WEBVTT 00:00:01.458 --> 00:00:04.125 من یک سرمایه‌دارهستم، 00:00:05.458 --> 00:00:08.393 و بعد از ۳۰ سال سابقه در سرمایه‌داری 00:00:08.417 --> 00:00:10.934 که شامل ۳۶ شرکت می‌شود، 00:00:10.958 --> 00:00:14.309 و تولیدی به ارزش ده‌ها میلیارد دلار در بازار، 00:00:14.333 --> 00:00:20.208 نه تنها در بالای یک درصد از پردرآمدترین‌ها هستم، بلکه در بالای یک دهم درصد از آنها. 00:00:21.500 --> 00:00:24.518 امروز به اینجا آمدم که رازهای موفقیتم را با شما به اشتراک بگذارم 00:00:24.542 --> 00:00:28.726 چون که سرمایه‌دارهای پولدار مثل من هیچوقت اینقدر پولدار نبودیم. 00:00:28.750 --> 00:00:31.375 سوال اینجاست که، چطور توانستیم این کار را بکنیم؟ 00:00:32.292 --> 00:00:33.851 چطور موفق شدیم که 00:00:33.875 --> 00:00:37.708 هر سال سهممان را از اقتصاد بیشتر کنیم؟ 00:00:38.875 --> 00:00:42.792 آیا آدم‌های پولدار نسبت به ۳۰ سال پیش باهوش‌تر شدن؟ 00:00:43.833 --> 00:00:46.208 آیا نسبت به قدیم سخت‌کوش‌تر شدیم؟ 00:00:47.500 --> 00:00:50.000 قدمان بلندتر شده، خوش‌تیپ‌تر شده‌‌ایم؟ NOTE Paragraph 00:00:51.292 --> 00:00:52.542 متاسفانه، نه. 00:00:53.542 --> 00:00:56.143 اینها همه به یک چیز برمی‌گردد: 00:00:56.167 --> 00:00:57.417 اقتصاد. 00:00:58.250 --> 00:00:59.822 چون راز کثیف اینجاست. 00:01:00.667 --> 00:01:03.018 قدیم، دورانی بود که حرفه‌ی اقتصاد 00:01:03.042 --> 00:01:04.518 به نفع عموم کار می‌کرد، 00:01:04.542 --> 00:01:06.434 اما در دوران نئولیبرال، 00:01:06.458 --> 00:01:08.184 امروز، 00:01:08.208 --> 00:01:10.643 آنها فقط برای شرکت‌های بزرگ 00:01:10.667 --> 00:01:12.226 و میلیاردرها کار می‌کنند. 00:01:12.250 --> 00:01:14.833 و این موضوع یک مساله کوچک ایجاد می‌کند. 00:01:15.792 --> 00:01:19.601 ما اگر بخواهیم می‌توانیم سیاست‌های اقتصادی تصویب کنیم، 00:01:19.625 --> 00:01:21.500 که مالیات پولدارها را زیاد کند، 00:01:22.417 --> 00:01:26.268 شرکت‌های قدرتمند را کنترل کند یا دستمزد کارمندان را زیاد کند. 00:01:26.292 --> 00:01:27.809 قبلا این کارها را کرده‌ایم. 00:01:27.833 --> 00:01:30.309 اما اقتصاددان‌های نئولیبرال اخطار خواهند داد 00:01:30.333 --> 00:01:34.351 که همه‌ی این سیاست‌ها یک اشتباه بزرگ خواهد بود، 00:01:34.375 --> 00:01:37.125 چون که بالا بردن مالیات همیشه جلوی رشد اقتصادی را می‌گیرد، 00:01:38.083 --> 00:01:40.351 و هر نحو اعمال کنترل دولت 00:01:40.375 --> 00:01:42.059 ناکارآمد است، 00:01:42.083 --> 00:01:44.458 و بالا بردن مالیات همیشه شغل‌ها را از بین می‌برد. 00:01:45.375 --> 00:01:47.458 خب، عاقبت این تفکر این بوده که، 00:01:48.542 --> 00:01:52.768 در ۳۰ سال گذشته، فقط در آمریکا، 00:01:52.792 --> 00:01:57.059 یک درصد پولدار، ۲۱ تریلیون دلار پولدارتر شدند 00:01:57.083 --> 00:02:02.518 درحالی که ۵۰ درصد پایین، ۹۰۰ میلیارد دلار فقیرتر شدند، 00:02:02.542 --> 00:02:06.434 یک الگوی گسترش بی‌عدالتی، که تا حد زیادی در جهان 00:02:06.458 --> 00:02:07.934 خودش را تکرار کرده است. 00:02:07.958 --> 00:02:12.601 و در حالی که خانواده‌های طبقه متوسط تلاش می‌کنند تا از عهده‌ی مخارجی که 00:02:12.625 --> 00:02:16.518 در تقریبا ۴۰ سال گذشته تکان نخورده بربیایند، 00:02:16.542 --> 00:02:20.684 اقتصاددان‌های نئولیبرال همچنان اخطار می‌دهند که تنها جواب منطقی 00:02:20.708 --> 00:02:24.809 به نابجایی‌های دردناک ریاضت کشیدن و جهانی‌سازی، 00:02:24.833 --> 00:02:27.625 ریاضت و جهانی‌سازی حتی بیشتر از قبل است. NOTE Paragraph 00:02:28.708 --> 00:02:31.625 پس، یک جامعه باید چه کار کند؟ 00:02:32.833 --> 00:02:35.726 خب، این برای من کاملا روشن است که چه کار باید بکنیم. 00:02:35.750 --> 00:02:37.667 ما به یک اقتصاد جدید نیاز داریم. 00:02:39.167 --> 00:02:43.226 خب، اقتصاد یک علم ناخوشایند توصیف می‌شود، 00:02:43.250 --> 00:02:46.351 و دلیل خوبی هم دارد، چون هرچقدر هم که امروزه آموزش داده می‌شود، 00:02:46.375 --> 00:02:47.976 اقتصاد اصلا علم نیست، 00:02:48.000 --> 00:02:51.393 علی‌رغم همه‌ی ریاضیات خیره‌کننده‌ای که دارد. 00:02:51.417 --> 00:02:54.601 در واقع، تعداد روز افزونی از دانشگاهیان و متخصصین 00:02:54.625 --> 00:03:00.601 به این نتیجه رسیده‌اند که تئوری اقتصاد نئولیبرال به صورت خطرناکی غلط است 00:03:00.625 --> 00:03:04.226 و اینکه بحران‌های رو به رشد ایجاد بی‌عدالتی 00:03:04.250 --> 00:03:05.934 و رشد ناپایداری سیاسی 00:03:05.958 --> 00:03:11.143 نتایج مستقیم ده‌ها سال تئوری افتصاد بد است. 00:03:11.167 --> 00:03:17.143 چیزی که الآن می‌دانیم این است که اقتصادی که من را اینقدر پولدار کرده نه تنها غلط، 00:03:17.167 --> 00:03:19.184 بلکه وارونه است، 00:03:19.208 --> 00:03:21.143 چون معلوم شده که 00:03:21.167 --> 00:03:24.934 این سرمایه نیست که رشد اقتصادی را می‌سازد، 00:03:24.958 --> 00:03:26.208 بلکه مردم آنرا می‌سازند؛ 00:03:27.250 --> 00:03:32.018 و منافع شخصی نیست که رفاه عمومی را رواج می‌دهد، 00:03:32.042 --> 00:03:33.292 معامله کردن رواجش می‌دهد؛ 00:03:34.542 --> 00:03:38.809 و رقابت نیست که سعادت ما را تولید می‌کند، 00:03:38.833 --> 00:03:40.458 همکاری آنرا تولید می‌کند. 00:03:41.333 --> 00:03:46.351 چیزی که الآن می‌توانیم ببینیم این است که اقتصادی که نه عادلانه است و نه فراگیر 00:03:46.375 --> 00:03:50.768 هیچوقت نمی‎‌تواند سطح بالایی از تعامل اجتماعی 00:03:50.792 --> 00:03:53.253 که برای شکوفایی یک اقتصاد مدرن لازم است را حفظ کند. NOTE Paragraph 00:03:53.458 --> 00:03:56.042 پس کجا راهمان را اشتباه رفتیم؟ 00:03:57.250 --> 00:04:01.434 خب، معلوم شده که به طرز دردناکی واضح است 00:04:01.458 --> 00:04:07.476 که مفروضات اساسی که بنیان تئوری اقتصاد نئولیبرال را تشکیل می‌دهند 00:04:07.500 --> 00:04:10.601 به کل غلط هستند، 00:04:10.625 --> 00:04:14.434 و به همین خاطر می‌خواهم امروز تعدادی از این مفروضات اشتباه را نشانتان دهم 00:04:14.458 --> 00:04:20.500 و بعد توضیح دهم که از دید علم سعادت واقعا از کجا می‌آید. NOTE Paragraph 00:04:21.416 --> 00:04:25.559 خب، فرض غلط اقتصاد نئولیبرال شماره یک این است 00:04:25.583 --> 00:04:30.018 که بازار یک سیستم تعادلی بهینه است، 00:04:30.042 --> 00:04:36.059 که اساسا یعنی اگر یک چیزی مثل دستمزد در اقتصاد بالا برود، 00:04:36.083 --> 00:04:40.250 چیز دیگری در اقتصاد مثل اشتغال، باید پایین برود. 00:04:41.333 --> 00:04:43.708 پس به عنوان مثال در سیاتل، جایی که زندگی می‌کنم، 00:04:44.958 --> 00:04:49.976 وقتی ما در سال ۲۰۱۴ اولین قانون پایه حقوق ۱۵ دلار کشور را تصویب کردیم، 00:04:50.000 --> 00:04:54.417 نئولیبرال‌ها به خاطر تعادل باارزششان کلی سروصدا کردند. 00:04:55.375 --> 00:04:58.226 «اگر قیمت نیروی کار را بالا ببرید،» اخطار دادند 00:04:58.250 --> 00:05:00.268 «کسب‌وکارها کمتر سراغش می‌روند. 00:05:00.292 --> 00:05:02.809 هزاران کارگر حقوق پایین بیکار خواهند شد. 00:05:02.833 --> 00:05:04.726 رستوران‌ها تعطیل خواهند شد.» 00:05:04.750 --> 00:05:06.000 اما ... 00:05:07.000 --> 00:05:08.250 نشدند. 00:05:08.917 --> 00:05:12.125 نرخ بیکاری به شدت سقوط کرد. 00:05:13.125 --> 00:05:16.018 کسب‌وکار رستوران در سیاتل رونق گرفت. 00:05:16.042 --> 00:05:17.292 چرا؟ 00:05:18.083 --> 00:05:20.500 به خاطر اینکه تعادلی وجود ندارد. 00:05:21.917 --> 00:05:24.726 چون افزایش دستمزد، اشتغال را از بین نمی‌برد، بوجود می‌آوردش؛ 00:05:24.750 --> 00:05:26.226 چون، برای مثال، 00:05:26.250 --> 00:05:31.143 وقتی صاحبان رستوران مجبور شدند به کارمندان خود به اندازه‌ای پرداخت کنند 00:05:31.167 --> 00:05:35.184 که حالا آنها هم می‌توانند در رستوران غذا بخورند، 00:05:35.208 --> 00:05:37.226 این کسب‌وکار رستوران را کاهش نمی‌دهد، 00:05:37.250 --> 00:05:39.458 به وضوح آنرا گسترش می‌دهد. NOTE Paragraph 00:05:41.333 --> 00:05:42.601 (تشویق) NOTE Paragraph 00:05:42.625 --> 00:05:44.042 ممنون. NOTE Paragraph 00:05:46.208 --> 00:05:48.458 فرض دوم اینکه 00:05:49.917 --> 00:05:54.893 قیمت هر چیز همیشه معادل ارزشش است، 00:05:54.917 --> 00:05:58.476 که اساسا یعنی اگر شما سالی ۵۰ هزار دلار درآمد داشته باشید 00:05:58.500 --> 00:06:01.434 و من سالی ۵۰ میلیون دلار درآمد داشته باشم، 00:06:01.458 --> 00:06:05.750 به خاطر این است که من هزار برابر بیشتر از شما ارزش تولید می‌کنم. 00:06:06.583 --> 00:06:08.226 حالا، 00:06:08.250 --> 00:06:11.893 برایتان شگفت آور نیست که متوجه شوید 00:06:11.917 --> 00:06:13.893 این فرض خیلی دلگرم کننده است 00:06:13.917 --> 00:06:16.601 اگر مدیرعامل هستی و به خودت سالی ۵۰ میلیون دلار می‌پردازی 00:06:16.625 --> 00:06:19.559 ولی به کارمندهایت حقوق فقیرانه می‌پردازی. 00:06:19.583 --> 00:06:23.726 اما خواهش می‌کنم، این را از کسی که ده‌ها کسب‌وکار را اداره کرده قبول کنید: 00:06:23.750 --> 00:06:26.143 این مزخرف است. 00:06:26.167 --> 00:06:28.559 مردم چیزی که لایقش هستند را دریافت نمی‌کنند. 00:06:28.583 --> 00:06:31.851 آنها چیزی را دریافت می‌کنند که قدرت مذاکره کردنش را دارند، 00:06:31.875 --> 00:06:34.643 و روند کاهش سهم دستمزد از تولید ناخالص داخلی 00:06:34.667 --> 00:06:38.184 به این خاطر نیست که کارگرها کمتر مولد شده‌اند 00:06:38.208 --> 00:06:41.375 بلکه به این خاطر است که کارفرماها قدرتمندتر شده‌اند. 00:06:42.333 --> 00:06:43.601 و -- NOTE Paragraph 00:06:43.625 --> 00:06:45.208 (تشویق) NOTE Paragraph 00:06:47.167 --> 00:06:52.643 و با تظاهر به اینکه عدم توازن بزرگ بین قدرت سرمایه و کار 00:06:52.667 --> 00:06:54.309 وجود ندارد، 00:06:54.333 --> 00:06:58.059 تئوری اقتصاد نئولیبرال اساسا تبدیل شده است 00:06:58.083 --> 00:07:00.333 به یک مغلطه که از پولدارها محافظت کند. NOTE Paragraph 00:07:01.500 --> 00:07:04.018 فرض سوم، و تا الآن مخرب‌ترین است، 00:07:04.042 --> 00:07:05.351 یک مدل رفتاری است 00:07:05.375 --> 00:07:09.226 که انسان‌ها را چیزی توصیف می‌کند به نام homo economicus، 00:07:09.250 --> 00:07:14.476 که اساسا یعنی همه‌ی ما کاملا خودخواه، 00:07:14.500 --> 00:07:18.500 کاملا منطقی، و بی‌رحمانه منفعت‌طلب هستیم. 00:07:19.958 --> 00:07:21.559 اما از خودتان بپرسید، 00:07:21.583 --> 00:07:25.393 آیا ممکن است که در تمام زندگیتان هر وقت 00:07:25.417 --> 00:07:27.601 که کار خوبی برای شخص دیگری انجام دادید، 00:07:27.625 --> 00:07:30.893 فقط در حال افزایش دادن منافع خودتان بوده‌اید؟ 00:07:30.917 --> 00:07:34.768 آیا ممکن است که وقتی یک سرباز روی مین می‌پرد که از هم‌رزم‌هایش محافظت کند، 00:07:34.792 --> 00:07:37.518 فقط در حال ارتقای منافع شخصی محدود به خودش بوده‌است؟ 00:07:37.542 --> 00:07:39.351 اگر فکر می‌کنید این احمقانه است، 00:07:39.375 --> 00:07:42.476 بر خلاف همه‌ی بینش‌های معقول اخلاقی، 00:07:42.500 --> 00:07:44.309 به این خاطر است که هست 00:07:44.333 --> 00:07:46.101 و بر اساس آخرین دست‌یافته‌های علم، 00:07:46.125 --> 00:07:47.768 درست نیست. 00:07:47.792 --> 00:07:50.309 اما این مدل رفتاری هست 00:07:50.333 --> 00:07:53.601 که در قلب سرد و بی‌رحم اقتصاد نئولیبرال وجود دارد، 00:07:53.625 --> 00:07:57.309 و همانقدر تباهی دارد 00:07:57.333 --> 00:07:59.851 که از لحاظ علمی غلط است. 00:07:59.875 --> 00:08:04.934 چون، اگر ما این ارزش را قبول کنیم 00:08:04.958 --> 00:08:07.768 که آدم‌ها از اساس خودخواه هستند، 00:08:07.792 --> 00:08:10.018 و بعد به اطراف جهان نگاه کنیم 00:08:10.042 --> 00:08:13.042 به همه کامیابی‌های بی‌چون‌وچرایی که در آن وجود دارد، 00:08:14.083 --> 00:08:16.934 آن وقت منطقا نتیجه می‌گیریم، 00:08:16.958 --> 00:08:18.768 که این به تعریف باید درست باشد، 00:08:18.792 --> 00:08:22.643 که میلیاردها عمل خودخواهانه‌ی آدم‌ها 00:08:22.667 --> 00:08:26.684 به صورت جادویی تبدیل شده است به سعادت و خوبی همگی. 00:08:26.708 --> 00:08:29.601 اگه ما آدم‌ها صرفا حداکثر کننده‌های خودخواه هستیم، 00:08:29.625 --> 00:08:33.207 پس خودخواهی علت سعادت ماست. 00:08:34.125 --> 00:08:36.726 تحت این منطق اقتصادی، 00:08:36.750 --> 00:08:38.707 طمع خوب است، 00:08:39.667 --> 00:08:42.018 گسترش نابرابری بهینه است، 00:08:42.042 --> 00:08:44.393 و تنها هدف شرکت‌ها 00:08:44.417 --> 00:08:46.893 می‌تواند پولدار کردن سهام داران باشد، 00:08:46.917 --> 00:08:50.018 چون که عمل‌کردن غیر از این رشد اقتصادی را کند می‌کند 00:08:50.042 --> 00:08:51.833 و به طور کلی به اقتصاد آسیب می‌زند. 00:08:53.333 --> 00:08:56.726 و این کتاب مقدس خودخواهی است 00:08:56.750 --> 00:09:00.976 که بنیاد ایدئولوژی اقتصاد نئولیبرال را شکل داده است، 00:09:01.000 --> 00:09:04.643 روش فکر کردنی که سیاست‌های اقتصادی را بوجود آورده 00:09:04.667 --> 00:09:08.393 که به من و رفقای پولدار یک درصدی‌ام این امکان را داده است 00:09:08.417 --> 00:09:12.375 که عملا همه‌ی منافع رشد در ۴۰ سال گذشته را برای خودمان بگیریم. NOTE Paragraph 00:09:13.083 --> 00:09:14.934 اما، 00:09:14.958 --> 00:09:17.018 اگه عوض این 00:09:17.042 --> 00:09:20.684 آخرین تحقیقات تجربی را قبول کنیم، 00:09:20.708 --> 00:09:24.059 علم واقعی، که به درستی انسان‌ها را به عنوان موجوداتی 00:09:24.083 --> 00:09:27.268 که بسیار همکاری کننده، 00:09:27.292 --> 00:09:28.559 تعامل کننده 00:09:28.583 --> 00:09:31.518 و ذاتا اخلاقی توصیف می‌کند، 00:09:31.542 --> 00:09:34.184 آنوقت منطقا نتیجه می‌گیریم 00:09:34.208 --> 00:09:36.726 که این باید همکاری باشد 00:09:36.750 --> 00:09:38.351 و نه خودخواهی 00:09:38.375 --> 00:09:40.143 که عامل سعادت ماست. 00:09:40.167 --> 00:09:42.518 و خودخواهی ما نیست 00:09:42.542 --> 00:09:45.167 که قدرت بزرگ اقتصادی بشر است، 00:09:46.250 --> 00:09:49.083 بلکه تعامل‌گری ذاتی ماست. NOTE Paragraph 00:09:49.833 --> 00:09:54.309 در قلب این اقتصاد جدید 00:09:54.333 --> 00:09:59.101 داستانی درباره ‌ی ما هست که به ما اجازه می‌دهد بهترین خودمان باشیم، 00:09:59.125 --> 00:10:02.101 و برخلاف اقتصاد سابق، 00:10:02.125 --> 00:10:04.851 این داستانی است که هم فضیلت دارد 00:10:04.875 --> 00:10:07.708 و هم این حسن را دارد که درست است. NOTE Paragraph 00:10:09.000 --> 00:10:10.893 حالا، 00:10:10.917 --> 00:10:13.101 می‌خواهم تاکید کنم که این اقتصاد جدید 00:10:13.125 --> 00:10:15.768 چیزی نیست که من شخصا تخیل یا اختراعش کرده‌ام. 00:10:15.792 --> 00:10:18.601 تئوری‌ها و طرح‌های این اقتصاد، در دانشگاه‌های جهان 00:10:18.625 --> 00:10:20.643 در حال توسعه و تصحیح هستند 00:10:20.667 --> 00:10:23.976 که در حال بنا شدن روی جدیدترین پژوهش‌ها در اقتصاد، 00:10:24.000 --> 00:10:25.893 نظریه پیچیدگی، نظریه تکامل، 00:10:25.917 --> 00:10:29.018 روان شناسی، انسان شناسی، و مکاتب دیگر است. 00:10:29.042 --> 00:10:33.851 و با وجود اینکه این اقتصاد جدید هنوز کتاب درسی خودش را ندارد 00:10:33.875 --> 00:10:36.226 یا حتی اسمی برایش توافق نشده است، 00:10:36.250 --> 00:10:38.268 به صورت کلی 00:10:38.292 --> 00:10:42.458 توضیحش درباره اینکه سعادت از کجا می‌آید همچین چیزی است: NOTE Paragraph 00:10:43.458 --> 00:10:48.018 خب، ارزش گذاری بازار یک سیستم تکاملی است 00:10:48.042 --> 00:10:50.476 که سعادت در آن از طریق 00:10:50.500 --> 00:10:52.059 یک چرخه‌ی بازخورد مثبت 00:10:52.083 --> 00:10:57.018 بین مقادیر افزایشی نوآوری و مقادیر افزایشی تقاضای مشتری، شکل می‌گیرد. 00:10:57.042 --> 00:11:01.667 نوآوری فرایندی است که از طریق آن مشکلات انسان را حل می‌کنیم، 00:11:02.583 --> 00:11:05.893 تقاضای مشتری سازوکاری است که بازار از طریق آن 00:11:05.917 --> 00:11:08.309 نوآوری‌های مفید را انتخاب می‌کند، 00:11:08.333 --> 00:11:11.559 و همینطور که مشکلات بیشتری را حل می‌کنیم، کامیاب‌تر می‌شویم. 00:11:11.583 --> 00:11:15.559 اما همینطور که کامیاب‌تر می‌شویم، 00:11:15.583 --> 00:11:17.393 مشکلاتمان و راه‌حل‌هایشان 00:11:17.417 --> 00:11:20.184 پیچیده تر می‌شوند، 00:11:20.208 --> 00:11:23.351 و این زیاد شدن پیچیدگی فنی 00:11:23.375 --> 00:11:27.893 به سطوح بالاتری از همکاری اجتماعی و اقتصادی نیاز دارد 00:11:27.917 --> 00:11:30.809 تا بتواند محصولات خیلی تخصصی‌تر 00:11:30.833 --> 00:11:35.125 که تعریف کننده‌ی اقتصاد مدرن است را تولید کند. NOTE Paragraph 00:11:36.042 --> 00:11:40.726 حالا، البته که اقتصاد سابق درست می‌گوید 00:11:40.750 --> 00:11:44.309 که رقابت نقش حیاتی در کارکرد بازار دارد، 00:11:44.333 --> 00:11:46.434 اما چیزی که نتوانسته ببیند 00:11:46.458 --> 00:11:51.143 این است که رقابت تا حد زیادی بین گروه‌های با همکاری بالاست -- 00:11:51.167 --> 00:11:55.934 رقابت بین شرکت‌ها، رقابت بین شبکه‌هایی از شرکت‌ها، 00:11:55.958 --> 00:11:58.643 رقابت بین ملت‌ها -- 00:11:58.667 --> 00:12:02.559 و هر کسی که تا حالا یک کسب و کار موفق را اداره کرده است می‌داند 00:12:02.583 --> 00:12:06.333 که ساختن یک تیم همکاری کننده که از استعداد همه استفاده می‌کند 00:12:07.792 --> 00:12:12.208 تقریبا همیشه استراژی بهتری از یک عده عوضی خودخواه است. NOTE Paragraph 00:12:13.417 --> 00:12:18.250 خب، چه طور نئولیبرالیسم را پشت سر بگذاریم 00:12:20.458 --> 00:12:23.917 و یک جامعه‌ی پایدارتر، کامیاب‌تر 00:12:25.042 --> 00:12:28.018 و برابرتر بسازیم؟ 00:12:28.042 --> 00:12:31.542 اقتصاد جدید تنها پنج قانون ساده پیشنهاد می‌دهد. NOTE Paragraph 00:12:32.042 --> 00:12:38.583 اول اینکه اقتصادهای موفق جنگل نیستد، بلکه باغ هستند. 00:12:39.667 --> 00:12:43.351 که می‌گوید بازارها، 00:12:43.375 --> 00:12:46.167 مثل باغ‌ها، باید رسیدگی شوند، 00:12:47.208 --> 00:12:51.934 که بازار بزرگترین تکنولوژی جامعه برای حل مشکلات انسان است 00:12:51.958 --> 00:12:53.434 که تا حالا اختراع شده است، 00:12:53.458 --> 00:12:58.643 اما بی‌قید وبند از هنجارهای اجتماعی یا قانون‌گذاری‌های دموکراتیک، 00:12:58.667 --> 00:13:02.018 بازارها به ناچار مشکلات بیشتری ایجاد می‌کنند تا حل کنند. 00:13:02.042 --> 00:13:03.309 گرمایش جهانی، 00:13:03.333 --> 00:13:05.309 بحران بزرگ مالی سال ۲۰۰۸ 00:13:05.333 --> 00:13:07.042 دو مثال ساده هستند. NOTE Paragraph 00:13:07.500 --> 00:13:10.976 قانون دوم این است 00:13:11.000 --> 00:13:15.000 که شمول‌گرایی رشد اقتصادی را می‌سازد. 00:13:16.208 --> 00:13:18.768 پس تفکر نئولیبرال 00:13:18.792 --> 00:13:21.393 که شمول‌گرایی یک تجمل رؤیایی است 00:13:21.417 --> 00:13:25.917 که وقتی استطاعتش را داریم که در رشد باشیم، هم غلط است و هم وارونه. 00:13:27.208 --> 00:13:29.667 اقتصاد خود مردم است. 00:13:30.667 --> 00:13:32.726 به حساب آوردن آدم‌های بیشتر به نحوهای مختلف 00:13:32.750 --> 00:13:36.792 چیزی هست که رشد اقتصادی را در اقتصاد بازار سبب می‌شود. NOTE Paragraph 00:13:37.875 --> 00:13:39.934 قانون سوم 00:13:39.958 --> 00:13:46.143 این است که هدف شرکت‌ها این نیست که صرفا سهامداران را پولدار کنند. 00:13:46.167 --> 00:13:49.934 بزرگترین تله در زندگی اقتصادی امروزی 00:13:49.958 --> 00:13:52.934 این تفکر نئولیبرال است که تنها هدف شرکت‌ها 00:13:52.958 --> 00:13:55.851 و تنها وظیفه‌ی مدیران اجرایی این است 00:13:55.875 --> 00:13:58.958 که خودشان و سهامداران را پولدار کنند. 00:13:59.958 --> 00:14:05.393 اقتصاد جدید باید و می‌تواند تاکید کند 00:14:05.417 --> 00:14:07.143 که هدف شرکت‌ها این است 00:14:07.167 --> 00:14:10.059 که رفاه همه‌ی ذینفع‌ها را بهبود دهد: 00:14:10.083 --> 00:14:12.309 مشتریان، کارمندان، 00:14:12.333 --> 00:14:14.417 عموم و سهامدارن همه مثل هم. NOTE Paragraph 00:14:16.208 --> 00:14:18.226 قانون چهار: 00:14:18.250 --> 00:14:20.458 طمع خوب نیست. 00:14:22.583 --> 00:14:26.351 طماع بودن شما را یک سرمایه‌دار نمی‌کند، 00:14:26.375 --> 00:14:28.434 شما را جامعه‌ستیز می‌کند. NOTE Paragraph 00:14:28.458 --> 00:14:30.893 (خنده حضار) NOTE Paragraph 00:14:30.917 --> 00:14:35.018 (تشویق) NOTE Paragraph 00:14:35.042 --> 00:14:40.226 و در یک اقتصادی که به اندازه‌ی ما به همکاری گسترده وابسته است، 00:14:40.250 --> 00:14:44.375 جامعه‌ستیزی همانقدر برای کسب‌وکار بد است که برای جامعه بد است. NOTE Paragraph 00:14:45.375 --> 00:14:46.625 و نهایتا پنجم، 00:14:48.250 --> 00:14:50.667 برخلاف قوانین فیزیک، 00:14:51.833 --> 00:14:55.375 قوانین اقتصاد یک انتخاب هستند. 00:14:56.542 --> 00:14:58.226 خب، تئوری اقتصاد نئولیبرال 00:14:58.250 --> 00:15:03.268 خودش را به عنوان قانون غیر قابل تغییر طبیعت معرفی کرده‌است، 00:15:03.292 --> 00:15:07.184 در حالی که در واقع هنجارهای اجتماعی و روایت‌های ساخته‌شده 00:15:07.208 --> 00:15:08.667 بر اساس علم کذب است. 00:15:09.917 --> 00:15:13.434 اگر ما واقعا یک اقتصاد منصفانه‌تر، 00:15:13.458 --> 00:15:16.976 سعادتمندانه‌تر، و پایدارتر می‌خواهیم، 00:15:17.000 --> 00:15:19.726 اگر دموکراسی‌های با عملکرد بالا، 00:15:19.750 --> 00:15:21.976 و جامعه‌ی متمدن می‌خواهیم، 00:15:22.000 --> 00:15:24.000 باید یک اقتصاد جدید داشته باشیم. NOTE Paragraph 00:15:24.792 --> 00:15:26.768 و خبر خوب این است که: 00:15:26.792 --> 00:15:28.851 اگر ما یک اقتصاد جدید می‌خواهیم، 00:15:28.875 --> 00:15:32.768 تنها کاری که باید بکنیم این است که انتخاب کنیم آن را داشته باشیم. NOTE Paragraph 00:15:32.792 --> 00:15:34.059 ممنون. NOTE Paragraph 00:15:34.083 --> 00:15:39.042 (تشویق) NOTE Paragraph 00:15:51.708 --> 00:15:54.875 مجری: خب نیک، مطمئنم که این سوال را خیلی از تو می‌پرسند. 00:15:56.333 --> 00:15:59.434 اگر اینقدر از سیستم اقتصادی ناراحت هستی، 00:15:59.458 --> 00:16:04.184 چرا همه‌ی پولت را بخشش نمی‌کنی و به ۹۹ درصدی‌ها ملحق نمی‌شوی؟ NOTE Paragraph 00:16:04.208 --> 00:16:06.976 نیک هاناور: آره، نه، بله، درسته. 00:16:07.000 --> 00:16:08.934 خیلی این را می‌پرسند. خیلی. 00:16:08.958 --> 00:16:11.684 «اگه خیلی به مالیات اهمیت می‌دهی چرا بیشتر پرداخت نمی‌کنی؟ 00:16:11.708 --> 00:16:14.601 و اگه خیلی به دستمزد اهمیت می‌دهی، چرا بیشتر پرداخت نمی‌کنی؟» 00:16:14.625 --> 00:16:15.917 و می‌توانم این کار را بکنم. 00:16:17.083 --> 00:16:18.601 مشکل این است که، 00:16:18.625 --> 00:16:20.434 خیلی تفاوتی ایجاد نمی‌کند، 00:16:20.458 --> 00:16:22.018 و من یک استراتژی کشف کرده‌ام 00:16:22.042 --> 00:16:24.976 که به معنای واقعی کلمه صد هزاربار بهتر کار می‌کند -- NOTE Paragraph 00:16:25.000 --> 00:16:26.268 مجری: خب؟ NOTE Paragraph 00:16:26.292 --> 00:16:29.851 - که اینه که پولم را استفاده کنم تا جریان‌هایی بسازم که قانون‌هایی وضع شود 00:16:29.875 --> 00:16:31.934 که همه آدم‌های پولدار دیگر را وادار کند 00:16:31.958 --> 00:16:34.018 که مالیات بدهند و بهتر حقوق بدهند. NOTE Paragraph 00:16:34.042 --> 00:16:35.851 (تشویق) NOTE Paragraph 00:16:35.875 --> 00:16:37.226 و خب، به عنوان نمونه، 00:16:37.250 --> 00:16:40.601 ۱۵ دلار حداقل دستمزد که ایجاد کردیم 00:16:40.625 --> 00:16:42.601 حالا روی ۳۰ میلیون کارگر اثر گذاشته است. 00:16:42.625 --> 00:16:43.893 که این بهتر کار می‌کند. NOTE Paragraph 00:16:43.917 --> 00:16:45.184 مجری: خیلی خوبه. 00:16:45.208 --> 00:16:47.851 اگه نظرت را عوض کردی، ما برایت پذیرنده پیدا می‌کنیم. NOTE Paragraph 00:16:47.875 --> 00:16:50.333 نیک هاناور: باشه. ممنون. مجری: خیلی ممنون.