قبل از طلوع تمدن غرب و زبان نوشتاری
علم و معنویت دو موضوع جدا نبودند.
در تعلیمات تمدنهای بزرگ قدیمی
جستوجوی بیرونی برای دانش و قطعیت٫ توسط
حسی درونی از ناپایدار بودن و درک شهودی
از مارپیچ تغییرات متعادل شده بود.
همانطور که تفکر علمی غالب شد و اطلاعات فراگیر
میشدند٫ سیستم دانش ما شروع به قطعه قطعه شدن کرد.
هیچکس نمیپرسید که "آیا این همه فکر کردن برای ما خوب است؟"
این دانش فراموس شده راهیست برای بازسازی تعادل
بین درونیها و بیرونیها.
یین و یانگ.
بین مارپیچ تغییرات و ثباتی که در درون ما قرار دارد.
در افسانههای یونانی٫ اسقلبیوس٫ پسر آپولو٫ خدای شفا و درمان بود.
تا به امروز٫ این نماد انرژی تکاملی ما
به عنوان نماد انجمن پزشکی آمریکا و سایر
انجمنهای پزشکی سراسر دنیا باقی مانده است.
در مسیحیت٫ پرنده یا کبوتری که معمولا بالای سر عیسی مشاهده میشود
نماد روحالقدس یا کوندالینی شاکتی میباشد
که به چاکرای ششم و یا فراتر صعود میکند.
عارفان مسیحی کوندالینی را با نام دیگری میشناختند; روحالقدس.