[Script Info] Title: [Events] Format: Layer, Start, End, Style, Name, MarginL, MarginR, MarginV, Effect, Text Dialogue: 0,0:00:00.00,0:00:02.00,Default,,0000,0000,0000,,من در حقیقت می خواهم مطلبی را با شما درمیان بگذارم که احتمالا" بیش از ده سال است که در موردش صحبت نکردم. Dialogue: 0,0:00:02.00,0:00:05.00,Default,,0000,0000,0000,,من در حقیقت می خواهم مطلبی را با شما درمیان بگذارم که احتمالا" بیش از ده سال است که در موردش صحبت نکردم. Dialogue: 0,0:00:05.00,0:00:07.00,Default,,0000,0000,0000,,پس تحملم را در طول این سفر داشته باشید. Dialogue: 0,0:00:07.00,0:00:09.00,Default,,0000,0000,0000,,پس تحملم را در طول این سفر داشته باشید. Dialogue: 0,0:00:09.00,0:00:11.00,Default,,0000,0000,0000,,وقتی 22 ساله بودم، Dialogue: 0,0:00:11.00,0:00:14.00,Default,,0000,0000,0000,,از سر کار به خونه اومدم، قلادۀ سگم را بسته و مثل همیشه رفتم بدوم. Dialogue: 0,0:00:14.00,0:00:17.00,Default,,0000,0000,0000,,از سر کار به خونه اومدم، قلادۀ سگم را بسته و مثل همیشه رفتم بدوم. Dialogue: 0,0:00:17.00,0:00:19.00,Default,,0000,0000,0000,,هیچ فکر نمی کردم که در اون لحظه قراره زندگیم برای همیشه عوض بشه. Dialogue: 0,0:00:19.00,0:00:21.00,Default,,0000,0000,0000,,هیچ فکر نمی کردم که در اون لحظه قراره زندگیم برای همیشه عوض بشه. Dialogue: 0,0:00:21.00,0:00:24.00,Default,,0000,0000,0000,,در همون زمان که من داشتم سگم را برای دویدن آماده می کردم، یه مردی مشروب خوردنش رو در بار تموم کرد، Dialogue: 0,0:00:24.00,0:00:28.00,Default,,0000,0000,0000,,در همون زمان که من داشتم سگم را برای دویدن آماده می کردم، یه مردی مشروب خوردنش رو دریک بار تموم کرد، Dialogue: 0,0:00:28.00,0:00:30.00,Default,,0000,0000,0000,,سویچ ماشینش را برداشت، رفت تو ماشین و به سمت جنوب یا هر جایی که می خواست بره، حرکت کرد. Dialogue: 0,0:00:30.00,0:00:32.00,Default,,0000,0000,0000,,سویچ ماشینش را برداشت، رفت تو ماشین و به سمت جنوب یا هر جایی که می خواست بره، حرکت کرد. Dialogue: 0,0:00:32.00,0:00:34.00,Default,,0000,0000,0000,,سویچ ماشینش را برداشت، رفت تو ماشین و به سمت جنوب یا هر جایی که می خواست بره، حرکت کرد. Dialogue: 0,0:00:34.00,0:00:36.00,Default,,0000,0000,0000,,من داشتم از عرض خیابان رد می شدم، Dialogue: 0,0:00:36.00,0:00:38.00,Default,,0000,0000,0000,,و تنها چیزی که واقعا" یادم می یاد اینه که انگار یه نارنجک در سرم منفجر شد. Dialogue: 0,0:00:38.00,0:00:41.00,Default,,0000,0000,0000,,و تنها چیزی که واقعا" یادم می یاد اینه که انگار یه نارنجک در سرم منفجر شد. Dialogue: 0,0:00:41.00,0:00:45.00,Default,,0000,0000,0000,,و یادم می یاد که دستامو رو زمین گذاشته و حس کردم که تمام خون بدنم از گردن و دهنم بیرون می یاد. Dialogue: 0,0:00:45.00,0:00:47.00,Default,,0000,0000,0000,,و یادم می یاد که دستامو رو زمین گذاشته و حس کردم که تمام خون بدنم از گردن و دهنم بیرون می یاد. Dialogue: 0,0:00:47.00,0:00:49.00,Default,,0000,0000,0000,,و یادم می یاد که دستامو رو زمین گذاشته و حس کردم که تمام بدنم خونه و از گردن و دهنم بیرون می یاد. Dialogue: 0,0:00:49.00,0:00:52.00,Default,,0000,0000,0000,,و یادم می یاد که دستامو رو زمین گذاشته و حس کردم که تمام بدنم خونه و از گردن و دهنم بیرون می یاد. Dialogue: 0,0:00:52.00,0:00:54.00,Default,,0000,0000,0000,,اونچه اتفاق افتاد این بود که اون مرد چراغ قرمز را رد کرده و به من و سگم اصابت کرد. Dialogue: 0,0:00:54.00,0:00:57.00,Default,,0000,0000,0000,,اونچه اتفاق افتاد این بود که اون مرد چراغ قرمز را رد کرده و به من و سگم اصابت کرد. Dialogue: 0,0:00:57.00,0:01:00.00,Default,,0000,0000,0000,,سگم که زیر ماشین موند. Dialogue: 0,0:01:00.00,0:01:02.00,Default,,0000,0000,0000,,منم به جلوی ماشین پرتاپ شده و ماشین از رو پام رد شد. Dialogue: 0,0:01:02.00,0:01:04.00,Default,,0000,0000,0000,,منم به جلوی ماشین پرتاپ شده و ماشین از رو پام رد شد. Dialogue: 0,0:01:04.00,0:01:06.00,Default,,0000,0000,0000,,پای چپم حسابی در چرخ ماشین گیر کرد و کاملا" پیچ خورد و برگشت. Dialogue: 0,0:01:06.00,0:01:08.00,Default,,0000,0000,0000,,پای چپم حسابی در چرخ ماشین گیر کرد و کاملا" پیچ خورد و برگشت. Dialogue: 0,0:01:10.00,0:01:13.00,Default,,0000,0000,0000,,سپر ماشین به گلویم خورد و اونو شکافت. Dialogue: 0,0:01:13.00,0:01:15.00,Default,,0000,0000,0000,,سپر ماشین به گلویم خورد و اونو شکافت. Dialogue: 0,0:01:15.00,0:01:18.00,Default,,0000,0000,0000,,در نهایت دچار جراحت کلِ قفسۀ سینه شدم. Dialogue: 0,0:01:18.00,0:01:20.00,Default,,0000,0000,0000,,آئورت انسان از پشتِ قلب بالا می یاد. Dialogue: 0,0:01:20.00,0:01:23.00,Default,,0000,0000,0000,,اون رگ اصلی است و پاره شده بود، بنابراین خون از دهنم قلپ قلپ بیرون می آمد. Dialogue: 0,0:01:23.00,0:01:26.00,Default,,0000,0000,0000,,اون رگ اصلی است و پاره شده بود، بنابراین خون از دهنم قلپ قلپ بیرون می آمد. Dialogue: 0,0:01:26.00,0:01:28.00,Default,,0000,0000,0000,,کف کرده بود و چیزهای وحشتناکی داشت اتفاق می افتاد. Dialogue: 0,0:01:28.00,0:01:30.00,Default,,0000,0000,0000,,کف کرده بود و چیزهای وحشتناکی داشت اتفاق می افتاد. Dialogue: 0,0:01:32.00,0:01:34.00,Default,,0000,0000,0000,,هیچ نمی دونستم چه اتفاقی داره می افته، Dialogue: 0,0:01:34.00,0:01:37.00,Default,,0000,0000,0000,,اما افراد غریبه اومدند و کمک کردند که قلبم از کار نیفته. Dialogue: 0,0:01:37.00,0:01:40.00,Default,,0000,0000,0000,,اما افراد غریبه اومدند و کمک کردند که قلبم از کار نیفته. Dialogue: 0,0:01:40.00,0:01:42.00,Default,,0000,0000,0000,,چون قلبم داشت می لرزید و اونا تلاش می کردند که دوباره بزنه. Dialogue: 0,0:01:42.00,0:01:45.00,Default,,0000,0000,0000,,چون قلبم داشت می لرزید و اونا تلاش می کردند که دوباره بزنه. Dialogue: 0,0:01:45.00,0:01:48.00,Default,,0000,0000,0000,,یه نفر باهوش بود و یک خودکار بیک در گردنم فرو کرد تا راه تنفسم باز بشه و بتونم کمی هوا وارد آن بکنم. Dialogue: 0,0:01:48.00,0:01:51.00,Default,,0000,0000,0000,,یه نفر باهوش بود و یک خودکار بیک در گردنم فرو کرد تا راه تنفسم باز بشه و بتونم کمی هوا وارد آن بکنم. Dialogue: 0,0:01:51.00,0:01:53.00,Default,,0000,0000,0000,,ریه ام از کار افتاد، و یه نفر سینه ام را شکافت و یه خودکارم اونجا گذاشت تا جلوی اون اتفاق وحشتناک رو بگیره. Dialogue: 0,0:01:53.00,0:01:56.00,Default,,0000,0000,0000,,ریه ام از کار افتاد، و یه نفر سینه ام را شکافت و یه خودکارم اونجا گذاشت تا جلوی اون اتفاق وحشتناک رو بگیره. Dialogue: 0,0:01:56.00,0:02:03.00,Default,,0000,0000,0000,,ریه ام از کار افتاد، و یه نفر سینه ام را شکافت و یه خودکارم اونجا گذاشت تا جلوی اون اتفاق وحشتناک رو بگیره. Dialogue: 0,0:02:03.00,0:02:05.00,Default,,0000,0000,0000,,یه جورایی سر از بیمارستان در آوردم. Dialogue: 0,0:02:05.00,0:02:07.00,Default,,0000,0000,0000,,من در یخ پیچیده شده بودم و در نهایت توسط دارو، به کما رفتم. Dialogue: 0,0:02:07.00,0:02:11.00,Default,,0000,0000,0000,,من در یخ پیچیده شده بودم و در نهایت توسط دارو، به کما رفتم. Dialogue: 0,0:02:11.00,0:02:15.00,Default,,0000,0000,0000,,18 ماه بعد بیدار شدم. Dialogue: 0,0:02:15.00,0:02:17.00,Default,,0000,0000,0000,,کور شده بودم، نمی تونستم حرف بزنم، نمی تونستم راه برم. Dialogue: 0,0:02:17.00,0:02:19.00,Default,,0000,0000,0000,,کور شده بودم، نمی تونستم حرف بزنم، نمی تونستم راه برم. Dialogue: 0,0:02:19.00,0:02:22.00,Default,,0000,0000,0000,,وزنم 64 پوند شده بود. Dialogue: 0,0:02:25.00,0:02:27.00,Default,,0000,0000,0000,,بیمارستان واقعا" نمی دونه با این افراد چی کار کنه. Dialogue: 0,0:02:27.00,0:02:29.00,Default,,0000,0000,0000,,بیمارستان واقعا" نمی دونه با این افراد چی کار کنه. Dialogue: 0,0:02:29.00,0:02:32.00,Default,,0000,0000,0000,,و در واقع دیگه منو "گومر" می نامیدند ( کسی که امید به زنده بودنش نیست) . Dialogue: 0,0:02:32.00,0:02:36.00,Default,,0000,0000,0000,,اون یه داستان دیگست که ما حتی وارد اون نمی شیم. Dialogue: 0,0:02:36.00,0:02:39.00,Default,,0000,0000,0000,,من عملهای جراحی بسیاری داشتم تا گردنم دوباره درست بشه و قلبم برای چندمین بار میزون بشه. Dialogue: 0,0:02:39.00,0:02:41.00,Default,,0000,0000,0000,,من عملهای جراحی بسیاری داشتم تا گردنم دوباره درست بشه و قلبم برای چندمین بار میزون بشه. Dialogue: 0,0:02:41.00,0:02:43.00,Default,,0000,0000,0000,,بعضی چیزا خوب کار کرد و بعضی ها نه. Dialogue: 0,0:02:43.00,0:02:45.00,Default,,0000,0000,0000,,کلی تیتانیوم در من، استخوانهای داغون من، گذاشتند تا پاهامو بزور به حالت درست حرکت بدهند. Dialogue: 0,0:02:45.00,0:02:47.00,Default,,0000,0000,0000,,کلی تیتانیوم در من، استخوانهای داغون من، گذاشتند تا پاهامو بزور به حالت درست حرکت بدهند. Dialogue: 0,0:02:47.00,0:02:50.00,Default,,0000,0000,0000,,کلی تیتانیوم در من، استخوانهای داغون من، گذاشتند تا پاهامو بزور به حالت درست حرکت بدهند. Dialogue: 0,0:02:50.00,0:02:52.00,Default,,0000,0000,0000,,سر و کارم در آخر به یک دماغ پلاستیکی، دندانهای چینی، و همه جور چیزهای دیگه کشید. Dialogue: 0,0:02:52.00,0:02:54.00,Default,,0000,0000,0000,,سر و کارم در آخر به یک دماغ پلاستیکی، دندانهای چینی، و همه جور چیزهای دیگه کشید. Dialogue: 0,0:02:54.00,0:02:57.00,Default,,0000,0000,0000,,اما در نهایت شروع کردم شبیه آدمیزاد بشم. Dialogue: 0,0:03:03.00,0:03:05.00,Default,,0000,0000,0000,,ولی بعضی وقتها حرف زدن دربارۀ این چیزا سخته، پس تحملم کنید. Dialogue: 0,0:03:05.00,0:03:08.00,Default,,0000,0000,0000,,ولی بعضی وقتها حرف زدن دربارۀ این چیزا سخته، پس تحملم کنید. Dialogue: 0,0:03:08.00,0:03:10.00,Default,,0000,0000,0000,,من بیش از 50 عمل جراحی داشتم. Dialogue: 0,0:03:10.00,0:03:13.00,Default,,0000,0000,0000,,ولی کی می شمره؟ Dialogue: 0,0:03:13.00,0:03:15.00,Default,,0000,0000,0000,,پس در نهایت، بیمارستان تصمیم گرفت که زمان اون رسیده اونجا رو ترک کنم. Dialogue: 0,0:03:15.00,0:03:17.00,Default,,0000,0000,0000,,پس در نهایت، بیمارستان تصمیم گرفت که زمان اون رسیده اونجا رو ترک کنم. Dialogue: 0,0:03:17.00,0:03:19.00,Default,,0000,0000,0000,,لازم بود که جا رو برای افراد دیگه که احتمال داشت به هر دلیلی سر از اونجا در بیارن، خالی کنند. Dialogue: 0,0:03:19.00,0:03:23.00,Default,,0000,0000,0000,,لازم بود که جا رو برای افراد دیگه که احتمال داشت به هر دلیلی سر از اونجا در بیارن، خالی کنند. Dialogue: 0,0:03:23.00,0:03:26.00,Default,,0000,0000,0000,,لازم بود که جا رو برای افراد دیگه که احتمال داشت به هر دلیلی سر از اونجا در بیارن، خالی کنند. Dialogue: 0,0:03:26.00,0:03:29.00,Default,,0000,0000,0000,,همه از بهبود من قطع امید کرده بودند. Dialogue: 0,0:03:29.00,0:03:32.00,Default,,0000,0000,0000,,بنابراین یه نقشه روی دیوار گذاشتند و یک دارت به سمت اون پرتاپ کردند، Dialogue: 0,0:03:32.00,0:03:37.00,Default,,0000,0000,0000,,و اینجا در "کلرادو" روی یک خانۀ سالمندان فرود اومد. Dialogue: 0,0:03:37.00,0:03:39.00,Default,,0000,0000,0000,,و میدونم الآن همتون دارین سرتون رو می خارانید: Dialogue: 0,0:03:39.00,0:03:42.00,Default,,0000,0000,0000,," یه خونۀ سالمندان؟ تو می خوای اونجا چی کار کنی؟" Dialogue: 0,0:03:42.00,0:03:44.00,Default,,0000,0000,0000,,اما اگه شما به تمام مهارتها و استعدادهایی که در این سالن هست، فکر کنید، Dialogue: 0,0:03:44.00,0:03:47.00,Default,,0000,0000,0000,,اما اگه شما به تمام مهارتها و استعدادهایی که در این سالن هست، فکر کنید، Dialogue: 0,0:03:47.00,0:03:49.00,Default,,0000,0000,0000,,این چیزیه که یک خانۀ سالمندان داره. Dialogue: 0,0:03:49.00,0:03:51.00,Default,,0000,0000,0000,,بدین ترتیب اینا تمام مهارتها و استعدادهایی بود که این سالمندان داشتند. Dialogue: 0,0:03:51.00,0:03:54.00,Default,,0000,0000,0000,,بدین ترتیب اینا تمام مهارتها و استعدادهایی بود که این سالمندان داشتند. Dialogue: 0,0:03:54.00,0:03:56.00,Default,,0000,0000,0000,,مزیتی که اونا بر بیشترشماها داشتند، عقل و شعورِ اونا بود، چون زندگی طولانی داشتند. Dialogue: 0,0:03:56.00,0:03:58.00,Default,,0000,0000,0000,,مزیتی که اونا بر بیشترشماها داشتند، عقل و شعورِ اونا بود، چون زندگی طولانی داشتند. Dialogue: 0,0:03:58.00,0:04:01.00,Default,,0000,0000,0000,,مزیتی که اونا بر بیشترشماها داشتند، عقل و شعورِ اونا بود، چون زندگی طولانی داشتند. Dialogue: 0,0:04:01.00,0:04:03.00,Default,,0000,0000,0000,,و من در اون لحظۀ زندگیم، به اون عقل و شعور نیاز داشتم. Dialogue: 0,0:04:03.00,0:04:05.00,Default,,0000,0000,0000,,ولی تصور کنید وقتی در آستانۀ در ظاهر شدم، اونا چه حالی شدند؟ Dialogue: 0,0:04:05.00,0:04:08.00,Default,,0000,0000,0000,,ولی تصور کنید وقتی در آستانۀ در ظاهر شدم، اونا چه حالی شدند؟ Dialogue: 0,0:04:08.00,0:04:10.00,Default,,0000,0000,0000,,اون موقع من 4 پوند اضافه کرده بودم، پس 68 پوند بودم. Dialogue: 0,0:04:10.00,0:04:12.00,Default,,0000,0000,0000,,اون موقع من 4 پوند اضافه کرده بودم، پس 68 پوند بودم. Dialogue: 0,0:04:12.00,0:04:14.00,Default,,0000,0000,0000,,سرم مو نداشت. Dialogue: 0,0:04:14.00,0:04:16.00,Default,,0000,0000,0000,,لباسهای کهنه بیمارستان تنم بود. Dialogue: 0,0:04:16.00,0:04:19.00,Default,,0000,0000,0000,,و یه نفر کفشهای تنیس بهم بخشیده بود. Dialogue: 0,0:04:19.00,0:04:22.00,Default,,0000,0000,0000,,تو یه دستم یه عصای سفید و توی دست دیگرم، یه کیف پر از پرونده های پزشکی بود. Dialogue: 0,0:04:22.00,0:04:25.00,Default,,0000,0000,0000,,تو یه دستم یه عصای سفید و توی دست دیگرم، یه کیف پر از پرونده های پزشکی بود. Dialogue: 0,0:04:25.00,0:04:28.00,Default,,0000,0000,0000,,و بدین ترتیب سالمندان فهمیدند که باید یه جلسۀ فوری تشکیل بدهند. Dialogue: 0,0:04:28.00,0:04:30.00,Default,,0000,0000,0000,,و بدین ترتیب سالمندان فهمیدند که باید یه جلسۀ فوری تشکیل بدهند. Dialogue: 0,0:04:30.00,0:04:32.00,Default,,0000,0000,0000,,( خندۀ حاضرین) Dialogue: 0,0:04:32.00,0:04:35.00,Default,,0000,0000,0000,,سپس عقب رفتند و بهم نگاه کرده و ادامه دادند: Dialogue: 0,0:04:35.00,0:04:39.00,Default,,0000,0000,0000,," خوب، چه مهارتهایی در این اتاق داریم؟ این بچه خیلی کار لازم داره." Dialogue: 0,0:04:39.00,0:04:42.00,Default,,0000,0000,0000,," خوب، چه مهارتهایی در این اتاق داریم؟ این بچه خیلی کار لازم داره." Dialogue: 0,0:04:42.00,0:04:44.00,Default,,0000,0000,0000,,بدین ترتیب بالاخره شروع کرده و مهارتها و استعدادهایشان را با تمام نیازهای من هماهنگ کردند. Dialogue: 0,0:04:44.00,0:04:46.00,Default,,0000,0000,0000,,بدین ترتیب بالاخره شروع کرده و مهارتها و استعدادهایشان را با تمام نیازهای من هماهنگ کردند. Dialogue: 0,0:04:46.00,0:04:48.00,Default,,0000,0000,0000,,بدین ترتیب بالاخره شروع کرده و مهارتها و استعدادهایشان را با تمام نیازهای من هماهنگ کردند. Dialogue: 0,0:04:48.00,0:04:50.00,Default,,0000,0000,0000,,اما یکی از اولین چیزهایی که لازم بود انجام دهند برآورد نیاز فوری من بود. Dialogue: 0,0:04:50.00,0:04:52.00,Default,,0000,0000,0000,,اما یکی از اولین چیزهایی که لازم بود انجام دهند برآورد نیاز فوری من بود. Dialogue: 0,0:04:52.00,0:04:54.00,Default,,0000,0000,0000,,لازم بود سر در بیارم که چطور مثل یک آدمِ نرمال غذا بخورم، Dialogue: 0,0:04:54.00,0:04:56.00,Default,,0000,0000,0000,,لازم بود سر در بیارم که چطور مثل یک آدمِ نرمال غذا بخورم، Dialogue: 0,0:04:56.00,0:04:59.00,Default,,0000,0000,0000,,چون از راه لوله ای در قفسۀ سینه ام و از راه رگ غذا می خوردم. Dialogue: 0,0:04:59.00,0:05:01.00,Default,,0000,0000,0000,,چون از راه لوله ای در قفسۀ سینه ام و از راه رگ غذا می خوردم. Dialogue: 0,0:05:01.00,0:05:04.00,Default,,0000,0000,0000,,بنابراین باید سخت تلاش می کردم تا دوباره غذا بخورم. Dialogue: 0,0:05:04.00,0:05:06.00,Default,,0000,0000,0000,,و اونا هم با من این راه را همراه شدند. Dialogue: 0,0:05:06.00,0:05:08.00,Default,,0000,0000,0000,,و سپس باید فکر می کردند: Dialogue: 0,0:05:08.00,0:05:10.00,Default,,0000,0000,0000,," خوب، اون اسباب اثاثیه لازم داره. اون گوشۀ این آپارتمان می خوابه." Dialogue: 0,0:05:10.00,0:05:13.00,Default,,0000,0000,0000,," خوب، اون اسباب اثاثیه لازم داره. اون گوشۀ این آپارتمان می خوابه." Dialogue: 0,0:05:13.00,0:05:15.00,Default,,0000,0000,0000,,پس به انباریهایشان رفته و اسبابهای اضافی شان را جمع کردند-- Dialogue: 0,0:05:15.00,0:05:17.00,Default,,0000,0000,0000,,پس به انباریهایشان رفته و اسبابهای اضافی شان را جمع کردند-- Dialogue: 0,0:05:17.00,0:05:20.00,Default,,0000,0000,0000,,ظرف و ظروف، وسایل خواب، همه چیز بهم دادند. Dialogue: 0,0:05:20.00,0:05:23.00,Default,,0000,0000,0000,,ظرف و ظروف، وسایل خواب، همه چیز بهم دادند. Dialogue: 0,0:05:23.00,0:05:25.00,Default,,0000,0000,0000,,و سپس چیز بعدی که به اون نیاز داشتم، یک تغییر اساسی بود. Dialogue: 0,0:05:25.00,0:05:28.00,Default,,0000,0000,0000,,و سپس چیز بعدی که به اون نیاز داشتم، یک تغییر اساسی بود. Dialogue: 0,0:05:28.00,0:05:30.00,Default,,0000,0000,0000,,بدین ترتیب لباسهای پاره پورۀ سبز در آمده و جای آنرا لباسهای پولی استر گلدارگرفت. Dialogue: 0,0:05:30.00,0:05:33.00,Default,,0000,0000,0000,,بدین ترتیب لباسهای پاره پورۀ سبز در آمده و جای آنرا لباسهای پولی استر گلدارگرفت. Dialogue: 0,0:05:33.00,0:05:36.00,Default,,0000,0000,0000,,( خندۀ حاضرین) Dialogue: 0,0:05:38.00,0:05:41.00,Default,,0000,0000,0000,,ما دربارۀ مدل مویی که سعی داشتند برام درست کنند وقتی که موهام دراومد، صحبت نمی کنیم. Dialogue: 0,0:05:41.00,0:05:43.00,Default,,0000,0000,0000,,ما دربارۀ مدل مویی که سعی داشتند برام درست کنند وقتی که موهام دراومد، صحبت نمی کنیم. Dialogue: 0,0:05:43.00,0:05:45.00,Default,,0000,0000,0000,,ولی من با موی آبی مخالفت کردم. Dialogue: 0,0:05:45.00,0:05:48.00,Default,,0000,0000,0000,,( خندۀ حاضرین) Dialogue: 0,0:05:49.00,0:05:52.00,Default,,0000,0000,0000,,بدین ترتیب بالاخره اینطور پیش رفت که اونا تصمیم گرفتند موقع اینه که صحبت کردن را یاد بگیرم. Dialogue: 0,0:05:52.00,0:05:55.00,Default,,0000,0000,0000,,بدین ترتیب بالاخره اینطور پیش رفت که اونا تصمیم گرفتند موقع اینه که صحبت کردن را یاد بگیرم. Dialogue: 0,0:05:55.00,0:05:57.00,Default,,0000,0000,0000,,چون اگه نتونی صحبت کنی یا نتونی ببینی، نمی تونی یه آدم مستقل باشی. Dialogue: 0,0:05:57.00,0:06:00.00,Default,,0000,0000,0000,,چون اگه نتونی صحبت کنی یا نتونی ببینی، نمی تونی یه آدم مستقل باشی. Dialogue: 0,0:06:00.00,0:06:03.00,Default,,0000,0000,0000,,بنابراین اونا فکر کردند که ندیدن یک مسئله است اما لازمه کاری کنند که منو به صحبت وا دارند. Dialogue: 0,0:06:03.00,0:06:05.00,Default,,0000,0000,0000,,بنابراین اونا فکر کردند که ندیدن یک مسئله است اما لازمه کاری کنند که منو به صحبت وا دارند. Dialogue: 0,0:06:05.00,0:06:08.00,Default,,0000,0000,0000,,بنابراین "سالی" ، مدیر دفتر، در طول روز حرف زدن را بهم یاد میداد، Dialogue: 0,0:06:08.00,0:06:10.00,Default,,0000,0000,0000,,بنابراین "سالی" ، مدیر دفتر، در طول روز حرف زدن را بهم یاد میداد، Dialogue: 0,0:06:10.00,0:06:12.00,Default,,0000,0000,0000,,خیلی سخت بود، چون وقتی بچه ای، همه چیزها را بدیهی می دونی. Dialogue: 0,0:06:12.00,0:06:14.00,Default,,0000,0000,0000,,خیلی سخت بود، چون وقتی بچه ای، همه چیزها را بدیهی می دونی. Dialogue: 0,0:06:14.00,0:06:16.00,Default,,0000,0000,0000,,چیزها را ناخودآگاه یاد می گیری. Dialogue: 0,0:06:16.00,0:06:19.00,Default,,0000,0000,0000,,اما درمورد من، بزرگسال بودم و خجالت آور بود، Dialogue: 0,0:06:19.00,0:06:21.00,Default,,0000,0000,0000,,و باید یاد میگرفتم که گلوی جدیدم را با زبانم ، و دندانهای جدیدم را با لبهایم هماهنگ کنم، Dialogue: 0,0:06:21.00,0:06:23.00,Default,,0000,0000,0000,,و باید یاد میگرفتم که گلوی جدیدم را با زبانم ، و دندانهای جدیدم را با لبهایم هماهنگ کنم، Dialogue: 0,0:06:23.00,0:06:26.00,Default,,0000,0000,0000,,و باید یاد میگرفتم که گلوی جدیدم را با زبانم ، و دندانهای جدیدم را با لبهایم هماهنگ کنم، Dialogue: 0,0:06:26.00,0:06:29.00,Default,,0000,0000,0000,,و هوا را حبس کرده و کلمات را ادا کنم. Dialogue: 0,0:06:29.00,0:06:31.00,Default,,0000,0000,0000,,از اینرو رفتارم مثل یه بچۀ دو ساله بود و از همکاری سر باز می زدم. Dialogue: 0,0:06:31.00,0:06:33.00,Default,,0000,0000,0000,,از اینرو رفتارم مثل یه بچۀ دو ساله بود و از همکاری سر باز می زدم. Dialogue: 0,0:06:33.00,0:06:36.00,Default,,0000,0000,0000,,ولی اونا فکر بهتری داشتند. Dialogue: 0,0:06:36.00,0:06:38.00,Default,,0000,0000,0000,,اونا کارو برام جالب کردند. Dialogue: 0,0:06:38.00,0:06:42.00,Default,,0000,0000,0000,,اینطوریکه شبها بازی با بازي حروف ، کلمات رکیک را بهم یاد می دادند. Dialogue: 0,0:06:42.00,0:06:46.00,Default,,0000,0000,0000,,( خندۀ حاضرین) Dialogue: 0,0:06:46.00,0:06:48.00,Default,,0000,0000,0000,,و سپس، یواشکی ، یادم دادند چطور مثل یه ملوان فحش بدم. Dialogue: 0,0:06:48.00,0:06:51.00,Default,,0000,0000,0000,,و سپس، یواشکی ، یادم دادند چطور مثل یه ملوان فحش بدم. Dialogue: 0,0:06:51.00,0:06:55.00,Default,,0000,0000,0000,,با این حساب خودتون تصور کنید که وقتی "سالی" بالاخره اعتمادم به نفسم را ایجاد کرد، اولین کلماتی که بر زبان آوردم چی بودند. Dialogue: 0,0:06:55.00,0:06:59.00,Default,,0000,0000,0000,,با این حساب خودتون تصور کنید که وقتی "سالی" بالاخره اعتمادم به نفسم را ایجاد کرد، اولین کلماتی که بر زبان آوردم چی بودند. Dialogue: 0,0:06:59.00,0:07:02.00,Default,,0000,0000,0000,,با این حساب خودتون تصور کنید که وقتی "سالی" بالاخره اعتمادم به نفسم را ایجاد کرد، اولین کلماتی که بر زبان آوردم چی بودند. Dialogue: 0,0:07:02.00,0:07:04.00,Default,,0000,0000,0000,,( خندۀ حاضرین) Dialogue: 0,0:07:04.00,0:07:06.00,Default,,0000,0000,0000,,بدین ترتیب از آنجا پیش رفتم. Dialogue: 0,0:07:06.00,0:07:09.00,Default,,0000,0000,0000,,و فرد مبتلا به آلزایمری که قبلا" معلم بود، مسئولیت آموزش نوشتن به من را عهده دار شد. Dialogue: 0,0:07:09.00,0:07:13.00,Default,,0000,0000,0000,,و فرد مبتلا به آلزایمری که قبلا" معلم بود، مسئولیت آموزش نوشتن به من را عهده دار شد. Dialogue: 0,0:07:13.00,0:07:15.00,Default,,0000,0000,0000,,اون تکرارهای بیش از اندازه در واقع به نفعم بود. Dialogue: 0,0:07:15.00,0:07:17.00,Default,,0000,0000,0000,,بدین ترتیب ما پیش می رویم. Dialogue: 0,0:07:17.00,0:07:22.00,Default,,0000,0000,0000,,( خندۀ حاضرین) Dialogue: 0,0:07:23.00,0:07:26.00,Default,,0000,0000,0000,,یکی از موقعیتهای اساسی برای من این بود که در واقع یاد بگیرم چطور بعنوان یک فرد نابینا از خیابان عبور کنم. Dialogue: 0,0:07:26.00,0:07:29.00,Default,,0000,0000,0000,,یکی از موقعیتهای اساسی برای من این بود که در واقع یاد بگیرم چطور بعنوان یک فرد نابینا از خیابان عبور کنم. Dialogue: 0,0:07:29.00,0:07:31.00,Default,,0000,0000,0000,,یکی از موقعیتهای اساسی برای من این بود که در واقع یاد بگیرم چطور بعنوان یک فرد نابینا از خیابان عبور کنم. Dialogue: 0,0:07:31.00,0:07:34.00,Default,,0000,0000,0000,,خوب چشمهاتون رو ببیندید. Dialogue: 0,0:07:34.00,0:07:36.00,Default,,0000,0000,0000,,حال تصور کنید که باید از یک خیابان عبور کنید. Dialogue: 0,0:07:36.00,0:07:40.00,Default,,0000,0000,0000,,نمی دانید که اون خیابان چقدرفاصله دارد Dialogue: 0,0:07:40.00,0:07:43.00,Default,,0000,0000,0000,,و نمی دانید که آیا دارید در خط راست می روید یا نه Dialogue: 0,0:07:43.00,0:07:46.00,Default,,0000,0000,0000,,و صدای ویژ ویژ ماشینها که در رفت و آمدند را می شنوید، Dialogue: 0,0:07:46.00,0:07:48.00,Default,,0000,0000,0000,,و یک تصادف وحشتناکی داشتید که شما را در این موقعیت قرار داده. Dialogue: 0,0:07:48.00,0:07:51.00,Default,,0000,0000,0000,,و یک تصادف وحشتناکی داشتید که شما را در این موقعیت قرار داده. Dialogue: 0,0:07:51.00,0:07:54.00,Default,,0000,0000,0000,,بنابراین می بایست دو مانع را پشت سر می گذاشتم. Dialogue: 0,0:07:54.00,0:07:57.00,Default,,0000,0000,0000,,یکی، اختلالات روحی پس از حادثه بود. Dialogue: 0,0:07:57.00,0:08:01.00,Default,,0000,0000,0000,,و هر وقت که نزدیک گوشۀ جدول خیابان می شدم ، وحشتم برمی داشت. Dialogue: 0,0:08:01.00,0:08:03.00,Default,,0000,0000,0000,,و هر وقت که نزدیک گوشۀ جدول خیابان می شدم ، وحشتم برمی داشت. Dialogue: 0,0:08:03.00,0:08:05.00,Default,,0000,0000,0000,,و دومی، در حقیقت تلاش برای این بود که چطور از خیابان رد شم. Dialogue: 0,0:08:05.00,0:08:08.00,Default,,0000,0000,0000,,و دومی، در حقیقت تلاش برای این بود که چطور از خیابان رد شم. Dialogue: 0,0:08:08.00,0:08:11.00,Default,,0000,0000,0000,,از اینرو یکی از سالمندان به طرفم اومد و منو به لب خیابان هل داد و گفت، Dialogue: 0,0:08:11.00,0:08:14.00,Default,,0000,0000,0000,,از اینرو یکی از سالمندان به طرفم اومد و منو به لب خیابان هل داد و گفت، Dialogue: 0,0:08:14.00,0:08:17.00,Default,,0000,0000,0000,," وقتی فکر کردی وقت رد شدنه، عصایت را به جلو بلند کن، Dialogue: 0,0:08:17.00,0:08:19.00,Default,,0000,0000,0000,,اگه به جایی خورد، از خیابان رد نشو." Dialogue: 0,0:08:19.00,0:08:24.00,Default,,0000,0000,0000,,( خندۀ حاضرین) Dialogue: 0,0:08:24.00,0:08:27.00,Default,,0000,0000,0000,,کاملا" قابل قبول بود. Dialogue: 0,0:08:27.00,0:08:29.00,Default,,0000,0000,0000,,ولی با سومین عصایی که غیژی ازعرض خیابان رفت، Dialogue: 0,0:08:29.00,0:08:32.00,Default,,0000,0000,0000,,ولی با سومین عصایی که غیژی ازعرض خیابان رفت، Dialogue: 0,0:08:32.00,0:08:35.00,Default,,0000,0000,0000,,اونا فهمیدند که باید عقلها را رو هم بریزند، Dialogue: 0,0:08:35.00,0:08:37.00,Default,,0000,0000,0000,,و پول جمع کردند تا من بتونم به انجمن "بریل" رفته Dialogue: 0,0:08:37.00,0:08:39.00,Default,,0000,0000,0000,,و پول جمع کردند تا من بتونم به انجمن "بریل" رفته Dialogue: 0,0:08:39.00,0:08:41.00,Default,,0000,0000,0000,,ودر واقع، مهارتهای لازم برای یک فرد نابینا را کسب کنم، Dialogue: 0,0:08:41.00,0:08:43.00,Default,,0000,0000,0000,,ودر واقع، مهارتهای لازم برای یک فرد نابینا را کسب کنم، Dialogue: 0,0:08:43.00,0:08:45.00,Default,,0000,0000,0000,,و همچنین یک سگ راهنما بگیرم تا زندگیم را تغییر دهد. Dialogue: 0,0:08:45.00,0:08:47.00,Default,,0000,0000,0000,,و همچنین یک سگ راهنما بگیرم تا زندگیم را تغییر دهد. Dialogue: 0,0:08:47.00,0:08:49.00,Default,,0000,0000,0000,,و با کمک سرمایه گذاری سالمندان، وهمچنین سگ راهنمایم و مهارتهایی که کسب کرده بودم، تونستم به کالج برم. Dialogue: 0,0:08:49.00,0:08:53.00,Default,,0000,0000,0000,,و با کمک سرمایه گذاری سالمندان، وهمچنین سگ راهنمایم و مهارتهایی که کسب کرده بودم، تونستم به کالج برم. Dialogue: 0,0:08:53.00,0:08:57.00,Default,,0000,0000,0000,,و با کمک سرمایه گذاری سالمندان، وهمچنین سگ راهنمایم و مهارتهایی که کسب کرده بودم، تونستم به کالج برم. Dialogue: 0,0:08:57.00,0:08:59.00,Default,,0000,0000,0000,,ده سال بعد بینایی خود را باز یافتم. Dialogue: 0,0:08:59.00,0:09:01.00,Default,,0000,0000,0000,,نه بطور معجزه آسایی. Dialogue: 0,0:09:01.00,0:09:04.00,Default,,0000,0000,0000,,من سه عمل جراحی داشته و یکی از اونا امتحانی بود. Dialogue: 0,0:09:04.00,0:09:06.00,Default,,0000,0000,0000,,من سه عمل جراحی داشته و یکی از اونا امتحانی بود. Dialogue: 0,0:09:06.00,0:09:08.00,Default,,0000,0000,0000,,اون در حقیقت یک جراحی روباطیک بود. Dialogue: 0,0:09:08.00,0:09:11.00,Default,,0000,0000,0000,,آنها یک "هماتوم" ( تودۀ خونی) را از پشت چشمم برداشتند. Dialogue: 0,0:09:12.00,0:09:14.00,Default,,0000,0000,0000,,بزرگترین تغییر برای من این بود که دنیا پیش می رفت، Dialogue: 0,0:09:14.00,0:09:17.00,Default,,0000,0000,0000,,بزرگترین تغییر برای من این بود که دنیا پیش می رفت، Dialogue: 0,0:09:17.00,0:09:19.00,Default,,0000,0000,0000,,که اختراعات و همه نوع چیزهای جدید -- Dialogue: 0,0:09:19.00,0:09:21.00,Default,,0000,0000,0000,,که اختراعات و همه نوع چیزهای جدید -- Dialogue: 0,0:09:21.00,0:09:23.00,Default,,0000,0000,0000,,موبایل، لپ تاپ، همۀ چیزهایی که هیچوقت ندیده بودم، وجود داشتند. Dialogue: 0,0:09:23.00,0:09:26.00,Default,,0000,0000,0000,,موبایل، لپ تاپ، همۀ چیزهایی که هیچوقت ندیده بودم، وجود داشتند. Dialogue: 0,0:09:26.00,0:09:28.00,Default,,0000,0000,0000,,و بعنوان یک فرد نابینا، حافظۀ بصری تو تحلیل می رود، Dialogue: 0,0:09:28.00,0:09:30.00,Default,,0000,0000,0000,,و بعنوان یک فرد نابینا، حافظۀ بصری تو تحلیل می رود، Dialogue: 0,0:09:30.00,0:09:33.00,Default,,0000,0000,0000,,و حس لامسه و بویایی، جای آنرا می گیرد. Dialogue: 0,0:09:33.00,0:09:36.00,Default,,0000,0000,0000,,و حس لامسه و بویایی، جای آنرا می گیرد. Dialogue: 0,0:09:36.00,0:09:39.00,Default,,0000,0000,0000,,و حس لامسه و بویایی، جای آنرا می گیرد. Dialogue: 0,0:09:39.00,0:09:41.00,Default,,0000,0000,0000,,بدین ترتیب یه روز تو اتاقم نشسته بودم Dialogue: 0,0:09:41.00,0:09:43.00,Default,,0000,0000,0000,,و دیدم یه چیزی تو اتاق نشسته و فکر کردم هیولاست. Dialogue: 0,0:09:43.00,0:09:45.00,Default,,0000,0000,0000,,و دیدم یه چیزی تو اتاق نشسته و فکر کردم هیولاست. Dialogue: 0,0:09:45.00,0:09:47.00,Default,,0000,0000,0000,,بنابراین دور اون راه رفتم. Dialogue: 0,0:09:47.00,0:09:49.00,Default,,0000,0000,0000,,و گفتم، " میرم و بهش دست می زنم." Dialogue: 0,0:09:49.00,0:09:51.00,Default,,0000,0000,0000,,رفتم و بهش دست زدم، " اوه خدای من، اون یک سبد رختشویی بود." Dialogue: 0,0:09:51.00,0:09:53.00,Default,,0000,0000,0000,,رفتم و بهش دست زدم، " اوه خدای من، اون یک سبد رختشویی بود." Dialogue: 0,0:09:53.00,0:09:57.00,Default,,0000,0000,0000,,( خندۀ حاضرین) Dialogue: 0,0:09:57.00,0:09:59.00,Default,,0000,0000,0000,,بدین ترتیب وقتی یه آدم بینا هستی، همه چیز فرق می کنه چون اونو حق مسلم خود می دونی. Dialogue: 0,0:09:59.00,0:10:01.00,Default,,0000,0000,0000,,بدین ترتیب وقتی یه آدم بینا هستی، همه چیز فرق می کنه چون اونو حق مسلم خود می دونی. Dialogue: 0,0:10:01.00,0:10:03.00,Default,,0000,0000,0000,,بدین ترتیب وقتی یه آدم بینا هستی، همه چیز فرق می کنه چون اونو حق مسلم خود می دونی. Dialogue: 0,0:10:03.00,0:10:05.00,Default,,0000,0000,0000,,اما وقتی نابینا هستی، حافظۀ لامسه در مورد اشیاء داری. Dialogue: 0,0:10:05.00,0:10:08.00,Default,,0000,0000,0000,,اما وقتی نابینا هستی، حافظۀ لامسه در مورد اشیاء داری. Dialogue: 0,0:10:08.00,0:10:11.00,Default,,0000,0000,0000,,بزرگترین تغییر برایم این بود که به دستانم نگاه کرده و دیدم که 10 سال از عمرم را از دست دادم. Dialogue: 0,0:10:11.00,0:10:15.00,Default,,0000,0000,0000,,بزرگترین تغییر برایم این بود که به دستانم نگاه کرده و دیدم که 10 سال از عمرم را از دست دادم. Dialogue: 0,0:10:15.00,0:10:18.00,Default,,0000,0000,0000,,فکر می کردم زمان بنا به دلایلی برای من ایستاده و برای دوستان و اقوام پیش می رود. Dialogue: 0,0:10:18.00,0:10:20.00,Default,,0000,0000,0000,,فکر می کردم زمان بنا به دلایلی برای من ایستاده و برای دوستان و اقوام پیش می رود. Dialogue: 0,0:10:20.00,0:10:22.00,Default,,0000,0000,0000,,ولی وقتی به پایین نگاه کردم، Dialogue: 0,0:10:22.00,0:10:24.00,Default,,0000,0000,0000,,فهمیدم که زمان برای منم پیش رفته و لازمه که بهش برسم، پس به پیش رفتم. Dialogue: 0,0:10:24.00,0:10:26.00,Default,,0000,0000,0000,,فهمیدم که زمان برای منم پیش رفته و لازمه که بهش برسم، پس به پیش رفتم. Dialogue: 0,0:10:26.00,0:10:28.00,Default,,0000,0000,0000,,فهمیدم که زمان برای منم پیش رفته و لازمه که بهش برسم، پس به پیش رفتم. Dialogue: 0,0:10:28.00,0:10:32.00,Default,,0000,0000,0000,,وقتی اون حادثه برای من پیش اومد، ما کلماتی مثل منبع یابی جمعیتی و همکاری تمام عیار را نداشتیم. Dialogue: 0,0:10:32.00,0:10:34.00,Default,,0000,0000,0000,,وقتی اون حادثه برای من پیش اومد، ما کلماتی مثل منبع یابی جمعیتی و همکاری تمام عیار را نداشتیم. Dialogue: 0,0:10:34.00,0:10:36.00,Default,,0000,0000,0000,,اما مفهوم آن حقیقی است-- Dialogue: 0,0:10:36.00,0:10:39.00,Default,,0000,0000,0000,,افراد با هم همکاری کرده تا مرا از نو بسازند؛ Dialogue: 0,0:10:39.00,0:10:41.00,Default,,0000,0000,0000,,افراد با هم همکاری کرده تا مرا از نو آموزش دهند. Dialogue: 0,0:10:41.00,0:10:43.00,Default,,0000,0000,0000,,اگر بخاطر همکاری تمام عیار و همه جانبۀ آنها نبود، من امروز اینجا نمی ایستادم. Dialogue: 0,0:10:43.00,0:10:47.00,Default,,0000,0000,0000,,اگر بخاطر همکاری تمام عیار و همه جانبۀ آنها نبود، من امروز اینجا نمی ایستادم. Dialogue: 0,0:10:47.00,0:10:49.00,Default,,0000,0000,0000,,بسیار سپاسگزارم. Dialogue: 0,0:10:49.00,0:10:51.00,Default,,0000,0000,0000,,( تشویق حاضرین)