امید و عدالت برای زنان نجات یافته از داعش
-
0:00 - 0:02[این سخنرانی حاوی مطالب بزرگسالان است.]
-
0:05 - 0:07وقتی ۱۴ سال داشتم،
-
0:07 - 0:11والدینم قصد داشتند مرا به ازدواج مردی
درآورند که خودشان انتخاب کرده بودند. -
0:11 - 0:13سرباز زدم.
-
0:13 - 0:17آن انتخاب برای سرپیچی از خانوادهام
همه زندگیام را شکل داد -
0:17 - 0:20و من را در مسیری قرار داد که
امروز این فردی که هستم شوم. -
0:21 - 0:24اما این مسیر گاهی دردناک بوده
و هنوز هم دردناک است. -
0:25 - 0:29والدینم در خانوادههای سنتی
و بیسواد مراکشی بزرگ شدند -
0:29 - 0:34جایی که ارزش اصلی دختر بر
اساس باکرگی سنجیده می شود. -
0:34 - 0:36به بلژیک مهاجرت کردند،
-
0:36 - 0:39و من آنجا به دنیا آمدم و بزرگ شدم
و تحصیل کردم. -
0:40 - 0:42در دیدگاهشان نسبت به دنیا هم نظر نبودم.
-
0:42 - 0:44وقتی به آنها نه گفتم،
-
0:45 - 0:48بهای آن را با تحمل خشونت
جسمی و عاطفی پرداختم. -
0:49 - 0:51اما سرانجام، از خانهشان فرار کردم
-
0:51 - 0:54و کاراگاه پلیس فدرال شدم
-
0:54 - 0:56که می توانست از حقوق دیگران دفاع کند.
-
0:56 - 1:00تخصص من تحقیق روی پروندههای
ضدتروریسم، -
1:00 - 1:03کودک ربایی و قتل بود.
-
1:03 - 1:05آن شغل را دوست داشتم،
-
1:05 - 1:06و بینهایت رضایتبخش بود.
-
1:08 - 1:11با سابقه مسلمانی، مهارت در زبان عربی
-
1:11 - 1:13و علاقه به کار در محیط بین المللی
-
1:13 - 1:16تصمیم گرفتم دنبال چالشهای تازه بگردم.
-
1:16 - 1:19بعد از چند دهه افسر پلیس بودن،
-
1:19 - 1:23مامور تحقیق درباره خشونت جنسی و
بر پایه جنسیت شدم، -
1:23 - 1:27بعنوان عضو «واحد واکنش سریع عدالت» و
ماموریت زنان سازمان ملل. -
1:28 - 1:31واحد واکنش سریع عدالت نهادی است
-
1:31 - 1:33برای تحقیقات جنایی در زمینه فجایع جمعی.
-
1:34 - 1:37آنها هم با بودجه دولتی و هم با بودجه
خصوصی اداره می شوند -
1:37 - 1:42و به بیش از صد کشور مشارکتکننده
شواهد و گزارش ارائه می دهند. -
1:43 - 1:46بسیاری از کشورهای درگیر جنگ اغلب
قادر نیستند فرایندی عادلانه -
1:46 - 1:49به قربانیان خشونتهای جمعی ارائه دهند.
-
1:50 - 1:51در پاسخ به این امر،
-
1:51 - 1:55سازمان واکنش سریع عدالت، در مشارکت با
اداره زنان سازمان ملل ایجاد شد. -
1:56 - 1:57با هم،
-
1:57 - 2:02این دو نهاد بیش از ۲۵۰ نفر را گزینش کردند،
-
2:02 - 2:04و به آنها آموزش و مجوز دادند
-
2:04 - 2:08که تخصصشان در خشونت جنسی
و برپایه جنسیت بود. -
2:08 - 2:09از جمله خودم.
-
2:10 - 2:13تحقیقات ما طبق مقررات
بین المللی اجرا میشود، -
2:13 - 2:17و یافتههای ما در نهایت به شواهدی برای
محاکمه جنایتکاران جنگی تبدیل می شود. -
2:18 - 2:21این راهکار به قربانیان امید میدهد
-
2:21 - 2:25که شاید روزی عدالت و پاسخگویی
-
2:25 - 2:27پس از جنگ و درگیری یافت شود.
-
2:28 - 2:32اجازه دهید از بزرگترین چالش کاری
که تا کنون داشتم بگویم. -
2:33 - 2:35در عراق بود.
-
2:35 - 2:40از زمان پیدایش دولت اسلامی عراق
و سوریه، یا داعش، -
2:40 - 2:43این گروه به طور سازماندهیشده
-
2:43 - 2:46به بسیاری از گروههای مذهبی و قومی
حمله برد و شکنجهشان کرد -
2:46 - 2:48مانند مسیحیها،
-
2:48 - 2:53ترکمننهای شیعه، شیعیان مسلمان،
شیعیان شبک، و ایزدیان. -
2:54 - 2:58ستم بر ایزدیان بطور خاص هولناک است.
-
2:58 - 3:01در سوم و پانزدهم ۲۰۱۴،
-
3:01 - 3:06داعش به حدود ۲۰ روستا و شهر
در سنجار عراق حمله کرد. -
3:07 - 3:12آنان همه مردان بالای ۱۴ سال را
اعدام کردند، -
3:12 - 3:14از جمله سالخوردگان و معلولین.
-
3:14 - 3:17زنان و دختران را سوا کردند،
-
3:17 - 3:18به آنها تجاوز کردند
-
3:18 - 3:21و آنها را بعنوان برده جنسی و
کارگر خانگی فروختند. -
3:21 - 3:22یک ماه بعد،
-
3:22 - 3:27یک قطعنامه شورای حقوق بشر سازمان ملل
منجر به تشکیل کمیته حقیقتیاب در عراق شد -
3:27 - 3:30تا درباره خشونتها و بدرفتاریهایی تحقیق
و آنها را مستند کند -
3:30 - 3:33که داعش و گروهای مرتبطش
مرتکب شدهاند. -
3:33 - 3:37من برای تحقیق درباره فجایع
علیه ایزدیان اعزام شدم، -
3:37 - 3:40با تمرکز روی جنایات
جنسی و بر پایه جنسیت. -
3:41 - 3:44ایزدیان جامعه قومی-مذهبی کرد زبانی هستند
-
3:45 - 3:46که در شمال عراق سکونت دارند.
-
3:47 - 3:52نظام اعتقادی آنها آمیزهای است از
باورهای یهودی، مسیحی، -
3:52 - 3:54اسلام و زرتشتی.
-
3:55 - 3:56برای صدها سال،
-
3:56 - 3:59مسلمانان و مسیحیانی که باورهای
آنها را نمی فهمند -
3:59 - 4:03ایزدیان را بعنوان شیطانپرست
محکوم کرده اند. -
4:03 - 4:08داعش همین تفکر را درباره آنها داشت
و قسم به نابودی آنها خورد. -
4:09 - 4:12بسیار خب، بیایید یک
آزمایش فکری انجام دهیم. -
4:12 - 4:17از شما میخواهم به بدترین
تجربه جنسی خود فکر کنید -
4:17 - 4:19و جزییاتش را بخاطر بیاوریید.
-
4:20 - 4:23حالا به شخص دست راستی خود رو کنید
-
4:23 - 4:25و آن تجربه را توصیف کنید.
-
4:25 - 4:28(خنده)
-
4:30 - 4:31میدانم که سخت است، نه؟
-
4:31 - 4:33(خنده)
-
4:33 - 4:35البته که توقع ندارم
این کار را انجام دهید. -
4:35 - 4:39معذب و خجل خواهید شد.
-
4:39 - 4:42حالا تصور کنید دختر ۱۱ سالهای
در خاورمیانه -
4:42 - 4:45که درباره رابطه جنسی آموزشی ندیده،
-
4:45 - 4:47که از محل امن و امانش جدا شده،
-
4:47 - 4:49از خانوادهاش،
-
4:49 - 4:53که شاهد اعدام پدر و برادرانش بوده،
-
4:53 - 4:55باید با جزییات شرح دهد
-
4:55 - 5:01که مورد تجاوز قرار گرفته، آن هم در فرهنگی
که حرف زدن درباره سکس تابو است. -
5:01 - 5:05تنها راه احیای ناموسش
مخفی کردن جنایت است، -
5:05 - 5:08این که خلاف میلش وادار به ازداوج شده،
-
5:08 - 5:12یا انکار وقایع از روی شرم
و ترس از طرد شدن. -
5:12 - 5:14با دختری مصاحبه کردم که
او را آیدا می نامم. -
5:14 - 5:18یک فرمانده داعش یا اصطلاحا امیر
او را خریده بود، -
5:18 - 5:22همراه با ۱۳ دختر دیگر
۱۱ تا ۱۸ ساله. -
5:22 - 5:25بین گروه سه خواهرزاده و
دو عموزاده اش بودند. -
5:26 - 5:30۱۴ دختر را به خانه ای پر از
جنگجویان داعشی بردند. -
5:30 - 5:34امامی آنجا بود که برایشان توجیه کرد
که دینشان غلط است، -
5:34 - 5:38و تنها راه درست پذیرفتن اسلام
و ازدواج با مردی مسلمان است. -
5:39 - 5:43امیر نام دختران را روی ۱۴ تکه کاغذ نوشت.
-
5:44 - 5:48دو داعشی هر کدام یک
تکه کاغذ را انتخاب کردند. -
5:48 - 5:51اسامی نوشته شده را صدا زدند،
-
5:51 - 5:55و این دخترها را به
زور به اتاقی دیگر بردند. -
5:56 - 5:59وقتی که امیر و امام صدای
جیغ زدن دخترها را شنیدند -
5:59 - 6:01که به آنها تجاوز میشد،
-
6:01 - 6:02شروع به خندیدن کردند.
-
6:03 - 6:05هر دو به دخترهای دیگر گفتند
-
6:05 - 6:08که آن دو دختر به جای جیغ زدن
باید از آن تجربه لذت ببرند. -
6:09 - 6:12بعد از مدتی، دخترها را
به اتاق برگرداندند. -
6:13 - 6:15در بهت بودند و خونریزی داشتند.
-
6:16 - 6:19آنها تایید کردند که ازدواج کرده
و رنج فراوانی کشیدند. -
6:20 - 6:23بررسی این واقعیت مهم است که آنها با این
باور بار آمده بودند که -
6:23 - 6:27که در تمام عمر با یک مرد
رابطه جنسی داشته باشند: -
6:27 - 6:28شوهرشان.
-
6:29 - 6:32تنها ربطی که می توانستند در آن حالت
بهت زده بیاندیشند -
6:32 - 6:36این بود که تجاوز را
در قالب ازدواج تعریف کنند. -
6:37 - 6:40پیش از ان که دو دختر بعدی را برای
تجاوز ببرند، -
6:40 - 6:42آیدا تصمیم هولناکی گرفت.
-
6:42 - 6:45بعنوان بزرگ گروه، امیر را متقاعد کرد که
-
6:45 - 6:49به آنها اجازه دهد تا خودشان را قبل
از ازدواج در حمام بشویند. -
6:49 - 6:51یکی از دخترها به آیدا گفته بود
-
6:52 - 6:54که در حمام مرگ موش هست.
-
6:55 - 6:58۱۴ دختر تصمیم گرفتند که این رنج را
-
6:58 - 7:00با خوردن سم خاتمه دهند.
-
7:00 - 7:03قبل از این که سم تماما اثر کند،
-
7:03 - 7:05داعش موضوع را فهمید و
آنها را به بیمارستان بردند. -
7:05 - 7:07آنجا نجات یافتند.
-
7:07 - 7:10داعش تصمیم گرفت دختران را جدا کند
-
7:10 - 7:12و آنها را تک تک بفروشد.
-
7:13 - 7:17آیدا به خانه دیگری برده شد و
بی رحمانه به او تجاوز شد، -
7:17 - 7:20سپس بار دیگر با روسری
اقدام به خودکشی کرد. -
7:21 - 7:23هر دو روز یکبار کتک میخورد
و به او تجاوز میشد. -
7:24 - 7:27بعد از چهار ماه در اسارت،
-
7:27 - 7:29آیدا جرات فرار پیدا کرد.
-
7:29 - 7:32دیگر هیچوقت آن ۱۳ دختر را ندید.
-
7:33 - 7:35با آیدا چند بار مصاحبه کردم.
-
7:35 - 7:39او مایل بود با من صحبت کند زیرا
از بقیه قربانیها شنیده بود -
7:39 - 7:43که زنی از سازمان ملل هست
که با فرهنگ پیچیده او آشناست. -
7:43 - 7:45به چشمانش نگاه کردم
-
7:45 - 7:48و با دقت به داستانهایش از سیاهترین
ساعتهای زندگیش گوش دادم. -
7:49 - 7:52ارتباط شخصی بین ما شکل گرفت که تا
امروز ادامه یافته است. -
7:53 - 7:58تربیت من کمک کرد تا حس
شرم بینهایتش را درک کنم -
7:58 - 8:00و ترس او از طرد شدن را.
-
8:00 - 8:04این نوع تحقیقات تنها به گردآوری اطلاعات
و شواهد ختم نمی شود، -
8:04 - 8:07بلکه شامل حمایت از قربانی نیز میشود.
-
8:07 - 8:09پیوندهایی که با قربانیان ساختم
-
8:09 - 8:13اعتماد و اراده آنها به دادخواهی
را تقویت می کند. -
8:14 - 8:16وقتی آیدا به فرار فکر کرد
-
8:16 - 8:18مثل بقیه نجات یافتگان ایزدی،
-
8:18 - 8:19با دوراهی روبرو بود:
-
8:20 - 8:24آیا بماند و همچنان از بدرفتاریهای
زندانبانانش رنج بکشد، -
8:24 - 8:27یا بهتر است به خانه برگردد،
-
8:27 - 8:30جایی که با شرم، طرد شدن و شاید
-
8:30 - 8:33تهدید قتل ناموسی روبرو میشود؟
-
8:34 - 8:37من با رنج طرد شدن از جامعه مراکشی خودم
-
8:37 - 8:39در بلژیک به خوبی آشنا بودم،
-
8:39 - 8:42و نمیخواستم این اتفاق
در جامعه ایزدیها بیفتد. -
8:42 - 8:44بنابراین گروهی از
نهادهای نگران این مسئله -
8:44 - 8:49از جمله سازمان ملل، سازمانهای غیردولتی،
سیاستمداران و اعضای جامعه ایزدی -
8:49 - 8:51نزد رهبر مذهبی ایزدیان رفتند
-
8:51 - 8:52به نام بابا شیخ.
-
8:52 - 8:54بعد از ملاقاتهای فراوان،
-
8:54 - 8:56او تشخیص داد که این دخترها
-
8:56 - 8:59با تحت زور و فشار مسلمان شدن
-
8:59 - 9:02و ازدواج با جنگجویان داعش
به دین خود بیاحترامی نکردهاند. -
9:02 - 9:07بلکه آنها ربوده شده، مورد تجاوز
قرار گرفته و به بردگی جنسی گرفته شدهاند. -
9:07 - 9:10خوشحالم که بگویم بعد ازجلسات
-
9:10 - 9:12بابا شیخ اعلام عمومی کرد که
-
9:12 - 9:15با نجات یافتگان باید بعنوان
قربانی رفتار کرد -
9:15 - 9:17و جامعه آنها را بپذیرد.
-
9:17 - 9:19این پیغام از سوی جامعه شنیده شد
-
9:20 - 9:23و عاقبت به نجاتیافتگان
تحت اسارت داعش رسید. -
9:24 - 9:26بعد از این اعلامیه حمایتی،
-
9:26 - 9:29نجات یافتگان انگیزه فرار از دست
داعشیها پیدا کردند، -
9:29 - 9:30مثل کاری که آیدا کرده بود،
-
9:30 - 9:33و خیلی از زنان ایزدی جوان گامی
جسورانه برداشتند -
9:33 - 9:35و به خانه و میان جامعه خود بازگشتند.
-
9:36 - 9:38اعلان عمومی بابا شیخ
-
9:38 - 9:41جان بسیاری از زنان جوان ایزدی را نجات داد،
-
9:41 - 9:44چه در اسارت و چه بعد از فرار.
-
9:45 - 9:49شوربختانه، همه رهبران مذهبی
ملاقات با ما را قبول نکردند. -
9:49 - 9:52برخی قربانیان با عوقبتی بدتر از ایزدیها
مواجه شدند. -
9:52 - 9:57برای مثال، تنها ۴۳ زن از
۵۰۰ الی ۶۰۰ قربانیهای -
9:57 - 9:59جامعه ترکمان شیعه بعد از فرار از داعش
-
9:59 - 10:02توانستند به خانه های خود بازگردند.
-
10:02 - 10:05خانوادههای برخی به آنها گفتند
-
10:05 - 10:06یا با داعش بمانند
-
10:06 - 10:11یا خودکشی کنند تا آبروی خانواده حفظ شود.
-
10:11 - 10:14آلمان پروژهای را ایجاد کرد برای
پشتیبانی از نجاتیافتگان از داعش -
10:14 - 10:19از طریق ارائه حمایت روانی و مسکن
برای ۱۱۰۰ زن و کودک، -
10:19 - 10:20از جمله آیدا.
-
10:20 - 10:23طی کارم چندین بار با آیدا ملاقات داشتم.
-
10:23 - 10:26من به او و بقیه قربانیها می بالم.
-
10:26 - 10:29پیشرفتی که داشتند قابل ملاحظه است.
-
10:30 - 10:32فوقالعاده است دیدن این که بسیاری از آنها
-
10:32 - 10:34علیرغم دشواریها
-
10:34 - 10:36از این برنامه بهره برده اند.
-
10:36 - 10:39این برنامه شامل مشاوره گروهی و فردی،
-
10:39 - 10:41هنر درمانی، موسیقی درمانی،
-
10:42 - 10:43فعالیتهای ورزشی،
-
10:43 - 10:44دورههای زبان،
-
10:44 - 10:46مدرسه و دیگر اقدامات فراگیر است.
-
10:47 - 10:49انچه مشاهده کردم این بود که
خارج کردن قربانیها -
10:49 - 10:52از مناطق تحت درگیری و
بردنشان به کشور در صلح -
10:52 - 10:55اثر مثبتی روی همگی آنها دارد.
-
10:56 - 10:58این پروژه نظر دیگر کشورها را هم جلب کرد،
-
10:58 - 11:01و آنها علاقمند بودند به ایزدیهای
بیشتری کمک کنند. -
11:02 - 11:05زنان و دختران ایزدی هنوز
با من در تماس هستند -
11:05 - 11:07تا از مدرسه و سفرهای تفریحی
-
11:07 - 11:09که می روند برایم بگویند،
-
11:09 - 11:12یا از آرزوهایی که برای آینده شان دارند
خبررسانی کنند، -
11:12 - 11:15مثل نوشتن کتابی درباره آنچه در مواجه
با داعش سرشان آمده است. -
11:15 - 11:16گاهی غمگین هستند
-
11:16 - 11:19و حس می کنند لازم است دوباره
آن حوادث صحبت کنند. -
11:19 - 11:22من روانشناس نیستم و این داستانهای هولناک
-
11:22 - 11:25باعث شده دچار اختلال غیرمستقیم
استرس پس از فاجعه شوم. -
11:25 - 11:27اما همچنان آنها را تشویق به
حرف زدن می کنم، -
11:27 - 11:29و حرفهایشان را می شنوم،
-
11:29 - 11:32زیرا نمیخواهم حس کنند در رنجشان
تنها هستند. -
11:32 - 11:34از طریق این روایات،
-
11:34 - 11:36شاهد ظهور تصویری بزرگترم.
-
11:36 - 11:39این زنان و دختران در حال شفا یافتن هستند.
-
11:39 - 11:42دیگر از دادخواهی هراسی ندارند.
-
11:42 - 11:45بدون امید داشتن، عدالتی هم وجود ندارد،
-
11:46 - 11:49و بدون عدالت امیدی هم در کار نیست.
-
11:50 - 11:53هر سال سوم و پانزدهم ماه اوت،
روز یادآوری برای من است، -
11:53 - 11:57و با ایزدیها تماس می گیرم و
میگویم که به یادشان هستم. -
11:57 - 11:59همیشه از این کار من خوشحال میشوند.
-
11:59 - 12:01روزی عاطفی برای آنهاست.
-
12:01 - 12:04ماه اوت گذشته با آیدا صحبت کردم.
-
12:04 - 12:06خوشحال بود که بگوید
-
12:06 - 12:09یکی از خواهرزادههایش
که با او ربوده شده بود -
12:09 - 12:12سرانجام از دست داعش در
سوریه رها شده -
12:12 - 12:14و به عراق بازگشته بود.
-
12:14 - 12:16باورتان می شود؟
-
12:16 - 12:17بعد از چهار سال؟
-
12:18 - 12:21امروز بزرگترین آرزویش این است
که تمام خانوادهاش، -
12:21 - 12:23که در سه قاره ساکنند
-
12:23 - 12:25دور هم جمع شوند.
-
12:25 - 12:26و امیدوارم اینطور شود.
-
12:26 - 12:29وقتی به نجاتیافتگانی که
با آنها کار کردم میاندیشم، -
12:29 - 12:33یاد سخنان پزشک و نویسنده مصری
-
12:33 - 12:34و فعال حقوق بشر میافتم.
-
12:34 - 12:36نوال السعداوی.
-
12:36 - 12:39در کتابش، «زنان در نقطه صفر»
-
12:39 - 12:42اینطور مینویسد، « زندگی بسیار دشوار است،
-
12:42 - 12:44و تنها کسانی که واقعا زندگی می کنند
-
12:44 - 12:47آنهایی هستند که از خود زندگی سختترند.»
-
12:48 - 12:52این قربانیها درد غیرقابل تصوری را
از سر گذراندهاند. -
12:52 - 12:54اما با کمی کمک،
-
12:54 - 12:56نشان میدهند که چقدر انعطافپذیرند.
-
12:56 - 13:00هریک دیدگاه خود را از عدالتی که
دنبالش است دارد، -
13:00 - 13:02و من عمیقا باور دارم
-
13:02 - 13:04که یک روند قضایی معتبر
-
13:04 - 13:06کلید بازپسگیری کرامت اوست
-
13:07 - 13:09و به ضربه روحی او پایان میدهد.
-
13:09 - 13:13عدالت نه تنها عبارت از تنبیه خاطی است،
-
13:13 - 13:16بلکه درباره قربانیانی است که
احساس میکنند جنایات علیه آنها -
13:16 - 13:20ثبت شده و از سوی حاکمیت قانون
به رسمیت شناخته شده. -
13:20 - 13:23برای من کار کردن با این نجاتیافتگان
-
13:23 - 13:25تجربهای برای تمام عمر بوده است.
-
13:25 - 13:27زیرا من در اندوه آنان شریکم،
-
13:27 - 13:30و در زبان و فرهنگشان.
-
13:30 - 13:32ارتباط ما در عمیقترین سطوح بشریست.
-
13:33 - 13:36این خود اقدامی شفابخش است:
-
13:36 - 13:39شنیده شدن، دیده شدن،
-
13:39 - 13:42شفقت دیدن به جای محکوم شدن.
-
13:43 - 13:46وقتی اینقدر به آدمهای دردمند
نزدیک میشویم، -
13:46 - 13:49محققان نیز دچار درد میشوند.
-
13:49 - 13:54کار من چالشانگیز، مایه دلشکستگی
و مسبب ضربه روحی است، -
13:54 - 13:57اما بگذارید بگویم چرا این کار را میکنم.
-
13:57 - 14:00وقتی با نجات یافتگان این فجایع دسته جمعی
ملاقات می کنم، -
14:00 - 14:04زمانی که دستشان را میگیرم و
در چشمشان نگاه میکنم، -
14:04 - 14:07درد خود من کم نمیشود
-
14:07 - 14:10اما باعث میشود که ارزشش را داشته باشد.
-
14:10 - 14:12و کار دیگری نیست که بخواهم انجام دهم.
-
14:13 - 14:16وقتی این نجات یافتگان شجاع را میبینم
-
14:16 - 14:19که در تقلا برای وصل دوباره به
ارزشهای وجودی خودشان، -
14:19 - 14:24خانوادهشان، جایگاهشان در جامعهای
که آنها را ارج مینهد، -
14:25 - 14:27افتخار میکنم که شاهدش هستم،
-
14:27 - 14:30به خود میبالم که عدالت را میجویم.
-
14:31 - 14:33و شفابخش نیز هست--
-
14:33 - 14:35برای همه ما.
-
14:35 - 14:37متشکرم.
-
14:37 - 14:43(تشویق)
- Title:
- امید و عدالت برای زنان نجات یافته از داعش
- Speaker:
- ربیعه الگرانی
- Description:
-
حافظ حقوق بشر ربیعا الگرانی داستانی حزنانگیز و چالشانگیز از خشونت جنسی علیه زنان و دختران ایزدی در عراق از سوی داعش را بازگو میکند-- و همچنین کار او که دادخواهی برای نجاتیافتگان است. او میگوید: «این قربانیان دردی غیرقابل تصور را پشت سر گذاردهاند. اما با اندکی کمک، نشان میدهند که تا چه اندازه انعطافپذیر هستند. مشاهده این روند و دادخواهی باعث افتخار است.»
- Video Language:
- English
- Team:
- closed TED
- Project:
- TEDTalks
- Duration:
- 15:01
Maryam Manzoori edited Persian subtitles for Hope and justice for women who've survived ISIS | ||
Maryam Manzoori approved Persian subtitles for Hope and justice for women who've survived ISIS | ||
Maryam Manzoori edited Persian subtitles for Hope and justice for women who've survived ISIS | ||
Maryam Manzoori edited Persian subtitles for Hope and justice for women who've survived ISIS | ||
Maryam Manzoori edited Persian subtitles for Hope and justice for women who've survived ISIS | ||
Masoud Motamedifar accepted Persian subtitles for Hope and justice for women who've survived ISIS | ||
Masoud Motamedifar edited Persian subtitles for Hope and justice for women who've survived ISIS | ||
Masoud Motamedifar edited Persian subtitles for Hope and justice for women who've survived ISIS |