1 00:00:00,739 --> 00:00:02,739 سالهای اخیر را به 2 00:00:02,739 --> 00:00:05,398 تلاش برای حل دو معما صرف کردهام: 3 00:00:05,398 --> 00:00:09,759 چرا بهرهوری در همه شرکتهایی که با آنها کار کردم 4 00:00:09,759 --> 00:00:11,641 اینقدر ناامید کننده است؟ 5 00:00:11,641 --> 00:00:15,335 من با بیش از ۵۰۰ شرکت کار کرده ام. 6 00:00:15,335 --> 00:00:17,780 با وجود تمام پیشرفت های تکنولوژیک: 7 00:00:17,780 --> 00:00:21,072 رایانه ها، فناوری اطلاعات و ارتباطات، ارتباطات از راه دور 8 00:00:21,072 --> 00:00:23,433 و اینترنت. 9 00:00:23,433 --> 00:00:24,831 معمای شماره دو: 10 00:00:24,831 --> 00:00:27,863 چرا درگیر شدن با کار در محیطهای کاری اینقدر کم است؟ 11 00:00:27,863 --> 00:00:29,967 چرا کارکنان اینقدر احساس فلاکت میکنند؟ 12 00:00:29,967 --> 00:00:33,617 حتی از درگیر شدن با کارها اجتناب میکنند؟ 13 00:00:33,617 --> 00:00:35,141 همکارانشان را نیز منفعل میکنند. 14 00:00:35,141 --> 00:00:39,872 بر خلاف خواسته های شرکت عمل میکنند. 15 00:00:39,872 --> 00:00:43,976 علیرغم تمام این برنامههای مشارکتی، 16 00:00:43,976 --> 00:00:47,973 جشنها، طرحهای ابتکاری کارکنان، 17 00:00:47,973 --> 00:00:50,572 و برنامههای آموزشی توسعه رهبری مدیران 18 00:00:50,572 --> 00:00:54,956 در خصوص چگونگی انگیزش بهتر گروه ِ کاریشان. 19 00:00:54,956 --> 00:00:56,694 در ابتدا فکر میکردم 20 00:00:56,694 --> 00:00:58,663 این مسئلهی مرغ و تخم مرغ است: 21 00:00:58,663 --> 00:01:01,215 به دلیل اینکه کارکنان خود را کمتر با کارشان درگیر می کنند ، بهرهوری پایین تری هم دارند. 22 00:01:01,215 --> 00:01:03,452 یا برعکس چون بهرهوری کمتری دارند 23 00:01:03,452 --> 00:01:05,643 آنها را بیشتر تحت فشار قرار میدهیم و مشارکتشان در کار کمتر می شود. 24 00:01:05,643 --> 00:01:07,511 اما همینکه تحلیل هایمان را انجام دادیم 25 00:01:07,511 --> 00:01:09,432 متوجه شدیم یک دلیل ریشهای مشترک 26 00:01:09,432 --> 00:01:10,815 برای این دو مسئله وجود دارد 27 00:01:10,815 --> 00:01:15,371 که در واقع به ارکان اصلی مدیریت مربوط هستند. 28 00:01:15,371 --> 00:01:18,541 شیوه سازماندهی ما بر پایه دو رکن استوار است 29 00:01:18,541 --> 00:01:21,294 یکی سخت، یعنی ساختار، فرآیندها و سیستمها. 30 00:01:21,294 --> 00:01:22,518 دیگری نرم: 31 00:01:22,518 --> 00:01:27,973 احساسات، هیجانات، روابط غیر رسمی، صفات و خصوصیات شخصیتی. 32 00:01:27,973 --> 00:01:29,445 و هرگاه که یک شرکت 33 00:01:29,445 --> 00:01:33,155 سازماندهی مجدد، اصلاح ساختار، مهندسی مجدد 34 00:01:33,155 --> 00:01:35,603 و یک برنامه تغییر فرهنگ سازمانی انجام میدهد، 35 00:01:35,603 --> 00:01:37,633 یکی از این دو رکن را بر میگزیند. 36 00:01:37,633 --> 00:01:39,682 حالا ما سعی در بازتعریف آنها داریم 37 00:01:39,682 --> 00:01:41,578 و تلاش میکنیم با هم ترکیبشان کنیم. 38 00:01:41,578 --> 00:01:43,206 مسئله واقعی اینجاست 39 00:01:43,206 --> 00:01:45,243 و این جواب هر دو معماست: 40 00:01:45,243 --> 00:01:48,177 این دو رکن منسوخ هستند. 41 00:01:48,177 --> 00:01:50,859 هرآنچه که در کتابهای مدیریت میخوانید بر مبنای 42 00:01:50,859 --> 00:01:52,524 یکی از این دو رکن 43 00:01:52,524 --> 00:01:53,791 یا ترکیب آنهاست. 44 00:01:53,791 --> 00:01:55,105 آنها منسوخ هستند. 45 00:01:55,105 --> 00:01:57,402 عملکرد این دیدگاهها 46 00:01:57,402 --> 00:01:59,689 وقتی سعی در بکارگیری آنها 47 00:01:59,689 --> 00:02:01,837 در برابر پیچیدگی های جدید کسب و کار را دارید چگونه است؟ 48 00:02:01,837 --> 00:02:04,834 نگاه دیدگاه سخت اساسا این است که میباید از استراتژی، 49 00:02:04,834 --> 00:02:08,463 مقررات، ساختارها، فرآیندها، سیستمها، شاخصهای کلیدی عملکرد، کارتهای امتیازی، 50 00:02:08,463 --> 00:02:11,340 کمیتهها، قطبها و خوشهها 51 00:02:11,340 --> 00:02:12,450 -مابقی را خودتان بگویید- شروع کنید. 52 00:02:12,450 --> 00:02:17,881 اینها را فراموش کردم: معیارها، مشوقها، کمیته ها، ادارات وسط و رابط را فراموش کرده ام. 53 00:02:17,881 --> 00:02:19,876 اساسا چه اتفاقی در سوی دیگر افتاده است که 54 00:02:19,876 --> 00:02:23,140 پیچیدگیهای بیشتر و جدیدتری در کسب و کار دارید. 55 00:02:23,140 --> 00:02:27,427 ما نیازمند کیفیت، کنترل هزینه، قابلیت اطمینان و سرعت هستیم. 56 00:02:27,427 --> 00:02:29,813 و هر بار نیازمندیهای جدیدی وجود دارد، 57 00:02:29,813 --> 00:02:31,292 باز ما از همان نقطه نظر برخورد میکنیم. 58 00:02:31,292 --> 00:02:34,405 اساسا یک سیستم با ساختار فرآیندی را به 59 00:02:34,405 --> 00:02:37,643 درگیر شدن با پیچیدگیهای جدید کسب و کار اختصاص دادهایم. 60 00:02:37,643 --> 00:02:41,382 دیدگاه سخت تنها باعث ایجاد پیچیدگی در 61 00:02:41,382 --> 00:02:43,220 سازمان میشود. 62 00:02:43,220 --> 00:02:44,798 اجازه بدهید مثالی بیاورم 63 00:02:44,798 --> 00:02:47,694 واحد مهندسی یک شرکت خودروسازی 64 00:02:47,694 --> 00:02:49,486 یک ماتریس پنج وجهی است. 65 00:02:49,486 --> 00:02:51,518 اگر هر یک از سلول های این ماتریس را بگشایید 66 00:02:51,518 --> 00:02:54,531 ماتریس بیست وجهی دیگری خواهید یافت. 67 00:02:54,531 --> 00:02:57,394 شما «آقای سر و صدا» و «آقای مصرف بنزین» 68 00:02:57,394 --> 00:02:59,352 و همینطور «آقای خواص ضد برخورد» را دارید. 69 00:02:59,352 --> 00:03:01,182 برای هر نیاز جدید 70 00:03:01,182 --> 00:03:03,057 یک مقام اختصاص دادهاید 71 00:03:03,057 --> 00:03:05,846 که مسئول هماهنگی مهندسین 72 00:03:05,846 --> 00:03:07,394 برای نیازمندیهای جدید است. 73 00:03:07,394 --> 00:03:09,993 چه اتفاقی می افتد وقتی نیازمندی جدیدی سر بر میآورد؟ 74 00:03:09,993 --> 00:03:12,085 چند سال پیش نیازجدیدی 75 00:03:12,085 --> 00:03:13,932 در بازار به وجود آمد: 76 00:03:13,932 --> 00:03:16,083 طول دوره خدمات پس از فروش. 77 00:03:16,083 --> 00:03:19,018 بنابراین ، نیاز جدید، قابلیت تعمیرپذیری است. 78 00:03:19,018 --> 00:03:20,518 ساختن خودروهایی که به راحتی تعمیر شوند. 79 00:03:20,518 --> 00:03:24,524 در غیر این صورت وقتی خودرو را برای تعمیر چراغ به تعمیرگاه میبرید، 80 00:03:24,524 --> 00:03:26,781 اگر باید موتور را بردارید 81 00:03:26,781 --> 00:03:28,110 تا به چراغها دسترسی پیدا کنید، 82 00:03:28,110 --> 00:03:30,549 خودرو باید به جای دو ساعت، یک هفته در گاراژ بماند 83 00:03:30,549 --> 00:03:33,436 و بودجه خدمات پس از فروش منفجر خواهد شد. 84 00:03:33,436 --> 00:03:36,381 از زاویه دید نگاه سخت راه حل چه خواهد بود؟ 85 00:03:36,381 --> 00:03:39,431 اگر تعمیر پذیری یک نیاز جدید است، 86 00:03:39,431 --> 00:03:41,520 راه حل ایجاد یک پست جدید است، 87 00:03:41,520 --> 00:03:43,693 «آقای تعمیرپذیری». 88 00:03:43,693 --> 00:03:47,636 و «آقای تعمیرپذیری» فرآیند تعمیرپذیری را ایجاد میکند. 89 00:03:47,636 --> 00:03:51,494 با کارتهای امتیازی و معیارهای تعمیرپذیری 90 00:03:51,494 --> 00:03:54,308 و در نهایت مشوقهای تعمیرپذیری 91 00:03:54,308 --> 00:03:58,072 که در راس ۲۵ شاخص کلیدی عملکرد دیگر میآید. 92 00:03:58,072 --> 00:04:01,578 چند درصد این افراد جبران هزینه میکنند؟ 93 00:04:01,578 --> 00:04:05,405 در اغلب موارد بیست درصد، تقسیم بر 26 شاخص کلیدی عملکرد 94 00:04:05,405 --> 00:04:09,502 تعمیرپذیری یک تفاوت هشت دهم درصدی ایجاد میکند. 95 00:04:09,502 --> 00:04:11,562 با فعالیتهای آنها چه تفاوتی ایجاد شده است؟ 96 00:04:11,562 --> 00:04:14,184 با اندکی اغماض صفر. 97 00:04:14,184 --> 00:04:17,849 اما با تاثیر صفر چه اتفاقی می افتد؟ «آقای تعمیرپذیری»، پروسه، 98 00:04:17,849 --> 00:04:22,522 کارت امتیازی، ارزیابی، هماهنگی با ۲۵ هماهنگ کننده دیگر 99 00:04:22,522 --> 00:04:24,418 تاثیرش شده صفر. 100 00:04:24,418 --> 00:04:26,959 پس در برابر یک پیچیدگی جدید در کسب و کار 101 00:04:26,959 --> 00:04:29,896 تنها راه حل رسم یک باکس جدید 102 00:04:29,896 --> 00:04:32,322 با خطوط گزارش دهی جدید نیست. 103 00:04:32,322 --> 00:04:35,407 این مسئله اساسا مربوط به اثرات متقابل است. 104 00:04:35,407 --> 00:04:37,978 شیوه ای که واحدها با هم کار میکنند. 105 00:04:37,978 --> 00:04:42,710 ارتباطات، رفتارهای متقابل، پیوندگاهها (سیناپسها) 106 00:04:42,710 --> 00:04:47,213 این تنها یک اسکلت از باکسها (نمودار درختی) نیست بلکه یک سیستمِ عصبیِ 107 00:04:47,213 --> 00:04:50,250 هوشمند و تطبیقپذیر است. 108 00:04:50,250 --> 00:04:53,150 میتوانید آنرا همکاری بنامید. 109 00:04:53,150 --> 00:04:55,689 هرکجا که افراد با هم همکاری کنند، 110 00:04:55,689 --> 00:04:59,617 در همه چیز، منابع کمتری استفاده میکنند. 111 00:04:59,617 --> 00:05:02,149 مسئله تعمیرپذیری 112 00:05:02,149 --> 00:05:04,901 در واقع مشکل همکاری است. 113 00:05:04,901 --> 00:05:08,122 زمانی که خودرو را طراحی میکنید، لطفا نیازهای کسانی که 114 00:05:08,122 --> 00:05:10,830 باید آنرا تعمیر کنند را در نظر بگیرید. 115 00:05:10,830 --> 00:05:13,937 در تعمیرگاه های خدمات پس از فروش 116 00:05:13,937 --> 00:05:16,554 زمانی که همکاری نمیکنیم نیاز به زمان بیشتر، 117 00:05:16,554 --> 00:05:20,336 ابزارهای بیشتر، سیستمهای بیشتر و تیمهای بیشتر داریم. 118 00:05:20,336 --> 00:05:25,427 وقتی تدارکات، زنجیره تامین و تولید ما همکاری نمیکنند، 119 00:05:25,427 --> 00:05:28,205 نیاز به موجودی انبار و سرمایه درگردش بیشتری داریم. 120 00:05:28,205 --> 00:05:30,146 چه کسی هزینه های اینها میپردازد؟ 121 00:05:30,146 --> 00:05:32,108 سهامداران؟ مشتریان؟ 122 00:05:32,108 --> 00:05:33,439 نه آنها از این هزینه ها سرباز میزنند. 123 00:05:33,439 --> 00:05:36,248 پس چه کسی باقی میماند؟ کارکنان 124 00:05:36,248 --> 00:05:38,956 کسانی که ناچارند با تلاش فردی مضاعف 125 00:05:38,956 --> 00:05:42,276 فقدان همکاری را جبران کنند. 126 00:05:42,276 --> 00:05:45,944 استرس، فرسودگی شغلی، درهم شکستن، حوادث. 127 00:05:45,944 --> 00:05:48,768 تعجبی ندارد که منفعل باشند. 128 00:05:48,768 --> 00:05:52,565 چگونه دیدگاههای نرم و سخت سعی در تقویت همکاری دارند؟ 129 00:05:52,565 --> 00:05:57,195 دیدگاه سخت: در بانکها وقتی مشکلی 130 00:05:57,195 --> 00:06:00,255 میان دفاتر جلو و عقب وجود دارد 131 00:06:00,255 --> 00:06:02,345 و آنها همکاری نمیکنند، راه حل چیست؟ 132 00:06:02,345 --> 00:06:05,440 ایجاد یک دفتر میانی. 133 00:06:05,440 --> 00:06:07,476 یک سال بعد چه اتفاقی خواهد افتاد؟ 134 00:06:07,476 --> 00:06:09,484 به جای یک مشکل میان دفاتر جلو و عقب 135 00:06:09,484 --> 00:06:10,838 حالا دو مشکل داریم. 136 00:06:10,838 --> 00:06:11,961 یکی بین دفتر عقبی و میانی 137 00:06:11,961 --> 00:06:14,177 و یکی بین میانی و جلویی. 138 00:06:14,177 --> 00:06:16,642 به علاوه اینکه مبالغی را هم برای این دفتر میانی میپردازیم. 139 00:06:16,642 --> 00:06:19,900 دیدگاه سخت قادر به تقویت همکاری نیست. 140 00:06:19,900 --> 00:06:24,336 تنها باکسها و روابط میان آنها را افزایش میدهد. 141 00:06:24,336 --> 00:06:25,971 دیدگاه نرم: 142 00:06:25,971 --> 00:06:29,800 برای سوق دادن کارکنان به همکاری نیاز داریم آنها به همدیگر علاقهمند باشند. 143 00:06:29,800 --> 00:06:31,494 عواطف بین فردی را تقویت کنید، 144 00:06:31,494 --> 00:06:34,450 هرچه افراد بیشتر یکدیگر را دوست داشته باشند، بیشتر با هم همکاری میکنند. 145 00:06:34,450 --> 00:06:36,221 کاملا غلط است. 146 00:06:36,221 --> 00:06:38,621 حتی برعکس این است. 147 00:06:38,621 --> 00:06:41,037 ببینید من دو تا تلویزیون در منزل دارم. چرا؟ 148 00:06:41,037 --> 00:06:43,909 دقیقا به این خاطر که با همسرم همراهی نکنم. 149 00:06:43,909 --> 00:06:45,549 (خنده حضار) 150 00:06:45,549 --> 00:06:48,453 تا چیزی را به همسرم تحمیل نکرده باشم. 151 00:06:48,453 --> 00:06:52,463 و دلیل اینکه نمیخواهم چیزی را به همسرم تحمیل کنم 152 00:06:52,463 --> 00:06:55,130 دقیقا این است که من عاشق همسرم هستم. 153 00:06:55,130 --> 00:06:58,355 اگر عاشق همسرم نبودم، یک تلویزیون کافی بود: 154 00:06:58,355 --> 00:07:00,850 «باید بازی فوتبال مورد علاقه من رو تماشا کنی، 155 00:07:00,850 --> 00:07:03,405 اگه علاقه نداری چطوره مطالعه کنی یا بری بیرون؟» 156 00:07:03,405 --> 00:07:04,608 (خنده حضار) 157 00:07:04,608 --> 00:07:06,489 هرچه بیشتر به هم علاقهمند باشیم، 158 00:07:06,489 --> 00:07:09,102 بیشتر از همکاریهای واقعی که با تحمیل شرایط دشوار 159 00:07:09,102 --> 00:07:13,276 بر روابط ما فشار وارد میکند، پرهیز میکنیم. 160 00:07:13,276 --> 00:07:16,283 و به سراغ تلویزیون دوم میرویم یا 161 00:07:16,283 --> 00:07:19,207 تصمیماتی چنانکه گفته شد میگیریم. 162 00:07:19,207 --> 00:07:23,916 به طور قطع این روشها منسوخ شده است. 163 00:07:23,916 --> 00:07:27,699 برای مواجهه با پیچیدگی، به منظور ارتقاء سیستم عصبی 164 00:07:27,699 --> 00:07:30,961 ما دیدگاهی را ایجاد کردهایم که آنرا دیدگاه «سادگی هوشمند» مینامیم 165 00:07:30,961 --> 00:07:32,481 که بر مبنای قوانینی ساده بنا شده. 166 00:07:32,481 --> 00:07:34,743 قانون ساده شماره ۱: 167 00:07:34,743 --> 00:07:37,768 کار دیگران را درک کنید. 168 00:07:37,768 --> 00:07:39,665 کار واقعی آنها چیست؟ 169 00:07:39,665 --> 00:07:43,300 نیاز داریم که از باکسها، 170 00:07:43,300 --> 00:07:47,318 شرح مشاغل، سطح سازمانی و 171 00:07:47,318 --> 00:07:50,823 جایگاه فراتر برویم تا به درک محتوای واقعی آنها برسیم. 172 00:07:50,823 --> 00:07:53,531 من به عنوان طراح اگر یک سیم را اینجا قرار دهم، 173 00:07:53,531 --> 00:07:55,534 میدانم که این این معنایی خواهد داشت و مجبور خواهیم شد 174 00:07:55,534 --> 00:07:58,100 برای تعویض لامپ، موتور را از جا در بیاوریم. 175 00:07:58,100 --> 00:08:00,948 قانون دوم، باید یکپارچگی را تقویت کنید. 176 00:08:00,948 --> 00:08:04,808 آفرینندگان یکپارچگی دفاتر میانی نیستند، مدیران هستند. 177 00:08:04,808 --> 00:08:06,569 مدیران حال حاضر که تقویتشان میکنید 178 00:08:06,569 --> 00:08:09,003 و آنها قدرت و علاقه برای 179 00:08:09,003 --> 00:08:11,166 ایجاد همکاری را دارند. 180 00:08:11,166 --> 00:08:14,898 چطور میتوانید مدیرانتان را به عنوان یکپارچهساز تقویت کنید؟ 181 00:08:14,898 --> 00:08:16,373 با حذف لایهها. 182 00:08:16,373 --> 00:08:17,737 وقتی لایههای بسیاری وجود دارد 183 00:08:17,737 --> 00:08:19,287 افراد از فعالیت دور میشوند. 184 00:08:19,287 --> 00:08:21,401 به این خاطر به شاخص کلیدی عملکرد، معیارها، 185 00:08:21,401 --> 00:08:25,729 و رابطهای ضعیفی برای درک واقعیت نیاز پیدا میکنند. 186 00:08:25,729 --> 00:08:27,331 واقعیت را درک نمیکنند 187 00:08:27,331 --> 00:08:30,431 و پیچیدگی را با به کار بردن معیارها و شاخصهای کلیدی عمکرد افزایش میدهند. 188 00:08:30,431 --> 00:08:32,883 با حذف قوانین. هرچه که بزرگتر باشیم، 189 00:08:32,883 --> 00:08:34,516 بیشتر نیاز به یکپارچهسازان داریم 190 00:08:34,516 --> 00:08:36,837 به این خاطر باید قوانین کمتری داشته باشیم 191 00:08:36,837 --> 00:08:40,731 تا اختیارات بیشتری به مدیران داده شود. 192 00:08:40,731 --> 00:08:41,858 و ما برعکس عمل میکنیم 193 00:08:41,858 --> 00:08:44,044 هرچه بزرگتر میشویم قوانین بیشتری وضع میکنیم 194 00:08:44,044 --> 00:08:47,294 و در نهایت به یک دایره المعارف قوانین میرسیم. 195 00:08:47,294 --> 00:08:49,394 باید نقاط قدرت را افزایش دهید. 196 00:08:49,394 --> 00:08:51,122 در این صورت میتوانید هر فردی را تقویت کنید 197 00:08:51,122 --> 00:08:54,108 تا هوش و قضاوت خودش را به کار گیرد. 198 00:08:54,108 --> 00:08:56,259 باید کارتهای بیشتری به افراد بدهید 199 00:08:56,259 --> 00:08:59,616 و آنها تعداد قابل توجهی کارت خواهند داشت 200 00:08:59,616 --> 00:09:01,575 تا ریسک همکاری کردن را بپذیرند 201 00:09:01,575 --> 00:09:03,330 و از لاک خودشان بیرون بیایند. 202 00:09:03,330 --> 00:09:05,694 در غیر اینصورت عقب نشینی و خود را جدا خواهند کرد. 203 00:09:05,694 --> 00:09:07,940 این قوانین برگرفته از تئوری بازی و 204 00:09:07,940 --> 00:09:10,168 جامعه شناسی سازمانی است. 205 00:09:10,168 --> 00:09:13,020 میتوانید سایه آینده را گسترده تر کنید. 206 00:09:13,020 --> 00:09:15,921 با ایجاد حلقههای بازخورد که کارکنان را در معرض 207 00:09:15,921 --> 00:09:18,522 عواقب فعالیتهایشان قرار میدهد. 208 00:09:18,522 --> 00:09:20,466 این کاری بود که شرکت خودروسازی انجام داد 209 00:09:20,466 --> 00:09:23,256 وقتی دیدند که «آقای تعمیرپذیری» تاثیری نداشت. 210 00:09:23,256 --> 00:09:24,891 به مهندسین طراح گفتند: 211 00:09:24,891 --> 00:09:29,586 در طی سه سال وقتی خودروی جدید وارد بازار شد 212 00:09:29,586 --> 00:09:32,530 شما به شبکه خدمات پس از فروش منتقل میشوید و مسئول 213 00:09:32,530 --> 00:09:34,905 بودجه گارانتی خواهید بود. 214 00:09:34,905 --> 00:09:38,284 و اگر بودجه گارانتی منفجر شود، 215 00:09:38,284 --> 00:09:40,951 در صورت شما منفجر خواهد شد. (خنده حضار) 216 00:09:40,951 --> 00:09:46,892 بسیار قویتر از هشت دهم درصد بازگشت داشت. 217 00:09:46,892 --> 00:09:50,614 همچنین باید روابط متقابل را افزایش دهید. 218 00:09:50,614 --> 00:09:54,329 حذف این واسطه ها ما را خود بسنده خواهد کرد. 219 00:09:54,329 --> 00:09:56,801 وقتی این واسطه ها را حذف کنید، 220 00:09:56,801 --> 00:09:59,798 رو در رو و مستقیم با هم حرف بزنیم 221 00:09:59,798 --> 00:10:01,180 آنوقت همکاری خواهیم کرد. 222 00:10:01,180 --> 00:10:02,720 تلویزیون دوم را حذف کنید. 223 00:10:02,720 --> 00:10:04,964 تلویزیون دومهای زیادی در محل های کار هستند 224 00:10:04,964 --> 00:10:06,265 که هیچ ارزشی ایجاد نمیکنند، 225 00:10:06,265 --> 00:10:10,953 تنها باعث یک خودکفایی ناکارآمد میشوند. 226 00:10:10,953 --> 00:10:13,382 باید آنهایی را که همکاری میکنند تشویق 227 00:10:13,382 --> 00:10:15,061 و کسانی که همکاری نمیکنند را سرزنش کنید. 228 00:10:15,061 --> 00:10:18,130 مدیرعامل گروه بزرگ 229 00:10:18,130 --> 00:10:20,953 یورگن ویگ نادستورپ روش فوق العادهای برای اجرای این کار دارد. 230 00:10:20,953 --> 00:10:23,858 او به دلیل شکست کسی را سرزنش نمیکند 231 00:10:23,858 --> 00:10:28,393 کمک نکردن یا کمک نخواستن است که سرزنش میشود. 232 00:10:28,393 --> 00:10:30,772 این همه چیز را تغییر میدهد. 233 00:10:30,772 --> 00:10:33,292 من به یکباره علاقهمند به شفافیت 234 00:10:33,292 --> 00:10:35,332 در خصوص ضعفهای واقعیام و پیشبینی واقعیام میشوم. 235 00:10:35,332 --> 00:10:37,418 زیرا میدانم به خاطر شکست خوردن سرزنش نخواهم شد، 236 00:10:37,418 --> 00:10:41,286 بلکه یاری نکردن و یاری نخواستن باعث سرزنش من است. 237 00:10:41,286 --> 00:10:44,213 انجام این کار پیامدهای بسیار زیادی 238 00:10:44,213 --> 00:10:47,158 در طراحی سازمانی خواهد داشت. 239 00:10:47,158 --> 00:10:49,576 رسم باکسها، خطوط نقطه چین و خطوط ممتد را خاتمه میدهید 240 00:10:49,576 --> 00:10:50,966 و به تاثیرات متقابل توجه میکنید. 241 00:10:50,966 --> 00:10:53,945 در سیاست های مالی مورد استفاده ما نیز 242 00:10:53,945 --> 00:10:55,159 تاثیرات زیادی دارد. 243 00:10:55,159 --> 00:10:57,781 و همچنین در شیوههای مدیریت منابع انسانی. 244 00:10:57,781 --> 00:11:00,205 با انجام این کار قادر به مدیریت 245 00:11:00,205 --> 00:11:01,798 پیچیدگی های نوین کسب و کار 246 00:11:01,798 --> 00:11:04,731 بدون بغرنج شدنشان میشوید. 247 00:11:04,731 --> 00:11:08,381 ارزش بیشتری را با صرف هزینه کمتر می آفرینید. 248 00:11:08,381 --> 00:11:12,955 به صورت همزمان کارآمدی و رضایت را در محیط کار افزایش میدهید 249 00:11:12,955 --> 00:11:15,684 زیرا عامل ریشهای مشترکی 250 00:11:15,684 --> 00:11:17,300 که مانع هر دو میشود را از میان بردهاید. 251 00:11:17,300 --> 00:11:22,010 پیچیدگی: رهبران کسب و کار! این مبارزه شماست! 252 00:11:22,010 --> 00:11:24,837 مبارزه واقعی در برابر رقبا نیست 253 00:11:24,837 --> 00:11:27,258 این تصور مهمل و بسیار انتزاعی است. 254 00:11:27,258 --> 00:11:29,921 چه زمانی با رقبا روبرو میشویم تا با آنها مبارزه کنیم؟ 255 00:11:29,921 --> 00:11:32,822 مبارزه واقعی در برابر خودمان است 256 00:11:32,822 --> 00:11:36,176 در مقابل دیوانسالاری و پیچیدگیهای خودمان 257 00:11:36,176 --> 00:11:39,333 که تنها شما قادرید با آن بجنگید. 258 00:11:39,333 --> 00:11:41,420 متشکرم. 259 00:11:41,420 --> 00:11:44,112 (تشویق حضار)