1 00:00:02,000 --> 00:00:04,000 من میخوام امروز سخنام را با دو مشاهده بر گونههای بشری آغاز کنم. 2 00:00:04,000 --> 00:00:06,000 من میخوام امروز سخنام را با دو مشاهده بر گونههای بشری آغاز کنم. 3 00:00:06,000 --> 00:00:09,000 مشاهدهی نخست چیزیست که شاید به نظر شما واضح بیاد، 4 00:00:09,000 --> 00:00:11,000 و آن این است که گونهی ما، هموسِپینها (انسان اندیشهورز)، 5 00:00:11,000 --> 00:00:13,000 در واقع بسیار بسیار باهوشست - 6 00:00:13,000 --> 00:00:15,000 یعنی، به طور مضحکی باهوش - 7 00:00:15,000 --> 00:00:17,000 یعنی اینطور که همهتون کارهایی را انجام میدید 8 00:00:17,000 --> 00:00:20,000 که هیچ گونهی دیگری بر روی کرهی زمین در حال حاضر نمیتونه انجام بده. 9 00:00:20,000 --> 00:00:22,000 و البته این، احتمالا نخستین بار نیست که شما به این نتیجه رسیدید. 10 00:00:22,000 --> 00:00:24,000 و البته این، احتمالا نخستین بار نیست که شما به این نتیجه رسیدید. 11 00:00:24,000 --> 00:00:27,000 البته، علاوه بر باهوش بودن، ما به شدت گونهی مغروری هستیم. 12 00:00:27,000 --> 00:00:30,000 ما میخوایم این حقیقت را که باهوشیم تو چشمِ دیگران فرو کنیم. 13 00:00:30,000 --> 00:00:32,000 میدونید، خب من میتونم تقریبا سراغ هر انسان فرزانهای برم 14 00:00:32,000 --> 00:00:34,000 از شکسپیر بگیر تا استفان کالبرت 15 00:00:34,000 --> 00:00:36,000 تا این حقیقت را خاطرنشان کنم که 16 00:00:36,000 --> 00:00:38,000 ما در استدلال بیهمتا و در توانایی ذهنی بیانتها هستیم 17 00:00:38,000 --> 00:00:40,000 و وقتی نوبت به امور ذهنی میرسه، از هر موجود دیگر کرهی زمین فوقالعادهتر از فوقالعادهایم. 18 00:00:40,000 --> 00:00:43,000 و وقتی نوبت به امور ذهنی میرسه، از هر موجود دیگر کرهی زمین فوقالعادهتر از فوقالعادهایم. 19 00:00:43,000 --> 00:00:45,000 اما مسلما، مشاهدهی دیگری هم دربارهی گونهی بشر وجود دارد 20 00:00:45,000 --> 00:00:47,000 که میخوام کمی بیشتر روش متمرکز بشم، 21 00:00:47,000 --> 00:00:49,000 و آن این حقیقتست که 22 00:00:49,000 --> 00:00:52,000 با وجود اینکه در اصل ما بسیار هوشمندیم، و گاهی به طور بیمانندی هوشمند، 23 00:00:52,000 --> 00:00:55,000 میتونیم وقتی نوبت به برخی جنبههای تصمیمگیری میرسه، ناباورانه هالو باشیم. 24 00:00:55,000 --> 00:00:58,000 میتونیم وقتی نوبت به برخی جنبههای تصمیمگیری میرسه، ناباورانه هالو باشیم. 25 00:00:58,000 --> 00:01:00,000 حالا من دارم پوزخندهای زیادی اینجا میبینم. 26 00:01:00,000 --> 00:01:02,000 نگران نباشید، من نمیخوام به کس خاصی به خاطر اشتباهاتش اشاره کنم. 27 00:01:02,000 --> 00:01:04,000 نگران نباشید، من نمیخوام به کس خاصی به خاطر اشتباهاتش اشاره کنم. 28 00:01:04,000 --> 00:01:06,000 اما مسلما، تنها در دوسال گذشته 29 00:01:06,000 --> 00:01:09,000 ما نمونههای بیسابقهای را از ناکارایی بشر دیدیم 30 00:01:09,000 --> 00:01:12,000 و شاهد بودیم که ابزارهایی که منحصرا ما سازندهی آن هستیم 31 00:01:12,000 --> 00:01:14,000 تا منابع را از محیط زیستمان بیرون بکشیم 32 00:01:14,000 --> 00:01:16,000 یه جورایی داره جلوی چشمامون از هم میپاشد. 33 00:01:16,000 --> 00:01:18,000 ما شاهد بازارهای مالی که منحصرا ساختیم بودهایم - 34 00:01:18,000 --> 00:01:21,000 این بازارهایی که قرار بوده خطاناپذیر باشند - 35 00:01:21,000 --> 00:01:23,000 ما شاهد بودهایم که در برابر چشمامون فرو ریختند. 36 00:01:23,000 --> 00:01:25,000 اما به نظر من، هر دوی این مثالهای شرمآور، 37 00:01:25,000 --> 00:01:28,000 نمیتونن سرپوش بر چیزی بگذارند که به گمان من شرمآورترین چیز دربارهی خطاهای بشرست، 38 00:01:28,000 --> 00:01:30,000 نمیتونن سرپوش بر چیزی بگذارند که به گمان من شرمآورترین چیز دربارهی خطاهای بشرست، 39 00:01:30,000 --> 00:01:33,000 و آن اینکه ما ترجیح میدیم خیال کنیم که اشتباهاتی که مرتکب میشیم 40 00:01:33,000 --> 00:01:35,000 واقعا فقط نتیجهی کار یکی دو تا آدم ناباب 41 00:01:35,000 --> 00:01:38,000 یا چند تا تصمیم وبلاگی شکست خوردهست. 42 00:01:38,000 --> 00:01:41,000 اما با توجه به یافتههای جامعهشناسان، به نظر میاد 43 00:01:41,000 --> 00:01:44,000 که بیشترِ ما، هنگامی که در بستر مشخصی قرار میگیریم، 44 00:01:44,000 --> 00:01:47,000 مرتکب اشتباهات بسیار مشخصی میشویم. 45 00:01:47,000 --> 00:01:49,000 خطاهایی که میکنیم در واقع پیشبینی پذیر هستند. 46 00:01:49,000 --> 00:01:51,000 ما آنها را دوباره و دوباره انجام میدیم. 47 00:01:51,000 --> 00:01:53,000 و آنها در واقع بر اساس بسیاری مستندات تغییرناپذیرند. 48 00:01:53,000 --> 00:01:55,000 هنگامی که ما بازخورد منفی دریافت میکنیم، 49 00:01:55,000 --> 00:01:58,000 هنوز، دفعهی بعد که دوباره در معرض همان شرایط قرار میگیریم، 50 00:01:58,000 --> 00:02:00,000 به ارتکاب همان خطاها گرایش داریم. 51 00:02:00,000 --> 00:02:02,000 و این واقعا برای من، به عنوان یک پژوهشگر سرشت انسانی یک معما بود. 52 00:02:02,000 --> 00:02:04,000 و این واقعا برای من، به عنوان یک پژوهشگر سرشت انسانی یک معما بود. 53 00:02:04,000 --> 00:02:06,000 چیزی که بیش از همه دربارش کنجکاوم اینه که، 54 00:02:06,000 --> 00:02:09,000 چگونهاست که یک گونه که به اندازهی ما باهوش است 55 00:02:09,000 --> 00:02:11,000 میتواند همواره خطاهایی به این بدی را تا اینحد مداوم انجام دهد؟ 56 00:02:11,000 --> 00:02:13,000 میتواند همواره خطاهایی به این بدی را تا اینحد مداوم انجام دهد؟ 57 00:02:13,000 --> 00:02:16,000 میدونید، ما باهوشترین چیزی هستیم که وجود داره، چرا نتونیم ازش سر در بیاریم؟ 58 00:02:16,000 --> 00:02:19,000 به دیگر معنی، اشتباهات ما واقعا از کجا ناشی میشه؟ 59 00:02:19,000 --> 00:02:22,000 با کمی فکر به این موضوع، به دو احتمال رسیدم. 60 00:02:22,000 --> 00:02:25,000 یک احتمال اینه که، به عبارتی، این اصلا تقصیر ما نیست. 61 00:02:25,000 --> 00:02:27,000 چون ما گونهی هوشمندی هستیم، 62 00:02:27,000 --> 00:02:29,000 میتونیم در اصل فضاهایی بیافرینیم 63 00:02:29,000 --> 00:02:31,000 که بسیار بسیار پیچیده هستند، 64 00:02:31,000 --> 00:02:34,000 گاهی آنقدر پیچیده که حتی خودمان نمیتونیم درکش کنیم، 65 00:02:34,000 --> 00:02:36,000 با وجود اینکه خودمان آنها را آفریدهایم. 66 00:02:36,000 --> 00:02:38,000 ما بازارهای مالی را خلق میکنیم که به شدت پیچیده هستند. 67 00:02:38,000 --> 00:02:41,000 ما قراردادهای رهنی ایجاد میکنیم که نمیتونیم باهاشون دست و پنجه نرم کنیم. 68 00:02:41,000 --> 00:02:44,000 و معلومه، اگر ما در فضایی قرار داده بشیم که نتونیم از پَسِش بر بیایم، 69 00:02:44,000 --> 00:02:46,000 تا اندازهای منطقی به نظر میاد که ممکنه گند بزنیم. 70 00:02:46,000 --> 00:02:48,000 تا اندازهای منطقی به نظر میاد که ممکنه گند بزنیم. 71 00:02:48,000 --> 00:02:50,000 و اگر این درست بود، راه حل بسیار سادهای برای مشکل خطاهای بشری میداشتیم. 72 00:02:50,000 --> 00:02:52,000 و اگر این درست بود، راه حل بسیار سادهای برای مشکل خطاهای بشری میداشتیم. 73 00:02:52,000 --> 00:02:54,000 تنها میگفتیم، بیاید ماهیت فنآوریهایی که نمیتونیم از پسشون بربیایم را بفهمیم، 74 00:02:54,000 --> 00:02:56,000 تنها میگفتیم، بیاید ماهیت فنآوریهایی که نمیتونیم از پسشون بربیایم را بفهمیم، 75 00:02:56,000 --> 00:02:58,000 آن دست از فضاها که نامطلوب هستند - 76 00:02:58,000 --> 00:03:00,000 از دستشان خلاص بشیم، چیزها را بهتر طراحی کنیم، 77 00:03:00,000 --> 00:03:02,000 آنوقت باید همان گونهی ارزشمندی بشیم که از خودمان انتظار داریم. 78 00:03:02,000 --> 00:03:04,000 آنوقت باید همان گونهی ارزشمندی بشیم که از خودمان انتظار داریم. 79 00:03:04,000 --> 00:03:07,000 اما احتمال دیگری هم وجود داره که به نظر من اندکی نگرانکنندهتره، 80 00:03:07,000 --> 00:03:10,000 این که که شاید محیط رندگی ما آشفته نیست. 81 00:03:10,000 --> 00:03:13,000 شاید در واقع این ما هستیم که بد طراحی شدیم. 82 00:03:13,000 --> 00:03:15,000 این اشارهای است که من دریافت کردم 83 00:03:15,000 --> 00:03:18,000 از بررسی روشهایی که جامعهشناسان دربارهی خطاهای انسانی دریافتهاند. 84 00:03:18,000 --> 00:03:21,000 و آنچه ما میبینیم این است که مردم به اشتباه کردن، دقیقا به شیوهی یکسان، دوباره و دوباره ادامه میدن. 85 00:03:21,000 --> 00:03:24,000 و آنچه ما میبینیم این است که مردم به اشتباه کردن، دقیقا به شیوهی یکسان، دوباره و دوباره ادامه میدن. 86 00:03:24,000 --> 00:03:26,000 انگار احتمال داره که ما فقط ساخته شدیم 87 00:03:26,000 --> 00:03:28,000 که اشتباهاتی را به شیوههای مشخص مرتکب بشیم. 88 00:03:28,000 --> 00:03:31,000 این احتمالیست که من کمی بیشتر دربارش نگران هستم، 89 00:03:31,000 --> 00:03:33,000 زیرا، اگر این ما باشیم که گند بالا میاریم، 90 00:03:33,000 --> 00:03:35,000 خیلی معلوم نیست که چطور قراره باهاش دست و پنجه نرم کنیم. 91 00:03:35,000 --> 00:03:38,000 تنها باید این حقیقت را بپذیریم که ما مهیای خطا کردن هستیم 92 00:03:38,000 --> 00:03:40,000 و تلاش کنیم با توجه به این بقیه چیزها را طراحی کنیم. 93 00:03:40,000 --> 00:03:43,000 خب، این مسئلهای بود که من و دانشجویانم میخواستیم به آن بپردازیم. 94 00:03:43,000 --> 00:03:46,000 چطور میتونیم میان احتمال نخست و دوم تمایز قائل بشیم؟ 95 00:03:46,000 --> 00:03:48,000 چیزی که نیاز داریم جمعیت نمونهای است که 96 00:03:48,000 --> 00:03:50,000 در اساس باهوش باشند، بتونن تصمیمهای زیادی بگیرند، 97 00:03:50,000 --> 00:03:52,000 اما به هیچیک از سازمانهایی که ما داریم دسترسی نداشته باشند، 98 00:03:52,000 --> 00:03:54,000 هیچکدام از آن چیزهایی که ممکن است ما را آشفته کنند - 99 00:03:54,000 --> 00:03:56,000 هیچ فنآوری انسانی، هیچ فرهنگ بشری، 100 00:03:56,000 --> 00:03:58,000 حتی شاید به هیچ زبان انسانی. 101 00:03:58,000 --> 00:04:00,000 برای همین بود که ما به سمت این بروبچهها متمایل شدیم. 102 00:04:00,000 --> 00:04:03,000 این یکی از بچههاییست که من باهاشون کار میکنم. این یک میمون کاپوچین قهوهایاست. 103 00:04:03,000 --> 00:04:05,000 اینها از نخستیسانان ینگه دنیا هستند، 104 00:04:05,000 --> 00:04:07,000 که یعنی آنها حدود ۳۵ میلیونسال پیش از شاخهی بشری جدا افتادند. 105 00:04:07,000 --> 00:04:09,000 که یعنی آنها حدود ۳۵ میلیونسال پیش از شاخهی بشری جدا افتادند. 106 00:04:09,000 --> 00:04:11,000 این یعنی مادرِ مادرِ مادرِ مادرِ مادرِ مادرِ مادرِ - 107 00:04:11,000 --> 00:04:13,000 با حدود پنج میلیون مادر در این عبارت - 108 00:04:13,000 --> 00:04:15,000 مادربزرگتون احتمالا با مادرِ مادرِ مادربزرگِ -با پنج میلیون مادر- هالی یکیست. 109 00:04:15,000 --> 00:04:17,000 مادربزرگتون احتمالا با مادرِ مادرِ مادربزرگِ -با پنج میلیون مادر- هالی یکیست. 110 00:04:17,000 --> 00:04:19,000 مادربزرگتون احتمالا با مادرِ مادرِ مادربزرگِ -با پنج میلیون مادر- هالی یکیست. 111 00:04:19,000 --> 00:04:22,000 میدونید که، خیالتون راحت باشه که این بچه فامیل خیلی خیلی دور شماست، 112 00:04:22,000 --> 00:04:24,000 اما با این وجود یک فامیل تکاملیست. 113 00:04:24,000 --> 00:04:26,000 با این همه، خبر خوب دربارهی هالی اینه که 114 00:04:26,000 --> 00:04:29,000 او درواقع فنآوریهایی که ما داریم را در اختیار ندارد. 115 00:04:29,000 --> 00:04:32,000 میدانید، او باهوشه، یک موجود بسیار خوشبر و رو، و همچنین یک نخستیسان، 116 00:04:32,000 --> 00:04:34,000 اما او فاقد همهی چیزهاییست که ممکنه باعث شده باشه که ما گند بزنیم. 117 00:04:34,000 --> 00:04:36,000 بنابراین یک مورد آزمایش بی عیبست. 118 00:04:36,000 --> 00:04:39,000 چی میشه اگر هالی را در همان بستری قرار بدیم که انسانها قرار دارند؟ 119 00:04:39,000 --> 00:04:41,000 آیا همان اشتباهات ما را میکند؟ 120 00:04:41,000 --> 00:04:43,000 آیا او از اشتباهاتش درس نمیگیره؟ و همچین چیزهایی. 121 00:04:43,000 --> 00:04:45,000 و این کاری بود که تصمیم گرفتیم انجام بدیم. 122 00:04:45,000 --> 00:04:47,000 من و دانشجوهام چندسال پیش در این باره بسیار هیجانزده بودیم. 123 00:04:47,000 --> 00:04:49,000 ما گفتیم، بسیار خوب، بذار هالی را در معرض چند مشکل قرار بدیم، 124 00:04:49,000 --> 00:04:51,000 و ببینیم که آشفته میشه یا نه. 125 00:04:51,000 --> 00:04:54,000 مسئلهی اول دقیقا این بود که، خب، از کجا شروع کنیم؟ 126 00:04:54,000 --> 00:04:56,000 چون، میدانید، این برای ما عالیست، اما برای انسان بده. 127 00:04:56,000 --> 00:04:58,000 ما اشتباهات زیادی را در بسترهای گوناگون مرتکب میشیم. 128 00:04:58,000 --> 00:05:00,000 خب، حالا با این باید از کجا شروع کنیم؟ 129 00:05:00,000 --> 00:05:03,000 و چون ما این کار را تقریبا همزمان با بحران اقتصادی آغاز کردیم، 130 00:05:03,000 --> 00:05:05,000 زمانی که از دست رفتن وثیقههای بانکی هر روز در صدر اخبار بود، 131 00:05:05,000 --> 00:05:07,000 گفتیم، آها، شاید ما باید 132 00:05:07,000 --> 00:05:09,000 در واقع از حیطهی اقتصاد آغاز کنیم. 133 00:05:09,000 --> 00:05:12,000 شاید ما باید تصمیمهای اقتصادی میمونها را بررسی کنیم 134 00:05:12,000 --> 00:05:15,000 و ببینیم که آیا آنها همان اشتباههای مسخرهای را میکنند که ما هم میکنیم. 135 00:05:15,000 --> 00:05:17,000 البته، این زمانی بود که ما به مشکل دوم برخورده بودیم - 136 00:05:17,000 --> 00:05:19,000 یک کمی روشمند تر - 137 00:05:19,000 --> 00:05:21,000 که عبارت بود از، شاید شماها ندانید، 138 00:05:21,000 --> 00:05:24,000 اما میمونها در اصل از پول استفاده نمیکنند. میدونم، شما تا حالا باهاشون دیدار نداشتید. 139 00:05:24,000 --> 00:05:26,000 اما به همین دلیلست که، آنها در صف بقالی یا خودپرداز پشت شما نایستادند - آنها از این کارها نمیکنند. 140 00:05:26,000 --> 00:05:29,000 اما به همین دلیلست که، آنها در صف بقالی یا خودپرداز پشت شما نایستادند - آنها از این کارها نمیکنند. 141 00:05:29,000 --> 00:05:32,000 پس ما در اینجا یک کمی با مشکل روبرو شدیم. 142 00:05:32,000 --> 00:05:34,000 چطور میخوایم از میمونها دربارهی پول بپرسیم 143 00:05:34,000 --> 00:05:36,000 اگر آنها در اصل ازش استفاده نمیکنند؟ 144 00:05:36,000 --> 00:05:38,000 پس ما گفتیم، خب، دندان روی جگر میگذاریم 145 00:05:38,000 --> 00:05:40,000 و به میمونها یاد میدیم که چطور از پول استفاده کنند. 146 00:05:40,000 --> 00:05:42,000 بنابراین همین کار را کردیم. 147 00:05:42,000 --> 00:05:45,000 آنچه شما در اینجا میبینید درواقع نخستین واحد ارزی غیر بشریست که میشناسم. 148 00:05:45,000 --> 00:05:47,000 آنچه شما در اینجا میبینید درواقع نخستین واحد ارزی غیر بشریست که میشناسم. 149 00:05:47,000 --> 00:05:49,000 ما در زمان آغاز این مطالعه خیلی خلاقیت نداشتیم. 150 00:05:49,000 --> 00:05:51,000 بنابراین اسمش را گذاشتیم ژِتون. 151 00:05:51,000 --> 00:05:54,000 اما این واحد ارزی بود که ما به میمونهامون در دانشگاه ییل آموزش دادیم که 152 00:05:54,000 --> 00:05:56,000 در واقع در تبادل با انسانها ازش استفاده کنند، 153 00:05:56,000 --> 00:05:59,000 تا در واقع بتونن انواع غذاها را بخرند. 154 00:05:59,000 --> 00:06:01,000 به نظر نمیآمد خیلی - در واقع خیلی شبیه نیست. 155 00:06:01,000 --> 00:06:03,000 شبیه بیشتر پولهای ما نیست، تنها یک تکه آهنست. 156 00:06:03,000 --> 00:06:06,000 شماهایی که پس از سفرهاتون ارز به خانه میبرید میدونید که، 157 00:06:06,000 --> 00:06:08,000 به محضی که برگردید خانه، آن ارز کاملا بیمصرف میشه. 158 00:06:08,000 --> 00:06:10,000 این اولش برای میمونها بیاستفاده بود 159 00:06:10,000 --> 00:06:12,000 پیش از آنکه پی ببرن باهاش چیکار میتونن بکنن. 160 00:06:12,000 --> 00:06:14,000 وقتی در آغاز در قفسهاشان این را بهشون دادیم، 161 00:06:14,000 --> 00:06:16,000 درواقع برش داشتند و بهش خیره شدند. 162 00:06:16,000 --> 00:06:18,000 در این حد براشون عجیب بود. 163 00:06:18,000 --> 00:06:20,000 اما میمونها به سرعت تشخیص دادند 164 00:06:20,000 --> 00:06:22,000 که در حقیقت میتونن این ژِتون را در ازای غذا به آدمها در آزمایشگاه بدن. 165 00:06:22,000 --> 00:06:25,000 که در حقیقت میتونن این ژِتون را در ازای غذا به آدمها در آزمایشگاه بدن. 166 00:06:25,000 --> 00:06:27,000 و میبینید که یکی از میمونهای ما، میدِی، اینجا داره همینکار را میکند. 167 00:06:27,000 --> 00:06:30,000 A و B مراحلی هستند که در آنها او تقریبا درباره اینچیزها کنجکاو بود - چیزی نمیدانست. 168 00:06:30,000 --> 00:06:32,000 A و B مراحلی هستند که در آنها او تقریبا درباره اینچیزها کنجکاو بود - چیزی نمیدانست. 169 00:06:32,000 --> 00:06:34,000 این دستِ منتظرِ یک انسان آزمایشگر است، 170 00:06:34,000 --> 00:06:37,000 و میدی به سرعت فهمید، که ظاهرا انسان از او این را میخواد. 171 00:06:37,000 --> 00:06:39,000 آن را بهش تحویل میده، و سپس مقداری غذا میگیرد. 172 00:06:39,000 --> 00:06:41,000 معلوم شد که نه تنها میدی، بلکه همهی میمونهای ما در تجارت با ژِتون با فروشندگان انسان پیشرفت کردند. 173 00:06:41,000 --> 00:06:43,000 معلوم شد که نه تنها میدی، بلکه همهی میمونهای ما در تجارت با ژِتون با فروشندگان انسان پیشرفت کردند. 174 00:06:43,000 --> 00:06:45,000 خب، اینجا یک ویدئوی کوتاه از این جریان داریم. 175 00:06:45,000 --> 00:06:48,000 این میدی است. او میخواد چند ژِتون برای گرفتن غذا خرج کند 176 00:06:48,000 --> 00:06:51,000 و با خوشحالی منتظرست که غذا بگیرد. 177 00:06:51,000 --> 00:06:53,000 فکر میکنم این فلیکس باشه، او قویترین نر ماست؛ هیکلش خیلی بزرگست. 178 00:06:53,000 --> 00:06:56,000 اما او هم با شکیبایی منتظرست، غذاش را میگیرد و میره. 179 00:06:56,000 --> 00:06:58,000 بنابراین میمونها پیشرفت خیلی خوبی داشتند. 180 00:06:58,000 --> 00:07:01,000 آنها به طور غافلگیرانهای با اندکی تمرین در این پیشرفت کردند. 181 00:07:01,000 --> 00:07:03,000 ما تنها به آنها اجازه دادیم این را خودشان به عهده بگیرند. 182 00:07:03,000 --> 00:07:05,000 پرسش اینه که: آیا این چیزی شبیه به پول انسان است؟ 183 00:07:05,000 --> 00:07:07,000 آیا این اصلا یک بازار است، 184 00:07:07,000 --> 00:07:09,000 یا اینکه ما تنها با واداشتن میمونها به انجام این کار یک حقهی عجیب روانشناسی زدیم، 185 00:07:09,000 --> 00:07:11,000 یا اینکه ما تنها با واداشتن میمونها به انجام این کار یک حقهی عجیب روانشناسی زدیم، 186 00:07:11,000 --> 00:07:13,000 به نظر باهوش میان، اما واقعا هوشمند نیستند. 187 00:07:13,000 --> 00:07:16,000 بنابراین گفتیم، میمونها خودبخود چه کار میکنند 188 00:07:16,000 --> 00:07:19,000 اگر این واقعا واحد پول آنها باشه، اگر واقعا از آن به عنوان پول استفاده کنند؟ 189 00:07:19,000 --> 00:07:21,000 خب، میشه آنها را تصور کنی 190 00:07:21,000 --> 00:07:23,000 که همان کارهای هوشمندانهای را انجام میدن 191 00:07:23,000 --> 00:07:26,000 که انسانها وقتی شروع به مبادلهی پول با یکدیگر کردند، میکنند. 192 00:07:26,000 --> 00:07:29,000 ممکنه بشه آنها را واداشت که به قیمت توجه کنند، 193 00:07:29,000 --> 00:07:31,000 حواسشان باشه که چقدر خرید میکنند - 194 00:07:31,000 --> 00:07:34,000 که حساب پولی که خرج میکنند را نگه دارند، 195 00:07:34,000 --> 00:07:36,000 آیا میمونها کاری شبیه به این انجام میدن؟ 196 00:07:36,000 --> 00:07:39,000 و به این ترتیب بازرگانی میمونها متولد شد. 197 00:07:39,000 --> 00:07:41,000 روش کار به این صورت است که 198 00:07:41,000 --> 00:07:44,000 میمونهای ما معمولا در یک حصار بزرگ مانند باغوحش همزیستی دارند. 199 00:07:44,000 --> 00:07:46,000 هنگامیکه هوس چیز خوشمزهای میکنند، 200 00:07:46,000 --> 00:07:48,000 ما در اصل بهشون اجازه دادیم که بیرون برن 201 00:07:48,000 --> 00:07:50,000 و وارد محوطهی کوچکتری بشن که از آنجا میتونن وارد بازار بشن. 202 00:07:50,000 --> 00:07:52,000 به محض ورود به بازار - 203 00:07:52,000 --> 00:07:54,000 بازار میمونها در واقع از خیلی از بازارهای انسانی جذابتر بود 204 00:07:54,000 --> 00:07:57,000 چون، به محض ورود میمونها به آستانهی این بازار، 205 00:07:57,000 --> 00:07:59,000 یک انسان به آنها یک کیف پر از ژِتون میده 206 00:07:59,000 --> 00:08:01,000 بنابراین آنها میتونن این پولها را با یکی از دو نفری که اینجا هستند مبادله کنند - 207 00:08:01,000 --> 00:08:03,000 بنابراین آنها میتونن این پولها را با یکی از دو نفری که اینجا هستند مبادله کنند - 208 00:08:03,000 --> 00:08:05,000 دو امکان متفاوت برای خرید خرت و پرت از دو فروشندهی انسان. 209 00:08:05,000 --> 00:08:07,000 دو امکان متفاوت برای خرید خرت و پرت از دو فروشندهی انسان. 210 00:08:07,000 --> 00:08:09,000 این فروشندهها دو تا از دانشجویان آزمایشگاه من بودند. 211 00:08:09,000 --> 00:08:11,000 آنها لباسهای متفاوتی میپوشیدند؛ آدمهای متفاوتی بودند. 212 00:08:11,000 --> 00:08:14,000 و آنها در طی زمان کار مشابهی را تکرار میکردند 213 00:08:14,000 --> 00:08:16,000 بنابراین میمونها میتونستن یاد بگیرن، میدانید، 214 00:08:16,000 --> 00:08:19,000 اینکه کی چی را به چه قیمتی میفروشد - کی قابل اعتماده، کی نیست، و... 215 00:08:19,000 --> 00:08:21,000 و میتونید ببینید که هر کدام از آزمایشگرها 216 00:08:21,000 --> 00:08:24,000 دراصل یک بشقاب کوچک و زرد غذا به دست دارد. 217 00:08:24,000 --> 00:08:26,000 و این چیزیست که میمونها در ازای یک ژِتون دریافت میکنند. 218 00:08:26,000 --> 00:08:28,000 پس همهچیز یک ژِتون میارزد، 219 00:08:28,000 --> 00:08:30,000 اما همانطور که میبینید، گاهی ژِتونها بیش از بقیه اوقات توانایی خرید دارند، 220 00:08:30,000 --> 00:08:32,000 گاهی انگورهای بیشتری میارزند. 221 00:08:32,000 --> 00:08:35,000 خب، من به شما یک ویدئوی کوتاه نشان میدم تا این دادوستد را از نزدیک ببینید. 222 00:08:35,000 --> 00:08:38,000 از نگاه یک میمون درستش کردیم. میمونها کوتاهترند، بنابراین بازار هم کوتاهتر است. 223 00:08:38,000 --> 00:08:40,000 این هانی ست. 224 00:08:40,000 --> 00:08:42,000 او کمی برای باز شدن بازار بیتابی میکنه. 225 00:08:42,000 --> 00:08:45,000 ناگهان بازار باز میشه. انتخابش اینه: یک انگور یا دو انگور. 226 00:08:45,000 --> 00:08:47,000 میتونید هانی را، که یک اقتصاددان بازاری خیلی خوبه، ببینید، 227 00:08:47,000 --> 00:08:50,000 که سمت کسی میره که بهش انگور بیشتری میده. 228 00:08:50,000 --> 00:08:52,000 او میتونه به مشاوران مالی یکی-دو چیز یاد بده. 229 00:08:52,000 --> 00:08:54,000 نه تنها هانی، 230 00:08:54,000 --> 00:08:57,000 بلکه بیشتر میمونها به سوی کسی رفتند که بیشتر میفروخت. 231 00:08:57,000 --> 00:08:59,000 بیشتر میمونها سراغ کسی رفتند که غذای بهتری داشت. 232 00:08:59,000 --> 00:09:02,000 وقتی حراجی برگزار کردیم، دیدیم که میمونها بهش توجه نشان دادند. 233 00:09:02,000 --> 00:09:05,000 آنها واقعا مراقب ارز میمونی بودند. 234 00:09:05,000 --> 00:09:08,000 موضوع جالبتر اینه که وقتی ما با اقتصاددانها همکاری کردیم 235 00:09:08,000 --> 00:09:11,000 تا اساسا دادههای فعالیت میمونها که از ابزارهای اقتصادی استفاده میکردند بررسی کنیم، 236 00:09:11,000 --> 00:09:14,000 این دادهها نه تنها به صورت کیفی، بلکه از نظر کمّی با فعالیت انسانها در بازار واقعی میکردند، منطبق بود. 237 00:09:14,000 --> 00:09:16,000 این دادهها نه تنها به صورت کیفی، بلکه از نظر کمّی با فعالیت انسانها در بازار واقعی میکردند، منطبق بود. 238 00:09:16,000 --> 00:09:18,000 این دادهها نه تنها به صورت کیفی، بلکه از نظر کمّی با فعالیت انسانها در بازار واقعی، منطبق بود. 239 00:09:18,000 --> 00:09:20,000 به اندازهای که، اگر آمار میمونها را میدیدید، 240 00:09:20,000 --> 00:09:23,000 نمیتونستید بگید که آیا این در یک بازار مربوط به انسانست یا مربوط به یک میمون. 241 00:09:23,000 --> 00:09:25,000 و آنچه ما واقعا میخواستیم انجام بدیم 242 00:09:25,000 --> 00:09:27,000 این بود که در واقع چیزی را معرفی کنیم 243 00:09:27,000 --> 00:09:29,000 که دستکم برای میمونها و ما، 244 00:09:29,000 --> 00:09:31,000 مانند یک ارز مالی، موثر باشه. 245 00:09:31,000 --> 00:09:34,000 پرسش اینه: آیا میمونها هم شروع به اشتباهاتی میکنند که ما مرتکب شدیم؟ 246 00:09:34,000 --> 00:09:37,000 خب، ما بر اساس یکی- دو نشانه شواهدی داشتیم که ممکنه اینطور باشه. 247 00:09:37,000 --> 00:09:39,000 یکی اینکه ما در دادوستد میمونها هیچ مدرکی دال بر پسانداز ندیدیم - 248 00:09:39,000 --> 00:09:41,000 یکی اینکه ما در دادوستد میمونها هیچ مدرکی دال بر پسانداز ندیدیم - 249 00:09:41,000 --> 00:09:43,000 میدونید، درست مانند گونهی انسان، 250 00:09:43,000 --> 00:09:45,000 میمونها وارد بازار شدند، همهی داراییشان را خرج کردند، 251 00:09:45,000 --> 00:09:47,000 و سپس سراغ همدیگر رفتند. 252 00:09:47,000 --> 00:09:49,000 چیز دیگری که ما به صورت خودجوش مشاهده کردیم، 253 00:09:49,000 --> 00:09:51,000 و کاملا شرمآور بود، 254 00:09:51,000 --> 00:09:53,000 شواهدی مبنی بر دزدی خودانگیخته بود. 255 00:09:53,000 --> 00:09:56,000 میمونها ژِتونها را در هرفرصتی که به دستمیآوردند کِش میرفتند - 256 00:09:56,000 --> 00:09:58,000 از همدیگر، و اغلب از ما - 257 00:09:58,000 --> 00:10:00,000 میدانید، چیزهایی که ما فکر نمیکردیم ضرورتا پیش بیاد، 258 00:10:00,000 --> 00:10:02,000 اما آنها را به صورت خودانگیخته در میمونها مشاهده کردیم. 259 00:10:02,000 --> 00:10:04,000 و گفتیم، این به نظر ناخوشایند میاد. 260 00:10:04,000 --> 00:10:06,000 آیا میتونیم ببینیم که میمونها 261 00:10:06,000 --> 00:10:09,000 دارند دقیقا همان کارهای احمقانهای را میکنند که انسانها انجام میدن؟ 262 00:10:09,000 --> 00:10:11,000 یک امکان اینه که ما اجازه بدیم 263 00:10:11,000 --> 00:10:13,000 سازمان مالی میمونها تا پایان پیش بره، 264 00:10:13,000 --> 00:10:15,000 میدانید، تا ببینیم آیا آنها در عرض چند سال اعلام ورشکستگی میکنند. 265 00:10:15,000 --> 00:10:17,000 ما کمی ناشکیبا بودیم، آنفدر که میخواستیم 266 00:10:17,000 --> 00:10:19,000 کمی به ماجرا سرعت ببخشیم. 267 00:10:19,000 --> 00:10:21,000 بنابراین گفتیم، بذار میمونها را با همان مشکلاتی روبرو کنیم 268 00:10:21,000 --> 00:10:23,000 بنابراین گفتیم، بذار میمونها را با همان مشکلاتی روبرو کنیم 269 00:10:23,000 --> 00:10:25,000 که انسانها در چالشهای اقتصادی خاص گرایش به انجامشان دارند، 270 00:10:25,000 --> 00:10:27,000 که انسانها در چالشهای اقتصادی خاص گرایش به انجامشان دارند، 271 00:10:27,000 --> 00:10:29,000 یا انواع خاصی از آزمایشهای اقتصادی. 272 00:10:29,000 --> 00:10:32,000 و خب، چون بهترین راه برای فهمیدن اینکه چرا آدمها اشتباه میکنند 273 00:10:32,000 --> 00:10:34,000 اینه که خودت واقعا انجامش بدی، 274 00:10:34,000 --> 00:10:36,000 من میخوام یک آزمایش سریع روی شماها بکنم 275 00:10:36,000 --> 00:10:38,000 تا در عمل به برآورد درستی از غرایز مالی خودتان برسید. 276 00:10:38,000 --> 00:10:40,000 بنابراین همین الان تصور کنید 277 00:10:40,000 --> 00:10:42,000 که من به تک تک شما 278 00:10:42,000 --> 00:10:45,000 هزار دلار آمریکا دادم - دهتا اسکناس نوی صد دلاری. 279 00:10:45,000 --> 00:10:47,000 این را میگیرید، و در کیفپولتان میگذارید 280 00:10:47,000 --> 00:10:49,000 و یک لحظه دربارهی این فکر میکنید که میخواید باهاش چیکار کنید. 281 00:10:49,000 --> 00:10:51,000 چون حالا این مال شماست؛ میتونید هر چی که میخواید بخرید. 282 00:10:51,000 --> 00:10:53,000 آن را ببخشید، یا هرکاری. 283 00:10:53,000 --> 00:10:56,000 به نظر عالی میاد، اما شما یک گزینهی دیگر هم دارید که بتونید پول بیشتری در بیارید. 284 00:10:56,000 --> 00:10:59,000 و گزینهی شما اینه: میتونید خطر کنید، 285 00:10:59,000 --> 00:11:01,000 در این حالت من میخوام با یکی از ژِتونهای میمونها شیر یا خط بندازم. 286 00:11:01,000 --> 00:11:03,000 اگر شیر آمد، هزار دلار بیشتر گیرت میاد. 287 00:11:03,000 --> 00:11:05,000 اگر خط آمد، هیچی دستت را نمیگیره. 288 00:11:05,000 --> 00:11:08,000 بنابراین یک فرصتست برای اینکه بیشتر به دست بیاری، اما کم و بیش پرمخاطرهست. 289 00:11:08,000 --> 00:11:11,000 گزینهی بعدیات مطمئنتره. قراره بیبروبرگرد مقداری پول گیرت بیاد. 290 00:11:11,000 --> 00:11:13,000 من قصد دارم بهتون ۵۰۰ چوق بدم. 291 00:11:13,000 --> 00:11:16,000 میتونید سریع در کیف پولتان بچپبانید و بلافاصله خرجش کنید. 292 00:11:16,000 --> 00:11:18,000 خب ببینید که بینش شما دراینباره چیه. 293 00:11:18,000 --> 00:11:21,000 بیشتر مردم گزینهی امنتر را انتخاب می:کنند. 294 00:11:21,000 --> 00:11:24,000 بیشتر مردم میگن، چرا باید خطر کنم وقتی بیبروبرگرد ۱٫۵۰۰ دلار گیرم میاد؟ 295 00:11:24,000 --> 00:11:26,000 به نظر قمار خوبی میاد. من میخوام این را امتحان کنم. 296 00:11:26,000 --> 00:11:28,000 ممکنه بگید، خب این خیلی غیر منطقی نیست. 297 00:11:28,000 --> 00:11:30,000 مردم کمی ریسک-گریز هستند. خب که چی؟ 298 00:11:30,000 --> 00:11:32,000 خب، این «خب که چی؟» برمیگرده وقتی شروع به فکر کردن به همان مسئله میکنی 299 00:11:32,000 --> 00:11:34,000 خب، این «خب که چی؟» برمیگرده وقتی شروع به فکر کردن به همان مسئله میکنی 300 00:11:34,000 --> 00:11:36,000 که حالا فقط کمی دستکاری شده. 301 00:11:36,000 --> 00:11:38,000 خب، حالا تصور کنید که من به هرکدام از شما 302 00:11:38,000 --> 00:11:41,000 ۲٫۰۰۰ دلار میدم، ۲۰ تا اسکناس نوی صد دلاری. 303 00:11:41,000 --> 00:11:43,000 حالا قدرت خریدتان نسبت به آنچه که بود دوبرابر بیشتر شدهاست. 304 00:11:43,000 --> 00:11:45,000 به این فکر کنید که وقتی دارید در کیف پولتان میچپانیدش چه احساسی دارید. 305 00:11:45,000 --> 00:11:47,000 حالا فکر کنید که من حالا شما را در معرض یک گزینهی دیگر قرار میدم 306 00:11:47,000 --> 00:11:49,000 اما این بار، کمی بدتر. 307 00:11:49,000 --> 00:11:52,000 حالا شما باید تصمیم بگیرید که چطور این پول را از دست بدید، 308 00:11:52,000 --> 00:11:54,000 اما انتخابتان از همان روند پیش تبعیت میکند. 309 00:11:54,000 --> 00:11:56,000 میتونید برای از دست دادن پولتان خطر کنید - 310 00:11:56,000 --> 00:11:59,000 بنابراین من یک سکه میاندازم، اگر شیر آمد، درواقع کلی پول از دست میدید. 311 00:11:59,000 --> 00:12:02,000 اگر خط آمد، هیچی از دست نمیدید، همه چی درسته، میتونی همش را نگهداری - 312 00:12:02,000 --> 00:12:05,000 یا اینکه خطر نکنی، که یعنی باید دست کنی تو کیفت 313 00:12:05,000 --> 00:12:08,000 و پنج تا از این صد دلاریها را بی برو برگرد به من پس بدی. 314 00:12:08,000 --> 00:12:11,000 حالا دارم کلی پیشانی چین خورده میبینم. 315 00:12:11,000 --> 00:12:13,000 بنابراین شاید شما هم دریافت مشابهی از موضوعاتی که ما آزمایش کردیم دارید، 316 00:12:13,000 --> 00:12:15,000 بنابراین شاید شما هم دریافت مشابهی از موضوعاتی که ما آزمایش کردیم دارید، 317 00:12:15,000 --> 00:12:17,000 که هنگام رویارویی با چنین گزینههایی، مردم گزینهی بیخطر را انتخاب نمیکنند. 318 00:12:17,000 --> 00:12:19,000 که هنگام رویارویی با چنین گزینههایی، مردم گزینهی بیخطر را انتخاب نمیکنند. 319 00:12:19,000 --> 00:12:21,000 آنها در اصل به خطرپذیری گرایش پیدا میکنند. 320 00:12:21,000 --> 00:12:24,000 دلیل غیرمنطقی بودن چنین چیزی اینه که ما در هردو موقعیت آدمها را در معرض یک انتخاب قرار دادیم. 321 00:12:24,000 --> 00:12:26,000 دلیل غیرمنطقی بودن چنین چیزی اینه که ما در هردو موقعیت آدمها را در معرض یک انتخاب قرار دادیم. 322 00:12:26,000 --> 00:12:29,000 یک فرصت پنجاه - پنجاهست که هزارتا داشته باشید یا ۲٫۰۰۰ تا، 323 00:12:29,000 --> 00:12:31,000 یا اینکه ۱٫۵۰۰ دلار را با اطمینان به جیب بزنید. 324 00:12:31,000 --> 00:12:34,000 اما شهود آدمها برای میزان ریسکی که باید بپذیرند 325 00:12:34,000 --> 00:12:36,000 براساس جایی که باهاش شروع کردند فرق میکند. 326 00:12:36,000 --> 00:12:38,000 خب یعنی چه خبره؟ 327 00:12:38,000 --> 00:12:40,000 خب، به نظر میاد که این باید نتیجهی 328 00:12:40,000 --> 00:12:43,000 دستکم دو محرک باشد که در سطح روانشناسی دارای آنها هستیم. 329 00:12:43,000 --> 00:12:46,000 یکی اینه که ما برامون بسیار سختست که به طور مطلق و محض فکر کنیم. 330 00:12:46,000 --> 00:12:48,000 باید خیلی تلاش کنید که بتونید سر در بیارید، 331 00:12:48,000 --> 00:12:50,000 خب، یک گزینه عبارتست از یک دوراهی هزار یا ۲٫۰۰۰؛ 332 00:12:50,000 --> 00:12:52,000 و دیگری ۱٫۵۰۰ تا. 333 00:12:52,000 --> 00:12:55,000 به جاش، برامون بسیار آسانست که وقتی گزینهها هربار عوض میشن بهطور نسبی فکر کنیم. 334 00:12:55,000 --> 00:12:58,000 به جاش، برامون بسیار آسانست که وقتی گزینهها هربار عوض میشن بهطور نسبی فکر کنیم. 335 00:12:58,000 --> 00:13:01,000 برایهمین اینطوری فکر میکنیم: «اوه، قراره بیشتر گیرم بیاد،» یا «اوه، قراره کمتر گیرم بیاد.» 336 00:13:01,000 --> 00:13:03,000 این هیچ ضرری ندارد، جز اینکه 337 00:13:03,000 --> 00:13:05,000 تغییرات در جنبههای گوناگون 338 00:13:05,000 --> 00:13:07,000 در واقع بر قضاوت ما، که یک گزینه بده یا خوب، تاثیر میگذارن. 339 00:13:07,000 --> 00:13:09,000 در واقع بر قضاوت ما، که یک گزینه بده یا خوب، تاثیر میگذارن. 340 00:13:09,000 --> 00:13:11,000 و این ما را به سوی محرک دوم هدایت میکنه، 341 00:13:11,000 --> 00:13:13,000 که اقتصاددانها بهش میگن زیان-گریزی. 342 00:13:13,000 --> 00:13:16,000 قضیه اینه که ما واقعا از این که اوضاع قاطی بشه متنفریم. 343 00:13:16,000 --> 00:13:18,000 ما از اینکه مجبور بشیم پول از دست بدیم واقعا بدمون میاد. 344 00:13:18,000 --> 00:13:20,000 و این یعنی ما گاهی اولویتهامون را تغییر میدیم تا از این اجتناب کنیم. 345 00:13:20,000 --> 00:13:22,000 و این یعنی ما گاهی اولویتهامون را تغییر میدیم تا از این اجتناب کنیم. 346 00:13:22,000 --> 00:13:24,000 آنچه شما در مورد اخیر دیدید اینه که 347 00:13:24,000 --> 00:13:26,000 سوژههای آزمایش ریسکپذیر میشن 348 00:13:26,000 --> 00:13:29,000 چون آنها خواهان آن فرصت نادری هستند که توش چیزی را نبازند. 349 00:13:29,000 --> 00:13:31,000 این یعنی وقتی ما در چارچوب فکری خطر کردن هستیم - 350 00:13:31,000 --> 00:13:33,000 ببخشید، وقتی در فضای فکری باختن قرار بگیریم، 351 00:13:33,000 --> 00:13:35,000 در واقع خطرپذیرتر میشیم، 352 00:13:35,000 --> 00:13:37,000 که میتونه بسیار نگرانکننده باشد. 353 00:13:37,000 --> 00:13:40,000 این چیزها نقش مهمی در بسیار روشهای نادرست انسان بازی میکند. 354 00:13:40,000 --> 00:13:43,000 این دلیل اینه که چرا سهامداران سهامهای ضررده را بیشتر نگهمیدارند - 355 00:13:43,000 --> 00:13:45,000 چون دارن آنها را به طور نسبی ارزیابی میکنند. 356 00:13:45,000 --> 00:13:47,000 این دلیل اینه که مردم در بازار مسکن از فروختن خانههاشون سر باز میزنند - 357 00:13:47,000 --> 00:13:49,000 چون نمیخوان به قیمت کمتر بفروشند. 358 00:13:49,000 --> 00:13:51,000 پرسشی که برای ما جالب بود این بود که 359 00:13:51,000 --> 00:13:53,000 آیا میمونها هم همان انگیزهها را از خودشان نشان میدن. 360 00:13:53,000 --> 00:13:56,000 اگر همان شرایط را در بازار کوچک میمونها اجرا کنیم، 361 00:13:56,000 --> 00:13:58,000 آنها به عنوان ساکنان بازار چه میکردند؟ 362 00:13:58,000 --> 00:14:00,000 خب پس این کاری بود که کردیم، ما به میمونها انتخابهایی را واگذار کردیم 363 00:14:00,000 --> 00:14:03,000 میان کسانی که معامله باهاشون امن بود- همیشه کار یکسانی میکردند - 364 00:14:03,000 --> 00:14:05,000 یا افراد پرمخاطره - 365 00:14:05,000 --> 00:14:07,000 آنها نصف اوقات رَوششون را عوض میکردند. 366 00:14:07,000 --> 00:14:09,000 و بهشون گزینههایی پیشنهاد میدادند که حاوی پاداش بود - 367 00:14:09,000 --> 00:14:11,000 مثل شرایط اولی که شما در آن قرار گرفتید - 368 00:14:11,000 --> 00:14:13,000 پس آنها در اصل شانس این را داشتند که بیشتر گیرشان بیاد، 369 00:14:13,000 --> 00:14:16,000 یا گاهی از دست دادن را تجربه میکردند - 370 00:14:16,000 --> 00:14:18,000 به آنها آموزش داده شد که که قراره گاهی بیش از حد معمول به دست بیارن. 371 00:14:18,000 --> 00:14:20,000 و این چیزیست که رخ داد. 372 00:14:20,000 --> 00:14:22,000 ما آنها را به دو فروشندهی تازه معرفی کردیم. 373 00:14:22,000 --> 00:14:24,000 افراد راست و چپ هر دو با یک انگور شروع کردند، 374 00:14:24,000 --> 00:14:26,000 که به نظر مناسب میاد. 375 00:14:26,000 --> 00:14:28,000 اما آنها قراره به میمونها پاداش بدن. 376 00:14:28,000 --> 00:14:30,000 فروشندهی سمت چپ یک پاداشدهندهی بیمخاطرهست. 377 00:14:30,000 --> 00:14:33,000 همیشه، یکی اضافه میکنه، و به میمونها دوتا میده. 378 00:14:33,000 --> 00:14:35,000 و یاروی سمت چپی یک پاداشدهندهی نامطمئنست. 379 00:14:35,000 --> 00:14:38,000 گاهی میمونها هیچ پاداشی نمیگرفتند - این پاداشِ صفر است. 380 00:14:38,000 --> 00:14:41,000 و گاهی میمونها دوتا اضافی میگرفتند. 381 00:14:41,000 --> 00:14:43,000 و به عنوان یک پاداش استثنایی، سه تا دریافت میکردند. 382 00:14:43,000 --> 00:14:45,000 اما این همان انتخابیست که شماها باهاش روبرو شدید. 383 00:14:45,000 --> 00:14:48,000 آیا میمونها میخوان که در امنیت پیش برن 384 00:14:48,000 --> 00:14:50,000 و سراغ کسی برن که در هر آزمون همان کار همیشگی را میکند، 385 00:14:50,000 --> 00:14:52,000 یا میخوان خطر کنند، 386 00:14:52,000 --> 00:14:54,000 و پاداش نامطمئن، اما بزرگ را دریافت کنند، 387 00:14:54,000 --> 00:14:56,000 و خطر احتمال دریافت هیچ پاداشی را به جان بخرند. 388 00:14:56,000 --> 00:14:58,000 مردم اینجا گزینهی بیخطر را انتخاب کردند. 389 00:14:58,000 --> 00:15:00,000 معلوم شد، که میمونها هم سراغ گزینهی امن رفتند. 390 00:15:00,000 --> 00:15:02,000 هم از نظر کمّی و هم کیفی، 391 00:15:02,000 --> 00:15:04,000 آنها در این آزمایش یکسان دقیقا به همان روشی پیش رفتند که مردم. 392 00:15:04,000 --> 00:15:06,000 آنها در این آزمایش یکسان دقیقا به همان روشی پیش رفتند که مردم. 393 00:15:06,000 --> 00:15:08,000 ممکنه بگید، شاید میمونها اصلا ریسکپذیر نیستند. 394 00:15:08,000 --> 00:15:10,000 باید ببینیم که با ضررکردن چطور کنار میان. 395 00:15:10,000 --> 00:15:12,000 پس ما نسخهی دوم این آزمایش را اجرا کردیم. 396 00:15:12,000 --> 00:15:14,000 حالا، میمونها این دو نفر را ملاقات کردند 397 00:15:14,000 --> 00:15:16,000 که بهشان پاداش نمیدادند؛ 398 00:15:16,000 --> 00:15:18,000 درواقع کمتر از آنچه انتظار داشتند تحویل میدادند. 399 00:15:18,000 --> 00:15:20,000 خب، شبیه این بود که آنها قصد دادن پاداش زیادی را داشتند. 400 00:15:20,000 --> 00:15:22,000 اینجا سه تا انگور هست؛ میمونها واقعا برای این مشتاق بودند. 401 00:15:22,000 --> 00:15:25,000 اما کم کم یاد گرفتند که این افراد قراره کمتر از حد انتظار بهشون انگور بدن. 402 00:15:25,000 --> 00:15:27,000 فروشندهی سمت چپ ضرر بدون ریسک وارد میکند. 403 00:15:27,000 --> 00:15:30,000 هربار، قراره یکی از اینها را کم کند 404 00:15:30,000 --> 00:15:32,000 و بهشان تنها دو انگور بده. 405 00:15:32,000 --> 00:15:34,000 فروشندهی سمت راست یک زیان ده نامطمئنست. 406 00:15:34,000 --> 00:15:37,000 گاهی هیچ زیانی وارد نمیکند، بنابراین میمونها به شدت ذوقزده میشن، 407 00:15:37,000 --> 00:15:39,000 اما گاهی او یک ضرر اساسی بهشان وارد میکند، 408 00:15:39,000 --> 00:15:41,000 دو تا کم میکند و بهشان تنها یکی میده. 409 00:15:41,000 --> 00:15:43,000 حالا میمونها چه میکنند؟ 410 00:15:43,000 --> 00:15:45,000 دوباره، انتخاب یکسان؛ آنها میتونن بازی امن را انتخاب کنند 411 00:15:45,000 --> 00:15:48,000 تا همیشه دو تا انگور را با اطمینان دریافت کنند، 412 00:15:48,000 --> 00:15:51,000 یا قمار مخاطرهآمیز را بپذیرند و میان یکی یا سه تا انتخاب کنند. 413 00:15:51,000 --> 00:15:54,000 نکتهی قابل توجه اینه که، وقتی به میمونها این گزینه را میدی، 414 00:15:54,000 --> 00:15:56,000 آنها همان کار غیرمنطقی انسانها را تکرار میکنند. 415 00:15:56,000 --> 00:15:58,000 آنها بسته به چگونگی شروع آزمایش بیشتر ریسک پذیر میشن. 416 00:15:58,000 --> 00:16:01,000 آنها بسته به چگونگی شروع آزمایش بیشتر ریسک پذیر میشن. 417 00:16:01,000 --> 00:16:03,000 این دیوانهکننده است چون به ما می:گه میمونها هم 418 00:16:03,000 --> 00:16:05,000 چیزها را به روش نسبی ارزیابی میکنند 419 00:16:05,000 --> 00:16:08,000 و در اصل در برابر زیان، جور دیگری نسبت به سود رفتار میکنند. 420 00:16:08,000 --> 00:16:10,000 خب، همهی اینها چه مفهومی داره؟ 421 00:16:10,000 --> 00:16:12,000 خب، آنچه ثابت کردیم اینه که، اول از همه، 422 00:16:12,000 --> 00:16:14,000 ما میتونیم به میمونها یک ارز مالی تحمیل کنیم، 423 00:16:14,000 --> 00:16:16,000 و آنها کارهای بسیار مشابهی را با آن انجام میدن. 424 00:16:16,000 --> 00:16:18,000 آنها بعضی کارهای هوشمندانه و بعضی کارهای نهچندان خوشایند ما را انجام میدن، 425 00:16:18,000 --> 00:16:20,000 آنها بعضی کارهای هوشمندانه و بعضی کارهای نهچندان خوشایند ما را انجام میدن، 426 00:16:20,000 --> 00:16:22,000 مانند دزدی و غیره. 427 00:16:22,000 --> 00:16:24,000 اما آنها بعضی کارهای غیرمنطقی ما را هم انجام میدن. 428 00:16:24,000 --> 00:16:26,000 آنها درست مانند ما، به صورت سازمان یافته با مسائل به نادرستی برخورد میکنند. 429 00:16:26,000 --> 00:16:28,000 آنها درست مانند ما، به صورت سازمان یافته با مسائل به نادرستی برخورد میکنند. 430 00:16:28,000 --> 00:16:30,000 این نخستین پیام اخلاقی این سخنرانیست، 431 00:16:30,000 --> 00:16:32,000 که به دردتون میخوره اگر، شما در آغاز با خودتون فکر کردید 432 00:16:32,000 --> 00:16:34,000 اوه، من حتما میخوام به خونه برم و یک میمون استخدام کنم تا مشاور مالیام بشه. 433 00:16:34,000 --> 00:16:36,000 آنها از نظرهایی خیلی بامزهترن ... میدونید - 434 00:16:36,000 --> 00:16:38,000 اما این کار را نکنید، آنها هم احتمالا قراره به همان خنگی مشاورِ انسان شما باشن. 435 00:16:38,000 --> 00:16:41,000 اما این کار را نکنید، آنها هم احتمالا قراره به همان خنگی مشاورِ انسان شما باشن. 436 00:16:41,000 --> 00:16:43,000 خب میدونید، ناخوشاینده - متاسفم، خیلی متاسفم. 437 00:16:43,000 --> 00:16:45,000 این کمی برای کسانی که به میمونها امید بسته بودند هم ناامید کنندهست. 438 00:16:45,000 --> 00:16:48,000 اما مسلما، دلیل خندیدن شما برای انسانها هم ناخوشاینده. 439 00:16:48,000 --> 00:16:51,000 چون ما به پرسشی که با آن گفتگو را آغاز کردیم، پاسخ دادیم. 440 00:16:51,000 --> 00:16:53,000 ما میخواستیم بدانیم این خطاها از کجا ناشی میشن؟ 441 00:16:53,000 --> 00:16:55,000 و امیدوار بودیم که شاید بتونیم 442 00:16:55,000 --> 00:16:57,000 یه جورایی کارایی سازمانهای مالیمون را بهبود ببخشیم، 443 00:16:57,000 --> 00:17:00,000 فنآوریهامون را تغییر بدیم تا خودمان را بهتر کنیم. 444 00:17:00,000 --> 00:17:03,000 اما دریافتیم که این محرکها ممکنست بخش ژرفتری از ما باشد. 445 00:17:03,000 --> 00:17:05,000 درحقیقت، آنها ممکنست برآمده از خودِ سرشت تاریخ تکاملی ما باشد. 446 00:17:05,000 --> 00:17:07,000 درحقیقت، آنها ممکنست برآمده از خودِ سرشت تاریخ تکاملی ما باشد. 447 00:17:07,000 --> 00:17:09,000 میدانید، شاید این تنها انسانها نباشند که در این زنجیرهی نادانی گرفتارند. 448 00:17:09,000 --> 00:17:11,000 میدانید، شاید این تنها انسانها نباشند که در این زنجیرهی نادانی گرفتارند. 449 00:17:11,000 --> 00:17:13,000 شاید این یه جور نادانی در تمام تاریخ بوده. 450 00:17:13,000 --> 00:17:16,000 و این، اگر ما نتایج میمونهای کاپوچین را باور کنیم، 451 00:17:16,000 --> 00:17:18,000 به این معنیست که همهی این راهبردهای حماقتبار 452 00:17:18,000 --> 00:17:20,000 ممکنست ۳۵ میلیونسال قدمت داشته باشد. 453 00:17:20,000 --> 00:17:22,000 این زمان طولانی برای یک خطِ مشیست 454 00:17:22,000 --> 00:17:25,000 که توان تغییر کردن داشته باشد - خیلی خیلی قدیمی. 455 00:17:25,000 --> 00:17:27,000 ما دربارهی راهبردهای قدیمی مانند این چی میدانیم؟ 456 00:17:27,000 --> 00:17:30,000 خب، یک چیزی که میدانیم اینه که خیلی سخت بشه بهشان چیره شد. 457 00:17:30,000 --> 00:17:32,000 میدانید، مثلا به این خواست ذاتی تکاملیمون فکر کنید 458 00:17:32,000 --> 00:17:35,000 برای خوردن چیزهای شیرین، یا چیزهای چرب مانند چیزکیک. 459 00:17:35,000 --> 00:17:37,000 شما نمیتونید یکباره آن را از کار بندازید. 460 00:17:37,000 --> 00:17:40,000 نمیتونید یکباره به منوی دسر نگاه کنید و بگید: «نه، نه، از این چندشم میشه.» 461 00:17:40,000 --> 00:17:42,000 ما جور دیگری ساخته شدهایم. 462 00:17:42,000 --> 00:17:44,000 ما میخوایم به آن به چشم یک چیز خوب نگاه کنیم و آن را دنبال کنیم. 463 00:17:44,000 --> 00:17:46,000 حدس من اینه که همچین چیزی وقتی انسان تصمیمهای مالی متفاوت میگیره هم برقراره. 464 00:17:46,000 --> 00:17:48,000 حدس من اینه که همچین چیزی وقتی انسان تصمیمهای مالی متفاوت میگیره هم برقراره. 465 00:17:48,000 --> 00:17:50,000 حدس من اینه که همچین چیزی وقتی انسان تصمیمهای مالی متفاوت میگیره هم برقراره. 466 00:17:50,000 --> 00:17:52,000 وقتی میبینید سهامتان داره ناگهان به نقطهی هشدار سقوط میکند، 467 00:17:52,000 --> 00:17:54,000 هنگامی شاهد کاهش قیمت خانهتان هستید، 468 00:17:54,000 --> 00:17:56,000 شما نمیتونید آن را به شیوهای جز از راه تکاملی ببینید. 469 00:17:56,000 --> 00:17:58,000 شما نمیتونید آن را به شیوهای جز از راه تکاملی ببینید. 470 00:17:58,000 --> 00:18:00,000 این یعنی محرکهایی که سرمایهگذاران را وامیدارند که بد عمل کنند، 471 00:18:00,000 --> 00:18:02,000 این یعنی محرکهایی که سرمایهگذاران را وامیدارند که بد عمل کنند، 472 00:18:02,000 --> 00:18:04,000 که بحران دیون بانکی را پدید میارن 473 00:18:04,000 --> 00:18:06,000 یه جورایی شکستناپذیرند. 474 00:18:06,000 --> 00:18:08,000 خب این خبر بدیست. سوال اینه: آیا اصلا خبر خوبی وجود داره؟ 475 00:18:08,000 --> 00:18:10,000 من قراره قاصد خبرهای خوبی برای شما باشم. 476 00:18:10,000 --> 00:18:12,000 خب، خبر خوب، به گمان من، 477 00:18:12,000 --> 00:18:14,000 چیزیست که من سخنم را با آن آغاز کردم، 478 00:18:14,000 --> 00:18:16,000 اینکه انسانها تنها باهوش نیستند؛ 479 00:18:16,000 --> 00:18:18,000 ما واقعا به طور الهامبخشی نسبت به دیگر جانداران این قلمرو زیستی هوشمندیم. 480 00:18:18,000 --> 00:18:21,000 ما واقعا به طور الهامبخشی نسبت به دیگر جانداران این قلمرو زیستی هوشمندیم. 481 00:18:21,000 --> 00:18:24,000 ما در چیره شدن به محدودیتهای زیستیمان بسیار واردیم - 482 00:18:24,000 --> 00:18:26,000 میدانید، من با هواپیما به اینجا آمدم. 483 00:18:26,000 --> 00:18:28,000 لازم نبود بال بزنم، 484 00:18:28,000 --> 00:18:31,000 من از لنز طبی استفاده میکنم که بتونم همهی شما را ببینم. 485 00:18:31,000 --> 00:18:34,000 من نیازی ندارم که به نزدیکبینی خودم تکیه کنم. 486 00:18:34,000 --> 00:18:36,000 درواقع همهی ما چنین مواردی داریم 487 00:18:36,000 --> 00:18:39,000 که در آنها بر محدودیتهای زیستیمان با فنآوری و دیگر ابزارها به آسانی چیره بشیم. 488 00:18:39,000 --> 00:18:42,000 که در آنها بر محدودیتهای زیستیمان با فنآوری و دیگر ابزارها به آسانی چیره بشیم. 489 00:18:42,000 --> 00:18:45,000 اما باید تشخیص بدیم که ما دارای این محدودیتها هستیم. 490 00:18:45,000 --> 00:18:47,000 و دردسر همینجاست. 491 00:18:47,000 --> 00:18:49,000 کامو یک بار درجایی گفت: «بشر تنها گونهای است 492 00:18:49,000 --> 00:18:52,000 که از زیستن آنچه که هست سرباز میزند.» 493 00:18:52,000 --> 00:18:54,000 اما طعنهی روزگار اینجاست که 494 00:18:54,000 --> 00:18:56,000 ممکنست تنها با تشخیص محدودیتهامان بتونیم بر آنها چیره بشیم. 495 00:18:56,000 --> 00:18:58,000 ممکنست تنها با تشخیص محدودیتهامان بتونیم بر آنها چیره بشیم. 496 00:18:58,000 --> 00:19:01,000 امیدوارم که همهی شما به محدودیتهاتون فکر کنید، 497 00:19:01,000 --> 00:19:04,000 نه اینکه ضرورتا آنها را شکستناپذیر بدانید، 498 00:19:04,000 --> 00:19:06,000 اما آنها را به رسمیت بشناسید، آنها را بپذیرید 499 00:19:06,000 --> 00:19:09,000 و سپس از دنیای طراحی سود ببرید تا بتونید براشون راه حل پیدا کنید. 500 00:19:09,000 --> 00:19:12,000 این شاید تنها راهی باشه که بتونیم با آن به قابلیتهای انسانیمان دست بیابیم 501 00:19:12,000 --> 00:19:14,000 این شاید تنها راهی باشه که بتونیم با آن به قابلیتهای انسانیمان دست بیابیم 502 00:19:14,000 --> 00:19:17,000 و واقعا گونهی یگانهای بشیم که هممون بهش امید داریم. 503 00:19:17,000 --> 00:19:19,000 سپاسگزارم. 504 00:19:19,000 --> 00:19:24,000 (تشویق)