1 00:00:28,690 --> 00:00:33,124 انسانها مثل اتومبیلهای پرسرعت از یک سیستم مشابه بیولوژیکی 2 00:00:34,204 --> 00:00:35,414 در پشت چشمهایشان برخوردار هستند. 3 00:00:35,853 --> 00:00:38,873 و این عالیست که این وسیله را داریم 4 00:00:39,344 --> 00:00:44,214 توانایی ما در استدلال و حل مشکل؛ برنامه ریزی، پیش بینی، ارزیابی، انتزاع 5 00:00:44,214 --> 00:00:49,094 یا خلق کردن چیزی است که سایر مخلوقات زنده به آن غبطه میخورند. 6 00:00:50,077 --> 00:00:54,016 اما شما سوار یک اتومبیل پرسرعت نخواهید شد 7 00:00:54,016 --> 00:00:58,303 و پدال گاز را فشار نمیدهید قبل از اینکه کسی به شما گفته باشه 8 00:00:58,303 --> 00:01:01,903 که ترمزها کجاست و چطور باید ازشون استفاده کرد. 9 00:01:02,865 --> 00:01:08,885 و این ذهن ما، گهگاه، ما را به مسیراشتباه میکشاند 10 00:01:09,046 --> 00:01:10,301 و زمانیکه این کار را میکند 11 00:01:10,301 --> 00:01:15,711 باید بدانیم که چگونه سرعت ذهن را کم کنیم و چگونه ترمز بگیریم 12 00:01:16,820 --> 00:01:20,345 و مشخص نیست که این ترمز کجاست 13 00:01:20,345 --> 00:01:24,962 خواست ما این است که ترمز بگیریم و بجای آن پا روی پدال گاز میگذاریم 14 00:01:24,962 --> 00:01:27,502 و با سرعت به اینطرف و آنطرف منحرف میشویم 15 00:01:27,511 --> 00:01:31,931 اما متوجه میشویم که ترمز جای دیگر است 16 00:01:32,520 --> 00:01:37,150 این سخنرانی من در تدکس با کمک مالی آکادمی دیویدسون ترتیب داده شده 17 00:01:37,534 --> 00:01:41,694 که یکی از گنجینههای کشور آمریکاست 18 00:01:42,307 --> 00:01:44,497 مدرسهای برای افراد باهوش و زیرک 19 00:01:44,497 --> 00:01:52,137 جاییکه جوانهایی با ضریب هوشی ۹۹٫۹یا بیشتر در آن به تحصیل مشغولاند 20 00:01:52,774 --> 00:01:57,054 پس کسانی روبروی من هستند که در سالهای آینده 21 00:01:57,058 --> 00:02:01,918 به احتمال زیاد موجب تحولی بزرگ در جامعه انسانی خواهند شد 22 00:02:02,461 --> 00:02:04,791 اما من یک روانشناس بالینی هستم 23 00:02:05,198 --> 00:02:08,348 و میدونم افرادی که اینجا میبینم، رنج خواهند کشید 24 00:02:08,877 --> 00:02:10,485 میدونم افرادی که اینجا میبینم 25 00:02:10,485 --> 00:02:14,405 دچار افکاری میشوند که تا این حد با آن نزدیک میشوند: 26 00:02:14,984 --> 00:02:18,404 "تو اصلا دوست داشتنی نیستی" ، یا " زندگی ارزش ندارد" 27 00:02:19,107 --> 00:02:22,067 مثلا " تو نقصی داری " 28 00:02:22,398 --> 00:02:26,028 " تو ذاتا انسان بدی هستی" ، یا " بد جنسی" یا " باید از خودت خجالت بکشی" 29 00:02:27,096 --> 00:02:32,546 یا "باید راهی پیدا کنی که ازاین طرد شدن دردآور فرار کنی" 30 00:02:32,546 --> 00:02:36,796 یا خیانت یا ماجرایی تروماتیک که برایتان پیش میآید. 31 00:02:37,190 --> 00:02:40,319 وقتیکه این را تجربه میکنید، هراندازه که با هوش باشید 32 00:02:40,319 --> 00:02:45,236 نیاز دارید که بدونید چطور از ترمزهای ذهنی استفاده کنید 33 00:02:45,236 --> 00:02:48,229 و چیزی که میخوام با شما در میان بگذارم علم تعجبآوری است 34 00:02:48,229 --> 00:02:50,159 که محل این ترمزها را نشون میده 35 00:02:51,825 --> 00:02:53,970 من و همکارانم در طی سی سال گذشته 36 00:02:53,970 --> 00:02:57,150 به مطالعه زبان و شناخت از طریق فیلتر 37 00:02:57,155 --> 00:03:01,575 و لنزهای تئوریی به نام چهارچوب ارتباطی یا RFT پرداختهایم 38 00:03:01,577 --> 00:03:04,836 دیدگاهی که چند دهه پیش بنا کردم 39 00:03:04,836 --> 00:03:10,361 و شاخه کاربردی آن درروش درمانی پذیرش و تعهد یا اکت 40 00:03:10,361 --> 00:03:12,344 که گروهی از روشهایی است که 41 00:03:12,344 --> 00:03:17,494 درخیلی از زمینههای رنجهای انسانی به کار میبریم 42 00:03:17,928 --> 00:03:23,228 و میخواهم شناخت و زبان را برایتان توضیح بدهم 43 00:03:23,228 --> 00:03:25,509 که چرا ارتباط کلامی که ما الان باهم داریم 44 00:03:25,509 --> 00:03:29,099 با آواز پرندهی بیرون از پنجره تفاوت داره 45 00:03:29,343 --> 00:03:32,074 برای اینکه وقتی آنرا ببینید کمی متوجه میشوید 46 00:03:32,074 --> 00:03:34,604 که چطور میتونید روی پدال گاز بیشتر فشاربدید. 47 00:03:34,604 --> 00:03:36,384 موضوع سخنرانی من این نیست 48 00:03:37,063 --> 00:03:40,944 اما شما خواهید دانست که چرا نمی تونید به آن بخش ذهن اعتماد کنید 49 00:03:40,944 --> 00:03:44,154 همان لحظهای که احتیاج دارید که آنرا آرام کنید 50 00:03:44,709 --> 00:03:47,769 زمانیست که شما را به راه اشتباه میبره 51 00:03:48,561 --> 00:03:52,103 پس میتونم تلاش ۳۰ساله را در یک در جمله کوتاه خلاصه کنم 52 00:03:52,103 --> 00:03:55,853 یه جوری آدم احساس حقارت میکند که میشه اینکار را انجام داد، ولی میتونید 53 00:03:56,263 --> 00:03:57,711 اینطوری میشه گفت 54 00:03:57,711 --> 00:04:00,443 یک چیز را یاد بگیرید و آنرا به دو چیز گسترش بدید 55 00:04:00,763 --> 00:04:04,543 آنرا درشبکههایی بگنجانید تا آنچه را که انجام میدهید تغییر دهد 56 00:04:04,543 --> 00:04:06,403 کار سی ساله من همین است 57 00:04:06,403 --> 00:04:08,633 (خنده حضار) 58 00:04:09,547 --> 00:04:11,810 بگذارید معنای این را توضیح بدم 59 00:04:11,810 --> 00:04:15,699 که چرا ما با پرندهی بیرون از پنجره تفاوت داریم 60 00:04:15,699 --> 00:04:20,619 نگاهی به دو خط اول بندازیم، یک چیز را یاد بگیرید و آنرا به دو چیز گسترش بدید 61 00:04:21,304 --> 00:04:24,504 بیایم سادهترین چیز را در نظر بگیریم: اسم یک چیز. 62 00:04:24,744 --> 00:04:28,640 اطفال خیلی کوچک، نوزاد انسانی، یاد میگیرند که اگر یک چیز اسمی دارد 63 00:04:28,640 --> 00:04:32,748 اگر این را "بوبو" بنامم و بعد بگویم "بوبو کجاست؟" 64 00:04:32,748 --> 00:04:36,738 آن نوزاد خیلی زود سعی میکنه که آنرا پیدا کنه 65 00:04:37,755 --> 00:04:40,195 ما تنها مخلوقاتی هستیم که این کار را میکنیم 66 00:04:40,919 --> 00:04:43,609 شامپانزههای تربیت شده نمیتونند این کار را بکنند 67 00:04:43,609 --> 00:04:45,345 در آزمایش کنترل شده نمیتونند 68 00:04:45,345 --> 00:04:49,196 و در ضمن درباره سگها و گربههای باهوش خودتون به من ایمیل نزنید 69 00:04:49,196 --> 00:04:50,156 (خنده حضار) 70 00:04:50,156 --> 00:04:52,384 میدونم هم من و هم شما از این حیوانات داریم 71 00:04:52,384 --> 00:04:54,994 و این کار را نمیکنند 72 00:04:55,501 --> 00:04:57,771 اما ما میتونیم انجام بدهیم 73 00:04:58,473 --> 00:05:04,193 مثلاً اگر بدونید که این چیز گرد قرمز را سیب مینامند 74 00:05:04,812 --> 00:05:07,553 اگر به یک نوزاد 75 00:05:07,553 --> 00:05:10,896 که به اندازه کافی در معرض یادگیری کلامی قرار گرفته بوده 76 00:05:10,896 --> 00:05:14,016 که معمولا تا ۱۲ ماهگی توسعه پیدا میکنه 77 00:05:14,635 --> 00:05:18,565 میگفتم: «سیب کجاست؟» نوزاد به دنبال آن میگشت. 78 00:05:18,944 --> 00:05:24,234 و بعد میتوانید آن را وارد شبکههایی بکنید که آنچه را که انجام میدهیم واقعا تغییرمیدهد. 79 00:05:24,234 --> 00:05:28,464 اگر می دانستید که اسم آن سیب «یابوکا» هست 80 00:05:29,438 --> 00:05:33,631 و زمانیکه واقعاً تشنه باشید، از شما بخواهم که تصور کنید 81 00:05:33,631 --> 00:05:38,731 که یک بطری تازه آبمیوه "یابوکا" را از یخچال درآورده 82 00:05:39,146 --> 00:05:42,898 و توی لیوان ریخته و تصور کنید آنرا به سمت دهانتان آورده 83 00:05:42,898 --> 00:05:48,788 و آن میوه را بوییده و تصور کنید یابوکا چه بویی داره 84 00:05:48,788 --> 00:05:53,183 و بعدچند قلپ جانانه از آبمیوه شیرین بنوشید 85 00:05:53,843 --> 00:05:55,293 میتوانید آنرا مجسم کنید؟ 86 00:05:55,708 --> 00:05:58,611 اگر پنبه توی دهانتان بود و بیرون پرتش میکردید, بسیاری از شما 87 00:05:58,611 --> 00:06:02,191 پنبه در دهانتان سنگینتر میشد و علت آن آب دهان شماست 88 00:06:02,762 --> 00:06:06,462 و مگر اینکه در کروشیا زندگی میکردید جائیکه به سیب میگویند یابوکا 89 00:06:07,146 --> 00:06:11,020 قبلاً هرگز این کلمه را نشنیده بودید تا زمانیکه این آدم بی مو این را نقل کرد. 90 00:06:11,020 --> 00:06:14,190 با این سرعت این واقعه رخ میده. 91 00:06:14,714 --> 00:06:18,226 و جالب است که به همین شکل روابط دیگر را فرا میگیریم 92 00:06:18,226 --> 00:06:20,361 به غیر از اسامی. مثلاً، «قبل» و «بعد» 93 00:06:20,361 --> 00:06:23,111 «علت» و «معلول»; «بزرگتر» و «کوچکتر». 94 00:06:23,111 --> 00:06:26,837 کودکان خود را از خواص رسمی وقایع جدا میکنند. 95 00:06:26,837 --> 00:06:29,497 یک کودک فکر میکند یک نیکل از مروارید بزرگتر است 96 00:06:29,505 --> 00:06:34,255 اما یک کودک چهار، پنج و شش ساله میداند که مروارید از نیکل بزرگتر است 97 00:06:34,684 --> 00:06:35,734 اما صبر کنید. 98 00:06:35,737 --> 00:06:37,857 اگر یک مروارید میتواند از نیکل بزرگتر باشد 99 00:06:38,703 --> 00:06:43,433 پس هر اندازه موفق هم باشید، شاید به اندازه کافی بزرگ نباشد 100 00:06:44,158 --> 00:06:47,318 باید بزرگتر از این باشید. 101 00:06:47,752 --> 00:06:53,998 دستگاه مشکل گشایی که ما انسانها داریم میتواند بر علیه ما عمل کند 102 00:06:54,338 --> 00:06:55,858 و میکند 103 00:06:55,858 --> 00:06:58,749 و در این حالت چکار خواهید کرد؟ 104 00:06:58,749 --> 00:07:00,782 بگذارید کمی از مشکلاتی را به شما نشان بدم 105 00:07:00,782 --> 00:07:05,622 که حل کردن مشکل از راه تنها ترمز کردن ایجاد میکند. 106 00:07:05,986 --> 00:07:07,926 به این مثال توجه کنید: 107 00:07:08,378 --> 00:07:12,598 میخوام که به دونات ژلهای پر از کرم فکر نکنید 108 00:07:13,675 --> 00:07:17,147 پس وقتی این فکر به ذهن شما خطور کرد و یا به آن نگاه کرده و آنرا میبینید 109 00:07:17,147 --> 00:07:20,233 میخوام که به آن فکر نکنید. به آن فکر نکنید، چیز بدی است 110 00:07:20,233 --> 00:07:22,005 مهم است که به آن فکر نکنید 111 00:07:22,005 --> 00:07:25,315 پیشنهاد میکنم که بجای آن به کلاه فکرکنید 112 00:07:25,734 --> 00:07:28,584 وقتی خواستید به دونات فکر کنید به کلاه فکر کنید 113 00:07:29,128 --> 00:07:30,783 کلاه، کلاه. فهمیدید؟ 114 00:07:30,783 --> 00:07:32,633 بجای فکرکردن به دونات، به کلاه فکر کنید 115 00:07:32,633 --> 00:07:34,350 کلاه، دونات 116 00:07:34,350 --> 00:07:35,990 متوجه شدید؟ 117 00:07:36,727 --> 00:07:40,487 حالا درست است که در این لحظه به فکر کلاه باشید 118 00:07:40,487 --> 00:07:42,942 به نظر میرسه این روش جواب میده 119 00:07:43,784 --> 00:07:46,954 این همان منشأ اختلال وسواس اجباری است 120 00:07:47,443 --> 00:07:49,711 وقتیکه آنرا بیشتر و بیشتر عقب میرانیم 121 00:07:49,711 --> 00:07:51,748 اما میتونم نشون بدم که این واقعیت نداره 122 00:07:51,748 --> 00:07:54,077 این حسی که آنرا کنترل کردید 123 00:07:54,077 --> 00:07:59,507 ذهن حلال مشکل کن آن دونات ناسالم را از بین برده 124 00:08:00,833 --> 00:08:02,707 به شما نشان میدهم که اینطور نیست 125 00:08:02,707 --> 00:08:04,502 چه چیزی به ذهن خطور میکنه وقتی این را بگم: 126 00:08:04,502 --> 00:08:07,940 سیاه ..سفید .. درسته؟ 127 00:08:07,940 --> 00:08:11,280 داغ ..سرد. درسته؟ 128 00:08:11,280 --> 00:08:13,755 کلاه... 129 00:08:13,755 --> 00:08:15,945 (خنده حضار) 130 00:08:15,945 --> 00:08:17,535 دونات 131 00:08:17,535 --> 00:08:19,919 (خنده حضار) 132 00:08:19,919 --> 00:08:22,049 با این سرعت شکل میگیره 133 00:08:23,258 --> 00:08:27,576 یک چیز را یاد بگیرید، به دو چیز گسترش دهید و در شبکهها بگنجانید 134 00:08:27,576 --> 00:08:29,592 آن شبکه الان گستردهتر شده 135 00:08:29,592 --> 00:08:34,412 و تنها گفتن اینکه «این آن چیز نیست» به این معنا نیست که با هم رابطه ندارند. 136 00:08:34,412 --> 00:08:37,750 «مقابل» یک رابطه است «مختلف» یک رابطه است 137 00:08:38,511 --> 00:08:41,001 پس شبکهی ارتباطی بزرگتر شده 138 00:08:41,251 --> 00:08:44,391 و حالا کلاه، شما را بیاد دونات میاندازد. 139 00:08:44,607 --> 00:08:46,700 من این را توی ذهن شما جا دادم 140 00:08:46,700 --> 00:08:48,884 (خنده حضار) 141 00:08:49,264 --> 00:08:51,616 و دیگران چیزهایی را در ذهن شما وارد میکنند 142 00:08:51,616 --> 00:08:55,497 بد نمیشد اگر همه چیز را خودمان توی ذهنمان میگذاشتیم، ولی اینطور نیست 143 00:08:55,862 --> 00:09:01,324 تلویزیون، یا خانوادهی شما وقتی واقعاً عصبانی هستند 144 00:09:01,324 --> 00:09:04,064 و ایراد میگیرند و صرفاً اتفاقاتی که برایتان پیش میآید 145 00:09:04,064 --> 00:09:05,420 مسائلی که وارد ذهنتان میشود 146 00:09:05,420 --> 00:09:07,374 و به محض اینکه آنجا رفتند، مشکل زا میشوند 147 00:09:07,374 --> 00:09:08,704 فرض کنید به شما میگفتم 148 00:09:08,704 --> 00:09:10,405 -با این سرعت این حالت پیش میآید- 149 00:09:10,815 --> 00:09:13,252 مثلا سه شماره دارم و بخواهم اینها را به خاطر بسپارید 150 00:09:13,252 --> 00:09:16,812 و مسئولین تد تاک با کمک آکادمی دیویدسن 151 00:09:17,184 --> 00:09:18,891 شاید خود شرکت دیویدسن 152 00:09:18,891 --> 00:09:21,633 به من پولی داده باشه و وقتی که میپرسم 153 00:09:21,633 --> 00:09:24,677 این نمرات چه هستند و به شما یک هفته ملهت بدم 154 00:09:24,677 --> 00:09:26,952 اگر آنها را بیاد بیاورید ده هزاردلاربرنده میشید 155 00:09:26,952 --> 00:09:27,882 قضیه خیلی مهم است 156 00:09:27,882 --> 00:09:29,399 نمرات اینها هستند 157 00:09:29,399 --> 00:09:31,289 یک، دو، سه 158 00:09:32,234 --> 00:09:33,314 اینها را فراموش نکنید 159 00:09:33,314 --> 00:09:34,782 ده هزار دلار جایزه تعیین شده 160 00:09:34,782 --> 00:09:37,540 پس اگر یک هفته دیگر از شما بپرسم 161 00:09:37,540 --> 00:09:39,340 آن اعداد چه هستند؟ چه میگویید؟ 162 00:09:39,748 --> 00:09:42,845 یک، دو، سه. خب، فراموش نکنید خیلی مهم است، 163 00:09:44,025 --> 00:09:46,965 دروغ گفتم پولی در کار نیست 164 00:09:46,965 --> 00:09:48,635 (خنده حضار) 165 00:09:49,205 --> 00:09:53,359 اما شک دارید که یک هفته دیگر، اگر آمدم و گفتم 166 00:09:53,359 --> 00:09:55,359 آن اعداد چه هستند؟ میتوانید بگوئید؟ 167 00:09:56,236 --> 00:09:58,336 چند نفر فکر میکنند که شما نمیتوانید؟ 168 00:09:59,252 --> 00:10:00,782 اگر یک ماه دیگر بپرسم چه؟ 169 00:10:01,260 --> 00:10:04,503 آیا کسی اینجا هست که پس از یکماه 170 00:10:04,503 --> 00:10:06,843 با وجود این ماده سفید و خاکستری مغز 171 00:10:06,843 --> 00:10:09,619 یک، دو، سه توی ذهنش باشه. واقعا؟ 172 00:10:10,259 --> 00:10:11,929 خب، یکسال دیگه چطور؟ 173 00:10:12,295 --> 00:10:14,125 عدهای تا یکسال دیگه اینجا هستند 174 00:10:14,233 --> 00:10:17,513 در بستر مرگ شما به همراه یک پیر مرد چطور؟ 175 00:10:17,986 --> 00:10:19,686 اعداد شما چی هستند؟ 176 00:10:19,686 --> 00:10:21,496 (خنده حضار) 177 00:10:21,496 --> 00:10:23,324 چرا؟ 178 00:10:24,374 --> 00:10:27,604 تنها به این علت که من گفتم. همین کافیه؟ 179 00:10:27,604 --> 00:10:30,714 برای اینکه سیستم عصبی انسان اینطور عمل میکنه 180 00:10:31,186 --> 00:10:34,624 مثل داشتن یک ماشین حساب میمونه که دکمه تفریق نداره 181 00:10:34,624 --> 00:10:40,934 و دکمه حذف نداشته باشه. تنها جمع و مسا وی و ضربدر 182 00:10:40,942 --> 00:10:42,542 چیزیکه وارد ذهن شد همانجا میماند 183 00:10:42,542 --> 00:10:44,145 بهعنوان یک روانشناس میتونم بگم 184 00:10:44,145 --> 00:10:47,595 پروسهای در روانشناسی بهنام «حذف یادگیری» وجود نداره 185 00:10:48,851 --> 00:10:51,351 خاموشی هست و غیره. اما این بازداریه 186 00:10:51,351 --> 00:10:52,451 حذف یادگیری نیست 187 00:10:52,451 --> 00:10:54,747 میتوانید دوباره آنرا سریعتریاد بگیرید 188 00:10:54,747 --> 00:10:58,427 حتی اگر فراموشش کرده باشید، پس باید جایی باشه 189 00:10:58,760 --> 00:11:03,726 یک دو سه در ذهن شما تا ابد میمونه 190 00:11:03,726 --> 00:11:05,506 (خنده حضار) 191 00:11:06,126 --> 00:11:08,666 تصور کنید که اگر یک حادثه درد ناک بود 192 00:11:09,772 --> 00:11:12,472 فکر کنید دوست دختر تون به شما میگفت که «دوستت ندارم» 193 00:11:15,229 --> 00:11:18,739 فکر کنید که به طرز عمیقی به شما خیانت شده باشد 194 00:11:20,045 --> 00:11:23,303 و جایی برای پناه بردن ندارد 195 00:11:23,303 --> 00:11:25,193 وقتی تا این حد به شما نزدیک باشد 196 00:11:25,193 --> 00:11:28,638 وآن صدا به شما بگوید که شایسته زندگی کردن نیستی 197 00:11:28,638 --> 00:11:31,338 که شما دوست داشتنی نیستی و زندگی بیارزش است 198 00:11:31,832 --> 00:11:35,379 و زمانیکه این حالت پیش آمد، لازم است که پا روی ترمزهای ذهنی بگذارید 199 00:11:35,379 --> 00:11:39,119 و این شعرکوتاه جایگاه ترمز رابه ما نشان میده 200 00:11:39,119 --> 00:11:42,829 بخش «یک چیز را بیاموز،به دو چیزبسط بده، و به شبکه وصلش کن» نیست 201 00:11:42,829 --> 00:11:45,934 وقتی با خودتان بحث میکنید دارید شبکههای ارتباطی میسازید 202 00:11:45,934 --> 00:11:49,035 درسته، اگر داده ندارید، خب داده را پیدا کنید 203 00:11:49,035 --> 00:11:51,224 اگر صرفا میخواهید آزادتر فکرکنید اشکالی نداره 204 00:11:51,224 --> 00:11:53,874 اما بیشتر چیزهایی که با آنها واقعا مشکل داریم 205 00:11:53,882 --> 00:11:56,263 اینطور فکر میکنیم که یک پاک کن به دست میگیریم 206 00:11:56,263 --> 00:11:58,493 یا یک دکمه حذف کننده اما چنین چیزی وجود ندارد 207 00:11:58,499 --> 00:12:00,753 ولی سطرآخر میگوید که چه کاری میتوانیم بکنیم 208 00:12:00,963 --> 00:12:03,413 رفتار خود را تغییر دهیم 209 00:12:03,413 --> 00:12:06,622 عملکرد افکار را به روشهای مختلف میتوان تغییر داد 210 00:12:06,622 --> 00:12:09,472 اینکه وقتی ظاهرمیشوند چگونه عمل کنند 211 00:12:10,640 --> 00:12:11,940 اعداد چی هستند؟ 212 00:12:11,956 --> 00:12:14,289 (خنده حضار) 213 00:12:14,289 --> 00:12:18,299 ما با این پدیده زبان و شناخت درگیر بودهایم 214 00:12:18,310 --> 00:12:21,643 از آن زمانیکه بشر هموساپیان وجود داشته، و احتمالا 215 00:12:21,643 --> 00:12:23,940 بر اساس اندازه مغز انسانهای اولیه 216 00:12:23,940 --> 00:12:26,000 احتمالا ۴۰۰٫۰۰۰ سال پیش 217 00:12:26,252 --> 00:12:28,930 میدانیم که بیشتر از ۲.۸ میلیون سال نمیگذرد 218 00:12:28,930 --> 00:12:31,090 چون شامپانزه نمیتونه اینکار را انجام بده 219 00:12:32,157 --> 00:12:33,107 ولی ما میتونیم 220 00:12:33,428 --> 00:12:36,567 ما به اینکار مشغول و به دنبال فهم آن بودهایم 221 00:12:36,567 --> 00:12:38,617 و واقعا اگر بخواهید از یک جا شروع کنید 222 00:12:38,617 --> 00:12:41,413 به این منظور که از کجا بفهمیم چه کارمیتونیم انجام بدیم 223 00:12:41,413 --> 00:12:44,896 به آن بخش فرهنگمان که به حل مشکل میپردازه، مربوط نمیشه 224 00:12:44,896 --> 00:12:46,586 به سنتهای عرفانی مربوط میشه 225 00:12:47,384 --> 00:12:49,924 در سنتهای روحانی و دینی دیده میشه 226 00:12:50,227 --> 00:12:53,114 این ما را به سمت یادگیری فرآیند لازم سوق میدهد 227 00:12:53,114 --> 00:12:54,791 چگونه عملکردمان را تغییر دهیم 228 00:12:54,791 --> 00:12:58,371 وقتیکه آنرا دریافتید، متوجه میشوید که راههای دیگری وجود دارد 229 00:12:58,877 --> 00:13:00,503 این راهها خارج از سنتهای دینی است 230 00:13:00,503 --> 00:13:04,157 و کارهای ما درزمینه تئوری چهارچوب ارتباطی و ACT این راهها را پیدا و تست کرده 231 00:13:04,157 --> 00:13:05,965 تمام حرفهایی که به شما میگویم 232 00:13:05,965 --> 00:13:08,415 در چندین تحقیق علمی آزمایش شده 233 00:13:08,415 --> 00:13:14,175 درواقع صدها پژوهش درزمینه RFT و نزدیک به ۱٫۰۰۰ تحقیق درزمینه ACT 234 00:13:14,185 --> 00:13:15,942 بگذارید این مورد را در نظر بگیریم 235 00:13:15,942 --> 00:13:19,272 که مستقیما ازسنتهای دینی و روحانی درآمده 236 00:13:19,277 --> 00:13:21,817 و همان توجه آگاهانه به افکار هست 237 00:13:21,817 --> 00:13:23,833 چون به یادگیری اصول اشاره داره 238 00:13:24,378 --> 00:13:26,080 اگرکسی مدیتشین را تمرین کرده باشه 239 00:13:26,080 --> 00:13:30,070 میدونه که صرفا نظاره کردن افکارهست 240 00:13:30,070 --> 00:13:34,383 که همچون یک فرآیند همراه با مشاهده بیطرف بروز میکند 241 00:13:34,991 --> 00:13:38,001 لازم نیست که برای انجامش شکل دینی به آن دهید 242 00:13:38,001 --> 00:13:39,354 هرکسی میتونه اینرا انجام بده 243 00:13:39,354 --> 00:13:42,906 به راحتی میتوان با مشاهده ابرهای گذران درآسمان اینرا انجام دهید 244 00:13:42,906 --> 00:13:46,109 وهرفکری که ظاهر شد آنرا روی یک ابر بچسبانید 245 00:13:46,109 --> 00:13:48,557 آنرا با فشارازخود دورنکنید ابر با سرعت خودش حرکت میکنه 246 00:13:48,557 --> 00:13:51,047 به آن نچسب ابرها را کنترل نمیکنی 247 00:13:51,047 --> 00:13:54,493 فقط فکر را روی ابر بگذار و رهاش کن اگر برگشت روی یکی دیگه بگذار 248 00:13:54,493 --> 00:13:57,053 یا مورد دیگهای را تصورکنید مثل خودروهای گذرا در اتوبان 249 00:13:57,053 --> 00:14:01,033 یا برگهای شناور روی نهر آب تمرین کنید و این به این مفهوم میرسید 250 00:14:01,033 --> 00:14:02,362 و این مفهوم چیست؟ 251 00:14:02,362 --> 00:14:03,604 این جایی است که آن ترمزهست 252 00:14:03,604 --> 00:14:08,283 این همان حالت است: تنها نظارهگر فعالیت ذهنتان باشید، 253 00:14:08,283 --> 00:14:13,003 با حفظ یک فاصله وکنجکاوی بیغرض 254 00:14:13,843 --> 00:14:17,133 افکارتان را و دنیای ساختگی آنرا باور نکنید 255 00:14:17,133 --> 00:14:20,578 بلکه روند فکرتان را نظاره کنید 256 00:14:20,578 --> 00:14:25,128 و این همان چیزی است که با مکاشفه و مدیتشین انجام میدید 257 00:14:26,168 --> 00:14:29,208 اینطوری ترمز میگیرید 258 00:14:29,875 --> 00:14:34,255 مثل دیدن عنکبوتی است که تار درست میکنه، تار کوچک شناختی 259 00:14:34,590 --> 00:14:35,940 نگاش کن 260 00:14:35,940 --> 00:14:38,078 جالب نیست؟ 261 00:14:38,078 --> 00:14:39,919 اینطوری ترمز میگیرید 262 00:14:39,919 --> 00:14:44,239 و اینجا چنین اتفاقی داره رخ میده درسته، نظارهای عمیق 263 00:14:44,239 --> 00:14:46,909 پیشنهادش میکنم چیز مفیدی هست 264 00:14:46,909 --> 00:14:50,786 اما به شما چیزی یاد میدم که کمی بیربط و عجیب به نظر میاد 265 00:14:50,786 --> 00:14:55,296 اما تحقیقات علمی را دیدهام که از مفید بودن اینها حکایت میکنه 266 00:14:55,653 --> 00:15:00,023 توصیهی اولم این هست که به ذهنتون یک اسم بدید 267 00:15:02,261 --> 00:15:04,116 اگر اسمی داشته باشه دیگه شما نیستید 268 00:15:04,116 --> 00:15:08,016 میتونید از یک فاصله به او گوش بدید و حرف زدنش را نظاره کنید 269 00:15:08,016 --> 00:15:09,176 ودست به انتخاب بزنید 270 00:15:09,176 --> 00:15:11,084 آیا تحت نفوذ ذهن خواهید بود یا نه؟ 271 00:15:11,084 --> 00:15:13,142 بعضی وقتها حرف خوب و گهگاه حرف بد میزنه 272 00:15:13,142 --> 00:15:16,112 لازم نیست با او بگو مگو کنید یا جلوی حرف زدنش را بگیرید 273 00:15:16,112 --> 00:15:17,879 لازم نیست نظرش رو عوض کنید 274 00:15:17,879 --> 00:15:21,632 اینطوری بگید: «متشکرم جورج. حرف دیگهای هم دا ری؟ 275 00:15:21,632 --> 00:15:23,473 آها، باشه، تشکر.» 276 00:15:23,813 --> 00:15:25,543 من ذهنم را جورج صدا میکنم 277 00:15:26,013 --> 00:15:28,628 اگر از جورج خوشتون نمیاد اسم دیگهای بگذارید 278 00:15:28,628 --> 00:15:33,313 اگراسمی یادتون نمیاد آقا یا خانوم ذهن بگید 279 00:15:33,313 --> 00:15:38,175 و در واقع یک حالت جدایی به شما دست میده وقتیکه فکر آزار دهندهای دارید 280 00:15:38,215 --> 00:15:40,509 توجه کنید که دارید با ذهنتان حرف میزنید 281 00:15:40,509 --> 00:15:43,835 وبعضی افکاردقیقا چیزهاییاند که شنیدهاید 282 00:15:43,835 --> 00:15:45,105 شمارهها چی هستند؟ 283 00:15:45,107 --> 00:15:48,067 اینطوری نیست که حتما باید در برابر این افکار کاری انجام بدید 284 00:15:50,270 --> 00:15:53,532 اگر فکری شما را درگیر کرده، ولازم هست با آن برخورد کنید، 285 00:15:53,532 --> 00:15:54,704 هدف ما محو کردنش نیست 286 00:15:54,704 --> 00:15:59,349 بهجای دیدن دنیای ساخته ذهن شما، فکرتان را صرفا یک فکر ببینید. 287 00:15:59,349 --> 00:16:00,619 همینطور با خود فکر. 288 00:16:02,050 --> 00:16:04,616 اگرفکر بدی به ذهنتان خطورکرد، 289 00:16:04,616 --> 00:16:08,446 مثلا «من بدم، خیلی بدم» وخودتان را سخت تحقیر میکنید 290 00:16:09,381 --> 00:16:12,421 توصیه میکنم به شکل آواز آنرا بگید 291 00:16:13,094 --> 00:16:16,794 در غیاب هیچ آواز درخواستی چطوره که تولد مبارک را امتحان کنیم 292 00:16:17,573 --> 00:16:20,983 (آوازخوانی با آهنگ تولد مبارک) "من خیلی خیلی خیلی بدم" 293 00:16:20,983 --> 00:16:23,343 من خیلی خیلی خیلی بدم 294 00:16:24,193 --> 00:16:29,508 من خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی بدم من خیلی خیلی خیلی بدم 295 00:16:29,508 --> 00:16:30,548 (پایان آواز) 296 00:16:30,548 --> 00:16:31,488 (خنده حضار) 297 00:16:31,488 --> 00:16:32,553 متشکرم جورج. 298 00:16:32,553 --> 00:16:34,651 (خنده حضار) 299 00:16:35,461 --> 00:16:38,023 هدفم مسخره کردن ذهنتان نیست. اصلا اینطور نیست. 300 00:16:38,023 --> 00:16:40,803 یاد آوری اینه که این فقط صدایی هست که حرف میزنه 301 00:16:41,464 --> 00:16:42,965 و اینکه با آن چه کنید 302 00:16:42,965 --> 00:16:46,297 به قلب، ارزشهایتان واینکه چه کاری دراین موقع موثر هست بستگی داره. 303 00:16:46,297 --> 00:16:49,708 نه فقط حالت خلبان خودکار، فشار و کشش، 304 00:16:49,708 --> 00:16:54,161 یادگیری یکسویه، مشتق کردن با دو چیز 305 00:16:54,161 --> 00:16:55,469 و افزودن به شبکهها. 306 00:16:55,469 --> 00:16:58,889 نمیتوانید به آن حالت مشکل حل کن در پاسخیابی اعتماد کنید 307 00:16:59,382 --> 00:17:02,482 برای شروع از حضار درخواست کمک دارم 308 00:17:02,482 --> 00:17:06,088 اینجا به همکاریتون نیاز دارم و گرنه کارم خیلی مسخره بهنظر خواهد آمد 309 00:17:06,275 --> 00:17:07,749 این روش را تیچنر ابداع کرد 310 00:17:07,749 --> 00:17:11,486 پدر روانشناسی آمریکا بیش از ۱۰۰ سال پیش 311 00:17:11,486 --> 00:17:13,576 یا دقیقا ۱۰۰ سال پیش 312 00:17:14,302 --> 00:17:16,692 او معتقد به این تئوری زبان و شناخت بود 313 00:17:16,692 --> 00:17:18,088 که به چه سمتی تمایل دارد؟ 314 00:17:18,088 --> 00:17:22,485 این نظر که اگر زبان را از متناش خارج کنی، معنایش را از دست میدهد. 315 00:17:22,485 --> 00:17:25,765 روشی که درصحبتها ومحافل عمومی اجرا میکرد این بود که 316 00:17:25,765 --> 00:17:29,454 از مردم میخواست یک کلمه را با صدای بلند و سریع تکرار کنند 317 00:17:29,454 --> 00:17:30,895 ما اینرا بررسی کردیم 318 00:17:30,895 --> 00:17:32,922 کاهش رنج را مشاهده میکنید 319 00:17:32,922 --> 00:17:36,132 کاهش میزان باور در ۳۰ ثانیه 320 00:17:36,530 --> 00:17:39,579 و من این روش را برای ۲۰ ثانیه انجام میدم و این حالت را حس میکنید 321 00:17:39,579 --> 00:17:42,119 و قصد ندارم که مردم را در یوتیوپ کلافه کنم 322 00:17:42,338 --> 00:17:44,797 اما میخواهم که یک کلمه را مد نظر بگیریم 323 00:17:44,797 --> 00:17:45,797 کلمه شیر را 324 00:17:45,797 --> 00:17:48,534 چرا؟ چون بیشتر ما شیررا میشناسیم 325 00:17:48,534 --> 00:17:52,003 و فقط یک دقیقه به خصوصیات شیر فکرکنیم 326 00:17:52,003 --> 00:17:55,083 بو، مزه و شکل ظاهر شیر 327 00:17:55,961 --> 00:17:59,881 شیرسرد و سفید. کارکردهای تصوری آن 328 00:18:00,235 --> 00:18:02,794 و حالا کاریکه میخوام با من انجام بدید 329 00:18:02,794 --> 00:18:06,864 من هم با شما این کاررا انجام میدم و به اندازه شما مضحک خواهم شد 330 00:18:07,439 --> 00:18:11,299 این کار گفتن صدای شیر با صدای بلند و سریع برای مدت ۲۰ ثانیه است 331 00:18:11,299 --> 00:18:15,477 و بعدش ببینید که چه بلایی سر آن ماده سفید، سرد و خامه مانند قورت دادنی خواهد آمد 332 00:18:15,477 --> 00:18:19,662 علاقه دارین مثل آدمهای احمق این تمرین را فقط برای ۲۰ ثانیه انجام بدیم؟ 333 00:18:19,662 --> 00:18:20,692 پس من را همراهی کنید 334 00:18:20,692 --> 00:18:22,407 مایلید؟ خیلی خوب. 335 00:18:22,407 --> 00:18:24,117 آماده باشین، بریم، رفتیم 336 00:18:24,117 --> 00:18:24,829 بلند 337 00:18:24,829 --> 00:18:29,699 (همه با صدای بلند برای ۲۰ ثانیه واژه «شیر» را تکرار میکنند) 338 00:18:29,699 --> 00:18:30,819 یه کم بلندتر 339 00:18:35,159 --> 00:18:36,319 یه کم سریعتر 340 00:18:39,322 --> 00:18:42,957 خوبه. طولانیترین ۲۰ ثانیه از کل مجموعه سخنرانی 341 00:18:42,957 --> 00:18:44,537 (خنده حضار) 342 00:18:44,857 --> 00:18:48,507 چه اتفاقی برای آن ماده سفید، خامه مانند، سرد و قورت دادنی افتاد؟ 343 00:18:49,127 --> 00:18:52,095 شروع کرد به از بین رفتن، شروع کرد به از بین رفتن. 344 00:18:52,095 --> 00:18:53,385 و چیز دیگهای ظاهر شد 345 00:18:53,385 --> 00:18:56,097 تکرار مداوم آن واژه (شیر) چقدر سخت بود؟ 346 00:18:56,097 --> 00:18:57,665 دهان شما داشت خسته میشد 347 00:18:57,665 --> 00:19:00,215 و آن صدای عجیب و غریب اون صدا عجیب و غریب نبود؟ 348 00:19:00,775 --> 00:19:03,941 اما نگاه کنید، برخی از این افکار دشوار فقط برنامهریزی شدهاند 349 00:19:03,941 --> 00:19:05,271 مثلا آن اعداد چه بودند؟ 350 00:19:05,271 --> 00:19:06,393 یک، دو، سه 351 00:19:06,393 --> 00:19:09,703 در یه سطحی اونها چیزی به غیر از صدا نیستند 352 00:19:09,703 --> 00:19:11,977 میخوای زندگیت رو به دست اونها بسپاری؟ 353 00:19:12,580 --> 00:19:13,750 واقعا؟ 354 00:19:14,000 --> 00:19:15,467 امنیت نداره. 355 00:19:15,467 --> 00:19:17,117 پات رو بگذار رو ترمز 356 00:19:17,676 --> 00:19:21,156 پس وقتی کلمه بد به ذهنت اومد، این کار را ۳۰ ثانیه انجام بده 357 00:19:21,156 --> 00:19:25,236 ۳۰ ثانیه کافی است، واقعا سریع این کلمه بد را تکرار کنیم 358 00:19:26,351 --> 00:19:30,337 من یه سخنرانی در دانشگاه استنفورد برای یک گروه بزرگ و مشهور داشتم 359 00:19:30,337 --> 00:19:33,006 درباره میزان پولی صحبت میکردم که صرف 360 00:19:33,006 --> 00:19:35,716 داروهای خواب میکنیم و اینکه چقدر هزینهها رو به فرونی هست 361 00:19:36,764 --> 00:19:40,367 خوب، رو اسلاید نوشته بود سه و آنچه من باید می گفتم «سه بیلیون» بود 362 00:19:40,367 --> 00:19:43,720 و منم اشتباهی گفتم «این مبلغ افزون بر سه تریلیون دلار است» 363 00:19:43,720 --> 00:19:45,282 (خنده حضار) 364 00:19:45,282 --> 00:19:48,533 بعدش رفتم هتل و خوابیدم 365 00:19:48,533 --> 00:19:52,105 ساعت سه صبح یهو از خواب پریدم و گفتم 366 00:19:52,105 --> 00:19:55,445 «سه تریلیون دلار! عجب احمقی هستی» 367 00:19:55,445 --> 00:19:56,665 (خنده حضار) 368 00:19:56,665 --> 00:19:58,545 اشتباه است 369 00:19:58,545 --> 00:20:01,223 از رختخواب بیرون پریدم این سو و آن سو قدم میزدم 370 00:20:01,223 --> 00:20:04,387 «احتمالا حرفهامو ضبط کردند؛ چه کاری توی استنفورد مرتکب شدم» 371 00:20:04,387 --> 00:20:06,377 (خنده حضار) 372 00:20:07,387 --> 00:20:10,497 به خودم گفتم «تو احمقی. آخه چقدرمیتونی احمق باشی؟» 373 00:20:10,497 --> 00:20:13,788 و یاد تکرار کلمات افتادم 374 00:20:13,788 --> 00:20:16,727 اگر پشت سر هم این را تکرار کنی اونوقت «چقدر احمق خواهی بود؟» 375 00:20:16,727 --> 00:20:19,169 به اندازه کافی فاصله هست، که این معنا را نگه میداره 376 00:20:19,169 --> 00:20:24,118 اما من بهجای آن روی تختم نشستم و با صدای بلند شروع کردم به تکرار آن 377 00:20:24,118 --> 00:20:26,515 «احمق، احمق، احمق، احمق، احمق، احمق، 378 00:20:26,515 --> 00:20:28,231 احمق، احمق، احمق، احمق» 379 00:20:28,231 --> 00:20:29,761 و بعدش به خواب رفتم 380 00:20:29,761 --> 00:20:32,143 (خنده حضار) 381 00:20:32,143 --> 00:20:34,783 به شما هم توصیه میکنم؛ این مثل یه ترمز عمل میکنه 382 00:20:36,486 --> 00:20:40,666 اوه، این چیزی است که واقعا احمقانه به نظر میرسه، خیلی احمقانه 383 00:20:41,200 --> 00:20:43,350 اما باعث تفاوت چشمگیری میشه 384 00:20:43,648 --> 00:20:47,348 اگه فکر ناراحت کنندهای داری که جلوت رو میگیره اونرا با صداهای مختلف ادا کن 385 00:20:47,348 --> 00:20:49,977 مثلا با صدای سیاستمداری که خوشت نمیاد 386 00:20:50,552 --> 00:20:52,370 مایل نیستم اسمش را حدس بزنم 387 00:20:52,370 --> 00:20:54,529 (خنده حضار) 388 00:20:54,529 --> 00:20:57,802 اگر این مثال رو دوست نداری چطوره که با یک شخصیت کارتونی امتحان کنی؟ 389 00:20:57,802 --> 00:21:01,193 اگه چنین فکری داشته باشیم که «من آدم بدی هستم، من واقعا آدم بدی هستم» 390 00:21:01,193 --> 00:21:04,255 من تضمین می کنم که شما کمی احساس متفاوتی خواهید داشت وقتی میگید 391 00:21:04,255 --> 00:21:07,885 «من آدم بدی هستم، من واقعا آدم بدی هستم» 392 00:21:07,885 --> 00:21:10,244 (خنده حضار) 393 00:21:10,244 --> 00:21:13,025 البته مراقب باشید؛ من بهتون نمیگم ذهنتون رو مسخره کنید 394 00:21:13,025 --> 00:21:14,120 واقعا، منظورم این نیست 395 00:21:14,120 --> 00:21:17,549 در آخر من روشی را توضیح خواهم داد تا درک این مفهوم روشن بشه 396 00:21:17,549 --> 00:21:22,189 هدف ایجاد کمی جدایی است، که کمی هوا در فضا وارد بشه 397 00:21:22,986 --> 00:21:24,096 آهسته کردن است 398 00:21:24,096 --> 00:21:26,273 تا بتونید انتخابهایی داشته باشین 399 00:21:26,273 --> 00:21:29,009 اگر قبلا این کار را کردین و واقعا خسته هستین 400 00:21:29,009 --> 00:21:32,683 از خودانتقادی یا خود ارزیابی به تنگ اومدید 401 00:21:32,683 --> 00:21:34,082 و آماده هستید که رهاش کنید 402 00:21:34,082 --> 00:21:36,402 قبل ازانجام این تمرین، این کار را نکنید 403 00:21:36,402 --> 00:21:39,552 چونکه گام آخر نوعی اعلان عمومی است 404 00:21:39,882 --> 00:21:44,140 به گونهای این سر عمیق و تاریک را با دیگران به اشتراک میگذارید 405 00:21:44,140 --> 00:21:49,600 چونکه خنده دارترین حرف این هست که رازهای سری بین افراد مشترک هستن 406 00:21:50,588 --> 00:21:53,396 آن را روی یک برچسب بنویسید و روی سینه خود بچسبانید، 407 00:21:53,396 --> 00:21:56,076 یا اگر واقعا میخواهید، بگید که آنرا روی یک تیشرت بنویسند 408 00:21:56,081 --> 00:21:57,671 حالا ببینید که چه اتفاقی میافتد 409 00:21:57,671 --> 00:21:59,785 آن را فقط در ملاء عام بپوشید 410 00:21:59,785 --> 00:22:03,480 تضمین میکنم که این کار انرژی شما را تخلیه میکند 411 00:22:03,480 --> 00:22:05,320 تقریباً با گذشت هر دقیقه کمتر میشه. 412 00:22:05,610 --> 00:22:10,784 رابین والسر، درمانگر اکت در پاولو آلتا این کار را با سربازان آسیب دیدهای 413 00:22:10,784 --> 00:22:14,624 که مجبور بودند با افکار واقعاَ دشواری روبرو شوند، انجام داد 414 00:22:14,624 --> 00:22:17,459 ما از سربازانمان میخواهیم که کارهای سختی را انجام دهند 415 00:22:17,459 --> 00:22:21,199 و آنها همواره برچسبهایی مثل «قاتل» را روی سینه دارند 416 00:22:22,280 --> 00:22:26,511 خدا میداند که من که حاضر نیستم با چنین برچسبی این طرف و آن طرف بروم 417 00:22:26,511 --> 00:22:29,871 نمیخواهم بیش از این زندگیام را هدایت کند 418 00:22:30,153 --> 00:22:34,400 آنها این برچسبها را مثل مدال پیشآهنگی روی سینه نصب کردند. درسته؟ 419 00:22:34,400 --> 00:22:37,648 اولین باری که اینکار را کردم، وقتی شنیدم رابین این کاررا انجام میده 420 00:22:37,648 --> 00:22:40,684 کارگاهی دراردوگاه دریاچه تاهو برگزار میکردم 421 00:22:40,684 --> 00:22:42,694 من کلمه «بدجنس» را نوشتم 422 00:22:43,436 --> 00:22:46,425 و این خاطره گیر افتادن را به یاد آوردم 423 00:22:46,425 --> 00:22:50,906 وقتی ۶ ساله بودم، با یک ذره بین درالکاجون کالیفورنیا 424 00:22:50,906 --> 00:22:55,014 میخواستم بدونم وقتی پشت رتیلها را داغ کنیم با چه سرعتی حرکت میکنند 425 00:22:55,014 --> 00:22:56,534 (خنده حضار) 426 00:22:56,534 --> 00:22:59,457 چهره مادرم آن روز این شکلی بود: 427 00:22:59,457 --> 00:23:00,537 (شکلک) 428 00:23:00,537 --> 00:23:02,417 من واقعاً بد هستم 429 00:23:02,417 --> 00:23:05,227 این از آن کارهای عجیبی است که پسرهای کوچک انجام میدند 430 00:23:05,739 --> 00:23:09,129 و بله، فهمیدم که نباید این کار را با عنکبوتها انجام داد 431 00:23:09,406 --> 00:23:13,597 حدود ۵۰ یا ۶۰ سال از آن ماجرا گذشته است 432 00:23:13,597 --> 00:23:17,215 راه رفتن با برچسب «من بدجنس هستم» 433 00:23:17,215 --> 00:23:18,215 واقعاً؟ 434 00:23:18,215 --> 00:23:20,125 خب من آن را روی سینهام چسباندم 435 00:23:20,125 --> 00:23:21,795 اما این خیلی سخت بود 436 00:23:21,795 --> 00:23:26,807 در زمان استراحت وقتی خواستم برم از آشپز اردوگاه یک قهوه بگیرم، 437 00:23:26,807 --> 00:23:28,927 طوری رفتم که او نتونه آن برچسب را ببینه 438 00:23:28,927 --> 00:23:30,823 (خنده حضار) 439 00:23:30,823 --> 00:23:33,871 الان کاملاً از آن ماجرا گذشته است. میفهمم که تاریخچهای دارم. 440 00:23:33,871 --> 00:23:34,781 درسته 441 00:23:34,781 --> 00:23:37,354 من بدجنس نیستم 442 00:23:37,544 --> 00:23:40,904 قصد ندارم بقیه عمرم را از کلمه «بدجنس» فرار کنم. 443 00:23:42,529 --> 00:23:45,158 یک راه سادهتر برای این کار، یک شکل کوچکتر این تمرین 444 00:23:45,158 --> 00:23:48,548 کلمه را درمحافظ صفحه رایانه بگذارید، طوریکه آن کلمه نمایش داده بشه 445 00:23:48,548 --> 00:23:50,944 افکار دشوارتان را روی محافظ صفحه قرار بدید 446 00:23:50,944 --> 00:23:54,360 بطور منظم به این افکار توجه کنید و ببینید که: 447 00:23:54,360 --> 00:23:56,220 آیا این فکر باید زندگیتان را هدایت کند؟ 448 00:23:57,062 --> 00:24:00,552 دانشجویان من، مطمئنم آنها بودند، که مخفیانه به دفتر من آمدند 449 00:24:00,871 --> 00:24:04,660 مطمئنم، کار اونها بود. زیرا من آنجا در یک جلسه بودم 450 00:24:04,660 --> 00:24:06,160 به کامپیوترم نگاه میکردم 451 00:24:06,160 --> 00:24:09,526 به من میگفت که: « واقعا تو نقصی داری» 452 00:24:09,526 --> 00:24:11,851 (خنده حضار) 453 00:24:11,851 --> 00:24:13,971 بالاخره میفهمم که کار کی بود 454 00:24:13,971 --> 00:24:15,924 فکر نکنید این کار را نمیکنم 455 00:24:15,924 --> 00:24:17,754 کسی مخفیانه اومده بود 456 00:24:19,344 --> 00:24:22,414 گفتم که سعی میکنم حالت هیجانی آنرا تشریح کنم 457 00:24:22,414 --> 00:24:26,153 و میخوام آخرین نمونه را از صدها موردی که تدوین کردهایم، به پایان برسانم 458 00:24:26,153 --> 00:24:30,293 میتونید در کتابهای خودیار وغیره مبتنی بر ACT پیدا کنید 459 00:24:32,483 --> 00:24:35,039 اگر فکری دارید واقعاً اینطوری 460 00:24:35,039 --> 00:24:37,219 که تاریخچهای طولانی با خود داره 461 00:24:38,190 --> 00:24:40,812 تا جاییکه میتونید خودتان را جوان تصورکنید 462 00:24:40,812 --> 00:24:43,352 که فکری شبیه این داشته یا چیزی مثل این 463 00:24:43,658 --> 00:24:47,267 چند دقیقه تصور کنید در آن سن چه شکلی هستید 464 00:24:47,267 --> 00:24:49,647 موهای شما چه شکلی است لباس شما چه شکلی است 465 00:24:50,519 --> 00:24:53,780 و پس از آن، این واژهها را تصور کنید 466 00:24:53,780 --> 00:24:57,040 که از صدای کودک بیرون میآید 467 00:24:57,040 --> 00:25:00,500 از آن کودک، با صدای کودکانه 468 00:25:01,596 --> 00:25:04,374 مطمئنم تاثیرعاطفی عمیق در شما خواهد داشت 469 00:25:04,374 --> 00:25:06,631 شنیدن برخی از چیزهایی که به خودمان میگوییم 470 00:25:06,631 --> 00:25:08,789 وقتی آنها را از دهان یک کودک میشنویم 471 00:25:08,789 --> 00:25:13,576 در شما نوعی احساس شفقت و مهربانی با خود برمیانگیزد 472 00:25:13,576 --> 00:25:16,436 که هدف این روشها ایجاد چنین حسی است 473 00:25:16,436 --> 00:25:17,946 هدف آنها تمسخر نیست 474 00:25:18,631 --> 00:25:23,351 بلکه یادگیری نحوه برخورد با ببر زبان است 475 00:25:23,902 --> 00:25:28,972 سوار شدن بر آن، بدون اینکه او شما را به لبه پرتگاه ببرد 476 00:25:30,221 --> 00:25:32,392 خب، من فقط دارم به شما یک سری ایده میدم 477 00:25:32,392 --> 00:25:36,312 با کمک علمی شگفت آور و اینکه ترمزهای ذهنی کجا هستند 478 00:25:36,573 --> 00:25:38,442 حل کردن مشکل جای این ترمزها نیست 479 00:25:38,442 --> 00:25:40,842 ارزیابی کردن یا تغییر افکار هم جای آنها نیست 480 00:25:41,213 --> 00:25:45,363 محل آنها بیشتر در اتخاذ حالتی شفقت آمیز و مهربانانه با خود است 481 00:25:45,363 --> 00:25:48,456 و توجه به عنکبوت کوچک ذهن در حالی که کار خود را انجام میده 482 00:25:48,456 --> 00:25:51,866 با نگاهی کنجکاوانه و بیطرف 483 00:25:52,497 --> 00:25:54,467 بگذارید ذهنتان کارش را انجام دهد 484 00:25:54,852 --> 00:25:58,472 اما وقتی شما را به مسیر اشتباه هل میده حواستان باشد 485 00:25:58,472 --> 00:26:00,342 که چطور پا روی ترمزهای ذهنی بگذارید 486 00:26:00,664 --> 00:26:03,464 به آن مهارت نیاز دارید، همه ما داریم 487 00:26:03,796 --> 00:26:07,113 و ترمزهای ذهنی, درهمشکستگیهای روانی را دور میکند 488 00:26:07,113 --> 00:26:08,813 امیدوارم برایتان مفید بوده باشم 489 00:26:08,813 --> 00:26:09,639 ممنون. 490 00:26:09,639 --> 00:26:12,099 (تشویق حضار)