0:00:01.087,0:00:04.400 سه کلمه گویای این است [br]که چرا اینجا هستم. 0:00:05.400,0:00:09.960 «اِیمی کراوس روزنتال.» 0:00:11.320,0:00:12.816 در انتهای زندگی اِیمی، 0:00:12.840,0:00:15.360 تحت تاثیر مورفین و بستری در خانه، 0:00:16.239,0:00:18.816 «نیویورک تایمز»[br]مقالهای از او را منتشر کرد 0:00:18.840,0:00:21.920 در ستون «عشق امروزی»[br]در ۳ مارس ۲۰۱۷. 0:00:23.160,0:00:25.880 که بیش از پنج میلیون نفر[br]در سراسر جهان آن را خواندند. 0:00:27.160,0:00:30.656 متنی بینهایت غم انگیز، 0:00:30.680,0:00:32.415 با طنزی عجیب، 0:00:32.439,0:00:34.000 و صداقتی بیرحمانه. 0:00:35.200,0:00:37.856 اگرچه قطعا درباره زندگی مشترکمان بود، 0:00:37.880,0:00:40.280 اما تمرکز متن روی من بود. 0:00:41.440,0:00:44.576 نامش بود، «شاید بخواهی[br]با همسرم ازدواج کنی.» 0:00:44.600,0:00:47.640 نمایشی خلاق از یک تبلیغ شخصی برای من. 0:00:48.440,0:00:52.176 اِیمی در واقع جایی خالی را[br]برایم گذاشته بود 0:00:52.200,0:00:54.000 تا با داستان عاشقانه دیگری پر کنم. 0:00:55.520,0:00:57.480 اِیمی برای نیمی از عمرم همسرم بود. 0:00:58.360,0:01:03.096 او شریکم بود در بزرگ کردن[br]سه فرزند فوق العاده که حالا بزرگ شدهاند، 0:01:03.120,0:01:05.135 و میدانید، واقعا، زن دلخواهم بود؟ 0:01:05.160,0:01:07.080 خیلی نقاط مشترک داشتیم. 0:01:08.360,0:01:09.896 علاقه هنری مشترکی داشتیم، 0:01:09.920,0:01:12.536 در فیلمهای مستند،[br]در موسیقی. 0:01:12.560,0:01:15.416 موسیقی قسمت بزرگی از زندگی مشترک ما بود. 0:01:15.440,0:01:17.280 و ارزشهایمان در زندگی یکی بود. 0:01:18.160,0:01:19.576 عاشق هم بودیم، 0:01:19.600,0:01:23.520 و عشقمان تا آخرین روز زندگیش قویتر میشد. 0:01:25.200,0:01:27.056 اِیمی نویسندهای پُربار بود. 0:01:27.080,0:01:29.616 علاوه بر دو مجموعه پیشگام خاطرات، 0:01:29.640,0:01:32.040 بیش از ۳۰ کتاب برای کودکان منتشر کرده است. 0:01:33.080,0:01:35.856 حتی پس از مرگش، کتابی را که به همراه[br]دخترمان پاریس نوشت ، 0:01:35.880,0:01:37.496 بنام «دختر عزیز»، 0:01:37.520,0:01:41.000 که در فهرست بهترینهای نیویورک تایمز[br]به رتبه اول رسیده است. 0:01:42.240,0:01:45.160 او یک فیلم ساز کوچکِ خودساخته بود. 0:01:45.640,0:01:48.776 قدش ۱۵۵ سانتیمتر و فیلمهایش[br]هم بلندتر نیود. 0:01:48.800,0:01:49.816 (خنده حضار) 0:01:49.840,0:01:54.240 فیلمهایش مثال توانایی طبیعیاش در[br]جمع کردن افراد کنار هم بود. 0:01:55.240,0:01:57.656 ولی سخنرانیهایش در جمع عالی بود، 0:01:57.680,0:02:00.816 با کودکان و بزرگسالان[br]در هر سنی صحبت میکرد 0:02:00.840,0:02:02.040 در سراسر جهان. 0:02:03.520,0:02:07.816 اما داستان سوگواری من [br]تنها بدلیل عمومی شدن متفاوت است. 0:02:07.840,0:02:12.640 اگرچه خودِ فرآیند سوگواری[br]داستان من تنها نبود. 0:02:13.920,0:02:17.400 اِیمی به من اجازه داد تا از آن عبور کنم،[br]و من سپاسگزارم. 0:02:18.040,0:02:21.056 حالا، کمی بیش از یکسال که از این[br]زندگی جدید من میگذرد، 0:02:21.080,0:02:22.520 چیزهایی را یاد گرفتهام. 0:02:23.640,0:02:26.656 اینجا آمدهام تا با شما قسمتی از[br]این روند عبور 0:02:26.680,0:02:28.720 از سوگواری را شریک شوم. 0:02:30.240,0:02:32.656 اما قبل از آن،[br]فکر میکنم که مهم است 0:02:32.680,0:02:34.736 تا کمی در باره پایان زندگی صحبت کنم، 0:02:34.760,0:02:37.560 چرا که از آن وقت احساس من را شکل داده است. 0:02:38.800,0:02:41.360 مرگ موضوعی ممنوعه است، اینطور نیست؟ 0:02:42.440,0:02:45.920 اِیمی در ۹ ژانویه ۲۰۱۷[br]آخرین وعده غذایش را خورد. 0:02:46.920,0:02:48.976 و به نوعی دو ماه دیگر هم 0:02:49.000,0:02:50.240 بدون غذای جامد زنده ماند. 0:02:51.480,0:02:55.616 دکترهایش به ما گفتند که[br]میتوانیم در خانه بستریش کنیم 0:02:55.640,0:02:56.880 یا در بیمارستان. 0:02:57.960,0:03:01.936 به ما نگفته بودند که نصف وزنش را [br]از دست خواهد داد، 0:03:01.960,0:03:04.696 که او هرگز نخواهد توانست دوباره[br]با همسرش بخوابد، 0:03:04.720,0:03:08.960 و رفتن به اتاق خواب در طبقه بالا برایش[br]مثل شرکت در ماراتون خواهد بود. 0:03:10.880,0:03:15.736 بستری شدن در خانه تصوری از مردن[br]در محیطی زیبا را میدهد. 0:03:15.760,0:03:18.576 چقدر خوب است که صدای دستگاههایی[br]که بیپ بیپ میکنند 0:03:18.600,0:03:21.216 و دائما روشن و خاموش میشوند را نداری، 0:03:21.240,0:03:25.136 مزاحمت نمیشوند تا داروی اجباری بدهند، 0:03:25.160,0:03:28.840 همراه خانوادهات در خانهای تا بمیری. 0:03:30.640,0:03:34.696 بیشترین تلاش خود را کردیم تا آن هفتهها را[br]تا میتوانیم پر معنی کنیم. 0:03:34.720,0:03:36.736 اغلب در باره مرگ صحبت میکردیم. 0:03:36.760,0:03:40.296 همه میدانند که برایشان پیش خواهد آمد، [br]امری قطعی است، 0:03:40.320,0:03:43.640 اما اینکه آزادانه دربارهاش صحبت کنند[br]رهایی بخش است. 0:03:45.040,0:03:47.280 از موضوعاتی مثل پدر و مادر بودن[br]صحبت کردیم. 0:03:48.080,0:03:52.840 از اِیمی پرسیدم چطور میتوانم در غیاب او[br]بهترین سرپرست بچههایمان باشم. 0:03:54.000,0:03:56.576 با این صحبتها بود که 0:03:56.600,0:04:00.136 وقتی از رابطه عالی من با [br]هرکدامشان گفت خیالم راحت شد، 0:04:00.160,0:04:01.840 که میتوانم این کار را انجام دهم. 0:04:03.400,0:04:05.136 میدانم که خیلی وقتها 0:04:05.160,0:04:08.136 آرزو خواهم کرد که کاش میتوانستیم[br]تصمیمات را با هم بگیریم. 0:04:08.160,0:04:10.360 ما همیشه با هم هماهنگ بودیم. 0:04:12.320,0:04:14.816 شاید اینقدر جرئت داشته باشم که[br]به شما بگویم 0:04:14.840,0:04:18.616 بهتر است این صحبتها را همین حالا 0:04:18.640,0:04:20.255 که سالم هستید انجام دهید. 0:04:20.279,0:04:22.280 لطفا صبر نکنید. 0:04:24.240,0:04:28.256 به عنوان بخشی از تجربه بستری بودن در خانه،[br]ما بازدیدهایی را برنامه ریزی کردیم. 0:04:28.280,0:04:32.400 ملاقات با آنها نشانه شجاعت اِیمی بود،[br]زمانی که توان فیزیکیاش را از دست میداد. 0:04:33.480,0:04:35.016 شبی بیاد خانواده کراوس داشتیم. 0:04:35.040,0:04:37.416 پدر و مادرش و سه خواهر و برادر. 0:04:37.440,0:04:39.776 فامیل و دوستان در مرحله بعد بودند. 0:04:39.800,0:04:42.560 هرکدام داستانهای زیبایی[br]از ما و اِیمی میگفتند. 0:04:43.560,0:04:46.480 اِیمی تاثیری بزرگ بر دوستان وفادارش داشت. 0:04:48.960,0:04:52.880 اما بستری شدن در خانه برای اعضای[br]باقیمانده خانواده چندان زیبا نیست. 0:04:53.800,0:04:57.496 میخواهم اینجا موضوعی[br]خصوصی را بگویم که تا امروز، 0:04:57.520,0:05:00.720 خاطراتی از آن روزهای آخر دارم که[br]همچنان تسخیرم کرده. 0:05:02.560,0:05:05.840 بیاد میآورم عقب عقب رفتن به سوی دستشویی، 0:05:06.760,0:05:09.040 و کمک کردن به اِیمی در هر قدم. 0:05:09.760,0:05:11.240 احساس میکردم قدرتمندم. 0:05:11.920,0:05:13.176 آنقدرها هم درشت نیستم. 0:05:13.200,0:05:18.480 اما در بازوهایم قدرت و سلامت زیادی[br]در مقایسه با بدن نحیف ایمی حس میکردم. 0:05:19.720,0:05:21.960 و آن جسم در خانهمان از کار افتاد. 0:05:24.640,0:05:26.640 ۱۳ مارس سال گذشته، 0:05:28.160,0:05:31.880 همسرم از سرطان تخمدان در تختمان درگذشت. 0:05:34.920,0:05:36.640 من بدن بیجانش را 0:05:38.360,0:05:39.560 از پلهها پایین بردم، 0:05:41.520,0:05:42.720 از میان اتاق غذاخوری 0:05:44.080,0:05:45.280 و اتاق نشیمن 0:05:46.600,0:05:47.840 به روی یک تخت چرخدار 0:05:49.080,0:05:50.640 تا برای سوزاندن ارسال شود. 0:05:52.160,0:05:54.240 هیچگاه این صحنه از ذهنم پاک نخواهد شد. 0:05:55.240,0:05:58.336 اگر کسی را بشناسی که این تجربه[br]بستری شدن در خانه را داشته است، 0:05:58.360,0:05:59.616 اهمیتش را بدان. 0:05:59.640,0:06:01.256 فقط بگو که شنیدهای که این جیسون 0:06:01.280,0:06:03.896 میگوید که داشتن این[br]خاطرات چقدر سخت است 0:06:03.920,0:06:06.736 و اینکه اگر دلش خواست که [br]دربارهاش صحبت کند، گوش خواهی کرد. 0:06:06.760,0:06:08.776 شاید نخواهند که صحبت کنند، 0:06:08.800,0:06:13.840 اما ارتباط داشتن با کسی که هر روز با چنین[br]تصاویر ماندگاری زندگی میکند جالب است. 0:06:15.280,0:06:18.760 میدانم که باورکردنی به نظر نمیرسد،[br]اما تا حالا کسی این را از من نپرسیده. 0:06:20.600,0:06:23.800 اما مقاله اِیمی باعث شد[br]تا سوگواری را به شکل جمعی تجربه کنم. 0:06:25.000,0:06:28.680 خیلی از خوانندگانی که مکاتبه کردند[br]در پاسخ جملات زیبایی را برایم نوشتند. 0:06:29.520,0:06:32.896 وسعت اثر اِیمی عمیقتر و غنیتر 0:06:32.920,0:06:35.000 حتی از ما وآنچه خانوادهش[br]میدانست بوده است. 0:06:36.400,0:06:40.216 برخی از پاسخهایی که گرفتم به من در[br]فرآیند سخت سوگواری کمک کرد 0:06:40.240,0:06:41.440 به خاطر شوخ طبعیشان، 0:06:42.440,0:06:44.616 مثل این ایمیل که از یک خواننده زن[br]دریافت کردم 0:06:44.640,0:06:47.120 که مقاله را خوانده بود، و عنوان میکرد که، 0:06:48.160,0:06:50.196 «وقتی که آماده باشی با تو ازدواج میکنم -- 0:06:50.196,0:06:51.656 (خنده حضار) 0:06:51.680,0:06:54.180 به شرطی که از این به بعد[br]نوشیدن الکل را کنار بگذاری. 0:06:55.040,0:06:56.480 و شرط دیگری ندارم. 0:06:57.560,0:06:59.290 قول میدهم که عمرم از تو بیشتر باشد. 0:06:59.840,0:07:01.280 خیلی از تو متشکرم.» 0:07:02.680,0:07:07.016 من یک تکیلای خوب را دوست دارم،[br]اما این واقعا مشکل من نیست. 0:07:07.040,0:07:09.176 اما خوب من چطور چنین پیشنهادی را رد کنم؟ 0:07:09.200,0:07:11.256 (خنده حضار) 0:07:11.280,0:07:15.200 وقتی که این یادداشت را از یکی از دوستان[br]خانوادگی شنیدم، از خنده اشکم درآمد: 0:07:16.200,0:07:18.896 «شام شَبات در خانه شما یادم میآید 0:07:18.920,0:07:22.120 که اِیمی طرز درست کردن[br]نان کروتن ذرتی را به من یاد میداد. 0:07:22.880,0:07:26.560 فقط اِیمی بود که[br]در کروتن هم خلاقیت پیدا میکرد.» 0:07:26.580,0:07:27.580 (خنده حضار) 0:07:30.520,0:07:34.216 ۲۷ جولای، چند ماه پس از درگذشت اِیمی، 0:07:34.240,0:07:35.856 پدرم بدلیل مشکلات ناشی از 0:07:35.880,0:07:39.320 سالها مبارزه با بیماری پارکینسون درگذشت. 0:07:40.400,0:07:43.960 حیرت آور است: توانایی انسان در[br]تحمل مشکلات چقدر است؟ 0:07:44.680,0:07:47.896 چه چیزی به ما توانایی مقابله[br]با این فقدانهای عظیم را میدهد 0:07:47.920,0:07:49.600 در حالی که همچنان ادامه میدهیم؟ 0:07:50.360,0:07:52.096 آیا یک آزمایش است؟ 0:07:52.120,0:07:54.760 چرا برای خانواده و بچههای خوب من؟ 0:07:56.320,0:07:59.640 متاسفم که بگویم، پاسخ به این سوال،[br]خود یک ماموریت مادام العمر است، 0:08:00.440,0:08:04.416 اما کلید پشتکارمن 0:08:04.440,0:08:08.016 دستور مشخص و عمومی اِیمی 0:08:08.040,0:08:09.840 به این بود که باید ادامه دهم. 0:08:11.520,0:08:13.920 تمام امسال، تنها این کار را میکردم. 0:08:14.600,0:08:18.776 تلاش کردهام تا آرام شوم[br]و بدنبال شادی و زیباییهایی روم 0:08:18.800,0:08:22.200 که در این جهان میتوان به آن رسید. 0:08:24.320,0:08:25.560 اما واقعیت این است: 0:08:26.760,0:08:28.056 آن جمعهای خانوادگی، 0:08:28.080,0:08:30.536 رفتن به عروسیها[br]مراسم یادبود اِیمی، 0:08:30.560,0:08:32.576 هر چقدر هم که دوست داشتنی باشند، 0:08:32.600,0:08:35.200 تحملشان خیلی سخت بوده است. 0:08:36.240,0:08:37.496 مردم از من تعجب میکنند. 0:08:37.520,0:08:40.216 «چطور خودت را در این مواقع[br]این طور کنترل میکنی؟» 0:08:40.240,0:08:42.760 میگویند،« زیبا انجامش میدهی.» 0:08:44.560,0:08:45.760 خوب، راستش را بخواهی؟ 0:08:46.320,0:08:49.200 واقعا بیشتر اوقات افسردهام. 0:08:50.160,0:08:53.216 اغلب حس میکنم که حالم خراب است، 0:08:53.240,0:08:57.376 و میدانم که این وضعیت دیگر[br]کسانی است که همسر، 0:08:57.400,0:08:59.840 فرزند، پدر و مادر 0:09:00.720,0:09:02.720 و یا عضوی از خانواده از دست دادهاند. 0:09:04.000,0:09:06.696 در ذِن ژاپنی، عبارتی به نام [br]«شوجی» وجود دارد، 0:09:06.720,0:09:09.320 که ترجمه آن « تولد مرگ» است. 0:09:09.920,0:09:12.696 فاصلهای میان مرگ و زندگی وجود ندارد 0:09:12.720,0:09:15.200 غیر از خطی نازک که آن دو را[br]به هم متصل میکند. 0:09:16.280,0:09:20.856 تولد، یا قسمت شادیبخش، فوقالعاده،[br]و حیاتی زندگی، 0:09:20.880,0:09:23.296 و مرگ، آن چیزهایی که میخواهیم[br]از دستشان خلاص شویم 0:09:23.320,0:09:25.280 میگویند که برای همه یکسان پیش میآید. 0:09:26.680,0:09:28.856 این زندگی جدید که خودم را در آن میبینم، 0:09:28.880,0:09:34.000 تمامی تلاشم را میکنم تا[br]همچنان که سوگواری میکنم قبولش کنم. 0:09:35.480,0:09:37.976 گرچه در ماههای اول پس از درگذشت اِیمی، 0:09:38.000,0:09:41.696 مطمئن بودم که این حس نومیدی[br]همیشگی خواهد بود، 0:09:41.720,0:09:43.480 که همه چیز را خواهد بَلعید. 0:09:44.960,0:09:48.240 اما زود شانس آوردم که[br]نصیحت امیدوارکنندهای به من شد. 0:09:49.680,0:09:51.856 خیلی از اعضای باشگاه همسر از دست دادهگان 0:09:51.880,0:09:53.080 پیشم آمدند. 0:09:53.680,0:09:58.336 خصوصا دوستی که او هم شریک زندگیاش را[br]از دست داده بود همیشه تکرار میکرد، 0:09:58.360,0:10:01.560 «جیسون، تو شادی را پیدا خواهی کرد.» 0:10:02.560,0:10:04.776 حتی نمیدانستم که از چه صحبت میکند. 0:10:04.800,0:10:06.360 چطور ممکن بود؟ 0:10:07.760,0:10:10.456 اما اِیمی به من در جمع اجازه داد 0:10:10.480,0:10:12.560 تا شادی را هم پیدا کنم، 0:10:13.360,0:10:16.400 حالا گاه گاهی شادی را حس میکنم. 0:10:17.880,0:10:22.280 همانجا بود، در کنسرت ال سی دی[br]ساند سیستم که تمام شب را رقصیدیم، 0:10:23.400,0:10:27.336 در سفری که با برادرم و بهترین دوستم داشتم[br]یا دوست دانشگاهیام درمسافرتی مردانه 0:10:27.360,0:10:29.680 برای دیدن آدمهای خوبی که قبلا ندیده بودم. 0:10:30.840,0:10:35.696 از دیدن این که آفتاب در این روز سرد[br]عرشه قایقم را گرم کرده، 0:10:35.720,0:10:37.976 اینکه بیرون بیایی، و همانجا لم بدهی، 0:10:38.000,0:10:40.280 گرمایش وجودم را درخود گرفت. 0:10:42.680,0:10:47.000 این شادی به خاطر سه فرزند خوبم است. 0:10:48.920,0:10:50.536 پسرم جاستین، 0:10:50.560,0:10:53.176 عکسی از خودش و آقایی بزرگتر[br]برایم پیامک میکند 0:10:53.200,0:10:58.136 که بازوهایی خیلی بزرگ داشت و رویش[br]نوشته، «الان پاپ آی را دیدم» 0:10:58.160,0:10:59.856 و خندهای به پهنای صورتش. 0:10:59.880,0:11:01.336 (خنده حضار) 0:11:01.360,0:11:03.896 این برادرش مایلز بود،[br]که وقتی با قطار 0:11:03.920,0:11:06.440 بعد از فارغ التحصیل شدن[br]برای روز اول سر کار میرفت. 0:11:07.400,0:11:09.496 ایستاد و به من نگاه کرد و پرسید، 0:11:09.520,0:11:10.760 «چیزی یادم رفته؟» 0:11:11.320,0:11:14.880 همانجا مطمئنش کردم،[br]« تو ۱۰۰ درصد آمادهای. میتوانی.» 0:11:16.040,0:11:17.856 و دخترم پاریس، 0:11:17.880,0:11:20.896 وقتی با هم در پارک بترسی لندن قدم میزدیم، 0:11:20.920,0:11:22.736 برگها خیلی روی هم جمع شده بودند، 0:11:22.760,0:11:26.880 خورشید صبحگاه در راه[br]رفتن به تمرین یوگا میدرخشید. 0:11:28.880,0:11:32.136 اضافه میکنم که[br]آن زیبایی آنجا بود تا پیدا شود، 0:11:32.160,0:11:34.576 و منظورم زیبایی از نوع[br]وابی-سابی است 0:11:34.600,0:11:36.200 که باز هم زیبایی است. 0:11:37.160,0:11:40.496 از یک سو، وقتی چیزی را [br]در این گروه میبینم، میخواهم بگویم، 0:11:40.520,0:11:42.936 «اِیمی، آن را دیدی؟ آن را شنیدی؟ 0:11:42.960,0:11:45.800 آنقدر زیباست، که حتما باید [br]با من شریک شوی.» 0:11:48.320,0:11:49.520 از سوی دیگر، 0:11:50.800,0:11:52.896 این لحظهها را تجربه میکنم 0:11:52.920,0:11:54.560 به شکلی کاملا تازه. 0:11:56.600,0:11:59.336 این زیبایی بود که در موسیقی پیدا کردم، 0:11:59.360,0:12:02.896 مثل لحظههایی در جدیدترین[br]آلبوم ارکستر منچستر، 0:12:02.920,0:12:04.216 وقتی که آهنگ «آن بیگانه» 0:12:04.240,0:12:06.760 به آهستگی به «آفتاب» تغییر میکند، 0:12:07.840,0:12:12.376 یا زیبایی فراموش نشدنی[br]لوک سیتال-سینگ در «مرا بکُش.» 0:12:12.400,0:12:14.096 وقنی که گروه کر میخوانند، 0:12:14.120,0:12:17.160 «و میمیرم از اینکه اینجا با من نیستی. 0:12:18.080,0:12:21.760 شادمانه زندگی میکنم با حسی از گناه.» 0:12:23.800,0:12:28.096 در لحظاتی ساده زیبایی موجود است [br]که زندگی برایمان آفریده. 0:12:28.120,0:12:32.496 یک راه دیدن آن دنیا که مقدار زیادی[br]از آن بخشی از ژن اِیمی بود، 0:12:32.520,0:12:34.536 مثل رفتن به سر کار هر صبح، 0:12:34.560,0:12:37.776 نگاه به انعکاس آفتاب در دریاچه میشیگان، 0:12:37.800,0:12:41.296 یا توقف و واقعا دیدن اینکه نور چطور 0:12:41.320,0:12:43.536 در ساعتهای مختف روز 0:12:43.560,0:12:46.200 در خانهای که با هم ساخته بودیم میدرخشد؛ 0:12:47.400,0:12:51.336 حتی بعد از طوفانی در شیکاگو،[br]توجه به برف تازه 0:12:51.360,0:12:53.096 که در محله روی زمین جمع شده؛ 0:12:53.120,0:12:56.456 یا زیر چشمی نگاه کردن به اتاق دخترم 0:12:56.480,0:12:58.720 وقتی که گیتار باس تمرین میکند. 0:13:01.280,0:13:05.280 ببین، میخواهم واضح بگویم که[br]آدم خیلی خوشبختی هستم. 0:13:06.200,0:13:09.840 من بهترین خانوادهای را دارم که[br]دوستم دارند و حمایتم میکنند. 0:13:10.840,0:13:14.240 من منابعی برای رشد شخصی در[br]مدت سوگواری دارم. 0:13:15.680,0:13:17.480 اما اگر این طلاق است، 0:13:18.440,0:13:21.136 از دست دادن شغلی که خیلی برایش زحمت کشیدی، 0:13:21.160,0:13:23.256 یا مرگ یکباره عضوی از خانواده 0:13:23.280,0:13:25.880 یا مرگی آرام و زجرآور، 0:13:26.880,0:13:28.856 دوست دارم که تقدیمتان کنم 0:13:28.880,0:13:30.080 چیزی که به من تقدیم شد: 0:13:31.320,0:13:33.960 یک برگ کاغذ سفید. 0:13:35.320,0:13:39.080 با خلاء درونیت چه خواهی کرد؟ 0:13:39.920,0:13:42.920 با شروع دوبارهات؟ 0:13:43.880,0:13:45.096 متشکرم. 0:13:45.120,0:13:50.840 (تشویق حضار)