1 00:00:10,417 --> 00:00:14,584 ما زمان زیادی را در مدرسه‌ برای یادگیری املا از دست داده‌ایم. 2 00:00:15,234 --> 00:00:21,239 هنوز کودکان زمان زیادی را در مدرسه برای یادگیری املا از دست می‌دهند. 3 00:00:22,149 --> 00:00:25,801 برای همین می‌خواهم پرسشی را با شما در میان بگذارم: 4 00:00:27,125 --> 00:00:31,071 «آیا به یک املای تازه نیاز داریم؟» 5 00:00:31,072 --> 00:00:33,389 من باور دارم بله، این طور است. 6 00:00:33,390 --> 00:00:38,268 یا حتی بهتر، فکر می‌کنم نیاز داریم املایی که اکنون داریم را ساده کنیم. 7 00:00:38,269 --> 00:00:42,639 نه پرسش و نه پاسخ آن در زبان اسپانیایی تازه نیستند. 8 00:00:42,640 --> 00:00:47,334 سده‌ها است که این پرسش در جست‌و‌خیز بوده‌است 9 00:00:47,336 --> 00:00:52,249 از ۱۴۹۲، در زمان نخستین دستور زبان اسپانیایی، 10 00:00:52,250 --> 00:00:58,415 آنتونیو دِ نبریخا یک اصل واضح و ساده برای املای ما تعیین کرد: 11 00:00:58,416 --> 00:01:00,816 « پس، باید واژه‌ها را همانند تلفظشان بنویسیم، 12 00:01:00,816 --> 00:01:03,816 و آن‌ها را همان گونه که می‌نویسیمشان تلفظ کنیم.» 13 00:01:03,816 --> 00:01:07,292 هر صدا باید به یک حرف مربوط می‌بود، 14 00:01:07,293 --> 00:01:10,292 و هر حرف باید نماینده‌ی یک صدا می‌بود، 15 00:01:10,293 --> 00:01:15,496 و آن‌ها که نماینده‌ی هیچ صدایی نبودند باید حذف می‌شدند. 16 00:01:16,533 --> 00:01:19,495 این رویکرد، رویکرد فونتیک، 17 00:01:19,496 --> 00:01:23,136 -همان که می‌گوید باید واژگان را آن‌گونه که تلفظشان می‌کنیم بنویسیم- 18 00:01:23,137 --> 00:01:27,443 در پایه‌ی املایی که ما امروز داریم هم هست و هم نیست. 19 00:01:27,977 --> 00:01:33,920 هست، چرا که در زبان اسپانیایی، برخلاف انگیسی، فرانسوی و جز آن، 20 00:01:33,926 --> 00:01:36,364 همیشه مقاومتی سخت در برابر نوشتن 21 00:01:36,365 --> 00:01:40,708 بسیار متفاوت واژه‌ها از آن‌چه تلفظشان می‌کنیم دارد. 22 00:01:40,709 --> 00:01:44,083 اما نه امروزه، چون وقتی در سده‌ی هجدهم 23 00:01:44,083 --> 00:01:47,468 تصمیم گرفتیم چگونه نوشتارمان را استانداردسازی کنیم، 24 00:01:47,469 --> 00:01:51,908 بخش عمده‌ای از تصمیم با رویکرد دیگری گرفته‌شد 25 00:01:51,909 --> 00:01:54,915 این رویکرد مدل ریشه‌شناختی بود، 26 00:01:54,915 --> 00:01:57,130 آن که می‌گوید باید واژه‌ها را آن‌گونه 27 00:01:57,131 --> 00:02:00,169 که در زبان اصلی‌شان نوشته می‌شدند بنویسیم، 28 00:02:00,170 --> 00:02:01,735 در لاتین، در یونانی. 29 00:02:01,736 --> 00:02:06,133 این‌گونه بود که ما ماندیم و H‌های بی‌صدا، که می‌نویسیم اما تلفظ نمی‌کنیم. 30 00:02:06,134 --> 00:02:09,501 و همین‌طور هم Bها و Vها، 31 00:02:09,506 --> 00:02:11,871 که برخلاف چیزی که بیش‌تر مردم باور دارند، 32 00:02:11,872 --> 00:02:15,310 هرگز در تلفظ اسپانیایی متمایز نبودیم. 33 00:02:15,905 --> 00:02:20,283 و این‌گونه بود که ما ماندیم و Gها، آن صدای سخت مانند "gente"، 34 00:02:20,284 --> 00:02:23,141 و گاهی هم نرم مانند "gato". 35 00:02:23,142 --> 00:02:26,433 این‌گونه بود که Cها، Sها، و Zها روی دستمان ماند، 36 00:02:27,490 --> 00:02:30,741 سه حرفی که گاهی با یک صدا مطابقت دارند، 37 00:02:30,742 --> 00:02:33,323 و گاه با دو صدا، اما هرگز با سه تا نه. 38 00:02:35,420 --> 00:02:39,828 من اینجا نیستم که به شما آن چه را بگویم که از تجربه خودتان نمی دانید. 39 00:02:40,466 --> 00:02:43,437 ما همه به مدرسه رفته‌ایم، 40 00:02:43,438 --> 00:02:48,275 ما همه زمان زیادی برای آموزش سرمایه‌گذاری کرده‌ایم، 41 00:02:48,277 --> 00:02:53,102 زمان تغییرپذیرزیادی با مغز کودکانه 42 00:02:53,103 --> 00:02:54,578 در دیکته 43 00:02:54,581 --> 00:02:59,505 درحفظ‌‌کردن قانون‌های املا اما پر از استثنا. 44 00:03:00,420 --> 00:03:04,229 با راه‌های زیادی به ما منتقل شده، به طور ضمنی و به صراحت 45 00:03:04,230 --> 00:03:06,415 این ایده که در املا، 46 00:03:06,416 --> 00:03:09,823 چیزی اساسی از تربیت ما در معرض خطر بود. 47 00:03:10,719 --> 00:03:12,836 بله، من حس می‌کنم 48 00:03:12,837 --> 00:03:16,744 که آموزگاران از خود نپرسیدند که چرا این اندازه مهم بود. 49 00:03:16,745 --> 00:03:19,896 در واقع یک پرسش پیشین را ازخودشان نپرسیدند: 50 00:03:19,897 --> 00:03:22,439 املا به چه هدفی انجام می‌شد؟ 51 00:03:23,009 --> 00:03:26,264 برای چه به املا نیاز داریم؟ 52 00:03:27,575 --> 00:03:30,630 و حقیقت این است که وقتی کسی از خودش این پرسش را می‌کند 53 00:03:30,630 --> 00:03:34,173 پاسخ بسیار ساده‌تر و کم‌اهمیت‌تر است 54 00:03:34,173 --> 00:03:35,529 از آنچه معمولا باور داریم. 55 00:03:36,482 --> 00:03:42,915 از املا برای یکی‌کردن شکل نوشتن استفاده می‌کنیم، 56 00:03:42,915 --> 00:03:47,072 تا همه بتوانیم به یک شکل بنویسیم. 57 00:03:47,776 --> 00:03:50,997 پس وقتی از یکدیگر می‌خوانیم راحت‌تر بفهمیم. 58 00:03:50,999 --> 00:03:53,313 اما برخلاف دیگر جنبه‌های زبان، 59 00:03:53,313 --> 00:03:59,443 مانند نشانه‌های نگارشی، هیچ گونه توانایی 60 00:03:59,444 --> 00:04:00,888 بیان فردی در املا در کار نیست. 61 00:04:01,617 --> 00:04:05,596 اما در نشانه‌های نگارش چرا. 62 00:04:05,597 --> 00:04:10,944 با نشانه‌ی نگارشی، من می‌توانم معنای یک عبارت را تغییر دهم. 63 00:04:10,944 --> 00:04:13,572 اما با املا نه. 64 00:04:13,573 --> 00:04:16,909 وقتی صحبت از املا می شود، یا درست است یا نادرست، 65 00:04:16,910 --> 00:04:20,255 بر پایه این که با قانون‌های کنونی مطابقت می‌کند یا خیر، 66 00:04:21,194 --> 00:04:26,427 اما، اگر قانون‌های کنونی را ساده‌تر کنیم معقول‌تر نیست 67 00:04:26,428 --> 00:04:32,209 و آموزش، یادگیری و استفاده‌ی درست از املا آسان‌تر شود؟ 68 00:04:32,993 --> 00:04:37,110 اگر قانون‌های کنونی را ساده‌تر کنیم معقول‌تر نیست 69 00:04:37,111 --> 00:04:42,729 تا همه‌ی زمانی را که امروز به آموزش املا اختصاص می‌دهیم، 70 00:04:42,729 --> 00:04:46,176 ‌بتوانیم به دیگر موضوع‌های زبان اختصاص دهیم 71 00:04:46,177 --> 00:04:49,815 که پیچیدگی‌هاشان شایسته‌ی زمان و تلاش باشد؟ 72 00:04:51,933 --> 00:04:56,920 من پیشنهاد نمی‌کنم املا را منسوخ کنیم، 73 00:04:56,921 --> 00:05:00,516 نه این که هر کس هر جور دوست داشت بنویسد. 74 00:05:01,455 --> 00:05:06,085 زبان یک ابزار استفاده مشترک است، و از این رو 75 00:05:06,085 --> 00:05:10,365 باور دارم اساسی است که بر پایه شاخص‌های مشترکی از آن بره ببریم. 76 00:05:11,109 --> 00:05:13,198 اما همچنان این را اساسی می‌یابم 77 00:05:13,199 --> 00:05:17,551 که آن شاخص‌های مشترک به ساده‌ترین شکل ممکن باشند، 78 00:05:17,552 --> 00:05:21,203 به ویژه چون اگر املای خود را ساده کنیم 79 00:05:21,204 --> 00:05:24,440 ما پایین نمی‌آییم؛ 80 00:05:24,442 --> 00:05:26,923 وقتی املا ساده‌سازی شود، 81 00:05:26,924 --> 00:05:30,545 کیفیت زبان به هیچ وجه آسیب نمی‌بیند. 82 00:05:31,609 --> 00:05:35,540 من هر روز با ادبیات عصر طلایی اسپانیا سر و کار دارم، 83 00:05:35,542 --> 00:05:39,029 من گارسیلاسو، سروانتس، گونگورا، کبدو می خوانم. 84 00:05:39,030 --> 00:05:42,140 کسانی که گاهی "homre" را بدون H می‌نویسند، 85 00:05:42,141 --> 00:05:44,932 گاهی "escribir" را با V می‌نویسند، 86 00:05:44,933 --> 00:05:48,016 و کاملا برای من واضح است 87 00:05:48,029 --> 00:05:53,279 که تفاوت بین آن نوشته‌ها و نوشته‌های ما به قرارداد برمی‌گردد، 88 00:05:53,281 --> 00:05:56,897 یا بهتر بگویم، به نبود قرارداد در زمان آنان. 89 00:05:56,898 --> 00:05:58,580 اما به کیفیت برنمی‌گردد. 90 00:05:59,908 --> 00:06:02,354 اما اجازه دهید به استادان بازگردم، 91 00:06:02,355 --> 00:06:05,180 چون آن‌ها شخصیت‌های کلیدی در این داستان هستند. 92 00:06:05,789 --> 00:06:10,686 پیشتر، این اصرار اندکی بی‌فکرانه را مطرح کردم 93 00:06:10,687 --> 00:06:13,643 که آموزگاران ما را عذاب می‌دهند 94 00:06:13,644 --> 00:06:15,265 با املا. 95 00:06:15,266 --> 00:06:19,092 اما حقیقت این است که، هر چیزی آن‌گونه که هست، 96 00:06:19,093 --> 00:06:21,404 بسیار منطقی است. 97 00:06:21,409 --> 00:06:26,772 در جامعه‌ی ما، املا مانند یک شاخص ممتاز است 98 00:06:26,772 --> 00:06:31,178 که با فرهنگ را از وحشی، دانش‌اموخته را از نادان تمایز می‌دهد، 99 00:06:31,184 --> 00:06:36,093 مستقل از محتوا خود نوشته شدن است. 100 00:06:36,094 --> 00:06:39,530 کسی ممکن است کار را بگیرد یا نگیرد 101 00:06:39,531 --> 00:06:42,223 به خاطر یک h که بگذارد یا نه. 102 00:06:42,224 --> 00:06:45,352 یک نفر ممکن است مسخره‌ی همه شود 103 00:06:45,353 --> 00:06:48,229 به خاطر یک B جا به جا. 104 00:06:48,230 --> 00:06:50,310 از این رو، در این زمینه، 105 00:06:50,311 --> 00:06:55,041 البته که منطقی است، این همه وقت به املا اختصاص دهیم. 106 00:06:55,044 --> 00:06:57,452 اما نباید فراموش کنیم 107 00:06:57,453 --> 00:07:00,171 که در طول تاریخ زبانمان 108 00:07:00,181 --> 00:07:02,141 همیشه آموزگاران بوده‌اند 109 00:07:02,159 --> 00:07:05,870 یا کسانی که زود زبان را آموختند 110 00:07:05,871 --> 00:07:08,652 که اصلاح املا را ترویج دادند، 111 00:07:08,653 --> 00:07:11,184 کسانی که فهمیند در املای ما 112 00:07:11,185 --> 00:07:15,431 معمولا مانعی بود برای انتقال دانش. 113 00:07:15,432 --> 00:07:17,071 در مورد ما، برای نمونه، 114 00:07:17,071 --> 00:07:21,643 سارمینتو، همراه با آندرس بیو، بزرگ‌ترین اصلاح املایی را ترویج داد 115 00:07:21,652 --> 00:07:25,224 که بسیار کارآمدانه در زبان اسپانیایی رخ داد: 116 00:07:25,225 --> 00:07:29,360 اصلاح شیلیایی در نیمه‌ی سده‌ی نوزدهم. 117 00:07:31,302 --> 00:07:35,333 پس، چرا کار آموزگاران را به عهده نگیریم 118 00:07:35,334 --> 00:07:39,209 و شروع کنیم به پیشرفت کردن در املامان؟ 119 00:07:39,210 --> 00:07:42,571 این‌جا، در جمع ۱۰,۰۰۰ نفری خودمانی‌، 120 00:07:42,572 --> 00:07:44,149 دوست دارم پیشنهاد بدهم 121 00:07:44,150 --> 00:07:48,417 چند تغییر را که به نظرم معقول میآیند تا بحث را شروع کنیم. 122 00:07:49,707 --> 00:07:52,014 بیایید H بی‌صدا را برداریم. 123 00:07:52,014 --> 00:07:56,990 جایی که یک H می‌نویسیم، اما چیزی تلفظ نمی‌کنیم، 124 00:07:56,990 --> 00:07:58,211 پس بیایید هیچی ننویسیم. 125 00:07:58,211 --> 00:07:59,193 (دست زدن) 126 00:07:59,193 --> 00:08:01,853 برایم سخت است فکر کنم چه پیوست احساساستی 127 00:08:01,854 --> 00:08:06,867 می‌تواند برای همه توجیه کند عذابی را که به خاطر H بی‌صدا سبب شده‌است. 128 00:08:06,868 --> 00:08:09,612 Bها و Vها، همان‌طور که پیش‌تر گفتیم، 129 00:08:09,612 --> 00:08:12,182 هرگز در زبان اسپانیایی متمایز نبودند، 130 00:08:12,182 --> 00:08:12,995 (دست زدن) 131 00:08:12,995 --> 00:08:16,740 بیایید یکی را برگزینیم، می‌تواند هرکدام باشد، می‌توانیم درباره‌اش بحث کنیم، 132 00:08:16,741 --> 00:08:20,189 هرکس می‌تواند ترجیح‌هایش را داشته باشد، همینطور بحث‌های خود را. 133 00:08:20,190 --> 00:08:23,249 بیایید یکی را نگه داریم، دیگری را حذف کنیم. 134 00:08:23,250 --> 00:08:26,427 G و J، بیایید نقش‌هاشان را جدا کنیم، 135 00:08:26,429 --> 00:08:30,874 G باید صدای نرم را نگه دارد، "gato" ،"mago" ،"águila"، 136 00:08:30,875 --> 00:08:33,727 و J باید صدای سخت را نگه دارد، 137 00:08:33,729 --> 00:08:39,089 "jarabe" ،"jirafa" ،"gente" ،"argentino". 138 00:08:40,029 --> 00:08:44,512 مورد C، S و Z جالب است، 139 00:08:45,151 --> 00:08:48,541 چون نشان می‌دهد رویکرد فونتیک باید راهنما باشد، 140 00:08:49,250 --> 00:08:52,305 اما نمی‌تواند یک اصل مطلق باشد. 141 00:08:52,306 --> 00:08:57,025 در برخی موارد، تفاوت‌ها در تلفظ باید لحاظ شود. 142 00:08:57,026 --> 00:08:59,955 همان‌ گونه که پیش‌تر گفتم،C، S و Z 143 00:08:59,956 --> 00:09:03,321 در برخی جاها با یک صدا مطابقت دارند، و جاهای دیگر با دو تا. 144 00:09:03,322 --> 00:09:08,508 اگر از سه حرف به دو تا کاهششان دهیم، بهتر خواهد‌بود. 145 00:09:09,655 --> 00:09:14,305 برای برخی، این دگرگونی‌ها ممکن است کمی شدید به نظر بیاید. 146 00:09:14,306 --> 00:09:16,698 این‌ها زیاد نیستند. 147 00:09:16,699 --> 00:09:20,132 آکادمی سلطنتی اسپانیایی، آکادمی‌های همه‌ی زبان‌ها، 148 00:09:20,133 --> 00:09:24,722 هم باور دارند املا باید به تدریج ویرایش شود، 149 00:09:24,723 --> 00:09:29,971 آن زبان به تاریخ، سنت و رسوم ارتباط دارد، 150 00:09:29,972 --> 00:09:34,115 اما هم‌زمان یک ابزار کاربردی روزانه است 151 00:09:34,116 --> 00:09:39,021 و گاهی این ارتباط با تاریخ، سنت و رسوم 152 00:09:39,022 --> 00:09:44,106 به مانعی برای کاربرد کنونی آن بدل می‌شود. 153 00:09:45,238 --> 00:09:48,156 به راستی، این حقیقت را توضیح می‌دهد 154 00:09:48,157 --> 00:09:53,585 که زبان ما، بسیار بیش‌تر از کسانی که از نظر جغرافیایی بهشان نزدیکیم 155 00:09:53,586 --> 00:09:57,541 از نظر تاریخی بر پایه‌ی ما ویرایش شده ‌است، 156 00:09:57,542 --> 00:10:01,458 برای نمونه، ما از "ortographia" به "ortografía" رسیدیم، 157 00:10:01,459 --> 00:10:05,582 ما از "theatro" به "teatro"، و از "quantidad" به "cantidad" رسیدیم، 158 00:10:05,584 --> 00:10:08,067 ما از "symbolo" به "symbolo" رسیدیم، 159 00:10:08,068 --> 00:10:13,265 و به آرامی برخی Hهای بی‌صدا دارند مخفیانه حذف می‌شوند، 160 00:10:13,266 --> 00:10:15,690 در واژه‌نامه‌ی آکادمی سلطنتی 161 00:10:15,691 --> 00:10:21,308 "arpa"،"armonía" می‌توانند با یا بدون H نوشته‌شوند 162 00:10:21,309 --> 00:10:22,809 و ما مشکلی نداریم. 163 00:10:24,889 --> 00:10:27,543 من همچنین باور دارم 164 00:10:27,544 --> 00:10:33,669 که این به طور مشخص یک لحظه‌ی مناسب برای رو‌به‌رو‌شدن با این بحث است. 165 00:10:34,918 --> 00:10:38,931 همیشه گفته شده‌است که زبان خودجوش تغییر می‌کند، 166 00:10:38,932 --> 00:10:40,821 از پایین تا بالا، 167 00:10:40,822 --> 00:10:43,987 که کاربران کسانی هستند که واژه‌های تازه را می‌گنجانند، 168 00:10:43,988 --> 00:10:47,677 که دگرگونی‌های دستوری را معرفی می‌کنند، 169 00:10:47,678 --> 00:10:51,518 که قدرتمندان، در برخی‌ جاها یک آکادمی 170 00:10:51,519 --> 00:10:55,636 در دیگر جاها یک واژه نامه و برخی هم یک وزارت‌خانه، 171 00:10:55,637 --> 00:10:59,245 زمان زیادی پس از آن، تغییرها را می‌پذیرد و آن‌ها را می‌گنجاند. 172 00:11:00,315 --> 00:11:04,087 این تنها برای برخی از سطح‌های زبان درست است، 173 00:11:04,088 --> 00:11:07,476 برای سطح لغوی درست است، برای سطح واژگان، 174 00:11:07,477 --> 00:11:10,896 و برای سطح دستوری کم‌تر درست است، 175 00:11:10,897 --> 00:11:14,954 و تقریبا، باید بگویم، برای سطح املا درست نیست، 176 00:11:14,955 --> 00:11:18,851 که به طور تاریخی از بالا تا پایین تغییر کرده‌است. 177 00:11:18,852 --> 00:11:25,040 همیشه موسسه‌ها بوده‌اند که قانون‌ها را وضع و تغییرات را پسشنهاد کرده‌اند. 178 00:11:26,438 --> 00:11:31,456 چرا من می‌گویم این مشخصا وقت مناسب است؟ 179 00:11:31,457 --> 00:11:33,035 تا امروز، 180 00:11:33,036 --> 00:11:39,199 نوشتن همیشه کاربرد بسیار محدودتر و خصوصی‌تر از گفتار داشته‌است، 181 00:11:39,200 --> 00:11:43,846 اما در زمان ما، عصر شبکه‌های اجتماعی، 182 00:11:43,847 --> 00:11:47,229 این تغییری انقلابی را از سر می‌گذراند. 183 00:11:48,200 --> 00:11:50,774 پیش‌تر مردم هرگز این اندازه ننوشته‌اند، 184 00:11:51,308 --> 00:11:55,626 هرگز پیش از این مردم برای بسیاری دیگر ننوشته‌اند. 185 00:11:56,536 --> 00:11:59,675 و در این شبکه‌های اجتماعی، برای نخستین بار، 186 00:11:59,676 --> 00:12:04,414 در مقیاس بزرگی به ‌کار ‌گیریهای نوآورانه‌ی املا راداریم می‌بینیم 187 00:12:04,417 --> 00:12:08,957 جایی که مردم بی عیب، بیش‌تر از املای آموزشی، 188 00:12:08,958 --> 00:12:14,956 هنگام استفاده از شبکه‌های اجتماعی، بسیار مانند اکثریت کاربران رفتار می‌کنند 189 00:12:14,956 --> 00:12:16,898 در رفتار شبکه های اجتماعی. 190 00:12:16,899 --> 00:12:20,603 این است که بگوییم، املا را شل گرفتند 191 00:12:20,604 --> 00:12:25,439 و به سرعت و کارآیی در گفت‌و‌گو اولویت دادند. 192 00:12:26,151 --> 00:12:31,414 هم‌اکنون، آن‌جا، کاربردهای فردی بی‌نظمی هست، 193 00:12:31,415 --> 00:12:34,454 اما گمان می‌کنم باید بهشان توجه کنیم 194 00:12:34,455 --> 00:12:36,974 که تقریبا به ما می‌گویند 195 00:12:36,975 --> 00:12:41,417 که زمانی که یک مکان نو را به نوشتار اختصاص می‌دهد 196 00:12:41,418 --> 00:12:45,445 ملاک‌های تازه‌ای برای آن نوشتار می‌خواهد. 197 00:12:46,250 --> 00:12:51,319 فکر می‌کنم در رد آنان، طرد آنان، اشتباه می‌کنیم 198 00:12:51,320 --> 00:12:56,315 چون ما آن‌ها را با نشانه‌های فروپاشی فرهنگی دورانمان می‌شناسیم. 199 00:12:56,315 --> 00:13:01,047 نه، من باور دارم باید ببینیمشان، نظمشان هیم، و هدایتشان کنیم 200 00:13:01,048 --> 00:13:06,570 با مقرراتی نزدیک‌تر به نیازهای زمانمان. 201 00:13:08,241 --> 00:13:11,973 می‌توانم چند اعتراض را پیش‌بینی کنم. 202 00:13:13,226 --> 00:13:14,659 کسانی خواهند ‌بود که می‌گویند 203 00:13:14,660 --> 00:13:19,701 که اگر املا را ساده‌سازی کنیم ریشه‌شناسی را از دست می‌دهیم. 204 00:13:20,535 --> 00:13:23,647 سخت‌گیرانه بگویم، اگر می‌خواستیم ریشه‌شناسی را نگه داریم، 205 00:13:23,648 --> 00:13:26,328 به املا بسنده نبود، 206 00:13:26,329 --> 00:13:30,334 می‌بایست لاتین، یونانی، عربی -- هم می‌آموختیم 207 00:13:31,089 --> 00:13:35,850 با یک املای ساده‌‌شده ریشه‌شناسی را بازیابی خواهیم کرد 208 00:13:35,851 --> 00:13:41,122 با مراجعه به همان جایی که امروز می‌رویم، یعنی واژه‌نامه‌های ریشه‌شناسی. 209 00:13:42,150 --> 00:13:44,814 اعتراض دوم از سوی کسانی خواهد بود که می‌گویند: 210 00:13:44,815 --> 00:13:46,630 «اگر املا را ساده‌سازی کنیم، 211 00:13:46,631 --> 00:13:48,752 تمایز را میان واژه‌هایی که تنها در 212 00:13:48,753 --> 00:13:52,142 یک حرف تفاوت دارند متوقف خواهیم کرد.» 213 00:13:52,143 --> 00:13:56,255 درست است، اما مشکلی نیست. 214 00:13:56,256 --> 00:14:00,906 زبان ما هم‌نویسه دارد، واژه‌هایی با بیش از یک معنی، 215 00:14:00,906 --> 00:14:02,816 و ما سر در گم نمی‌شویم 216 00:14:02,816 --> 00:14:06,577 'banco'یی که روی آن می‌نشینیم با 'banco'یی که در آن پول می‌گذاریم، 217 00:14:06,577 --> 00:14:09,849 'traje' که می‌پوشیم [کت و شلوار] با آنچه 'trajimos' کردیم [آوردیم]. 218 00:14:09,849 --> 00:14:15,832 در اکثر مواقع، زمینه هرگونه گیجی را بر طرف می‌کند. 219 00:14:16,590 --> 00:14:19,746 اما اعتراض سومی هم هست، 220 00:14:21,769 --> 00:14:28,240 برای من درک‌پذیرترین، و حتی تاثیرگدارترین، 221 00:14:28,241 --> 00:14:31,732 از سوی کسانی که خواهند گفت: « من نمی‌خواهم تغییر کنم، 222 00:14:31,733 --> 00:14:35,592 من این جوری بزرگ شدم، به این حالت عادت کرده‌ام، 223 00:14:35,593 --> 00:14:42,168 وقتی نوشته‌ای با املای ساده‌ شده می‌خوانم چشمانم درد می‌گیرند.» 224 00:14:44,201 --> 00:14:49,097 این اعتراض، تا اندازه‌ای، در همه‌ی ما هست. 225 00:14:49,098 --> 00:14:51,186 من باور دارم باید چه کار کنیم؟ 226 00:14:51,196 --> 00:14:54,195 همان‌ کاری که همیشه در چنین شرایطی کرده‌ایم، 227 00:14:54,196 --> 00:14:59,201 تغییرات به پیش انجام می شوند، کودکان قانون‌های نو را می‌اموزند؛ 228 00:14:59,201 --> 00:15:04,110 برای آنان که نمی‌خواهند سازگار شوند، مجازند همان طور که عادت کرده‌اند بنویسند 229 00:15:04,111 --> 00:15:08,229 و انتظار می‌رود زمان قانون‌های نو را پا بر جا کند. 230 00:15:09,201 --> 00:15:14,917 موفقیت هر اصلاح املایی که به عادت‌های ریشه‌ای نفوذ می‌کند 231 00:15:14,918 --> 00:15:20,836 در احتیاط، توافق، تدریج، و تحمل نهفته است. 232 00:15:21,457 --> 00:15:25,346 اما همچنان نمی‌توانیم بگذاریم چسبیدن به روش‌های قدیمی 233 00:15:25,347 --> 00:15:27,774 ما را از پیشرفت باز دارد. 234 00:15:28,410 --> 00:15:34,117 بهترین احترامی که می‌توانیم به گذشته بگذاریم 235 00:15:35,098 --> 00:15:37,684 این است که از آنچه دریافت کردیم بهتر شویم. 236 00:15:37,685 --> 00:15:43,349 پس باور دارم باید به یک توافق برسیم، و املامان را پاک کنیم از 237 00:15:43,349 --> 00:15:48,715 عادت‌هایی که چون دریافتشان کردیم انجام می‌دهیم، حتی اگر به درد نخور باشند. 238 00:15:49,487 --> 00:15:52,583 من متقاعد شده‌ام اگر این کار را بکنیم 239 00:15:52,584 --> 00:15:56,708 در حوزه‌ی فروتن، اما بی‌اندازه مهم زبان، 240 00:15:56,709 --> 00:16:02,043 آینده‌ی بهتری برای نسل‌های بعدی خواهیم ساخت. 241 00:16:02,924 --> 00:16:04,244 (تشویق)