1 00:00:00,749 --> 00:00:04,192 به عنوان کسی که با ناملایمات زیادی دست و پنجه نرم کرده، 2 00:00:04,192 --> 00:00:05,700 در طی سالها با این موضوع برخورد کرده ام 3 00:00:05,700 --> 00:00:07,692 که چگونه برخی افراد 4 00:00:07,692 --> 00:00:09,096 با چالشهایی عمده در زندگی 5 00:00:09,096 --> 00:00:12,148 انگار از مشکلات و چالش ها نیرو می گیرند، 6 00:00:12,148 --> 00:00:14,038 و این گفته حکیمانه را هم شنیده ام که می گوید 7 00:00:14,038 --> 00:00:16,367 که این فرایند در نتیجه یافتن معنا است. 8 00:00:16,367 --> 00:00:18,022 و برای مدت زیادی 9 00:00:18,022 --> 00:00:20,531 فکر می کردم که این معنا جایی در همین نزدیکی است، 10 00:00:20,531 --> 00:00:23,544 حقیقتی ناب، که منتظر است تا کشف شود. 11 00:00:23,544 --> 00:00:26,103 اما با گذشت زمان، احساس کردم 12 00:00:26,103 --> 00:00:28,127 که حقیقت امری است بی ربط. 13 00:00:28,127 --> 00:00:30,716 ما آن را یافتن معنا می نامیم، 14 00:00:30,716 --> 00:00:34,837 اما شاید بهتر باشد آن را جعل معنا نامید. 15 00:00:34,837 --> 00:00:36,913 تازه ترین کتابم درباره این است که چطور خانواده ها 16 00:00:36,913 --> 00:00:39,837 از پس رویارویی با انواع دشواری هایی برمی آیند که ناشی از 17 00:00:39,837 --> 00:00:41,912 داشتن کودکان غیرعادی یا چالش برانگیز است، 18 00:00:41,912 --> 00:00:44,096 یکی از مادرانی که با او گفت وگو داشتم، 19 00:00:44,096 --> 00:00:47,275 دو فرزند بامعلولیتهای شدید چندگانه داشت، 20 00:00:47,275 --> 00:00:49,815 به من گفت: «مردم همیشه 21 00:00:49,815 --> 00:00:51,669 چیزهای گذرایی به ما می گویند مثلا، 22 00:00:51,669 --> 00:00:55,497 'خداوند چیزی به آدم نمی دهد که فراتر از قدرتش باشد' 23 00:00:55,497 --> 00:00:57,008 اما کودکانی مانند کودکان ما 24 00:00:57,008 --> 00:01:01,110 قرار نبوده هدیه الهی باشند. 25 00:01:01,110 --> 00:01:06,046 آنها هدیه الهی هستند چون ما اینطور انتخاب کرده ایم.» 26 00:01:06,046 --> 00:01:10,770 ما در تمام طول زندگی، چنین انتخابهایی می کنیم. 27 00:01:10,770 --> 00:01:13,037 وقتی کلاس دوم بودم، 28 00:01:13,037 --> 00:01:15,796 بابی فینکل جشن تولد گرفت 29 00:01:15,796 --> 00:01:20,321 و همه بچه های کلاس را دعوت کرد، به جز من. 30 00:01:20,321 --> 00:01:22,537 مادرم فکر کرد حتما اشتباهی صورت گرفته، 31 00:01:22,537 --> 00:01:24,434 و به خانم فینکل تلفن زد، 32 00:01:24,434 --> 00:01:26,773 مادرش گفت که بابی من را دوست ندارد 33 00:01:26,773 --> 00:01:29,920 و نمی خواهد که من در مهمانی اش باشم. 34 00:01:29,920 --> 00:01:32,847 آن روز مادرم مرا به باغ وحش برد 35 00:01:32,847 --> 00:01:35,867 و برایم بستنی با سس شکلات داغ خرید . 36 00:01:35,867 --> 00:01:37,725 وقتی کلاس هفتم بودم، 37 00:01:37,725 --> 00:01:40,050 یکی از بچه ها در سرویس اتوبوس مدرسه 38 00:01:40,050 --> 00:01:41,983 اسم من را گذاشت "پرسی" 39 00:01:41,983 --> 00:01:44,676 که عنوانی بود برگرفته از رفتار و کردار من، 40 00:01:44,676 --> 00:01:47,775 و گاهی او و رفقایش 41 00:01:47,775 --> 00:01:49,849 این کلمه تحریک آمیز را سر می دادند 42 00:01:49,849 --> 00:01:51,718 در تمامی مسیر اتوبوس مدرسه 43 00:01:51,718 --> 00:01:55,535 ۴۵ دقیقه رفت و ۴۵ دقیقه برگشت، 44 00:01:55,535 --> 00:02:00,068 "پرسی! پرسی! پرسی!" 45 00:02:00,068 --> 00:02:02,048 وقتی کلاس هشتم بودم، 46 00:02:02,048 --> 00:02:04,695 معلم علوم مان گفت 47 00:02:04,695 --> 00:02:06,344 که همه مردان همجنسگرا 48 00:02:06,344 --> 00:02:08,572 به بیماری بی اختیاری دفع دچار می شوند 49 00:02:08,572 --> 00:02:12,979 به خاطر ضرباتی که به اسفنکتر مقعدشان وارد می شود. 50 00:02:12,979 --> 00:02:14,768 من از دبیرستان فارغ التحصیل شدم 51 00:02:14,768 --> 00:02:17,589 بدون آن که حتی یک بار به کافه تریای مدرسه رفته باشم، 52 00:02:17,589 --> 00:02:19,308 تا با دختران بنشینم 53 00:02:19,308 --> 00:02:21,547 و به این خاطر مورد استهزا قرار بگیرم، 54 00:02:21,547 --> 00:02:23,235 و یا با پسرها بنشینم 55 00:02:23,235 --> 00:02:24,870 و به خاطر پسر بودن هدف خنده و استهزا قرار بگیرم 56 00:02:24,870 --> 00:02:27,685 پسری که می بایستی با دختران نشست و برخاست کند. 57 00:02:27,685 --> 00:02:30,558 دوران کودکی را سپری کردم با ترکیبی 58 00:02:30,558 --> 00:02:33,097 از پرهیز و تحمل. 59 00:02:33,097 --> 00:02:35,215 چیزی که آن روز نمی دانستم، 60 00:02:35,215 --> 00:02:36,836 و امروز می دانم، 61 00:02:36,836 --> 00:02:39,223 این است که پرهیز و بردباری 62 00:02:39,223 --> 00:02:43,910 می تواند راه ورود به جعل معنا باشد. 63 00:02:43,910 --> 00:02:46,184 آدم بعد از این که جعل معنا می کند، 64 00:02:46,184 --> 00:02:48,398 باید آن معنا را در هویتی نو 65 00:02:48,398 --> 00:02:50,512 درهم بیآمیزد. 66 00:02:50,512 --> 00:02:53,880 آدم لازم است صدمات روحی را بگیرد و آن را تبدیل کند به بخشی از 67 00:02:53,880 --> 00:02:56,100 کسی که به آن تبدیل شده، 68 00:02:56,100 --> 00:02:58,845 و آدم باید بدترین وقایع زندگیاش را بچپاند 69 00:02:58,845 --> 00:03:01,038 در روایتی از پیروزی و موفقیت، 70 00:03:01,038 --> 00:03:02,922 ارائه یک خویشتن بهتر 71 00:03:02,922 --> 00:03:06,471 در واکنش به ناملایمات آزاردهنده. 72 00:03:06,471 --> 00:03:08,216 یکی دیگر از مادرانی که زمان کار کردن روی کتابم 73 00:03:08,216 --> 00:03:10,368 کار با او مصاحبه کردم 74 00:03:10,368 --> 00:03:12,870 در بزرگسالی مورد تجاوز قرار گرفته بود، 75 00:03:12,870 --> 00:03:15,853 و بعد از آن تجاوز بچه دار شد، 76 00:03:15,853 --> 00:03:18,800 رویدادی که برنامه های حرفه ای اش را یکسره نابود کرد 77 00:03:18,800 --> 00:03:22,850 و تمامی روابط عاطفی اش را ویران ساخت. 78 00:03:22,850 --> 00:03:26,060 اما وقتی که ملاقاتش کردم، ۵۰ ساله بود، 79 00:03:26,060 --> 00:03:27,276 به او گفتم، 80 00:03:27,276 --> 00:03:29,932 «به مردی که بهت تجاوز کرد زیاد فکر می کنی؟» 81 00:03:29,932 --> 00:03:34,391 او گفت:«قبلا با عصبانیت به او فکر می کردم، 82 00:03:34,391 --> 00:03:36,623 اما حالا فقط دلم برایش می سوزد.» 83 00:03:36,623 --> 00:03:38,884 و من فکر کردم او دلش برای مرد متجاوز می سوخت چرا که آن مرد 84 00:03:38,884 --> 00:03:42,576 آن قدر تکامل نایافته بود که مرتکب چنین عمل وحشتناکی شده بود. 85 00:03:42,576 --> 00:03:44,135 گفتم: «دلسوزی؟» 86 00:03:44,135 --> 00:03:45,710 و او گفت: «بله، 87 00:03:45,710 --> 00:03:48,338 چون یک دختر نازنین 88 00:03:48,338 --> 00:03:50,573 و دو نوه زیبا دارد 89 00:03:50,573 --> 00:03:54,351 و خودش خبر ندارد، اما من این را می دانم. 90 00:03:54,351 --> 00:04:00,271 بنابراین این طور که پیداست، این وسط آدم خوشبخت من هستم. » 91 00:04:00,271 --> 00:04:03,583 برخی کشمکش ها با ما متولد می شوند: 92 00:04:03,583 --> 00:04:09,088 جنسیت ما، گرایش جنسی ما، نژاد ما، معلولیت ما. 93 00:04:09,088 --> 00:04:11,321 و برخی دیگر برایمان اتفاق می افتند: 94 00:04:11,321 --> 00:04:15,177 مثل این که آدم زندانی سیاسی یا قربانی تجاوز شود، 95 00:04:15,177 --> 00:04:17,370 یا از طوفان کاترینا جان بدر ببرد. 96 00:04:17,370 --> 00:04:20,655 هویت دربرگیرنده ورود به یک جامعه 97 00:04:20,655 --> 00:04:23,036 گرفتن قدرت از آن جامعه، 98 00:04:23,036 --> 00:04:25,441 و نیز قدرت دادن به آن جامعه است. 99 00:04:25,441 --> 00:04:29,926 هویت شامل جایگزین کردن «و» به جای «اما» است-- 100 00:04:29,926 --> 00:04:34,275 نه این که «اینجا هستم اما سرطان دارم،» 101 00:04:34,275 --> 00:04:39,564 بلکه به جایش بگوییم، «سرطان دارم و اینجا هستم.» 102 00:04:39,564 --> 00:04:41,368 وقتی خجالت زده هستیم، 103 00:04:41,368 --> 00:04:43,345 نمی توانیم داستانمان را بگوییم، 104 00:04:43,345 --> 00:04:48,174 و داستان ها بنیان هویت هستند. 105 00:04:48,174 --> 00:04:51,941 جعل معنا کن، هویت بساز، 106 00:04:51,941 --> 00:04:55,680 جعل معنا کن و هویت بساز. 107 00:04:55,680 --> 00:04:57,981 این جمله ذکر من است. 108 00:04:57,981 --> 00:05:01,701 جعل معنا یعنی تغییر دادن خویشتن. 109 00:05:01,701 --> 00:05:05,147 هویت سازی یعنی تغییر دادن جهان. 110 00:05:05,147 --> 00:05:07,787 همه مایی که هویت شرم آور داریم 111 00:05:07,787 --> 00:05:09,730 هر روزه با این پرسش مواجهیم: 112 00:05:09,730 --> 00:05:12,082 چقدر در خدمت جامعه باشیم 113 00:05:12,082 --> 00:05:14,273 با مقید کردن خودمان، 114 00:05:14,273 --> 00:05:17,099 و تا چه حد بشکنیم قید و بندهای 115 00:05:17,099 --> 00:05:19,866 آنچه که یک زندگی معتبر را تشکیل می دهد؟ 116 00:05:19,866 --> 00:05:23,380 جعل معنا و هویت سازی 117 00:05:23,380 --> 00:05:26,147 غلط را درست نمی کند. 118 00:05:26,147 --> 00:05:30,821 بلکه فقط غلط را باارزش می کند. 119 00:05:30,821 --> 00:05:33,024 در ژانویه امسال، 120 00:05:33,024 --> 00:05:37,353 برای مصاحبه با زندانیان سیاسی به میانمار رفتم، 121 00:05:37,353 --> 00:05:39,850 حیرت کردم از این که وضع آنان 122 00:05:39,850 --> 00:05:41,646 به تلخی آنچه پیش بینی می کردم نبود. 123 00:05:41,646 --> 00:05:43,506 بیشتر آنان آگاهانه 124 00:05:43,506 --> 00:05:46,130 مرتکب تخلفاتی شده بودند که پایشان را به زندان کشاند، 125 00:05:46,130 --> 00:05:49,414 آنها با سربلند به زندان قدم گذاشته بودند، 126 00:05:49,414 --> 00:05:51,764 و وقتی زندان را ترک می کردند 127 00:05:51,764 --> 00:05:55,556 سرشان را همچنان بالا می گرفتند، سالهای سال بعد. 128 00:05:55,556 --> 00:05:58,762 دکتر ما تیدا، یک فعال حقوق بشر پیشرو، 129 00:05:58,762 --> 00:06:00,525 که در زندان تا پای مرگ رفته بود 130 00:06:00,525 --> 00:06:03,412 و سال ها در سلول انفرادی نگهداری شده بود، 131 00:06:03,412 --> 00:06:06,860 به من گفت که از کسانی که او را اسیر کردند ممنون است 132 00:06:06,860 --> 00:06:09,795 به خاطر زمانی که در اختیارش قرار گرفت تا فکر کند، 133 00:06:09,795 --> 00:06:11,566 به خاطر خردی که کسب کرده بود، 134 00:06:11,566 --> 00:06:15,610 به خاطر فرصتی که برای تقویت مهارت مدیتیشن یافته بود. 135 00:06:15,610 --> 00:06:17,177 او معنا را جست و جو کرده بود 136 00:06:17,177 --> 00:06:21,060 و مشقاتش را به هویتی حیاتی بدل کرد. 137 00:06:21,060 --> 00:06:22,887 اما اگر آدم هایی که دیدم 138 00:06:22,887 --> 00:06:25,070 کمتر از انتظار من تلخ بودند 139 00:06:25,070 --> 00:06:26,670 درباره بودن در زندان، 140 00:06:26,670 --> 00:06:29,534 شور و شوقشان نیز کمتر از حد انتظارم بود 141 00:06:29,534 --> 00:06:31,517 درباره روند اصلاحاتی که 142 00:06:31,517 --> 00:06:33,167 در کشورشان جریان داشت. 143 00:06:33,167 --> 00:06:34,837 ما تیدا گفت، 144 00:06:34,837 --> 00:06:36,482 «ما برمه ای ها معروفیم 145 00:06:36,482 --> 00:06:39,954 به خاطر رضایت و متانتی که زیر فشار از خود نشان می دهیم، 146 00:06:39,954 --> 00:06:44,287 ولی نارضایی تحت شکوفایی نیز از خصايل دیگر ماست.» 147 00:06:44,287 --> 00:06:46,693 او گفت: «این حقیقت که 148 00:06:46,693 --> 00:06:48,028 چنین تغییرات و اصلاحاتی رخ داده 149 00:06:48,028 --> 00:06:50,342 تداوم مشکلات را 150 00:06:50,342 --> 00:06:51,834 در جامعه ما حل نمی کند 151 00:06:51,834 --> 00:06:54,311 مشکلاتی که یاد گرفتیم به خوبی ببینیم 152 00:06:54,311 --> 00:06:56,245 وقتی که در زندان بودیم.» 153 00:06:56,245 --> 00:06:58,404 و دریافتم که می گفت 154 00:06:58,404 --> 00:07:01,860 که پذیرش تنها کمی انسانیت اعطاء می کند، 155 00:07:01,860 --> 00:07:04,118 وقتی که انسانیت تمام و کمال مورد مطالبه است، 156 00:07:04,118 --> 00:07:06,366 و گرفتن خرده ریزه نان و غذا 157 00:07:06,366 --> 00:07:08,402 شباهتی به نشستن سر سفره ندارد، 158 00:07:08,402 --> 00:07:10,998 به این معنی که آدم می تواند جعل معنا کند 159 00:07:10,998 --> 00:07:17,438 و هویت سازی کند، و در عین حال از عصبانیت در حال انفجار باشد. 160 00:07:17,438 --> 00:07:19,102 من مورد تجاوز قرار نگرفته ام، 161 00:07:19,102 --> 00:07:22,160 و هرگز در جایی نبوده ام که کوچکترین شباهتی داشته باشد 162 00:07:22,160 --> 00:07:23,887 به زندان برمه، 163 00:07:23,887 --> 00:07:25,771 اما به عنوان یک همجنسگرای آمریکایی، 164 00:07:25,771 --> 00:07:29,805 تعصب و حتی تنفر را تجربه کرده ام، 165 00:07:29,805 --> 00:07:34,347 و جعل معنا کرده ام و هویت ساخته ام، 166 00:07:34,347 --> 00:07:36,696 که عملی است که از افرادی یادگرفتم 167 00:07:36,696 --> 00:07:39,218 که خود محرومیت هایی را تجربه کرده بودند 168 00:07:39,218 --> 00:07:41,782 فراتر از آنچه که در فهم من باشد. 169 00:07:41,782 --> 00:07:43,449 در دوران بلوغم، 170 00:07:43,449 --> 00:07:46,941 همه کار کردم تا دگرجنس خواه باشم. 171 00:07:46,941 --> 00:07:48,890 در جایی ثبت نام کردم به نام 172 00:07:48,890 --> 00:07:51,051 درمان جایگزینی جنسی، 173 00:07:51,051 --> 00:07:54,868 که در آن آدم هایی که من مجبور بودم دکتر خطابشان کنم 174 00:07:54,868 --> 00:07:58,707 چیزی را به من تجویز کرده بودند که باید تمرین خطاب می کردم 175 00:07:58,707 --> 00:08:02,459 همراه با زنانی که مجبور بودم اسمشان را بگذارم جایگزین، 176 00:08:02,459 --> 00:08:04,950 زنانی که دقیقا روسپی نبودند 177 00:08:04,950 --> 00:08:07,875 اما دقیقا هیچ چیز دیگری هم غیر از آن نبودند. 178 00:08:07,875 --> 00:08:12,358 (خنده حاضران) 179 00:08:12,358 --> 00:08:14,075 آدم محبوبم 180 00:08:14,075 --> 00:08:16,380 زنی بلوند از اهالی جنوب ایالات متحده بود 181 00:08:16,380 --> 00:08:18,241 که آخرسر پیش من اعتراف کرد 182 00:08:18,241 --> 00:08:20,583 که نکروفیل (علاقمند به سکس با اجساد) است 183 00:08:20,583 --> 00:08:23,385 و این شغل را پس از آن گرفته که در یک غسالخانه 184 00:08:23,385 --> 00:08:25,330 مشتش باز شده. 185 00:08:25,330 --> 00:08:29,486 (خنده حاضران) 186 00:08:31,476 --> 00:08:34,334 این تجربه ها در نهایت به من این امکان را داد تا 187 00:08:34,334 --> 00:08:37,123 با زنان برخی روابط شاد فیزیکی داشته باشم، 188 00:08:37,123 --> 00:08:38,641 که به خاطرشان سپاسگزار هستم، 189 00:08:38,641 --> 00:08:41,365 اما با خودم در جنگ بودم، 190 00:08:41,365 --> 00:08:46,199 و بر روح و روان خودم زخم هایی عمیق زدم. 191 00:08:46,199 --> 00:08:49,424 ما تجربیات دردناکی را جست و جو نمی کنیم 192 00:08:49,424 --> 00:08:52,100 که هویتمان را شکل دهند، 193 00:08:52,100 --> 00:08:53,910 بلکه در جست و جوی هویتمان هستیم 194 00:08:53,910 --> 00:08:57,343 در سایه تجربیات دردناک. 195 00:08:57,343 --> 00:09:00,229 ما نمی توانیم یک عذاب بی معنا را تاب آوریم، 196 00:09:00,229 --> 00:09:02,729 اما می توانیم یک درد عظیم را تحمل کنیم 197 00:09:02,729 --> 00:09:05,904 اگر که بدانیم مفهوم و هدفی پشت آن است. 198 00:09:05,904 --> 00:09:08,160 فراغت تاثیر کمتری بر ما دارد، 199 00:09:08,160 --> 00:09:09,643 در قیاس با تقلا و تلاش. 200 00:09:09,643 --> 00:09:12,100 ما بدون شادمانی هایمان می توانیم خودمان باشیم، 201 00:09:12,100 --> 00:09:14,376 اما نه بدون مصیبت ها و ناکامی هایمان 202 00:09:14,376 --> 00:09:17,207 که موتور محرک ما در جست وجوی معنا است. 203 00:09:17,207 --> 00:09:20,990 «بنابراین، من از ضعف ها لذت می برم،» 204 00:09:20,990 --> 00:09:23,274 سنت پل در نامه دوم به قرنتیان (عهد جدید کتاب مقدس) این را می گوید، 205 00:09:23,274 --> 00:09:27,790 «چرا که وقتی ضعیفم، در عین حال قدرتمندم.» 206 00:09:27,790 --> 00:09:30,735 در ۱۹۹۸، به مسکو رفتم 207 00:09:30,735 --> 00:09:33,850 تا با هنرمندان زیرزمینی شوروی مصاحبه کنم، 208 00:09:33,850 --> 00:09:35,723 و انتظار داشتم که کارهایشان 209 00:09:35,723 --> 00:09:38,177 دگراندیشانه و سیاسی باشد. 210 00:09:38,177 --> 00:09:41,235 اما رادیکالیسم موجود در کارهای آنان در واقع 211 00:09:41,235 --> 00:09:44,160 در بازتزریق انسانیت به جامعه ای نهفته است 212 00:09:44,160 --> 00:09:46,343 که خود در حال نابودی انسانیت بود، 213 00:09:46,343 --> 00:09:49,131 به همان سیاقی که جامعه امروز روسیه 214 00:09:49,131 --> 00:09:50,998 در حال حاضر بار دیگر مشغول انجامش است. 215 00:09:50,998 --> 00:09:53,585 یکی از هنرمندانی که ملاقات کردم به من گفت، 216 00:09:53,585 --> 00:09:57,996 «ما داریم یاد می گیریم که هنرمند نباشیم، بلکه فرشته باشیم.» 217 00:09:57,996 --> 00:10:01,151 در سال ۱۹۹۱، بار دیگر به مسکو رفتم تا هنرمندانی را ملاقات کنم 218 00:10:01,151 --> 00:10:02,629 که درباره شان می نوشتم، 219 00:10:02,629 --> 00:10:04,778 و طی شورش ها با آنان بودم 220 00:10:04,778 --> 00:10:06,540 شورشی که به اتحاد شوروی پایان داد، 221 00:10:06,540 --> 00:10:08,829 و آن ها در میان سازمان دهندگان عمده 222 00:10:08,829 --> 00:10:11,855 مقاومت در جریان آشوب ها بودند. 223 00:10:11,855 --> 00:10:15,274 روز سوم آشوب سیاسی، 224 00:10:15,274 --> 00:10:18,313 یکی از آن ها پیشنهار کرد به اسمولنسکایا برویم. 225 00:10:18,313 --> 00:10:19,595 به آنجا رفتیم، 226 00:10:19,595 --> 00:10:22,854 و مقابل یکی از سنگرها جای گرفتیم، 227 00:10:22,854 --> 00:10:24,612 کمی بعد، 228 00:10:24,612 --> 00:10:26,873 ستونی از تانک نمایان شد، 229 00:10:26,873 --> 00:10:28,910 و سربازی که روی تانک پیش قراول بود گفت، 230 00:10:28,910 --> 00:10:31,114 «ما دستور بی قید و شرط داریم 231 00:10:31,114 --> 00:10:32,720 تا این سنگر را نابود کنیم. 232 00:10:32,720 --> 00:10:34,375 اگر از سر راه کنار بروید، 233 00:10:34,375 --> 00:10:35,940 به شما آسیبی نمی زنیم، 234 00:10:35,940 --> 00:10:37,818 اما اگر از جایتان تکان نخورید، چاره ای نداریم 235 00:10:37,818 --> 00:10:39,531 غیر از این که شما را بزنیم.» 236 00:10:39,531 --> 00:10:41,383 و هنرمندانی که با آنها بودم گفتند، 237 00:10:41,383 --> 00:10:42,790 «فقط یک دقیقه وقت بده. 238 00:10:42,790 --> 00:10:47,138 فقط یک دقیقه وقت بده تا برایت بگویم چرا اینجا هستیم.» 239 00:10:47,138 --> 00:10:49,194 سرباز دست هایش را به سینه زد، 240 00:10:49,194 --> 00:10:53,794 و هنرمند نطقی جفرسونی درباره دمکراسی را آغاز کرد 241 00:10:53,794 --> 00:10:55,652 شبیه نطق هایی که آن دسته ای از ما 242 00:10:55,652 --> 00:10:57,573 که در یک دمکراسی جفرسونی به سر می برند 243 00:10:57,573 --> 00:11:00,868 جان می دهند تا ادا کنند. 244 00:11:00,868 --> 00:11:02,624 هنرمندان همینطور یک ریز حرف زدند، 245 00:11:02,624 --> 00:11:04,627 و سرباز تماشا کرد، 246 00:11:04,627 --> 00:11:06,356 بعد برای دقیقه ای طولانی نشست 247 00:11:06,356 --> 00:11:07,860 بعد از آن که حرف هنرمندان تمام شد 248 00:11:07,860 --> 00:11:10,645 و به ما که زیر باران موش آب کشیده شده بودیم نگاه کرد، 249 00:11:10,645 --> 00:11:14,322 و گفت: «آنچه گفتید درست است، 250 00:11:14,322 --> 00:11:17,938 و ما باید به اراده مردم احترام بگذاریم. 251 00:11:17,938 --> 00:11:20,409 اگر راه را باز کنید تا ما بتوانیم دور بزنیم، 252 00:11:20,409 --> 00:11:22,863 از همان راهی که آمدیم برمی گردیم.» 253 00:11:22,863 --> 00:11:25,009 و همین کار را هم کردند. 254 00:11:25,009 --> 00:11:27,227 گاهی، جعل معنا 255 00:11:27,227 --> 00:11:29,847 کلماتی را در اختیارتان می گذارد که لازم دارید 256 00:11:29,847 --> 00:11:33,105 برای مبارزه در جهت آزادی نهایی خویش. 257 00:11:33,105 --> 00:11:36,260 روسیه چشم های مرا به این مفهوم باز کرد 258 00:11:36,260 --> 00:11:38,814 که سرکوب، قدرت مخالفت را می پرورد، 259 00:11:38,814 --> 00:11:42,240 و به تدریج به این نکته، به عنوان سنگ بنای هویت 260 00:11:42,240 --> 00:11:43,774 پی بردم. 261 00:11:43,774 --> 00:11:48,459 هویت لازمه نجات من از اندوه بود. 262 00:11:48,459 --> 00:11:50,575 جنبش حقوق همجنس گرایان دنیایی خلق می کند 263 00:11:50,575 --> 00:11:53,426 که در آن انحرافات من به منزله پیروزی است. 264 00:11:53,426 --> 00:11:57,054 سیاست هویت همواره در دو جبهه مشغول فعالیت است: 265 00:11:57,054 --> 00:12:00,109 غرورآفرینی برای افرادی که شرایط 266 00:12:00,109 --> 00:12:01,566 یا شخصیت خاصی دارند، 267 00:12:01,566 --> 00:12:03,242 و واداشتن جهان بیرون 268 00:12:03,242 --> 00:12:06,770 به این که با آن افراد رفتار آرام تر و مهربان تری داشته باشند. 269 00:12:06,770 --> 00:12:10,288 این ها دو عمل کاملا جداگانه هستند، 270 00:12:10,288 --> 00:12:12,113 اما پیشرفت در هرکدام آز آن ها 271 00:12:12,113 --> 00:12:14,472 در دیگری انعکاس می یابد. 272 00:12:14,472 --> 00:12:18,221 سیاست هویت ممکن است خودشیفته باشد. 273 00:12:18,221 --> 00:12:21,549 افراد تفاوتی را مورد ستایش قرار می دهند فقط و فقط از آن جهت که به خودشان تعلق دارد، 274 00:12:21,549 --> 00:12:23,948 آدم ها جهان را کوچک می کنند و 275 00:12:23,948 --> 00:12:26,999 در گروه هایی مجزا بدون حس همبستگی به یکدیگر فعالیت می کنند. 276 00:12:26,999 --> 00:12:29,484 اما با درک صحیح 277 00:12:29,484 --> 00:12:31,405 و عملکرد خردمندانه، 278 00:12:31,405 --> 00:12:33,396 سیاست هویت باید 279 00:12:33,396 --> 00:12:35,923 مفهوم چگونه انسان بودن را گسترش دهد. 280 00:12:35,923 --> 00:12:37,641 هویت به خودی خود 281 00:12:37,641 --> 00:12:40,190 نباید فقط یک برچسب ظاهری و شیک باشد 282 00:12:40,190 --> 00:12:42,274 یا یک مدال طلا 283 00:12:42,274 --> 00:12:44,747 بلکه باید انقلاب باشد. 284 00:12:44,747 --> 00:12:48,313 اگر دگرجنسگرا بودم، احتمالا زندگیم آسان تر بود، 285 00:12:48,313 --> 00:12:50,110 اما دیگر خودم نبودم، 286 00:12:50,110 --> 00:12:52,775 اما حالا از این که خودم باشم بیشتر رضایت دارم 287 00:12:52,775 --> 00:12:54,828 تا این که یک فرد دیگر، 288 00:12:54,828 --> 00:12:56,476 کسی که، راستش را بخواهید، 289 00:12:56,476 --> 00:12:58,560 نه گزینه اش را دارم 290 00:12:58,560 --> 00:13:01,037 و نه وقتی تصور می کنم، توانایی کاملش را دارم. 291 00:13:01,037 --> 00:13:03,189 اما وقتی اژدها را بیرون می کنید، 292 00:13:03,189 --> 00:13:05,754 قهرمان ها و جنگجویان هم از بین می روند، 293 00:13:05,754 --> 00:13:07,295 و ما وابسته ایم 294 00:13:07,295 --> 00:13:10,423 به سویه قهرمانانه زندگی خودمان. 295 00:13:10,423 --> 00:13:11,704 گاهی اوقات با خودم فکر می کنم 296 00:13:11,704 --> 00:13:14,486 کجا می توانستم نفرت نسبت به این بخش از خودم را متوقف کنم 297 00:13:14,486 --> 00:13:17,067 بدون جشن رنگارنگ رژه همجنسگرایان 298 00:13:17,067 --> 00:13:21,568 که همین سخنرانی یکی از مانیفست هایش است. 299 00:13:21,568 --> 00:13:24,465 سابقا فکر می کردم خودم را پخته خواهم دانست 300 00:13:24,465 --> 00:13:27,319 وقتی که بتوانم بدون فشار، همجسنگرا باشم، 301 00:13:27,319 --> 00:13:31,228 اما خودانزجاری آن دوره، حفره عمیقی ایجاد کرد، 302 00:13:31,228 --> 00:13:34,963 و لازم است که برگزاری جشن و مراسم آن را پر کند و از بین ببرد، 303 00:13:34,963 --> 00:13:38,657 و حتی اگر سهم خودم را از غصه و اندوه بپردازم هم، 304 00:13:38,657 --> 00:13:41,413 هنوز همجنسگراهراسی آن بیرون هست 305 00:13:41,413 --> 00:13:44,302 که خودش دهه ها وقت می گیرد تا از بین برود. 306 00:13:44,302 --> 00:13:47,617 روزی می رسد که، همجنسگرا بودن فقط یک حقیقت ساده خواهد بود، 307 00:13:47,617 --> 00:13:50,466 بدون رژه های کلاه به سر و بدون احساس تقصیر، 308 00:13:50,466 --> 00:13:51,984 اما آن روز هنوز نرسیده. 309 00:13:51,984 --> 00:13:54,733 یکی از دوستانم که فکر می کند رژه افتخار همجنسگراها 310 00:13:54,733 --> 00:13:56,647 بیش از حد حالت از خود بی خودشدگی پیدا کرده، 311 00:13:56,647 --> 00:13:58,211 یک بار پیشنهاد کرد که بیاییم و 312 00:13:58,211 --> 00:14:00,233 هفته تحقیر همجنسگرایان را سازماندهی کنیم. 313 00:14:00,233 --> 00:14:04,700 (خنده حاضران)(تشویق حاضران) 314 00:14:06,643 --> 00:14:08,838 ایده فوق العاده ای است، 315 00:14:08,838 --> 00:14:11,267 اما هنوز وقتش نرسیده. 316 00:14:11,267 --> 00:14:13,252 (خنده حاضران) 317 00:14:13,252 --> 00:14:15,451 خنثی بودنی که به نظر می رسد 318 00:14:15,451 --> 00:14:18,205 جایی در میانه سرخوردگی و بالندگی است، 319 00:14:18,205 --> 00:14:21,391 در واقع آخر کار است. 320 00:14:21,391 --> 00:14:23,911 در ۲۹ ایالت آمریکا، 321 00:14:23,911 --> 00:14:27,173 من ممکن است قانونا از کار اخراج شوم یا به من خانه ندهند 322 00:14:27,173 --> 00:14:29,339 به خاطر همجنسگرا بودن. 323 00:14:29,339 --> 00:14:31,960 در روسیه، قانون ضد تبلیغات دولتی 324 00:14:31,960 --> 00:14:34,937 منجر به کتک خوردن افراد در خیابان ها شده. 325 00:14:34,937 --> 00:14:36,993 ۲۷ کشور آفریقایی 326 00:14:36,993 --> 00:14:39,891 قوانینی را علیه لواط تصویب کرده اند، 327 00:14:39,891 --> 00:14:42,130 و در نیجریه، این امکان قانونی هست که همجسنگرایان 328 00:14:42,130 --> 00:14:43,588 تا حدمرگ سنگسار شوند، 329 00:14:43,588 --> 00:14:46,278 و اعدام خودسرانه و بدون محاکمه رواج یافته. 330 00:14:46,278 --> 00:14:49,368 اخیرا در عربستان سعودی دو مرد 331 00:14:49,368 --> 00:14:51,273 که حین انجام اعمال شهوانی گیرافتاده بودند، 332 00:14:51,273 --> 00:14:55,940 هر کدام به ۷ هزار ضربه شلاق محکوم شدند، 333 00:14:55,940 --> 00:14:59,339 و حالا در نتیجه انجام مجازات برای همیشه معلول شده اند. 334 00:14:59,339 --> 00:15:01,210 پس چه کسی می تواند جعل معنا کند 335 00:15:01,210 --> 00:15:03,990 و هویت بسازد؟ 336 00:15:03,990 --> 00:15:07,317 حقوق همجنسگرایی اساسا به حق ازدواج ختم نمی شود، 337 00:15:07,317 --> 00:15:10,253 و برای میلیون ها انسانی که در کشورهای مخالف حقوق همجنسگرایان هستند 338 00:15:10,253 --> 00:15:12,430 و هیچگونه منابعی ندارند، 339 00:15:12,430 --> 00:15:14,910 احترام، امری است گریزان. 340 00:15:14,910 --> 00:15:17,922 از خوش اقبالی من است که جعل معنا کرده ام 341 00:15:17,922 --> 00:15:19,988 و هویت ساخته ام، 342 00:15:19,988 --> 00:15:22,285 اما این هنوز که هنوز است یک امتیاز نادر است، 343 00:15:22,285 --> 00:15:25,114 و همجنسگرایان سزاوار سهم بیشتری از عدالت هستند 344 00:15:25,114 --> 00:15:28,550 و نه فقط برخورداری از تکه پاره های عدالت. 345 00:15:28,550 --> 00:15:31,601 اما در عین حال، هر گامی به جلو 346 00:15:31,601 --> 00:15:33,667 بسی شیرین است. 347 00:15:33,667 --> 00:15:37,321 در سال ۲۰۰۷، شش سال بعد از آشنایی، 348 00:15:37,321 --> 00:15:39,378 من و شریکم تصمیم گرفتیم 349 00:15:39,378 --> 00:15:41,112 ازدواج کنیم. 350 00:15:41,112 --> 00:15:43,294 ملاقات جان برابر بود با کشف 351 00:15:43,294 --> 00:15:45,150 خوشبختی بزرگ 352 00:15:45,150 --> 00:15:48,250 و همینطور از بین رفتن تلخی های فراوان 353 00:15:48,250 --> 00:15:50,864 و گاهی، آنقدر سرم گرم می شد 354 00:15:50,864 --> 00:15:53,365 به ناپدید شدن تمام آن درد 355 00:15:53,365 --> 00:15:55,717 که شادی هم از یادم می رفت، 356 00:15:55,717 --> 00:15:59,464 که در ابتدا ناچیزترین بخش برای من بود. 357 00:15:59,464 --> 00:16:02,165 ازدواج راهی بود برای اعلام عشق مان 358 00:16:02,165 --> 00:16:06,151 به عنوان حضور بیشتر تا غیاب. 359 00:16:06,151 --> 00:16:08,603 ازدواج خیلی زود ما را به فرزند رهنمون شد، 360 00:16:08,603 --> 00:16:10,210 و آن خود به مفهوم معانی جدید بود 361 00:16:10,210 --> 00:16:14,462 و هویت های جدید، هویت های ما و فرزندانمان. 362 00:16:14,462 --> 00:16:17,389 من می خواهم فرزندانم خوشبخت باشند، 363 00:16:17,389 --> 00:16:21,170 و وقتی که غمگینند دردمندانه دوستشان دارم. 364 00:16:21,170 --> 00:16:23,850 به عنوان یک پدر همجنسگرا، می توانم یادشان بدهم 365 00:16:23,850 --> 00:16:26,527 که چطور نادرست های زندگیشان را مالکیت و اداره کنند، 366 00:16:26,527 --> 00:16:28,320 اما معتقدم اگر 367 00:16:28,320 --> 00:16:30,640 آن ها را در مقابل ناملایمات پناه دهم، 368 00:16:30,640 --> 00:16:33,530 به عنوان یک والد، کارم را درست انجام نداده ام. 369 00:16:33,530 --> 00:16:36,598 دانشمندی بودایی که می شناسم، یک بار برایم توضیح داد 370 00:16:36,598 --> 00:16:38,567 که غربی ها به اشتباه گمان می کنند 371 00:16:38,567 --> 00:16:40,922 که نیروانا چیزی است که فرا می رسد 372 00:16:40,922 --> 00:16:43,665 وقتی تمامی مصیبت ها و غم ها را پشت سر می گذاری 373 00:16:43,665 --> 00:16:46,904 و شعف و سعادت، یگانه چیزی است که انتظارت را می کشد. 374 00:16:46,904 --> 00:16:49,069 او گفت اما این نیروانا نیست، 375 00:16:49,069 --> 00:16:50,579 چرا که سعادت تو در حال حاضر 376 00:16:50,579 --> 00:16:54,578 همواره تحت الشعاع شادمانی های گذشته قرار می گیرد. 377 00:16:54,578 --> 00:16:57,408 نیروانا، به گفته او، جایی است که به آن می رسی 378 00:16:57,408 --> 00:16:59,790 زمانی که فقط در اشتیاق سعادت هستی 379 00:16:59,790 --> 00:17:02,273 و در آنچه که به غم و اندوه می ماند، 380 00:17:02,273 --> 00:17:05,126 بذر سعادت و شادی خود را می یابی. 381 00:17:05,126 --> 00:17:06,837 و من گاهی با خودم فکر می کنم 382 00:17:06,837 --> 00:17:09,230 که آیا می توانستم به چنین سعادت و کامیابی برسم 383 00:17:09,230 --> 00:17:10,692 در ازدواج و فرزند 384 00:17:10,692 --> 00:17:12,745 اگر که آن ها را راحت تر بدست می آوردم، 385 00:17:12,745 --> 00:17:16,770 اگر که در جوانی ام دگرجنس خواه می بودم، و یا اگر هنوز جوان بودم، 386 00:17:16,770 --> 00:17:20,192 در هر یک از این دو حالت کارم آسان تر می شد. 387 00:17:20,192 --> 00:17:21,771 احتمالا می توانستم. 388 00:17:21,771 --> 00:17:24,108 شاید تمامی تصورات پیچیده ام 389 00:17:24,108 --> 00:17:26,241 روی مسائل دیگری متمرکز می شد. 390 00:17:26,241 --> 00:17:27,881 اما اگر جست و جوی معنا 391 00:17:27,881 --> 00:17:29,738 از یافتن آن مهمتر باشد، 392 00:17:29,738 --> 00:17:33,101 دیگر سوال این نیست که آیا من خوشبخت تر می بودم 393 00:17:33,101 --> 00:17:34,647 به خاطر مورد آزار قرار گرفتن، 394 00:17:34,647 --> 00:17:36,319 بلکه سوال این است که چطور معنابخشیدن 395 00:17:36,319 --> 00:17:38,054 به آن تجربیات 396 00:17:38,054 --> 00:17:40,470 من را به پدری بهتر بدل ساخته است. 397 00:17:40,470 --> 00:17:44,478 من مایلم خوشبختی بی کران نهفته در شادمانی های کوچک را بیابم، 398 00:17:44,478 --> 00:17:46,437 چرا که باور ندارم آن شادمانی ها 399 00:17:46,437 --> 00:17:48,965 پیش پا افتاده هستند. 400 00:17:48,965 --> 00:17:50,782 دگرجنس خواه های بسیاری را می شناسم 401 00:17:50,782 --> 00:17:53,048 که ازدواج ها و خانواده های موفق و شادی دارند، 402 00:17:53,048 --> 00:17:55,909 اما ازدواج همجنسگرایان پدیده ای است به شدت نو، 403 00:17:55,909 --> 00:17:59,213 و خانواده های همجنسگرا چیزی است بسیار جدید، 404 00:17:59,213 --> 00:18:03,472 و من در این غافلگیری، معنا یافتم. 405 00:18:03,472 --> 00:18:06,910 اکتبر، تولد ۵۰ سالگی ام بود، 406 00:18:06,910 --> 00:18:10,128 و خانواده ام برایم جشنی ترتیب داده بود، 407 00:18:10,128 --> 00:18:11,617 وسط مهمانی، 408 00:18:11,617 --> 00:18:13,034 پسرم به شوهرم گفت 409 00:18:13,034 --> 00:18:14,700 که می خواهد سخنرانی کند، 410 00:18:14,700 --> 00:18:15,694 و جان بهش گفت، 411 00:18:15,694 --> 00:18:20,316 «جرج، نمیشه سخنرانی کنی. تو فقط چهار سالته.» 412 00:18:20,316 --> 00:18:21,830 (خنده حاضران) 413 00:18:21,830 --> 00:18:24,166 «فقط پدربزرگ و عمو دیوید و من 414 00:18:24,166 --> 00:18:26,215 قراره امشب سخنرانی کنیم.» 415 00:18:26,215 --> 00:18:29,120 اما جرج اصرار و پافشاری کرد، 416 00:18:29,120 --> 00:18:32,123 آخرسر، جان بلندش کرد تا قدش به میکروفن برسد، 417 00:18:32,123 --> 00:18:35,179 و جرج با صدای خیلی بلند گفت، 418 00:18:35,179 --> 00:18:37,623 «خانم ها و آقایان، 419 00:18:37,623 --> 00:18:40,205 میشه به من توجه کنید.» 420 00:18:40,205 --> 00:18:42,920 همه فورا برگشتند. 421 00:18:42,920 --> 00:18:45,027 و جرج گفت، 422 00:18:45,027 --> 00:18:47,358 «خوشحالم که تولد باباست. 423 00:18:47,358 --> 00:18:50,799 خوشحالم که کیک داریم. 424 00:18:50,799 --> 00:18:53,957 و بابا، اگر تو کوچولو بودی، 425 00:18:53,957 --> 00:18:57,224 من دوستت می شدم.» 426 00:18:57,770 --> 00:19:00,601 و من فکر کردم- متشکرم. 427 00:19:00,601 --> 00:19:02,900 فکر کردم مدیونم 428 00:19:02,900 --> 00:19:04,695 حتی به بابی فینکل، 429 00:19:04,695 --> 00:19:07,432 چون تمامی آن تجربیات گذشته 430 00:19:07,432 --> 00:19:09,800 مرا به این لحظه رسانده بودند، 431 00:19:09,800 --> 00:19:12,332 و من بالاخره بی قید و شرط سپاسگزار بودم 432 00:19:12,332 --> 00:19:16,107 به خاطر حیاتی که برای تغییر دادنش همه کار کرده بودم. 433 00:19:16,107 --> 00:19:18,152 یک بار مرد جوان همجسنگرایی 434 00:19:18,152 --> 00:19:20,680 از هاروی میلک،فعال حقوق همجنسگرایان سوال کرد 435 00:19:20,680 --> 00:19:22,896 برای کمک به جنبش چه کاری از دستش ساخته است، 436 00:19:22,896 --> 00:19:24,307 و هاروی میلک گفته بود، 437 00:19:24,307 --> 00:19:26,721 َ«برو و درباره جنبش به یک نفر بگو.» 438 00:19:26,721 --> 00:19:29,345 همیشه کسی هست که بخواهد 439 00:19:29,345 --> 00:19:30,950 انسانیت ما را از ما بگیرد، 440 00:19:30,950 --> 00:19:33,738 و همیشه هستند داستان هایی که آن را توجیه کنند. 441 00:19:33,738 --> 00:19:35,316 اگر بلند بلند زندگی کنیم، 442 00:19:35,316 --> 00:19:36,982 می توانیم نفرت را شکست دهیم 443 00:19:36,982 --> 00:19:40,396 و زندگی همگان را توسعه دهیم. 444 00:19:40,396 --> 00:19:44,020 جعل معنا کن. هویت بساز. 445 00:19:44,020 --> 00:19:46,093 جعل معنا کن. 446 00:19:46,093 --> 00:19:48,840 هویت بساز. 447 00:19:48,840 --> 00:19:50,638 و بعد برای قسمت کردن شادمانی ات 448 00:19:50,638 --> 00:19:52,334 جهان را بطلب. 449 00:19:52,334 --> 00:19:55,580 متشکرم. 450 00:19:55,580 --> 00:19:57,006 (تشویق حاضران) 451 00:19:57,006 --> 00:20:00,083 متشکرم. (تشویق حاضران) 452 00:20:00,083 --> 00:20:04,182 متشکرم. (تشویق حاضران) 453 00:20:04,182 --> 00:20:08,182 متشکرم. (تشویق حاضران)