افسانه‌ی پشت برج‌های فلکی چینی - مگان کاپیسی و پن-پن چن

درس کامل را ببینید: http://ed.ted.com/lessons/the-myth-behind-the-chinese-zodiac-megan-campisi-and-pen-pen-chen

نشانه‌ی شما چیست؟ در طالع‌بینی غربی، صورت فلکی است که براساس تاریخ تولدتان در تقویم مشخص می‌شود. اما براساس برج‌های فلکی (زودیک) چینی، «شو-شیان»، بمعنی حیوانی است که به سال تولدتان نسبت داده شده است. از بین تمام افسانه‌ها که این حیوانات و ترتیبشان را توضیح می‌دهند، ماندگارترین آنها افسانه‌ی مسابقه‌ی بزرگ است. مگان کاپیسی و پن-پن چن این افسانه‌ی کلاسیک را بازشرح می‌دهند.

درس توسط: Megan Campisi and Pen-Pen Chen
انیمیشن توسط: Marta Prokopová

نشانهی شما چیست؟

در طالعبینی غربی،

آن صورت فلکی میباشد، که از روی
تاریخ تولدتان مشخص میشود.

اما طبق برجهای فلکی چینی، یا
«شُن-شیآء»،

آن «شو-شآن»، یعنی حیوانی است
که به سال تولدتان نسبت داده شده است.

و از بین افسانههای بسیاری که این
نشانههای حیوانی و ترتیبشان را توضیح میدهند،

ماندگارترین آنها افسانهی
مسابقهی بزرگ است.

داستان اینطور است که، «یو-دی»،
یا امپراطور یشم، فرمانروای بهشت،

بدنبال شیوهای برای اندازهگیری زمان بود،
برای همین یک مسابقه ترتیب داد.

دوازده حیوان اولی که بتوانند از رودخانه
عبور کنند

صاحب یک جا بر تقویم برجهای فلکی (زودیاک)،
به ترتیبی که رسیدهاند، میشوند.

موش صحرایی با طلوع خورشید
بیدار شد تا زود شروع کند،

ولی در راه رسیدن به رودخانه،

با اسب، ببر، و گاو برخورد کرد.

چونکه موش کوچک بود و
نمیتونست خوب شنا کند،

از حیوانهای بزرگتر خواست که کمکش کنند.

اگرچه ببر و اسب قبول نکردند،

گاوِ خوش قلب پذیرفت تا
موش را حمل کند.

ولی، درست وقتیکه داشتند به
سمت دیگر میرسیدند،

موش از روی سر گاو پرید پایین
و جای اول را تصاحب کرد.

گاو دوم شد،

و ببر نیرومند درست پشت سرش بود.

خرگوش، که کوچکتر از این
بود که از پس جریان برآید،

با چابکی از روی سنگها پرید،
و چهارم شد.

بعد از او اژدها آمد،
که البته میتوانست از روی رود پرواز کند،

ولی در راه ایستاد تا به چند
جانورانی که در راه برخورد، کمک کند.

بعد از او، اسب رسید که
از رود میتاخت.

ولی به محض اینکه از رود رد شد،
مار از کنارش خزید.

اسب که رمیده بود و عقب کشید،
که به مار فرصت داد که دزدکی مقام ششم را بگیرد.

امپراطور یشم به رودخانه نگاه انداخت

و دید که گوسفند، میمون و خروس
سوار بر الوار

به همکاری هم دارند از بین
علوفهها میآیند.

وقتی که بالاخره عبور کردند،

سه نفری قبول کردند که مقام هشتم
را به گوسفند بدهند،

که از همه شفیقتر و هماهنگتر بود،

و بدنبال او میمون و خروس قرار گرفتند.

بعد سگ آمد، در حالیکه
روی ساحل تقلا میکرد.

او شناگر ماهری بود،

ولی آنقدر در آب بازیگوشی کرد
که فقط توانست یازدهم شود.

مکان آخر هم ازآن خوک شد،

که گرسنه شده بود وبرای
خوردن و چرت زدن ایستاده بود.

قبل از اینکه بالاخره
تلو تلو خوران از خط پایان رد شود.

و اینچنین شد که هر سال به یک
حیوان بدین ترتیب اختصاص داده شد،

که هر 60 سال این دوره تکرار میشود.

چرا ۶۰ و نه دوازده؟

خوب، چونکه تقویم سنتی چینی از
دو سیستم تشکیل شده که همپوشانی دارند.

حیوانات برجهای فلکی منتصب هستند به

آنچه که دوازده شاخهی زمینی،
یا «شوار-دیژِ»، نامیده میشود.

سیستم دیگر، ۱۰ ریشه آسمانی یا «تشانگان»،

مرتبط است با پنج عناصر کلاسیک؛

فلز، «شین»،

چوب، «مو»،

آب، «شوئی»،

آتش، «هوئا»،

و خاک، «توو».

به هر عنصر «یین» یا «یانگ» نسب داده میشود،

که ۱۰ دوره را میسازد.

وقتیکه 12 حیوانِ شاخههای زمینی

با پنج عنصر منطبق شوند

بعلاوه ین و یانگ ریشههای آسمانی،

۶۰ سال با ترکیب مختلف ایجاد میکند،

که به دورهی شصت گانه یا «گانژِ» معروف است.

بنابراین آنکه در سال ۱۹۸۰ بدنیا آمده است
نشانهی یانگ-فلز-میمون خواهد داشت،

در حالیکه کسی که در ۲۰۰۷ بدنیا آمده
یین-آتش-خوک خواهد بود.

در واقع، میتوانید یک حیوان درونی
برمبنای ماه تولد،

یک حیوان حقیقی براساس روز تولد،

و یک حیوان سری براساس ساعت تولد
داشته باشید.

این مسابقهی بزرگ بوده است
که ظاهراً مشخص کرده

که کدام حیوان در منطقهالبروج
چینی جا بگیرد،

ولی همچنان که این سیستم در آسیا
پخش شد،

فرهنگهای دیگر تغییراتی را
برای منعکس کردن جامعه خود، بوجود آوردند.

بنابراین اگر به منطقهالبروج ویتنامی مراجعه کنید،

ممکن است متوجه شوید که گربه هستید، نه خرگوش،

و اگر در تایلند هستید،

یک مار اسطورهای بنام «ناگا»
جای اژدها را میگیرد.

بدین ترتیب، چه به آنچه
برجهای فلکی در مورد

شما بعنوان یک فرد میگوید اعتقاد دارید یا خیر،

بیتردید چیزهای زیادی در مورد
فرهنگی که از آن آمده نشان میدهد.