1 00:00:00,737 --> 00:00:05,027 یادم می آید وقتی تنها سه یا چهار سال داشتم، 2 00:00:05,027 --> 00:00:08,909 مادرم داستانی را 3 00:00:08,909 --> 00:00:11,624 برای من و دو برادر بزرگ ترم می خواند، 4 00:00:11,624 --> 00:00:13,643 و یادم می آید که دستانم را روی کتاب می گذاشتم، 5 00:00:13,643 --> 00:00:15,646 تا صفحه ی کتاب را احساس کنم، 6 00:00:15,646 --> 00:00:19,177 تا عکسی را که آن ها درباره اش صحبت می کردند احساس کنم. 7 00:00:19,177 --> 00:00:21,626 و مادرم می گفت، "عزیزم، 8 00:00:21,626 --> 00:00:24,479 تو نمی توانی ببینی، 9 00:00:24,479 --> 00:00:27,525 و نمی توانی عکس را احساس کنی، 10 00:00:27,525 --> 00:00:30,462 و نمی توانی چاپ روی صفحه را احساس کنی." 11 00:00:30,462 --> 00:00:32,236 و من با خودم فکر کردم، 12 00:00:32,236 --> 00:00:34,131 "اما این کاری است که می خواهم انجام دهم. 13 00:00:34,131 --> 00:00:38,292 من عاشق داستان ها هستم. من دوست دارم کتاب بخوانم." 14 00:00:38,292 --> 00:00:40,554 و حتی فکرش را هم نمی کردم 15 00:00:40,554 --> 00:00:43,073 که من بخشی از انقلاب تکنولوژیکی باشم 16 00:00:43,073 --> 00:00:46,774 که این رؤیا را به حقیقت پیوند خواهد داد. 17 00:00:46,774 --> 00:00:50,191 من حدود ۶۴ سال پیش، ۱۰ هفته زود تر از موعد به دنیا آمدم، 18 00:00:50,191 --> 00:00:54,836 که منجر به نابینایی من شد. 19 00:00:54,836 --> 00:00:57,706 مشکل من به عنوان بسته شدن رگ های شبکیه ی چشم شناخته شد، 20 00:00:57,706 --> 00:01:01,591 در حالی که این مشکل در حال حاضر در کشور های پیشرفته فوق العاده نادر است. 21 00:01:01,591 --> 00:01:04,500 و موقعی که در سال ۱۹۴۸ 22 00:01:04,500 --> 00:01:09,293 در پوشک نرمم مچاله شده بودم، حتی فکرش را هم نمی کردم 23 00:01:09,293 --> 00:01:12,121 که در مکان و زمان درستی به دنیا آمدم، 24 00:01:12,121 --> 00:01:14,686 که در مکان و زمان درستی به دنیا آمدم، 25 00:01:14,686 --> 00:01:18,570 و این که در کشوری بودم که می توانستم در آن جا 26 00:01:18,570 --> 00:01:21,503 در انقلاب تکنولوژی اش شرکت کنم. 27 00:01:21,503 --> 00:01:26,944 ۳۷ میلیون انسان کاملاً نابینا در دنیا زندگی می کنند، 28 00:01:26,944 --> 00:01:30,168 اما آن هایی که در تکنولوژی های جدید همکاری و از آن ها استفاده می کنند 29 00:01:30,168 --> 00:01:33,172 غالباً از آمریکای شمالی، اروپا، 30 00:01:33,172 --> 00:01:37,597 ژاپن و سایر کشور های پیشرفته ی جهان هستند. 31 00:01:37,597 --> 00:01:40,770 کامپیوتر ها زندگی همه ی ما را در این سالن، و سراسر جهان 32 00:01:40,770 --> 00:01:41,673 تغییر داده اند، 33 00:01:41,673 --> 00:01:43,340 اما به نظر من آن ها زندگی ما افراد نابینا را 34 00:01:43,340 --> 00:01:46,883 بیشتر از انسان های دیگر تغییر داده اند. 35 00:01:46,883 --> 00:01:50,161 و بنابراین می خواهم با شما درباره ی تعامل میان 36 00:01:50,161 --> 00:01:53,213 تکنولوژی هایی که بر پایه ی کامپیوتر ها ساخته شده اند 37 00:01:53,213 --> 00:01:57,875 با داوطلب هایی که در این چند سال به من کمک کردند 38 00:01:57,875 --> 00:02:01,276 تا تبدیل به کسی بشوم که امروز شدم. 39 00:02:01,276 --> 00:02:03,910 تعاملی میان داوطلبان، 40 00:02:03,910 --> 00:02:06,831 مخترعان مشتاق و تکنولوژی وجود دارد، 41 00:02:06,831 --> 00:02:09,766 و این داستانیست که انسان های نابینای دیگر نیز می توانند تأیید کنند. 42 00:02:09,766 --> 00:02:14,181 اما اجازه بدهید امروز کمی درباره ی آن با شما صحبت کنم. 43 00:02:14,181 --> 00:02:18,007 وقتی 5 ساله بودم، به مدرسه رفتم و خط بریل را یاد گرفتم. 44 00:02:18,007 --> 00:02:20,531 خط بریل سیستم نبوغ آمیزی از شش نقطه است 45 00:02:20,531 --> 00:02:22,265 که روی کاغذ پانچ شده اند، 46 00:02:22,265 --> 00:02:25,652 و من می توانم آن ها را با انگشتانم احساس کنم. 47 00:02:25,652 --> 00:02:28,828 راستش، من فکر می کنم آن ها کارنامه ی کلاس ششمم را نشان می دهند. 48 00:02:28,828 --> 00:02:31,553 نمی دانم جولیان مارو (کمدین تلویزیونی استرالیایی که مصاحبه ای با پرفسور داشت) آن را از کجا پیدا کرد. 49 00:02:31,553 --> 00:02:33,109 (خنده ی حاضرین) 50 00:02:33,109 --> 00:02:34,930 من خیلی خوب می خواندم. 51 00:02:34,930 --> 00:02:39,890 البته دینی و موسیقی نیاز به تمرین بیشتری داشتند. 52 00:02:39,890 --> 00:02:41,366 (خنده ی حاضرین) 53 00:02:41,366 --> 00:02:43,453 وقتی که شما سالن اپرا را ترک می کنید، 54 00:02:43,453 --> 00:02:46,862 می بینید که روی دکمه ی آسانسور ها علائم بریل وجود دارد. 55 00:02:46,862 --> 00:02:50,579 دنبالش بگردید. آیا تا به حال دقت کرده بودید؟ 56 00:02:50,579 --> 00:02:53,309 من این کار را کرده ام. تمام مدت دنبالش می گردم. 57 00:02:53,309 --> 00:02:55,395 (خنده ی حاضرین) 58 00:02:55,395 --> 00:02:57,734 وقتی مدرسه می رفتم، 59 00:02:57,734 --> 00:03:01,026 کتاب ها توسط بازنویسان بریل به خط بریل در می آمد، 60 00:03:01,026 --> 00:03:03,859 افراد داوطلبی که این نقطه ها را پانچ کردند، 61 00:03:03,859 --> 00:03:05,527 تا من کتاب های بسیاری برای خواندن داشته باشم، 62 00:03:05,527 --> 00:03:07,986 و این کار از اواخر قرن ۱۹ در این کشور، 63 00:03:07,986 --> 00:03:10,659 غالباً توسط زنان انجام می شد، 64 00:03:10,659 --> 00:03:13,143 اما این تنها راهی بود که می توانستم از طریق آن کتاب بخوانم. 65 00:03:13,143 --> 00:03:15,537 وقتی در دبیرستان بودم، 66 00:03:15,537 --> 00:03:19,343 اولین ضبط صوت با نوار کاست فیلیپسم را خریدم، 67 00:03:19,343 --> 00:03:22,732 و ضبط صوت ها اولین واسطه های یادگیری شبه کامپیوتری من شدند. 68 00:03:22,732 --> 00:03:24,912 و ضبط صوت ها اولین واسطه های یادگیری شبه کامپیوتری من شدند. 69 00:03:24,912 --> 00:03:28,051 من می توانستم از خانواده و دوستانم بخواهم چیزی را برایم بخوانند، 70 00:03:28,051 --> 00:03:30,444 و بعداً می توانستم هر قدر که می خواستم به آن ها گوش کنم. 71 00:03:30,444 --> 00:03:33,000 و بعداً می توانستم هر قدر که می خواستم به آن ها گوش کنم. 72 00:03:33,000 --> 00:03:34,520 و این روش مرا با داوطلبان و کسانی که کمک می کردند در ارتباط قرار می داد. 73 00:03:34,520 --> 00:03:36,530 و این روش مرا با داوطلبان و کسانی که کمک می کردند در ارتباط قرار می داد. 74 00:03:36,530 --> 00:03:41,022 به طور مثال، وقتی من در یک کالج 75 00:03:41,022 --> 00:03:43,259 در دانشگاه "کویین" در کانادا درس می خواندم، 76 00:03:43,259 --> 00:03:47,342 زندانیان زندان "کالینز بِی" قبول کردند که به من کمک کنند. 77 00:03:47,342 --> 00:03:50,147 من به آن ها یک ضبط صوت دادم، و آن ها کتاب ها را روی نوار می خواندند. 78 00:03:50,147 --> 00:03:51,433 یکی از آن ها به من گفت، 79 00:03:51,433 --> 00:03:54,192 "رون، از وقتی تو آمدی ما دلمان نمی خواهد جای دیگری باشیم." 80 00:03:54,192 --> 00:03:56,653 (خنده ی حاضرین) 81 00:03:56,653 --> 00:03:58,958 اما کمی فکر کنید. این افراد، 82 00:03:58,958 --> 00:04:02,905 کسانی که موقعیت تحصیلی را که من داشتم نداشتند، 83 00:04:02,905 --> 00:04:07,181 به من کمک کردند تا با کمک های شایانشان 84 00:04:07,181 --> 00:04:10,600 در رشته ی حقوق فارغ التحصیل بشوم. 85 00:04:10,600 --> 00:04:12,961 خب، من برگشتم و در دانشگاه موناش شهر ملبورن 86 00:04:12,961 --> 00:04:15,603 به تدریس پرداختم، 87 00:04:15,603 --> 00:04:19,113 و به مدت ۲۵ سال، 88 00:04:19,113 --> 00:04:21,926 ضبط صوت ها همه چیز من بودند. 89 00:04:21,926 --> 00:04:24,377 در حقیقت، در دفتر من در ۱۹۹۰، 90 00:04:24,377 --> 00:04:28,904 من حدود ۲۹ کیلومتر نوار داشتم. 91 00:04:28,904 --> 00:04:35,809 دانشجویان، اعضای خانواده و دوستانم همگی روی آن نوار ها برای من کتاب خوانده بودند. 92 00:04:35,809 --> 00:04:37,346 خانم لویس داوری، 93 00:04:37,346 --> 00:04:40,324 کسی که من بعداً او را مادرخوانده ی خودم نامیدم، 94 00:04:40,324 --> 00:04:43,976 هزاران ساعت از صدایش را روی نوار برایم ضبط کرد. 95 00:04:43,976 --> 00:04:46,440 یکی از دلایلی که من پذیرفتم تا این سخنرانی را امروز انجام دهم، 96 00:04:46,440 --> 00:04:48,929 این بود که امیدوار بودم خانم لویس این جا باشد 97 00:04:48,929 --> 00:04:52,966 تا من بتوانم او را به شما معرفی کنم، و در حضور جمع از او تشکر کنم. 98 00:04:52,966 --> 00:04:56,715 اما متأسفانه، شرایط سلامتی او اجازه نداد که امروز در این جمع حاضر باشد. 99 00:04:56,715 --> 00:05:01,303 اما لویس، من از همین جا از تو تشکر می کنم. 100 00:05:01,303 --> 00:05:08,291 (تشویق حاضرین) 101 00:05:13,776 --> 00:05:20,635 من اولین کامپیوتر اپلم را در سال ۱۹۸۴ دیدم، 102 00:05:20,635 --> 00:05:22,160 و من با خودم فکر کردم، 103 00:05:22,160 --> 00:05:27,128 "این وسیله یک صفحه ی شیشه ای دارد، پس فایده ی زیادی برای من ندارد." 104 00:05:27,128 --> 00:05:31,182 اما سخت در اشتباه بودم. 105 00:05:31,182 --> 00:05:35,715 در سال ۱۹۸۷، در ماهی که بزرگ ترین پسرم، جرارد، به دنیا آمد، 106 00:05:35,715 --> 00:05:38,169 من اولین کامپیوتر مخصوص نابینایانم را به دست آوردم، 107 00:05:38,169 --> 00:05:41,383 و این وسیله در حال حاضر این جاست. 108 00:05:41,383 --> 00:05:43,318 آیا آن را می بینید؟ 109 00:05:43,318 --> 00:05:47,601 و همان طور که می بینید این وسیله، قسمتی که شما به آن مانیتور می گویید را ندارد. 110 00:05:47,601 --> 00:05:51,919 (خنده ی حاضرین) 111 00:05:51,919 --> 00:05:53,913 این یک کامپیوتر مخصوص نابینایان است. 112 00:05:53,913 --> 00:05:55,813 (خنده ی حاضرین) 113 00:05:55,813 --> 00:05:58,418 این یک "کی نوت گلد 84k" است، 114 00:05:58,418 --> 00:06:02,594 و 84k بیانگر این است که این دستگاه ۸۴ کیلوبایت حافظه داشت. 115 00:06:02,594 --> 00:06:05,495 (خنده ی حاضرین) 116 00:06:05,495 --> 00:06:10,433 نخندید، این دستگاه در زمان خودش ۴٫۰۰۰ دلار برای من هزینه برداشت. (خنده ی حاضرین) 117 00:06:10,433 --> 00:06:15,127 فکر کنم حافظه ی ساعت مچی من از آن بیشتر باشد. 118 00:06:15,127 --> 00:06:18,147 این کامپیوتر توسط راسل اسمیت، یک مخترع نیوزلندی با ذوق ساخته شد 119 00:06:18,147 --> 00:06:20,945 که تلاش می کرد به انسان های نابینا کمک کند. 120 00:06:20,945 --> 00:06:24,747 در کمال تأسف، او در یک سانحه ی کوچک هوایی در سال ۲۰۰۵ کشته شد، 121 00:06:24,747 --> 00:06:27,605 اما خاطره اش در قلب من زنده است. 122 00:06:27,605 --> 00:06:29,857 به وسیله ی این دستگاه، برای اولین بار، 123 00:06:29,857 --> 00:06:33,188 من می توانستم چیزی را که با آن نوشته بودم دوباره بخوانم. 124 00:06:33,188 --> 00:06:35,145 این دستگاه یک سیستم بازخوان متون داشت. 125 00:06:35,145 --> 00:06:37,405 من اولین کتاب حقوق کارگری خودم به کمک یک نویسنده ی دیگر را 126 00:06:37,405 --> 00:06:42,231 در سال ۱۹۷۹ با دستگاهی نوشتم که قابل بازخوانی نبود. 127 00:06:42,231 --> 00:06:46,542 این دستگاه حالا به من اجازه می داد چیزی را که نوشته ام دوباره بخوانم 128 00:06:46,542 --> 00:06:48,220 و به من اجازه می داد که به دنیای کامپیوتر ها وارد شوم، 129 00:06:48,220 --> 00:06:51,620 اگرچه با ۸۴ کیلوبایت حافظه. 130 00:06:51,620 --> 00:06:57,008 در سال ۱۹۷۴، ری کورزویل بزرگ، مخترع آمریکایی، 131 00:06:57,008 --> 00:06:59,758 روی ساختن ماشینی که می توانست کتاب ها را اسکن کند 132 00:06:59,758 --> 00:07:02,289 و آن ها را با سیستم بازخوانی پخش کند کار کرد. 133 00:07:02,289 --> 00:07:04,836 دستگاه های تشخیص کاراکتر ها به وسیله ی نور 134 00:07:04,836 --> 00:07:07,576 معمولاً تنها یک فونت از حروف را تشخیص می دادند، 135 00:07:07,576 --> 00:07:11,920 اما او با استفاده از اسکنر های تخت با مانیتور های ساده 136 00:07:11,920 --> 00:07:13,426 و سیستم بازخوان متون، 137 00:07:13,426 --> 00:07:17,832 دستگاهی درست کرد که می توانست هر فونتی از حروف را بخواند. 138 00:07:17,832 --> 00:07:20,963 و دستگاه او، که به بزرگی یک دستگاه شست و شوی زمین بود، 139 00:07:20,963 --> 00:07:24,937 در ۱۳ ژانویه ی ۱۹۷۶ شروع به کار کرد. 140 00:07:24,937 --> 00:07:28,020 من اولین کورزویلم را در مارس ۱۹۸۹ به دست آوردم، 141 00:07:28,020 --> 00:07:31,327 و این اختراع مرا شگفت زده کرد، 142 00:07:31,327 --> 00:07:34,117 و در سپتامبر ۱۹۸۹، 143 00:07:34,117 --> 00:07:37,310 ماهی که در دانشگاه موناش 144 00:07:37,310 --> 00:07:39,282 مقام استادیاری به من داده شد، 145 00:07:39,282 --> 00:07:43,140 دانشکده ی حقوق یک دستگاه از آن ها را خرید، و من می توانستم از آن استفاده کنم. 146 00:07:43,140 --> 00:07:47,173 برای اولین بار، من می توانستم آن چیزی را که می خواستم 147 00:07:47,173 --> 00:07:48,581 با قرار دادن یک کتاب بر روی اسکنر بخوانم. 148 00:07:48,581 --> 00:07:51,297 دیگر مجبور نبودم با بقیه مهربان باشم! 149 00:07:51,297 --> 00:07:53,940 (خنده ی حاضرین) 150 00:07:53,940 --> 00:07:56,089 من دیگر مجبور نبودم چیز هایی را که می خواهم بخوانم سانسور کنم. 151 00:07:56,089 --> 00:07:59,130 به طور مثال، من خیلی خجالتی بودم، 152 00:07:59,130 --> 00:08:01,602 و راستش همین الآن هم خجالت می کشم 153 00:08:01,602 --> 00:08:04,415 که از کسی بخواهم که درباره ی مسائل بی پرده ی جنسی برای من چیزی بخواند. 154 00:08:04,415 --> 00:08:08,387 (خنده ی حاضرین) 155 00:08:08,387 --> 00:08:11,875 اما، می دانید، من می توانستم نیمه شب کتابی را بردارم و گوش دهم -- 156 00:08:11,875 --> 00:08:17,598 (خنده ی حاضرین) (تشویق حاضرین) 157 00:08:21,528 --> 00:08:24,712 در حال حاضر، سیستم پخش متون کورزویل 158 00:08:24,712 --> 00:08:26,996 یک برنامه ی ساده بر روی لپ تاپم است. 159 00:08:26,996 --> 00:08:28,340 کل آن دستگاه به یک نرم افزار ساده خلاصه شد. 160 00:08:28,340 --> 00:08:30,430 و حالا من می توانم آخرین رمان های چاپ شده را اسکن کنم 161 00:08:30,430 --> 00:08:32,635 و دیگر نیازی ندارم که صبر کنم تا آن کتاب ها به کتاب های صوتی تبدیل شوند. 162 00:08:32,635 --> 00:08:35,896 من می توانم همچنان با دوستانم باشم. 163 00:08:35,896 --> 00:08:39,136 افراد زیادی هستند که به من در زندگیم کمک کردند، 164 00:08:39,136 --> 00:08:41,767 که بسیاری از آن ها را ملاقات نکرده ام. 165 00:08:41,767 --> 00:08:45,416 یکی از آن ها مخترع آمریکایی دیگری به نام تد هنتر بود. 166 00:08:45,416 --> 00:08:47,788 تد یک موتورسوار مسابقه ای بود، 167 00:08:47,788 --> 00:08:52,020 اما در سال ۱۹۷۸ او با یک خودرو تصادف کرد و بیناییش را از دست داد، 168 00:08:52,020 --> 00:08:55,579 که برای یک موتورسوار اتفاق واقعاً دردناکیست. 169 00:08:55,579 --> 00:08:58,375 سپس او به اسکی روی آب پرداخت 170 00:08:58,375 --> 00:09:01,887 و یک قهرمان معلول اسکی روی آب شد. 171 00:09:01,887 --> 00:09:05,134 اما در سال ۱۹۸۹، او به کمک بیل جویس، 172 00:09:05,134 --> 00:09:09,269 برنامه ای را ابداع کردند که می توانست 173 00:09:09,269 --> 00:09:11,020 چیزی را که روی صفحه ی کامپیوتر نوشته شده است 174 00:09:11,020 --> 00:09:13,024 چه از روی اینترنت و چه از فایلی که روی کامپیوتر است بخواند. 175 00:09:13,024 --> 00:09:16,531 به آن جاوز گفته می شد، کار همراه با سخن گفتن (JAWS، Job Access With Speech) 176 00:09:16,531 --> 00:09:18,535 و صدای آن این طور بود. 177 00:09:18,535 --> 00:09:22,420 (صدای سیستم جاوز) 178 00:09:29,985 --> 00:09:31,748 رون مک کالوم: زیادی آهسته نبود؟ 179 00:09:31,748 --> 00:09:32,718 (خنده ی حاضرین) 180 00:09:32,718 --> 00:09:34,986 می بینید، اگر من بخواهم چیزی را این طوری بخوانم، خوابم می برد. 181 00:09:34,986 --> 00:09:36,195 من سرعت آن را برای شما آهسته کردم. 182 00:09:36,195 --> 00:09:39,467 خواهش می کنم آن را با سرعت اصلی پخش کنید. 183 00:09:39,467 --> 00:09:41,982 می شود کلیپ صوتی دوم را پخش کنید؟ 184 00:09:41,982 --> 00:09:46,737 (صدای سیستم جاوز) 185 00:09:55,809 --> 00:09:57,832 (خنده ی حاضرین) 186 00:09:57,832 --> 00:09:59,653 رون: می دانیید، وقتی شما به برگه ی دانشجویانتان نمره می دهید، 187 00:09:59,653 --> 00:10:01,570 واقعاً دوست دارید هر چه سریع تر از شر آن ها خلاص شوید. 188 00:10:01,570 --> 00:10:08,648 (خنده ی حاضرین) (تشویق حاضرین) 189 00:10:11,139 --> 00:10:14,722 این تکنولوژی که در سال ۱۹۸۷ مرا شگفت زده کرد، 190 00:10:14,722 --> 00:10:18,443 در حال حاضر بر روی گوشی آی فون من و تمام شما هم هست. 191 00:10:18,443 --> 00:10:21,977 اما، می دانید، من احساس کردم خواندن به وسیله ی ماشین ها، 192 00:10:21,977 --> 00:10:24,390 کار بسیار دلتنگ کننده ای است. 193 00:10:24,390 --> 00:10:29,329 من با صدای کتاب خواندن خانواده ام و دوستانم بزرگ شدم، 194 00:10:29,329 --> 00:10:32,248 و من گرما و صدای نفس و نزدیکی افرادی را که برایم کتاب می خواندند 195 00:10:32,248 --> 00:10:34,602 دوست داشتم. 196 00:10:34,602 --> 00:10:36,875 آیا شما دوست دارید کسی برای شما کتاب بخواند؟ 197 00:10:36,875 --> 00:10:39,675 و یکی از ماندگار ترین خاطراتی که دارم، 198 00:10:39,675 --> 00:10:45,124 مربوط به سال ۱۹۹۹ می شود، که مری برای من و بچه هایمان 199 00:10:45,124 --> 00:10:47,520 نزدیک ساحل منلی 200 00:10:47,520 --> 00:10:50,925 کتاب "هری پاتر و سنگ جادو" را می خواند. 201 00:10:50,925 --> 00:10:53,228 آیا کتاب فوق العاده ای نبود؟ 202 00:10:53,228 --> 00:10:56,060 من هنوز دوست دارم کسانی که برایم کتاب می خوانند، افراد نزدیکی به من باشند. 203 00:10:56,060 --> 00:10:57,821 اما تکنولوژی را کنار نمی گذارم، 204 00:10:57,821 --> 00:11:03,111 زیرا به من اجازه داد تا زندگی فوق العاده ای داشته باشم. 205 00:11:03,111 --> 00:11:05,798 البته، کتاب های گویا برای افراد نابینا 206 00:11:05,798 --> 00:11:07,410 پیش از تمام این تکنولوژی ها وجود داشته اند. 207 00:11:07,410 --> 00:11:10,889 با این همه، ضبط صدای طولانی مدت، 208 00:11:10,889 --> 00:11:12,278 در اوایل دهه ی ۱۹۳۰ ابداع شد، 209 00:11:12,278 --> 00:11:14,967 و ما در حال حاضر کتاب های گویا را 210 00:11:14,967 --> 00:11:20,530 با استفاده از سیستم دسترسی دیجیتالی به نام دِیزی بر روی سی دی قرار می دهیم. 211 00:11:20,530 --> 00:11:23,712 اما وقتی من به وسیله ی سیستم های باز خوان کتابی را می خوانم، 212 00:11:23,712 --> 00:11:26,662 دوست دارم به خانه بروم، و یک رمان هیجان انگیز را 213 00:11:26,662 --> 00:11:30,612 با یک صدای واقعی گوش دهم. 214 00:11:30,612 --> 00:11:32,684 اما هنوز در برابر ما افراد معلول، 215 00:11:32,684 --> 00:11:34,677 موانعی وجود دارند. 216 00:11:34,677 --> 00:11:37,595 سایت های بسیاری وجود دارند که ما نمی توانیم آن ها را با سیستم جاوز 217 00:11:37,595 --> 00:11:38,882 یا تکنولوژی های دیگر بخوانیم. 218 00:11:38,882 --> 00:11:41,086 وب سایت ها معمولاً پر از عکس هستند، 219 00:11:41,086 --> 00:11:42,533 و همین طور نمودار های مختلف، 220 00:11:42,533 --> 00:11:45,484 و دکمه هایی که عنوان ندارند، 221 00:11:45,484 --> 00:11:49,281 و به این دلیل بود که ائتلاف شبکه ی جهانی ۳، 222 00:11:49,281 --> 00:11:54,844 که تحت عنوان W3C شناخته می شود، استاندارد های جهانی را 223 00:11:54,844 --> 00:11:56,258 برای اینترنت ارتقاء داده است. 224 00:11:56,258 --> 00:12:01,688 و همگی ما می خواهیم کاربران اینترنتی یا صاحبان سایت های اینترنتی 225 00:12:01,688 --> 00:12:03,910 سایت های خود را به گونه ای سازگار طراحی کنند 226 00:12:03,910 --> 00:12:08,586 تا ما افراد نابینا بتوانیم از آن سایت به اندازه ی کافی بهره ببریم. 227 00:12:08,586 --> 00:12:12,641 موانع دیگری نیز به وسیله ی قوانین ما گذاشته می شوند. 228 00:12:12,641 --> 00:12:15,190 به طور مثال، استرالیا، 229 00:12:15,190 --> 00:12:17,682 مانند یک سوم کشور های جهان، 230 00:12:17,682 --> 00:12:22,226 استثناء هایی برای قوانین کپی رایت دارند که اجازه می دهند کتاب ها به خط بریل تبدیل شوند 231 00:12:22,226 --> 00:12:24,398 یا برای ما افراد نابینا خوانده شوند. 232 00:12:24,398 --> 00:12:27,618 اما آن کتاب ها از مرز ها عبور نمی کنند. 233 00:12:27,618 --> 00:12:30,400 به طور مثال، در اسپانیا، 234 00:12:30,400 --> 00:12:32,426 ۱۰۰٫۰۰۰ کتاب در دسترس عموم به زبان اسپانیایی وجود دارد. 235 00:12:32,426 --> 00:12:34,804 در آرژانتین، ۵۰٫۰۰۰ کتاب وجود دارد. 236 00:12:34,804 --> 00:12:36,583 در هیچ یک از کشور های آمریکای لاتین 237 00:12:36,583 --> 00:12:38,660 بیشتر از چند هزار جلد کتاب وجود ندارد. 238 00:12:38,660 --> 00:12:40,765 اما جا به جا کردن کتاب ها 239 00:12:40,765 --> 00:12:43,590 از اسپانیا به آمریکای لاتین قانونی نیست. 240 00:12:43,590 --> 00:12:46,347 صد ها هزار کتاب در دسترس 241 00:12:46,347 --> 00:12:49,223 در ایالات متحده، بریتانیا، کانادا، استرالیا و غیره وجود دارند، 242 00:12:49,223 --> 00:12:51,912 اما نمی توان آن ها را به ۶۰ کشور از جهان برد، 243 00:12:51,912 --> 00:12:54,886 که در آن ها زبان انگلیسی زبان اول و دوم است. 244 00:12:54,886 --> 00:12:58,297 و یادتان می آید من به شما در مورد هری پاتر گفتم؟ 245 00:12:58,297 --> 00:13:01,411 خب، به خاطر این که نمی شد کتاب ها را از مرز خارج کرد، 246 00:13:01,411 --> 00:13:03,335 می بایستی ویرایش های متفاوتی در تمامی کشور های انگلیسی زبان مختلف به چاپ رسانده می شد: 247 00:13:03,335 --> 00:13:06,264 می بایستی ویرایش های متفاوتی در تمامی کشور های انگلیسی زبان مختلف به چاپ رسانده می شد: 248 00:13:06,264 --> 00:13:09,315 بریتانیا، ایالات متحده، کانادا، استرالیا، 249 00:13:09,315 --> 00:13:11,396 و نیوزلند همگی مجبور بودند 250 00:13:11,396 --> 00:13:14,139 ویرایش های جداگانه ای از هری پاتر داشته باشند. 251 00:13:14,139 --> 00:13:17,253 و به همین دلیل است، که در ماه آینده در مراکش، 252 00:13:17,253 --> 00:13:19,752 جلسه ای بین همه ی کشور ها برگزار خواهد شد. 253 00:13:19,752 --> 00:13:21,155 این جلسه ای است که مجموعه ای از کشور ها 254 00:13:21,155 --> 00:13:23,283 و اتحادیه ی جهانی نابینایان در آن شرکت می کنند، 255 00:13:23,283 --> 00:13:25,601 یک قرارداد بین المللی 256 00:13:25,601 --> 00:13:28,739 که بنا بر آن اگر کتاب ها در یک کشور کپی رایت داشتند 257 00:13:28,739 --> 00:13:30,708 و در کشور دیگری کپی رایت جداگانه ای داشتند، 258 00:13:30,708 --> 00:13:33,106 ما بتوانیم آن ها را از مرز ها انتقال دهیم 259 00:13:33,106 --> 00:13:36,322 و به مردم زندگی ببخشیم، مخصوصاً در کشور های در حال توسعه، 260 00:13:36,322 --> 00:13:40,247 انسان های نابینایی که کتابی برای خواندن ندارند. 261 00:13:40,247 --> 00:13:42,359 من دوست دارم این اتفاق بیفتد. 262 00:13:42,359 --> 00:13:50,598 (تشویق حاضرین) 263 00:13:50,598 --> 00:13:53,863 زندگی من به لطف ازدواج و بچه هایم 264 00:13:53,863 --> 00:13:56,497 و البته داشتن کار های جالبی برای انجام دادن 265 00:13:56,497 --> 00:13:59,576 به طرز شگفت انگیزی سرشار از نعمت شده است، 266 00:13:59,576 --> 00:14:02,230 چه زمانی که در دانشگاه حقوق سیدنی بودم، 267 00:14:02,230 --> 00:14:03,502 جایی که به عنوان یک مدیر خدمت می کردم، 268 00:14:03,502 --> 00:14:07,023 یا الآن که در کمیته ی حقوق بشر ملل متحد در بخش معلولین، در ژنو هستم. 269 00:14:07,023 --> 00:14:10,163 یا الآن که در کمیته ی حقوق بشر ملل متحد در بخش معلولین، در ژنو هستم. 270 00:14:10,163 --> 00:14:15,158 به راستی من انسان خوشبختی هستم. 271 00:14:15,158 --> 00:14:18,166 نمی دانم آینده چه چیزی را پیش رویم خواهد گذاشت. 272 00:14:18,166 --> 00:14:21,857 تکنولوژی حتی بیشتر از این پیشرفت خواهد کرد، 273 00:14:21,857 --> 00:14:25,525 اما من هنوز می توانم صدای مادرم را ۶۰ سال پیش به خاطر بیاورم، 274 00:14:25,525 --> 00:14:27,459 "عزیزم، 275 00:14:27,459 --> 00:14:31,604 تو هیچ وقت نمی توانی با انگشت هایت کتاب بخوانی." 276 00:14:31,604 --> 00:14:36,781 من واقعاً خوشحالم که تعامل میان نویسندگان خط بریل، 277 00:14:36,781 --> 00:14:39,678 خوانندگان داوطلب و مخترعان مشتاق، 278 00:14:39,678 --> 00:14:42,868 اجازه داده است که این رؤیای کتاب خواندن برای من 279 00:14:42,868 --> 00:14:45,872 و برای افراد نابینای سراسر جهان به واقعیت بپیوندد. 280 00:14:45,872 --> 00:14:49,518 من می خواهم از کسی که برای من تحقیق کرده است، هانا مارتین، تشکر کنم، 281 00:14:49,518 --> 00:14:52,488 که کسی است که اسلاید ها را برای من عوض می کند، و روی اسلاید ها کلیک می کند، 282 00:14:52,488 --> 00:14:56,879 و همین طور همسرم، پرفسور مری کروک، که نور زندگی من است، 283 00:14:56,879 --> 00:14:58,237 و برای نجات من آمده است. 284 00:14:58,237 --> 00:14:59,432 من می خواهم از او هم تشکر کنم. 285 00:14:59,432 --> 00:15:01,432 گمان می کنم دیگر باید خداحافظی کنم. 286 00:15:01,432 --> 00:15:03,003 شاد باشید. خیلی متشکرم. 287 00:15:03,003 --> 00:15:04,727 (تشویق حاضرین) 288 00:15:04,727 --> 00:15:13,965 وای! (تشویق حاضرین) 289 00:15:20,602 --> 00:15:26,571 خیلی ممنونم. خیلی ممنونم. (تشویق حاضرین)