پوئت علی در TEDSumit 2019 صحبت میکند
-
0:01 - 0:02پوئت علی: سلام.
حضار: سلام. -
0:03 - 0:06علی: من میخواهم از شما یک سوال بپرسم.
شما به چند زبان صحبت میکنید؟ -
0:06 - 0:08این یک سوال زبانشناسی نیست.
-
0:08 - 0:10در واقع میخواهم شما
به یک عدد فکر کنید. -
0:10 - 0:12برای بعضی از شما جواب آسان است.
-
0:12 - 0:16در ذهنتان میگویید :
« یکی! داری صحبتش میکنی. همین.» -
0:16 - 0:17بعضی از شما ممکن است فکر کنید
-
0:17 - 0:20آیا زبانی که دوست دختر یا دوست پسر
قبلیتان به شما یاد داد، -
0:20 - 0:22و تمام لغات رکیکش را یاد گرفتید،
-
0:22 - 0:24قبول است؟ آن هم حساب کنید.
با خودتان مهربان باشید. -
0:24 - 0:26وقتی از خودم این سوال را میپرسم،
به عدد چهارمیرسم، -
0:26 - 0:28شاید هم پنج، اگر مشروب خورده باشم.
-
0:29 - 0:30(خنده حضار)
-
0:30 - 0:33(ایتالیایی) با مقداری شراب،
میتوانم ایتالیایی هم صحبت کنم. -
0:33 - 0:35(تشویق حضار)
-
0:35 - 0:37به سلامتی!
-
0:37 - 0:40ولی با بررسی بیشتر من به ۸۳ رسیدم،
۸۳ زبان، -
0:40 - 0:42تا وقتی خسته شدم و از شمردن منصرف شدم.
-
0:42 - 0:46و من را مجبور کرد تا ارزیابی جدیدی
از تعریفی که از زبان میدانیم، انجام دهم. -
0:46 - 0:47اولین توضیح میگوید:
-
0:47 - 0:50«روش برقراری ارتباط انسانها،
کلامی یا نوشتاری، -
0:50 - 0:53متشکل از کلمات در چارچوبی
ساختاری و قرار دادی.» -
0:53 - 0:56توضیح پایینی به زمینههای تخصصی
-
0:56 - 0:59مثل پزشکی، علوم و تکنولوژی اشاره دارد.
-
0:59 - 1:00ما میدانیم که آنها زبان تخصصی خودشان و
-
1:00 - 1:02اصطلاحاتشان را دارند.
-
1:02 - 1:05ولی تعریفی که از همه بیشتر برای من
جذابیت دارد، تعریف وسطی است: -
1:05 - 1:10« نظام ارتباطات بین یک اجتماع یا کشورخاص.»
-
1:10 - 1:13و من تمایلی به تغییر این تعریف ندارم.
-
1:13 - 1:16بلکه مایلم که آن را در تمام کارهایی که
انجام میدهیم، به کاربرم. -
1:16 - 1:19چون معتقدم ما به زبانهای بسیار بیشتری از
آنچه که بدانیم صحبت میکنیم. -
1:19 - 1:22و در زمان باقیمانده،
-
1:22 - 1:24من هربار تلاش میکنم به زبانی صحبت کنم
-
1:24 - 1:27که زبانی قابل فهم برای تک تک
انسانهای این سالن باشد. -
1:27 - 1:29ولی، این، موضوعات را کمی تغییرمیدهد.
-
1:29 - 1:32چون از حالت ارائه [من] خارج میشود و
-
1:32 - 1:34تبدیل به گفتگو میشود.
-
1:34 - 1:36و در هر گفتگویی،
-
1:36 - 1:38باید نوعی از تعامل وجود داشته باشد.
-
1:38 - 1:41و برای اینکه تعاملی اتفاق بیفتد،
-
1:41 - 1:45باید میزانی از تمایل در هر دو طرف
وجود داشته باشد. -
1:45 - 1:49و من فکر میکنم، تنها اگر بخواهیم،
خواهیم دید چه اتفاقی ممکن است بیفتد، -
1:49 - 1:51تنها با مقدار کمی از تمایل.
-
1:51 - 1:56من مخرج مشترک کم خطری را انتخاب کردهام
-
1:56 - 1:59که تا حدی میتواند نشان دهد که
آیا همه ما تمایل داریم [یا نه]. -
1:59 - 2:01اگر خوشحالید و میدانید
که خوشحالید کف بزنید. -
2:01 - 2:02(کف زدن حضار)
-
2:02 - 2:05حالا شد!
-
2:05 - 2:07برای همه افرادی که اسپانیایی صحبت میکنند،
-
2:07 - 2:09لطفا بایستید.
-
2:11 - 2:14به کسانی که نزدیکتان نشستهاند نگاه کنید
-
2:14 - 2:16و شروع به خندیدن کنید.
-
2:16 - 2:20(خنده حضار)
-
2:20 - 2:22متشکرم. لطفا بشینید.
-
2:22 - 2:24حالا، اگراین حرکت به نظرتان یکم عجیب بود،
-
2:24 - 2:27قول میدهم که هیچ جوکی در مورد شما نبود.
-
2:27 - 2:32من فقط از حضار اسپانیایی
خواستم که بایستند، -
2:32 - 2:36به شخصی که نزدیکشان است
نگاه کنند و بخندند. -
2:36 - 2:39میدانم که خیلی مودبانه نبود،
معذرت میخواهم، -
2:39 - 2:40ولی در آن لحظه،
-
2:41 - 2:43بعضی از ما حسی [بد] داشتیم،
-
2:43 - 2:45میبینید، ما عموما وقتی به
زبان کسی صحبت میکنیم، -
2:45 - 2:47ازآنچه آن زبان انجام میدهد آگاهیم.
-
2:47 - 2:49نقش آن در ایجاد ارتباط، نقش آن در پیوستگی.
-
2:49 - 2:52ولی اغلب فراموش میکنیم، که وقتی نمیتوان
به آن زبان صحبت کرد، چه تاثیری دارد، -
2:52 - 2:55نقش آن در منزوی کردن، نقش آن در گسستن.
-
2:55 - 2:58و میخواهم کمی دیگرهم صبور
باشیم تا ما اینجا به -
2:58 - 3:01بازی کوتاه زبان ادامه دهیم.
-
3:01 - 3:04میخواهم الان مفهوم «تعارف»
را برایتان توضیح دهم. -
3:04 - 3:06به فارسی گفتم: « میخواهم
مفهوم «تعارف» -
3:06 - 3:09را برایتان در فرهنگ فارسی توضیح دهم.»
-
3:09 - 3:13که واقعا معادلی در واژگان انگلیسی
برای آن وجود ندارد. -
3:13 - 3:16بهترین تعریف چیزی شبیه
بخشندگی بیش از اندازه، -
3:16 - 3:17یا فروتنی بسیار زیاد است.
-
3:17 - 3:19ولی اینها هم حق مطلب را ادا نمیکنند.
-
3:19 - 3:20پس من برایتان مثالی میزنم.
-
3:20 - 3:22اگر دو آقا کنار هم راه روند،
-
3:22 - 3:25خیلی مرسوم است که یکی به دیگری بگویید:
-
3:25 - 3:26مخلصتم
-
3:26 - 3:28که به معنی این است که: «من به تو مدیونم.»
-
3:28 - 3:30و شخص مقابل جواب میدهد:
-
3:30 - 3:31چاکرتم!
-
3:31 - 3:34که به معنی این است که:
«من بلوزم را برایت در میآورم» -
3:35 - 3:37شخص اول پاسخ میدهد:
-
3:37 - 3:38نوکرتم!
-
3:38 - 3:40که به معنی این است که: « خدمتکار
تو هستم.» -
3:40 - 3:42و بعد شخص دیگر جواب میدهد،
-
3:42 - 3:44خاک زیر پاتم،
-
3:44 - 3:47که به معنی این است که « من خاک زیر پای تو هستم.»
-
3:47 - 3:48(خنده حضار)
-
3:48 - 3:51این هم یک تصویر برایتان، اگر متوجه نشدید.
-
3:51 - 3:52(خنده حضار)
-
3:52 - 3:55و آن را با شما در میان میگذارم چون،
-
3:55 - 3:59با یک زبان جدید، مفهوم جدیدی به وجود میآید که قبل از این وجود نداشت.
-
3:59 - 4:00و موضوع دیگر این است که،
-
4:01 - 4:04بعضی اوقات ما فکر میکنیم زبان تنها فهمیدن معنی یک کلمه است،
-
4:04 - 4:09ولی من معتقدم زبان، جا انداختن یک کلمه برای خودتان است.
-
4:09 - 4:12اگر من این کلمات را روی صفحه به شما نمایش داده بودم،
-
4:12 - 4:15بعضی از شما، سریعا متوجه خواهید شد که به چه معنی است.
-
4:15 - 4:18بقیه شما، ممکن است کمی [برای فهمیدنش] مشکل داشته باشید.
-
4:18 - 4:20و من احتمالا میتوانستم یک مرز کاملا مجزا،
-
4:20 - 4:25دقیقا دور ۳۵ ساله و پیرتر، و ۳۵ ساله و جوانتر بکشم.
-
4:25 - 4:27و برای آن دسته از ما که در جریان هستیم،
-
4:27 - 4:29میدانیم که این زبان پیغام، یا زبان SMS است.
-
4:29 - 4:33یک زنجیره از علائم است به منظور گنجاندن بیشترین جملات،
-
4:33 - 4:35با استفاده از کمترین علائم است،
-
4:35 - 4:38که خیلی به تعریف ما از زبانها نزدیک است:
-
4:38 - 4:41« نظام ارتباطات بین یک ——- .»
-
4:41 - 4:44حالا، هرکس که درگیر بحثی در پیغامها شده باشید،
-
4:44 - 4:50میتوانید شواهدی بیان کنید که چرا شاید این بهترین روش برای ارتباطات نباشد،
-
4:50 - 4:52ولی اگر من به شما بگویم آنچه شما قبلا دیدید
-
4:52 - 4:54یک نامه عاشقانه دوران مدرن است؟
-
4:54 - 4:56اگر دنبال کنید:
-
4:56 - 4:58«در حال حاضر، من خیلی دوستت دارم،
-
4:58 - 5:01برای اینکه تو قبلا، تمام چیزهای خوب را در من بیدار کردی،
-
5:01 - 5:04و من بلند میخندم، به زبان دیگر، دیگه چه خبر.
-
5:04 - 5:07چون به نظر من تو جذابی، و تا جایی که به یاد میآورم، دیدن تو،
-
5:07 - 5:10اگر تو با کسی نباشی [مجرد باشی]، مرا خوشحال میکند.
-
5:10 - 5:13برای اینکه بدانی، من همیشه برای تو خواهم بود.
-
5:13 - 5:15در هر صورت، با من در ارتباط بمان، جوابی لازم نیست،
-
5:15 - 5:18با بهترین آرزوها،نمیدانم، اهمیتی نمیدهم که کسی این را ببیند.
-
5:18 - 5:21آنجا نرو، به زودی میبینمت، فعلا خداحافظ، بوس و بغل،
-
5:21 - 5:23تو تنها یک بار زندگی میکنی.»
-
5:23 - 5:25(تشویق حضار)
-
5:25 - 5:29یه جورایی رومیه و جولیت دنیای مدرن.
-
5:29 - 5:31در آن لحظه، اگر شما خندیدید،
-
5:31 - 5:34شما به زبان دیگری صحبت کردید که نیاز به توضیحی ندارد: خندیدن.
-
5:34 - 5:37یکی از رایجترین زبانهای دنیا.
-
5:37 - 5:41ما مجبور نیستیم برای یک دیگر توصیف کنیم، فقط چیزی است که همه ما احساسش میکنیم،
-
5:41 - 5:44و به همین دلیل است که مسائلی مثل خندیدن و یا موسیقی، خیلی رایج هستند.
-
5:44 - 5:48برای اینکه به نظر میرسد آنها به یک نحوی فراتر از توصیف هستند،
-
5:48 - 5:50و میزان عمیقی از مفاهیم را منتقل میکنند.
-
5:51 - 5:54هر خندهای که یاد میگیریم، دریاچهای است،
-
5:54 - 5:56که با کمک آن میتوانیم به زبان دیگری دسترسی یابیم.
-
5:56 - 5:59هر چه بیشتر بدانید، بیشتر میتوانید صحبت کنید.
-
5:59 - 6:01و این کاری معمول است که همه ما انجام میدهیم.
-
6:01 - 6:04ما هر مفهوم جدیدی را دریافت میکنیم، و موضوعی که
-
6:04 - 6:08از قبل در ما وجود داشته را از فیلتر میگذرانیم.
-
6:08 - 6:10و به همین دلیل است که زبان خیلی مهم است.
-
6:10 - 6:13برای اینکه به ما دسترسی به کلمات جدیدی را میدهد،
-
6:13 - 6:14نه فقط انسانهای جدید.
-
6:14 - 6:18فقط در مورد دیدن یا شنیدن نیست، در مورد احساس، تجربه، اشتراک گذاری است.
-
6:19 - 6:21و برخلاف زبانهایی که تا به حال راجبش صحبت کردیم،
-
6:21 - 6:22من واقعا فکر نمیکنم، ما هنوز
-
6:22 - 6:24راجع به یکی از عمیقترین زبانها صحبت کرده باشیم،
-
6:24 - 6:26و آن زبان تجربه است.
-
6:26 - 6:28این به این دلیل است که وقتی با کسی صحبت میکنید،
-
6:28 - 6:32و در مورد چیزی است که بین شما دو نفر مشترک است، احتیاج به توضیح زیادی نیست.
-
6:32 - 6:35و یا به همین دلیل است که وقتی شما داستانی را تعریف میکنید و تمامش میکنید،
-
6:35 - 6:37و افرادی که به صحبتهایتان گوش میدهند، خیلی متوجه نمیشوند،
-
6:37 - 6:39اولین چیزی که همه ما میگوییم این است:
-
6:39 - 6:41«فکر کنم باید در آن موقعیت بوده باشی [تا متوجه شوی].»
-
6:41 - 6:45فکر میکنم این هفته باید اینجا بودی، تا بفهمی که موضوع چیست.
-
6:45 - 6:47یکم توضیحش سخت است، نیست؟
-
6:47 - 6:50و به عنوان حسن ختام این تحقیق، من از شما میخواهم
-
6:50 - 6:54یک بار دیگر در این آزمایش زبان شرکت کنید.
-
6:54 - 6:56میخواهم چند زبان را فیلتر کنم،
-
6:56 - 6:58و اگر به زبان شما صحبت کردم،
-
6:58 - 7:00از شما خواهم خواست که بایستید و ایستاده بمانید.
-
7:00 - 7:02مجبور نیستید اجازه بگیرید،
-
7:02 - 7:04فقط طوری باشد که شما مرا ببینید،
-
7:04 - 7:06و من شما را ببینم
-
7:06 - 7:08اگر به آن زبان تجربی صحبت میکنید.
-
7:10 - 7:12آیا به این زبان صحبت میکنید؟
-
7:13 - 7:16وقتی من ابتدایی بودم،
-
7:16 - 7:18در آخر سال جشنی بود،
-
7:18 - 7:22و رایگیری میکردند که آیا جشن را در شهربازی بگیریم،
-
7:22 - 7:23و یا در پارک آبی،
-
7:23 - 7:26و من واقعا آرزو میکردم که ای کاش این جشن در پارک آبی نباشد،
-
7:26 - 7:28چون من باید مایو میپوشیدم.
-
7:29 - 7:33شما را نمیدانم، اما بعضی اوقات وقتی من به سمت اتاق پرو میرفتم،
-
7:33 - 7:35غدههای عرق من شروع به کار میکردند،
-
7:35 - 7:38چون من میدانستم این لباس،
-
7:38 - 7:39به آن اندازه که به تن مانکن میآید،به من قشنگ نیست.
-
7:39 - 7:40و یا این چی؟
-
7:40 - 7:43وقتی به مراسمی خانوادگی یا دور همی میرفتیم،
-
7:43 - 7:45هر وقت که من بشقاب دوم غذا میخواستم،
-
7:46 - 7:48که معمولاً اتفاق میافتاد،
-
7:48 - 7:49(خنده حضار)
-
7:49 - 7:52باید یک تحلیل جامع از سود و زیانش بود،
-
7:52 - 7:54فامیلهای به من نگاه میکردند میگفتند:
-
7:54 - 7:58«واقعا یک بشقاب دیگر هم میخواهی؟ انگار خیلی بهت خوش میگذرد پسر!»
-
7:58 - 8:02آیا روی لپ من نوشتهای بود که نیشگونش بگیر و من نمیدیدمش؟
-
8:02 - 8:05و اگر شما آزرده شدید یا خندید، یا ایستادید،
-
8:05 - 8:07و یا در حال ایستادن هستید،
-
8:07 - 8:09شما به زبان صحبت میکنید که من مشتاقانه آن را
-
8:09 - 8:11«زبان بزرگ شدن به عنوان یک کودک چاق» مینامم.
-
8:12 - 8:16و هر ایراد شکل ظاهری به این زبان صحبت میشود.
-
8:17 - 8:18از شما میخواهم ایستاده بمانید.
-
8:18 - 8:22و دوباره، اگر من به زبان شما صحبت میکنم، لطفا از جای خود بلند شوید.
-
8:23 - 8:25فکر کنید دو صورتحساب در دست من است،
-
8:25 - 8:28یکی صورت حساب تلفن،
-
8:28 - 8:29و دیگری صورت حساب برق.
-
8:30 - 8:34پلم، پولوم، پیلیم، یکی را پرداخت میکنم و دیگری را فعلا نه،
-
8:34 - 8:38که به این معنی است که «من در حال حاضر پول کافی برای پرداخت هر دو را ندارم.»
-
8:39 - 8:42باید زرنگ باشی، باید راه حلی برایش را پیدا کنی.
-
8:42 - 8:46و اگر ایستادهاید، شما زبان به زور رساندن،
-
8:46 - 8:47زبان مشکلات مالی صحبت میکنید.
-
8:48 - 8:51اگر شما انقدر خوششانس بودید که به آن زیان صحبت میکنید،
-
8:51 - 8:55شما میدانید که هیچ محرکی بهتر از کمبود نیست.
-
8:55 - 9:00نداشتن امکانات، نداشتن قیافه، نداشتن منابع مالی،
-
9:00 - 9:02میتوانند مانند خاک بی ثمری باشند
-
9:02 - 9:07که از آن بارورترین دانهها که با سخت کوشی شخم زده و برداشت شده، میروید.
-
9:08 - 9:10میخولهم بپرسم که آیا به این زبان صحبت میکنید.
-
9:12 - 9:14در همان لحظه که تشخیصش دادید، راحت باشید و بایستید.
-
9:16 - 9:20وقتی لغت تشخیص [بیماری] را شنیدم،
-
9:22 - 9:23فکر کردم، «این لغت نه.
-
9:24 - 9:26هر لغتی به جز این.
-
9:26 - 9:27از این کلمه متنفرم.»
-
9:29 - 9:31و بعد یک سری سوالات میپرسید:
-
9:31 - 9:32«مطمئنید؟»
-
9:34 - 9:35«آیا پخش شده است؟»
-
9:36 - 9:37«چقدر زمان داریم؟»
-
9:37 - 9:38«دکتر، چقدر زمان داریم؟»
-
9:39 - 9:43و مجموعهای از سوالات که زندگی یک نفر را تعیین میکند.
-
9:44 - 9:48و وقتی پدر من گشنه بود، همه ما به سمت میز شام میدویدیم تا شام بخوریم،
-
9:48 - 9:49چون قبلاً هم همین کار را میکردیم.
-
9:49 - 9:52ما با هم غذا میخوردیم و الان هم به همین کار ادامه میدهیم.
-
9:53 - 9:56و من نمیفهمیدم ما چرا در حال شکست خوردن در این جنگ بودیم،
-
9:56 - 9:59چون من آموخته بودم که اگر شما بجنگید و نیت خوبی داشته باشید،
-
9:59 - 10:00برنده خواهید شد.
-
10:00 - 10:02و ما نمیبردیم.
-
10:03 - 10:04برای هر یک از شما که ایستادهاید،
-
10:04 - 10:06شما دقیقا میدانید، من به زبان
-
10:06 - 10:09آب شدن عزیزتان در نبرد با سرطان صحبت میکنم.
-
10:09 - 10:13(تشویق حضار)
-
10:14 - 10:18هر بیماری لاعلاجی، مشتقی از این زبان است.
-
10:20 - 10:22میخواهم به آخرین زبان امشب صحبت کنم.
-
10:28 - 10:29او — نه، نه، من دارم گوش میکنم.
-
10:30 - 10:33بله، بله، بله، نه، نه، نه، من و شما، همینجا، بله.
-
10:33 - 10:35(خنده حضار)
-
10:35 - 10:37نه، متوجهام، متوجهام!
-
10:37 - 10:39(خنده حضار)
-
10:39 - 10:43یا تصور کنید که تمام چراغها روشن است و در حالی که دراز کشیدهاید،
-
10:43 - 10:45تنها یک لامپ آبی نزدیک صورت شما میدرخشد.
-
10:45 - 10:46من میدانم بعضی از شما، مثل خود من،
-
10:46 - 10:48اون گوشی رو روی صورتتان انداختهاید.
-
10:48 - 10:50(خنده حضار)
-
10:51 - 10:53یا این، درسته؟؟
-
10:54 - 10:57صندلی کمک راننده ترسیده است، «میشود حواست به جاده باشد؟»
-
10:57 - 11:00و برای هر کسی که ایستاده است،
-
11:00 - 11:05شما به زبانی صحبت میکنید که من آن را «زبان قطع ارتباط» مینامم.
-
11:06 - 11:09به آن زبان ارتباط میگفتند،
-
11:09 - 11:11ولی من ترجیح میدهم آن را زبان قطع ارتباط بنامم.
-
11:11 - 11:14منظورم قطع تماس نیست، منظورم قطع ارتباط است.
-
11:14 - 11:15قطع ارتباط انسانی،
-
11:15 - 11:18قطع ارتباط از یکدیگر،
-
11:18 - 11:20از آنجا که بودیم، از افکار خودمان،
-
11:20 - 11:22تا بتوانیم فضای دیگری را اشغال کنیم.
-
11:25 - 11:26اگر شما نایستادهاید،
-
11:29 - 11:31احتمالا میدانید که حس کنار گذاشته شدن چه حسی است.
-
11:32 - 11:35(خنده حضار)
-
11:35 - 11:38(تشویق حضار)
-
11:38 - 11:43شما احتمالا - - میدانید چه حسی است وقتی هرکس عضو گروهی است
-
11:45 - 11:47و شما نه.
-
11:47 - 11:49شما میدانید اقلیت بودن چه حسی است.
-
11:49 - 11:51و حالا که من به زبان شما صحبت میکنم،
-
11:51 - 11:53میخوام از شما بخواهم که بایستید،
-
11:53 - 11:55چون ما به زبان مشترکی صحبت میکنیم.
-
11:55 - 11:57چون من معتقدم که زبان اغلیت بودن،
-
11:57 - 12:01یکی از مهمترین زبانهایی است که شما میتوانند در کل زندگیتان صحبت کنید،
-
12:01 - 12:03چون آنچه در حالت ضعف حس میکنید،
-
12:03 - 12:06دقیقاً عملکرد شما در موقعیت قدرت را نشان خواهد داد.
-
12:08 - 12:09ممنون از شرکت شما.
-
12:09 - 12:12اگر بنشینید، من به آخرین زبان صحبت خواهم کرد.
-
12:12 - 12:14(تشویق حضار)
-
12:17 - 12:19برای این، احتیاجی نیست بایستید.
-
12:19 - 12:22فقط میخوام ببینم که آیا شما تشخیصش میدهید.
-
12:24 - 12:26عده زیادی از دختران در دنیا از آن شکایت دارند.
-
12:27 - 12:30بیشتری شاعران در مورد آن سرودهاند.
-
12:30 - 12:33بیشتر موسقیها در رادیو در موردش نواختهاند، در موردش گفتهاند،
-
12:33 - 12:34در موردش شلوغ کردهاند.
-
12:35 - 12:37بیشتر شاهبیتی که خوانندههای معروف تکرار کردهاند،
-
12:37 - 12:40بیشترین آهنگها در دنیا، بیشترین موضوع بحث در بین مردم.
-
12:40 - 12:43بیشتر قلبهای شکستهای که من میشناسم، بدون آن راه میروند،
-
12:43 - 12:44به آن شک میکنند،
-
12:44 - 12:46یا بدون آن گم شدهاند.
-
12:46 - 12:49بیشتر سابقههای در تاریکی، آن را فراموش کردهاند.
-
12:49 - 12:51تمام مردم دنیا بدون آن لنگ میزنند.
-
12:51 - 12:54هر دختری و هر پسری، بدون آن میمیرند،
-
12:54 - 12:56بدون آن دچار اشکال میشوند، هیچیز بدون آن.
-
12:57 - 12:59بیشتر صفحاتی که پر شدهاند، با آن پر شدهاند.
-
13:00 - 13:03اشکهایی که ریخته شدهاند، برای آن ریخته شده است.
-
13:03 - 13:06مردمی که حسش کردهاند، در موردش جدیند.
-
13:06 - 13:08زندگیتان بدون آن، گمشده اید.
-
13:08 - 13:10وقتی من دچارش هستم و حسش میکنم، در موردش فریاد میزنم.
-
13:10 - 13:13همه آدمها در کل دنیا ، دو موردش میدانند.
-
13:13 - 13:15من رنجیدهام، شکستهام و جاری بودهام با آن.
-
13:15 - 13:17در موردش اشتباه کردهاند، چون اجازه بهش ندادهام.
-
13:17 - 13:19میشود که زخمی و خراشی بدون آن خوب شود؟
-
13:19 - 13:22نمیشود حسی که به آن دارید، آن را پنهان کند؟
-
13:22 - 13:25هر کسی ایدهآل خودش را در موردش دارد،
-
13:25 - 13:26دربارهاش تخیل میکند،
-
13:26 - 13:28آن را تقاضا میکند.
-
13:28 - 13:30پس موضوع آن چیست؟
-
13:30 - 13:32و شما کم کم میفهمید که زندگی یک خیال است
-
13:33 - 13:34و واقع بین نیستید نسبت به آن؟
-
13:34 - 13:36ولی من فقط یک نویسندهام.
-
13:36 - 13:37چه چیزی را در موردش میتوانم آشکار کنم؟
-
13:38 - 13:42چرای چنین است که زبانی است که بیشترین بار در دنیا به آن صحبت شده است،
-
13:42 - 13:46همانی است که ما سختترین کار برای حرف زدن و بیان کردنش داریم؟
-
13:46 - 13:48ربطی به اینکه چند کتاب خوانده ایم، چند سمینار رفتهایم،
-
13:48 - 13:51یا اینکه چند جلسه آموزشی برای زندگی رفته باشیم،
-
13:51 - 13:53فقط هیچوقت کافی نیست.
-
13:54 - 13:55و حالا از شما میپرسم:
-
13:55 - 13:58اون عددی که در ابتدا داشتید، آیا تغییر کرده است؟
-
13:58 - 14:01و من شما را به چالشی دعوت میکنم، وقتی کسی را میبینید،
-
14:01 - 14:02از خود بپرسید:
-
14:03 - 14:05چه زبان مشترکی با هم دارید؟
-
14:06 - 14:07و اگر چیزی به ذهنتان نمیرسد،
-
14:07 - 14:10از خودتان بپرسید: چه زبانی را میتوانیم با هم استفاده کنیم؟
-
14:10 - 14:12و اگر باز هم به نتیجهای نمیرسید،
-
14:13 - 14:15از خودتان بپرسید: چه زبانی را میتوانم بیاموزم؟
-
14:16 - 14:19و حتی اگر آن تعامل در آن زمان بی نتیجه و
-
14:19 - 14:24بیاهمیت به نظر آید،
-
14:24 - 14:26به شما قول میدهد که در آینده به کارتان خواهد آمد.
-
14:27 - 14:29اسم من پوئت علی است. متشکرم.
-
14:29 - 14:36(تشویق حضار)
- Title:
- پوئت علی در TEDSumit 2019 صحبت میکند
- Speaker:
- پوئت علی
- Description:
-
پوئت علی در TEDSummit 2019 صحبت میکند.
- Video Language:
- English
- Team:
- closed TED
- Project:
- TEDTalks
- Duration:
- 14:55
TED Translators admin edited Persian subtitles for The language of being human | ||
Saba Rezaie edited Persian subtitles for The language of being human | ||
Saba Rezaie edited Persian subtitles for The language of being human | ||
Saba Rezaie edited Persian subtitles for The language of being human | ||
Saba Rezaie edited Persian subtitles for The language of being human | ||
Saba Rezaie edited Persian subtitles for The language of being human | ||
Saba Rezaie edited Persian subtitles for The language of being human | ||
Saba Rezaie edited Persian subtitles for The language of being human |