چرا کودکان پس از خشونت جنسی، سکوت میکنند؟
-
0:00 - 0:03چند هفته پیش،
-
0:03 - 0:04کنار مادرم نشستم
-
0:04 - 0:09و موضوعی را به او گفتم
که به مدت ۲۲ سال از او مخفی کرده بودم. -
0:10 - 0:13من از سن ۱۴ سالگی
-
0:13 - 0:15تا ۱۶ سالگی،
-
0:15 - 0:17مورد آزار جنسی قرار گرفته بودم.
-
0:18 - 0:21این مسئله وحشتناک و گیج کننده بود.
-
0:23 - 0:24تحقیرآمیز بود.
-
0:25 - 0:27باوجودیکه میتوانم بگویم
-
0:28 - 0:31من و مادرم
همیشه رابطهی صمیمانهای داشتیم. -
0:31 - 0:33اما هرگز این مسئله را به او نگفتم.
-
0:34 - 0:36حتی با وجود جریانهای اخیر که باعث میشوند
-
0:36 - 0:40موضوعات سوء استفاده و تجاوز جنسی
مورد بحث قرار بگیرند، -
0:40 - 0:42من ساکت ماندم.
-
0:43 - 0:48شرط میبندم که به ازای هر انسان شجاعی
که گفت: «من هم همینطور»، -
0:49 - 0:51افراد بیشماری هستند
که نگفتند... -
0:53 - 0:54و هنوز هم نمیگویند.
-
0:56 - 0:58چرا این افراد تا به حال چیزی نگفتهاند؟
-
0:59 - 1:00چرا من چیزی نگفتم؟
-
1:02 - 1:04بهخاطر حس خجالت.
-
1:05 - 1:07بهخاطر آن حس درونی
-
1:07 - 1:13که میگفت مقصر همهی این اتفاقات من بودم.
-
1:13 - 1:15همهی ما گاهی آن صدا را میشنویم.
-
1:15 - 1:17این صدا به ما میگوید،
-
1:17 - 1:19تو آنقدرها هم خوب نیستی،
-
1:19 - 1:20تو آنقدرها هم باهوش نیستی...
-
1:21 - 1:23تو از پس یک سخنرانی TED برنمیآیی.
-
1:24 - 1:25ما این صدا را میشنویم،
-
1:25 - 1:28و تقریباً نمیتوانیم چیز دیگری بشنویم.
-
1:29 - 1:32به این فکر میکنیم که بقیه
در مورد ما چه فکری میکنند-- -
1:32 - 1:35چگونه ما را قضاوت میکنند
-
1:35 - 1:37وقتی به تاریکترین اسرار ما پی ببرند.
-
1:38 - 1:42این حس خجالت آنچنان قوی است
که میتواند به بخشی از شخصیت ما بدل شود. -
1:43 - 1:45من موضوع را به مادرم گفتم
-
1:45 - 1:49و اولین چیزی که گفت این بود:
-
1:50 - 1:52«اوه، کریستین،
-
1:52 - 1:56مدام به این فکر میکردم
که علت عصبانیت تو طی این سالها چه بوده». -
1:57 - 1:59قبل از اینکه من بدانم، او متوجه شده بود.
-
2:00 - 2:02حس خجالت من آنچنان عمیق بود
-
2:02 - 2:07که داشتم آن را با تلاش برای عالی بودن
-
2:07 - 2:09در عرصههای دیگر زندگی،
بیش از حد جبران میکردم. -
2:10 - 2:13تلاش برای ساختن خانوادهای ایدهآل،
-
2:13 - 2:14داشتن یک شغل عالی،
-
2:16 - 2:22تلاش برای اینکه بجای ابراز آشوب درونیام،
وانمود کنم که اوضاع تحت کنترل است. -
2:23 - 2:26تمام عمرم در حال تلاش کردن بودم
-
2:26 - 2:29تا به طرز فکر دیگران دربارهی خودم
جهت بدهم، -
2:31 - 2:33چون حس خوبی نسبت به خودم نداشتم.
-
2:35 - 2:38این حس مدام به من میگفت
که من چوب دو سر سوخته هستم. -
2:39 - 2:41و حالا دلیلش را میدانم.
-
2:41 - 2:44بعضی افراد ممکن است
بیشتر از بقیه خجالتی باشند، -
2:44 - 2:47اما در مورد سوء استفادهی جنسی
وضع برای همه یکسان است. -
2:47 - 2:48این موضوع میتواند
-
2:48 - 2:54باعث شود حتی افراد با اعتماد به نفس بالا،
افکاری منفی و دردناک داشته باشند. -
2:54 - 2:55به چه علت؟
-
2:56 - 2:59زیرا این مسئله باعث میشود
که کنترل یکی از چیزهای زندگیمان -
2:59 - 3:03که انتظار میرود در حقیقت و بطور کامل
متعلق به خودمان باشد، از ما گرفته شود: -
3:03 - 3:05و آن چیز، جسم ماست.
-
3:06 - 3:10زمانی که این مسئله برای من اتفاق افتاد،
یک فکر مدام به ذهن من خطور میکرد. -
3:11 - 3:14همینطور که سعی میکردم
از این اتفاق سر در بیاورم، -
3:14 - 3:16با خودم فکر کردم:
-
3:17 - 3:19همهی اینها تقصیر من است.
-
3:20 - 3:23من بودم که یک پاسخ «نه» محکم نگفتم.
-
3:25 - 3:28دفعهی بعد، یک «نه» محکمتر میگویم.
-
3:29 - 3:32داشتم فکر میکردم
که چرا پاسخ مشخص من این بود -
3:32 - 3:36و چرا حس خجالت من آنقدر عمیق و سنگین بود
-
3:36 - 3:41که برای مدت طولانی
از گفتن حقیقت عاجز مانده بودم. -
3:42 - 3:45و حالا که من
مادر دو بچهی فوقالعاده هستم، -
3:45 - 3:48مدام فکر میکنم که چه کاری
از دستم بر میآید -
3:48 - 3:52و از دست ما به عنوان یک جامعه،
چه کاری بر میآید -
3:52 - 3:54تا از شر این حس خجالت خلاص شویم
-
3:54 - 3:58و بجای آن، فرزندانمان را قوی بار بیاوریم
تا بدون تردید بدانند -
3:58 - 4:00که در سوء استفادهی جنسی،
آنها مقصر نیستند. -
4:01 - 4:02دکتر برنی براون،
-
4:02 - 4:05که تحقیقات شگفتانگیزی در مورد
خجالت و آسیبپذیری انجام داده است، -
4:06 - 4:10خجالت را قدرتمندترین احساس میداند.
-
4:10 - 4:12و من کاملاً با این مسئله موافقم.
-
4:12 - 4:16حس خجالت، قدرتی دارد که باعث میشود
کودکانی که مورد تجاوز جنسی قرار گرفتهاند -
4:16 - 4:19و یا به نحوههای دیگری
قربانی اعمال بزرگسالان میشوند -
4:19 - 4:21گوشهگیر شوند
-
4:21 - 4:24و درد روحی عمیقی را تجربه کنند.
-
4:24 - 4:26کمی فکر کنید.
-
4:28 - 4:30آیا این مسئله به شدت ناعادلانه نیست؟
-
4:32 - 4:35آیا ما یک جامعهی شکستخورده نیستیم
-
4:35 - 4:39وقتی که نتیجهی نهایی ما
مساویست با خجالتزدگی یک کودک؟ -
4:41 - 4:44آیا این متجاوزها نیستند
که باید خجالتزده باشند؟ -
4:44 - 4:48آیا نباید بابت کاری که انجام دادهاند
شرمنده باشند؟ -
4:50 - 4:54در عوض، آنها از خجالت کودکان تغذیه میکنند
-
4:54 - 4:58و این تفکر را به آنها القا میکنند
که خودشان مقصر این اتفاقات هستند. -
5:00 - 5:03شخصی که به من تجاوز کرد
از خجالتزدگی من سوء استفاده میکرد -
5:03 - 5:05و من هم دقیقاً باب میل او رفتار کردم،
-
5:05 - 5:09و تبدیل شدم به منبع سکوتی زجرآور
-
5:09 - 5:11سکوتی که سالها ادامه داشت.
-
5:11 - 5:14اما آیا این حس خجالت هم تقصیر من بود؟
-
5:14 - 5:17نه به عنوان یک قربانی
بلکه به عنوان یک مادر، -
5:17 - 5:18که مانند خیلیها،
-
5:18 - 5:22بدون اینکه بدانم،
چیزهایی را به فرزندانم گفتهام، -
5:22 - 5:23مانند: «نگذار کسی تو را لمس کند؛
-
5:23 - 5:25اجازه نده کسی به تو آسیب بزند؛
-
5:25 - 5:29اجازه نده در شرایطی قرار بگیری
که قربانی شوی». -
5:30 - 5:33و فکر میکنیم داریم
فرزندانمان را قوی بار میآوریم -
5:33 - 5:35تا بتوانند مالک بدن خودشان باشند.
-
5:35 - 5:38اما وقتی میگوییم:
«نگذار کسی تو را لمس کند»، -
5:38 - 5:39در واقع داریم میگوییم:
-
5:39 - 5:43« تو مسئول اعمال دیگران هستی».
-
5:44 - 5:47ما جوری با مسئله برخورد میکنیم
که انگار کنترل آن دست کودک است، -
5:47 - 5:49که البته اشتباه است،
-
5:49 - 5:52و به تبع آن باعث ایجاد احساس مسئولیت کاذب
-
5:52 - 5:54در ذهن کودک میشویم.
-
5:54 - 5:58حکایتی درونی که به آنها میگوید
که این وظیفهی آنهاست -
5:58 - 6:01که جلوی اتفاقات بد را بگیرند،
-
6:01 - 6:06که آنها به عنوان یک کودک،
مسئول متوقف کردن اعمالی هستند -
6:06 - 6:08که شخصی با جثهای معمولاً بزرگتر،
-
6:08 - 6:09قویتر،
-
6:09 - 6:11و مسنتر از آنها انجام میدهد.
-
6:12 - 6:16من اینطور برداشت کردم که باید بتوانم
اتفاقی که برای من افتاده را متوقف کنم -
6:16 - 6:18و این باعث شد که خودم را سرزنش کنم.
-
6:18 - 6:24این تفکر در من به وجود آمده و پرورش یافت
که من کار اشتباهی کردهام. -
6:24 - 6:29مدام فکر میکنم که نکند بطور ناخواسته
فرزندانم را در دام چنین مسائلی بیندازم. -
6:29 - 6:32من حق دارم که از فرزندانم محافظت کنم،
-
6:32 - 6:37اما این کار اشتباه است که بخواهم
سهواً حرفهایی را به آنها بزنم -
6:37 - 6:39که در کودکی به آنها باور داشتم--
-
6:40 - 6:43که من میتوانم جلوی
سوء استفادهی دیگران از خودم را بگیرم -
6:43 - 6:45آن هم با گفتن یک «نه»،
-
6:46 - 6:47بدین ترتیب،
-
6:47 - 6:49اگر «نه» من کارساز نبود،
-
6:49 - 6:50مقصر من میبودم.
-
6:52 - 6:53من نجاتیافته،
-
6:53 - 6:57حالا قصد دارم چیزی را که
آرزوی شنیدنش را داشتم به آنها بگویم: -
6:58 - 7:01اینکه از دست شما ساخته نیست
-
7:01 - 7:04که بخواهید جلوی سوء استفاده دیگران
از خودتان را بگیرید -
7:04 - 7:07آن هم توسط کسی
که عاقلتر از شماست. -
7:07 - 7:08اما در عین حال،
-
7:08 - 7:10میخواهم باور کنند که این قدرت را دارند
-
7:10 - 7:12که جلوی سوء استفادهی دیگران را بگیرند.
-
7:13 - 7:16میخواهم حس کنند که صاحب جسم خودشان هستند.
-
7:17 - 7:20میخواهم به آنها بگویم
که میتوانم از آنها محافظت کنم، -
7:20 - 7:22و میخواهم که به این مسئله
باور داشته باشم. -
7:24 - 7:26اما در پس همهی آن نیتهای خوب
-
7:26 - 7:27و غریزههای مادری
-
7:27 - 7:28همان حس خجالت وجود دارد.
-
7:29 - 7:34اگر به فرزندانم بگویم که میتوانند
جلوی آزار جنسی را بگیرند، -
7:35 - 7:38به این معنی نیست که من هم میتوانستم
جلوی این مسئله را بگیرم؟ -
7:39 - 7:41ما به فرزندانمان «نه» گفتن را میآموزیم.
-
7:43 - 7:45من هربار «نه» میگفتم.
-
7:47 - 7:51و به زودی متوجه شدم
که «نه» همیشه کارساز نیست. -
7:53 - 7:57این به این معنی نیست
که «نه» گفتن اشتباه است، -
7:57 - 7:58بلکه یعنی یک راه حل محسوب نمیشود.
-
8:00 - 8:03این موضوع وحشتناکیست،
-
8:04 - 8:07اما واقعیتیست که باید با آن مواجه شویم
-
8:07 - 8:09و در مورد آن با فرزندانمان صادق باشیم.
-
8:10 - 8:12هرچه بیشتر «نه» میگفتم،
-
8:12 - 8:15این مسئله بیشتر به طول میانجامید.
-
8:15 - 8:17کار به جایی رسید که حس کردم
-
8:17 - 8:20اگر تسلیم شوم و این کار را انجام دهم،
-
8:20 - 8:24حداقل تا دفعهی بعدی که این اتفاق میافتد،
کمی آرامش خواهم داشت. -
8:27 - 8:29و همین باعث شد که احساس شکست داشته باشم.
-
8:30 - 8:36حس کردم تمام قدرتی که
در طول این شرایط داشتم از بین رفت، -
8:36 - 8:39و تمام توهمی که دربارهی
رفع این مشکلات داشتم -
8:39 - 8:42فقط احساس گناه و شرمساری را
در من بیشتر میکرد -
8:42 - 8:46چون آنقدر قوی نبودم که جلوی
سوء استفادهی دیگران از خودم را بگیرم. -
8:48 - 8:51حالا بخاطر ضعیف بودنم احساس گناه میکردم.
-
8:52 - 8:54بخاطر ترسو بودنم احساس گناه میکردم.
-
8:56 - 8:59از من انتظار میرفت که قویتر باشم.
-
9:01 - 9:03انتظار میرفت که بهتر از این «نه» بگویم.
-
9:05 - 9:09انتظار میرفت «نه» من کارساز باشد.
-
9:09 - 9:13در عوض، حالا سعی دارم به فرزندانم بگویم
که اگر اتفاق بدی برایشان افتاد، -
9:13 - 9:16تقصیر آنها نیست که نتوانستند
از این اتفاق جلوگیری کنند -
9:16 - 9:19و تنها وظیفهی آنها نیست که «نه» بگویند.
-
9:20 - 9:21هرچند اینطور به نظر میرسد،
-
9:22 - 9:24اما آزار جنسی در یک خلأ رخ نمیدهد.
-
9:25 - 9:28این اتفاق در هر زمانی ممکن است رخ هد
-
9:28 - 9:31بواسطهی سوء برداشت جامعهی ما
-
9:31 - 9:34و شکل دادن طرز فکر ما
دربارهی خشونت جنسی، مانند: -
9:34 - 9:39هنجارهای جنسیتی و زنستیزی
سیستمیک که همیشه وجود داشته است، -
9:39 - 9:41قربانی کردن قربانیها
-
9:41 - 9:43و موارد بیشتر.
-
9:44 - 9:47این فقط یک مشکل فردی نیست،
-
9:47 - 9:50مخصوصاً وقتی برخی مطالعات نشان میدهند
-
9:50 - 9:52از هر چهار دختر، یکی از آنها
-
9:52 - 9:55و از هر ۱۳ پسر، یکی از آنها
مورد سوء استفادهی جنسی قرار میگیرد -
9:55 - 9:58آن هم در دورهای از کودکیشان.
-
9:58 - 10:02و این بدین معنیست که این موضوع
یک مسئلهی فردی نیست. -
10:02 - 10:07بنابراین، مطمئناً در حالی که من سعی دارم
به فرزندانم قدرت و مقاومت -
10:07 - 10:10و پشتکار و غلبه بر موانع را بیاموزم،
-
10:10 - 10:12اطمینان مییابم که آنها میدانند
-
10:12 - 10:16قدرت به این معنی نیست که آنها به تنهایی
با چالشها یا احساسات بد مواجه شوند. -
10:17 - 10:20در حقیقت، یک دست صدا ندارد،
-
10:20 - 10:22و درخواست کمک باعث ایجاد قدرت میشود.
-
10:22 - 10:27من از ترس اینکه ضعفم آشکار شود
به کسی چیزی نگفتم، -
10:28 - 10:29اما یاد گرفتم
-
10:29 - 10:33که صحبت کردن دربارهی اتفاقاتی
که برایم افتاد من را قویتر کرد. -
10:34 - 10:36باعث شد که حس خجالتم از بین برود.
-
10:37 - 10:41من به فرزندانم شجاعت را یاد میدهم،
-
10:41 - 10:42و دوست دارم بدانند
-
10:42 - 10:47که افراد شجاع و قوی درخواست کمک میکنند.
-
10:47 - 10:48یادم میآید وقتی که بچه بودم،
-
10:48 - 10:51والدینم مرا تا ایستگاه اتوبوس
همراهی میکردند. -
10:51 - 10:53میگفتند که بخاطر امنیت من است،
-
10:53 - 10:54و من هم به این باور داشتم.
-
10:54 - 10:57یادم میآید که همیشه
حواسم به ون سفیدی بود -
10:57 - 10:58که به من گفته بودند.
-
10:59 - 11:03اما مثل ۹۰ درصد کودکانی که
مورد سوء استفادهی جنسی قرار میگیرند، -
11:04 - 11:07مرا از گوشهی خیابان
یا از یک مرکز خرید ندزدیدند. -
11:09 - 11:12من توسط یک آشنا مورد آزار قرار گرفتم.
-
11:12 - 11:16والدینم هرکاری که در توانشان بود
برای محافظت از من انجام دادند، -
11:16 - 11:17اما موضوعی که هیچکس نفهمید
-
11:17 - 11:20پایهی خجالتی بود
که در وجود من ایجاد میشد -
11:20 - 11:22آن هم زمانی که ما دربارهی «خطر غریبهها»
-
11:22 - 11:23و «نه» گفتن
-
11:24 - 11:25و قربانی نشدن صحبت میکردیم.
-
11:26 - 11:29مطمئناً این کار آنها عمدی نبود.
-
11:30 - 11:33آنها کاری را انجام دادند
که هر پدر و مادری انجام میدهد... -
11:34 - 11:39تصور کنید کاری هست که میشود توسط آن
از فرزندانمان محافظت کنیم، -
11:39 - 11:42اما واقعیت این است که نمیتوانیم.
-
11:42 - 11:45و ما نمیتوانیم موضوع
آزار جنسی را حل کنیم -
11:45 - 11:49آن هم با مقصر دانستن قربانیها
و قربانیهای احتمالی -
11:49 - 11:51یا حتی مقصر دانستن عزیزانمان.
-
11:52 - 11:57مقصر، بطور صد در صد، عاملان این امر هستند.
-
11:57 - 12:00و اینکه وانمود کنیم مقصر شخص دیگری است
-
12:00 - 12:05نه تنها باعث میشود که افراد متجاوز
مسئولیت کارشان را نپذیرند -
12:05 - 12:08بلکه باعث شرمندگی برای قربانیان میشود.
-
12:09 - 12:12و من به شخصه از خجالت کشیدن خسته شدم.
-
12:13 - 12:15راستش را میگویم.
-
12:15 - 12:18من حداقل ۱۰ نتیجهگیری
برای این گفتگو نوشتم، -
12:18 - 12:20اما هیچکدام درست نبود.
-
12:20 - 12:24و فکر میکنم به این خاطر است که
در این مورد هیچ نتیجهگیری وجود ندارد. -
12:24 - 12:28راهی وجود ندارد که بتوانیم
یک جمعبندی از این مسئله داشته باشیم، -
12:28 - 12:29به آن پایان دهیم،
-
12:29 - 12:32آن را کنار بگذاریم و دیگر به آن نپردازیم.
-
12:33 - 12:36این موضوع نیازمند، گفتگوی مداوم
-
12:36 - 12:37صریح
-
12:37 - 12:40و گاهی گفتگوهای ناخوشایند میباشد.
-
12:40 - 12:44و حالا هرچه بیشتر سعی میکنم
از فرزندانم مراقبت کنم، -
12:44 - 12:48میفهمم که نمیتوانم کاری کنم که آنها را
از تجاوز جنسی در امان نگه دارم -
12:48 - 12:51نه کاری بیشتر از آنچه
که والدینم در قبال من انجام دادند. -
12:52 - 12:56اما میتوانم آنها را
از شر خجالت دور نگه دارم. -
12:56 - 13:01خدا نکند فرزندانم چیزی را تجربه کنند
که من تجربه کردم. -
13:01 - 13:05حداقل چیزی که از آنها میخواهم،
این است که بدانند -
13:05 - 13:07که آزار جنسی تقصیر آنها نیست،
-
13:07 - 13:09نبوده
-
13:09 - 13:11و نخواهد بود.
-
13:13 - 13:14متشکرم.
- Title:
- چرا کودکان پس از خشونت جنسی، سکوت میکنند؟
- Speaker:
- کریستین جونز
- Description:
-
کریستین جونز میگوید: «درتجاوز جنسی، هرگز قربانی مقصر نیست». او در این سخنرانی شجاعانه تعریف میکند که چگونه بعد از سوءاستفاده جنسی که در دوران نوجوانی از او شده بود، توانست بر حس خجالت خود غلبه کند. همچنین به این مسئله اشاره میکند که چگونه والدین میتوانند با استفاده از یک گفتگوی بیپرده درباره سوء استفاده جنسی، کودکان را قوی بار بیاورند و آنها را برای درخواست کمک تشویق کنند. ( محتوای این سخنرانی برای کودکان مناسب نمیباشد).
- Video Language:
- English
- Team:
- closed TED
- Project:
- TEDTalks
- Duration:
- 13:28
Masoud Motamedifar approved Persian subtitles for Why children stay silent following sexual violence | ||
Masoud Motamedifar edited Persian subtitles for Why children stay silent following sexual violence | ||
Masoud Motamedifar edited Persian subtitles for Why children stay silent following sexual violence | ||
Mansoureh Hadavand accepted Persian subtitles for Why children stay silent following sexual violence | ||
Mansoureh Hadavand edited Persian subtitles for Why children stay silent following sexual violence | ||
Mona Jahanbakhshi edited Persian subtitles for Why children stay silent following sexual violence | ||
Mona Jahanbakhshi edited Persian subtitles for Why children stay silent following sexual violence | ||
Mona Jahanbakhshi edited Persian subtitles for Why children stay silent following sexual violence |