WEBVTT

00:00:07.270 --> 00:00:11.080
خیلی متشکرم.
بازگشت به بروکسل عالی است.

00:00:11.360 --> 00:00:16.260
چالش بحث در باره موضوع

00:00:16.260 --> 00:00:19.120
۵۰ سال آینده فیزیک
به من سپرده شده،

00:00:19.420 --> 00:00:25.380
در اتاقی تاریک و بدون پنجره،
یک ساعت بعد از ناهار.

00:00:25.780 --> 00:00:29.560
از همین حالا میبینم که بعضیها

00:00:29.560 --> 00:00:34.520
خودشان را از ترس معادلات
و محاسبات برداری جمع کردهاند.

00:00:34.750 --> 00:00:36.760
قصد انجام این کار را کنم.

00:00:37.620 --> 00:00:43.030
من نام این برنامه را «نظریه همه چیزِ
(دیگر)» گذاشتهام.

00:00:43.900 --> 00:00:46.229
فیزیک حرفهای امروز

00:00:46.229 --> 00:00:50.289
در حال توسعه نظریههای همه چیز
متفاوتی است

00:00:50.289 --> 00:00:57.200
تا بتواند خود را با دو نظریه موفق
امروز تطبیق دهد:

00:00:57.200 --> 00:01:00.555
نسبیت عام و مکانیک کوانتوم.

00:01:00.775 --> 00:01:06.125
اینجا اسرار مرموز و تاریکی وجود دارد
که معمولا از آنها صحبت نمیشود.

00:01:06.125 --> 00:01:08.750
اولین آن اینکه این دو نظریه،

00:01:08.750 --> 00:01:13.900
که هرکدامشان در محدوده خود بسیار عالی 
کار میکنند،

00:01:13.900 --> 00:01:18.854
در تضاد بسیار شدید در جهان امروز ما هستند.

00:01:18.854 --> 00:01:21.014
خصوصا با جاذبه.

00:01:22.819 --> 00:01:26.890
بنابراین، بدنبال توسعه نظریههای
همه چیزی هستیم

00:01:26.890 --> 00:01:31.290
که بتواند خود را با همه وفق دهد -
مثل نظریه ریسمان و غیره -

00:01:31.290 --> 00:01:37.320
میتواند این دو دیدگاه فراگیر از فیزیک
را با هم تطبیق دهد.

00:01:38.430 --> 00:01:43.585
دیگر رمز تاریک اینکه در تمامی آنها،

00:01:43.585 --> 00:01:47.505
ما فرزندی گمشده را جا گذاشتهایم.

00:01:47.780 --> 00:01:52.389
این فرزند گم شده
خواهر کوچک فیزیک است.

00:01:52.389 --> 00:01:53.929
و آن فیزیک اطلاعات است،

00:01:53.929 --> 00:01:57.430
و این چیزی است که دوست دارم
این بعد از ظهر دربارهاش صحبت کنم،

00:01:58.620 --> 00:02:02.081
فیزیکی که در دانشگاه به ما آموزش میدهند

00:02:02.081 --> 00:02:04.204
فیزیک انرژی است.

00:02:04.204 --> 00:02:09.614
مربوط به لیزر و رنگها
و ذرات و ماده

00:02:09.614 --> 00:02:12.147
و میدان - حالا میدان هر چیزی که هست -

00:02:12.147 --> 00:02:14.040
و شتاب و اینرسی

00:02:14.040 --> 00:02:16.690
و همه این چیزهایی که

00:02:16.690 --> 00:02:19.980
که در دبیرستان یا کالج
یا دانشگاه در موردشان شنیدهاید.

00:02:21.470 --> 00:02:24.300
مشکل این است که همچنین به ما
آموزش میدهند که

00:02:24.300 --> 00:02:29.400
اطلاعات و انرژی دو روی
یک سکه هستند،

00:02:29.400 --> 00:02:33.200
اما هیچ وقت به ما آموزشی از فیزیک
اطلاعات ندادهاند؛

00:02:33.200 --> 00:02:36.610
و همچنان فیزیک انرژی را یادمان میدهند.

00:02:36.730 --> 00:02:38.830
حالا اگر به قرن ۱۹ برگردیم،

00:02:38.830 --> 00:02:40.470
جیمز ماکسول،

00:02:40.470 --> 00:02:43.620
وقتی از ترمودینامیک صحبت میکرد،

00:02:44.200 --> 00:02:46.450
ایده سادهای را مطرح کرد

00:02:46.450 --> 00:02:50.160
که اگر یک مایع داغ
را در مایع سردی بریزی،

00:02:50.160 --> 00:02:53.250
دمای متوسط مایع

00:02:53.250 --> 00:02:56.590
بین این دو جزء خواهد بود.

00:02:57.060 --> 00:03:00.100
تنها راه جلوگیری از آن یک شیطان
کوچولوست،

00:03:00.100 --> 00:03:01.535
شیطان ماکسول،

00:03:01.535 --> 00:03:04.780
تا آنجا باشد 
و این مولکولها را از هم جدا کند.

00:03:04.780 --> 00:03:06.480
اما در نبودن این شیطان،

00:03:06.480 --> 00:03:10.630
قوانین ترمودینامیک میگویند که 
این دو مایع با هم مخلوط میشوند

00:03:10.630 --> 00:03:14.190
و به یک دمای متوسط ولرم میرسند.

00:03:14.890 --> 00:03:19.810
لیو شِلارد، که در ۱۹۲۹ 
همکار انشتین بود،

00:03:19.810 --> 00:03:24.290
یک قدم جلوتر رفت و گفت برای اینکه
شیطان بتواند این کار را انجام دهد،

00:03:24.290 --> 00:03:26.190
شیطان به اطلاعات نیاز دارد

00:03:26.190 --> 00:03:31.320
که کدام مولکول داغ و کدام مولکول سرد است.

00:03:31.440 --> 00:03:32.790
اگر شیطان این را بداند،

00:03:32.790 --> 00:03:36.750
آنوقت شیطان میتواند، در حقیقت،
دو مایع را از هم جدا نگه دارد،

00:03:36.750 --> 00:03:40.200
و خوب، هیچوقت
به دمای متوسط نمیرسند.

00:03:40.520 --> 00:03:44.260
اما این به معنی آن است که اطلاعات

00:03:44.260 --> 00:03:46.450
به همان میزان انرژی در سیستم وجود دارد،

00:03:46.450 --> 00:03:52.330
و آن اطلاعات و انرژی، در واقع،
دو سوی یک سکه هستند.

00:03:52.470 --> 00:03:55.665
پس، خواهر گمشده فیزیک کجاست؟

00:03:56.270 --> 00:03:58.580
فیزیک انرژی باید، دوباره 
اینها را بررسی کند،

00:03:58.580 --> 00:04:01.297
با ذرات و اتمها و 
نیروهای بنیدی

00:04:01.297 --> 00:04:04.015
و ماده و آنتروپی و میدانها

00:04:04.015 --> 00:04:07.115
و ابعاد فضایی - X، Y و Z -

00:04:07.595 --> 00:04:09.535
و T برای زمان -

00:04:09.555 --> 00:04:12.660
و تکانه و اینرسی و سرعت و ...

00:04:12.660 --> 00:04:19.220
اما ما هیچوقت در باره این موضوعات مشابه
در فیزیک اطلاعات صحبت نمیکنیم،

00:04:19.240 --> 00:04:23.130
و ادعای من این است که در ۵۰ سال آینده
این کار را خواهیم کرد.

00:04:23.960 --> 00:04:25.900
باید برایتان روشن کنم ...

00:04:25.900 --> 00:04:28.990
من در رشتهای هستم که همه بر اساس
شواهد کار میکنند،

00:04:28.990 --> 00:04:32.960
پس من هم اعتراف میکنم که از درس فیزیک
نمره نیاوردم.

00:04:32.960 --> 00:04:39.360
رتبه بالایم در فیزیک تنها بدلیل
این بود که ریاضی من خوب بود،

00:04:39.360 --> 00:04:42.550
پس میتوانستم معادلات را حل کنم 
و جواب را بدست آورم.

00:04:43.480 --> 00:04:46.780
اما بعد، بدلایلی نمره نیاوردم.

00:04:46.780 --> 00:04:49.690
اول اینکه هیچوقت نفهمیدم منظور از

00:04:49.690 --> 00:04:51.980
اینکه زمان بُعد است چیست.

00:04:52.145 --> 00:04:56.910
میگویند، «خوب، X وY و Z داریم»
من این را از تجربه معمول میفهمم.

00:04:56.990 --> 00:05:00.900
و میگویند، «به زمان هم همینطور فکر کن؛
فقط در معادلات،

00:05:00.900 --> 00:05:05.620
یک «i» کوچک جلوی «T» میگذاری
به معنی ریشه عدد منهای یک -

00:05:05.620 --> 00:05:07.720
اما به آن فکر نکن -

00:05:07.720 --> 00:05:10.630
و به همان روش با آن کار میکنی،
و همه چیز درست میشود.»

00:05:10.630 --> 00:05:15.770
این مربوط به نسبیت عام،
و دیگر شاخههای فیزیک است -

00:05:15.770 --> 00:05:17.215
این کاری است که میکنی.

00:05:17.215 --> 00:05:23.465
نمیتوانم هیچوقت این را بفهمم چون در X،
میتوانم این طرف یا آن طرف بروم.

00:05:23.465 --> 00:05:25.880
در زمان، نمیتوانم -
اجازه ندارم.

00:05:25.880 --> 00:05:30.005
ما در صحبت از اینکه چطور زمان
میگذرد خیلی خوبیم؛

00:05:30.005 --> 00:05:33.105
اما نمیدانیم چرا زمان میگذرد.

00:05:33.730 --> 00:05:37.870
به همین صورت، خیلی خوب از
افتادن چیزها صحبت میکنیم؛

00:05:37.870 --> 00:05:40.370
اما نمیدانیم چرا میافتند.

00:05:40.370 --> 00:05:44.750
و دوباره، این چیزی نیست که در 
فیزیک کالج یادتان داده باشند.

00:05:44.750 --> 00:05:48.790
هیچوقت نگفتند که میتوانند این دو
چیز را توضیح دهند.

00:05:48.790 --> 00:05:52.730
سومین چیزی که حالم را بهم میزد
ذرات بودند.

00:05:53.790 --> 00:05:56.500
میدانید که داخل اتم ذراتی داریم،

00:05:56.500 --> 00:05:58.810
و بعد ذرات دیگری داخل ذرات داریم؛

00:05:58.810 --> 00:06:03.110
ما ذراتی داخل الکترون و فوتون و
هر چیز دیگری داریم.

00:06:03.120 --> 00:06:07.860
و بعد چون، هنوز پاسخ خیلی خوبی نمیدهد،

00:06:07.860 --> 00:06:10.190
ما ذراتی از زیر ذرات داریم.

00:06:10.190 --> 00:06:11.719
و این مرا یاد چیزی میاندازد

00:06:11.719 --> 00:06:14.819
که در قرون وسطی برای ستاره شناسی
اتفاق افتاد،

00:06:14.819 --> 00:06:19.130
وقتی که دایره راهبر و دایره مسیر داشتند
و دایره مسیر در دایره مسیرها.

00:06:19.130 --> 00:06:22.690
اگر این کار را ادامه دهی،
همه چیز بخوبی پیش میرود،

00:06:22.690 --> 00:06:24.920
بجز آنکه واقعا کار اینگونه
انجام نمیشود.

00:06:24.920 --> 00:06:27.559
پس فکر کردم باید این کار را ادامه دهند؛

00:06:27.559 --> 00:06:30.519
باید این کار را با فیزیک
انرژی ادامه دهند.

00:06:30.519 --> 00:06:34.000
ما به نتایجی عالی
با این علم دست یافتهایم،

00:06:34.000 --> 00:06:36.410
اما این واقعا کاری که میخواهم بکنم نیست.

00:06:36.410 --> 00:06:43.000
پس برگشتم تا بدنبال خواهر
کوچولوی گمشده فیزیک بگردم،

00:06:43.000 --> 00:06:46.920
و مشخص شد که سوالهای ساختاری

00:06:46.920 --> 00:06:49.030
در باره ماهیت زمان

00:06:49.030 --> 00:06:52.170
و همینطور از بعضی چیزهایی که
در زندگی ما اتفاق میافتد میپرسد،

00:06:52.170 --> 00:06:54.470
مثل چیزهای تصادفی.

00:06:56.600 --> 00:07:00.060
در ۲۰ جولای ۱۹۹۶،

00:07:00.060 --> 00:07:03.060
ما خانهای در اطراف شهر داشتیم،
شمال سان فرانسیسکو،

00:07:03.060 --> 00:07:05.150
محلی زیبا پر از درختهای سکویا،

00:07:05.150 --> 00:07:09.600
و غروب تعدادی از دوستان برای شام
پیشمان آمده بودند.

00:07:09.600 --> 00:07:11.930
یکی از دوستان ما خانمی بود

00:07:11.930 --> 00:07:16.420
که میگفت قرار است در نمایشی در
بخش مِندوسینو بازی کند،

00:07:16.420 --> 00:07:20.750
و در این نمایش باید
چیزی را به فرانسه بخواند.

00:07:20.750 --> 00:07:24.040
مدتی بود که فرانسه تمرین نکرده بود،

00:07:24.040 --> 00:07:27.170
از ما پرسید که آیا کتابی به
فرانسه داریم،

00:07:27.170 --> 00:07:30.390
و ما کنابخانهای از کتب
انگلیسی و فرانسه داشتیم.

00:07:30.390 --> 00:07:32.515
همسرم یک رمان را بیرون آورد،

00:07:32.515 --> 00:07:37.010
رمانی بنام «پوست سزار» 
نوشته رِنه بارژاول،

00:07:37.010 --> 00:07:42.080
که آن را به من داد،
و من صفحهای را تصادفا باز کردم.

00:07:42.490 --> 00:07:45.860
و قسمتی را همینطور خواندم، که بود

00:07:45.860 --> 00:07:49.360
« من در هواپیمای بوئینگی بودم که
پس از بلند شدن از فرودگاه کندی منفجر شد،

00:07:49.360 --> 00:07:53.690
بمبی در قسمت بار، ۱۳۲ کشته، یادت میآید؟»

00:07:54.810 --> 00:08:00.730
خوب، سه روز از اینکه بوئینگی از فرودگاه
کندی برخاسته بود

00:08:00.730 --> 00:08:03.800
و در بالای اقیانوس اطلس
منفجر شده بود میگذشت،

00:08:03.970 --> 00:08:06.350
و همه ما شوکه شدیم.

00:08:06.480 --> 00:08:10.550
اگر از این نوع تصادفها با
دوستانت صحبت میکنی،

00:08:10.550 --> 00:08:15.320
میفهمی که خیلی از مردم، از این
تجربیات داشتهاند.

00:08:15.320 --> 00:08:16.785
این یک پیشگویی نبود،

00:08:16.785 --> 00:08:22.390
سه روز از حادثه TWA800
گذشته بود.

00:08:22.800 --> 00:08:26.050
ما را شوکه کرد و بعد فراموش کردیم.

00:08:26.050 --> 00:08:31.410
این از آن چیزهایی است که از حافظهات
پاک میکنی.

00:08:32.500 --> 00:08:35.809
برخی از دانشمندان 
در باره آن عمیقا مطالعه کردهاند.

00:08:35.809 --> 00:08:41.040
اگر به قرون وسطی برگردیم،
فاسیوس کاردان، در قرن ۱۵،

00:08:41.040 --> 00:08:47.389
در خاطراتش نوشته که
مراسمی را

00:08:47.389 --> 00:08:53.619
برای تشخیص اجزاء هوا در 
آزمایشگاهش اجرا کرده.

00:08:53.619 --> 00:08:56.510
در قرن ۱۵ این کار خیلی مد بود،

00:08:56.510 --> 00:09:00.270
و این موجودات در مقابلش ظاهر شدند.

00:09:00.270 --> 00:09:03.409
هفت جن هوایی،
موجوداتی که در هوا هستند.

00:09:03.409 --> 00:09:06.090
دو تایشان رئیس بودند،
و جلو آمدند،

00:09:06.090 --> 00:09:09.999
و از آنها در باره ماهیت جهان پرسید.

00:09:09.999 --> 00:09:13.384
مشخص شد که دو جن با هم همعقیده نیستند.

00:09:13.384 --> 00:09:14.959
یکی گفت،

00:09:14.959 --> 00:09:19.264
« خدا جهان را یک باره
و برای همه آفرید، و ما اینجا هستیم.»

00:09:19.264 --> 00:09:24.679
دیگری گفت، « خدا جهان را در هر لحظه
دوباره میآفریند،

00:09:24.679 --> 00:09:28.510
و اگر برای یک دقیقه متوقف شود،
همه چیز ناپدید میشود.»

00:09:28.520 --> 00:09:33.749
این دکمه همان دکمهای که 
قبلا به من دادند نیست.

00:09:33.749 --> 00:09:38.279
وهله دیگری است،
نمونه دیگری از همان دکمه،

00:09:38.279 --> 00:09:42.409
اما این دکمهها توسط چیزی 
در سطحی بالاتر ساخته شده،

00:09:42.409 --> 00:09:47.534
که به عنوان یک مهندس نرمافزار
آنرا کاملا میفهمم؛ درست به نظر میآید.

00:09:47.540 --> 00:09:50.389
از دیدگاه فیزیک انرژی درست است؛

00:09:50.389 --> 00:09:53.719
از دید فیزیک اطلاعات کاملا درست است،

00:09:53.719 --> 00:09:56.129
و اکر دو مدل از جهان داشته باشی.

00:09:56.129 --> 00:10:00.419
مدل فیزیک کلاسیک را داری،
و مکانیک کوانتوم را داری.

00:10:01.219 --> 00:10:04.079
تعدادی از افراد اخیرا

00:10:04.079 --> 00:10:06.299
بیشتر به دنبال خواهر کوچک فیزیک میگردند،

00:10:06.299 --> 00:10:10.909
توسط ولفگانگ پاولی آغاز شد،
یکی از بنیان گزاران مکانیک کوانتوم،

00:10:10.909 --> 00:10:16.189
کارل یونگ - مکاتبات زیادی میان پاولی
و یونگ وجود دارد -

00:10:16.189 --> 00:10:19.950
پاول کامرِر، آرتور کستلِر،
دیوید بوهم، ماکس ولمانز،

00:10:19.950 --> 00:10:25.409
فیلیپ گیلمان در فرانسه، لندر و سِث لوید
خیلیهای دیگر.

00:10:26.739 --> 00:10:29.439
کارل یونگ با پاولی بحث میکرد،

00:10:29.439 --> 00:10:35.980
و کارل یونگ فهرستی از تصادفهایی
که برایش پیش آمده بود را تفسیر میکرد.

00:10:36.250 --> 00:10:40.219
در یک مورد، 
در سمیناری در شهر دیگری بود،

00:10:40.219 --> 00:10:41.709
و در نیمههای شب،

00:10:41.709 --> 00:10:45.369
با این حس بیدار شد که کسی در 
اتاقش حضور دارد.

00:10:45.369 --> 00:10:49.930
واقعا بلند شد و نگاه کرد 
و کسی آنجا نبود،

00:10:49.950 --> 00:10:52.999
ولی حس میکرد که چیزی به 
پیشانیش میخورد

00:10:52.999 --> 00:10:55.309
و چیزی به پشت سرش میخورد.

00:10:55.309 --> 00:10:58.149
دوباره خوابید، 
و فردایش تلگرامی دریافت کرد

00:10:58.149 --> 00:11:00.329
که یکی از بیمارانش خودکشی کرده

00:11:00.329 --> 00:11:02.064
با شلیک به پیشانیش،

00:11:02.064 --> 00:11:05.200
و گلوله خودش را 
از پس سرش خارج کرده.

00:11:05.200 --> 00:11:11.929
کارل یونگ، در کتابهایش، به تعدادی
از این تصادفهای قابل توجه اشاره کرده.

00:11:13.079 --> 00:11:16.830
من مثال دیگری شبیه این دارم،

00:11:16.830 --> 00:11:22.287
در دهه ۷۰، من نگران تعداد فرقههای
مذهبی بودم که

00:11:22.287 --> 00:11:26.877
در کالیفرنیا رشد میکرد
همینطور در فرانسه و دیگر جاها

00:11:26.877 --> 00:11:30.439
حول عقاید فرازمینی.

00:11:30.439 --> 00:11:36.740
بعضی از این گروهها خوشان را فرقه 
مِلکی صدق مینامیدند

00:11:37.660 --> 00:11:42.290
آنها از چهره انجیلی ملکی صدق
الهام گرفته بودند.

00:11:42.290 --> 00:11:47.490
این تصویری از ملکی صدق در
کلیسای جامع شارت است،

00:11:47.490 --> 00:11:48.830
که خیلی زیباست.

00:11:48.830 --> 00:11:53.320
ملکی صدق بسیار جالب و عرفانی است،

00:11:53.320 --> 00:11:57.870
شخصیتی خیلی مرموز در انجیل.

00:11:58.160 --> 00:12:02.770
چهرهای بسیار قدرتمند
چون آغازگر ابراهیم است

00:12:02.790 --> 00:12:07.860
در واقع مبدا هر سه دین دارای کتاب:

00:12:07.860 --> 00:12:11.690
دین اسلام، یهودیت و مسیحیت.

00:12:13.370 --> 00:12:15.665
به مصاحبهای در لوسآنجلس میرفتم،

00:12:15.665 --> 00:12:18.670
تصادفا در میان ماشینها
سوار یک تاکسی شدم،

00:12:18.670 --> 00:12:20.820
تا به مصاحبه بروم.

00:12:21.050 --> 00:12:25.920
وقتی به خانه رسیدم، به رسید
راننده نگاه کردم،

00:12:25.920 --> 00:12:28.590
و دیدم رسید
به نام ملکی صدق امضا شده.

00:12:28.870 --> 00:12:32.400
حالا، این اتفاق مرا

00:12:32.400 --> 00:12:37.020
در مسیر افکاری عجیب قرار داد.

00:12:37.020 --> 00:12:38.030
در آن زمان،

00:12:38.030 --> 00:12:40.790
تحقیقاتی در موسسه تحقیقاتی
استنفورد انجام میشد،

00:12:40.790 --> 00:12:42.120
در باره فراروانشناسی.

00:12:42.120 --> 00:12:46.100
من جزو آن برنامه بودم،
برنامه مشاهده از دور.

00:12:46.100 --> 00:12:47.840
یوری گلر آنجا بود.

00:12:47.840 --> 00:12:51.880
یوری گلر فکر میکرد میتواند
با فرازمینیها ارتباط برقرار کند

00:12:51.880 --> 00:12:55.640
از طریق ساختاری بنام «هووِر»،

00:12:55.640 --> 00:12:58.530
و اینکه از آنها چیزهایی دریافت میکرد،

00:12:58.530 --> 00:13:04.810
که باعث میشد تا کارهایی که در
آزمایشگاه انجام میداد را اجرا کند.

00:13:05.420 --> 00:13:09.530
فکر کردم. «خوب، به نظر از همان
نوع ارتباطات است.

00:13:09.530 --> 00:13:12.230
چیزی با من ارتباط برقرار کرده.»

00:13:12.810 --> 00:13:16.649
در طول چند هفته بعد،
آزمایشات متعددی انجام دادم،

00:13:16.649 --> 00:13:20.519
و خودم را متقاعد کردم که
این اتفاقات،

00:13:21.229 --> 00:13:24.429
بعضیهایشان معنی قدرتمندی دارند،
همانطور که یونگ میگفت.

00:13:24.429 --> 00:13:27.090
و مابقی مطلقا معنی نداشت.

00:13:27.090 --> 00:13:30.800
دنیا تنها اینطور سازماندهی شده.

00:13:31.210 --> 00:13:35.839
بگذارید برگردیم و کمی مثل نرمافزار
در موردش فکر کنیم.

00:13:35.839 --> 00:13:37.519
اگر کتابخانه کوچکی داشته باشی ...

00:13:37.519 --> 00:13:41.640
این کتابخانه کنگره است،
۳۳ میلیون کتاب.

00:13:41.640 --> 00:13:43.725
سی و سه میلیون کتاب چیزی نیست.

00:13:43.725 --> 00:13:47.725
منظورم، این کاری است که فیسبوک
در یک بعد از ظهر انجام میدهد.

00:13:47.735 --> 00:13:51.819
امروز، گوگل دقیقهای ۳۵ ساعت ویدئو
دریافت میکند

00:13:51.819 --> 00:13:55.450
که به سایت یوتیوب ارسال میشوند.

00:13:55.879 --> 00:13:59.379
اگر، کتابخانه کوچکی داری،
پس میتوانی با مختصات کار کنی.

00:13:59.379 --> 00:14:02.560
طبقههایی داری،
و دسته بندی عمودی،

00:14:02.560 --> 00:14:05.240
پس X ، Y و Z،
و بخوبی نتیجه میدهد.

00:14:05.240 --> 00:14:07.160
اگر کسی برایت ۱۰،۰۰۰ کتاب بفرستد،

00:14:07.160 --> 00:14:10.750
میتوانی کمی کتابهای موجود را فشردهتر
کنی تا کتابهای جدید جا شوند.

00:14:10.750 --> 00:14:14.869
اگر آدمهای کافی داشته باشی،
بخوبی پاسخگو است.

00:14:15.264 --> 00:14:18.599
اگر کتابخانه جدیدی داشته باشی
که این شکلی است -

00:14:19.599 --> 00:14:22.880
این گوگل، فیسبوک، توئیتر است -

00:14:22.880 --> 00:14:25.865
دیگر نمیتوانی این کار را انجام دهی،
ابعاد به دردت نمیخورند.

00:14:25.865 --> 00:14:29.645
به شکل تصادفی، اطلاعاتی که
وارد میشوند را پخش میکنی،

00:14:29.645 --> 00:14:32.839
در حافظههای مجازی،
در حافظهای مجازی بینهایت.

00:14:32.839 --> 00:14:36.679
و بعد برنامهای برای تکه تکه کردن دارید

00:14:36.679 --> 00:14:42.499
که این امکان را ایجاد میکند تا اگر کسی
از گوگل سوالی پرسید آنها را برگرداند.

00:14:42.499 --> 00:14:44.830
پاسخ آماری است.

00:14:44.865 --> 00:14:49.115
بعضیهایش معنی میدهد؛
بعضیها بی معنی است.

00:14:50.290 --> 00:14:53.759
این چیزها حالا
جریان اصلی فیزیک شده.

00:14:54.084 --> 00:14:58.564
دکتر گیلمان در فرانسه
فیزیکدان CNRS است،

00:14:58.574 --> 00:15:02.359
و در آخرین کتابش "La route
du temps" - « جاده زمان» -

00:15:02.359 --> 00:15:06.600
عنوان میکند که همزمانیها 
بخاطر علیت دوگانه است:

00:15:06.600 --> 00:15:09.780
قصد ما باعث ایجاد تاثیراتی در آینده میشود

00:15:09.780 --> 00:15:13.650
که تبدیل به دلیلهای آتی
برای علل موجود میشوند.

00:15:13.650 --> 00:15:16.939
دوباره بگویم، حالا این به جریان اصلی
فیزیک تبدیل میشود.

00:15:16.939 --> 00:15:23.339
برای جمع بندی، چهار پیش نیاز برای
فیزیک نوین تا ۲۰۶۱ وجود دارد.

00:15:23.739 --> 00:15:26.720
اول، باید جهان را

00:15:26.720 --> 00:15:30.830
به عنوان یک سیستم فرعی از واقعیت ذهنی
ساختارهای اطلاعات بشناسیم.

00:15:30.830 --> 00:15:34.640
اینها همه ساختارهای اطلاعاتی است،
و همگی همزمان.

00:15:35.430 --> 00:15:38.080
نه این که پایگاه داده است.

00:15:38.080 --> 00:15:41.680
منظورم نیست تا به فناوریهای موجود 
تشبیهشان کنم.

00:15:41.680 --> 00:15:46.770
مشخص است که چیز خیلی بزرگتری است،
بسیار پیچیدهتر، اما نظرم را میفهمید.

00:15:47.039 --> 00:15:50.370
باید ابعاد را به عنوان یک اثر
باستانی فرهنگی بشناسیم.

00:15:50.370 --> 00:15:52.315
ما ابعاد را میسازیم

00:15:52.315 --> 00:15:56.130
چون کتابخانههای کوچکی داریم و به X
، Y و Z نیاز داریم.

00:15:56.130 --> 00:15:58.600
اما در فیزیک به آنها نیازی نداریم،

00:15:58.600 --> 00:16:01.665
پس باید با موضوع ابعاد

00:16:01.665 --> 00:16:04.590
در فیزیک آینده کنار بیاییم.

00:16:05.300 --> 00:16:07.384
زمان حال بیش از حد قطعی است.

00:16:07.384 --> 00:16:08.694
همانطور که گیلمان میگوید،

00:16:08.724 --> 00:16:12.644
از گذشته قطعیت یافته
و از آینده قطعیت مییابد.

00:16:12.964 --> 00:16:18.479
و نهایتا، آگاهی مولد 
احساس فضا و زمان است.

00:16:18.579 --> 00:16:20.519
این فضا-زمان است.

00:16:20.519 --> 00:16:25.230
این مشارکت آگاهی در پیمودن 
این جهان اطلاعات است

00:16:25.230 --> 00:16:28.570
و ایجاد این توهم از فضا و زمان.

00:16:29.245 --> 00:16:31.850
پس، پیشنهاد من به شما

00:16:31.850 --> 00:16:35.840
این که میگذاریم تا فیزیکدانها
به کارشان در فیزیک انرژی ادامه دهند.

00:16:35.840 --> 00:16:38.920
این کار را بخوبی انجام میدهند
و نهایتا راهی

00:16:38.920 --> 00:16:42.430
برای تطبیق نسبیت با مکانیک 
کوانتوم پیدا میکنیم.

00:16:42.430 --> 00:16:45.380
بگذارید ادامه دهیم
و بندبال خواهر گمشده بگردیم.

00:16:45.490 --> 00:16:47.019
خیلی از شما متشکرم.

00:16:47.019 --> 00:16:49.369
(تشویق حضار)