WEBVTT 00:00:00.160 --> 00:00:03.496 امروزاینجا هستم است که با شما در مورد مدیریت ذرهبینی صحبت کنم 00:00:03.520 --> 00:00:05.736 و چیزی که درباره مدیریت ذرهبینی در 00:00:05.760 --> 00:00:09.456 چند سال گذشته زندگیام، بهوسیله یک مدیر ذره بینی بودن، یاد گرفتهام. 00:00:09.480 --> 00:00:11.576 اما اول ازهمه، مدیریت ذرهبینی چیست؟ 00:00:11.600 --> 00:00:13.816 و چطور تعریفش میکنیم؟ 00:00:13.840 --> 00:00:17.976 خب، من فرض میکنم که تعریف آن جذب کردن افراد عالی، شگفتانگیز و خلاق است-- 00:00:18.000 --> 00:00:19.216 مثل همه شما-- 00:00:19.240 --> 00:00:21.136 آوردن آنها به یک سازمان 00:00:21.160 --> 00:00:22.736 و بعد خرد کردن روحشان-- 00:00:22.760 --> 00:00:23.976 (خنده) 00:00:24.000 --> 00:00:25.856 با گفتن اینکه از چه فونتی استفاده کنند. 00:00:25.880 --> 00:00:27.536 در تاریخ بشر، 00:00:27.560 --> 00:00:29.376 آیا تا به حال کسی چنین چیزی گفته است؟ 00:00:29.400 --> 00:00:33.856 «جان، ممکن نبود که ما آن قرارداد را با فونت Times New Roman ببندیم، 00:00:33.880 --> 00:00:36.736 اما چون تو بر Helvetica اصرار کردی-- 00:00:36.760 --> 00:00:38.136 بوم! 00:00:38.160 --> 00:00:39.376 خطچین (محل امضا)-- 00:00:39.400 --> 00:00:41.136 میلیونها دلار سرازیر شد. 00:00:41.160 --> 00:00:42.536 همان قطعه گمشده بود!» 00:00:42.560 --> 00:00:44.056 هیچکس تاکنون این را نگفته است، 00:00:44.080 --> 00:00:47.576 نشانههای جسمانی وجود دارد که احتمالاً وقتیکه زیر مدیریت ذرهبینی هستیم 00:00:47.600 --> 00:00:48.856 در خودمان میبینیم. 00:00:48.880 --> 00:00:51.936 به خستهترین حالتی که در زندگیتان بودهاید فکر کنید، 00:00:51.960 --> 00:00:54.536 احتمالاً زمانی نبوده که تا دیروقت در محل کار ماندهاید، 00:00:54.560 --> 00:00:57.096 یا وقتیکه از یک سفر زمینی برگشتهاید، 00:00:57.120 --> 00:01:00.616 احتمالاً وقتی بوده است که کسی بالای سرتان بوده، 00:01:00.640 --> 00:01:03.480 و بر هر حرکت شما نظارت میکرده است. 00:01:04.400 --> 00:01:06.856 شبیه مادرزنم وقتی در خانه ما هست. 00:01:06.880 --> 00:01:07.896 (خنده) 00:01:07.920 --> 00:01:09.616 میگویم، «بلدم» میدانید؟ 00:01:09.640 --> 00:01:11.776 درواقع دادههایی برای حمایت از این وجود دارد. 00:01:11.800 --> 00:01:13.776 اخیراً مطالعهای در انگلیس انجام شده است. 00:01:13.800 --> 00:01:15.936 صد نفر کارمند بیمارستان را انتخاب کردند، 00:01:15.960 --> 00:01:17.616 دنبال کننده فعالیت برایشان گذاشتند 00:01:17.640 --> 00:01:21.056 و اجازه دادند که دوازده ساعت بعدی از نوبتشان را تنها باشند، 00:01:21.080 --> 00:01:23.056 تنها یک نوبت عادی دوازده ساعته. 00:01:23.080 --> 00:01:26.616 در پایان نوبت، از آنها پرسیدند، «آیا احساس خستگی میکنید؟» 00:01:26.640 --> 00:01:29.096 و چیزی که کشف کردند واقعاً جالب بود. 00:01:29.120 --> 00:01:31.536 کسانی که بیشترین احساس خستگی را داشتند، لزوماً 00:01:31.560 --> 00:01:33.106 کسانی نبودند که تحرک زیادی داشتند 00:01:33.110 --> 00:01:36.390 بلکه کسانی بودند که کنترلی بر شغلشان نداشتند، 00:01:37.120 --> 00:01:40.456 پس اگر ما میدانیم که مدیریت ذرهبینی واقعاً کارآمد نیست، 00:01:40.470 --> 00:01:42.246 چرا انجامش میدهیم؟ 00:01:42.280 --> 00:01:43.976 به این خاطر است که تعریفمان غلط است؟ 00:01:44.000 --> 00:01:46.416 من فرض کردم که مدیریت ذرهبینی 00:01:46.440 --> 00:01:49.456 این است که افراد عالی، شگفت انگیز و خلاق را بیاوریم 00:01:49.480 --> 00:01:50.936 و روحشان را خرد کنیم، 00:01:50.960 --> 00:01:52.936 آیا این چیزی است که میخواهیم جذب کنیم-- 00:01:52.960 --> 00:01:54.336 در عمق وجودمان-- 00:01:54.360 --> 00:01:56.200 افراد غیر خلاق و کودن؟ 00:01:57.080 --> 00:02:00.136 اینیکی از آن سؤالاتی است که احتمالاً نیازی به پرسیدنشان ندارید. 00:02:00.160 --> 00:02:03.336 مثل این است که «دوست داری بارهایت در فرودگاه دزدیده شوند؟» 00:02:03.360 --> 00:02:05.576 احتمالاً نه اما هیچوقت از من نپرسیدهاند، 00:02:05.600 --> 00:02:08.014 پس آیا کسی از شما عنوان یک مدیر پرسیده است، 00:02:08.038 --> 00:02:10.856 «آیا میخواهی افراد کودن و غیرخلاق را استخدام کنی؟» 00:02:10.880 --> 00:02:13.816 خب، اینجا TED است، بهتر است که با داده از حرفم پشتیبانی کنم. 00:02:13.834 --> 00:02:16.570 درواقع ما از صدها نفر در گوشه و کنار کشور -- 00:02:16.600 --> 00:02:18.600 صدها مدیر در اطراف کشور پرسیدیم-- 00:02:18.624 --> 00:02:21.184 آیا میخواهید افراد کودن و غیر خلاق را استخدام کنید؟ 00:02:22.000 --> 00:02:23.856 خب، سؤال جالبی است. 00:02:23.880 --> 00:02:25.536 و نتایج جالبی هم دارد. 00:02:25.560 --> 00:02:26.816 ۹۴ درصد گفتهاند خیر-- 00:02:26.840 --> 00:02:28.056 (خنده) 00:02:28.080 --> 00:02:30.976 نمیخواهیم افراد کودن و غیر خلاق را استخدام کنیم. 00:02:31.000 --> 00:02:33.576 شش درصد هم احتمالاً منظور سؤال را نفهمیدهاند-- 00:02:33.600 --> 00:02:35.296 (خنده) 00:02:35.320 --> 00:02:36.576 اما در کمال احترام، 00:02:36.600 --> 00:02:39.536 شاید واقعاً میخواستهاند افراد کودن و غیر خلاق را جذب کنند. 00:02:39.560 --> 00:02:43.256 اما ۹۴ درصد نمیخواستهاند، پس چرا هنوز هم اینگونه رفتار میکنیم؟ 00:02:43.280 --> 00:02:45.896 خب، فرض میکنم که پاسخ چیزی واقعاً ساده است. 00:02:45.920 --> 00:02:49.656 که همه ما در عمق وجود خود میدانیم و آن را حس کردهایم. 00:02:49.680 --> 00:02:51.776 وقتی که ما به استخدام یک سازمان درمیآییم-- 00:02:51.800 --> 00:02:53.856 میتواند یک کلوپ باشد، یک موسسه حقوقی، 00:02:53.880 --> 00:02:57.256 یک موسسه آموزشی باشد، یا هر چیز دیگر-- 00:02:57.280 --> 00:03:00.096 کسی تابهحال ناگهان به اوج قدرت نرسیده، درست است؟ 00:03:00.120 --> 00:03:01.936 از کف شروع میکنید. 00:03:01.960 --> 00:03:03.176 چه میکنید؟ 00:03:03.200 --> 00:03:04.416 کار میکنید. 00:03:04.440 --> 00:03:06.776 کار را انجام میدهید، درست است؟ 00:03:06.800 --> 00:03:08.896 و اگر واقعاً در انجام دادن کار خوب هستید، 00:03:08.920 --> 00:03:10.376 چه پاداشی میخواهید؟ 00:03:10.400 --> 00:03:11.616 کار بیشتر، درست است؟ 00:03:11.640 --> 00:03:14.336 بله درست است، شما همگی مدیران ذرهبینی خوبی هستید. 00:03:14.360 --> 00:03:15.616 (خنده) 00:03:15.640 --> 00:03:16.896 کار بیشتری میکنید، 00:03:16.920 --> 00:03:19.296 . بعد به زودی، اگر واقعاً در آن خوب باشید، 00:03:19.320 --> 00:03:20.976 هنوز هم کمی کار میکنید، 00:03:21.000 --> 00:03:23.656 اما شروع به مدیریت کردن کسانی که کار میکنند هم میکنید. 00:03:23.680 --> 00:03:26.776 و اگر واقعاً خوب باشید، چه اتفاقی بعد از آن میافتد؟ 00:03:26.800 --> 00:03:31.296 شروع به مدیریت افرادی میکنید که کسانی که کار را انجام میدهند را مدیریت میکنند. 00:03:31.320 --> 00:03:33.256 در این برهه از زمان، 00:03:33.280 --> 00:03:37.416 کمکم کنترلتان بر خروجی کار را از دست میدهید. 00:03:37.440 --> 00:03:39.496 من خودم این را به صورت دسته اول دیدهام. 00:03:39.520 --> 00:03:41.936 من شرکتی به نام Boxed را در گاراژمان تأسیس کردم، 00:03:41.960 --> 00:03:44.656 و اینطور بود که--میدانم که چندان زیاد به نظر نمیرسد-- 00:03:44.680 --> 00:03:47.816 میدانید، یک دستگاه شوینده با فشار در پشت داریم-- 00:03:47.840 --> 00:03:49.616 این «زندگی کردن برای رؤیاها» است. 00:03:49.640 --> 00:03:52.296 و وقتیکه شروعش کردیم، همسرم بسیار به من افتخار میکرد 00:03:52.320 --> 00:03:54.896 یا این چیزی بود که میگفت، واقعاً به من افتخار میکرد-- 00:03:54.920 --> 00:03:58.336 و ممکن بود که مرا بغل کند و تقریباً مطمئنم که تلفنش را برداشته بود 00:03:58.360 --> 00:04:01.296 و فکر میکرد، «اوه، آیا جان از هاروارد هنوز مجرد است؟» 00:04:01.320 --> 00:04:04.376 به نوعی شبیه لیموناد فروشی بود که در ابتدا اشتباه پیش رفته بود، 00:04:04.400 --> 00:04:07.616 اما ما رشد کردیم و گفتیم تجارت موبایلی بزرگ خواهد شد. 00:04:07.640 --> 00:04:10.856 و درواقع خردهفروشی اجناس مصرفی در حال تغییر بود، 00:04:10.880 --> 00:04:14.256 پس بیایید این بستههای بزرگ و حجیم را که دوست ندارید حمل کنید را بگیریم- 00:04:14.280 --> 00:04:16.696 نه ۲ بسته بیسکوییت اوریو بلکه بسته ۲۴ تایی 00:04:16.720 --> 00:04:19.696 و نه بسته ۲۴ تایی دستمال توالت بلکه بسته ۴۸ تایی-- 00:04:19.720 --> 00:04:22.576 و بگذارید آن را برایتان ارسال کنیم مثل باشگاههای کلیفروشی 00:04:22.600 --> 00:04:24.336 با این تفاوت که آنها ارسال نمیکنند. 00:04:24.360 --> 00:04:25.936 این کاری بود که ما انجام دادیم. 00:04:25.960 --> 00:04:27.376 ما یک پرینتر بسیار کند داشتیم 00:04:27.400 --> 00:04:30.976 و میگفتیم «بسیار خب، پسر این پرینتر تا ابد وقت میبرد.» 00:04:31.000 --> 00:04:33.656 بیایید چیزی سرهم کنیم که مشتری را سر ذوق آورد 00:04:33.680 --> 00:04:35.176 پشت این صورتحسابها.» 00:04:35.200 --> 00:04:37.336 پس گفتیم، «هی، لبخند بزن،» 00:04:37.360 --> 00:04:38.936 «هی، تو بینظیری» 00:04:38.960 --> 00:04:40.416 یا «هی، از دوریتوزات لذت ببر» 00:04:40.440 --> 00:04:42.416 یا «ما هم گاتوراد را دوست داریم.» 00:04:42.440 --> 00:04:43.776 چیزهایی مثل آن. 00:04:43.800 --> 00:04:48.256 این همچنین یکنواختی کار را نیز از بین برد 00:04:48.280 --> 00:04:50.656 چون من تمام جعبهها را بستهبندی میکردم، 00:04:50.680 --> 00:04:53.856 و این همهی چیزی است که برای هشت، نه ده، دوازده ساعت انجام میدادم 00:04:53.880 --> 00:04:55.536 درحالیکه در گاراژ نشسته بودم. 00:04:55.560 --> 00:04:57.376 و ناگهان چیز جالبی اتفاق افتاد. 00:04:57.400 --> 00:04:59.360 و ما شروع کردیم به رشد کردن 00:05:00.080 --> 00:05:02.376 میدانید، در طول-- 00:05:02.400 --> 00:05:04.736 تنها ۳۶ ماه پس از آن، 00:05:04.760 --> 00:05:08.016 ما مجموعاً صدها میلیون دلار کالا فروختیم، 00:05:08.040 --> 00:05:10.576 و بسیار بسیار سریع رشد کردیم. 00:05:10.600 --> 00:05:13.256 اما در آن مدت، نقش من نیز شروع به تغییر کرد. 00:05:13.280 --> 00:05:15.776 بله من مدیرعامل آن گاراژ بودم؛ من بستهبندی را 00:05:15.800 --> 00:05:17.976 انجام میدادم، همه کارها را میکردم، 00:05:18.000 --> 00:05:19.216 اما کمکم ترفیع پیدا کردم 00:05:19.240 --> 00:05:21.976 به مدیریت افرادی که جمع آوری و بستهبندی میکردند، 00:05:22.000 --> 00:05:23.976 و سپس خیلی زود افرادی را مدیریت میکردم 00:05:24.000 --> 00:05:26.056 که کارمندان بسته بندی را مدیریت میکردند. 00:05:26.080 --> 00:05:29.456 و حتی الآن، مدیران ارشدی را مدیریت میکنم که بخشها را مدیریت میکنند 00:05:29.480 --> 00:05:32.856 که افرادی را مدیریت میکنند که کارکنان بستهبندی را مدیریت میکنند. 00:05:32.880 --> 00:05:35.856 و در این زمان، کنترل را از دست دادم. 00:05:35.880 --> 00:05:39.536 پس فکر کردم، بسیار خب، ما همه این مشتریان را با این یادداشتها سر ذوق آوردیم. 00:05:39.560 --> 00:05:42.176 یادداشتها را دوست داشتند، اما دیگر نمیتوانم آنها را 00:05:42.200 --> 00:05:43.816 بنویسم، پس قراراست چه کنم؟ 00:05:43.840 --> 00:05:46.816 قرار است به کارکنان بگویم که چطور این یادداشتها را بنویسند. 00:05:46.840 --> 00:05:50.776 چه خودکاری به کار ببرند، چه رنگی به کار ببرند، چه چیزی را باید بنویسند، 00:05:50.800 --> 00:05:52.136 چه فونتی را به کار ببرند، 00:05:52.160 --> 00:05:53.656 حاشیهها را کثیف نکنند، 00:05:53.680 --> 00:05:56.056 اینیکی اینقدر بزرگ باشد، آنیکی آنقدر بزرگ باشد. 00:05:56.080 --> 00:05:58.576 و خیلی زود این هدف افزایش روحیه 00:05:58.600 --> 00:06:01.136 با شکستن یکنواختی در مرکز بستهبندی درواقع تبدیل به 00:06:01.160 --> 00:06:04.466 مدیریت ذرهبینی شد و کارمندان شروع به شکایت به منابع انسانی کردند. 00:06:04.480 --> 00:06:07.536 مثل این، «رفیق، مدیرعامل باید دست ازسرم بردارد، خب؟ میدانم چطور 00:06:07.560 --> 00:06:09.176 باید یک یادداشت لعنتی را بنویسم.» 00:06:09.200 --> 00:06:10.216 (خنده) 00:06:10.240 --> 00:06:13.496 و در این برهه بود که ما گفتیم، «بسیار خب، میدانید؟ 00:06:13.520 --> 00:06:16.696 ما این کارکنان عالی و شگفت انگیز را استخدام کردیم، 00:06:16.720 --> 00:06:19.456 بیایید به آنها مأموریت <شاد کردن مشتری> را بدهیم، به آنها 00:06:19.480 --> 00:06:23.176 ابزار اجرای چنین کاری را بدهیم و اینها یادداشتها هستند-- سعیات را بکن.» 00:06:23.200 --> 00:06:25.616 و چیزی که ما کشف کردیم واقعاً شگفتانگیز بود. 00:06:25.640 --> 00:06:27.296 بعضی از افراد یادداشتها را گرفتند 00:06:27.320 --> 00:06:31.296 و شروع به کشیدن نقاشیهای کوچک جذاب روی آنها کردند. 00:06:31.320 --> 00:06:34.936 وقتی مشتریان پوشک سفارش میدادند، یادداشتهای بامزهای مثل این میگرفتند: 00:06:34.960 --> 00:06:36.536 «از طرف ما به بچه سلام برسان!» 00:06:36.560 --> 00:06:39.456 میدانید، در نوبت بعدی، اگر سایز بزرگتری را خریدند، 00:06:39.480 --> 00:06:41.816 مینوشتند، «زود بزرگ میشوند.» 00:06:41.840 --> 00:06:44.480 و مردم خیلی خیلی دوستش داشتند. 00:06:45.400 --> 00:06:48.616 اما در همین زمان بود که چند بار از کنترل خارج شد، 00:06:48.640 --> 00:06:51.616 ما کسی را داشتیم که همیشه فقط مینوشت «مرسی، ممنون» 00:06:51.640 --> 00:06:54.736 انگار که «بسیار خب، رفیق، رئیسم عادت داشت که این را برایم بنویسد،» 00:06:54.760 --> 00:06:57.016 پس بگذار دیگر ننویسم «ممنون». 00:06:57.040 --> 00:06:59.656 اما از طرف دیگر چیزهای جالبی هم داشتیم. 00:06:59.680 --> 00:07:01.576 کارمندان کمی بیش از اندازه خلاق شدند. 00:07:01.600 --> 00:07:05.216 و اینچنین، همانطور که قبلاً گفتم، ما همهچیز را کلی میفروشیم: 00:07:05.240 --> 00:07:07.696 بستههای بزرگ پوشک، بستههای بزرگ دستمال توالت، 00:07:07.720 --> 00:07:11.016 بستههای بزرگ دوریتوز و بیسکوییتهای اوریو. 00:07:11.040 --> 00:07:14.336 ما همچنین بستههای بزرگ وسایل پیشگیری از بارداری میفروشیم، 00:07:14.360 --> 00:07:15.696 و به این شکل-- 00:07:15.720 --> 00:07:17.416 کمکم کمی سخت میشود. 00:07:17.440 --> 00:07:18.656 (خنده) 00:07:18.680 --> 00:07:22.656 ما بسته ۴۰ تایی کاندوم میفروشیم، خب؟ 00:07:22.680 --> 00:07:25.136 همه در این اتاق بزرگسالیم--بستههای ۴۰ تایی کاندوم 00:07:25.160 --> 00:07:29.136 حالا، کسی چهار بسته ۴۰ تایی از کاندوم سفارش داده بود-- 00:07:29.160 --> 00:07:30.376 (خنده) 00:07:30.400 --> 00:07:32.456 و این تمام چیزی بود که آنها سفارش دادند، 00:07:32.480 --> 00:07:34.576 پس ۱۶۰ کاندوم، مسئول بستهبندی 00:07:34.600 --> 00:07:37.336 این شکلی بود، «میدانم چطور این مشتری را شاد کنم.» 00:07:37.360 --> 00:07:38.976 (خنده) 00:07:39.000 --> 00:07:40.616 «این آدم...» 00:07:40.640 --> 00:07:42.576 این چیزی است که آنها نوشتند: 00:07:42.600 --> 00:07:44.216 {همه آدم خوشبین را دوست دارند} 00:07:44.240 --> 00:07:45.456 (خنده) 00:07:45.480 --> 00:07:49.096 (تشویق) 00:07:49.120 --> 00:07:52.696 نمیدانستیم که اخراجش کنیم یا به او ترفیع دهیم، اما هنوز بین ماست. 00:07:52.720 --> 00:07:54.496 خب، «همه آدم خوشبین را دوست دارند.» 00:07:54.520 --> 00:07:59.656 اما اینجاست که اوضاع از کنترل خارج شد 00:07:59.680 --> 00:08:02.656 و من در تمام این مدت احساس تعارض میکردم. 00:08:02.680 --> 00:08:04.336 و-- 00:08:04.360 --> 00:08:05.936 اوه، یک غلط املایی دارم-- 00:08:05.960 --> 00:08:10.656 اما اگر یک T-E-D قرمز روی صحنه وجود داشته باشد که قبلا روی آن 00:08:10.680 --> 00:08:12.216 حساب کرده باشم، دیگر اشتباه نیست 00:08:12.240 --> 00:08:13.256 (خنده) 00:08:13.280 --> 00:08:14.816 (تشویق) 00:08:14.840 --> 00:08:17.136 به گفتهبودم که من واقعاً حس شوخطبعی بدی دارم، 00:08:17.160 --> 00:08:18.536 حالا از آن قدردانم. 00:08:18.560 --> 00:08:21.096 به شما گفتم. من واقعاً در تعارض بودم، خب؟ 00:08:21.120 --> 00:08:23.296 در این برهه، شروع به اجرای کارهایی کردیم که 00:08:23.320 --> 00:08:25.496 در عمل بخشی از رسالت اصلی ما نبود 00:08:25.520 --> 00:08:27.616 و کارکنان کمکم در آن شکست خوردند. 00:08:27.640 --> 00:08:30.976 پس فکر کردم، آیا باید به آن ها اجازه دهیم شکست بخورند؟ 00:08:31.000 --> 00:08:32.880 آیا باید اجازه بدهیم این کار را 00:08:33.640 --> 00:08:34.895 انجام دهند؟ نمیدانم-- 00:08:34.919 --> 00:08:36.655 آن موقع نمیدانستم، 00:08:36.679 --> 00:08:38.456 اما اینطور فکر کردم: 00:08:38.480 --> 00:08:40.440 آیا شکست واقعاً بد است؟ 00:08:41.320 --> 00:08:43.416 نمیگویم که باید شکست را جشن بگیریم. 00:08:43.440 --> 00:08:47.096 کلی صحبت در سیلیکون ولی هست که میگوید، «بیایید شکست را جشن بگیریم.» 00:08:47.120 --> 00:08:49.496 نه نمیدانم اگر قرار است که کار را تمام کنیم، 00:08:49.520 --> 00:08:51.376 چراکه در جلسات هیئتمدیره ما، 00:08:51.400 --> 00:08:54.776 هیئتمدیره هیچوقت اینطوری نیستند، «هی، چی یه، سه ماه قبل را خراب کردی، 00:08:54.800 --> 00:08:56.176 همینطور ادامه بده، باشد؟» 00:08:56.200 --> 00:08:57.456 هیچکس تاحالا این را نگفته. 00:08:57.480 --> 00:08:59.576 اگر شما عضوی از چنین سازمانی هستید، 00:08:59.600 --> 00:09:01.936 با من تماس بگیرید، میخواهم در آن نشست حاضر باشم. 00:09:01.960 --> 00:09:04.616 در خلوت، فکر نمیکنم که افراد زیادی شکست را جشن بگیرند، 00:09:04.640 --> 00:09:07.216 اما شکست، فرض میکنم که تا حدی ضروری 00:09:07.240 --> 00:09:09.416 است برای افراد در درازمدت، 00:09:09.440 --> 00:09:11.216 برای افراد باهوش و خلاق 00:09:11.240 --> 00:09:15.096 که صادقانه تلاش میکنند تا مسئولیتی را که به آنها سپردهای انجام دهند. 00:09:15.120 --> 00:09:18.136 پس شکست میتواند به صورت مرحلهای مهم 00:09:18.160 --> 00:09:20.840 در طول مأموریت به سمت موفقیت باشد. 00:09:21.400 --> 00:09:23.496 و اگر جنبه منفی مدیریت غیر ذرهبینی 00:09:23.520 --> 00:09:26.856 احتمالاً این تصور است که بیشتر شکست خواهید خورد، 00:09:26.880 --> 00:09:29.136 و اگر آنقدرها هم بد نیست، 00:09:29.160 --> 00:09:30.376 جنبه مثبت آن چیست؟ 00:09:30.400 --> 00:09:32.656 خب، ما فایدهاش را دیدیم و نسبتاً زیاد است. 00:09:32.680 --> 00:09:34.296 به مهندسانمان کاری سپردیم و گفتیم، 00:09:34.320 --> 00:09:37.936 «هی،ساختهشدن بعضی از مراکز بستهبندیمان میلیونها دلار هزینه داشته، 00:09:37.960 --> 00:09:39.896 مایلها و مایلها نوار نقاله داریم، 00:09:39.920 --> 00:09:41.576 میتوانید همین کار را انجام دهید؟ 00:09:41.600 --> 00:09:44.736 میتوانید بدون هزینه کردن میلیونها دلار بازده را بالا ببرید؟» 00:09:44.760 --> 00:09:46.016 مشغول شدند: 00:09:46.040 --> 00:09:48.456 آنها درواقع این کار را کردند -- این فتوشاپ نشده، 00:09:48.480 --> 00:09:50.016 این فرد واقعاً سنگ میزند. 00:09:50.040 --> 00:09:51.976 آنها یک وسیله خودران ساختند. 00:09:52.000 --> 00:09:54.976 ما به آنها نگفتیم که چه چیزی را بسازند، به چه صورتی باید باشد، 00:09:55.000 --> 00:09:57.136 در ۹۰ روز اولین نمونه را ساختند: 00:09:57.160 --> 00:10:00.256 باتریهای تسلا، دوربینهای سهبعدی، و رادارهای نوری را 00:10:00.280 --> 00:10:02.976 خاموش کردند.این اصولاً بازده نوار نقاله را دوچندان میکند 00:10:03.000 --> 00:10:06.256 بدون هزینه مالی برای یک نقاله دیگر. 00:10:06.280 --> 00:10:08.616 و این تنها در مورد مهندسان صدق نمیکند. 00:10:08.640 --> 00:10:09.976 بخش بازاریابیمان-- 00:10:10.000 --> 00:10:13.256 به آنها گفتیم، «هی، همه را مطلع کن، کار درست را انجام بده.» 00:10:13.280 --> 00:10:16.256 ما این بانوی شگفتانگیز، نیتاشا را در گروه بازاریابیمان داریم. 00:10:16.280 --> 00:10:17.736 یک روز صبح جلوی من را گرفت، 00:10:17.760 --> 00:10:20.496 اینطور میگفت که «چی یه، برای مالیات صورتی چه میکنیم؟» 00:10:20.520 --> 00:10:22.336 رفتم و قهوهام را گرفتم، نشستم، 00:10:22.360 --> 00:10:24.496 و گفتم، «بسیار خب نیتاشا، مالیات صورتی چیست؟» 00:10:24.520 --> 00:10:26.576 و او برایم توضیح داد، واقعاً جالب است. 00:10:26.600 --> 00:10:29.456 ممکن است بدانید که در ۳۲ ایالت در سراسر امریکا، 00:10:29.480 --> 00:10:32.656 ما درواقع بر محصولات زنانه مالیات کالاهای لوکس را تحمیل میکنیم 00:10:32.680 --> 00:10:34.056 مثل محصولات بهداشتی زنانه، 00:10:34.080 --> 00:10:36.616 اینگونه از نواربهداشتی مالیات اقلام لوکس گرفته میشود 00:10:36.640 --> 00:10:38.456 من جرئت نخواهم کرد که به همسرم بگویم-- 00:10:38.480 --> 00:10:41.976 یا اگر او صدایم زد و گفت، «هی، عزیزم، 00:10:42.000 --> 00:10:44.736 و من بگویم، «عزیزم، میدانی که در جنگ تجاری هستیم، 00:10:44.760 --> 00:10:46.136 وضع اقتصادی آنقدر خوب نیست، 00:10:46.160 --> 00:10:48.976 پس این ماه جنس لوکس نمیخریم اما برای ماه بعد قول میدهم-- 00:10:49.000 --> 00:10:50.016 (خنده) 00:10:50.040 --> 00:10:51.296 بررسیاش خواهم کرد.» 00:10:51.320 --> 00:10:53.056 خیلی زود مجرد خواهم شد، خب؟ 00:10:53.080 --> 00:10:55.776 اما چیزی که فوقالعاده برایم جالب است این است که الآن-- 00:10:55.800 --> 00:10:57.416 به آنها نگفتیم که چه کار کنند-- 00:10:57.440 --> 00:10:59.816 اما اکنون، در همکاری با امور مالی، آنها مالیات را 00:10:59.840 --> 00:11:03.336 به همه مشتریان در سراسر کشور بازگرداندند. 00:11:03.360 --> 00:11:05.816 و در این نقطه از زمان، شاید فکر میکنید، 00:11:05.840 --> 00:11:09.776 «بسیار خب، فواید واقعی ذره بینی مدیریت نکردن چیست؟» 00:11:09.800 --> 00:11:11.456 این است: 00:11:11.480 --> 00:11:13.136 من این پروژهها را انجام ندادم. 00:11:13.160 --> 00:11:14.416 ماشینهای خودران نساختم. 00:11:14.440 --> 00:11:16.856 من پویش «بازنگری در مالیات صورتی» را اجرا نکردم. 00:11:16.880 --> 00:11:18.096 هیچکدام را انجام ندادم 00:11:18.120 --> 00:11:21.576 اما اکنون روی یک صحنه TED ایستادهام و مالک تمام اعتبار آن هستم. 00:11:21.600 --> 00:11:23.840 (خنده) 00:11:24.960 --> 00:11:27.576 «این فرد هیچ کار نمیکند و مالک تمام اعتبار است.» 00:11:27.600 --> 00:11:30.056 او مدیرعاملی واقعی است، کارش را عالی انجام داده است. 00:11:30.080 --> 00:11:31.296 (خنده) 00:11:31.320 --> 00:11:33.056 اما واقعیت این است که: 00:11:33.080 --> 00:11:35.496 من همهچیز را در مورد مدیریت نمیدانم، 00:11:35.520 --> 00:11:40.136 اما واقعاً اساسیترین و چالشبرانگیزترین چیزی را که مجبور بودهام یاد بگیرم 00:11:40.160 --> 00:11:42.616 یاد گرفتهام، 00:11:42.640 --> 00:11:44.176 و آن این است. 00:11:44.200 --> 00:11:47.816 تنها یک راه حل برای مدیریت ذرهبینی وجود دارد... 00:11:47.840 --> 00:11:49.296 و آن اعتماد است. 00:11:49.320 --> 00:11:50.536 متشکرم. 00:11:50.560 --> 00:11:54.760 (تشویق)