WEBVTT 00:00:13.780 --> 00:00:20.780 بخش چهارم فراتر از فکر کردن-- زندگی، آزادی و جستجوی خوشبختی. 00:00:24.630 --> 00:00:27.800 ما زندگیمان را در جستجوی خوشبختی "آن بیرون (آنجا)" می‌گذرانیم، 00:00:27.800 --> 00:00:30.300 مانند اینکه آن یک متاع و کالا است. 00:00:30.300 --> 00:00:37.300 ما برده‌ی آرزوها و تمایلات خود شده‌ایم. 00:00:39.410 --> 00:00:41.040 خوشبختی چیزی نیست که بتواند دنبال شود 00:00:41.040 --> 00:00:44.590 یا مثل یک کت ارزان خریده شود. 00:00:44.590 --> 00:00:45.770 این مایا است، 00:00:45.770 --> 00:00:46.629 توهم، 00:00:46.629 --> 00:00:51.600 بازی بی‌پایان فرم و شکل. 00:00:51.600 --> 00:00:53.170 در سنت بودایی، 00:00:53.170 --> 00:00:56.429 سامسارا، یا چرخه بی‌پایان رنج 00:00:56.429 --> 00:00:58.819 با میل به لذتها 00:00:58.819 --> 00:01:03.120 و بیزاری از درد ماندگار و همیشگی می‌شود. 00:01:03.120 --> 00:01:07.409 فروید این را به عنوان "اصل لذت" معرفی می‌کند.‌ 00:01:07.409 --> 00:01:10.229 هرچیزی که ما انجام می‌دهیم یک تلاش برای ایجاد لذت و خوشی است، 00:01:10.229 --> 00:01:12.229 تا چیزی را که می‌خواهیم کسب کنیم، 00:01:12.229 --> 00:01:19.229 یا چیزی که ناخوشایند است و ما نمی‌خواهیم را دور کنیم. 00:01:19.670 --> 00:01:23.630 حتی یک ارگانیسم ساده مثل پارمسیوم این کار را انجام می‌دهد. . 00:01:23.630 --> 00:01:25.890 این را پاسخ به محرک می‌خوانند. 00:01:25.890 --> 00:01:30.850 برخلاف پارمسیوم، انسانها انتخاب‌های بیشتری دارند. 00:01:30.850 --> 00:01:34.409 ما آزاد هستیم که فکر کنیم، و این قلب مشکل است. 00:01:34.409 --> 00:01:41.409 این فکر کردن درمورد اینکه چه می‌خواهیم است که از کنترل خارج شده است. 00:02:03.609 --> 00:02:10.609 دوراهی جامعه مدرن این است که ما دنبال فهمیدن دنیا هستیم، 00:02:14.070 --> 00:02:17.430 نه از بعد آگاهی درونی باستانی، 00:02:17.430 --> 00:02:20.060 بلکه با کیفیت بخشی و کمیت بخشی به آنچه که به 00:02:20.060 --> 00:02:25.819 عنوان دنیای خارجی با استفاده از راههای علمی و فکری دریافت می‌کنیم. 00:02:25.819 --> 00:02:30.319 فکر کردن فقط منجر به فکر بیشتر و سوالهای بیشتر می‌شود. 00:02:30.319 --> 00:02:33.650 ما در جستجوی فهمیدن درونی‌ترین نیروهایی که دنیا را ایجاد کرده‌اند 00:02:33.650 --> 00:02:35.670 و مسیرش را راهنمایی می‌کند، هستیم. 00:02:35.670 --> 00:02:39.110 اما ما این اسانس و جوهره را به عنوان چیزی خارج از خود می‌پنداریم، 00:02:39.110 --> 00:02:44.569 نه به عنوان یک چیز زنده، که ذاتی از طبیعتمان است. 00:02:44.569 --> 00:02:47.890 این روانپزشک معروف کارل یونگ بود که گفته است، 00:02:47.890 --> 00:02:54.890 "آنکسی که به بیرون نگاه می‌کند رویاپردازی می‌کند، آنکسی که به درون نگاه می‌کند بیدار می‌شود. 00:02:56.010 --> 00:03:00.440 این اشتباه نیست که مایل باشیم که بیدار شویم، و خوشبخت شویم. 00:03:00.440 --> 00:03:04.019 آنچه که اشتباه است این است که در بیرون به دنبال خوشبختی باشیم، 00:03:04.019 --> 00:03:11.019 در حالیکه آن فقط در درون یافت می‌شود 00:03:34.620 --> 00:03:39.730 در چهارم آگوست سال 2010 میلادی در کنفرانس فناوری و اقتصاد در لیک تاهو کالیفرنیا، 00:03:39.730 --> 00:03:45.819 اریک اشمیت، مدیر گوگل، یک آمار جالب را ذکر کرد. 00:03:45.819 --> 00:03:48.450 امروزه، میزان اطلاعاتی که ما در دو روز ایجاد می‌کنیم 00:03:48.450 --> 00:03:51.280 برابر است با کل آنچه ما از ظهور تمدن تا سال 2003 داشتیم. 00:03:51.280 --> 00:03:54.599 با توجه به گفته اشمیت. 00:03:54.599 --> 00:04:01.599 این چیزی مثل 5 اگزابایت از داده است. 00:04:02.060 --> 00:04:05.590 در طول تاریخ بشریت، هرگز این میزان فکر کردن وجود نداشته است، 00:04:05.590 --> 00:04:08.750 و هرگز این میزان آشفتگی روی زمین نبوده است. 00:04:08.750 --> 00:04:15.290 آیا مثل این نیست که هر بار ما به راهکاری برای حل یک مشکل فکر می‌کنیم، 00:04:15.290 --> 00:04:18.459 ما دو مشکل دیگر ایجاد می‌کنیم؟ 00:04:18.459 --> 00:04:20.488 همه‌ی این فکر کردن ها چه فایده دارد 00:04:20.488 --> 00:04:23.150 اگر قرار نیست که منجر به خوشحالی بالاتری شود؟ 00:04:23.150 --> 00:04:26.930 آیا ما خوشحال تر هستیم؟ 00:04:26.930 --> 00:04:26.990 آرامتر هستیم؟ 00:04:26.990 --> 00:04:30.280 شادتر هستیم در نتیجه‌ی همه‌ی این فکر کردن ها؟ 00:04:30.280 --> 00:04:33.180 یا اینکه این ما را منزوی کرده، 00:04:33.180 --> 00:04:34.940 و ما را از یک تجربه زندگی عمیق‌تر و پرمعناتر 00:04:34.940 --> 00:04:39.699 جدا کرده است؟ 00:04:39.699 --> 00:04:45.310 فکر کردن، انجام دادن و عمل کردن، 00:04:45.310 --> 00:04:47.500 باید با وجود و بودن به تعادل بیاید. 00:04:47.500 --> 00:04:54.500 گذشته از اینها، ما وجود انسانی هستیم و نه عمل انسانی. 00:05:04.340 --> 00:05:09.550 ما تغییر می‌خواهیم و همچنین در عین حال ثبات هم می‌خواهیم. 00:05:09.550 --> 00:05:13.150 قلب‌های ما از مارپیچ زندگی، 00:05:13.150 --> 00:05:15.050 و قانون تغییر جدا شده‌است، 00:05:15.050 --> 00:05:18.039 همانطور که ذهن متفکر ما، ما را به سمت پایداری، 00:05:18.039 --> 00:05:23.080 امنیت و آرام سازی حواسها میراند. 00:05:23.080 --> 00:05:28.120 با یک شیفتگی بیمارگونه ما قتل‌ها، سونامی‌ها، 00:05:28.120 --> 00:05:34.090 زلزله‌ها و جنگ‌ها را نگاه می‌کنیم. 00:05:34.090 --> 00:05:37.930 ما پیوسته در تلاشیم تا افکارمان را درگیر کنیم و آن را با اطلاعات پر کنیم. 00:05:37.930 --> 00:05:41.400 برنامه‌های تلویزیونی که از هر وسیله ممکن قابل مشاهده و دنبال کردن هستند. 00:05:41.400 --> 00:05:43.600 بازی‌ها و پازل ها. 00:05:43.600 --> 00:05:44.370 پیام‌های متنی. 00:05:44.370 --> 00:05:47.850 و هر چیز بدیهی و بیهوده‌ی ممکن. 00:05:47.850 --> 00:05:49.569 ما به خود اجازه می‌دهیم 00:05:49.569 --> 00:05:53.270 که با جریان تصاویر و اطلاعات نو و 00:05:53.270 --> 00:06:00.270 راههای جدید برای آزار دادن و آرام کردن حس ها و حواس‌هایمان مسحور شویم. 00:06:00.669 --> 00:06:04.139 در زمانهایی از انعکاس درون آرام ما، قلبمان ممکن است به ما بگوید 00:06:04.139 --> 00:06:08.360 که چیز بیشتری برای زندگی کردن وجود دارد نسبت به واقعیت کنونی ما، 00:06:08.360 --> 00:06:11.860 که ما در دنیایی از ارواح گرسنه زندگی می‌کنیم. 00:06:11.860 --> 00:06:18.860 ولع بی پایان و هیچگاه راضی نمی‌شویم. 00:06:24.060 --> 00:06:25.729 ما گردبادی از داده را ایجاد کرده‌ایم 00:06:25.729 --> 00:06:30.039 که به اطراف سیاره زمین پرواز می‌کند تا فکر کردن بیشتر را فراهم سازد، 00:06:30.039 --> 00:06:33.270 ایده‌های بیشتر برای اینکه چگونه دنیا را درست کنیم، 00:06:33.270 --> 00:06:38.470 مشکلاتی را حل کنیم که وجود دارند فقط بخاطر اینکه ذهن ما آنها را ساخته است. 00:06:38.470 --> 00:06:45.470 فکر کردن، تمام آشفتگی بزرگی که ما در آن هستیم را ایجاد کرده است. 00:06:45.910 --> 00:06:50.539 ما جنگ علیه بیماری، دشمن و مشکلات به راه می‌اندازیم. 00:06:50.539 --> 00:06:55.039 و تناقض این است که هر چه که ما در مقابلش مقاومت کنیم، مداوم تر و پایدارتر می‌شود. 00:06:55.039 --> 00:06:59.160 هر چه بیشتر در مقابل چیزی مقاومت کنی، آن قوی تر می شود. 00:06:59.160 --> 00:07:02.110 مثل تمرین دادن ماهیچه‌، شما در واقع قوی میکنید 00:07:02.110 --> 00:07:05.699 هر چیزی را که میخواهید از شرش خودتان را راحت کنید. 00:07:05.699 --> 00:07:09.750 بنابراین، چه چیزی جایگزین فکر کردن است؟ 00:07:09.750 --> 00:07:16.750 چه مکانیزم‌های دیگری انسان می‌تواند به کار گیرد تا در این سیاره زندگی کند؟ 00:07:32.639 --> 00:07:35.870 در حالی که فرهنگهای غربی در قرون اخیر روی کاوش 00:07:35.870 --> 00:07:39.669 فیزیکی و مادی با استفاده از فکر و تحلیل متمرکز شده‌اند، 00:07:39.669 --> 00:07:42.490 فرهنگهای کهن دیگر به همان اندازه فناوری‌های پیشرفته‌ای 00:07:42.490 --> 00:07:48.599 برای کاوش فضای درون را گسترش داده‌اند. 00:07:48.599 --> 00:07:51.289 این از دست دادن اتصالمان با دنیای درونمان است 00:07:51.289 --> 00:07:55.990 که عدم تعادل در سیاره مان را ایجاد کرده‌است. 00:07:55.990 --> 00:07:59.669 ساکنان کهن "خودت را بشناس" جایگزین شده اند 00:07:59.669 --> 00:08:04.569 با یک اشتیاق برای تجربه دنیای خارجی از فرم و شکل. 00:08:04.569 --> 00:08:07.979 پاسخگویی به سوال "من چه کسی هستم؟" به سادگی یک موضوع 00:08:07.979 --> 00:08:14.979 در توصیف آنچه در کارت شغلی شماست نمی‌باشد. 00:08:15.759 --> 00:08:19.430 در بودیسم، شما محتوای آگاهی خود نیستید. 00:08:19.430 --> 00:08:22.620 شما صرفا یک مجموعه از افکار و ایده‌ها نیستید 00:08:22.620 --> 00:08:29.620 چراکه پشت افکار، یک فرد است که شاهد آن افکار است. 00:08:35.750 --> 00:08:40.700 حکم "خودت را بشناس" یک زن کوان هست، یک معمای غیر قابل پاسخ. 00:08:40.700 --> 00:08:45.450 تدرجا ذهن در تلاش برای پیدا کردن جواب خسته خواهد شد. 00:08:45.450 --> 00:08:49.850 مثل یک سگ که دنبال دمش بدود، این فقط شناسایی با نفس است 00:08:49.850 --> 00:08:56.820 که می‌خواهد یک جواب و یک هدف را پیدا کند. 00:08:56.820 --> 00:09:00.960 حقیقت اینکه شما چه کسی هستید نیاز به پاسخ ندارد، 00:09:00.960 --> 00:09:07.960 چونکه همه سوالها با ذهن نفسانی ما ایجاد شده است. 00:09:08.260 --> 00:09:15.260 شما ذهن و فکر خود نیستید. 00:09:16.420 --> 00:09:23.420 حقیقت در پاسخ‌های بیشتر نخوابیده است بلکه در سوالات کمتر است. 00:09:25.070 --> 00:09:26.730 همانطور که جوزف کمبل گفته است، 00:09:26.730 --> 00:09:30.220 "من باور ندارم که افراد دنبال یافتن معنی زندگی، 00:09:30.220 --> 00:09:37.220 به اندازه‌ای که به دنبال تجربه زنده بودن هستند، باشند." 00:09:53.000 --> 00:09:57.190 زمانی که از بودا پرسیده شد، "شما چه (کسی) هستید؟" او به سادگی گفت، 00:09:57.190 --> 00:09:59.380 "من بیدار هستم." 00:09:59.380 --> 00:10:06.380 این چه معنی می‌دهد، که بیدار باشیم؟ 00:10:07.560 --> 00:10:10.610 بودا به طور دقیق نگفت، زیرا که شکوفایی 00:10:10.610 --> 00:10:13.360 زندگی هر فردی متفاوت است. 00:10:13.360 --> 00:10:20.360 اما او یک چیز را گفت، که این پایان رنج و اندوه است. 00:10:21.990 --> 00:10:24.090 هر سنت مذهبی اصلی، یک اسم 00:10:24.090 --> 00:10:26.580 برای حالت بیدار بودن دارد. 00:10:26.580 --> 00:10:27.810 بهشت، 00:10:27.810 --> 00:10:29.050 نیروانا، 00:10:29.050 --> 00:10:31.520 یا موکشا. 00:10:31.520 --> 00:10:37.540 یک ذهن آرام تمام آن چیزی است که نیاز دارید برای اینکه طبیعت جریان را درک کنید 00:10:37.540 --> 00:10:40.780 همه چیزهای دیگر اتفاق خواهد ‌افتاد وقتی که ذهن شما آرام است. 00:10:40.780 --> 00:10:44.010 در آن سکون، انرژی‌های درونی بیدار می‌شوند، 00:10:44.010 --> 00:10:48.410 و بدون تلاش از سمت شما کار می‌کنند. 00:10:48.410 --> 00:10:55.410 همانطور که تائوئیست‌ها می‌گویند، "چی آگاهی را دنبال می‌کند. 00:10:56.200 --> 00:10:58.850 " با آرام بودن، فرد شروع به شنیدن خرد 00:10:58.850 --> 00:11:00.810 گیاهان و حیوانات می‌کند. 00:11:00.810 --> 00:11:05.560 زمزمه‌های آرام در رویاها، 00:11:05.560 --> 00:11:07.530 و فرد مکانیزم‌های نامحسوسی را یاد می‌گیرد که با آنها 00:11:07.530 --> 00:11:11.650 آن رویاها به شکل مادی در می‌آید. 00:11:11.650 --> 00:11:16.760 در تائو ته چینگ، به این نوع از زندگی کردن "وی وو وی" گفته می‌شود - 00:11:16.760 --> 00:11:22.670 "انجام دادن، انجام ندادن." 00:11:22.670 --> 00:11:25.250 بودا سخن از "راه میانه" به عنوان مسیری می‌کند 00:11:25.250 --> 00:11:28.170 که منجر به روشنگری می‌شود. 00:11:28.170 --> 00:11:31.460 ارسطو میانه طلایی 00:11:31.460 --> 00:11:35.580 - میانه‌ای بین دو منتهی (حداکثر)، را به عنوان مسیر زیبایی توصیف می‌کند. 00:11:35.580 --> 00:11:38.710 نه تلاش خیلی زیاد و اما نه خیلی کم. 00:11:38.710 --> 00:11:45.710 یین و یانگ در بهترین تعادل. 00:11:57.330 --> 00:12:00.390 مفهوم مایا یا توهم ودانتایی 00:12:00.390 --> 00:12:03.040 این است که ما خود محیط را تجربه نمی‌کنیم، 00:12:03.040 --> 00:12:08.270 بلکه انعکاسی از آن را که با افکار ساخته شده است تجربه می‌کنیم. 00:12:08.270 --> 00:12:11.010 البته که افکار به شما اجازه می‌دهد دنیای ارتعاشی را 00:12:11.010 --> 00:12:15.820 به صورت خاصی تجربه کنید، اما آرامی و قرار درونی ما نیاز ندارد تا مشروط باشد 00:12:15.820 --> 00:12:21.560 به اتفاق‌های خارجی. 00:12:21.560 --> 00:12:26.680 اعتقاد به دنیای خارجی مستقل از موضوع درک، 00:12:26.680 --> 00:12:30.380 برای علوم، اساسی می‌باشد. 00:12:30.380 --> 00:12:34.200 اما حس‌های ما به ما فقط اطلاعات غیر مستقیم می‌دهند. 00:12:34.200 --> 00:12:37.500 مفاهیم ما درباره‌ی این دنیای فیزیکی ساخته‌ی ذهن، 00:12:37.500 --> 00:12:44.170 همیشه با حواسهایمان فیلتر می‌شود و در نتیجه همیشه ناکامل است. 00:12:44.170 --> 00:12:49.200 یک میدان ارتعاشی در زیر و پایه‌ی همه‌ی حسها وجود دارد. 00:12:49.200 --> 00:12:53.010 افراد با بیماری "سینستزی" گاهی 00:12:53.010 --> 00:12:57.260 این میدان ارتعاشی را به طریق دیگری تجربه می‌کنند. 00:12:57.260 --> 00:13:01.500 سینستتها میتوانند صداها را به عنوان رنگها یا اشکال ببینند 00:13:01.500 --> 00:13:05.450 یا کیفیتهای یک حس را با دیگری مرتبط کنند. 00:13:05.450 --> 00:13:12.450 سینستزی به ترکیب یا درآمیختن حسها اشاره دارد. 00:13:13.200 --> 00:13:15.980 چاکراها و حسها مثل یک منشور هستند 00:13:15.980 --> 00:13:19.960 که یک ارتعاش پیوسته را فیلتر می‌کنند. 00:13:19.960 --> 00:13:22.710 همه‌ی چیزها در جهان ارتعاش می‌کنند، 00:13:22.710 --> 00:13:27.790 اما در نرخ‌ها و فرکانس‌های متفاوت. 00:13:27.790 --> 00:13:31.340 چشم هوروس از شش سمبل و نماد ساخته شده است، 00:13:31.340 --> 00:13:34.450 که هر کدام یکی از حسها را نشان می‌دهد. 00:13:34.450 --> 00:13:36.890 مثل سیستم ودیک کهن، 00:13:36.890 --> 00:13:43.890 فکر به عنوان یک حس در نظر گرفته می‌شود. 00:13:44.410 --> 00:13:45.940 افکار نیز بی وقفه دریافت میشوند 00:13:45.940 --> 00:13:48.910 مانند هیجانات احساسی که بطور بی وقفه در بدن تجربه میشوند. 00:13:48.910 --> 00:13:54.370 آنها از یک منبع ارتعاشی برمی‌انگیزند. 00:13:54.370 --> 00:13:56.390 فکر کردن به سادگی یک ابزار است. 00:13:56.390 --> 00:13:57.770 یکی از شش حس. 00:13:57.770 --> 00:14:01.710 اما ما آن را به چنین مقام بالایی ارتقا دادیم، 00:14:01.710 --> 00:14:07.010 که خود را با افکارمان شناسایی می‌کنیم. 00:14:07.010 --> 00:14:10.540 این حقیقت که ما فکر را به عنوان یکی از حسها شناسایی نمی‌کنیم، 00:14:10.540 --> 00:14:12.670 خیلی قابل توجه است. 00:14:12.670 --> 00:14:17.880 ما آنچنان در افکارمان غوطه ور شده‌ایم که تلاش برای توضیح دادن فکر به عنوان یک حس، 00:14:17.880 --> 00:14:20.730 مثل این است که به یک ماهی در مورد آب بگوییم. 00:14:20.730 --> 00:14:27.730 آب؟! کدام آب؟ 00:14:31.870 --> 00:14:34.670 در اوپانیشاد گفته شده: 00:14:34.670 --> 00:14:40.890 نه آنچه که چشم می‌تواند ببیند، بلکه آنچه که به موجب آن چشم می‌تواند ببیند. 00:14:40.890 --> 00:14:47.600 بدان که آن براهمای ابدی است و نه آنچه که مردم اینجا می‌پرستند. 00:14:47.600 --> 00:14:54.050 نه آنچه که گوش می‌تواند بشنود، بلکه آنچه که به موجب آن گوش می‌تواند بشنود. 00:14:54.050 --> 00:15:01.050 بدان که آن براهمای ابدی است و نه آنچه که مردم اینجا می‌پرستند. 00:15:03.030 --> 00:15:09.290 نه آنچه که سخن می‌تواند روشن نماید، بلکه آنچه که به موجب آن سخن می‌تواند روشن گردد. 00:15:09.290 --> 00:15:16.290 بدان که آن براهمای ابدی است و نه آنچه که مردم اینجا می‌پرستند. 00:15:22.700 --> 00:15:28.890 نه آنچه که ذهن می‌تواند بیندیشد، بلکه آنچه که به موجب آن ذهن می‌تواند بیندیشد. 00:15:28.890 --> 00:15:35.890 بدان که آن براهمای ابدی است و نه آنچه که مردم اینجا می‌پرستند. 00:16:04.490 --> 00:16:07.230 در دهه‌ی اخیر، پیشرفت‌های بزرگی 00:16:07.230 --> 00:16:10.670 در زمینه تحقیقات مغزی رخ داده است. 00:16:10.670 --> 00:16:13.550 محققان، پلاستیک عصبی را کشف کرده‌اند- به عنوان یک لفظ 00:16:13.550 --> 00:16:17.490 که این ایده را منتقل می‌کند که سیم کشی های فیزیکی مغز 00:16:17.490 --> 00:16:21.300 با افکاری که در آن حرکت می‌کنند، تغییر می‌کنند. 00:16:21.300 --> 00:16:24.040 همانطور که رواشناس کانادایی، دونالد هیب گفته است، 00:16:24.040 --> 00:16:31.040 "عصبهایی که با هم انگیخته می‌شوند، با هم سیم کشی می‌شوند" 00:16:34.990 --> 00:16:41.000 نورونها (عصبها) در بیشترین حالت با هم سیم‌کشی می‌شوند، وقتی که فرد در حالت توجه پایدار باشد. 00:16:41.000 --> 00:16:43.360 معنی آن این است که این ممکن است که شما تجربه درونی 00:16:43.360 --> 00:16:45.640 و فاعلی خودتان از واقعیت را هدایت کنید. 00:16:45.640 --> 00:16:50.180 به معنای واقعی، اگر افکار شما از آن دسته از ترس، نگرانی و آشفتگی 00:16:50.180 --> 00:16:56.390 و منفی باشد، پس شما سیم کشی‌ها را بیشتر برای شکوفایی آن افکار رشد می‌دهید. 00:16:56.390 --> 00:16:58.790 اگر شما افکارتان را به آن دسته از نوع عشق، 00:16:58.790 --> 00:17:01.800 شفقت، قدردانی و خوشی هدایت کنید، 00:17:01.800 --> 00:17:05.630 شما سیم‌کشی را برای تکرار آن تجربه ایجاد کرده‌اید. 00:17:05.630 --> 00:17:10.049 اما چگونه این کار را کتیم در حالی که با خشونت و رنج و سختی احاطه شده‌ایم؟ 00:17:10.049 --> 00:17:15.760 آیا این نوعی از توهم و آرزوهای واهی و پوچ نیست؟ 00:17:15.760 --> 00:17:18.230 پلاستیک عصبی مشابه نظریه عصر جدید نیست، 00:17:18.230 --> 00:17:21.839 که شما واقعیت خود را با افکار مثبت می‌سازید. 00:17:21.839 --> 00:17:25.060 این در حقیقت همان چیزی است که بودا 00:17:25.060 --> 00:17:28.680 2500 سال پیش آموزش می‌داد. 00:17:28.680 --> 00:17:33.860 مدیتیشن ویپاسانا یا مدیتیشن بصیرتی، 00:17:33.860 --> 00:17:39.330 میتواند به عنوان پلاستیک عصبی خودگردان توصیف شود. 00:17:39.330 --> 00:17:45.820 شما واقعیت خود را همانطور که هست می‌پذیرید-- همانطور که واقعا است. 00:17:45.820 --> 00:17:50.870 اما آن را در سطح ریشه‌ای از هیجانات ناشی از حسها تجربه می‌کنید، 00:17:50.870 --> 00:17:54.640 در سطح ارتعاشی یا انرژی بدون پیش داوری 00:17:54.640 --> 00:17:56.830 یا تاثیر افکار. 00:17:56.830 --> 00:18:00.520 از طریق توجه پایدار در سطح ریشه‌ای از آگاهی، 00:18:00.520 --> 00:18:07.520 سیم کشی برای مفهومی کاملا متفاوت از واقعیت ایجاد می‌شود. 00:18:18.500 --> 00:18:21.250 ما آن را بیشتر اوقات پشت گوش می‌اندازیم. 00:18:21.250 --> 00:18:27.790 ما پیوسته اجازه میدهیم ایده‌های دنیای خارجی شبکه عصبی ما را شکل دهند، 00:18:27.790 --> 00:18:34.770 اما سکون درونی ما نیاز ندارد به اتفاقات خارجی مشروط باشد. 00:18:34.770 --> 00:18:37.870 موقعیت‌ها اهمیتی ندارند. 00:18:37.870 --> 00:18:42.060 فقط وضعیت آگاهی من اهمیت دارد. 00:18:42.060 --> 00:18:44.860 مدیتیشن در سانسکریت به معنی آزاد بودن از اندازه گیری است. 00:18:44.860 --> 00:18:47.110 آزاد از هر مقایسه. اهی جدید از قلب. یک آگاهی که به همه‌ی چیزهایی که هست، متصل است.. 00:18:47.110 --> 00:18:48.810 آزاد شدن از همه‌ی شدنی ها. 00:18:48.810 --> 00:18:51.670 شما تلاش نمی‌کنید تا چیز دیگری شوید. 00:18:51.670 --> 00:18:57.350 شما با آنچه که هست در رضایت هستید. 00:18:57.350 --> 00:19:01.020 راه چیره شدن بر رنج قلمرو فیزیکی 00:19:01.020 --> 00:19:03.140 این است که به صورت کامل آن را بپذیرید. 00:19:03.140 --> 00:19:05.430 که به آن آری بگویید. 00:19:05.430 --> 00:19:08.120 پس آن چیزی در شما می‌شود، 00:19:08.120 --> 00:19:15.120 بجای اینکه شما چیزی در آن باشید. 00:19:21.110 --> 00:19:23.810 چگونه یک فرد می‌تواند به طریقی زندگی کند که آگاهی 00:19:23.810 --> 00:19:27.480 دیگر با محتوایش در تضاد نیست؟ 00:19:27.480 --> 00:19:32.280 چگونه یک فرد می‌تواند قلبش را از جاه طلبی های بی‌ارزش خالی کند؟ 00:19:32.280 --> 00:19:35.150 باید یک انقلاب کامل در آگاهی وجود داشته باشد. 00:19:35.150 --> 00:19:41.610 یک جهش ریشه‌ای در گرایش و جهت یابی از دنیای بیرونی به درونی. 00:19:41.610 --> 00:19:45.900 این یک انقلاب نیست که به وسیله خواست یا تلاش تنها ایجاد شود. 00:19:45.900 --> 00:19:48.800 بلکه همچنین با تسلیم شدن. 00:19:48.800 --> 00:19:55.800 پذیرش واقعیت همچنان که هست. 00:20:00.750 --> 00:20:05.020 تصویر قلب گشوده حضرت مسیح با قوت این ایده را القاء می‌کند، 00:20:05.020 --> 00:20:08.500 که فرد باید درب را به روی همه‌ی دردها باز کند. 00:20:08.500 --> 00:20:11.620 فرد باید همه چیز را بپذیرد 00:20:11.620 --> 00:20:14.800 اگربخواهد همچنان به منبع تکاملی گشوده باقی بماند. 00:20:14.800 --> 00:20:17.420 این به معنی این نیست که تو ماسوخیست (بیماری روانی که از درد لذت می‌برد) شوی، 00:20:17.420 --> 00:20:18.790 شما به دنبال درد نیستید، 00:20:18.790 --> 00:20:23.150 اما زمانی که درد می‌آید، که به صورت اجتناب ناپذیری اتفاق می‌افتد، 00:20:23.150 --> 00:20:27.160 شما به سادگی واقعیت را همان طور که هست می‌پذیرید، 00:20:27.160 --> 00:20:32.330 بجای اینکه واقعیت دیگری را آرزو کنید. 00:20:32.330 --> 00:20:33.840 هاوایی ها مدتها باور داشتند، 00:20:33.840 --> 00:20:37.200 که از طریق قلب هست که ما حقیقت را یاد می‌گیریم. 00:20:37.200 --> 00:20:44.200 قلب نیز هوش خود را دارد همانطورمتمایز که مغز. 00:20:44.480 --> 00:20:47.650 مصری ها اعتقاد داشتند که قلب، نه مغز 00:20:47.650 --> 00:20:49.250 منبع خرد انسان بوده است. 00:20:49.250 --> 00:20:51.890 قلب بعنوان مرکز روح و شخصیت 00:20:51.890 --> 00:20:54.800 در نظر گرفته می‌شده است. 00:20:54.800 --> 00:20:58.030 از طریق قلب بوده است که خداوند صحبت می‌کرده، 00:20:58.030 --> 00:21:05.030 و به مصری‌های کهن دانش طریق حقیقت را می‌داده. 00:21:05.530 --> 00:21:08.450 این پاپیروس "وزن کردن قلب" را به نمایش می‌گذارد. 00:21:08.450 --> 00:21:11.040 این چیز خوبی در نظر گرفته می‌شده 00:21:11.040 --> 00:21:13.610 که به زندگی پس از مرگ با قلبی سبک برویم. 00:21:13.610 --> 00:21:20.610 این به این معنی بوده که شما خوب زندگی کردید. 00:21:21.510 --> 00:21:25.310 مرحله ای همگانی و اولیه که مردم 00:21:25.310 --> 00:21:28.270 در روند بیداری مرکز قلب تجربه می‌کنند، 00:21:28.270 --> 00:21:35.270 این است که فرد انرژی خود را به عنوان انرژی همگانی و عالم هستی تجربه می‌کند. 00:21:44.510 --> 00:21:46.890 اگر به خود اجازه دهی تا این عشق را حس کنی ، 00:21:46.890 --> 00:21:49.570 تا این عشق باشی، 00:21:49.570 --> 00:21:53.060 وقتی دنیای درون و و دنیای بیرون را بیکدیگر پیوند دهی، 00:21:53.060 --> 00:21:56.670 آنگاه همه دیگر یکی ست. 00:21:56.670 --> 00:22:00.860 چگونه فرد میتواند موزیک افلاک بشنود؟ 00:22:00.860 --> 00:22:04.480 چگونه قلب گشوده میگرددپ؟ 00:22:04.480 --> 00:22:09.180 شری رامانا ماهارشی گفت، 00:22:09.180 --> 00:22:12.060 "خداوند در تو خانه دارد، در لباس تو، 00:22:12.060 --> 00:22:14.250 و تو دیگر لازم نیست کاری کنی 00:22:14.250 --> 00:22:15.960 تا به خدا شناسی یا خودشناسی برسی. 00:22:15.960 --> 00:22:20.370 (چرا که ) این حالت راستین و طبیعی توست 00:22:20.370 --> 00:22:22.680 فقط جستجو تماما رها کن، 00:22:22.680 --> 00:22:24.600 توجه ات رو درون خویش معطوف کن 00:22:24.600 --> 00:22:28.030 و ذهن خویش را قربانی آن خودی گردان، 00:22:28.030 --> 00:22:30.490 که در اعماق هستی ات میدرخشد. 00:22:30.490 --> 00:22:35.000 برای اینکه این تجربه شخصی تو باشد که درحضورزندگی شود، 00:22:35.000 --> 00:22:42.000 بازپرسی از خود آن راه مستقیم و فوری است." 00:22:48.490 --> 00:22:52.020 زمانی که شما مدیتیشن می‌کنید و احس‌اسات هیجان آلود درون خود را زیر نظر می‌گیرید، 00:22:52.020 --> 00:22:58.130 زنده بودن درونی شما، که شما در واقع تغییررا مشاهده می‌کنید. 00:22:58.130 --> 00:23:01.360 این نیروی تغییر برمیخیزد و میگذرد(میاید و میرود) 00:23:01.360 --> 00:23:03.810 همانطور که انرژی شکلش را تغییر میدهد. 00:23:03.810 --> 00:23:08.570 . درجه‌ای که یک فرد تکامل یافته یا روشن ضمیر می‌شود، 00:23:08.570 --> 00:23:11.280 درجه‌ای است که فرد توانایی 00:23:11.280 --> 00:23:13.480 برای وفق با هر لحظه را کسب کرده، 00:23:13.480 --> 00:23:16.260 یا توانایی فرد در تبدیل تغییرات مداوم 00:23:16.260 --> 00:23:19.560 محیطش و درد و لذتش 00:23:19.560 --> 00:23:26.560 به سعادت و برکت. 00:23:29.020 --> 00:23:32.770 لئو تولستوی، نویسنده " جنگ و صلح"، گفته: 00:23:32.770 --> 00:23:36.500 "همه به تغییر دادن دنیا فکر می‌کنند، 00:23:36.500 --> 00:23:43.500 اما هیچ کس به تغییر خودش فکر نمی‌کند." 00:23:45.400 --> 00:23:47.750 داروین گفته که مهمترین ویژگی برای 00:23:47.750 --> 00:23:52.360 بقای گونه‌ها قدرت یا هوش نیست، 00:23:52.360 --> 00:23:59.360 بلکه سازگاری با تغییر است. 00:24:08.600 --> 00:24:11.780 فرد بایستی در قدرت انطباق ماهر شود. 00:24:11.780 --> 00:24:15.320 این آموزه بودا است از "آنیکا" 00:24:15.320 --> 00:24:19.760 --هرچیزی برمی خیزد و می‌گذرد،در حال تغییر. 00:24:19.760 --> 00:24:21.710 پیوسته در تغییر. 00:24:21.710 --> 00:24:28.710 رنج وجود دارد فقط بخاطر اینکه ما دلبسته به فرم و شکل خاصی می‌شویم. 00:24:31.690 --> 00:24:34.610 زمانی که شما به بخش شاهد خود متصل می‌شوید، 00:24:34.610 --> 00:24:41.610 با درکی از آنیکا، سعادت در قلب شما انگیخته میگردد. 00:25:12.940 --> 00:25:19.940 قدیسان، حکیمان و یوگی ها در طول تاریخ 00:25:26.860 --> 00:25:31.080 متفقا یگانگی مقدس را توصیف میکنند که در فرد قلب اتفاق می‌افتد، 00:25:31.080 --> 00:25:33.670 چه نوشته‌های سنت جان صلیب باشد، 00:25:33.670 --> 00:25:36.000 یا اشعار مولانا، 00:25:36.000 --> 00:25:39.760 یا آموزه‌های تانترایی هند، 00:25:39.760 --> 00:25:41.880 همه‌ی آموزش‌های مختلف تلاش برای بیان 00:25:41.880 --> 00:25:47.140 راز لطیف قلب می‌کند. 00:25:47.140 --> 00:25:50.750 در قلب اتحاد شیوا و شاکتی است. 00:25:50.750 --> 00:25:54.580 دخول مردانه در مارپیچ زندگی 00:25:54.580 --> 00:25:59.220 و تسلیم زنانه به تغییر. 00:25:59.220 --> 00:26:00.080 شاهد بودن 00:26:00.080 --> 00:26:06.730 و پذیرش بی قید و شرط همه آنچه که هست. 00:26:06.730 --> 00:26:08.150 برای گشایش قلبت، 00:26:08.150 --> 00:26:11.530 باید خود را برای تغییر بگشایید. 00:26:11.530 --> 00:26:14.240 برای زندگی در دنیایی به ظاهر استوار، 00:26:14.240 --> 00:26:15.540 با آن برقصید، 00:26:15.540 --> 00:26:17.170 با آن درگیر شوید، 00:26:17.170 --> 00:26:18.440 تماما زندگی کنید، 00:26:18.440 --> 00:26:20.500 تماما عشق بورزید، 00:26:20.500 --> 00:26:23.300 اما همچنین بدانید که آن غیر دائمی است 00:26:23.300 --> 00:26:29.990 و آنکه در نهایت همه‌ی شکل ها حل می‌شوند و تغییر می‌کنند. 00:26:29.990 --> 00:26:33.790 سعادت انرژی است که به سکون پاسخ می‌دهد. 00:26:33.790 --> 00:26:37.600 و از خالی کردن آگاهی از هر محتوایی می‌آید. 00:26:37.600 --> 00:26:42.040 محتوای این انرژی سعادت که از سکون متولد می‌شود، آگاهی است. 00:26:42.040 --> 00:26:45.020 آگاهی نوین از قلب. 00:26:45.020 --> 00:26:48.710 یک آگاهی که به همه‌ی آنچه هست، متصل است.