-
من کارشناس تشخیص هویتم
-
از سال 1995 تا 2011 برای اداره پلیس سن خوزه کار کردم
-
وارد جایی شدم که هیچوقت اونجا نبودم
-
و یه آقایی با میز رسم اونجا بود
-
ما نمیتونستیم اونا رو ببینیم
-
اونا هم نمیتونستن ما رو ببینن
-
درمورد موهات بهم بگو
-
من نمیدونستم اون داره چیکار میکنه
-
اما بعد از چند تا سوال فهمیدم که اون داره منو ترسیم میکنه
-
درمورد چونهات بهم بگو
-
به نوعی کمی بیرون میزنه
-
مخصوصا زمانی که لبخند میزنم
-
فکِت؟
-
مامانم بهم گفت که من فک بزرگی داشتم
-
برجستهترین ویژگیت چیه؟
-
به نوعی داشتن صورت چاق و گرد
-
هر چی پیرتر شدم کک و مک بیشتری روی صورتم ظاهر شد
-
میخوام بگم پیشونی بسیار بزرگی دارم
-
وقتی که طرح رو رسم میکردم
-
میگفتم خیلی ممنون
-
و بعد اونا میرفتن
-
من اونارو نمیدیدم
-
تمام چیزی که به من قبل از نقاشی گفتن این بود که
-
با یه خانم دیگهای که اونجا بود صمیمی بشم، کلویی
-
امروز من میخوام تعدادی سوال از شما درمورد فردی که پیشتر با اون آشنا شدین بپرسم
-
و همچنین تعدادی سوال کلی از صورتشون
-
اون لاغر بود به طوری که میتونستی استخونای گونهاش رو ببینی
-
و چونهاش
-
یه چونه زیبا و لاغر بود
-
اون چشمای زیبایی داشت وقتی صحبت میکرد اونا برق میزدن
-
بینی زیبا
-
اون چشمای آبی داشت، چشمای آبی خیلی زیبا
-
خب اینم از این
-
این طرحیه که تو بهم کمک کردی بکشم
-
و این طرحیه که کسی دیگهای تورو توصیف کرده
-
بله این
-
اون منزوی و چاقتر به نظر میرسه
-
همچنین غمگینتر
-
توی دومی اون واضحتر به نظر میرسه، دوستانه و خوشحال
-
من برای زیبایی طبیعیم باید بیشتر قدردان باشم
-
این دوستایی رو که انتخاب میکنیم، شغلایی که درخواست میکنیم، چگونگی رفتاری که با بچههامون میکنیم رو تحت تاثیر قرار میده
-
همه چیز رو تحت تاثیر قرار میده
-
این نمیتونه مهمتر از خوشحالیت باشه
-
تو فکر میکنی زیباتر از چیزی هستی که میگی؟
-
بله
-
بله
-
ما زمان زیادی رو به عنوان زن به تجزیه، تحلیل و تلاش برای اصلاح چیزایی که کاملاً درست نیستن، میگذرونیم
-
و باید وقت بیشتری رو صرف کنیم برای قدردانی از کارایی که دوست داریم انجام بدیم
-
تو از چیزی که فکر میکنی زیباتری
-
ترجمه توسط تیم سوشیانت