WEBVTT 00:00:01.819 --> 00:00:08.340 قسمت دوم. سفر به BROBDINGNAG. 00:00:08.340 --> 00:00:11.620 فصل اول 00:00:11.370 --> 00:00:18.880 توفان بزرگ توصیف قایق بلند فرستاده شده به واکشی آب ؛ نویسنده می رود با آن به 00:00:18.880 --> 00:00:19.680 کشف کشور. 00:00:19.429 --> 00:00:24.699 او در ساحل سمت چپ ، توسط یکی از بومیان را تصرف کردند ، و به مرحله اجرا کشاورز 00:00:24.699 --> 00:00:29.029 خانه. پذیرش او ، با حوادث چند که 00:00:29.029 --> 00:00:30.019 رخ داده باشد. 00:00:30.019 --> 00:00:31.910 شرح ساکنان. 00:00:31.660 --> 00:00:37.989 پس از محکوم شده است توسط طبیعت و ثروت ، به حیات فعال و بیقرار ، در 00:00:37.989 --> 00:00:43.020 دو ماه پس از بازگشت من ، من دوباره را ترک کشور مادری من و حمل و نقل در زمان 00:00:43.020 --> 00:00:47.609 فراز زندگی ، در روز 20 ژوئن ، 1702 ، در 00:00:47.609 --> 00:00:52.640 ماجراجویی ، کاپیتان جان نیکولاس ، یک مرد کرنیش ، فرمانده ، عازم سورات. 00:00:52.640 --> 00:00:59.579 ما به حال گیل بسیار مرفه ، تا ما در دماغه امید نیک وارد ، که در آن ما 00:00:59.579 --> 00:01:04.110 فرود برای آب تازه ، اما کشف نشت ، ما unshipped کالاهای ما و wintered 00:01:04.110 --> 00:01:07.159 برای کاپیتان در حال سقوط از یک بیمار وجود دارد 00:01:07.159 --> 00:01:11.180 تب و لرز ، ما می تواند کیپ تا پایان ماه مارس را ترک کنید. 00:01:11.180 --> 00:01:15.180 ما پس از آن مجموعه بادبان و سفر خوب بود تا ما را تصویب کرد که تنگه ماداگاسکار ؛ 00:01:15.180 --> 00:01:21.430 اما داشتن شمال آن جزیره ، و در حدود پنج درجه عرض جغرافیایی جنوبی ، 00:01:21.430 --> 00:01:24.009 بادها ، که در آن دریاها مشاهده 00:01:24.009 --> 00:01:27.820 برای منفجر گیل ثابت برابر بین شمال و غرب ، از آغاز 00:01:27.820 --> 00:01:32.110 دسامبر تا ابتدای ماه مه ، در 19 ماه آوریل آغاز شد تا با مقدار ضربه 00:01:32.110 --> 00:01:34.299 خشونت بیشتر ، و بیشتر غربی نسبت به 00:01:34.299 --> 00:01:40.619 معمول ، ادامه بنابراین برای بیست روز با هم : که در طی آن زمان ، ما رانده شدند 00:01:40.619 --> 00:01:44.719 کمی از شرق به جزایر Molucca ، و در حدود سه درجه شمال 00:01:44.719 --> 00:01:47.880 از خط ، به عنوان کاپیتان ما در بر داشت 00:01:47.880 --> 00:01:52.869 مشاهدات او در زمان 2ND ماه مه ، در آن زمان باد متوقف ، و آن بود 00:01:52.869 --> 00:01:56.599 آرامش کامل ، که در انجا من کمی خشنود نیست. 00:01:56.600 --> 00:02:01.469 اما او ، از اینکه یک مرد خوب در ناوبری از آن دریاها تجربه وجود دارد ، به همه پیشنهاد ما 00:02:01.469 --> 00:02:06.819 آمادگی در برابر طوفان ، که بر این اساس در روز بعد اتفاق افتاد : 00:02:06.820 --> 00:02:11.890 باد جنوب ، به نام های موسمی در جنوب ، شروع به تنظیم شوید. 00:02:11.890 --> 00:02:16.700 پیدا کردن آن به احتمال زیاد به overblow بود ، ما در ما نی ، بادبان در زمان ، و ایستاده بود به دست 00:02:16.700 --> 00:02:22.530 واقع در جلو بادبان ، اما آب و هوای ناپاک ، ما نگاه اسلحه همه به سرعت و دست 00:02:22.530 --> 00:02:23.910 واپسین بادبان کشتی دو دگلی. 00:02:23.910 --> 00:02:28.130 کشتی اخراج بسیار وسیع است ، بنابراین ما آن را بهتر است قبل از دریا spooning ، از 00:02:28.130 --> 00:02:29.470 تلاش یا hulling. 00:02:30.360 --> 00:02:35.050 reefed بادبان جلو و تنظیم او را ، و برده AFT جلو ورق ، زمام بود 00:02:35.050 --> 00:02:37.640 سخت آب و هوا. کشتی عینک شجاعانه. 00:02:37.910 --> 00:02:44.170 belayed جلو پایین مسافت ، اما بادبان تقسیم شده بود ، و ما برده پایین حیاط و 00:02:44.170 --> 00:02:47.370 بادبان به کشتی ، و بی بند و بار همه چیز روشن آن است. 00:02:47.370 --> 00:02:51.780 یک طوفان بسیار شدید بود و دریا را شکست عجیب و خطرناک است. 00:02:51.780 --> 00:02:56.530 ما بر laniard از ستاد شلاق برده ، و مرد را در راس کمک کرد. 00:02:56.530 --> 00:03:02.220 ما نمی کردن دومین دکل کشتی از عرشه ما ، اما اجازه دهید همه ایستاده ، چرا که او قبل از scudded 00:03:02.220 --> 00:03:06.820 دریا خیلی خوب ، و ما می دانستیم که در حال بالا افراشته در بالاترین نقطهء کشتی ، کشتی شد 00:03:06.880 --> 00:03:10.660 wholesomer ، و راه بهتری را از طریق دریا ساخته شده ، دیدن ما تا به حال اتاق دریا. 00:03:10.660 --> 00:03:16.540 وقتی طوفان تمام شد ، ما مجموعه ای واقع در جلو بادبان و بادبان اصلی ، و به ارمغان آورد و کشتی به. 00:03:16.540 --> 00:03:21.540 سپس ما مجموعه ای واپسین بادبان کشتی دو دگلی - بادبان اصلی بالا و جلو و بالا به بادبان. 00:03:21.540 --> 00:03:26.010 البته ما در شرق و شمال شرق ، باد در جنوب غرب است. 00:03:26.010 --> 00:03:32.780 ما tacks بطرف راست حرکت کردن به روی عرشه کشتی ، ما دور انداختن آب و هوا پرانتز و آسانسور ، ما در مجموعه 00:03:32.780 --> 00:03:37.700 لی ، پرانتز ، و رو به جلو توسط آب و هوا - bowlings برده و برده آنها را تنگ ، 00:03:37.700 --> 00:03:40.260 و آنها را belayed برده و بیش از واپسین بادبان کشتی دو دگلی 00:03:40.260 --> 00:03:44.720 میخ سرپهن کوچک بادگیر ، و کامل خود را نگه داشته و به عنوان نزدیک او را دروغ. 00:03:44.720 --> 00:03:50.020 در طول این طوفان ، که توسط یک باد قوی غرب و جنوب غرب به دنبال داشت ، ما 00:03:50.020 --> 00:03:54.610 انجام شده توسط محاسبات من ، حدود پانصد لیگ به شرق ، به طوری که 00:03:54.610 --> 00:03:58.590 قدیمی ترین ملوان در هیئت مدیره نمی تواند بگوید در چه بخشی از جهان ما است. 00:03:58.590 --> 00:04:03.690 مفاد ما برگزار شد خوب ، کشتی ما را ثابت قدم بود ، و خدمه ما همه در سلامت خوب ؛ 00:04:03.690 --> 00:04:07.370 اما ما در نهایت تنش برای آب نهاده شده است. 00:04:07.370 --> 00:04:12.340 ما فکر کردیم که آن را به بهترین وجه در همان دوره نگه دارید ، به جای به نوبه خود بیشتر شمالی ، 00:04:12.340 --> 00:04:16.728 که ممکن است به ما به قسمت شمال غربی از Tartary بزرگ به ارمغان آورده ، و به 00:04:16.728 --> 00:04:19.870 منجمد دریای. 00:04:19.870 --> 00:04:26.280 در روز 16 ماه ژوئن ، 1703 ، یک پسر در بالا افراشته زمین کشف است. 00:04:26.270 --> 00:04:31.520 در 17 ، ما در مشاهده کامل جزیره ای بزرگ ، و یا قاره شد (ما می دانستیم 00:04:31.520 --> 00:04:37.400 آیا ؛) در سمت جنوب از انجاییکه گردن کوچکی از زمین jutting به 00:04:37.400 --> 00:04:41.570 دریا و نهر کم عمق بیش از حد برای نگه داشتن کشتی بالاتر از صد تن است. 00:04:41.570 --> 00:04:47.410 ما لنگر را در لیگ از این نهر بازیگران ، و کاپیتان ما فرستاده شده از ده او 00:04:47.410 --> 00:04:52.280 مردان و در قایق بلند ، مسلح به رگ برای آب ، اگر هر کدام می تواند در بر داشت. 00:04:52.280 --> 00:04:58.430 مورد نظر مرخصی خود را با آنها برود ، که من ممکن است کشور را ببینید ، و را چه 00:04:58.430 --> 00:05:01.930 اکتشاف ها ، من می توانم. هنگامی که ما از آن پرتو ها آمدند به زمین ما شاهد هیچ رودخانه یا 00:05:01.930 --> 00:05:04.180 بهار ، و نه هیچ نشانه ای از ساکنان است. 00:05:04.180 --> 00:05:10.310 بنابراین مردان ما در ساحل سرگردان برای پیدا کردن مقداری آب تازه در نزدیکی دریا ، و 00:05:10.310 --> 00:05:14.770 من به تنهایی در حدود یک مایل در طرف دیگر راه می رفت ، که در آن کشور را مشاهده همه 00:05:14.770 --> 00:05:15.020 نازا و سنگی. 00:05:14.910 --> 00:05:21.750 من در حال حاضر شروع می شود خسته و از دیدن چیزی برای سرگرم کردن حس کنجکاوی من ، من بازگشت 00:05:21.750 --> 00:05:26.350 های پایین به آرامی به سمت نهر و دریا پر به نظر من ، من تو را دیدم مردان ما 00:05:26.350 --> 00:05:30.580 در حال حاضر رو به قایق و پارو زدن برای زندگی به کشتی. 00:05:30.580 --> 00:05:36.840 من که قرار بود پس از آنها به بارک الله ، اگر چه آن را به هدف کمی شده بود ، وقتی که من 00:05:36.840 --> 00:05:42.740 مشاهده مخلوق بزرگ پیاده روی بعد از آنها در دریا ، به همان سرعتی که او می تواند : او waded 00:05:42.740 --> 00:05:45.240 نه چندان عمیق تر از زانو خود را ، و در زمان 00:05:45.240 --> 00:05:50.390 گام های شگرف : اما مردان ما به حال او شروع نیم لیگ ، و ، دریا 00:05:50.390 --> 00:05:55.140 thereabouts که پر از سنگ های تیز ، هیولا قادر به پیشی 00:05:55.140 --> 00:05:56.780 قایق. 00:05:56.780 --> 00:06:01.190 این من پس از آن گفته شد ، برای من durst ماندن موضوع ماجراجویی ، اما 00:06:01.190 --> 00:06:05.940 فرار به همان سرعتی که من می توانم راه من برای اولین بار رفت ، و سپس صعود تا تپه شیب دار ، 00:06:05.940 --> 00:06:08.330 که برخی از چشم انداز کشور را به من داد. 00:06:08.330 --> 00:06:14.370 که من پیدا کردم آن را به طور کامل کشت ، اما آنچه که برای اولین بار شگفت زده به من طول بود 00:06:14.370 --> 00:06:19.660 چمن ، که در آن اساس به نظر می رسید که برای یونجه نگه داشته شود ، در حدود بیست فوت 00:06:19.660 --> 00:06:21.530 بالا است. 00:06:21.530 --> 00:06:26.190 من را به یک جاده بالا سقوط کرد ، بنابراین من آن را در زمان می شود ، هر چند آن را به ساکنان خدمت می کردند 00:06:26.190 --> 00:06:29.810 تنها به عنوان یک پای مسیر را از طریق یک میدان جو است. 00:06:29.810 --> 00:06:34.730 در اینجا من برای برخی از زمان راه می رفت ، اما می تواند کمی در هر دو طرف را ببینید ، آن را که در حال حاضر 00:06:34.730 --> 00:06:37.229 در نزدیکی برداشت ، و ذرت در حال افزایش حداقل چهل فوت. 00:06:37.430 --> 00:06:42.120 من یک ساعت راه رفتن به انتهای این زمینه بود ، بود که با پرچین از حصار 00:06:42.120 --> 00:06:46.930 حداقل یک صد و بیست فوت بالا ، و درختان آنقدر رفیع است که من می توانم هیچ را 00:06:46.930 --> 00:06:48.080 محاسبه ارتفاع خود را. 00:06:48.080 --> 00:06:52.770 چوب عمودی چهارچوب درب به عبور از این زمینه را به آینده وجود دارد. 00:06:52.770 --> 00:06:57.479 این چهار مرحله ، و سنگ به عبور بیش از زمانی که شما را به بالاترین آمد. 00:06:57.480 --> 00:07:02.330 غیر ممکن بود برای من به صعود از این نردبان ، زیرا در هر مرحله شش فوت بود 00:07:02.330 --> 00:07:04.800 بالا ، و سنگ بالایی حدود بیست. 00:07:06.200 --> 00:07:10.669 من تلاش برای پیدا کردن بعضی از شکاف در تامینی ، زمانی که من کشف یکی از 00:07:10.669 --> 00:07:15.490 ساکنان در زمینه آینده ، پیشروی به سوی پلکان ، همین کار را با اندازه 00:07:15.520 --> 00:07:19.700 او که من را در دریا دنبال قایق ما را دیدم. 00:07:19.700 --> 00:07:24.320 او ظاهر شد به عنوان بلند به عنوان برج کلیسا منار عادی ، و حدود ده متری را در هر زمان 00:07:24.320 --> 00:07:27.250 گشاد گشاد راه رفتن ، به عنوان نزدیک که من می توانم حدس زد. 00:07:27.250 --> 00:07:32.490 من با نهایت ترس و حیرت زده شد و فرار به خودم در پنهان 00:07:32.490 --> 00:07:36.240 ذرت ، که از انجا من او را در بالای پلکان را دیدم به دنبال بازگشت به میدان بعد در 00:07:36.240 --> 00:07:38.460 دست راست ، و شنیده ام او را در یک تماس 00:07:38.460 --> 00:07:43.970 صدای بسیاری از درجه بلندتر از صحبت کردن - ترومپت : اما سر و صدا به حدی زیاد بود در 00:07:43.970 --> 00:07:48.669 هوا ، که در ابتدا به من قطعا فکر آن رعد و برق بود. 00:07:48.669 --> 00:07:52.930 لهذا هفت هیولا مانند خود ، نسبت به او را با دلیل بیم - قلاب در آمد 00:07:52.930 --> 00:07:57.960 دست های خود ، هر قلاب در مورد فراخی شش scythes. 00:07:57.960 --> 00:08:02.419 این افراد به عنوان اولین را به خوبی نیست ، پوشیده شده است که بندگان و کارگران آنها 00:08:02.419 --> 00:08:07.760 به نظر می رسید ، بر اساس برخی از کلمات او سخن گفت ، آنها رفت و به درو ذرت در 00:08:07.760 --> 00:08:08.110 زمینه که در آن من غیر روحانی. 00:08:08.110 --> 00:08:14.550 من از آنها را در به عنوان بزرگ فاصله که من می توانم نگه داشته ، اما مجبور شد به حرکت با 00:08:14.550 --> 00:08:18.199 مشکل شدید برای ساقه ذرت بودند گاهی بالای یک پا 00:08:18.260 --> 00:08:23.280 از راه دور ، به طوری که من به سختی می تواند به بدن من آنها را در میان فشار. 00:08:23.280 --> 00:08:27.080 با این حال ، من یک تغییر برای رفتن به جلو ، تا زمانی که به بخشی از میدان آمد که در آن 00:08:27.080 --> 00:08:29.300 ذرت توسط باران و باد گذاشته شده بود. 00:08:29.300 --> 00:08:34.349 در اینجا آن غیر ممکن است برای پیشبرد یک قدم برای من ، برای ساقه های در هم آمیخته شده اند ، 00:08:34.349 --> 00:08:38.850 که من نمی توانستم خزش از طریق ، و ریش از گوش کاهش یافته به طوری قوی و 00:08:38.849 --> 00:08:42.159 اشاره کرد ، که آنها را از طریق لباس من را به گوشت من سوراخ شده است. 00:08:42.159 --> 00:08:46.900 در همان زمان من شنیده ام به ماشین درو صد متری پشت من. 00:08:47.089 --> 00:08:53.150 من دراز اینکه کاملا با کار پر زحمت dispirited ، و به طور کامل غلبه بر غم و اندوه و ناامیدی ، 00:08:53.150 --> 00:08:56.699 پایین بین دو پشته ، و صمیمانه آرزو من در آنجا ممکن است در نهایت روز من. 00:08:56.700 --> 00:09:00.850 من bemoaned بیوه و کودکان متروک من پدر. 00:09:00.850 --> 00:09:06.279 من افسوس می خورد که حماقت خود و wilfulness من ، در تلاش سفر دوم ، در برابر 00:09:06.279 --> 00:09:10.120 از تمام دوستانم و روابط مشاوره. 00:09:10.120 --> 00:09:14.290 در این تحریک وحشتناک از ذهن ، من می توانم تفکر Lilliput که امساک کردن 00:09:14.290 --> 00:09:19.720 ساکنان بر من به عنوان بزرگترین نابغه ای است که تا کنون در جهان ظاهر نگاه ؛ 00:09:19.720 --> 00:09:21.400 جایی که من قادر به جلب ناوگان امپراطوری بود 00:09:21.400 --> 00:09:26.070 در دست من ، و انجام آن اقدامات دیگر ، که تا کنون در ثبت خواهد شد 00:09:26.070 --> 00:09:30.120 تواریخ از آن امپراتوری ، در حالی که آیندگان به سختی باید آنها را باور ، 00:09:30.120 --> 00:09:31.470 اگرچه گواهی توسط میلیون ها نفر. 00:09:31.470 --> 00:09:37.200 من منعکس چه رنج آن را باید به من ثابت کند ، به نظر می رسد به عنوان ناچیز در 00:09:37.200 --> 00:09:40.050 این ملت ، به عنوان یکی جزیره خیالی لیلیپوت تنها در میان ما باشد. 00:09:40.050 --> 00:09:46.810 اما این من تصور می شود که دست کم از بدبختیهای من بود ، برای ، به عنوان موجودات انسانی هستند 00:09:46.810 --> 00:09:51.360 مشاهده می شود بیشتر وحشیانه و بی رحمانه نسبت به بخش عمده آنها ، چه می توانست من 00:09:51.360 --> 00:09:53.210 انتظار می رود ، اما به یک لقمه در دهان 00:09:53.210 --> 00:09:56.710 اولین بار در بین این وحشی های عظیم است که باید اتفاق می افتد به من تصرف؟ 00:09:56.710 --> 00:10:03.740 بدون شک فلاسفه در سمت راست هستند ، زمانی که ما به آنها بگویید که هیچ چیز فوق العاده است و یا 00:10:03.740 --> 00:10:06.029 کمی در غیر این صورت از مقایسه. 00:10:06.029 --> 00:10:12.720 خوشحال ممکن است ثروت ، به Lilliputians پیدا کردن بعضی از کشور ، که در آن 00:10:12.720 --> 00:10:15.949 نفر به عنوان کوچک با توجه به آنها ، آنها به من. 00:10:15.950 --> 00:10:21.630 و می داند که حتی این مسابقه شگرف فنا به همان اندازه ممکن است 00:10:21.630 --> 00:10:25.950 overmatched مراتب بالا در برخی از بخش دور از جهان ، ما هنوز هیچ کشف. 00:10:25.950 --> 00:10:31.890 ترس و سر در گم بود که من از ، من نمی توانستم امساک کردن در رفتن با این بازتاب ، 00:10:31.890 --> 00:10:37.380 هنگامی که یکی از ماشین درو شده ، نزدیک شدن ظرف مدت ده متری از لبه جایی که من غیر روحانی ، به من 00:10:37.380 --> 00:10:39.430 دستگیر که با قدم بعدی من باید 00:10:39.430 --> 00:10:43.220 له به مرگ در زیر پای خود را ، و یا برش در دو با دلیل بیم و قلاب خود را. 00:10:44.810 --> 00:10:49.330 و در نتیجه ، وقتی که او دوباره به حرکت می کند ، من فریاد زد با صدای بلند که از ترس می تواند باعث 00:10:49.330 --> 00:10:55.230 من : که بر روی ان گام زد مخلوق عظیم کوتاه ، و ، به دنبال دور مورد تحت او را برای برخی از 00:10:55.230 --> 00:10:58.610 زمان ، در گذشته به من espied که من بر روی زمین دراز. 00:10:58.360 --> 00:11:04.710 او مدتی در نظر گرفته ، با احتیاط کسی که می کوشد تا غیر روحانی برگزار کوچک 00:11:04.710 --> 00:11:09.529 حیوانات خطرناک در چنین شیوه ای که آن را نمی قادر خواهد بود یا به خراش یا نیش می زنند 00:11:09.680 --> 00:11:13.770 او ، به عنوان من خودم گاهی با راسو در انگلستان انجام می شود. 00:11:13.770 --> 00:11:19.760 در طول او جرأت به من را پشت سر وسط ، بین انگشت خود را جلو و 00:11:19.760 --> 00:11:25.080 انگشت شست ، و من در عرض سه یارد از چشمان او به ارمغان آورد ، که او ممکن است شکل من ببین 00:11:25.080 --> 00:11:26.010 کاملا. 00:11:26.010 --> 00:11:32.440 من معنای خود را حدس زده و از بخت خوب من آنقدر حضور ذهن را به من داد ، که من 00:11:32.440 --> 00:11:36.540 حل و فصل در حداقل تلاش او به من در هوا بالاتر از شصت پا از برگزار شد 00:11:36.540 --> 00:11:38.970 زمین ، اگر چه او grievously pinched 00:11:38.970 --> 00:11:42.620 طرف من ، به خاطر ترس من باید از طریق انگشت خود را لغزش. 00:11:42.620 --> 00:11:47.649 من جرأت کرد به منظور بالا بردن چشم معدن به سمت خورشید و دستان من 00:11:47.649 --> 00:11:52.830 با هم در استقرار supplicating ، و به صحبت برخی از کلمات در مالیخولیا فروتن 00:11:52.830 --> 00:11:55.870 تن ، مناسب برای شرایط من در آن زمان بود 00:11:55.870 --> 00:12:01.160 در : برای من هر لحظه ای که به من می گفت در برابر زمین فاصله توقیف ، همانطور که ما 00:12:01.160 --> 00:12:04.370 معمولا هر حیوانی کمی نفرت ، که ما آن را ذهن به نابود است. 00:12:04.370 --> 00:12:09.779 اما ستاره خوب من آن را ، که او به نظر می رسد که با صدای من خوشحال و 00:12:09.779 --> 00:12:15.670 حرکات و اشارات ، و شروع به بر من به عنوان کنجکاوی ، بسیار تعجب به من می شنوید 00:12:15.670 --> 00:12:18.120 تلفظ بیان کلمات ، اگر چه او می تواند آنها را درک نمی کنند. 00:12:18.120 --> 00:12:24.260 در این زمان من بود قادر به خودداری کردن از خوراکی های روی و اشک ریختن ، و تبدیل نیست من 00:12:24.260 --> 00:12:29.310 سر نسبت به طرف من و اجازه دادن به او را می دانیم ، و همچنین من می توانم ، چه ظالمانه من صدمه دیده بود 00:12:29.310 --> 00:12:32.060 فشار از انگشت شست و انگشت خود را. 00:12:32.060 --> 00:12:37.000 او به نظر می رسید را دستگیر معنا من ، برای ، بلند کردن اجسام تا دامن کت خود قرار داده ، او 00:12:37.000 --> 00:12:41.779 من به آرامی به آن و بلافاصله به همراه من زد به استاد خود را ، که قرار بود 00:12:41.779 --> 00:12:46.040 کشاورز بسیار بالایی می باشد ، و همان شخص من برای اولین بار در این زمینه دیده می شود. 00:12:46.040 --> 00:12:51.860 کشاورز داشتن (به عنوان من بحث خود را فرض کنید) چنین حساب من خود را به عنوان 00:12:51.860 --> 00:12:57.020 بنده می تواند به او بدهد ، در زمان یک قطعه از یک نی کوچک ، در حدود اندازه یک پیاده روی 00:12:57.020 --> 00:12:59.029 کارکنان ، و در ان هنگام بلند lappets 00:12:59.029 --> 00:13:03.910 از کت من ، که به نظر می رسد که تصور می شود نوعی از پوشش است که ماهیت داده بود 00:13:03.910 --> 00:13:05.990 من. او منفجر موهای من کنار گذاشته را به بهتر 00:13:05.990 --> 00:13:08.690 نمایی از صورت من. 00:13:08.690 --> 00:13:13.640 او hinds خود را در مورد او نامیده می شود ، و از آنها خواست ، که من پس از آن آموخته ، چه آنها 00:13:13.640 --> 00:13:16.430 تا کنون در زمینه دیده می شود به حال هر موجودی که من شبیه است. 00:13:18.029 --> 00:13:22.730 او سپس از من قرار می گیرد آرام بر روی زمین از همه چهار دست و پا است ، اما من بلافاصله بالا ، و 00:13:22.730 --> 00:13:26.610 راه می رفت به آرامی به عقب و رو به جلو ، به کسانی که مردم می بینند من تا به حال هیچ قصد اجرا 00:13:26.610 --> 00:13:26.860 دور. 00:13:26.779 --> 00:13:32.930 همه آنها را در یک دایره در مورد من نشسته ، بهتر است برای رعایت حرکات من است. 00:13:32.930 --> 00:13:37.220 من کشیده کلاه من ، و تعظیم پایین به سمت دهقان ساخته شده است. 00:13:37.220 --> 00:13:43.050 من زانو افتاد ، و بلند کردن دست ها و چشم های من و چند کلمه را با صدای بلند صحبت کرد 00:13:43.050 --> 00:13:48.420 من می توانم : من یک کیف پول طلا را از جیب من گرفت ، و متواضعانه آن را به او ارائه شده است. 00:13:48.420 --> 00:13:53.800 او آن را در کف دست خود را دریافت کرده باشید ، اعمال آن را به چشم خود نزدیک به 00:13:53.800 --> 00:13:59.710 آنچه در آن بود ، و پس از آن تبدیل شده آن را چندین بار با نقطه از یک سنجاق 00:13:59.709 --> 00:14:03.529 (که او از آستین او را گرفت) اما چیزی می تواند از آن بسازید. 00:14:03.529 --> 00:14:06.990 لهذا من ساخته شده نشانه آن است که او باید دست خود را بر روی زمین است. 00:14:06.990 --> 00:14:13.600 سپس در زمان کیف ، و با باز کردن آن ، تمام طلا را به کف دست خود را ریخت. 00:14:13.600 --> 00:14:19.830 شش قطعه اسپانیایی از چهار pistoles هر وجود دارد ، در کنار بیست یا سی 00:14:19.830 --> 00:14:22.440 کوچکتر سکه. 00:14:22.440 --> 00:14:27.060 من تو را دیدم به او نوک انگشت کوچک خود را بر اساس زبان خود را مرطوب ، و را تا یکی از من 00:14:27.060 --> 00:14:32.010 بزرگترین قطعه ، و پس از آن دیگر ، اما او به نظر می رسید به طور کامل نادان آنچه را که آنها 00:14:32.010 --> 00:14:32.470 شد. 00:14:32.470 --> 00:14:38.529 او به من نشانه قرار دهید تا دوباره آنها را به کیف پول من ، و کیف پول دوباره به جیب من ، 00:14:38.529 --> 00:14:42.570 که پس از ارائه آن را به او چندین بار ، من فکر کردم آن را به انجام است. 00:14:42.570 --> 00:14:48.230 کشاورز ، در این زمان ، من باید به موجودی منطقی متقاعد شده بود. 00:14:48.230 --> 00:14:55.750 اغلب به من او صحبت کرد ، اما صدا از صدای او گوش من می خواهم که از یک سوراخ آب 00:14:55.750 --> 00:14:58.820 آسیاب ، اما حرف های او به اندازه کافی بیان بود. 00:14:58.820 --> 00:15:03.350 من پاسخ دادم تا با صدای بلند به عنوان می تواند در چندین زبان ، و او اغلب گذاشته گوش خود را درون 00:15:03.350 --> 00:15:10.580 دو یارد از من : اما همه به عبث ، برای ما به طور کامل ناخوانا بودند به یکدیگر است. 00:15:10.580 --> 00:15:14.720 او سپس ارسال بندگانش به کار خود ، و گرفتن دستمال خود را از او 00:15:14.720 --> 00:15:19.540 جیب ، او دو برابر شده و آن را در دست چپ خود را گسترش ، که او در آن تخت قرار داده شده 00:15:19.540 --> 00:15:22.140 زمین با کف دست به سمت بالا ، و من 00:15:22.140 --> 00:15:26.709 امضا به آن مرحله ، به عنوان من به راحتی می تواند انجام دهد ، آن را به بالای یک پا در ضخامت نشده بود. 00:15:26.709 --> 00:15:34.690 من فکر کردم که من به سهم خود به اطاعت ، و به خاطر ترس از افتادن ، خود را در طول کامل بر گذاشته 00:15:34.690 --> 00:15:38.779 دستمال با باقی مانده که او به من lapped به سر 00:15:38.779 --> 00:15:42.920 امنیت بیشتر ، و در این روش به من انجام شده در منزل را به خانه خود. 00:15:42.920 --> 00:15:48.910 در آنجا او به نام همسر وی ، و به او به من نشان داد ، اما او جیغ زدم و فرار به عقب ، به عنوان 00:15:48.910 --> 00:15:53.369 زنان در انگلستان در معرض دید یک وزغ یا عنکبوت. 00:15:53.370 --> 00:15:57.079 با این حال ، زمانی که او بود در حالی که دیده می شود رفتار من ، و چگونه به خوبی مشاهده 00:15:57.079 --> 00:16:01.959 امضا شوهرش ساخته شده ، او به زودی آشتی بود ، و با درجه رشد بسیار 00:16:01.959 --> 00:16:05.700 مناقصه از من. 00:16:05.700 --> 00:16:09.399 حدود دوازده ظهر بود ، و بنده به ارمغان آورد در شام است. 00:16:09.399 --> 00:16:14.190 این فقط یک ظرف قابل توجهی از گوشت (مناسب برای بیماری ساده بود 00:16:14.190 --> 00:16:18.020 مرد کشاورز) در یک ظرف در حدود چهار و بیست پا قطر. 00:16:19.779 --> 00:16:24.709 این شرکت بودند ، کشاورز و همسرش ، سه فرزند ، و مادر بزرگ قدیمی. 00:16:24.709 --> 00:16:29.839 هنگامی که آنها شنبه شد ، کشاورز به من در برخی از راه دور از او قرار داده شده بر روی میز ، 00:16:29.839 --> 00:16:33.680 سی پا از طبقه بالا بود. 00:16:33.680 --> 00:16:38.060 من در وحشت وحشتناک بود و نگه داشته تا آنجا که من می تواند از لبه ، به خاطر ترس از 00:16:38.060 --> 00:16:38.310 در حال سقوط است. 00:16:39.690 --> 00:16:43.339 زن کمی از گوشت را خرد کرده ، و سپس برخی از نان بر روی تخته نان بری فروپاشید ، و 00:16:43.339 --> 00:16:44.490 آن را قبل از من قرار داده شده است. 00:16:45.230 --> 00:16:50.579 من ساخته شده او را تعظیم پایین ، از چاقو و چنگال را من ، و سقوط کرد به غذا خوردن ، که آنها را داد 00:16:50.579 --> 00:16:51.569 بیش از لذت. 00:16:52.970 --> 00:16:57.300 معشوقه خدمتکار خود را برای کوچک DRAM فنجان ، که حدود دو گالن برگزار شد فرستاده می شود ، و 00:16:57.300 --> 00:17:03.339 آن را با نوشیدنی پر من در زمان کشتی با دشواری های زیادی را در هر دو دست ، و در 00:17:03.339 --> 00:17:05.630 محترمانه ترین شیوه را به او نوشید 00:17:05.630 --> 00:17:10.659 سلامت سرکار علیه ، از بیان کلمات با صدای بلند به عنوان من می توانم به زبان انگلیسی ساخته شده است که 00:17:10.659 --> 00:17:14.618 شرکت خنده تا از صمیم قلب خواهان ، که من تقریبا با سر و صدا بود deafened. 00:17:14.618 --> 00:17:19.799 این مشروب طعم مانند شراب کوچک ، و بود ناخوشایند نبود. 00:17:19.799 --> 00:17:26.159 سپس استاد به من نشانه ای برای آمدن به سمت تخته نان بری خود ، اما آنگونه که من در راه می رفت 00:17:26.159 --> 00:17:30.320 جدول ، در شگفتی بزرگ در همه زمان ها ، به عنوان خواننده زیاده به راحتی 00:17:30.320 --> 00:17:33.080 حامله شدن و بهانه ای ، من به طور اتفاقی به تلو تلو خوردن 00:17:33.080 --> 00:17:38.720 در برابر پوسته ، سقوط کرد و صاف روی صورت من ، اما در هیچ صدمه دیده است. 00:17:38.720 --> 00:17:43.929 بلند شدم ، بلافاصله ، و رعایت مردم خوب را در نگرانی های زیادی می شود ، من در زمان 00:17:43.929 --> 00:17:49.109 کلاه من (که من در زیر بازوی من از رفتار خوب برگزار شد) ، و تکان دادن آن را بر سر من ، 00:17:49.450 --> 00:17:53.919 سه huzzas ساخته شده ، برای نشان دادن من تا به حال هیچ شرارت توسط پاییز من. 00:17:53.919 --> 00:17:59.879 اما پیشرفت به جلو به سمت استاد من (که من از این پس باید به او تماس بگیرید) جوانترین او 00:17:59.879 --> 00:18:05.710 پسر ، که به او نشسته ، پسر قوس از حدود ده سال ، به من در زمان توسط 00:18:05.710 --> 00:18:08.070 پاها ، و من در هوا بالا است ، برگزار شد که 00:18:08.070 --> 00:18:13.379 من هر اندام لرزید : اما پدر او به من از او ربوده ، و در همان زمان 00:18:13.379 --> 00:18:17.690 به او مانند یک جعبه در گوش چپ است ، آنطور که felled نیروهای نظامی اروپایی 00:18:17.749 --> 00:18:21.029 اسب به زمین ، سفارش او را به از جدول گرفته شود. 00:18:21.029 --> 00:18:27.029 اما ترس پسر ممکن است برای من وجود بدهکار ، و به خوبی به خاطر سپردن چگونه موذی 00:18:27.029 --> 00:18:31.509 همه بچه ها در میان ما به طور طبیعی به گنجشک ها ، خرگوش ها ، بچه گربه ها جوان ، و توله سگ 00:18:31.509 --> 00:18:34.720 سگ ، من در زانو من افتاد ، و با اشاره به 00:18:34.720 --> 00:18:39.769 پسر استاد من به درک ، و همچنین من می توانم ، که من پسرش را مورد نظر 00:18:39.769 --> 00:18:42.110 ممکن است عفو. 00:18:41.869 --> 00:18:46.659 پدر این افراد را تحویل و LAD کرسی خود را در زمان دیگر ، که بر روی ان به سمت او رفتم ، و 00:18:46.659 --> 00:18:50.590 دست او را بوسید ، که استاد من در زمان ، ساخته شده و او را به من سکته مغزی و به آرامی با آن را. 00:18:52.029 --> 00:18:55.830 در میان شام ، گربه معشوقه مورد علاقه من همگانی روندی را به دامان او شد. 00:18:55.830 --> 00:19:01.090 من سر و صدا پشت سر من می خواهم که از یک دوجین جوراب زنانه ساقه بلند بافندگان در کار را شنیده و تبدیل 00:19:01.090 --> 00:19:05.850 سر من ، که من پیدا کردم آن را از purring از آن حیوانی که به نظر می رسید به اقدام 00:19:05.850 --> 00:19:08.570 سه بار بزرگتر از یک گاو نر ، به عنوان من 00:19:08.570 --> 00:19:13.460 محاسبه شده توسط این دیدگاه از سر او ، و یکی از پنجه های خود را ، در حالی که معشوقه او بود تغذیه 00:19:13.460 --> 00:19:16.219 و به او stroking. 00:19:15.970 --> 00:19:20.070 fierceness از قیافه این جانور در مجموع من discomposed ؛ 00:19:20.070 --> 00:19:25.789 هر چند که من در پایان هرچه از جدول ایستاد ، بالاتر از پنجاه فوت خاموش و هر چند 00:19:25.789 --> 00:19:28.190 معشوقه من برگزار شد به سرعت خود را ، از ترس او 00:19:28.190 --> 00:19:30.989 ممکن است به بهار ، و من در talons او را تصاحب. 00:19:30.989 --> 00:19:36.129 اما آن اتفاق افتاد هیچ خطر وجود دارد ، برای گربه انجام گرفت دست کم متوجه من نیست 00:19:36.129 --> 00:19:39.190 هنگامی که استاد من در عرض سه متری از او قرار داده شده است. 00:19:39.190 --> 00:19:45.369 و من همیشه گفته و درست تجربه در سفر من ، که 00:19:45.369 --> 00:19:50.659 پرواز یا کشف ترس قبل از یک حیوان شدید ، راه خاصی را به آن دنبال می باشد 00:19:50.659 --> 00:19:53.799 یا به شما حمله کنند ، بنابراین من حل و فصل ، در این 00:19:53.799 --> 00:19:57.959 مقطع خطرناک است ، برای نشان دادن هیچ شیوه ای از نگرانی. 00:19:57.960 --> 00:20:03.109 من با جسارت پنج یا شش بار قبل از سر خیلی از گربه راه می رفت ، و آمد 00:20:03.109 --> 00:20:07.919 در نیمی حیاط او ، که در نتیجه ان او خودش جلب کرد ، تا اگر او شد 00:20:07.919 --> 00:20:11.159 ترس از من : من تا به حال دلهره کمتر 00:20:11.159 --> 00:20:17.129 در رابطه با سگ ، سه یا چهار مراتب بالا را به اتاق آمد ، از آن معمول است در 00:20:17.129 --> 00:20:22.380 خانه کشاورزان ، که یکی از آنها بولدوگ بود ، به صورت فله به چهار فیل برابر ، 00:20:22.669 --> 00:20:29.509 و یکی دیگر تازی ، تا حدودی بلندتر از بولدوگ ، اما آن قدر بزرگ نباشند. 00:20:29.519 --> 00:20:34.440 هنگامی که شام تقریبا انجام شد ، پرستار با یک کودک یک ساله در آغوش او آمد ، 00:20:34.440 --> 00:20:37.940 که بلافاصله به من جاسوسی ، و شروع به باد بی سابقه و شدید است که شما ممکن است از شنیده 00:20:37.940 --> 00:20:41.039 لندن پل به چلسی ، پس از معمول 00:20:41.039 --> 00:20:43.820 فصاحت و بلاغت از نوزادان ، به من برای یک اسباب بازی است. 00:20:43.820 --> 00:20:50.509 مادر ، از زیاده روی خالص ، مرا ، و من نسبت به کودک قرار داده ، که 00:20:50.509 --> 00:20:55.450 در حال حاضر من وسط تصرف کردند ، و سر من را به دهان خود ، که در آن من roared 00:20:55.450 --> 00:20:57.580 با صدای بلند که خارپشت ، frighted بود و اجازه دهید 00:20:57.580 --> 00:21:02.710 من رها ، و من infallibly باید گردن من را شکست ، اگر مادر به حال او را برگزار نمی 00:21:02.710 --> 00:21:03.710 صحن زیر من. 00:21:05.690 --> 00:21:10.869 پرستار ، برای آرام بیب او ، ساخته شده با استفاده از تلق تلق کردن که یک نوع رگ توخالی بود 00:21:10.869 --> 00:21:16.769 پر از سنگ های بزرگ ، و توسط یک کابل به دور کمر کودک محکم : اما همه در 00:21:16.769 --> 00:21:20.429 بیهوده ، به طوری که او مجبور شد به درخواست جبران گذشته به آن مکیدن. 00:21:21.979 --> 00:21:26.080 من باید هیچ شی همیشه منزجر من به عنوان نزد هیولا او اعتراف 00:21:26.080 --> 00:21:31.019 پستان ، که من نمی تواند بگوید چه به مقایسه با ، بنابراین به عنوان به خواننده کنجکاو 00:21:31.019 --> 00:21:34.190 ایده فله ، شکل و رنگ آن ،. 00:21:34.190 --> 00:21:38.429 این ایستادند برجسته شش فوت ، و نمی تواند کمتر از شانزده در دور. 00:21:38.700 --> 00:21:44.809 نوک پستان در حدود نیمی از بزرگی سر من بود ، و رنگ هر دو از آن و حفر ، 00:21:44.809 --> 00:21:49.419 تا با لکه ها ، جوش و کک و مک ها متفاوت بود ، که هیچ کس نمی تواند بهانه ای به نظر می رسد بیشتر 00:21:49.419 --> 00:21:53.529 تهوع اور : برای من تا به حال یک دید نزدیک از او ، 00:21:53.529 --> 00:21:58.149 او نشسته ، به راحتی برای دادن مکیدن ، و من بر روی میز ایستاده. 00:22:00.159 --> 00:22:04.979 این به من بر پوست و عادلانه از خانمها انگلیسی ما ، که به نظر می رسد بسیار زیبا را منعکس 00:22:04.979 --> 00:22:10.729 برای ما ، فقط به این دلیل که اندازه خود ما هستند ، و نقائص آنها را نه دیده می شود اما 00:22:10.729 --> 00:22:13.190 از طریق یک ذره ، که در آن پیدا کنیم 00:22:13.190 --> 00:22:18.330 توسط آزمایش است که پوست مسطح و whitest نگاه خشن و درشت ، و 00:22:18.330 --> 00:22:21.240 بد رنگ. 00:22:20.989 --> 00:22:24.649 من به یاد داشته باشید زمانی که من در Lilliput ، رنگ از این افراد کوچک بود 00:22:24.649 --> 00:22:31.019 به نظر من منصفانه ترین در جهان ، و بر این موضوع صحبت با یک فرد 00:22:31.019 --> 00:22:33.190 یادگیری وجود دارد ، که صمیمی بود 00:22:33.190 --> 00:22:37.999 از دوستانم ، به او گفت که چهره من بسیار عادلانه تر و روان تر ظاهر شد زمانی که او 00:22:37.999 --> 00:22:42.580 بر من از زمین نگاه کرد ، از آن بر یک نمای نزدیکتر ، زمانی که من او را گرفت تا در 00:22:42.580 --> 00:22:45.659 دست من ، آورده و او را نزدیک ، که او 00:22:45.659 --> 00:22:48.459 در ابتدا یک دید بسیار تکان دهنده اعتراف. 00:22:50.479 --> 00:22:55.970 او گفت : "او می تواند سوراخ بزرگی در پوست من کشف ؛ که stumps از ریش من 00:22:55.970 --> 00:23:00.489 ده برابر قوی تر از موی گراز ، و رنگ من از چند 00:23:00.489 --> 00:23:03.799 رنگ در دسترس نباشد نامطبوعی : "هر چند 00:23:03.799 --> 00:23:09.109 من باید التماس ترک را برای خودم می گویند که من به عنوان عادلانه است را بیشتر از جنس و کشور من ، 00:23:09.109 --> 00:23:11.630 و بسیار کمی sunburnt توسط همه سفر من است. 00:23:12.769 --> 00:23:17.299 در طرف دیگر ، discoursing از بانوان در دادگاهی که امپراتور ، او با استفاده 00:23:17.299 --> 00:23:24.409 به من بگویید ، "یکی بود کک و مک ، بیش از حد گسترده ای دیگر دهان ، یک سوم بیش از حد بزرگ بینی ؛ 00:23:24.409 --> 00:23:26.309 چیزی که من قادر به تشخیص بود. 00:23:26.309 --> 00:23:32.539 من اعتراف این انعکاس به اندازه کافی آشکار است که ، با این حال ، من نمی توانست 00:23:32.539 --> 00:23:38.539 امساک کردن ، تا مبادا خواننده ممکن است فکر می کنم آن موجودات قریب به اتفاق در واقع تغییر شکل شد : برای 00:23:38.539 --> 00:23:40.899 من باید آنها را به عدالت می گویند ، آنها 00:23:40.899 --> 00:23:45.739 نژاد خوبرو از مردم ، و به خصوص ویژگی های قیافه استاد من ، 00:23:45.739 --> 00:23:51.119 اگر چه او بود ، اما یک کشاورز ، زمانی که من او را از ارتفاع شصت پا مشهود است ، به نظر می رسد 00:23:51.119 --> 00:23:52.159 خیلی خوب معتدل. 00:23:52.159 --> 00:23:59.789 هنگامی که شام انجام شد ، استاد من رفت به کارگران خود ، و می تواند توسط کشف 00:23:59.789 --> 00:24:03.450 صدا و ژست خود را ، به اتهام همسر خود را سخت به مراقبت از من است. 00:24:05.159 --> 00:24:09.799 من بسیار خسته شده ، و دفع به خواب ، که معشوقه درک من ، او 00:24:09.799 --> 00:24:15.330 من در رختخواب خود او قرار داده ، و مرا با دستمال تمیز سفید پوشش داده شده ، اما بزرگتر و 00:24:15.330 --> 00:24:17.580 درشت تر از بادبان اصلی کشتی از یک مرد از جنگ. 00:24:17.580 --> 00:24:23.960 من در حدود دو ساعت ، خواب و رویای من در خانه با همسر و فرزندانش بود ، که 00:24:23.960 --> 00:24:28.599 تشدید غم من وقتی که من awaked ، و خودم به تنهایی در یک اتاق وسیع بین 00:24:28.599 --> 00:24:31.460 دو و سه صد فوت عرض و بالاتر 00:24:31.460 --> 00:24:35.239 دو صد بالا ، دروغ گفتن در یک بستر گسترده ای بیست متری. 00:24:35.239 --> 00:24:39.419 معشوقه من در مورد امور خانگی خود رفته بود ، و من قفل شده بود وارد 00:24:39.419 --> 00:24:43.200 تخت هشت متری از کف بود. 00:24:43.200 --> 00:24:49.440 برخی از الزامات طبیعی مورد نیاز مرا به پایین ، I durst توهم را ندارد تماس بگیرید ، و اگر من 00:24:49.440 --> 00:24:53.580 بود ، آن را در بیهوده ، با چنین صدایی را به عنوان معدن ، در فاصله آنقدر بزرگ 00:24:53.580 --> 00:24:57.090 از اتاقی که در آن من به آشپزخانه که در آن خانواده نگه داشته دراز است. 00:24:57.090 --> 00:25:03.249 در حالی که من در این شرایط بود ، دو موش رخنه کرد تا پرده ها ، و فرار 00:25:03.249 --> 00:25:04.909 بو کردن عقب و جلو روی تخت. 00:25:04.909 --> 00:25:10.509 یکی از آنها آمد تقریبا به صورت من ، که در نتیجه ان من در وحشت افزایش یافت ، و Drew 00:25:10.509 --> 00:25:12.260 مفت خور من به خودم دفاع. 00:25:13.239 --> 00:25:17.869 این جانوران وحشتناک بود جسارت به من حمله در هر دو طرف ، و یکی از آنها 00:25:17.869 --> 00:25:22.109 پاهای خود را جلو در یقه من برگزار شد ، اما من تا به حال شانس به شما قادر به rip کردن شکم خود را قبل از 00:25:22.109 --> 00:25:25.019 او می تواند هر گونه فساد انجام دهد. 00:25:25.019 --> 00:25:29.340 او را در پای من افتاد و از سوی دیگر ، با دیدن سرنوشت رفیق او ، ساخته شده خود را 00:25:29.340 --> 00:25:35.070 فرار می کنند ، اما بدون یک زخم خوب در پشت ، که من او را داد به عنوان گریخت ، وی را ندارد ، و 00:25:35.070 --> 00:25:37.090 ساخته شده اجرا خون trickling از او. 00:25:37.090 --> 00:25:44.109 پس از این بهره برداری ، من به آرامی و وپیش روی تخت راه می رفت ، برای بازیابی نفس من و 00:25:44.109 --> 00:25:45.100 از دست دادن ارواح. 00:25:46.659 --> 00:25:50.809 این موجودات به اندازه بولدوگ بزرگ بودند ، اما بی نهایت زیرک تر و 00:25:50.809 --> 00:25:56.669 شدید ، به طوری که اگر من گرفته بود کمربند من قبل از من به خواب رفتند ، من باید 00:25:56.669 --> 00:25:59.109 infallibly به تکه پاره شده و بلعیدم. 00:25:59.109 --> 00:26:03.989 اندازه گیری دم موش مرده ، و آن را به دو متری بلند ، مایل 00:26:03.989 --> 00:26:09.809 اینچ ، اما آن را در برابر معده من رفت به کشیدن لاشه را از تخت خواب بیرون ، که در آن وضع 00:26:09.809 --> 00:26:12.559 هنوز خونریزی ، من آن را به حال با وجود این بعضی 00:26:12.559 --> 00:26:18.119 زندگی ، اما با یک ممیز قوی در سراسر گردن ، من کاملا آن را despatched. 00:26:18.119 --> 00:26:22.739 بلافاصله پس از آن ، معشوقه من آمد به داخل اتاق ، که به دیدن من همه خونین ، زد و مرا 00:26:22.739 --> 00:26:23.590 در دست او است. 00:26:23.590 --> 00:26:29.729 من با اشاره به موش مرده ، لبخند ، و نشانه های دیگری برای نشان دادن من صدمه دیده بود ؛ 00:26:29.729 --> 00:26:34.729 که در انجا او بسیار خشنود شد ، خواستار خدمتکار را به موش مرده با 00:26:34.729 --> 00:26:37.870 جفت انبرک ، و پرتاب آن از پنجره. 00:26:37.869 --> 00:26:43.029 بعد من او را روی یک میز ، جایی که من نشان دادم او را مفت خور من همه خونین و پاک کردن آن را در 00:26:43.029 --> 00:26:46.049 دامن کت من ، آن را بازگشت به نیام. 00:26:47.450 --> 00:26:51.779 من به انجام بیش از یک کاری که دیگر نمی تواند برای من فشرده شد ، و 00:26:51.779 --> 00:26:55.749 بنابراین تلاش برای معشوقه من درک ، که من مورد نظر را به توان مجموعه ای 00:26:55.749 --> 00:26:58.200 روی زمین ، که بعد از او انجام داده بودند ، من 00:26:58.200 --> 00:27:02.629 محجوبیت من را رنج می برند که به خودم بیان دورتر ، از با اشاره به 00:27:02.629 --> 00:27:04.429 درها ، و رکوع چندین بار. 00:27:04.419 --> 00:27:10.169 زن خوب ، با دشواری چندانی ، در گذشته درک آنچه که من را در می شود ، و 00:27:10.169 --> 00:27:15.289 من دوباره در دست او ، راه می رفت به باغ ، جایی که او به من مجموعه ای پایین است. 00:27:15.289 --> 00:27:20.039 من حدود دو صد متری بر روی یک طرف رفت ، و beckoning به او به نظر نمی آید و یا به 00:27:20.039 --> 00:27:24.989 دنبال من ، من خودم را بین دو برگ ترشک را مخفی می کردند ، و تخلیه وجود دارد 00:27:24.989 --> 00:27:30.229 الزامات طبیعت. 00:27:30.229 --> 00:27:34.340 من امیدوارم که خواننده مهربان من بهانه ای برای سکونت در این و خاص مانند ، 00:27:34.340 --> 00:27:39.849 که با این حال ناچیز آنها ممکن است به حقیری ذهن مبتذل به نظر می رسد ، با این حال خواهد شد 00:27:39.849 --> 00:27:42.129 قطعا فیلسوف تا تصویر را بزرگ تر ببینید. او کمک کند 00:27:42.129 --> 00:27:46.460 افکار و تخیل ، و اعمال آنها را به نفع عموم مردم و به عنوان خصوصی 00:27:46.460 --> 00:27:50.669 زندگی ، که طراحی تنها من در ارائه حساب این و از من بود 00:27:50.669 --> 00:27:54.129 سفر به جهان و در جایی که من شده اند 00:27:54.129 --> 00:27:57.849 عمدتا ساعی از حقیقت ، بدون تاثیر هر گونه زیور آلات یادگیری یا 00:27:57.849 --> 00:27:58.539 سبک. 00:27:58.289 --> 00:28:03.849 اما تمام صحنه از این سفر قوی تصور را در ذهن من ساخته شده ، و آنقدر 00:28:03.849 --> 00:28:10.820 ریشه ای عمیق در حافظه ام ، ثابت شده است که در ارتکاب آن به مقاله من یکی حذف نمی 00:28:10.820 --> 00:28:13.219 مواد شرایط : با این حال ، بر 00:28:13.219 --> 00:28:16.039 بررسی سخت ، خشک کردن معابر چند. 00:28:16.179 --> 00:28:21.409 از لحظه ای کمتر است که در نسخه اول من بودند ، برای ترس از محکوم شدن به عنوان خسته کننده و 00:28:21.409 --> 00:28:26.369 بی ارزش ، از چه چیز مسافران اغلب ، شاید بدون عدالت ، متهم است.