موهبت و قدرت شهامت عاطفی
-
0:01 - 0:02سلام بر همگی.
-
0:04 - 0:05سائوبُنا.
-
0:08 - 0:11در آفریقای جنوبی، جایی که من از آن میآیم،
-
0:11 - 0:13«سائوبُنا» کلمهای زولو به معنای سلام است.
-
0:14 - 0:17پشت این کلمه،
نیتی زیبا و قدرتمند نهفته است. -
0:17 - 0:19چرا که سائوبُنا از نظر لغوی یعنی،
-
0:19 - 0:22«تو را میبینم، و با دیدن تو،
تو را به هستی میآورم.» -
0:24 - 0:26خیلی زیباست، تصور کنید
که جواب سلامتان را اینطور بدهند. -
0:28 - 0:31اما از لحاظ دیدگاه ما به خودمان
چه ملزوماتی دارد؟ -
0:31 - 0:34به افکار، احساسات و داستانهایمان
-
0:34 - 0:35که به ما کمک میکند
-
0:35 - 0:38تا در جهانی پیچیده و سرشار
شکوفا شویم؟ -
0:39 - 0:43این پرسش مهم، همواره
در کانون زندگی من بوده است. -
0:43 - 0:46چرا که نحوه کنار آمدن ما با جهان درونیمان
همه چیز را هدایت میکند. -
0:47 - 0:50تمام جوانب این که چگونه عشق میورزیم،
چطور زندگی میکنیم، -
0:50 - 0:52فرزندانمان را چطور بزرگ میکنیم،
و چطور رهبری میکنیم. -
0:53 - 0:56دیدگاه متعارف به احساسات،
به عنوان خوب یا بد، -
0:57 - 0:58مثبت یا منفی،
-
0:58 - 0:59انعطافناپذیر است.
-
1:00 - 1:03و انعطافناپذیری
در مواجهه با پیچیدگی، سمی است. -
1:04 - 1:07ما برای داشتن ارتجاع و شکوفایی واقعی،
-
1:07 - 1:10به سطوح بیشتری از
هوشمندی احساسی نیاز داریم. -
1:11 - 1:13سفر من با این فراخوان
-
1:13 - 1:17نه از سالنهای بزرگ دانشگاه،
-
1:17 - 1:19بلکه در تلاطم شلوغ و ظریف زندگی آغاز شد.
-
1:20 - 1:23من در حومههای سفیدپوستنشین
رژیم آپارتایدی آفریقای جنوبی بزرگ شدم، -
1:23 - 1:27کشور و جامعهای که تعهد داشت به ندیدن.
-
1:27 - 1:28به انکار کردن.
-
1:29 - 1:33انکار است که ۵۰ سال
حاکمیت نژادپرست را میسر میسازد، -
1:33 - 1:37در حالیکه مردم خود را متقاعد میکنند
که کار خطایی نمیکنند. -
1:37 - 1:41با این حال، من اولین بار
نیروی مخرب انکار -
1:41 - 1:43در سطح شخصی را،
-
1:43 - 1:47قبل از آن دریافتم که فهمیدم
چه بر سر کشور زادگاهم آورده است. -
1:50 - 1:52پدرم یک روز جمعه مرد.
-
1:53 - 1:55او ۴۲ ساله بود و من ۱۵ ساله.
-
1:56 - 1:59مادرم در گوشم گفت که بروم
و از پدرم خداحافظی کنم -
1:59 - 2:00قبل از آن که راهی مدرسه شوم.
-
2:00 - 2:04کیفم را زمین گذاشتم و از راهرویی
گذشتم که منتهی میشد -
2:04 - 2:07به جایی که قلب خانهمان، پدرم،
در بستر مرگ سرطان بود. -
2:08 - 2:10چشمهایش بسته بود،
اما میدانست که آنجا هستم. -
2:11 - 2:14در حضور او، همیشه
احساس میکردم که دیده میشوم. -
2:14 - 2:16به او گفتم که دوستش دارم،
-
2:16 - 2:18خداحافظی کردم و روزم را شروع کردم.
-
2:20 - 2:24در مدرسه، سر درس علوم،
ریاضی، تاریخ و زیستشناسی رفتم، -
2:24 - 2:26در حالی که پدرم از این جهان لغزید و رفت.
-
2:27 - 2:30از ماه مه، تا ژوئیه، سپتامبر و نوامبر،
-
2:30 - 2:32لبخند همیشگیام را حفظ کردم
-
2:32 - 2:34حتی یک درس را هم حذف نکردم.
-
2:35 - 2:38وقتی حالم را میپرسیدند،
شانه بالا انداخته و میگفتم، «خوبم.» -
2:39 - 2:41به دلیل قوی بودن تحسین میشدم.
-
2:42 - 2:45من استاد خوب بودن بودم.
-
2:47 - 2:49اما در خانه، به زحمت افتاده بودیم،
-
2:49 - 2:52پدرم در طول بیماری
از پیشبرد کار و کاسبی کوچکش بازمانده بود. -
2:52 - 2:55و مادرم، به تنهایی،
در سوگ عشق زندگیاش بود -
2:55 - 2:57تلاش میکرد سه فرزندش را بزرگ کند،
-
2:57 - 2:59و طلبکارها پاشنه در را
از جا درآورده بودند. -
2:59 - 3:03تمام خانواده، از نظر مالی و عاطفی
احساس فروپاشی میکردیم. -
3:04 - 3:08و من به سرعت شروع کردم
به فرو رفتن و انزوا. -
3:09 - 3:12برای فرونشاندن درد،
شروع کردم به استفاده از غذا. -
3:13 - 3:14پرخوری و بالا آوردن.
-
3:15 - 3:18از پذیرش وزن کامل اندوهم
سرباز میزدم. -
3:19 - 3:23هیچکس نمیدانست، و در فرهنگی
که به مثبت بودن تمامعیار ارزش میدهد، -
3:23 - 3:25گمان میکردم که هیچکس نمیخواهد بداند.
-
3:27 - 3:32اما یک نفر گول داستان
پیروزی من بر اندوه را نخورد. -
3:33 - 3:36معلم انگلیسی کلاس هشتمم
با چشمان آبی نافذش نگاهم کرد -
3:36 - 3:39و دفترچه یادداشت خالی را دستم داد.
-
3:40 - 3:42گفت: «احساساتت را بنویس.
-
3:43 - 3:44راستش را بگو.
-
3:45 - 3:47طوری بنویس که انگار کسی آن را نمیخواند.»
-
3:48 - 3:49و به همین سادگی،
-
3:49 - 3:53رسماً به حضور در ماتم و درد خود دعوت شدم.
-
3:53 - 3:56این یک کار ساده بود
-
3:56 - 3:58اما برای من چیزی کم از انقلاب نداشت.
-
3:59 - 4:03همین انقلاب که سی سال پیش
-
4:03 - 4:06در این دفترچه خالی شروع شد
-
4:06 - 4:08کار زندگی مرا شکل داده است.
-
4:08 - 4:11نامهنگاری آرام و مخفیانه با خودم.
-
4:13 - 4:14مثل یک ژیمناست،
-
4:14 - 4:18شروع کردم به حرکت
به ماوراء صلابت انکار، -
4:18 - 4:21به آنچه که اکنون اسمش را گذاشتهام
-
4:21 - 4:22ذکاوت عاطفی.
-
4:26 - 4:29زیبایی زندگی با شکنندگیاش توأمان است.
-
4:31 - 4:33جوانیم تا وقتی که دیگر جوان نباشیم.
-
4:34 - 4:36با احساس جوانی و شادابی
در خیابان راه میرویم -
4:36 - 4:39تا این که یک روز بفهمیم
دیگر کسی ما را نمیبیند. -
4:41 - 4:44از دست فرزندانمان غر میزنیم
و یک روز میبینیم -
4:44 - 4:46دیگر از جایی که روزی کودکی بود،
صدایی برنمیخیزد، -
4:46 - 4:48و آن کودک حالا
دنبال راه خودش در جهان است. -
4:49 - 4:54تندرستیم تا این که تشخیص بیماری
ما را به زانو درآورد. -
4:55 - 4:57تنها چیزی که قطعی است عدم قطعیت است،
-
4:57 - 5:01و با این حال ما این کاستی را
با موفقیت و پایداری طی نمیکنیم. -
5:02 - 5:05سازمان بهداشت جهانی میگوید که افسردگی
-
5:05 - 5:09اکنون دلیل عمده معلولیت در سطح جهان است --
-
5:10 - 5:11قبل از سرطان،
-
5:11 - 5:13و جلوتر از بیماری قلبی.
-
5:14 - 5:19و در زمان پیچیدگیهای بیشتر،
-
5:19 - 5:22و تغییرات بیسابقه تکنولوژی،
اقتصادی و سیاسی، -
5:23 - 5:25میبینیم که چطور گرایش مردم
-
5:25 - 5:29هرچه بیشتر و بیشتر در واکنشهای
غیرقابل انعطاف به احساساتشان قفل شده است. -
5:30 - 5:33از یک سو ممکن است
در بحر احساساتمان فرو رویم. -
5:34 - 5:36درون ذهنمان گیر بیفتیم.
-
5:37 - 5:38به برحق بودن معتاد شویم.
-
5:39 - 5:41و یا قربانی اخبار خودمان بشویم.
-
5:43 - 5:45در سوی دیگر، ممکن است
احساساتمان را فروبخوریم، -
5:45 - 5:47آنها را کنار بزنیم
-
5:47 - 5:50و تنها آن دسته از احساسات را
که مشروعند، مجاز بدانیم. -
5:52 - 5:55در نظرسنجی که اخیرا
با ۷۰ هزار نفر انجام دادم -
5:55 - 5:57دریافتم که یک سوم از ما --
-
5:58 - 5:59یک سوم --
-
5:59 - 6:04یا خودمان را به دلیل داشتن
«احساسات بد» قضاوت میکنیم، -
6:04 - 6:06از جمله غم،
-
6:06 - 6:08عصبانیت و یا حتی سوگ.
-
6:10 - 6:14یا فعالانه سعی میکنیم
چنین احساساتی را کنار بزنیم. -
6:15 - 6:17ما این کار را نه تنها
در مورد خودمان میکنیم، -
6:17 - 6:20بلکه در مورد عزیزانمان
از جمله فرزندانمان هم میکنیم-- -
6:20 - 6:24به دلیل احساساتی که منفی انگاشته میشوند
ندانسته، شرمندهشان میکنیم، -
6:24 - 6:26راهحل پیدا میکنیم،
-
6:26 - 6:27و در کمک کردن به آنان
-
6:27 - 6:30در این که این عواطف را
باارزش بدانند، بازمیمانیم. -
6:33 - 6:38احساسات عادی و طبیعی،
خوب یا بد تلقی میشوند. -
6:40 - 6:45و مثبت بودن به نوع جدیدی
از همنوایی اخلاقی تبدیل شده است. -
6:48 - 6:51همه خودبهخود، به مبتلایان به سرطان
توصیه میکنند تا مثبت باشند. -
6:54 - 6:57و به زنان میگویند تا عصبانی نباشند.
-
6:59 - 7:01این فهرست طولانی است.
-
7:02 - 7:03ستمگرانه است.
-
7:04 - 7:06ستم به مثبتگرایی است.
-
7:09 - 7:10بیرحمانه،
-
7:11 - 7:12نامهربان است.
-
7:13 - 7:15و بیاثر است.
-
7:16 - 7:18و ما این کار را نه تنها با خود،
-
7:18 - 7:20بلکه با دیگران نیز میکنیم.
-
7:21 - 7:24اگر قرار باشد به حاشیه راندن احساسات،
-
7:24 - 7:28گیر کردن در میان آن، و یا مثبتگرایی کاذب
نقطه مشترکی داشته باشد، این است: -
7:29 - 7:31همه اینها واکنشهای صلب و سخت هستند.
-
7:33 - 7:35و اگر یک درس باشد که بتوان
-
7:35 - 7:37از سقوط ناگزیر آپارتاید گرفت
-
7:38 - 7:40این است که انکارِ بیانعطاف اثر ندارد.
-
7:42 - 7:43پایدار نیست.
-
7:44 - 7:47برای افراد، برای خانوادهها،
-
7:47 - 7:48برای جوامع،
-
7:49 - 7:53و درست مانند قله کوه یخی که ذوب میشود،
-
7:53 - 7:56این وضع برای سیاره ما ناپایدار است.
-
7:58 - 8:00تحقیقات درباره سرکوب عواطف نشان میدهد
-
8:00 - 8:03که وقتی عواطف به حاشیه رانده شده
یا مورد بیتوجهی قرار میگیرند، -
8:03 - 8:04قویتر میشوند.
-
8:05 - 8:07روانشناسان به این میگویند فزونسازی.
-
8:07 - 8:10درست مثل کیک شکلاتی در یخچال --
-
8:11 - 8:13هر چقدر سعی میکنید به آن بیتوجهی کنید...
-
8:14 - 8:18(خنده حضار)
-
8:19 - 8:21بیشتر وسوسهتان میکند.
-
8:23 - 8:26شاید فکر کنید با بیتوجهی به احساسات
و عواطف ناخواسته، آنها را کنترل میکنید، -
8:26 - 8:29ولی درواقع این شما هستید
که در کنترل آنها هستید. -
8:30 - 8:32درد درونی همیشه سر بر میآورد.
-
8:33 - 8:34همیشه.
-
8:35 - 8:36و بهایش را چه کسی میپردازد؟
-
8:37 - 8:39ما.
-
8:39 - 8:40فرزندانمان،
-
8:41 - 8:42همکارانمان،
-
8:43 - 8:45جوامعمان.
-
8:49 - 8:51اشتباه برداشت نکنید.
-
8:51 - 8:53من ضد-شادی نیستم.
-
8:54 - 8:56شاد بودن را دوست دارم.
-
8:56 - 8:57و خودم هم فرد شادی هستم.
-
8:58 - 9:04اما وقتی احساسات عادی را به کنار میرانیم،
تا مثبتگرایی کاذب را در آغوش بگیریم، -
9:04 - 9:09ظرفیت خود برای ایجاد مهارت
مقابله با جهانِ واقعی، -
9:10 - 9:12نه جهانی که آرزویش را داریم،
از دست میدهیم. -
9:13 - 9:16صدها نفر به من از آنچه
که دوست ندارند حس کنند، گفتهاند. -
9:17 - 9:19چیزهایی از این قبیل که،
-
9:19 - 9:22«نمیخوام سعی کنم،
چون نمیخوام احساس یأس کنم.» -
9:23 - 9:26یا، «فقط میخوام این احساس از بین بره.»
-
9:29 - 9:31به آنها میگویم، «میفهمم،
-
9:32 - 9:34اما اینها اهداف مردههاست.»
-
9:35 - 9:41(خنده حضار)
-
9:41 - 9:47(تشویق حضار)
-
9:47 - 9:49فقطه مردهها هستند
-
9:49 - 9:53که با عواطفشان دچار حس عذاب
و ناخواستگی نمیشوند. -
9:53 - 9:54(خنده حاضران)
-
9:54 - 9:56فقط مردهها هستند که دچار استرس نمیشوند،
-
9:57 - 9:59یا دلشکسته نمیشوند،
-
9:59 - 10:03و ناامیدی پس از شکست را تجربه نمیکنند.
-
10:05 - 10:09عواطف قوی بخشی از قرارداد ما با زندگیاند.
-
10:10 - 10:12داشتن حیاتِ کاری معنیدار
-
10:12 - 10:14یا توسعه خانوادگی
-
10:14 - 10:17یا تاثیر مثبت بر جهان
-
10:17 - 10:19بدون تحمل فشار و زحمت، امکانپذیر نیست.
-
10:20 - 10:25زحمت بهای پذیرفته شدن
در یک حیات معنادار است. -
10:28 - 10:30خب، چطور عدم انعطاف را برچینیم
-
10:30 - 10:32و انعطاف عاطفی را دریابیم؟
-
10:34 - 10:35در قامت آن دختر کوچک مدرسهای،
-
10:35 - 10:39وقتی که دل به آن صفحات خالی زدم،
-
10:39 - 10:41شروع کردم به حذف کامل احساساتی
-
10:41 - 10:44که باید تجربهشان میکردم.
-
10:45 - 10:49و در عوض در قلبم را گشودم
به سوی آنچه که در واقع حس میکردم. -
10:49 - 10:50درد.
-
10:51 - 10:52و اندوه.
-
10:53 - 10:54و فقدان.
-
10:54 - 10:56و ندامت.
-
10:58 - 11:01اکنون تحقیقات نشان میدهد
-
11:01 - 11:04که پذیرش کامل تمامی احساساتمان --
-
11:04 - 11:06حتی احساسات دشوار و آزاردهنده --
-
11:06 - 11:08سنگ بنای انعطاف، بالندگی،
-
11:08 - 11:12و شادمانی واقعی و اصیل است.
-
11:13 - 11:18اما انعطاف عاطفی
از پذیرش احساسات فراتر است. -
11:18 - 11:20میدانیم که دقت نیز مهم است.
-
11:21 - 11:26در تحقیقات شخصی خود،
دریافتم که کلمات نقشی عمده دارند. -
11:26 - 11:29ما اغلب از برچسبهای سریع و آسان
برای تعریف احساساتمان بهره میجوییم. -
11:29 - 11:31«استرس دارم» را از همه بیشتر میشنوم.
-
11:31 - 11:35اما میان استرس و یأس
دنیایی از تفاوت است. -
11:35 - 11:39یا میان استرس و دلهره این
که «زمینه حرفهای من اشتباه است.» -
11:40 - 11:42وقتی که با دقت به احساساتمان
برچسب میزنیم، -
11:42 - 11:45عامل دقیق احساساتمان را
بهتر تشخیص میدهیم. -
11:46 - 11:49و آنچه که دانشمندان
«آمادگی بالقوه» در مغز مینامند -
11:49 - 11:52فعال شده و امکان برداشتن
گامهای درست را به ما میدهد. -
11:53 - 11:55اما نه هر گامی، بلکه گام درست.
-
11:55 - 11:57چرا که احساسات ما دادههای اطلاعاتیاند.
-
11:58 - 12:02و مانند چراغ قوه بر چیزهایی
نور میاندازند که برایمان مهماند. -
12:03 - 12:06ما به چیزهایی که در دنیایمان
-
12:06 - 12:09اهمیتی ندارد، احساسات قوی نداریم.
-
12:10 - 12:13اگر هنگام خواندن اخبار، احساس خشم میکنید،
-
12:13 - 12:17آن خشم نشانه است، شاید نشانی
از اینکه به برابری و عدالت ارزش میدهید -- -
12:18 - 12:20و فرصتی است برای برداشتن گامهای فعالانه
-
12:20 - 12:22تا زندگی خود را در آن جهت پیش ببرید.
-
12:23 - 12:25وقتی آمادگی رویارویی
با احساسات دشوار را داریم، -
12:25 - 12:29قادر به پاسخگویی
همتراز با آن ارزشها هستیم. -
12:30 - 12:32اما یک هشدار مهم نیز در میان است.
-
12:32 - 12:34احساسات دادههای اطلاعاتیاند،
فرمان نیستند. -
12:35 - 12:38ما میتوانیم احساساتمان را
در جستجوی ارزشهایشان واکاوی کنیم -
12:38 - 12:40بدون این که لازم باشد
به آنها گوش بسپاریم. -
12:40 - 12:46مثلا من میتوانم وقتی پسرم از دست
خواهر کوچکش کلافه میشود در کنارش باشم -- -
12:47 - 12:49اما از این نظرش که می گوید خواهرش را
-
12:49 - 12:52بدهیم به اولین غریبهای
که در خیابان میبینیم حمایت نکنم. -
12:52 - 12:53(خنده حضار)
-
12:53 - 12:56ما مالک احساساتمان هستیم،
آنها مالک ما نیستند. -
12:58 - 13:01وقتی که تفاوت میان این که
با تمام قوای منطق چگونه احساس میکنم -
13:01 - 13:05و در راستای ارزشها چه اقدامی
از من سر میزند، نهادینه شود، -
13:05 - 13:08ما مسیری را به بهترین وجهه
از خودمان بازمیکنیم -
13:08 - 13:10از طریق عواطفمان.
-
13:12 - 13:15خب، این در عمل چگونه است؟
-
13:16 - 13:19وقتی که حس عاطفی قوی
و سختی را احساس میکنید، -
13:19 - 13:21فورا به دنبال راههای فرار احساسی نباشید.
-
13:21 - 13:25آن را بشناسید، به خاطرات دلتان سربزنید.
-
13:26 - 13:28آن حس عاطفی به شما چه میگوید؟
-
13:30 - 13:33و از گفتن «من هستم» در جاهایی مثل «من
عصبانی هستم» یا «من غمگین هستم» پرهیز کنید. -
13:33 - 13:35وقتی میگویید «من هستم»
-
13:35 - 13:37طوری مینماید که انگار
شما آن احساس هستید. -
13:37 - 13:40در حالی که شما شما هستید، و آن احساس
یک منبع داده اطلاعاتی است. -
13:41 - 13:43در عوض، سعی کنید
که متوجه ذات آن احساس بشوید: -
13:43 - 13:45«متوجهم که احساس غم دارم»
-
13:45 - 13:47یا «متوجهم که احساس عصبانیت میکنم.»
-
13:48 - 13:50اینها مهارتهایی حیاتی برایمان هستند،
-
13:50 - 13:52برای خانوادههایمان، و جوامعمان.
-
13:52 - 13:55برای محیطهای کار نیز اساسیاند.
-
13:56 - 13:59در تحقیقاتم، وقتی که
به آنچه به افراد کمک میکند -
13:59 - 14:00تا بهترین وجه خود را به ظهور برسانند،
-
14:00 - 14:02یک عامل موثر کلیدی یافتم:
-
14:03 - 14:05ملاحظه شخصی.
-
14:05 - 14:09وقتی افراد امکان حس کردن
حقیقت عاطفی خود را مییابند، -
14:09 - 14:12ارتباط، خلاقیت و نوآوری
در محیط سازمانی شکوفا میشود. -
14:14 - 14:16تنوع و تکثر فقط درباره افراد نیست،
-
14:16 - 14:18بلکه درباره درون افراد نیز هست.
-
14:18 - 14:20از جمله تنوع عاطفه.
-
14:22 - 14:26منعطفترین و سازگارترین افراد، تیمها،
-
14:26 - 14:29سازمانها، خانوادهها، و جوامع
-
14:29 - 14:32آنهایی هستند که بر اساس پذیرا بودن
احساسات عادی انسانی بنا شدهاند. -
14:32 - 14:34همین است که به ما اجازه میدهد تا بگوییم،
-
14:35 - 14:37«عواطفم به من چه میگویند؟»
-
14:37 - 14:40«کدام اقدام مرا به ارزشهایم میرساند؟»
-
14:40 - 14:42«کدامیک مرا از ارزشهایم دور میکند؟»
-
14:43 - 14:47انعطاف عاطفی قدرت بودن با عواطف،
-
14:47 - 14:50همراه با کنجکاوی، شفقت،
-
14:50 - 14:54و بویژه جرأت برداشتن
گامهای مرتبط با ارزشهاست. -
14:56 - 14:57وقتی کوچک بودم،
-
14:57 - 15:00شبها از ترس تفکر مرگ از خواب میپریدم.
-
15:00 - 15:03پدرم با نوازشها و بوسههای نرم،
آرامم میکرد. -
15:04 - 15:05اما هرگز دروغ نمیگفت.
-
15:07 - 15:09میگفت: «همه ما میمیریم، سوزی،»
-
15:10 - 15:12«خیلی عادی است که بترسی.»
-
15:12 - 15:16تلاش نمیکرد میان من
و واقعیت مانعی بسازد. -
15:17 - 15:18کمی طول کشید
-
15:18 - 15:21تا به قدرت او در نحوه هدایت من
در آن شبها پی ببرم. -
15:22 - 15:26آنچه یادم داد این بود که جرأت،
بیباکی نیست. -
15:28 - 15:31جرأت ترس متحرک است.
-
15:33 - 15:35هیچیک از ما نمیدانست
که تنها ده سال بعد، -
15:35 - 15:36پدرم خواهد رفت.
-
15:37 - 15:40و این که زمان برای هر یک از ما گرانبها است
-
15:40 - 15:41و بسیار کوتاه.
-
15:42 - 15:45اما وقتی که زمان ما
-
15:45 - 15:48برای مواجهه با شکنندگی فرا میرسد،
-
15:48 - 15:49در آن لحظه واپسین،
-
15:49 - 15:51از ما خواهد پرسید،
-
15:51 - 15:53«حاضری؟»
-
15:53 - 15:55«آمادهای؟»
-
15:56 - 15:59بگذارید این لحظه یک «بله» قاطع باشد.
-
16:00 - 16:05«بله»ای که زاده یک عمر تطابق
با قلبتان باشد، -
16:06 - 16:08و با نگریستن به خودتان.
-
16:09 - 16:11چرا که با دیدن خود،
-
16:11 - 16:14میتوانید دیگران را نیز ببینید:
-
16:15 - 16:19این تنها روش پایدار پیشروی است
-
16:19 - 16:21در جهانی شکننده و زیبا.
-
16:23 - 16:24سائوبونا.
-
16:24 - 16:26و سپاسگزارم.
-
16:26 - 16:27(تشویق حاضران)
-
16:27 - 16:28متشکرم.
-
16:28 - 16:30(تشویق حاضران)
-
16:30 - 16:31متشکرم.
-
16:31 - 16:35(تشویق حاضران)
- Title:
- موهبت و قدرت شهامت عاطفی
- Speaker:
- سوزان دیوید
- Description:
-
سوزان دیوید روانشناس است و درباره این صحبت میکند که ما چگونه با عواطف خود به تمام مسائل مهم شکل میدهیم: اقداماتمان، حرفهمان، روابط، سلامت و احساس خوشبختی. در این نطق عمیقا تکاندهنده، مفرح و بالقوه تاثیرگذار، او فرهنگی را به چالش میکشد که مثبت بودن را بر حقیقت عاطفی مقدم میشمارد و از استراتژی قدرتمند سازگاری عاطفی سخن میگوید. سخنانی که شایسته است با دیگران در میان گذاشته شود.
- Video Language:
- English
- Team:
- closed TED
- Project:
- TEDTalks
- Duration:
- 16:48
sadegh zabihi edited Persian subtitles for Susan David speaks at TEDWomen 2017 | ||
Leila Ataei approved Persian subtitles for Susan David speaks at TEDWomen 2017 | ||
Leila Ataei edited Persian subtitles for Susan David speaks at TEDWomen 2017 | ||
sadegh zabihi accepted Persian subtitles for Susan David speaks at TEDWomen 2017 | ||
sadegh zabihi edited Persian subtitles for Susan David speaks at TEDWomen 2017 | ||
sadegh zabihi edited Persian subtitles for Susan David speaks at TEDWomen 2017 | ||
Maryam Manzoori edited Persian subtitles for Susan David speaks at TEDWomen 2017 | ||
Maryam Manzoori edited Persian subtitles for Susan David speaks at TEDWomen 2017 |