-
(نیمه زنگ)
-
(زنگ)
-
(فرانسوی)
چرا گاهی حس میکنم که یک
گوی سنگین روی قلبم است؟
-
چرا گاهی حس میکنم که یک گوی بزرگ
-
روی قلبم سنگینی میکند؟
-
تمرین حضور ذهن میتواند به ما
-
کمک کند تا دریابیم که چرا این حس...
دوباره... بازمیگردد.
-
گاهی چیزی به شما منتقل شده است
-
از طریق مادرت، پدرت، اجدادت.
-
یک غم.
-
یک ترس،
-
یک نگرانی،
-
و این خوب است که تو مواجه
-
با تمرین حضور ذهن شدهای
-
چرا که ما با این تمرین
-
میتوانیم آن را برای مادرمان تغییر دهیم،
-
برای پدرمان،
-
برای اجدادمان،
-
چونکه ما امتدادی هستیم از
-
پدرمان، مادرمان، و اجدادمان.
-
آنها همواره در درون ما هستند
-
با غم و شادیشان،
-
هم استعدادهایشان و هم نقاط ضعفشان.
-
بنابراین آن حس میتواند حاصل یک...
-
نگرانی، یک ترس، یا یک خشم باشد
-
از طرف نسلهای گذشته.
-
ما باید آنها را قبول کنیم.
-
ما باید آنها را قبول کنیم.
-
پس دَمیدن را تمرین میکنی
-
و قبول میکنی که:
-
«این یک حس سنگینی است...
-
در سینه من.»
-
و آن میتواند با کمک تمرینِ
-
حضور ذهن تغییر یابد،
-
با تمرین عشق ورزیدن و درک
-
و تو مطلع هستی که در حال دمیدنی
-
برای مادرت، برای پدرت،
-
برای اجدادت
-
و میدانی که تمرین خندیدن،
-
رها کردن،
-
همدردی،
-
میتواند به راحتی آن نوع
غم را تغییر دهد،
-
آن نوع تشویش، آن نوع ترس
-
و این کار را از روی عشق انجام میدهی
-
برای مادر خود،
پدر خود،
-
برای پدربزرگ خود،
مادربزرگ خود و غیره
-
بسیاری از ما یک نوع رنج را حس میکنیم
-
که آن را نمیشناسیم
-
نمیفهمیم چرا
آنطور رنج میبریم
-
ما آن درد را نساختهایم،
-
یا علت وجود آن را
-
تنها دلیل این است که
به ما منتقل شده است
-
از جامعه، از اجدادمان
-
و ما باید اول آن را قبول کنیم
-
و قبول کردن، آن را سبکتر میکند
-
و مرحله بعدی این است که
-
با حضور ذهن دم و بازدم بگیریم
-
و به آن لبخند بزنیم
-
و دریابیم که این تمرینِ
-
حضور ذهن، تمرکز و بینش
-
میتواند عوضمان کند،
-
چرا که درک و همدردی
-
اینها دو نوع انرژی هستند که
قدرت تغییر دادن هر چیزی را دارند
-
مثل نور خورشید
-
نور خورشید میتواند برف را آب کند
-
و بخشکاند...
-
و کمک کند تا که... اشکها بخشکند.
-
پس اگر ما درکِ رنج
و همدردی را تمرین کنیم
-
این میتواند کمک به تغییرِ
-
رنج پدرمان، مادرمان در درون ما،
-
و درد درون خودمان کند
-
و گاهی بسیار سریع انجام میشود
-
به این شرط که نگران نباشی،
-
این که بدانی که این تغییر میکند
-
و بعد از پنج دقیقه
تنفس، قدم زدن
-
یا استراحت، ممکن است حس کنی
که از بین رفته است
-
و دفعه بعد که بازمیگردد،
همین کار را میکنی
-
و اگر همانگونه ادامه دهی،
-
یک روز از بین میرود
-
و باز نخواهد گشت
-
اما ما باید این تمرین را ادامه دهیم
-
ما به کسی احتیاج داریم که به
ما یادآوری کند تا تمرین کنیم
-
به این دلیل، این شگفتانگیز است
-
تا که همراهانی در تمرین داشته باشیم
-
در محلهمان، خانوادهمان
-
هرگاه که این را حس میکنیم،
به یاد میآوریم که تمرین کنیم
-
و اگر به یاد نیاوریم که تمرین کنیم
-
کسی دیگری به ما خواهد گفت
-
که به دم و بازدممان بازگردیم و تمرین کنیم
-
مرسی برای این سؤال
-
این به افراد زیادی کمک میکند
-
(نیمه زنگ)
-
(زنگ)