0:00:00.960,0:00:02.536 وقتی دوروثی یک دختر بچه بود، 0:00:02.560,0:00:04.360 مجذوب ماهی گلی خودش شده بود. 0:00:05.080,0:00:08.536 پدرش به او توضیح داد که ماهیها با[br]تکان دادن سریع دمشان شنا میکنند 0:00:08.560,0:00:10.440 تا خود را به جلو برانند. 0:00:11.040,0:00:13.176 دوروثی کوچولو بدون درنگ جواب داد، 0:00:13.200,0:00:16.456 «بله پدر، و ماهیها با تکان دادن سرشان[br]به عقب میروند.» 0:00:16.480,0:00:18.096 (خنده حاضرین) 0:00:18.120,0:00:20.936 در ذهن او، این حقیقتی به[br]درستی دیگر حقایق بود. 0:00:20.960,0:00:23.296 ماهیها با تکان دادن سرشان[br]به عقب حرکت میکنند. 0:00:23.320,0:00:24.520 او این را باور داشت. 0:00:25.320,0:00:28.296 زندگیهای ما پر از ماهیهایی[br]است که در حال حرکت به عقب هستند. 0:00:28.320,0:00:30.816 ما فرضها و استدلالهایی[br]ناقص و عجولانه میکنیم. 0:00:30.840,0:00:32.095 تعصباتی مخفیانه نگه میداریم. 0:00:32.119,0:00:34.376 میدانیم حق با ما است[br]و دیگران اشتباه میکنند. 0:00:34.400,0:00:36.016 از بدترین چیزها ترس داریم. 0:00:36.040,0:00:38.200 برای کمال دست نیافتنی تلاش میکنیم. 0:00:38.920,0:00:39.920 کارهایی که میتوانیم و نمیتوانیم 0:00:39.920,0:00:41.880 انجام دهیم را به خودمان میگوییم. 0:00:41.880,0:00:45.976 در ذهن ما، ماهیها با تکان دادن سر[br]دیوانه وار به عقب میروند و ما 0:00:46.000,0:00:47.429 حتی به آنها توجه نمیکنیم. 0:00:49.160,0:00:51.336 میخواهم پنج حقیقت[br]درباره خودم به شما بگویم. 0:00:51.360,0:00:52.680 یکی از آنها واقعیت ندارد. 0:00:53.760,0:00:58.560 یک: در ۱۹ سالگی با درجه عالی در رشته[br]ریاضی از دانشگاه هاروارد فارغالتحصیل شدم. 0:00:59.680,0:01:03.640 دو: مسئول یک شرکت ساختمانی[br]در اورلاندو هستم. 0:01:04.920,0:01:08.040 سه: ستاره یک برنامه طنز تلویزیون بودم. 0:01:09.440,0:01:13.880 چهار: بینایی خود را با یک بیماری ژنتیکی[br]چشمی از دست دادم. 0:01:14.960,0:01:19.400 پنج: به عنوان منشی در دو دیوان عالی امریکا[br]خدمت کردهام. 0:01:20.360,0:01:21.560 کدام یک واقعیت ندارد؟ 0:01:23.880,0:01:25.240 بله، همه آنها واقعی هستند. 0:01:26.240,0:01:27.520 بله، همه واقعی هستند. 0:01:28.800,0:01:30.960 (تشویق حاضرین) 0:01:32.680,0:01:36.336 در این لحظه، بیشتر مردم به[br]برنامه تلویزیونی توجه میکنند. 0:01:36.360,0:01:38.040 (خنده حاضرین) 0:01:39.680,0:01:41.240 من این را از تجربه میدانم. 0:01:42.320,0:01:45.656 برنامه "Saved by the Bell: The New Class"[br]شبکه NBC بود. 0:01:45.680,0:01:49.280 و من نقش ویزل وایزل رو بازی کردم، 0:01:50.240,0:01:54.296 که یک شخصیت به نوعی[br]خوره و کودن در برنامه بود، 0:01:54.320,0:01:59.096 که خیلی نقش آفرینی[br]چالش برانگیزی بود برای 0:01:59.120,0:02:00.616 من به عنوان پسر بچه ۱۳ ساله. 0:02:00.640,0:02:02.160 (خنده حاضرین) 0:02:03.320,0:02:06.240 آیا شما کشمکشی با شماره چهار[br]یعنی نابینایی من داشتید؟ 0:02:07.120,0:02:08.320 چرا اینطور است؟ 0:02:09.280,0:02:12.256 ما گمانهایی درباره این[br]ناتوانیهای نوعی میکنیم. 0:02:12.280,0:02:15.456 به عنوان یک نابینا، من با[br]گمانهایی که دیگران درباره تواناییهای 0:02:15.480,0:02:17.240 من میکنند هر روز مواجه میشوم. 0:02:18.640,0:02:21.176 اگرچه نکته امروز من درباره نابیناییام نیست. 0:02:21.200,0:02:22.400 این درباره دید من است. 0:02:23.480,0:02:27.280 نابینا بودن به من یاد داد تا با[br]چشمانی کاملا باز زندگی کنم. 0:02:28.200,0:02:30.576 به من یاد داد تا ببینم آن[br]ماهیهایی را که ساخته ذهن 0:02:30.600,0:02:32.096 هستند و به عقب شنا میکنند. 0:02:32.120,0:02:34.280 نابینا شدن آنها را مورد تمرکز قرار داد. 0:02:35.760,0:02:37.840 دیدن چگونه حسی دارد؟ 0:02:38.720,0:02:40.360 فوری و انفعالی است. 0:02:40.800,0:02:42.936 چشمانتان را باز میکنید و دنیا آنجاست. 0:02:42.960,0:02:45.056 دیدن به معنای ایمان است.[br]دید حقیقت است. 0:02:45.080,0:02:46.280 درسته؟ 0:02:47.120,0:02:48.800 منهم همینطور فکر کردم. 0:02:49.520,0:02:54.440 سپس از ۱۲ تا ۲۵ سالگی مردمکهای من[br]به تدریج خراب شدند. 0:02:55.280,0:02:58.296 دید من یک تبدیل به یک راهروی[br]کارناوال عجیب و غریب 0:02:58.320,0:03:00.600 از آینهها و توهمات شد. 0:03:01.640,0:03:03.976 فروشندهای که با خوشحالی در[br]فروشگاه پیدا میکردم 0:03:04.000,0:03:05.200 در حقیقت یک مانکن بود. 0:03:05.880,0:03:07.376 وقتی خم میشدم[br]دستهایم را بشویم 0:03:07.400,0:03:10.616 ناگهان متوجه میشدم که این محل[br]ادرار بود و دستشویی نبود 0:03:10.640,0:03:12.355 وقتی انشگتانم آن را لمس میکرد. 0:03:13.160,0:03:15.296 یک دوست تصویر در دستم را[br]توصیف میکرد، و فقط 0:03:15.320,0:03:16.320 بعد از آن میتوانستم 0:03:16.320,0:03:18.720 تصویر توصیف شده را ببینم. 0:03:18.720,0:03:23.040 اشیاء در حقیقت برای من ظاهر شده،[br]بدل شده و ناپدید میشدند. 0:03:24.080,0:03:26.520 این دیدن سخت و خستهکننده بود. 0:03:27.600,0:03:30.856 من قطعه تصاویر ناپایدار را[br]کنار هم گذاشته، 0:03:30.880,0:03:32.856 و با دقت نشانهها را بررسی میکردم، 0:03:32.880,0:03:35.960 در دالان نمای قدیمی خود[br]دنبال منطق بودم، 0:03:36.840,0:03:38.126 تا دیگر هیچ چیز نمیدیدم. 0:03:39.600,0:03:41.256 من یاد گرفتم چیزی که میبینم 0:03:41.280,0:03:43.640 حقیقت جهانی نیست. 0:03:44.200,0:03:46.400 آن واقعیت بیطرف نیست. 0:03:48.000,0:03:52.696 چیزی که میبینیم یک حیقیت[br]بینظیر، شخصی و مجازی است 0:03:52.720,0:03:54.840 که به طرز استادانهای[br]مغز ما آن را ساخته است. 0:03:55.560,0:03:57.894 اجازه دهید با یک مقدار ابتدایی[br]علم اعصاب توضیح دهم 0:03:57.918,0:04:01.158 پوسته بینایی ۳۰ درصد[br]مغز شما را گرفته است. 0:04:01.560,0:04:05.016 این در مقایسه با لامسه[br]حدود ۸ درصد است 0:04:05.040,0:04:06.840 و در مقایسه با شنوایی ۲ تا ۳ درصد است 0:04:07.600,0:04:11.336 هر ثانیه چشمان شما میتوانند[br]به پوسته بینایی 0:04:11.360,0:04:13.520 تا دو میلیارد قطعه اطلاعات[br]ارسال کنند. 0:04:14.360,0:04:17.800 بقیه بدن فقط میتواند یک میلیارد [br]اطلاعات به مغز بفرستد. 0:04:18.680,0:04:22.896 پس بینایی از نظر حجم یک سوم مغز است 0:04:22.920,0:04:26.240 و میتواند حدود دو سوم منابع پردازش[br]مغز را در اختیار بگیرد. 0:04:27.040,0:04:28.256 پس تعجبی نیست که 0:04:28.280,0:04:30.376 وهم بینایی متقاعد کننده است. 0:04:30.400,0:04:32.800 ولی درباره آن اشتباه نکنید:[br]بینایی یک خیال است. 0:04:33.920,0:04:35.736 این جایی است که جالب میشود. 0:04:35.760,0:04:37.856 برای ایجاد تجربه بینایی، 0:04:37.880,0:04:41.416 مغز شما به منابع درک و فهم دنیا، 0:04:41.440,0:04:45.496 اطلاعات دیگر، خاطرهها، عقیدهها،[br]احساسات و توجهات ذهنی رجوع میکند. 0:04:45.520,0:04:50.080 همه اینها و خیلی چیزهای دیگر[br]در مغز شما به بینایی مرتبط هستند. 0:04:51.040,0:04:54.456 این ارتباطات دو طرفه هستند و معمولا[br]ناخودآگاه رخ میدهند. 0:04:54.480,0:04:56.336 پس برای مثال، 0:04:56.360,0:04:58.496 چیزی که میبینید بر حس شما[br]تاثیر دارد، 0:04:58.520,0:05:01.120 احساسات شما عینا روی چیزی که[br]میبینید تاثیر دارند. 0:05:02.040,0:05:03.760 چندین مطالعه این را نشان میدهند. 0:05:04.600,0:05:06.456 اگر از شما خواسته شود که مثلا سرعت 0:05:06.480,0:05:09.656 راه رفتن مردی در یک ویدیو را تخمین بزنید 0:05:09.680,0:05:12.120 پاسخ شما متفاوت خواهد بود اگر از شما 0:05:12.120,0:05:15.120 بخواهند که در مورد چیتاها و یا لاکپشتها فکر کنید 0:05:15.120,0:05:18.416 شیب یک تپه تندتر به نظر میآید اگر شما در [br]حال تمرین باشید 0:05:18.440,0:05:20.656 و یک نقطه دورتر به نظر میآید اگر شما یک 0:05:20.680,0:05:22.360 کولهی سنگین برپشت خود داشته باشید. 0:05:23.960,0:05:26.840 ما به یک تناقض اساسی برخوردیم 0:05:28.160,0:05:32.576 چیزی که میبینید پرداختهای از ساختار ذهنی[br]پیچیدهی شماست 0:05:32.600,0:05:34.376 اما شما آن را منفعلانه تجربه[br]میکنید 0:05:34.400,0:05:36.800 به عنوان یک بازتاب مستقیم از جهان اطراف[br]شما. 0:05:37.680,0:05:40.280 شما واقعیتی برای خود خلق میکنید و آنرا[br]باور میکنید. 0:05:41.560,0:05:43.800 من به آنها ایمان داشتم تا زمانی که از بین[br]رفتند. 0:05:44.920,0:05:47.360 دید نادرست من تصوراتم را در هم شکست. 0:05:48.720,0:05:51.016 همانطور که میبینید، 0:05:51.040,0:05:52.720 ما حقیقت خود را شکل میدهیم. 0:05:53.280,0:05:55.880 ما حقایق خود را به شیوههای مختلف خلق[br]میکنیم 0:05:57.160,0:06:00.120 بگذارید از ترس به عنوان یک مثال یاد کنیم. 0:06:01.440,0:06:04.280 ترسهای شما بر شخصیت شما تاثیر منفی [br]میگذارد. 0:06:05.880,0:06:10.056 تحت منطق پیچیدهی ترس، هر چیزی بهتر از [br]تزلزل و ابهام است. 0:06:10.080,0:06:12.536 ترس، کاستیها را به هر قیمتی پر میکند. 0:06:12.560,0:06:14.696 گذشتن ازآنچه که میترسید، به آن دلیلی که[br]میدانید 0:06:14.720,0:06:17.496 بدترین شکل ممکن را به جای ابهام، توصیه [br]میکند. 0:06:17.520,0:06:19.280 جایگزین کردن فرض به جای دلیل. 0:06:20.120,0:06:22.856 روانشناسان اصطلاح جالبی دراین مورد به کار[br]میبرند: وحشت آور. 0:06:22.880,0:06:23.976 (خندهی حاضرین) 0:06:24.000,0:06:25.536 درسته؟ 0:06:25.560,0:06:28.840 ترس موردی ناشناخته را با وحشت جایگزین[br]میکند. 0:06:30.080,0:06:31.976 اکنون، ترس خود را تحقق میبخشد. 0:06:32.000,0:06:33.736 هنگامی که با بزرگنرین نیاز [br]مواجه میگردید 0:06:33.760,0:06:36.416 که به خارج از خودتان نگاهی بیندازید و عمیق[br]فکر کنید. 0:06:36.440,0:06:39.256 ترس یک عقبنشینی عمیق را به ذهن [br]دیکته میکند. 0:06:39.280,0:06:41.056 دید شما را کوتاه و درهم شکسته میکند. 0:06:41.080,0:06:43.136 ظرفیت شما را برای تفکر عمیق 0:06:43.160,0:06:44.880 با سیلی ازاحساسات مختل کننده غرق[br]میکند. 0:06:45.880,0:06:48.736 زمانی که با یک فرصت الزامآور برای انجام [br]کاری روبرو میشوید، 0:06:48.760,0:06:51.256 ترس، شما را به عدم فعالیت و سستی وامیدارد 0:06:51.280,0:06:54.800 شما را ترغیب میکند تا به وقوع پیوستن[br]پیشبینیهایش را شاهد باشید. 0:06:57.880,0:07:00.096 زمانی که من به واسطهی بیماری عدم بیناییام[br]نادیده گرفته میشدم، 0:07:00.120,0:07:03.160 میدانستم که کوری زندگی من را نابود[br]خواهد کرد. 0:07:04.400,0:07:07.336 نابینایی یک محکومیت به مرگ برای استقلال من[br]بود. 0:07:07.360,0:07:09.240 این پایانی برای آرزوهای من بود. 0:07:10.600,0:07:14.576 نابینایی به معنی داشتن یک زندگی روزمره [br]برای من بود. 0:07:14.600,0:07:16.296 کوچک وغمگین، 0:07:16.320,0:07:17.520 و تقریبا تنها، 0:07:18.280,0:07:19.480 من این مسأله را میدانستم. 0:07:21.440,0:07:24.240 این توهمی بود که زادهی ترسهای من بود که[br]آنرا باورکرده بودم. 0:07:24.800,0:07:27.416 دروغی بود که تبدیل به واقعیتی برای من شده [br]بود. 0:07:27.440,0:07:30.600 درست مثل به عقب شنا کردن ماهی ها در ذهن[br]دوروثی کوچولو 0:07:31.920,0:07:34.416 اگر با واقیعت ترسم روبرو نشده بودم 0:07:34.440,0:07:35.640 باید با آن زندگی میکردم 0:07:36.200,0:07:37.480 من از این مسأله مطمئنم 0:07:39.920,0:07:42.440 پس شما چگونه زندگی خود را با چشمانی[br]باز میگذرانید 0:07:43.480,0:07:44.960 این یک روش اکتسابی است 0:07:45.520,0:07:47.960 میتواند فکر شود، تمرین شود 0:07:48.680,0:07:50.109 من خیلی مختصر خلاصه میکنم. 0:07:51.640,0:07:53.536 خودتان را پاسخگو نگه دارید 0:07:53.560,0:07:56.056 برای هر لجظه، هر تفکر 0:07:56.080,0:07:57.280 هر جزییات. 0:07:58.120,0:07:59.776 پس در ورای ترسهایتان 0:07:59.800,0:08:01.536 فرضهای خود را بشناسید. 0:08:01.560,0:08:03.336 قدرت درونی خود را مهار کنید. 0:08:03.360,0:08:05.536 منتقد درونی خود را ساکت نگه دارید. 0:08:05.560,0:08:08.360 ایدههای نادرست خود را در مورد شانس و[br]موفقیت تصحیح کنید. 0:08:09.480,0:08:12.920 تواناییها و ضعفهای خود را بشناسید،[br]و تفاوت را دریابید. 0:08:13.600,0:08:14.896 قلبهای خود را باز کنید. 0:08:14.920,0:08:16.320 بر روی نعمتهای سرشارتان 0:08:17.480,0:08:19.696 ترسهایتان، نقدهایتان 0:08:19.720,0:08:21.576 قهرمانانتان، افراد منفورتان 0:08:21.600,0:08:24.616 آنها بهانههای شما هستند. 0:08:24.640,0:08:26.976 توجیههای عقلانی، راه های میانبر. 0:08:27.000,0:08:29.320 توجیهها، سرسپردگیهایتان. 0:08:30.360,0:08:32.679 اینها توهماتی هستند که شما به عنوان حقیقت[br]درک میکنید. 0:08:34.000,0:08:35.655 انتخاب کنید که از بین آنها ببینید. 0:08:35.679,0:08:36.919 بگذارید که بروند. 0:08:38.080,0:08:41.039 شما خالق واقعیت خود هستید. 0:08:42.240,0:08:45.280 با این توانمندسازی،مسوولیت کامل محقق میشود. 0:08:46.440,0:08:51.560 من خواستم که از تونل ترسها قدم به سرزمین [br]نامکشوف و ناشناخته بگذارم. 0:08:52.440,0:08:54.840 من انتخاب کردم که آنجا زندگی فرهومندی[br]بسازم. 0:08:56.120,0:08:57.896 دور از تنهایی 0:08:57.920,0:09:00.896 من زندگی زیبای خود را با دوروثی تقسیم[br]میکنم. 0:09:00.920,0:09:02.576 همسر زیبایم را 0:09:02.600,0:09:04.760 با سه قلوهایم، که ما [br]آنها را Tripskys مینامیم 0:09:06.400,0:09:08.416 و با آخرین فردی که به خانواده ی ما اضافه[br]شد، 0:09:08.440,0:09:09.800 فرزند نازنینمان،Clementine 0:09:10.840,0:09:12.040 از چه میترسید؟ 0:09:13.600,0:09:15.360 چه دروغهایی به خودتان میگویید؟ 0:09:16.520,0:09:19.440 چگونه حقیقت خود را میآرایید[br]و توهمات خود را مینویسید؟ 0:09:20.360,0:09:22.840 چه واقعیتهابی برای خود میسازید؟ 0:09:24.200,0:09:27.376 در دوران کاری و زندگی شخصیتان،[br]در روابطتان، 0:09:27.400,0:09:29.016 در قلب و روحتان. 0:09:29.040,0:09:31.440 ماهی عقب روندهی شما، صدمهی شدیدی به شما[br]وارد میکند. 0:09:32.560,0:09:36.480 آنها عوارض بر فرصتهای ازدست رفته و پتانسیل[br]های ناشناخته تحمیل میکنند 0:09:37.400,0:09:39.776 و ناامنی و بی اعتمادی ایجاد میکنند. 0:09:39.800,0:09:42.240 درجایی که شما درصدد انجام کار یا ایجاد[br]ارتباط برمیآیید. 0:09:43.560,0:09:45.760 من اصرار میکنم که در مورد آنها جستجو کنید. 0:09:47.360,0:09:51.536 هلن کلر گفت که تنها چیز بدتر از[br]نابینایی 0:09:51.560,0:09:53.560 داشتن بینایی بدون بصیرت است. 0:09:54.920,0:09:58.696 برای من، نابینا شدن ،موهبتی بنیادین بود، 0:09:58.720,0:10:00.760 چون نابینایی به من بصیرت داد. 0:10:01.720,0:10:03.720 امیدوارم آنچه که من میبینم را شما هم[br]ببینید. 0:10:04.280,0:10:05.496 متشکرم. 0:10:05.520,0:10:07.680 (تشویق حاضرین) 0:10:20.720,0:10:23.896 برونو جیزانی: سوالی دارم، قبل از اینکه [br]صحنه را ترک کنی. 0:10:23.920,0:10:27.696 من یکی از حاضرین از جمعیت کارآفرینان، از[br]عاملین واز نوآوران هستم. 0:10:27.720,0:10:31.376 تو رییس یک شرکت در فلوریدا هستی 0:10:31.400,0:10:33.536 و ممکن است خیلیها تعجب کنند که 0:10:33.560,0:10:35.776 چگونه ممکن است که رییسی نابینا وجود داشته[br]باشد؟ 0:10:35.800,0:10:39.576 با چه چالشهای خاصی مواجه هستی و چگونه بر[br]آنها فایق میآیی؟ 0:10:39.600,0:10:42.736 آیساک: خب، بزرگترین چالش، موهبتی بزرگ شد. 0:10:42.760,0:10:45.320 من بازخورد بصری از مردم نمیگیرم. 0:10:45.880,0:10:47.976 (خنده حاضرین) 0:10:48.000,0:10:50.176 برونو: آنجا اینگونه است؟[br]آیساک: بله 0:10:50.200,0:10:53.696 بنابراین برای مثال،[br]در نشستهای تیم مدیریتی من 0:10:53.720,0:10:56.080 من حالت چهره و یا حرکات بدن را نمیبینم. 0:10:57.640,0:11:01.376 من یادگرفتهام که بیشتر درخواست بازخورد [br]شفاهی کنم. 0:11:01.400,0:11:05.400 من اساسا مردم را مجبور میکنم که افکارشان [br]را برای من بیان کنند 0:11:06.080,0:11:07.936 و در این رابطه 0:11:07.960,0:11:12.056 همانطورکه گفتم، این برای شخص من و شرکتم [br]به موهبت خاصی بدل شده است. 0:11:12.080,0:11:14.680 چون ما در سطحی بسیار عمیقتر گفتگو میکنیم. 0:11:15.400,0:11:17.320 ما از ابهامات دوری میکنیم 0:11:18.080,0:11:24.010 و مهمترازهمه، تیم من میداند آنچه آنها فکر[br]میکنند، واقعا مهم است. 0:11:26.560,0:11:29.456 برونو: آیساک، ممنون از اینکه به TED آمدی.[br]آیساک: متشکرم برونو. 0:11:29.480,0:11:33.185 (تشویق حاضرین)