Return to Video

دَن فلیپس : خلق خانه‌هایی از مصالح احیا شده

  • 0:01 - 0:07
    (تشویق تماشاگران)
  • 0:07 - 0:09
    خیلی ممنونم
  • 0:09 - 0:11
    من تعدادی عکس دارم
  • 0:11 - 0:13
    و قراره کمی راجع به اینکه چطور کارم رو انجام میدم توضیح بدهم.
  • 0:13 - 0:15
    و قراره کمی راجع به اینکه چطور کارم رو انجام میدم توضیح بدهم.
  • 0:15 - 0:17
    ۷۰ الی ۸۰ درصد این خانه ها
  • 0:17 - 0:20
    همگی ازمصالح قابل بازیافت ساخته شدهاند٬
  • 0:20 - 0:23
    موادی که قرار بود با لجن پوشانده٬ مدفون یا سوزانده بشوند.
  • 0:23 - 0:25
    اینها فقط آشغال بودند.
  • 0:25 - 0:27
    این اولین ساختمانیست که ساختم.
  • 0:27 - 0:30
    این در ورودی دو لنگه با کتیبه ای ۳ قسمتی
  • 0:30 - 0:32
    که قرار بود مدفون بشود.
  • 0:32 - 0:34
    یه برج کوچک داره.
  • 0:34 - 0:37
    برجستگی های رو پیشآمدگی هستند.
  • 0:37 - 0:39
    درست در اینجا--
  • 0:39 - 0:41
    اون ها نوعی گردوی آمریکایی هستند
  • 0:41 - 0:43
    و این برجستگی ها
  • 0:43 - 0:45
    تخم مرغ هستند.
  • 0:45 - 0:48
    البته باید اول آنها را به عنوان صبحانه بخورید،
  • 0:48 - 0:51
    و بعد پوستهاش رو با مواد پر کننده٬ رنگ کنید و وصلش کنید،
  • 0:51 - 0:53
    و شما در کمترین زمان یه برجستگی معمارانه درست کردین.
  • 0:53 - 0:55
    و شما در کمترین زمان یه برجستگی معمارانه درست کردین.
  • 0:55 - 0:57
    این هم یک تصویر از داخل بناست،
  • 0:57 - 0:59
    و شما میتونید کتیبهی ۳ قسمتی رو ببنید
  • 0:59 - 1:01
    و پنجرههای قوسی رو ---
  • 1:01 - 1:03
    که متعلق به یک ساختمان قدیمی بودن
  • 1:03 - 1:05
    و قرار بود که مدفون شود.
  • 1:05 - 1:07
    و احتمالن قفل و کلید هاش به تنهایی ۲۰۰ دلار ارزش دارد.
  • 1:07 - 1:09
    وسایل آشپزخانه از حراجی خریداری شدهاند.
  • 1:09 - 1:11
    یه اجاق گاز به سبک O'Keefe & Merritt متعلق به سال ۱۹۵۲ آنجاست،
  • 1:11 - 1:14
    که اگر از آشپزی خوشتون بیاد، اجاق گاز خوبیه.
  • 1:14 - 1:16
    این پلهها به سمت برجک میروند.
  • 1:16 - 1:19
    من راه پله رو ۲۰ دلار خریدم٬
  • 1:19 - 1:22
    به اضافهی هزینهی حمل و نقل.
  • 1:22 - 1:25
    به اضافهی هزینهی حمل و نقل.
  • 1:25 - 1:27
    حالا به برجک نگاه کنید،
  • 1:27 - 1:30
    همونطور که میبینید برآمدگیهای محدب و نوک تیز و فرو رفتگیهایی میبینید.
  • 1:30 - 1:32
    اگر این چیزها زندگیتون رو خراب میکند٬
  • 1:32 - 1:34
    خب٬ بهتره که اونجا زندگی نکنید.
  • 1:34 - 1:36
    (خنده تماشاگران)
  • 1:36 - 1:38
    این شوتینگ رختهای شستنیست٬
  • 1:38 - 1:41
    این شوتینگ رختهای شستنیست٬
  • 1:41 - 1:43
    از جنس چدن که توی عتیقهفروشی ها پیدا میشوند.
  • 1:43 - 1:45
    من یکی از اونها رو داشتم٬
  • 1:45 - 1:47
    و یک سیستم سادهی مکانیکی ساختم.
  • 1:47 - 1:49
    کافیه به قالب کفش لگد بزنید
  • 1:49 - 1:52
    در باز میشه و رخت چرکهاتون رو میندازین پایین.
  • 1:52 - 1:55
    اگه به اندازهی کافی باهوش باشید٬ لباس به سبد بالای لباسشویی پرتاب میشه.
  • 1:55 - 1:58
    وگرنه٬ مستقیم میره به توالت.
  • 1:58 - 2:00
    (خنده تماشاگران)
  • 2:00 - 2:02
    این وانی حمام هست که از اسقاط آهن ساختم.
  • 2:02 - 2:04
    این وانی جمام هست که از اسقاط آهن ساختم.
  • 2:04 - 2:06
    دیواره ای که
  • 2:06 - 2:08
    چسب کاری شده و به زمین میخ میشه٬
  • 2:08 - 2:10
    با لبهی پیش آمده و برگشته به سمت پایین٬
  • 2:10 - 2:12
    و در این جهت دوبار نماکاری شده.
  • 2:12 - 2:14
    این وان ۲ نفره هست.
  • 2:14 - 2:17
    بعد از همهی این حرفا٬ مسئله فقط بهداشت نیست٬
  • 2:17 - 2:19
    بلکه امکان تفریح کردن هم هست.
  • 2:19 - 2:22
    ( خنده تماشاگران)
  • 2:22 - 2:25
    و این شیر آب٬
  • 2:25 - 2:27
    از چوب توت آمریکایی درست شده.
  • 2:27 - 2:29
    شاید کمی مزخرف به نظر بیاد٬
  • 2:29 - 2:31
    اما خب به هر حال این یه حمومه.
  • 2:31 - 2:34
    ( خنده تماشاگران)
  • 2:34 - 2:36
    این ساختمان بر اساس قوطی آبجو Budweiser ساخته شده است.
  • 2:36 - 2:38
    البته خیلی شبیه قوطی آبجو نیست٬
  • 2:38 - 2:40
    اما الگوبرداریهای طراحی کاملاً درست هستند.
  • 2:40 - 2:43
    طراحی قوطیهای آبجو پیشآمدگی پشت بام را فراهم کرد٬
  • 2:43 - 2:47
    و بعد کنگره ۴ گوش لبهی قرنیز درست از قوطیهای قرمز سفید آبی و نقرهای بیرون اومده.
  • 2:47 - 2:49
    بعد این پیشآمدگیها تا پایین رخبام ادامه پیدا میکنن
  • 2:49 - 2:51
    که در این طراحی از قوطی ایده گرفتم.
  • 2:51 - 2:53
    من یه قوطی روی دستگاه کپی گذاشتم
  • 2:53 - 2:56
    و اندازش رو به اندازهای که میخواستم بزرگ کردم .
  • 2:56 - 2:58
    و روی قوطی نوشته شده:
  • 2:58 - 3:02
    "این آبجو معروفترین بودوایزرBudweiser که در میان تمام آبجوهایی که میشناسیم هست٬ و اینا!!"
  • 3:02 - 3:05
    ما تغییرش دادیم و نوشتیم: "این معروفترین خانهی ابجویی بودوایزر Budweiser در میان تمام آبجوهایی که نمیشناسیم هست!"
  • 3:05 - 3:08
    ما تغییرش دادیم و نوشتیم: "این معروفترین خانهی ابجویی بودوایزر Budweiser در میان تمام آبجوهایی که نمیشناسیم هست!"
  • 3:08 - 3:10
    این یه نوع قفل هست. از یک ماشین تراش متعلق به دههی ٬۱۹۳۰
  • 3:10 - 3:13
    که یه ماشین کار با چوب خیلی خشن هست.
  • 3:13 - 3:16
    به من همین یک قسمت از ماشین تراش رو دادند٬
  • 3:16 - 3:18
    به خاطر همین یه قفل ازش ساختیم.
  • 3:18 - 3:20
    قول میدم حتی فیلهای خیلی بزرگ رو هم بیرون نگه داره.
  • 3:20 - 3:23
    و مطمئناً ما با فیلهای بزرگ مشکلی نداشتیم.
  • 3:23 - 3:25
    ( خنده تماشاگران)
  • 3:25 - 3:28
    حمام قرار بود که یک شیشه آبجو رو تداعی کنه.
  • 3:28 - 3:31
    که حبابهایی که رو به بالا میرن و کفی که اون بالا داریم که با کاشیهای ناصاف درست شدهاند.
  • 3:31 - 3:34
    از کجا میتونید کاشای ناصاف پیدا کنید؟ خب٬ باید بگم نمیتوانید پیدا کنید.
  • 3:34 - 3:37
    اما من تعداد زیادی توالت دارم و شما میتوانید یه توالت رو با چکش خرد کنید٬
  • 3:37 - 3:40
    و سپس شما کاشیهای ناصاف دارید.
  • 3:40 - 3:42
    و اون شیر٬ اونجا
  • 3:42 - 3:44
    شیر آب بکشه آبجوست.
  • 3:44 - 3:46
    ( خنده تماشاگران)
  • 3:46 - 3:48
    و این دیوار شیشهای
  • 3:48 - 3:50
    مثل هر دیوار شیشهای دیگهای هست که
  • 3:50 - 3:53
    جلوی در اصلی هر کلاسی در آمریکا دیده میشه
  • 3:53 - 3:56
    ما ازش خسته شدیم٬ تبدیل به نوعی کلیشه شده.
  • 3:56 - 3:59
    پس اگر شما هم جلوی در اصلی ازش استفاده کنید٬ طرحتون خراب شده.
  • 3:59 - 4:01
    پس جلوی در ورودی نگذاریدش٬ جای دیگهای ازش استفاده کنید.
  • 4:01 - 4:03
    این یه دیوار شیشهای قشنگه
  • 4:03 - 4:05
    اما اگه جلوی در اصلی ازش استفاده کنید٬
  • 4:05 - 4:08
    مردم میگن: "اوه! تو داری تقلید میکنی٬ این ایدهی خودت نیست!"
  • 4:08 - 4:10
    خب پس اونجا نگذارید.
  • 4:11 - 4:13
    یه حمام دیگه٬ طبقهی بالا.
  • 4:13 - 4:16
    این روشنایی درست مثل روشناییهایی هست که
  • 4:16 - 4:18
    توی سرسرای مدارس آمریکایی دیده میشه.
  • 4:18 - 4:20
    توی سرسرا قرارش ندید!
  • 4:20 - 4:22
    بگذاریدش توی حمام یا توی کمد٬
  • 4:22 - 4:24
    اما نه توی سرسرا!
  • 4:25 - 4:28
    یک نفر بهم از این لگنهای شستشو داده بود٬ پس یک لگن شستشو برایش گذاشتم!
  • 4:28 - 4:31
    ( خنده تماشاگران)
  • 4:31 - 4:33
    در این خونهی کوچیک
  • 4:33 - 4:36
    اون شاخهها از چوب نوعی توت آمریکایی ساخته شدهاند.
  • 4:36 - 4:38
    این تصاویر را مرور میکنم
  • 4:38 - 4:40
    تا کمی در موردشون توضیح بدم.
  • 4:40 - 4:42
    برای اینکه توضیح دهم که چه میکنم،
  • 4:42 - 4:44
    شما باید بدونید
  • 4:44 - 4:46
    که چه چیزهایی باعث اتلاف در ساختمانسازی میشه.
  • 4:46 - 4:49
    خانهسازی ما تبدیل به یک کالای مصرفی شده٬
  • 4:49 - 4:51
    میخوام کمی راجع به این موضوع صحبت کنم.
  • 4:51 - 4:54
    اما احتمالاً اولین علت مصرفگرا بودن ما در DNA ما نهفته هست.
  • 4:54 - 4:56
    بشر نیاز داره یکنواختی مربوط به اطلاعات وابسته به ادراکش رو حفظ کنه.
  • 4:56 - 4:58
    بشر نیاز داره یکنواختی مربوط به اطلاعات وابسته به ادراکش رو حفظ کنه.
  • 4:58 - 5:00
    معنیش چیه؟
  • 5:00 - 5:02
    یعنی برای هر ادراکی که داریم٬
  • 5:02 - 5:04
    لازم دارد که یکی کاملا شبیه به قبلی داشته باشد،
  • 5:04 - 5:06
    وگرنه ادراک ما پیوستگی و استمرار نداره٬
  • 5:06 - 5:08
    و این باعث گیج شدن ما میشه.
  • 5:08 - 5:11
    میتونم چیزی رو نشونتون بدم که تا حالا ندیدید.
  • 5:11 - 5:13
    این یه موبایله.
  • 5:13 - 5:16
    البته شما تا به حال این یکی رو ندیدید.
  • 5:16 - 5:18
    کاری که میکنید بررسی ویژگیهای ساختاری این هست
  • 5:18 - 5:20
    کاری که میکنید بررسی ویژگیهای ساختاری این هست
  • 5:20 - 5:23
    به بانک اطلاعاتی خودتون برمیگردید و .... بله! این موبایله.
  • 5:23 - 5:25
    به بانک اطلاعاتی خودتون برمیگردید و .... بله! این موبایله.
  • 5:25 - 5:27
    اگر یه گاز ازش بخورم٬
  • 5:27 - 5:30
    شما میگید٬ " یه دقیقه صبر کن ببینم"
  • 5:30 - 5:32
    این که موبایل نیست.
  • 5:32 - 5:34
    یکی از اون موبایل شکلاتیهای جدیده.
  • 5:34 - 5:36
    ( خنده تماشاگران)
  • 5:36 - 5:38
    و خب باید یه طبقهبندی جدید ایجاد کنید٬
  • 5:38 - 5:40
    درست بین موبایل و شکلات.
  • 5:40 - 5:43
    به این ترتیب ما اطلاعات رو پردازش میکنیم.
  • 5:43 - 5:45
    و شما در صنعت ساختمانسازی هم ازش استفاده میکنید.
  • 5:45 - 5:47
    اگر در یک دیوار شیشهای یکی از شیشهها ترک بخوره
  • 5:47 - 5:50
    میگیم: " اوه خدایا! ترک خورده. باید تعمیرش کنیم.
  • 5:50 - 5:53
    باید درش بیاریم و بندازیمش دور. هیچکس نمیتونه ازش استفاده کنه. باید یه جدیدش رو نصب کنیم."
  • 5:53 - 5:56
    چون این کاریه که با یک شیشهی ترک خورده میکنیم.
  • 5:56 - 5:59
    اصلاً هم مهم نیست که این روی زندگیمون تاثیری نداره.
  • 5:59 - 6:01
    تنها الگو هست که میتونه باعث موفقیت زودهنگام بشه
  • 6:01 - 6:04
    و همینطور هماهمنگی در مشخصات سازهای.
  • 6:04 - 6:06
    با این وجود اگه یه چکش کوچک برداریم
  • 6:06 - 6:09
    و به بقیهی شیشهها ترکهایی اضافه کنیم٬
  • 6:09 - 6:12
    سپس ما یک الگو خواهیم داشت.
  • 6:12 - 6:15
    چون که اصول روانشناسی گشتالت تاکید دارن بر درک الگوها در بخشهایی که الگویی رو شامل میشن.
  • 6:15 - 6:17
    چون که اصول روانشناسی گشتالت تاکید دارن بر درک الگوها در بخشهایی که الگویی رو شامل میشن.
  • 6:17 - 6:19
    میگیم" اوه! چقدر خوبه!"
  • 6:19 - 6:22
    و این جریان هرروز برای من اتفاق میافته.
  • 6:22 - 6:24
    تکرار الگو ایجاد میکنه.
  • 6:24 - 6:26
    اگر ۱۰۰ تا از اینها داشته باشم٬ ۱۰۰ تا از اونها٬
  • 6:26 - 6:28
    اصلاً مهم نیست که اینها و اونها چی هستند.
  • 6:28 - 6:31
    اگه بتونم چیزی رو تکرار کنم٬ امکان ایجاد الگو رو دارم.
  • 6:31 - 6:34
    بین گردوی آمریکایی٬ تخم مرغ٬ خرده شیشه و شاخه
  • 6:34 - 6:36
    تفاوتی نیست.
  • 6:36 - 6:38
    این تلفات زیادی در صنعت ساختمانسازی ایجاد میکنه.
  • 6:38 - 6:41
    دومین علت٬ فردریش نیچه هست که حدود سال ۱۸۸۵
  • 6:41 - 6:44
    کتاب " تولد فاجعه" را نوشت.
  • 6:44 - 6:46
    در این کتاب گفته
  • 6:46 - 6:48
    فرهنگهای مختلف بین ۲ جنبهی فکری در نوسان هستند.
  • 6:48 - 6:51
    از یک طرف٬ نگاه آپولویی (خداى آفتاب و زيبايى و شعر و موسيقى)٬
  • 6:51 - 6:53
    که خشک و قابل پیشبینی٬
  • 6:53 - 6:55
    عقلانی٬
  • 6:55 - 6:58
    و کامل هست.
  • 6:58 - 7:01
    از طرف دیگر طیف٬ نگاه ديونسيوس (خدای شراب و میگسارى و زراعت) هست
  • 7:01 - 7:04
    که بیشتر به عشق و بصیرت٬
  • 7:04 - 7:07
    بردباری طبیعت و اشارات و حرکات انسان.
  • 7:07 - 7:10
    روشی که آپولو با تیپ شخصیتیش عکاسی میکنه٬
  • 7:10 - 7:12
    یا قاب عکسی رو نصب میکنه٬
  • 7:12 - 7:14
    طوری هست که انگار اونها رو
  • 7:14 - 7:17
    از اشعهی لیزر و مایکرومتر عبور میده
  • 7:17 - 7:19
    "خب عزیزم. هزار اینچ برو به چپ
  • 7:19 - 7:21
    اونجا جایی هست که میخواییم عکسمون رو بگذاریم. خوب. عالیه."
  • 7:21 - 7:24
    به صورت شاقولی تراز شده و کاملاً در مرکز.
  • 7:24 - 7:26
    اما تیپ شخصیتی ديونسيوس
  • 7:26 - 7:29
    طوری هست که عکس رو میگیره و... میره.
  • 7:29 - 7:33
    ( خنده تماشاگران)
  • 7:33 - 7:35
    تفاوت در این جاست.
  • 7:35 - 7:37
    من نقص رو نشون دادم.
  • 7:37 - 7:39
    من روند طبیعی رو نشون دادم.
  • 7:39 - 7:42
    مرکز ثقل جان دیویی است.
  • 7:42 - 7:45
    نگاه آپولویی کوهی از تلفات و زباله ایجاد میکنه.
  • 7:45 - 7:47
    اگر چیزی٬ بی نقص نیست
  • 7:47 - 7:50
    اگر مطابق چیزی که از قبل در نظر گرفته شده بوده نباشه٬ زباله هست.
  • 7:50 - 7:52
    اِخ٬ به درد نخور٬ زباله٬
  • 7:52 - 7:55
    " اِخ" فلان٬ " اِخ" بهمان. "ضایعات. ضایعات. ضایعات"
  • 7:55 - 7:58
    سومین علت به احتمال زیاد
  • 7:58 - 8:00
    انقلاب صنعتی هست که در دورهی رنساس آغاز شد٬
  • 8:00 - 8:02
    با افزایش انسانگرایی.
  • 8:02 - 8:05
    بعد با جهش کوچیکی دوباره همزمان با انقلاب فرانسه دنبال شد٬
  • 8:05 - 8:07
    اواسط قرن ۱۹
  • 8:07 - 8:10
    ؟ما کلی اسباب اثاثیه و خرت و پرت
  • 8:10 - 8:13
    و اختراعاتی که هر کاری رو انجام میدهند را داشتیم.
  • 8:13 - 8:15
    که تا قبل از اون دوره، باید با دست انجامشون میدادیم.
  • 8:15 - 8:17
    که تا قبل از اون دوره، باید با دست انجامشون میدادیم.
  • 8:17 - 8:19
    ما الان مصالح استاندارد شده داریم.
  • 8:19 - 8:22
    درختها اینطوری رشد نمیکنن٬ ۲ اینچ٬ ۴ اینچ٬
  • 8:22 - 8:24
    و با اتفاع ۸ ، ۱۰ ، ۱۲ فیت نیستند.
  • 8:24 - 8:26
    ما کوهی از ضایعات درست میکنیم.
  • 8:26 - 8:28
    و خب اونا دارن کارشون رو خیلی خوب انجام میدن٬
  • 8:28 - 8:30
    اونجا توی جنگل٬
  • 8:30 - 8:32
    با کار کردن روی محصولات فرعی صنعت خودشون
  • 8:32 - 8:35
    با OSB ها و تختههای نئوپان و ....
  • 8:35 - 8:37
    اما این هیچ فایدهای نداره٬
  • 8:37 - 8:40
    که مسئول درو کردن جنگل باشیم٬
  • 8:40 - 8:43
    اگه مصرف کنندهها دارن جنگل رو با هدف مصرف به هدر میدن٬
  • 8:43 - 8:45
    و این اتفاقیه که داره میافته.
  • 8:45 - 8:47
    و بنابراین اگه چیزی استاندارد نباشه٬
  • 8:47 - 8:50
    "اِخ٬ زباله" "اِخ" فلان. " اِخ
  • 8:50 - 8:52
    اگه یه دو در چهارش رو بخرید و صاف نباشه٬
  • 8:52 - 8:54
    میتونید برگردونیدش.
  • 8:54 - 8:56
    " اوه٬ متاسفم٬ آقا. یه صافش رو بهتون میدیم.
  • 8:56 - 8:59
    خُب من به تمامی این چیزهای از شکل افتاده ویژگی دادم
  • 8:59 - 9:01
    چون تکرار٬ الگو ایجاد میکنه٬
  • 9:01 - 9:03
    و این مطابق دیدگاه ديونسيوس هست.
  • 9:03 - 9:05
    چهارمین علت٬
  • 9:05 - 9:08
    نیروی انسانی به شدت گرونتر از مصالح هست.
  • 9:08 - 9:10
    خب٬ این فقط یک افسانه هست٬
  • 9:10 - 9:13
    که اینطور شروع میشه: به جیم تالوس یکی از شاگردهای من هست
  • 9:13 - 9:15
    گفتم" جیم دیگه وقتش شده.
  • 9:15 - 9:18
    برات یک کار پیدا کردم به عنوان سرکارگر در گروه قاببندی. وقتشه که بروی"
  • 9:18 - 9:20
    "دَن٬ فکر نکنم آماده باشم"
  • 9:20 - 9:23
    "جیم٬ وقتشه. تو میتونی."
  • 9:23 - 9:25
    پس استخدامش کردیم.
  • 9:25 - 9:27
    و اون اونجا با مترش
  • 9:27 - 9:29
    میون کپههای آشغال دنبال مصالح اصلی میگشت٬
  • 9:29 - 9:31
    که مثلاَ این تابلوی بالای در هست٬
  • 9:31 - 9:33
    با این فکر که قراره رئیسش رو تحت تاثیر بگذاره٬ کاری بود که بهش یاد داده بودیم.
  • 9:33 - 9:36
    و سرپرستش اومد و گفت" تو داری چیکار میکنی؟"
  • 9:36 - 9:38
    "اوه٬ دنبال مصالح اصلی میگردم"
  • 9:38 - 9:40
    و منتظر بود ازش تقدیر بشه.
  • 9:40 - 9:43
    سرپرست گفت" نه٬ نه٬ من بهت پول نمیدم که وسط آشغالها راه بری! برگرد سر کارت!"
  • 9:43 - 9:45
    و اون٬ چیزی که لازم بود داشته باشه تا بگه رو داشت٬
  • 9:45 - 9:47
    اون گفت٬ " میدونی٬
  • 9:47 - 9:49
    اگه تو به من ساعتی ۳۰۰ دلار میدادی٬
  • 9:49 - 9:51
    متوجه میشم که چطور ممکن بود اینو بگی
  • 9:51 - 9:54
    اما الان من دارم هر دقیقه ۵ دلار برات ذخیره میکنم.
  • 9:54 - 9:56
    یه حساب کتابی بکن"
  • 9:56 - 9:58
    ( خنده تماشاگران)
  • 9:58 - 10:01
    حرفت به جاست تولیس. از الان به بعد شما باید این کپه آشغال رو اول دور بریزید
  • 10:01 - 10:04
    و جالب اینجاست که خیلی ریاضیش قوی نبود برای حساب کتاب.
  • 10:04 - 10:07
    ( خنده تماشاگران)
  • 10:07 - 10:09
    اما هر از چندگاهی به اتاق فرمان دسترسی پیدا میکنید٬
  • 10:09 - 10:11
    و میتونید کلیدها رو داغون کنید.
  • 10:11 - 10:14
    و این اتفاقیه که اینجا افتاد.
  • 10:14 - 10:16
    پنجمین چیز٬
  • 10:16 - 10:19
    شاید بعد از ۲٫۵۰۰ سال افلاطون هنوز هم با نظریهی فرم کامل خودش بر ما اثر داره.
  • 10:19 - 10:21
    او گفته بود که ما این نظریهی کمال رو راجع به چیزهایی که میخواهیم در سر داریم.
  • 10:21 - 10:24
    او گفته بود که ما این نظریهی کمال رو راجع به چیزهایی که میخواهی در سر داریم.
  • 10:24 - 10:27
    و ما به منابع طبیعی فشار میآریم تا این خواسته محقق بشه.
  • 10:27 - 10:29
    همهی ما در سر رویای یک خانهی کامل رو داریم٬
  • 10:29 - 10:31
    رویای آمریکایی٬ که یک خانه هست٬
  • 10:31 - 10:33
    خانهی رویایی.
  • 10:33 - 10:35
    مشکل اینجاست که ما توانایی پرداخت هزینههاش رو نداریم.
  • 10:35 - 10:37
    پس ما یک رویای آمریکایی داریم که شبیه هست به
  • 10:37 - 10:39
    یک خانهی متحرک.
  • 10:39 - 10:42
    الان دنیا زنگار گرفته و پژمرده شده.
  • 10:42 - 10:44
    مثل یک کالای رهن شده٬
  • 10:44 - 10:46
    درست مثل اسباب و وسایل٬ درست مثل یک ماشین.
  • 10:46 - 10:49
    شما چک رو مینویسید٬ و درست در همون لحظه ۳۰٪ از بهاش کاسته میشه.
  • 10:49 - 10:51
    بعد از یک سال٬ نمیتونید هر چه که داخلش دارید رو بیمه کنید٬
  • 10:51 - 10:53
    فقط ۷۰٪ از همه چیز رو.
  • 10:53 - 10:55
    سیمی با گیج ۱۴ کاملاَ معمولی هست.
  • 10:55 - 10:57
    اون هیچ مشکلی نداره
  • 10:57 - 10:59
    مگر اینکه بپرسید سیمی با گیج ۱۲ قراره چه کاری انجام بده٬
  • 10:59 - 11:01
    و این چیزیه که اتفاق میافته.
  • 11:01 - 11:03
    این از خودش فرمالدئید( HCHO) زیادی آزاد میکنه
  • 11:03 - 11:06
    و در این مورد یک قانون فدرال هست
  • 11:06 - 11:08
    برای هشدار دادن به خریداران خانههای متحرک جدید
  • 11:08 - 11:11
    در مورد خطرات فرمالدئید برای اتمسفر.
  • 11:11 - 11:13
    آیا ما به طوره احمقانهای احمق هستیم؟
  • 11:13 - 11:15
    دیوارها همینقدر ضخامت دارن.
  • 11:15 - 11:18
    تمام این ماجرا به اندازهی غلات اساسی هست.
  • 11:18 - 11:20
    ( خنده تماشاگران)
  • 11:20 - 11:22
    " خب! من فکر میکردم روستای پالم هاربر اونجاست."
  • 11:22 - 11:24
    " نه٬ نه. دیشب باد میاومد.
  • 11:24 - 11:26
    روستا رو با خودش برده."
  • 11:26 - 11:29
    روستا رو با خودش برده."
  • 11:29 - 11:32
    پس وقتی تنزل پیدا میکنن باید چیکار کنیم؟
  • 11:32 - 11:34
    خب
  • 11:34 - 11:37
    تمام اون اندیشههای آپولونیای٬ پیرو افلاطون٬
  • 11:37 - 11:40
    چیزی هست که صنعت ساختمانسازی قراره پیروش باشه٬
  • 11:40 - 11:42
    و خب یک سری چیزهایی هست که این شرایط رو بدتر میکنن.
  • 11:42 - 11:45
    یکی از اونها٬ این هست که تمام حرفهای ها٬
  • 11:45 - 11:47
    تمام تجّار٬ فروشندهها
  • 11:47 - 11:49
    بازرسان٬ مهندسان٬ معماران
  • 11:49 - 11:51
    همه همینطور فکر میکنن.
  • 11:51 - 11:53
    و این تاثیرش رو روی مشتری هم میگذاره٬
  • 11:53 - 11:55
    که خب درخواست مدل مشابهی رو میکنه.
  • 11:55 - 11:58
    این یه پیشگویی کامبخش هست. ما نمیتونیم از این جریان خارج بشیم.
  • 11:58 - 12:01
    تازه بازاریابها و مبلّغها هم هستن!
  • 12:01 - 12:03
    واای!
  • 12:03 - 12:06
    ما وسایلی میخریم که نمیدونستیم بهشون احتیاج داشتیم.
  • 12:06 - 12:08
    تنها کاری که باید بکنیم اینه که به
  • 12:08 - 12:10
    این که کدام شرکت تجاری جوش آلوبرقانی تولید میکنه توجه کنیم.
  • 12:10 - 12:12
    چقدر چندشآور.
  • 12:12 - 12:14
    (خندهی حاضرین)
  • 12:14 - 12:16
    اما میدونید چیکار کردن؟ یه استعاره گیر آوردن و گفتن:
  • 12:16 - 12:18
    " من دکتر پپر Dr. Pepper را مینوشم..."( از تبلیغات مربوط به نوشیدنیهای Dr. Pepper)
  • 12:18 - 12:21
    و به زودی٬ خودمون رو میبینیم داریم اون رو با سرعت مینوشیم٬
  • 12:21 - 12:23
    به اندازهی میلیونها گالون.
  • 12:23 - 12:26
    و حتی آلوبخارای واقعی هم توش نیست! حتی وزنتون رو هم ثابت نگه نمیدارن.
  • 12:26 - 12:28
    ( خنده تماشاگران)
  • 12:28 - 12:30
    آه خدای من! این حتی مشکل رو بدتر هم میکنه.
  • 12:30 - 12:33
    و ما توی این زودتر از هرچیزه دیگهای گیر میکنیم.
  • 12:33 - 12:35
    بعد مردی به نام جان پل سارتر کتابی نوشت
  • 12:35 - 12:37
    با عنوان "هستی و نیستی".
  • 12:37 - 12:39
    کتابیه که زود خوانده میشه.
  • 12:39 - 12:42
    کتابیه که زود خوانده میشه.
  • 12:42 - 12:45
    میتونید ۲ ساله تمومش کنید٬ اگه روزی ۸ ساعت بخونید.
  • 12:45 - 12:47
    توی این کتاب راجع به خود را جدا کردن از دیگران صحبت شده
  • 12:47 - 12:50
    گفته بشر همیشه رفتار متفاوتی از خودش نشون میده وقتی میدونن تنها هستن.
  • 12:50 - 12:52
    و وقتی میدونن شخص دیگهای اطرافشون هست.
  • 12:52 - 12:55
    پس اگه دارم اسپاگتی میخورم و تنها هستم٬
  • 12:55 - 12:57
    میتونم مثل یک بیل مکانیکی بخورم.
  • 12:57 - 13:00
    میتونم دهنم رو با آستین لباسم تمیز کنم در حالی که دستمال سفره سر میز هست٬
  • 13:00 - 13:03
    غذا رو با دهان باز بجوم٬ یکم سروصدا درست کنم٬
  • 13:03 - 13:05
    و هر وقت که خواستم غذا را هورت بکشم .
  • 13:05 - 13:07
    ( خنده تماشاگران)
  • 13:07 - 13:09
    اما همون لحظهای که شما وارد میشید٬
  • 13:09 - 13:11
    میگم" اوه سس اسپاگتی داریم."
  • 13:11 - 13:13
    دستمال سفره روی لبهی لباسم٬ لقمههای کوچیکتر٬
  • 13:13 - 13:15
    جویدن با دهان بسته٬
  • 13:15 - 13:17
    حالا کاری که میکنم
  • 13:17 - 13:20
    ارضا کردن انتظارات شما
  • 13:20 - 13:23
    در مورده اینکه چطور باید زندگیم را سپری کنم٬ هست.
  • 13:23 - 13:25
    من اون انتظارات رو حس میکنم٬
  • 13:25 - 13:27
    و ارضائش میکنم٬
  • 13:27 - 13:30
    و من زندگیم رو بر این مبنا که شما چه انتظاری از من دارید سپری میکنم.
  • 13:30 - 13:32
    این در صنعت ساختمانسازی هم به همین صورت اتفاق میافته.
  • 13:32 - 13:35
    به همین خاطر هست که همهی ریز تقسیماتمون شبیه به هم هستن.
  • 13:35 - 13:37
    حتی گاهی
  • 13:37 - 13:39
    انتظارات رسمی شدهی فرهنگی رو هم داریم.
  • 13:39 - 13:41
    من روی تمام کفشهای ورزشیتون شرط میبندم.
  • 13:41 - 13:44
    مطمئنم٬ ما همه به این علاقه داریم.
  • 13:44 - 13:47
    در کشورهای تحت کنترل شدید٬
  • 13:47 - 13:49
    انتظارات در قشر صاحب خانه به صورت فرموله در آمده.
  • 13:49 - 13:51
    انتظارات در قشر صاحب خانه به صورت فرموله در آمده.
  • 13:51 - 13:53
    گاهی اونا نازی هستن٬
  • 13:53 - 13:55
    اوه خدای من.
  • 13:56 - 13:59
    این مدل ادامه پیدا میکنه و بدتر میشه.
  • 13:59 - 14:02
    آخرین مورد کثرتگرایی هست.
  • 14:02 - 14:04
    بشر یک موجود اجتماعی هست.
  • 14:04 - 14:06
    ما دوست داریم توی گروههایی باهم وقت بگذرونیم٬
  • 14:06 - 14:08
    درست مثل گوزنهای یالدار آفریقایی٬ درست مثل شیرها.
  • 14:08 - 14:10
    گوزنهای یالدار آفریقایی با شیرها وقت نمیگذرونن٬
  • 14:10 - 14:12
    چون شیرها میخورنشون.
  • 14:12 - 14:14
    بشر هم همینطور هست.
  • 14:14 - 14:16
    کاری رو انجام میدیم که گروه انجام میده
  • 14:16 - 14:18
    چون داریم سعی میکنیم خودمون رو با اون تعریف کنیم.
  • 14:18 - 14:21
    و به همین خاطر شما این مورد رو زیاد در دورهی راهنمایی میبینید.
  • 14:21 - 14:24
    اون بچهها تمام تابستون رو کار میکنن٬
  • 14:24 - 14:26
    خودشون رو میکشن٬
  • 14:26 - 14:28
    و موفق میشن پول لازم برای خرید
  • 14:28 - 14:30
    یک شلوار چین مارکدار رو بدست بیارن.
  • 14:30 - 14:32
    حدود سپتامبر
  • 14:32 - 14:34
    میتونن بپوشنش و برن٬
  • 14:34 - 14:36
    " من امروز مهم هستم.
  • 14:36 - 14:38
    ببین٬ نگا کن٬ به جین مارکدار من دست نزن.
  • 14:38 - 14:41
    تو که یک شلوار جین مارکدار نداری.
  • 14:41 - 14:43
    تو یکی از اون آدمای خوشتیپ نیستی.
  • 14:43 - 14:46
    ببین٬ من آدم خوشتیپی هستم. جینم رو میبینی؟
  • 14:46 - 14:49
    درسته٬ یه دلیلی برای پوشیدن یونیفرم وجود داره.
  • 14:49 - 14:52
    و این به همین ترتیب در صنعتساختمانسازی هم وجود داره.
  • 14:52 - 14:54
    ما در اولویتبندی نیازهای مازلو کمی گیج شدهایم.
  • 14:54 - 14:56
    ما در اولویتبندی نیازهای مازلو کمی گیج شدهایم.
  • 14:56 - 14:58
    ما در اولویتبندی نیازهای مازلو کمی گیج شدهایم.
  • 14:58 - 15:00
    پایین هرم
  • 15:00 - 15:02
    نیازهای اصلی هستن
  • 15:02 - 15:05
    سرپناه٬ امنیت٬ غذا٬ آب٬ جفتگیری و غیره
  • 15:05 - 15:08
    دومی امنیت. سومی٬ روابط.
  • 15:08 - 15:11
    چهارمی مقام و شان٬ عزت نفس٬ که این همون غرور هست.
  • 15:11 - 15:14
    و ما غرور و تکبر رو میگیریم و میکشیم این پایین.
  • 15:14 - 15:17
    و آخر عاقبت ما
  • 15:17 - 15:19
    تصمیمات خودخواهانه میشه
  • 15:19 - 15:21
    ما نمیتونیم رهنمون رو پرداخت کنیم
  • 15:21 - 15:24
    حتی به جز غلات نمیتونیم چیزی برای خوردن بخریم.
  • 15:24 - 15:26
    بدین ترتیب خانهسازی ما٬
  • 15:26 - 15:28
    تبدیل به یک کالای مصرفی شده.
  • 15:28 - 15:31
    و یکم اعصاب میخواد
  • 15:31 - 15:34
    که در بخشهای اصلی و ترسناک وجودمون عمیق شیم٬
  • 15:34 - 15:37
    که در بخشهای اصلی و ترسناک وجودمون عمیق شیم٬
  • 15:37 - 15:40
    تصمیمگیری کنیم٬
  • 15:40 - 15:42
    و خانهسازی رو به یک کالای مصرفی تبدیل نکنیم٬
  • 15:42 - 15:45
    بلکه تبدیلش کنیم به چیزی که از هستهای اصلی بجوشه و ایجاد شه.
  • 15:45 - 15:47
    و یکم اعصاب میخواد
  • 15:47 - 15:50
    لعنتی، هر وقت که موفق نشوید.
  • 15:50 - 15:52
    اما اشکالی نداره.
  • 15:52 - 15:54
    اگر شکست خوردن نابودتون میکنن٬
  • 15:54 - 15:56
    پس شما نمیتونید اینکارو بکنید.
  • 15:56 - 15:58
    من همیشه شکست میخورم٬ هر روز٬
  • 15:58 - 16:01
    من شکستهای خیلی بزرگی هم داشتم٬ قسم میخورم،
  • 16:01 - 16:03
    بزرگ٬ در معرض دید عموم٬ تحقیر آمیز٬
  • 16:03 - 16:05
    شکستهای خجالتآور
  • 16:05 - 16:07
    همه اشاره میکنن و میخندن٬
  • 16:07 - 16:09
    و میگن " ۶ بار امتحانش کرد و هنوز هم کار نمیکنه.
  • 16:09 - 16:11
    چه ابلهی"
  • 16:11 - 16:13
    یکم قبلتر٬ پیمانکارها میاومدن و میگفتن٬
  • 16:13 - 16:15
    " دَن٬ تو یه خرگوش کوچولوی بامزهای٬
  • 16:15 - 16:17
    اما میدونی٬ این جواب نمیده.
  • 16:17 - 16:20
    چرا اینکارو نمیکنی٬ چرا اونکارو نمیکنی؟"
  • 16:20 - 16:22
    و غریرت میخواد بگه
  • 16:22 - 16:24
    " چرا نمیری یه تخم مرغ بمکی؟"
  • 16:25 - 16:27
    اما اینو نمیگی٬
  • 16:27 - 16:30
    چون اونها هدف تو هستن.
  • 16:30 - 16:32
    و هرکاری که ما تا حالا انجام دادیم --
  • 16:32 - 16:34
    فقط ساختن سرپناه نبوده.
  • 16:34 - 16:36
    این مربوط به پوشاک و غذا هم میشه
  • 16:36 - 16:39
    و حمل ونقل مان به این احتیاج داره٬ همینطور منبع انرژیمان --
  • 16:39 - 16:42
    ما گشاد گشاد نشستهایم.
  • 16:42 - 16:45
    و وقتی یکم فشار بیارم٬
  • 16:45 - 16:48
    از همهی مردم اطراف جهان میشنوم٬
  • 16:48 - 16:50
    ممکن هست که ما افراط کرده باشیم
  • 16:50 - 16:52
    اما مسئلهی اتلاف جهانی هست.
  • 16:52 - 16:55
    اما مسئلهی اتلاف جهانی هست.
  • 16:55 - 16:58
    ما توی دردسر افتادهایم.
  • 16:58 - 17:01
    من تسمههای متقاطع مهمات نپوشیدم
  • 17:01 - 17:03
    و همینطور نوار قرمز٬
  • 17:03 - 17:05
    اما مشخصاً توی دردسر افتادهایم.
  • 17:05 - 17:07
    و چیزی که واقعاً بهش احتیاج داریم
  • 17:07 - 17:09
    و چیزی که واقعاً بهش احتیاج داریم
  • 17:09 - 17:12
    دوباره ارتباط برقرار کردن با خود واقعیمان هست
  • 17:12 - 17:14
    دوباره ارتباط برقرار کردن با خود واقعیمان هست
  • 17:14 - 17:17
    تصمیم بگیر و بگو " میدونی چیه٬ فکر میکنم دلم میخواد CD ها رو کنار دیوار بگذارم"
  • 17:17 - 17:19
    تصمیم بگیر و بگو " میدونی چیه٬ فکر میکنم دلم میخواد CD ها رو کنار دیوار بگذارم"
  • 17:19 - 17:22
    تو چی فکر میکنی عزیزم؟"
  • 17:22 - 17:24
    اگر خوب نبود٬ خرابش کن!
  • 17:25 - 17:28
    چیزی که واقعاً بهش نیاز داریم اینه که دوباره با خود واقعیمون ارتباط برقرار کنیم٬
  • 17:28 - 17:30
    و این واقعاً هیجانآوره.
  • 17:30 - 17:32
    خیلی ممنونم.
  • 17:32 - 17:36
    ( خنده تماشاگران)
Title:
دَن فلیپس : خلق خانه‌هایی از مصالح احیا شده
Speaker:
Dan Phillips
Description:

در این سخنرانی بامزه و عمیق از تد هیوستون TEDxHouston, ساختمان ساز دَن فلیپس ما را به گشت و گذاری در میان چندین خانه‌ای که در تگزاس با استفاده از مصالح بازیافت و احیا شده با روش‌های کاملاَ خلاقانه ساخته است٬ می‌برد. دیتیل‌های طراحی شده‌ی ساده و فوق‌العاده‌ای که می‌تواند به روش‌های خلاقانه‌ی شما جان تازه‌ای بدهد.

more » « less
Video Language:
English
Team:
closed TED
Project:
TEDTalks
Duration:
17:37

Persian subtitles

Revisions