1 00:00:00,353 --> 00:00:03,105 اسم من امی وب است، 2 00:00:03,105 --> 00:00:05,802 و چند سال پیش به خودم آمدم و دیدم 3 00:00:05,802 --> 00:00:08,438 باز هم در پایان رابطه ی فوق العاده ی دیگری هستم، 4 00:00:08,438 --> 00:00:11,986 که به طرز دردناکی از دست می رفت. 5 00:00:11,986 --> 00:00:14,802 و از خودم پرسیدم، مگر من چه مشکلی دارم؟ 6 00:00:14,802 --> 00:00:16,825 سر در نمی آوردم که چرا این اتفاق مدام تکرار می شد. 7 00:00:16,825 --> 00:00:18,828 پس نظر تمامی افرادی که داخل زندگیم بودند را 8 00:00:18,828 --> 00:00:20,304 در این باره پرسیدم. 9 00:00:20,304 --> 00:00:21,832 پیش مادربزرگم رفتم، 10 00:00:21,832 --> 00:00:24,383 که همیشه مرا نصیحت می کرد، 11 00:00:24,383 --> 00:00:27,375 و او گفت، "این قدر سخت نگیر. 12 00:00:27,375 --> 00:00:28,753 تو باید با افراد مختلف آشنا شوی و با آن ها باشی. 13 00:00:28,753 --> 00:00:30,131 و از همه مهم تر، 14 00:00:30,131 --> 00:00:34,336 عشق واقعی را زمانی پیدا می کنی که اصلاً انتظارش را نداری. 15 00:00:34,336 --> 00:00:36,055 و دست بر قضا، 16 00:00:36,055 --> 00:00:38,612 من اطلاعات را خیلی خوب تحلیل می کنم، 17 00:00:38,612 --> 00:00:40,429 به زودی متوجه خواهید شد چطور چنین فردی شدم. 18 00:00:40,429 --> 00:00:43,013 من همیشه در اعداد و فرمول ها و جداول غرق شده ام. 19 00:00:43,013 --> 00:00:44,893 من همیشه در اعداد و فرمول ها و جداول غرق شده ام. 20 00:00:44,893 --> 00:00:47,501 من خانواده ای دارم که همگی شبیه به خودم هستند، 21 00:00:47,501 --> 00:00:49,398 و رابطه بسیار نزدیکی با خواهرم دارم، 22 00:00:49,398 --> 00:00:50,994 و در نتیجه، می خواستم وقتی بزرگ تر شدم، 23 00:00:50,994 --> 00:00:52,949 چنین خانواده ای داشته باشم. 24 00:00:52,949 --> 00:00:54,678 در نتیجه در پایان این جدایی دردناک، 25 00:00:54,678 --> 00:00:56,112 من ۳۰ ساله بودم، 26 00:00:56,112 --> 00:00:57,743 با خودم فکر کردم که شاید 27 00:00:57,743 --> 00:00:59,572 قبل از این که خودم را آماده کنم که تنها با یک نفر رابطه ای جدی داشته باشم، 28 00:00:59,572 --> 00:01:01,425 و قبل از این که ما به زندگی با هم عادت کنیم، 29 00:01:01,425 --> 00:01:03,484 باید به مدت ۶ ماه با یک نفر رابطه داشته باشم، 30 00:01:03,484 --> 00:01:06,269 و باید قبل از ازدواج نیز مدتی زمان داشته باشیم. 31 00:01:06,269 --> 00:01:09,426 و اگر از سن ۳۵ سالگی به فکر بچه دار شدن می افتادم، 32 00:01:09,426 --> 00:01:11,586 به این معنی بود که من باید از ۵ سال پیش شروع به آماده شدن برای مراحل ازدواج می کردم. 33 00:01:11,586 --> 00:01:14,171 به این معنی بود که من باید از ۵ سال پیش شروع به آماده شدن برای مراحل ازدواج می کردم. 34 00:01:14,171 --> 00:01:15,553 پس این روش عملی نبود. 35 00:01:15,553 --> 00:01:18,361 اگر نحوه ی انتخاب من این طور می شد که سطح توقعاتم را به حداقل می رساندم، 36 00:01:18,361 --> 00:01:20,603 تا به عشق واقعی برسم، در این صورت باید با کسی مثل سرندپیتی (هیولایی زیبای انیمیشنی) سر و کار می داشتم. 37 00:01:20,603 --> 00:01:22,969 تا به عشق واقعی برسم، در این صورت باید با کسی مثل سرندپیتی (هیولایی زیبای انیمیشنی) سر و کار می داشتم. 38 00:01:22,969 --> 00:01:24,500 به عبارت دیگر، من سعی می کردم بفهمم، 39 00:01:24,500 --> 00:01:28,250 مرد مطلوب من چه ویژگی هایی باید داشته باشد؟ 40 00:01:28,250 --> 00:01:30,577 خب، وقتی که من در فیلادلفیا زندگی می کردم، 41 00:01:30,577 --> 00:01:33,245 که شهر بزرگی بود، با خودم فکر کردم، 42 00:01:33,245 --> 00:01:36,277 در کل این شهر، افراد زیادی وجود دارند که بتوانم با آن ها ازدواج کنم. 43 00:01:36,277 --> 00:01:38,660 مجدداً، شروع کردم به تحلیل وضعیت با ریاضیات. 44 00:01:38,660 --> 00:01:42,394 جمعیت فیلادلفیا ۱/۵ میلیون نفر بود. 45 00:01:42,394 --> 00:01:43,705 با خودم فکر کردم که نیمی از آن ها مرد هستند، 46 00:01:43,705 --> 00:01:46,727 پس افراد مطلوب من به ۷۵۰٫۰۰۰ نفر کاهش پیدا می کردند. 47 00:01:46,727 --> 00:01:49,936 من به دنبال کسی با سنی در بازه ی ۳۰ تا ۳۶ بودم، 48 00:01:49,936 --> 00:01:52,491 که تنها 4 درصد این جمعیت را تشکیل می دادند، 49 00:01:52,491 --> 00:01:55,034 پس انتخاب من به ۳۰٫۰۰۰ نفر از این مردان محدود می شد. 50 00:01:55,034 --> 00:01:56,979 من می خواستم که همسر آینده ی من یهودی باشد، 51 00:01:56,979 --> 00:01:59,125 چون خود من یهودی بودم و این معیار برای من مهم بود. 52 00:01:59,125 --> 00:02:01,539 جمعیت یهودی ها ۲/۳ درصد جمعیت ایالت بود. 53 00:02:01,539 --> 00:02:03,906 من با خودم فکر کردم که شاید یکی از هر ۱۰ نفر از آن ها، 54 00:02:03,906 --> 00:02:06,053 بتواند مرا به خود جذب کند، 55 00:02:06,053 --> 00:02:08,187 و امکان نداشت که من، 56 00:02:08,187 --> 00:02:10,890 سراغ یک گلف باز مشتاق بروم. 57 00:02:10,890 --> 00:02:13,950 پس این به این معنا بود که در کل شهر فیلادلفیا ۳۵ نفر وجود داشتند، 58 00:02:13,950 --> 00:02:16,178 پس این به این معنا بود که در کل شهر فیلادلفیا ۳۵ نفر وجود داشتند، 59 00:02:16,178 --> 00:02:20,413 که من بتوانم با آن ها ازدواج کنم. 60 00:02:20,413 --> 00:02:23,710 در همین وقت، خانواده ی یهودی بزرگ من، 61 00:02:23,710 --> 00:02:26,363 همگی ازدواج کرده بودند، 62 00:02:26,363 --> 00:02:28,274 و همگی در حال تشکیل خانواده ی پرجمعیتی بودند، 63 00:02:28,274 --> 00:02:30,305 و من احساس کردم که فشار بسیار زیادی از روی هم سن و سال های خودم روی من است، 64 00:02:30,305 --> 00:02:32,565 که به زندگی خودم سر و سامان بدهم. 65 00:02:32,565 --> 00:02:34,632 پس با خودم فکر کردم که اگر من در این موقعیت یکی از دو راه پیش رویم را انتخاب کنم، 66 00:02:34,632 --> 00:02:35,890 از این شرایط نجات پیدا می کنم. 67 00:02:35,890 --> 00:02:38,528 اول، می توانستم به نصیحت مادربزرگم گوش کنم، 68 00:02:38,528 --> 00:02:40,784 و سطح توقعاتم را پایین بیاورم 69 00:02:40,784 --> 00:02:43,110 و به طور اتفاقی سراغ یکی از ۳۵ مرد مطلوب 70 00:02:43,110 --> 00:02:45,423 در کل شهر ۱/۵ میلیون نفری فیلادلفیا می رفتم، 71 00:02:45,423 --> 00:02:49,196 در کل شهر ۱/۵ میلیون نفری فیلادلفیا می رفتم، 72 00:02:49,196 --> 00:02:52,156 یا این که می توانستم سایت های همسریابی اینترنتی را امتحان کنم. 73 00:02:52,156 --> 00:02:54,366 خب، من از ایده ی همسریابی اینترنتی خوشم آمد، 74 00:02:54,366 --> 00:02:56,367 چون مبتنی بر یک الگوریتم به خصوص بود، 75 00:02:56,367 --> 00:02:58,278 و افرادی که سراغ آن می رفتند به طور خیلی ساده می گفتند که در همسریابی به مشکل برخورده اند، 76 00:02:58,278 --> 00:03:00,480 از اطلاعات سایت استفاده می کردند، 77 00:03:00,480 --> 00:03:01,867 آن را در یک سیستم به اجرا در می آوردند، 78 00:03:01,867 --> 00:03:04,212 تا به یک راه حل برسند. 79 00:03:04,212 --> 00:03:06,609 همسریابی اینترنتی دومین روش پر طرفدار در میان مردم، 80 00:03:06,609 --> 00:03:08,267 برای آشنا شدن با یکدیگر است، 81 00:03:08,267 --> 00:03:10,307 اما چنین الگوریتم هایی به مدت هزاران سال 82 00:03:10,307 --> 00:03:13,862 تقریباً در هر فرهنگی وجود داشته است. 83 00:03:13,862 --> 00:03:16,336 در حقیقت، در فرهنگ یهودی، مدت ها قبل میانجی هایی وجود داشته اند، 84 00:03:16,336 --> 00:03:17,712 در حقیقت، در فرهنگ یهودی، مدت ها قبل میانجی هایی وجود داشته اند، 85 00:03:17,712 --> 00:03:20,070 و اگرچه هیچ کدام از اول به خودی خود الگوریتم های مشخصی نداشته اند، 86 00:03:20,070 --> 00:03:22,411 می توان گفت فرمول هایی را درون ذهن خودشان به اجرا در می آوردند، 87 00:03:22,411 --> 00:03:24,675 مثلاً، آیا آن دختر از آن پسر خوشش می آید؟ 88 00:03:24,675 --> 00:03:26,390 آیا خانواده هایشان با هم کنار می آیند؟ 89 00:03:26,390 --> 00:03:27,922 نظر روحانی در این مورد چیست؟ 90 00:03:27,922 --> 00:03:30,090 آیا آن ها بچه دار می شوند؟ 91 00:03:30,090 --> 00:03:33,022 و میانجی حساب همه ی این موارد را می کرد، 92 00:03:33,022 --> 00:03:35,458 دو نفر از جوانان جامعه اش را انتخاب می کرد، و این پایان ماجرا بود. 93 00:03:35,458 --> 00:03:37,683 اما در مورد من، با خودم فکر کردم، 94 00:03:37,683 --> 00:03:40,388 آیا اطلاعات مختلف و یک الگوریتم، 95 00:03:40,388 --> 00:03:42,563 می توانند مرا به شاهزاده ی رؤیا هایم برسانند؟ 96 00:03:42,563 --> 00:03:44,019 پس تصمیم گرفتم که یک اکانت درست کنم. 97 00:03:44,019 --> 00:03:45,719 اما، یک مشکل کوچک وجود داشت. 98 00:03:45,719 --> 00:03:48,500 زمانی که من در سایت های مختلف همسریابی اکانت درست می کردم، 99 00:03:48,500 --> 00:03:50,795 سرم خیلی خیلی شلوغ بود. 100 00:03:50,795 --> 00:03:53,533 اما این بزرگ ترین مشکل من نبود. 101 00:03:53,533 --> 00:03:55,155 بزرگ ترین مشکل من این بود که، 102 00:03:55,155 --> 00:03:57,403 من از پر کردن قسمت علایق و مشخصات متنفر بودم، 103 00:03:57,403 --> 00:03:59,877 و در نتیجه من به هیچ وجه از سؤال هایی که 104 00:03:59,877 --> 00:04:01,901 شبیه سؤال های سایت های جنسی بود خوشم نمی آمد. 105 00:04:01,901 --> 00:04:04,478 بنابراین من این قسمت را از روی رزومه ام پر کردم. 106 00:04:04,478 --> 00:04:09,538 (خنده ی حاضرین) 107 00:04:09,538 --> 00:04:12,583 پس در قسمت درباره ی خود بالای پروفایلم، 108 00:04:12,583 --> 00:04:14,909 نوشتم که من روزنامه نگاری هستم که جوایز مختلفی برده است 109 00:04:14,909 --> 00:04:16,607 و به آینده فکر می کنم. 110 00:04:16,607 --> 00:04:18,585 وقتی از من در مورد تفریحاتم 111 00:04:18,585 --> 00:04:21,684 و همسر ایده آلم پرسیده شد، من نوشتم توزیع ثروت از طریق دولت، 112 00:04:21,684 --> 00:04:24,111 و تسلط به زبان ژاپنی. 113 00:04:24,111 --> 00:04:26,647 و خیلی در مورد برنامه ی جاوا اسکریپت صحبت کردم. 114 00:04:26,647 --> 00:04:30,256 همان طور که حتماً متوجه شدید، 115 00:04:30,256 --> 00:04:33,665 این بهترین راه برای جذب جنس مخالف به سمت خودم نبود. 116 00:04:33,665 --> 00:04:35,948 اما شکست واقعی من زمانی اتفاق افتاد، 117 00:04:35,948 --> 00:04:38,251 که تعدادی از مرد ها خواستند با من آشنا شوند. 118 00:04:38,251 --> 00:04:40,712 این الگوریتم ها باید جمعیت عظیمی از مرد هایی را که 119 00:04:40,712 --> 00:04:43,418 می خواستند با من قرار بگذارند و آشنا شوند تحلیل می کرد -- 120 00:04:43,418 --> 00:04:47,256 که همه ی آن ها به قرار های واقعاً مزخرفی ختم شدند. 121 00:04:47,256 --> 00:04:49,930 یکی از آن ها این فرد، استیو بود، که در زمینه ی فناوری اطلاعات کار می کرد. 122 00:04:49,930 --> 00:04:51,461 الگوریتم سایت همسریابی، ما دو نفر را با هم تطبیق داد، 123 00:04:51,461 --> 00:04:53,067 چون ما هر دو عاشق وسایل الکترونیکی بودیم، 124 00:04:53,067 --> 00:04:57,221 و همین طور ریاضیات و اطلاعات و موسیقی های دهه ی ۸۰ آمریکا، 125 00:04:57,221 --> 00:04:59,360 پس من قبول کردم تا با او بیرون بروم. 126 00:04:59,360 --> 00:05:01,873 استیو با من یک قرار گذاشت 127 00:05:01,873 --> 00:05:03,746 و مرا به یکی از رستوران های فوق العاده گران قیمت و شیک فیلادلفیا دعوت کرد. 128 00:05:03,746 --> 00:05:05,652 و مرا به یکی از رستوران های فوق العاده گران قیمت و شیک فیلادلفیا دعوت کرد. 129 00:05:05,652 --> 00:05:07,715 و ما به آن رستوران رفتیم، و دست بر قضا، 130 00:05:07,715 --> 00:05:10,975 صحبت بین ما خیلی خوب پیش نرفت، 131 00:05:10,975 --> 00:05:12,804 اما او مقدار زیادی غذا سفارش می داد. 132 00:05:12,804 --> 00:05:14,794 در حقیقت، او حتی به خودش زحمت نمی داد که به منوی غذا نگاه بیندازد. 133 00:05:14,794 --> 00:05:16,414 او پیش غذا ها و غذا های مختلفی را برای خودش و همین طور برای من سفارش می داد، 134 00:05:16,414 --> 00:05:19,156 او پیش غذا ها و غذا های مختلفی را برای خودش و همین طور برای من سفارش می داد، 135 00:05:19,156 --> 00:05:21,685 و ناگهان میز ما پر شد از توده ای از ظرف های غذا، 136 00:05:21,685 --> 00:05:24,116 و همین طور تعداد زیادی از بطری های شراب. 137 00:05:24,116 --> 00:05:26,297 صحبت ما و همین طور شام کم کم به پایان خودشان نزدیک می شدند، 138 00:05:26,297 --> 00:05:27,676 و من به این نتیجه رسیدم که 139 00:05:27,676 --> 00:05:30,512 استیو و من برای هم ساخته نشدیم، 140 00:05:30,512 --> 00:05:32,805 اما می توانیم دوستان خوبی باشیم، 141 00:05:32,805 --> 00:05:35,190 وقتی که او بلند شد تا به دست شویی برود، 142 00:05:35,190 --> 00:05:38,853 صورت حساب شام را سر میز آوردند. 143 00:05:38,853 --> 00:05:41,588 ببینید، من زنی امروزی و روشنفکر هستم. 144 00:05:41,588 --> 00:05:44,418 من با تقسیم مبلغ صورت حساب هیچ مشکلی نداشتم. 145 00:05:44,418 --> 00:05:48,250 اما استیو دیگر برنگشت. (حبس شدن نفس حاضرین) 146 00:05:48,250 --> 00:05:52,978 و آن پول درآمد کل ماهم بود. 147 00:05:52,978 --> 00:05:56,251 بنابراین نیازی به گفتن نیست که، من شب خوبی نداشتم. 148 00:05:56,251 --> 00:05:59,952 پس به خانه رفتم، به مادرم زنگ زدم، به خواهرم زنگ زدم، 149 00:05:59,952 --> 00:06:02,329 و مثل همیشه، در پایان هر کدام از این قرار های واقعاً افتضاح، 150 00:06:02,329 --> 00:06:04,150 و مثل همیشه، در پایان هر کدام از این قرار های واقعاً افتضاح، 151 00:06:04,150 --> 00:06:06,271 آن ها را با جزئیات قرار هایم سرگرم می کردم. 152 00:06:06,271 --> 00:06:08,505 و آن ها به من می گفتند، 153 00:06:08,505 --> 00:06:10,123 "این قدر شکایت نکن." 154 00:06:10,123 --> 00:06:11,793 (خنده ی حاضرین) 155 00:06:11,793 --> 00:06:14,312 "تو زیادی سخت می گیری." 156 00:06:14,312 --> 00:06:16,122 بنابراین به خودم گفتم، خیلی خب، از الآن به بعد، 157 00:06:16,122 --> 00:06:17,760 من فقط در رستوران هایی که مطمئنم اینترنت دارد قرار می گذارم، 158 00:06:17,760 --> 00:06:19,931 و لپ تاپم را با خودم می برم. 159 00:06:19,931 --> 00:06:21,615 آن را به زور در کیفم می چپانم، 160 00:06:21,615 --> 00:06:23,456 و این ایمیل پیش فرض را درست خواهم کرد، 161 00:06:23,456 --> 00:06:25,775 و برای این که با مدرک به همه ثابت کنم، 162 00:06:25,775 --> 00:06:28,446 این قرار ها همگی مفتضحانه تمام می شوند، 163 00:06:28,446 --> 00:06:30,034 آن را با اطلاعات مختلف در مورد کسی که با او قرار گذاشته ام، 164 00:06:30,034 --> 00:06:32,607 پر می کنم. (خنده ی حاضرین) 165 00:06:32,607 --> 00:06:34,402 من اطلاعات را این طور پر می کردم، 166 00:06:34,402 --> 00:06:37,370 بیش از حد احمق، دست و پا چلفتی، اشاره به مسائل جنسی؛ 167 00:06:37,370 --> 00:06:39,473 استفاده از کلمات نادرست؛ 168 00:06:39,473 --> 00:06:42,688 و تعداد دفعاتی که یک مرد مرا مجبور کرده است که "بزنم قدش". 169 00:06:42,688 --> 00:06:44,559 (خنده ی حاضرین) 170 00:06:44,559 --> 00:06:48,771 من شروع کردم به تجزیه و تحلیل این اعداد، 171 00:06:48,771 --> 00:06:51,767 و این اعداد ببه من کمک کردند که روابطی از آن به دست آوردم. 172 00:06:51,767 --> 00:06:54,391 طبق نتایجی که گرفتم، 173 00:06:54,391 --> 00:06:57,300 به دلایلی نامعلوم، مرد هایی که اسکاچ می نوشیدند (ویسکی اسکاتلندی) 174 00:06:57,300 --> 00:06:59,703 بلافاصله می خواستند روابط جنسی نامعمولی داشته باشیم. 175 00:06:59,703 --> 00:07:01,839 (خنده ی حاضرین) 176 00:07:01,839 --> 00:07:04,281 خب، شاید این افراد آن قدر ها هم بد نبودند، 177 00:07:04,281 --> 00:07:05,890 خب، شاید این افراد آن قدر ها هم بد نبودند، 178 00:07:05,890 --> 00:07:07,800 آن ها فقط برای من مناسب نبودند. 179 00:07:07,800 --> 00:07:11,140 من به این نتیجه رسیدم که، الگوریتم هایی که سایت همسریابی بر مبنای آن عمل می کردند، 180 00:07:11,140 --> 00:07:12,569 هیچ مشکلی نداشتند. 181 00:07:12,569 --> 00:07:14,509 این الگوریتم ها دقیقاً کاری را که برای آن طراحی شده بودند، 182 00:07:14,509 --> 00:07:15,994 انجام می دادند، 183 00:07:15,994 --> 00:07:18,788 ابن برنامه این طور بود که اطلاعات داده شده از طریق کاربر را می گرفت، 184 00:07:18,788 --> 00:07:20,292 که در مورد من، رزومه ی کاریم بود، 185 00:07:20,292 --> 00:07:23,319 و آن را با اطلاعات داده شده ی باقی افراد تطبیق می داد. 186 00:07:23,319 --> 00:07:24,952 ببینید، مشکل اصلی این جاست که، 187 00:07:24,952 --> 00:07:26,877 با این که الگوریتم ها درست کار می کنند، 188 00:07:26,877 --> 00:07:28,830 ولی این من و شما هستیم که وقتی که با پنجره های خال یمواجه می شویم، 189 00:07:28,830 --> 00:07:30,966 که باید در آن اطلاعات مربوط به خودمان را بر روی پروفایل بگذاریم، 190 00:07:30,966 --> 00:07:32,626 اشتباه اصلی را مرتکب می شویم. 191 00:07:32,626 --> 00:07:34,370 تعداد خیلی کمی از ما هستند که می توانند 192 00:07:34,370 --> 00:07:38,046 به طور کامل و بی رحمانه با خودشان صادق باشند. 193 00:07:38,046 --> 00:07:40,227 مشکل دیگر ما این جاست که در این سایت ها از ما سؤال هایی پرسیده می شود، 194 00:07:40,227 --> 00:07:43,780 مثل این که شما برای یک حیوان خانگی، سگ را ترجیح می دهید یا گربه را؟ 195 00:07:43,780 --> 00:07:46,300 از فیلم های ترسناک خوشتان می آید یا فیلم های رمانتیک؟ 196 00:07:46,300 --> 00:07:48,210 من دوست اینترنتی نمی خواهم. 197 00:07:48,210 --> 00:07:50,445 من به دنبال یک همسر هستم. درسته؟ 198 00:07:50,445 --> 00:07:53,584 پس این اطلاعات خواسته شده واقعاً ناکافی هستند. 199 00:07:53,584 --> 00:07:56,154 با خودم گفتم، من نقشه ی جدیدی دارم. 200 00:07:56,154 --> 00:07:58,152 من همچنان از این سایت های همسریابی استفاده می کنم، 201 00:07:58,152 --> 00:08:00,863 اما از آن ها به عنوان منابع اطلاعاتی استفاده می کنم، 202 00:08:00,863 --> 00:08:03,613 و به جای این که از الگوریتم های سایت انتظار نتیجه داشته باشم، 203 00:08:03,613 --> 00:08:07,280 ترجیح دادم که تلاش کنم تا کل این سیستم را با مهندسی معکوس بفهمم. 204 00:08:07,280 --> 00:08:10,425 پس با در نظر گرفتن این قضیه که اطلاعات کافی 205 00:08:10,425 --> 00:08:12,777 برای استفاده جهت تطبیق دادن من با سایر افراد در دسترس نیست، 206 00:08:12,777 --> 00:08:15,215 تصمیم گرفتم به جای این سؤال های روتین، سؤال های خودم را بپرسم. 207 00:08:15,215 --> 00:08:16,853 سؤال هایی که در مورد تمام ویژگی هایی بود 208 00:08:16,853 --> 00:08:19,756 که من می خواستم همسر آینده ام داشته باشد. 209 00:08:19,756 --> 00:08:24,290 پس شروع کردم به نوشتن و نوشتن و نوشتن، 210 00:08:24,290 --> 00:08:26,592 و در نهایت، ۷۲ ویژگی متفاوت را جمع آوری کردم. 211 00:08:26,592 --> 00:08:29,173 و در نهایت، ۷۲ ویژگی متفاوت را جمع آوری کردم. 212 00:08:29,173 --> 00:08:31,579 من می خواستم با کسی که یهودی ... منش باشد، 213 00:08:31,579 --> 00:08:33,276 پس من به دنبال کسی بودم که پیش فرض ها و افکار مشابهی را در مورد فرهنگ ما داشته باشد، 214 00:08:33,276 --> 00:08:35,837 پس من به دنبال کسی بودم که پیش فرض ها و افکار مشابهی را در مورد فرهنگ ما داشته باشد، 215 00:08:35,837 --> 00:08:37,410 اما نمی خواستم کسی باشد که هر جمعه و شنبه مرا مجبور کند که به معبد بروم. 216 00:08:37,410 --> 00:08:39,743 اما نمی خواستم کسی باشد که هر جمعه و شنبه مرا مجبور کند که به معبد بروم. 217 00:08:39,743 --> 00:08:41,333 من می خواستم با کسی ازدواج کنم که سخت کار کند، 218 00:08:41,333 --> 00:08:43,217 چون کار برای من ارزش زیادی دارد، 219 00:08:43,217 --> 00:08:44,835 اما این به معنای کار بیش از حد نیست. 220 00:08:44,835 --> 00:08:46,515 برای من، تنها تفریحاتی که دارم، 221 00:08:46,515 --> 00:08:49,351 پروژه های جدیدی است که به پایان رسانده ام. 222 00:08:49,351 --> 00:08:52,516 همین طور می خواستم همسر آینده ام تنها به داشتن دو فرزند قناعت نکند، 223 00:08:52,516 --> 00:08:55,411 بلکه مثل خودم عاشق بچه های زیاد باشد، 224 00:08:55,411 --> 00:08:57,342 و این که با من در اجبار بچه مان به یاد گرفتن درس های پیانو از سن سه سالگی، 225 00:08:57,342 --> 00:09:00,877 هیچ مشکلی نداشته باشد، 226 00:09:00,877 --> 00:09:04,533 و شاید کلاس های علوم کامپیوتری 227 00:09:04,533 --> 00:09:06,437 البته اگر سر این قضیه دعوا نشود. 228 00:09:06,437 --> 00:09:08,169 سؤالاتی از این قبیل، اما من همین طور کسی را می خواستم 229 00:09:08,169 --> 00:09:10,232 که به جاهای عجیب و غریب و دور افتاده برود، 230 00:09:10,232 --> 00:09:11,860 مثل پترا (شهر سنگی تاریخی) در لبنان. 231 00:09:11,860 --> 00:09:13,365 همین طور کسی را می خواستم که همیشه، 232 00:09:13,365 --> 00:09:15,293 ۱۰ کیلوگرم از من سنگین تر باشد، 233 00:09:15,293 --> 00:09:16,663 صرف نظر از این که وزن من چقدر است. 234 00:09:16,663 --> 00:09:19,065 (خنده ی حاضرین) 235 00:09:19,065 --> 00:09:22,139 من ۷۲ معیار انتخاب همسر داشتم، 236 00:09:22,139 --> 00:09:24,185 که اگر منصفانه نگاه کنیم، خیلی زیاد بودند. 237 00:09:24,185 --> 00:09:25,567 پس من تغییری ایجاد کردم، 238 00:09:25,567 --> 00:09:27,389 من آن ها را در لیست اولویت بندی کردم. 239 00:09:27,389 --> 00:09:31,342 من آن ها را به دو بخش در لیستم تقسیم کردم، 240 00:09:31,342 --> 00:09:34,567 و برای همه ی آن ها نمره ای تعیین کردم، 241 00:09:34,567 --> 00:09:36,547 که از ۱۰۰ نمره تا ۹۱ نمره می رفتند، 242 00:09:36,547 --> 00:09:39,787 و ویژگی هایی را که برای همسر آینده ام در نظر داشتم، لیست کردم، 243 00:09:39,787 --> 00:09:41,499 مثل این که باید باهوش باشد، مرا به چالش بکشد و مرا تشویق کند، 244 00:09:41,499 --> 00:09:43,755 و آن را با بخش دوم، یا انتظارات دست دوم من 245 00:09:43,755 --> 00:09:45,780 به تعادل برساند. 246 00:09:45,780 --> 00:09:47,185 این چیز ها هم برای من مهم بودند 247 00:09:47,185 --> 00:09:52,001 اما نه آن قدر که به خاطرشان از ازدواج با یک نفر منصرف شوم. 248 00:09:52,001 --> 00:09:53,422 پس بعد از این که این برنامه را به طور کامل آماده کردم، 249 00:09:53,422 --> 00:09:55,231 یک سیستم امتیازبندی درست کردم، 250 00:09:55,231 --> 00:09:57,854 چون می خواستم به صورت ریاضی 251 00:09:57,854 --> 00:09:59,704 چون می خواستم به صورت ریاضی 252 00:09:59,704 --> 00:10:02,210 بررسی کنم که آیا فردی که من از طریق اینترنت پیدا کردم، 253 00:10:02,210 --> 00:10:03,657 همسر مناسبی برای من هست یا نه. 254 00:10:03,657 --> 00:10:06,100 با خودم فکر کردم که حداقل امتیاز لازم برای این که 255 00:10:06,100 --> 00:10:07,646 من قبول کنم به ایمیل یک نفر جواب بدهم 256 00:10:07,646 --> 00:10:09,812 ۷۰۰ امتیاز است. 257 00:10:09,812 --> 00:10:11,814 اگر این امتیاز به ۹۰۰ رسید، من قبول می کنم تا با او یک قرار بگذارم، 258 00:10:11,814 --> 00:10:14,495 و هیچگونه رابطه ای را قبول نمی کنم، 259 00:10:14,495 --> 00:10:18,683 مگر این که آن فدر حداقل ۱٫۵۰۰ امتیاز به دست آورد. 260 00:10:18,683 --> 00:10:21,555 خب، این روش خیلی خوب عمل کرد. 261 00:10:21,555 --> 00:10:23,364 پس دوباره در اینترنت فعال شدم. 262 00:10:23,364 --> 00:10:26,119 من اکانتی با نام "Jewishdoc57" پیدا کردم (دکتر یهودی ۵۷) 263 00:10:26,119 --> 00:10:29,056 که بسیار خوش چهره بود، خیلی خوش صحبت بود، 264 00:10:29,056 --> 00:10:30,774 او قلهی کوه فوجی را فتح کرده بود، 265 00:10:30,774 --> 00:10:32,516 تمام طول دیوار بزرگ چین را پیاده روی کرده بود. 266 00:10:32,516 --> 00:10:35,632 او دوست داشت تا جایی که مجبور نشود سوار یک کشتی مسافربری بشود سفر کند. 267 00:10:35,632 --> 00:10:38,370 و من با خودم گفتم، خودشه! 268 00:10:38,370 --> 00:10:40,434 من بر این سیستم غلبه کردم. 269 00:10:40,434 --> 00:10:44,204 من شاهزاده ی یهودی رؤیا های خانواده ام را پیدا کرده بودم. 270 00:10:44,204 --> 00:10:46,422 من شاهزاده ی یهودی رؤیا های خانواده ام را پیدا کرده بودم. 271 00:10:46,422 --> 00:10:48,578 تنها یک مشکل وجود داشت: 272 00:10:48,578 --> 00:10:51,887 او از من خوشش نیامد. 273 00:10:51,887 --> 00:10:54,973 و من با خودم فکر کردم هنوز یک متغیر در این رقابت باقی مانده است که در نظر نگرفته ام. 274 00:10:54,973 --> 00:10:56,866 و من با خودم فکر کردم هنوز یک متغیر در این رقابت باقی مانده است که در نظر نگرفته ام. 275 00:10:56,866 --> 00:10:58,354 دختر های دیگری که در این سایت های همسریابی هستند 276 00:10:58,354 --> 00:11:00,799 چه کسانی هستند؟ 277 00:11:00,799 --> 00:11:04,503 من اکانتی به نام "SmileyGirl1978" را پیدا کردم. (دختر خندان ۱۹۷۸) 278 00:11:04,503 --> 00:11:07,332 او گفته بود که "دختر باحال و خوشحال و پایه ی گشت و گذار" ی است. 279 00:11:07,332 --> 00:11:08,774 او خودش را به عنوان یک معلم معرفی کرده بود. 280 00:11:08,774 --> 00:11:11,380 او گفته بود که "دیوانه، بامزه و دوست داشتنی" است. 281 00:11:11,380 --> 00:11:13,829 او دوست داشت که کاری کند که همه "تا سر حد مرگ" بخندند. 282 00:11:13,829 --> 00:11:16,271 در این لحظه، شروع به چک کردن تمامی پروفایل ها کردم. 283 00:11:16,271 --> 00:11:18,322 پروفایل های خیلی زیادی بودند که شبیه این بودند، 284 00:11:18,322 --> 00:11:20,498 و من باید آن ها را تجزیه و تحلیل می کردم. 285 00:11:20,498 --> 00:11:23,778 پس من ۱۰ پروفایل قلابی با جنسیت مذکر ساختم. 286 00:11:23,778 --> 00:11:26,722 قبل از این که همه ی شما از من متنفر شوید -- 287 00:11:26,722 --> 00:11:28,475 (خنده ی حاضرین) 288 00:11:28,475 --> 00:11:32,063 این موضوع را در نظر بگیرید که من این کار را 289 00:11:32,063 --> 00:11:34,200 تنها برای جمع آوری اطلاعات 290 00:11:34,200 --> 00:11:35,948 درباره ی تمامی افراد دیگر در این سیستم انجام دادم. 291 00:11:35,948 --> 00:11:40,143 من نمی خواستم یک رابطه ی دیوانه وار اینترنتی با هویت جعلی با کسی داشته باشم. 292 00:11:40,143 --> 00:11:42,156 من فقط داشتم به اطلاعاتشان ناخنک می زدم. 293 00:11:42,156 --> 00:11:44,124 اما من اطلاعات همه را نمی خواستم. 294 00:11:44,124 --> 00:11:46,007 من تنها اطلاعات دختر هایی را می خواستم 295 00:11:46,007 --> 00:11:47,571 که برای مرد هایی مثل مردی که من واقعاً دوست داشتم با او ازدواج کنم، 296 00:11:47,571 --> 00:11:50,805 جذاب بودند. (خنده ی حاضرین) 297 00:11:50,805 --> 00:11:54,400 وقتی من این اکانت های جعلی با جنسیت مذکر را در سایت های همسریابی ساختم، 298 00:11:54,400 --> 00:11:55,702 از قوانین به خصوصی پیروی می کردم. 299 00:11:55,702 --> 00:11:57,842 اول این که سراغ هیچ دختری نمی رفتم. 300 00:11:57,842 --> 00:12:00,763 تنها صبر می کردم و می دیدم چه دختر هایی جذب این پروفایل ها می شوند، 301 00:12:00,763 --> 00:12:04,134 و من به دو سری اطلاعات متفاوت رسیدم. 302 00:12:04,134 --> 00:12:05,672 من روی اطلاعات کیفی آن ها تمرکز می کردم، 303 00:12:05,672 --> 00:12:07,621 چه شوخی هایی می کردند، چه تن صدایی داشتند، 304 00:12:07,621 --> 00:12:09,183 صدایشان، و در کل نحوه ی برقراری ارتباطی که 305 00:12:09,183 --> 00:12:11,033 همه ی این دختر ها از آن لحاظ مشترک بودند. 306 00:12:11,033 --> 00:12:12,316 و همین طور اطلاعات کمّی، 307 00:12:12,316 --> 00:12:14,654 میانگین طول عکس پروفایل آن ها چقدر بود، 308 00:12:14,654 --> 00:12:16,889 چقدر طول می کشید تا آن ها به یک ایمیل پاسخ بدهند؟ 309 00:12:16,889 --> 00:12:18,570 نتیجه ای که به شخصه می خواستم به آن برسم، 310 00:12:18,570 --> 00:12:20,495 نتیجه ای که به شخصه می خواستم به آن برسم، 311 00:12:20,495 --> 00:12:21,905 این بود که به اندازه ی "SmileyGirl1978" پرطرفدار باشم. 312 00:12:21,905 --> 00:12:23,970 این بود که به اندازه ی "SmileyGirl1978" پرطرفدار باشم. 313 00:12:23,970 --> 00:12:25,870 من می خواستم بفهمم چطور می توانم پروفایلم را در سطح این سایت ها پر طرفدار کنم. 314 00:12:25,870 --> 00:12:28,810 من می خواستم بفهمم چطور می توانم پروفایلم را در سطح این سایت ها پر طرفدار کنم. 315 00:12:28,810 --> 00:12:30,537 خب، یک ماه بعد، 316 00:12:30,537 --> 00:12:34,290 من اطلاعات زیادی داشتم، و می توانستم تجزیه و تحلیل دیگری انجام دهم. 317 00:12:34,290 --> 00:12:37,170 و این بار می دانستم که جزئیات پروفایل تا چه حد اهمیت دارند. 318 00:12:37,170 --> 00:12:39,876 افرادی که باهوش تر بودند خیلی در مورد خودشان می نوشتند -- 319 00:12:39,876 --> 00:12:41,751 ۳٫۰۰۰، ۴٫۰۰۰ یا ۵٫۰۰۰ کلمه در مورد خودشان می نوشتند، 320 00:12:41,751 --> 00:12:43,494 ۳٫۰۰۰، ۴٫۰۰۰ یا ۵٫۰۰۰ کلمه در مورد خودشان می نوشتند، 321 00:12:43,494 --> 00:12:45,640 که باعث می شد پروفایلشان خیلی جذاب شود. 322 00:12:45,640 --> 00:12:46,992 مسئله ای که وجود داشت، این بود که 323 00:12:46,992 --> 00:12:48,174 پسر ها و دختر های پر طرفدار به طور میانگین ۹۷ کلمه درباره ی خود می نویسند، 324 00:12:48,174 --> 00:12:51,946 پسر ها و دختر های پر طرفدار به طور میانگین ۹۷ کلمه درباره ی خود می نویسند، 325 00:12:51,946 --> 00:12:53,668 که بسیار هوشمندانه و دقیق نوشته شده اند، 326 00:12:53,668 --> 00:12:56,558 اگرچه همیشه این طور به نظر نمی رسد. 327 00:12:56,558 --> 00:12:58,707 کار دیگری که افراد پرطرفدار انجام می دهند، 328 00:12:58,707 --> 00:13:00,860 این است که به طور کلی صحبت می کنند. 329 00:13:00,860 --> 00:13:02,150 در مورد من، می دانید، 330 00:13:02,150 --> 00:13:05,348 "بیمار انگلیسی" فیلم محبوب من است، 331 00:13:05,348 --> 00:13:09,157 اما نوشتن این در پروفایل من کار درستی نیست، 332 00:13:09,157 --> 00:13:10,898 چون جزء اطلاعات جزئی و غیر ضروری محسوب می شود، 333 00:13:10,914 --> 00:13:12,456 و ممکن است بعضی ها از این فیلم خوششان نیاید 334 00:13:12,456 --> 00:13:13,671 و تصمیمشان در مورد آشنا شدن با من عوض شود، 335 00:13:13,671 --> 00:13:16,370 تنها به خاطر این که حوصله نداشته اند پای این فیلم سه ساعته بنشینند. 336 00:13:16,370 --> 00:13:18,610 همچنین، داشتن لحن خوشبینانه و پر امید خیلی مهم است. 337 00:13:18,610 --> 00:13:20,046 این مجموعه ای از کلمات است 338 00:13:20,046 --> 00:13:22,506 که پرطرفدار ترین کلماتی که توسط 339 00:13:22,506 --> 00:13:24,138 پر طرفدار ترین دختر ها استفاده شده اند را در خود جای داده است، 340 00:13:24,138 --> 00:13:26,713 کلماتی مانند "باحال" و "دختر" و "عشق". 341 00:13:26,713 --> 00:13:28,824 نتیجه ای که به آن رسیدم این نبود که باید حالت احمقانه ای به پروفایلم بدهم. 342 00:13:28,824 --> 00:13:30,392 نتیجه ای که به آن رسیدم این نبود که باید حالت احمقانه ای به پروفایلم بدهم. 343 00:13:30,392 --> 00:13:31,924 اگر یادتان بیاید، من کسی هستم که در پروفایل خودش نوشته بود، 344 00:13:31,924 --> 00:13:34,967 به زبان ژاپنی تسلط کامل دارد و با زبان جاوا اسکریپت کار می کند 345 00:13:34,967 --> 00:13:36,561 و از این شرح پروفایلم خوشم می آمد. 346 00:13:36,561 --> 00:13:39,278 تفاوت این دو لحن در این بود که راه جدید واضح تر است، 347 00:13:39,278 --> 00:13:41,433 و به بقیه کمک می کند بهترین راه برقراری ارتباط با تو را درک کنند. 348 00:13:41,433 --> 00:13:43,045 و به بقیه کمک می کند بهترین راه برقراری ارتباط با تو را درک کنند. 349 00:13:43,045 --> 00:13:45,967 و به این نتیجه رسیدم که فاصله ی بین ایمیل ها خیلی خیلی مهم است. 350 00:13:45,967 --> 00:13:47,617 تنها به این خاطر که شما شماره ی موبایل یک نفر را دارید، 351 00:13:47,617 --> 00:13:49,361 تنها به این خاطر که شما شماره ی موبایل یک نفر را دارید، 352 00:13:49,361 --> 00:13:51,117 یا این که می توانید از طریق اینترنت برای او پیغام آنی بفرستید، 353 00:13:51,117 --> 00:13:53,524 اگر ساعت ۲ صبح باشد و شما به طور اتفاقی بیدار باشید، 354 00:13:53,524 --> 00:13:56,713 به این معنا نیست که آن ساعت، وقت خوبی برای صحبت کردن با آن افراد است. 355 00:13:56,713 --> 00:13:59,362 زن های پر طرفدار در این سایت های همسریابی 356 00:13:59,362 --> 00:14:01,200 به طور متوسط ۲۳ ساعت بعد از هر ارتباطی، به آن پاسخ می دهند. 357 00:14:01,200 --> 00:14:03,576 به طور متوسط ۲۳ ساعت بعد از هر ارتباطی، به آن پاسخ می دهند. 358 00:14:03,576 --> 00:14:05,507 ما معمولاً در دوران نامزدی همین طور رفتار می کنیم. 359 00:14:05,507 --> 00:14:07,571 ما معمولاً در دوران نامزدی همین طور رفتار می کنیم. 360 00:14:07,571 --> 00:14:10,976 و نهایتاً، اهمیت عکس های پروفایل. 361 00:14:10,976 --> 00:14:12,809 تمام زن های پر طرفدار در این سایت ها، 362 00:14:12,809 --> 00:14:14,434 در عکس هایشان لباس های بازی می پوشیدند. 363 00:14:14,434 --> 00:14:16,446 همه ی آن ها عالی به نظر می رسیدند، 364 00:14:16,446 --> 00:14:19,224 که از لحاظ ظاهری اختلاف فاحشی 365 00:14:19,224 --> 00:14:22,517 با عکس هایی که من در پروفایلم گذاشته بود داشت. 366 00:14:22,517 --> 00:14:24,157 وقتی من تمامی این تحلیل ها را انجام دادم، 367 00:14:24,157 --> 00:14:26,501 توانستم یک پروفایل فوق العاده درست کنم، 368 00:14:26,501 --> 00:14:28,375 با این که هنوز خودم بودم، 369 00:14:28,375 --> 00:14:32,284 اما عملکرد من در این جامعه ی مجازی بهینه شده بود. 370 00:14:32,284 --> 00:14:37,134 و بعداً به این نتیجه رسیدم که در این کار موفق شده ام. 371 00:14:37,134 --> 00:14:40,190 من پرطرفدار ترین دختر سایت های همسریابی شده بودم. 372 00:14:40,190 --> 00:14:42,709 (خنده ی حاضرین) 373 00:14:42,709 --> 00:14:46,923 (تشویق حاضرین) 374 00:14:46,923 --> 00:14:50,410 و تعداد زیادی از مرد ها می خواستند با من آشنا شوند. 375 00:14:50,410 --> 00:14:52,816 پس من به مادرم زنگ زدم، و خواهرم، و همین طور مادربزرگم. 376 00:14:52,816 --> 00:14:54,647 به آن ها از خبر های شگفت انگیز جدید گفتم، 377 00:14:54,647 --> 00:14:56,516 و آن ها گفتند، "فوق العاده است! 378 00:14:56,516 --> 00:14:58,633 کی می خواهی شروع کنی با آن ها آشنا شوی؟" 379 00:14:58,633 --> 00:15:01,072 و من جواب دادم،"خب، راستش، دلم نمی خواهد با هیچکس آشنا شوم." 380 00:15:01,072 --> 00:15:03,009 اگر یادتان باشد، در سیستم امتیاز دهی، 381 00:15:03,009 --> 00:15:05,343 آن ها باید حداقل ۷۰۰ امتیاز می آوردند، 382 00:15:05,343 --> 00:15:07,653 ولی هیچ کدام از آن ها نتوانسته بودند این امتیاز را بگیرند. 383 00:15:07,653 --> 00:15:10,431 پس گفتند، "چی؟ تو هنوز بیش از حد سخت می گیری." 384 00:15:10,431 --> 00:15:12,088 خب، مدت نه چندان طولانی بعد از این قضیه، 385 00:15:12,088 --> 00:15:14,290 من با این فرد، "تِوِنین"، آشنا شدم، 386 00:15:14,290 --> 00:15:16,760 و او در خانواده ای با فرهنگ یهودی بزرگ شده بود، 387 00:15:16,760 --> 00:15:19,780 او گفت که شغلش شکار بچه فک های قطبی است، 388 00:15:19,780 --> 00:15:22,344 که به نظرم خیلی هوشمندانه بود. 389 00:15:22,344 --> 00:15:25,221 او درباره ی سفر هایش با جزئیات حرف می زد. 390 00:15:25,221 --> 00:15:27,534 او منابع فرهنگی شگفت انگیز زیادی داشت. 391 00:15:27,534 --> 00:15:30,552 او مرا بررسی کرد و دقیقاً همان طور که می خواستم صحبت کرد، 392 00:15:30,552 --> 00:15:33,763 و بلافاصله، او ۸۵۰ امتیاز به دست آورد. 393 00:15:33,763 --> 00:15:35,524 این برای یک قرار آشنایی کافی بود. 394 00:15:35,524 --> 00:15:37,640 سه هفته بعد، ما یکدیگر را ملاقات کردیم، 395 00:15:37,640 --> 00:15:40,998 که این ملاقات به یک مکالمه ی 14 ساعته تبدیل شد، 396 00:15:40,998 --> 00:15:43,063 و ما را از کافی شاپ به رستوران 397 00:15:43,063 --> 00:15:45,396 و از آن جا به یک کافی شاپ دیگر و از آن جا به یک رستوران دیگر برد، 398 00:15:45,396 --> 00:15:47,309 و وقتی آن شب مرا به خانه ام برگرداند، 399 00:15:47,309 --> 00:15:48,848 من دوباره به او امتیاز دادم -- 400 00:15:48,848 --> 00:15:50,101 [۱٫۰۵۰ امتیاز!] -- 401 00:15:50,101 --> 00:15:51,487 با خودم فکر کردم، 402 00:15:51,487 --> 00:15:54,572 در تمام این مدت من حتی به اندازه ی کافی سخت نمی گرفتم. 403 00:15:54,572 --> 00:15:56,204 خب، در یک سال و نیم بعد از آن، 404 00:15:56,204 --> 00:15:59,126 ما دائم در حال مسافرت های زمینی در پترا در لبنان بودیم، 405 00:15:59,126 --> 00:16:01,211 ما دائم در حال مسافرت های زمینی در پترا در لبنان بودیم، 406 00:16:01,211 --> 00:16:04,412 که او در مقابلم زانو زد و درخواست ازدواج داد. 407 00:16:04,412 --> 00:16:07,183 و یک سال بعد، ما ازدواج کردیم، 408 00:16:07,183 --> 00:16:09,591 و یک سال و نیم بعد، دخترمان، 409 00:16:09,591 --> 00:16:11,391 پترا، به دنیا امد. 410 00:16:11,391 --> 00:16:18,771 (تشویق حاضرین) 411 00:16:18,771 --> 00:16:21,090 همان طور که معلوم است، من زندگی فوق العاده ای دارم، پس -- 412 00:16:21,090 --> 00:16:22,518 (خنده ی حاضرین) -- 413 00:16:22,518 --> 00:16:25,146 سؤال این جاست، از حرف های من چه برداشتی کرده اید؟ 414 00:16:25,146 --> 00:16:28,994 خب، حتماً فکر می کنید الگوریتمی برای عشق وجود دارد. 415 00:16:28,994 --> 00:16:32,690 و این الگوریتم الزاماً تنها همان منطق هایی نیستند که در سایت های همسریابی در مورد ما استفاده می شوند. 416 00:16:32,690 --> 00:16:34,926 در حقیقت، این الگوریتم را خود ما می نویسیم. 417 00:16:34,926 --> 00:16:37,177 پس چه به دنبال یک شوهر یا یک زن می گردید، 418 00:16:37,177 --> 00:16:39,239 یا این که تلاش می کنید ذوق و استعداد خود را در یک رشته پیدا کنید، 419 00:16:39,239 --> 00:16:40,713 یا این که تلاش می کنید کاری را شروع کنید، 420 00:16:40,713 --> 00:16:43,770 تمام کاری که واقعاً نیاز دارید انجام دهید این است که چارچوب خودتان را تعیین کنید، 421 00:16:43,770 --> 00:16:45,687 و با قوانین خودتان بازی کنید، 422 00:16:45,687 --> 00:16:48,327 و هر قدر خواستید سختگیری به خرج دهید. 423 00:16:48,327 --> 00:16:49,787 خب، در روز عروسیم، 424 00:16:49,787 --> 00:16:51,693 من دوباره با مادربزرگم صحبت کردم، 425 00:16:51,693 --> 00:16:54,490 و او گفت، "خیلی خب، شاید من اشتباه می کردم. 426 00:16:54,490 --> 00:16:55,773 انگار تو با سیستم فوق العاده ی خودت موفق شدی. 427 00:16:55,773 --> 00:16:57,789 انگار تو با سیستم فوق العاده ی خودت موفق شدی. 428 00:16:57,789 --> 00:17:00,724 اما حالا تو دست پختت را خوب کن. 429 00:17:00,724 --> 00:17:03,855 گوشت قلقلی هایت باید پف دار باشند، نه سفت." 430 00:17:03,855 --> 00:17:05,407 و من در این زمینه به نصیحت او گوش کردم. 431 00:17:05,407 --> 00:17:10,009 (تشویق حاضرین)