Return to Video

چگونه مدارس عمومی آمریکا کودکان را فقیر نگاه می‌دارند؟

  • 0:01 - 0:03
    میخواهم درباره بچههایم
    با شما صحبت کنم.
  • 0:04 - 0:08
    میدونم که همه فکر میکنند
    که بچه آنها خارقالعاده ترین،
  • 0:08 - 0:10
    زیباترین بچهای هست
    که تا به حال زندگی کرده.
  • 0:11 - 0:13
    ولی بچههای من واقعا هستند.
  • 0:13 - 0:14
    (خنده حاضرین)
  • 0:14 - 0:16
    من ۶۹۶ بچه دارم،
  • 0:16 - 0:21
    و آنها باهوشترین،
    مبتکرترین، خلاقترین،
  • 0:21 - 0:25
    درخشانترین و قویترین بچههایی
    هستند که شما خواهید دید.
  • 0:25 - 0:30
    هر دانش آموزی که من افتخار درس دادن
    به او در کلاسم را داشتهام فرزند من است.
  • 0:31 - 0:35
    اگرچه، چون والدین "واقعی"
    آنها ثروتمند نیستند
  • 0:35 - 0:38
    و من بحث میکنم، که چون بیشتر آنها
    از اقلیتهای نژادی هستند،
  • 0:38 - 0:40
    آنها بندرت این عالی
    بودن را در خود میبینند،
  • 0:40 - 0:42
    آن طور که من در آنها میبینم.
  • 0:43 - 0:45
    چون چیزی که در آنها میبینم خودم است --
  • 0:46 - 0:48
    یا چیزی که میتوانستم باشم.
  • 0:50 - 0:52
    من دختر پدر و مادر
    آفریقایی-آمریکایی سخت کوش،
  • 0:53 - 0:55
    دارای تحصیلات دانشگاهی هستم
  • 0:55 - 0:57
    که حرفه خود را به عنوان
    خدمتگزاران عمومی انتخاب کردهاند:
  • 0:57 - 1:01
    پدر من، یک وزیر؛ مادر من یک معلم است.
  • 1:01 - 1:05
    ثروت هیچ وقت یک هدف اصلی
    در خانه ما نبوده است.
  • 1:05 - 1:07
    به دلیل نبود این ثروت،
  • 1:07 - 1:09
    ما در محلهای زندگی کردیم که ثروتمند نبود،
  • 1:09 - 1:12
    و نیز یک سیستم آموزشی که ثروتمند نبود.
  • 1:12 - 1:15
    اگرچه خوشبختانه بلیط ما
  • 1:16 - 1:19
    در برنامه داوطلبی لغو
    تبعیض نژادی برنده بود
  • 1:19 - 1:22
    که بچههای درون شهری --
    سیاه پوست را با اتوبوس
  • 1:22 - 1:25
    به مدارس حومه شهر ثروتمند
    و سفید پوست میبردند.
  • 1:25 - 1:29
    در پنج سالگی، مجبور بودم
    یک سواری یک ساعته با اتوبوس
  • 1:29 - 1:31
    به یک مکان دورافتاده داشته باشم
  • 1:31 - 1:33
    تا آموزش بهتری ببینم.
  • 1:34 - 1:38
    در پنج سالگی، فکر میکردم
    همه یک زندگی مثل من دارند.
  • 1:39 - 1:41
    فکر میکردم همه به مدرسه میروند
  • 1:41 - 1:43
    و همه از مداد رنگی قهوهای برای
  • 1:43 - 1:45
    نقاشی اعضای خانوادهشان استفاده میکنند،
  • 1:45 - 1:48
    هنگامی که همه داشتند از
    مدادهای رنگ هلو استفاده میکردند.
  • 1:49 - 1:52
    در پنج سالگی فکر میکردم
    همه مثل من زندگی میکنند.
  • 1:53 - 1:56
    ولی با بزرگتر شدن، شروع
    به توجه به چیزهایی کردم، مثل:
  • 1:57 - 2:00
    چرا دوستان هم محلهای من مجبور نبودند
  • 2:00 - 2:01
    ساعت پنج صبح بیدار شوند،
  • 2:01 - 2:04
    و به مدرسه ای در فاصله یک ساعتی بروند؟
  • 2:04 - 2:07
    چرا من در حال یادگرفتن نواختن ویولن هستم
  • 2:07 - 2:10
    وقتی دوستان هم محلهای من
    حتی کلاس موسیقی هم ندارند؟
  • 2:11 - 2:15
    چرا دوستان محله من
    در حال خواندن و یادگرفتنِ
  • 2:15 - 2:18
    مواردی بودند که من
    دو یا سه سال قبل انجام داده بودم؟
  • 2:18 - 2:20
    وقتی بزرگتر شدم،
  • 2:21 - 2:25
    شروع به داشتن حسی نامشروع کردم،
  • 2:25 - 2:29
    مثل این که داشتم کاری
    میکردم که نباید آن را انجام میدادم
  • 2:29 - 2:31
    گرفتن چیزی که مال من نبود
  • 2:32 - 2:33
    گرفتن یک هدیه
  • 2:33 - 2:36
    ولی نام فرد دیگری روی آن باشد.
  • 2:36 - 2:39
    تمام این چیزهای فوق العادهای
    که در معرض من قرار میگرفتند
  • 2:39 - 2:41
    و آنها را تجربه میکردم
  • 2:41 - 2:44
    حس میکردم واقعا
    نباید آنها را داشته باشم.
  • 2:45 - 2:49
    من نباید یک کتابخانه، وسایل ورزشی،
  • 2:49 - 2:52
    یا زمین بازی امن برای بازی میداشتم.
  • 2:52 - 2:54
    من نباید گروههای تئاتر با
  • 2:54 - 2:57
    نمایشهای فصلی و کنسرتها --
  • 2:57 - 2:59
    هنرهای دیجیتال، بصری و نمایشی.
  • 3:00 - 3:04
    من نباید آزمایشگاههای
    کاملا مجهز شیمی و زیست شناسی،
  • 3:04 - 3:07
    اتوبوس سرویس مدرسه برای جا به جایی،
  • 3:07 - 3:10
    نهار مدرسه تازه پخته شده،
  • 3:10 - 3:11
    یا حتی سیستم تهویه هوا میداشتم.
  • 3:12 - 3:14
    اینها چیزهایی هستند
    که بچههای من ندارند.
  • 3:15 - 3:16
    میبینید، وقتی بزرگتر شدم،
  • 3:16 - 3:19
    اگرچه برای داشتن این شانس فوقالعاده
  • 3:19 - 3:21
    که به من داده شده بود شکرگزار بودم،
  • 3:21 - 3:24
    این حس درد همیشه حاضر وجود داشت که:
  • 3:24 - 3:27
    پس بقیه چی؟
  • 3:27 - 3:31
    هزاران نفر دیگر مثل من وجود دارند،
  • 3:31 - 3:32
    که لیاقت چنین چیزی را نیز دارند.
  • 3:32 - 3:34
    چرا همه این شانس را ندارند؟
  • 3:34 - 3:39
    چرا آموزش با کیفیت فقط مختص ثروتمندان است؟
  • 3:40 - 3:43
    مثل این بود که حس
    ندامت یک نجات یافته را داشتم.
  • 3:43 - 3:46
    تمام دوستان همشهری من
    یک سانحهی قطارِ
  • 3:46 - 3:48
    سیستم آموزشی را تجربه میکردند
  • 3:48 - 3:52
    که من با یک سواری اتوبوس
    از آن نجات یافته بودم.
  • 3:52 - 3:55
    من مانند حضرت موسی
    در سیستم آموشی فریاد میزدم
  • 3:55 - 3:56
    "اجازه دهید مردم من --
  • 3:56 - 3:58
    به مدرسههای با کیفیت بروند!"
  • 3:58 - 3:59
    (خنده حاضرین)
  • 4:00 - 4:04
    من از نزدیک دیده بودم که با نیمه دیگر
    چطور رفتار میشد و چگونه آموزش میدیدند.
  • 4:04 - 4:07
    من سرزمین آموزشی
    قول داده شده را دیده بودم،
  • 4:07 - 4:11
    و هرگز نمیتوانستم
    این اختلاف موجود را توجیه کنم.
  • 4:14 - 4:18
    حالا در سیستم مدرسهای مثل همان که
    در آن نجات یافتم تدریس میکنم.
  • 4:19 - 4:23
    من ابزارهایی که به عنوان دانش آموز
    به من داده شده بود را خوب میشناسم،
  • 4:23 - 4:27
    و حالا به عنوان یک معلم
    به همان ابزارها دسترسی ندارم
  • 4:27 - 4:29
    تا به دانش آموزانم بدهم.
  • 4:29 - 4:34
    شبهای بیشماری در ناامیدی،
  • 4:34 - 4:35
    خشم
  • 4:35 - 4:37
    و پشیمانی گریه کردهام،
  • 4:37 - 4:40
    چون نمیتوانم به بچههایم آن طور که
    به من آموزش داده شده بود،آموزش دهم
  • 4:41 - 4:45
    چون من به ابزارها و
    منابعی که برای آموزش من
  • 4:45 - 4:47
    استفاده شده بود دسترسی ندارم
  • 4:47 - 4:50
    بچههای من خیلی بهتر از این لیاقت دارند.
  • 4:50 - 4:53
    ما مینشینیم و سر خودمان را
    به این جمله میکوبیم:
  • 4:53 - 4:56
    "فاصله تحصیلی، فاصله امکانات!"
  • 4:56 - 4:59
    واقعا فهمیدن این سخت است که
  • 4:59 - 5:03
    چرا بعضی بچهها
    خوب عمل میکنند و بعضی خیر؟
  • 5:03 - 5:04
    معلومه، واقعا.
  • 5:05 - 5:07
    ما کل آن را اشتباه فهمیدهایم.
  • 5:07 - 5:08
    فکر میکنم ما،
  • 5:08 - 5:10
    همان طور که گلوریا لدسون-بیلینگ میگوید،
  • 5:10 - 5:15
    باید سرمشق و زبانمان را عوض کنیم
    تا آنچه واقعیت است را بفهمیم.
  • 5:16 - 5:17
    این یک فاصله تحصیلی نیست
  • 5:18 - 5:20
    این یک بدهکاری آموزشی است،
  • 5:20 - 5:26
    برای همه ابزارهایی که
    برای آموزش کودکان تیره پوست
  • 5:26 - 5:30
    در گذشته در طول زمان سرمایه گزاری نشد.
  • 5:31 - 5:34
    یک راز کمترشناخته شده در تاریخ آمریکا
  • 5:34 - 5:39
    این است که تنها موسسهای که
    منحصراً برای رنگین پوستان ایجاد شد،
  • 5:40 - 5:41
    برده فروشی آمریکا است --
  • 5:42 - 5:44
    و یه عده سیستم زندانها رو پیش میکشن،
  • 5:44 - 5:46
    ولی این یک موضوع دیگر
    برای صحبت TED دیگری است.
  • 5:46 - 5:47
    (خنده حاضرین)
  • 5:48 - 5:52
    سیستم آموزش عمومی این کشور
    با پول کار بردهها و خرید و فروش آنها،
  • 5:52 - 5:56
    ساخته شده، خریده و پرداخت شده است.
  • 5:57 - 6:01
    در حالی که آفریقایی-آمریکاییها
    به بردگی درآمده و از آموزش ممنوع بودهاند،
  • 6:01 - 6:04
    کار آنها همین سازمانی را بوجود آورده
  • 6:04 - 6:06
    که از آن محروم شدهاند.
  • 6:06 - 6:11
    از آن زمان، هر دادگاهی،
    هر سیاست آموزشی و اصلاحاتی،
  • 6:11 - 6:14
    تلاشی برای مقاوم سازی این طراحی بوده،
  • 6:14 - 6:17
    به جای این که فقط برای
    توقف و تصدیق این باشد که:
  • 6:17 - 6:20
    ما از اول اشتباه متوجه شدهایم.
  • 6:21 - 6:25
    یک تاریخ خیلی سادهسازی شده
    از سیستم آموزشی آمریکا.
  • 6:25 - 6:27
    خیلیخوب، فقط با من باشید.
  • 6:28 - 6:31
    سیاه پوستان محروم شده اند --
    داستان کلی بردهداری.
  • 6:31 - 6:33
    با کمک بشردوستانه مردم سفید پوست،
  • 6:33 - 6:35
    آنها مدارس خودشان را ساختند.
  • 6:35 - 6:37
    جدا ولی برابر
    مشکلی نبود.
  • 6:38 - 6:40
    ولی اگرچه میدانیم که
    چیزهایی واقعا جدا بودند،
  • 6:40 - 6:42
    آنها به هیچ وجه برابر نبودند.
  • 6:43 - 6:48
    با ورود پرونده "براون در برابر هیئت آموزش"
    در کنزاس سال ۱۹۵۴،
  • 6:48 - 6:51
    جدایی قانونی نژادها حالا غیرمجاز است.
  • 6:52 - 6:58
    ولی از آن به بعد، تعداد کمی از
    مردم به پروندههای دادگاهی که
  • 6:58 - 7:03
    سرزمین قول داده شده برای هر کودک، آن طورکه
    "براون در برابر هیئت آموزش" در نظر داشت
  • 7:03 - 7:06
    خنثی کردهاند، توجه میکنند.
  • 7:06 - 7:10
    برخی بحث میکنند که
    مدارس امروز مجزاتر شدهاند از
  • 7:10 - 7:15
    زمانی که ما در مرحله اول
    برای لغو تبعیض نژادی اقدام کردیم.
  • 7:16 - 7:20
    درس دادن به بچههایم درباره
    لغو تبعیض نژادی Little Rock Nine
  • 7:20 - 7:21
    و «جنبش حقوق مدنی»،
  • 7:21 - 7:24
    یک لحظه زشت در کلاس من است،
  • 7:24 - 7:27
    وقتی مجبور هستم صدای
    پرسیدن یک بچه را بشنوم که،
  • 7:28 - 7:31
    "اگر مدارس در سال ۱۹۵۴
    لغو تبعیض نژادی شدند،
  • 7:31 - 7:34
    چرا هیچ بچه سفید پوستی در اینجا نیست؟"
  • 7:34 - 7:35
    (خنده حاضرین)
  • 7:35 - 7:37
    این بچهها زبانبسته نیستند.
  • 7:37 - 7:39
    آنها دقیقا میدانند چه
    اتفاقی در حال افتادن است،
  • 7:40 - 7:41
    و چه چیزی نیست.
  • 7:42 - 7:44
    آنها این را درباره آموزش میدانند،
  • 7:45 - 7:46
    که زندگی سیاهپوستان اهمیت ندارد
  • 7:47 - 7:48
    و خود آنها هم همینطور.
  • 7:50 - 7:57
    برای چندین سال، من ناامیدانه تلاش کردم
    تا عشق مطالعه را بین بچههایم ترویج دهم.
  • 7:57 - 8:00
    من یک کتابخانه نسبتا ساده
    از کتابهای دست دوم از
  • 8:00 - 8:04
    کتاب فروشیهای دست دوم،
    فروشگاههای به صرفه،
  • 8:04 - 8:06
    اتاقهای زیر شیروانی --
    و بقیه جمعآوری کردم.
  • 8:06 - 8:09
    ولی هروقت من آن کلمات مخوف
  • 8:09 - 8:11
    "یک کتاب بیرون آورده و بخوانید"
  • 8:11 - 8:13
    را میگفتم مثل این بود
    اعلام جنگ کرده بودم.
  • 8:13 - 8:15
    شکنجه بود.
  • 8:16 - 8:17
    یک روز،
  • 8:17 - 8:20
    بعد از شنیدن درباره این سایت
    DonorsChoose (کمک های مردمی)
  • 8:20 - 8:23
    جایی که معلمها لیستی از خواستههای خود
  • 8:23 - 8:25
    از مواردی که در کلاس
    نیاز دارند را میسازند
  • 8:25 - 8:27
    و اهداکنندگان ناشناس
    آنها را فراهم میکنند،
  • 8:27 - 8:31
    من تصمیم گرفتم خطر کرده
    و یک لیست مورد نیاز
  • 8:31 - 8:35
    از کتابهای رویایی نوجوانان بسازم.
  • 8:36 - 8:40
    بیش از ۲۰۰ کتاب کاملا نو به
    اتاق من به صورت مجزا ارسال شد.
  • 8:41 - 8:45
    هر روز تحویلهای جدیدی داشتیم و
    بچهها با خوشحالی آن را اعلام میکردند،
  • 8:45 - 8:47
    "این مثل کریسمس است!"
  • 8:47 - 8:48
    (خنده حاضرین)
  • 8:48 - 8:50
    سپس آنها میگفتند،
  • 8:50 - 8:52
    "خانم سامر، این کتابها از کجا آمده است؟"
  • 8:52 - 8:54
    سپس من جواب میدادم،
  • 8:54 - 8:58
    "غریبههایی از سراسر کشور
    خواستهاند شما اینها را داشته باشید."
  • 8:58 - 9:01
    و بعد آنها به طرز نسبتا مشکوکی میگفتند،
  • 9:02 - 9:04
    "ولی آنها کاملا نو هستند"
  • 9:04 - 9:05
    (خنده حاضرین)
  • 9:05 - 9:07
    که به آن جواب میدادم،
  • 9:07 - 9:09
    "شما لیاقت کتابهای نو را دارید."
  • 9:10 - 9:14
    کل این تجربه زمانی کاملا
    درک شد که یکی از دختران من،
  • 9:14 - 9:17
    وقتی یک کتاب جلد کاغذی
    خشک را باز میکرد گفت،
  • 9:18 - 9:22
    "خانم سامر، من فهمیدم شما
    این کتابها را خریدهاید،
  • 9:22 - 9:25
    چون شما معلمها همیشه
    چیزهایی برای ما میخرید.
  • 9:25 - 9:29
    ولی دانستن این که یک غریبه،
    کسی که حتی من او را نمیشناسم،
  • 9:29 - 9:31
    در این حد درباره من اهمیت میدهد
  • 9:31 - 9:33
    خیلی جالب است."
  • 9:34 - 9:36
    دانستن این که غریبهها
    مراقب شما خواهند بود
  • 9:37 - 9:39
    یک امتیاز است که به
    بچههای من داده نشده است.
  • 9:40 - 9:42
    بعد از اهداء،
  • 9:42 - 9:46
    یک جریان ثابت از بچهها بوجود آمده
    که ثبت نام میکنند تا کتاب به خانه ببرند،
  • 9:46 - 9:48
    و آن را با فریاد برمیگردانند که،
  • 9:48 - 9:50
    "این خوب بود!"
  • 9:50 - 9:51
    (خنده حاضرین)
  • 9:51 - 9:53
    حالا وقتی میگویم،
    "یک کتاب بیرون آورده و بخوانید"،
  • 9:53 - 9:56
    بچهها به سمت کتابخانه من میدوند.
  • 9:57 - 9:59
    علت این نبود که آنها نمیخواستند بخوانند،
  • 9:59 - 10:03
    بلکه اگر منابع وجود داشته باشد،
    آنها با خوشحالی میخوانند.
  • 10:06 - 10:07
    از لحاظ نهادی،
  • 10:07 - 10:12
    سیستم مدرسههای عمومی کار حقی
    برای بچههای سیاهپوست انجام نداده است.
  • 10:12 - 10:14
    ما همیشه بر روی نتایج نهایی یا
  • 10:14 - 10:16
    یا نتایج آزمون
    تمرکز میکنیم،
  • 10:16 - 10:18
    و نا امید میشویم.
  • 10:18 - 10:20
    ما با یک فاجعه مواجه هستیم و میپرسیم،
  • 10:20 - 10:23
    "چطور اینقدر بد شد؟ چطور به اینجا رسیدیم؟"
  • 10:24 - 10:25
    واقعا؟
  • 10:25 - 10:28
    اگر شما به یک بچه
    مقدار کافی بیتوجهی کنید،
  • 10:28 - 10:31
    شما دیگر حق ندارید شگفت زده شوید
  • 10:31 - 10:32
    وقتی به نتایج مطلوبی نمیرسید.
  • 10:33 - 10:35
    بس کنید بهت زده بودن را
  • 10:35 - 10:37
    یا مغشوش بودن
  • 10:37 - 10:38
    یا گیج بودن درباره
  • 10:39 - 10:41
    شکاف موفقیتی،
  • 10:41 - 10:42
    شکاف درآمدی،
  • 10:42 - 10:43
    آمار زندانها،
  • 10:44 - 10:49
    یا هر کلمه دیگری برای اختلاف اجتماعی
    اقتصادی در حال حاضر وجود دارد را.
  • 10:49 - 10:52
    مشکلاتی که ما به عنوان یک کشور داریم
  • 10:52 - 10:54
    مشکلاتی هستند که ما
    به عنوان یک کشور ایجاد کردیم.
  • 10:55 - 10:58
    کیفیت آموزش و پروش شما تناسب مستقیمی با
  • 10:58 - 11:00
    دسترشی شما به دانشگاه،
  • 11:00 - 11:02
    دسترسی به شغلها،
  • 11:02 - 11:04
    دسترسی به آینده دارد.
  • 11:06 - 11:11
    تا زمانی که به دنیایی برسیم که
    هر بچهای از آموزش با کیفیت بهره بگیرد
  • 11:11 - 11:12
    بدون اهمیت به مکان زندگی آنها،
  • 11:12 - 11:14
    یا رنگ پوست آنها،
  • 11:14 - 11:18
    کارهایی با رشد زیاد
    برای انجام دادن وجود دارند.
  • 11:19 - 11:23
    منابع مالی مدارس نباید با مالیات اموال یا
  • 11:23 - 11:25
    یک معادله مسخره اقتصادی تعیین شود که
  • 11:25 - 11:28
    بچههای ثروتمند همچنان
    از کمکهای دولتی بهره بگیرند،
  • 11:28 - 11:32
    در حالی که بچههای فقیر همچنان منابع و غذا
  • 11:32 - 11:34
    از دهانشان بیرون کشیده شود.
  • 11:35 - 11:39
    دولتها، نمایندگان، شهردارها،
    و اعضای شورای شهر --
  • 11:39 - 11:41
    اگر قرار است آموزش عمومی را
    آموزش عمومی بنامیم،
  • 11:41 - 11:43
    پس باید واقعا این طور باشد.
  • 11:44 - 11:47
    درغیر اینصورت باید آن را
    چیزی که هست بنامیم:
  • 11:47 - 11:48
    بیمه فقر.
  • 11:49 - 11:51
    "آموزش عمومی:
  • 11:51 - 11:54
    فقیر نگه داشتن کودکان
    از سال ۱۹۵۴ تا حالا."
  • 11:54 - 11:55
    (خنده حاضرین)
  • 11:57 - 12:02
    اگر ما به عنوان یک کشور عقیده
    داریم که آموزش یک "برابر کننده عالی" است
  • 12:02 - 12:06
    پس باید همینطور بشد: برابر و برابر کننده.
  • 12:06 - 12:11
    تا آن زمان، هیچ دموکراسی در
    آموزش دموکراتیک ما وجود ندارد.
  • 12:11 - 12:13
    در سطح کوچکتر:
  • 12:14 - 12:17
    از نظر تاریخی، آموزش بچههای سیاهپوست
  • 12:17 - 12:20
    همیشه وابسته به کمکهای
    خیرخواهانه دیگران بوده است.
  • 12:20 - 12:23
    و متاسفانه امروزه هم همینطور است.
  • 12:24 - 12:28
    اگر پسر، دختر، برادر
    یا خواهرزاده یا همسایه شما
  • 12:28 - 12:30
    یا "تیمی" کوچولو در خیابان شما
  • 12:30 - 12:33
    به یک مدرسه ثروتمند میرود،
  • 12:33 - 12:36
    کمیسیون مدرسه را
    برای داشتن مدرسهای فقیر یا
  • 12:36 - 12:38
    کلاسی فقیر به چالش بکشید.
  • 12:38 - 12:41
    با مشارکت در ارتباطات و رابطهها
  • 12:41 - 12:43
    این فاصله را پایان دهید.
  • 12:44 - 12:46
    وقتی منابع به اشتراک گذاشته میشوند،
  • 12:46 - 12:48
    آنها تقسیم نشدهاند،
  • 12:48 - 12:49
    آنها چندین برابر شدهاند.
  • 12:50 - 12:52
    و در سطح میکروسکوپی:
  • 12:52 - 12:54
    اگر شما یک انسان هستید،
  • 12:54 - 12:55
    اهدا کنید.
  • 12:56 - 13:00
    زمان، پول، منابع، موقعیتها --
  • 13:00 - 13:02
    هرچیزی که در قلب شما است.
  • 13:03 - 13:05
    وبسایتهایی مانند DonorsChoose وجود دارند
  • 13:05 - 13:07
    که این اختلاف را تشخیص میدهند
  • 13:07 - 13:10
    و در حقیقت میخواهند
    کاری برای آن انجام دهند.
  • 13:12 - 13:14
    یک نجار بدون ابزار چیست؟
  • 13:14 - 13:17
    یک بازیگر بدون صحنه نمایش چیست؟
  • 13:17 - 13:19
    یک دانشمند بدون آزمایشگاه چیست؟
  • 13:20 - 13:23
    یک پزشک بدون تجهیزات چیست؟
  • 13:23 - 13:25
    من به شما میگویم:
  • 13:25 - 13:26
    آنها بچههای من هستند.
  • 13:27 - 13:29
    آیا آنها نباید بچههای شما نیز باشند؟
  • 13:30 - 13:31
    سپاسگزارم.
  • 13:31 - 13:37
    (تشویق حاضرین)
Title:
چگونه مدارس عمومی آمریکا کودکان را فقیر نگاه می‌دارند؟
Speaker:
کندیس سامنر
Description:

چرا باید آموزش خوب مختص کودکان ثروتمند باشد؟ مدارس در محله‌های فقیر نشین سراسر آمریکا، به خصوص محله‌های رنگین پوست‌ها که منابع استاندارد در مدارس ثروتمندتر را ندارند -- چیزهایی مثل ابزارهای موسیقی، کتاب‌های جدید، نهارهای سالم مدرسه و زمین فوتبال -- و این تاثیری واقعی بر پتانسیل دانش آموزان دارد. کندیس سامنر این تفاوت را هر روز در کلاس خود در بوستون می‌بینید. در این سخنرانی انگیزشی، از ما می‌خواهد تا با حقایق مواجه شویم و آنها را تغییر دهیم.

more » « less
Video Language:
English
Team:
closed TED
Project:
TEDTalks
Duration:
13:50

Persian subtitles

Revisions