1 00:00:10,101 --> 00:00:16,140 (نفس عمیق) 2 00:00:17,435 --> 00:00:21,480 من همیشه از راه موسیقی پول در نمی آوردم. 3 00:00:21,480 --> 00:00:23,649 به مدت پنج سال پس از فارغ التحصیلی 4 00:00:23,649 --> 00:00:27,016 از یک دانشگاه شناخته شده ی علوم انسانی، 5 00:00:27,016 --> 00:00:31,103 این کار روزانه ی من بود. 6 00:00:31,103 --> 00:00:35,671 من یک مجسمه ی متحرک بودم به نام "عروس ۳ متری" که برای خودم کار می کردم، 7 00:00:35,671 --> 00:00:39,239 و من دوست دارم به بقیه بگویم که زمانی این کار را به عنوان یک شغل انجام می دادم، 8 00:00:39,239 --> 00:00:41,266 زیرا همه همیشه می خواهند بدانند، 9 00:00:41,266 --> 00:00:44,400 این آدم های عجیب و غریب در زندگی واقعی چه کار می کنند؟ 10 00:00:44,400 --> 00:00:46,210 سلام! 11 00:00:46,210 --> 00:00:49,071 من هر روز صورتم را با کرم پودر سفید می کردم، روی یک جعبه می ایستادم، 12 00:00:49,071 --> 00:00:51,479 یک کلاه یا قوطی روی پاهایم می گذاشتم، 13 00:00:51,479 --> 00:00:53,675 و وقتی کسی می آمد و در آن پولی می گذاشت، 14 00:00:53,675 --> 00:01:01,736 به او یک گل می دادم و عمیقاً در چشم هایش نگاه می کردم. 15 00:01:01,736 --> 00:01:03,207 و اگر آن ها گل را نمی گرفتند، 16 00:01:03,207 --> 00:01:07,673 با حالت اندوه و حسرت آن ها را بدرقه می کردم. 17 00:01:07,673 --> 00:01:11,738 با حالت اندوه و حسرت آن ها را بدرقه می کردم. 18 00:01:11,738 --> 00:01:15,060 (خنده ی حاضرین) 19 00:01:15,060 --> 00:01:19,384 بنابراین من عمیق ترین ارتباط ها را با مردم تجربه کردم، 20 00:01:19,384 --> 00:01:21,249 مخصوصاً افراد تنهایی که به نظر می آمد 21 00:01:21,249 --> 00:01:24,345 هفته هاست با هیچکس صحبت نکرده اند، 22 00:01:24,345 --> 00:01:28,118 و ما اجازه می دادیم این لحظه ی طولانی زیبای ارتباط چشمی در یک خیابان اتفاق بیفتد، 23 00:01:28,118 --> 00:01:32,629 و ما اجازه می دادیم این لحظه ی طولانی زیبای ارتباط چشمی در یک خیابان اتفاق بیفتد، 24 00:01:32,629 --> 00:01:36,004 و می توان گفت کمی به هم علاقمند می شدیم. 25 00:01:36,004 --> 00:01:41,766 من با چشمانم می گفتم، "متشکرم. من تو را می بینم و احساس می کنم." 26 00:01:41,766 --> 00:01:44,294 و آن ها با چشمانشان می گفتند، 27 00:01:44,294 --> 00:01:50,481 "هیچکس مرا نمی بیند. متشکرم." 28 00:01:50,481 --> 00:01:52,357 و گاهی اوقات نیز مورد آزار و اذیت قرار می گرفتم. 29 00:01:52,357 --> 00:01:54,321 بعضی ها از داخل ماشین هایی که می گذشتند سر من داد می زدند. 30 00:01:54,321 --> 00:01:56,602 "برو کار کن!" 31 00:01:56,602 --> 00:02:00,041 و من می خواستم بگویم، "این کار من است." 32 00:02:00,041 --> 00:02:03,774 اما این حرف مرا ناراحت می کرد، 33 00:02:03,774 --> 00:02:07,431 زیرا باعث می شد فکر کنم کاری که انجام می دهم واقعاً یک کار نیست 34 00:02:07,431 --> 00:02:10,887 و یک کار کاذب است، و خجالت آور است. 35 00:02:10,887 --> 00:02:16,019 من نمی دانستم که بر روی همین جعبه چه درس های بزرگی برای آینده ی موسیقیم می گرفتم. 36 00:02:16,019 --> 00:02:18,755 من نمی دانستم که بر روی همین جعبه چه درس های بزرگی برای آینده ی موسیقیم می گرفتم. 37 00:02:18,755 --> 00:02:20,254 و شاید برای اقتصاد دان های این جمع جالب باشد، 38 00:02:20,254 --> 00:02:23,859 شاید شما علاقمند باشید بدانید که من همیشه درآمد تقریباً ثابت و قابل پیش بینی داشتم، 39 00:02:23,859 --> 00:02:25,562 که واقعاً برایم تعجب آور بود 40 00:02:25,562 --> 00:02:28,171 با توجه به این که من هیچ مشتری همیشگی نداشتم، 41 00:02:28,171 --> 00:02:31,459 اما غالباً سه شنبه ها ۶۰ دلار در می آوردم؛ و جمعه ها ۹۰ دلار. 42 00:02:31,459 --> 00:02:32,996 و این درآمد ثابت بود. 43 00:02:32,996 --> 00:02:35,490 و هم زمان با این کار، در اطراف آن منطقه سفر می کردم 44 00:02:35,490 --> 00:02:37,592 و در کاباره ها با گروهم، درسدن دالز (the Dresden Dolls) ، اجرای موسیقی داشتیم. 45 00:02:37,592 --> 00:02:40,068 فردی که پشت پیانو نشسته است من هستم، و آن فرد هم درامر فوق العاده ی گروه است. 46 00:02:40,068 --> 00:02:42,101 من آهنگ ها را می نوشتم و تنظیم می کردم 47 00:02:42,101 --> 00:02:46,091 و تدریجاً درآمد ما به حدی رسید که توانستم شغل مجسمه ی متحرکم را رها کنم، 48 00:02:46,091 --> 00:02:48,443 ولی وقتی شروع به سفر کردیم، 49 00:02:48,443 --> 00:02:50,560 اصلاً نمی خواستم حس داشتن ارتباط مستقیم با مردم را از دست بدهم، چون واقعاً آن را دوست داشتم. 50 00:02:50,560 --> 00:02:53,822 اصلاً نمی خواستم حس داشتن ارتباط مستقیم با مردم را از دست بدهم، چون واقعاً آن را دوست داشتم. 51 00:02:53,822 --> 00:02:57,007 بنابراین بعد از تمام نمایشهایمان، ما برای طرفدارانمان عکس امضا می کردیم، 52 00:02:57,007 --> 00:03:00,248 آن ها را در آغوش می گرفتیم و با مردم وقت می گذراندیم و با آن ها صحبت می کردیم، 53 00:03:00,248 --> 00:03:05,310 و بعد از مدتی در درخواست کردن از مردم برای کمک و ملحق شدن به ما حرفه ای شده بودیم، 54 00:03:05,310 --> 00:03:07,966 و ما موسیقیدانان و هنرمندان محلی را پیدا می کردیم 55 00:03:07,966 --> 00:03:12,292 و آن ها اول بیرون نمایش ما می ایستادند، 56 00:03:12,292 --> 00:03:13,951 و بعد از مردم پول جمع آوری می کردند، 57 00:03:13,951 --> 00:03:15,501 و بعد می آمدند روی سن و به ما ملحق می شدند، 58 00:03:15,501 --> 00:03:20,331 در نتیجه ما در نمایش هایمان ترکیبی از مهمان های عجیب و غریب و مختلف را داشتیم. 59 00:03:20,331 --> 00:03:23,220 و بعد سایت توییتر درست شد، 60 00:03:23,220 --> 00:03:25,568 و کار های ما را حتی از جادو فراتر برد، 61 00:03:25,568 --> 00:03:28,035 زیرا می توانستم هر جا که بودم در همان لحظه از طرفداران گروهم هر چیزی بخواهم. 62 00:03:28,035 --> 00:03:30,100 مثلاً یک بار یک پیانو برای تمرین می خواستم، 63 00:03:30,100 --> 00:03:33,308 و یک ساعت بعد در خانهی یکی از طرفداران گروهم داشتم تمرین می کردم. این عکس مربوط به لندن است. 64 00:03:33,308 --> 00:03:35,804 و در سراسر جهان در پشت صحنه مردم برای ما غذای خانگی می آوردند 65 00:03:35,804 --> 00:03:39,628 و خود آن ها نیز با ما غذا می خوردند. این تصویر مربوط به سیاتل است. 66 00:03:39,628 --> 00:03:43,334 اگر ناگهان و به طور آنی تصمیم می گرفتیم که یک اجرای مجانی داشته باشیم 67 00:03:43,334 --> 00:03:46,614 طرفدارانی که در موزه ها و مغازه ها یا هر جای عمومی دیگر کار می کردند، 68 00:03:46,614 --> 00:03:50,181 به شدت استقبال می کردند. 69 00:03:50,181 --> 00:03:53,301 این تصویر مربوط به یک کتابخانه در آکلند است. 70 00:03:53,301 --> 00:03:58,161 یک روز شنبه من در توییتر برای این جعبه و کلاه درخواست دادم، 71 00:03:58,161 --> 00:03:59,999 چون نمی خواستم این دو را از ساحل شرقی دنبال خودم بکشم، 72 00:03:59,999 --> 00:04:01,753 و این کریس است، اهل از ساحل نیوپورت، این دو تا را برای من جور کرد، 73 00:04:01,753 --> 00:04:05,366 و الآن دارد به تد TED سلام می کند! 74 00:04:05,366 --> 00:04:09,089 یک بار در توییتر پرسیدم که در ملبورن از کجا می توانم یک دستگاه شست و شوی بینی بخرم؟ 75 00:04:09,089 --> 00:04:11,880 و یک پرستار همان لحظه از بیمارستان مستقیماً به کافه ای که داخل آن بودم راه افتاد، 76 00:04:11,880 --> 00:04:13,848 و یک پرستار همان لحظه از بیمارستان مستقیماً به کافه ای که داخل آن بودم راه افتاد، 77 00:04:13,848 --> 00:04:15,249 و من برای او یک کوکتل میوه خریدم 78 00:04:15,249 --> 00:04:18,183 و ما آن جا نشستیم و درباره ی پرستاری و مرگ صحبت کردیم. 79 00:04:18,183 --> 00:04:20,976 من عاشق این جور روابط نزدیک اتفاقی هستم، 80 00:04:20,976 --> 00:04:24,890 که تنها از روی شانس است، چون من در سفر هایم خیلی در خانه ی این دوست و آن دوست می خوابم. 81 00:04:24,890 --> 00:04:28,880 گاهی در عمارت های بزرگی که هر کدام از اعضای گروهم می توانست در یک اتاق جداگانه باشد، 82 00:04:28,880 --> 00:04:31,658 ولی اینترنت نداشتند، و گاهی اوقات در خانه های غیر مجاز دوستان پانکمان، 83 00:04:31,658 --> 00:04:34,837 که همه مجبور بودیم در یک اتاق روی زمین بخوابیم و دستشویی هم نداشتیم 84 00:04:34,837 --> 00:04:38,654 ولی اینترنت داشتند، که البته دومی انتخاب بهتری بود. 85 00:04:38,654 --> 00:04:40,579 (خنده ی حاضرین) 86 00:04:40,579 --> 00:04:42,982 یک بار با اعضای گروه با ماشین ون به یک محله ی فقیرنشین در میامی رفتیم 87 00:04:42,982 --> 00:04:46,933 یک بار با اعضای گروه با ماشین ون به یک محله ی فقیرنشین در میامی رفتیم 88 00:04:46,933 --> 00:04:49,358 و فهمیدیم میزبان آن شب ما 89 00:04:49,358 --> 00:04:52,382 یک دختر هجده ساله بود که آن شب با پدر و مادرش در خانه می ماند، 90 00:04:52,382 --> 00:04:57,006 و خانواده اش همگی مهاجران غیر قانونی از هندوراس بودند. 91 00:04:57,006 --> 00:04:59,503 و آن شب، خانواده ی او روی کاناپه ها خوابیدند و او هم با مادرش روی یک کاناپه خوابید 92 00:04:59,503 --> 00:05:02,782 و آن شب، خانواده ی او روی کاناپه ها خوابیدند و او هم با مادرش روی یک کاناپه خوابید 93 00:05:02,782 --> 00:05:05,542 تا ما بتوانیم تخت های آن ها را بگیریم. 94 00:05:05,542 --> 00:05:08,046 و من در حالی که دراز کشیده بودم با خودم فکر کردم، 95 00:05:08,046 --> 00:05:11,087 این ها واقعاً فقیر هستند. 96 00:05:11,087 --> 00:05:13,806 آیا این عادلانه است؟ 97 00:05:13,806 --> 00:05:16,362 و وقتی صبح شد، مادر او به ما یاد داد 98 00:05:16,362 --> 00:05:18,914 چطور تورتیلاس (نان مکزیکی پخته شده از ذرت یا گندم) بپزیم و می خواست به ما یک انجیل بدهد، 99 00:05:18,914 --> 00:05:24,827 و یک بار مرا کنار کشید و با انگلیسی دست و پا شکسته اش به من گفت، 100 00:05:24,827 --> 00:05:29,802 "موسیقی تو به دختر من خیلی کمک کرده است. 101 00:05:29,802 --> 00:05:33,846 بابت این که یک شب پیش ما ماندی متشکرم. همه ی ما ممنونیم." 102 00:05:33,846 --> 00:05:37,702 و در آن لحظه با خودم فکر کردم، این عادلانه است. 103 00:05:37,702 --> 00:05:41,383 این دقیقاً مثل کار مجسمه ی متحرک است. 104 00:05:41,383 --> 00:05:43,997 چند ماه بعد، من در منهتن بودم، 105 00:05:43,997 --> 00:05:46,537 و در توییتر برای یک خانه ی غیرمجاز پانک برای شب درخواست دادیم، و نصفه شب، 106 00:05:46,537 --> 00:05:48,441 من زنگ یک خانه را در "جنوب شرق شهر" زدم، 107 00:05:48,441 --> 00:05:50,907 و هنوز هم این برای من اتفاق می افتد، البته من هیچ وقت تنها به جایی نمی روم. 108 00:05:50,907 --> 00:05:52,453 من همیشه با اعضای گروه موسیقیم هستم. 109 00:05:52,453 --> 00:05:56,945 آیا این کار واقعاً احمقانه نیست؟ (خنده ی حاضرین) 110 00:05:56,945 --> 00:05:59,432 آیا با این کار ها خودم را به کشتن نمی دهم؟ 111 00:05:59,432 --> 00:06:01,498 و قبل از این که بتوانم نظرم را عوض کنم، ناگهان در باز می شود. 112 00:06:01,498 --> 00:06:05,016 میزبان ما یک خانم هنرمند و یک آقای وبلاگ نویس اقتصادی برای مجله ی رویترز بودند، 113 00:06:05,016 --> 00:06:07,330 و آن ها یک لیوان شراب قرمز برای من ریختند 114 00:06:07,330 --> 00:06:08,501 و به من پیشنهاد کردند که به حمام بروم، 115 00:06:08,501 --> 00:06:13,456 و من هزاران شب مثل این، و همین طور مثل آن شب در میامی داشتم. 116 00:06:13,456 --> 00:06:17,481 بنابراین من همیشه خانه ی این و آن هستم. و همین طور در کنسرت هایم روی دست بقیه می روم. 117 00:06:17,481 --> 00:06:20,809 من واقعاً معتقدم هر دوی این ها اساساً یک چیز هستند. 118 00:06:20,809 --> 00:06:23,097 من واقعاً معتقدم هر دوی این ها اساساً یک چیز هستند. 119 00:06:23,097 --> 00:06:25,601 شما خود را روی دست تماشاچیان می اندازید 120 00:06:25,601 --> 00:06:27,097 و در نتیجه به هم دیگر اعتماد می کنید. 121 00:06:27,097 --> 00:06:29,717 من یک بار به اولین گروه های موسیقیم اجازه دادم که اگر می خواهند 122 00:06:29,717 --> 00:06:32,240 می توانند میان مردم بروند و از آن ها پول جمع آوری کنند 123 00:06:32,240 --> 00:06:34,368 تا کمی پول اضافه برای خودشان کسب کنند، کاری که خود من به دفعات انجام دادم. 124 00:06:34,368 --> 00:06:36,513 و مثل معمول، اعضای گروه با هیجان تمام می رفتند، 125 00:06:36,513 --> 00:06:38,625 ولی یکی از اعضای گروه بود که به من می گفت نمی تواند بیرون بین مردم برود. 126 00:06:38,625 --> 00:06:42,740 ولی یکی از اعضای گروه بود که به من می گفت نمی تواند بیرون بین مردم برود. 127 00:06:42,740 --> 00:06:46,728 این کار خیلی شبیه گدایی کردن از مردم است. 128 00:06:46,728 --> 00:06:55,410 و من ترس او از همان جملات "آیا این عادلانه است؟" و "برو کار کن!" را تشخیص دادم. 129 00:06:55,410 --> 00:06:58,856 و در همان زمان، گروه من داشت بزرگ تر و بزرگ تر می شد. 130 00:06:58,856 --> 00:07:01,130 ما با یک شرکت بزرگ موسیقی قرارداد بستیم. 131 00:07:01,130 --> 00:07:03,891 سبک موسیقی ما چیزی بین پانک و موسیقی کاباره ای بود. 132 00:07:03,891 --> 00:07:06,096 همه این سبک را دوست ندارند. 133 00:07:06,096 --> 00:07:09,464 خب، ممکن است شما دوست داشته باشید. 134 00:07:09,464 --> 00:07:13,408 ما قرارداد بستیم، و تبلیغات و تشویق های زیادی که دریافت کردیم باعث شد ما یک آلبوم بیرون بدهیم. 135 00:07:13,408 --> 00:07:18,740 و وقتی آلبوم بیرون آمد، در هفته های اول چیزی در حدود ۲۵٫۰۰۰ نسخه فروش کرد، 136 00:07:18,740 --> 00:07:22,116 و شرکت طرف قرارداد ما این را به عنوان یک شکست مالی تلقی کرد. 137 00:07:22,116 --> 00:07:24,667 و من گفتم، "۲۵٫۰۰۰ نسخه؟ زیاد نیست؟" 138 00:07:24,667 --> 00:07:27,300 و آن ها گفتند، "نه، میزان فروش شروع به کم شدن می کند. این یک شکست مالی است." 139 00:07:27,300 --> 00:07:29,578 و ما را رها کردند. 140 00:07:29,578 --> 00:07:32,609 در همان زمان، من برای یک گروه موسیقی می خواندم، 141 00:07:32,609 --> 00:07:34,753 و یک بار یک نفر پیش من آمد و به من یک اسکناس ۱۰ دلاری داد، 142 00:07:34,753 --> 00:07:37,025 و یک بار یک نفر پیش من آمد و به من یک اسکناس ۱۰ دلاری داد، 143 00:07:37,025 --> 00:07:38,379 و گفت، 144 00:07:38,379 --> 00:07:42,137 "معذرت می خواهم، من CD آلبوم شما را از روی نسخه ی دوستم کپی کردم." 145 00:07:42,137 --> 00:07:45,386 (خنده ی حاضرین) 146 00:07:45,386 --> 00:07:48,851 "ولی من وبلاگ شما را خواندم، می دانم که از شرکتی که با آن کار می کنید متنفرید. 147 00:07:48,851 --> 00:07:51,385 فقط می خواستم این پول را به خود شما بدهم." 148 00:07:51,385 --> 00:07:55,225 و این اتفاق به دفعات تکرار شد. 149 00:07:55,225 --> 00:07:58,690 من برای گروهم مثل یک کلاه پول می شدم، 150 00:07:58,690 --> 00:08:01,976 ولی مجبور بودم شخصاً آن جا بایستم و از مردم پول جمع آوری کنم، 151 00:08:01,976 --> 00:08:04,185 ولی بر خلاف آن عضو گروه که به جمع کردن پول علاقه ای نداشت، 152 00:08:04,185 --> 00:08:08,215 من تجربه ی زیادی برای این کار داشتم. 153 00:08:08,215 --> 00:08:10,331 متشکرم. 154 00:08:10,331 --> 00:08:12,482 و این لحظه ای بود که تصمیم گرفتم 155 00:08:12,482 --> 00:08:15,274 آهنگ هایی که درست می کردیم را در اولین فرصت به طور مجانی در اینترنت پخش کنم، 156 00:08:15,274 --> 00:08:17,106 آهنگ هایی که درست می کردیم را در اولین فرصت به طور مجانی در اینترنت پخش کنم، 157 00:08:17,106 --> 00:08:20,342 گروه های معروفی مثل متالیکا از سایت های دانلود رایگان موسیقی مثل نپستر متنفر بودند؛ 158 00:08:20,342 --> 00:08:23,130 ولی من، آماندا پالمر، همه را به دانلود رایگان موسیقی هایم تشویق می کنم، 159 00:08:23,130 --> 00:08:27,479 آهنگ هایم را برای دانلود بر روی تورنت می گذارم، ولی همین طور درخواست کمک می کنم، 160 00:08:27,479 --> 00:08:30,999 چون دیده ام که این کار در خیابان جواب می دهد. 161 00:08:30,999 --> 00:08:33,927 بنابراین تلاش خودم را کردم تا از شرکتی که با آن قرارداد داشتیم خلاص شویم، 162 00:08:33,927 --> 00:08:36,631 و با گروه جدیدم برای پروژه ی بعدی، یعنی "ارکستر دزدی بزرگ"، 163 00:08:36,631 --> 00:08:39,359 شروع به جمع آوری کمک های مردمی کردیم، 164 00:08:39,359 --> 00:08:43,527 و من از هزاران روابطی که با مخاطبانم ایجاد کرده بودم استفاده کردم، 165 00:08:43,527 --> 00:08:46,295 و از آن ها خواستم تا به من کمک کنند. 166 00:08:46,295 --> 00:08:49,343 و هدف ما فراهم کردن ۱۰۰٫۰۰۰ دلار بود. 167 00:08:49,343 --> 00:08:52,848 طرفداران من چیزی در حدود ۱/۲ میلیون دلار پول جمع کردند، 168 00:08:52,848 --> 00:08:56,103 که این رقم رکورد بیشترین مقدار جمع آوری پول برای موسیقی از طرفداران تا امروز است. 169 00:08:56,103 --> 00:09:00,191 (تشویق حاضرین) 170 00:09:00,191 --> 00:09:04,208 و شما می توانید ببینید چند نفر این پول را جمع کرده اند. 171 00:09:04,208 --> 00:09:08,239 چیزی در حدود ۲۵٫۰۰۰نفر. 172 00:09:08,239 --> 00:09:10,567 رسانه ها از من پرسیدند، "آماندا، 173 00:09:10,567 --> 00:09:12,941 کسب و کار بازار موسیقی رو به ورشکستگی است و تو داری مردم را به نقض قانون کپی رایت تشویق می کنی. 174 00:09:12,941 --> 00:09:14,986 چطور توانستی این همه آدم را مجبور کنی برای آهنگ هایت پول بدهند؟" 175 00:09:14,986 --> 00:09:20,258 و جواب واقعی این بود که، من آن ها را مجبور نکردم. از آن ها درخواست کردم. 176 00:09:20,258 --> 00:09:23,387 و در حین عمل درخواست از مردم، 177 00:09:23,387 --> 00:09:25,836 با آن ها ارتباط برقرار کردم، 178 00:09:25,836 --> 00:09:30,771 و وقتی شما با مردم ارتباط برقرار می کنید، آن ها دوست دارند به شما کمک کنند. 179 00:09:30,771 --> 00:09:34,545 این کار برای بسیاری از هنرمندان کاری خلاف اصول و احساسات کاری است. 180 00:09:34,545 --> 00:09:36,200 آن ها چیزی درخواست نمی کنند. 181 00:09:36,200 --> 00:09:42,116 اما این کار راحتی نیست. درخواست کردن اصلاً کار راحتی نیست. 182 00:09:42,116 --> 00:09:44,331 و بسیاری از هنرمندان با این کار مشکل دارند. 183 00:09:44,331 --> 00:09:46,572 درخواست کردن شما را آسیب پذیر می کند. 184 00:09:46,572 --> 00:09:50,935 و من بعد از این که کمک های مردمی زیادی در سایت kickstarter (سایت جمع آوری حمایت مالی مردمی برای فیلم و موسیقی) دریافت کردم 185 00:09:50,935 --> 00:09:52,782 و من بعد از این که کمک های مردمی زیادی در سایت kickstarter (سایت جمع آوری حمایت مالی مردمی برای فیلم و موسیقی) دریافت کردم 186 00:09:52,782 --> 00:09:55,564 از طریق اینترنت انتقاد های بسیاری بابت ادامه دادن جمع آوری دیوانه وار کمک های مردمی شنیدم، 187 00:09:55,564 --> 00:09:57,983 مخصوصاً به خاطر این که از موسیقیدانانی که طرفداران ما بودند درخواست می کردیم 188 00:09:57,983 --> 00:10:00,829 در صورت تمایل در ازای عشق و چند بلیط و کمی مشروب برای اجرای چند آهنگ بر روی صحنه به ما ملحق شوند، 189 00:10:00,829 --> 00:10:04,331 در صورت تمایل در ازای عشق و چند بلیط و کمی مشروب برای اجرای چند آهنگ بر روی صحنه به ما ملحق شوند، 190 00:10:04,331 --> 00:10:07,428 و این یک عکس درست شده با فوتوشاپ است 191 00:10:07,428 --> 00:10:10,756 که از من درست شده و بر روی یک سایت گذاشته شده است. 192 00:10:10,756 --> 00:10:13,997 و این مرا به طور بسیار آشنایی ناراحت کرد. 193 00:10:13,997 --> 00:10:16,971 و کسانی که می گفتند، "تو دیگر اجازه نداری برای چنین کمک هایی درخواست کنی،" 194 00:10:16,971 --> 00:10:18,735 و کسانی که می گفتند، "تو دیگر اجازه نداری برای چنین کمک هایی درخواست کنی،" 195 00:10:18,735 --> 00:10:23,303 مرا به شدت به یاد کسانی می انداختند که در ماشین هایشان فریاد می زدند، "برو کار کن!" 196 00:10:23,303 --> 00:10:27,687 زیرا آن ها با ما در پیاده رو نبودند، 197 00:10:27,687 --> 00:10:31,233 و آن ها نمی توانستند تبادلی که بین من و مخاطبانم رد و بدل می شد ببینند، 198 00:10:31,233 --> 00:10:33,270 و آن ها نمی توانستند تبادلی که بین من و مخاطبانم رد و بدل می شد ببینند، 199 00:10:33,270 --> 00:10:38,760 تبادلی که برای ما کاملاً منصفانه بود ولی برای آن ها بیگانه بود. 200 00:10:38,760 --> 00:10:40,684 و این از کار من کمی سلب آسایش می کرد. 201 00:10:40,684 --> 00:10:43,356 این مربوط به جشنی است که به خاطر کمک های مردمی سایت Kickstarter در برلین گرفته بودم. 202 00:10:43,356 --> 00:10:46,837 در آخر شب، من تمام لباس هایم را درآوردم و به همه اجازه دادم روی بدنم یادگاری بنویسند. 203 00:10:46,837 --> 00:10:49,656 اجازه بدهید به شما بگویم، اگر می خواهید عمیق ترین احساسات مربوط به اعتماد به غریبه ها را تجربه کنید، 204 00:10:49,656 --> 00:10:52,735 اجازه بدهید به شما بگویم، اگر می خواهید عمیق ترین احساسات مربوط به اعتماد به غریبه ها را تجربه کنید، 205 00:10:52,735 --> 00:10:54,837 من این کار را پیشنهاد می کنم، 206 00:10:54,837 --> 00:10:58,953 مخصوصاً اگر آن غریبه ها چند آلمانی مست باشند. 207 00:10:58,953 --> 00:11:03,595 این یکی از حرفه ای ترین تکنیک های برقراری ارتباط با طرفداران بود، 208 00:11:03,595 --> 00:11:06,503 چون در حقیقت چیزی که می خواستم در آن جا بگویم این بود که، 209 00:11:06,503 --> 00:11:09,103 من تا این حد به شما اعتماد دارم. 210 00:11:09,103 --> 00:11:13,223 اما آیا باید این قدر اعتماد کنم؟ ثابت کنید. 211 00:11:13,223 --> 00:11:15,069 در بیشتر تاریخ بشریت، 212 00:11:15,069 --> 00:11:20,411 موسیقیدانان و هنرمندان بخشی از جامعه بوده اند، 213 00:11:20,411 --> 00:11:24,834 آن ها واسطه و معرفی کننده ی حس های جدید بودند، نه ستاره های غیر قابل دسترس. 214 00:11:24,834 --> 00:11:29,176 شهرت یعنی تعداد زیادی از مردم شما را از فاصله ی دور دوست داشته باشند، 215 00:11:29,176 --> 00:11:31,199 ولی اینترنت و سایت های اجتماعی 216 00:11:31,199 --> 00:11:33,807 که ما آزادانه می توانیم از طریق آن ها با بقیه ارتباط برقرار کنیم 217 00:11:33,807 --> 00:11:36,744 دارند ما را به جامعه برمی گردانند. 218 00:11:36,744 --> 00:11:40,452 چیزی که ما دنبال آن هستیم این است که گروهی از مردم ما را عمیقاً دوست داشته باشند، 219 00:11:40,452 --> 00:11:44,939 و مردمی بودن در میان مردم برای خود ما. 220 00:11:44,939 --> 00:11:47,154 تعداد زیادی از مردم از این ایده که ما قیمت مشخصی برای کار های عرضه شده مان نداشتیم، گیج شدند. 221 00:11:47,154 --> 00:11:48,308 تعداد زیادی از مردم از این ایده که ما قیمت مشخصی برای کار های عرضه شده مان نداشتیم، گیج شدند. 222 00:11:48,308 --> 00:11:51,690 آن ها ابن کار را یک ریسک بدون تضمین موفقیت می دیدند، اما کار هایی که من انجام داده ام، 223 00:11:51,690 --> 00:11:53,874 سایت Kickstarter، خیابان، زنگ در، 224 00:11:53,874 --> 00:11:56,002 من به این ها به چشم یک ریسک نگاه نمی کنم. 225 00:11:56,002 --> 00:11:57,807 من به آن ها به چشم اعتماد نگاه می کنم. 226 00:11:57,807 --> 00:12:01,315 واسطه های اینترنتی برای تبدیل این تبادل 227 00:12:01,315 --> 00:12:04,681 به سهولت و غریزی بودن تبادل در خیابان، 228 00:12:04,681 --> 00:12:06,603 کم کم آماده می شوند. 229 00:12:06,603 --> 00:12:10,202 ولی اگر نتوانیم با همدیگر روبه رو شویم 230 00:12:10,202 --> 00:12:12,670 و بدون هیچ ترسی تبادل کنیم، 231 00:12:12,670 --> 00:12:15,478 بهترین واسطه ها نیز به ما کمک نخواهند کرد، 232 00:12:15,478 --> 00:12:18,299 اما، مهم تر از همه، 233 00:12:18,299 --> 00:12:21,818 درخواست کردن بدون هیچ خجالتی است. 234 00:12:21,818 --> 00:12:24,492 عمر موسیقی من در این راه صرف شد 235 00:12:24,492 --> 00:12:27,506 که تلاش می کردم با مردم در اینترنت همان طور که روی جعبه ارتباط برقرار می کردم، برخورد کنم، 236 00:12:27,506 --> 00:12:30,003 که تلاش می کردم با مردم در اینترنت همان طور که روی جعبه ارتباط برقرار می کردم، برخورد کنم، 237 00:12:30,003 --> 00:12:33,515 و وبلاگ نویسی و پست گذاشتن در توییتر ما تنها درباره ی زمان و مکان کنسرت هایمان 238 00:12:33,515 --> 00:12:37,106 و ویدئوکلیپ های جدیدمان نیست، بلکه درباره ی کارمان، هنرمان، 239 00:12:37,106 --> 00:12:41,689 ترس هایمان، مست کردن هایمان، و اشتباه هایمان است، 240 00:12:41,689 --> 00:12:43,707 و این طور ما یکدیگر را می بینیم. 241 00:12:43,707 --> 00:12:47,558 و به نظر من وقتی ما یکدیگر را با تمام وجود ببینیم، 242 00:12:47,558 --> 00:12:50,410 دوست داریم به هم کمک کنیم. 243 00:12:50,410 --> 00:12:54,926 به نظر من مردم درگیر سؤال اشتباهی شده اند، 244 00:12:54,926 --> 00:12:58,540 که این است که، "چطور مردم را مجبور کنیم برای موسیقی پول بدهند؟" 245 00:12:58,540 --> 00:13:00,988 اما به جای آن باید بپرسیم، 246 00:13:00,988 --> 00:13:05,632 "چطور به مردم اجازه دهیم برای موسیقی پول بدهند؟" 247 00:13:05,632 --> 00:13:08,483 متشکرم. 248 00:13:08,483 --> 00:13:12,483 (تشویق حاضرین)