< Return to Video

Orgulho em Acolher | Episódio 03: Centro Mais Liberdade

  • 0:01 - 0:05
    من از آن زمان در جنبش هستم
    من از آزادی محروم شدم
  • 0:05 - 0:08
    از زمانی که در زندان بودم
  • 0:08 - 0:12
    من خواستم و برای آن جنگیدم
    حقوق افراد غیر دگرجنس گرا
  • 0:12 - 0:14
    آنها دو بار به شما نگاه می کنند:
  • 0:14 - 0:16
    ابتدا به این دلیل که شما یک زن ترنس هستید،
  • 0:16 - 0:18
    و دوم چون مانیتور مچ پا می پوشید.
  • 0:18 - 0:23
    بنابراین، شما از قبل به چگونگی جامعه فکر می کنید
    این را با چشم های متفاوت می بیند.
  • 0:29 - 0:32
    من سه سال در زندان بودم
    و مردم را دیدم که آمدند و
  • 0:32 - 0:35
    سه، چهار، پنج بار، می دانید؟
  • 0:36 - 0:39
    وقتی رفتم، اون موقع شروع کردم
    برای کار با این انجمن،
  • 0:39 - 0:42
    زمانی که قبلاً با آن شروع به کار کردم
    افراد زندانی،
  • 0:42 - 0:44
    و بالاخره فهمیدم
  • 0:45 - 0:49
    که وقتی بیرون هستند، یکی باز می کند
    دروازه ها، و آنها جایی برای رفتن ندارند.
  • 0:49 - 0:50
    آنها هیچ خانواده ای ندارند.
  • 0:50 - 0:53
    بنابراین اکثریت قریب به اتفاق می روند
    بازگشت به فحشا،
  • 0:53 - 0:56
    به اعتیاد به مواد مخدر و بی خانمانی.
  • 0:56 - 1:02
    پس چگونه می توانیم انتظار داشته باشیم و بجنگیم
    برای دوره ها و ظرفیت سازی
  • 1:02 - 1:04
    اگر این افراد حداقل را نداشته باشند؟
  • 1:04 - 1:07
    حداقل یک تخت، یک دوش است.
  • 1:07 - 1:10
    تا آنها بتوانند از آن به بعد،
  • 1:11 - 1:15
    با دانستن اینکه فضایی برای خواب دارند،
    مراقبت از بهداشت فردی،
  • 1:15 - 1:17
    برای تغذیه، استراحت...
  • 1:17 - 1:21
    از آن به بعد، بله، می توانیم
    کار با موضوعات
  • 1:21 - 1:25
    ظرفیت سازی، اشتغال پذیری،
    و ادغام مجدد در جامعه
  • 1:25 - 1:29
    بنابراین، با این کار، از طریق
    این حس، این
  • 1:29 - 1:34
    ما شروع کردیم به مبارزه برای این
    مرکز مرجع، این پناهگاه.
  • 1:34 - 1:37
    در اینجا ما می توانیم ارائه دهیم
    ظرفیت سازی،
  • 1:37 - 1:40
    در اینجا ما می توانیم ارائه دهیم
    زندگی.
  • 1:40 - 1:43
    همانطور که در ابتدا گفتم،
    مثل یک خانه
  • 1:43 - 1:44
    ببینید، خیلی خوب می شود.
  • 1:44 - 1:49
    زیرا تا این لحظه آنها
    منبع حمایتی ندارید،
  • 1:49 - 1:52
    خروج مستقیم به خیابان.
  • 1:52 - 1:55
    بنابراین مرکز مرجع این کار را انجام خواهد داد
    این فرصت را به آنها بدهید.
  • 1:55 - 1:56
    به ما بدهید.
  • 1:56 - 2:01
    بنابراین، از لحظه ای که ما می دهیم
    فرصت های این شخص
  • 2:01 - 2:04
    و با آنها با عزت و احترام رفتار کنید،
  • 2:04 - 2:07
    صرف نظر از گرایش جنسی آنها،
  • 2:07 - 2:12
    از آن لحظه به بعد آنها می توانند
    خود را "خود" ببینند،
  • 2:12 - 2:14
    موجودی با حقوق،
  • 2:14 - 2:17
    که شایسته احترام است،
    که شایسته فرصت هاست
  • 2:17 - 2:22
    از آن لحظه به بعد، آنها می توانند رشد کنند.
  • 2:28 - 2:32
    پناه و حمایت برای من مثل این است
    در آغوش گرفتن پدر یا مادر
  • 2:32 - 2:36
    زیرا شخصی که حمایت می شود،
    آنها احساس خواهند کرد:
  • 2:36 - 2:41
    وای، یکی نگران من است.
    کسی علاقه دارد به من کمک کند."
  • 2:41 - 2:43
    پس حمایت و پناه برای من همینطور است.
  • 2:43 - 2:45
    این در آغوش گرفتن یک پدر، یک مادر، یک مادربزرگ است،
  • 2:45 - 2:48
    از کل خانواده که
    در آغوش گرفتن علت با هم
  • 2:48 - 2:51
    برای ایجاد بهبود در زندگی آن شخص،
  • 2:51 - 2:55
    صرف نظر از اینکه آنها ترنس، همجنسگرا هستند،
  • 2:55 - 2:57
    صرف نظر از اینکه آنها چه کسی هستند.
  • 2:58 - 2:58
    عشق.
  • 3:00 - 3:01
    عشق، درسته؟
  • 3:01 - 3:03
    برای حمایت از کسی باید او را دوست داشته باشید.
  • 3:05 - 3:07
    حمایت و سرپناه یعنی،
    برای من، عشق زیادی
  • 3:07 - 3:10
    شما واقعا باید آن را دوست داشته باشید تا بتوانید
  • 3:11 - 3:13
    آنجا باشید، حمایت کنید...
  • 3:13 - 3:16
    اوه، خدا را شکر خیلی خوشحال تر می شوم.
  • 3:16 - 3:18
    می توانم در رختخوابم دراز بکشم،
  • 3:18 - 3:20
    داشتن زمانی برای خواب،
    بیدار شو و بگو
  • 3:20 - 3:21
    "من الان میرم سر کار."
  • 3:21 - 3:23
    "من صبح زود به کلاسم می روم."
  • 3:23 - 3:26
    این چیزی است که بسیار... دارد
    تاثیری روی شما دارد، می دانید؟
  • 3:26 - 3:29
    چون همه دوست دارند
    برای داشتن یک زندگی عادی
  • 3:29 - 3:33
    هیچ کس نمی خواهد جایی با او بماند
    افرادی که نمی خواهید در اطرافشان باشید،
  • 3:33 - 3:35
    انجام کارهایی که نمی خواهید انجام دهید.
  • 3:35 - 3:37
    همه می خواهند آن زندگی عادی را داشته باشند.
  • 3:37 - 3:39
    بتوانید کار کنید، مطالعه کنید.
  • 3:39 - 3:41
    از فرزندان خود بخواهید آنها را بزرگ کنید و بگویید
  • 3:41 - 3:44
    "اوه، پسرم، خانه من، شوهرم، همسرم."
  • 3:44 - 3:46
    بنابراین، من بسیار خوشحال هستم.
  • 3:46 - 3:49
    من این زندگی را ترجیح می دهم تا هر زندگی دیگری.
  • 3:54 - 3:56
    وقتی میرم...
  • 3:57 - 4:00
    وقتی به زندان می روم،
  • 4:01 - 4:03
    زندان مردانه، زنانه...
  • 4:04 - 4:06
    آن وقت است که می شنوم مردم می گویند:
  • 4:07 - 4:10
    "اوه، من می خواهم بروم، می خواهم مثل تو باشم."
  • 4:13 - 4:15
    "من می خواهم همان کار را انجام دهم.
  • 4:17 - 4:21
    بنابراین من اهمیت
  • 4:21 - 4:28
    که قبلاً در زندان بودم
    افراد غیردگرجنس‌گرا در این فضاها.
  • 4:29 - 4:32
    بنابراین، من به کاری که انجام می دهم بسیار افتخار می کنم،
  • 4:33 - 4:37
    از مبارزاتی که انتخاب می کنم،
    مسابقاتی که من در آن شرکت می کنم
  • 4:38 - 4:40
    از این افراد دفاع کنید.
  • 4:42 - 4:43
    وقتی...
  • 4:43 - 4:44
    من به آنجا می روم
  • 4:45 - 4:48
    و من می بینم که آنها احساس می کنند
  • 4:48 - 4:52
    ایمن تر، که احساس کنند نمایندگی دارند،
  • 4:53 - 4:55
    که...
  • 4:55 - 5:00
    که آنها انتظارش را دارند
    ترک آنجا، ترک این دنیای جنایت،
  • 5:00 - 5:02
    از...
  • 5:02 - 5:07
    خیلی ها می خواهند باعث افتخار باشند
    خانواده هایی که آنها را حذف می کنند ...
  • 5:08 - 5:10
    بنابراین، در این لحظات احساس غرور زیادی می کنم
  • 5:10 - 5:12
    در کاری که انجام می دهم
  • 5:12 - 5:18
    از تمام کارهایی که سازمان
    برای این افراد انجام می دهد
  • 5:25 - 5:28
    همه این کارها
  • 5:29 - 5:31
    نیاز به دست های زیادی روی عرشه دارد،
  • 5:31 - 5:34
    اما به منابع زیادی نیز نیاز دارد.
  • 5:34 - 5:36
    پس...
  • 5:36 - 5:41
    ما به فداکاری زیادی نیاز خواهیم داشت
    برای اینکه این چیز عمل کند،
  • 5:41 - 5:44
    و به کار خود ادامه دهید،
  • 5:44 - 5:47
    در حال کمک به این افراد.
  • 5:48 - 5:53
    همه جامعه حق دارند
    برای دسترسی به منابع شهروندی
  • 5:53 - 5:56
    مقامات دولتی باید به این سیاست ها متعهد باشند.
  • 5:56 - 5:59
    جمعیت غیردگرجنس‌گرا هستند
    همچنین حق
  • 5:59 - 6:01
    شهروند.
  • 6:01 - 6:05
    بدون کمک بخش عمومی
    من چیزی کار نمی بینم
  • 6:06 - 6:08
    پس ما کار می کردیم
    دقیقا برای ساختار این،
  • 6:08 - 6:11
    بنابراین با تداوم به کار خود ادامه می دهد.
  • 6:11 - 6:15
    به طوری که سرویس نیست
    قطع شده از هیچ
  • 6:15 - 6:17
    به دلیل کمبود غذا،
  • 6:17 - 6:19
    چون پولی نیست
    برای پرداخت قبض آب،
  • 6:19 - 6:21
    چون پولی نیست
    برای پرداخت به معاون اجتماعی،
  • 6:21 - 6:24
    چون پولی نیست
    برای پرداخت سوخت...
  • 6:25 - 6:30
    بنابراین، بدون پول، بدون
    منابع، بدون اختصاص
  • 6:30 - 6:32
    و بدون تعهد دولت،
  • 6:32 - 6:36
    نه تنها با این فضا، بلکه با
    دیگران آن را در سراسر کشور دوست دارند...
  • 6:36 - 6:38
    کار نمی کند.
  • 6:45 - 6:48
    رویای من این است که این مرکز مرجع
    به واقعیت تبدیل می شود.
  • 6:48 - 6:51
    که یک وعده باقی نمی ماند.
  • 6:51 - 6:54
    که این فقط یک وعده نیست،
    کمپین برای دولت،
  • 6:54 - 6:55
    یا برای هر کسی که باشد.
  • 6:55 - 6:59
    از لحظه ای که شروع می کنیم
    گذراندن وقت با کسی
  • 6:59 - 7:03
    حتی اگر از خانواده ما نباشند،
    آنها خانواده ما می شوند
  • 7:03 - 7:05
    می توانید تصور کنید؟ یکی از این روزها،
    آخر هفته، ما به اینجا می رسیم
  • 7:05 - 7:08
    و ما همه را آنجا می بینیم،
    فوتبال بازی کردن چنین شادی...
  • 7:08 - 7:11
    و همه می توانند شنا کنند
    در استخر؟ خدای عزیزم!
  • 7:12 - 7:14
    خوشبختی زیاد، درست است؟
  • 7:14 - 7:16
    در پنج، یا شش، یا ده سال...
  • 7:16 - 7:18
    بگذار طول بکشد...
  • 7:18 - 7:24
    زیرا در آن صورت شما آن را خواهید دید
    مردم می آیند و می روند
  • 7:24 - 7:25
    می توانید تصور کنید؟
  • 7:25 - 7:30
    ترک اینجا یک وکیل، رفتن
    اینجا دکتر؟ یه چیزی...
  • 7:30 - 7:32
    وای، من خیلی خوشحال خواهم شد!
  • 7:33 - 7:36
    رویای من این است که این مرکز
  • 7:36 - 7:39
    زیبا است.
  • 7:39 - 7:40
    می بینم...
  • 7:40 - 7:43
    سالن غذاخوری با لوستر،
  • 7:44 - 7:50
    زیرا ما باید به این افراد پیشنهاد دهیم
    یک سرویس با کیفیت
  • 7:50 - 7:56
    باید از فکر کردن به فقرا دست برداریم
    خدمات برای افراد فقیر، می دانید؟
  • 7:56 - 8:01
    بنابراین من می خواهم اتاق خواب را ببینم
    جایی که مردم در آن خواهند
  • 8:01 - 8:07
    با تخت راحت، با هوا
    تهویه، با پتو، درست است؟
  • 8:07 - 8:10
    نه آن افتضاح ها مثل پارچه های ژنده پوش.
  • 8:11 - 8:16
    من یک سالن غذاخوری می خواهم که در آن شخص
    می تواند بنشیند و غذا بخورد
  • 8:16 - 8:19
    به یک اثر هنری روی دیوار نگاه می کند.
  • 8:19 - 8:22
    می‌خواهم همه اینها را اینجا ببینم،
  • 8:22 - 8:25
    نفر در حال گردش هستند،
  • 8:25 - 8:29
    یکی برای رفتن به سر کار می رود، دیگری
    رفتن برای رفتن به یک قرار
  • 8:29 - 8:32
    بنابراین، رویای من این است
    همه تحقق یافته است،
  • 8:32 - 8:34
    زنده می شود،
  • 8:35 - 8:37
    و نه فقط این که فضا بیاید
    به زندگی،
  • 8:37 - 8:40
    اما زندگی در این فضا
  • 8:40 - 8:43
    نیز زندگی افراد را تغییر می دهد
    افرادی که اینجا خواهند بود
Title:
Orgulho em Acolher | Episódio 03: Centro Mais Liberdade
Description:

more » « less
Video Language:
Portuguese, Brazilian
Team:
Amplifying Voices
Project:
All Out
Duration:
08:56

Persian subtitles

Revisions