[Script Info] Title: [Events] Format: Layer, Start, End, Style, Name, MarginL, MarginR, MarginV, Effect, Text Dialogue: 0,0:00:01.82,0:00:08.34,Default,,0000,0000,0000,,قسمت دوم. سفر به BROBDINGNAG. Dialogue: 0,0:00:08.34,0:00:11.62,Default,,0000,0000,0000,,فصل اول Dialogue: 0,0:00:11.37,0:00:18.88,Default,,0000,0000,0000,,توفان بزرگ توصیف قایق بلند فرستاده شده به واکشی آب ؛ نویسنده می رود با آن به Dialogue: 0,0:00:18.88,0:00:19.68,Default,,0000,0000,0000,,کشف کشور. Dialogue: 0,0:00:19.43,0:00:24.70,Default,,0000,0000,0000,,او در ساحل سمت چپ ، توسط یکی از بومیان را تصرف کردند ، و به مرحله اجرا کشاورز Dialogue: 0,0:00:24.70,0:00:29.03,Default,,0000,0000,0000,,خانه. پذیرش او ، با حوادث چند که Dialogue: 0,0:00:29.03,0:00:30.02,Default,,0000,0000,0000,,رخ داده باشد. Dialogue: 0,0:00:30.02,0:00:31.91,Default,,0000,0000,0000,,شرح ساکنان. Dialogue: 0,0:00:31.66,0:00:37.99,Default,,0000,0000,0000,,پس از محکوم شده است توسط طبیعت و ثروت ، به حیات فعال و بیقرار ، در Dialogue: 0,0:00:37.99,0:00:43.02,Default,,0000,0000,0000,,دو ماه پس از بازگشت من ، من دوباره را ترک کشور مادری من و حمل و نقل در زمان Dialogue: 0,0:00:43.02,0:00:47.61,Default,,0000,0000,0000,,فراز زندگی ، در روز 20 ژوئن ، 1702 ، در Dialogue: 0,0:00:47.61,0:00:52.64,Default,,0000,0000,0000,,ماجراجویی ، کاپیتان جان نیکولاس ، یک مرد کرنیش ، فرمانده ، عازم سورات. Dialogue: 0,0:00:52.64,0:00:59.58,Default,,0000,0000,0000,,ما به حال گیل بسیار مرفه ، تا ما در دماغه امید نیک وارد ، که در آن ما Dialogue: 0,0:00:59.58,0:01:04.11,Default,,0000,0000,0000,,فرود برای آب تازه ، اما کشف نشت ، ما unshipped کالاهای ما و wintered Dialogue: 0,0:01:04.11,0:01:07.16,Default,,0000,0000,0000,,برای کاپیتان در حال سقوط از یک بیمار وجود دارد Dialogue: 0,0:01:07.16,0:01:11.18,Default,,0000,0000,0000,,تب و لرز ، ما می تواند کیپ تا پایان ماه مارس را ترک کنید. Dialogue: 0,0:01:11.18,0:01:15.18,Default,,0000,0000,0000,,ما پس از آن مجموعه بادبان و سفر خوب بود تا ما را تصویب کرد که تنگه ماداگاسکار ؛ Dialogue: 0,0:01:15.18,0:01:21.43,Default,,0000,0000,0000,,اما داشتن شمال آن جزیره ، و در حدود پنج درجه عرض جغرافیایی جنوبی ، Dialogue: 0,0:01:21.43,0:01:24.01,Default,,0000,0000,0000,,بادها ، که در آن دریاها مشاهده Dialogue: 0,0:01:24.01,0:01:27.82,Default,,0000,0000,0000,,برای منفجر گیل ثابت برابر بین شمال و غرب ، از آغاز Dialogue: 0,0:01:27.82,0:01:32.11,Default,,0000,0000,0000,,دسامبر تا ابتدای ماه مه ، در 19 ماه آوریل آغاز شد تا با مقدار ضربه Dialogue: 0,0:01:32.11,0:01:34.30,Default,,0000,0000,0000,,خشونت بیشتر ، و بیشتر غربی نسبت به Dialogue: 0,0:01:34.30,0:01:40.62,Default,,0000,0000,0000,,معمول ، ادامه بنابراین برای بیست روز با هم : که در طی آن زمان ، ما رانده شدند Dialogue: 0,0:01:40.62,0:01:44.72,Default,,0000,0000,0000,,کمی از شرق به جزایر Molucca ، و در حدود سه درجه شمال Dialogue: 0,0:01:44.72,0:01:47.88,Default,,0000,0000,0000,,از خط ، به عنوان کاپیتان ما در بر داشت Dialogue: 0,0:01:47.88,0:01:52.87,Default,,0000,0000,0000,,مشاهدات او در زمان 2ND ماه مه ، در آن زمان باد متوقف ، و آن بود Dialogue: 0,0:01:52.87,0:01:56.60,Default,,0000,0000,0000,,آرامش کامل ، که در انجا من کمی خشنود نیست. Dialogue: 0,0:01:56.60,0:02:01.47,Default,,0000,0000,0000,,اما او ، از اینکه یک مرد خوب در ناوبری از آن دریاها تجربه وجود دارد ، به همه پیشنهاد ما Dialogue: 0,0:02:01.47,0:02:06.82,Default,,0000,0000,0000,,آمادگی در برابر طوفان ، که بر این اساس در روز بعد اتفاق افتاد : Dialogue: 0,0:02:06.82,0:02:11.89,Default,,0000,0000,0000,,باد جنوب ، به نام های موسمی در جنوب ، شروع به تنظیم شوید. Dialogue: 0,0:02:11.89,0:02:16.70,Default,,0000,0000,0000,,پیدا کردن آن به احتمال زیاد به overblow بود ، ما در ما نی ، بادبان در زمان ، و ایستاده بود به دست Dialogue: 0,0:02:16.70,0:02:22.53,Default,,0000,0000,0000,,واقع در جلو بادبان ، اما آب و هوای ناپاک ، ما نگاه اسلحه همه به سرعت و دست Dialogue: 0,0:02:22.53,0:02:23.91,Default,,0000,0000,0000,,واپسین بادبان کشتی دو دگلی. Dialogue: 0,0:02:23.91,0:02:28.13,Default,,0000,0000,0000,,کشتی اخراج بسیار وسیع است ، بنابراین ما آن را بهتر است قبل از دریا spooning ، از Dialogue: 0,0:02:28.13,0:02:29.47,Default,,0000,0000,0000,,تلاش یا hulling. Dialogue: 0,0:02:30.36,0:02:35.05,Default,,0000,0000,0000,,reefed بادبان جلو و تنظیم او را ، و برده AFT جلو ورق ، زمام بود Dialogue: 0,0:02:35.05,0:02:37.64,Default,,0000,0000,0000,,سخت آب و هوا. کشتی عینک شجاعانه. Dialogue: 0,0:02:37.91,0:02:44.17,Default,,0000,0000,0000,,belayed جلو پایین مسافت ، اما بادبان تقسیم شده بود ، و ما برده پایین حیاط و Dialogue: 0,0:02:44.17,0:02:47.37,Default,,0000,0000,0000,,بادبان به کشتی ، و بی بند و بار همه چیز روشن آن است. Dialogue: 0,0:02:47.37,0:02:51.78,Default,,0000,0000,0000,,یک طوفان بسیار شدید بود و دریا را شکست عجیب و خطرناک است. Dialogue: 0,0:02:51.78,0:02:56.53,Default,,0000,0000,0000,,ما بر laniard از ستاد شلاق برده ، و مرد را در راس کمک کرد. Dialogue: 0,0:02:56.53,0:03:02.22,Default,,0000,0000,0000,,ما نمی کردن دومین دکل کشتی از عرشه ما ، اما اجازه دهید همه ایستاده ، چرا که او قبل از scudded Dialogue: 0,0:03:02.22,0:03:06.82,Default,,0000,0000,0000,,دریا خیلی خوب ، و ما می دانستیم که در حال بالا افراشته در بالاترین نقطهء کشتی ، کشتی شد Dialogue: 0,0:03:06.88,0:03:10.66,Default,,0000,0000,0000,,wholesomer ، و راه بهتری را از طریق دریا ساخته شده ، دیدن ما تا به حال اتاق دریا. Dialogue: 0,0:03:10.66,0:03:16.54,Default,,0000,0000,0000,,وقتی طوفان تمام شد ، ما مجموعه ای واقع در جلو بادبان و بادبان اصلی ، و به ارمغان آورد و کشتی به. Dialogue: 0,0:03:16.54,0:03:21.54,Default,,0000,0000,0000,,سپس ما مجموعه ای واپسین بادبان کشتی دو دگلی - بادبان اصلی بالا و جلو و بالا به بادبان. Dialogue: 0,0:03:21.54,0:03:26.01,Default,,0000,0000,0000,,البته ما در شرق و شمال شرق ، باد در جنوب غرب است. Dialogue: 0,0:03:26.01,0:03:32.78,Default,,0000,0000,0000,,ما tacks بطرف راست حرکت کردن به روی عرشه کشتی ، ما دور انداختن آب و هوا پرانتز و آسانسور ، ما در مجموعه Dialogue: 0,0:03:32.78,0:03:37.70,Default,,0000,0000,0000,,لی ، پرانتز ، و رو به جلو توسط آب و هوا - bowlings برده و برده آنها را تنگ ، Dialogue: 0,0:03:37.70,0:03:40.26,Default,,0000,0000,0000,,و آنها را belayed برده و بیش از واپسین بادبان کشتی دو دگلی Dialogue: 0,0:03:40.26,0:03:44.72,Default,,0000,0000,0000,,میخ سرپهن کوچک بادگیر ، و کامل خود را نگه داشته و به عنوان نزدیک او را دروغ. Dialogue: 0,0:03:44.72,0:03:50.02,Default,,0000,0000,0000,,در طول این طوفان ، که توسط یک باد قوی غرب و جنوب غرب به دنبال داشت ، ما Dialogue: 0,0:03:50.02,0:03:54.61,Default,,0000,0000,0000,,انجام شده توسط محاسبات من ، حدود پانصد لیگ به شرق ، به طوری که Dialogue: 0,0:03:54.61,0:03:58.59,Default,,0000,0000,0000,,قدیمی ترین ملوان در هیئت مدیره نمی تواند بگوید در چه بخشی از جهان ما است. Dialogue: 0,0:03:58.59,0:04:03.69,Default,,0000,0000,0000,,مفاد ما برگزار شد خوب ، کشتی ما را ثابت قدم بود ، و خدمه ما همه در سلامت خوب ؛ Dialogue: 0,0:04:03.69,0:04:07.37,Default,,0000,0000,0000,,اما ما در نهایت تنش برای آب نهاده شده است. Dialogue: 0,0:04:07.37,0:04:12.34,Default,,0000,0000,0000,,ما فکر کردیم که آن را به بهترین وجه در همان دوره نگه دارید ، به جای به نوبه خود بیشتر شمالی ، Dialogue: 0,0:04:12.34,0:04:16.73,Default,,0000,0000,0000,,که ممکن است به ما به قسمت شمال غربی از Tartary بزرگ به ارمغان آورده ، و به Dialogue: 0,0:04:16.73,0:04:19.87,Default,,0000,0000,0000,,منجمد دریای. Dialogue: 0,0:04:19.87,0:04:26.28,Default,,0000,0000,0000,,در روز 16 ماه ژوئن ، 1703 ، یک پسر در بالا افراشته زمین کشف است. Dialogue: 0,0:04:26.27,0:04:31.52,Default,,0000,0000,0000,,در 17 ، ما در مشاهده کامل جزیره ای بزرگ ، و یا قاره شد (ما می دانستیم Dialogue: 0,0:04:31.52,0:04:37.40,Default,,0000,0000,0000,,آیا ؛) در سمت جنوب از انجاییکه گردن کوچکی از زمین jutting به Dialogue: 0,0:04:37.40,0:04:41.57,Default,,0000,0000,0000,,دریا و نهر کم عمق بیش از حد برای نگه داشتن کشتی بالاتر از صد تن است. Dialogue: 0,0:04:41.57,0:04:47.41,Default,,0000,0000,0000,,ما لنگر را در لیگ از این نهر بازیگران ، و کاپیتان ما فرستاده شده از ده او Dialogue: 0,0:04:47.41,0:04:52.28,Default,,0000,0000,0000,,مردان و در قایق بلند ، مسلح به رگ برای آب ، اگر هر کدام می تواند در بر داشت. Dialogue: 0,0:04:52.28,0:04:58.43,Default,,0000,0000,0000,,مورد نظر مرخصی خود را با آنها برود ، که من ممکن است کشور را ببینید ، و را چه Dialogue: 0,0:04:58.43,0:05:01.93,Default,,0000,0000,0000,,اکتشاف ها ، من می توانم. هنگامی که ما از آن پرتو ها آمدند به زمین ما شاهد هیچ رودخانه یا Dialogue: 0,0:05:01.93,0:05:04.18,Default,,0000,0000,0000,,بهار ، و نه هیچ نشانه ای از ساکنان است. Dialogue: 0,0:05:04.18,0:05:10.31,Default,,0000,0000,0000,,بنابراین مردان ما در ساحل سرگردان برای پیدا کردن مقداری آب تازه در نزدیکی دریا ، و Dialogue: 0,0:05:10.31,0:05:14.77,Default,,0000,0000,0000,,من به تنهایی در حدود یک مایل در طرف دیگر راه می رفت ، که در آن کشور را مشاهده همه Dialogue: 0,0:05:14.77,0:05:15.02,Default,,0000,0000,0000,,نازا و سنگی. Dialogue: 0,0:05:14.91,0:05:21.75,Default,,0000,0000,0000,,من در حال حاضر شروع می شود خسته و از دیدن چیزی برای سرگرم کردن حس کنجکاوی من ، من بازگشت Dialogue: 0,0:05:21.75,0:05:26.35,Default,,0000,0000,0000,,های پایین به آرامی به سمت نهر و دریا پر به نظر من ، من تو را دیدم مردان ما Dialogue: 0,0:05:26.35,0:05:30.58,Default,,0000,0000,0000,,در حال حاضر رو به قایق و پارو زدن برای زندگی به کشتی. Dialogue: 0,0:05:30.58,0:05:36.84,Default,,0000,0000,0000,,من که قرار بود پس از آنها به بارک الله ، اگر چه آن را به هدف کمی شده بود ، وقتی که من Dialogue: 0,0:05:36.84,0:05:42.74,Default,,0000,0000,0000,,مشاهده مخلوق بزرگ پیاده روی بعد از آنها در دریا ، به همان سرعتی که او می تواند : او waded Dialogue: 0,0:05:42.74,0:05:45.24,Default,,0000,0000,0000,,نه چندان عمیق تر از زانو خود را ، و در زمان Dialogue: 0,0:05:45.24,0:05:50.39,Default,,0000,0000,0000,,گام های شگرف : اما مردان ما به حال او شروع نیم لیگ ، و ، دریا Dialogue: 0,0:05:50.39,0:05:55.14,Default,,0000,0000,0000,,thereabouts که پر از سنگ های تیز ، هیولا قادر به پیشی Dialogue: 0,0:05:55.14,0:05:56.78,Default,,0000,0000,0000,,قایق. Dialogue: 0,0:05:56.78,0:06:01.19,Default,,0000,0000,0000,,این من پس از آن گفته شد ، برای من durst ماندن موضوع ماجراجویی ، اما Dialogue: 0,0:06:01.19,0:06:05.94,Default,,0000,0000,0000,,فرار به همان سرعتی که من می توانم راه من برای اولین بار رفت ، و سپس صعود تا تپه شیب دار ، Dialogue: 0,0:06:05.94,0:06:08.33,Default,,0000,0000,0000,,که برخی از چشم انداز کشور را به من داد. Dialogue: 0,0:06:08.33,0:06:14.37,Default,,0000,0000,0000,,که من پیدا کردم آن را به طور کامل کشت ، اما آنچه که برای اولین بار شگفت زده به من طول بود Dialogue: 0,0:06:14.37,0:06:19.66,Default,,0000,0000,0000,,چمن ، که در آن اساس به نظر می رسید که برای یونجه نگه داشته شود ، در حدود بیست فوت Dialogue: 0,0:06:19.66,0:06:21.53,Default,,0000,0000,0000,,بالا است. Dialogue: 0,0:06:21.53,0:06:26.19,Default,,0000,0000,0000,,من را به یک جاده بالا سقوط کرد ، بنابراین من آن را در زمان می شود ، هر چند آن را به ساکنان خدمت می کردند Dialogue: 0,0:06:26.19,0:06:29.81,Default,,0000,0000,0000,,تنها به عنوان یک پای مسیر را از طریق یک میدان جو است. Dialogue: 0,0:06:29.81,0:06:34.73,Default,,0000,0000,0000,,در اینجا من برای برخی از زمان راه می رفت ، اما می تواند کمی در هر دو طرف را ببینید ، آن را که در حال حاضر Dialogue: 0,0:06:34.73,0:06:37.23,Default,,0000,0000,0000,,در نزدیکی برداشت ، و ذرت در حال افزایش حداقل چهل فوت. Dialogue: 0,0:06:37.43,0:06:42.12,Default,,0000,0000,0000,,من یک ساعت راه رفتن به انتهای این زمینه بود ، بود که با پرچین از حصار Dialogue: 0,0:06:42.12,0:06:46.93,Default,,0000,0000,0000,,حداقل یک صد و بیست فوت بالا ، و درختان آنقدر رفیع است که من می توانم هیچ را Dialogue: 0,0:06:46.93,0:06:48.08,Default,,0000,0000,0000,,محاسبه ارتفاع خود را. Dialogue: 0,0:06:48.08,0:06:52.77,Default,,0000,0000,0000,,چوب عمودی چهارچوب درب به عبور از این زمینه را به آینده وجود دارد. Dialogue: 0,0:06:52.77,0:06:57.48,Default,,0000,0000,0000,,این چهار مرحله ، و سنگ به عبور بیش از زمانی که شما را به بالاترین آمد. Dialogue: 0,0:06:57.48,0:07:02.33,Default,,0000,0000,0000,,غیر ممکن بود برای من به صعود از این نردبان ، زیرا در هر مرحله شش فوت بود Dialogue: 0,0:07:02.33,0:07:04.80,Default,,0000,0000,0000,,بالا ، و سنگ بالایی حدود بیست. Dialogue: 0,0:07:06.20,0:07:10.67,Default,,0000,0000,0000,,من تلاش برای پیدا کردن بعضی از شکاف در تامینی ، زمانی که من کشف یکی از Dialogue: 0,0:07:10.67,0:07:15.49,Default,,0000,0000,0000,,ساکنان در زمینه آینده ، پیشروی به سوی پلکان ، همین کار را با اندازه Dialogue: 0,0:07:15.52,0:07:19.70,Default,,0000,0000,0000,,او که من را در دریا دنبال قایق ما را دیدم. Dialogue: 0,0:07:19.70,0:07:24.32,Default,,0000,0000,0000,,او ظاهر شد به عنوان بلند به عنوان برج کلیسا منار عادی ، و حدود ده متری را در هر زمان Dialogue: 0,0:07:24.32,0:07:27.25,Default,,0000,0000,0000,,گشاد گشاد راه رفتن ، به عنوان نزدیک که من می توانم حدس زد. Dialogue: 0,0:07:27.25,0:07:32.49,Default,,0000,0000,0000,,من با نهایت ترس و حیرت زده شد و فرار به خودم در پنهان Dialogue: 0,0:07:32.49,0:07:36.24,Default,,0000,0000,0000,,ذرت ، که از انجا من او را در بالای پلکان را دیدم به دنبال بازگشت به میدان بعد در Dialogue: 0,0:07:36.24,0:07:38.46,Default,,0000,0000,0000,,دست راست ، و شنیده ام او را در یک تماس Dialogue: 0,0:07:38.46,0:07:43.97,Default,,0000,0000,0000,,صدای بسیاری از درجه بلندتر از صحبت کردن - ترومپت : اما سر و صدا به حدی زیاد بود در Dialogue: 0,0:07:43.97,0:07:48.67,Default,,0000,0000,0000,,هوا ، که در ابتدا به من قطعا فکر آن رعد و برق بود. Dialogue: 0,0:07:48.67,0:07:52.93,Default,,0000,0000,0000,,لهذا هفت هیولا مانند خود ، نسبت به او را با دلیل بیم - قلاب در آمد Dialogue: 0,0:07:52.93,0:07:57.96,Default,,0000,0000,0000,,دست های خود ، هر قلاب در مورد فراخی شش scythes. Dialogue: 0,0:07:57.96,0:08:02.42,Default,,0000,0000,0000,,این افراد به عنوان اولین را به خوبی نیست ، پوشیده شده است که بندگان و کارگران آنها Dialogue: 0,0:08:02.42,0:08:07.76,Default,,0000,0000,0000,,به نظر می رسید ، بر اساس برخی از کلمات او سخن گفت ، آنها رفت و به درو ذرت در Dialogue: 0,0:08:07.76,0:08:08.11,Default,,0000,0000,0000,,زمینه که در آن من غیر روحانی. Dialogue: 0,0:08:08.11,0:08:14.55,Default,,0000,0000,0000,,من از آنها را در به عنوان بزرگ فاصله که من می توانم نگه داشته ، اما مجبور شد به حرکت با Dialogue: 0,0:08:14.55,0:08:18.20,Default,,0000,0000,0000,,مشکل شدید برای ساقه ذرت بودند گاهی بالای یک پا Dialogue: 0,0:08:18.26,0:08:23.28,Default,,0000,0000,0000,,از راه دور ، به طوری که من به سختی می تواند به بدن من آنها را در میان فشار. Dialogue: 0,0:08:23.28,0:08:27.08,Default,,0000,0000,0000,,با این حال ، من یک تغییر برای رفتن به جلو ، تا زمانی که به بخشی از میدان آمد که در آن Dialogue: 0,0:08:27.08,0:08:29.30,Default,,0000,0000,0000,,ذرت توسط باران و باد گذاشته شده بود. Dialogue: 0,0:08:29.30,0:08:34.35,Default,,0000,0000,0000,,در اینجا آن غیر ممکن است برای پیشبرد یک قدم برای من ، برای ساقه های در هم آمیخته شده اند ، Dialogue: 0,0:08:34.35,0:08:38.85,Default,,0000,0000,0000,,که من نمی توانستم خزش از طریق ، و ریش از گوش کاهش یافته به طوری قوی و Dialogue: 0,0:08:38.85,0:08:42.16,Default,,0000,0000,0000,,اشاره کرد ، که آنها را از طریق لباس من را به گوشت من سوراخ شده است. Dialogue: 0,0:08:42.16,0:08:46.90,Default,,0000,0000,0000,,در همان زمان من شنیده ام به ماشین درو صد متری پشت من. Dialogue: 0,0:08:47.09,0:08:53.15,Default,,0000,0000,0000,,من دراز اینکه کاملا با کار پر زحمت dispirited ، و به طور کامل غلبه بر غم و اندوه و ناامیدی ، Dialogue: 0,0:08:53.15,0:08:56.70,Default,,0000,0000,0000,,پایین بین دو پشته ، و صمیمانه آرزو من در آنجا ممکن است در نهایت روز من. Dialogue: 0,0:08:56.70,0:09:00.85,Default,,0000,0000,0000,,من bemoaned بیوه و کودکان متروک من پدر. Dialogue: 0,0:09:00.85,0:09:06.28,Default,,0000,0000,0000,,من افسوس می خورد که حماقت خود و wilfulness من ، در تلاش سفر دوم ، در برابر Dialogue: 0,0:09:06.28,0:09:10.12,Default,,0000,0000,0000,,از تمام دوستانم و روابط مشاوره. Dialogue: 0,0:09:10.12,0:09:14.29,Default,,0000,0000,0000,,در این تحریک وحشتناک از ذهن ، من می توانم تفکر Lilliput که امساک کردن Dialogue: 0,0:09:14.29,0:09:19.72,Default,,0000,0000,0000,,ساکنان بر من به عنوان بزرگترین نابغه ای است که تا کنون در جهان ظاهر نگاه ؛ Dialogue: 0,0:09:19.72,0:09:21.40,Default,,0000,0000,0000,,جایی که من قادر به جلب ناوگان امپراطوری بود Dialogue: 0,0:09:21.40,0:09:26.07,Default,,0000,0000,0000,,در دست من ، و انجام آن اقدامات دیگر ، که تا کنون در ثبت خواهد شد Dialogue: 0,0:09:26.07,0:09:30.12,Default,,0000,0000,0000,,تواریخ از آن امپراتوری ، در حالی که آیندگان به سختی باید آنها را باور ، Dialogue: 0,0:09:30.12,0:09:31.47,Default,,0000,0000,0000,,اگرچه گواهی توسط میلیون ها نفر. Dialogue: 0,0:09:31.47,0:09:37.20,Default,,0000,0000,0000,,من منعکس چه رنج آن را باید به من ثابت کند ، به نظر می رسد به عنوان ناچیز در Dialogue: 0,0:09:37.20,0:09:40.05,Default,,0000,0000,0000,,این ملت ، به عنوان یکی جزیره خیالی لیلیپوت تنها در میان ما باشد. Dialogue: 0,0:09:40.05,0:09:46.81,Default,,0000,0000,0000,,اما این من تصور می شود که دست کم از بدبختیهای من بود ، برای ، به عنوان موجودات انسانی هستند Dialogue: 0,0:09:46.81,0:09:51.36,Default,,0000,0000,0000,,مشاهده می شود بیشتر وحشیانه و بی رحمانه نسبت به بخش عمده آنها ، چه می توانست من Dialogue: 0,0:09:51.36,0:09:53.21,Default,,0000,0000,0000,,انتظار می رود ، اما به یک لقمه در دهان Dialogue: 0,0:09:53.21,0:09:56.71,Default,,0000,0000,0000,,اولین بار در بین این وحشی های عظیم است که باید اتفاق می افتد به من تصرف؟ Dialogue: 0,0:09:56.71,0:10:03.74,Default,,0000,0000,0000,,بدون شک فلاسفه در سمت راست هستند ، زمانی که ما به آنها بگویید که هیچ چیز فوق العاده است و یا Dialogue: 0,0:10:03.74,0:10:06.03,Default,,0000,0000,0000,,کمی در غیر این صورت از مقایسه. Dialogue: 0,0:10:06.03,0:10:12.72,Default,,0000,0000,0000,,خوشحال ممکن است ثروت ، به Lilliputians پیدا کردن بعضی از کشور ، که در آن Dialogue: 0,0:10:12.72,0:10:15.95,Default,,0000,0000,0000,,نفر به عنوان کوچک با توجه به آنها ، آنها به من. Dialogue: 0,0:10:15.95,0:10:21.63,Default,,0000,0000,0000,,و می داند که حتی این مسابقه شگرف فنا به همان اندازه ممکن است Dialogue: 0,0:10:21.63,0:10:25.95,Default,,0000,0000,0000,,overmatched مراتب بالا در برخی از بخش دور از جهان ، ما هنوز هیچ کشف. Dialogue: 0,0:10:25.95,0:10:31.89,Default,,0000,0000,0000,,ترس و سر در گم بود که من از ، من نمی توانستم امساک کردن در رفتن با این بازتاب ، Dialogue: 0,0:10:31.89,0:10:37.38,Default,,0000,0000,0000,,هنگامی که یکی از ماشین درو شده ، نزدیک شدن ظرف مدت ده متری از لبه جایی که من غیر روحانی ، به من Dialogue: 0,0:10:37.38,0:10:39.43,Default,,0000,0000,0000,,دستگیر که با قدم بعدی من باید Dialogue: 0,0:10:39.43,0:10:43.22,Default,,0000,0000,0000,,له به مرگ در زیر پای خود را ، و یا برش در دو با دلیل بیم و قلاب خود را. Dialogue: 0,0:10:44.81,0:10:49.33,Default,,0000,0000,0000,,و در نتیجه ، وقتی که او دوباره به حرکت می کند ، من فریاد زد با صدای بلند که از ترس می تواند باعث Dialogue: 0,0:10:49.33,0:10:55.23,Default,,0000,0000,0000,,من : که بر روی ان گام زد مخلوق عظیم کوتاه ، و ، به دنبال دور مورد تحت او را برای برخی از Dialogue: 0,0:10:55.23,0:10:58.61,Default,,0000,0000,0000,,زمان ، در گذشته به من espied که من بر روی زمین دراز. Dialogue: 0,0:10:58.36,0:11:04.71,Default,,0000,0000,0000,,او مدتی در نظر گرفته ، با احتیاط کسی که می کوشد تا غیر روحانی برگزار کوچک Dialogue: 0,0:11:04.71,0:11:09.53,Default,,0000,0000,0000,,حیوانات خطرناک در چنین شیوه ای که آن را نمی قادر خواهد بود یا به خراش یا نیش می زنند Dialogue: 0,0:11:09.68,0:11:13.77,Default,,0000,0000,0000,,او ، به عنوان من خودم گاهی با راسو در انگلستان انجام می شود. Dialogue: 0,0:11:13.77,0:11:19.76,Default,,0000,0000,0000,,در طول او جرأت به من را پشت سر وسط ، بین انگشت خود را جلو و Dialogue: 0,0:11:19.76,0:11:25.08,Default,,0000,0000,0000,,انگشت شست ، و من در عرض سه یارد از چشمان او به ارمغان آورد ، که او ممکن است شکل من ببین Dialogue: 0,0:11:25.08,0:11:26.01,Default,,0000,0000,0000,,کاملا. Dialogue: 0,0:11:26.01,0:11:32.44,Default,,0000,0000,0000,,من معنای خود را حدس زده و از بخت خوب من آنقدر حضور ذهن را به من داد ، که من Dialogue: 0,0:11:32.44,0:11:36.54,Default,,0000,0000,0000,,حل و فصل در حداقل تلاش او به من در هوا بالاتر از شصت پا از برگزار شد Dialogue: 0,0:11:36.54,0:11:38.97,Default,,0000,0000,0000,,زمین ، اگر چه او grievously pinched Dialogue: 0,0:11:38.97,0:11:42.62,Default,,0000,0000,0000,,طرف من ، به خاطر ترس من باید از طریق انگشت خود را لغزش. Dialogue: 0,0:11:42.62,0:11:47.65,Default,,0000,0000,0000,,من جرأت کرد به منظور بالا بردن چشم معدن به سمت خورشید و دستان من Dialogue: 0,0:11:47.65,0:11:52.83,Default,,0000,0000,0000,,با هم در استقرار supplicating ، و به صحبت برخی از کلمات در مالیخولیا فروتن Dialogue: 0,0:11:52.83,0:11:55.87,Default,,0000,0000,0000,,تن ، مناسب برای شرایط من در آن زمان بود Dialogue: 0,0:11:55.87,0:12:01.16,Default,,0000,0000,0000,,در : برای من هر لحظه ای که به من می گفت در برابر زمین فاصله توقیف ، همانطور که ما Dialogue: 0,0:12:01.16,0:12:04.37,Default,,0000,0000,0000,,معمولا هر حیوانی کمی نفرت ، که ما آن را ذهن به نابود است. Dialogue: 0,0:12:04.37,0:12:09.78,Default,,0000,0000,0000,,اما ستاره خوب من آن را ، که او به نظر می رسد که با صدای من خوشحال و Dialogue: 0,0:12:09.78,0:12:15.67,Default,,0000,0000,0000,,حرکات و اشارات ، و شروع به بر من به عنوان کنجکاوی ، بسیار تعجب به من می شنوید Dialogue: 0,0:12:15.67,0:12:18.12,Default,,0000,0000,0000,,تلفظ بیان کلمات ، اگر چه او می تواند آنها را درک نمی کنند. Dialogue: 0,0:12:18.12,0:12:24.26,Default,,0000,0000,0000,,در این زمان من بود قادر به خودداری کردن از خوراکی های روی و اشک ریختن ، و تبدیل نیست من Dialogue: 0,0:12:24.26,0:12:29.31,Default,,0000,0000,0000,,سر نسبت به طرف من و اجازه دادن به او را می دانیم ، و همچنین من می توانم ، چه ظالمانه من صدمه دیده بود Dialogue: 0,0:12:29.31,0:12:32.06,Default,,0000,0000,0000,,فشار از انگشت شست و انگشت خود را. Dialogue: 0,0:12:32.06,0:12:37.00,Default,,0000,0000,0000,,او به نظر می رسید را دستگیر معنا من ، برای ، بلند کردن اجسام تا دامن کت خود قرار داده ، او Dialogue: 0,0:12:37.00,0:12:41.78,Default,,0000,0000,0000,,من به آرامی به آن و بلافاصله به همراه من زد به استاد خود را ، که قرار بود Dialogue: 0,0:12:41.78,0:12:46.04,Default,,0000,0000,0000,,کشاورز بسیار بالایی می باشد ، و همان شخص من برای اولین بار در این زمینه دیده می شود. Dialogue: 0,0:12:46.04,0:12:51.86,Default,,0000,0000,0000,,کشاورز داشتن (به عنوان من بحث خود را فرض کنید) چنین حساب من خود را به عنوان Dialogue: 0,0:12:51.86,0:12:57.02,Default,,0000,0000,0000,,بنده می تواند به او بدهد ، در زمان یک قطعه از یک نی کوچک ، در حدود اندازه یک پیاده روی Dialogue: 0,0:12:57.02,0:12:59.03,Default,,0000,0000,0000,,کارکنان ، و در ان هنگام بلند lappets Dialogue: 0,0:12:59.03,0:13:03.91,Default,,0000,0000,0000,,از کت من ، که به نظر می رسد که تصور می شود نوعی از پوشش است که ماهیت داده بود Dialogue: 0,0:13:03.91,0:13:05.99,Default,,0000,0000,0000,,من. او منفجر موهای من کنار گذاشته را به بهتر Dialogue: 0,0:13:05.99,0:13:08.69,Default,,0000,0000,0000,,نمایی از صورت من. Dialogue: 0,0:13:08.69,0:13:13.64,Default,,0000,0000,0000,,او hinds خود را در مورد او نامیده می شود ، و از آنها خواست ، که من پس از آن آموخته ، چه آنها Dialogue: 0,0:13:13.64,0:13:16.43,Default,,0000,0000,0000,,تا کنون در زمینه دیده می شود به حال هر موجودی که من شبیه است. Dialogue: 0,0:13:18.03,0:13:22.73,Default,,0000,0000,0000,,او سپس از من قرار می گیرد آرام بر روی زمین از همه چهار دست و پا است ، اما من بلافاصله بالا ، و Dialogue: 0,0:13:22.73,0:13:26.61,Default,,0000,0000,0000,,راه می رفت به آرامی به عقب و رو به جلو ، به کسانی که مردم می بینند من تا به حال هیچ قصد اجرا Dialogue: 0,0:13:26.61,0:13:26.86,Default,,0000,0000,0000,,دور. Dialogue: 0,0:13:26.78,0:13:32.93,Default,,0000,0000,0000,,همه آنها را در یک دایره در مورد من نشسته ، بهتر است برای رعایت حرکات من است. Dialogue: 0,0:13:32.93,0:13:37.22,Default,,0000,0000,0000,,من کشیده کلاه من ، و تعظیم پایین به سمت دهقان ساخته شده است. Dialogue: 0,0:13:37.22,0:13:43.05,Default,,0000,0000,0000,,من زانو افتاد ، و بلند کردن دست ها و چشم های من و چند کلمه را با صدای بلند صحبت کرد Dialogue: 0,0:13:43.05,0:13:48.42,Default,,0000,0000,0000,,من می توانم : من یک کیف پول طلا را از جیب من گرفت ، و متواضعانه آن را به او ارائه شده است. Dialogue: 0,0:13:48.42,0:13:53.80,Default,,0000,0000,0000,,او آن را در کف دست خود را دریافت کرده باشید ، اعمال آن را به چشم خود نزدیک به Dialogue: 0,0:13:53.80,0:13:59.71,Default,,0000,0000,0000,,آنچه در آن بود ، و پس از آن تبدیل شده آن را چندین بار با نقطه از یک سنجاق Dialogue: 0,0:13:59.71,0:14:03.53,Default,,0000,0000,0000,,(که او از آستین او را گرفت) اما چیزی می تواند از آن بسازید. Dialogue: 0,0:14:03.53,0:14:06.99,Default,,0000,0000,0000,,لهذا من ساخته شده نشانه آن است که او باید دست خود را بر روی زمین است. Dialogue: 0,0:14:06.99,0:14:13.60,Default,,0000,0000,0000,,سپس در زمان کیف ، و با باز کردن آن ، تمام طلا را به کف دست خود را ریخت. Dialogue: 0,0:14:13.60,0:14:19.83,Default,,0000,0000,0000,,شش قطعه اسپانیایی از چهار pistoles هر وجود دارد ، در کنار بیست یا سی Dialogue: 0,0:14:19.83,0:14:22.44,Default,,0000,0000,0000,,کوچکتر سکه. Dialogue: 0,0:14:22.44,0:14:27.06,Default,,0000,0000,0000,,من تو را دیدم به او نوک انگشت کوچک خود را بر اساس زبان خود را مرطوب ، و را تا یکی از من Dialogue: 0,0:14:27.06,0:14:32.01,Default,,0000,0000,0000,,بزرگترین قطعه ، و پس از آن دیگر ، اما او به نظر می رسید به طور کامل نادان آنچه را که آنها Dialogue: 0,0:14:32.01,0:14:32.47,Default,,0000,0000,0000,,شد. Dialogue: 0,0:14:32.47,0:14:38.53,Default,,0000,0000,0000,,او به من نشانه قرار دهید تا دوباره آنها را به کیف پول من ، و کیف پول دوباره به جیب من ، Dialogue: 0,0:14:38.53,0:14:42.57,Default,,0000,0000,0000,,که پس از ارائه آن را به او چندین بار ، من فکر کردم آن را به انجام است. Dialogue: 0,0:14:42.57,0:14:48.23,Default,,0000,0000,0000,,کشاورز ، در این زمان ، من باید به موجودی منطقی متقاعد شده بود. Dialogue: 0,0:14:48.23,0:14:55.75,Default,,0000,0000,0000,,اغلب به من او صحبت کرد ، اما صدا از صدای او گوش من می خواهم که از یک سوراخ آب Dialogue: 0,0:14:55.75,0:14:58.82,Default,,0000,0000,0000,,آسیاب ، اما حرف های او به اندازه کافی بیان بود. Dialogue: 0,0:14:58.82,0:15:03.35,Default,,0000,0000,0000,,من پاسخ دادم تا با صدای بلند به عنوان می تواند در چندین زبان ، و او اغلب گذاشته گوش خود را درون Dialogue: 0,0:15:03.35,0:15:10.58,Default,,0000,0000,0000,,دو یارد از من : اما همه به عبث ، برای ما به طور کامل ناخوانا بودند به یکدیگر است. Dialogue: 0,0:15:10.58,0:15:14.72,Default,,0000,0000,0000,,او سپس ارسال بندگانش به کار خود ، و گرفتن دستمال خود را از او Dialogue: 0,0:15:14.72,0:15:19.54,Default,,0000,0000,0000,,جیب ، او دو برابر شده و آن را در دست چپ خود را گسترش ، که او در آن تخت قرار داده شده Dialogue: 0,0:15:19.54,0:15:22.14,Default,,0000,0000,0000,,زمین با کف دست به سمت بالا ، و من Dialogue: 0,0:15:22.14,0:15:26.71,Default,,0000,0000,0000,,امضا به آن مرحله ، به عنوان من به راحتی می تواند انجام دهد ، آن را به بالای یک پا در ضخامت نشده بود. Dialogue: 0,0:15:26.71,0:15:34.69,Default,,0000,0000,0000,,من فکر کردم که من به سهم خود به اطاعت ، و به خاطر ترس از افتادن ، خود را در طول کامل بر گذاشته Dialogue: 0,0:15:34.69,0:15:38.78,Default,,0000,0000,0000,,دستمال با باقی مانده که او به من lapped به سر Dialogue: 0,0:15:38.78,0:15:42.92,Default,,0000,0000,0000,,امنیت بیشتر ، و در این روش به من انجام شده در منزل را به خانه خود. Dialogue: 0,0:15:42.92,0:15:48.91,Default,,0000,0000,0000,,در آنجا او به نام همسر وی ، و به او به من نشان داد ، اما او جیغ زدم و فرار به عقب ، به عنوان Dialogue: 0,0:15:48.91,0:15:53.37,Default,,0000,0000,0000,,زنان در انگلستان در معرض دید یک وزغ یا عنکبوت. Dialogue: 0,0:15:53.37,0:15:57.08,Default,,0000,0000,0000,,با این حال ، زمانی که او بود در حالی که دیده می شود رفتار من ، و چگونه به خوبی مشاهده Dialogue: 0,0:15:57.08,0:16:01.96,Default,,0000,0000,0000,,امضا شوهرش ساخته شده ، او به زودی آشتی بود ، و با درجه رشد بسیار Dialogue: 0,0:16:01.96,0:16:05.70,Default,,0000,0000,0000,,مناقصه از من. Dialogue: 0,0:16:05.70,0:16:09.40,Default,,0000,0000,0000,,حدود دوازده ظهر بود ، و بنده به ارمغان آورد در شام است. Dialogue: 0,0:16:09.40,0:16:14.19,Default,,0000,0000,0000,,این فقط یک ظرف قابل توجهی از گوشت (مناسب برای بیماری ساده بود Dialogue: 0,0:16:14.19,0:16:18.02,Default,,0000,0000,0000,,مرد کشاورز) در یک ظرف در حدود چهار و بیست پا قطر. Dialogue: 0,0:16:19.78,0:16:24.71,Default,,0000,0000,0000,,این شرکت بودند ، کشاورز و همسرش ، سه فرزند ، و مادر بزرگ قدیمی. Dialogue: 0,0:16:24.71,0:16:29.84,Default,,0000,0000,0000,,هنگامی که آنها شنبه شد ، کشاورز به من در برخی از راه دور از او قرار داده شده بر روی میز ، Dialogue: 0,0:16:29.84,0:16:33.68,Default,,0000,0000,0000,,سی پا از طبقه بالا بود. Dialogue: 0,0:16:33.68,0:16:38.06,Default,,0000,0000,0000,,من در وحشت وحشتناک بود و نگه داشته تا آنجا که من می تواند از لبه ، به خاطر ترس از Dialogue: 0,0:16:38.06,0:16:38.31,Default,,0000,0000,0000,,در حال سقوط است. Dialogue: 0,0:16:39.69,0:16:43.34,Default,,0000,0000,0000,,زن کمی از گوشت را خرد کرده ، و سپس برخی از نان بر روی تخته نان بری فروپاشید ، و Dialogue: 0,0:16:43.34,0:16:44.49,Default,,0000,0000,0000,,آن را قبل از من قرار داده شده است. Dialogue: 0,0:16:45.23,0:16:50.58,Default,,0000,0000,0000,,من ساخته شده او را تعظیم پایین ، از چاقو و چنگال را من ، و سقوط کرد به غذا خوردن ، که آنها را داد Dialogue: 0,0:16:50.58,0:16:51.57,Default,,0000,0000,0000,,بیش از لذت. Dialogue: 0,0:16:52.97,0:16:57.30,Default,,0000,0000,0000,,معشوقه خدمتکار خود را برای کوچک DRAM فنجان ، که حدود دو گالن برگزار شد فرستاده می شود ، و Dialogue: 0,0:16:57.30,0:17:03.34,Default,,0000,0000,0000,,آن را با نوشیدنی پر من در زمان کشتی با دشواری های زیادی را در هر دو دست ، و در Dialogue: 0,0:17:03.34,0:17:05.63,Default,,0000,0000,0000,,محترمانه ترین شیوه را به او نوشید Dialogue: 0,0:17:05.63,0:17:10.66,Default,,0000,0000,0000,,سلامت سرکار علیه ، از بیان کلمات با صدای بلند به عنوان من می توانم به زبان انگلیسی ساخته شده است که Dialogue: 0,0:17:10.66,0:17:14.62,Default,,0000,0000,0000,,شرکت خنده تا از صمیم قلب خواهان ، که من تقریبا با سر و صدا بود deafened. Dialogue: 0,0:17:14.62,0:17:19.80,Default,,0000,0000,0000,,این مشروب طعم مانند شراب کوچک ، و بود ناخوشایند نبود. Dialogue: 0,0:17:19.80,0:17:26.16,Default,,0000,0000,0000,,سپس استاد به من نشانه ای برای آمدن به سمت تخته نان بری خود ، اما آنگونه که من در راه می رفت Dialogue: 0,0:17:26.16,0:17:30.32,Default,,0000,0000,0000,,جدول ، در شگفتی بزرگ در همه زمان ها ، به عنوان خواننده زیاده به راحتی Dialogue: 0,0:17:30.32,0:17:33.08,Default,,0000,0000,0000,,حامله شدن و بهانه ای ، من به طور اتفاقی به تلو تلو خوردن Dialogue: 0,0:17:33.08,0:17:38.72,Default,,0000,0000,0000,,در برابر پوسته ، سقوط کرد و صاف روی صورت من ، اما در هیچ صدمه دیده است. Dialogue: 0,0:17:38.72,0:17:43.93,Default,,0000,0000,0000,,بلند شدم ، بلافاصله ، و رعایت مردم خوب را در نگرانی های زیادی می شود ، من در زمان Dialogue: 0,0:17:43.93,0:17:49.11,Default,,0000,0000,0000,,کلاه من (که من در زیر بازوی من از رفتار خوب برگزار شد) ، و تکان دادن آن را بر سر من ، Dialogue: 0,0:17:49.45,0:17:53.92,Default,,0000,0000,0000,,سه huzzas ساخته شده ، برای نشان دادن من تا به حال هیچ شرارت توسط پاییز من. Dialogue: 0,0:17:53.92,0:17:59.88,Default,,0000,0000,0000,,اما پیشرفت به جلو به سمت استاد من (که من از این پس باید به او تماس بگیرید) جوانترین او Dialogue: 0,0:17:59.88,0:18:05.71,Default,,0000,0000,0000,,پسر ، که به او نشسته ، پسر قوس از حدود ده سال ، به من در زمان توسط Dialogue: 0,0:18:05.71,0:18:08.07,Default,,0000,0000,0000,,پاها ، و من در هوا بالا است ، برگزار شد که Dialogue: 0,0:18:08.07,0:18:13.38,Default,,0000,0000,0000,,من هر اندام لرزید : اما پدر او به من از او ربوده ، و در همان زمان Dialogue: 0,0:18:13.38,0:18:17.69,Default,,0000,0000,0000,,به او مانند یک جعبه در گوش چپ است ، آنطور که felled نیروهای نظامی اروپایی Dialogue: 0,0:18:17.75,0:18:21.03,Default,,0000,0000,0000,,اسب به زمین ، سفارش او را به از جدول گرفته شود. Dialogue: 0,0:18:21.03,0:18:27.03,Default,,0000,0000,0000,,اما ترس پسر ممکن است برای من وجود بدهکار ، و به خوبی به خاطر سپردن چگونه موذی Dialogue: 0,0:18:27.03,0:18:31.51,Default,,0000,0000,0000,,همه بچه ها در میان ما به طور طبیعی به گنجشک ها ، خرگوش ها ، بچه گربه ها جوان ، و توله سگ Dialogue: 0,0:18:31.51,0:18:34.72,Default,,0000,0000,0000,,سگ ، من در زانو من افتاد ، و با اشاره به Dialogue: 0,0:18:34.72,0:18:39.77,Default,,0000,0000,0000,,پسر استاد من به درک ، و همچنین من می توانم ، که من پسرش را مورد نظر Dialogue: 0,0:18:39.77,0:18:42.11,Default,,0000,0000,0000,,ممکن است عفو. Dialogue: 0,0:18:41.87,0:18:46.66,Default,,0000,0000,0000,,پدر این افراد را تحویل و LAD کرسی خود را در زمان دیگر ، که بر روی ان به سمت او رفتم ، و Dialogue: 0,0:18:46.66,0:18:50.59,Default,,0000,0000,0000,,دست او را بوسید ، که استاد من در زمان ، ساخته شده و او را به من سکته مغزی و به آرامی با آن را. Dialogue: 0,0:18:52.03,0:18:55.83,Default,,0000,0000,0000,,در میان شام ، گربه معشوقه مورد علاقه من همگانی روندی را به دامان او شد. Dialogue: 0,0:18:55.83,0:19:01.09,Default,,0000,0000,0000,,من سر و صدا پشت سر من می خواهم که از یک دوجین جوراب زنانه ساقه بلند بافندگان در کار را شنیده و تبدیل Dialogue: 0,0:19:01.09,0:19:05.85,Default,,0000,0000,0000,,سر من ، که من پیدا کردم آن را از purring از آن حیوانی که به نظر می رسید به اقدام Dialogue: 0,0:19:05.85,0:19:08.57,Default,,0000,0000,0000,,سه بار بزرگتر از یک گاو نر ، به عنوان من Dialogue: 0,0:19:08.57,0:19:13.46,Default,,0000,0000,0000,,محاسبه شده توسط این دیدگاه از سر او ، و یکی از پنجه های خود را ، در حالی که معشوقه او بود تغذیه Dialogue: 0,0:19:13.46,0:19:16.22,Default,,0000,0000,0000,,و به او stroking. Dialogue: 0,0:19:15.97,0:19:20.07,Default,,0000,0000,0000,,fierceness از قیافه این جانور در مجموع من discomposed ؛ Dialogue: 0,0:19:20.07,0:19:25.79,Default,,0000,0000,0000,,هر چند که من در پایان هرچه از جدول ایستاد ، بالاتر از پنجاه فوت خاموش و هر چند Dialogue: 0,0:19:25.79,0:19:28.19,Default,,0000,0000,0000,,معشوقه من برگزار شد به سرعت خود را ، از ترس او Dialogue: 0,0:19:28.19,0:19:30.99,Default,,0000,0000,0000,,ممکن است به بهار ، و من در talons او را تصاحب. Dialogue: 0,0:19:30.99,0:19:36.13,Default,,0000,0000,0000,,اما آن اتفاق افتاد هیچ خطر وجود دارد ، برای گربه انجام گرفت دست کم متوجه من نیست Dialogue: 0,0:19:36.13,0:19:39.19,Default,,0000,0000,0000,,هنگامی که استاد من در عرض سه متری از او قرار داده شده است. Dialogue: 0,0:19:39.19,0:19:45.37,Default,,0000,0000,0000,,و من همیشه گفته و درست تجربه در سفر من ، که Dialogue: 0,0:19:45.37,0:19:50.66,Default,,0000,0000,0000,,پرواز یا کشف ترس قبل از یک حیوان شدید ، راه خاصی را به آن دنبال می باشد Dialogue: 0,0:19:50.66,0:19:53.80,Default,,0000,0000,0000,,یا به شما حمله کنند ، بنابراین من حل و فصل ، در این Dialogue: 0,0:19:53.80,0:19:57.96,Default,,0000,0000,0000,,مقطع خطرناک است ، برای نشان دادن هیچ شیوه ای از نگرانی. Dialogue: 0,0:19:57.96,0:20:03.11,Default,,0000,0000,0000,,من با جسارت پنج یا شش بار قبل از سر خیلی از گربه راه می رفت ، و آمد Dialogue: 0,0:20:03.11,0:20:07.92,Default,,0000,0000,0000,,در نیمی حیاط او ، که در نتیجه ان او خودش جلب کرد ، تا اگر او شد Dialogue: 0,0:20:07.92,0:20:11.16,Default,,0000,0000,0000,,ترس از من : من تا به حال دلهره کمتر Dialogue: 0,0:20:11.16,0:20:17.13,Default,,0000,0000,0000,,در رابطه با سگ ، سه یا چهار مراتب بالا را به اتاق آمد ، از آن معمول است در Dialogue: 0,0:20:17.13,0:20:22.38,Default,,0000,0000,0000,,خانه کشاورزان ، که یکی از آنها بولدوگ بود ، به صورت فله به چهار فیل برابر ، Dialogue: 0,0:20:22.67,0:20:29.51,Default,,0000,0000,0000,,و یکی دیگر تازی ، تا حدودی بلندتر از بولدوگ ، اما آن قدر بزرگ نباشند. Dialogue: 0,0:20:29.52,0:20:34.44,Default,,0000,0000,0000,,هنگامی که شام تقریبا انجام شد ، پرستار با یک کودک یک ساله در آغوش او آمد ، Dialogue: 0,0:20:34.44,0:20:37.94,Default,,0000,0000,0000,,که بلافاصله به من جاسوسی ، و شروع به باد بی سابقه و شدید است که شما ممکن است از شنیده Dialogue: 0,0:20:37.94,0:20:41.04,Default,,0000,0000,0000,,لندن پل به چلسی ، پس از معمول Dialogue: 0,0:20:41.04,0:20:43.82,Default,,0000,0000,0000,,فصاحت و بلاغت از نوزادان ، به من برای یک اسباب بازی است. Dialogue: 0,0:20:43.82,0:20:50.51,Default,,0000,0000,0000,,مادر ، از زیاده روی خالص ، مرا ، و من نسبت به کودک قرار داده ، که Dialogue: 0,0:20:50.51,0:20:55.45,Default,,0000,0000,0000,,در حال حاضر من وسط تصرف کردند ، و سر من را به دهان خود ، که در آن من roared Dialogue: 0,0:20:55.45,0:20:57.58,Default,,0000,0000,0000,,با صدای بلند که خارپشت ، frighted بود و اجازه دهید Dialogue: 0,0:20:57.58,0:21:02.71,Default,,0000,0000,0000,,من رها ، و من infallibly باید گردن من را شکست ، اگر مادر به حال او را برگزار نمی Dialogue: 0,0:21:02.71,0:21:03.71,Default,,0000,0000,0000,,صحن زیر من. Dialogue: 0,0:21:05.69,0:21:10.87,Default,,0000,0000,0000,,پرستار ، برای آرام بیب او ، ساخته شده با استفاده از تلق تلق کردن که یک نوع رگ توخالی بود Dialogue: 0,0:21:10.87,0:21:16.77,Default,,0000,0000,0000,,پر از سنگ های بزرگ ، و توسط یک کابل به دور کمر کودک محکم : اما همه در Dialogue: 0,0:21:16.77,0:21:20.43,Default,,0000,0000,0000,,بیهوده ، به طوری که او مجبور شد به درخواست جبران گذشته به آن مکیدن. Dialogue: 0,0:21:21.98,0:21:26.08,Default,,0000,0000,0000,,من باید هیچ شی همیشه منزجر من به عنوان نزد هیولا او اعتراف Dialogue: 0,0:21:26.08,0:21:31.02,Default,,0000,0000,0000,,پستان ، که من نمی تواند بگوید چه به مقایسه با ، بنابراین به عنوان به خواننده کنجکاو Dialogue: 0,0:21:31.02,0:21:34.19,Default,,0000,0000,0000,,ایده فله ، شکل و رنگ آن ،. Dialogue: 0,0:21:34.19,0:21:38.43,Default,,0000,0000,0000,,این ایستادند برجسته شش فوت ، و نمی تواند کمتر از شانزده در دور. Dialogue: 0,0:21:38.70,0:21:44.81,Default,,0000,0000,0000,,نوک پستان در حدود نیمی از بزرگی سر من بود ، و رنگ هر دو از آن و حفر ، Dialogue: 0,0:21:44.81,0:21:49.42,Default,,0000,0000,0000,,تا با لکه ها ، جوش و کک و مک ها متفاوت بود ، که هیچ کس نمی تواند بهانه ای به نظر می رسد بیشتر Dialogue: 0,0:21:49.42,0:21:53.53,Default,,0000,0000,0000,,تهوع اور : برای من تا به حال یک دید نزدیک از او ، Dialogue: 0,0:21:53.53,0:21:58.15,Default,,0000,0000,0000,,او نشسته ، به راحتی برای دادن مکیدن ، و من بر روی میز ایستاده. Dialogue: 0,0:22:00.16,0:22:04.98,Default,,0000,0000,0000,,این به من بر پوست و عادلانه از خانمها انگلیسی ما ، که به نظر می رسد بسیار زیبا را منعکس Dialogue: 0,0:22:04.98,0:22:10.73,Default,,0000,0000,0000,,برای ما ، فقط به این دلیل که اندازه خود ما هستند ، و نقائص آنها را نه دیده می شود اما Dialogue: 0,0:22:10.73,0:22:13.19,Default,,0000,0000,0000,,از طریق یک ذره ، که در آن پیدا کنیم Dialogue: 0,0:22:13.19,0:22:18.33,Default,,0000,0000,0000,,توسط آزمایش است که پوست مسطح و whitest نگاه خشن و درشت ، و Dialogue: 0,0:22:18.33,0:22:21.24,Default,,0000,0000,0000,,بد رنگ. Dialogue: 0,0:22:20.99,0:22:24.65,Default,,0000,0000,0000,,من به یاد داشته باشید زمانی که من در Lilliput ، رنگ از این افراد کوچک بود Dialogue: 0,0:22:24.65,0:22:31.02,Default,,0000,0000,0000,,به نظر من منصفانه ترین در جهان ، و بر این موضوع صحبت با یک فرد Dialogue: 0,0:22:31.02,0:22:33.19,Default,,0000,0000,0000,,یادگیری وجود دارد ، که صمیمی بود Dialogue: 0,0:22:33.19,0:22:37.100,Default,,0000,0000,0000,,از دوستانم ، به او گفت که چهره من بسیار عادلانه تر و روان تر ظاهر شد زمانی که او Dialogue: 0,0:22:37.100,0:22:42.58,Default,,0000,0000,0000,,بر من از زمین نگاه کرد ، از آن بر یک نمای نزدیکتر ، زمانی که من او را گرفت تا در Dialogue: 0,0:22:42.58,0:22:45.66,Default,,0000,0000,0000,,دست من ، آورده و او را نزدیک ، که او Dialogue: 0,0:22:45.66,0:22:48.46,Default,,0000,0000,0000,,در ابتدا یک دید بسیار تکان دهنده اعتراف. Dialogue: 0,0:22:50.48,0:22:55.97,Default,,0000,0000,0000,,او گفت : "او می تواند سوراخ بزرگی در پوست من کشف ؛ که stumps از ریش من Dialogue: 0,0:22:55.97,0:23:00.49,Default,,0000,0000,0000,,ده برابر قوی تر از موی گراز ، و رنگ من از چند Dialogue: 0,0:23:00.49,0:23:03.80,Default,,0000,0000,0000,,رنگ در دسترس نباشد نامطبوعی : "هر چند Dialogue: 0,0:23:03.80,0:23:09.11,Default,,0000,0000,0000,,من باید التماس ترک را برای خودم می گویند که من به عنوان عادلانه است را بیشتر از جنس و کشور من ، Dialogue: 0,0:23:09.11,0:23:11.63,Default,,0000,0000,0000,,و بسیار کمی sunburnt توسط همه سفر من است. Dialogue: 0,0:23:12.77,0:23:17.30,Default,,0000,0000,0000,,در طرف دیگر ، discoursing از بانوان در دادگاهی که امپراتور ، او با استفاده Dialogue: 0,0:23:17.30,0:23:24.41,Default,,0000,0000,0000,,به من بگویید ، "یکی بود کک و مک ، بیش از حد گسترده ای دیگر دهان ، یک سوم بیش از حد بزرگ بینی ؛ Dialogue: 0,0:23:24.41,0:23:26.31,Default,,0000,0000,0000,,چیزی که من قادر به تشخیص بود. Dialogue: 0,0:23:26.31,0:23:32.54,Default,,0000,0000,0000,,من اعتراف این انعکاس به اندازه کافی آشکار است که ، با این حال ، من نمی توانست Dialogue: 0,0:23:32.54,0:23:38.54,Default,,0000,0000,0000,,امساک کردن ، تا مبادا خواننده ممکن است فکر می کنم آن موجودات قریب به اتفاق در واقع تغییر شکل شد : برای Dialogue: 0,0:23:38.54,0:23:40.90,Default,,0000,0000,0000,,من باید آنها را به عدالت می گویند ، آنها Dialogue: 0,0:23:40.90,0:23:45.74,Default,,0000,0000,0000,,نژاد خوبرو از مردم ، و به خصوص ویژگی های قیافه استاد من ، Dialogue: 0,0:23:45.74,0:23:51.12,Default,,0000,0000,0000,,اگر چه او بود ، اما یک کشاورز ، زمانی که من او را از ارتفاع شصت پا مشهود است ، به نظر می رسد Dialogue: 0,0:23:51.12,0:23:52.16,Default,,0000,0000,0000,,خیلی خوب معتدل. Dialogue: 0,0:23:52.16,0:23:59.79,Default,,0000,0000,0000,,هنگامی که شام انجام شد ، استاد من رفت به کارگران خود ، و می تواند توسط کشف Dialogue: 0,0:23:59.79,0:24:03.45,Default,,0000,0000,0000,,صدا و ژست خود را ، به اتهام همسر خود را سخت به مراقبت از من است. Dialogue: 0,0:24:05.16,0:24:09.80,Default,,0000,0000,0000,,من بسیار خسته شده ، و دفع به خواب ، که معشوقه درک من ، او Dialogue: 0,0:24:09.80,0:24:15.33,Default,,0000,0000,0000,,من در رختخواب خود او قرار داده ، و مرا با دستمال تمیز سفید پوشش داده شده ، اما بزرگتر و Dialogue: 0,0:24:15.33,0:24:17.58,Default,,0000,0000,0000,,درشت تر از بادبان اصلی کشتی از یک مرد از جنگ. Dialogue: 0,0:24:17.58,0:24:23.96,Default,,0000,0000,0000,,من در حدود دو ساعت ، خواب و رویای من در خانه با همسر و فرزندانش بود ، که Dialogue: 0,0:24:23.96,0:24:28.60,Default,,0000,0000,0000,,تشدید غم من وقتی که من awaked ، و خودم به تنهایی در یک اتاق وسیع بین Dialogue: 0,0:24:28.60,0:24:31.46,Default,,0000,0000,0000,,دو و سه صد فوت عرض و بالاتر Dialogue: 0,0:24:31.46,0:24:35.24,Default,,0000,0000,0000,,دو صد بالا ، دروغ گفتن در یک بستر گسترده ای بیست متری. Dialogue: 0,0:24:35.24,0:24:39.42,Default,,0000,0000,0000,,معشوقه من در مورد امور خانگی خود رفته بود ، و من قفل شده بود وارد Dialogue: 0,0:24:39.42,0:24:43.20,Default,,0000,0000,0000,,تخت هشت متری از کف بود. Dialogue: 0,0:24:43.20,0:24:49.44,Default,,0000,0000,0000,,برخی از الزامات طبیعی مورد نیاز مرا به پایین ، I durst توهم را ندارد تماس بگیرید ، و اگر من Dialogue: 0,0:24:49.44,0:24:53.58,Default,,0000,0000,0000,,بود ، آن را در بیهوده ، با چنین صدایی را به عنوان معدن ، در فاصله آنقدر بزرگ Dialogue: 0,0:24:53.58,0:24:57.09,Default,,0000,0000,0000,,از اتاقی که در آن من به آشپزخانه که در آن خانواده نگه داشته دراز است. Dialogue: 0,0:24:57.09,0:25:03.25,Default,,0000,0000,0000,,در حالی که من در این شرایط بود ، دو موش رخنه کرد تا پرده ها ، و فرار Dialogue: 0,0:25:03.25,0:25:04.91,Default,,0000,0000,0000,,بو کردن عقب و جلو روی تخت. Dialogue: 0,0:25:04.91,0:25:10.51,Default,,0000,0000,0000,,یکی از آنها آمد تقریبا به صورت من ، که در نتیجه ان من در وحشت افزایش یافت ، و Drew Dialogue: 0,0:25:10.51,0:25:12.26,Default,,0000,0000,0000,,مفت خور من به خودم دفاع. Dialogue: 0,0:25:13.24,0:25:17.87,Default,,0000,0000,0000,,این جانوران وحشتناک بود جسارت به من حمله در هر دو طرف ، و یکی از آنها Dialogue: 0,0:25:17.87,0:25:22.11,Default,,0000,0000,0000,,پاهای خود را جلو در یقه من برگزار شد ، اما من تا به حال شانس به شما قادر به rip کردن شکم خود را قبل از Dialogue: 0,0:25:22.11,0:25:25.02,Default,,0000,0000,0000,,او می تواند هر گونه فساد انجام دهد. Dialogue: 0,0:25:25.02,0:25:29.34,Default,,0000,0000,0000,,او را در پای من افتاد و از سوی دیگر ، با دیدن سرنوشت رفیق او ، ساخته شده خود را Dialogue: 0,0:25:29.34,0:25:35.07,Default,,0000,0000,0000,,فرار می کنند ، اما بدون یک زخم خوب در پشت ، که من او را داد به عنوان گریخت ، وی را ندارد ، و Dialogue: 0,0:25:35.07,0:25:37.09,Default,,0000,0000,0000,,ساخته شده اجرا خون trickling از او. Dialogue: 0,0:25:37.09,0:25:44.11,Default,,0000,0000,0000,,پس از این بهره برداری ، من به آرامی و وپیش روی تخت راه می رفت ، برای بازیابی نفس من و Dialogue: 0,0:25:44.11,0:25:45.10,Default,,0000,0000,0000,,از دست دادن ارواح. Dialogue: 0,0:25:46.66,0:25:50.81,Default,,0000,0000,0000,,این موجودات به اندازه بولدوگ بزرگ بودند ، اما بی نهایت زیرک تر و Dialogue: 0,0:25:50.81,0:25:56.67,Default,,0000,0000,0000,,شدید ، به طوری که اگر من گرفته بود کمربند من قبل از من به خواب رفتند ، من باید Dialogue: 0,0:25:56.67,0:25:59.11,Default,,0000,0000,0000,,infallibly به تکه پاره شده و بلعیدم. Dialogue: 0,0:25:59.11,0:26:03.99,Default,,0000,0000,0000,,اندازه گیری دم موش مرده ، و آن را به دو متری بلند ، مایل Dialogue: 0,0:26:03.99,0:26:09.81,Default,,0000,0000,0000,,اینچ ، اما آن را در برابر معده من رفت به کشیدن لاشه را از تخت خواب بیرون ، که در آن وضع Dialogue: 0,0:26:09.81,0:26:12.56,Default,,0000,0000,0000,,هنوز خونریزی ، من آن را به حال با وجود این بعضی Dialogue: 0,0:26:12.56,0:26:18.12,Default,,0000,0000,0000,,زندگی ، اما با یک ممیز قوی در سراسر گردن ، من کاملا آن را despatched. Dialogue: 0,0:26:18.12,0:26:22.74,Default,,0000,0000,0000,,بلافاصله پس از آن ، معشوقه من آمد به داخل اتاق ، که به دیدن من همه خونین ، زد و مرا Dialogue: 0,0:26:22.74,0:26:23.59,Default,,0000,0000,0000,,در دست او است. Dialogue: 0,0:26:23.59,0:26:29.73,Default,,0000,0000,0000,,من با اشاره به موش مرده ، لبخند ، و نشانه های دیگری برای نشان دادن من صدمه دیده بود ؛ Dialogue: 0,0:26:29.73,0:26:34.73,Default,,0000,0000,0000,,که در انجا او بسیار خشنود شد ، خواستار خدمتکار را به موش مرده با Dialogue: 0,0:26:34.73,0:26:37.87,Default,,0000,0000,0000,,جفت انبرک ، و پرتاب آن از پنجره. Dialogue: 0,0:26:37.87,0:26:43.03,Default,,0000,0000,0000,,بعد من او را روی یک میز ، جایی که من نشان دادم او را مفت خور من همه خونین و پاک کردن آن را در Dialogue: 0,0:26:43.03,0:26:46.05,Default,,0000,0000,0000,,دامن کت من ، آن را بازگشت به نیام. Dialogue: 0,0:26:47.45,0:26:51.78,Default,,0000,0000,0000,,من به انجام بیش از یک کاری که دیگر نمی تواند برای من فشرده شد ، و Dialogue: 0,0:26:51.78,0:26:55.75,Default,,0000,0000,0000,,بنابراین تلاش برای معشوقه من درک ، که من مورد نظر را به توان مجموعه ای Dialogue: 0,0:26:55.75,0:26:58.20,Default,,0000,0000,0000,,روی زمین ، که بعد از او انجام داده بودند ، من Dialogue: 0,0:26:58.20,0:27:02.63,Default,,0000,0000,0000,,محجوبیت من را رنج می برند که به خودم بیان دورتر ، از با اشاره به Dialogue: 0,0:27:02.63,0:27:04.43,Default,,0000,0000,0000,,درها ، و رکوع چندین بار. Dialogue: 0,0:27:04.42,0:27:10.17,Default,,0000,0000,0000,,زن خوب ، با دشواری چندانی ، در گذشته درک آنچه که من را در می شود ، و Dialogue: 0,0:27:10.17,0:27:15.29,Default,,0000,0000,0000,,من دوباره در دست او ، راه می رفت به باغ ، جایی که او به من مجموعه ای پایین است. Dialogue: 0,0:27:15.29,0:27:20.04,Default,,0000,0000,0000,,من حدود دو صد متری بر روی یک طرف رفت ، و beckoning به او به نظر نمی آید و یا به Dialogue: 0,0:27:20.04,0:27:24.99,Default,,0000,0000,0000,,دنبال من ، من خودم را بین دو برگ ترشک را مخفی می کردند ، و تخلیه وجود دارد Dialogue: 0,0:27:24.99,0:27:30.23,Default,,0000,0000,0000,,الزامات طبیعت. Dialogue: 0,0:27:30.23,0:27:34.34,Default,,0000,0000,0000,,من امیدوارم که خواننده مهربان من بهانه ای برای سکونت در این و خاص مانند ، Dialogue: 0,0:27:34.34,0:27:39.85,Default,,0000,0000,0000,,که با این حال ناچیز آنها ممکن است به حقیری ذهن مبتذل به نظر می رسد ، با این حال خواهد شد Dialogue: 0,0:27:39.85,0:27:42.13,Default,,0000,0000,0000,,قطعا فیلسوف تا تصویر را بزرگ تر ببینید. او کمک کند Dialogue: 0,0:27:42.13,0:27:46.46,Default,,0000,0000,0000,,افکار و تخیل ، و اعمال آنها را به نفع عموم مردم و به عنوان خصوصی Dialogue: 0,0:27:46.46,0:27:50.67,Default,,0000,0000,0000,,زندگی ، که طراحی تنها من در ارائه حساب این و از من بود Dialogue: 0,0:27:50.67,0:27:54.13,Default,,0000,0000,0000,,سفر به جهان و در جایی که من شده اند Dialogue: 0,0:27:54.13,0:27:57.85,Default,,0000,0000,0000,,عمدتا ساعی از حقیقت ، بدون تاثیر هر گونه زیور آلات یادگیری یا Dialogue: 0,0:27:57.85,0:27:58.54,Default,,0000,0000,0000,,سبک. Dialogue: 0,0:27:58.29,0:28:03.85,Default,,0000,0000,0000,,اما تمام صحنه از این سفر قوی تصور را در ذهن من ساخته شده ، و آنقدر Dialogue: 0,0:28:03.85,0:28:10.82,Default,,0000,0000,0000,,ریشه ای عمیق در حافظه ام ، ثابت شده است که در ارتکاب آن به مقاله من یکی حذف نمی Dialogue: 0,0:28:10.82,0:28:13.22,Default,,0000,0000,0000,,مواد شرایط : با این حال ، بر Dialogue: 0,0:28:13.22,0:28:16.04,Default,,0000,0000,0000,,بررسی سخت ، خشک کردن معابر چند. Dialogue: 0,0:28:16.18,0:28:21.41,Default,,0000,0000,0000,,از لحظه ای کمتر است که در نسخه اول من بودند ، برای ترس از محکوم شدن به عنوان خسته کننده و Dialogue: 0,0:28:21.41,0:28:26.37,Default,,0000,0000,0000,,بی ارزش ، از چه چیز مسافران اغلب ، شاید بدون عدالت ، متهم است.