< Return to Video

How The Economic Machine Works by Ray Dalio

  • 0:00 - 0:03
    ماشین اقتصاد چطور کار می کند؟در سی دقیقه
  • 0:04 - 0:07
    اقتصاد مثل یک ماشین ساده کار می کند
  • 0:07 - 0:09
    اما خیلیها آن را درک نمی کنند
  • 0:09 - 0:11
    یا در مورد نحوه عملکردش توافق ندارند
  • 0:11 - 0:15
    و این منجر به عذابهای بی مورد اقتصادی زیادی می شود
  • 0:16 - 0:20
    من عمیقا احساس مسئولیت کردم که الگوی اقتصادی خودم
  • 0:20 - 0:22
    که بسیار ساده اما کاربردی است را به اشتراک بگذارم
  • 0:24 - 0:26
    اگرچه ممکنه خیلی مرسوم نباشد
  • 0:26 - 0:30
    ولی به من کمک کرد بحران مالی جهانی
    را پیش بینی کنم و از اون فاصله بگیرم
  • 0:30 - 0:33
    و بیشتر از سی سال است که برایم مفید بوده
  • 0:33 - 0:34
    بیاید شروع کنیم
  • 0:35 - 0:37
    اگرچه اقتصاد ممکنه پیچیده بنظر بیاد
  • 0:37 - 0:40
    با این حال در یک چهارچوب مکانیکی ساده کار می کند
  • 0:40 - 0:44
    اون از تعداد زیادی اجزای ساده که همان معاملات بین افراد است
  • 0:44 - 0:47
    و مرتبا میلیونها میلیون بار تکرار می شوند
  • 0:47 - 0:51
    این معاملات بیش از هر چیز از طبیعت انسان تاثیر می گیرند
  • 0:52 - 0:55
    و سه نیروی اصلی که اقتصاد را به حرکت در می آورند به وجود می آورند
  • 0:56 - 0:58
    شماره 1-رشد بهره وری
  • 0:58 - 1:02
    شماره 2-چرخه بدهی کوتاه مدت
  • 1:02 - 1:05
    شماره 3-چرخه بدهی بلند مدت
  • 1:05 - 1:08
    ما این نیروها را معرفی می کنیم و اینکه چطور انطباق آنها بر روی هم
  • 1:09 - 1:14
    الگوی مناسبی برای ردیابی اتفاقات اقتصادی و درک وضعیت حال حاضر است
  • 1:14 - 1:17
    بیایید با ساده ترین بخش اقتصاد شروع کنیم
  • 1:17 - 1:19
    معاملات
  • 1:20 - 1:24
    اقتصاد به طور ساده مجموع معاملاتی است که صورت می گیرد
  • 1:24 - 1:27
    و معامله هم چیز بسیار ساده ای است
  • 1:27 - 1:29
    شما همیشه در حال معامله هستید
  • 1:29 - 1:32
    هر بار که چیزی می خرید معامله انجام داده اید
  • 1:33 - 1:35
    هر معامله شامل یک خریدار است
  • 1:35 - 1:38
    که پول یا اعتبار را
  • 1:38 - 1:43
    با فروشنده که صاحب اجناس،خدمات و یا دارایی مالی است،معاوضه می کند
  • 1:43 - 1:45
    اعتبار درست مانند پول خرج می شود
  • 1:45 - 1:49
    پس با جمع زدن پول و اعتبار خرج شده در اقتصاد
  • 1:50 - 1:52
    هزینه کل را می دانیم
  • 1:53 - 1:56
    مجموع هزینه ها در اقتصاد آن را به حرکت در می آورد
  • 1:56 - 1:58
    اگر مجموع پول هزینه شده را
  • 1:58 - 2:00
    بر مقدار اجناس فروخته شده تقسیم کنید
  • 2:00 - 2:01
    قیمت واحد اجناس بدست می آید
  • 2:02 - 2:03
    و این خودشه
  • 2:03 - 2:04
    این یک معامله است
  • 2:05 - 2:07
    این سنگ بنای ماشین اقتصاد است
  • 2:08 - 2:12
    همه چرخه ها و نیروها در اقتصاد با معاملات هدایت می شوند
  • 2:12 - 2:15
    بنا براین اگر ما می توانیم معامله را بفهمیم
  • 2:15 - 2:17
    می توانیم کل اقتصاد را درک کنیم
  • 2:17 - 2:21
    یک بازار از مجموع فروشنده ها و خریدارانی تشکیل شده
  • 2:21 - 2:23
    که یک کالای بخصوص را معامله می کنند
  • 2:23 - 2:25
    مثلا بازار گندم
  • 2:26 - 2:27
    بازار اتومبیل
  • 2:27 - 2:28
    بازار بورس
  • 2:28 - 2:30
    و میلیونها بازار دیگر
  • 2:31 - 2:35
    و اقتصاد شامل تمام معاملات در تمام بازارهاست
  • 2:35 - 2:41
    اگر مجموع هزینه و مجموع اجناس فروخته شده در تمام بازارها را داشته باشید
  • 2:41 - 2:44
    همه ابزار لازم برای فهمیدن اقتصاد را خواهید داشت
  • 2:45 - 2:46
    به همین سادگی
  • 2:47 - 2:50
    مردم،بنگاه ها،بانکها و دولت ها
  • 2:50 - 2:54
    همگی به همان شکلی که گفته شد مشغول معاملات هستند
  • 2:54 - 2:59
    پول و اعتبار را با اجناس،خدمات و داراییهای مالی معاوضه می کنند
  • 2:59 - 3:04
    بزرگترین خریدار و فروشنده دولت است که از دو قسمت اصلی تشکیل شده
  • 3:04 - 3:08
    دولت مرکزی که مالیات جمع می کند و پول خرج می کند
  • 3:08 - 3:12
    و بانک مرکزی که کمی با سایر معامله گر ها متفاوت است
  • 3:12 - 3:16
    چون مقدار پول و اعتبار در اقتصاد را کنترل می کند
  • 3:17 - 3:20
    بانک مرکزی این کار را با تغییر نرخ بهره بانکی
  • 3:20 - 3:22
    و چاپ پول جدید انجام می دهد
  • 3:22 - 3:24
    به این دلایل همانطور که خواهیم دید
  • 3:24 - 3:28
    بانک مرکزی نقش مهمی را بازی می کند در کنترل
  • 3:28 - 3:29
    گردش اعتبار
  • 3:29 - 3:32
    از شما میخواهم که به"اعتبار"توجه بیشتری داشته باشید
  • 3:32 - 3:35
    اعتبار مهمترین بخش اقتصاد
  • 3:35 - 3:37
    و چیزی است که احتمالا کمتر فهمیده شده
  • 3:38 - 3:42
    این مهمترین بخش است چون بزرگترین و در عین حال مبهم ترین قسمت است
  • 3:43 - 3:47
    درست همانطور که خریداران و فروشنده ها به بازار میروند تا معامله کنند
  • 3:48 - 3:50
    قرض دهنده و قرض گیرنده هم همینطورند
  • 3:51 - 3:54
    قرض دهنده ها می خواهند به پولشان اضافه کنند
  • 3:54 - 3:57
    و قرض گیرنده ها میخواهند چیزی بخرند که از عهده خریدش بر نمی آیند
  • 3:57 - 3:59
    مثل خانه و ماشین
  • 3:59 - 4:03
    یا میخواهند پول را برای شروع یک کار سرمایه گذاری کنند
  • 4:03 - 4:08
    اعتبار می تواند به قرض دهنده و قرض کننده چیزی که می خواهند بدهد
  • 4:08 - 4:11
    قرض کننده تعهد می کند که پولی که قرض گرفته پس بدهد
  • 4:11 - 4:13
    که اصل بدهی گفته می شود
  • 4:13 - 4:16
    بعلاوه مقدار اضافی که سود بدهی گفته می شود
  • 4:16 - 4:21
    وقتی نرخ بهره بالا باشد وام گیرنده ها کمتر می شوند چون هزینه بالایی دارد
  • 4:21 - 4:25
    وقتی نرخ بهره پایین باشد وام گیرنده ها بیشتر می شوند چون هزینه کمتری دارد
  • 4:26 - 4:28
    وقتی قرض کننده تعهد می کند که پول را برگرداند
  • 4:28 - 4:30
    و قرض دهنده اعتماد می کند
  • 4:30 - 4:32
    اعتبار به وجود می آید
  • 4:32 - 4:36
    هر دونفر قادرند از هیچ اعتبار خلق کنند
  • 4:36 - 4:41
    این ساده بنظر میاد ولی اعتبار فریبنده است چون اسامی مختلفی دارد
  • 4:41 - 4:46
    به محض اینکه اعتبار خلق می شود بلافاصله تبدیل به "بدهی" می شود
  • 4:46 - 4:51
    بدهی همزمان یک دارایی برای وام دهنده و یک دین به گردن وام گیرنده است
  • 4:52 - 4:55
    در آینده وقتی وام گیرنده وام را پرداخت می کند
  • 4:55 - 4:56
    بعلاوه سود
  • 4:56 - 4:59
    دارایی و دین از بین می روند
  • 4:59 - 5:01
    و معامله کامل می شود
  • 5:02 - 5:05
    اما چرا اعتبار اینقدر مهم است؟
  • 5:05 - 5:10
    چون وقتی وام گیرنده اعتبار بدست می آورد قادر است تا بیشتر خرج کند
  • 5:10 - 5:13
    و بخاطر داشته باشید خرج کردن اقتصاد را به حرکت در می آورد
  • 5:14 - 5:18
    به این دلیل که هزینه یک شخص درآمد شخص دیگر است
  • 5:18 - 5:19
    در موردش فکر کنید
  • 5:20 - 5:22
    هر دلاری که شما هزینه می کنید فرد دیگری بدست می آورد
  • 5:22 - 5:25
    و هر دلاری که شما بدست می آورید فرد دیگری قبلا خرج کرده
  • 5:26 - 5:30
    بنابراین وقتی شما بیشتر خرج کنید شخص دیگری بیشتر بدست می آورد
  • 5:30 - 5:32
    وقتی درآمد یک نفر بیشتر می شود
  • 5:32 - 5:35
    وام دهنده ها تمایل بیشتری دارند که به او وام بدهند
  • 5:35 - 5:38
    چون حالا او اعتبار بیشتری دارد
  • 5:38 - 5:41
    یک وام گیرنده معتبر دو خصوصیت دارد
  • 5:41 - 5:44
    توانایی باز پرداخت و وثیقه - تضمین
  • 5:45 - 5:49
    درآمد بالاتر نسبت به بدهی او را قادر به بازپرداخت می کند
  • 5:50 - 5:56
    و حتی اگر نتواند بازپرداخت انجام دهد چیزهایی دارد که در عوض بفروشد
  • 5:57 - 6:00
    این باعث می شود وام دهنده از وام دادن به او مطمئن تر باشد
  • 6:00 - 6:04
    بنابراین افزایش درآمد موجب افزایش قرض گرفتن می شود
  • 6:04 - 6:06
    و این خود موجب بالا رفتن هزینه می شود
  • 6:06 - 6:10
    و از آنجا که هزینه های هر فرد درآمد دیگران است
  • 6:10 - 6:13
    این دوباره موجب قرض گرفتن بیشتر می شود و به همین شکل ادامه پیدا میکند
  • 6:14 - 6:17
    این الگوی خودکار موجب رشد اقتصادی می شود
  • 6:17 - 6:20
    و موجب می شود که "چرخه" داشته باشیم
  • 6:21 - 6:26
    در معامله شما باید چیزی بدهید تا در مقابل چیزی بگیرید
  • 6:26 - 6:29
    و مقداری که بدست می آورید به مقداری که تولید می کنید وابسته است
  • 6:30 - 6:35
    در طول زمان یاد گرفته ایم و این دانش تدریجی استاندارد زندگی ما را بالا برده است
  • 6:35 - 6:37
    ما به آن رشد بهره وری می گوییم
  • 6:38 - 6:44
    کسانی که خلاق تر و سخت کوش تر هستند بهره وری و استاندارد زندگیشان را سریعتر
  • 6:44 - 6:47
    از کسانی که تن پروری و تنبلی می کنند،ارتقا می دهند
  • 6:47 - 6:50
    اما این الزاما در کوتاه مدت درست نیست
  • 6:50 - 6:55
    برعکس بهره وری که در بلند مهم است ،اعتبار در کوتاه مدت بررسی می شود
  • 6:55 - 6:58
    این به این خاطر هست که رشد بهره وری نوسان زیادی ندارد
  • 6:58 - 7:02
    بنابراین در اوج و فرودهای اقتصادی آنقدرها موثر نیست
  • 7:02 - 7:03
    اما بدهی موثر است
  • 7:03 - 7:07
    چون به ما اجازه می دهد بیشتر از تولیدمان مصرف کنیم
  • 7:07 - 7:10
    و مجبورمان می کند که کمتر از تولیدمان مصرف کنیم
  • 7:10 - 7:12
    در زمان بازپرداخت
  • 7:12 - 7:15
    نوسان بدهی در دو چرخه بزرگ اتفاق می افتند
  • 7:15 - 7:18
    یکی به مدت پنج تا هشت سال طول می کشد
  • 7:18 - 7:21
    و دیگری بین 75 تا 100 سال طول می کشد
  • 7:21 - 7:25
    در حالی که بیشتر مردم فراز و نشیبها را احساس می کنند ولی نمی توانند چرخه ها را تشخیص دهند
  • 7:25 - 7:27
    چون خیلی نزدیک با آن درگیر هستند
  • 7:27 - 7:29
    روز به روز.هفته به هفته
  • 7:30 - 7:34
    در این بخش می خواهیم دورتر بایستیم و به این سه نیرو نگاه کنیم
  • 7:34 - 7:37
    و اینکه چطور تاثیر آنها بر روی هم تجربیات ما را شکل می دهند
  • 7:37 - 7:43
    همان طور که گفته شد نوسانات حول خطوط با نوآوری و سختکوشی مرتبط نیستند
  • 7:43 - 7:47
    آنها در درجه اول به مقدار اعتبار وابسته اند
  • 7:47 - 7:50
    بیایید برای چند لحظه اقتصادی بدون وجود اعتبار را تصور کنیم
  • 7:50 - 7:56
    در این مدل تنها راهی که می توانم مخارجم را بیشتر کنم بالا بردن درآمد است
  • 7:56 - 8:00
    که نیازمند بهره وری و کار بیشتر است
  • 8:00 - 8:03
    بهره وری بالاتر تنها راه رشد است
  • 8:03 - 8:06
    از جایی که هزینه من درآمد شخص دیگری است
  • 8:06 - 8:11
    رشد اقتصاد مستقیما به رشد بهره وری من یا سایرین وابسته است
  • 8:11 - 8:13
    اگر معاملات را دنبال کنیم
  • 8:13 - 8:17
    و آن را از دور نگاه کنیم چیزی شبیه نمودار رشد بهره وری خواهیم داشت
  • 8:17 - 8:21
    اما چون(در شکل اقتصاد کنونی) قرض می کنیم، چرخه داریم
  • 8:21 - 8:26
    این به خاطر قوانین و قواعد نیست بلکه طبیعت انسان است
  • 8:26 - 8:28
    و نحوه کارکرد اعتبار
  • 8:28 - 8:33
    قرض کردن را به عنوان یک روش خرج کردن زود هنگام تصور کنید
  • 8:33 - 8:38
    برای خرید چیزی که استطاعتش را ندارید نیاز دارید بیشتر از درآمدتان خرج کنید
  • 8:38 - 8:42
    برای انجام این کار نیاز دارید تا از آینده خودتان قرض کنید
  • 8:42 - 8:45
    با این کار شما زمانی را در آینده بوجود می آورید
  • 8:45 - 8:49
    که باید کمتر از درآمدتان خرج کنید تا باز پرداخت داشته باشید
  • 8:49 - 8:51
    این به سرعت یک چرخه را تداعی می کند
  • 8:52 - 8:55
    اساسا هر بار که قرض می گیرید یک چرخه بوجود می آورید
  • 8:55 - 8:59
    این همان طور که در مورد افراد صدق می کند در مورد اقتصاد هم صادق است
  • 9:00 - 9:02
    به همین دلیل فهمیدن اعتبار اینقدر مهم است
  • 9:02 - 9:09
    چون این یک سری از اتفاقات مکانیکی و قابل پیش بینی را در آینده به حرکت در می آورد
  • 9:09 - 9:12
    این موضوع اعتبار را از پول متمایز می کند
  • 9:12 - 9:15
    پول چیزی است که شما با آن معامله انجام می دهید
  • 9:15 - 9:18
    وقتی با پول از بارمن آبجو می خرید
  • 9:18 - 9:21
    معامله در لحظه صورت می گیرد
  • 9:21 - 9:25
    اما وقتی که برای خرید از اعتبار خرج می کنید مثل نسیه است
  • 9:25 - 9:28
    شما قول می دهید که در آینده پول پرداخت کنید
  • 9:28 - 9:31
    شما و بارمن در کنار هم یک "دارایی
  • 9:31 - 9:32
    و "دین" خلق کرده اید
  • 9:33 - 9:35
    شما بلافاصله از هیچ اعتبار بوجود آورده اید
  • 9:36 - 9:42
    و تا زمانی که نسیه را پرداخت کنید و دارایی و دین، از بین برود
  • 9:42 - 9:45
    بدهی ناپدید می شود و معامله کامل می شود
  • 9:46 - 9:51
    واقعیت این است که بیشتر آنچه مردم پول می نامند در اصل اعتبار است
  • 9:51 - 9:56
    مجموع اعتبار در اقتصاد ایالات متحده حدود 50 ترلیون دلار است
  • 9:56 - 9:59
    و مجموع پول موجود تنها سه ترلیون دلار است
  • 10:00 - 10:05
    به یاد داشته باشید در اقتصاد بدون اعتبار تنها راه خرج کردن بیشتر، تولید بیشتر است
  • 10:05 - 10:11
    اما در اقتصادی که اعتبار مرسوم است می توانید با قرض کردن بیشتر خرج کنید
  • 10:11 - 10:15
    در نتیجه اقتصاد دارای اعتبار اجازه ولخرجی بیشتر می دهد
  • 10:15 - 10:18
    و در کوتاه مدت اجازه می دهد درآمد بیشتر از تولید باشد
  • 10:19 - 10:20
    اما نه در بلند مدت
  • 10:20 - 10:22
    اما اشتباه نگیرید
  • 10:22 - 10:26
    اعتبار الزاما چیز بدی نیست که چرخه ایجاد می کند
  • 10:26 - 10:31
    این موقعی بد است که موجب مصرفگرایی افراطی شود که قابل باز پرداخت نیست
  • 10:31 - 10:36
    و وقتی به منابع کارآمدی که به تولید درآمد کمک می کنند اختصاص می یابد،مفید خواهد بود
  • 10:36 - 10:38
    بنابراین شما میتوانید بدهیتان را پرداخت کنید
  • 10:38 - 10:41
    مثلا اگر پول قرض کنید که تلویزیونی بزرگ بگیرید
  • 10:41 - 10:44
    که درآمدی برای شما تولید نمی کند تا باز پرداخت داشته باشید
  • 10:45 - 10:48
    اما اگر پول قرض کنید تا مثلا یک تراکتور بخرید
  • 10:48 - 10:52
    و آن تراکتور به شما در برداشت ذرت بیشتر و کسب درآمد بیشتر کمک کند
  • 10:52 - 10:56
    آن وقت شما می توانید بازپرداخت داشته باشید و استاندارد زندگی را بالا ببرید
  • 10:56 - 11:02
    در یک اقتصاد که اعتبار وجود دارد می توانیم معاملات را
    دنبال کنیم و ببینیم که چطور اعتبار موجب رشد می شود
  • 11:03 - 11:04
    یک مثال می زنم
  • 11:04 - 11:08
    فرض کنید سالانه صد هزار دلار درآمد دارید و هیچ بدهی ندارید
  • 11:08 - 11:11
    شما آنقدر اعتبار دارید که ده هزار دلار وام بگیرید
  • 11:12 - 11:13
    مطابق کارت اعتباری
  • 11:13 - 11:18
    بنابراین می توانید 110 هزار دلار خرج کنید در حالی که فقط 100 هزار دلار درآمد دارید
  • 11:19 - 11:22
    از جایی که هزینه های شما درآمد نفر دیگری است
  • 11:22 - 11:24
    شخص دیگری 110 هزار دلار درآمد کسب می کند
  • 11:25 - 11:28
    کسی که 110 هزار دلار کاسب میشه
  • 11:28 - 11:31
    اگر بدهی نداشته باشد می تواند 11 هزار دلار قرض کند
  • 11:31 - 11:34
    پس او می تواند 121 هزار دلار قرض کند
  • 11:35 - 11:38
    با وجود اینکه فقط 110 هزار دلار درآمد داشته
  • 11:39 - 11:43
    مخارج او درآمد نفر بعدی است و با دنبال کردن معاملات
  • 11:43 - 11:48
    می تونیم ببینیم چطور این ساختار بصورت یک الگوی خود مولد عمل می کند
  • 11:48 - 11:52
    اما یادتون باشد قرض کردن چرخه ایجاد می کند
  • 11:52 - 11:56
    و اگر چرخه صعود داشته باشد زمانی می رسد که باید افول داشته باشد
  • 11:56 - 11:58
    این ما را به سمت
  • 11:58 - 12:00
    چرخه کوتاه مدت بدهی هدایت می کند
  • 12:01 - 12:05
    همان طور که فعالیت اقتصادی افزایش پیدا می کند توسعه بوجود می آید
  • 12:05 - 12:07
    فاز اول از چرخه بدهی کوتاه
  • 12:07 - 12:11
    خرج کردن افزایش پیدا می کند و قیمتها شروع به بالا رفتن می کند
  • 12:11 - 12:15
    به این خاطر که افزایش خرج کردن توسط اعتبار تغذیه می شود
  • 12:15 - 12:18
    که می تواند بلافاصله از هیچ بوجود بیاید
  • 12:18 - 12:23
    وقتی میزان درآمدها و هزینه ها از تولید واقعی محصولات بیشتر شود
  • 12:23 - 12:25
    قیمت ها بالا می رود
  • 12:25 - 12:29
    وقتی قیمت ها بالا می رود به آن "تورم" می گوییم
  • 12:30 - 12:33
    بانک مرکزی تورم بالا را نمی خواهد
  • 12:33 - 12:35
    چون مشکلاتی بوجود می آورد
  • 12:35 - 12:38
    با دیدن افزایش قیمت نرخ بهره را افزایش می دهد
  • 12:39 - 12:40
    با نرخ بهره بالاتر
  • 12:40 - 12:46
    افراد کمتری تمایل به وام گرفتن پیدا می کنند
    و هزینه بدهیهای موجود هم افزایش می یابد
  • 12:46 - 12:50
    یعنی هر ماه پول بیشتری از کارت اعتباری شما کسر می شود
  • 12:51 - 12:55
    چون مردم کمتر قرض می کنند و سر رسیدهای ماهانه بالاتر
  • 12:55 - 12:57
    پول کمتری باقی می ماند که خرج کنند
  • 12:57 - 12:59
    در نتیجه خرج کردن کمتر می شود
  • 12:59 - 13:03
    و چون هزینه های یک شخص درآمد شخص دیگری است
  • 13:03 - 13:05
    درآمد ها کم می شود
  • 13:05 - 13:07
    و به همین منوال ادامه می یابد
  • 13:08 - 13:11
    وقتی مردم کمتر خرج کنند قیمت ها پایین می آید
  • 13:11 - 13:13
    که به آن "تورم منفی" می گوییم
  • 13:13 - 13:18
    فعالیت اقتصادی کم می شود و "رکود" بوجود می آید
  • 13:18 - 13:23
    اگر رکود بیش از حد سخت شود و تورم هم مجاز باشد
  • 13:23 - 13:27
    آنوقت بانک مرکزی نرخ بهره را کم می کند تا همه چیز دوباره اوج بگیرد
  • 13:28 - 13:31
    با نرخ بهره پایین باز پرداخت بدهیها کم می شود
  • 13:31 - 13:36
    وام گرفتن و خرج کردن زیاد می شود و دوباره رونق می بینیم
  • 13:36 - 13:40
    همان طور که می بینید اقتصاد مثل یک ماشین کار می کند
  • 13:40 - 13:47
    در چرخه بدهی کوتاه هزینه ها فقط به تمایل وام دهنده
    ها و وام گیرنده ها برای خلق اعتبار بستگی دارد
  • 13:47 - 13:52
    وقتی اعتبار به راحتی در دسترس است رونق اقتصادی بوجود می آید
  • 13:53 - 13:56
    وقتی اعتبار دور از دسترس باشد رکود بوجود می آید
  • 13:56 - 14:01
    و توجه داشته باشید که این چرخه چطور در
    درجه اول توسط بانک مرکزی کنترل می شود
  • 14:01 - 14:05
    یک چرخه بدهی کوتاه به طور معمول پنج تا هشت سال طول می کشد
  • 14:05 - 14:08
    و برای دهه ها بطور متوالی استفاده می شود
  • 14:09 - 14:12
    اما دقت کنید که حد اقل و حداکثر هر چرخه
  • 14:13 - 14:17
    با رشد بالاتر نسبت به چرخه قبل و بدهی کلی بالاتر تمام می شود
  • 14:17 - 14:19
    چرا؟
  • 14:19 - 14:21
    چون طبیعت مردم اقتضا می کند
  • 14:21 - 14:26
    اونها رغبت بیشتری دارند که قرض کنند و خرج کنند تا اینکه بدهیشان را پس دهند
  • 14:26 - 14:28
    این(طمع) در سرشت انسان است
  • 14:28 - 14:33
    به این دلیل در مدت زمان طولانی بدهی از درآمد پیشی می گیرد
  • 14:34 - 14:37
    چرخه بدهی بلند مدت را بوجود می آورد
  • 14:38 - 14:43
    با اینکه مردم بیشتر بدهکار می شوند قرض دهنده ها راحت تر قرض می دهند
  • 14:44 - 14:46
    چرا؟
  • 14:46 - 14:49
    چون همه تصور می کنند همه چیز عالی است
  • 14:49 - 14:53
    مردم فقط به چیزهایی که اخیرا اتفاق افتاده توجه دارند
  • 14:53 - 14:55
    و اخیرا چه اتفاقاتی افتاده؟
  • 14:56 - 14:58
    درآمدها بالا رفته
  • 14:58 - 15:00
    ارزش داراییها بالا رفته
  • 15:00 - 15:02
    بازار بورس غرش می کند
  • 15:02 - 15:03
    این رونق است
  • 15:03 - 15:07
    رونق باعث شده از عهده خرید
    اجناس،خدمات و داراییها بر بیاید
  • 15:07 - 15:09
    با پول قرضی
  • 15:09 - 15:12
    وقتی مردم خیلی از این دست کارها انجام دهند به این حباب می گوییم
  • 15:13 - 15:15
    اگر چه بدهی ها رشد کرده
  • 15:15 - 15:18
    درآمدها هم به همان نسبت رشد کرده تا آن را خنثی کند
  • 15:18 - 15:22
    بیایید نسبت بدهی به درآمد را "بار بدهی" بنامیم
  • 15:23 - 15:27
    تا زمانی که درآمدها بیشتر شود بار بدهی قابل مدیریت خواهد بود
  • 15:28 - 15:31
    همزمان ارزش داراییها اوج می گیرند
  • 15:31 - 15:35
    مردم مقدار زیادی وام میگیرند تا به عنوان سرمایه،دارایی بخرند
  • 15:35 - 15:38
    که سبب افزایش بیشتر قیمت ها می شود(افزایش تقاضا)
  • 15:38 - 15:40
    مردم احساس ثروت می کنند
  • 15:40 - 15:43
    پس با وجود انباشت مقدار زیادی بدهی
  • 15:44 - 15:49
    بالا رفتن درآمدها و افزایش قیمت داراییها به وام گیرنده
    ها کمک کرده برای مدت طولانی(اما موقت) معتبر بمانند
  • 15:50 - 15:53
    اما این به وضوح نمی تواند تا ابد ادامه پیدا کند
  • 15:53 - 15:55
    و ادامه هم پیدا نمی کند
  • 15:55 - 15:58
    در طول زمان نسبت بار بدهی بزرگتر و بزرگتر می شود
  • 15:58 - 16:01
    موجب بازپرداخت بدهی بالاتر و بالاتر می شود
  • 16:01 - 16:06
    بالاخره زمانی می رسد که رشد باز پرداخت بدهیها از رشد درآمد پیشی می گیرد
  • 16:06 - 16:08
    مردم را مجبور می کند تا از هزینه هایشان کم کنند
  • 16:08 - 16:12
    و چون مخارج هر نفر درآمد شخص دیگری است
  • 16:12 - 16:14
    درآمد ها افول می کنند
  • 16:15 - 16:19
    که باعث نامعتبر شدن مردم و در نتیجه کاهش وام گرفتن می شود
  • 16:20 - 16:25
    بازپرداختها به بیشتر شدن ادامه می دهند و هزینه ها را حتی بیشتر کاهش می دهند
  • 16:25 - 16:28
    و چرخه در جهت عکس خود حرکت می کند
  • 16:29 - 16:31
    این سقف دوره بدهی بلند مدت است
  • 16:32 - 16:35
    بار بدهی بیش از حد زیاد شده
  • 16:36 - 16:41
    در ایالات متحده،اروپا و بیشتر دنیا این اتفاق در سال 2008 افتاد
  • 16:41 - 16:49
    این به همان دلیل اتفاق افتاد که در ژاپن در 1989،و در آمریکا در 1929 رخ داد
  • 16:49 - 16:53
    حالا اقتصاد شروع به "اهرم زدایی" می کند
  • 16:53 - 16:56
    در اهرم زدایی مردم در هزینه ها صرفه جویی می کنند
  • 16:57 - 16:58
    درآمدها نزول می کند
  • 16:58 - 17:00
    اعتبار ناپدید می شود
  • 17:00 - 17:01
    ارزش داراییها سقوط می کنند
  • 17:01 - 17:03
    بانکها کوچک می شوند
  • 17:03 - 17:05
    بازار بورس دچار ورشکستگی می شود
  • 17:05 - 17:06
    تنش های اجتماعی افزایش می یابد
  • 17:06 - 17:10
    و کل سیستم خودش را در جهت عکس قبل تغذیه می کند
  • 17:11 - 17:14
    همین طور که درآمدها کم می شود و باز پرداختها بیشتر
  • 17:14 - 17:16
    وام گیرنده ها در فشار مالی قرار می گیرند
  • 17:16 - 17:19
    چون دیگر کسی معتبر نیست.چشمه اعتبار خشک می شود
  • 17:19 - 17:24
    و وام گیرنده ها هم دیگر نمی توانند وام
    بگیرند تا باز پرداخت وام قبلی را بدهند
  • 17:24 - 17:29
    در تقلا برای پر کردن این خلا وام گیرنده ها شروع به فروش دارایی می کنند
  • 17:29 - 17:34
    هجوم برای فروش مثل سیل به سمت بازار می آید و همزمان هزینه ها کم می شود
  • 17:34 - 17:37
    اینها موجب فروپاشی بورس می شود
  • 17:37 - 17:40
    بازار املاک غرق می شود و بانکها دچار بحران می شوند
  • 17:40 - 17:45
    چون ارزش داراییها کم می شود دیگر نمی توانند به عنوان ضمانت بدهی کاربرد داشته باشند
  • 17:45 - 17:49
    این وام گیرنده ها را از قبل هم نامعتبرتر می کند
  • 17:49 - 17:51
    مردم احساس فقر می کنند
  • 17:51 - 17:53
    اعتبار به سرعت ناپدید می شود
  • 17:54 - 17:55
    هزینه های کمتر
  • 17:55 - 17:56
    درآمدهای کمتر
  • 17:56 - 17:58
    ثروت کمتر
  • 17:58 - 17:59
    اعتبار کمتر
  • 17:59 - 18:01
    وامهای کمتر و به همین ترتیب
  • 18:01 - 18:03
    یک چرخه ی شوم
  • 18:03 - 18:05
    این از لحاظ ظاهری شبیه رکود است
  • 18:05 - 18:10
    اما تفاوت اینجاست که نرخ بهره دیگر نمی
    تواند کمتر شود تا مشکل را برطرف کند
  • 18:10 - 18:15
    در رکود پایین آوردن بهره به عنوان
    عامل محرک وام گرفتن عمل می کند
  • 18:15 - 18:18
    اما در اهرم زدایی پایین آوردن بهره کارکرد ندارد
  • 18:18 - 18:23
    چون همین الان هم در پایین ترین
    حد است و بزودی به صفر می رسد
  • 18:23 - 18:25
    بنا براین سیاستهای محرک عملی نیست
  • 18:25 - 18:31
    نرخ بهره در آمریکا در دوره اهرم
    زدایی دهه 1930 به صفر رسید
  • 18:31 - 18:33
    و حالا دوباره در 2008
  • 18:34 - 18:37
    فرق بین رکود و اهرم زدایی در این است که
  • 18:38 - 18:42
    که در اهرم زدایی بار بدهی قرض
    کننده ها به قدری بالا است که
  • 18:42 - 18:45
    با کم کردن نرخ بهره حل نمی شود
  • 18:45 - 18:50
    وام دهنده ها به این نتیجه می رسند که بدهیها آنقدر
    بالاست که احتمالا هیچوقت پس داده نخواهند شد
  • 18:50 - 18:55
    وام گیرنده ها توانایی بازپرداختشان را از دست
    داده اند و وثیقه هایشان ارزشش را از دست داده
  • 18:55 - 18:57
    بدهی آنها را فلج کرده است
  • 18:57 - 18:59
    آنها دیگر وام بیشتر نمی خواهند
  • 18:59 - 19:03
    وام دهنده دیگر وام نمی دهد و وام گیرنده هم دیگر وام نمی خواهد
  • 19:04 - 19:07
    انگار که کل اقتصاد دیگر اعتبار ندارد
  • 19:07 - 19:09
    مانند افراد
  • 19:09 - 19:13
    خب در مورد اهرم زدایی چه می کنیم؟
  • 19:13 - 19:17
    مشکل این است که بار بدهی بیش از اندازه است و باید متعادل شود
  • 19:18 - 19:20
    چهار راه برای حل این مشکل هست
  • 19:20 - 19:24
    یک:مردم،بنگاه ها و دولت ها مخارجشان را کم کنند
  • 19:25 - 19:29
    دو:بدهی ها از طریق اعلام ورشکستگی یا اصلاح ساختار بدهی کم شوند
  • 19:29 - 19:34
    سه:ثروت از ثروتمندان به طبقات پایین تر منتقل شود
  • 19:34 - 19:38
    و بالاخره چهارم:بانک مرکزی پول جدید چاپ کند
  • 19:39 - 19:44
    این چهار مرحله در هر اهرم زدایی در تاریخ مدرن صورت گرفته است
  • 19:46 - 19:48
    معمولا اول کاهش مخارج اعمال می شود
  • 19:48 - 19:55
    همان طور که میبینیم مردم،بنگاه ها و حتی دولت ها کمربندها را
    محکم تر می کننداز مخارج خود می کاهند تا بدهیشان را بدهند
  • 19:56 - 19:59
    این معمولا با نام "ریاضت اقتصادی" شناخته می شود
  • 19:59 - 20:04
    وقتی وام گیرنده ها دیگر وام نگیرند و شروع به باز پرداخت می کنند
  • 20:04 - 20:07
    احتمالا انتظار دارید که بدهی ها کم شود
  • 20:07 - 20:09
    اما برعکس
  • 20:09 - 20:14
    چون مخارج کم می شوند و هزینه
    های افراد درآمد دیگران است
  • 20:14 - 20:16
    این باعث کاهش درآمدها می شود
  • 20:17 - 20:22
    درآمد سریعتر از بدهی ها کاهش پیدا می
    کند و بار بدهی در واقع بدتر می شود
  • 20:22 - 20:27
    همان طور که می بینید این کاهش هزینه ها موجب تورم منفی می شوند و دردآور هستند
  • 20:27 - 20:30
    بنگاه ها مجبور می شوند تا از مخارج بکاهند
  • 20:30 - 20:33
    که به معنی کار کمتر و بیکاری بیشتر است
  • 20:33 - 20:35
    این ما را سراغ راه دوم می فرستد
  • 20:36 - 20:38
    بدهی ها باید کم شوند
  • 20:38 - 20:41
    بسیاری از وام گیرنده ها متوجه می شوند توانایی باز پرداخت ندارند
  • 20:41 - 20:44
    و بدهی وام گیرنده دارایی وام دهنده است
  • 20:44 - 20:47
    وقتی وام دهنده نتواند به بانک باز پرداخت کند
  • 20:47 - 20:50
    مردم از اینکه بانک هم نمی تواند پول آنها را بدهد عصبی می شوند
  • 20:50 - 20:53
    بنابراین به بانک هجوم می آورند تا پولشان را از بانک بگیرند
  • 20:54 - 20:59
    بانکها تحت فشار قرار می گیرند و مردم،بنگاه ها و بانک ها زیر بدهیشان می مانند
  • 20:59 - 21:04
    این شرایط سخت اقتصادی "رکود بزرگ"نام دارد
  • 21:04 - 21:08
    بزرگترین بخش رکود بزرگ این است که مردم می فهمند
  • 21:08 - 21:12
    خیلی از چیزهایی که تصور می کردند ثروتشان است در واقعیت ندارد
  • 21:12 - 21:14
    بیایید به بار برگردیم
  • 21:14 - 21:20
    وقتی از بارمن آبجو به نسیه می گیرید قول می دهید که پولش را بدهید
  • 21:21 - 21:24
    تعهد شما تبدیل به دارایی بارمن می شود
  • 21:24 - 21:26
    اما اگر قول خود را عملی نکنید
  • 21:26 - 21:29
    اگر پول را ندهید و در واقع خیانت کنید
  • 21:30 - 21:33
    دارایی که او تصور می کرده
    داشته دیگر بی ارزش خواهد بود
  • 21:33 - 21:36
    دارایی اساسا ناپدید شده است
  • 21:36 - 21:41
    بسیاری از وام دهنده ها دوست ندارند داراییشان کاملا
    ناپدید شود بنابراین با اصلاح شرایط وام موافقت می کنند
  • 21:41 - 21:45
    اصلاح بدهی به این معنی است که وام
    گیرنده کمتر از مقدار توافق شده پس بدهد
  • 21:45 - 21:48
    یا زمان بازپرداخت تمدید شود
  • 21:48 - 21:51
    یا با سود کمتر از توافق اولیه بازپرداخت کند
  • 21:51 - 21:55
    به هر حال یک توافق تغییر می کند تا بدهی کم شود
  • 21:56 - 22:00
    وام دهنده ها ترجیح می دهند چیزی داشته
    باشند تا اینکه هیچ نداشته باشند
  • 22:00 - 22:02
    اگرچه بدهی کم می شود
  • 22:02 - 22:07
    اصلاح ساختار بدهی به خودی خود باعث کاهش سریعتر درآمدها و داراییها می شوند
  • 22:07 - 22:10
    پس باز هم بار بدهی بدتر می شود
  • 22:11 - 22:16
    مانند کاهش مخارج اصلاح بدهی هم دردناک و باعث تورم منفی خواهد شد
  • 22:17 - 22:22
    همه اینها دولت مرکزی را تحت تاثیر قرار می دهد چون حقوق کمتر و بیکاری بیشتر
  • 22:22 - 22:25
    یعنی دولت مجبور است مالیات کمتر بگیرد
  • 22:26 - 22:30
    در عین حال باید بیشتر خرج کند
    چون بیکاری بالا رفته است
  • 22:31 - 22:34
    بسیاری از بیکاران پس انداز کافی ندارند
  • 22:34 - 22:37
    و نیازمند حمایت مالی دولت هستند
  • 22:37 - 22:40
    بعلاوه دولت سیاستهای انگیزشی دارد
  • 22:40 - 22:44
    و مخارجش را بیشتر می کند تا کاهش فعالیت اقتصادی را جبران کند
  • 22:45 - 22:51
    کمبود بودجه دولتی در دوره اهرم زدایی به حد انفجار
    می رسد چون اونها بیشتر از مالیات خرج می کنند
  • 22:52 - 22:56
    وقتی درباره کسری بودجه در
    اخبار می شنوید منظور همین است
  • 22:57 - 23:03
    برای تامین کسری بودجه دولتها مجبورند
    که مالیاتها را افزایش دهند یا قرض کنند
  • 23:03 - 23:09
    اما با کاهش درآمد و این همه بیکار پول از کجا خواهد آمد؟
  • 23:09 - 23:10
    ثروتمندان
  • 23:10 - 23:17
    از آنجایی که دولت پول نیاز دارد و ثروت در اختیار درصد کوچکی از مردم است
  • 23:18 - 23:21
    دولت به طور طبیعی مالیات ثروتمندان را افزایش می دهد
  • 23:21 - 23:25
    که توزیع مجدد ثروت در اقتصاد را تحریک می کند
  • 23:25 - 23:27
    از دارندگان ثروت به ندارها
  • 23:27 - 23:31
    اما ندارهایی که رنج می کشند نسبت
    به ثروتمندان ابراز خشم می کنند
  • 23:31 - 23:38
    ثروتمندانی که با اقتصاد ضعیف و کاهش
    ارزش داراییها وافزایش مالیات تحت فشار قرار دارند
  • 23:38 - 23:40
    نسبت به ندارها ابراز خشم می کنند
  • 23:40 - 23:44
    اگر رکود ادامه دار شود نافرمانی مدنی پدیدار می شود
  • 23:45 - 23:50
    تنش ها نه فقط در داخل کشورها، بلکه بین کشورها می تواند گسترش پیدا کند
  • 23:50 - 23:53
    مخصوصا کشورهای با بدهی بالاتر
  • 23:53 - 23:59
    این وضعیت می تواند منجر به تغییرات
    سیاسی شود که گاهی بسیار حاد است
  • 23:59 - 24:03
    در 1930 این شرایط موجب به قدرت رسیدن هیتلر شد
  • 24:03 - 24:06
    جنگ در اروپا و رکود بزرگ در آمریکا
  • 24:07 - 24:11
    فشار برای انجام کاری که رکود بزرگ را پایان دهد افزایش می یابد
  • 24:11 - 24:15
    به یاد داشته باشید بیشتر آنچه مردم تصور می کنند پول است در واقع اعتبار است
  • 24:15 - 24:19
    پس وقتی اعتبار ناپدید شود مردم به اندازه کافی پول نخواهند داشت
  • 24:19 - 24:24
    مردم تشنه پول هستند و حتما به یاد
    دارید که چه کسی می توانست پول چاپ کند
  • 24:24 - 24:26
    بانک مرکزی
  • 24:27 - 24:32
    در حالی که نرخ بهره اش را به صفر رسانده مجبور است پول چاپ کند
  • 24:32 - 24:37
    برخلاف کاهش مخارج،اصلاح بدهی و توزیع مجدد ثروت
  • 24:37 - 24:40
    چاپ پول تورم زا و محرک است
  • 24:41 - 24:44
    ناگزیر بانک مرکزی از هوا، پول تولید می کند
  • 24:45 - 24:49
    و آن را برای خرید داراییهای مالی و اوراق قرضه دولتی استفاده می کند
  • 24:49 - 24:52
    این در دوره رکود بزرگ در آمریکا اتفاق افتاد
  • 24:52 - 24:57
    و مجددا در 2008 وقتی بانک مرکزی آمریکا(فدرال رزرو)
  • 24:57 - 25:00
    بیش از دو ترلیون دلار چاپ کرد
  • 25:00 - 25:04
    بقیه بانکهای مرکزی در گوشه و کنار جهان هم پول فراوان چاپ کردند
  • 25:05 - 25:12
    با خرید داراییهای مالی،بانک مرکزی قیمت از دست رفته داراییها
    را جبران می کند که باعث بازگشت اعتبار وام گیرنده ها می شود
  • 25:13 - 25:16
    با این حال این فقط به کسانی کمک می کند که صاحب دارایی هستند
  • 25:16 - 25:22
    بانک مرکزی می تواند پول چاپ کند اما فقط می تواند داراییهای مالی بخرد
  • 25:23 - 25:25
    اما دولت مرکزی این قابلیت را دارد که
  • 25:25 - 25:30
    که اجناس و خدمات را خریداری کند و این پول را در اختیار مردم قرار دهد
  • 25:30 - 25:32
    اما نمی تواند پول چاپ کند
  • 25:32 - 25:36
    بنابراین برای تحریک اقتصاد این دو باید با هم همکاری کنند
  • 25:36 - 25:41
    با خرید اوراق قرضه دولتی بانک مرکزی در واقع پول را به دولت قرض می دهد
  • 25:42 - 25:45
    اجازه می دهد تا از کسری بودجه فرار کند و مخارجش را
  • 25:45 - 25:47
    در مورد داراییها و خدمات افزایش دهد
  • 25:47 - 25:50
    از طریق سیاستهای محرک و مزایای بیکاری
  • 25:51 - 25:55
    این موجب افزایش درآمد مردم و از سوی دیگر افزایش بدهی دولت می شود
  • 25:56 - 26:00
    اما به هر حال بار بدهی کلی اقتصاد را کم می کند
  • 26:00 - 26:02
    این زمان بسیار پرخطری است
  • 26:02 - 26:07
    سیاستگذاران باید بین چهار روش
    کاهش بار بدهی تعادل برقرار کنند
  • 26:08 - 26:13
    راههای افزایش تورم منفی باید با راههای
    افزایش تورم در تعادل قرار بگیرند
  • 26:13 - 26:15
    تا پایداری ایجاد کنند
  • 26:15 - 26:20
    اگر به درستی بالانس شوند می توانند اهرم زدایی زیبا را بوجود بیاورند
  • 26:21 - 26:26
    همان طور که می بینید اهرم زدایی می تواند زشت یا زیبا باشد
  • 26:27 - 26:29
    اهرم زدایی چطور می تواند زیبا شود؟
  • 26:30 - 26:34
    هر چند اهرم زدایی وضعیت دشواری است
  • 26:34 - 26:38
    مدیریت کردن یک وضعیت سخت به بهترین شکل ممکن، می تواند زیبا باشد
  • 26:38 - 26:44
    خیلی زیبا تر از دوران وفور اقتصاد
    اهرمی که بخاطر وفور اعتبار است
  • 26:44 - 26:49
    در اهرم زدایی زیبا بدهی
    به نسبت درآمد کم می شود
  • 26:49 - 26:51
    رشد واقعی اقتصاد مثبت است
  • 26:51 - 26:54
    و تورم مشکل زا نیست
  • 26:54 - 26:57
    این با دستیابی به تعادل درست میسر می شود
  • 26:58 - 27:01
    تعادل درست نیازمند ترکیب دقیقی از کاهش مخارج
  • 27:02 - 27:03
    کاهش بدهی
  • 27:03 - 27:04
    جابجایی ثروت
  • 27:04 - 27:06
    و چاپ پول است
  • 27:06 - 27:10
    تا ثبات اقتصادی و اجتماعی میسر شود
  • 27:10 - 27:14
    مردم می پرسند که چاپ پول موجب تورم می شود
  • 27:14 - 27:17
    اگر اعتبار را خنثی کند اینطور نیست
  • 27:17 - 27:19
    توجه کنید هزینه ها در اصل اهمیت دارند
  • 27:20 - 27:22
    دلاری که بوسیله پول خرج می شود
  • 27:22 - 27:26
    همان اثری را بر قیمت ها دارد که دلار حاصل از اعتبار دارد
  • 27:27 - 27:34
    با چاپ پول بانک مرکزی می تواند اثر از بین
    رفتن اعتبار در هزینه کل را جایگزین کند
  • 27:34 - 27:40
    برای تغییر شرایط بانک مرکزی نه تنها بایست به رشد درآمدها کمک کند
  • 27:40 - 27:45
    بلکه باید درصد رشد درآمد را از درصد کاهش بدهی بالاتر نگه دارد
  • 27:46 - 27:47
    خب منظورم از این چیست؟
  • 27:48 - 27:51
    اساسا درآمد باید سریعتر از بدهی رشد کند
  • 27:51 - 27:58
    مثلا بیاید کشوری در حالت اهرم زدایی را تصور
    کنیم که نسبت بدهی به درآمد صد در صد دارد
  • 27:59 - 28:06
    این یعنی مقدار بدهی کشور با درآمد سالانه اش برابر است
  • 28:06 - 28:09
    حالا بیایید بهره بدهی را اضافه کنیم
  • 28:09 - 28:11
    فرض کنیم دو درصد
  • 28:11 - 28:15
    اگر بدهی بخاطر بهره بدهی با سرعت دو درصد رشد کند
  • 28:15 - 28:18
    و درآمد فقط با سرعت یک درصد رشد کند
  • 28:18 - 28:20
    شما هرگز بار بدهی را کاهش نخواهید داد
  • 28:21 - 28:26
    شما باید آنقدر پول تولید کنید که نرخ رشد
    درآمد را بالاتر از نرخ رشد بدهی حفظ کنید
  • 28:26 - 28:29
    اگر چه در چاپ پول براحتی می تواند زیاده روی شود
  • 28:30 - 28:33
    چون کار بسیار راحتی است و مردم راههای جایگزین را ترجیح می دهند
  • 28:33 - 28:39
    کلید کار اجتناب از چاپ بیش از حد و ایجاد تورم خارج از کنترل است
  • 28:39 - 28:43
    آنطور که آلمان در دوره اهرم زداییش در دهه 1920 انجام داد
  • 28:43 - 28:46
    اگر سیاستگذاران به تعادل درست دست پیدا کنند
  • 28:46 - 28:49
    اهرم زدایی آنقدر ها هم دور از تصور نخواهد بود
  • 28:49 - 28:52
    رشد اقتصادی کند است اما بار بدهی کم می شود
  • 28:52 - 28:55
    این یک اهرم زدایی زیبا خواهد بود
  • 28:56 - 29:00
    وقتی درآمدها شروع به رشد کنند قرض کنندگان
    تدریجا اعتبار خود را بدست می آورند
  • 29:00 - 29:03
    و وقتی قرض کنندگان معتبر شوند
  • 29:03 - 29:06
    وام دهنده ها دوباره شروع به وام دادن می کنند
  • 29:06 - 29:09
    بار بدهی سرانجام رو به کاهش می گذارد
  • 29:09 - 29:11
    مردمی که حالا قادر به وام گرفتن
    شده اند می توانند بیشتر خرج کنند
  • 29:12 - 29:14
    سرانجام اقتصاد مجددا شروع به رشد می کند
  • 29:14 - 29:19
    که ورود به دوره "بازتورم" در چرخه
    بدهی بلند مدت را فراهم می کند
  • 29:19 - 29:23
    اگرچه مرحله اهرم زدایی اگر به درستی اداره نشود می تواند
    وحشتناک باشد
  • 29:23 - 29:27
    اگر درست اداره شود سرانجام مشکل را حل خواهد کرد
  • 29:27 - 29:31
    این تقریبا یک دهه یا بیشتر طول می کشد تا بار بدهی کم شود
  • 29:31 - 29:34
    و فعالیت اقتصادی به وضعیت عادی بازگردد
  • 29:34 - 29:37
    که به "دهه از دست رفته"معروف است
  • 29:37 - 29:39
    جمع بندی
  • 29:39 - 29:44
    البته اقتصاد کمی از چیزی که در این الگو ارائه شد پیچیده تر است
  • 29:44 - 29:49
    اما انطباق چرخه بدهی کوتاه بر چرخه بدهی بلند
  • 29:49 - 29:53
    و سپس قرار دادن آنها بر منحنی رشد اقتصادی
  • 29:53 - 29:56
    یک مدل منطقی ایجاد می کند تا ببینیم کجا بوده ایم
  • 29:56 - 29:59
    الان کجا هستیم و احتمالا به کجا خواهیم رسید
  • 29:59 - 30:04
    پس در مجموع سه قانون مهم را برمی شماریم که از این وضعیت بدست می آید
  • 30:04 - 30:08
    اول :نگذارید بدهی از درآمدتان بیشتر شود
  • 30:09 - 30:12
    چون بار بدهی سرانجام ورشکستتان می کند
  • 30:12 - 30:16
    نگذارید درآمد سریعتر از بهره وری رشد کند
  • 30:16 - 30:19
    چون در نهایت غیر رقابتی خواهید شد
  • 30:20 - 30:24
    هر چه می توانید انجام دهید تا تولید خود را افزایش دهید
  • 30:24 - 30:27
    چون این چیزی است که در بلند مدت بیشترین اهمیت را دارد
  • 30:28 - 30:32
    این یک توصیه ساده برای شما و همینطور سیاستگذاران است
  • 30:32 - 30:40
    ممکن است تعجب کنید اما بیشتر مردم از جمله سیاستگذاران به این موارد توجهی ندارند
  • 30:40 - 30:44
    این الگو برای من کار کرده و امیدوارم برای شما هم موثر باشد
  • 30:44 - 30:46
    متشکرم
  • 30:47 - 30:52
    ری دالیو
Title:
How The Economic Machine Works by Ray Dalio
Description:

http://www.economicprinciples.org | How the Economic Machine Works by Ray Dalio.

The economy works like a simple machine.
But many people don't understand it— or they don't agree on how it works — and this has led to a lot of needless economic suffering.
I feel a deep sense of responsibility to share my simple but practical economic template. Though it's unconventional, it has helped me to anticipate and sidestep the global financial crisis, and has worked well for me for over 30 years.

To learn more about Economic Principles visit: http://www.economicprinciples.org

[Also Available In Chinese] 经济这台机器是怎样运行的: http://www.youtube.com/watch?v=-ZbeYejg9Pk

[Also Available In Russian] Как действует экономическая машина. Автор: Рэй Далио (на русском языке): http://youtu.be/8BaNOlIfMLE

more » « less
Video Language:
English
Team:
PACE
Duration:
31:01

Persian subtitles

Revisions Compare revisions