WEBVTT 00:00:02.000 --> 00:00:04.000 من میخوام امروز سخنام را با دو مشاهده بر گونههای بشری آغاز کنم. 00:00:04.000 --> 00:00:06.000 من میخوام امروز سخنام را با دو مشاهده بر گونههای بشری آغاز کنم. 00:00:06.000 --> 00:00:09.000 مشاهدهی نخست چیزیست که شاید به نظر شما واضح بیاد، 00:00:09.000 --> 00:00:11.000 و آن این است که گونهی ما، هموسِپینها (انسان اندیشهورز)، 00:00:11.000 --> 00:00:13.000 در واقع بسیار بسیار باهوشست - 00:00:13.000 --> 00:00:15.000 یعنی، به طور مضحکی باهوش - 00:00:15.000 --> 00:00:17.000 یعنی اینطور که همهتون کارهایی را انجام میدید 00:00:17.000 --> 00:00:20.000 که هیچ گونهی دیگری بر روی کرهی زمین در حال حاضر نمیتونه انجام بده. 00:00:20.000 --> 00:00:22.000 و البته این، احتمالا نخستین بار نیست که شما به این نتیجه رسیدید. 00:00:22.000 --> 00:00:24.000 و البته این، احتمالا نخستین بار نیست که شما به این نتیجه رسیدید. 00:00:24.000 --> 00:00:27.000 البته، علاوه بر باهوش بودن، ما به شدت گونهی مغروری هستیم. 00:00:27.000 --> 00:00:30.000 ما میخوایم این حقیقت را که باهوشیم تو چشمِ دیگران فرو کنیم. 00:00:30.000 --> 00:00:32.000 میدونید، خب من میتونم تقریبا سراغ هر انسان فرزانهای برم 00:00:32.000 --> 00:00:34.000 از شکسپیر بگیر تا استفان کالبرت 00:00:34.000 --> 00:00:36.000 تا این حقیقت را خاطرنشان کنم که 00:00:36.000 --> 00:00:38.000 ما در استدلال بیهمتا و در توانایی ذهنی بیانتها هستیم 00:00:38.000 --> 00:00:40.000 و وقتی نوبت به امور ذهنی میرسه، از هر موجود دیگر کرهی زمین فوقالعادهتر از فوقالعادهایم. 00:00:40.000 --> 00:00:43.000 و وقتی نوبت به امور ذهنی میرسه، از هر موجود دیگر کرهی زمین فوقالعادهتر از فوقالعادهایم. NOTE Paragraph 00:00:43.000 --> 00:00:45.000 اما مسلما، مشاهدهی دیگری هم دربارهی گونهی بشر وجود دارد 00:00:45.000 --> 00:00:47.000 که میخوام کمی بیشتر روش متمرکز بشم، 00:00:47.000 --> 00:00:49.000 و آن این حقیقتست که 00:00:49.000 --> 00:00:52.000 با وجود اینکه در اصل ما بسیار هوشمندیم، و گاهی به طور بیمانندی هوشمند، 00:00:52.000 --> 00:00:55.000 میتونیم وقتی نوبت به برخی جنبههای تصمیمگیری میرسه، ناباورانه هالو باشیم. 00:00:55.000 --> 00:00:58.000 میتونیم وقتی نوبت به برخی جنبههای تصمیمگیری میرسه، ناباورانه هالو باشیم. 00:00:58.000 --> 00:01:00.000 حالا من دارم پوزخندهای زیادی اینجا میبینم. 00:01:00.000 --> 00:01:02.000 نگران نباشید، من نمیخوام به کس خاصی به خاطر اشتباهاتش اشاره کنم. 00:01:02.000 --> 00:01:04.000 نگران نباشید، من نمیخوام به کس خاصی به خاطر اشتباهاتش اشاره کنم. 00:01:04.000 --> 00:01:06.000 اما مسلما، تنها در دوسال گذشته 00:01:06.000 --> 00:01:09.000 ما نمونههای بیسابقهای را از ناکارایی بشر دیدیم 00:01:09.000 --> 00:01:12.000 و شاهد بودیم که ابزارهایی که منحصرا ما سازندهی آن هستیم 00:01:12.000 --> 00:01:14.000 تا منابع را از محیط زیستمان بیرون بکشیم 00:01:14.000 --> 00:01:16.000 یه جورایی داره جلوی چشمامون از هم میپاشد. 00:01:16.000 --> 00:01:18.000 ما شاهد بازارهای مالی که منحصرا ساختیم بودهایم - 00:01:18.000 --> 00:01:21.000 این بازارهایی که قرار بوده خطاناپذیر باشند - 00:01:21.000 --> 00:01:23.000 ما شاهد بودهایم که در برابر چشمامون فرو ریختند. NOTE Paragraph 00:01:23.000 --> 00:01:25.000 اما به نظر من، هر دوی این مثالهای شرمآور، 00:01:25.000 --> 00:01:28.000 نمیتونن سرپوش بر چیزی بگذارند که به گمان من شرمآورترین چیز دربارهی خطاهای بشرست، 00:01:28.000 --> 00:01:30.000 نمیتونن سرپوش بر چیزی بگذارند که به گمان من شرمآورترین چیز دربارهی خطاهای بشرست، 00:01:30.000 --> 00:01:33.000 و آن اینکه ما ترجیح میدیم خیال کنیم که اشتباهاتی که مرتکب میشیم 00:01:33.000 --> 00:01:35.000 واقعا فقط نتیجهی کار یکی دو تا آدم ناباب 00:01:35.000 --> 00:01:38.000 یا چند تا تصمیم وبلاگی شکست خوردهست. 00:01:38.000 --> 00:01:41.000 اما با توجه به یافتههای جامعهشناسان، به نظر میاد 00:01:41.000 --> 00:01:44.000 که بیشترِ ما، هنگامی که در بستر مشخصی قرار میگیریم، 00:01:44.000 --> 00:01:47.000 مرتکب اشتباهات بسیار مشخصی میشویم. 00:01:47.000 --> 00:01:49.000 خطاهایی که میکنیم در واقع پیشبینی پذیر هستند. 00:01:49.000 --> 00:01:51.000 ما آنها را دوباره و دوباره انجام میدیم. 00:01:51.000 --> 00:01:53.000 و آنها در واقع بر اساس بسیاری مستندات تغییرناپذیرند. 00:01:53.000 --> 00:01:55.000 هنگامی که ما بازخورد منفی دریافت میکنیم، 00:01:55.000 --> 00:01:58.000 هنوز، دفعهی بعد که دوباره در معرض همان شرایط قرار میگیریم، 00:01:58.000 --> 00:02:00.000 به ارتکاب همان خطاها گرایش داریم. 00:02:00.000 --> 00:02:02.000 و این واقعا برای من، به عنوان یک پژوهشگر سرشت انسانی یک معما بود. 00:02:02.000 --> 00:02:04.000 و این واقعا برای من، به عنوان یک پژوهشگر سرشت انسانی یک معما بود. 00:02:04.000 --> 00:02:06.000 چیزی که بیش از همه دربارش کنجکاوم اینه که، 00:02:06.000 --> 00:02:09.000 چگونهاست که یک گونه که به اندازهی ما باهوش است 00:02:09.000 --> 00:02:11.000 میتواند همواره خطاهایی به این بدی را تا اینحد مداوم انجام دهد؟ 00:02:11.000 --> 00:02:13.000 میتواند همواره خطاهایی به این بدی را تا اینحد مداوم انجام دهد؟ NOTE Paragraph 00:02:13.000 --> 00:02:16.000 میدونید، ما باهوشترین چیزی هستیم که وجود داره، چرا نتونیم ازش سر در بیاریم؟ 00:02:16.000 --> 00:02:19.000 به دیگر معنی، اشتباهات ما واقعا از کجا ناشی میشه؟ 00:02:19.000 --> 00:02:22.000 با کمی فکر به این موضوع، به دو احتمال رسیدم. 00:02:22.000 --> 00:02:25.000 یک احتمال اینه که، به عبارتی، این اصلا تقصیر ما نیست. 00:02:25.000 --> 00:02:27.000 چون ما گونهی هوشمندی هستیم، 00:02:27.000 --> 00:02:29.000 میتونیم در اصل فضاهایی بیافرینیم 00:02:29.000 --> 00:02:31.000 که بسیار بسیار پیچیده هستند، 00:02:31.000 --> 00:02:34.000 گاهی آنقدر پیچیده که حتی خودمان نمیتونیم درکش کنیم، 00:02:34.000 --> 00:02:36.000 با وجود اینکه خودمان آنها را آفریدهایم. 00:02:36.000 --> 00:02:38.000 ما بازارهای مالی را خلق میکنیم که به شدت پیچیده هستند. 00:02:38.000 --> 00:02:41.000 ما قراردادهای رهنی ایجاد میکنیم که نمیتونیم باهاشون دست و پنجه نرم کنیم. 00:02:41.000 --> 00:02:44.000 و معلومه، اگر ما در فضایی قرار داده بشیم که نتونیم از پَسِش بر بیایم، 00:02:44.000 --> 00:02:46.000 تا اندازهای منطقی به نظر میاد که ممکنه گند بزنیم. 00:02:46.000 --> 00:02:48.000 تا اندازهای منطقی به نظر میاد که ممکنه گند بزنیم. 00:02:48.000 --> 00:02:50.000 و اگر این درست بود، راه حل بسیار سادهای برای مشکل خطاهای بشری میداشتیم. 00:02:50.000 --> 00:02:52.000 و اگر این درست بود، راه حل بسیار سادهای برای مشکل خطاهای بشری میداشتیم. 00:02:52.000 --> 00:02:54.000 تنها میگفتیم، بیاید ماهیت فنآوریهایی که نمیتونیم از پسشون بربیایم را بفهمیم، 00:02:54.000 --> 00:02:56.000 تنها میگفتیم، بیاید ماهیت فنآوریهایی که نمیتونیم از پسشون بربیایم را بفهمیم، 00:02:56.000 --> 00:02:58.000 آن دست از فضاها که نامطلوب هستند - 00:02:58.000 --> 00:03:00.000 از دستشان خلاص بشیم، چیزها را بهتر طراحی کنیم، 00:03:00.000 --> 00:03:02.000 آنوقت باید همان گونهی ارزشمندی بشیم که از خودمان انتظار داریم. 00:03:02.000 --> 00:03:04.000 آنوقت باید همان گونهی ارزشمندی بشیم که از خودمان انتظار داریم. NOTE Paragraph 00:03:04.000 --> 00:03:07.000 اما احتمال دیگری هم وجود داره که به نظر من اندکی نگرانکنندهتره، 00:03:07.000 --> 00:03:10.000 این که که شاید محیط رندگی ما آشفته نیست. 00:03:10.000 --> 00:03:13.000 شاید در واقع این ما هستیم که بد طراحی شدیم. 00:03:13.000 --> 00:03:15.000 این اشارهای است که من دریافت کردم 00:03:15.000 --> 00:03:18.000 از بررسی روشهایی که جامعهشناسان دربارهی خطاهای انسانی دریافتهاند. 00:03:18.000 --> 00:03:21.000 و آنچه ما میبینیم این است که مردم به اشتباه کردن، دقیقا به شیوهی یکسان، دوباره و دوباره ادامه میدن. 00:03:21.000 --> 00:03:24.000 و آنچه ما میبینیم این است که مردم به اشتباه کردن، دقیقا به شیوهی یکسان، دوباره و دوباره ادامه میدن. 00:03:24.000 --> 00:03:26.000 انگار احتمال داره که ما فقط ساخته شدیم 00:03:26.000 --> 00:03:28.000 که اشتباهاتی را به شیوههای مشخص مرتکب بشیم. 00:03:28.000 --> 00:03:31.000 این احتمالیست که من کمی بیشتر دربارش نگران هستم، 00:03:31.000 --> 00:03:33.000 زیرا، اگر این ما باشیم که گند بالا میاریم، 00:03:33.000 --> 00:03:35.000 خیلی معلوم نیست که چطور قراره باهاش دست و پنجه نرم کنیم. 00:03:35.000 --> 00:03:38.000 تنها باید این حقیقت را بپذیریم که ما مهیای خطا کردن هستیم 00:03:38.000 --> 00:03:40.000 و تلاش کنیم با توجه به این بقیه چیزها را طراحی کنیم. NOTE Paragraph 00:03:40.000 --> 00:03:43.000 خب، این مسئلهای بود که من و دانشجویانم میخواستیم به آن بپردازیم. 00:03:43.000 --> 00:03:46.000 چطور میتونیم میان احتمال نخست و دوم تمایز قائل بشیم؟ 00:03:46.000 --> 00:03:48.000 چیزی که نیاز داریم جمعیت نمونهای است که 00:03:48.000 --> 00:03:50.000 در اساس باهوش باشند، بتونن تصمیمهای زیادی بگیرند، 00:03:50.000 --> 00:03:52.000 اما به هیچیک از سازمانهایی که ما داریم دسترسی نداشته باشند، 00:03:52.000 --> 00:03:54.000 هیچکدام از آن چیزهایی که ممکن است ما را آشفته کنند - 00:03:54.000 --> 00:03:56.000 هیچ فنآوری انسانی، هیچ فرهنگ بشری، 00:03:56.000 --> 00:03:58.000 حتی شاید به هیچ زبان انسانی. 00:03:58.000 --> 00:04:00.000 برای همین بود که ما به سمت این بروبچهها متمایل شدیم. 00:04:00.000 --> 00:04:03.000 این یکی از بچههاییست که من باهاشون کار میکنم. این یک میمون کاپوچین قهوهایاست. 00:04:03.000 --> 00:04:05.000 اینها از نخستیسانان ینگه دنیا هستند، 00:04:05.000 --> 00:04:07.000 که یعنی آنها حدود ۳۵ میلیونسال پیش از شاخهی بشری جدا افتادند. 00:04:07.000 --> 00:04:09.000 که یعنی آنها حدود ۳۵ میلیونسال پیش از شاخهی بشری جدا افتادند. 00:04:09.000 --> 00:04:11.000 این یعنی مادرِ مادرِ مادرِ مادرِ مادرِ مادرِ مادرِ - 00:04:11.000 --> 00:04:13.000 با حدود پنج میلیون مادر در این عبارت - 00:04:13.000 --> 00:04:15.000 مادربزرگتون احتمالا با مادرِ مادرِ مادربزرگِ -با پنج میلیون مادر- هالی یکیست. 00:04:15.000 --> 00:04:17.000 مادربزرگتون احتمالا با مادرِ مادرِ مادربزرگِ -با پنج میلیون مادر- هالی یکیست. 00:04:17.000 --> 00:04:19.000 مادربزرگتون احتمالا با مادرِ مادرِ مادربزرگِ -با پنج میلیون مادر- هالی یکیست. 00:04:19.000 --> 00:04:22.000 میدونید که، خیالتون راحت باشه که این بچه فامیل خیلی خیلی دور شماست، 00:04:22.000 --> 00:04:24.000 اما با این وجود یک فامیل تکاملیست. 00:04:24.000 --> 00:04:26.000 با این همه، خبر خوب دربارهی هالی اینه که 00:04:26.000 --> 00:04:29.000 او درواقع فنآوریهایی که ما داریم را در اختیار ندارد. 00:04:29.000 --> 00:04:32.000 میدانید، او باهوشه، یک موجود بسیار خوشبر و رو، و همچنین یک نخستیسان، 00:04:32.000 --> 00:04:34.000 اما او فاقد همهی چیزهاییست که ممکنه باعث شده باشه که ما گند بزنیم. 00:04:34.000 --> 00:04:36.000 بنابراین یک مورد آزمایش بی عیبست. NOTE Paragraph 00:04:36.000 --> 00:04:39.000 چی میشه اگر هالی را در همان بستری قرار بدیم که انسانها قرار دارند؟ 00:04:39.000 --> 00:04:41.000 آیا همان اشتباهات ما را میکند؟ 00:04:41.000 --> 00:04:43.000 آیا او از اشتباهاتش درس نمیگیره؟ و همچین چیزهایی. 00:04:43.000 --> 00:04:45.000 و این کاری بود که تصمیم گرفتیم انجام بدیم. 00:04:45.000 --> 00:04:47.000 من و دانشجوهام چندسال پیش در این باره بسیار هیجانزده بودیم. 00:04:47.000 --> 00:04:49.000 ما گفتیم، بسیار خوب، بذار هالی را در معرض چند مشکل قرار بدیم، 00:04:49.000 --> 00:04:51.000 و ببینیم که آشفته میشه یا نه. 00:04:51.000 --> 00:04:54.000 مسئلهی اول دقیقا این بود که، خب، از کجا شروع کنیم؟ 00:04:54.000 --> 00:04:56.000 چون، میدانید، این برای ما عالیست، اما برای انسان بده. 00:04:56.000 --> 00:04:58.000 ما اشتباهات زیادی را در بسترهای گوناگون مرتکب میشیم. 00:04:58.000 --> 00:05:00.000 خب، حالا با این باید از کجا شروع کنیم؟ 00:05:00.000 --> 00:05:03.000 و چون ما این کار را تقریبا همزمان با بحران اقتصادی آغاز کردیم، 00:05:03.000 --> 00:05:05.000 زمانی که از دست رفتن وثیقههای بانکی هر روز در صدر اخبار بود، 00:05:05.000 --> 00:05:07.000 گفتیم، آها، شاید ما باید 00:05:07.000 --> 00:05:09.000 در واقع از حیطهی اقتصاد آغاز کنیم. 00:05:09.000 --> 00:05:12.000 شاید ما باید تصمیمهای اقتصادی میمونها را بررسی کنیم 00:05:12.000 --> 00:05:15.000 و ببینیم که آیا آنها همان اشتباههای مسخرهای را میکنند که ما هم میکنیم. NOTE Paragraph 00:05:15.000 --> 00:05:17.000 البته، این زمانی بود که ما به مشکل دوم برخورده بودیم - 00:05:17.000 --> 00:05:19.000 یک کمی روشمند تر - 00:05:19.000 --> 00:05:21.000 که عبارت بود از، شاید شماها ندانید، 00:05:21.000 --> 00:05:24.000 اما میمونها در اصل از پول استفاده نمیکنند. میدونم، شما تا حالا باهاشون دیدار نداشتید. 00:05:24.000 --> 00:05:26.000 اما به همین دلیلست که، آنها در صف بقالی یا خودپرداز پشت شما نایستادند - آنها از این کارها نمیکنند. 00:05:26.000 --> 00:05:29.000 اما به همین دلیلست که، آنها در صف بقالی یا خودپرداز پشت شما نایستادند - آنها از این کارها نمیکنند. 00:05:29.000 --> 00:05:32.000 پس ما در اینجا یک کمی با مشکل روبرو شدیم. 00:05:32.000 --> 00:05:34.000 چطور میخوایم از میمونها دربارهی پول بپرسیم 00:05:34.000 --> 00:05:36.000 اگر آنها در اصل ازش استفاده نمیکنند؟ 00:05:36.000 --> 00:05:38.000 پس ما گفتیم، خب، دندان روی جگر میگذاریم 00:05:38.000 --> 00:05:40.000 و به میمونها یاد میدیم که چطور از پول استفاده کنند. 00:05:40.000 --> 00:05:42.000 بنابراین همین کار را کردیم. 00:05:42.000 --> 00:05:45.000 آنچه شما در اینجا میبینید درواقع نخستین واحد ارزی غیر بشریست که میشناسم. 00:05:45.000 --> 00:05:47.000 آنچه شما در اینجا میبینید درواقع نخستین واحد ارزی غیر بشریست که میشناسم. 00:05:47.000 --> 00:05:49.000 ما در زمان آغاز این مطالعه خیلی خلاقیت نداشتیم. 00:05:49.000 --> 00:05:51.000 بنابراین اسمش را گذاشتیم ژِتون. 00:05:51.000 --> 00:05:54.000 اما این واحد ارزی بود که ما به میمونهامون در دانشگاه ییل آموزش دادیم که 00:05:54.000 --> 00:05:56.000 در واقع در تبادل با انسانها ازش استفاده کنند، 00:05:56.000 --> 00:05:59.000 تا در واقع بتونن انواع غذاها را بخرند. 00:05:59.000 --> 00:06:01.000 به نظر نمیآمد خیلی - در واقع خیلی شبیه نیست. NOTE Paragraph 00:06:01.000 --> 00:06:03.000 شبیه بیشتر پولهای ما نیست، تنها یک تکه آهنست. 00:06:03.000 --> 00:06:06.000 شماهایی که پس از سفرهاتون ارز به خانه میبرید میدونید که، 00:06:06.000 --> 00:06:08.000 به محضی که برگردید خانه، آن ارز کاملا بیمصرف میشه. 00:06:08.000 --> 00:06:10.000 این اولش برای میمونها بیاستفاده بود 00:06:10.000 --> 00:06:12.000 پیش از آنکه پی ببرن باهاش چیکار میتونن بکنن. 00:06:12.000 --> 00:06:14.000 وقتی در آغاز در قفسهاشان این را بهشون دادیم، 00:06:14.000 --> 00:06:16.000 درواقع برش داشتند و بهش خیره شدند. 00:06:16.000 --> 00:06:18.000 در این حد براشون عجیب بود. 00:06:18.000 --> 00:06:20.000 اما میمونها به سرعت تشخیص دادند 00:06:20.000 --> 00:06:22.000 که در حقیقت میتونن این ژِتون را در ازای غذا به آدمها در آزمایشگاه بدن. 00:06:22.000 --> 00:06:25.000 که در حقیقت میتونن این ژِتون را در ازای غذا به آدمها در آزمایشگاه بدن. 00:06:25.000 --> 00:06:27.000 و میبینید که یکی از میمونهای ما، میدِی، اینجا داره همینکار را میکند. 00:06:27.000 --> 00:06:30.000 A و B مراحلی هستند که در آنها او تقریبا درباره اینچیزها کنجکاو بود - چیزی نمیدانست. 00:06:30.000 --> 00:06:32.000 A و B مراحلی هستند که در آنها او تقریبا درباره اینچیزها کنجکاو بود - چیزی نمیدانست. 00:06:32.000 --> 00:06:34.000 این دستِ منتظرِ یک انسان آزمایشگر است، 00:06:34.000 --> 00:06:37.000 و میدی به سرعت فهمید، که ظاهرا انسان از او این را میخواد. 00:06:37.000 --> 00:06:39.000 آن را بهش تحویل میده، و سپس مقداری غذا میگیرد. 00:06:39.000 --> 00:06:41.000 معلوم شد که نه تنها میدی، بلکه همهی میمونهای ما در تجارت با ژِتون با فروشندگان انسان پیشرفت کردند. 00:06:41.000 --> 00:06:43.000 معلوم شد که نه تنها میدی، بلکه همهی میمونهای ما در تجارت با ژِتون با فروشندگان انسان پیشرفت کردند. 00:06:43.000 --> 00:06:45.000 خب، اینجا یک ویدئوی کوتاه از این جریان داریم. 00:06:45.000 --> 00:06:48.000 این میدی است. او میخواد چند ژِتون برای گرفتن غذا خرج کند 00:06:48.000 --> 00:06:51.000 و با خوشحالی منتظرست که غذا بگیرد. 00:06:51.000 --> 00:06:53.000 فکر میکنم این فلیکس باشه، او قویترین نر ماست؛ هیکلش خیلی بزرگست. 00:06:53.000 --> 00:06:56.000 اما او هم با شکیبایی منتظرست، غذاش را میگیرد و میره. NOTE Paragraph 00:06:56.000 --> 00:06:58.000 بنابراین میمونها پیشرفت خیلی خوبی داشتند. 00:06:58.000 --> 00:07:01.000 آنها به طور غافلگیرانهای با اندکی تمرین در این پیشرفت کردند. 00:07:01.000 --> 00:07:03.000 ما تنها به آنها اجازه دادیم این را خودشان به عهده بگیرند. 00:07:03.000 --> 00:07:05.000 پرسش اینه که: آیا این چیزی شبیه به پول انسان است؟ 00:07:05.000 --> 00:07:07.000 آیا این اصلا یک بازار است، 00:07:07.000 --> 00:07:09.000 یا اینکه ما تنها با واداشتن میمونها به انجام این کار یک حقهی عجیب روانشناسی زدیم، 00:07:09.000 --> 00:07:11.000 یا اینکه ما تنها با واداشتن میمونها به انجام این کار یک حقهی عجیب روانشناسی زدیم، 00:07:11.000 --> 00:07:13.000 به نظر باهوش میان، اما واقعا هوشمند نیستند. 00:07:13.000 --> 00:07:16.000 بنابراین گفتیم، میمونها خودبخود چه کار میکنند 00:07:16.000 --> 00:07:19.000 اگر این واقعا واحد پول آنها باشه، اگر واقعا از آن به عنوان پول استفاده کنند؟ 00:07:19.000 --> 00:07:21.000 خب، میشه آنها را تصور کنی 00:07:21.000 --> 00:07:23.000 که همان کارهای هوشمندانهای را انجام میدن 00:07:23.000 --> 00:07:26.000 که انسانها وقتی شروع به مبادلهی پول با یکدیگر کردند، میکنند. 00:07:26.000 --> 00:07:29.000 ممکنه بشه آنها را واداشت که به قیمت توجه کنند، 00:07:29.000 --> 00:07:31.000 حواسشان باشه که چقدر خرید میکنند - 00:07:31.000 --> 00:07:34.000 که حساب پولی که خرج میکنند را نگه دارند، 00:07:34.000 --> 00:07:36.000 آیا میمونها کاری شبیه به این انجام میدن؟ NOTE Paragraph 00:07:36.000 --> 00:07:39.000 و به این ترتیب بازرگانی میمونها متولد شد. 00:07:39.000 --> 00:07:41.000 روش کار به این صورت است که 00:07:41.000 --> 00:07:44.000 میمونهای ما معمولا در یک حصار بزرگ مانند باغوحش همزیستی دارند. 00:07:44.000 --> 00:07:46.000 هنگامیکه هوس چیز خوشمزهای میکنند، 00:07:46.000 --> 00:07:48.000 ما در اصل بهشون اجازه دادیم که بیرون برن 00:07:48.000 --> 00:07:50.000 و وارد محوطهی کوچکتری بشن که از آنجا میتونن وارد بازار بشن. 00:07:50.000 --> 00:07:52.000 به محض ورود به بازار - 00:07:52.000 --> 00:07:54.000 بازار میمونها در واقع از خیلی از بازارهای انسانی جذابتر بود 00:07:54.000 --> 00:07:57.000 چون، به محض ورود میمونها به آستانهی این بازار، 00:07:57.000 --> 00:07:59.000 یک انسان به آنها یک کیف پر از ژِتون میده 00:07:59.000 --> 00:08:01.000 بنابراین آنها میتونن این پولها را با یکی از دو نفری که اینجا هستند مبادله کنند - 00:08:01.000 --> 00:08:03.000 بنابراین آنها میتونن این پولها را با یکی از دو نفری که اینجا هستند مبادله کنند - 00:08:03.000 --> 00:08:05.000 دو امکان متفاوت برای خرید خرت و پرت از دو فروشندهی انسان. 00:08:05.000 --> 00:08:07.000 دو امکان متفاوت برای خرید خرت و پرت از دو فروشندهی انسان. 00:08:07.000 --> 00:08:09.000 این فروشندهها دو تا از دانشجویان آزمایشگاه من بودند. 00:08:09.000 --> 00:08:11.000 آنها لباسهای متفاوتی میپوشیدند؛ آدمهای متفاوتی بودند. 00:08:11.000 --> 00:08:14.000 و آنها در طی زمان کار مشابهی را تکرار میکردند 00:08:14.000 --> 00:08:16.000 بنابراین میمونها میتونستن یاد بگیرن، میدانید، 00:08:16.000 --> 00:08:19.000 اینکه کی چی را به چه قیمتی میفروشد - کی قابل اعتماده، کی نیست، و... 00:08:19.000 --> 00:08:21.000 و میتونید ببینید که هر کدام از آزمایشگرها 00:08:21.000 --> 00:08:24.000 دراصل یک بشقاب کوچک و زرد غذا به دست دارد. 00:08:24.000 --> 00:08:26.000 و این چیزیست که میمونها در ازای یک ژِتون دریافت میکنند. 00:08:26.000 --> 00:08:28.000 پس همهچیز یک ژِتون میارزد، 00:08:28.000 --> 00:08:30.000 اما همانطور که میبینید، گاهی ژِتونها بیش از بقیه اوقات توانایی خرید دارند، 00:08:30.000 --> 00:08:32.000 گاهی انگورهای بیشتری میارزند. NOTE Paragraph 00:08:32.000 --> 00:08:35.000 خب، من به شما یک ویدئوی کوتاه نشان میدم تا این دادوستد را از نزدیک ببینید. 00:08:35.000 --> 00:08:38.000 از نگاه یک میمون درستش کردیم. میمونها کوتاهترند، بنابراین بازار هم کوتاهتر است. 00:08:38.000 --> 00:08:40.000 این هانی ست. 00:08:40.000 --> 00:08:42.000 او کمی برای باز شدن بازار بیتابی میکنه. 00:08:42.000 --> 00:08:45.000 ناگهان بازار باز میشه. انتخابش اینه: یک انگور یا دو انگور. 00:08:45.000 --> 00:08:47.000 میتونید هانی را، که یک اقتصاددان بازاری خیلی خوبه، ببینید، 00:08:47.000 --> 00:08:50.000 که سمت کسی میره که بهش انگور بیشتری میده. 00:08:50.000 --> 00:08:52.000 او میتونه به مشاوران مالی یکی-دو چیز یاد بده. 00:08:52.000 --> 00:08:54.000 نه تنها هانی، 00:08:54.000 --> 00:08:57.000 بلکه بیشتر میمونها به سوی کسی رفتند که بیشتر میفروخت. 00:08:57.000 --> 00:08:59.000 بیشتر میمونها سراغ کسی رفتند که غذای بهتری داشت. 00:08:59.000 --> 00:09:02.000 وقتی حراجی برگزار کردیم، دیدیم که میمونها بهش توجه نشان دادند. 00:09:02.000 --> 00:09:05.000 آنها واقعا مراقب ارز میمونی بودند. 00:09:05.000 --> 00:09:08.000 موضوع جالبتر اینه که وقتی ما با اقتصاددانها همکاری کردیم 00:09:08.000 --> 00:09:11.000 تا اساسا دادههای فعالیت میمونها که از ابزارهای اقتصادی استفاده میکردند بررسی کنیم، 00:09:11.000 --> 00:09:14.000 این دادهها نه تنها به صورت کیفی، بلکه از نظر کمّی با فعالیت انسانها در بازار واقعی میکردند، منطبق بود. 00:09:14.000 --> 00:09:16.000 این دادهها نه تنها به صورت کیفی، بلکه از نظر کمّی با فعالیت انسانها در بازار واقعی میکردند، منطبق بود. 00:09:16.000 --> 00:09:18.000 این دادهها نه تنها به صورت کیفی، بلکه از نظر کمّی با فعالیت انسانها در بازار واقعی، منطبق بود. 00:09:18.000 --> 00:09:20.000 به اندازهای که، اگر آمار میمونها را میدیدید، 00:09:20.000 --> 00:09:23.000 نمیتونستید بگید که آیا این در یک بازار مربوط به انسانست یا مربوط به یک میمون. NOTE Paragraph 00:09:23.000 --> 00:09:25.000 و آنچه ما واقعا میخواستیم انجام بدیم 00:09:25.000 --> 00:09:27.000 این بود که در واقع چیزی را معرفی کنیم 00:09:27.000 --> 00:09:29.000 که دستکم برای میمونها و ما، 00:09:29.000 --> 00:09:31.000 مانند یک ارز مالی، موثر باشه. 00:09:31.000 --> 00:09:34.000 پرسش اینه: آیا میمونها هم شروع به اشتباهاتی میکنند که ما مرتکب شدیم؟ 00:09:34.000 --> 00:09:37.000 خب، ما بر اساس یکی- دو نشانه شواهدی داشتیم که ممکنه اینطور باشه. 00:09:37.000 --> 00:09:39.000 یکی اینکه ما در دادوستد میمونها هیچ مدرکی دال بر پسانداز ندیدیم - 00:09:39.000 --> 00:09:41.000 یکی اینکه ما در دادوستد میمونها هیچ مدرکی دال بر پسانداز ندیدیم - 00:09:41.000 --> 00:09:43.000 میدونید، درست مانند گونهی انسان، 00:09:43.000 --> 00:09:45.000 میمونها وارد بازار شدند، همهی داراییشان را خرج کردند، 00:09:45.000 --> 00:09:47.000 و سپس سراغ همدیگر رفتند. 00:09:47.000 --> 00:09:49.000 چیز دیگری که ما به صورت خودجوش مشاهده کردیم، 00:09:49.000 --> 00:09:51.000 و کاملا شرمآور بود، 00:09:51.000 --> 00:09:53.000 شواهدی مبنی بر دزدی خودانگیخته بود. 00:09:53.000 --> 00:09:56.000 میمونها ژِتونها را در هرفرصتی که به دستمیآوردند کِش میرفتند - 00:09:56.000 --> 00:09:58.000 از همدیگر، و اغلب از ما - 00:09:58.000 --> 00:10:00.000 میدانید، چیزهایی که ما فکر نمیکردیم ضرورتا پیش بیاد، 00:10:00.000 --> 00:10:02.000 اما آنها را به صورت خودانگیخته در میمونها مشاهده کردیم. NOTE Paragraph 00:10:02.000 --> 00:10:04.000 و گفتیم، این به نظر ناخوشایند میاد. 00:10:04.000 --> 00:10:06.000 آیا میتونیم ببینیم که میمونها 00:10:06.000 --> 00:10:09.000 دارند دقیقا همان کارهای احمقانهای را میکنند که انسانها انجام میدن؟ 00:10:09.000 --> 00:10:11.000 یک امکان اینه که ما اجازه بدیم 00:10:11.000 --> 00:10:13.000 سازمان مالی میمونها تا پایان پیش بره، 00:10:13.000 --> 00:10:15.000 میدانید، تا ببینیم آیا آنها در عرض چند سال اعلام ورشکستگی میکنند. 00:10:15.000 --> 00:10:17.000 ما کمی ناشکیبا بودیم، آنفدر که میخواستیم 00:10:17.000 --> 00:10:19.000 کمی به ماجرا سرعت ببخشیم. 00:10:19.000 --> 00:10:21.000 بنابراین گفتیم، بذار میمونها را با همان مشکلاتی روبرو کنیم 00:10:21.000 --> 00:10:23.000 بنابراین گفتیم، بذار میمونها را با همان مشکلاتی روبرو کنیم 00:10:23.000 --> 00:10:25.000 که انسانها در چالشهای اقتصادی خاص گرایش به انجامشان دارند، 00:10:25.000 --> 00:10:27.000 که انسانها در چالشهای اقتصادی خاص گرایش به انجامشان دارند، 00:10:27.000 --> 00:10:29.000 یا انواع خاصی از آزمایشهای اقتصادی. 00:10:29.000 --> 00:10:32.000 و خب، چون بهترین راه برای فهمیدن اینکه چرا آدمها اشتباه میکنند 00:10:32.000 --> 00:10:34.000 اینه که خودت واقعا انجامش بدی، 00:10:34.000 --> 00:10:36.000 من میخوام یک آزمایش سریع روی شماها بکنم 00:10:36.000 --> 00:10:38.000 تا در عمل به برآورد درستی از غرایز مالی خودتان برسید. NOTE Paragraph 00:10:38.000 --> 00:10:40.000 بنابراین همین الان تصور کنید 00:10:40.000 --> 00:10:42.000 که من به تک تک شما 00:10:42.000 --> 00:10:45.000 هزار دلار آمریکا دادم - دهتا اسکناس نوی صد دلاری. 00:10:45.000 --> 00:10:47.000 این را میگیرید، و در کیفپولتان میگذارید 00:10:47.000 --> 00:10:49.000 و یک لحظه دربارهی این فکر میکنید که میخواید باهاش چیکار کنید. 00:10:49.000 --> 00:10:51.000 چون حالا این مال شماست؛ میتونید هر چی که میخواید بخرید. 00:10:51.000 --> 00:10:53.000 آن را ببخشید، یا هرکاری. 00:10:53.000 --> 00:10:56.000 به نظر عالی میاد، اما شما یک گزینهی دیگر هم دارید که بتونید پول بیشتری در بیارید. 00:10:56.000 --> 00:10:59.000 و گزینهی شما اینه: میتونید خطر کنید، 00:10:59.000 --> 00:11:01.000 در این حالت من میخوام با یکی از ژِتونهای میمونها شیر یا خط بندازم. 00:11:01.000 --> 00:11:03.000 اگر شیر آمد، هزار دلار بیشتر گیرت میاد. 00:11:03.000 --> 00:11:05.000 اگر خط آمد، هیچی دستت را نمیگیره. 00:11:05.000 --> 00:11:08.000 بنابراین یک فرصتست برای اینکه بیشتر به دست بیاری، اما کم و بیش پرمخاطرهست. 00:11:08.000 --> 00:11:11.000 گزینهی بعدیات مطمئنتره. قراره بیبروبرگرد مقداری پول گیرت بیاد. 00:11:11.000 --> 00:11:13.000 من قصد دارم بهتون ۵۰۰ چوق بدم. 00:11:13.000 --> 00:11:16.000 میتونید سریع در کیف پولتان بچپبانید و بلافاصله خرجش کنید. 00:11:16.000 --> 00:11:18.000 خب ببینید که بینش شما دراینباره چیه. 00:11:18.000 --> 00:11:21.000 بیشتر مردم گزینهی امنتر را انتخاب می:کنند. 00:11:21.000 --> 00:11:24.000 بیشتر مردم میگن، چرا باید خطر کنم وقتی بیبروبرگرد ۱٫۵۰۰ دلار گیرم میاد؟ 00:11:24.000 --> 00:11:26.000 به نظر قمار خوبی میاد. من میخوام این را امتحان کنم. 00:11:26.000 --> 00:11:28.000 ممکنه بگید، خب این خیلی غیر منطقی نیست. 00:11:28.000 --> 00:11:30.000 مردم کمی ریسک-گریز هستند. خب که چی؟ NOTE Paragraph 00:11:30.000 --> 00:11:32.000 خب، این «خب که چی؟» برمیگرده وقتی شروع به فکر کردن به همان مسئله میکنی 00:11:32.000 --> 00:11:34.000 خب، این «خب که چی؟» برمیگرده وقتی شروع به فکر کردن به همان مسئله میکنی 00:11:34.000 --> 00:11:36.000 که حالا فقط کمی دستکاری شده. 00:11:36.000 --> 00:11:38.000 خب، حالا تصور کنید که من به هرکدام از شما 00:11:38.000 --> 00:11:41.000 ۲٫۰۰۰ دلار میدم، ۲۰ تا اسکناس نوی صد دلاری. 00:11:41.000 --> 00:11:43.000 حالا قدرت خریدتان نسبت به آنچه که بود دوبرابر بیشتر شدهاست. 00:11:43.000 --> 00:11:45.000 به این فکر کنید که وقتی دارید در کیف پولتان میچپانیدش چه احساسی دارید. 00:11:45.000 --> 00:11:47.000 حالا فکر کنید که من حالا شما را در معرض یک گزینهی دیگر قرار میدم 00:11:47.000 --> 00:11:49.000 اما این بار، کمی بدتر. 00:11:49.000 --> 00:11:52.000 حالا شما باید تصمیم بگیرید که چطور این پول را از دست بدید، 00:11:52.000 --> 00:11:54.000 اما انتخابتان از همان روند پیش تبعیت میکند. 00:11:54.000 --> 00:11:56.000 میتونید برای از دست دادن پولتان خطر کنید - 00:11:56.000 --> 00:11:59.000 بنابراین من یک سکه میاندازم، اگر شیر آمد، درواقع کلی پول از دست میدید. 00:11:59.000 --> 00:12:02.000 اگر خط آمد، هیچی از دست نمیدید، همه چی درسته، میتونی همش را نگهداری - 00:12:02.000 --> 00:12:05.000 یا اینکه خطر نکنی، که یعنی باید دست کنی تو کیفت 00:12:05.000 --> 00:12:08.000 و پنج تا از این صد دلاریها را بی برو برگرد به من پس بدی. NOTE Paragraph 00:12:08.000 --> 00:12:11.000 حالا دارم کلی پیشانی چین خورده میبینم. 00:12:11.000 --> 00:12:13.000 بنابراین شاید شما هم دریافت مشابهی از موضوعاتی که ما آزمایش کردیم دارید، 00:12:13.000 --> 00:12:15.000 بنابراین شاید شما هم دریافت مشابهی از موضوعاتی که ما آزمایش کردیم دارید، 00:12:15.000 --> 00:12:17.000 که هنگام رویارویی با چنین گزینههایی، مردم گزینهی بیخطر را انتخاب نمیکنند. 00:12:17.000 --> 00:12:19.000 که هنگام رویارویی با چنین گزینههایی، مردم گزینهی بیخطر را انتخاب نمیکنند. 00:12:19.000 --> 00:12:21.000 آنها در اصل به خطرپذیری گرایش پیدا میکنند. 00:12:21.000 --> 00:12:24.000 دلیل غیرمنطقی بودن چنین چیزی اینه که ما در هردو موقعیت آدمها را در معرض یک انتخاب قرار دادیم. 00:12:24.000 --> 00:12:26.000 دلیل غیرمنطقی بودن چنین چیزی اینه که ما در هردو موقعیت آدمها را در معرض یک انتخاب قرار دادیم. 00:12:26.000 --> 00:12:29.000 یک فرصت پنجاه - پنجاهست که هزارتا داشته باشید یا ۲٫۰۰۰ تا، 00:12:29.000 --> 00:12:31.000 یا اینکه ۱٫۵۰۰ دلار را با اطمینان به جیب بزنید. 00:12:31.000 --> 00:12:34.000 اما شهود آدمها برای میزان ریسکی که باید بپذیرند 00:12:34.000 --> 00:12:36.000 براساس جایی که باهاش شروع کردند فرق میکند. NOTE Paragraph 00:12:36.000 --> 00:12:38.000 خب یعنی چه خبره؟ 00:12:38.000 --> 00:12:40.000 خب، به نظر میاد که این باید نتیجهی 00:12:40.000 --> 00:12:43.000 دستکم دو محرک باشد که در سطح روانشناسی دارای آنها هستیم. 00:12:43.000 --> 00:12:46.000 یکی اینه که ما برامون بسیار سختست که به طور مطلق و محض فکر کنیم. 00:12:46.000 --> 00:12:48.000 باید خیلی تلاش کنید که بتونید سر در بیارید، 00:12:48.000 --> 00:12:50.000 خب، یک گزینه عبارتست از یک دوراهی هزار یا ۲٫۰۰۰؛ 00:12:50.000 --> 00:12:52.000 و دیگری ۱٫۵۰۰ تا. 00:12:52.000 --> 00:12:55.000 به جاش، برامون بسیار آسانست که وقتی گزینهها هربار عوض میشن بهطور نسبی فکر کنیم. 00:12:55.000 --> 00:12:58.000 به جاش، برامون بسیار آسانست که وقتی گزینهها هربار عوض میشن بهطور نسبی فکر کنیم. 00:12:58.000 --> 00:13:01.000 برایهمین اینطوری فکر میکنیم: «اوه، قراره بیشتر گیرم بیاد،» یا «اوه، قراره کمتر گیرم بیاد.» 00:13:01.000 --> 00:13:03.000 این هیچ ضرری ندارد، جز اینکه 00:13:03.000 --> 00:13:05.000 تغییرات در جنبههای گوناگون 00:13:05.000 --> 00:13:07.000 در واقع بر قضاوت ما، که یک گزینه بده یا خوب، تاثیر میگذارن. 00:13:07.000 --> 00:13:09.000 در واقع بر قضاوت ما، که یک گزینه بده یا خوب، تاثیر میگذارن. 00:13:09.000 --> 00:13:11.000 و این ما را به سوی محرک دوم هدایت میکنه، 00:13:11.000 --> 00:13:13.000 که اقتصاددانها بهش میگن زیان-گریزی. NOTE Paragraph 00:13:13.000 --> 00:13:16.000 قضیه اینه که ما واقعا از این که اوضاع قاطی بشه متنفریم. 00:13:16.000 --> 00:13:18.000 ما از اینکه مجبور بشیم پول از دست بدیم واقعا بدمون میاد. 00:13:18.000 --> 00:13:20.000 و این یعنی ما گاهی اولویتهامون را تغییر میدیم تا از این اجتناب کنیم. 00:13:20.000 --> 00:13:22.000 و این یعنی ما گاهی اولویتهامون را تغییر میدیم تا از این اجتناب کنیم. 00:13:22.000 --> 00:13:24.000 آنچه شما در مورد اخیر دیدید اینه که 00:13:24.000 --> 00:13:26.000 سوژههای آزمایش ریسکپذیر میشن 00:13:26.000 --> 00:13:29.000 چون آنها خواهان آن فرصت نادری هستند که توش چیزی را نبازند. 00:13:29.000 --> 00:13:31.000 این یعنی وقتی ما در چارچوب فکری خطر کردن هستیم - 00:13:31.000 --> 00:13:33.000 ببخشید، وقتی در فضای فکری باختن قرار بگیریم، 00:13:33.000 --> 00:13:35.000 در واقع خطرپذیرتر میشیم، 00:13:35.000 --> 00:13:37.000 که میتونه بسیار نگرانکننده باشد. 00:13:37.000 --> 00:13:40.000 این چیزها نقش مهمی در بسیار روشهای نادرست انسان بازی میکند. 00:13:40.000 --> 00:13:43.000 این دلیل اینه که چرا سهامداران سهامهای ضررده را بیشتر نگهمیدارند - 00:13:43.000 --> 00:13:45.000 چون دارن آنها را به طور نسبی ارزیابی میکنند. 00:13:45.000 --> 00:13:47.000 این دلیل اینه که مردم در بازار مسکن از فروختن خانههاشون سر باز میزنند - 00:13:47.000 --> 00:13:49.000 چون نمیخوان به قیمت کمتر بفروشند. NOTE Paragraph 00:13:49.000 --> 00:13:51.000 پرسشی که برای ما جالب بود این بود که 00:13:51.000 --> 00:13:53.000 آیا میمونها هم همان انگیزهها را از خودشان نشان میدن. 00:13:53.000 --> 00:13:56.000 اگر همان شرایط را در بازار کوچک میمونها اجرا کنیم، 00:13:56.000 --> 00:13:58.000 آنها به عنوان ساکنان بازار چه میکردند؟ 00:13:58.000 --> 00:14:00.000 خب پس این کاری بود که کردیم، ما به میمونها انتخابهایی را واگذار کردیم 00:14:00.000 --> 00:14:03.000 میان کسانی که معامله باهاشون امن بود- همیشه کار یکسانی میکردند - 00:14:03.000 --> 00:14:05.000 یا افراد پرمخاطره - 00:14:05.000 --> 00:14:07.000 آنها نصف اوقات رَوششون را عوض میکردند. 00:14:07.000 --> 00:14:09.000 و بهشون گزینههایی پیشنهاد میدادند که حاوی پاداش بود - 00:14:09.000 --> 00:14:11.000 مثل شرایط اولی که شما در آن قرار گرفتید - 00:14:11.000 --> 00:14:13.000 پس آنها در اصل شانس این را داشتند که بیشتر گیرشان بیاد، 00:14:13.000 --> 00:14:16.000 یا گاهی از دست دادن را تجربه میکردند - 00:14:16.000 --> 00:14:18.000 به آنها آموزش داده شد که که قراره گاهی بیش از حد معمول به دست بیارن. NOTE Paragraph 00:14:18.000 --> 00:14:20.000 و این چیزیست که رخ داد. 00:14:20.000 --> 00:14:22.000 ما آنها را به دو فروشندهی تازه معرفی کردیم. 00:14:22.000 --> 00:14:24.000 افراد راست و چپ هر دو با یک انگور شروع کردند، 00:14:24.000 --> 00:14:26.000 که به نظر مناسب میاد. 00:14:26.000 --> 00:14:28.000 اما آنها قراره به میمونها پاداش بدن. 00:14:28.000 --> 00:14:30.000 فروشندهی سمت چپ یک پاداشدهندهی بیمخاطرهست. 00:14:30.000 --> 00:14:33.000 همیشه، یکی اضافه میکنه، و به میمونها دوتا میده. 00:14:33.000 --> 00:14:35.000 و یاروی سمت چپی یک پاداشدهندهی نامطمئنست. 00:14:35.000 --> 00:14:38.000 گاهی میمونها هیچ پاداشی نمیگرفتند - این پاداشِ صفر است. 00:14:38.000 --> 00:14:41.000 و گاهی میمونها دوتا اضافی میگرفتند. 00:14:41.000 --> 00:14:43.000 و به عنوان یک پاداش استثنایی، سه تا دریافت میکردند. 00:14:43.000 --> 00:14:45.000 اما این همان انتخابیست که شماها باهاش روبرو شدید. 00:14:45.000 --> 00:14:48.000 آیا میمونها میخوان که در امنیت پیش برن 00:14:48.000 --> 00:14:50.000 و سراغ کسی برن که در هر آزمون همان کار همیشگی را میکند، 00:14:50.000 --> 00:14:52.000 یا میخوان خطر کنند، 00:14:52.000 --> 00:14:54.000 و پاداش نامطمئن، اما بزرگ را دریافت کنند، 00:14:54.000 --> 00:14:56.000 و خطر احتمال دریافت هیچ پاداشی را به جان بخرند. 00:14:56.000 --> 00:14:58.000 مردم اینجا گزینهی بیخطر را انتخاب کردند. 00:14:58.000 --> 00:15:00.000 معلوم شد، که میمونها هم سراغ گزینهی امن رفتند. 00:15:00.000 --> 00:15:02.000 هم از نظر کمّی و هم کیفی، 00:15:02.000 --> 00:15:04.000 آنها در این آزمایش یکسان دقیقا به همان روشی پیش رفتند که مردم. 00:15:04.000 --> 00:15:06.000 آنها در این آزمایش یکسان دقیقا به همان روشی پیش رفتند که مردم. NOTE Paragraph 00:15:06.000 --> 00:15:08.000 ممکنه بگید، شاید میمونها اصلا ریسکپذیر نیستند. 00:15:08.000 --> 00:15:10.000 باید ببینیم که با ضررکردن چطور کنار میان. 00:15:10.000 --> 00:15:12.000 پس ما نسخهی دوم این آزمایش را اجرا کردیم. 00:15:12.000 --> 00:15:14.000 حالا، میمونها این دو نفر را ملاقات کردند 00:15:14.000 --> 00:15:16.000 که بهشان پاداش نمیدادند؛ 00:15:16.000 --> 00:15:18.000 درواقع کمتر از آنچه انتظار داشتند تحویل میدادند. 00:15:18.000 --> 00:15:20.000 خب، شبیه این بود که آنها قصد دادن پاداش زیادی را داشتند. 00:15:20.000 --> 00:15:22.000 اینجا سه تا انگور هست؛ میمونها واقعا برای این مشتاق بودند. 00:15:22.000 --> 00:15:25.000 اما کم کم یاد گرفتند که این افراد قراره کمتر از حد انتظار بهشون انگور بدن. 00:15:25.000 --> 00:15:27.000 فروشندهی سمت چپ ضرر بدون ریسک وارد میکند. 00:15:27.000 --> 00:15:30.000 هربار، قراره یکی از اینها را کم کند 00:15:30.000 --> 00:15:32.000 و بهشان تنها دو انگور بده. 00:15:32.000 --> 00:15:34.000 فروشندهی سمت راست یک زیان ده نامطمئنست. 00:15:34.000 --> 00:15:37.000 گاهی هیچ زیانی وارد نمیکند، بنابراین میمونها به شدت ذوقزده میشن، 00:15:37.000 --> 00:15:39.000 اما گاهی او یک ضرر اساسی بهشان وارد میکند، 00:15:39.000 --> 00:15:41.000 دو تا کم میکند و بهشان تنها یکی میده. NOTE Paragraph 00:15:41.000 --> 00:15:43.000 حالا میمونها چه میکنند؟ 00:15:43.000 --> 00:15:45.000 دوباره، انتخاب یکسان؛ آنها میتونن بازی امن را انتخاب کنند 00:15:45.000 --> 00:15:48.000 تا همیشه دو تا انگور را با اطمینان دریافت کنند، 00:15:48.000 --> 00:15:51.000 یا قمار مخاطرهآمیز را بپذیرند و میان یکی یا سه تا انتخاب کنند. 00:15:51.000 --> 00:15:54.000 نکتهی قابل توجه اینه که، وقتی به میمونها این گزینه را میدی، 00:15:54.000 --> 00:15:56.000 آنها همان کار غیرمنطقی انسانها را تکرار میکنند. 00:15:56.000 --> 00:15:58.000 آنها بسته به چگونگی شروع آزمایش بیشتر ریسک پذیر میشن. 00:15:58.000 --> 00:16:01.000 آنها بسته به چگونگی شروع آزمایش بیشتر ریسک پذیر میشن. 00:16:01.000 --> 00:16:03.000 این دیوانهکننده است چون به ما می:گه میمونها هم 00:16:03.000 --> 00:16:05.000 چیزها را به روش نسبی ارزیابی میکنند 00:16:05.000 --> 00:16:08.000 و در اصل در برابر زیان، جور دیگری نسبت به سود رفتار میکنند. NOTE Paragraph 00:16:08.000 --> 00:16:10.000 خب، همهی اینها چه مفهومی داره؟ 00:16:10.000 --> 00:16:12.000 خب، آنچه ثابت کردیم اینه که، اول از همه، 00:16:12.000 --> 00:16:14.000 ما میتونیم به میمونها یک ارز مالی تحمیل کنیم، 00:16:14.000 --> 00:16:16.000 و آنها کارهای بسیار مشابهی را با آن انجام میدن. 00:16:16.000 --> 00:16:18.000 آنها بعضی کارهای هوشمندانه و بعضی کارهای نهچندان خوشایند ما را انجام میدن، 00:16:18.000 --> 00:16:20.000 آنها بعضی کارهای هوشمندانه و بعضی کارهای نهچندان خوشایند ما را انجام میدن، 00:16:20.000 --> 00:16:22.000 مانند دزدی و غیره. 00:16:22.000 --> 00:16:24.000 اما آنها بعضی کارهای غیرمنطقی ما را هم انجام میدن. 00:16:24.000 --> 00:16:26.000 آنها درست مانند ما، به صورت سازمان یافته با مسائل به نادرستی برخورد میکنند. 00:16:26.000 --> 00:16:28.000 آنها درست مانند ما، به صورت سازمان یافته با مسائل به نادرستی برخورد میکنند. 00:16:28.000 --> 00:16:30.000 این نخستین پیام اخلاقی این سخنرانیست، 00:16:30.000 --> 00:16:32.000 که به دردتون میخوره اگر، شما در آغاز با خودتون فکر کردید 00:16:32.000 --> 00:16:34.000 اوه، من حتما میخوام به خونه برم و یک میمون استخدام کنم تا مشاور مالیام بشه. 00:16:34.000 --> 00:16:36.000 آنها از نظرهایی خیلی بامزهترن ... میدونید - 00:16:36.000 --> 00:16:38.000 اما این کار را نکنید، آنها هم احتمالا قراره به همان خنگی مشاورِ انسان شما باشن. 00:16:38.000 --> 00:16:41.000 اما این کار را نکنید، آنها هم احتمالا قراره به همان خنگی مشاورِ انسان شما باشن. 00:16:41.000 --> 00:16:43.000 خب میدونید، ناخوشاینده - متاسفم، خیلی متاسفم. 00:16:43.000 --> 00:16:45.000 این کمی برای کسانی که به میمونها امید بسته بودند هم ناامید کنندهست. NOTE Paragraph 00:16:45.000 --> 00:16:48.000 اما مسلما، دلیل خندیدن شما برای انسانها هم ناخوشاینده. 00:16:48.000 --> 00:16:51.000 چون ما به پرسشی که با آن گفتگو را آغاز کردیم، پاسخ دادیم. 00:16:51.000 --> 00:16:53.000 ما میخواستیم بدانیم این خطاها از کجا ناشی میشن؟ 00:16:53.000 --> 00:16:55.000 و امیدوار بودیم که شاید بتونیم 00:16:55.000 --> 00:16:57.000 یه جورایی کارایی سازمانهای مالیمون را بهبود ببخشیم، 00:16:57.000 --> 00:17:00.000 فنآوریهامون را تغییر بدیم تا خودمان را بهتر کنیم. 00:17:00.000 --> 00:17:03.000 اما دریافتیم که این محرکها ممکنست بخش ژرفتری از ما باشد. 00:17:03.000 --> 00:17:05.000 درحقیقت، آنها ممکنست برآمده از خودِ سرشت تاریخ تکاملی ما باشد. 00:17:05.000 --> 00:17:07.000 درحقیقت، آنها ممکنست برآمده از خودِ سرشت تاریخ تکاملی ما باشد. 00:17:07.000 --> 00:17:09.000 میدانید، شاید این تنها انسانها نباشند که در این زنجیرهی نادانی گرفتارند. 00:17:09.000 --> 00:17:11.000 میدانید، شاید این تنها انسانها نباشند که در این زنجیرهی نادانی گرفتارند. 00:17:11.000 --> 00:17:13.000 شاید این یه جور نادانی در تمام تاریخ بوده. 00:17:13.000 --> 00:17:16.000 و این، اگر ما نتایج میمونهای کاپوچین را باور کنیم، 00:17:16.000 --> 00:17:18.000 به این معنیست که همهی این راهبردهای حماقتبار 00:17:18.000 --> 00:17:20.000 ممکنست ۳۵ میلیونسال قدمت داشته باشد. 00:17:20.000 --> 00:17:22.000 این زمان طولانی برای یک خطِ مشیست 00:17:22.000 --> 00:17:25.000 که توان تغییر کردن داشته باشد - خیلی خیلی قدیمی. NOTE Paragraph 00:17:25.000 --> 00:17:27.000 ما دربارهی راهبردهای قدیمی مانند این چی میدانیم؟ 00:17:27.000 --> 00:17:30.000 خب، یک چیزی که میدانیم اینه که خیلی سخت بشه بهشان چیره شد. 00:17:30.000 --> 00:17:32.000 میدانید، مثلا به این خواست ذاتی تکاملیمون فکر کنید 00:17:32.000 --> 00:17:35.000 برای خوردن چیزهای شیرین، یا چیزهای چرب مانند چیزکیک. 00:17:35.000 --> 00:17:37.000 شما نمیتونید یکباره آن را از کار بندازید. 00:17:37.000 --> 00:17:40.000 نمیتونید یکباره به منوی دسر نگاه کنید و بگید: «نه، نه، از این چندشم میشه.» 00:17:40.000 --> 00:17:42.000 ما جور دیگری ساخته شدهایم. 00:17:42.000 --> 00:17:44.000 ما میخوایم به آن به چشم یک چیز خوب نگاه کنیم و آن را دنبال کنیم. 00:17:44.000 --> 00:17:46.000 حدس من اینه که همچین چیزی وقتی انسان تصمیمهای مالی متفاوت میگیره هم برقراره. 00:17:46.000 --> 00:17:48.000 حدس من اینه که همچین چیزی وقتی انسان تصمیمهای مالی متفاوت میگیره هم برقراره. 00:17:48.000 --> 00:17:50.000 حدس من اینه که همچین چیزی وقتی انسان تصمیمهای مالی متفاوت میگیره هم برقراره. 00:17:50.000 --> 00:17:52.000 وقتی میبینید سهامتان داره ناگهان به نقطهی هشدار سقوط میکند، 00:17:52.000 --> 00:17:54.000 هنگامی شاهد کاهش قیمت خانهتان هستید، 00:17:54.000 --> 00:17:56.000 شما نمیتونید آن را به شیوهای جز از راه تکاملی ببینید. 00:17:56.000 --> 00:17:58.000 شما نمیتونید آن را به شیوهای جز از راه تکاملی ببینید. 00:17:58.000 --> 00:18:00.000 این یعنی محرکهایی که سرمایهگذاران را وامیدارند که بد عمل کنند، 00:18:00.000 --> 00:18:02.000 این یعنی محرکهایی که سرمایهگذاران را وامیدارند که بد عمل کنند، 00:18:02.000 --> 00:18:04.000 که بحران دیون بانکی را پدید میارن 00:18:04.000 --> 00:18:06.000 یه جورایی شکستناپذیرند. NOTE Paragraph 00:18:06.000 --> 00:18:08.000 خب این خبر بدیست. سوال اینه: آیا اصلا خبر خوبی وجود داره؟ 00:18:08.000 --> 00:18:10.000 من قراره قاصد خبرهای خوبی برای شما باشم. 00:18:10.000 --> 00:18:12.000 خب، خبر خوب، به گمان من، 00:18:12.000 --> 00:18:14.000 چیزیست که من سخنم را با آن آغاز کردم، 00:18:14.000 --> 00:18:16.000 اینکه انسانها تنها باهوش نیستند؛ 00:18:16.000 --> 00:18:18.000 ما واقعا به طور الهامبخشی نسبت به دیگر جانداران این قلمرو زیستی هوشمندیم. 00:18:18.000 --> 00:18:21.000 ما واقعا به طور الهامبخشی نسبت به دیگر جانداران این قلمرو زیستی هوشمندیم. 00:18:21.000 --> 00:18:24.000 ما در چیره شدن به محدودیتهای زیستیمان بسیار واردیم - 00:18:24.000 --> 00:18:26.000 میدانید، من با هواپیما به اینجا آمدم. 00:18:26.000 --> 00:18:28.000 لازم نبود بال بزنم، 00:18:28.000 --> 00:18:31.000 من از لنز طبی استفاده میکنم که بتونم همهی شما را ببینم. 00:18:31.000 --> 00:18:34.000 من نیازی ندارم که به نزدیکبینی خودم تکیه کنم. 00:18:34.000 --> 00:18:36.000 درواقع همهی ما چنین مواردی داریم 00:18:36.000 --> 00:18:39.000 که در آنها بر محدودیتهای زیستیمان با فنآوری و دیگر ابزارها به آسانی چیره بشیم. 00:18:39.000 --> 00:18:42.000 که در آنها بر محدودیتهای زیستیمان با فنآوری و دیگر ابزارها به آسانی چیره بشیم. 00:18:42.000 --> 00:18:45.000 اما باید تشخیص بدیم که ما دارای این محدودیتها هستیم. NOTE Paragraph 00:18:45.000 --> 00:18:47.000 و دردسر همینجاست. 00:18:47.000 --> 00:18:49.000 کامو یک بار درجایی گفت: «بشر تنها گونهای است 00:18:49.000 --> 00:18:52.000 که از زیستن آنچه که هست سرباز میزند.» 00:18:52.000 --> 00:18:54.000 اما طعنهی روزگار اینجاست که 00:18:54.000 --> 00:18:56.000 ممکنست تنها با تشخیص محدودیتهامان بتونیم بر آنها چیره بشیم. 00:18:56.000 --> 00:18:58.000 ممکنست تنها با تشخیص محدودیتهامان بتونیم بر آنها چیره بشیم. 00:18:58.000 --> 00:19:01.000 امیدوارم که همهی شما به محدودیتهاتون فکر کنید، 00:19:01.000 --> 00:19:04.000 نه اینکه ضرورتا آنها را شکستناپذیر بدانید، 00:19:04.000 --> 00:19:06.000 اما آنها را به رسمیت بشناسید، آنها را بپذیرید 00:19:06.000 --> 00:19:09.000 و سپس از دنیای طراحی سود ببرید تا بتونید براشون راه حل پیدا کنید. 00:19:09.000 --> 00:19:12.000 این شاید تنها راهی باشه که بتونیم با آن به قابلیتهای انسانیمان دست بیابیم 00:19:12.000 --> 00:19:14.000 این شاید تنها راهی باشه که بتونیم با آن به قابلیتهای انسانیمان دست بیابیم 00:19:14.000 --> 00:19:17.000 و واقعا گونهی یگانهای بشیم که هممون بهش امید داریم. NOTE Paragraph 00:19:17.000 --> 00:19:19.000 سپاسگزارم. NOTE Paragraph 00:19:19.000 --> 00:19:24.000 (تشویق)