1 00:00:00,000 --> 00:00:06,726 در این بخش میخوام چندتا متغیر به کدهایی که داشتیم اضافه کنم (زیرنویس توسط :hengameh_valizadeh@yahoo.com) 2 00:00:06,726 --> 00:00:12,640 متغیرها مثل یک جعبه در حافظه هستند و در این جعبه چیزایی مثل اعداد رو میشه ذخیره کرد 3 00:00:12,640 --> 00:00:18,411 یا حتی استرینگ ها و چیزای دیگه. خب اگه شما به این نمودار نگاه کنید ، در اینجا یک خط هست 4 00:00:18,411 --> 00:00:23,158 که نوشته ایکس برابره با هفت. به این کار نسبت دهی به متغیر میگن. و یک راهی که میشه به سادگی فکر کرد 5 00:00:23,158 --> 00:00:27,839 در نظر گرفتن این مثل یک جعبه حافظه ست. خب من این جعبه ی کوچیک رو اینجا کشیدم 6 00:00:27,839 --> 00:00:32,576 و این رو به عنوان ایکس در نظر گرفتم. خب اینم میتونه یک مقدار رو ذخیره کنه. پس وقتی که یک کد میگه ایکس برابره با هفت 7 00:00:32,576 --> 00:00:37,258 معنیش اینه که مقدار هفت رو بردار و داخل این جعبه ذخیره اش کن. این اساس 8 00:00:37,258 --> 00:00:41,828 کاریه که یک متغیر انجام میده. خب حالا اگه من به این کد در اینجا نگاه کنم 9 00:00:41,828 --> 00:00:46,342 در اولین خط میبینم که نوشته ایکس برابره با هفت، پس من دارم یک هفت رو در اینجا ذخیره میکنم. 10 00:00:46,342 --> 00:00:51,285 و در خط های بعدی به ایکس اشاره شده. این خط میگه ایکس رو در خروجی چاپ کن، یا لاکی ایکس رو چاپ کن 11 00:00:51,285 --> 00:00:56,895 و ایکسی که اینجا میبینید با این ایکس که اینجاست برابر نیست . این ایکس فقط دوباره به عنوان 12 00:00:56,895 --> 00:01:02,504 یک متغیر خارج از جعبه آورده شده. پس هرچه که در اینجا ذخیره بشه ، اینجا ازش استفاده میکنند. 13 00:01:02,504 --> 00:01:07,734 خب اگه من اینو "ران" کنم ، در واقع چیزی که خواهم داشت ، چاپ مقداریه که در آخر از 14 00:01:07,734 --> 00:01:12,808 هفت استفاده کرده. چون این "ایکس" برابره 7 قبلا در جعبه ذخیره شده، و 15 00:01:12,808 --> 00:01:17,946 خط های بعدی به ایکس رجوع میکنند. اگر من اینو به 8 تغییر بدم فقط کافیه 16 00:01:17,946 --> 00:01:23,019 تغییر در خط اول اعمال بشه و بعد "ران" میکنم. خب حالا هر سه خط به 8 رجوع میکنند. چون 17 00:01:23,019 --> 00:01:28,029 مقدار 8 رو در جعبه ذخیره کردیم. خب یه بار دیگه امتحان میکنیم ، فکر کنم 18 00:01:28,029 --> 00:01:34,579 ما اعداد و "استرینگ" هارو دیدیم. دو نوع مختلف که میتونیم باهاش کار کنیم. خب اگه 19 00:01:34,579 --> 00:01:41,056 ایکس رو برابره ، نقل قول،کلمه "های"،و نقل قول قرار بدم این کلمه در جعبه ایکس ذخیره میشه. 20 00:01:41,056 --> 00:01:48,164 خب اگه من اینو "ران" کنم میبینم که در این خط."های" جایگزین شده. خب در واقع من 21 00:01:48,164 --> 00:01:53,677 اولین مثالم رو با "ایکس" شروع کردم چون فکر کنم که این کلمه خیلی رایجه 22 00:01:53,677 --> 00:01:58,283 و توکلاس ریاضی زیاد استفاده میشه، ولی در حقیقت میتونیم از هر چیز دیگه ای بخوایم استفاده کنیم. 23 00:01:58,283 --> 00:02:03,128 خب اگه ما بخوایم یه چیز طولانی ترو قرار بدیم مثلا بذاریم "ایکس"،"وای" و "زد" بربره با "های"در 24 00:02:03,128 --> 00:02:07,973 اینجا یک متغیر به اسم "ایکس"،"وای" و " زد" داریم که مقدار "های" رو در بر گرفته" 25 00:02:07,973 --> 00:02:12,461 و بعد کل کاری که باید انجام بدم اینه که مطمئن بشم که متغیرهای خط های بعد هم به 26 00:02:12,461 --> 00:02:16,583 ایکس"،"وای" و " زد" رجوع میکنه". خب اگه من اینو "ران" کنم ، این برنامه هنوز کار میکنه. خب پس فهمیدیم که 27 00:02:16,583 --> 00:02:20,547 هر عبارتی و هر اسمی که بخواین میتونید به عنوان متغیر انتخاب کنید، 28 00:02:20,547 --> 00:02:24,775 و بعدها که خواستید میتونید به همین متغیر با همین نام مراجعه کنید 29 00:02:24,775 --> 00:02:29,374 این بستگی به خودتون داره. پس هدف این بخش ساده استفاده از 30 00:02:29,374 --> 00:02:33,694 انواع متغیرهاییه که تکرار میشن. به این معنا که 31 00:02:33,694 --> 00:02:37,906 . اینجا مقدارهایی هست که من میخوام به برنامه م اضافه کنم. خب من این مقدار رو در متغیرهام قرار میدم 32 00:02:37,906 --> 00:02:42,334 و فقط از این متغیر در بعضی خطوط استفاده میکنم. 33 00:02:42,334 --> 00:02:46,816 خب اگه بعدها من بخوام برنامه رو عوض کنم از بعضی مقدارها استفاده میکنم، میتونم گاهی 34 00:02:46,816 --> 00:02:51,082 اونو به یه جای دیگه توسط متغیرهام تغییر بدم و بعداز همه ی متغیرها 35 00:02:51,082 --> 00:02:55,186 با یک مقدار جدید استفاده کنم. خب ما از این الگو استفاده میکنیم 36 00:02:55,186 --> 00:03:00,570 و در خیلی جاها به این کد اشاره میکنیم. باید به این نکته اشاره کنم که 37 00:03:00,570 --> 00:03:06,712 قسمت "مساوی" در همه جا مثل هم نیست یعنی مثلا همونی نیست که در عبارات جبری و ریاضی استفاده میشه. 38 00:03:06,712 --> 00:03:12,703 در ریاضی یک عبارتی داریم که مثلا میگه : "ایکس" برابر با " وای" . بطور خلاصه 39 00:03:12,703 --> 00:03:18,296 داره میگه در همه حال این دو برابرند. ولی در کامپیوتر ، علامت "مساوی"توضیح 40 00:03:18,296 --> 00:03:22,751 پیچیده ای نداره. در واقع این فقط یک مقداردهیه 41 00:03:22,751 --> 00:03:27,502 ، وقتی که این خط "ران" میشههر مقداری که به متغیر داده بشه در جعبه ی مذکور ذخیره میشه 42 00:03:27,502 --> 00:03:32,134 میدونید، مثلا مثل همین ایکس"،"وای" و " زد". پس این فقط زمانی اجرا میشه که این خط "ران" بشه. 43 00:03:32,134 --> 00:03:37,004 اما اینکه در همه جای برنامه فقط باید از این متغیر استفاده بشه رهاجباری نیست. یعنی این ساده ت 44 00:03:37,004 --> 00:03:41,874 که شما از چیزی استفاده کنید که باهاش مثلا در کلاس ریاضی، آشناییه بیشتری دارید 45 00:03:41,874 --> 00:03:49,972 بسیار خب، خب بذارید امتحان کنم. یک کد کوچولو در اینجا استفاده میکنم ، خب این 46 00:03:49,972 --> 00:03:56,185 الگو در خروجی چاپ میشه و میگه کد درست وارد شده 47 00:03:56,185 --> 00:04:01,297 کد رو تغییر میدم تا این خروجی تولید بشه. و این به نظر میتونه مثل این باشه که یکی 48 00:04:01,297 --> 00:04:06,348 شمارو مچاله کنه، میدونید ، در دبیرستان شما توسط یکی مچاله بشید و بعد بخواین درباره ی این تو یک 49 00:04:06,348 --> 00:04:11,645 خروجی بنویسید ! خب مثلا میگیم من توسط یکی مچاله شدم ! 50 00:04:11,645 --> 00:04:16,019 یکی به اسم "آلیس" خب این میره که بگه : "آلیس"،"آلیس"،"آلیس"،"آلیس" چهار دفعه . و 51 00:04:16,019 --> 00:04:20,761 میگه که در "دبیرستان" من توسط آلیس مچاله شدم ! خب حالا شر آلیس" کم شده" 52 00:04:20,761 --> 00:04:25,628 خب در اینجا برنامه چند بار اسم "آلیس" رو تکرار نمیکنه. 53 00:04:25,628 --> 00:04:30,383 در اینجاست که ما باید از متغیرمون استفاده کنیم.که فقط کافیه اسم شخص رو یک بار استفاده کنیم ، خب من تصمیم گرفتم 54 00:04:30,383 --> 00:04:35,139 یک مچاله شدنم توسط شخصی به اسم "باب" یا "زویی" یا هرکسه دیگه داشته باشم ! خب فقط من اینو تغییر میدم 55 00:04:35,139 --> 00:04:39,778 پس میگم که "ایکس" برابره با "آلیس". این جا دیگه مشکلم حل میشه. 56 00:04:39,778 --> 00:04:45,185 . خب من در اینجا فقط به"ایکس" رجوع میکنم. خب 57 00:04:45,185 --> 00:04:50,380 بنابراین اگه بخوام این اسم چهار بار تکرار بشه من بهش دستور میدم که چاپ کنه ، ایکس ، ایکس ، ایکس ، ایکس 58 00:04:50,380 --> 00:04:55,506 خب بیاین ببینیم چی شد. میبینید، من چهارتا آنالیز انجام دادم. 59 00:04:55,506 --> 00:05:01,180 خب در خط بعد میگه که "در دبیرستان توسط آلیس مچاله شدم" و این 60 00:05:01,180 --> 00:05:06,580 یه جورایی احساس توخالی بودن میده ، درسته ؟! خب من فقط میخوام هر اسمی که هست رو استفاده کنم. خب حالا بهش دستور 61 00:05:06,580 --> 00:05:11,850 چاپ میدم.نقل قول، این بخش مثل یک ریسمان عمل میکنه. خب فقط همینو میخوام بگم 62 00:05:11,850 --> 00:05:19,622 خب: "در دبیرستان من مچاله شدم"، درست در این بخش همه رو داریم و در آخر هم اضافه میکنم 63 00:05:19,622 --> 00:05:27,020 استرینگ و بعد "کاما" و "ایکس".خب پس این استرینگ رو در خروجی چاپ میکنه و بعد به دنبال 64 00:05:27,020 --> 00:05:33,621 متغیر "ایکس" میره. خب بیاین امتحان کنیم . و اینجاست . و فقط میمونه خط آخر. شما یه اخطار برای 65 00:05:33,621 --> 00:05:40,190 قرار دادن "سمی-کولن" دریافت میکنید. من همیشه در برنامه جاوا اسکریپت "سمی-کولن" رو اضافه میکنم . در 66 00:05:40,190 --> 00:05:47,003 و واقعا بهتون پیشنهادش میکنم. خب الان ،این یکم حقه بازیه !سپس "استرینگ" 67 00:05:47,003 --> 00:05:53,816 و بعدش "کاما"و "ایکس" . دوباره من به ترتیب خواهم داشت "استرینگ" و بعد "ایکس". خب من اینو در اینجا قرار دادم 68 00:05:53,816 --> 00:05:59,948 در این وسط و در این مرحله مصیبت بالا گرفته ! خب بیاین امتحان کنیم.اینجا کار میکنه و خب 69 00:05:59,948 --> 00:06:04,334 این خیلی ساده ست که بخوایم از متغیرها در اینجا استفاده کنیم به طوری که متغیر و بعد علامت مساوی رو یکبار بذاریم 70 00:06:04,334 --> 00:06:08,211 و شاید بارها ازش استفاده کنیم ، ولی خب این فقط یک الگو بود که ما دراین کلاس استفاده کردیم 71 00:06:08,211 --> 00:06:12,138 من فکر کنم الان شما از این بخش خیلی خوشتون اومده باشه.خب حالا 72 00:06:12,138 --> 00:06:13,720 ازتون میخوام که از روی این الگو تمرین کنید. (زیرنویس توسط :hengameh_valizadeh@yahoo.com)