1 00:00:00,464 --> 00:00:03,081 مىخواهم درباره هوشيارى صحبت كنم. 2 00:00:03,081 --> 00:00:04,561 چرا هوشيارى؟ 3 00:00:04,561 --> 00:00:07,387 خب موضوع اهمال شده كنجكاوانهاى است، 4 00:00:07,387 --> 00:00:10,951 هم در فرهنگ فلسفى و هم در فرهنگ علمیمان . 5 00:00:10,951 --> 00:00:12,223 خب حالا چرا انقدر جالب است؟ 6 00:00:12,223 --> 00:00:15,733 خب، به اين دلیل خیلی ساده و منطقی 7 00:00:15,733 --> 00:00:17,691 كه مهمترین جنبه از زندگیمان هست، 8 00:00:17,691 --> 00:00:20,088 بعبارتی، شرط لازم براى هر آنچه 9 00:00:20,088 --> 00:00:22,565 در زندگیمان با اهمیت تلقى مىشود این است كه هوشیار باشیم. 10 00:00:22,565 --> 00:00:25,724 درباره علم، فلسفه، موسیقی، هنر، هر چیزی كه اهمیت میدهید-- 11 00:00:25,724 --> 00:00:29,202 خب فایدهای ندارند اگر زامبی یا توی کما باشید، نه؟ 12 00:00:29,202 --> 00:00:31,546 بنابراین هوشیاری شماره یک است. 13 00:00:31,546 --> 00:00:34,014 دلیل دوم این است که وقتی آدمها 14 00:00:34,014 --> 00:00:36,330 به آن علاقمند میشوند، همانطور که فکر میکنم باید باشند، 15 00:00:36,330 --> 00:00:39,181 تمایل به گفتن چیزهای واقعا جالب دارند. 16 00:00:39,181 --> 00:00:41,340 و سپس، حتی وقتی چیزهای جالب هم نمی گویند 17 00:00:41,340 --> 00:00:43,469 و واقعا سعی دارند تحقیقات جدی انجام دهند، 18 00:00:43,469 --> 00:00:47,324 خب، کند پیش میرود. پیشرفت کند بوده است. 19 00:00:47,324 --> 00:00:50,464 وقتی نخستین یار به این مساله علاقمند شدم، خب فکر کردم که 20 00:00:50,464 --> 00:00:52,670 مشکلى سرراست در بیولوژی است. 21 00:00:52,670 --> 00:00:55,167 بیایید با این مشغلههای ذهنی درگير شویم و 22 00:00:55,167 --> 00:00:56,051 و نحوه کار کردن آن را در مغز بفهمیم. 23 00:00:56,051 --> 00:00:57,953 برای همین سراغ UCSF رفتم و با همه 24 00:00:57,953 --> 00:00:59,868 متخصصین مغز و اعصاب کار درست انجا صحبت کردم. 25 00:00:59,868 --> 00:01:01,444 و عین اغلب دانشمندها که وقتی از آنها 26 00:01:01,444 --> 00:01:04,827 سوالات دستپاچه کننده میپرسید با بی حوصلگى جواب دادند. 27 00:01:04,827 --> 00:01:08,585 اما چیزی که از همه بیشتر برایم جالب بود، این بود که یکی از اینها 28 00:01:08,585 --> 00:01:10,600 که نروبیولوژیست خیلی مشهوری بود با غضب به من گفت، «نگاه کن، 29 00:01:10,600 --> 00:01:14,175 تو قاموس من اشکالی نداره که به هوشیاری علاقمند باشی، 30 00:01:14,175 --> 00:01:17,742 اما اول مقام استادی را برای این کار کسب کن. اول استادش شو.» 31 00:01:17,742 --> 00:01:20,460 الان من روی این مساله برای مدت طولانی است که کار میکنم. 32 00:01:20,460 --> 00:01:22,438 الان فکر میکنم که با کار کردن روی هوشیاری 33 00:01:22,438 --> 00:01:23,729 شاید واقعابه مقام استادی برسید. 34 00:01:23,729 --> 00:01:26,342 اگر اینطور باشد، واقعا گامی است به جلو. 35 00:01:26,342 --> 00:01:29,247 بسیار خوب، حالا چرا چنین عدم تمایل کنجکاوانه 36 00:01:29,247 --> 00:01:31,145 و خصومت کنجکاوانهای نسبت به هوشیاری وجود دارد؟ 37 00:01:31,145 --> 00:01:33,875 خب، به نظرم بخاطر ترکیب دو ویژگی از 38 00:01:33,875 --> 00:01:35,780 فرهنگ روشنفکرانه ما باشد 39 00:01:35,780 --> 00:01:38,306 که دوست دارد فکر کند آنها جناح مقابل هم هستند 40 00:01:38,306 --> 00:01:41,929 اما در واقع آنها مجموعه معمولی از فرضیات را به اشتراک میگذارند. 41 00:01:41,929 --> 00:01:45,891 یکی از ویژگیها عرف دوگانگی مذهب است: 42 00:01:45,891 --> 00:01:49,216 هوشیاری بخشی از جهان فیزیکی نیست. 43 00:01:49,216 --> 00:01:51,143 بلکه بخشی از جهان معنوی است. 44 00:01:51,143 --> 00:01:52,679 به روح تعلق دارد، 45 00:01:52,679 --> 00:01:55,975 و روح بخشی از دنیای فیزیکی نیست. 46 00:01:55,975 --> 00:01:59,006 آن سنت خداست، روح و نامیرایی. 47 00:01:59,006 --> 00:02:01,111 سنت دیگری هم هست که فکر میکند مخالف این است 48 00:02:01,111 --> 00:02:03,215 اما بدترین فرض را میپذیرد. 49 00:02:03,215 --> 00:02:07,293 آن سنت فکر میکند که ما مادیگرایان علمی کار درست هستیم: 50 00:02:07,293 --> 00:02:10,758 هوشیاری بخشی از دنیای فیزیکی نیست. 51 00:02:10,758 --> 00:02:13,404 این که اصلا وجود ندارد یا اگر وجود دارد، چیز دیگری است، 52 00:02:13,404 --> 00:02:16,054 یک برنامه کامپیوتری یا چیز احمقانه دیگری، 53 00:02:16,054 --> 00:02:19,249 اما در هر صورت بخشی از علم نیست. 54 00:02:19,249 --> 00:02:21,457 و من عادت کردم که در این باره وارد بحثی شوم که حالم را بد میکند. 55 00:02:21,457 --> 00:02:23,076 از این قرار که، 56 00:02:23,076 --> 00:02:27,108 علم عینی است، هوشیاری ذهنی است، 57 00:02:27,108 --> 00:02:30,435 بنابراین چیزی به اسم علم هوشیاری ممکن نیست. 58 00:02:30,435 --> 00:02:36,939 خوب، این سنتهای دوقلو هستند که ما را فلج میکنند. 59 00:02:36,939 --> 00:02:39,807 بیرون آمدن از این سنتهای دوقلو ما واقعا دشوار است. 60 00:02:39,807 --> 00:02:42,825 و من تنها یک پیغام واقعی در این سخنرانی دارم، 61 00:02:42,825 --> 00:02:46,209 و این که هوشیاری پدیدهای بیولوژیک است 62 00:02:46,209 --> 00:02:49,098 مثل فتوسنتز، گوارش، تقسیم هسته سلول به دو، بدون کم شدن کروموزومها-- 63 00:02:49,098 --> 00:02:53,433 شما همه پدیدههای بیولوژیکی را میشناسید-- و وقتی آنها را بپذیرید، 64 00:02:53,433 --> 00:02:56,072 اغلب مشکلات سخت، گر چه نه همه آنها، 65 00:02:56,072 --> 00:02:58,347 درباره هوشیاری بسادگی به باد میرود. 66 00:02:58,347 --> 00:03:00,400 و من میخواهم برخی از آنها را بازگو کنم. 67 00:03:00,400 --> 00:03:02,733 بسیار خوب، به شما قول داده بودم که از برخی 68 00:03:02,733 --> 00:03:05,472 چیزهای ظالمانهای که درباره هوشیاری گفته میشود، بگویم. 69 00:03:05,472 --> 00:03:09,072 یک: هوشیاری وجود ندارد. 70 00:03:09,072 --> 00:03:11,302 توهم است، مثل غروب خورشید. 71 00:03:11,302 --> 00:03:16,367 علم ثابت کرده که غروب خورشید و رنگینکمانها توهم هستند. 72 00:03:16,367 --> 00:03:18,290 در نتیجه هوشیاری توهم است. 73 00:03:18,290 --> 00:03:21,545 دو: خب، شاید وجود دارد، اما واقعاً چیز دیگری است. 74 00:03:21,545 --> 00:03:25,326 یک برنامه کامپیوتری است که در مغز اجرا میشود. 75 00:03:25,326 --> 00:03:29,140 سه: خیر، تنها چیزی که وجود دارد رفتار است. 76 00:03:29,140 --> 00:03:32,748 شرمآور است که تا چه حد رفتار گرایی تاثیر گذار است، 77 00:03:32,748 --> 00:03:34,103 حالا بازهم به آن بر میگردم. 78 00:03:34,103 --> 00:03:36,837 و چهار: شاید هوشیاری وجود دارد. 79 00:03:36,837 --> 00:03:38,980 اما برای دنیاهیچ فرقی نمیکند. 80 00:03:38,980 --> 00:03:41,772 چطور میشود چیزی را با معنویت جابجا کرد؟ 81 00:03:41,772 --> 00:03:43,567 اکنون، وقتى كسى اين حرف را به من مىزند، من فكر مىكنم 82 00:03:43,567 --> 00:03:45,857 مىخواهى ببيند آیا معنويت چيزى را حركت مىدهد؟ 83 00:03:45,857 --> 00:03:49,129 من را تماشا كنید. تصميم مىگيرم بازويم را هوشيارانه بالا ببرم 84 00:03:49,129 --> 00:03:51,738 و آن لعنتى بالا میرود. (خنده حضار) 85 00:03:51,738 --> 00:03:55,509 مضاف بر اين، توجه كنيد به اين: 86 00:03:55,509 --> 00:03:59,504 ما نمىگوييم، " خب، كمى شبيه آب و هوای جنوا ميماند. " 87 00:03:59,504 --> 00:04:02,152 بعضى روزها بالا مىرود و بعضى روزها بالا نمىرود. " 88 00:04:02,152 --> 00:04:04,807 خير. هر وقت كه خب من بخواهم بالا مىرود. " 89 00:04:04,807 --> 00:04:06,845 بسيار خوب. مىخواهم به شما نشان دهم كه این چطور ممكن است. 90 00:04:06,845 --> 00:04:10,616 فعلا من براى شما تعريفى ارائه نكردهام. 91 00:04:10,616 --> 00:04:12,868 اگر برایش تعریفی ارائه نکنید، نمیتوانید آن را انجام دهید. 92 00:04:12,868 --> 00:04:15,960 مردم همیشه میگویند تعریف هوشیاری بسیار سخت است. 93 00:04:15,960 --> 00:04:17,843 بنظرم تعریف کردنش آسان خواهد بود اگر 94 00:04:17,843 --> 00:04:20,052 تلاش نکنید تعریف علمی براش داشته باشید. 95 00:04:20,052 --> 00:04:22,332 ما برای تعریف علمی آماده نیستیم، 96 00:04:22,332 --> 00:04:24,071 اما در اینجا یک تعریف معقول وجود دارد. 97 00:04:24,071 --> 00:04:26,920 هوشیاری شامل همه حالتها از احساس 98 00:04:26,920 --> 00:04:28,988 یا علم یا آگاهی است. 99 00:04:28,988 --> 00:04:32,546 از همان صبح شروع میشود زمانی که از یک خواب بدون رویا بیدار میشوید، 100 00:04:32,546 --> 00:04:35,015 و تمام روز ادامه پیدا میکند تا این که بخواب میروید 101 00:04:35,015 --> 00:04:38,213 یا میمیرید یا اینکه غیرهوشیار میشوید. 102 00:04:38,213 --> 00:04:41,333 با این تعریف رویاها شکلی از هوشیاری هستند. 103 00:04:41,333 --> 00:04:44,235 این یک تعریف معقول است. این هدف ماست. 104 00:04:44,235 --> 00:04:47,720 اگر درباره آن صحبت نکنید، درباره هوشیاری صحبت نخواهید کرد. 105 00:04:47,720 --> 00:04:51,220 اما آنها فکر میکنند،خب، اگر آن درست است، مشکل ترسناکی است. 106 00:04:51,220 --> 00:04:55,178 چطور می تواند چنین چیزی بعنوان بخشی از دنیای واقعی وجود داشته باشد؟ 107 00:04:55,178 --> 00:04:57,068 و اگر قبلا یک دوره فلسفه را گذرانده باشید، 108 00:04:57,068 --> 00:05:00,287 این بعنوان مشکل معروف ذهن- جسم شناخته میشود. 109 00:05:00,287 --> 00:05:03,132 فکر کنم که این موضوع هم یک ر اه حل ساده داشه باشد. برایتان میگویم. 110 00:05:03,132 --> 00:05:07,552 راهحل این است: همه حالتهای هوشیاری ما، بدون استثنا، 111 00:05:07,552 --> 00:05:13,077 بواسطه فرايندهاى سطوح پايينتر نروبيولوژيكال در مغز ايجاد مىشوند، 112 00:05:13,077 --> 00:05:15,258 و در مغز بعنوان ويژگيهاى 113 00:05:15,258 --> 00:05:17,592 سيستمى يا سطوح بالاتر شناخته مىشوند. 114 00:05:17,592 --> 00:05:20,748 تقریبا بهمان اندازه مايع بودن آب اسرارآميز است. 115 00:05:20,748 --> 00:05:24,223 اینطور نیست؟ مايع بودن عصاره اضافهاى نيست كه توسط 116 00:05:24,223 --> 00:05:25,913 مولكولهاى H2O چلانده شده باشد. 117 00:05:25,913 --> 00:05:28,791 شرايطى است كه آن سيستم درش قرار دارد. 118 00:05:28,791 --> 00:05:33,953 و همانطور كه يك شيشه پر از آب مىتواند بسته به رفتار مولكولها 119 00:05:33,953 --> 00:05:35,906 از مايع به جامد تبديل شود، 120 00:05:35,906 --> 00:05:38,902 مغزتان قادر است از وضعيت هوشيار بودن 121 00:05:38,902 --> 00:05:40,542 به وضعيت غيرهوشيارى برود، 122 00:05:40,542 --> 00:05:43,528 بسته به رفتار مولكولها. 123 00:05:43,528 --> 00:05:47,913 مشكل معروف ذهن- جسم تا اين حد ساده است. 124 00:05:47,913 --> 00:05:51,090 درست است؟ اما اكنون به پرسشهاى سختتر مىپردازيم. 125 00:05:51,090 --> 00:05:54,534 بياييد ويژگيهاى دقيق هوشيارى را تعيين كنيم، 126 00:05:54,534 --> 00:05:57,006 در نتيجه قادر به جواب دادن به آن چهار دسته از اعتراضاتى 127 00:05:57,006 --> 00:05:58,293 كه وارد كردم، خواهيم بود. 128 00:05:58,293 --> 00:06:02,560 خب، نخستين ويژگى اين بود كه واقعى و غيرقابل كاستنى است. 129 00:06:02,560 --> 00:06:04,614 نمىتوانيد از شر آن خلاص شويد. 130 00:06:04,614 --> 00:06:08,785 مىبينيد، تمايز بين واقعيت و وهم، 131 00:06:08,785 --> 00:06:11,454 تمايز دادن بين اين است كه چطور چيزها 132 00:06:11,454 --> 00:06:15,328 به نظر ما هوشيارانه مىرسند و چطور واقعى هستند. 133 00:06:15,328 --> 00:06:17,204 بنظر هوشيارانه مىرسد كه چيزى مثل اين وجود دارد-- 134 00:06:17,204 --> 00:06:18,872 من از از اين لغت فرانسوى "arc-en-ciel" خوشم ميايد -- 135 00:06:18,872 --> 00:06:21,070 بنظر مىرسد كه كمانى در آسمان وجود دارد، 136 00:06:21,070 --> 00:06:24,850 يا مثل اين ميماند كه خورشيد برفراز كوهها قرار مىگيرد. 137 00:06:24,850 --> 00:06:27,947 به نظر ما هوشيارانه مىرسد، اما واقعاً اتفاق نمىافتد. 138 00:06:27,947 --> 00:06:29,874 اما برای تمایز دادن بین اینکه 139 00:06:29,874 --> 00:06:32,339 چطور چیزها به نظرمان هوشیارانه می رسند و چقدر واقعی هستند، 140 00:06:32,339 --> 00:06:36,430 شما نمىتوانيد تشخيص خاصى براى وجود هوشيارى قائل شويد، 141 00:06:36,430 --> 00:06:40,281 چون جايى وجود هوشيارى مورد دغدغه خاطر شما قرار مىگيرد، 142 00:06:40,281 --> 00:06:43,261 كه هوشيار بودنتان به نظرتان هوشيارانه برسد،و 143 00:06:43,261 --> 00:06:45,146 شما هوشياريد. 144 00:06:45,146 --> 00:06:48,500 يعنى اين كه، اگر يك گروه از كارشناسها سراغم بيايند و بگويند: 145 00:06:48,500 --> 00:06:50,786 سِئرل، ما نروبيولوژيست هاى زبدهاى هستيم و تحقيقى را روى تو انجام داديم، 146 00:06:50,786 --> 00:06:53,941 و متقاعد شديم كه هوشيار نيستى، 147 00:06:53,941 --> 00:06:55,969 و يك روبات بسيار زيرك مصنوعی هستى، 148 00:06:55,969 --> 00:06:59,282 با خودم فكر نمى كنم كه، خب، شايد اين ياروها درست بگويند، نه؟" 149 00:06:59,282 --> 00:07:01,845 من يك لحظه هم به آن فكر نمىكنم، چون به نظرم ، 150 00:07:01,845 --> 00:07:04,755 دكارت شايد اشتباههاى زيادى كرده، اما درباره اين يكى حق داشته است. 151 00:07:04,755 --> 00:07:07,710 نمىتوانيد درباره وجود هوشيارى خودتان شك كنيد. 152 00:07:07,710 --> 00:07:09,883 خب، اين نخستين ويژگى هوشيارى است. 153 00:07:09,883 --> 00:07:11,824 واقعى و غيرقابل تقليل است. 154 00:07:11,824 --> 00:07:15,055 نمىتوانيد با نشان دادن اين كه توهم است از شر آن خلاص شويد، 155 00:07:15,055 --> 00:07:18,284 يعنى كارى را كه مىتوانيد با ساير توهمات استاندارد انجام دهيد. 156 00:07:18,284 --> 00:07:20,816 بسيار خوب، ويژگى دوم اين يكى هست 157 00:07:20,816 --> 00:07:23,281 كه منبع چنين دردسرى براى ما بوده است، 158 00:07:23,281 --> 00:07:25,463 و اين كه همه حالتهاى هوشياريمان 159 00:07:25,463 --> 00:07:28,427 اين خاصیت كيفى را برايشان دارد. 160 00:07:28,427 --> 00:07:30,823 چيزى هست كه حسى مثل نوشيدن آبجو دارد 161 00:07:30,823 --> 00:07:33,777 و مثل حسى نيست كه موقع پرداخت ماليات بردرآمد 162 00:07:33,777 --> 00:07:36,845 يا گوش دادن به موسيقى داريم، و اين احساس كيفى 163 00:07:36,845 --> 00:07:39,406 بطور خودكار يك ويژگى سوم را بوجود مياورد، 164 00:07:39,406 --> 00:07:43,200 بعبارتى، در تعریف حالتهاى هوشياری مفهومی ذهنی دارند 165 00:07:43,200 --> 00:07:46,155 بطوریکه تنها در صورتی وجود دارند که 166 00:07:46,155 --> 00:07:48,350 از سوی انسان یا حیوان فاعلی تجربه شوند، 167 00:07:48,350 --> 00:07:50,223 وجودی که آنها را تجربه کند. 168 00:07:50,223 --> 00:07:52,606 شاید ما قادر به ساختن یک ماشین هوشیار شویم. 169 00:07:52,606 --> 00:07:54,759 هر چند نمی دانیم مغزهای ما چطور این کار را می کنند، 170 00:07:54,759 --> 00:07:58,894 فعلاً ما در موقعیتی نیستیم که یک ماشین هوشیار بسازیم. 171 00:07:58,894 --> 00:08:01,669 بسیار خوب، ویژگی دیگر هوشیاری 172 00:08:01,669 --> 00:08:05,820 این است که در حوزههای هوشیاری متحد دیگر ناشی میشود. 173 00:08:05,820 --> 00:08:08,176 بنابراين من نه فقط تصوير آدمهاى روبرویم، 174 00:08:08,176 --> 00:08:10,890 و نواى صداي خودم و وزن كفشهايم 175 00:08:10,890 --> 00:08:13,065 را عليه زمين ندارم، بلكه آنها بعنوان 176 00:08:13,065 --> 00:08:16,547 بخشى از يك تك ميدان بزرگ هوشيار برايم اتفاق مىافتند 177 00:08:16,547 --> 00:08:18,563 كه جلو و عقب میروند. 178 00:08:18,563 --> 00:08:20,332 و این كليد فهميدن 179 00:08:20,332 --> 00:08:22,771 قدرت عظيم هوشيارى است. 180 00:08:22,771 --> 00:08:25,715 و ما قادر به انجام دادن آن در روباتها نبودهايم. 181 00:08:25,715 --> 00:08:28,103 استيصال در دانش رباتها ناشى از اين واقعيت است 182 00:08:28,103 --> 00:08:30,115 كه ما نمىدانيم چگونه رباتى هوشيار بسازيم، 183 00:08:30,115 --> 00:08:33,623 بنابراين ما فاقد داشتن ماشينى هستيم كه مىتواند چنين چيزى را انجام دهد. 184 00:08:33,623 --> 00:08:36,132 بسيار خوب، ويژگى بعدى هوشيارى، 185 00:08:36,132 --> 00:08:39,247 بعد از اين ميدان هوشيارى متحد باشكوه، 186 00:08:39,247 --> 00:08:42,039 اين است كه عملكرد آن معمولاً در رفتار ما اتفاق مىافتد. 187 00:08:42,039 --> 00:08:45,242 من با بلند كردن دستم براى شما نمايشى علمى را اجرا مىكنم، 188 00:08:45,242 --> 00:08:46,992 اما آن چطور ممكن است؟ 189 00:08:46,992 --> 00:08:50,756 چطور مىشود که اين فكر توى مغز من 190 00:08:50,756 --> 00:08:52,956 قادر به حركت دادن اشيا مادى باشد؟ 191 00:08:52,956 --> 00:08:54,322 خوب، جوابش را برايتان مىگويم. 192 00:08:54,322 --> 00:08:56,093 هر چند، ما هنوز به پاسخى دقيق نرسيدهايم، 193 00:08:56,093 --> 00:08:59,183 اما بخش مقدماتى پاسخ را مىدانيم، و آن اين است كه، 194 00:08:59,183 --> 00:09:01,476 توالى از شليك نرونها وجود دارد، 195 00:09:01,476 --> 00:09:04,563 و جايى آنها به پايان مىرسند كه استيل كولين در 196 00:09:04,563 --> 00:09:07,384 صفحات انتهایی آسه (آكسون) نورونهای حرکتی منشر میشود. 197 00:09:07,384 --> 00:09:09,459 متاسفم بخاطر استفاده كردن از اصطلاحات فيلسوفانه در اينجا، 198 00:09:09,459 --> 00:09:13,475 اما زمانى كه در صفحات انتهایی آكسون نورونهای حرکتی منتشر مىشود، 199 00:09:13,475 --> 00:09:16,073 كلى چيزهاى فوقالعاده در مجارى يونى اتفاق مىافتد 200 00:09:16,073 --> 00:09:18,167 و دست لعنتى بالا مىرود. 201 00:09:18,167 --> 00:09:20,291 خب الان به چيزى كه برايتان گفتم فكر كنيد. 202 00:09:20,291 --> 00:09:22,033 درست همين حادثه 203 00:09:22,033 --> 00:09:25,068 تصميم گيرى هوشيارى من به بلند كردن دستم 204 00:09:25,068 --> 00:09:27,863 داراى درجهاى از توضيح است که در جاي دیگر 205 00:09:27,863 --> 00:09:30,009 همه اين خصايص معنوى فاقد لمس شدن را نیز دارد. 206 00:09:30,009 --> 00:09:32,410 انديشهاي است در مغز من، اما هم زمان، 207 00:09:32,410 --> 00:09:34,396 مشغول منتشر كردن استيل كولين است 208 00:09:34,396 --> 00:09:35,931 و انجام دادن انواع همه آن چيزهاى ديگر 209 00:09:35,931 --> 00:09:38,719 در حاليكه راهش را از كورتكس حرکتی 210 00:09:38,719 --> 00:09:41,416 به آن پايين از طريق فيبرهاى عصبى در دست باز مىكند. 211 00:09:41,416 --> 00:09:45,232 خب، چيزى كه آن الان به ما مىگويد اين است كه دايره لغات سنتى ما 212 00:09:45,232 --> 00:09:48,616 براى بحث كردن درباره چنين مسالى كاملاً مجهور است. 213 00:09:48,616 --> 00:09:51,873 اين رويداد به همان ميزان توصيف كه دارد 214 00:09:51,873 --> 00:09:54,839 نئروبيولوژيكال است و با ميزان توصيفى ديگر، 215 00:09:54,839 --> 00:09:57,030 جايى كه ذهنى است، و تنها يك رويداد مجرد است، 216 00:09:57,030 --> 00:09:59,140 و تنها طريقى است كه طبيعت كار مىكند. تنها نحوه ممكن 217 00:09:59,140 --> 00:10:02,171 عملكرد هوشيارى بدون برنامه ریزی است. 218 00:10:02,171 --> 00:10:05,030 بسيار خوب، الان با اين چيزى كه در ذهن داريم، 219 00:10:05,030 --> 00:10:08,097 و با رفتن از ميان اين خصايص متنوع هوشيارى، 220 00:10:08,097 --> 00:10:11,269 بگذاريد به عقب برگرديم و به برخى از آن دسته از اعتراضات اوليه پاسخ دهيم. 221 00:10:11,269 --> 00:10:14,878 خب، اولين نكتهاى كه گفتم، این بود که هوشيارى وجود ندارد، 222 00:10:14,878 --> 00:10:16,712 توهم است. خب، همين حالا جوابش را دادم. 223 00:10:16,712 --> 00:10:18,228 فكر نكنم لازم باشد دربارهش نگران باشيم. 224 00:10:18,228 --> 00:10:22,092 اما دومى تاثيری باورنكردنى دارد، 225 00:10:22,092 --> 00:10:23,936 و شايد هنوز در اينجا ادامه داشته باشد، و آن اين است، 226 00:10:23,936 --> 00:10:27,127 "خب، اگر هوشيارى وجود دارد، واقعاً چيز ديگرى است. " 227 00:10:27,127 --> 00:10:30,890 واقعاً يك برنامه ديجيتالى كامپيوترى است كه توى مغزتان اجرا مىشود 228 00:10:30,890 --> 00:10:33,395 و آن چيزيست كه ما براى خلق هوشيارى نياز داريم 229 00:10:33,395 --> 00:10:34,891 داشتن برنامهاى صحيح. 230 00:10:34,891 --> 00:10:37,130 آره، سخت افزار را فراموش كنيد. هر سخت افزارى كار را انجام خواهد داد 231 00:10:37,130 --> 00:10:40,090 به شرطى كه بحد كافى توانمند و باثبات در جهت اجراى برنامه باشد. " 232 00:10:40,090 --> 00:10:43,164 اكنون، مىدانيم كه چنین چیزی غلط است. 233 00:10:43,164 --> 00:10:46,173 منظورم اين است كه هر كسى بهر نحوى با كامپيوتر آشنا باشد 234 00:10:46,173 --> 00:10:48,637 متوجه اشتباه بودن آن مىشود، زيرا محاسبه كردن 235 00:10:48,637 --> 00:10:51,052 بعنوان دستكارى نمادى تعريف مىشود، 236 00:10:51,052 --> 00:10:53,936 معمولاً به آنهابعنوان صفرهایی فکر میشود اما هر نمادی این کار را می کند. 237 00:10:53,936 --> 00:10:57,103 شما الگوريتمى داريد كه مىتوانيد در كدى دودويى 238 00:10:57,103 --> 00:11:00,210 برنامه ريزى كنيد، و آن ويژگى تعريف كننده 239 00:11:00,210 --> 00:11:02,261 برنامه كامپيوترى است. 240 00:11:02,261 --> 00:11:06,144 اما مىدانيم كه آن صرفاً نحوى است. نمادين است. 241 00:11:06,144 --> 00:11:10,159 مىدانيم كه هوشيارى انسان حقيقى چيزى بيش از آن دارد. 242 00:11:10,159 --> 00:11:13,352 علاوه بر نحو، محتوى دارد. 243 00:11:13,352 --> 00:11:14,849 یک معنی دارد. 244 00:11:14,849 --> 00:11:17,338 باز هم آن بحث، من آن بحث را ٣٠ سال قبل كردم-- 245 00:11:17,338 --> 00:11:18,629 اوه خدای من، نمیخوام راجع بهش فکر کنم-- 246 00:11:18,629 --> 00:11:19,971 بیش از ۳۰ سال قبل، 247 00:11:19,971 --> 00:11:22,461 اما همچنان بحث عميقترى در آنچه به شما گفتهام نهان است، 248 00:11:22,461 --> 00:11:25,504 و قصدم گفتن خلاصه آن بحث به شماست، و آن اين است كه 249 00:11:25,504 --> 00:11:30,093 هوشيارى، واقعيت ناظرمستقلى را ميآفريند. 250 00:11:30,093 --> 00:11:33,581 واقعیتی از پول، اموال، دولت، ازدواج، 251 00:11:33,581 --> 00:11:37,553 کنفرانسهای سازمان اروپایی پژوهشهای هستهای CERN، کوکتل پارتیها 252 00:11:37,553 --> 00:11:40,172 و تعطیلات تابستانی را خلق میکند، 253 00:11:40,172 --> 00:11:42,921 و تمامی این چیزها مخلوقات هوشیاری هستند. 254 00:11:42,921 --> 00:11:45,756 وجودشان ناظر نسبی است. 255 00:11:45,756 --> 00:11:49,259 این که یک تکه کاغذ پول است یا یک دسته ساختمان 256 00:11:49,259 --> 00:11:52,106 دانشگاه هستند، تنها به عوامل هوشیار بستگی دارد. 257 00:11:52,106 --> 00:11:55,980 حالا از خود درباره محاسبه کردن بپرسید. 258 00:11:55,980 --> 00:11:59,649 آيا آن مطلق است، مثل نيرو و جرم و قوه جاذبه؟ 259 00:11:59,649 --> 00:12:01,781 يا اينكه 260 00:12:01,781 --> 00:12:05,308 خوب، برخى محاسبات ذهنى هستند. 261 00:12:05,308 --> 00:12:07,219 دو را با دو جمع مىكنم تا چهار بدست بيايد. 262 00:12:07,219 --> 00:12:09,790 مهم نيست كه كى چى فكر مىكند. 263 00:12:09,790 --> 00:12:12,279 اما وقتى ماشين حساب جيبىام را در آورده 264 00:12:12,279 --> 00:12:16,061 و محاسبه مىكنم، تنها پديده ذهنى 265 00:12:16,061 --> 00:12:19,236 مدار الكتريكى و رفتار آن است. 266 00:12:19,236 --> 00:12:21,000 آن تنها پدیده مطلق است. 267 00:12:21,000 --> 00:12:23,428 بقیهش را ما تعبیر میکنیم. 268 00:12:23,428 --> 00:12:27,269 محاسبه تنها در ارتباط با هوشيارى وجود دارد. 269 00:12:27,269 --> 00:12:30,044 خواه يك عامل هوشيار محاسبه را انجام مىدهد، 270 00:12:30,044 --> 00:12:33,687 يا يك وسيلهاى دارد كه شرح محاسباتى را مىپذيرد. 271 00:12:33,687 --> 00:12:36,755 خوب حالا به اين به معناى قراردادى بودن محاسبه نيست. 272 00:12:36,755 --> 00:12:39,203 من پول زیادی را روی این سخت افزار خرج کردم. 273 00:12:39,203 --> 00:12:41,349 اما ما این سردرگمی دائمی بین 274 00:12:41,349 --> 00:12:46,070 عینیت و ذهنیت را بعنوان ویژگیهای واقعیت 275 00:12:46,070 --> 00:12:49,998 و عینیت و ذهنیت را بعنوان ویژگیهای ادعاها داریم. 276 00:12:49,998 --> 00:12:53,164 و حرف آخر این بخش از صحبت من این است که: 277 00:12:53,164 --> 00:12:56,815 شما میتوانید علمی کاملا عینی را داشته باشید، 278 00:12:56,815 --> 00:12:59,727 علمی که در آن ادعاهای حقیقی عینی را درباره 279 00:12:59,727 --> 00:13:03,157 حوزهای که وجودش ذهنی است ، 280 00:13:03,157 --> 00:13:06,392 و وجودش در مغز انسان است 281 00:13:06,392 --> 00:13:08,531 و متشکل از بیانات ذهنی از علم یا احساس یا آگاهی است 282 00:13:08,531 --> 00:13:10,216 را انجام میدهید. 283 00:13:10,216 --> 00:13:14,553 در نتیجه به این موضوع که شما نمیتوانید دارای علمی منطقی از هوشیاری داشته باشید، اعتراض وارد است، 284 00:13:14,553 --> 00:13:18,761 زیرا آن ذهنی است و علم عینی است 285 00:13:18,761 --> 00:13:21,470 جناس در رابطه با ذهنیت و عینیت وجود دارد. 286 00:13:21,470 --> 00:13:23,794 شما قادر به انجام ادعاهای عینی 287 00:13:23,794 --> 00:13:27,836 درباره حوزهای هستید که که در ماهیت وجودش ذهنی است. 288 00:13:27,836 --> 00:13:29,409 و در واقع این کاری که متخصیصین اعصاب و روان ما انجام میدهند. 289 00:13:29,409 --> 00:13:31,899 منظورم این است که شما بیمارانی دارید که از درد رنج میبرند، 290 00:13:31,899 --> 00:13:34,588 و سعی کنید از آن به علم معقولی دست یابید. 291 00:13:34,588 --> 00:13:36,660 بسیار خوب، من قول دادم همه این یاروها را تکذیب کنم، 292 00:13:36,660 --> 00:13:38,235 و من دیگر وقت چندانی باقی ندارم، 293 00:13:38,235 --> 00:13:40,143 اما اجازه بدین دو تا دیگر از آن را تکذیب کنم. 294 00:13:40,143 --> 00:13:42,378 گفتم که رفتارگرایی میبایست 295 00:13:42,378 --> 00:13:45,667 یکی از بزرگترین شرمنده گیهای فرهنگ روشنفکرانه ما باشد، 296 00:13:45,667 --> 00:13:48,560 چون آن لحظهای که دربارهش فکر میکنید تکذیب شده است. 297 00:13:48,560 --> 00:13:51,417 وضعیتهای ذهنی شما با رفتارتان یکسان است ؟ 298 00:13:51,417 --> 00:13:54,568 خوب درباره تمایز دادن بین احساس کردن درد و درگیر 299 00:13:54,568 --> 00:13:56,271 بودن در رفتار درد فکر کنید. 300 00:13:56,271 --> 00:13:58,259 هیچ رفتار دردی را نشان نخواهم داد، اما میتوانم به شما بگویم که 301 00:13:58,259 --> 00:14:00,098 الان هیچ دردی را حس نمیکنم. 302 00:14:00,098 --> 00:14:04,218 خوب این خطای فاحشی است. چرا آنها چنین خطایی را میکنند. 303 00:14:04,218 --> 00:14:06,102 اشتباه بود- میتوانید برگردید و نوشتههایی که در این زمینه 304 00:14:06,102 --> 00:14:08,691 است را بخوانید، میتوانید دوباره و دوباره این را ببینید 305 00:14:08,691 --> 00:14:12,707 که آنها فکر میکنند اگر شما وجود غیرقابل تقلیل 306 00:14:12,707 --> 00:14:15,502 هوشیاری را بپذیرید، از علم دست کشیدهاید. 307 00:14:15,502 --> 00:14:18,573 شما بیخیال ۳۰۰ سال پیشرفت بشری 308 00:14:18,573 --> 00:14:20,322 و امید انسان و هر آنچه باقی آن باشد، میشوید. 309 00:14:20,322 --> 00:14:23,222 و پيامى كه برايتان باقى مىگذارم، 310 00:14:23,222 --> 00:14:25,665 اين است كه هوشيارى بايد بعنوان يك پديده 311 00:14:25,665 --> 00:14:28,153 بيولوژيكى واقعى بذيرفته شود، 312 00:14:28,153 --> 00:14:30,620 و به اندازه هر پديده ديگرى در بيولوژى 313 00:14:30,620 --> 00:14:32,580 موضوع تجزيه و تحليل علمى قرار گيرد، 314 00:14:32,580 --> 00:14:34,734 يا در رابطه با آن موضوع، بقیه علم. 315 00:14:34,734 --> 00:14:36,116 خيلى از شما سپاسگزارم. 316 00:14:36,116 --> 00:14:41,609 (تشويق)