آلن دباتن: فلسفه ای ملایم تر و مهربان تر از موفقیت
-
0:00 - 0:03برای من به طور معمول این بحران های کاری اتفاق میفته
-
0:03 - 0:05اغلب در یک بعد از ظهر یکشنبه
-
0:05 - 0:07درست هنگامی که خورشید شروع به غروب کردن می کنه
-
0:07 - 0:10و شکاف بین امید های شخصی من
-
0:10 - 0:14و حقیقت زندگیم، به شکلی دردناک عمیق تر می شود
-
0:14 - 0:17که معمولا به گریه برروی یک بالش ختم می شود
-
0:17 - 0:19من به همه اینها اشاره میکنم
-
0:19 - 0:22من همه اینها را ذکر میکنم چون فکر میکنم این صرفا یک مشکل شخصی نیست.
-
0:22 - 0:24شما ممکن است فکر کنید من در این مورد اشتباه میکنم.
-
0:24 - 0:26ولی فکر میکنم که ما در یک دوره زندگی میکنیم که زندگیهامون مرتبا
-
0:26 - 0:28با بحران های کاری نشانه گذاری میشوند،
-
0:28 - 0:30در لحظه هایی که فکر میکردیم می دونیم،
-
0:30 - 0:32درباره زندگی هامون , درباره کارهامون
-
0:32 - 0:36به شکلی تهدید آمیز از واقعیت برخورد می کنیم
-
0:36 - 0:39شاید حالا ساده تر از هر زمانی در گذشته می شود خوب زندگی کرد.
-
0:39 - 0:42شاید هم از هر زمانی در گذشته مشکل تر باشد،
-
0:42 - 0:45که آرام بود، تا از اضطراب کاری رها بود.
-
0:45 - 0:47اگه بشه الان میخوام نگاه کنم,
-
0:47 - 0:49به بعضی از دلایل که چرا
-
0:49 - 0:52ما ممکن است درباره کارهامون احساس نگرانی کنیم.
-
0:52 - 0:54چرا ممکن است قربانی این بحران های کاری بشیم،
-
0:54 - 0:58در حالی که به آرامی روی بالش هامون گریه میکنیم.
-
0:58 - 1:01یکی از دلایلی که ممکن است رنج بکشیم
-
1:01 - 1:03این است که ما با ظاهر بین های افاده ای احاطه شدیم.
-
1:03 - 1:06حالا، به شکلی، اخبار بدی دارم،
-
1:06 - 1:09به ویژه برای هرکسی که از خارج به آکسفورد میاد.
-
1:09 - 1:11یک مشکل واقعی با ظاهربینی و افاده جویی وجود داره.
-
1:11 - 1:13چون بعضی وقت ها مردم خارج از بریتانیا تصور می کنند
-
1:13 - 1:15تصور میکنند که ظاهر بینی یک پدیده مشخصا بریتانیایی است.
-
1:15 - 1:18در عناوین و خانه های بیرون شهر تثبیت شده.
-
1:18 - 1:20خبر بد این است که این درست نیست.
-
1:20 - 1:22ظاهر بینی و افاده یک پدیده جهانی است.
-
1:22 - 1:24ما یک سازمان جهانی هستیم. این یک پدیده جهانی است.
-
1:24 - 1:26وجود دارد. ظاهر بینی و افاده چیست؟
-
1:26 - 1:29ظاهر بین پر افاده هر کسی است که قسمت کوچکی از شما را می گیرد
-
1:29 - 1:32و از اون استفاده می کند تا یک تصویر کلی از کسی که هستید بسازد.
-
1:32 - 1:34این ظاهر بینی افاده ای است.
-
1:34 - 1:36و نوع عمده ظاهر بینی
-
1:36 - 1:38ظاهر بینی کاری است که این روز ها وجود دارد.
-
1:38 - 1:40شما در یک مهمانی ظرف چند دقیقه با آن برخورد میکنید،
-
1:40 - 1:43وقتی که از شما سوال مشهورکلیشه ای اوایل قرن ۲۱
-
1:43 - 1:46پرسیده می شود، "شغل شما چیست؟"
-
1:46 - 1:48و بر حسب چگونگی جواب شما به این سوال،
-
1:48 - 1:50مردم یا به شکلی باور نکردنی از دیدار شما خرسند می شوند،
-
1:50 - 1:52یا به ساعت هاشون نگاه میکنند وعذری برای رفتن می خواهند.
-
1:52 - 1:53(خنده)
-
1:53 - 1:56حالا, نقطه مقابل ظاهربین مادر شماست.
-
1:56 - 1:58(خنده)
-
1:58 - 2:01نه لزوما مادر شما، یا حتما مادر من.
-
2:01 - 2:03اما همانطور که بوده، مادر ایده ال.
-
2:03 - 2:05کسی که به موفقیت ها ی شما اهمیتی نمی دهد.
-
2:05 - 2:07ولی متاسفانه, بیشتر مردم مادرهای ما نیستند.
-
2:07 - 2:10بیشتر مردم بین مقدار زمان یک ارتباط محکم ایجاد میکنند
-
2:10 - 2:12و اگر شما دوست داشته باشید، عشق، نه عشق رومانتیک
-
2:12 - 2:14هر چند که ممکن است چیز خوبی باشد،
-
2:14 - 2:16اما عشق به طور کلی، احترام ،
-
2:16 - 2:19و مقداری که حاضرند با ما همراه بشن، کاملا به این بستگی دارد که
-
2:19 - 2:21ما چه موقعیتی در سلسله مراتب قدرت جامعه داریم
-
2:21 - 2:24و این بخش عمده ای از دلایل اهمیت دادن ما به شغل مان را تشکیل می دهد.
-
2:24 - 2:28و باعث می شود که شروع به ارزش دادن زیاد به کالا های مادی کنیم
-
2:28 - 2:31میدونید، اغلب به ما گفته شده که در دوره ای بسیار مادی زندگی می کنیم،
-
2:31 - 2:33که ما همه آدمهای حریصی هستیم.
-
2:33 - 2:35من فکر نمیکنم ما مشخصا وابسته به مادیات هستیم.
-
2:35 - 2:37فکر میکنم ما در جامعه ای زندگی میکنیم
-
2:37 - 2:39که به سادگی پاداش های احساسی
-
2:39 - 2:42برای دستیابی به کالاهای مادی می دهد.
-
2:42 - 2:45این کالا های مادی نیست که میخواهیم. ما بدنبال پاداش آن هستیم.
-
2:45 - 2:47و این شیوه جدیدی برای نگاه کردن به کالا های تجملی است.
-
2:47 - 2:49دفعه بعدی که کسی را درحال رانندگی با یک فراری دیدید،
-
2:49 - 2:51فکر نکنید, "این یک آدم حریصه"
-
2:51 - 2:54فکر کنید, " این کسیست که بطور باورنکردنی آسیپ پذیر و محتاج عشقه"
-
2:54 - 2:59به عبارت دیگر -- (خنده)
-
2:59 - 3:01به جای تحقیر دلتان برایش بسوزد.
-
3:01 - 3:03دلایل دیگری هم وجود دارد --
-
3:03 - 3:04(خنده)
-
3:04 - 3:06دلایل دیگری هم وجود دارد که چرا شاید درحال حاضر سخت تر است
-
3:06 - 3:08نسبت به قبل احساس آرامش کنید.
-
3:08 - 3:11یکی که البته متناقضه چون متصل به چیزی است که نسبتا خوبه
-
3:11 - 3:14این امیدی است که ما همه به کارها مون داریم.
-
3:14 - 3:16هیچوقت قبلا توقعات به این بالایی نبوده
-
3:16 - 3:19در مورد آنچه بشر می تواند در طول عمر خود بدست بیاورد.
-
3:19 - 3:22به ما گفته شده، از بسیاری منابع، که هر کس می تواند هر چیزی رو بدست بیاورد.
-
3:22 - 3:24ما دیگر کاری به سیستم طبقاتی نداریم.
-
3:24 - 3:26ما اکنون در سیستمی هستیم که هرکسی میتواند در آن ترقی کند
-
3:26 - 3:28تا به هر جایگاهی که بخواهند.
-
3:28 - 3:30و این یک ایده زیباست.
-
3:30 - 3:34همراه با آن نوعی از روح برابری است. ما همه اساسا برابر هستیم.
-
3:34 - 3:36هیچ تعریف محکمی از
-
3:36 - 3:38سلسله مراتب وجود ندارد.
-
3:38 - 3:40یک مشکل واقعا بزرگ همراه با این وجود دارد.
-
3:40 - 3:42و آن مشکل حسادت است.
-
3:42 - 3:45حسادت، حرف زدن در باره حسادت واقعا تابو ست
-
3:45 - 3:48اما اگر یک احساس غالب در جامعه مدرن وجود داشته باشد همان حسادت است.
-
3:48 - 3:52و این به روح برابری پیوند خورده است. اجازه دهید توضیح دهم.
-
3:52 - 3:55فکر می کنم بسیار غیر معموله برای همه کسانی که اینجاهستند و یا هر کسی که تماشا می کند
-
3:55 - 3:57که به ملکه انگلستان حسادت کند.
-
3:57 - 4:00اگرچه او بسیار ثروتمند تر از هر کدام از شماست.
-
4:00 - 4:03و او یک خانه بسیار بزرگ دارد.
-
4:03 - 4:07دلیل اینکه که چرا ما به او حسادت نمیکنیم این است که او خیلی عجیب است.
-
4:07 - 4:09بطور ساده، زیادی غریب است.
-
4:09 - 4:11ما خود را با او مقایسه نمی کنیم. او بطور خنده داری صحبت میکند.
-
4:11 - 4:13او از یک جای عجیب آمده است.
-
4:13 - 4:17ما نمی توانیم خود را با او مقایسه کنیم. و وقتی که نمی توانید خود را با کسانی مقایسه کنید، به آنها حسادت نمی کنید.
-
4:17 - 4:20هر چه دو نفر از نظر سن و پیشینه به هم نزدیک تر باشند
-
4:20 - 4:23در روند تایین هویت، بیشتر خطر حسادت وجود دارد.
-
4:23 - 4:26به همین خاطر هیچ وقت نباید به تجدید دیدار دوستان مدرسه بروید.
-
4:26 - 4:29چون هیچ مرجع قوی تری وجود ندارد
-
4:29 - 4:31از کسانی که با هم در یک مدرسه بوده اند.
-
4:31 - 4:34اما مشکل ، به طور کلی ، در جامعه مدرن ، این است که تمام جهان را تبدیل به
-
4:34 - 4:36یک مدرسه می کند. همه شلوار جین می پوشند ، همه شبیه هم هستند.
-
4:36 - 4:38و در عین حال، نیستند.
-
4:38 - 4:41بنابراین ما روح برابری را داریم همراه با نابرابری های عمیق.
-
4:41 - 4:44که برای بسیاری - می تواند وضعیت بسیار پر اضطرابی بسازد.
-
4:44 - 4:46در این زمانه احتمالا همانقدر بعید است که
-
4:46 - 4:48شما به اندازه بیل گیتس ثروتمند و معروف شوید
-
4:48 - 4:50که در قرن ۱۷ بعید بود
-
4:50 - 4:53که شما به درجات اشراف زادگان فرانسوی دست یابید.
-
4:53 - 4:55اما نکته این است که همچین احساسی ندارد.
-
4:55 - 4:58توسط مجلات و خروجی رسانه های دیگر احساسی ساخته می شود
-
4:58 - 5:01که اگر شما انرژی داشته باشید، چند ایده هوشمندانه درباره فناوری
-
5:01 - 5:05یک گاراژ, شما هم میتوانید یک چیز بزرگ شروع کنید.
-
5:05 - 5:06(خنده)
-
5:06 - 5:09و پیامدهای این مشکل را خودشان در کتابفروشیها احساس می کنند.
-
5:09 - 5:12هنگامی که شما را به یک کتابفروشی بزرگ می روید و نگاهی به قسمت خود آموز ها می کنید
-
5:12 - 5:14همانطور که من بعضی اوقات میکنم
-
5:14 - 5:16اگر شما کتابهای خود آموز نوشته شده را تجزیه و تحلیل کنید
-
5:16 - 5:18در دنیا امروزه، اساسا دو نوع از آنها وجود دارد.
-
5:18 - 5:21نوع اول به شما می گوید ، "شما می توانید! می توانید موفق شوید! هر چیزی ممکن است!"
-
5:21 - 5:24و نوع دیگر به شما میگوید که چگونه با
-
5:24 - 5:27چیزی کنار بیایید که ما مودبانه آنرا "عدم اعتماد بنفس" می نامیم
-
5:27 - 5:29یا غیر مودبانه می گوییم "احساس بسیار بدی درباره خود داشتن".
-
5:29 - 5:31یک ارتباط دوطرفه واقعی وجود دارد،
-
5:31 - 5:35یک ارتباط دوطرفه واقعی بین جامعه ای که به مردم می گوید که آنها می توانند هر کاری را انجام دهند،
-
5:35 - 5:37و در حالی که عدم اعتماد به نفس وجود دارد.
-
5:37 - 5:39پس به شکل دیگر چیزی که کاملا مثبت است
-
5:39 - 5:41می تواند بازخوردی زننده داشته باشد.
-
5:41 - 5:44دلیل دیگری هم هست که اضطراب بیشتری داشته باشیم،
-
5:44 - 5:48درباره پیش رفت کاریمون, درباره وضعیتمون در جهان امروز. بیش از هر زمان دیگر
-
5:48 - 5:50و دوباره مرتبط با چیز زیبایی است.
-
5:50 - 5:53و آن چیز زیبا شایسته سالاری نام دارد.
-
5:53 - 5:55در حال حاضر همه، همه سیاستمداران چپ و راست،
-
5:55 - 5:57موافقند که شایسته سالاری بسیار ارزشمند است،
-
5:57 - 6:01و ما همه باید سعی کنیم که جامعمون رو واقعا شایسته سالار کنیم.
-
6:01 - 6:05به عبارت دیگر, یک جامعه شایسته سالار چیست؟
-
6:05 - 6:07جامعه شایسته سالار آن است که،
-
6:07 - 6:09اگر شما استعداد و توان و مهارت دارید،
-
6:09 - 6:11شما باید به بالا برسید. هیچ چیز نباید شما را پایین بکشد.
-
6:11 - 6:14این یک ایده زیباست. ولی مشکل این است که...
-
6:14 - 6:16اگر شما به راستی به جامعه ای باور دارید که
-
6:16 - 6:19در آن کسانی که شایستگی رسیدن به بالا را دارند، به بالا برسند،
-
6:19 - 6:22مستلزم این است که شما همچنین به شکل بسیاز زننده ای
-
6:22 - 6:25به جامعه ای باور دارید که در آن کسانی که مستحق پایین رفتن هستند
-
6:25 - 6:28به پایینترین سطح بروند و آنجا بمانند.
-
6:28 - 6:31به عبارت دیگر, جایگاه شما در زندگی تصادفی بنظر نمیرسه,
-
6:31 - 6:33بلکه استحقاق و لیاقت آن را داشته اید.
-
6:33 - 6:36و این چیزی است که شکست را بسیار خرد کننده تر می کند.
-
6:36 - 6:38میدانید, در قرون وسطا , در انگلستان,
-
6:38 - 6:40هنگامی که آدم بسیار فقیری را میدید,
-
6:40 - 6:43از آن شخص به عنوان یک "بدبخت" یاد می شد.
-
6:43 - 6:47تحت اللفظی کسی که از برکت بخت بی نسیب بوده، یک بدبخت.
-
6:47 - 6:49این روزها, بویژه در ایالات متحده,
-
6:49 - 6:51اگر شما کسی را در سطح پایین جامعه ببینید,
-
6:51 - 6:54نامهربانانه از آنها به عنوان "بازنده" نام برده می شود.
-
6:54 - 6:57یک تفاوت جدی بین بدبخت و بازنده وجود دارد.
-
6:57 - 7:00که نشاندهنده ۴۰۰ سال تکامل جامعه است،
-
7:00 - 7:03و باور ما به اینکه چه کسی مسئول زندگی ماست.
-
7:03 - 7:06دیگر خدایان نیستند, ما هستیم. ما در صندلی راننده نشسته ایم.
-
7:06 - 7:08و این شادمان کننده است اگر که خوب بروید،
-
7:08 - 7:10و در غیر این صورت بسیار خرده کننده.
-
7:10 - 7:13در بدترین موارد، به اونجا می رسد که در تحلیل یک جامعه شناس
-
7:13 - 7:17مانند امیل درکهیم ,به اونجا می رسد که باعث رشد میزان خودکشی می شود.
-
7:17 - 7:20در کشورهای توسعه یافته فرد گرا خود کشی بیشتر است
-
7:20 - 7:22تا هر جای دیگری در دنیا.
-
7:22 - 7:24و بعضی از دلایل آن اینست که مردم آن چیزی را که برایشان اتفاق می افتد را
-
7:24 - 7:26بی اندازه شخصی تلقی می کنند.
-
7:26 - 7:30صاحب موفقیت خود هستند. اما همینطور مالک واماندگی خود نیز هستند.
-
7:30 - 7:32آیا هیچ رهایی از این فشار هایی
-
7:32 - 7:34که من به آنها اشاره کردم وجود دارد؟
-
7:34 - 7:36فکر میکنم وجود دارد. من میخواهم فقط به بعضی از آنها برگردم.
-
7:36 - 7:38بگذارید شایسته سالاری را بر گزینیم
-
7:38 - 7:41این ایده که هرکسی لیاقت جایی را که به آن رسیده را داشته است.
-
7:41 - 7:44فکر میکنم یک ایده دیوانه وار است. کاملا دیوانه وار.
-
7:44 - 7:46من از هر سیاستمداری از جناح چپ و راست حمایت میکنم
-
7:46 - 7:48که نیم نگاهی معقول به شایسته سالاری داشته باشد.
-
7:48 - 7:50من یک شایسته سالار هستم و این یست که هست.
-
7:50 - 7:52ولی احمقانه است که باور کنیم که هیچگاه
-
7:52 - 7:56بتوانیم یک جامعه کاملا شایسته سالار بسازیم. این یک رویای غیر ممکن است.
-
7:56 - 7:58عقیده ای که ما جامعه ای بسازیم
-
7:58 - 8:00که در آن واقعا همه در آن درجه بندی شده باشند،
-
8:00 - 8:02خوب در بالا و بد در پایین
-
8:02 - 8:04و دقیقا به آن شکلی که باید این اتفاق افتاده باشد، غیر ممکن است.
-
8:04 - 8:06به سادگی عوامل بسیاری وجود دارد.
-
8:06 - 8:08تصادفات, تولد های تصادفی,
-
8:08 - 8:11حادثه های چیزهایی که در سر مردم میفتند, بیماری ها, و غیره.
-
8:11 - 8:13ما هیچوقت نمیتوانیم آنها را درجه بندی کنیم.
-
8:13 - 8:15هیچوقت آنطور که باید نمی توان مردم را درجه بندی کرد.
-
8:15 - 8:18من محو در نقل قول زیبایی از سنت آگوستین در "شهر خدا" هستم.
-
8:18 - 8:22جایی که میگوید: "این گناه است که شخصی را بر پایه شغل او قضاوت کنیم."
-
8:22 - 8:24در انگلیسی مدرن یعنی:
-
8:24 - 8:26این گناه است که تصوری از کسی که می بایست با او صحبت کنید
-
8:26 - 8:28بر مبنای کارت ویزیتش داشته باشید.
-
8:28 - 8:30این مقام نیست که اهمیت دارد.
-
8:30 - 8:32و بر طبق "سنت آگوستین"
-
8:32 - 8:34این فقط خداست که واقعا میتواند هرکسی را در جایگاه خودش قرار دهد.
-
8:34 - 8:36و او قرار است این کار را در روز قیامت انجام دهد
-
8:36 - 8:38با فرشتگان و شیپورها, و آسمانها باز خواهند شد.
-
8:38 - 8:41یک عقیده احمقانه، اگر شما هم مثل من بی مذهب هستید.
-
8:41 - 8:43ولی یک چیز بسیار ارزشمند در این عقیده هست, با اینهمه.
-
8:43 - 8:47به عبارت دیگر، هنگام قضاوت درباره مردم جلوی خودتونو بگیرید و تند نرید.
-
8:47 - 8:50شما لزوما نمیدانید ارزش واقعی یک شخص چیست.
-
8:50 - 8:52این یک بخش ناشناخته آنهاست.
-
8:52 - 8:55و ما نباید طوری رفتار کنیم که انگار آنها را می شناسیم.
-
8:55 - 8:58منبع دیگری برای تسلی و آرام کردن همه اینها وجود دارد.
-
8:58 - 9:01وقتی ما به شکست خوردن در زندگی فکر میکنیم، وقتی که به شکست فکر میکنیم،
-
9:01 - 9:03یکی از دلایل ترس ما از شکست خوردن تنها این نیست که
-
9:03 - 9:05درآمدمان را از دست می دهیم، موقعیتمان را از دست می دهیم.
-
9:05 - 9:09چیزی که ما از آن میترسیم قضاوت و تمسخر دیگران است. و این وجود دارد.
-
9:09 - 9:11میدونید، ارگان شماره یک در تمسخر
-
9:11 - 9:13امروزه , روزنامه است.
-
9:13 - 9:15و اگر شما روزنامه را در هر روز هفته باز کنید،
-
9:15 - 9:17پر است از مردمی که زندگیشان را به هم ریخته اند.
-
9:17 - 9:20با آدم اشتباهی خوابیده اند. برمسند اشتباهی نشسته اند.
-
9:20 - 9:22قانون اشتباهی را رد کرده اند. هرچی که هست.
-
9:22 - 9:25پس برای مسخره شدن مناسبند.
-
9:25 - 9:28به عبارت دیگر, شکست خورده اند. و از آنها به عنوان "بازنده" یاد می شود.
-
9:28 - 9:30حالا هیچ راه دیگری هم برای این وجود دارد؟
-
9:30 - 9:32من فکر میکنم سنت غربی راهی درخشان را به ما نشان میدهد.
-
9:32 - 9:35و آن تراژدی است.
-
9:35 - 9:38هنر تراژیک، همانطور که در تئاترهای یونان باستان شکل گرفت،
-
9:38 - 9:40در قرن پنجم پیش از میلاد، اساسا گونه ای از هنر بود
-
9:40 - 9:43مختص برسی چگونگی شکست مردم.
-
9:43 - 9:47و همچنین رسیدن به مرحله ای از هم دردی با آنها.
-
9:47 - 9:51که زندگی عادی لزوما این کار رو نمی کنه.
-
9:51 - 9:52بیاد میارم که چند سال قبل، مشغول فکر کردن به همه اینها بودم.
-
9:52 - 9:54و رفتم به دیدن "ورزش یکشنیه"
-
9:54 - 9:57یک مجله زرد که به شما پیشنهاد نمیکنم شروع به خواندنش کنید،
-
9:57 - 9:59اگر از قبل با آن آشنا نیستید.
-
9:59 - 10:01و رفتم تا با آنها صحبت کنم.
-
10:01 - 10:04درباره مشخصا برخی از تراژدی های بزرگ هنر غرب.
-
10:04 - 10:06و می خواستم ببینم که آنها چطور استخوان بندی
-
10:06 - 10:09برخی از داستانها رو می قاپند اگر بعنوان تیتر خبری بیرون بیاد
-
10:09 - 10:12روی دکه روزنامه فروشی در یک بعدازظهر شنبه.
-
10:12 - 10:14پس درباره اتللو برایشان گفتم. چیزی دربارش نشنیده بودند ولی مجذوبش شدند.
-
10:14 - 10:15(خنده)
-
10:15 - 10:18و از آنها خواستم تا یک عنوان خبری برای داستان اتللو بنویسند.
-
10:18 - 10:21آنها نوشتند " مهاجری با عشق دیوانه وار دختر سناتور را کشت".
-
10:21 - 10:23می چسبه بالای عنوان.
-
10:23 - 10:25من به آنها خط داستان "مادام بواری" را دادم.
-
10:25 - 10:27بازهم , یک کتاب که آنها از دانستن درباره آن شگفت زده شده بودند.
-
10:27 - 10:32و آنها نوشتند : "زناکار معتاد به خرید بعد از روشدن کلاهبرداری ارسنیک خورد"
-
10:32 - 10:33(خنده)
-
10:33 - 10:35و بعد بهترین از نظر من.
-
10:35 - 10:37اونا واقعا یک نوع نبوغ مخصوص خودشون رو دارن.
-
10:37 - 10:39و بهترین از نظر من "اودیپ شاه" اثر سوفوکل است.
-
10:39 - 10:42عنوان این بود : " سکس با مادر کورش کرد"
-
10:42 - 10:45(خنده)
-
10:45 - 10:47(تشویق)
-
10:47 - 10:50به عبارتی، اگر دوست داشته باشید، در یک سر طیف همدردی
-
10:50 - 10:52روزنامه زرد رو دارید.
-
10:52 - 10:55و در سر دیگر این طیف هنر تراژیک رو دارید.
-
10:55 - 10:57و قصدم از این بحث اینه که بگم ما باید کمی از آنچه که
-
10:57 - 10:59در هنر تراژیک روی می دهد را یاد بگیریم
-
10:59 - 11:02احمقانه است که هملت را بازنده نامید
-
11:02 - 11:05با وجودی که باخت ، او یک بازنده نیست.
-
11:05 - 11:07و من فکر میکنم که این پیام تراژدی برای ماست،
-
11:07 - 11:10و به نظرم به همین دلیل بسیار بسیار اهمیت دارد.
-
11:10 - 11:12موضوع دیگر درباره جامعه مدرن
-
11:12 - 11:14و دلیلی که چرا ایجاد نگرانی میکند
-
11:14 - 11:17اینست که ما هیچ چیز غیرازانسان را در راس آن نداریم.
-
11:17 - 11:19ما اولین جامعه ای هستیم که در دنیایی زندگی میکند
-
11:19 - 11:22که هیچ چیز را غیراز خودمان پرستش نمی کنیم.
-
11:22 - 11:24ما خودمان را خیلی دست بالا میگیریم. و میبایست که اینکار را بکنیم.
-
11:24 - 11:27ما انسان را بر روی ماه گذاشته ایم. ما همه کارهای غیر عادی را کرده ایم.
-
11:27 - 11:29وبنا براین تمایل به پرستش خودمان داریم.
-
11:29 - 11:31قهرمانان ما قهرمانهای انسانی هستند.
-
11:31 - 11:33این وضعیت بسیار جدیدی است.
-
11:33 - 11:35اغلب جوامع دیگردرست درراس
-
11:35 - 11:37چیزی متعالی رابرای پرستش داشته اند. یک خدا،
-
11:37 - 11:39یک روح، یک نیروی طبیعت، کیهان.
-
11:39 - 11:42هرچه هست، چیزدیگری بوده که پرستش میشده.
-
11:42 - 11:44ما قدری عادت این کاررا ازدست داده ایم.
-
11:44 - 11:46که ، فکر می کنم، مشخصا دلیل کشیده شدن ما به طبیعت است.
-
11:46 - 11:49نه به خاطر سلامتمان ، گرچه اغلب به این شکل نمایش داده شده.
-
11:49 - 11:53بلکه به خاطرفرار از لانه مورچه انسان.
-
11:53 - 11:55این یک فرار از رقابتهای ماست،
-
11:55 - 11:57و از ماجراهایمان.
-
11:57 - 11:59وبه این دلیل از نگاه کردن به یخچالهای طبیعی و اقیانوسها لذت میبریم،
-
11:59 - 12:03و تجسم زمین بیرون از فضای پیرامونش، و مانند اینها.
-
12:03 - 12:07ما دوست داریم احساس کنیم که درارتباط با چیزی غیر از انسان هستیم.
-
12:07 - 12:11واین عمیقا برای ما مهم است.
-
12:11 - 12:14فکر میکنم آنچه که واقعا دربا ره اش صحبت کردم موفقیت وشکست است.
-
12:14 - 12:17ویکی ازنکته های جالب درباره موفقیت
-
12:17 - 12:19اینست که فکر میکنیم معنی دارد.
-
12:19 - 12:21اگر به شما میگفتم که شخصی پشت این پرده است
-
12:21 - 12:24که بسیار بسیار موفق است، بلافاصله نظرات مشخصی به ذهن شما خواهد رسید.
-
12:24 - 12:26شما ممکن است که فکرکنید آن شخص پول زیادی بدست آورده،
-
12:26 - 12:29درچند زمینه به شهرت رسیده است.
-
12:29 - 12:31نظریه شخصی من درباره موفقیت، و من کسی هستم
-
12:31 - 12:34که به موفقیت بسیارعلاقمندم. من واقعا می خواهم که موفق باشم.
-
12:34 - 12:36همیشه فکر میکنم « چگونه میتوانم بیشتر موفق شوم؟»
-
12:36 - 12:38اما هرچه بیشتر عمر میکنم، بیشترهم شک میکنم
-
12:38 - 12:40به اینکه کلمه « موفقیت » چه معنی ای ممکن است داشته باشد.
-
12:40 - 12:42این بینش ایست که من درباره موفقیت داشته ام.
-
12:42 - 12:45شما نمیتوانید در همه چیز موفق باشید.
-
12:45 - 12:47ما خیلی درباره تعادل بین کار- زندگی میشنویم.
-
12:47 - 12:50بی معنی است. شما نمیتوانید همه را داشته باشید. نمیتوانید.
-
12:50 - 12:52بنابرین هر دیدگاهی از موفقیت
-
12:52 - 12:54باید بپذیرد که در ازای آن چه چیزی را از دست می دهد،
-
12:54 - 12:56عنصر گمشده کجاست.
-
12:56 - 12:59و فکرمیکنم هر جاندارهوشمندی می پذیرد
-
12:59 - 13:02همانطور که گفتم، عنصری وجود خواهد داشت درآنجایی که ما موفق نشده ایم.
-
13:02 - 13:04و موضوع درباره زندگی موفق،
-
13:04 - 13:06بسیاری از زمانها، ایده های ما
-
13:06 - 13:09از آنچه که ممکن است معنی زندگی موفقیت آمیز باشد، ایده های ما نیستند.
-
13:09 - 13:11آنها از آدمهای دیگر به ما رسیده اند.
-
13:11 - 13:13عمدتاً، اگر مرد هستید، پدرتان.
-
13:13 - 13:15و اگر یک زن هستید، مادرتان.
-
13:15 - 13:18روانشناسان هشتاد سال است که براین طبل میکوبند
-
13:18 - 13:21هیچکس به قدر کافی گوش نمیدهد. اما من بسیار باوردارم که این یک حقیقت است .
-
13:21 - 13:23و همینطور پیامهایی به ما تحمیل میشود
-
13:23 - 13:25از همه جا از تلویزیون، تا تبلیغات،
-
13:25 - 13:27تا بازاریابی، و از این دست.
-
13:27 - 13:29نیروهای بسیار قدرتمندی وجود دارند
-
13:29 - 13:33که تعیین میکنند که ما چه میخواهیم، و چگونه به خود نگاه کنیم.
-
13:33 - 13:36هنگامی که به ما گفته میشود بانکداری شغلی بسیار قابل احترام است
-
13:36 - 13:38بسیاری از ما می خواهیم بانکدار شویم.
-
13:38 - 13:41وقتی که دیگر بانکداری احترم برانگیز نیست ، ما علاقه مان را به بانکداری از دست میدهیم.
-
13:41 - 13:44ما بسیار پذیرای پیشنهاداتیم.
-
13:44 - 13:47پس بحث من دراین باره نیست که ما باید از
-
13:47 - 13:49ایده هایمان درباره موفقیت دست بکشیم.
-
13:49 - 13:51بلکه ما باید مطمن شویم که آنها متعلق به ما هستند.
-
13:51 - 13:53ما باید برروی ایده های خود متمرکز شویم.
-
13:53 - 13:56ومطمن شویم که ما مالک انها هستیم.
-
13:56 - 13:58و اینکه ما حقیقتا پدیداورنده بلند پروازیهای خود هستیم.
-
13:58 - 14:00چون نرسیدن به آنچه که می خواهیم به اندازه کافی بد هست.
-
14:00 - 14:03اما بدتر از آن داشتن یک ایده است
-
14:03 - 14:06از آنچه که شما می خواهید و فهمیدن این موضوع در انتهای سفر،
-
14:06 - 14:09که در واقع آن چیزی نبوده که شما در تمام این مدت می خواسته اید.
-
14:09 - 14:11پس می خواهم صحبتم را اینجا تمام کنم.
-
14:11 - 14:14اما آنچه که واقعا می خواهم تاکید کنم این است که
-
14:14 - 14:16به هر نحوی، موفق شوید، آری.
-
14:16 - 14:18اما بگذاریم بیگانگی بعضی از ایده هایمان را بپذیریم.
-
14:18 - 14:21و بیاییم درکمان را از موفقیت محک بزنیم.
-
14:21 - 14:25بیاییم اطمینان پیدا کنیم که ایدهایمان درباره موفقیت حقیقتا به ما تعلق دارند.
-
14:25 - 14:27خیلی از شما متشکرم.
-
14:27 - 14:43(تشویق)
-
14:43 - 14:45کریس اندرسن: بسیار جذاب بود. چطور تطبیق میدهید
-
14:45 - 14:50این ایده را که کسی بوده --
-
14:50 - 14:53بد بوده که درباره کسی به عنوان بازنده فکر کنیم.
-
14:53 - 14:57با این ایده که بسیاری از مردم بخواهند کنترل زندگی شما را در دست بگیرند.
-
14:57 - 15:00و اینکه یک جامعه این رو تشویق کنه
-
15:00 - 15:03احتمالا برنده هایی و بازنده هایی خواهد داشت .
-
15:03 - 15:06الن دو باتن: بله فکر میکنم این بیشتر تصادف
-
15:06 - 15:08در جریانه برد و باخته که من می خواهم بر آن تاکید داشته باشم.
-
15:08 - 15:10چرا که این روزها بیشترین تاکید
-
15:10 - 15:12بر قضاوت درباره همه چیز است .
-
15:12 - 15:14و سیاستمداران همیشه درباره عدالت حرف میزنند.
-
15:14 - 15:17در حال حاضر من یک معتقد پرو پا قرص عدالت هستم. اما فکر میکنم که غیر ممکنه.
-
15:17 - 15:19بنابراین ما باید هر کاری که میتوانیم انجام بدهیم،
-
15:19 - 15:21ما باید هر کاری را که میتوانیم انجام بدهیم تا آن را بدست بیاوریم.
-
15:21 - 15:23اما در نهایت باید همیشه به خاطر داشته باشیم
-
15:23 - 15:26که هر کسی که دربرابر ماست ، هر چه که در زندگیشان اتفاق افتاده،
-
15:26 - 15:29تصادف نقش بسیار مهمی را در آن داشته است.
-
15:29 - 15:31و این آن چیزیست که من قصد دارم برای آن محلی قاعل شوم.
-
15:31 - 15:33چون در غیر این صورت جا برای نفس کشیدن نخواهم داشت.
-
15:33 - 15:35کریس اندرسن: منظورم این است که آیا باور دارید که میتوانید
-
15:35 - 15:37فلسفه مهربانترو ملایمتر خود از کار را
-
15:37 - 15:41با یک اقتصاد موفق ترکیب کنید؟
-
15:41 - 15:43یا فکر میکنید که نمی توانید؟
-
15:43 - 15:45اما این مطلب انقدر اهمیت ندارد که ما تاکیید زیادی بر روی آن داشته باشیم؟
-
15:45 - 15:48الن دو باتن: اندیشه ترسناک این است که
-
15:48 - 15:52ترساندن مردم بهترین راه برای کار کشیدن ازآنهاست.
-
15:52 - 15:55و اینکه محیط هر چه ظالم تر باشد
-
15:55 - 15:57آدمهای بیشتری برای مبارزه به پا میخیزند.
-
15:57 - 16:01می خواهید فکر کنید، چه کسی را به عنوان پدر ایده آل خود دوست دارید؟
-
16:01 - 16:04و پدر ایده آل شما کسی است که محکم است و در عین حال مهربان.
-
16:04 - 16:06و کشیدن این خط بسیار مشکل است.
-
16:06 - 16:10ما به پدرها احتیاج داریم، همانگونه که بوده اند، الگوی پدر نمونه در جامعه،
-
16:10 - 16:12به دور از افراط در هر دو طرف.
-
16:12 - 16:16که از یک طرف زورگوست ، تنبیه گر است .
-
16:16 - 16:20ودر طرف دیگر سهل انگار و بی قانون است.
-
16:20 - 16:22کریس اندرسون: آلن دباتن.
-
16:22 - 16:24آلن دباتن: بسیار متشکرم.
-
16:24 - 16:34(تشویق)
- Title:
- آلن دباتن: فلسفه ای ملایم تر و مهربان تر از موفقیت
- Speaker:
- Alain de Botton
- Description:
-
آلن دباتن ایدهایمان در مورد موفقیت و شکست را می سنجد - وفرضهایی که بستر قضاوت بین این دو هستند را برسسی می کند. آیا موفقیت همیشه بدست می آید؟ شکست چطور؟ او شیوه ای شیوا و شوخ را برای گذر از ظاهر بینی می سازد تا لذت حقیقی را در کار مان بیابد.
- Video Language:
- English
- Team:
closed TED
- Project:
- TEDTalks
- Duration:
- 16:39