!چه بزرگ و خوشگل شدي
-
- مادرت کجاست؟
.- داره مياد
-
- مدرسه چطوره؟
...- اوه
-
.- ازش خوشم نمياد، ولي خوبه
!- ليلا
-
خائن! نزديک خونهي من کار ميکني
.و بهم نميگي
-
.بالاخره، کارم با اقبال تموم شد
-
روزانه 3 ساعت با اون توي ماشينبودن داشت
.منو به کشتن ميداد
-
،بيمارستان سرويس اياب و ذهاب داره
.و حقوق و ساعت کاريشون خوبه
-
.و راننده منتظرم ميمونه
-
مهموني کيه؟
-
.ماه بعد
-
.ميخوام واسه عروسي عموش يه لباس قشنگ بخرم
-
.زنهاي پنهانيش هم تو عروسي برادرش شرکت ميکنن
-
.خدا به داد اوني برسه که انتخابش ميکنه
.بايد همون شب عروسي قلبشو از جاش در بياري
-
اوه، تا يادم نرفته
.اونا دارن تو بيمارستان پرسنل ميگيرن
-
.خيلي نزديکه و ميتونيم تمام روز رو حرف بزنيم -
.ليلا" همسرم خيلي حسوده" -
-
نميتونه اينو تحمل کنه که
.يه مرد داره به من نگاه ميکنه
-
بس کن! همهچي رو
.گردن شوهرت ننداز
-
اين چيه ؟
-
کمکت ميکنه که ياد بگيري
من بايد چراغها رو وصل کنم. نميتونم
تمام روز رو هُلات بدم
-
فکر ميکني من بچهم ؟
-
.بيا، درشون آوردم
-
اگه گريه نکني
.5ريال بهت ميدم
-
،خيليخب، دخترا
.بياين شروع کنم ديگه
-
همه قرآن دارن ؟
-
...قبل از اين که شروع کنيم
-
اگه کسي هست که پريود شده، نبايد
.به طور مستقيم به قرآن دست بزنه
-
.خنده نداره ديگه
.شماها الان ديگه واسه خودتون خانومي شدين
-
.گفتم نخندين
-
بايد با دسمال کاغذي بهش دست بزنيد
.نه با انگشتتون
-
.صفحه 87
-
.با سُوره النِسا، آيه 59 شروع ميکنم
-
.بزارين با چهره جديد شروع کنيم
.وجدا
-
.وجدا. بخون
-
.اي کساني که ايمان اورديد -
.بلندتر -
-
...اي کساني که ايمان اورديد
-
...اطاعت -
...اطاعت کنيد از خدا -
-
...و رسول خدا...
-
...و فرمانبردار باشيد از -
،و فرمانبردار باشيد از -
-
و چون در چيزي کارتان به گفتگو و نزاع
.کشد به حکم خدا و رسول بازگرديد
-
...و چون در چيزي کارتان به -
...و چون در چيزي کارتان به گفتگو و -
-
و چون در چيزي کارتان به گفتگو و نزاع
...کشد به حکم خدا و رسول بازگرديد. اگر
-
...اگر شما
.بسه ديگه، "نورا" ادامه بده
-
.اي کساني که ايمان اورديد
-
اطاعت کنيد از خدا و رسولش
.و فرمانبردار آنها باشيد
-
و چون در چيزي کارتان به گفتگو و نزاع
.کشد به حکم خدا و رسول بازگرديد
-
اين همه واسه خريدن دوچرخه خودتو عذاب ميدي
.اونوقت حتي بلد نيستي باهاش بروني
-
.يه نقشه دارم
-
چيه اونوقت ؟
-
با يه آنتن تمام شبکههاي
.راديويي رو بگيري
-
عموم ميخواد ببره تو راديو با
.قاري قرآن مشهور حرف بزنه
-
اون ميگفت
"باعث آرامشت ميشه"
-
!پس بايد خواندن مامان من رو ببينه
.بايد يه شبکه مخصوص خودش داشته باشه
-
بعدا در مورد اينا باهم
.حرف ميزنيم
-
لاک ناخن رو کجا گذاشتي ؟
-
.ديروز گذاشتمش زير صندلي
-
شماها اينجا چيکار ميکنيد ؟
-
چرا دستت رو زير
دامنت اون کردي ؟
-
.برين تو دفترم
-
.وجدا؟ پاشو، عزيزم
-
.پاشو بريم نماز بخونيم
-
.تو تلويزيون ديدم چند تا دختر با دوچرخه بازي ميکردن
.بهم پول بده تا برم يکي بخرم
-
.ميدونم پول داري
.توي کشو ديدمش
-
ببين، دخترا
.دوچرخه سواري نميکنن
-
اگه دوچرخه سواري کني نميتوني
.حامله بشي
-
تو دوچرخه سواري نکردي ولي
.بازم نميتوني بچهدار بشي
-
چطور ميتوني اين حرف رو بزني ؟
.وقتي تو رو به دنيا آوردم تقريبا داشتم ميمُردم
-
.وضو بگير بيا
-
.الله اکبر
-
.دخترا
-
.کي ميتونه توي اين صفحه تجويد رو پيدا کنه
.صفحه 92
(تجويد:اداِ حرف از مخرجش)
-
.آيه چند -
آيه 88 ؟ -
-
.اره
-
چيه نوع تجويدي ؟ -
.ادقام -
-
چه نوعي ؟ -
.مقنا -
-
.آفرين
-
نظرت چيه، وجدا ؟
-
فکر کنم اين مسابقه
.واسم خيلي سخت باشه
-
ديروز توي شبکه قرآن
...شنيدم
-
اگه کسي ياد گرفتن قرآن براش سخت...
.باشه، دوبرابر ثواب ميبره
-
.آفرين
-
از همهتون ميخوام که "وجدا" رو
.الگوي خوتون قرار بدين
-
کسي که خيلي سخت داره تلاش ميکنه
.که قرآن رو ياد بگيره
-
.افرين -
.ممنون، خانم -
-
.ببخشيد
-
.وجدا"، خانم "هاسا" کارت داره"
-
.قرآنات رو بزار زمين، برو
-
...شايد باورت نشه
-
ولي، به خدا قسم، تو منو
.ياد خودم وقتي همسن تو بودم ميندازي
-
.و حالا ببين من کجا وايسادم
-
.در رو ببيند
-
شماها همچنان اصرار دارين که بگين
پشت مدرسه هيچکاري نميکردين ؟
-
.ما فقط داشتيم مجله ميخونديم
.از اون بپُرس
-
.مطمئن نيستم
.خيلي ازشون دور بودم
-
"ممنون، "وجدا
.ميتوني برگردي به کلاست
-
.اين پرونده رو به عمه "جميلا" بده
-
.در رو ببيند
-
.اين تعهد ـه
-
امضاش کنيد وگرنه از
.مدرسه اخراج ميشيد
-
.بسم الله الرحمن الرحيم
-
ميخوام از تمام دختراي که اين
.ترم دارن تلاش ميکنن، تشکر کنم
-
و ميخواستم بهتون يادآوري کنم که اين مدرسه
.جاي يادگيري علم و درس زندگي ـه
-
.با دقت گوش کنيد
-
مچ دو تا دانشآموز رو که وقتي داشتن مرتکب گناه ميشدن
.پشت مدرسه، گرفتيم
-
...که اسمشون هست
-
."فاطن خالد" و "فاطمه عبدالله"
-
براي اينکه ديگه همچين مواردي
.تکرار نشه
-
...ديگه با خودتون گل و نامههاي
-
.عشق و عاشقي نميارين مدرسه...
-
.و حتي دست همدگير رو نميگيريد
-
فهميدين ؟
-
.ميتونيد بريد سر کلاستون
.ممنون
-
.کيفهاتون اونجاست
-
.دستت بهم بخوره جرِت ميدم
-
اي کاش ميتونستم موهامو
.مثل "لونا عبدالعزيز" کوتاه کنم
-
.خب، بکن
-
پدرت موهاي نرم و
.بلند رو دوست داره
-
مامانم چراغها رو ديد اما
.يادش رفت درموردشون ازم بپرسه
-
اون نميدونه ؟
پدرت چي ؟
-
.گمونم، اونا از عموت خوششون بياد
-
بعلاوه اينکه اون
.توي شبکه قرآن بوده
-
...داره خون مياد
-
خون از کجات مياد ؟
هنوز باکره هستي ؟
-
.از زانوم
-
از زانوت ؟
!دوچرخه واسه دخترا خطرناکه
-
فکر کردي ميتوني مثل
پسرا دوچرخه سواري کني ؟
-
!و تو
چرا گذاشتي با دوچرخهات بازي کنه ؟
-
!بيا اينجا ببينم
.بيا دوچرخهات رو بردار برو
-
به عموت ميگم
.يه خورده ادب يادت بده
-
.پاشو
-
خجالت بکش، يه پسر رو با خودت مياري
.پشتبوم، اونم وقتي که کسي خونه نيست
-
.اگه بابات بفهمه، پوست از سرت ميکنه
-
هيش! ميخواي مردهاي اونور صداتو بشنون ؟
.نانها رو از توي فر دربيار
-
!واو! اين همه غذا
-
.دهنشون باز ميمونه
.عزيزم، خيلي بهت افتخار ميکنم
-
.ظاهرا که اينطور نيست
-
ترکي، صالح
علي، عبدالرحمان
-
عبدالعزيز، راشد
.عبدالله
-
!بابام
-
به درخت قهرمانانه خانواده
پدرت نگاه ميکني ؟
-
.اسم تو توش نيست
.فقط اسم مردها رو توش مينويسن
-
وقتي کارت باهاش تموم شد
.تميزش کن
-
.خرابکاري نکني
-
نميخوام بازم بابات
.از دستمون عصبي بشه
-
وجدا
-
!پسش بده
-
!بهت گفتم پسش بده
-
چه خبره ؟
-
سلما" تازه شوهر کرده و"
.عکش شوهرش رو با خودش آورده
-
!مبارکه
ميتونم عکس رو ببينم ؟
-
اينا عکس عروسيتِ ؟
-
اين شوهرتِ ؟
-
چند سالشه ؟ -
.20 -
-
.نخندين
-
.عکس آوردن تو مدرسه، ممنوعه
.بياين شروع کنيم ديگه
-
.سوره النِسا، صفحه 97
-
.وجدا" از آيه 115 شروع کن"
-
.ميخوام حفظي بخونمش -
.آفرين -
-
قرآن رو ببند و
.شروع کن
-
هر کس پس از روشن بودن راه حق بر او
...با رسول خدا به مخالفت برخيزد و
-
راهي غير از اهل ايمان...
..پيش گيرد
-
...وي را به همان طريق باط -
...وي را به همان طريق باطل -
-
...وي را به همان طريق باطل
-
که برگزيده واگذاريم و عاقبت او را به
.جهنم درافکنيم که براي او منزلگاه بسيار بدي است
-
!بسيار عالي
-
فقط يه خورده بايد روي
.صدات و تجويد ات کار کني
-
اگه ميخواي برنده بشي
.بايد مثل "سلما" بخوني
-
سلما" لطف کن"
.دوباره آيه 115 رو بخون
-
.بسم الله الرحمن الرحيم
-
هر کس پس از روشن بودن راه حق بر او
...با رسول خدا به مخالفت برخيزد و
-
راهي غير از اهل ايمان...
..پيش گيرد
-
...وي را به همان طريق باطل...
-
که برگزيده واگذاريم و عاقبت او را به
.جهنم درافکنيم که براي او منزلگاه بسيار بدي است
-
خدا هر که را به او
.شرک ورزد نخواهد بخشيد
-
و مادون شرک گناهان ديگر را هر که
.را مشيتش تعلق گيرد ميبخشد
-
و هر که به خدا شرک آرد
.سخت گمراه شده و دور افتاده است
-
.آفرين
-
نمياي پيشم ؟
-
.بايد برم به مشقهام برسم
-
.يه لحظه وايسا
-
،يه کلاه واست گرفتم
.مثل همونها که يه بار تو تلويزيون ديديم
-
ميخواي توي بيرون دچرخه سواري کني ؟
-
تا مردم برسن چند دقيقه
.وقت داريم
-
.باشه
-
!عبدالله! ببين
-
!واو
-
!واو
-
"صاحب مغازه اسباب بازي فروشي به "خالد
.گفته بود که دوچرخه فروشي نيست. قولش رو به يکي ديگه داده
-
.حتما واسه من کنار گذاشتتش
-
!جواب درست است
-
.جواب درست را انتخاب کنيد
-
صابئين چه کساني هستند ؟
-
!جوابشو ميدونم
-
!صحيح است
-
!بالاخره
-
اگه تو به حرف من گوش ندي
من چرا بايد به حرف تو گوش بدم ؟
-
.حاظر شو، ميخوايم بريم بيرون
-
.همينطوري قرآن رو باز نزار
.ممکنه شيطان بره توش
-
ميخواي با "ليلا" اينجا
کار کني ؟
-
کتهاي سفيدشون باحال هستن
درست مثل فيلم ماتريکش با اين تفاوت که اين سفيده
(منظورش روپوش پرستاريه)
-
هيش! فقط ميخوام يه
.چيزاي بهش بدم
-
!وجدا
-
!سلام، خوشاومدين
-
ليلا" چرا صورتت رو نپوشوندي ؟"
-
صبر کن، تا برم واست
.فرم ثبتنام رو بيارم
-
سلام!
حالت چطوره ؟
-
.خوب، ممنون
-
شغل خوبيه،فرم رو سريع
...پُر کن. بعدش بايد
-
.ليلا" تمومش کن"
-
.فقط اومدن بهت يه سلامي بکنم
.بعدا بهت زنگ ميزنم. فکر کنم بدموقع مزاحمت شدم
-
.مواظب خودت باش -
چرا داري ميري ؟ -
-
.بسلامت
-
من فکر ميکردم
.داري واسه مصاحبه مياي
-
و از جمله نشانه هاي او اين است که براي
... شما از جنس خودتان همسراني آفريد
-
...که در کنارشان آرام گيريد...
-
اينطوري نه، عزيزم
.يه ذره صوت بهش بده
-
و از جمله نشانه هاي او اين است که براي
... شما از جنس خودتان همسراني آفريد
-
...که در کنارشان آرام گيريد...
-
و در ميان شما محبت و شفقتي قرار داد، بي ترديد در اين
-
.نشانه هايي است براي مردمي که مي انديشند
-
خجالت ميکشم، نميتونم اينطوري
.جلوي همه بخونم
-
!خجالت ميکشي ؟ ها
.اي کاش بودي
-
!اونجا رو! بابام رو ببين
-
کجا ؟ -
.اونجا -
-
دوستش داري؟
-
کي ؟
-
پدرت ؟ -
.پ ن پ، پسر همسايه -
-
فکر نکنم تا حالا به جز پسر
.همسايه عاشق کسي ديگه بوده باشم
-
ها ها ها
.اصلا خنده نداشت
-
جوابمو ندادي. دوستش داري ؟
-
...اوه
-
وقتي بابات ازم خواستگاري کرد
.دبيرستاني بودم
-
همهي دخترا وقتي عکسشو
.ديدن ديوانهاش شدن
-
.به من حسوديشون ميشد
-
.اون اولين مرد زندگيم بود
-
و اميدوارم که آخرينش هم
.باشه
-
تو خوشگلترين زني هستي که
.من تا حالا ديدم
-
با اون لباس قرمزت
.دلشو ببر
-
.نگرانش نباش
-
اون هيچوقت قلب منو
.بخاطر يه زن ديگه نميشکنه
-
بيا واسه مسابقه
.فردا، تمرين کنيم
-
.شروع کن
-
و از جمله نشانه هاي او اين است که براي
... شما از جنس خودتان همسراني آفريد
-
...که در کنارشان آرام گيريد...
-
...که در کنارشان آرام گيريد...
،و در ميان شما محبت و شفقتي قرار داد
-
مامان، کلمات رو بايد از
.ته دلت بگي
-
.به چيزاي اطرافت توجه نکن
.از روي قلبت بخون
-
خيلي دوست دارم فردا بيام اونجا
.و تو رو برنده ببينم
-
اما مجبورم که
.برم سر کار
-
کار نيک ؟
-
.اشتباهِ. ممنون
-
.نفر بعدي، لطفا
-
صداقاتهون" به چه معناست ؟"
-
مهريه ؟ -
.درسته -
-
.سلما
-
فرقان" به چه معناست ؟"
-
قرآن ؟
.درسته -
-
!وجدا
-
داب" به چه معناست ؟"
-
ثبات قدم ؟
-
.درسته
-
.نورا
-
زيق" به چه معناست ؟"
-
.ناتوان
-
.درسته
-
.بعدي
-
حببن کبيرا" به چه معناست ؟"
-
.متاسفم. ياسيمن
.برو بشين
-
حببن کبيرا" به چه معناست ؟"
-
يه چيز بزرگ ؟
-
.اشتباهه، برو بشين
-
حببن کبيرا" به چه معناست ؟"
-
گناه کبيره ؟ -
.درسته -
-
"ممنون، "سلما
.خدا بهت اجر بده
-
.وجدا
-
لطفا، از ايه 7 سوره
.بقره شروع کن
-
"...از "قهر خدا مُهر بر دلها و پرده
.شروع کن
-
...قهر خدا مُهر بر دلها و پرده
-
قهر خدا مُهر بر دلها و پرده
-
سر گوش و چشمهاي ايشان نهاد
فهم معارف الهي رو نميکند
-
و ايشان را در قيامت عذابي
سخت خواهد بود
-
و گروهي از مردم منافق گويند که
ما ايمان آورديم به خدا و روز قيامت
-
و حال ان که ايمان نياوردند
-
خواهند تا خدايي و اهل ايمان را
فريب دهند
-
ميخواهند خدا و اهل ايمان را فريب دهند
-
دلهاي انها مريض ايست پس خدا بر
.مرض(جهل و ناداني) ايشان بيفزايد
-
و آنها راست عذاب دردناک بدين سبب
-
که دروغ گويند و چون زماني که
-
آنها(مومنان) گويند که در زمين
فساد ميکنيد
-
"پاسخ ميدهند که "تنها ما کار بصلاح کنيم
-
آگاه باشيد که آنها خود مفسندند
-
.ولي خود نميدادند
-
."فوقالعاده بود "وجدا
.خدا بهت اجر بده
-
مطمئني ميخواي کنار ما
نماز بخوني ؟
-
.تبريک ميگم
-
برنده هنوز معلوم
.نشده
-
!تو بُردي
.الان ديگه تو توبه کنندهي محبوبشوني
-
کاملا مطمئنم الان اونا
.ديگه طرف تو هستن
-
وجدا ؟
-
!بيا اينجا
-
ما توي صف اول
.برات جا گذاشتيم
-
.عوضي
-
.توي يه خط
-
.جلوتر
.هيچ فاصلهاي براي شيطان نزاريد
-
.الله اکبر
-
.الله اکبر
-
سمع الله لمن الحمده
-
.الله اکبر
-
!اروم باشيد دخترا، ساکت
-
...رقابت پاياني بين
-
"نورا صالح"، "سلما عبدالعزيز"
-
و "وجدا سفان" هستش
-
...و، جايزه سوم تعلق ميگره به
-
."سلما عبدالعزيز"
-
!تبريک ميگم
-
...جايزه نفر دوم تعلق ميگيره به
-
."نورا صالح"
-
.تبريک ميگم، نورا
-
!وجدا" تو برنده شدي. بهت تبريک ميگم"
-
تو بخاطر از خود گذشتگي و سخت کوشي
.موفق شدي که ببري
-
اميدوارم امروز تمام دخترا
.تو رو الگوي خوشون قرار بدن
-
!تبريک ميگم
-
ميخواي با پول جايزهات چيکار کني ؟
-
ميخوام از خيابان پايين يه
.دوچرخه بخرم
-
چي ؟
-
.ميخوام دوچرخه بخرم
-
و بدون چرخ کمکي، چون
.بلدم باهاش برونم
-
بهتر نيست پول رو به برادرامون
توي فلسطين اهدا کنيم ؟
-
ميدوني که، دوچرخه
.وسيله خوبي واسهي دخترا نيست
-
...بخصوص براي دختراي باادب و مذهبي
-
.که از حيثيت خودشون مواظبت ميکنن
-
مطمئن هستم که خانوادهات
.با اين تصميمت مخالف هستن
-
...خب، پول رو به ياري خدا
-
و سخاوت شما به فلسطين
.اهدا ميکنيم
-
.ممنون. ميتوني بري بشيني
-
تموم شد ديگه، دخترا، ميتونيد
.بريد
-
.مثل اينکه هيچي عوض نشده
-
فکر کردي هر طور که ميخواي
رفتاري ميکني و مردم هم هيچي بهت نميگن ؟
-
اين رفتار احمقانت تا
.آخر زندگيت باهات ميمونه
-
منظورت دزد"خوشتيپ" توئه ؟
-
برنده شدي ؟ پولا کجاست ؟
-
!توي فلسطين
-
.من دوچرخهم رو بهت ميدم
-
پس بعدش چطور مسابقه بديم ؟
-
وجدا ؟
-
وقتي بزرگتر شديم
.ميخوام با تو ازدواج کنم
-
.هي، بالاخره اومدي خونه
-
قضيه مدل مو جديدت چيه ؟
-
.مامانت جواب تماسهامو نميده
-
ميتونم نگاه کنم ؟
-
.برنده شدي ؟ باورم نميشه
!دختر ناز خودمي
-
چرا داري گريه ميکني ؟
.تو که برنده شدي
-
.يه لحظه وايسا
-
الو ؟
-
آماده شدي ؟
-
.خيلي بهت افتخار ميکنم
-
.تمام روز رو به مادرت زنگ زدم
-
وقتي برگشت، بهش
.بگو دوستش دارم
-
.الو؟ سلام. عمه ليلا
-
.نه، نميدونم کجاست
-
.اره، معمولا اين وقتا ديگه مياد خونه
-
.باشه. بهش ميگم
-
.خداحافظ
-
.تبريک ميگم، شنيدم چي شده
-
بهم گفتن که تو بردي
.باورم نميشه
-
ديدي، اگه تو روي هدفت تمرکز کني
.هيچکس نميتونه مانعت بشه
-
.اونا پول رو بهم ندادن
-
باور نميکنم که تو بهشون
.گفتي ميخواي دوچرخه بخري
-
تو به اونا و پولشون هيچ
.احتياجي نداري
-
خونه مامانبزرگ چه خبره ؟
-
فکر ميکردم عروسي عموم
.يه ماه ديگهاس
-
.عروسي عموت نيست
-
.عيبي نداره
.اون تصميم خودشو گرفت
-
از الان به بعد فقط
.من و تو هستيم
-
...بيا بريم لباس قرمز رو بخريم و
-
.بعدش بريم اونجا و بياريمش...
-
ديگه به لباس قرمز
.احتياجي نداريم
-
بعلاوه اينکه، من همه پولها رو
.خرج کردم
-
.اميدوارم هموني باشه که ميخواستي
-
مرد فروشنده اون رو واسه هفتهها
.نگه داشته بود
-
.واسه يه دختر شيطون
-
.ميخوام تو خوشبختترين آدم دنيا باشي
-
من توي دنيا
.فقط تو رو دارم
-
.عبدالله. گل
-
!اگه تونستي من رو بگير
-
:مترجمين
AliNiceBoy & Notion
-
Www.9MoVie.US