Return to Video

امید و عدالت برای زنان نجات یافته از داعش

  • 0:00 - 0:02
    [این سخنرانی حاوی مطالب بزرگسالان است.]
  • 0:05 - 0:07
    وقتی ۱۴ سال داشتم،
  • 0:07 - 0:11
    والدینم قصد داشتند مرا به ازدواج مردی
    درآورند که خودشان انتخاب کرده بودند.
  • 0:11 - 0:13
    سرباز زدم.
  • 0:13 - 0:17
    آن انتخاب برای سرپیچی از خانوادهام
    همه زندگیام را شکل داد
  • 0:17 - 0:20
    و من را در مسیری قرار داد که
    امروز این فردی که هستم شوم.
  • 0:21 - 0:24
    اما این مسیر گاهی دردناک بوده
    و هنوز هم دردناک است.
  • 0:25 - 0:29
    والدینم در خانوادههای سنتی
    و بیسواد مراکشی بزرگ شدند
  • 0:29 - 0:34
    جایی که ارزش اصلی دختر بر
    اساس باکرگی سنجیده می شود.
  • 0:34 - 0:36
    به بلژیک مهاجرت کردند،
  • 0:36 - 0:39
    و من آنجا به دنیا آمدم و بزرگ شدم
    و تحصیل کردم.
  • 0:40 - 0:42
    در دیدگاهشان نسبت به دنیا هم نظر نبودم.
  • 0:42 - 0:44
    وقتی به آنها نه گفتم،
  • 0:45 - 0:48
    بهای آن را با تحمل خشونت
    جسمی و عاطفی پرداختم.
  • 0:49 - 0:51
    اما سرانجام، از خانهشان فرار کردم
  • 0:51 - 0:54
    و کاراگاه پلیس فدرال شدم
  • 0:54 - 0:56
    که می توانست از حقوق دیگران دفاع کند.
  • 0:56 - 1:00
    تخصص من تحقیق روی پروندههای
    ضدتروریسم،
  • 1:00 - 1:03
    کودک ربایی و قتل بود.
  • 1:03 - 1:05
    آن شغل را دوست داشتم،
  • 1:05 - 1:06
    و بینهایت رضایتبخش بود.
  • 1:08 - 1:11
    با سابقه مسلمانی، مهارت در زبان عربی
  • 1:11 - 1:13
    و علاقه به کار در محیط بین المللی
  • 1:13 - 1:16
    تصمیم گرفتم دنبال چالشهای تازه بگردم.
  • 1:16 - 1:19
    بعد از چند دهه افسر پلیس بودن،
  • 1:19 - 1:23
    مامور تحقیق درباره خشونت جنسی و
    بر پایه جنسیت شدم،
  • 1:23 - 1:27
    بعنوان عضو «واحد واکنش سریع عدالت» و
    ماموریت زنان سازمان ملل.
  • 1:28 - 1:31
    واحد واکنش سریع عدالت نهادی است
  • 1:31 - 1:33
    برای تحقیقات جنایی در زمینه فجایع جمعی.
  • 1:34 - 1:37
    آنها هم با بودجه دولتی و هم با بودجه
    خصوصی اداره می شوند
  • 1:37 - 1:42
    و به بیش از صد کشور مشارکتکننده
    شواهد و گزارش ارائه می دهند.
  • 1:43 - 1:46
    بسیاری از کشورهای درگیر جنگ اغلب
    قادر نیستند فرایندی عادلانه
  • 1:46 - 1:49
    به قربانیان خشونتهای جمعی ارائه دهند.
  • 1:50 - 1:51
    در پاسخ به این امر،
  • 1:51 - 1:55
    سازمان واکنش سریع عدالت، در مشارکت با
    اداره زنان سازمان ملل ایجاد شد.
  • 1:56 - 1:57
    با هم،
  • 1:57 - 2:02
    این دو نهاد بیش از ۲۵۰ نفر را گزینش کردند،
  • 2:02 - 2:04
    و به آنها آموزش و مجوز دادند
  • 2:04 - 2:08
    که تخصصشان در خشونت جنسی
    و برپایه جنسیت بود.
  • 2:08 - 2:09
    از جمله خودم.
  • 2:10 - 2:13
    تحقیقات ما طبق مقررات
    بین المللی اجرا میشود،
  • 2:13 - 2:17
    و یافتههای ما در نهایت به شواهدی برای
    محاکمه جنایتکاران جنگی تبدیل می شود.
  • 2:18 - 2:21
    این راهکار به قربانیان امید میدهد
  • 2:21 - 2:25
    که شاید روزی عدالت و پاسخگویی
  • 2:25 - 2:27
    پس از جنگ و درگیری یافت شود.
  • 2:28 - 2:32
    اجازه دهید از بزرگترین چالش کاری
    که تا کنون داشتم بگویم.
  • 2:33 - 2:35
    در عراق بود.
  • 2:35 - 2:40
    از زمان پیدایش دولت اسلامی عراق
    و سوریه، یا داعش،
  • 2:40 - 2:43
    این گروه به طور سازماندهیشده
  • 2:43 - 2:46
    به بسیاری از گروههای مذهبی و قومی
    حمله برد و شکنجهشان کرد
  • 2:46 - 2:48
    مانند مسیحیها،
  • 2:48 - 2:53
    ترکمننهای شیعه، شیعیان مسلمان،
    شیعیان شبک، و ایزدیان.
  • 2:54 - 2:58
    ستم بر ایزدیان بطور خاص هولناک است.
  • 2:58 - 3:01
    در سوم و پانزدهم ۲۰۱۴،
  • 3:01 - 3:06
    داعش به حدود ۲۰ روستا و شهر
    در سنجار عراق حمله کرد.
  • 3:07 - 3:12
    آنان همه مردان بالای ۱۴ سال را
    اعدام کردند،
  • 3:12 - 3:14
    از جمله سالخوردگان و معلولین.
  • 3:14 - 3:17
    زنان و دختران را سوا کردند،
  • 3:17 - 3:18
    به آنها تجاوز کردند
  • 3:18 - 3:21
    و آنها را بعنوان برده جنسی و
    کارگر خانگی فروختند.
  • 3:21 - 3:22
    یک ماه بعد،
  • 3:22 - 3:27
    یک قطعنامه شورای حقوق بشر سازمان ملل
    منجر به تشکیل کمیته حقیقتیاب در عراق شد
  • 3:27 - 3:30
    تا درباره خشونتها و بدرفتاریهایی تحقیق
    و آنها را مستند کند
  • 3:30 - 3:33
    که داعش و گروهای مرتبطش
    مرتکب شدهاند.
  • 3:33 - 3:37
    من برای تحقیق درباره فجایع
    علیه ایزدیان اعزام شدم،
  • 3:37 - 3:40
    با تمرکز روی جنایات
    جنسی و بر پایه جنسیت.
  • 3:41 - 3:44
    ایزدیان جامعه قومی-مذهبی کرد زبانی هستند
  • 3:45 - 3:46
    که در شمال عراق سکونت دارند.
  • 3:47 - 3:52
    نظام اعتقادی آنها آمیزهای است از
    باورهای یهودی، مسیحی،
  • 3:52 - 3:54
    اسلام و زرتشتی.
  • 3:55 - 3:56
    برای صدها سال،
  • 3:56 - 3:59
    مسلمانان و مسیحیانی که باورهای
    آنها را نمی فهمند
  • 3:59 - 4:03
    ایزدیان را بعنوان شیطانپرست
    محکوم کرده اند.
  • 4:03 - 4:08
    داعش همین تفکر را درباره آنها داشت
    و قسم به نابودی آنها خورد.
  • 4:09 - 4:12
    بسیار خب، بیایید یک
    آزمایش فکری انجام دهیم.
  • 4:12 - 4:17
    از شما میخواهم به بدترین
    تجربه جنسی خود فکر کنید
  • 4:17 - 4:19
    و جزییاتش را بخاطر بیاوریید.
  • 4:20 - 4:23
    حالا به شخص دست راستی خود رو کنید
  • 4:23 - 4:25
    و آن تجربه را توصیف کنید.
  • 4:25 - 4:28
    (خنده)
  • 4:30 - 4:31
    میدانم که سخت است، نه؟
  • 4:31 - 4:33
    (خنده)
  • 4:33 - 4:35
    البته که توقع ندارم
    این کار را انجام دهید.
  • 4:35 - 4:39
    معذب و خجل خواهید شد.
  • 4:39 - 4:42
    حالا تصور کنید دختر ۱۱ سالهای
    در خاورمیانه
  • 4:42 - 4:45
    که درباره رابطه جنسی آموزشی ندیده،
  • 4:45 - 4:47
    که از محل امن و امانش جدا شده،
  • 4:47 - 4:49
    از خانوادهاش،
  • 4:49 - 4:53
    که شاهد اعدام پدر و برادرانش بوده،
  • 4:53 - 4:55
    باید با جزییات شرح دهد
  • 4:55 - 5:01
    که مورد تجاوز قرار گرفته، آن هم در فرهنگی
    که حرف زدن درباره سکس تابو است.
  • 5:01 - 5:05
    تنها راه احیای ناموسش
    مخفی کردن جنایت است،
  • 5:05 - 5:08
    این که خلاف میلش وادار به ازداوج شده،
  • 5:08 - 5:12
    یا انکار وقایع از روی شرم
    و ترس از طرد شدن.
  • 5:12 - 5:14
    با دختری مصاحبه کردم که
    او را آیدا می نامم.
  • 5:14 - 5:18
    یک فرمانده داعش یا اصطلاحا امیر
    او را خریده بود،
  • 5:18 - 5:22
    همراه با ۱۳ دختر دیگر
    ۱۱ تا ۱۸ ساله.
  • 5:22 - 5:25
    بین گروه سه خواهرزاده و
    دو عموزاده اش بودند.
  • 5:26 - 5:30
    ۱۴ دختر را به خانه ای پر از
    جنگجویان داعشی بردند.
  • 5:30 - 5:34
    امامی آنجا بود که برایشان توجیه کرد
    که دینشان غلط است،
  • 5:34 - 5:38
    و تنها راه درست پذیرفتن اسلام
    و ازدواج با مردی مسلمان است.
  • 5:39 - 5:43
    امیر نام دختران را روی ۱۴ تکه کاغذ نوشت.
  • 5:44 - 5:48
    دو داعشی هر کدام یک
    تکه کاغذ را انتخاب کردند.
  • 5:48 - 5:51
    اسامی نوشته شده را صدا زدند،
  • 5:51 - 5:55
    و این دخترها را به
    زور به اتاقی دیگر بردند.
  • 5:56 - 5:59
    وقتی که امیر و امام صدای
    جیغ زدن دخترها را شنیدند
  • 5:59 - 6:01
    که به آنها تجاوز میشد،
  • 6:01 - 6:02
    شروع به خندیدن کردند.
  • 6:03 - 6:05
    هر دو به دخترهای دیگر گفتند
  • 6:05 - 6:08
    که آن دو دختر به جای جیغ زدن
    باید از آن تجربه لذت ببرند.
  • 6:09 - 6:12
    بعد از مدتی، دخترها را
    به اتاق برگرداندند.
  • 6:13 - 6:15
    در بهت بودند و خونریزی داشتند.
  • 6:16 - 6:19
    آنها تایید کردند که ازدواج کرده
    و رنج فراوانی کشیدند.
  • 6:20 - 6:23
    بررسی این واقعیت مهم است که آنها با این
    باور بار آمده بودند که
  • 6:23 - 6:27
    که در تمام عمر با یک مرد
    رابطه جنسی داشته باشند:
  • 6:27 - 6:28
    شوهرشان.
  • 6:29 - 6:32
    تنها ربطی که می توانستند در آن حالت
    بهت زده بیاندیشند
  • 6:32 - 6:36
    این بود که تجاوز را
    در قالب ازدواج تعریف کنند.
  • 6:37 - 6:40
    پیش از ان که دو دختر بعدی را برای
    تجاوز ببرند،
  • 6:40 - 6:42
    آیدا تصمیم هولناکی گرفت.
  • 6:42 - 6:45
    بعنوان بزرگ گروه، امیر را متقاعد کرد که
  • 6:45 - 6:49
    به آنها اجازه دهد تا خودشان را قبل
    از ازدواج در حمام بشویند.
  • 6:49 - 6:51
    یکی از دخترها به آیدا گفته بود
  • 6:52 - 6:54
    که در حمام مرگ موش هست.
  • 6:55 - 6:58
    ۱۴ دختر تصمیم گرفتند که این رنج را
  • 6:58 - 7:00
    با خوردن سم خاتمه دهند.
  • 7:00 - 7:03
    قبل از این که سم تماما اثر کند،
  • 7:03 - 7:05
    داعش موضوع را فهمید و
    آنها را به بیمارستان بردند.
  • 7:05 - 7:07
    آنجا نجات یافتند.
  • 7:07 - 7:10
    داعش تصمیم گرفت دختران را جدا کند
  • 7:10 - 7:12
    و آنها را تک تک بفروشد.
  • 7:13 - 7:17
    آیدا به خانه دیگری برده شد و
    بی رحمانه به او تجاوز شد،
  • 7:17 - 7:20
    سپس بار دیگر با روسری
    اقدام به خودکشی کرد.
  • 7:21 - 7:23
    هر دو روز یکبار کتک میخورد
    و به او تجاوز میشد.
  • 7:24 - 7:27
    بعد از چهار ماه در اسارت،
  • 7:27 - 7:29
    آیدا جرات فرار پیدا کرد.
  • 7:29 - 7:32
    دیگر هیچوقت آن ۱۳ دختر را ندید.
  • 7:33 - 7:35
    با آیدا چند بار مصاحبه کردم.
  • 7:35 - 7:39
    او مایل بود با من صحبت کند زیرا
    از بقیه قربانیها شنیده بود
  • 7:39 - 7:43
    که زنی از سازمان ملل هست
    که با فرهنگ پیچیده او آشناست.
  • 7:43 - 7:45
    به چشمانش نگاه کردم
  • 7:45 - 7:48
    و با دقت به داستانهایش از سیاهترین
    ساعتهای زندگیش گوش دادم.
  • 7:49 - 7:52
    ارتباط شخصی بین ما شکل گرفت که تا
    امروز ادامه یافته است.
  • 7:53 - 7:58
    تربیت من کمک کرد تا حس
    شرم بینهایتش را درک کنم
  • 7:58 - 8:00
    و ترس او از طرد شدن را.
  • 8:00 - 8:04
    این نوع تحقیقات تنها به گردآوری اطلاعات
    و شواهد ختم نمی شود،
  • 8:04 - 8:07
    بلکه شامل حمایت از قربانی نیز میشود.
  • 8:07 - 8:09
    پیوندهایی که با قربانیان ساختم
  • 8:09 - 8:13
    اعتماد و اراده آنها به دادخواهی
    را تقویت می کند.
  • 8:14 - 8:16
    وقتی آیدا به فرار فکر کرد
  • 8:16 - 8:18
    مثل بقیه نجات یافتگان ایزدی،
  • 8:18 - 8:19
    با دوراهی روبرو بود:
  • 8:20 - 8:24
    آیا بماند و همچنان از بدرفتاریهای
    زندانبانانش رنج بکشد،
  • 8:24 - 8:27
    یا بهتر است به خانه برگردد،
  • 8:27 - 8:30
    جایی که با شرم، طرد شدن و شاید
  • 8:30 - 8:33
    تهدید قتل ناموسی روبرو میشود؟
  • 8:34 - 8:37
    من با رنج طرد شدن از جامعه مراکشی خودم
  • 8:37 - 8:39
    در بلژیک به خوبی آشنا بودم،
  • 8:39 - 8:42
    و نمیخواستم این اتفاق
    در جامعه ایزدیها بیفتد.
  • 8:42 - 8:44
    بنابراین گروهی از
    نهادهای نگران این مسئله
  • 8:44 - 8:49
    از جمله سازمان ملل، سازمانهای غیردولتی،
    سیاستمداران و اعضای جامعه ایزدی
  • 8:49 - 8:51
    نزد رهبر مذهبی ایزدیان رفتند
  • 8:51 - 8:52
    به نام بابا شیخ.
  • 8:52 - 8:54
    بعد از ملاقاتهای فراوان،
  • 8:54 - 8:56
    او تشخیص داد که این دخترها
  • 8:56 - 8:59
    با تحت زور و فشار مسلمان شدن
  • 8:59 - 9:02
    و ازدواج با جنگجویان داعش
    به دین خود بیاحترامی نکردهاند.
  • 9:02 - 9:07
    بلکه آنها ربوده شده، مورد تجاوز
    قرار گرفته و به بردگی جنسی گرفته شدهاند.
  • 9:07 - 9:10
    خوشحالم که بگویم بعد ازجلسات
  • 9:10 - 9:12
    بابا شیخ اعلام عمومی کرد که
  • 9:12 - 9:15
    با نجات یافتگان باید بعنوان
    قربانی رفتار کرد
  • 9:15 - 9:17
    و جامعه آنها را بپذیرد.
  • 9:17 - 9:19
    این پیغام از سوی جامعه شنیده شد
  • 9:20 - 9:23
    و عاقبت به نجاتیافتگان
    تحت اسارت داعش رسید.
  • 9:24 - 9:26
    بعد از این اعلامیه حمایتی،
  • 9:26 - 9:29
    نجات یافتگان انگیزه فرار از دست
    داعشیها پیدا کردند،
  • 9:29 - 9:30
    مثل کاری که آیدا کرده بود،
  • 9:30 - 9:33
    و خیلی از زنان ایزدی جوان گامی
    جسورانه برداشتند
  • 9:33 - 9:35
    و به خانه و میان جامعه خود بازگشتند.
  • 9:36 - 9:38
    اعلان عمومی بابا شیخ
  • 9:38 - 9:41
    جان بسیاری از زنان جوان ایزدی را نجات داد،
  • 9:41 - 9:44
    چه در اسارت و چه بعد از فرار.
  • 9:45 - 9:49
    شوربختانه، همه رهبران مذهبی
    ملاقات با ما را قبول نکردند.
  • 9:49 - 9:52
    برخی قربانیان با عوقبتی بدتر از ایزدیها
    مواجه شدند.
  • 9:52 - 9:57
    برای مثال، تنها ۴۳ زن از
    ۵۰۰ الی ۶۰۰ قربانیهای
  • 9:57 - 9:59
    جامعه ترکمان شیعه بعد از فرار از داعش
  • 9:59 - 10:02
    توانستند به خانه های خود بازگردند.
  • 10:02 - 10:05
    خانوادههای برخی به آنها گفتند
  • 10:05 - 10:06
    یا با داعش بمانند
  • 10:06 - 10:11
    یا خودکشی کنند تا آبروی خانواده حفظ شود.
  • 10:11 - 10:14
    آلمان پروژهای را ایجاد کرد برای
    پشتیبانی از نجاتیافتگان از داعش
  • 10:14 - 10:19
    از طریق ارائه حمایت روانی و مسکن
    برای ۱۱۰۰ زن و کودک،
  • 10:19 - 10:20
    از جمله آیدا.
  • 10:20 - 10:23
    طی کارم چندین بار با آیدا ملاقات داشتم.
  • 10:23 - 10:26
    من به او و بقیه قربانیها می بالم.
  • 10:26 - 10:29
    پیشرفتی که داشتند قابل ملاحظه است.
  • 10:30 - 10:32
    فوقالعاده است دیدن این که بسیاری از آنها
  • 10:32 - 10:34
    علیرغم دشواریها
  • 10:34 - 10:36
    از این برنامه بهره برده اند.
  • 10:36 - 10:39
    این برنامه شامل مشاوره گروهی و فردی،
  • 10:39 - 10:41
    هنر درمانی، موسیقی درمانی،
  • 10:42 - 10:43
    فعالیتهای ورزشی،
  • 10:43 - 10:44
    دورههای زبان،
  • 10:44 - 10:46
    مدرسه و دیگر اقدامات فراگیر است.
  • 10:47 - 10:49
    انچه مشاهده کردم این بود که
    خارج کردن قربانیها
  • 10:49 - 10:52
    از مناطق تحت درگیری و
    بردنشان به کشور در صلح
  • 10:52 - 10:55
    اثر مثبتی روی همگی آنها دارد.
  • 10:56 - 10:58
    این پروژه نظر دیگر کشورها را هم جلب کرد،
  • 10:58 - 11:01
    و آنها علاقمند بودند به ایزدیهای
    بیشتری کمک کنند.
  • 11:02 - 11:05
    زنان و دختران ایزدی هنوز
    با من در تماس هستند
  • 11:05 - 11:07
    تا از مدرسه و سفرهای تفریحی
  • 11:07 - 11:09
    که می روند برایم بگویند،
  • 11:09 - 11:12
    یا از آرزوهایی که برای آینده شان دارند
    خبررسانی کنند،
  • 11:12 - 11:15
    مثل نوشتن کتابی درباره آنچه در مواجه
    با داعش سرشان آمده است.
  • 11:15 - 11:16
    گاهی غمگین هستند
  • 11:16 - 11:19
    و حس می کنند لازم است دوباره
    آن حوادث صحبت کنند.
  • 11:19 - 11:22
    من روانشناس نیستم و این داستانهای هولناک
  • 11:22 - 11:25
    باعث شده دچار اختلال غیرمستقیم
    استرس پس از فاجعه شوم.
  • 11:25 - 11:27
    اما همچنان آنها را تشویق به
    حرف زدن می کنم،
  • 11:27 - 11:29
    و حرفهایشان را می شنوم،
  • 11:29 - 11:32
    زیرا نمیخواهم حس کنند در رنجشان
    تنها هستند.
  • 11:32 - 11:34
    از طریق این روایات،
  • 11:34 - 11:36
    شاهد ظهور تصویری بزرگترم.
  • 11:36 - 11:39
    این زنان و دختران در حال شفا یافتن هستند.
  • 11:39 - 11:42
    دیگر از دادخواهی هراسی ندارند.
  • 11:42 - 11:45
    بدون امید داشتن، عدالتی هم وجود ندارد،
  • 11:46 - 11:49
    و بدون عدالت امیدی هم در کار نیست.
  • 11:50 - 11:53
    هر سال سوم و پانزدهم ماه اوت،
    روز یادآوری برای من است،
  • 11:53 - 11:57
    و با ایزدیها تماس می گیرم و
    میگویم که به یادشان هستم.
  • 11:57 - 11:59
    همیشه از این کار من خوشحال میشوند.
  • 11:59 - 12:01
    روزی عاطفی برای آنهاست.
  • 12:01 - 12:04
    ماه اوت گذشته با آیدا صحبت کردم.
  • 12:04 - 12:06
    خوشحال بود که بگوید
  • 12:06 - 12:09
    یکی از خواهرزادههایش
    که با او ربوده شده بود
  • 12:09 - 12:12
    سرانجام از دست داعش در
    سوریه رها شده
  • 12:12 - 12:14
    و به عراق بازگشته بود.
  • 12:14 - 12:16
    باورتان می شود؟
  • 12:16 - 12:17
    بعد از چهار سال؟
  • 12:18 - 12:21
    امروز بزرگترین آرزویش این است
    که تمام خانوادهاش،
  • 12:21 - 12:23
    که در سه قاره ساکنند
  • 12:23 - 12:25
    دور هم جمع شوند.
  • 12:25 - 12:26
    و امیدوارم اینطور شود.
  • 12:26 - 12:29
    وقتی به نجاتیافتگانی که
    با آنها کار کردم میاندیشم،
  • 12:29 - 12:33
    یاد سخنان پزشک و نویسنده مصری
  • 12:33 - 12:34
    و فعال حقوق بشر میافتم.
  • 12:34 - 12:36
    نوال السعداوی.
  • 12:36 - 12:39
    در کتابش، «زنان در نقطه صفر»
  • 12:39 - 12:42
    اینطور مینویسد، « زندگی بسیار دشوار است،
  • 12:42 - 12:44
    و تنها کسانی که واقعا زندگی می کنند
  • 12:44 - 12:47
    آنهایی هستند که از خود زندگی سختترند.»
  • 12:48 - 12:52
    این قربانیها درد غیرقابل تصوری را
    از سر گذراندهاند.
  • 12:52 - 12:54
    اما با کمی کمک،
  • 12:54 - 12:56
    نشان میدهند که چقدر انعطافپذیرند.
  • 12:56 - 13:00
    هریک دیدگاه خود را از عدالتی که
    دنبالش است دارد،
  • 13:00 - 13:02
    و من عمیقا باور دارم
  • 13:02 - 13:04
    که یک روند قضایی معتبر
  • 13:04 - 13:06
    کلید بازپسگیری کرامت اوست
  • 13:07 - 13:09
    و به ضربه روحی او پایان میدهد.
  • 13:09 - 13:13
    عدالت نه تنها عبارت از تنبیه خاطی است،
  • 13:13 - 13:16
    بلکه درباره قربانیانی است که
    احساس میکنند جنایات علیه آنها
  • 13:16 - 13:20
    ثبت شده و از سوی حاکمیت قانون
    به رسمیت شناخته شده.
  • 13:20 - 13:23
    برای من کار کردن با این نجاتیافتگان
  • 13:23 - 13:25
    تجربهای برای تمام عمر بوده است.
  • 13:25 - 13:27
    زیرا من در اندوه آنان شریکم،
  • 13:27 - 13:30
    و در زبان و فرهنگشان.
  • 13:30 - 13:32
    ارتباط ما در عمیقترین سطوح بشریست.
  • 13:33 - 13:36
    این خود اقدامی شفابخش است:
  • 13:36 - 13:39
    شنیده شدن، دیده شدن،
  • 13:39 - 13:42
    شفقت دیدن به جای محکوم شدن.
  • 13:43 - 13:46
    وقتی اینقدر به آدمهای دردمند
    نزدیک میشویم،
  • 13:46 - 13:49
    محققان نیز دچار درد میشوند.
  • 13:49 - 13:54
    کار من چالشانگیز، مایه دلشکستگی
    و مسبب ضربه روحی است،
  • 13:54 - 13:57
    اما بگذارید بگویم چرا این کار را میکنم.
  • 13:57 - 14:00
    وقتی با نجات یافتگان این فجایع دسته جمعی
    ملاقات می کنم،
  • 14:00 - 14:04
    زمانی که دستشان را میگیرم و
    در چشمشان نگاه میکنم،
  • 14:04 - 14:07
    درد خود من کم نمیشود
  • 14:07 - 14:10
    اما باعث میشود که ارزشش را داشته باشد.
  • 14:10 - 14:12
    و کار دیگری نیست که بخواهم انجام دهم.
  • 14:13 - 14:16
    وقتی این نجات یافتگان شجاع را میبینم
  • 14:16 - 14:19
    که در تقلا برای وصل دوباره به
    ارزشهای وجودی خودشان،
  • 14:19 - 14:24
    خانوادهشان، جایگاهشان در جامعهای
    که آنها را ارج مینهد،
  • 14:25 - 14:27
    افتخار میکنم که شاهدش هستم،
  • 14:27 - 14:30
    به خود میبالم که عدالت را میجویم.
  • 14:31 - 14:33
    و شفابخش نیز هست--
  • 14:33 - 14:35
    برای همه ما.
  • 14:35 - 14:37
    متشکرم.
  • 14:37 - 14:43
    (تشویق)
Title:
امید و عدالت برای زنان نجات یافته از داعش
Speaker:
ربیعه الگرانی
Description:

حافظ حقوق بشر ربیعا الگرانی داستانی حزن‌انگیز و چالش‌انگیز از خشونت جنسی علیه زنان و دختران ایزدی در عراق از سوی داعش را بازگو می‌کند-- و همچنین کار او که دادخواهی برای نجات‌یافتگان است. او می‌گوید: «این قربانیان دردی غیرقابل تصور را پشت سر گذارده‌اند. اما با اندکی کمک، نشان می‌دهند که تا چه اندازه انعطاف‌پذیر هستند. مشاهده این روند و دادخواهی باعث افتخار است.»

more » « less
Video Language:
English
Team:
closed TED
Project:
TEDTalks
Duration:
15:01

Persian subtitles

Revisions Compare revisions