[Script Info] Title: [Events] Format: Layer, Start, End, Style, Name, MarginL, MarginR, MarginV, Effect, Text Dialogue: 0,0:00:01.11,0:00:06.45,Default,,0000,0000,0000,,امروز می خواهم در مورد خشم صحبت کنم. Dialogue: 0,0:00:09.13,0:00:11.13,Default,,0000,0000,0000,,هنگامی که یازده ساله بودم، Dialogue: 0,0:00:11.13,0:00:14.46,Default,,0000,0000,0000,,دیدن اینکه برخی از دوستانم مدرسه را ترک می کنند Dialogue: 0,0:00:14.46,0:00:18.68,Default,,0000,0000,0000,,زیرا پدر و مادر آنها قادر به تهیه کتاب مدرسه نبودند Dialogue: 0,0:00:18.68,0:00:21.19,Default,,0000,0000,0000,,مرا خشمگین میکرد. Dialogue: 0,0:00:23.32,0:00:26.07,Default,,0000,0000,0000,,هنگامی که ۲۷ ساله بودم، Dialogue: 0,0:00:26.07,0:00:31.28,Default,,0000,0000,0000,,شنیدن وضعیت اسفبار یک پدر برده Dialogue: 0,0:00:31.28,0:00:36.29,Default,,0000,0000,0000,,که دخترش را به یک فاحشهخانه می فروخت Dialogue: 0,0:00:36.30,0:00:38.68,Default,,0000,0000,0000,,مرا خشمگین میکرد. Dialogue: 0,0:00:40.42,0:00:42.76,Default,,0000,0000,0000,,در سن پنجاه سالگی، Dialogue: 0,0:00:42.76,0:00:47.59,Default,,0000,0000,0000,,غلتیدن در استخری از خون در خیابان، Dialogue: 0,0:00:47.59,0:00:50.53,Default,,0000,0000,0000,,همراه با پسر خودم، Dialogue: 0,0:00:50.53,0:00:52.100,Default,,0000,0000,0000,,مرا خشمگین می کرد. Dialogue: 0,0:00:55.30,0:01:00.48,Default,,0000,0000,0000,,دوستان عزیز، برای قرنها\Nبه ما آموخته شده که خشم بد است. Dialogue: 0,0:01:01.27,0:01:03.49,Default,,0000,0000,0000,,پدر و مادرهای ما، آموزگاران ما، روحانیون ما--- Dialogue: 0,0:01:03.49,0:01:09.37,Default,,0000,0000,0000,,همه به ما میآموختند که خشم خودت را سرکوب و کنترل کن. Dialogue: 0,0:01:12.24,0:01:14.15,Default,,0000,0000,0000,,ولی من میپرسم چرا؟ Dialogue: 0,0:01:15.60,0:01:20.51,Default,,0000,0000,0000,,چرا نمیتوانیم خشم خود را به چیز\Nخوبی برای جامعه تبدیل کنیم. Dialogue: 0,0:01:20.51,0:01:22.11,Default,,0000,0000,0000,,چرا نمیتوانیم از خشم خود Dialogue: 0,0:01:22.11,0:01:25.62,Default,,0000,0000,0000,,برای چالش و دگرگونی\Nزشتیهای جهان استفاده کنیم؟ Dialogue: 0,0:01:29.70,0:01:32.18,Default,,0000,0000,0000,,این کاری بود که من سعی در انجام آن کردم. Dialogue: 0,0:01:34.04,0:01:35.85,Default,,0000,0000,0000,,دوستان، Dialogue: 0,0:01:37.37,0:01:43.37,Default,,0000,0000,0000,,بیشتر ایده های درخشانی\Nکه به ذهن من رسید از خشم بود.\N Dialogue: 0,0:01:43.81,0:01:53.51,Default,,0000,0000,0000,,مانند زمانی که در ۳۵ سالگی \Nدر زندان کوچکی نشسته بودم. Dialogue: 0,0:01:54.56,0:01:57.07,Default,,0000,0000,0000,,تمام شب، خشمگین بودم. Dialogue: 0,0:01:57.96,0:02:01.02,Default,,0000,0000,0000,,اما این عامل تولد ایده نویی در من شد. Dialogue: 0,0:02:01.02,0:02:04.18,Default,,0000,0000,0000,,که بعدا به آن خواهم پرداخت. Dialogue: 0,0:02:04.18,0:02:11.04,Default,,0000,0000,0000,,اما بگذارید با داستان انتخاب نام خودم شروع کنم. Dialogue: 0,0:02:13.48,0:02:17.62,Default,,0000,0000,0000,,من از کودکی همواره مهاتما گاندی را تحسین میکردم. Dialogue: 0,0:02:19.03,0:02:24.32,Default,,0000,0000,0000,,گاندی مبارزه کرد و جنبش آزادی هند را رهبری کرد. Dialogue: 0,0:02:25.26,0:02:27.30,Default,,0000,0000,0000,,اما بیشتر از آن، Dialogue: 0,0:02:27.30,0:02:34.03,Default,,0000,0000,0000,,او به ما آموخت که چگونه با آسیب پذیر ترین\Nقشر جامعه برخورد کنیم، Dialogue: 0,0:02:34.03,0:02:38.30,Default,,0000,0000,0000,,چگونه با احترام و بزرگواری \Nبا محرومترین مردم برخورد کنیم. Dialogue: 0,0:02:39.60,0:02:44.56,Default,,0000,0000,0000,,پس، هنگامی که هند در سال ۱۹۶۹ Dialogue: 0,0:02:44.56,0:02:47.83,Default,,0000,0000,0000,,تولد گاندی را جشن میگرفت-- Dialogue: 0,0:02:47.83,0:02:50.12,Default,,0000,0000,0000,,در آن زمان پانزده ساله بودم-- Dialogue: 0,0:02:50.12,0:02:52.47,Default,,0000,0000,0000,,یک ایده به ذهنم رسید. Dialogue: 0,0:02:53.77,0:02:57.24,Default,,0000,0000,0000,,چرا ما این را به شکل دیگری جشن نگیریم؟ Dialogue: 0,0:02:57.24,0:03:02.67,Default,,0000,0000,0000,,من میدانستم، و شاید برخی از شما نیز بدانید، Dialogue: 0,0:03:02.67,0:03:10.66,Default,,0000,0000,0000,,که در هند، قشر بزرگی از مردم \Nدر پائین ترین کاست (طبقه اجتماعی) بدنیا میایند. Dialogue: 0,0:03:12.18,0:03:15.32,Default,,0000,0000,0000,,و با آنها به عنوان افرادی نجس که نباید\Nبه آنها دست زد برخورد میشود. Dialogue: 0,0:03:15.32,0:03:16.66,Default,,0000,0000,0000,,برای این افراد-- Dialogue: 0,0:03:16.66,0:03:21.07,Default,,0000,0000,0000,,فراموش کنید که بتوانند به معابد بروند، Dialogue: 0,0:03:21.07,0:03:28.25,Default,,0000,0000,0000,,آنها حتی نمیتوانند به خانه ها و فروشگاه های \Nمردم در طبقات بالای اجتماعی بروند. Dialogue: 0,0:03:28.25,0:03:33.56,Default,,0000,0000,0000,,من بسیار تحت تاثیر رهبران شهر خودم قرارگفته بودم Dialogue: 0,0:03:33.56,0:03:38.10,Default,,0000,0000,0000,,که به شدت علیه سیستم طبقاتی و کاست صحبت میکردند Dialogue: 0,0:03:38.10,0:03:40.27,Default,,0000,0000,0000,,و در مورد ایده های گاندی سخنرانی می کردند. Dialogue: 0,0:03:41.77,0:03:44.94,Default,,0000,0000,0000,,خُب این الهام بخش من شد، فکر کردم،\Nبگذارید که ما با دعوت کردن این رهبران Dialogue: 0,0:03:44.94,0:03:51.39,Default,,0000,0000,0000,,برای خوردن غذا پخته شده Dialogue: 0,0:03:51.39,0:03:54.62,Default,,0000,0000,0000,,به افراد نجس جامعه سر مشقی برای دیگران باشیم. Dialogue: 0,0:03:54.62,0:03:59.55,Default,,0000,0000,0000,,من رفتم به سراغ برخی از مردم که به آنها نجس میگویند Dialogue: 0,0:04:01.42,0:04:05.81,Default,,0000,0000,0000,,و سعی کردم آنها را متقاعد کنم ( که به مهمانی بیایند)\Nولی این برای آنها قابل درک نبود. Dialogue: 0,0:04:05.81,0:04:09.76,Default,,0000,0000,0000,,من به آنها گفتم،"نه، نه. این ممکن نیست\Nو این اتفاق هرگز نخواهد افتاد" Dialogue: 0,0:04:11.07,0:04:12.78,Default,,0000,0000,0000,,گفتم،"به این رهبران نگاه کنید، Dialogue: 0,0:04:12.78,0:04:15.22,Default,,0000,0000,0000,,آنها بسیار بزرگوارند،\Nآنها علیه نجسی هستند. Dialogue: 0,0:04:15.22,0:04:17.91,Default,,0000,0000,0000,,آنها خواهند آمد. اگر همه بیاید،\Nما می توانیم سرمشقی برای دیگران باشیم." Dialogue: 0,0:04:20.89,0:04:26.75,Default,,0000,0000,0000,,آنها فکر کردم که من بسیار خام و کم تجربه هستم. Dialogue: 0,0:04:28.16,0:04:30.65,Default,,0000,0000,0000,,عاقبت، آنها متقاعد شدند. Dialogue: 0,0:04:30.65,0:04:36.35,Default,,0000,0000,0000,,من و دوستانم دوچرخهمان را برداشتیم و رفتیم\Nرهبران سیاسی شهر را دعوت کردیم. Dialogue: 0,0:04:37.98,0:04:41.13,Default,,0000,0000,0000,,من بسیار هیجان زده بودم و تا\Nحدودی احساس قدرت می کردم Dialogue: 0,0:04:41.13,0:04:45.72,Default,,0000,0000,0000,,که می دیدم تمامی آنها موافقت کردند که بیایند. Dialogue: 0,0:04:47.19,0:04:50.08,Default,,0000,0000,0000,,فکر کردم،"ایده بسیار خوبیست.\Nما می توانیم سرمشقی باشیم. Dialogue: 0,0:04:50.08,0:04:53.71,Default,,0000,0000,0000,,"می توانیم تغییر و دگرگونی را به جامعه بیاوریم." Dialogue: 0,0:04:55.45,0:04:57.00,Default,,0000,0000,0000,,روز موعود رسید. Dialogue: 0,0:04:57.72,0:05:03.47,Default,,0000,0000,0000,,همه افراد نجس،\Nسه زن و دو مرد Dialogue: 0,0:05:03.47,0:05:06.82,Default,,0000,0000,0000,,که موافقت کرده بودند بیایند. Dialogue: 0,0:05:07.44,0:05:13.08,Default,,0000,0000,0000,,می توانیم بگویم که بهترین لباسهایشان را پوشیده بودند. Dialogue: 0,0:05:14.48,0:05:16.74,Default,,0000,0000,0000,,ظروفی را هدیه آورده بودند. Dialogue: 0,0:05:18.00,0:05:20.34,Default,,0000,0000,0000,,آنها صدها بار حمام کرده بودند Dialogue: 0,0:05:20.34,0:05:23.30,Default,,0000,0000,0000,,زیرا برای آنها غیر قابل تصوربود. Dialogue: 0,0:05:23.30,0:05:25.94,Default,,0000,0000,0000,,این لحظه تغییر و دگرگونی بود. Dialogue: 0,0:05:27.25,0:05:29.70,Default,,0000,0000,0000,,آنها دور غذا جمع شده بودند، عذا پخته شده بود. Dialogue: 0,0:05:30.40,0:05:33.00,Default,,0000,0000,0000,,و ساعت ۷ بود. Dialogue: 0,0:05:33.00,0:05:35.88,Default,,0000,0000,0000,,تا ساعت ۸ ما منتطر ماندیم. Dialogue: 0,0:05:35.88,0:05:40.86,Default,,0000,0000,0000,,زیرا این خیلی غیر معمول نیست که رهبران Dialogue: 0,0:05:40.86,0:05:42.54,Default,,0000,0000,0000,,و برای یک ساعت و یا بیشتر دیر بیایند. Dialogue: 0,0:05:43.24,0:05:49.92,Default,,0000,0000,0000,,خب بعد از ساعت ۸، ما دوچرخه هایمان را برداشتیم\Nو به خانه های رهبران رفتیم Dialogue: 0,0:05:49.92,0:05:52.28,Default,,0000,0000,0000,,تا برایشان یادآوری کنیم. Dialogue: 0,0:05:54.25,0:05:58.94,Default,,0000,0000,0000,,همسر یکی از رهبران به من گفت، Dialogue: 0,0:05:58.94,0:06:03.96,Default,,0000,0000,0000,,"متاسفم او سر درد دارد و شاید نتواند بیاید." Dialogue: 0,0:06:03.96,0:06:06.04,Default,,0000,0000,0000,,رفتم خانه رهبر دیگری Dialogue: 0,0:06:06.04,0:06:10.10,Default,,0000,0000,0000,,و همسر او گفت،"برو، او قطعا خواهد آمد." Dialogue: 0,0:06:11.36,0:06:15.47,Default,,0000,0000,0000,,خب من فکر کردم که مراسم شام برگزاری خواهد شد Dialogue: 0,0:06:15.47,0:06:19.95,Default,,0000,0000,0000,,هر چند که در مقیاس بزرگی نبود. Dialogue: 0,0:06:21.35,0:06:27.32,Default,,0000,0000,0000,,من برگشتم به محل برگزاری که به تازگی\Nدر پارک مهاتما گاندی ساخته شده بود. Dialogue: 0,0:06:28.56,0:06:30.05,Default,,0000,0000,0000,,ساعت ده شب بود. Dialogue: 0,0:06:31.48,0:06:34.82,Default,,0000,0000,0000,,هیچ یک از رهبران نیامدند. Dialogue: 0,0:06:36.13,0:06:38.84,Default,,0000,0000,0000,,این مرا خشمگین کرد. Dialogue: 0,0:06:40.28,0:06:46.68,Default,,0000,0000,0000,,من تکیه بر مجسمه مهاتما گندی کرده بودم. Dialogue: 0,0:06:49.84,0:06:54.31,Default,,0000,0000,0000,,بیشتر از لحاط عاطفی خالی شده بودم تا اینکه خسته شده باشم. Dialogue: 0,0:06:56.89,0:07:02.38,Default,,0000,0000,0000,,سپس نشستم جایی که غذا را گذاشته بودند. Dialogue: 0,0:07:05.70,0:07:07.78,Default,,0000,0000,0000,,احساساتم را کنترل کردم. Dialogue: 0,0:07:07.78,0:07:12.28,Default,,0000,0000,0000,,اما هنگامی که اولین لقمه غذا را برداشتم Dialogue: 0,0:07:12.28,0:07:15.21,Default,,0000,0000,0000,,اشک هایم سرازیر شدند. Dialogue: 0,0:07:15.21,0:07:20.15,Default,,0000,0000,0000,,ناگهان دستی را بر شانه ام احساس کردم. Dialogue: 0,0:07:20.15,0:07:26.05,Default,,0000,0000,0000,,این دستهای ارامبخش مادرانه یکی از زنان نجس بود. Dialogue: 0,0:07:26.05,0:07:30.28,Default,,0000,0000,0000,,او به من گفت،"کایلاش، چرا گریه می کنی؟ Dialogue: 0,0:07:31.60,0:07:34.01,Default,,0000,0000,0000,,تو سهم خودت را انجام دادی. Dialogue: 0,0:07:34.01,0:07:37.14,Default,,0000,0000,0000,,تو غذای پخته شده با افراد نجس خوردی، Dialogue: 0,0:07:37.14,0:07:40.13,Default,,0000,0000,0000,,که هرگز در زندگی ما اتفاق نیفتاده بود." Dialogue: 0,0:07:41.21,0:07:45.79,Default,,0000,0000,0000,,گفت،"امروز برده شدی" Dialogue: 0,0:07:45.79,0:07:50.76,Default,,0000,0000,0000,,دوستان من، او درست میگفت. Dialogue: 0,0:07:52.06,0:07:55.79,Default,,0000,0000,0000,,من به خانه برگشتم، کمی بعد از نیمه شب. Dialogue: 0,0:07:55.79,0:08:00.36,Default,,0000,0000,0000,,دیدن تعدادی از افراد طبقه بالا مسن Dialogue: 0,0:08:00.36,0:08:02.52,Default,,0000,0000,0000,,که در حیاط پشتی نشسته بودند مرا شوکه کرد. Dialogue: 0,0:08:02.52,0:08:05.61,Default,,0000,0000,0000,,مادرم و آنها را دیدم که گریه میکردند Dialogue: 0,0:08:05.61,0:08:10.07,Default,,0000,0000,0000,,مادرم از افراد مسن شفاعت میخواست Dialogue: 0,0:08:10.07,0:08:13.00,Default,,0000,0000,0000,,زیرا که آنها تهدید کرده بودند که همه اعضای \Nخانواده را از طبقه خودمان طرد کنند. Dialogue: 0,0:08:14.34,0:08:19.48,Default,,0000,0000,0000,,میدانید، طرد کردن یک خانواده از طبقهشان\Nیکی از بزرگترین مجازات اجتماعی است Dialogue: 0,0:08:19.48,0:08:22.03,Default,,0000,0000,0000,,که کسی بتواند فکر کند. Dialogue: 0,0:08:23.98,0:08:28.82,Default,,0000,0000,0000,,به شکلی آنها موافقت کردند که تنها مرا تنبه کنند،\Nو مجازات تطهیر من بود. Dialogue: 0,0:08:28.82,0:08:33.34,Default,,0000,0000,0000,,این بدین معنا بود که من میبایستی ۱٫۰۰۰ کیبومتر از شهرم دور میشدم Dialogue: 0,0:08:33.34,0:08:37.27,Default,,0000,0000,0000,,تا در رود گنگ غسل کنم. Dialogue: 0,0:08:37.27,0:08:41.69,Default,,0000,0000,0000,,پس از آن، باید پاهای ۱۰۱ روحانی را Dialogue: 0,0:08:41.69,0:08:45.24,Default,,0000,0000,0000,,می شستم و به انها آب می دادم. Dialogue: 0,0:08:46.53,0:08:49.53,Default,,0000,0000,0000,,این همه بی معنا بودند، Dialogue: 0,0:08:49.53,0:08:52.42,Default,,0000,0000,0000,,من مجازات را نپذیرفتم Dialogue: 0,0:08:53.27,0:08:55.40,Default,,0000,0000,0000,,چگونه آنها مرا تنبیه میکنند؟ Dialogue: 0,0:08:55.40,0:09:01.19,Default,,0000,0000,0000,,من از رفتن به آشپزخانه و اتاق غذاخوری خودم ممنوع شدم، Dialogue: 0,0:09:01.19,0:09:04.25,Default,,0000,0000,0000,,ظروف غذای من جدا شد. Dialogue: 0,0:09:04.25,0:09:09.30,Default,,0000,0000,0000,,اما آن شب هنگامی که من خشمگین شدم\Nآنها تصمیم به طرد من گرفتند. Dialogue: 0,0:09:10.60,0:09:14.63,Default,,0000,0000,0000,,من هم تصمیم گرفتم که\Nکلا از سیستم طبقاتی خارج شوم. Dialogue: 0,0:09:15.50,0:09:20.23,Default,,0000,0000,0000,,(تشویق تماشاگران) Dialogue: 0,0:09:20.99,0:09:26.00,Default,,0000,0000,0000,,و این امکان پذیر بود به شرط اینکه\N Dialogue: 0,0:09:26.00,0:09:28.12,Default,,0000,0000,0000,,نام خانوادگی تو از ابتدا تعییر کند، فامیلی، Dialogue: 0,0:09:28.12,0:09:31.78,Default,,0000,0000,0000,,چونکه در هند، بیشتر نامهای خانوادگی، نامهای طبقاتی هستند. Dialogue: 0,0:09:31.78,0:09:34.31,Default,,0000,0000,0000,,خُب من تصمیم گرفتم نام خانوادگیم را عوض کنم. Dialogue: 0,0:09:34.31,0:09:40.81,Default,,0000,0000,0000,,و سپس، من نام خانوادگی ساتیاراتی را انتخاب کردم، Dialogue: 0,0:09:40.81,0:09:43.78,Default,,0000,0000,0000,,به معنای "در جستجوی حقیقت." Dialogue: 0,0:09:45.22,0:09:49.25,Default,,0000,0000,0000,,(تشویق تماشاگران) Dialogue: 0,0:09:49.25,0:09:52.58,Default,,0000,0000,0000,,این آغاز دگرگونی خشم من بود، Dialogue: 0,0:09:54.10,0:09:56.70,Default,,0000,0000,0000,,دوستان، شاید یکی از شما به من بگوید، Dialogue: 0,0:09:56.70,0:10:01.53,Default,,0000,0000,0000,,قبل از اینکه فعال اجتماعی برای\Nحقوق کودکان شوی چکار میکردی؟ Dialogue: 0,0:10:02.41,0:10:03.79,Default,,0000,0000,0000,,ایا کسی میداند؟ Dialogue: 0,0:10:04.90,0:10:06.17,Default,,0000,0000,0000,,خیر. Dialogue: 0,0:10:06.17,0:10:12.56,Default,,0000,0000,0000,,مهندس بودم، مهندس برق. Dialogue: 0,0:10:12.56,0:10:17.66,Default,,0000,0000,0000,,سپس یاد گرفتم که چگونه انرژی Dialogue: 0,0:10:17.66,0:10:22.15,Default,,0000,0000,0000,,آتش سوزان، زغال سنگ، Dialogue: 0,0:10:22.15,0:10:26.25,Default,,0000,0000,0000,,انفجار هستهای در مخزن، Dialogue: 0,0:10:26.25,0:10:29.44,Default,,0000,0000,0000,,جریان اب در رودخانه، Dialogue: 0,0:10:29.44,0:10:33.07,Default,,0000,0000,0000,,و جریان شدید باد، Dialogue: 0,0:10:33.07,0:10:38.08,Default,,0000,0000,0000,,میتواند تبدیل به نور و زندگی برای میلیون ها نفر شود. Dialogue: 0,0:10:38.96,0:10:43.50,Default,,0000,0000,0000,,من همچنین یاد گرفتم که چگونه انرژی غیرقابل کنترل Dialogue: 0,0:10:43.50,0:10:47.97,Default,,0000,0000,0000,,میتواند مهار شده و برای جامعه خوب شود\Nو جامعه بهتری را بسازد. Dialogue: 0,0:10:52.92,0:10:59.69,Default,,0000,0000,0000,,خب برمیگردم به زمانی که در زندان بودم: Dialogue: 0,0:10:59.69,0:11:03.92,Default,,0000,0000,0000,,من برای آزادی یک تعدادی کودک که از بردهگی \Nآزاد شده بودند Dialogue: 0,0:11:03.92,0:11:06.89,Default,,0000,0000,0000,,و به دامان پدرها و مادرهایشان برگشته بودند خیلی خوشحال بودم. Dialogue: 0,0:11:06.89,0:11:10.08,Default,,0000,0000,0000,,نمیتوانم احساسم را زمانی که یک کودک آزاد میشود را توصیف کنم. Dialogue: 0,0:11:11.24,0:11:12.43,Default,,0000,0000,0000,,بسیار خوشحال بودم. Dialogue: 0,0:11:13.46,0:11:19.02,Default,,0000,0000,0000,,زمانی که من منتظر قطار برای برگشت به شهرم، دهلی بودم Dialogue: 0,0:11:19.02,0:11:22.26,Default,,0000,0000,0000,,دهها کودک را دیدم که وارد میشدند؛ Dialogue: 0,0:11:22.26,0:11:25.56,Default,,0000,0000,0000,,آنها توسط یک نفر قاچاق میشدند. Dialogue: 0,0:11:25.56,0:11:28.42,Default,,0000,0000,0000,,من آن افراد را نگه داشتم. Dialogue: 0,0:11:28.42,0:11:30.52,Default,,0000,0000,0000,,و به پلیس شکایت کردم. Dialogue: 0,0:11:30.52,0:11:35.07,Default,,0000,0000,0000,,افسر پلیس به جای کمک به من، Dialogue: 0,0:11:35.07,0:11:40.77,Default,,0000,0000,0000,,من را مانند یک حیوان به سلول کوچکی انداختند. Dialogue: 0,0:11:41.57,0:11:43.12,Default,,0000,0000,0000,,و آن شب، شب خشم بود Dialogue: 0,0:11:43.12,0:11:46.97,Default,,0000,0000,0000,,هنگامی یکی از درخشانترین و\Nبزرگترین ایده ها در ذهنم متولد شد. Dialogue: 0,0:11:47.63,0:11:53.10,Default,,0000,0000,0000,,فکر کردم که اگرمن به آزادی ده کودک ادامه دهم، سپس ۵۰ نفر دیگر Dialogue: 0,0:11:53.10,0:11:54.56,Default,,0000,0000,0000,,باز هم تمام نمیشود. Dialogue: 0,0:11:54.56,0:11:57.37,Default,,0000,0000,0000,,من به قدرت مصرف کنندگان اعتقاد دارم، Dialogue: 0,0:11:57.37,0:12:00.85,Default,,0000,0000,0000,,اجازه دهید به شما بگویم که این اولین باری بود Dialogue: 0,0:12:00.85,0:12:05.97,Default,,0000,0000,0000,,که کمپینی توسط من درجهان راه می افتاد، Dialogue: 0,0:12:05.97,0:12:10.04,Default,,0000,0000,0000,,تا به مصرفکنند گان آموزش داده شود و احساسات آنها Dialogue: 0,0:12:10.04,0:12:14.50,Default,,0000,0000,0000,,برای تقاضا برای آزادی کودکان را کار برانگیزد. Dialogue: 0,0:12:15.69,0:12:19.08,Default,,0000,0000,0000,,در اروپا و آمریکا،\Nموفق بودیم. Dialogue: 0,0:12:19.08,0:12:23.77,Default,,0000,0000,0000,,و در کشورهای آسیای جنوبی کودکان کار Dialogue: 0,0:12:23.77,0:12:27.02,Default,,0000,0000,0000,,تا ۸۰ درصد کاهش یافتهاند. Dialogue: 0,0:12:27.02,0:12:30.41,Default,,0000,0000,0000,,( تشویق تمشاگران) Dialogue: 0,0:12:32.74,0:12:39.40,Default,,0000,0000,0000,,علاوه بر این اولین بار بود که قدرت مصرف کنندگان،\Nیا کمپین مصرف کننده Dialogue: 0,0:12:39.40,0:12:43.50,Default,,0000,0000,0000,,در کشورهای دیگر و صنایع دیگر Dialogue: 0,0:12:43.50,0:12:48.93,Default,,0000,0000,0000,,شاید شکلات، شاید برای سیب\Nیا کفش یا چیزهای دیگر راه اندازی شده بود. Dialogue: 0,0:12:51.27,0:12:52.82,Default,,0000,0000,0000,,خشم من در سن یازده سالگی، Dialogue: 0,0:12:52.82,0:12:58.18,Default,,0000,0000,0000,,هنگامی که فهمیدم آموزش چقدر برای هر کودکی مهم هست، Dialogue: 0,0:12:58.18,0:13:05.82,Default,,0000,0000,0000,,این ایده را به من داد تا کتابهای دست دوم را جمع کنم\Nتا به فقیرترین کودکان کمک کنم. Dialogue: 0,0:13:05.82,0:13:09.27,Default,,0000,0000,0000,,من یک بانک کتاب در سن یازده سالکی ایجاد کردم. Dialogue: 0,0:13:10.57,0:13:11.81,Default,,0000,0000,0000,,ولی متوقف نشدم. Dialogue: 0,0:13:11.81,0:13:14.05,Default,,0000,0000,0000,,و بعد، من بزرگترین Dialogue: 0,0:13:14.05,0:13:18.58,Default,,0000,0000,0000,,کمپین منفرد جامعه مدنی را برای آموزش و پرورش راه انداختم Dialogue: 0,0:13:18.58,0:13:21.57,Default,,0000,0000,0000,,که کمپین جهانی برای آموزش هست. Dialogue: 0,0:13:22.22,0:13:26.87,Default,,0000,0000,0000,,که به تغییر کلی تفکر نسبت به آموزش و پرورش Dialogue: 0,0:13:26.87,0:13:29.26,Default,,0000,0000,0000,,از سبک خیریه به \Nسبک حقوق انسانی کمک کرده است، Dialogue: 0,0:13:29.26,0:13:34.03,Default,,0000,0000,0000,,و بطور مشخص به کاهش ترک مدرسه کودکان Dialogue: 0,0:13:34.03,0:13:37.61,Default,,0000,0000,0000,,به نیمی در ۱۵ سال گذشته کرده است. Dialogue: 0,0:13:37.61,0:13:41.69,Default,,0000,0000,0000,,( تشویق تماشاگران) Dialogue: 0,0:13:43.75,0:13:46.87,Default,,0000,0000,0000,,خشم من در سن ۲۷ سالگی، Dialogue: 0,0:13:46.87,0:13:52.24,Default,,0000,0000,0000,,برای آزادی دختری که به فاحشهخانه فروخته شد، Dialogue: 0,0:13:52.24,0:13:57.02,Default,,0000,0000,0000,,به من این ایده را داد Dialogue: 0,0:13:57.02,0:14:01.27,Default,,0000,0000,0000,,تا استراتژی جدیدی برای یورش و کاهش Dialogue: 0,0:14:01.27,0:14:04.19,Default,,0000,0000,0000,,برای آزادی کودکان از بردهگی اتخاذ کنم. Dialogue: 0,0:14:04.76,0:14:10.61,Default,,0000,0000,0000,,و من خیلی خوش شانس و مفتخر هستم که بگویم \Nکه این ۱۰ یا ۲۰ کودک نیست، Dialogue: 0,0:14:10.61,0:14:16.96,Default,,0000,0000,0000,,بلکه من و همکارانم توانستیم بطور فیزیکی\N۸۳٫۰۰۰ کودک را از بردگی ازاد کنیم Dialogue: 0,0:14:16.96,0:14:20.09,Default,,0000,0000,0000,,و آنها را به خانوادهها و مادرنشان برگردانیم Dialogue: 0,0:14:20.09,0:14:23.45,Default,,0000,0000,0000,,( تشویق تماشاگران) Dialogue: 0,0:14:25.69,0:14:27.98,Default,,0000,0000,0000,,ما میدانستیم به سیاستهای جهانی نیاز داریم. Dialogue: 0,0:14:27.98,0:14:31.01,Default,,0000,0000,0000,,ما راهپیمایی را در سراسر جهان \Nعلیه کودکان کار سازماندهی کردیم Dialogue: 0,0:14:31.01,0:14:37.07,Default,,0000,0000,0000,,و این همچنین باعث ایجاد یک کنوانسیون جهانی جدیدی Dialogue: 0,0:14:37.07,0:14:41.17,Default,,0000,0000,0000,,برای محافظت کودکان از بدترین شکل آن شد. Dialogue: 0,0:14:42.26,0:14:46.35,Default,,0000,0000,0000,,و نتیجه قطعی آن کاهش تعداد کودکان کار در جهان Dialogue: 0,0:14:46.35,0:14:51.89,Default,,0000,0000,0000,,به یک سوم در سی پانزده سال گذشته است. Dialogue: 0,0:14:51.89,0:14:56.31,Default,,0000,0000,0000,,( تشویق تماشاگران) Dialogue: 0,0:14:56.31,0:14:59.72,Default,,0000,0000,0000,,خُب هریک از این موارد، Dialogue: 0,0:14:59.72,0:15:03.51,Default,,0000,0000,0000,,با خشم شروع شد، Dialogue: 0,0:15:03.51,0:15:06.16,Default,,0000,0000,0000,,و تبدیل یه ایدهای Dialogue: 0,0:15:06.16,0:15:09.56,Default,,0000,0000,0000,,و عمل شد. Dialogue: 0,0:15:09.56,0:15:12.44,Default,,0000,0000,0000,,خُب خشم، بعد چی؟ Dialogue: 0,0:15:12.44,0:15:14.92,Default,,0000,0000,0000,,ایده، و --- Dialogue: 0,0:15:14.92,0:15:16.28,Default,,0000,0000,0000,,حاضرین: عمل Dialogue: 0,0:15:16.28,0:15:20.84,Default,,0000,0000,0000,,کایلاش ساتیارتی: خشم، ایده، عمل.\Nکاری که من سعی کردم انجام دهم. Dialogue: 0,0:15:22.25,0:15:24.75,Default,,0000,0000,0000,,خشم یک قدرت هست، خشم انرژی هست، Dialogue: 0,0:15:24.75,0:15:27.55,Default,,0000,0000,0000,,و قانون طبیعت است که انرژی هرگز Dialogue: 0,0:15:27.55,0:15:32.80,Default,,0000,0000,0000,,ایجاد نمیشود، ناپدید نمیشود، از بین نمیرود. Dialogue: 0,0:15:32.80,0:15:39.68,Default,,0000,0000,0000,,پس چرا نمیتوان انرزی خشم را \Nتغییر داده و مهار کرد Dialogue: 0,0:15:39.68,0:15:44.22,Default,,0000,0000,0000,,تا یک دنیای بهتر و زیباتر افرید،\Nدادگری و برابری بیشتر در جهان آفرید؟ Dialogue: 0,0:15:44.86,0:15:47.34,Default,,0000,0000,0000,,خشم در درون هریک از شما هست، Dialogue: 0,0:15:47.34,0:15:53.24,Default,,0000,0000,0000,,و یک راز را با شما برای چند لحظه در مین میگذارم: Dialogue: 0,0:15:53.24,0:16:00.80,Default,,0000,0000,0000,,که اگر ما در پوستههای باریکی از غرور محدود شویم، Dialogue: 0,0:16:00.80,0:16:05.22,Default,,0000,0000,0000,,و در حلقههای خودخواهی قرار گیریم، Dialogue: 0,0:16:05.22,0:16:12.71,Default,,0000,0000,0000,,سپس خشم به تنفر، خشونت، انتقام و تخریب تبدیل میشود. Dialogue: 0,0:16:13.54,0:16:16.60,Default,,0000,0000,0000,,اما اگر ما بتوانیم این حلقهها را بشکنیم، Dialogue: 0,0:16:16.60,0:16:22.48,Default,,0000,0000,0000,,سپس همان خشم میتواند تبدیل به قدرت بزرگی شود. Dialogue: 0,0:16:22.48,0:16:26.83,Default,,0000,0000,0000,,ما میتوانیم حلقهها را با استفاده از\Nشفقت و همدلی ذاتیمان بشکنیم\N Dialogue: 0,0:16:26.83,0:16:30.68,Default,,0000,0000,0000,,و با جهان از طریق همدلی ارتباط برقار کنیم\Nتا دنیای بهتری بسازیم. Dialogue: 0,0:16:30.68,0:16:34.35,Default,,0000,0000,0000,,همان خشم می تواند تبدیل به این شود. Dialogue: 0,0:16:34.35,0:16:38.94,Default,,0000,0000,0000,,پس دوستان عزیز، خواهران و برادران،\Nدوباره به عنوان برنده جایزه نوبل، Dialogue: 0,0:16:39.96,0:16:42.71,Default,,0000,0000,0000,,به شما اصرار می کنم که خشمگین شوید. Dialogue: 0,0:16:43.84,0:16:46.98,Default,,0000,0000,0000,,من به شما اصرار میکنم که خشمگین شوید. Dialogue: 0,0:16:48.00,0:16:52.30,Default,,0000,0000,0000,,و خشمناکترین در میان ما Dialogue: 0,0:16:52.30,0:16:59.51,Default,,0000,0000,0000,,کسی است که میتواند عصبانیتش را تبدیل به عمل کند. Dialogue: 0,0:17:00.44,0:17:02.28,Default,,0000,0000,0000,,بسیار سپاسگزارم Dialogue: 0,0:17:02.28,0:17:06.24,Default,,0000,0000,0000,,( تشویق تماشاگران) Dialogue: 0,0:17:15.12,0:17:18.92,Default,,0000,0000,0000,,کریس اندرسون: برای سالها، تو الهام بخش دیگران بودی. Dialogue: 0,0:17:18.92,0:17:22.11,Default,,0000,0000,0000,,چه کسی یا چه چیزی برای تو الهام بخش بود و چرا؟ Dialogue: 0,0:17:22.63,0:17:24.34,Default,,0000,0000,0000,,کایلاش ساتیارتا: پرسش خوبی است. Dialogue: 0,0:17:24.34,0:17:28.34,Default,,0000,0000,0000,,کریس، اجازه بده به تو بگویم،\Nاین درست است، Dialogue: 0,0:17:28.34,0:17:32.85,Default,,0000,0000,0000,,هر بار که یک کودک را آزاد می کنم، Dialogue: 0,0:17:32.85,0:17:37.03,Default,,0000,0000,0000,,کودکی که همه امیدش را از دست داده بود \Nکه هرگز دوباره به دامن مادرش برنخواهد گشت. Dialogue: 0,0:17:37.03,0:17:41.34,Default,,0000,0000,0000,,اولین لبخند آزادی، Dialogue: 0,0:17:41.34,0:17:43.89,Default,,0000,0000,0000,,و مادری که تمامی امیدش را از دست داده بود Dialogue: 0,0:17:43.89,0:17:50.50,Default,,0000,0000,0000,,که پسر یا دخترش بتواند برگردد و در دامان او بنشیند، Dialogue: 0,0:17:50.50,0:17:52.66,Default,,0000,0000,0000,,و آنها احساساتی می شوند Dialogue: 0,0:17:52.66,0:17:57.81,Default,,0000,0000,0000,,و اولین قطره اشک شادی که از گونه های آن می چکده، Dialogue: 0,0:17:57.81,0:18:01.15,Default,,0000,0000,0000,,خداوند را در آن میبینم--\Nاین بزرگترین الهام بخش من است. Dialogue: 0,0:18:01.15,0:18:06.03,Default,,0000,0000,0000,,و من بسیار خوش شانس بودم که نه یکبار،\Nهمانطور که قبلا گفتم، هزاران بار، Dialogue: 0,0:18:06.03,0:18:09.63,Default,,0000,0000,0000,,قادر بودم که شاهد دیدار با خداوند در صورت این کودکان باشم. Dialogue: 0,0:18:09.63,0:18:11.64,Default,,0000,0000,0000,,و آنها بزرگترین الهام بخش من هستند. Dialogue: 0,0:18:11.64,0:18:13.65,Default,,0000,0000,0000,,سپاسگزارم. Dialogue: 0,0:18:13.65,0:18:15.66,Default,,0000,0000,0000,,( تشویق تماشگران)