0:00:00.000,0:00:04.000 خوب، همانطور که کریس اشاره کرد، من مغز انسان -- 0:00:04.000,0:00:06.000 و کارکردهایش و ساختار مغز انسان را مطالعه میکنم. 0:00:06.000,0:00:10.000 و من فقط میخواهم که شما برای یه دقیقه فکر کنید که این شامل چی میشود. 0:00:10.000,0:00:14.000 اینجا ما این جرم ژلهای مانند را داریم که حدود یک و نیم کیلوگرم است. 0:00:14.000,0:00:17.000 میتونید اون رو کف دستتون بگیرید، 0:00:17.000,0:00:21.000 جرمی که میتونه در مورد عظمت بین ستارهای تعمق کنه. 0:00:21.000,0:00:23.000 اون میتونه در مورد معنای بینهایت تعمق کنه 0:00:23.000,0:00:28.000 اون میتونه به اینکه خودش داره درمورد معنای بینهایت تعمق میکنه، فکر کنه. 0:00:28.000,0:00:33.000 ما این توانایی بازگشتی (فکر کردن به تفکر خود) را خودآگاهی مینامیم. 0:00:33.000,0:00:37.000 که من فکر میکنم این توانایی، هدف نهایی نوروساینس و نورولوژیست. 0:00:37.000,0:00:39.000 و ما امیدواریم که روزی بفهمیم چگونه فرآیند خودآگاهی اتفاق میافته. 0:00:40.000,0:00:43.000 شما چطور این عضو رمزآلود را مطالعه میکنید؟ 0:00:43.000,0:00:47.000 منظورم اینه که شما ۱۰۰ بیلیون سلول عصبی دارید، 0:00:47.000,0:00:50.000 رشتههای باریکی از پروتوپلاسم که با همدیگه در حال تعامل هستند. 0:00:50.000,0:00:54.000 و از این فعالیت تمام طیف گستردهی تواناییها ایجاد میشه 0:00:54.000,0:00:57.000 تواناییهایی که ما اونها رو سرشت انسانی و آگاهی انسانی مینامیم. 0:00:57.000,0:00:58.000 چطور این اتفاق میافته؟ 0:00:58.000,0:01:01.000 خوب، روشهای مختلفی برای بررسی کارکردهای مغز انسان وجود داره. 0:01:01.000,0:01:04.000 یه رویکرد که ما به طور عمده ازش استفاده میکنیم اینه که 0:01:04.000,0:01:09.000 بیمارانی که آسیب دائمیای به یه قسمت کوچیک از مغزشون خورده رو مطالعه کنیم، 0:01:09.000,0:01:11.000 و یا ببینیم که وقتی یک تغییر ژنتیکی در یک قسمت کوچک مغز پیش اومده. 0:01:11.000,0:01:15.000 چیزی که اتفاق می افته یک ناتوانی و کمبود فراگیر 0:01:15.000,0:01:17.000 در همه توانایی های مغز یا کندی توانایی های شناختی مغز نیست. 0:01:17.000,0:01:20.000 در همه توانایی های مغز یا کندی توانایی های شناختی مغز نیست. 0:01:20.000,0:01:23.000 چیزی که اتفاق می افته یک فقدان و ناکارایی در یکی از تواناییهای مشخص مغزه 0:01:23.000,0:01:25.000 درحالیکه بقیه عملکردهای اون سالم و طبیعی هستند. 0:01:25.000,0:01:27.000 و این ما رو مطمئن میکنه که بتونیم ادعا کنیم 0:01:27.000,0:01:31.000 اون قسمت از مغز یه جوری در اون عملکرد دخیله. 0:01:31.000,0:01:33.000 اونوقت شما میتونید کارکردها رو به جاهای مختلف ساختار مغز نسبت بدید، 0:01:33.000,0:01:36.000 و میتونید بفهمید که مداربندی مغز چه میکنه 0:01:36.000,0:01:38.000 که اون کارکرد خاص رو ایجاد کنه. 0:01:38.000,0:01:40.000 این کاریه که ما سعی میکنیم انجام بدیم. 0:01:40.000,0:01:43.000 بگذارید چند تا مثال جالب براتون بزنم. 0:01:43.000,0:01:47.000 درواقع در این سخنرانی براتون سه تا مثال میزنم که هرکدامشان ۶ دقیقه وقت میگیره. 0:01:47.000,0:01:51.000 اولین مثال یک سندرم استثنایی که اسمش سندرم کاپگراس است. 0:01:51.000,0:01:53.000 اگر اولین اسلاید رو اون بالا ببینید، 0:01:53.000,0:01:58.000 اون لوبهای گیجگاهی و لوبهای پیشانی و لوبهای آهیانهای است، خب-- 0:01:58.000,0:02:00.000 اینها لوبهایی هستند که مغز رو تشکیل میدهند. 0:02:00.000,0:02:04.000 و اگه سطح داخلی لوبهای گیجگاهی رو نگاه کنید 0:02:04.000,0:02:06.000 -- اونجا نمیتونید ببینیدش-- 0:02:06.000,0:02:08.000 یه ساختار کوچکی هست که فیوزیفورم جایرس نام داره. 0:02:08.000,0:02:11.000 و اون منطقه چهرهنگاری مغز است. 0:02:11.000,0:02:14.000 بخاطراینکه اگه صدمه ببینه، شما دیگه نمیتونید چهرههای اشخاص رو تشخیص بدید. 0:02:14.000,0:02:16.000 میتونید افراد رو از رو صداشون تشخصی بدید، 0:02:16.000,0:02:18.000 و مثلا بگید که آره، اون فلانیه، 0:02:18.000,0:02:21.000 ولی نمیتونید دیگه به چهرهشون نگاه کنید و بفهمید که اون کیه، درست؟ 0:02:21.000,0:02:23.000 اونوقت دیگه حتی نمیتونید خودتون رو داخل آینه بشناسید. 0:02:23.000,0:02:26.000 منظورم اینه که شما میدونید که اون شما هستید چون وقتی چشمک میزنید تصویرتون هم چشمک میزنه، 0:02:26.000,0:02:28.000 و میدونید که اون یه آینه است، 0:02:28.000,0:02:31.000 اما شما واقعا خودتون رو به عنوان خودتون نمیشناسید. 0:02:31.000,0:02:35.000 الان همه میدونند که علت این سندرم آسیب به فیزیفورم جایرس است. 0:02:35.000,0:02:38.000 اما یک سندرم نادر دیگه هم وجود داره، سندرمی که حقیقتا خیلی نادره، 0:02:38.000,0:02:42.000 تعداد خیلی کمی از پزشکها و نورولوژیستها در موردش شنیدند. 0:02:42.000,0:02:44.000 اون «توهم کاپگرس» نام داره، 0:02:44.000,0:02:47.000 اینجوریه که یک بیمار کاملا نرمال، 0:02:47.000,0:02:50.000 که آسیب مغزی خورده، از کما بیرون میاد، 0:02:50.000,0:02:53.000 اون از هرلحاظ دیگه سالمه ولی وقتی به مادرش نگاه میکنه 0:02:53.000,0:02:56.000 میگه: «اون زن دقیقا شبیه مادر منه، 0:02:56.000,0:02:58.000 او یه زن دیگهاس و داره وانمود میکنه مادر منه». 0:02:58.000,0:03:00.000 او یه زن دیگهاس و داره وانمود میکنه مادر منه». 0:03:00.000,0:03:02.000 حالا، چطور همچین چیزی میشه؟ 0:03:02.000,0:03:05.000 چرا یه نفر - درحالیکه از هرجهت دیگه کاملا هوشیار و عاقله - 0:03:05.000,0:03:07.000 وقتی مادرش رو میبینه 0:03:07.000,0:03:10.000 توهمش عود میکنه که اون مادرش نیست؟ 0:03:10.000,0:03:12.000 متداولترین تعبیری از این موضوع 0:03:12.000,0:03:14.000 که ممکنه شما توی کتابهای روانپزشکی پیدا کنید 0:03:14.000,0:03:18.000 یه دیدگاه فرویدی است، و اون میگه که این مرد 0:03:18.000,0:03:20.000 البته همین بحث رو میشه به زنها هم نسبت داد، 0:03:20.000,0:03:22.000 ولی من اینجا فقط در مورد مردها صحبت میکنم -- 0:03:22.000,0:03:25.000 تعبیر اینه که، وقتی شما بچهی کوچکی هستید 0:03:25.000,0:03:27.000 یه جذبهی جنسی قوی نسبت به مادرتون دارید. 0:03:27.000,0:03:29.000 این همونه که به نام عقده ادیپ فروید شناخته میشه. 0:03:29.000,0:03:31.000 من نمیگم که من این رو باور میکنم، 0:03:31.000,0:03:33.000 اما این یک دیدگاه استاندارد فرویدی است. 0:03:33.000,0:03:36.000 و وقتی که شما بزرگ میشید، قشر مغز توسعه پیدا میکنه 0:03:36.000,0:03:40.000 و جلوی این کششهای جنسی رو نسبت به مادرتون میگیره. 0:03:40.000,0:03:44.000 خداروشکر، اگه اینجور نمیشد شما وقتی مادرتون رو میدیدید از لحاظ جنسی تحریک میشدید. 0:03:44.000,0:03:46.000 و اونوقت 0:03:46.000,0:03:48.000 اگه صدمهای به سرتون بخوره که به این قشر مغز آسیب بزنه 0:03:48.000,0:03:52.000 باعث میشه که اون کششهای جنسی ظاهر بشند، 0:03:52.000,0:03:55.000 به سطح بیاند و ناگهانی و غیرمنتظره 0:03:55.000,0:03:58.000 شما خودتون رو دربرابر مادرتون از لحاظ جنسی برانگیخته مییابید. 0:03:58.000,0:04:00.000 و به خودتون میگید: «اون خدای من اگه این مادر منه 0:04:00.000,0:04:02.000 چطور ممکنه که من بهش کشش جنسی داشته باشم؟ 0:04:02.000,0:04:04.000 اون لابد باید یه زن دیگه باشه، یه غریبه» 0:04:04.000,0:04:08.000 این تنها تعبیریه که به نظر مغز آسیب دیده منطقی به نظر میآید. 0:04:08.000,0:04:11.000 ولی این استدلال هیچوقت به نظر من معقول و منطقی نیومده. 0:04:11.000,0:04:14.000 این استدلال مثل بقیه تعابیر فرویدی خیلی تعبیر نبوغآمیزیه-- 0:04:14.000,0:04:16.000 (خنده حاضرین) 0:04:16.000,0:04:21.000 -- اما خیلی معقول نیست چون من دقیقا همون توهم رو در مورد بیماری دیدم 0:04:21.000,0:04:23.000 که نسبت به سگ پودل خودش دچار توهم بود. 0:04:23.000,0:04:24.000 (خنده حاضرین) 0:04:24.000,0:04:29.000 اون میگه: «دکتر، این فیفی نیست، دقیقا شبیه فیفیه، 0:04:29.000,0:04:31.000 ولی یه سگ دیگه است» درست؟ 0:04:31.000,0:04:33.000 حالا سعی کنید تعبیر فرویدی رو اونجا به کار بگیرید. 0:04:33.000,0:04:34.000 (خنده حاضرین) 0:04:34.000,0:04:38.000 اونوقت مجبور میشید راجع به جانور خوئی همه انسانها صحبت کنید، 0:04:38.000,0:04:41.000 یا یه چیزهایی از این نوع، که البته خیلی پوچ و یاوهاند. 0:04:41.000,0:04:43.000 حالا، واقعا جریان از چه قراره؟ 0:04:43.000,0:04:45.000 خب، برای توضیح این اختلال نادر، 0:04:45.000,0:04:49.000 ما ساختار و عملکردهای مسیرهای تصویری یک مغز سالم را بررسی میکنیم. 0:04:49.000,0:04:52.000 معمولا، سیگنالهای تصویری وارد چشمها میشوند، 0:04:52.000,0:04:54.000 بعد به قسمتهای تصویری مغز میروند. 0:04:54.000,0:04:57.000 در واقع در قسمت پشتی مغز شما 30 منطقه فقط مربوط به بینایی وجود داره. 0:04:57.000,0:05:00.000 و بعد از پردازش آنها، سیگنال به سمت ساختار کوچکی به اسم 0:05:00.000,0:05:05.000 فوزیفورم جایروس میره که شما اونجا چهره ها رو تشخیص میدید. 0:05:05.000,0:05:07.000 نورونهایی هستند که به چهرهها حساساند. 0:05:07.000,0:05:10.000 میشه به اون قسمت گفت منطقه چهرهی مغز، درسته؟ 0:05:10.000,0:05:12.000 قبلا راجع بهش صحبت کردم. 0:05:12.000,0:05:16.000 حالا وقتی که این منطقه آسیب ببینه، شما قدرت تشخیص چهرهها رو از دست میدید، درسته؟ 0:05:16.000,0:05:19.000 ولی سیگنالها از اون منطقه، 0:05:19.000,0:05:22.000 به ساختاری به اسم آمیگدالا که در بخش لیمبیک قرار داره انتشار پیدا میکنن، 0:05:22.000,0:05:24.000 هسته احساسی مغز، 0:05:24.000,0:05:26.000 و اون ساختار، معروف به امیگدالا 0:05:26.000,0:05:28.000 اهمیت احساسی چیزی که بهش نگاه میکنید رو اندازه میگیره. 0:05:28.000,0:05:32.000 که اون شکاره؟ شکارچیه؟ دوست و همدمه؟ 0:05:32.000,0:05:34.000 یا یه چیز کاملا معمولی مثل یه تیکه پارچهاس، 0:05:34.000,0:05:38.000 یه تیکه گچه، یا یه -- نمیخوام بهش اشاره کنم -- 0:05:38.000,0:05:40.000 یا یه کفش یا چیزی شبیه به اونه. خب؟ 0:05:40.000,0:05:42.000 چیزی که کاملا میشه ندیده گرفتش. 0:05:42.000,0:05:45.000 خب اگه آمیگدالا هیجان زده شده و یه چیز مهم در کاره، 0:05:45.000,0:05:48.000 سیگنال به سمت آتونومیک اعصاب منتشر میشه. 0:05:48.000,0:05:50.000 قلب شما شروع میکنه به تندتر زدن، 0:05:50.000,0:05:53.000 شما شروع میکنید به عرق کردن برای اینکه حرارت بوجود اومده توسط بکارگیری عضله ها رو از دست بدید-- 0:05:53.000,0:05:55.000 شما شروع میکنید به عرق کردن برای اینکه حرارت بوجود اومده توسط بکارگیری عضله ها رو از دست بدید-- 0:05:55.000,0:05:59.000 و این مایهی خوشبختیه، چون ما میتونیم دوتا الکترود روی کف دستان شما بزاریم 0:05:59.000,0:06:03.000 و تغییرات مقاومتی که در نتیجه عرق کردن دست شما بوجود اومده رو اندازه بگیریم. 0:06:03.000,0:06:05.000 بنابراین وقتی شما دارین به چیزی نگاه میکنید، 0:06:05.000,0:06:09.000 من میتونم بفهمم که شما هیجانی یا تحریک شدید یا نه، خب؟ 0:06:09.000,0:06:11.000 یک مقدار جلوتر توضیع خواهم داد. 0:06:11.000,0:06:15.000 بنابراین ایده من این بود که وقتی این جوان به شیای چیزی نگاه میکنه-- 0:06:15.000,0:06:19.000 سیگنال اون چیز به مناطق بصریاش میرسه و -- 0:06:19.000,0:06:22.000 به هرحال در فوزیفرم جایروس تحلیل میشه-- 0:06:22.000,0:06:25.000 و بعدش اون رو به عنوان یه گیاه یا یه میز، یا اصلا مادرتون شناسایی میکنید خب؟ 0:06:25.000,0:06:27.000 و بعدش اون رو به عنوان یه گیاه یا یه میز، یا اصلا مادرتون شناسایی میکنید خب؟ 0:06:27.000,0:06:30.000 و بعدش سیگنال به سمت آمیگدالا انتشار پیدا میکنه، 0:06:30.000,0:06:32.000 و بعدش به سمت سیستم عصبی اتونومیک. 0:06:32.000,0:06:37.000 ولی ممکنه مدار ارتباطیای که از آمیگدالا به سمت سیستم لیمبیک 0:06:37.000,0:06:40.000 که هسته احساسیه مغزه میره -- به دلیل تصادف قطع شده باشه. 0:06:40.000,0:06:42.000 پس چون بخش فوزیفرم سالمه، 0:06:42.000,0:06:45.000 این جوان میتونه مادرش رو بشناسه، 0:06:45.000,0:06:47.000 و بگه که "آره، این شبیه مادرمه." 0:06:47.000,0:06:50.000 ولی چون مدار به سمت مرکز احساسی مغز بریده شده، 0:06:50.000,0:06:54.000 به خودش میگه، "ولی اگر این مادرمه، چرا من احساس گرمی و راحتی نمیکنم؟" 0:06:54.000,0:06:56.000 یا، بعضی وقتها، احساس ترس؟ درست؟ 0:06:56.000,0:06:57.000 (خنده حاضرین) 0:06:57.000,0:07:03.000 بعدش میگه: "چه چیزی میتونه جوابگوی این بی احساسی و سردی غیرقابل انکار باشه؟ 0:07:03.000,0:07:05.000 این نمیتونه مادر من باشه. 0:07:05.000,0:07:07.000 این فقط یه غریبهاس که میخواد خودشو جای مادر من جا بزنه" 0:07:07.000,0:07:09.000 چطوری میشه این رو تست کرد؟ 0:07:09.000,0:07:11.000 خب، اینطوریه که، اگر هرکدام از شما رو جلوی یک نمایشگر قرار بدیم 0:07:11.000,0:07:14.000 و مقدار مقاومت الکتریکی پوست شما رو اندازه بگیریم، 0:07:14.000,0:07:16.000 و یک سری عکس روی صفحه نمایش نشان بدهیم، 0:07:16.000,0:07:19.000 من میتونم مقدار عرق کردن شما وقتی دارید عکسی میبینید رو اندازه بگیرم، 0:07:19.000,0:07:22.000 خب البته وقتی که شما یه چتر یا میز رو میبینید عرق نمیکنید. 0:07:22.000,0:07:27.000 ولی اگر به شما عکس یه شیر یا ببر یا یه پوستر از یه آدم معروف و جذاب نشون بدم شما شروع به عرق کردن میکنید، درسته؟ 0:07:27.000,0:07:30.000 و باور کنید یا نه، اگر به شما عکس مادرتون رو نشون بدم-- 0:07:30.000,0:07:32.000 دارم راجع به افراد معمولی صحبت میکنم -- شما شروع به عرق کردن میکنید. 0:07:32.000,0:07:34.000 اصلا لازم نیست یهودی باشید. 0:07:34.000,0:07:36.000 (خنده حاضرین) 0:07:36.000,0:07:40.000 حالا چه اتفاقی میافته اگه شما اینا رو به این بیمار نشون بدین؟ 0:07:40.000,0:07:44.000 شما عکس رو روی صفحه نمایش به اون نشون میدین 0:07:44.000,0:07:46.000 و مقاومت الکتریکی پوست اون رو اندازه میگیرین. 0:07:46.000,0:07:51.000 میز و صندلی و تکه پارچه مثل افراد سالم هیچ تغییری براش بوجود نمیاره، 0:07:51.000,0:07:53.000 ولی وقتی عکس مادرش رو بهش نشون میدید، 0:07:53.000,0:07:55.000 عکسالعمل مقاومت الکتریکی پوستیاش بدون تغییره. 0:07:55.000,0:07:57.000 هیچ عکسالعمل احساسی نسبت به مادرش نشون نمیده 0:07:57.000,0:08:02.000 بخاطر اینکه مدار مغزی بخش بصری به بخش احساسی قطع شده. 0:08:02.000,0:08:05.000 پس توانایی دیدن اون سالم و معمولیه چون بخش بصری اون سالمه، 0:08:05.000,0:08:08.000 هیجانات و احساساتش هم سالم و معمولیه -- میخنده، گریه میکنه، 0:08:08.000,0:08:11.000 ولی مدار مغزیش از قسمت بصری به قسمت هیجانات و احساسات قطع شده 0:08:11.000,0:08:14.000 بنابراین اون توهم داره که مادرش یه زن غریبهاس. 0:08:14.000,0:08:17.000 این یه مثال قشنگه از کارایی که ما انجام میدیم، 0:08:17.000,0:08:21.000 یه سندرم عصبی-روانی عجیب و غریب و غیرقابل فهم رو بررسی میکنیم 0:08:21.000,0:08:23.000 و ادعا میکنیم که تعبیر فرویدی راجع به اون اشتباهه، 0:08:23.000,0:08:27.000 در واقع با شناخت ساختمان عصبی مغز میتونیم به تفسیر دقیقی برسیم. 0:08:27.000,0:08:29.000 در واقع با شناخت ساختمان عصبی مغز میتونیم به تفسیر دقیقی برسیم. 0:08:29.000,0:08:31.000 راستی، اگر مادر همین مریض از اتاق بغلی بهش تلفن بزنه 0:08:31.000,0:08:36.000 راستی، اگر مادر همین مریض از اتاق بغلی بهش تلفن بزنه 0:08:36.000,0:08:40.000 و اون تلفن رو برداره، خواهد گفت: "مادر، چطوری؟ کجایی؟" 0:08:40.000,0:08:42.000 توهمی از طریق تلفن وجود نداره. 0:08:42.000,0:08:44.000 بعد اگر مادرش یک ساعت دیگه بیاد پیشش، اون مریض خواهد گفت: "تو کی هستی؟ 0:08:44.000,0:08:46.000 خیلی شبیه مادرم هستی." خب؟ 0:08:46.000,0:08:48.000 دلیلش اینه که مسیر جداگانه ای برای اتصال مراکز شنوایی مغز به مراکز هیجانی وجود داره، 0:08:48.000,0:08:52.000 دلیلش اینه که مسیر جداگانه ای برای اتصال مراکز شنوایی مغز به مراکز هیجانی وجود داره، 0:08:52.000,0:08:54.000 و اونا توی تصادف قطع نشده. 0:08:54.000,0:08:59.000 به همین دلیل اون صدای مادرش رو پشت تلفن بدون مشکلی تشخیص میده. 0:08:59.000,0:09:02.000 ولی وقتی مادرش رو میبینه، میگه این یه زن غریبهاس. 0:09:02.000,0:09:06.000 خب، این همه مداربندی پیچیده چطوری توی مغز بوجود اومده؟ 0:09:06.000,0:09:09.000 آیا ذاتیه، ژنتیکیه یا پرورشی-تربیتیه؟ 0:09:09.000,0:09:11.000 و ما برای حل کردن این مشکل یه سندرم نادر دیگه به اسم عضو خیالی رو میسنجیم. 0:09:11.000,0:09:15.000 و ما برای حل کردن این مشکل یه سندرم نادر دیگه به اسم عضو خیالی رو میسنجیم. 0:09:15.000,0:09:17.000 و همه شما میدونید عضو خیالی چیه. 0:09:17.000,0:09:20.000 وقتی یه دست یا پا قطع میشه، بخاطر قانقاریا، 0:09:20.000,0:09:22.000 یا بخاطر جنگ، برای مثال جنگ عراق-- 0:09:22.000,0:09:24.000 که الان مشکل جدیایه-- 0:09:24.000,0:09:28.000 حس موجود بودن دست قطع شده بصورت کاملا شفاف ادامه داره، 0:09:28.000,0:09:31.000 و به اون میگن دست خیالی یا پای خیالی. 0:09:31.000,0:09:33.000 در واقع همه عضوهای بدن میتونن تبدیل به عضو خیالی بشن. 0:09:33.000,0:09:36.000 باور کنید یا نه، حتی اعضای درونی. 0:09:36.000,0:09:40.000 من بیمارهایی داشتهام که رحم اونها با عمل جراحی برداشته شده بود 0:09:40.000,0:09:45.000 که رحم خیالی، و در زمانهای مشخصی در ماه، گرفتگیهای عضلهای قاعدگی داشتند. 0:09:45.000,0:09:47.000 که رحم خیالی، و در زمانهای مشخصی در ماه، گرفتگیهای عضلهای قاعدگی داشتند. 0:09:47.000,0:09:49.000 و در واقع یه روز یه دانشجو از من پرسید اونا PMS خیالی هم میگیرن؟ 0:09:49.000,0:09:51.000 و در واقع یه روز یه دانشجو از من پرسید اونا PMS خیالی هم میگیرن؟ 0:09:51.000,0:09:52.000 (خنده حاضرین) 0:09:52.000,0:09:56.000 موضوعیه که برای بررسی علمی آمادهاس، ولی ما پیگیری نکردیمش. 0:09:56.000,0:09:59.000 خب، حالا سوال بعدی اینه که، 0:09:59.000,0:10:02.000 با انجام آزمایش، چه چیزایی درباره اعضای خیالی میتونیم یاد بگیریم؟ 0:10:02.000,0:10:04.000 یکی از چیزایی که ما متوجه شدیم این بود که، 0:10:04.000,0:10:06.000 تقریبا نصف بیمارهایی که اعضای خیالی داشتند 0:10:06.000,0:10:08.000 ادعا میکردند که میتونن اون رو تکون بدن. 0:10:08.000,0:10:10.000 میتونن باهاش روی شونهی برادرشون بزنن، 0:10:10.000,0:10:12.000 میتونن باهاش تلفن رو جواب بدن وقتی زنگ میزنه، و میتونن باهاش دست خداحافظی تکون بدن. 0:10:12.000,0:10:15.000 اینها احساسات شفاف و جالبی هستند. 0:10:15.000,0:10:17.000 بیمار دچار توهم نیست. 0:10:17.000,0:10:19.000 میدونه که دستاش سر جای خودش نیست 0:10:19.000,0:10:22.000 ولی از این گذشته، برای بیمار تجربه احساسی غیرقابل انکاریه. 0:10:22.000,0:10:25.000 ولی بهرحال، این اتفاق برای نیمی از مریضها نمیافته. 0:10:25.000,0:10:29.000 اونا میگن، ولی دکتر دست خیالی من فلجه. 0:10:29.000,0:10:32.000 اون بصورت مشت بیحرکت دراومده و خیلی دردناکه. 0:10:32.000,0:10:35.000 اگر میشد تکونش میدادم، شاید دردش از بین میرفت. 0:10:35.000,0:10:38.000 حالا، چرا یه دست خیالی فلج میشه؟ 0:10:38.000,0:10:40.000 یک چیز خود متناقض به نظر میرسه، 0:10:40.000,0:10:43.000 ولی وفتی ما داشتیم موارد رو بررسی میکردیم، متوجه این شدیم که، 0:10:43.000,0:10:45.000 این افراد با دستهای فلج خیالی، 0:10:45.000,0:10:49.000 دست واقعیشون بدلیل آسیب دیدن اعصاب فلج بوده، 0:10:49.000,0:10:52.000 اعصاب اصلی بازو از بین رفته بودند، 0:10:52.000,0:10:54.000 بطور مثال در یک تصادف موتورسیکلت قطع شده بودند. 0:10:54.000,0:10:57.000 پس بیمار یه دست واقعی داشته، که خیلی درد داشته، 0:10:57.000,0:11:01.000 و برای چند ماه یا یک سال توی گردن آویز بوده، بعد 0:11:01.000,0:11:04.000 در یک تلاش نادرست برای رهایی از درد دست، 0:11:04.000,0:11:06.000 جراح دست رو قطع میکنه، 0:11:06.000,0:11:10.000 و اونوقت دست خیالی با همان درد بوجود میاد، درست؟ 0:11:10.000,0:11:12.000 و این یه مشکل جدیه پزشکیه. 0:11:12.000,0:11:14.000 بیمارها افسرده میشوند. 0:11:14.000,0:11:16.000 بعضی از اونها به سمت خودکشی میرن، خب؟ 0:11:16.000,0:11:18.000 خب چطوری میشه این مرض رو شفا داد؟ 0:11:18.000,0:11:20.000 حالا چرا عضو خیالی بوجود میاد؟ 0:11:20.000,0:11:24.000 وقتی من به موارد نگاه میکردم متوجه شدم که اونها یه دست واقعی داشتن، 0:11:24.000,0:11:27.000 و اعصاب دست اونها قطع شده، 0:11:27.000,0:11:30.000 و دست واقعیشون فلج شده، 0:11:30.000,0:11:34.000 و این دست واقعی قبل از قطع شدن ماهها در گردنآویز بوده، 0:11:34.000,0:11:40.000 حالا این درد به عضو خیالی منتقل شده. 0:11:40.000,0:11:42.000 چرا اینطوری میشه؟ 0:11:42.000,0:11:44.000 وقتی که دست سر جاش ولی فلج بوده، 0:11:44.000,0:11:47.000 مغز به دست فرمان میفرستاده، قسمت جلویی مغز میگفته: "حرکت کن" 0:11:47.000,0:11:49.000 ولی مغز چیزی رو که میدیده "نمیتونم" بوده. 0:11:49.000,0:11:53.000 حرکت کن. نمیتونم. حرکت کن. نمیتونم. حرکت کن. نمیتونم. 0:11:53.000,0:11:56.000 و این داخل مداربندی مغز میشه، 0:11:56.000,0:11:59.000 و ما به این «فلجی آموختهشده» میگیم، خب؟ 0:11:59.000,0:12:03.000 مغز میآموزه، بخاطر این پیوند ارتباطی "هبیان"، 0:12:03.000,0:12:06.000 که خود فرمان برای حرکت دادن دست 0:12:06.000,0:12:08.000 حس فلج بودن دست رو بوجود میاره، 0:12:08.000,0:12:10.000 و وقتی که دست قطع میشه، 0:12:10.000,0:12:14.000 این علم به فلج بودن، به برداشت طرف از بدن خودش منتقل میشه 0:12:14.000,0:12:17.000 و به عضو خیالیاش، خب؟ 0:12:17.000,0:12:19.000 حالا چطوری میشه به این بیمارها کمک کرد؟ 0:12:19.000,0:12:21.000 چطوری میشه فلجی آموختهشده رو از ذهن پاک کرد 0:12:21.000,0:12:25.000 که بشه او رو از درد مشقت بار اسپاسم مشت شدن عضو خیالی رها کرد؟ 0:12:25.000,0:12:27.000 که بشه او رو از درد مشقت بار اسپاسم مشت شدن عضو خیالی رها کرد؟ 0:12:27.000,0:12:32.000 خب، ما میگیم، چطوره فرمان رو به عضو خیالی بفرستیم، 0:12:32.000,0:12:36.000 ولی بازخورد بصری بهش برگردونیم که عضو خیالیش داره از دستورات پیروی میکنه، خب؟ 0:12:36.000,0:12:39.000 شاید بشه اینطوری درد و گرفتگی خیالی رو از بین برد. 0:12:39.000,0:12:41.000 چطوری میشه اینکار رو کرد؟ خوب، واقعیت مجازی. 0:12:41.000,0:12:43.000 ولی اون میلیونها دلار هزینه برمیداره. 0:12:43.000,0:12:46.000 پس من یه راهی برای انجام این پیدا کردم که بشه با سه دلار انجامش داد، 0:12:46.000,0:12:48.000 ولی به سرمایهگزارای من اینو نگید. 0:12:48.000,0:12:49.000 (خنده حاضرین) 0:12:49.000,0:12:53.000 خب، من یه چیزی ساختم که بهش میگم جعبه آینه. 0:12:53.000,0:12:55.000 یه جعبه مقواییه با یک آینه در وسطش، 0:12:55.000,0:12:59.000 و بعدش عضو خیالی رو روبروش قرار میدید-- خب اولین بیمار من، دریک، اومد. 0:12:59.000,0:13:02.000 10 سال پیش دستش رو قطع کرده بودن. 0:13:02.000,0:13:05.000 بازوش کشیده شده بود، بنابراین اعصاب دستش بریده شده بودند 0:13:05.000,0:13:09.000 و بازوش فلج شده بود و یک سال به گردنش آویزون بود، بعدش اونو بریدند. 0:13:09.000,0:13:11.000 اون یه دست خیالی داشت، با دردی شکنجه مانند، و نمیتونست تکونش بده. 0:13:11.000,0:13:13.000 یه بازوی خیالی فلج بود. 0:13:13.000,0:13:17.000 پس او اومد اونجا و من بهش یه آیینه مثل اون که تعریف کردم دادم، داخل یه جعبه، 0:13:17.000,0:13:20.000 که من بهش میگم جعبه آینه، درست؟ 0:13:20.000,0:13:23.000 و بیمار دست چپ خیالی خودش رو که مشت شده و درد داره در قسمت چپ آینه قرار میده، 0:13:23.000,0:13:25.000 و بیمار دست چپ خیالی خودش رو که مشت شده و درد داره در قسمت چپ آینه قرار میده، 0:13:25.000,0:13:27.000 و دست سالمش رو سمت راست آینه قرار میده، 0:13:27.000,0:13:31.000 و دقیقا همون حالت مشت شده رو میگیره، 0:13:31.000,0:13:34.000 و داخل آینه نگاه میکنه، چه چیزی تجربه میکنه؟ 0:13:34.000,0:13:37.000 به عضو خیالی نگاه میکنه که انگار دوباره سرجاش برگشته، 0:13:37.000,0:13:41.000 چون داره به انعکاس تصویر دست سالمش در آینه نگاه میکنه، 0:13:41.000,0:13:43.000 و انگار که دست خیالیش دوباره سرجاش برگشته. 0:13:43.000,0:13:46.000 من بهش گفتم: "حالا دست خیالیت -- 0:13:46.000,0:13:50.000 انگشتان واقعیت رو تکون بده وقتی داری توی آینه نگاه میکنی." 0:13:50.000,0:13:54.000 اون احساس میکنه که انگار عضو خیالیش داره تکون میخوره، درست؟ 0:13:54.000,0:13:56.000 این بدیهیه، ولی اتفاق عجیبی که میافته اینه که، 0:13:56.000,0:13:59.000 بیمار میگه، "خدای من، عضو خیالی من داره دوباره تکون میخوره، 0:13:59.000,0:14:01.000 و درد و اسپاسم مشت شدن بازوم، از بین رفته." 0:14:01.000,0:14:04.000 و یادتون باشه، اولین بیمار من که وارد شد-- 0:14:04.000,0:14:05.000 (تشویق حاضرین) 0:14:05.000,0:14:09.000 -- ممنون. (تشویق حاضرین) 0:14:09.000,0:14:12.000 اولین بیمار من وارد شد، و به آینه نگاه کرد، 0:14:12.000,0:14:15.000 بعد من گفتم، "به تصویر انعکاسی عضو خیالیت نگاه کن." 0:14:15.000,0:14:17.000 بعد اون شروع کرد به خندیدن و گفت، "من میتونم عضو خیالیم رو ببینم." 0:14:17.000,0:14:19.000 ولی اون احمق نیست، میدونه که واقعی نیست. 0:14:19.000,0:14:21.000 میدونه که اون تصویر انعکاسی آینهاس، 0:14:21.000,0:14:23.000 ولی این یه تجربه واضح حسیه. 0:14:23.000,0:14:26.000 حالا، من گفتم، "دست واقعی و خیالیت رو تکون بده." 0:14:26.000,0:14:28.000 او گفت، "اوه، نمیتونم دست خیالیم رو تکون بدم. خودت میدونی. دردآوره." 0:14:28.000,0:14:30.000 بهش گفتم، "دست واقعیات رو تکون بده." 0:14:30.000,0:14:32.000 بعدش اون گفت، "اوه خدای من، دست خیالیم داره دوباره تکون میخوره، باور نکردنیه! 0:14:32.000,0:14:35.000 دردم هم از بین رفته." خب؟ 0:14:35.000,0:14:36.000 بعدش بهش گفتم، "چشماتو ببند." 0:14:36.000,0:14:38.000 چشماشو بست. 0:14:38.000,0:14:39.000 "و دست واقعیت رو تکون بده." 0:14:39.000,0:14:40.000 "اوه، نمیشه-- دوباره مشت شده." 0:14:40.000,0:14:42.000 "خب، چشماتو باز کن." 0:14:42.000,0:14:43.000 "اوه خدای من، خدای من، دوباره تکون میخوره!" 0:14:43.000,0:14:45.000 او مثل یه بچه توی فروشگاه آبنبات بود. 0:14:45.000,0:14:50.000 پس من گفتم، خب پس این نظریه من رو راجع فلجی آموختهشده ثابت میکنه 0:14:50.000,0:14:52.000 و نقش مهم ورودیهای تصویری، 0:14:52.000,0:14:54.000 ولی بخاطر این به من جایزه نوبل نمیدن 0:14:54.000,0:14:56.000 که تونستم کمک کنم یکی بتونه عضو خیالیاش رو تکون بده. 0:14:56.000,0:14:57.000 (خنده حاضرین) 0:14:57.000,0:14:58.000 (تشویق حاضرین) 0:14:58.000,0:15:01.000 این یه توانایی کاملا بیهودهاس، وقتی راجع بهش فکر کنی. 0:15:01.000,0:15:02.000 (خنده حاضرین) 0:15:02.000,0:15:06.000 ولی بعد از اون من متوجه شدم، شاید بشه انواع دیگه فلج 0:15:06.000,0:15:11.000 که در عصبشناسی میبینید، مثل سکته یا فوکال دیستونیاس -- 0:15:11.000,0:15:13.000 ممکنه بخشی از اون آموختهشده باشه 0:15:13.000,0:15:16.000 که میتونید با وسیله سادهای مثل آینه درمانش کنید. 0:15:16.000,0:15:18.000 پس من بهش گفتم، "ببین، دریک"-- 0:15:18.000,0:15:21.000 خب، اول از همه اینکه مریض نمیتونه برای تسکین دردش همش یه آینه با خودش حمل کنه-- 0:15:21.000,0:15:25.000 بهش گفتم، دریک، با خودت ببرش خونه و یکی دو هفتهای باهاش تمرین کن. 0:15:25.000,0:15:27.000 شاید بعد از یه مدتی تمرین، 0:15:27.000,0:15:29.000 بتونی فلج بودن دست خیالیت رو از یاد ببری و از آینه خلاص بشی 0:15:29.000,0:15:31.000 و بتونی دست خیالی فلجت رو تکون بدی، 0:15:31.000,0:15:33.000 و بعدش بتونی خودتو از درد نجات بدی." 0:15:33.000,0:15:35.000 خب اونم گفت باشه، و دستگاه رو با خودش به خونه برد. 0:15:35.000,0:15:37.000 بهش گفتم، "ببین از همه اینا گذشته این همش دو دلار میارزه. با خودت ببرش خونه." 0:15:37.000,0:15:40.000 خب اونم با خودش به خونه برد، و بعد از دو هفته بهم تلفن زد، 0:15:40.000,0:15:42.000 بهم گفت، "دکتر، نمیتونی اینو باور کنی." 0:15:42.000,0:15:43.000 گفتم: "چیو؟" 0:15:43.000,0:15:45.000 بهم گفت، "از بین رفت." 0:15:45.000,0:15:46.000 گفتم، "چی از بین رفت؟" 0:15:46.000,0:15:48.000 فکر کردم شاید جعبه آینه از بین رفته. 0:15:48.000,0:15:49.000 (خنده حاضرین) 0:15:49.000,0:15:52.000 گفت، "نه، نه، نه، میدونی دست خیالیم که 10 سال باهام بود، ناپدید شده." 0:15:52.000,0:15:54.000 گفت، "نه، نه، نه، میدونی دست خیالیم که 10 سال باهام بود، ناپدید شده." 0:15:54.000,0:15:56.000 و من گفتم -- من نگران شده بودم، گفتم، خدای من، 0:15:56.000,0:15:58.000 من تصویر ذهنی اون رو از بدنش تغییر دادم، 0:15:58.000,0:16:01.000 موضوعات انسانی،اخلاقیات و مسائل اینچنینی، چی میشه؟ 0:16:01.000,0:16:03.000 بعد من گفتم، "دریک، آیا این اذیتت میکنه؟" 0:16:03.000,0:16:06.000 گفت "نه، سه روزه که دست خیالیم از بین رفته 0:16:06.000,0:16:09.000 بنابراین درد دست خیالی و اسپاسم مشت شدن، 0:16:09.000,0:16:12.000 درد قسمت جلویی بازوی خیالی و غیره همه از بین رفتن. 0:16:12.000,0:16:16.000 ولی مشکل اینجاست که هنوز انگشتای خیالی من از بازوم آویزون هستند، 0:16:16.000,0:16:18.000 و جعبه شما اونا رو نمیتونه به من نشون بده." 0:16:18.000,0:16:19.000 (خنده حاضرین) 0:16:19.000,0:16:22.000 "میتونید طراحی اون رو عوض کنید و اون رو روی سرم بزارین 0:16:22.000,0:16:25.000 که بتونم با اینکار انگشتان خیالیام رو حذف کنم؟" 0:16:25.000,0:16:27.000 فکر میکرد من یه جورایی شعبدهباز هستم. 0:16:27.000,0:16:28.000 حالا این چرا پیش میاد؟ 0:16:28.000,0:16:31.000 بخاطر اینه که مغز با کشمکش حسی عظیمی روبرو میشه. 0:16:31.000,0:16:34.000 اون از چشم پیامهایی میگیره که میگن عضو خیالی برگشته. 0:16:34.000,0:16:36.000 از طرف دیگه گیرایی مناسبی وجود نداره، 0:16:36.000,0:16:40.000 عضلهها پیام میدن که بازویی وجود نداره، خب؟ 0:16:40.000,0:16:42.000 و فرمان موتوری مغز میگه که بازویی وجود نداره، 0:16:42.000,0:16:45.000 و بخاطر همین کشمکش، مغز میگه، بیخیالش، 0:16:45.000,0:16:48.000 عضو خیالی وجود نداره، بازوی واقعی هم وجود نداره، درست؟ 0:16:48.000,0:16:50.000 مغز یه جورایی میره توی حالت تکذیب و انکار-- سرسری از پیامها میگذره. 0:16:50.000,0:16:54.000 و وقتی که بازو ناپدید میشه، پاداشش اینه که درد ناپدید میشه 0:16:54.000,0:16:58.000 چون نمیشه درد تجزیه شده شناور در هوا رو احساس کرد. 0:16:58.000,0:17:00.000 و این پاداششه. 0:17:00.000,0:17:02.000 حالا، این تکنیک روی تعداد زیادی از مریضها از طرف گروههای دیگه در هلسینکی امتحان شده 0:17:02.000,0:17:04.000 حالا، این تکنیک روی تعداد زیادی از مریضها از طرف گروههای دیگه در هلسینکی امتحان شده 0:17:04.000,0:17:07.000 بنابراین ممکنه ثابت بشه که روش با ارزشیه برای درمان درد عضو خیالی، 0:17:07.000,0:17:09.000 و حقیقتا، کسانی هم اون رو برای توانبخشی سکته امتحان کردهاند. 0:17:09.000,0:17:12.000 معمولا به سکته به عنوان آسیب رسیدن به فیبرها فکر میکنیم، 0:17:12.000,0:17:14.000 راجع بهش کاری نمیشه کرد. 0:17:14.000,0:17:19.000 ولی اونطوری که مشخص شده بعضی از بخشهای فلج سکتهای هم فلجی آموختهشده هستند 0:17:19.000,0:17:22.000 و ممکنه اون جزء رو بشه از طریق آینهها درمان کرد. 0:17:22.000,0:17:24.000 این هم الان در مرحله آزمایشات بیمارستانیه، 0:17:24.000,0:17:26.000 و به مریضهای زیادی کمک کرده. 0:17:26.000,0:17:30.000 خب، اجازه بدید که من به بخش سوم صحبتم برم، 0:17:30.000,0:17:34.000 که درباره یک پدیده نادر دیگه به اسم همحسی (سیناستسیا) است. 0:17:34.000,0:17:37.000 که توسط فرانسیس گالتون در قرن 19 کشف شده. 0:17:37.000,0:17:39.000 اون پسر عموی چارلز داروین بوده. 0:17:39.000,0:17:41.000 او اشاره کرد که افراد خاصی در یک جمعیت، 0:17:41.000,0:17:45.000 که از هر نظر کاملا معمولی هستند، یه مشخصه خاص دارن -- 0:17:45.000,0:17:48.000 هروقت که اونا یه عدد رو میبینن، رنگیه. 0:17:48.000,0:17:52.000 پنج آبیه، هفت زرده، هشت فسفریه، 0:17:52.000,0:17:54.000 نه نیلی رنگه، خب؟ 0:17:54.000,0:17:57.000 یادتون باشه که اینا از هر نظر دیگه کاملا معمولی و نرمال هستن. 0:17:57.000,0:18:00.000 یا سی شارپ، بعضی وقتا نواها رنگ را به خاطر میآورند. 0:18:00.000,0:18:03.000 سی شارپ آبیه، اف شارپ سبزه، 0:18:03.000,0:18:06.000 یه نوای دیگه ممکنه زرد باشه، درست؟ 0:18:06.000,0:18:08.000 چرا اینطوری میشه؟ 0:18:08.000,0:18:10.000 این به همحسی (سیناستسیا) معروفه -- گالتون این اسم رو روش گذاشته، 0:18:10.000,0:18:12.000 آمیختگی حسها. 0:18:12.000,0:18:14.000 در ما، همه حسها از هم متمایز هستند. 0:18:14.000,0:18:16.000 ولی حسهای این افراد در هم قاطیه. 0:18:16.000,0:18:17.000 چطوری این پیش میاد؟ 0:18:17.000,0:18:19.000 یکی از دو جنبه این مشکل خیلی جالبه. 0:18:19.000,0:18:21.000 همحسی بصورت ارثی منتقل میشه، 0:18:21.000,0:18:24.000 همونطور که گالتون گفته این ارثی و ژنتیکیه. 0:18:24.000,0:18:28.000 جنبه دومش -- این قسمتش خیلی مربوط به موضوع من در این سخنرانیه که مربوط به خلاقیته -- 0:18:28.000,0:18:31.000 جنبه دومش -- این قسمتش خیلی مربوط به موضوع من در این سخنرانیه که مربوط به خلاقیته -- 0:18:31.000,0:18:36.000 راجع به اینه که این موضوع در میان هنرمندان، شاعران، نویسندگان 0:18:36.000,0:18:39.000 و دیگر آفرینندگان آثار هشت برابر بیشتر از بقیه مردم پیش میاد. 0:18:39.000,0:18:40.000 چرا اینطوریه؟ 0:18:40.000,0:18:42.000 میخام که جواب این سوال رو بدم. 0:18:42.000,0:18:44.000 در گذشته پاسخی براش نبوده. 0:18:44.000,0:18:45.000 خب، همحسی چیه؟ عامل بوجود آورندهاش چیه؟ 0:18:45.000,0:18:46.000 بسیار خوب، نظریههای زیادی وجود داره. 0:18:46.000,0:18:48.000 یه نظریه اینه که اونا مجنون هستن. 0:18:48.000,0:18:51.000 حالا این نظریه علمی نیست و میتونیم فراموشش کنیم. 0:18:51.000,0:18:55.000 نظریه دیگه اینه که اونا مواد مخدر مصرف میکنن، خب؟ 0:18:55.000,0:18:57.000 حالا ممکنه این یک مقداری درست باشه 0:18:57.000,0:18:59.000 چون همحسی خیلی اینجا توی بخش خلیج رایجتره تا سان دیگو. 0:18:59.000,0:19:00.000 (خنده حاضرین) 0:19:00.000,0:19:03.000 خب، حالا نظریه سوم اینه که -- 0:19:03.000,0:19:08.000 خب، بیاین این سوال رو از خودمون بپرسیم که اصلا جریان همحسی چیه؟ خب؟ 0:19:08.000,0:19:11.000 خب ما پیدا کردهایم که منطقه رنگی و منطقه اعداد 0:19:11.000,0:19:14.000 در مغز دقیقا کنار هم هستند، در قسمت فازیفرم جایروس مغز. 0:19:14.000,0:19:16.000 بنابراین گفتیم که مقداری از مداربندی قسمت رنگی و عددی مغز روی هم افتاده. 0:19:16.000,0:19:19.000 بنابراین گفتیم که مقداری از مداربندی قسمت رنگی و عددی مغز روی هم افتاده. 0:19:19.000,0:19:22.000 بنابراین هروقت یه عدد دیده میشه، رنگ مربوط به اون هم دیده میشه، 0:19:22.000,0:19:24.000 و بخاطر همین طرف همحسی داره. 0:19:24.000,0:19:26.000 حالا یادتون باشه-- چرا اینطوری میشه؟ 0:19:26.000,0:19:28.000 چرا باید مداربندی مغز یه سری از افراد روی هم افتاده باشه؟ 0:19:28.000,0:19:30.000 یادتونه گفتم ارثیه؟ 0:19:30.000,0:19:32.000 این بهتون سرنخ رو میده. 0:19:32.000,0:19:34.000 و اون اینه که یه ژن غیر طبیعی وجود داره، 0:19:34.000,0:19:37.000 یه جهش ژنتیکی، که باعث این برهم افتادگی غیرعادی میشه. 0:19:37.000,0:19:39.000 مشخص شده که، ما وقتی که به دنیا اومدیم درون مغزمون همه قسمتها به هم ربط داشتن. 0:19:39.000,0:19:43.000 مشخص شده که، ما وقتی که به دنیا اومدیم درون مغزمون همه قسمتها به هم ربط داشتن. 0:19:43.000,0:19:46.000 بنابراین هر قسمت از مغز به قسمت دیگه مربوط بوده، 0:19:46.000,0:19:48.000 و اینا از هم جدا میشن که مشخصه سازمان یک مغز بالغ رو بسازن. 0:19:48.000,0:19:51.000 و اینا از هم جدا میشن که مشخصه سازمان یک مغز بالغ رو بسازن. 0:19:51.000,0:19:53.000 بنابراین اگر یک ژن مسوول این جدا شدن باشه و این ژن جهش پيدا کنه، 0:19:53.000,0:19:55.000 بنابراین اگر یک ژن مسوول این جدا شدن باشه و این ژن جهش پيدا کنه، 0:19:55.000,0:19:58.000 بنابراین در کار جداسازی منطقههای مغز کاستی پیش میاد، 0:19:58.000,0:20:01.000 اگر بین اعداد و رنگ باشه، همحسی عددی-رنگی پیش میاد. 0:20:01.000,0:20:04.000 اگر بین نوا و رنگ باشه، همحسی نوا-رنگی پیش میاد. 0:20:04.000,0:20:06.000 تا اینجا همه چی خوبه. 0:20:06.000,0:20:08.000 حالا اگر این ژن همه جای مغز خودشو نشون بده، مداربندی همه جای مغز به هم متصل میشه؟ 0:20:08.000,0:20:09.000 حالا اگر این ژن همه جای مغز خودشو نشون بده، مداربندی همه جای مغز به هم متصل میشه؟ 0:20:09.000,0:20:15.000 خیلی خب، درباره کاری که هنرمندان، نویسندگان و شاعران عموما انجام میدن فکر کنید، 0:20:15.000,0:20:18.000 توانایی اونها در بکارگرفتن استعاره در فکر کردن، 0:20:18.000,0:20:20.000 و به هم ارتباط دادن ایدههایی که به ظاهر به هم مربوط نیستند، 0:20:20.000,0:20:23.000 مثل، "این مشرقه، و جولیت خورشیده." 0:20:23.000,0:20:25.000 خب، وقتی میگین جولیت خورشیده، آیا منظورتون اینه که اون یه توپ آتیشه؟ 0:20:25.000,0:20:27.000 خب، وقتی میگین جولیت خورشیده، آیا منظورتون اینه که اون یه توپ آتیشه؟ 0:20:27.000,0:20:30.000 منظورم اینه که، شیزوفرنیها اینطورین، ولی اون یه موضوع دیگهاس، درست؟ 0:20:30.000,0:20:33.000 مردم معمولی میگن اون مثل خورشید گرمه، 0:20:33.000,0:20:35.000 اون مثل خورشید درخشندهاس، اون مثل خورشید بارورندهاس. 0:20:35.000,0:20:37.000 فورا پیوندها رو پیدا میکنید. 0:20:37.000,0:20:40.000 حالا، اگه این ارتباط بین مناطق مغز و مفهومها رو در قسمت های مختلف مغز فرض کنید 0:20:40.000,0:20:43.000 حالا، اگه این ارتباط بین مناطق مغز و مفهومها رو در قسمت های مختلف مغز فرض کنید 0:20:43.000,0:20:46.000 اونوقت این باعث تمایل بیشتری به سمت خلاقیت و فکرکردن بصورت استعارهای 0:20:46.000,0:20:49.000 اونوقت این باعث تمایل بیشتری به سمت خلاقیت و فکرکردن بصورت استعارهای 0:20:49.000,0:20:51.000 در افراد دارای همحسی میشه. 0:20:51.000,0:20:54.000 بنابراین، رخ دادنش هشت برابر در میان شاعران، هنرمندان و نویسندگان بیشتره. 0:20:54.000,0:20:56.000 بنابراین، رخ دادنش هشت برابر در میان شاعران، هنرمندان و نویسندگان بیشتره. 0:20:56.000,0:20:59.000 خب، این نگاه بیشتر از جنبه جمجمهشناسی به همحسی است. 0:20:59.000,0:21:01.000 آخرین بخش -- میتونم یه دقیقه بیشتر داشته باشم؟ 0:21:01.000,0:21:03.000 (تشویق حاضرین) 0:21:03.000,0:21:08.000 خب، میخوام بهتون نشون بدم که همتون همحسی دارین، ولی انکارش میکنید. 0:21:08.000,0:21:12.000 این چیزیه که من بهش میگم الفبای مارشیان، مثل الفبای شما، 0:21:12.000,0:21:15.000 آ هست آ، ب هست ب، س هست س، 0:21:15.000,0:21:18.000 شکلهای مختلف برای آواهای مختلف، درست؟ 0:21:18.000,0:21:20.000 این الفبای مارشیانه. 0:21:20.000,0:21:22.000 یکیشون کیکییه، یکیشون بوبا. 0:21:22.000,0:21:24.000 کدومشون کیکیه، کدومشون بوبا؟ 0:21:24.000,0:21:26.000 چندتا از شما فکر میکنه که اون کیکیه و اون یکی بوبا؟ دستتون رو بالا ببرید. 0:21:26.000,0:21:28.000 خب، یکی دو تایی جهش ژنتیکی توی جمع هست. 0:21:28.000,0:21:29.000 (خنده حاضرین) 0:21:29.000,0:21:31.000 چندتا از شما فکر میکنه که اون بوباست، اون یکی کیکی؟ دستتون رو بالا ببرید. 0:21:31.000,0:21:33.000 99 درصد از شما. 0:21:33.000,0:21:35.000 حالا، هیچکدومتون مارشیان نیستین، چطوری تونستین انجامش بدین؟ 0:21:35.000,0:21:40.000 بخاطر اینه که شما همتون دارید از متصل بودن مناطق -- انتزاع همحسی -- استفاده میکنید 0:21:40.000,0:21:44.000 به این معنیه، وقتی شما میگید اونی که انحنای تیزی داره کیکی است، 0:21:44.000,0:21:49.000 در قشر شنوایی، نورونهای شنوایی تحریک میشن، کیکی 0:21:49.000,0:21:52.000 انحنای تصویری اون شکل دندانهدار رو -- انحنای ناگهانی -- مجسم میکنه. 0:21:52.000,0:21:55.000 حالا این خیلی مهمه، چون چیزی که مشخص میکنه اینه که 0:21:55.000,0:21:57.000 مغز شما درگیر یک فرایند اولیهاس-- 0:21:57.000,0:21:59.000 دقیقا مثل یه وهم و خیال احمقانهاس، 0:21:59.000,0:22:03.000 ولی فوتونهای چشم دارن این شکل رو میسازن، 0:22:03.000,0:22:06.000 و سلولهای مویی شنوایی در گوش دارن الگوهای شنوایی رو تحریک میکنن، 0:22:06.000,0:22:11.000 ولی مغز قادره که نتیجه مشترک این بین رو استخراج کنه. 0:22:11.000,0:22:13.000 این یه فرم ابتدایی از استعارهاس، 0:22:13.000,0:22:18.000 و ما الان میدونیم که این در قسمت فوزیفرم جایروس مغز اتفاق میافته 0:22:18.000,0:22:19.000 بخاطر اینکه وقتی اون قسمت آسیب میبینه، 0:22:19.000,0:22:23.000 این افراد قدرت تشخیص بوبا و کیکی رو از دست میدهند، 0:22:23.000,0:22:25.000 ولی همچنین اونها قابلیت بکارگیری استعاره رو هم از دست میدن. 0:22:25.000,0:22:29.000 وقتی ازش میپرسی، "همه اون درخششها و برقها طلا نیستند" یعنی چی؟ 0:22:29.000,0:22:31.000 وقتی ازش میپرسی، "همه اون درخششها و برقها طلا نیستند" یعنی چی؟ 0:22:31.000,0:22:33.000 بیمار جواب میده، "خوب دلیل نمیشه که چون فلزی و براقه، طلا باشه". 0:22:33.000,0:22:36.000 باید چگالی مخصوصش اندازه گرفته بشه، خب؟ 0:22:36.000,0:22:39.000 بنابراین اونها کلا معنی استعارهای و کنایهآمیز رو از دست میدن. 0:22:39.000,0:22:42.000 خب، اندازه این منطقه در انسانها نسبت به پستانداران رده پایین حدودا هشت برابر بزرگتره، 0:22:42.000,0:22:45.000 خب، اندازه این منطقه در انسانها نسبت به پستانداران رده پایین حدودا هشت برابر بزرگتره، 0:22:45.000,0:22:48.000 یه اتفاق خیلی جالب داره توی منطقه انگولار جایرس میفته، 0:22:48.000,0:22:51.000 چون چهارراهیه بین شنوایی، بینایی و حس لامسه، 0:22:51.000,0:22:55.000 و اندازهاش در انسانها بزرگتر شده-- و یه اتفاق جالب داره اونجا میفته. 0:22:55.000,0:22:58.000 و من فکر میکنم اون منشا خیلی از تواناییهای منحصر به فرد انسانها مثل انتزاع، استعاره و خلاقیته. 0:22:58.000,0:23:01.000 و من فکر میکنم اون منشا خیلی از تواناییهای منحصر به فرد انسانها مثل انتزاع، استعاره و خلاقیته. 0:23:01.000,0:23:04.000 همه این سوالها که فیلسوفها برای هزاران سال اونها رو مطالعه میکردند، 0:23:04.000,0:23:08.000 ما دانشمندان با عکس برداری از مغز، 0:23:08.000,0:23:10.000 مطالعه بیماران و پرسیدن سوالات بجا کشف کنیم. 0:23:10.000,0:23:12.000 متشکرم. 0:23:12.000,0:23:13.000 (تشویق حاضرین) 0:23:13.000,0:23:14.000 بخاطرش متاسفم. 0:23:14.000,0:23:15.000 (خنده حاضرین)