[Script Info] Title: [Events] Format: Layer, Start, End, Style, Name, MarginL, MarginR, MarginV, Effect, Text Dialogue: 0,0:00:06.68,0:00:08.65,Default,,0000,0000,0000,,بیلی پیلگریم نمی‌تواند بخوابد Dialogue: 0,0:00:08.65,0:00:13.65,Default,,0000,0000,0000,,چراکه می‌داند فضایی‌ها تا یک ساعت دیگر\Nمی‌رسند تا او را بربایند. Dialogue: 0,0:00:13.65,0:00:18.60,Default,,0000,0000,0000,,او می‌داند فضایی‌ها در حال آمدن هستند\Nچون در زمان «رها» شده است، Dialogue: 0,0:00:18.60,0:00:23.84,Default,,0000,0000,0000,,و این باعث شده تا وقایع را \Nخارج از ترتیب رخ دادن تجربه کند. Dialogue: 0,0:00:23.84,0:00:27.57,Default,,0000,0000,0000,,در طی جریان سلاخ خانه‌ی شماره پنج\Nاز کرت وانه‌گات، Dialogue: 0,0:00:27.57,0:00:31.71,Default,,0000,0000,0000,,او بین خاطرات کودکی سفرش به گرند کنیون، Dialogue: 0,0:00:31.71,0:00:34.44,Default,,0000,0000,0000,,زندگی‌اش به عنوان یک بینایی سنج میان سال، Dialogue: 0,0:00:34.44,0:00:37.38,Default,,0000,0000,0000,,حبسش در یک باغ وحش میان کهکشانی، Dialogue: 0,0:00:37.38,0:00:42.10,Default,,0000,0000,0000,,حقارت‌هایی که به عنوان اسیر جنگی تحمل کرد،\Nو چیزهای دیگر، به جلو و عقب می‌پرد. Dialogue: 0,0:00:42.10,0:00:45.44,Default,,0000,0000,0000,,عنوان سلاخ خانه شماره پنج و\Nمقدار زیادی از منابع اطلاعاتش Dialogue: 0,0:00:45.44,0:00:49.53,Default,,0000,0000,0000,,از تجربه خود وانه‌گات در\Nجنگ جهانی دوم سرچشمه می‌گیرد. Dialogue: 0,0:00:49.53,0:00:54.48,Default,,0000,0000,0000,,به عنوان یک اسیر جنگی، \Nدر یک سلاخ خانه‌ی قدیمی در درسدن زندگی کرد Dialogue: 0,0:00:54.48,0:00:57.48,Default,,0000,0000,0000,,جایی که وقتی نیروهای متفقین\Nشهر را بمباران کردند، Dialogue: 0,0:00:57.48,0:01:00.38,Default,,0000,0000,0000,,در یک انبار گوشت زیرزمینی پناه گرفت. Dialogue: 0,0:01:00.38,0:01:03.34,Default,,0000,0000,0000,,زمانی که او و سایر زندانی‌ها\Nبلاخره بیرون آمدند، Dialogue: 0,0:01:03.34,0:01:07.04,Default,,0000,0000,0000,,درسدن را کاملا ویران شده یافتند. Dialogue: 0,0:01:07.04,0:01:10.69,Default,,0000,0000,0000,,بعد از جنگ، ونه‌گات سعی کرد با \Nمطالعه‌ی جنبه‌ی نامتعارفی از انسان‌شناسی Dialogue: 0,0:01:10.69,0:01:14.06,Default,,0000,0000,0000,,رفتار انسانی را درک کند: Dialogue: 0,0:01:14.06,0:01:15.82,Default,,0000,0000,0000,,ساختار داستان‌ها، Dialogue: 0,0:01:15.82,0:01:21.10,Default,,0000,0000,0000,,که او اصرار داشت به اندازه‌ی ساختار\Nکوزه‌ها و یا نیزه‌ها جالب هستند. Dialogue: 0,0:01:21.10,0:01:24.34,Default,,0000,0000,0000,,برای یافتن ساختار، گرافی از \Nسرنوشت شخصیت اصلی Dialogue: 0,0:01:24.34,0:01:27.25,Default,,0000,0000,0000,,از ابتدا تا انتهای داستان رسم کرد. Dialogue: 0,0:01:27.25,0:01:32.34,Default,,0000,0000,0000,,خطوط مسخره که ایجادکرده\Nانواع متداول افسانه‌ی پریان را که در Dialogue: 0,0:01:32.34,0:01:34.99,Default,,0000,0000,0000,,فرهنگ‌های گوناگون\Nطنین انداز می‌شوند، نشان می‌دهد. Dialogue: 0,0:01:34.99,0:01:38.82,Default,,0000,0000,0000,,ولی شاید این ساختار جالب‌ترین باشد. Dialogue: 0,0:01:38.82,0:01:40.11,Default,,0000,0000,0000,,در داستانی مشابه این، Dialogue: 0,0:01:40.11,0:01:44.59,Default,,0000,0000,0000,,جدا کردن بدبختی شخصیت \Nاز خوشبختی‌اش ناممکن است. Dialogue: 0,0:01:44.59,0:01:48.49,Default,,0000,0000,0000,,وانه‌‌گات فکر می‌کرد این نوع داستان \Nبه زندگی حقیقی نزدیک تر است، Dialogue: 0,0:01:48.49,0:01:51.86,Default,,0000,0000,0000,,که در آن همه‌ی ما قربانی \Nمجموعه‌ای از حوادث هستیم Dialogue: 0,0:01:51.86,0:01:55.89,Default,,0000,0000,0000,,و در پیش‌بینی اینکه وقایع در طولانی مدت\Nچگونه بر ما اثر می‌گذارند، ناتوانیم. Dialogue: 0,0:01:55.89,0:02:01.04,Default,,0000,0000,0000,,او قوس‌های مرتب و راضی کننده بسیاری از\Nداستان‌ها را در تضاد با این واقعیت یافت، Dialogue: 0,0:02:01.04,0:02:03.39,Default,,0000,0000,0000,,و تصمیم گرفت ابهام بین\Nخوشبختی و بدبختی را Dialogue: 0,0:02:03.39,0:02:06.99,Default,,0000,0000,0000,,در اثرش مورد بررسی قرار دهد. Dialogue: 0,0:02:06.99,0:02:09.33,Default,,0000,0000,0000,,وقتی وانه‌گات سرنوشت‌های\Nروشن و صریح را کنار گذاشت. Dialogue: 0,0:02:09.33,0:02:12.71,Default,,0000,0000,0000,,وقایع خطی را هم رها کرد. Dialogue: 0,0:02:12.71,0:02:16.61,Default,,0000,0000,0000,,به جای جریانی منظم \Nاز ابتدا تا انتها، در داستان‌هایش Dialogue: 0,0:02:16.61,0:02:23.02,Default,,0000,0000,0000,,«تمام لحظات، گذشته، حال و آینده\Nهمیشه وجود داشته‌اند، همیشه خواهند بود.» Dialogue: 0,0:02:23.02,0:02:27.83,Default,,0000,0000,0000,,ترالفامادورین‌ها، فضایی‌هایی که \Nدر بسیاری از کتاب‌هایش پدیدار می‌شوند، Dialogue: 0,0:02:27.83,0:02:30.47,Default,,0000,0000,0000,,تمام لحظات را در عین حال می‌بینند. Dialogue: 0,0:02:30.47,0:02:33.80,Default,,0000,0000,0000,,آنها «می‌توانند ببینند که هر ستاره\Nاز کجا می‌آید و به کجا می‌رود، Dialogue: 0,0:02:33.80,0:02:38.69,Default,,0000,0000,0000,,به طوری که آسمان‌ها پر از \Nاسپاگتی‌ درخشان عجیب و غریب هستند.» Dialogue: 0,0:02:38.69,0:02:40.75,Default,,0000,0000,0000,,اما گرچه می‌توانند تمام زمان را ببینند، Dialogue: 0,0:02:40.75,0:02:43.94,Default,,0000,0000,0000,,سعی نمی‌کنند جریان اتفاقات را تغییر دهند. Dialogue: 0,0:02:43.94,0:02:47.89,Default,,0000,0000,0000,,در حالی که شاید ترالفامادوری‌ها\Nبا عدم عاملیت خود مشکلی نداشته باشند، Dialogue: 0,0:02:47.89,0:02:51.82,Default,,0000,0000,0000,,شخصیت‌های انسان وانه‌گات هنوز\Nدارند به این قضیه عادت می‌کنند. Dialogue: 0,0:02:51.82,0:02:53.58,Default,,0000,0000,0000,,در داستان سیرن‌های تایتان، Dialogue: 0,0:02:53.58,0:02:57.22,Default,,0000,0000,0000,,وقتی به دنبال معنای زندگی\Nدر بیکران عالم می‌گردند، Dialogue: 0,0:02:57.22,0:03:02.38,Default,,0000,0000,0000,,چیزی جز«قهرمانهای پوچ،\Nکمدی کم، ومرگ بیخود» نمی‌یابند. Dialogue: 0,0:03:02.38,0:03:07.39,Default,,0000,0000,0000,,بعد از چشم اندازش\Nدر یک «تونل زمان قیفی شکل،» Dialogue: 0,0:03:07.39,0:03:12.12,Default,,0000,0000,0000,,یک مرد و سگش آینده‌ی ناگواری\Nرا برای همتایان زمینی‌شان می‌بینند، Dialogue: 0,0:03:12.12,0:03:15.32,Default,,0000,0000,0000,,ولی نمی‌تواند جریان وقایع را تغییر دهد. Dialogue: 0,0:03:15.32,0:03:18.83,Default,,0000,0000,0000,,گرچه جواب‌های ساده پیدا نمی‌شوند،\Nولی سرانجام نتیجه می‌گیرند Dialogue: 0,0:03:18.83,0:03:23.93,Default,,0000,0000,0000,,که هدف زندگی «دوست داشتن هر کسی ست\Nکه برای دوست داشته شدن وجود دارد.» Dialogue: 0,0:03:23.93,0:03:28.40,Default,,0000,0000,0000,,درگهواره‌ گربه،اشخاص وانه‌گات\Nبه معنایی دیگری Dialogue: 0,0:03:28.40,0:03:29.67,Default,,0000,0000,0000,,بوکونیسم، می‌پردازند: Dialogue: 0,0:03:29.67,0:03:35.55,Default,,0000,0000,0000,,مذهبی بر پایه‌ی دروغ‌هایی بی‌ضرر که\Nتمام پیروانش نیز به عنوان دروغ می‌شناسند. Dialogue: 0,0:03:35.55,0:03:38.08,Default,,0000,0000,0000,,گرچه آن‌ها از دروغ‌های بوکونیسم خبر دارند، Dialogue: 0,0:03:38.08,0:03:40.85,Default,,0000,0000,0000,,ولی با این اصول زندگی می‌کنند. Dialogue: 0,0:03:40.85,0:03:44.01,Default,,0000,0000,0000,,و با انجام این کار \Nامیدی واقعی به دست می‌آورند. Dialogue: 0,0:03:44.01,0:03:48.07,Default,,0000,0000,0000,,آنها به گروه‌هایی به نام کراسس\Nمی‌پیوندند که متشکل از افرادی هستند که Dialogue: 0,0:03:48.07,0:03:51.69,Default,,0000,0000,0000,,« تصادفی پیدا می‌کنیم ولی \Nبا انتخاب خود با آنها می‌مانیم.» Dialogue: 0,0:03:51.69,0:03:54.72,Default,,0000,0000,0000,,و فرازمینی به هدف مشترکی متصل شده‌اند. Dialogue: 0,0:03:54.72,0:03:57.34,Default,,0000,0000,0000,,آنها نباید با گرانفالون‌ها \Nاشتباه گرفته شوند. Dialogue: 0,0:03:57.34,0:04:02.38,Default,,0000,0000,0000,,گروهی از افراد که برای اجتماع‌های \Nدر حقیقت بی معنی اهمیت قائل می‌شوند. Dialogue: 0,0:04:02.38,0:04:08.38,Default,,0000,0000,0000,,برای مثال جایی که در آن بزرگ شدید،\Nگروه‌های سیاسی، وحتی تمامی کشور‌ها. Dialogue: 0,0:04:08.38,0:04:12.55,Default,,0000,0000,0000,,گرچه او نگاهی دلگیر به وضعیت انسانی داشت،\Nوانه‌گات سخت باور داشت که Dialogue: 0,0:04:12.55,0:04:17.72,Default,,0000,0000,0000,,«همه‌ی ما اینجا هستیم تا به یکدیگر کمک \Nکنیم که از پس این چیز بربیاییم، هرچه هست.» Dialogue: 0,0:04:17.72,0:04:19.78,Default,,0000,0000,0000,,شاید بی‌رمق و نا‌امید شویم، Dialogue: 0,0:04:19.78,0:04:22.59,Default,,0000,0000,0000,,ولی وانه‌گات ارزشیابی‌های تاریکش را Dialogue: 0,0:04:22.59,0:04:25.42,Default,,0000,0000,0000,,با ذره ای امید مخلوط کرده است. Dialogue: 0,0:04:25.42,0:04:30.14,Default,,0000,0000,0000,,خود دیگر تخیلی‌اش، کیگور تراوت،\Nاین مثال را می‌آورد: Dialogue: 0,0:04:30.14,0:04:34.78,Default,,0000,0000,0000,,« دو مخمر در حالی که شکر می‌خوردند\Nو در پسماند خود خفه می‌شدند Dialogue: 0,0:04:34.78,0:04:39.42,Default,,0000,0000,0000,,در مورد هدف‌های احتمالی زندگی\Nبحث می‌کردند. Dialogue: 0,0:04:39.42,0:04:41.36,Default,,0000,0000,0000,,به خاطر فهم محدودشان، Dialogue: 0,0:04:41.36,0:04:46.67,Default,,0000,0000,0000,,حتی نتوانستند حدس بزنند\Nکه داشتند شامپاین درست می‌کردند.» Dialogue: 0,0:04:46.67,0:04:49.76,Default,,0000,0000,0000,,برخلاف پافشاری‌اش بر اینکه ما \Nهمه برای وقت تلف کردن اینجا هستیم، Dialogue: 0,0:04:49.76,0:04:53.43,Default,,0000,0000,0000,,برخلاف نگرانی‌های شدیدش \Nدر مورد جریان هستی انسان، Dialogue: 0,0:04:53.43,0:04:57.46,Default,,0000,0000,0000,,وانه‌گات احتمالی هرچند کوچک را مطرح کرد، Dialogue: 0,0:04:57.46,0:05:00.65,Default,,0000,0000,0000,,که شاید در نهایت چیز خوبی بسازیم. Dialogue: 0,0:05:00.65,0:05:03.75,Default,,0000,0000,0000,,و اگر این دلپذیر نیست، چه چیزی هست؟