1 00:00:01,274 --> 00:00:06,690 یادگیری در آینده به صورت خواهد بود؟ 2 00:00:06,690 --> 00:00:08,970 من برای آن برنامهای در نظر دارم، 3 00:00:08,970 --> 00:00:12,050 اما برای اینکه به شما بگویم که برنامه من چیست، 4 00:00:12,050 --> 00:00:15,020 باید یک داستان براتون تعریف کنم، 5 00:00:15,020 --> 00:00:17,866 که مناسبت داره در اینجا گفته شود. 6 00:00:17,866 --> 00:00:19,653 من سعی کردم که نگاهی به 7 00:00:19,653 --> 00:00:23,060 آنچه که ما در مدارس آموزش میدهیم بکنم 8 00:00:23,060 --> 00:00:25,330 که بینیم اینها از کجا میآیند؟ 9 00:00:25,330 --> 00:00:27,762 میتوانید گذشته خیلی دور آموزش را نگاه کنید، 10 00:00:27,762 --> 00:00:31,575 اما اگر به روشهای مدارس امروز نگاهی بیندارید، 11 00:00:31,575 --> 00:00:35,277 خیلی ساده که بفهمید آینها از کجا آمده اند. 12 00:00:35,277 --> 00:00:39,225 این روشها از حدود ۳۰۰ سال پیش آمدند، 13 00:00:39,225 --> 00:00:41,442 و اینها از آخرین 14 00:00:41,442 --> 00:00:44,410 و بزرگترین امپراتوری این جهان آمدند( امپراتوری انگلیس) 15 00:00:44,410 --> 00:00:46,755 تصور کنید که تلاش میکنید تا نمایشی را اجرا کنید، 16 00:00:46,755 --> 00:00:49,163 سعی دارید که تمامی کره زمین را مدیریت و سرپرستی کنید، 17 00:00:49,163 --> 00:00:52,987 بدون کامپیوتر، بدون تلفن، 18 00:00:52,987 --> 00:00:57,119 با اطلاعات دستی بر روی کاغذ، 19 00:00:57,119 --> 00:01:00,669 و سفر با کشتی. 20 00:01:00,669 --> 00:01:02,823 در واقع این دردوره ویکتوریا انجام شد. 21 00:01:02,823 --> 00:01:05,991 آنچه که آنها انجام دادند بسیار شگفت انگیز بود. 22 00:01:05,991 --> 00:01:09,303 آنها یک کامپیوتر جهانی 23 00:01:09,303 --> 00:01:12,359 با استفاده از مردم ساختند. 24 00:01:12,359 --> 00:01:14,152 که امروز هنوز با ماست. 25 00:01:14,152 --> 00:01:20,131 که دستگاه بروکراتیک اداری نامیده می شود. 26 00:01:20,131 --> 00:01:23,458 برای اینکه این ماشین کار کند، 27 00:01:23,458 --> 00:01:26,659 ما به افراد بسیار زیادی نیاز داریم. 28 00:01:26,659 --> 00:01:31,018 آنها ماشین دیگری را ساختند که این افراد را تولید کند: 29 00:01:31,018 --> 00:01:33,914 مدارس. 30 00:01:33,914 --> 00:01:36,691 مدارس افرادی را پرورش میدادند 31 00:01:36,691 --> 00:01:40,540 که بخشی از این 32 00:01:40,540 --> 00:01:43,925 ماشین بروکراتیک اداری شوند. 33 00:01:43,925 --> 00:01:48,315 آنها میبایستی که با همدیگر یکسان میبودند. 34 00:01:48,315 --> 00:01:50,472 آنها باید سه چیز را میدانستند: 35 00:01:50,472 --> 00:01:53,512 باید خط خوشی داشتند، چونکه اطلاعات با دست نوشته میشد؛ 36 00:01:53,512 --> 00:01:55,667 باید می توانستند بخوانند؛ 37 00:01:55,667 --> 00:01:57,946 و میبایستی میتوانستند ضرب، 38 00:01:57,946 --> 00:02:01,609 تقسیم، جمع و تفریق را در ذهنشان انجام دهند. 39 00:02:01,609 --> 00:02:05,136 آنها باید بسیار یکسان می بودند تا شما بتوانید یکی را از نیوزیلند انتخاب کنند 40 00:02:05,136 --> 00:02:07,471 و اورا به کانادا بفرستند 41 00:02:07,471 --> 00:02:11,552 و او فورا وارد کار شود. 42 00:02:11,552 --> 00:02:14,421 مدیران دوره ویکتوریا مهندسین بزرگی بودند. 43 00:02:14,421 --> 00:02:17,910 آنها سیستمی قوی را مهندسی کردند 44 00:02:17,910 --> 00:02:20,365 که امروزه هنوز با ماست، 45 00:02:20,365 --> 00:02:24,341 تولید افراد یکسانی برای 46 00:02:24,341 --> 00:02:29,157 ماشین هایی که دیگر وجود ندارند. 47 00:02:29,157 --> 00:02:32,085 امپراتور از بین رفته، 48 00:02:32,085 --> 00:02:34,989 خُب ما با این طرح که 49 00:02:34,989 --> 00:02:37,358 مردم یکسانی را تولید میکند چه کنیم، 50 00:02:37,358 --> 00:02:40,261 و چه کاری خواهیم کرد 51 00:02:40,261 --> 00:02:44,181 اگر هرگز کار دیگری برای این سیستم نکنیم؟ 52 00:02:44,181 --> 00:02:45,871 [" مدارسی را که ما می شناسیم منسوخ هستند" ] 53 00:02:45,871 --> 00:02:47,763 خُب این یک نظر بسیار قوی هست. 54 00:02:47,763 --> 00:02:51,557 من گفتم مدارسی که ما امروزه میشناسیم، منسوخ هستند. 55 00:02:51,557 --> 00:02:53,291 من ادعا نمیکنم که آنها نقص دارند. 56 00:02:53,291 --> 00:02:56,288 این خیلی متداول شده که بگویند سیستمهای آموزشی نقض دارد و شکست خورده هستند. 57 00:02:56,288 --> 00:02:59,939 اینها نقض ندارند. اینها بسیار عالی درست شدند. 58 00:02:59,939 --> 00:03:06,165 فقط موضوع این هست که به اینها دیگر نیازی نداریم. اینها قدیمی و از رده خارج هستند 59 00:03:06,165 --> 00:03:08,572 امروزه چه نوع کارهایی ما داریم 60 00:03:08,572 --> 00:03:10,706 خُب، کامپیوترها کارمندان هستند. 61 00:03:10,706 --> 00:03:13,237 در دفاتر کار هزاران کامپیوتر وجود دارد. 62 00:03:13,237 --> 00:03:16,442 و افرادی را دارید که این کامپیوترها را 63 00:03:16,442 --> 00:03:18,919 برای کارشان هدایت میکنند. 64 00:03:18,919 --> 00:03:22,183 این افراد نیازی ندارند که دست خط خوبی داشته باشند. 65 00:03:22,183 --> 00:03:25,215 نیازی ندارند که در ذهنشان اعداد را با هم ضرب کنند. 66 00:03:25,215 --> 00:03:27,487 آنها نیاز دارند که بخوانند. 67 00:03:27,487 --> 00:03:31,637 در حقیقت، آنها نیاز دارند که مطلب را بفهمند و تمیز دهند. 68 00:03:31,637 --> 00:03:34,744 خُب، امروز اینطوریست، اما با این حال ما حتی نمیدانیم 69 00:03:34,744 --> 00:03:37,303 که در آینده مشاعل چگونه خواهند بود. 70 00:03:37,303 --> 00:03:39,947 ما می دانیم که مردم در هرجایی که بخواهند کار خواهند کرد، 71 00:03:39,947 --> 00:03:43,145 و هر وقت که بخواهند و به هر شکلی که بخواهند کار خواهند کرد. 72 00:03:43,145 --> 00:03:47,333 چگونه مدارس امروز برای 73 00:03:47,333 --> 00:03:49,876 دنیای فردا آماده خواهد شد؟ 74 00:03:49,876 --> 00:03:54,924 خُب، من با این موضوع کاملا اتفاقی مواجه شدم. 75 00:03:54,924 --> 00:03:57,556 من به افراد برنامه نویسی کامپیوتری 76 00:03:57,556 --> 00:04:00,020 در دهلی نو درس میدادم. ۱۴ سال پیش. 77 00:04:00,020 --> 00:04:03,777 و درست نزدیک جایی که من کار میکردم یک زاغه بود. 78 00:04:03,777 --> 00:04:06,364 من فکر میکردم، خدای من چگونه این کودکان 79 00:04:06,364 --> 00:04:08,884 می توانند برنامه نویسی را یادبگیرند؟ 80 00:04:08,884 --> 00:04:11,964 و یا ایا آنها نباید یاد بگیرند؟ 81 00:04:11,964 --> 00:04:14,581 و در همان زمان، والدین زیادی را داشتیم، 82 00:04:14,581 --> 00:04:17,012 که ثروتمند بودند، و کامپیوتر داشتند، 83 00:04:17,012 --> 00:04:20,143 و به من می گفتند،" میدونی، 84 00:04:20,143 --> 00:04:22,332 فکر کنم پسرم خیلی با استعداد است، 85 00:04:22,332 --> 00:04:25,206 چونکه با کامپیوتر کارهای جالبی انجام میدهد. 86 00:04:25,206 --> 00:04:29,182 و دخترم- آه، مطمئنا فوق العاد با هوش هست. 87 00:04:29,182 --> 00:04:31,290 و چیزهایی مثل این. خُب ناگهان این را درک کردم که، 88 00:04:31,290 --> 00:04:33,086 چگونه همه ثروتمندان 89 00:04:33,086 --> 00:04:35,227 دارای فرزندان فوق العاد با استعداد هستند؟ 90 00:04:35,227 --> 00:04:37,142 (خنده تماشاگران) 91 00:04:37,142 --> 00:04:39,966 ومردم فقیرچه چیزی را اشتباه می کردند؟ 92 00:04:39,966 --> 00:04:42,969 من روزنه ای را بین دفترم و 93 00:04:42,969 --> 00:04:45,001 دیوار اطراف زاغه ایجاد کردم. 94 00:04:45,001 --> 00:04:47,745 و یک کامپیوتر در درون آن قرار دادم تا ببینم اگر یک کامپیوتر به بچه هایی 95 00:04:47,745 --> 00:04:50,729 که هرگز کامپیوتر نداشتند بدهم، چه اتفاقی می افتد، 96 00:04:50,729 --> 00:04:54,065 کسانی که اصلا انگلیسی نمیدانستند، و نمیدانستند اینترنت چیست. 97 00:04:54,065 --> 00:04:55,017 بچه آمدند با آن کار کردند. 98 00:04:55,017 --> 00:04:57,187 این یک متر بالاتر از زمین بود، آنها گفتند،" این چیه؟ " 99 00:04:57,187 --> 00:05:00,171 و من گفتم،" این، نمی دونم " 100 00:05:00,171 --> 00:05:02,387 ( خنده تماشاگران) 101 00:05:02,387 --> 00:05:04,943 گفتند،"چرا این را اینجا گذاشتی؟ " 102 00:05:04,943 --> 00:05:06,158 گفتم" همینطوری. " 103 00:05:06,158 --> 00:05:09,167 گفتند،"میتونیم دست بهش بزنیم؟" گفتم، "اگر دوست دارید بله." 104 00:05:09,167 --> 00:05:11,544 آنها رفتند. 105 00:05:11,544 --> 00:05:13,288 و حدود ده ساعت بعد، 106 00:05:13,288 --> 00:05:16,243 دیدم که دارند جستجو میکنند و به همدیگر یاد میدهند که چگونه جستجو کنند. 107 00:05:16,243 --> 00:05:18,740 خُب گفتم،" خُب این غیر ممکنه، زیرا-- 108 00:05:18,740 --> 00:05:22,281 "چگونه ممکنه ؟ اینها هیچ چیز نمیدونند." 109 00:05:22,281 --> 00:05:25,145 همکارم گفت، "نه، راه حل ساده ای داره. 110 00:05:25,145 --> 00:05:27,968 یکی از شگردان تو باید آنجا رفته باشد و 111 00:05:27,968 --> 00:05:30,063 به آنها نشان داده باشد که چگونه از ماوس استفاد کنند." 112 00:05:30,063 --> 00:05:31,586 گفتم ،"بله، این ممکنه. " 113 00:05:31,586 --> 00:05:34,645 بنابر این من آزمایش خودم را تکرار کردم . ۴۵۰ کیلومتر از دهلی نو خارج شدم 114 00:05:34,645 --> 00:05:36,636 و به یک ده بسیار پرت و دورافتاده رفتم 115 00:05:36,636 --> 00:05:40,428 که شانس اینکه یک مهندس نرمافزار از آنجا عبور کرده باشد 116 00:05:40,428 --> 00:05:44,844 بسیار کم بود.( خنده تماشاگران) 117 00:05:44,844 --> 00:05:47,507 من آزمایشم را در آنجا هم تکرار کردم. 118 00:05:47,507 --> 00:05:49,794 آنجا محلی برای اقامت وجود نداشت ، من کامپیوترم را آنجا گذاشتم، 119 00:05:49,794 --> 00:05:51,994 و رفتم، و بعد از چند ماه برگشتم، 120 00:05:51,994 --> 00:05:53,689 و دیدم که بچه ها در کامپیوتر بازی میکنند. 121 00:05:53,689 --> 00:05:54,640 وقتی من را دیدند گفتند، 122 00:05:54,640 --> 00:05:57,122 "ما یک پردازشگر سریعتر و ماوس بهتری می خواهیم " 123 00:05:57,122 --> 00:06:01,416 ( خنده تماشاگران) 124 00:06:01,416 --> 00:06:04,825 سپس گفتم، "خدای من شما چطور همه اینها را میدونید؟" 125 00:06:04,825 --> 00:06:07,280 چیز جالبی به من گفتند. 126 00:06:07,280 --> 00:06:08,945 با صدای خشمگینی گفتند، 127 00:06:08,945 --> 00:06:11,498 "تو به ما دستگاهی دادی که فقط با زبان انگلیسی کار میکند، 128 00:06:11,498 --> 00:06:17,583 و برای کار کردن با این باید انگلیسی به خودمان درس میدادیم." ( خنده تماشاگران) 129 00:06:17,583 --> 00:06:19,560 و به عنوان یک آموزگار، این اولین باری بود 130 00:06:19,560 --> 00:06:24,651 که من واژه" به خودمان درس می دادیم " را شنیدم که خیلی معمولی گفته شد. 131 00:06:24,651 --> 00:06:28,253 اینجا نگاه اجمالی به این سالها میکند. 132 00:06:28,253 --> 00:06:30,900 این اولین روز وجود یک روزنه روی دیوار بود. 133 00:06:30,900 --> 00:06:33,138 در سمت راست یک بچه هشت ساله هست. 134 00:06:33,138 --> 00:06:38,858 در سمت چپ او شاگردش هست. او شش ساله است 135 00:06:38,858 --> 00:06:42,455 او به شاگردش چگونه جستجو کردن را درس میدهد. 136 00:06:42,455 --> 00:06:45,741 بعداً در سراسر کشور، 137 00:06:45,741 --> 00:06:48,024 من این آزمایش را بارها و بارها تکرار کردم، 138 00:06:48,024 --> 00:06:51,469 و نتیجهای دقیقا مشابه با آنچه که داشتیم را گرفتم. 139 00:06:51,469 --> 00:06:55,396 [ "فیلم روزنه بر روی دیوار-۱۹۹۹"] 140 00:06:55,396 --> 00:06:59,661 این کودک ۸ ساله به خواهر بزرگترش می گوید که چکار کند. 141 00:07:04,460 --> 00:07:10,017 و در آخر این دختر برای مراتی توضیح میدهد که این چیست، 142 00:07:10,017 --> 00:07:14,266 و میگوید، " یک پردازشگر داخل این هست." 143 00:07:14,266 --> 00:07:16,759 خُب، من شروع به انتشار اینها کردم. 144 00:07:16,759 --> 00:07:19,314 من همه چیز را منتشر کردم .من همه چیز را اندازه گیری کردم و آنها را نوشتم. 145 00:07:19,314 --> 00:07:21,516 و گفتم در طی ۹ ماه، یک گروه از کودکان را 146 00:07:21,516 --> 00:07:24,214 با یک کامپیوتر با هر زبانی تنها بگذارید 147 00:07:24,214 --> 00:07:28,729 آنها به استاندارد یک منشی در دنیای غرب خواهند دانست. 148 00:07:28,729 --> 00:07:33,489 من این را دوباره بارها و بارها دیدم. 149 00:07:33,489 --> 00:07:36,221 اما کنجکاو بودم ببینیم که اگر اینها به این اندازه میدانند، 150 00:07:36,221 --> 00:07:38,461 چه چیز دیگری را هم خواهند دانست؟ 151 00:07:38,461 --> 00:07:40,989 من شروع کردم این آزمایش را بر روی به یک موضوع انجام دادن، 152 00:07:40,989 --> 00:07:43,957 بطور مثال در بین اینها، تلفظ کردن را آزمایش کردم. 153 00:07:43,957 --> 00:07:46,405 منطقه ای در جنوب هند هست 154 00:07:46,405 --> 00:07:49,173 که مردم انگلیسی را بسیار بد تلفظ میکنند، 155 00:07:49,173 --> 00:07:52,693 و آنها به تلفظ بهتری نیاز دارند چونکه با تلفظ بهتر کار بهتری خواهند گرفت. 156 00:07:52,693 --> 00:07:56,771 من به آنها یک برنامه "بگو تا نوسته شود" ، در یک کامپیوتر دادم، 157 00:07:56,771 --> 00:08:00,045 و گفتم، "حرف زدن را ادامه بده تا اینکه این آنچه که تو می گویی را بنویسد. " 158 00:08:00,045 --> 00:08:04,677 ( خنده تماشاگران) 159 00:08:04,677 --> 00:08:09,861 و انها این کار را کردند، کمی را از این را ببینید. 160 00:08:09,861 --> 00:08:15,373 کامپیوتر، از ملاقات شما خوشوقتم. کودکان: از ملاقات شما خوشوقتم. 161 00:08:15,373 --> 00:08:17,644 ساگاتا میترا: دلیل اینکه با صورت از این بانوی جوان تمام کردم 162 00:08:17,644 --> 00:08:21,461 این است که من شک دارم که شاید بسیاری از شما او را میشناسید. 163 00:08:21,461 --> 00:08:24,957 حالا او به یک مرکز تلفن در حیدراباد ملحق شد 164 00:08:24,957 --> 00:08:29,679 و شاید شما را در مورد صورتحساب کارت اعتباریتان 165 00:08:29,679 --> 00:08:34,452 با یک لهجه انگلیسی بسیار واضح شکنجه میکند. 166 00:08:34,452 --> 00:08:38,829 بعداً مردم پرسیدند، خُب این تا کجا ادامه خواهد داشت؟ 167 00:08:38,829 --> 00:08:40,399 و کجا متوقف خواهد شد؟ 168 00:08:40,399 --> 00:08:43,762 تصمیم گرفتم که بحثم را 169 00:08:43,762 --> 00:08:46,266 با گزارهای پوچ نابود کنم. 170 00:08:46,266 --> 00:08:50,154 من یک فرصیه ، فرضیه مضحکی را ساختم. 171 00:08:50,154 --> 00:08:51,958 تامولا زبان مردم درجنوب هند است، گفتم، 172 00:08:51,958 --> 00:08:54,603 آیا کودکان تامولایی زبان جنوب هند میتوانند 173 00:08:54,603 --> 00:08:58,108 بیوتکنولوژی دی ان ای را از 174 00:08:58,108 --> 00:09:00,355 روی کامپیوتر کنارخیابان همانند سازی کنند؟ 175 00:09:00,355 --> 00:09:02,540 و گفتم، من این را بررسی میکنم و نمره میدهم. آنها صفر خواهند گرفت 176 00:09:02,540 --> 00:09:05,594 من چند ماهی را صرف میکنم و این کامپیوتر را برای چند ماهی ترک میکنم، 177 00:09:05,594 --> 00:09:07,898 و برمیگردم. آنها یک صفر دیگر خواهند گرفت. 178 00:09:07,898 --> 00:09:12,254 به آزمایشگاه برمیگردم و میگویم من به معلم نیاز دارم. 179 00:09:12,254 --> 00:09:16,317 یک روستا پیدا کردم. به نام کالیکوپا در جنوب هند. 180 00:09:16,317 --> 00:09:18,994 کامپیوتری را بر روی روزنهای بر روی یک دیوار نصب کردم. 181 00:09:18,994 --> 00:09:22,681 و تمامی اطلاعات مربوط به همانندسازی 'دی ان ای' را از اینترنت دانلود کردم. 182 00:09:22,681 --> 00:09:25,986 که بیشتر آنها را من نمی فهمیدم. 183 00:09:25,986 --> 00:09:28,963 کودکان با عجله آمدند و گفتند، " این چیه؟" 184 00:09:28,963 --> 00:09:33,971 گفتم، "این موضوع خیلی مهمی هست. اما همه اینها انگلیسی هست. " 185 00:09:33,971 --> 00:09:37,325 سپس آنها گفتند، " خوب ما چطوری میتوانیم این متون انگلیسی مهم 186 00:09:37,325 --> 00:09:39,403 و این نمودارها و شیمی را بفهمیم" 187 00:09:39,403 --> 00:09:42,227 خُب تاکنون موقع من روش یادگیری نویی را ایجاد کرده بودم، 188 00:09:42,227 --> 00:09:45,111 بنابراین من آن را اعمال کردم. گفتم، "هیچ ایدهای ندارم. " 189 00:09:45,111 --> 00:09:48,306 ( خنده تماشاگران) 190 00:09:48,306 --> 00:09:51,256 "به هر حال من میروم. " 191 00:09:51,256 --> 00:09:55,624 ( خنده تماشاگران) 192 00:09:55,624 --> 00:09:59,213 خُب ، برای چند ماهی آنجا را ترک کردم. 193 00:09:59,213 --> 00:10:01,848 آنها صفر خواهند گرفت .یک امتحان به آنها دادم. 194 00:10:01,848 --> 00:10:02,772 بعد از دو ماه برگشتم 195 00:10:02,772 --> 00:10:06,432 و بچه ها دسته جمعی آمدند و گفتند،"ما هیچ چیز نفهمیدیم " 196 00:10:06,432 --> 00:10:08,507 پس من گفتم، "خُب، من انتظار چه چیزی را داشتم؟ " 197 00:10:08,507 --> 00:10:12,592 سپس گفتم، ' بسیار خوب، اما قبل از اینکه تصمیم بگیری که هیچ چیز را نفهمیدید، 198 00:10:12,592 --> 00:10:15,353 چه مدت برای این وقت گذاشتید؟" 199 00:10:15,353 --> 00:10:17,301 خُب آنها گفتند ،"ما ناامید نشدیم. 200 00:10:17,301 --> 00:10:19,277 ما هر روز به این نگاه کردیم." 201 00:10:19,277 --> 00:10:21,742 گفتم،"چی؟ شما مطالب روی این صفحه نمایش را نمیفهمیدید 202 00:10:21,742 --> 00:10:24,446 و برای مدت دو ماه هر روز به این نگاه میکردید" 203 00:10:24,446 --> 00:10:26,959 خُب دختر کوچولویی که الان میبینید، 204 00:10:26,959 --> 00:10:29,691 دستش را بالا برد، و با لهجه غلیط تامیلی به انگلیسی، 205 00:10:29,691 --> 00:10:31,888 گفت، به جزء این واقعیت که همانند سازی نادرست 206 00:10:31,888 --> 00:10:35,039 مولکول های دی ان اِی باعث بیماری میشود، 207 00:10:35,039 --> 00:10:37,560 ما چیز دیگری را نفهمیدم." 208 00:10:37,560 --> 00:10:43,272 (خنده و تشویق تماشاگران) 209 00:10:43,272 --> 00:10:47,392 خُب من آنها را آزمایش کردم. 210 00:10:47,392 --> 00:10:50,664 من نتیجه تحصیلی غیر ممکن ۳۰ درصد را به جای صفر 211 00:10:50,664 --> 00:10:52,968 درطی دو ماه در آب و هوای گرم استوایی با یک کامپیوتر 212 00:10:52,968 --> 00:10:56,408 در زیر درخت با زبانی که آنها نمیدانستند با زبانی که آنها نمیدانستند 213 00:10:56,408 --> 00:10:59,480 کاری که یک دهه جلوتر از زمان آنها بود را دریافت کرده بودم. 214 00:10:59,480 --> 00:11:04,857 مضحک و چرند است ولی من باید روش دوره ویکتوریا را دنبال میکردم. 215 00:11:04,857 --> 00:11:08,257 ۳۰ درصد نمره مردودیست. 216 00:11:08,257 --> 00:11:11,193 چگونه میتوانستم به آنها نمره قبولی دهم؟ میبایستی به آنها ۲۰ نمره بیشتر میدادم. 217 00:11:11,193 --> 00:11:16,030 من نمیتوانستم یک معلم پیدا کنم . چیزی که پیدا کردی دوستی بود که 218 00:11:16,030 --> 00:11:18,416 دختری ۲۲ سالهای داشت که حسابدار بود 219 00:11:18,416 --> 00:11:20,864 که در تمامی مدت با آنها بازی میکرد. 220 00:11:20,864 --> 00:11:22,985 خُب من از این خانم پرسیدم،"ایا میتوانی به آنها کمک کنی؟" 221 00:11:22,985 --> 00:11:25,256 و او گفت قطعا نه. 222 00:11:25,256 --> 00:11:28,333 من هیچ درس علوم را در مدرسه نخواندهام. وهیچ ایدهای از 223 00:11:28,333 --> 00:11:32,862 از اینکه آنها درزیر این درخت چه میکنند را ندارم. من نمی توانم به شما کمکی بکنم." 224 00:11:32,862 --> 00:11:37,393 گفتم،" من میگویم که چه بکنی. روش مادربزرگ ها را بکار بگیر. " 225 00:11:37,393 --> 00:11:38,723 گفت، " این چه روشی ست؟ " 226 00:11:38,723 --> 00:11:40,110 گفتم،"در پشت سرآنها بایست. 227 00:11:40,110 --> 00:11:41,716 هر کاری که آنها می کنند فقط بگو، 228 00:11:41,732 --> 00:11:44,513 عالیه، وای، منظورم اینه که این را چطوری انجام دادی؟ 229 00:11:44,529 --> 00:11:47,625 صفحه بعدی چیه؟ خدای من، 'وقتی که من سن تو بودم هرگز چنین کاری نکرده بودم. ' 230 00:11:47,625 --> 00:11:50,547 می دانی که مادربزرگها چه میکنند." 231 00:11:50,547 --> 00:11:52,721 خُب برای مدت دو ما او این کار را کرد. 232 00:11:52,721 --> 00:11:55,635 و نمره بچه ها به ۵۰ رسید. 233 00:11:55,635 --> 00:11:57,289 کالیک پوما یک مدرسه خصوصی ثروتمند 234 00:11:57,289 --> 00:11:59,167 که یک آموزگار آموزشهای بیوتکنولوژی را داشت، 235 00:11:59,167 --> 00:12:03,303 مدرسه تحت کنترل مرا در دهلی نو پیدا کرده بود 236 00:12:03,303 --> 00:12:08,140 وقتی که این نمودار را دیدم فهمیدم که راهی برای رقابت در این زمینه با آنها هست. 237 00:12:08,140 --> 00:12:10,236 اینجا کالیک پوما است. 238 00:12:10,236 --> 00:12:18,431 ( بچه ها حرف میزنند) یاخته های عصبی.... ارتباط دارند 239 00:12:18,431 --> 00:12:22,122 من زاویه دوربین را اشتباه گرفتم. این ها چیزهای غیر حرفه ای هستند، 240 00:12:22,122 --> 00:12:24,618 اما آنچه که او سعی میکرد بگوید ،همانطور که میتوانید درک کنید، 241 00:12:24,618 --> 00:12:27,025 او با دستش درباره یاخته های عصبی حرف میزند، 242 00:12:27,025 --> 00:12:30,581 او میگوید که یاخته های عصبی با هم مرتبط هستند. 243 00:12:30,581 --> 00:12:33,925 در سن ۱۲ سالگی. 244 00:12:33,925 --> 00:12:37,135 خُب کارها در آینده چگونه خواهند بود 245 00:12:37,135 --> 00:12:39,426 خُب ، میدانیم که آنها شبیه امروز خواهند بود. 246 00:12:39,426 --> 00:12:41,764 یادگیری چگونه خواهد بود؟ما میدانیم که امروزه چگونه است، 247 00:12:41,764 --> 00:12:44,817 کودکان تلفن های همراهشان را دریک دست دارند 248 00:12:44,817 --> 00:12:48,590 و سپس با اکراه به مدرسه رفته تا کتابهایشان را با دست دیگر بردارند. 249 00:12:48,590 --> 00:12:52,549 فردا این چگونه خواهد بود؟ 250 00:12:52,549 --> 00:12:57,449 آیا میتواند اینطور باشد که بگویند ما اصلا نیازی به مدرسه رفتن نداریم؟ 251 00:12:57,449 --> 00:13:00,989 ایا میتواند اینطور باشد که در هرزمان وقتی که نیاز به دانستن چیزی دارید، 252 00:13:00,989 --> 00:13:04,309 شما می توانید آن را ظرف فقط دو دقیقه پیدا کنید؟ 253 00:13:04,309 --> 00:13:08,414 آیا این میتواند--- سوالی مخرب و ویرانگر، 254 00:13:08,414 --> 00:13:11,206 سوالی که نیکلاس نگروپونته برای من مطرح کرد-- 255 00:13:11,206 --> 00:13:14,245 این که ما به سوی آن می رویم آیا میتواند چیزی باشد 256 00:13:14,245 --> 00:13:17,605 که در آینده متوجه شویم که این منسوخ و ناکارآمد است؟ 257 00:13:17,605 --> 00:13:20,138 اما این وحشتناک است. ما انسان هوشمندی هستیم. 258 00:13:20,138 --> 00:13:24,055 داناییست که ما را از سایر میمون ها متمایز میکند. 259 00:13:24,055 --> 00:13:25,832 اما به این شیوه نگاه کنید. 260 00:13:25,832 --> 00:13:28,378 برای طبیعت ۱۰۰ میلیون سال طول کشید 261 00:13:28,378 --> 00:13:30,514 تا میمون بتواند روی پا بایستد 262 00:13:30,514 --> 00:13:32,698 و تبدیل به انسان هوشمند شود. 263 00:13:32,698 --> 00:13:36,394 وای برای ما فقط ۱۰٫۰۰۰( سال طول کشید ) تا دانایی منسوخ و از کار افتاده شود. 264 00:13:36,394 --> 00:13:38,576 این چه داستاوردی هست. 265 00:13:38,576 --> 00:13:42,603 اما ما باید آینده خودمان را در دست بگیریم. 266 00:13:42,603 --> 00:13:45,562 به نظر میرسد که تشویق و دل گرمی کلید اصلیست. 267 00:13:45,562 --> 00:13:46,772 اگر به کوپام نگاه کنید، 268 00:13:46,772 --> 00:13:49,586 اگر به تمامی این آزمایشاتی که من انجام دادم نگاه کنید، 269 00:13:49,586 --> 00:13:56,721 به سادگی این میگوید،" وای" و یادگیری را ستایش میکند. 270 00:13:56,721 --> 00:13:59,115 شواهدی در علوم اعصاب وجود دارد. 271 00:13:59,115 --> 00:14:02,317 روپاتلین بخشی از مغز است که در مرکز مغز ما قرار دارد، 272 00:14:02,317 --> 00:14:06,053 هنگامی که تهدید شود، همه چیز را متوقف میکند، 273 00:14:06,053 --> 00:14:09,731 روپاتلین درحالت تهدید بخش لوب پیشانی مغز را که بخش یادگیری مغزاست 274 00:14:09,731 --> 00:14:12,475 را از کار میاندازد، همهی فعالیتهای ان از کار میافتد. 275 00:14:12,475 --> 00:14:16,623 تنبه و امتحانات تهدید شمرده میشوند. 276 00:14:16,623 --> 00:14:20,248 ما کاری میکنیم ذهن کودکان را از کار بیفتد، 277 00:14:20,248 --> 00:14:22,944 و سپس به آنها میگویم که "کار کن". 278 00:14:22,944 --> 00:14:26,425 چرا آنها سیستمی مثل این را ساختند؟ 279 00:14:26,425 --> 00:14:28,071 زیرا به این نیاز بود. 280 00:14:28,071 --> 00:14:30,656 این در دوره امپراتوری بود 281 00:14:30,656 --> 00:14:34,926 وقتی بود که شما به مردمی نیاز داشتید که بتوانند زیر تهدید و ارعاب زنده بمانند. 282 00:14:34,926 --> 00:14:37,193 وقتی که شما در پشت سنگری تنها ایستاده اید، 283 00:14:37,193 --> 00:14:41,224 اگر بتوانید زنده بمانید، شما خوب هستید و امتحان را پشت سر گذاشتید. 284 00:14:41,224 --> 00:14:44,197 اگر نتوانید، شکست خوردید. 285 00:14:44,197 --> 00:14:46,853 ولی دوره امپراتوری به سر رسیده است. 286 00:14:46,853 --> 00:14:50,491 بر سر آفرینندگی و خلاقیت در دوره ما چه میآید؟ 287 00:14:50,491 --> 00:14:53,506 ما نیاز داریم تعادل را ازتهدید و ارعاب 288 00:14:53,506 --> 00:14:56,915 به خشنودی و لذت تغییر دهیم. 289 00:14:56,915 --> 00:15:00,867 من برای پیدا کردن مادر بزرگها به انگلستان برگشتم. 290 00:15:00,867 --> 00:15:03,884 یاداشتی را در روزنامهای گذاشتم، 291 00:15:03,884 --> 00:15:07,304 اگر شما یک مادر بزرگ برتانیایی هستید، اگراینترنت و دوربین وب دارید، 292 00:15:07,304 --> 00:15:10,531 آیا میتوانید یک ساعت از وقتتان را بطورمجانی به من دهید؟ 293 00:15:10,531 --> 00:15:12,643 و درظرف دو هفته اول ، ۲۰۰ تا پاسخ دریافت کردم. 294 00:15:12,643 --> 00:15:17,551 من پیش از هر کس دیگری در جهان مادر بزرگ بریتانیایی میشناسم.( خنده تماشاگران) 295 00:15:17,551 --> 00:15:21,366 به آنها مادربزرگ ابری گفته میشود. 296 00:15:21,366 --> 00:15:23,096 مادر بزرگ ابری پای اینترنت مینشیند. 297 00:15:23,096 --> 00:15:27,470 اگر کودکی مشکل داشته باشد، ما یک مادربزرگ بهش میدهیم. 298 00:15:27,470 --> 00:15:31,039 او میروی روی اسکاپ وحالیشون میکند. 299 00:15:31,039 --> 00:15:34,658 من آنها را دیدم که با هم در روستایی به نام دیگال در 300 00:15:34,658 --> 00:15:36,703 شمال غربی انگلستان با روستایی در 301 00:15:36,703 --> 00:15:40,007 قلب هند به نام تمال نادو که حدود ۶٫۰۰۰ مایل دورتراست، 302 00:15:40,007 --> 00:15:42,247 با هم کار میکنند. 303 00:15:42,247 --> 00:15:45,823 مادربزرگ اینکار را تنها با یک ژست قدیمی میکند. 304 00:15:45,823 --> 00:15:47,538 "هیسس" 305 00:15:47,538 --> 00:15:50,263 بسیار خوب؟ 306 00:15:50,263 --> 00:15:51,799 این را نگاه کنید. 307 00:15:51,799 --> 00:15:56,055 مادربزرگ: نمیتوانی من را بگیری. این را بگو. 308 00:15:56,055 --> 00:15:59,823 نمیتوانی من را بگیری. 309 00:15:59,823 --> 00:16:02,791 کودکان: نمیتوانی من را بگیری. 310 00:16:02,791 --> 00:16:08,373 مادربزرگ: من مرد شیرینی زنجبیلی ام. کودکان من مردشیرینی زنجبیلی ام 311 00:16:08,373 --> 00:16:12,963 مادر بزرگ: عالیه. خیلی خوبه. 312 00:16:12,963 --> 00:16:15,421 ساگاتا میترا: در اینجا چه میگذرد؟ 313 00:16:15,421 --> 00:16:17,265 من فکر میکنم آنچه که نیاز است ما به دنبالش باشیم 314 00:16:17,265 --> 00:16:19,646 جستجو وتوجه به یادگیری 315 00:16:19,646 --> 00:16:24,234 به عنوان محصول آموزش خود سازماندهی شده است. 316 00:16:24,234 --> 00:16:27,079 اگر شما اجازه دهید که فرآیند آموزش بخو به خود سازمان دهی شود، 317 00:16:27,079 --> 00:16:29,570 سپس یادگیری اتفاق میافتد. 318 00:16:29,570 --> 00:16:31,963 این درباره اینکه یادگیری صورت پذیرد نیست. 319 00:16:31,963 --> 00:16:34,179 این درباره اجاز دادن به یادگیریست ، که صورت پذیرد. 320 00:16:34,179 --> 00:16:37,452 آموزگار به موضوعی اشاره میکند 321 00:16:37,452 --> 00:16:40,171 و سپس بصورت فردی درعقب کلاس میایستد 322 00:16:40,171 --> 00:16:42,539 و نگاه میکند تا که یادگیری صورت پذیرد. 323 00:16:42,539 --> 00:16:45,492 فکر میکنم این همه آن چیزیست که به آن اشاره شد. 324 00:16:45,492 --> 00:16:48,244 اما ما چگونه میدانیم ؟ چگونه میآموزیم؟ 325 00:16:48,244 --> 00:16:49,919 خُب ، من بر آن شدم که 326 00:16:49,919 --> 00:16:53,220 خود - سازماندهی محیط آموزشی SOLE را ایجاد کنم. 327 00:16:53,220 --> 00:16:56,905 آساسا این قراردادن ازباند اینترنت پهن ، همکاری و تشریک مساعی 328 00:16:56,905 --> 00:16:59,298 و تشویق در کنار همدیگر است. 329 00:16:59,298 --> 00:17:01,004 من این را در مدارس بسیار زیادی امتحان کردم. 330 00:17:01,004 --> 00:17:03,539 این روش در سراسر دنیا امتحان شده ، آموزگاران 331 00:17:03,539 --> 00:17:07,165 در عقب میایستند و میگویند،" این به خودی خود اتفاق میآفتد؟ " 332 00:17:07,165 --> 00:17:10,282 و من میگفتم، "بله، بله این به خودی خود اتفاق می افتد. "( و میپرسیدند) "شما چطور این را میدانستید؟ " 333 00:17:10,282 --> 00:17:13,775 میگفتم،" شما بچه هایی که به من گفتند 334 00:17:13,775 --> 00:17:16,703 و از جایی که آمدند را باور نمیکنید." 335 00:17:16,703 --> 00:17:19,447 این یک فعالیت " سول SOLE"- خود - سازماندهی محیط آموزشی است. 336 00:17:19,447 --> 00:17:25,556 ( کودکان حرف میزنند) 337 00:17:25,556 --> 00:17:31,845 این در انگلستان است. 338 00:17:31,845 --> 00:17:35,611 او ضابطه و نظم را برقرار میکند، 339 00:17:35,611 --> 00:17:44,126 به خاطر داشته باشید که هیچ آموزگاری درآن اطراف نیست. 340 00:17:46,096 --> 00:17:49,999 دختر بچه: تعداد کل الکترونها با تعداد کل پروتنها برابر نسیت-- ساگاتا میترا: استرالیا 341 00:17:49,999 --> 00:17:56,734 دختر بچه: بار خالص نسبت بار مثبت به منفی الکتریکی است. 342 00:17:56,734 --> 00:18:00,318 بار خالص در یک یون برابر است با تعداد 343 00:18:00,318 --> 00:18:03,611 پروتون ها منهای تعداد الکترونها. 344 00:18:03,611 --> 00:18:06,660 ساگاتا میترا: او یک ده جلوتر از زمان خودش است. 345 00:18:06,660 --> 00:18:10,263 خُب ، سول SOLE - من فکر میکنم ما به یک برنامه آموزشی از پرسشهای بزرگ داریم. 346 00:18:10,263 --> 00:18:12,469 شما درباره آن قبلا شنیدهاید. میدانید که معنایان چیست. 347 00:18:12,469 --> 00:18:15,870 زمانی بود که وقتی زنان و مردان در دوران سنگی( عصر حجر) 348 00:18:15,870 --> 00:18:17,974 مینشستند و به آسمان نگاه میکردند، میگفتند 349 00:18:17,974 --> 00:18:20,453 " این نورهای چشمک زن چه هستند؟ " 350 00:18:20,453 --> 00:18:25,247 آنها اولین برنامه آموزشی را ایجاد کردند، اما ما بینش این پرسشهای شگرف را از گم کرده و از دست دادهایم. 351 00:18:25,247 --> 00:18:29,377 ما آن را به تانژانت یک زاویه کوچک تبدیل کردهایم. 352 00:18:29,377 --> 00:18:33,085 اما این به اندازه کافی جذاب نیست. 353 00:18:33,085 --> 00:18:36,046 و روشی که این را برای یک کودک ۹ ساله قراردهید این است که بگوید، 354 00:18:36,046 --> 00:18:39,199 "اگر یک شهابسنگ درحال آمدن به طرف زمین باشد 355 00:18:39,199 --> 00:18:42,597 چطور میتوانی بفهمی که آیا این به زمین اصابت میکند یا نه؟" 356 00:18:42,597 --> 00:18:45,157 و اگر او بگوید، " خُب ، چی؟ چگونه؟" 357 00:18:45,157 --> 00:18:48,142 و شما بگوید،"یک واژه جادویی هست. که به آن تانژانت یک زاویه میگویند " 358 00:18:48,142 --> 00:18:51,013 و او را تنها بگذارید. او آن را خواهد یافت و خواهد فهمید. 359 00:18:51,013 --> 00:18:55,471 اینها اینجا تعدادی تصویر از کلاس های سول SOLE هستند 360 00:18:55,471 --> 00:19:01,060 من پرسش های فوق العاده و باورنکردنی کردم 361 00:19:01,060 --> 00:19:05,348 " جهان چه موقع شروع شد ؟"-- 362 00:19:05,348 --> 00:19:07,293 کودک ۹ ساله. 363 00:19:07,293 --> 00:19:10,269 این یکی در مورد این است که چه اتفاقی میافتد وقتی که ما تنفس میکنیم. 364 00:19:10,269 --> 00:19:15,227 این توسط کودکان بدون کمک آموزگار انجام شده است. 365 00:19:15,227 --> 00:19:17,611 آموزگار تنها سوال را بوجود میآورد، 366 00:19:17,611 --> 00:19:21,275 و سپس در عقب میایستد و پاسخها را تحسین میکند 367 00:19:21,275 --> 00:19:25,011 خُب آرزوی من چیست؟ 368 00:19:25,011 --> 00:19:27,227 آرزوی من 369 00:19:27,227 --> 00:19:31,541 این است که ما آینده آموزش را طراحی کنیم. 370 00:19:31,541 --> 00:19:33,507 ما نمیخواهیم که قطعه یدکی 371 00:19:33,507 --> 00:19:35,899 برای یک انسان کامپیوتری باشیم، ایا میخواهیم؟ 372 00:19:35,899 --> 00:19:39,555 پس ما نیاز داریم که آینده ای برای یادگیری و آموزش طراحی کنیم 373 00:19:39,555 --> 00:19:41,191 من-- صبر کنید، 374 00:19:41,191 --> 00:19:43,891 من باید کلمات را دقیقا درست بگویم، 375 00:19:43,891 --> 00:19:46,535 زیرا این بسیار مهم است. 376 00:19:46,535 --> 00:19:48,851 آرزوی من کمک به ایجاد طرحی برای آینده یادگیری و آموزش است 377 00:19:48,851 --> 00:19:51,085 بوسیله حمایت و پشتیبانی کردن تمامی کودکان جهان 378 00:19:51,085 --> 00:19:54,131 برای تلنگرزدن به شگفتی و توانایشان برای کار کردن با یکدیگر. 379 00:19:54,131 --> 00:19:56,363 برای ساخت این مدرسه به من کمک کنید. 380 00:19:56,363 --> 00:19:59,699 واین "مدرسهای درابرها " نامیده خواهد شد. 381 00:19:59,699 --> 00:20:04,772 این مدرسهای خواهد بود که کودکان برای ماجراجویی فکری با پرسشهای بزرگی 382 00:20:04,772 --> 00:20:08,629 که توسط واسطهها - معلمین شان هدایت میشود، به آن خواهند رفت. 383 00:20:08,629 --> 00:20:10,900 روشی که من میخواهم آن را انجام دهم 384 00:20:10,900 --> 00:20:15,260 این است که وسیلهای را ایجاد کنم که بتوانم در آن درس بخوانم. 385 00:20:15,260 --> 00:20:18,060 این وسیلهای نقلیه ایست که عملا بدون سرنشین میباشد. 386 00:20:18,060 --> 00:20:19,827 درآنجا فقط یک مادر بزرگ 387 00:20:19,827 --> 00:20:22,268 که درستی و ایمنی کار را مدیریت میکند وجود دارد. 388 00:20:22,268 --> 00:20:23,701 مابقی در ابرهاست. 389 00:20:23,701 --> 00:20:25,616 چراغ ها با ابرها روشن و خاموش میشوند، 390 00:20:25,616 --> 00:20:27,644 همه و همه چیز توسط ابرها انجام میشود. 391 00:20:27,644 --> 00:20:30,869 اما من شما را برای هدف دیگری میخواهم. 392 00:20:30,869 --> 00:20:33,628 شما میتوانید خود - سازماندهی محیط آموزشی را 393 00:20:33,628 --> 00:20:38,644 در خانه، در مدرسه ، خازج از مدرسه و درانجن ها درست کنید. 394 00:20:38,644 --> 00:20:40,772 انجام این بسیار آسان است. اطلاعات بسیار عالی 395 00:20:40,772 --> 00:20:42,660 توسط TED تهیه شد که به شما میگوید چگونه این کار را انجام دهید. 396 00:20:42,660 --> 00:20:46,036 اگر میتوانید لطفا ، لطفا این کار را 397 00:20:46,036 --> 00:20:48,401 در سراسر پنج قاره جهان انجام دهید، 398 00:20:48,401 --> 00:20:50,612 و اطلاعات را برای من بفرستید، 399 00:20:50,612 --> 00:20:54,116 سپس من تمامی آنها را در کنارهم قرار داده و به مدرسه ابرها اضافه میکنم، 400 00:20:54,116 --> 00:20:57,380 و( طرح) آینده یادگیری و آموزش را خواهم ساخت. 401 00:20:57,380 --> 00:20:59,172 این آرزوی من است. 402 00:20:59,172 --> 00:21:00,595 و آخرین نکته. 403 00:21:00,595 --> 00:21:03,188 من شما را به بالا هیمالیا میبرم. 404 00:21:03,188 --> 00:21:06,491 در ارتفاع ۳۶۵۰ متری ، جایی که هوا بسیار رقیق است میبرم، 405 00:21:06,491 --> 00:21:09,476 یکبارمن دو روزنه روی دیوار برای کامپیوتر ایجاد کردم، 406 00:21:09,476 --> 00:21:10,931 کودکان به طرف انها هجوم آوردند. 407 00:21:10,931 --> 00:21:13,828 و در آنجا یک دختر بچه کوچولو بود که همه جا در به دنبال من بود. 408 00:21:13,828 --> 00:21:18,544 به او گفتم،" میدونی میخواهم به همه یک کامپیوتر بدم، به هر بچه ای. 409 00:21:18,544 --> 00:21:20,945 نمیدونم که چکار بادید بکنم؟" 410 00:21:20,945 --> 00:21:24,976 میخواستم بی سرو صدا هم یک عکس هم از او بگیرم. 411 00:21:24,976 --> 00:21:29,032 ناگهان دستش را اینطور بالا برد وبه من گفت، 412 00:21:29,032 --> 00:21:30,921 " با این عکس بگیر " 413 00:21:30,921 --> 00:21:42,785 ( خنده تماشاگران) ( تشویق تماشاگران) 414 00:21:42,785 --> 00:21:44,646 فکر کنم نصیحت خوبی بود. 415 00:21:44,646 --> 00:21:46,714 من نصیحتش را گوش میدهم .دیگه حرف نمیزنم. 416 00:21:46,714 --> 00:21:50,704 سپاسگزارم . بسیار سپاسگزارم. 417 00:21:50,704 --> 00:21:54,455 ( تشویق تماشاگران) 418 00:21:54,455 --> 00:22:02,779 سپاسگزارم. سپاسگزارم. (تشویق تماشاگران) 419 00:22:02,779 --> 00:22:09,194 بسیار سپاسگزارم. (تشویق تماشاگران)